تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,004 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,547,743 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,626,204 |
مطالعة ساختار روایت در مثنوی های غنایی خواجوی کرمانی با تکیه بر دیدگاه ژرار ژنت «مطالعة موردی: همای و همایون و گل و نوروز» | ||
مطالعات نقد ادبی | ||
دوره 17، شماره 52، شهریور 1401، صفحه 105-131 اصل مقاله (534.69 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
غلامحسین خدایار1؛ احمد حسنی رنجبر* 2؛ اشرف شیبانی اقدم3 | ||
1دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران | ||
2استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران | ||
3دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران | ||
چکیده | ||
منظومههای عاشقانة شعر فارسی از بسترهای مناسبی هستند که میتوان از طریق مطالعة آنها به شناخت و درک «ساختار روایی متون غنایی» دست یافت. از همان آغاز شعر فارسی بزرگانی مانند فخرالدین اسعد گرگانی به طبع آزمایی در این عرصه پرداخته و آثاری را خلق کردهاند که از نظر ساختار روایی با الگوهای قصههای عامیانه انطباق دارند. خواجوی کرمانی نیز به تبعیت از افرادی مانند نظامی گنجوی، مثنویهایی آفریده که با الگوهای روایی نظریهپردازان امروزی قابل مطالعه و موشکافی است. مثنویهای «همای و همایون» و «گل و نوروز» از آثار خواجوی کرمانی در قرن هشتم هستند که به شرح عشق و سوز و گداز دو شاهزادة ایرانی و شامی نسبت به دختران «قیصر روم» و «پادشاه چین» میپردازند. با توجه به طبقهبندی انواع ادبی، این دو منظومه را میتوان در گروه «رمانس» جای داد. این پژوهش به شیوة توصیفی - تحلیلی به یافتن شواهد و مثالهایی از دیدگاههای ژرار ژنت در آثار غنایی خواجوی کرمانی پرداخته و تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که در ساختار روایات مثنویهای عاشقانة خواجوی کرمانی، کدام یک از مؤلفههای مورد نظر ژرار ژنت قابل بررسی هستند؟ روایتشناسی یا دستور زبان روایت، با بررسی فرم یک اثر ادبی میکوشد به نظام معناییای فراتر از متن دست یابد و گفتار روایی یا متن را فهمپذیر کند. روایتشناسی مجموعهای از احکام کلی دربارۀ سبکهای روایی، نظامهای حاکم بر روایت یا داستانگویی و ساختار پیرنگ است. ژنت برای توصیف و تحلیل ساختارهای متون ادبی پنج مبحث را مهم میداند: نظم، تداوم، بسامد، وجه و لحن. این پنج عامل در چارچوب نظریۀ «زمان در روایت» جای میگیرند. پژوهش حاضر این پنج مبحث را در ساختار روایی دو مثنوی «همای و همایون» و «گل و نوروز» شرح و واکاوی میکند. یافتهها حاکی از آن است که منظومههای مورد تحلیل، ساختار داستانی و روایی استواری دارند و این پنج مبحث بهوضوح در آنها نمود یافته است. شکل لحظهای و خطی روایت بدون ارجاع به گذشته، شتاب مثبت و ثابت، وجود تکرار و بسامد، پرداختن به جزئیات و ... از جملة این مؤلفهها هستند. | ||
کلیدواژهها | ||
ساختار روایت؛ دیدگاه ژرار ژنت؛ همای و همایون؛ گل و نوروز | ||
مراجع | ||
تودروف، تزوتان.(1379). بوطیقای ساختارگرا، ترجمة محمد نبوی، تهران: آگاه.
حری، ابوالفضل.(1388). درآمدی بر رویکرد روایتشناختی به داستان روایی با نگاهی به رمان «آیینههای در دار» هوشنگ گلشیری، نشریة دانشگاه تبریز، دورة 51، شماره 208: صص 55 – 81.
خواجویکرمانی، ابوالعطاء.(1370). همای و همایون، به اهتمام و کوشش کمال عینی، تهران: مؤسسة مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
همو.(1370). گل و نوروز، به اهتمام و کوشش کمال عینی، تهران: مؤسسة مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
ریمون کنان، شلومیت.(1387). روایت داستانی بوطیقای معاصر، ترجمة ابوالفضل حری، تهران: نشر نیلوفر.
رستگار فسایی، منصور.(1380). انواع شعر فارسی، شیراز، انتشارات نوید.
قاسمیپور، قدرت.(1387). زمان و روایت، فصلنامة نقد ادبی، سال اول، شمارة دوم، مرکز زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس.
لوته یاکوب.(1386). مقدمهای بر روایت در ادبیات و سینما، ترجمة امید نیکفرجام، تهران: نشر مینوی خرد.
شفیعیکدکنی، محمدرضا.(1372). «انواع ادبی و شعر فارسی»، مجلۀ رشد آموزش ادب فارسی، سال هشتم، شمارۀ 23، قسمت اول: صص 4-9.
فرضی، حمیدرضا و فخیمی فاریابی، فرناز.(1396). «ریختشناسی مثنوی گل و نوروز خواجوی کرمانی، براساس نظریة ولادیمیر پراپ»، فنون ادبی، سال نهم، شمارة 2، (پیاپی 19): صص 132 – 119.
Wilson, E.(2004). Tongue Breaks. London, Review of Books. Bloom. H.(1979). The Breaking of form, in Harold Bloom etal(eds). Decontruction and Criticism. Newyork: continuum. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 60 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 69 |