نقش شک سازمانی در رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای حسابرس
تاریخ دریافت: 21/01/1401 تاریخ پذیرش: 22/03/1401 امیرشمس
چکیده
هدف این مقاله بررسی نقش تعدیلگری شک سازمانی در رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای است. جامعه آماری تحقیق شامل؛ حسابرسان مؤسسات حسابرسی معتبر بورس کل کشور (عضو جامعه حسابداران رسمی) بوده است که دارای حداقل 10 سال سابقه فعالیت بوده و حداقل مدرک لیسانس داشتهاند. با توجه به مشروطشدن جامعه آماری، مشمولین به روش تصادفی در دسترس مطالعه شدند که پرسشنامههای جمعآوری شده، پس از حذف نسخههای مخدوش یا شامل پاسخهای ناقص به تعداد 133 نسخه در تجزیهوتحلیل شرکت دادهشدند. برای بررسی روابط از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد بین ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای، رابطه وجود دارد. همچنین، باتوجه به اینکه ضریب این متغیر269/0برآوردشدهکه مقداری مثبت است، نتیجه میشود که با تقویت ریسک کشف تقلب، شک و تردید حرفهای افزایش مییابد. همچنین مشخص شد شک سازمانی رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای را تعدیل میکند؛که باتوجه به اینکه مقدار بتا برابر 625/0 بهدست آمدهاست و علامت آن مثبت است، میتوان نتیجه گرفت که باتقویت شک سازمانی، رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای در مؤسسات حسابرسی، تقویت میشود.
واژههای کلیدی: تقلب، ریسک، شک سازمانی، شک و تردید حرفهای و قضاوت حسابرسی.
1- مقدمه
فعالیتهای مالی، برای بقای دنیای امروز ضروری هستند و حسابداری، این فعالیتها را تسهیل میکند؛ از این روی، این حرفه به عنوان حرفهای سودمند تلقیشده و به خاطر نقش اساسی خود در ردیابی شبکه بزرگ و مبهم روابط مالی پیچیده در دنیای اقتصادی امروز، به یک حرفه خدماتی حساس تبدیل شدهاست که همچون دیگر حرفهها، دارای فرمانهای اخلاقی میباشد. لذا، جامعه، انتظارات فراوانی از اهل این حرفه دارد؛ اطلاعات ارائهشده توسط حسابداران باید به طور قابل توجهی کارآمد، قابل اتکا، واقعی و بیغرضانه باشد و حسابداران نه تنها باید، واجد شرایط و صلاحیت حرفهای باشند، بلکه از درجه بالایی از صداقت و درستکاری حرفهای نیز، برخوردار بوده و آبرو و حیثیت حرفهای، از مهمترین داراییهای آنها باشد؛ درنتیجه اخلاق حسابداری برای افرادی که به خدمات حسابداری تکیه دارند، اهمیت زیادی خواهدداشت(کده و سالاری،1390)، چراکه هرگونه بهبود در عملکرد حرفهای میتواند همراه با بهبود در پیامدهای آن شامل؛ مسئولیت اجتماعی و پاسخگویی فرد باشد(قاسمزاده و همکاران،2016).
همواره، مؤسسات حسابرسی برای رقابت بر پایهای غیر از حقالزحمه، به دنبال متفاوتکردن خدمات خود بودهاند. از آنجایی که هدف حسابرسی ارائه اطمینان درباره صورتهای مالی است. کیفیت حسابرسی، محتمل براین است که صورتهای مالی شامل تحریف بااهمیت نباشد. کیفیت حسابرسی بالاتر، اطمیناندهی بزرگتر از کیفیت گزارشگری مالی را فراهم میکند(دیفوند و ژانگ،2014). بنابراین، تا زمانی که حسابرسی انجام نشود، نمیتوان کیفیت حسابرسی را ارزیابی کرد. صورتهای مالی به عنوان مهمترین مجموعه اطلاعات مالی محسوب میشود و حسابرسی، کیفیت صورتهای مالی را افزایش میدهد. به عبارتی، کیفیت حسابرسی بخشی از کیفیت اطلاعات حسابداری است(کلینج و همکاران،2010). صورتهای مالی که با کیفیت بالا حسابرسی شدهاند، از قابلیت اعتماد بیشتری نزد استفادهکنندگان برخوردار خواهندبود. تخصص حسابداری و مالی در کمیته حسابرسی برای شناختن و محدودکردن دستکاریهای احتمالی، پیشبینیشدهاست. مدیریت انتظارات، صرفا یک شیوه گزارشگری است و به طور مستقیم بر کیفیت گزارشگری مالی تاثیر نمیگذارد. مدیریت انتظارات، نمونهای از سوء استفاده مدیران از اختیارات خود راجع به افشای داوطلبانه برای رسیدن به هدف کوتاهمدت است(ورسانو و ترومن،2018). لذا، باید گفت که عواملی بسیاری بر کیفیت حسابرسی تاثیرگذار است؛ سبک مدیریت، ویژگیهای شخصی مدیران، فرآیندهای مدیریت منابع انسانی و سیستم ارزیابی عملکرد به عنوان عوامل مدیریتی و مشخصههایی چون؛ بدبینی سازمانی، عدالت سازمانی و جو سازمانی به عنوان عوامل سازمانی، مسبب شک سازمانی میشوند که پیامدهای کوتاه مدت آن برای سازمان در حوزه فردی نتایجی چون؛ بیتفاوتی سازمانی، بیانگیزگی، تمایل کم به مشارکت، استرس شغلی و فرسودگی شغلی و پیامدهای بلندمدت آن در حوزه فردی نتایجی چون؛ بهرهوری پایین فردی، کارشکنی و خرابکاری سازمانی، کیفیت پایین تعامل برون سازمانی، رضایت از زندگی و ناامیدی سازمانی را دربر خواهدداشت(حسینی و همکاران،1399) که نهایتا مسبب بهرهوری پایین سازمانی خواهدشد. اما، ضمانتی وجود نخواهدداشت که این پیامدها به صورت بالقوه خواسته یا ناخواسته بر عملکرد حسابرسان(که در حین آشنایی با محیط و فرآیند فعالیتهای سازمان فعال بودهاند)، بیاثر باشد. لذا، دیدگاه شکاکانه حسابرسان به سازمان، به دلایل متفاوتی میتواند تقویت یا تضعیف شود؛ چگونگی شکلگیری چالشهای شکاکانه نشان میدهد که چرا این چالشها باید مهم تلقی شود و نادیده گرفتهشدن اهمیت آنها هرگز از واقعیت آنها نمیکاهد. همچنین، مذاکره با کارکنان سازمان میتواند آثاری از شک سازمانی را به روشنی آشکار سازد، هرچند شدت و نوع این شک سازمانی ایجادشده در کارکنان به عوامل متفاوتی بستگی دارد.
