تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,199 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,857 |
عوامل اثرگذار بر اظهارنظر حسابرس نسبت به تداوم فعالیت | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 14، شماره 56، دی 1401، صفحه 115-136 اصل مقاله (588.08 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/faar.2022.698382 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مجتبی صفی پور افشار* 1؛ احمدصادق سلطانی نژاد2؛ ابراهیم سلطانی نژاد3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه حسابداری، دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شهید باهنر، کرمان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه حسابداری، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه باهنر، کرمان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه حسابداری، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی کرمان، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده سهامداران و سرمایهگذاران با اعتماد به صورتهای مالی و گزارش حسابرس، تصمیمات سرمایهگذاری بلندمدت خود را اخذ میکنند. از گذشتههای دور حسابرسی بهعنوان مکانیسمی در جهت کنترل مشکلات نمایندگی و تضاد منافع به کار گرفته شده است. اگر حسابرس در طی بررسیهای خود به شواهدی مبنیبر ناتوانی شرکت به تداوم فعالیت دست یابد، باید در گزارش حسابرسی این موضوع را شامل سازد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر اظهارنظر حسابرس نسبت به تداوم فعالیت شرکت از جمله: دوره تصدی حسابرس، تأخیر گزارش حسابرس، خرید اظهارنظر حسابرس، نسبت نقدینگی و اهرم مالی شرکت میباشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نوع همبستگی میباشد و برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چندمتغیره و لجستیک استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1389 تا 1398 است. یافتههای حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد که نسبت اهرم مالی باعث افزایش میزان اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت میشود. همچنین، خرید اظهارنظر حسابرس نیز از مواردی است که باعث کاهش میزان اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت میشود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی: اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت؛ دوره تصدی حسابرس؛ تأخیر گزارش حسابرس؛ خرید اظهارنظر حسابرس؛ اهرم مالی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عوامل اثرگذار بر اظهارنظر حسابرس نسبت به تداوم فعالیت
چکیده سهامداران و سرمایهگذاران با اعتماد به صورتهای مالی و گزارش حسابرس، تصمیمات سرمایهگذاری بلندمدت خود را اخذ میکنند. از گذشتههای دور حسابرسی بهعنوان مکانیسمی در جهت کنترل مشکلات نمایندگی و تضاد منافع به کار گرفته شده است. اگر حسابرس در طی بررسیهای خود به شواهدی مبنیبر ناتوانی شرکت به تداوم فعالیت دست یابد، باید در گزارش حسابرسی این موضوع را شامل سازد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر اظهارنظر حسابرس نسبت به تداوم فعالیت شرکت از جمله: دوره تصدی حسابرس، تأخیر گزارش حسابرس، خرید اظهارنظر حسابرس، نسبت نقدینگی و اهرم مالی شرکت میباشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نوع همبستگی میباشد و برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چندمتغیره و لجستیک استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1389 تا 1398 است. یافتههای حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد که نسبت اهرم مالی باعث افزایش میزان اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت میشود. همچنین، خرید اظهارنظر حسابرس نیز از مواردی است که باعث کاهش میزان اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت میشود.
