تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,623 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,424,064 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,449,808 |
رابطه قیمت نفت و شاخص بازار سهام ایران (تاکید بر نااطمینانی سیاسی و پاندمی کرونا) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مدلسازی اقتصادی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 16، شماره 58، شهریور 1401، صفحه 37-49 اصل مقاله (944 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/eco.2022.1964414.2676 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نسیم امین خرازیان1؛ رویا آل عمران* 2؛ رسول برادران حسن زاده3؛ امیرعلی فرهنگ4 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری، گروه اقتصاد، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار، گروه اقتصاد، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشیار، گروه حسابداری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4استادیار، گروه اقتصاد، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف مقاله بررسی میزان همبستگی قیمتهای نفت خام و شاخص بازار سهام ایران با استفاده از رویکرد همدوسی موجک مبتنیبر تبدیل موجک پیوسته طی دوره زمانی 1388:6 - 1399:9 است. بدینمنظور، وابستگی بین جفت سری بازده قیمت نفت خام برنت و شاخص کل بورس؛ قیمت نفت خام وست تگزاس اینترمیدیت و شاخص کل بورس؛ قیمت نفت اوپک و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران بررسی شد. نتایج نشان داد که شدت همبستگی بین جفت سریهای زمانی یادشده با افزایش شرایط نااطمینانی مانند افزایش تحریمها، خروج آمریکا از برجام و پاندمی کرونا در میانمدت و بلندمدت افزایش مییابد. براساس نتایج، سرمایهگذاران براساس شرایط حاکم بر کشور و اهداف سرمایهگذاری خود میتوانند در بلندمدت و میانمدت سبد سرمایهگذاری خود را تنظیم کنند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
طبقهبندی JEL: .D53؛ C58 واژگان کلیدی: قیمت نفت خام؛ شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران؛ شرایط ناطمینانی سیاسی؛ پاندمی کرونا | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1. مقدمه نفت در عملکرد اقتصادی - اجتماعی کشورها، نقش اساسی دارد؛ زیرا مهمترین منبع انرژی برای تولید برق، سوخت وسایل نقلیه، هوایپما، کشتی و مادهای مهم در تولید فراوردههای نفتی و شیمیایی بهشمار میآید. نفت در قیاس با سایر منابع انرژی مانند گاز طبیعی و ذغالسنگ، کمیابتر و توزیع جغرافیایی آن نامتوازنتر است؛ ازاینرو، اهمیت کاربردی آن سببشده به منبعی راهبردی برای همه کشورها بدل شود (ژیانگ و یون[1]، 2020). با افزایش سهم کالاهای نفتی از داراییهای مالی، سهم نفت خام در سبد سرمایهگذاران و درنتیجه، تاثیر آن در روند بازار سهام جهانی بهشدت افزایش یافته است. اکنون، بازار نفت یکی از مهمترین بازارهای داراییهای مالی و جزو داراییهای محبوب سبد سرمایهگذاران محسوب میشود (آروری و نگوین[2]، 2010). تغییرات قیمت نفت میتواند از طریق کانالهای مختلفی در قیمت سهام تاثیرگذار باشد. به عنوان مثال، افزایش قیمت نفت موجب ازدیاد هزینههای تولید و قیمت محصولات میشود و با این راه میتواند تقاضا را در برخی صنایع کاهش دهد؛ بنابراین، افزایش قیمت نفت ممکن است به قیمت سهام شرکت آسیب برساند و سرمایهگذاران را مجبور به بازتخصیص سبد سرمایهگذاری خود نماید. از طرف دیگر، افزایش قیمت نفت میتواند موجب تورم شده و بر نرخ بهره، نرخ ارز، درآمد، رشد اقتصادی، چرخههای