ارزیابی ریسک ذاتی از مهمترین گامهای ارزیابی سطح ریسک حسابرسی توسط حسابرسان مستقل است که موجب کاهش ریسک عدم شکست در حسابرسی و ارائه اظهارنظر حسابرسی درست در حسابرسی مبتنی است. ارزیابی ریسک حسابرسی، میتواند بر برنامهریزی حسابرسی، طرحریزی راهبردهای متعاقب حسابرسی و نتایج نهایی آن اثر بگذارد. از طرفی، استانداردهای حسابرسی ایران نیز، بر ارزیابی خطر حسابرسی در مراحل مختلف حسابرسی تاکید دارند(کارگروه تدوین استانداردهای حسابرسی،1386). لذا، ارزیابی دقیق و درست هر یک از خطرها در حسابرسی بسیار دارای اهمیت است. روش ارزیابی خطر حسابرسی ممکن است بر برنامهریزی، طرحریزی راهبردی متعاقب حسابرسی و نتایج نهایی آن اثر گذارد. استانداردهای حسابرسی، ارزیابی خطر را بر اساس مدل خطر حسابرسی الزامی میکند. اما، درباره ارزیابی مولفههای خطر ذاتی و کنترل به طور جداگانه یا یکپارچه رویکرد غالبی ارائه نمیدهد. ضرورت معرفی مدلی مبتنی بر ریسک برای حل این چالشها بیش از پیش احساس میشود، چراکه مدل حسابرسی مبتنی بر ریسک، ابزار برنامهریزی حسابرسی بوده و به حسابرسان کمک میکند، حسابرسی را به گونهای برنامهریزی و اجراء کنند که همواره در جریان عملیات حسابرسی، سطح اطمینان مورد قبول حفظ شود. مدلی که منطبق بر آخرین استانداردهای حسابرسی متداول در دنیا بوده و شک و تردید حرفهای را در پوشش شک سازمانی، تعدیل کند تا با برنامهریزی دقیقتری، رسالت حسابرسی به ظهور رسد. لذا، این مساله مطرح میشود که آیا شک سازمانی، رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای را در موسسات حسابرسی تعدیل میکند یا خیر؟
2- مبانی نظری و پیشینه پژوهش
حرفه حسابرسی با موضوعات احتمالی زیادی روبرو بودهاست بهگونهای که این شغل حساس را تحت تاثیر عوامل و متغیرهای فراوانی قرار میدهد. (بکوف و همکاران،2016)، یکی از موضوعات بحث برانگیز و مهم در حسابرسی، تردیدهایی است که حسابرسان به عنوان بخشی از کار روزمره خود با آن سروکار دارند(تحریری و پیریسقرلو، 1395). با وجود ابزارها و روشهای مختلف مورد استفاده، در حسابرسی به نظر میآید که حسابرسی بیش از هرچیز، فرآیندی قضاوتی است و حسابرسان در زمینههای گوناگونی ملزم به تصمیمگیری و قضاوت هستند. نیاز روزافزون حرفه حسابرسی و حسابرسان به ارائه کارهای اثربخشتر و کاراتر، محققان را به تحقیق بیشتر در مورد راههای افزایش تردیدهای منصفانه در حسابرسی و درک حرفهایتر در عرصههای رقابتی وادار نمودهاست(هرت و همکاران،2013).
براساس استاندارد حسابرسی ایران، حسابرسان باید حسابرسی را با نگرش تردید حرفهای برنامهریزی و اجرا کنند. نگرش تردید حرفهای به معنای آن است که با ذهنی پرسشگر، از اعتبار شواهد حسابرسی کسبشده، ارزیابی نقادانه از شواهد حسابرسی، امکان وجود تقلبات بااهمیت در صورتهای مالی را صرفنظر از هرگونه شواهد قبلی در مورد واحد تجاری یا باور حسابرس در مورد صداقت مدیر و درستی او، ارزیابی نماید(کمیسیون بورس اوراق بهادار،2010؛ انجمن حسابرسان داخلی،2012). نکته مهم و قابل توجه این است که در حسابرسی صورتهای مالی، تردید نقش بسیار مهمی ایفا میکند، بطوری که تمام مراحل حسابرسی(برنامهریزی، اجرای عملیات و اظهارنظر) باتردید همراه است. همچنین، متغیرهای مربوط به شخص تردیدکننده میتواند بخشی از علل اختلاف در تردیدها را تشریح کند(حساسیگانه و کثیری،1382). از این رو، درک حسابرسان از مفهوم تردید حرفهای در کار حسابرسی جایگاه ویژهای دارد. یکی از مکاتبی که در سالهای اخیر در حوزة روانشناسی و حسابرسی در کانون توجه قرار گرفتهاست و تأثیرات ویژگیهای شخصیتی در روانشناسی را بر حسابرسی مطرح میکند، مکتب تردیدگرایی(شکگرایی) نام دارد. مکتب تردیدگرایی، یکی از مکاتب زیرمجموعة مکتب خردگرایی در روانشناسی است. با شناسایی مشخصههای اصلی تردیدگرایی و مشخصشدن تأثیرات آن بر رفتار حسابرسان، توجه به ابعاد شخصیتی حسابرسان مستقل بیش از پیش ضرورت مییابد(یعقوبنژاد و همکاران،1391). عدمشفافیت و وضوح تعریف تردید حرفهای، یکی از مهمترین دلایل ضرورتهای اجرای پژوهشها در این حوزه بودهاست تا از این طریق درک عمیقتری از مفهوم تردید حرفهای حسابرس ایجاد گردد. تردید حرفهای، موضوعی رفتاری است و از دیدگاه تئوری به تبیین چیزی میپردازد که در اصول بنیادی حسابرسی و اطمینانبخشی، اصل زیربنایی شناخته میشود و از دیدگاه فرهنگ و عوامل انگیزشی که از جامعهشناسی و روانشناسی سرچشمه میگیرد، آن را ریشهیابی میکند(حسینی و همکاران،1399).
