تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,280 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,913 |
پدیدار شناسی موانع فرهنگی توسعه در زنجان | ||
مطالعات جامعه شناسی | ||
مقاله 6، دوره 15، شماره 56، آذر 1401، صفحه 109-126 اصل مقاله (930.71 K) | ||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jss.2022.1946863.1410 | ||
نویسندگان | ||
لیلا ندرلو1؛ ربابه پورجبلی* 2؛ محبوبه بابائی3 | ||
1دانشجوی دکتری رشته جامعه شناسی اقتصادی توسعه،واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان ، ایران | ||
2استاد یار، گروه جامعه شناسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان ایران (نویسنده مسئول). pourjabali@gmail.com | ||
3استادیار،گروه جامعه شناسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان ، ایران. | ||
چکیده | ||
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه، درک و برداشت مفهومی کنشگران از فرهنگ توسعه و موانع رسیدن به توسعه در زنجان است که از لحاظ هدف تحقیق کاربردی و از نظر روش، تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی میباشد. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته است. مدتزمان انجام هر مصاحبه به طور متوسط ۳۰ الی ۶۰ دقیقه بود. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کلایزی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که گسترش جهانیشدن و پیشرفت تکنولوژی و فرهنگ استفاده نادرست از ابزار توسعه مانند اینترنت، ماهواره، فضای مجازی و..، موجب تزلزل بنیان خانوادهها، گرایش به فردگرایی و منفعتطلبی منفی شده است، همچنین تقابل سنت با مدرنیته، تعصب شدید به ایلوتبار، ازخودبیگانگی و مصرفگرایی، وقوع تغییرات فرهنگی تا توسعه فرهنگی، عدم مطالبه گری اجتماعی، عدم توجه به قانونگرایی و رفتار اجتماعی صحیح، عدم تحقق سرمایه اجتماعی، فرهنگی، نمادین، انسانی، اقتصادی، سیاسی و... ، از دیگر موانع فرهنگی دست بابی به توسعه از نتایج مطالعه حاصل شد. | ||
کلیدواژهها | ||
پدیدارشناسی؛ جهانیشدن؛ منفعتطلبی منفی؛ ازخودبیگانگی و مصرفگرایی؛ سرمایه اجتماعی | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه و بیان مسئله هر توسعهای مستلزم تغییرات است و فرایند توسعه بدون تغییرات عمیق در ساختارهای فرهنگی و اجتماعی، محقق نخواهد شد. بعد فرهنگی تنها یکی از اجزای توسعه نیست، بلکه عامل اساسی است. یعنی توسعهای که نتواند حیات فرهنگی را تشخیص دهد و از آن بهرهمند شود یا از نظامهای ارزشی، سنتها، باورها و… چشمپوشی کند، موفق نخواهد بود. توسعهای که بعد فرهنگی را نادیده بگیرد، متکی بر الگوهای خارجی است و خلاقیت فرهنگ بومی را از رشد بازمیدارد و ظرفیت جامعه را برای مقابله بافرهنگ و الگوهای ناخواسته خارجی و وارداتی سست میکند و این امر موجب بیقاعدگی فرهنگی میشود. «توسعه حتماً باید جامع باشد. یعنی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... باشد. توسعه باید ریشه در فرهنگ داشته باشد. نرمافزار توسعه جامع که بخشی از آن توسعه فرهنگی است، خود باید فرهنگی باشد، یعنی ریشه در هویت دینی و تاریخی فرهنگ، زیست جهان و عقبه ما داشته باشد. نوع زیست جهانی که مردم ما در مناطق مختلف دارند، سرشار از قابلیت و امکان است. قرار نیست که کشورها فقط با یک فرهنگ غربی به توسعه برسند، میتوان با فرهنگهای مختلف به توسعه رسید» (1). کشورهایی که ما آنها را توسعهیافته میشناسیم، به جهت فرهنگ منحصربهفرد است که زمینه و بسترساز تحول و توسعه