تجاری، اعتماد و نااطمینانی سرمایهگذاران و مصرفکنندگان تاثیر بگذارد. با توجه به اینکه اقتصاد ایران، وابستگی معناداری با بهای نفت خام دارد، از جنبههای گوناگونی متاثر از این متغیر اساسی است. این ابعاد عبارتند از: کانالهای نقدینگی، ارزی، درآمدی و بازگشتی. در ادامه، این ابعاد بهاختصار تشریح میشود. کانال نقدینگی: با افزایش قیمت نفت، مقدار درآمدهای نفتی ایران زیاد میشود و این درآمدها به حساب ذخایر ارزی واریز میشود. پیرو آن، بانک مرکزی برای مدیریت نرخ ارز، به خرید ارز مبادرت میکند که این امر موجب افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی شده و پایه پولی را افزایش میدهد. در مقابل، با کاهش قیمت نفت و بهتبع آن، کمشدن درآمدهای ارزی، احتمال دارد دولت با کسری بودجه مواجه شود. ازدیاد کسری بودجه موجب میشود که دولت از بانک مرکزی وام بگیرد که نتیجه آن، افزایش پایه پولی و بهتبع آن، خلق پول است. افزایش حجم نقدینگی باعث میشود افراد تصور کنند بیش از نیازشان پول دارند و میتوانند در بازارهای مالی ازجمله بازار سهام، سرمایهگذاری کنند. ازدیاد تقاضا در این بازارها سبب افزایش قیمت سهام میشود. کانال ارزی: با افزایش قیمت نفت و بهتبع آن، ازدیاد درآمدهای ارزی، ذخایر ارزی زیاد میشود. افزایش نرخ ارز ازدیاد سودآوری شرکتهای صادرکننده کالا را درپی دارد که نتیجه آن، افزایش قیمت سهام است. از طرف دیگر، ازدیاد نرخ ارز به کاهش سودآوری شرکتهای واردکننده نهاده منجر میشود که درنتیجه آن، قیمت سهام آنها کمتر میشود. ترکیب دارایی و بدهی ارزی شرکت نیز میتواند در اثرگذاری تغییر قیمت نفت و بهتبع آن، تغییر نرخ ارز بر قیمت سهام اثرگذار باشد. کانال درآمدی: با افزایش قیمت نفت، درآمد کشور زیاد میشود و این افزایش درآمد از یک طرف میتواند به ازدیاد تقاضا برای کالاها و خدمات داخلی منجر شده و تقاضا برای کار و سرمایه را زیاد کند که نتیجه آن، افزایش جریان نقدینگی بنگاههاست و از طرف دیگر، افزایش قیمت نفت بهمعنای ازدیاد قیمت انرژی (بهعنوان نهادهای مهم در تولید) است که نتیجه آن، کمشدن سودآوری بنگاهها و در نهایت، کاهش قیمت سهام است. کانال بازگشتی: افزایش قیمت جهانی نفت، موجب افزایش بهای تمامشده در کشورهای صنعتی شده و ازدیاد ارزش واردات نهادهها میشود که نتیجه آن، کاهش سودآوری شرکتها و قیمت سهام آن است. تحلیل کلی رابطه قیمت نفت و بازار سهام در کشورهای مختلف نشان میدهد که قیمت نفت اثر منفی بر بازار سهام دارد (الشریف، براون، بورتون و نیکسون[3]، 2005؛ جونز و کائول[4]، 1996؛ سادورسکی[5]، 1999). در گستره اقتصاد کلان، افزایش قیمت نفت بسیار کارآمدتر و تعیینکنندهتر از کاهش قیمت نفت است (همیلتون[6]، 2003). کیلیان و پارک[7] (2009) مطرح کردهاند که زمانی قیمت نفت و بازار سهام رابطه دارد که تکانه تقاضا در بازار نفت وجود داشته باشد و در عوض، تکانههای عرضه تاثیر مشابهی نداشته باشد. لی و زنگ[8] (2011) در پژوهش خود نشان دادهاند که تاثیر تکانههای قیمت نفت در بازده سهام به دیدگاه کلی سرمایهگذاران در مورد عملکرد بازار در آینده نزدیک وابسته است. یعنی، زمانی که به بازار اعتماد وجود داشته باشد، تکانههای قیمت نفت چندان عمیق نخواهد بود. هرچند، محققان، رابطه منفی قیمتهای نفت و بازارهای سهام را تایید کردهاند؛ برخی شواهد نشان میدهد که قیمت سهام شرکتهای تولیدکننده نفت با ازدیاد قیمت نفت زیاد میشود. از طرف دیگر، برخی بخشها یا بههیچوجه، متاثر از قیمت نفت نیست یا تکانههای قیمت نفت بر آنها بیاثر است (فان، شارما و نارایان[9]، 2015). دگرگونی متغیرهای سیاسی و شرایط نااطمینانی