شک و تردی حرفهای
برای رسیدن به یک قضاوت درست، اعمال تردید حرفهای توسط حسابرس، همواره یکی از اجزا کلیدی هر کار حسابرسی است و استاندارد حسابرسی آمریکا، بیانیه شماره 99 صراحتا بیان میکند که چگونه این امر باید در هر کار حسابرسی، آشکار و مستند باشد. این استاندارد، تمام حوزههای حسابرسی را فرا میگیرد و حسابرسان را از اتکای صرف به چک لیستها به سمت تفکرگرایی، هدایت میکند و تردید حرفهای را به عنوان یکی از موضوعات اصلی حسابرسی مورد تاکید خاص قرار میدهد(حساس یگانه و مداحی،1388). اولین تعریف تردید که توسط کرتز(1992)، صورت گرفت، عبارت است از: «شک و تعلیق در قضاوت». در فرهنگ لغت آکسفورد، از تردید به عنوان تمایل به سوال و با شک نظرات پذیرفته شده، معنی شده است. کرتز(1992)، شک و تردید را به دو دسته کلی تقسیم کرده است؛ اول، شک و تردید سیستماتیک که دستیابی به دانش مطلق غیرممکن است و دوم، شک و تردید روشمند که دستیابی به دانش را ممکن میداند و این شکل از شک و تردید است که به جستجو برای دستیابی به دانش کمک می کند. فلسفه طرفداران شک و تردید سیستماتیک که کرتز بیان میکند، این است که ماهیت خیلی از چیزها را نمیدانیم. لذا، از قضاوت در مورد آنها خودداری می کنیم و نهایتا، این تعلیق از قضاوت خواهد بود و این نوع از شک و تردید، منجر به موضع کاملا خنثی میشود ولی شک و تردید روشمند، بسیار سازنده خواهد بود. زیرا، فرد شکاک با استفاده از پرسوجو به جستجوی دانش میپردازد.
در بسیاری از عرصههای تجاری نه تنها انجام حسابرسی لازم است، بلکه حسابرسی باید توسط شخص یا موسسهای انجام شود که هم آموزش مناسب دیدهباشد و هم عضو انجمن حرفهای باشد. در این عرصهها، عموما به قضاوت حرفهای و تصمیمگیری حسابرسان توجه خاصی میشود(ووگل،2010).
یکی از مکاتبی که در سالهای اخیر در حوزه روانشناختی و حسابرسی مورد بررسی قرار گرفته و تاثیر ویژگیهای شخصیتی در روانشناسی را بر حسابرسی مطرح کردهاست، مکتب تردیدگرایی(شکگرایی) است. تحقیقات محدودی در سالهای اخیر در دنیا پیرامون مکتب تردیدگرایی و تاثیر آن بر حسابرسی به عمل آمده است. ویژگیهای شخصیتی حسابرسان مستقل بر نوع و شیوه کار آنها در کشف انحرافات موثر است و درنهایت، این مساله قضاوت و تصمیمگیری آنها را تحتالشعاع قرار میدهد. مکتب تردیدگرایی زیرمجموعه مکتب خردگرایی در روانشناسی است. این مکتب، شامل مجموعهای از اصول و معیارهایی است که در تحقیقات مختلف مورد بررسی قرار گرفتهاست. به عنوان نمونه تردیدگرایان بر عقاید خود و دیگران پافشاری نداشته و همواره، آماده شنیدن نظرات دیگران هستند.
با توجه به تاثیر ویژگیهای شخصیتی و روانشناسی بر قضاوت حرفهای و تصمیمگیری حسابرسان که در تحقیقات مختلف خارجی اثبات شدهاست، لزوم انجام تحقیق علمی در این زمینه به منظور بررسی الگوی جنبههای مختلف مکتب تردیدگرایی برای افزایش تردید حرفهای در حسابرسان مستقل جهت بهبود قضاوت حرفهای آنها بیش از پیش احساس میگردد(نلسون،2010). از طرفی، تردید حرفهای مورد تاکید استانداردهای حسابرسی بینالمللی، امریکا و کشورهای دیگر قرارگرفته و جزء جداییناپذیر از ویژگیهای شخصیتی حسابرسان مستقل شدهاست و تاثیر بهسزایی در بهبود قضاوت حرفهای دارد. در صورت ضعف شخصیتی و عدمرعایت ابعاد روانی مکتب تردیدگرایی توسط حسابرسان مستقل، حرفه حسابرسی لطمههای جبرانناپذیری خواهدخورد که نمونه آن را در رسواییهای اخیر مالی در جهان و کم اعتبارشدن حرفه حسابرسی میتوان مشاهدهکرد(وایت،2010).