بوده است، پس فرهنگ عامل اصلی رسیدن یک جامعه به توسعهیافتگی میتواند باشد. ضرورت بحث از مسئله فرهنگ در امر توسعه و تحول کشور از اینجا نشات میگیرد که ایران با قدمت فرهنگی طولانیمدت خود و آثار این فرهنگ بر رفتار و کنشهای افراد جامعه آنگونه که باید عامل مؤثر و محرک توسعهیافتگی باشد، عملنکرده است. درک مسئله ریشههای فرهنگی توسعهیافتگی میتواند یک بحث مهم و چالشبرانگیز باشد که چرا فرهنگ ایرانی نتوانسته است زمینهساز توسعهیافتگی باشد و در بسیاری از موارد مانع و مخل توسعهیافتگی هم شده باشد. تحلیلی بر تاریخ فرهنگی کشور نشان از آن دارد که فرهنگ ایرانی بر اثر تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دستخوش تغییر و دگرگونیهای زیادی شده است. موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی ایران و همواری آن با بسیاری از اقوام و حکومتهای مختلف در طول تاریخ سببساز برخوردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری شده و بسیاری از تحولات از جمله جنگهای متعدد عامل دگرگونی پایهها و عناصر اساسی فرهنگی کشور ایران شده است. اگر بپذیریم که برای تحول و توسعه یک کشور، یکپارچگی و انسجام اجتماعی و فرهنگی عامل مهم و تأثیرگذار است و نبود چنین وضعیتی سبب ایجاد موانع بسیار و کند شدن چرخهای توسعهیافتگی میشوند، شواهد و قرائن نشان از آن دارد که در طول تاریخ فرهنگی ایران تاکنون این یکپارچگی و انسجام اجتماعی و فرهنگی دوام نیاورده است و بهمحض رواج رخدادهای سیاسی، اجتماعی، اقلیمی و محیطی، گسست شیرازههای فرهنگی به طور مشهودی نمایان شده است(13). روند توسعه در هر کشوری بر اساس شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و... با یکدیگر متفاوت میباشد و در ایران نیز روند توسعه با کشورهای غربی متفاوت میباشد. در کشور ما ضرورت ایجاد فرهنگ توسعه مهمتر و اساسیتر از ضرورت توسعه فرهنگی است. چرا که فرهنگ توسعه اصل و توسعه فرهنگی فرع بر فرهنگ توسعه میباشد. زنجان را میتوان کانون تلاقی فرهنگها و زبانها دانست و شاید بتوان موقعیت جغرافیایی آن را در این زمینه منحصربهفرد تلقی نمود. فرهنگ آذربایجان و زبان ترکی، فرهنگ مردم استان گیلان و گویش گیلکی، استان کردستان با زبان کردی و همچنین نزدیکی با مرکزیت سیاسی کشور (پایتخت) به نحوی این استان را چهارراه فرهنگها، زبانها و قومیتهای متفاوت نموده است. باوجوداینکه نزدیک پایتخت قرار دارد و دارای فرهنگ غنی و امکانات بالقوه زیادی مانند معادن، نیروی تحصیلکرده و نخبه، صنایعدستی و آثار باستانی و.. اما متأسفانه نسبت به همسایههای خود مانند تبریز و قزوین و … توسعه زیادی نکرده است، علت توسعهنیافتگی را شاید افراد زیادی بررسی کردهاند اما اکثر آنها از دید عاملان و کارگزاران توسعه و فارغ از دیدگاه و فرهنگ مردم منطقه مورد بررسی قرار گرفته است بهعبارتدیگر توسعه در سطح تئوریکی و سطوح بالای تصمیمگیری و در چارچوب نظام روابط قدرت بررسی شده است. باتوجهبه مسئله فوق باید دید چه عامل و عواملی میتواند موانع رسیدن به توسعه را بر طرف کند؟ توسعه توسط چه گروهی و به چه معنایی تعریف شود چه هدف و برنامهریزی برای رسیدن به پیشرفت و تعالی در نظر گرفته شود موردتوجه قرار میگیرد؟ مطالعه حاضر نیز از طریق فهم تجربه زیسته مردم زنجان با اتخاذ روش پدیدارشناختی، به درک و برداشت مفهومی کنشگران ازموانع توسعه با تاکید بر زمینههای فرهنگی توسعه مورد مطالعه قرار میدهد. | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 227 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 110 |