میتواند بر رابطه این دومتغیر اثرگذار باشد. مولیک و آسفا[10] (2013) دریافتهاند که واکنش بازار سهام آمریکا قبل و بعد از بحران مالی سال 2008 متفاوت است. نتایج نشان داد قبل از بحران مالی 2008، این رابطه، منفی و پس از آن، مثبت بوده است. با توجه به اهمیت رابطه قیمتهای نفت و بازار سهام و اثرگذاری شرایط نااطمینانی بر این رابطه، در این مقاله سعی میشود رابطه قیمت نفت برنت، نفت وست تگزاس اینترمدیت (WTI)[11] و اوپک بر شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با تاکید بر شرایط نااطمینانی ناشی از تحریمها و پاندمی کرونا بررسی شود. بدینمنظور، از رویکرد همدوسی موجک استفاده میشود. رویکرد همدوسی موجک قادر است همبستگی بین دومتغیر را در بعد زمان و فرکانس نشان دهد. برای دستیابی به هدف، مقاله بدینشکل سازماندهی میشود: در ادامه، بعد از مقدمه، در بخش دوم، ادبیات پژوهش مرور میشود؛ بخش سوم به روش پژوهش میپردازد و بخشهای چهارم و پنجم به یافتهها و نتیجهگیری و پیشنهادها اختصاص مییابد. 2. مروری بر ادبیات مطالعات مختلفی به بررسی همبستگی بین قیمت نفت و بازار سهام پرداختهاند. اغلب آنها نشان دادهاند که ارتباط منفی و معناداری بین قیمت نفت و شاخص سهام در کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه وجود دارد. در ادامه، اهمّ این مطالعات بررسی میشود. چن، رول و راس[12] (1986) در پژوهش خود، قیمت نفت را عاملی ریسکپذیر دانستهاند که میتواند بر پرتفوی سهام اثرگذار باشد. آنها، اثر متغیرهای کلان اقتصادی ازجمله قیمت نفت را بر شاخص بورس آمریکا بررسی کرده و نشان دادهاند که تکانههای قیمت نفت بر بازار سهام آمریکا اثرگذار است. جونز و کائول (1996) نشان دادند که تکانههای قیمت نفت بر بازار سهام آمریکا و کانادا بهطورمعناداری اثرگذار است. هانگ، ماسولیس و استول[13] (1996) با استفاده از یک مدل VAR نشان دادند که هیچ ارتباطی بین قیمت نفت و شاخص (S&P 500)[14] وجود ندارد. درمقابل، سادورسکی[15] (1999) با استفاده از مدل VAR و GARCH نشان داد که همحرکتی بین بازده قیمت نفت و بازده بازار سهام وجود دارد. پارک و راتی[16] (2008) رابطه شاخص سهام و قیمت نفت در آمریکا و 13 کشور اروپایی را با استفاده از رویکرد خودرگرسیونبرداری طی دوره زمانی 2005:12-1986:1 بررسی کردند. براساس نتایج، بازار سهام نروژ، بهعنوان صادرکننده نفت، واکنش شدید مثبتی به افزایش قیمت نفت نشان داد. همچنین، نتایج نشان داد که افزایش نوسانات قیمت نفت در بسیاری از کشورهای اروپایی منتخب موجب کاهش شدید بازده سهام شده است. آیدوغان، تنچ و یلکنجی[17] (2017) اثر نوسانات قیمت نفت را بر مجموعهای از بازارهای سهام در کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت با استفاده از رویکرد CDCC-GARCH، VAR و علیت گرنجری طی دوره زمانی ژانویه 2005 تا فوریه 2016 (روزانه) بررسی کردهاند. یافتهها نشان داد که همبستگی متغیر با زمان نفت و سهام در کشورهای واردکننده نفت بیشتر از کشورهای صادرکننده نفت است. ژیانگ و یون (2020) با استفاده از رویکرد موجک به بررسی اثر قیمت نفت و شاخص بورس اوراق بهادار در کشورهای چین، ژاپن، عربستان صعودی، روسیه و کانادا در بازه زمانی ژانویه 2006 تا دسامبر 2019 پرداختند. نتایج تحلیل رویکرد موجک گسسته نشان داد که رابطه قیمت نفت و بازارهای سهام در هرشش کشور در مقیاسهای بلندمدت وجود دارد. نتایج رویکرد تبدیل موجک پیوسته نشان داد که همحرکتی در قیمت نفت و بازار سهام کشورهای واردکننده نفت بهویژه طی بازه زمانی 2007 - 2015 زیاد است. همچنین، نتایج تحلیل همدوسی موجک نشان داد که