ریسک حسابرسی و کشف تقلب
حسابرسی مبتنی بر ریسک(ریسکسنج)، یکی از موضوعاتی است که اگر مفاهیم آن توسط حسابرسان به خوبی درک شود، کیفیت کار حسابرسی بهبودی شگرف خواهد یافت. خطر حسابرسی به معنی اظهارنظر نامناسب حسابرس نسبت به صورتهای مالی حاوی تحریف با اهمیت است. به عبارتی دیگر، خطر حسابرسی تابعی از خطر تحریف با اهمیت و خطر عدمکشف است. برای دستیابی به اطمینان معقول، حسابرس باید شواهد حسابرسی کافی و مناسب برای کاهش خطر حسابرسی به یک سطح پایین قابل قبول، جمعآوری کند؛ به گونهای که بتواند به نتایج معقولی که مبنای اظهارنظر قرار میگیرد، دست یابد. ارزیابی خطرها بر مبنای روشهای حسابرسی اجرا شده در جریان حسابرسی، انجام میشود. ارزیابی خطر اساسا با اعمال قضاوت حرفهای انجام میشود، نه با اندازهگیری دقیق. حسابرس ممکن است در مورد صورتهای مالی که عاری از تحریف با اهمیت است، اظهارنظر نادرست(مشروط یا مردود) ارائه کند. در استانداردهای حسابرسی با این خطر به دلیل به اهمیت بودن، جزء خطر حسابرسی محسوب نمیشود. بعلاوه، خطر حسابرسی یک اصطلاح فنی است که به فرآیند حسابرسی مربوط است و به خطرهای کسب و کار حسابرس در ارتباط با حسابرسی صورتهای مالی مانند؛ زیان ناشی از دعاوی حقوقی، تخریب وجهه حسابرس یا سایر رویدادهای نظیر آن، مربوط نمیشود. حسابرسی مبتنی بر ریسک را میتوان به عنوان فرآیند شناسایی و گزارش ریسک تحریفات با اهمیت در صورتهای مالی دانست. از این روی، اولا حسابرسی نیازمند شناسایی حوزههایی است که دارای ریسک بالایی از تحریفات با اهمیت هستند؛ ریسکهای مذکور محدودیتهایی هستند که مستلزم کاربرد روشهای حسابرسی گستردهتری خواهند بود. ثانیا حسابرسی باید تعیین کند که چقدر و چگونه روشهای خود را برای حوزههای کم ریسک کاهش میدهد. همچنین، جهت شناسایی ریسک تحریفات باید موارد زیر تجزیه و تحلیل شود:
الف) ریسک واحد تجاری(ریسکی که یک رویداد بر تحقق اهداف شرکت اثر منفی میگذارد)؛
ب) چگونگی برخورد مدیریت با ریسکهای مذکور؛
ج) تعیین محدوده ریسکهایی که مدیریت به آنها توجهی نکرده است(حسینی و همکاران، 1399).
2- 1- پیشینه پژوهش
سلمانی و همکاران (1399) در پژوهشی به ارائه الگویی برای پیشبینی قضاوت حرفهای حسابرسان پرداختند. اولین نتیجه این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفههای پیشبینی قضاوت حرفهای حسابرسان است که با استفاده از مطالعات نظری، جمعبندی نظرات خبرگان حوزه حسابداری و حسابرسی، تجزیهوتحلیل نظرات جامعه آماری و دریافت نظرات متخصصان حوزههای مرتبط با پژوهش است. ارائه یک الگو برای پیشبینی قضاوت حرفهای حسابرسان است. همچنین نتایج این پژوهش نشان میدهد که بعد حرفهای و شغلی، بیشترین تأثیر را بر پیشبینی قضاوت حرفهایحسابرسان دارد. بعد فردی در جایگاه دوم قرار دارد و بعد محیطی نسبت به دو بعد دیگر کمترین تأثیر بر پیشبینی قضاوت حرفهای حسابرسان دارد.
حسینی و همکاران (1399) تأثیر دیدگاههای تردید حرفهای حسابرس بر ارزیابی ریسک تقلب را با توجه به اثر مداخلهکنندگی مهارت ارتباطی و تضعیف اجتماعی، در میان 445 نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات خصوصی حسابرسی استان تهران بررسی نمودند. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه، جمعآوری شده و با استفاده از معادلات ساختاری به کمک نرمافزار آموس، مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج این مطالعه نشان داد که از میان شش مشخصه تردید حرفهای، تنها دو عامل ذهن پرسشگر و وقفه در قضاوت بر ارزیابی ریسک تقلب معنادار هستند. مهارت ارتباطی با سه شاخص تردید حرفهای در ارزیابی ریسک تقلب، یعنی جستجوی دانش، وقفه در قضاوت و اعتماد به نفس اثر مداخلهگری مثبت و معنادار دارد. تضعیف اجتماعی بر سه شاخص تردید حرفهای در ارزیابی ریسک تقلب، یعنی ذهن پرسشگر، وقفه در قضاوت و اعتماد به نفس اثر مداخلهگری منفی و معنادار دارد.
دریایی و عزیزی(1397)، تحقیقی با عنوان بررسی رابطه اخلاق، تجربه و صلاحیت حرفهای حسابرسان با کیفیت حسابرسی با توجه به نقش تعدیلکننده شک و تردید حرفهای انجام دادند. هدف تحقیق ایشان، تبیین رابطه بین اخلاق، تجربه و صلاحیت حرفهای حسابرسان با کیفیت حسابرسی با توجه به متغیر تعدیلی شک و تردید حرفهای حسابرسی بودهاست. نمونه نهایی مورد استفاده برای این مطالعه، شامل 181 پرسشنامه جمعآوری شده از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و سایر مؤسسات حسابرسی بودهاست. به منظور گردآوری اطلاعات، پرسشنامه آرمگا زارفر(2015)، مورد استفاده قرارگرفت و برای پردازش دادهها نیز، از آمار توصیفی و مدل انعکاسی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس استفادهشد. نتایج پژوهش، متغیر شک و تردید حرفهای را به عنوان یک متغیر تعدیلگر و تاثیرگذار بین اخلاق، تجربه و صلاحیت حرفهای و کیفیت حسابرسی، نشان میدهد. با توجه به اهمیت اخلاق، در این پژوهش، به تدوینکنندگان برنامههای درسی در سیستم آموزش عالی کشور پیشنهادشد که موضوع اخلاق فردی و اخلاق حرفهای را در برنامههای درسی خود بگنجانند. همچنین، به جامعه حسابداران رسمی پیشنهاد شد؛ به منظور ارتقاء سطح اخلاق حرفهای حسابرسان در برنامههای آموزشی خود، آموزش اخلاق را درنظر بگیرند و نظارت بیشتری بر رعایت اخلاق حرفهای داشته باشند.
سعیدی گراغانی و ناصری (1396) به بررسی رابطه بین تفاوتهای فردی و قضاوت حرفه ای حسابرس پرداختند. در این پژوهش اثر چهار ویژگی فردی شامل دو ویژگی جمعیتشناختی (جنسیت و تجربه) و دو ویژگی روانشناختی (خوش بینی و اعتماد به نفس) بر قضاوت حرفه ای مورد مطالعه قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش حسابرسان شاغل در مؤسسات عضو جامعه حسابداران رسمی ایران بودند. نتایج تحقیق نشان داد کلیه متغیرهای مورد مطالعه در این مقاله (خوش بینی و اعتماد به نفس، تجربه و جنسیت) منجر به وجود تفاوت در قضاوت حرفه ای حسابرسان میشود.
تحریری و پیریسقرلو(1395)، در تحقیقی با عنوان درک حسابرسان از مفهوم تردید حرفهای در کار حسابرسی به بررسی درک حسابرسان از مفهوم زیربنایی تردید حرفهای در کار حسابرسی مستقل پرداختند. برای بررسی درک حسابرسان از این مفهوم، از تأثیر شش عامل رتبة حسابرس، جنسیت، عضویت در جامعة حسابداران رسمی ایران، سن، سطح تحصیلات و رشتة تحصیلی استفاده شد. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامههای توزیعشده بین کلیه شاغلین در مؤسسههای عضو جامعة حسابداران رسمی ایران جمعآوری شد. دادهها با اجرای آزمونهای کای دو، ناپاراتریک فریدمن، وی کرامرز و کندال تاو ـ سی تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که پنج عامل از شش عامل انتخاب شده بر درک حسابرسان از مفهوم تردید حرفهای تأثیر معناداری میگذارند. نتایج بیان کننده این بود که حسابرسان با ویژگیهای مختلف، ادراک متفاوتی از مفهوم بنیادی و کلیدی تردید حرفهای دارند و این میتواند چالشی برای حرفة حسابرسی باشد و توجه بیشتر در حوزة آموزش و استانداردگذاری را میطلبد.
رویایی و همکاران (1393) ارتباط بین تردید حرفهای و قضاوت حرفهای حسابرسان مستقل را بررسی نمودند. در این تحقیق با استفاده از پیمایش نظرات 150 حسابرس مستقل بهعنوان نمونه آماری و با استفاده از پرسشنامه تعدیل شده هرت و همکاران به این نتیجه رسیدند که در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، بین تردید حرفهای و قضاوت حرفهای رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
کروز و همکاران (2020) رابطه شک و تردید حرفهای برای تأمین مالی تصمیمات سرمایهگذاری مسئولیتپذیر اجتماعی متخصصان بررسی کردند. نتایج نشان داد در حضور منابع غنیتر و پیچیدهتر اطلاعات، از منابع رسمی و غیررسمی، شک حرفهای به متخصصان مالی در ارزیابی ارتباط و قابلیت اطمینان اطلاعات بهویژه با اشاره به مسائل اجتماعی، زیستمحیطی و اخلاقی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری کمک میکند.
موباکو و ادونل (2017)، در تحقیقی با عنوان «تأثیر ارزیابی ریسک کلاهبرداری بر شک و تردید حسابرس: عواقب ناخواسته در ارزیابی شواهد» این مهم را مطالعه کردند که آیا حسابرسان که میدانند خطرات کلاهبرداری بین حسابها متفاوتاست، ممکناست نسبت به شواهدی که میتواند ناسازگاری مالی را در حسابهای با ریسک کم تقلب نشان دهد، کمتر مورد تردید باشند. چارچوب نظری مطالعه ایشان، نشان داد که اثرات کنترل می تواند شک و تردید در مورد تغییرات مشکوک در حسابهای کمخطر تقلب را کاهش دهد. وقتی حسابرسان مراحل تحلیلی را در مرحله برنامهریزی مشاغل تضمین انجام دادند، ایشان یک آزمایشگاه آزمایشگاهی انجام شد که حسابرسان باتجربه سال گذشته تغییرات حسابها را برای ارزیابی ریسک نادرست برای درآمد و هزینه تجزیه و تحلیل کردند. ایشان، ریسک کلاهبرداری را برای درآمد و وجود نوسان متناقض در هزینهها دستکاری کردند. مشارکتکنندگانی که فهمیدند که ریسکهای کلاهبرداری برای درآمد بسیار بالا ارزیابی شدهاست، اما کمترین هزینه برای ریسک سوء تفاهم در سطوح پایین برای حسابهای هزینه، در مقایسه با حسابرسانی که متوجه شدند ریسک کلاهبرداری برای هر دو حساب کم ارزیابی شده، کمتر بودهاست.