جفت بازار نفت و بازار سهام کشورهای صادرکننده نفت از سال 2007 - 2017 از همحرکتی زیادی برخوردار است. نتایج نشان داد که قیمت سهام در کشورهای صادرکننده نفت بیشتر از کشورهای واردکننده متاثر از قیمت نفت است و ساختار اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت تاحد زیادی به تولید نفت خام وابسته است. پرابهیش، پادهان و گارگ[18] (2020) به بررسی رابطه بازار سهام و قیمت نفت در دوره پاندمی کرونا پرداختند. برای این منظور، از رویکرد گارچ چندمتغیره و دادههای روزانه از اول ژانویه 2020 تا 8 ژوئن 2020 استفاده کردهاند. نتایج نشان داد که همحرکتی بین بازار سهام و قیمت نفت در چهار کشور آسیایی شامل چین، هند، ژاپن و کره جنوبی مثبت است. این، نشان میدهد که کاهش قیمت نفت در این دوره سیگنالی منفی برای بازار سهام بوده است. موگالوگلو، پولات، تکین و دوگان[19] (2021) اثر قیمت نفت و بازار سهام و نیز قیمت نفت و سهام گازی را در انگلستان بررسی کردند. برای این منظور، از دادههای ماهانه 2014-2020 و رویکرد خودرگرسیونبرداری ساختاری استفاده کردند. نتایج نشان داد که تکانههای ساختاری قیمت نفت بر بازده سهام در دوره پاندمی کرونا اهمیت کمتری یافته است. قنبریان و ثقفی (1394) رابطه تکانههای قیمت نفت و شاخصهای بورس اوراق بهادار تهران را طی دوره زمانی 1387-1392 بررسی کردند. برای این منظور، از روش همانباشتگی جوهانسون و انگل گرنجری استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین قیمت نفت اوپک و شاخصهای بازار سرمایه ازجمله شاخص کل، شاخص صنعت، شاخص 50 شرکت و شاخص 30 شرکت بزرگ رابطه تعادلی بلندمدت وجود دارد. فطرس و هوشیدری (1396) میزان اثرگذاری نوسانات شاخص قیمت سهام تهران و شاخص قیمت سهام دوبی را از قیمت جهانی نفت WTI با استفاده از رویکرد گارچ چندمتغیره و دادههای ماهیانه طی بازه زمانی 2016-2004 بررسی کردند. نتایج تحقیق نشان داد که نوسانات قیمت جهانی نفت خام اثر مثبتی بر هردو بازار دارد. مهدوی، مهرآرا و معماریان (1398) اثر تکانههای قیمت نفت بر نااطمینانی در سه بازار بورس ارز، طلا و اوراق بهادار را با استفاده از روش خودرگرسیونبرداری ساختاری در بازه زمانی 2004 - 2018 بررسی کردند. نتایج نشان داد که تکانههای قیمت نفت سبب ایجاد نااطمینانی در بازارهای طلا، ارز و بورس میشود. شبان، نخعی، طالبنیا و بشیریمنش (1400) در تحقیقی به بررسی سرایتپذیری شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران از قیمت داراییهای موازی شامل طلا، مسکن، نفت و نرخ ارز با استفاده از رویکرد شبکه عصبی و دادههای روزانه طی بازه زمانی 1397-1387 پرداختند. نتایج نشان داد که بورس اوراق بهادار تهران حداکثر با دو وقفه زمانی از بازارهای رقیب سرایتپذیری داشته است. تحلیل کلی مطالعات نشان میدهد که در بیشتر آنها برای بررسی ارتباط قیمت نفت و شاخص سهام و نوسانات آن از مدل خودرگرسیونبرداری (VAR)، مدل تصحیح خطای برداری (VECM) و مدل واریانس ناهمسانی شرطی تعمیمیافته (GARCH) استفاده شده است. برخی مطالعات دیگر نیز به بررسی رابطه قیمت نفت و بازار سهام با استفاده از مدلهای متغیر با زمان مانند GARCH چندمتغیره پرداختهاند. عموما، محققان، رابطه این دومتغیر را در بعد زمان مورد توجه قرار دادهاند و تجزیه و تحلیل دادهها را در بعد فرکانس نادیده گرفتهاند. نوآوری این مقاله این است که برای از بین بردن این ضعف در تحلیل اقتصادسنجی از رویکرد موجک استفاده شده و برای نخستینبار در ادبیات پژوهشی موضوع مرتبط، اثر سه نوع قیمت شامل قیمت نفت اوپک، برنت و وستتگزاس اینترمدیت (WTI) بررسی شده است.