اگروالا و همکاران (2017)، در پژوهش خود به بررسی تأثیر دو ویژگی روحی متناقض شامل تردید حرفهای و توهم بر ارزیابی اخلاقی راههای گوناگون مدیریت سود افراد پرداختند. توهم امکان کاهش ناهماهنگی شناختی غیراخلاقی به افراد را میدهد که نشات گرفته از رفتار غیراخلاقی خودخواهانه است. تردید حرفهای میتواند افراد را وادارکند تا چنین رفتار خودخواهانهای را مورد تردید قراردهند و درنتیجه میتواند احتمال انجام رفتار غیراخلاقی را کاهش دهد. نتایج ایشان، نشان میدهد که تردید حرفهای، توهم و نوع شریک به طور مشخص بر درجه های اخلاقی شرکا تاثیرگذار است. مدیران با ارائه میزان توهم بالا(پایین) و تردید حرفهای پایین(بالا) شیوههای مدیریت سودی را نشان میدهند که عموماً غیراخلاقی درنظر گرفته شدهبودند، همانطور که نسبتاً بیشتر یا کمتر اخلاقی درنظر گرفتهشده بودند. هرچند که رتبه تردید حرفهای و توهم حسابداران، رابطه با اهمیتی با رتبه اخلاقی آنان ندارد.
3- روششناسی
تحقیق حاضر را با توجه به داشتن هدف بهرهوری در جامعه تحقیق، در دسته تحقیقات کاربردی قرار داد. اما، با توجه به مکانیزم گردآوری دادهها که با ابزار پرسشنامه بوده از نوع میدانی محسوبکرده و با توجه به اینکه مقرر به بررسی ارتباط بین متغیرها بوده، از نوع غیرعلی و در گروه تحقیقات توصیفی(غیرآزمایشی) قرار داد. همچنین، میتوان از نگاهی دیگر، تحقیق را پیمایشی و بررسی موردی محسوبکرد که شامل مشاهده پدیدهها به منظور معنادادن به جنبههای مختلف اطلاعات جمعآوری شده، بودهاست که نقش تعدیلگری شک سازمانی را در رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفه ای با استفاده از معادلات ساختاری تفسیری در موسسات حسابرسی، بررسی کردهاست.
زمان تحقیق حاضر، از ابتدای دیماه سال 1398 لغایت پایان خردادماه سال 1399 بوده که بر وضعیت جاری تاکید داشتهاست.
با توجه به تعاریف و مفاهیم مذکور و نیز قلمروی زمانی و مکانی انجام تحقیق حاضر، جامعه آماری شامل؛حسابرسان موسسات حسابرسی معتبر بورس کل کشور(عضو جامعه حسابداران رسمی) بودهاست که دارای حداقل 10 سال سابقه فعالیت و حداقل مدرک لیسانس بوده و در پستهای؛ حسابرس، حسابرس ارشد، سرپرست حسابرسی، سرپرست ارشد حسابرسی، شریک حسابرسی و مدیر حسابرسی مشغول خدمت بودهاند. بنابراین، در تحقیق حاضر، کل واجدین شرایط در دسترس، شرکت کردهاند. به عبارتی، کل جامعه محدودشده(مشروطشده)، شامل نمونهها بودهاند و روش گزینش نمونهها، تصادفی ساده در دسترس، بودهاست. در ادامه، پرسشنامهها به تعداد 150 نسخه در کل جامعه آماری توزیع شدند که پس از حذف پرسشنامههای ناقص و مخدوش، تعداد 133 نسخه در تجزیه و تحلیل شرکت داده شدند.
4- فرضیه های پژوهش
بین ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای در موسسات حسابرسی، رابطه معناداری وجود دارد.
شک سازمانی، رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای را در موسسات حسابرسی، تعدیل میکند.
در این پژوهش، جهت گردآوری اطلاعات، از روش تحقیق میدانی «پرسشنامه» استفاده شدهاست. لذا، اطلاعات به روش میدانی و مکانیزم پرسشنامه با مقیاس پنج گزینهای لیکرت استفاده شدهاست. ابزار مورد استفاده عبارتند از:
پرسشنامه ریسکهای کشف تقلب برگرفته از پژوهش گریس موباکو و اد ادونل(2017)، پس از تعدیل با «استانداردهای حسابرسی ایران» در 43 گویه؛
پرسشنامه مدل استاندارد تردید حسابرسی ماتیاس کواداچرز(2009)؛ با 22 گویه؛
پرسشنامه شک سازمانی برگرفته از مدل رفتارهای منافقانه سازمانی هادوینژاد و همکاران(1393)؛
جدول 1، توزیع گزارههای ارزیابیکننده شاخصها را به تفکیک گویههای پرسشنامه تلفیقی نشان میدهد.
جدول 1- عوامل و گزارههای ارزیابیکننده شاخصها به تفکیک گویهها
متغیرها شاخصهای ارزیابی تعداد گویهها شماره گویهها
شک سازمانی شک به ارتباط میان کارکنان و مدیران 4 1، 2، 3 و 4
شک به ارتباط میان کارکنان و سازمان 4 5، 6، 7 و 8
شک به بعد اجتماعی سازمان 4 9، 10، 11 و 12
شک به فرآیندهای درون سازمانی 4 13، 14، 15 و 16
ریسکهای کشف تقلب در حسابرسی احتمال وجود تقلب و اشتباه 4 17، 18، 19 و 20
جهتدهی به اهداف 6 21، 22، 23، 24، 25 و 26
اعمال غیرقانونی صاحبکار 4 27، 28، 29 و 30
شناخت واحد و محیط آن 7 31، 32، 33، 34، 35، 36 و 37
نمونهگیری و ارزیابی شواهد 10 38، 39، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 46 و 47
ماهیت برنامهریزی و سرپرستی 7 48، 49، 50، 51، 52، 53 و 54
شیوه اجرای رویهها 5 55، 56، 57، 58 و 59
شک و تردید حسابرسی اعتماد فردی 7 60، 61، 62، 63، 64، 65 و 66
تعلیق در قضاوت 7 67، 68، 69، 70، 71، 72 و 73
منبع کنترلی 4 74، 75، 76 و 77
شک و تردید حرفهای 4 78، 79، 80 و 81
نحوه امتیازبندی گویهها بر اساس پنج گزینهای لیکرت عبارت است از: گزینه کاملا موافقم 5 امتیاز، گزینه موافقم 4 امتیاز، گزینه نظری ندارم 3 امتیاز، گزینه مخالفم 2 امتیاز و گزینه کاملا مخالفم 1 امتیاز.