3. روش پژوهش در ادامه، «همدوسی موجک»[20] با استفاده از رویکرد تبدیل «موجک پیوسته»[21] معرفی و بهرهبرداری میشود. این رویکرد، همبستگی سنتی اجزا را در هردو بعد زمان و فرکانس با ترکیب تبدیل موجک و «تکنیک طیفی متقابل»[22] تولید میکند (آگویار-کونتراریا و سوآرز[23]، 2014). همدوسی[24] یک نوع همبستگی است که نشان میدهد که تا چهاندازه، دومتغیر در بعد فرکانس و زمان باهم مرتبط هستند. دامنه همدوسی از صفر (= کاملا غیرهمدوس[25]/ نداشتن همبستگی) تا یک (= همدوسی کامل/ همبستگی کامل) تغییر میکند. این نوع همبستگی ممکن است در زمان واحد رخ ندهد و آثار تاخیری و یا جلونگر داشته باشد که با مقدار فاز اندازهگیری میشود. تورنس و کومپو[26] (1998) طیف متقابل موجک را از دوسری زمانی و با استفاده از تبدیل موجک پیوسته و بهصورت زیر نشان دادند.
پارامتر مکان و s پارامتر مقیاس است. نماد * نشاندهنده همبستگی ترکیبیافته و پیچیدهای[27] از است. توان موجک متقاطع میتواند بهصورت باشد. توان موجک دوسری زمانی بهصورت کوورایانس محلی بین سری زمانی در هرفرکانس (مقیاس) مشخص میشود. بنابراین، همدوسی مربع دوسری زمانی بهصورت زیر مشخص میشود (تورنس و وبستر[28]، 1999):
در رابطه (2)، S نشاندهنده عملگر هموارکننده طی زمان و مقیاس است. همچنین، است. نمایش گرافیکی همدوسی موجک موجب میشود مناطق حرکت همزمان بین دوسری در حوزه فرکانس و زمان بهدرستی شناسایی شود. اگر همدوسی موجک نزدیک به یک باشد، همبستگی بین دوسری زیاد است و بالعکس. اما، در مقایسه با ضریب همبستگی استاندارد، همدوسی موجک مربع فقط مقادیر مثبت دارد. در چنین وضعیتی نمیتوان بین همبستگی مثبت و منفی تمایز گذاشت. برای غلبه بر این ضعف، تورنس و وبستر (1999) اختلاف فاز همدوسی موجک را بهصورت رابطه (3) مطرح کردند.
R و I نشاندهنده بخشهای حقیقی و غیرحقیقی است. نمودار همدوسی موجک برای نشان دادن اختلاف فازها از پیکانهای سیاهرنگ استفاده میکند. اختلاف فاز صفر نشان میدهد که دوسری در یک فرکانس مشخص به یکدیگر متصل هستند. هنگامی که دوسری همفاز (/غیرهمفاز) یا بهطور مثبت (/منفی) همبسته باشند، پیکان بهشکل ®() خواهد بود. پیکانهای و نشان میدهد که سری x به سری y منجر میشود و پیکانهای و نشان میدهد که سری y به سری x منجر میشود (تورنس و وبستر، 1999). 4. برآورد مدل هدف این مقاله، بررسی میزان همبستگی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران و قیمتهای جهانی نفت است. برای این منظور، از سریهای بازده قیمت نفت اوپک، برنت و وستتگزاس اینترمیدیت (WTI) و نیز شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران (TEPIX) در بازه زمانی هفتگی شهریور 1388 تا آذرماه 1399 استفاده شده است. بازده سری زمانی با استفاده از رابطه (4) محاسبه میشود:
که در آن، بازده هریک از سریهای زمانی و هر یک از متغیرهای تحقیق است. در جدول (1) آمار توصیفی بازده متغیرهای تحقیق در بازه زمانی مورد بررسی ارائه شده است. براین اساس، میانگین بازده شاخص کل بورس اوراق بهادار ایران، سری بازده قیمت نفت برنت، بازده قیمت نفت WTI و بازده قیمت نفت اوپک، بهترتیب برابر با 8567/0، 05377/0-، 069/0- و 054/0- است. این نتیجه نشان میدهد که متوسط بازده طی دوره زمانی مورد بررسی در بازارهای نفت، منفی و در بازار بورس اوراق بهادار تهران مثبت است.
جدول 1. آمار توصیفی متغیرهای تحقیق
منبع: یافتههای پژوهش
براساس جدول (1)، بیشترین مقدار شاخص بازده کل بورس اوراق بهادار تهران سری بازده قیمت نفت برنت، بازده قیمت نفت WTI و بازده قیمت نفت اوپک، بهترتیب برابر با 889/18 و 416/32، 325/155 و 30/36 است. همچنین، کمترین این متغیرها، بهترتیب برابر با 68/9-، 77/40-، 05/180- و 12/39 است. انحراف معیار نشاندهنده پراکندگی هریک از سریهای بازده است. در این مقاله، سری بازده قیمت نفت WTI دارای بیشترین پراکندگی و بازده قیمت نفت اوپک دارای کمترین پراکندگی است. مقدار ضریب چولگی در سری بازده قیمتهای نفت منفی و در سری بازده شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران مثبت است. مقدار ضریب چولگی نشاندهنده عدمتقارن در سریهای بازده است. همچنین، آماره ضریب کشیدگی در همه سری بازده دارای توزیعی بلندتر از توزیع نرمال است. بررسی ضریب کشیدگی و ضریب چولگی در هر متغیر نشان میدهد که هیچیک از متغیرها از توزیع نرمال برخوردار نیست. نتیجه آزمون جارک - برا نیز تاییدکننده این مدعاست. آماره آزمون جارک- برا نشان میدهد که فرضیه صفر مبنیبر نرمال بودن متغیرها در سطح معناداری یک در صد رد شده است و بنابراین، تمامی سری بازده، توزیع نرمال دارد. در این مقاله، برای بررسی مانایی متغیرهای تحقیق از آزمون دیکیفولر تعمیمیافته استفاده شده است.[29] نتایج آزمون مانایی نشان میدهد که تمامی متغیرهای تحقیق در سطح ماناست. در ادامه، این بخش با استفاده از رویکرد تبدیل موجک پیوسته به بررسی همدوسی (درجه همبستگی) بین بازده شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران و قیمتهای جهانی نفت پرداخته میشود. همبستگی موجک، درجه همجهتی بین بازارها را اندازهگیری میکند. این همبستگی مقادیری بین [0,1] دارد. هرچه مقدار همبستگی موجک به یک نزدیکتر باشد، درجه همبستگی بین بازارها بیشتر است و برعکس. نمودارهای (1-3) نتایج برآورد تبدیل موجک پیوسته را نشان میدهد. برای بررسی میزان همبستگی بین جفت شاخصها و شناسایی درجه همبستگی براساس رنگهای موجود در نمودار میلهای میتوان استفاده کرد. برایناساس، هرچه بهسمت طیف رنگ قرمز متمایل شود، میزان همبستگی بیشتر میشود. در مقابل، برای طیفهای رنگی متمایل به آبی، میزان همبستگی کمتر است. محور افقی این نمودارها نشاندهنده مقیاس زمان با واحد هفته و محور عمودی نشاندهنده فرکانس است. در این نمودارها منظور از فرکانس دوره زمانی (کوتاهمدت و بلندمدت) است. در آنها، کوتاهترین دوره زمانی 4 هفته و بزرگترین دوره زمانی 128 هفته است. نمودار (1) همدوسی موجک را بین سری بازده قیمت نفت برنت و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران نشان میدهد. با توجه به این نمودار، رنگ آبی در بیشتر دورههای زمانی در کوتاهمدت غالب است. ازاینرو، در کوتاهمدت، همبستگی کمی در جفت سری بازده قیمت نفت برنت و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران مشاهده میشود. بیشترین مقدار همدوسی در کوتاهمدت مربوط به بازه زمانی اواخر سال 1391 و نیز اواخر سال 1397 تا پایان دوره مورد بررسی است. نتایج تحلیل اختلاف فاز نشان میدهد که دوسری مذکور همفاز نیست؛ بنابراین، همبستگی بین این دوسری منفی است. همچنین، در این بازه زمانی همدوسی جفت سری بازده مذکور در میانمدت نیز افزایش یافته است. دلیل این افزایش همبستگی را میتوان وضع تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران و پاندمی کرونا دانست. در بلندمدت در فرکانسهای 64 هفته از اواسط سال 1396 تا پایان دوره مورد بررسی، همدوسی جفت سری بازده قیمت نفت برنت و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران افزایش یافته است. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و احتمال خروج آمریکا از برجام پس از انتخاب ترامپ بهعنوان ریس جمهور آمریکا، خروج آمریکا از برجام، وضع تحریمهای بیشتر علیه ایران و درنهایت، بحران پاندمی کرونا ازجمله اتفاقات مهم در این دوران است. در بلندمدت در فرکانسهای 128 هفته از اواخر سال 1391 تا تابستان 1394 نیز میتوان همبستگی زیادی بین این جفت سری بازده مشاهده کرد. این دوره مصادف با نوسانات سیاسی مختلف ازجمله وضع تحریمهای بیشتر، انتخابات ایران و فضای پرتلاطم تا امضای توافق برجام است. نتایج تحلیل اختلاف فاز در این دوره زمانی نشان میدهد که سری بازده شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران میتواند بر قیمت نفت برنت اثرگذار باشد. برای توضیح میتوان به فضای سیاسی و اقتصادی حاکم این دوره اشاره کرد. در این دوره زمانی، ایران، برای حفظ بازار جهانی و همچنین، نیاز به تامین مالی، اقدام به فروش نفت با قیمتهای پایینتر در بازار جهانی کرده که این امر میتواند بر قیمت جهانی نفت اثرگذار باشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که همبستگی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران به قیمت جهانی نفت برنت در دوران مختلف متفاوت است. تجزیه و تحلیل نتایج نشان میدهد با افزایش فضای نااطمینانی در کشور همدوسی جفت سری بازده قیمت نفت برنت و شاخص بورس اوراق بهادار تهران افزایش یافته است.