منبع: یافتههای پژوهشگر
4- تجزیه و تحلیل داده ها
به منظور آزمون فرضیههای تحقیق، از معادلات ساختاری و روش PLS استفادهشد. با توجه به اینکه مدل معادلات ساختاری از کیفیت مناسبی برخوردار بودهاست، مدل معادلات ساختاری برازش داده شده، معناداری و همچنین، میزان اثر هر سازه بر متغیر وابسته بررسیشد. در واقع، در این بخش، با برازش مدل معادلات ساختاری، فرضیه اصلی اول تحقیق مورد آزمون قرار گرفت که به این ترتیب، مدل معادلات ساختاری برازشداده شده و معناداری مدل و همچنین، میزان اثر هر سازه بر متغیر وابسته بررسی گردید. لذا، مدل معادلات ساختاری به صورت نمودار1، برازشداده شد.
نمودار 1- مدل برازش داده معادلات ساختاری متغیرهای اصلی
منبع: یافتههای پژوهشگر
پس از برازش مدل با استفاده از آزمون معنیدار بودن ضریب رگرسیونی برآوردشده، وجود یا عدم وجود رابطه معنیدار در رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای بررسی شد. به این صورت که اگر آزمون معنیداربودن ضریب رگرسیونی متغیر مستقل(آزمونT)، نشان دهد که این ضریب معنیدار است، این نتیجه حاصل میشود که رابطه متغیر مستقل و متغیر وابسته؛ معنیدار بودهاست که در آن رابطه، بسته به مثبت یا منفیبودن ضریب، رابطه مستقیم یا معکوس نتیجه میشود. در واقع، تصمیمگیری در مورد پذیرش یا رد معنیداری ضریب، براساس سطح خطای آزمون T انجام میشود. در صورتی که سطح معناداری این آزمون از 05/0 کمتر باشد، فرضیه صفر مبنی بر معنیدار بودن ضریب ردشده و چنانچه سطح معناداری این آزمون از 05/0 بیشتر باشد، فرضیه صفر تایید میشود. نتایج حاصل از برازش مدل معادلات ساختاری در رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای، مربوط به فرضیه اصلی اول تحقیق، در جدول 2، نشان داده شدهاست.
جدول2- برازش مدل معادلات ساختاری رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفه ای(فرضیه اصلی اول تحقیق)
مشخصه متغیر ضریب انحراف استاندارد آماره آزمون مقدار احتمال
ریسک کشف تقلب<-- شک و تردید حرفهای 269/0 284/0 961/1 050/0
منبع: یافتههای پژوهشگر
در مورد رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای، با توجه به اینکه p- برابر با 05/0(سطح خطای آزمون) میباشد، نتیجه میشود که فرضیه صفر آزمون معنیداربودن ضریب متغیر ریسک کشف تقلب، رد شده و با اطمینان 95 درصد میتوان گفت؛ بین ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای، رابطه وجود دارد. همچنین، با توجه به اینکه ضریب این متغیر 269/0 برآوردشده که مقداری مثبت میباشد، نتیجه میشود که با تقویت ریسک کشف تقلب، شک و تردید حرفهای افزایش مییابد. به عبارتی، بین ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای در موسسات حسابرسی، رابطه معناداری با ارتباطی مستقیم(و شدت طیفی نسبتا ضعیف) وجوددارد(نتیجه آزمون فرضیه اول تحقیق).
به منظور برازش مدل با استفاده از آزمون معنیداری ضریب رگرسیونی برآورد شده، اثر تعدیلگری شک سازمانی در رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای بررسی شد. مدل معادلات ساختاری این رابطه به صورت نمودار 2، برازش داده شد.
نمودار 2- مدل برازش شده تعدیلگری شک سازمانی در رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای
منبع: یافتههای پژوهشگر
در این مکانیزم، چنانچه برازش مدل معادلات ساختاری مناسب باشد. یعنی؛ شاخصهای برازش مدل مطلوب باشند، پس از برازش مدل با استفاده از آزمون معنیدار بودن ضریب رگرسیونی برآوردشده به بررسی نقش تعدیلگری شک سازمانی در رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای پرداخته میشود. چنانچه، ضریب اثر متقابل متغیر ریسک کشف تقلب و شک سازمانی معنادار نباشد، نتیجه میشود که شک سازمانی تعدیلکننده نیست و اگر ضریب این متغیر معنادار باشد، نتیجه میشود که شک سازمانی، نقش تعدیلگر دارد. تصمیمگیری در مورد پذیرش یا رد معنیدار بودن ضریب، براساس سطح خطای آزمون T انجام میشود. در صورتی که سطح معناداری این آزمون از 05/0 کمتر باشد، فرضیه صفر مبنی بر معنیدار بودن ضریب ردشده و چنانچه سطح معناداری این آزمون از 05/0 بیشتر باشد، فرضیه صفر تایید میشود. در ادامه، برای ارزیابی نقش تعدیلگری شک سازمانی از دستور بوت استرپ، استفادهشد که بر اساس آن با 1000 بار نمونهگیری و در فاصله اطمینان 95 درصدی، کمترین و بیشترین میزان رابطه غیرمستقیم متغیر ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفه ای از طریق شک سازمانی، بدست آمد. نتایج حاصل از برازش مدل معادلات ساختاری اثر تعدیلگری شک سازمانی در رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای؛ مربوط به فرضیه اصلی دوم تحقیق، در جدول 3، نشان داده شدهاست.