نمودار 1. سری بازده قیمت نفت برنت – شاخص بورس اوراق بهادار تهران (مقیاس زمان: هفته) منبع: یافتههای پژوهش
نمودار (2) همدوسی بین جفت سری بازده قیمت نفت WTI و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران را نشان میدهد. با توجه به نمودار (2) همدوسی بین جفت سری بازده قیمت نفت WTI و شاخص بورس اوراق بهادار تهران در کوتاهمدت در بازه زمانی اواخر سال 1391 بیشتر شده است. تحلیل اختلاف فاز در این بازه زمانی نشان میدهد که دوسری فوق غیرهمفاز است. در میانمدت در بازه زمانی 16 – 32 هفته در بازه زمانی ابتدای تابستان 1390 تا اواسط 1392، همدوسی بین جفت سری بازده قیمت نفت WTI و بازده شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران تشدید شده است. این دوره مصادف با تشدید تحریمها در ایران است. تحلیل اختلاف فاز در این بازه زمانی نشان میدهد که شاخص بورس اوراق بهادار میتواند بر قیمت جهانی نفت اثرگذار باشد. همچنین، از تابستان 1396 تا انتهای بازه زمانی مورد بررسی همدوسی موجک در فرکانس میانمدت 32-16 هفته افزایش یافته است. تحلیل اختلاف فاز در این بازه زمانی نشان میدهد که دوسری زمانی در بازه مذکور همفاز است. به عبارت دیگر، همبستگی این دو در بازه زمانی یادشده مثبت است. نتایح تحلیل در بلندمدت در فرکانس 128-64 هفته نشان میدهد که همدوسی در جفت سری زمانی قیمت نفت WTI و شاخص کل بورس اوراق بهادار در سال 1392 تشدید شده است. نتایج تحلیل همدوسی موجک در جفت سری بازده قیمت نفت WTI و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران نشان میدهد که همبستگی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران به قیمت جهانی نفت WTI در دوران مختلف متفاوت است. همچنین، شدت همبستگی در بازههای زمانی که کشور با نوسانات اقتصادی و سیاسی مختلف ازجمله تحریم، خروج از برجام و پاندمی کرونا مواجه بوده، تشدید شده است.
نمودار 2. سری بازده قیمت نفت WTI- شاخص بورس اوراق بهادار تهران (مقیاس زمان: هفته) منبع: یافتههای پژوهش
نمودار (3) همدوسی موجک در جفت سری بازده قیمت نفت اوپک و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران را نشان میدهد. برایناساس، در فرکانسهای کوتاهمدت 8-4 هفته در اواخر سال 1391 تشدید شده است. همچنین، در فرکانس میانمدت 16 – 32 هفته در بازه زمانی اواسط سال 1390 تا تابستان 1394 و نیز نیمه دوم سال 1396 تا پایان دوره مورد بررسی همدوسی بین این دوسری بازده تشدید شده است. همچنین، نتایج اختلاف فاز نشان میدهد که دوسری بازده همفاز و شاخص بورس اوراق بهادار میتواند بر شاخص قیمت نفت اوپک اثرگذار باشد. در فرکانس 64 – 128 هفته نیز همدوسی موج در اغلب بازهای زمانی وجود داشته است.