جدول 3- ضریب مسیر غیرمستقیم رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای از طریق تعدیلگری شک سازمانی
مسیر برآورد غیراستاندارد β خطای معیار برآورد استاندارد β آماره آزمون مقدار احتمال
ریسک کشف تقلب شک سازمانی شک و تردید حرفهای 12/1 262/0 625/0 614/3 001/0
منبع: یافتههای پژوهشگر
در مورد نقش تعدیلگری شک سازمانی در رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای، با توجه به اینکه p- مقدار کوچکتر از 05/0 میباشد، نتیجه میشود که فرضیه صفر آزمون معنیدار بودن ضریب این متغیر رد میشود و با اطمینان 95 درصد میتوان گفت؛ شک سازمانی رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای را تعدیل میکند. همچنین، با توجه به اینکه مقدار βبرابر 625/0 بدست آمدهاست و علامت آن مثبت است که خود نشان از ارتباطی مستقیم دارد، بدین معنا است که 5/62 درصد از رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای از طریق شک سازمانی، تبیین شدهاست. لذا، با تقویت شک سازمانی، رابطه ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفه ای در موسسات حسابرسی، تقویت میشود(نتیجه آزمون فرضیه دوم تحقیق).
5- بحث و نتیجهگیری
براساس استاندارد حسابرسی ایران، حسابرسان باید حسابرسی را با نگرش تردید حرفهای برنامهریزی و اجرا کنند. نگرش تردید حرفهای به آن معناست که با ذهنی پرسشگر، ارزیابی نقادانهای از اعتبار شواهد حسابرسی به عمل آید(استاندارد حسابرسی، شماره200، بند 11 و 13). از طرفی، ابعاد قضاوت و تصمیمگیری، موضوعاتی هستند که همواره در حسابرسی مطرح بودهاست. در حقیقت این ابعاد، به عنوان جنبههای اصلی حسابرسی، فرآیند حسابرسی را به قضاوت میگذارند که خود، زمینهساز وقوع خطر حسابرسی هستند. چراکه حسابرسی برخلاف حسابداری، دامنگیر دنیای بدهکار و بستانکار نبوده و با مسائلی چون؛ خطر، کنترلها، اندازهگیری عملیات و مدارک مثبته حسابرس روبرو بوده است، ضرورتی که در مکتب تردیدگرایی برای قضاوت و تصمیمگیری، الزامی خواهدبود؛ مطالعهای که توسط ماتیاس کواداچرز (2009)، در ارزیابی تردید حسابرسی مورد استفاده قرارگرفته، به خوبی شاخصهای اعتماد فردی، تعلیق در قضاوت و منبع کنترل را تبیین کردهاست.
در این راستا نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین ریسک کشف تقلب و شک و تردید حرفهای ربطه معنادار وجود دارد و همچنین مشخص شد شک سازمانی در آن رابطه نقش تعدیلگر دارد. این نتایج هم راستا با نتایج مطالعه دریایی و عزیزی در سال 1397 و رویایی و همکاران (1393) است. همچنین میتوان این نتیجه را هم راستا با مطالعه گرکموباکو و همکاران در سال 2017 دانست که ایشان در پژوهشی با عنوان «تاثیر انتقال دانش بر تردید حرفهای در برنامهریزی فرآیند حسابرسی» نشان دادند که انتقال دانش، نقش مهمی در بهبود تردید حرفهای حسابرسان بازی میکند.
بر مبنای نتایج بدستآمده از آزمون فرضیههای تحقیق، همچنین، با توجه به فعالیت موسسات حسابرسی جامعه حسابداران رسمی با پیشینه ارزشمند سرمایه فکری، با پیش فرض اینکه اعضای نیروی انسانی آن، حامل تجربه، تخصص و دانش کافی میباشند، نیروی انسانی آن هیچگاه به عنوان تهدید درنظر گرفتهنشده و از آنها به عنوان عاملی برای پویایی و بهرهوری سازمانی یاد خواهدشد. امروزه، ریسک تقلب یک متغیر کمتر سنجیدهشده در موسسات حسابرسی و سازمانها است. موسسسات و سازمانهایی که به علت پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی زیاد و همچنین، پیشرفت روزافزون تکنولوژی، نیاز دارند که برای بقاء منابع انسانی متعهد و با اخلاق را برای قضاوت در پستهای پاسخگویی و تصمیمگیری انتخاب نمایند تا اخلاق حرفهای تقویت شود. در فضای غیرقابل پیشبینی و متغیر عصر کنونی، برتری در رقابت، هدف اصلی هر سازمانی است. در چنین شرایطی، کوچکترین لغزش در تصمیمگیری و قضاوت حسابرسی، گاه میتواند منجر به زوال یک سازمان شود. بر محیط اجتماعی امروز، تغییرات غیرقابل پیشبینی، همیشگی و بیسابقه حاکم است. خدمات آموزشی در موسسات حسابرسی که در حد جهانی مسئول است، تقویت دانش و هوشیاری مضاعفی میطلبد؛ زیرا قابلیتهای سازمانی، ضرورت سیقل با تغییرات محیطی را نیازمنداست تا دانش کسبشده توام با اخلاق حرفهای، میان حسابرسان توزیعشده و به راحتی تجربیات دانشی، به ایشان منتقل شود. باید گفت که امروزه، تغییرات در محیط خارجی، موسسات را به نشاندادن واکنش و تغییر وادار مینماید. مهندسی مجدد فرآیندها، تشکیل تیمهای توسعه خدمات، اجرای برنامههای تقویت عملکردها، حرکت به سوی سازمانهای مجازی، افزایش توانایی پاسخگویی موثر به نیازهای جامع به منظور پاسخ اثرگذار به تغییرات، از جمله فعالیتهایی است که در راستای تقویت ابعاد اخلاقی حرفهای، لازم است که صورت گیرد؛ ضرورتی که به منظور رویارویی با تغییرات و واکنشهای رفتاری در دنیای رقابتی امروز، بایستی بیشتر مورد توجه قرار گیرد تا با تقویت اخلاق حرفهای از فرصتهای بالقوه، بهرهگیری شود. نهایتا اینکه نتایج، میتواند بر مبنای استانداردهای اصول اخلاق حرفهای جهانی به ارزیابی دقیقتر ریسک قضاوت حرفهای موسسات حسابرسی، یاری رسانند.