نمودار 3. سری بازده قیمت نفت اوپک – شاخص بورس اوراق بهادار تهران (مقیاس زمان: هفته) منبع: یافتههای پژوهش نتایج تحقیق همدوسی در بازده سریهای قیمت نفت و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران نشان میدهد که با افزایش نااطمینانی در فضای سیاسی و اقتصادی کشور، همدوسی بین جفت سریهای بازده افزایش مییابد. از طرف دیگر، تحلیل اختلاف فاز در دورانی که تحریمهای اقتصادی تشدید شده است، نشان میدهد که شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران میتواند بر قیمت جهانی نفت اثرگذار باشد. بودجه ایران بهعنوان یک کشور صادرکننده نفت بهشدت به درآمدهای نفتی وابسته است. افزایش شدت تحریمهای اقتصادی موجب میشود که ایران برای تامین مالی کشور و نیز از دست ندادن بازار جهانی نفت قیمتهای پایینتری را برای عرضه و فروش نفت خود پیشنهاد دهد. این امر موجب میشود برخی از کشورها ریسکهای موجود را پذیرفته و به خرید و فروش نفت ایران با قیمت پایینتری مبادرت ورزند و از این راه بر قیمت جهانی نفت اثرگذار باشند.
5. نتیجهگیری و پیشنهادها هدف این مقاله، بررسی همبستگی بین شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران و قیمتهای جهانی نفت خام برنت، WTI و اوپک در بازه زمانی شهریور 1388 تا انتهای آذر 1399 بود. دلیل انتخاب این بازه زمانی وجود نوسانات زیاد در این دوره و نیز همهگیری ویروس کرونا در انتهای سال 1398 و 1399 بود. برای بررسی وجود همبستگی بین جفت سریهای زمانی مورد بررسی شامل سریهای بازده قیمت نفت برنت- شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران، قیمت نفت TIW- شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران و قیمت نفت اوپک- شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران از رویکرد تبدیل موجک پیوسته استفاده شد. مزیت اصلی رویکرد موجک، تجزیه و تحلیل دادهها در فضای فرکانس – زمان است. همچنین، با استفاده از رویکرد همدوسی موجک میتوان برای علیت جفت سریهای بازده متغیرهای تحقیق را در فضای فرکانس – زمان بررسی کرد. نتایج نشان داد در بازههای زمانی که نوسانات سیاسی و اقتصادی در کشور تشدید شده است؛ مانند اوایل و اواخر دهه 1390 که تحریمها در کشور تشدیدشده و نیز اواخر دهه 90 که با شروع پاندمی کرونا در جهان مصادف است، همبستگی جفت سریهای زمانی مورد بررسی در فرکانسهای زمانی میانمدت و بلندمدت بیشتر شده است. نتایج تحلیل اختلاف فاز نشان میدهد که در میانمدت و بلندمدت در بازه زمانی اوایل دهه 90 بازار بورس ایران بر قیمت جهانی نفت اثرگذار بوده است. این امر از آنجا ناشی میشود که ایران کشور صادرکننده نفتی است و درآمدهای دولت بهشدت به درآمدهای نفتی وابسته است. تشدید تحریمها در این دوره موجب شد ایران نتواند بهصورت رسمی نفت خود را بفروشد. این امر میتواند بر میزان عرضه و تقاضا و درنتیجه، قیمت نفت اثرگذار باشد. از اینرو، شوکهای داخل کشور از طریق فروش غیررسمی نفت بر بازار نفت اثرگذار بود. براساس نتایج، پیشنهاد میشود که سرمایهگذاران براساس شرایط اقتصادی و سیاسی کشور و همچنین، با توجه به زمان و اهداف سرمایهگذاری خود که به صورت بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت است، به تشکیل پرتفوی سرمایهگذاری بین این دوجفت بازار اقدام کنند تا از این طریق سود خود را بیشینه نمایند.
[1] Jiang & Yoon [2] Arouri & Nguyen [3] El-Sharif , Brown, Burton & Nixon [4] Jones & Kaul [5] Sadorsky [6] Hamilton [7] Kilian & Park [8] Lee & Zeng [9] Phan, Sharma & Narayan [10] Mollick & Assefa [11] West Texas Intermediate (WTI) [12] Chen, Roll & Ross [13] Huang, Masulis & Stoll [14] Standard and Poor's Index (S&P 500) [15] Sadorsky [16] Park & Ratti [17] Aydoğan, Tunç & Yelkenci [18] Prabheesh, Padhan & Garg [19] Mugaloglu, Polat, Tekin & Dogan [20] Wavelet Coherence [21] Cotiniuous Wavelet [22] Cross-Spectral Techniques [23] Aguiar-Conraria & Soares [24] Coherence [25] incoherent [26] Torrence & Compo [27] Complex Conjugate [28] Torrence & Webster [29] بهدلیل رعایت اختصار از آوردن جدول آزمون خودداری شده است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 825 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 309 |