واژههای کلیدی: اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت، دوره تصدی حسابرس، تأخیر گزارش حسابرس، خرید اظهارنظر حسابرس، اهرم مالی. 1- مقدمه صورتهای مالی همراه با گزارش حسابرسی در بازار سرمایه ایران منبع اطلاعاتی مهمی در مورد شرکتهای پذیرفته شده در بورس به حساب میآید. این اطلاعات حداقل به صورت سالانه تهیه و منتشر میشود و بسیاری از فعالان بازار سرمایه در اتخاذ تصمیم در مورد خرید و فروش سهام شرکتها به این اطلاعات اتکا میکنند (حاجیها و ابراهیمی، 1395). صورتهای مالی یکی از گزارشهایی است که مدیریت میتواند اطلاعات مالی را جهت ارزیابی عملکرد شرکت در اختیار ذینفعان قرار دهد. صورتهای مالی باید شامل اطلاعات کامل و تمام حقایق انجام شده طی یک دوره توسط شرکت باشد. هدف حسابرس اطمینان کافی نسبت به انطباق صورتهای مالی با استانداردهای حسابداری میباشد (بوینتن و جانسن، 2006). نتیجه حسابرسی صورتهای مالی، اظهارنظر حسابرس است که بهعنوان نمادی از اعتماد عمومی نسبت به اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی در نظر گرفته میشود (اِیپریلیا، 2012، 34). حسابرس در جریان حسابرسی باید ارزیابی مدیریت را از توانایی واحد مورد رسیدگی نسبت به تداوم فعالیت، بررسی کند. مسئولیت حسابرس در برابر فرض تداوم فعالیت، بررسی مناسب بودن استفاده مدیریت از فرض تداوم فعالیت در تهیه صورتهای مالی و بررسی احتمال وجود ابهام با اهمیت یا اساسی درباره توانایی تداوم فعالیت واحد مورد رسیدگی بهعنوان یک واحد دایر است که نیاز بـه افشا در صورتهای مالی دارد (استاندارد حسابرسی شماره 570، 1383). به اعتقاد کارسن و همکاران (2012، 290) حسابرس نسبت به این سؤال که آیا نسبت به تداوم فعالیت شرکت برای مدتزمان معقول تردید اساسی وجود دارد یا خیر، پاسخگو میباشد. هدف اولیه صورتهای مالی فراهمآوردن اطلاعات مفید برای تصمیمگیری اقتصادی است. اگر ابهام ناشی از رویدادهای آتی مفید بودن صورتهای مالی را تحتالشعاع قرار دهد، حسابرس موظف است به نحوی این ابهامات را به اطلاع استفادهکنندگان صورتهای مالی برساند (ابراهیمی، 1395، 43). بر اساس فرض تداوم فعالیت، واحد مورد رسیدگی معمولاً بهعنوان واحدی فرض میشود که در آینده قابل پیشبینی به فعالیت خود ادامه میدهد و قصد یا الزامی برای انحلال، توقف فعالیت، یا کاهش قابلتوجه در حجم عملیات را ندارد؛ بنابراین، داراییها و بدهیها بر مبنای توانایی واحد مورد رسیدگی در بازیافت داراییها و تسویه بدهیها در جریان عادی فعالیتهای تجاری، ثبت میشود (استاندارد حسابرسی شماره 570، 1383). استاندارد حسابداری شماره 1 (1397) اینگونه مقرر میکند: مدیریت در زمان تهیه صورتهای مالی باید توان تداوم فعالیت واحد تجاری را ارزیابی کند. صورتهای مالی باید بر مبنای تداوم فعالیت تهیه شود، مگر اینکه مدیریت قصد انحلال یا توقف عملیات واحد تجاری را داشته باشد، یا عملاً ناچار به انجام این امر شود. حسابرس در برنامهریزی حسابرسی باید احتمال وجود رویدادها یا شرایطی را مورد توجه قرار دهد که ممکن است تردیدی عمده نسبت به توانایی واحد مورد رسیدگی به تداوم فعالیت ایجاد کند. عوامل متعددی وجود دارند که ممکن است بر اظهارنظر حسابرس نسبت به تردید در تداوم فعالیت شرکت تأثیر بگذارند. از این عوامل میتوان به دوره تصدی حسابرس، تأخیر گزارش حسابرسی، خرید اظهارنظر حسابرس، نسبت نقدینگی و اهرم مالی اشاره کرد (کارسن و همکاران، 2012، 288؛ سیمامورا و هندارجاتنو، 2019، 148). دوره تصدی حسابرس، مدتزمان همکاری حسابرس و صاحبکار میباشد (کنچل و ونسترلن، 2007، 117). با افزایش دوره تصدی حسابرس به دلیل شناختی که حسابرس از کسب و کار صاحبکار به دست میآورد، احتمال یک اظهارنظر صحیح در رابطه با تداوم فعالیت آن افزایش مییابد. از طرف دیگر، به دلیل احتمال به وجود آمدن یک ارتباط نزدیک بین حسابرس و صاحبکار ممکن است استقلال حسابرس در معرض خطر قرار گیرد. با این حال، دوره تصدی کوتاه ممکن است صلاحیت حسابرس را در اظهارنظر صحیح در رابطه با تداوم فعالیت شرکت تضعیف کند، زیرا در سالهای اولیه حسابرسی، حسابرس دانش اندکی در رابطه با محیط کسب و کار شرکت دارد. تأخیر حسابرسی به معنای تعداد روزهای بین تاریخ پایان سال مالی و تاریخ صدور گزارش حسابرسی (ریو و رَو، 2007، 93) و اختلاف زمانی میان تاریخ پایان سال مالی و تاریخ انتشار صورتهای مالی سالانه حسابرسی شده به وسیله شرکتها میباشد (مهدوی و جمالیانپور، 1389). دفاند، و همکاران (2012، 53)، گایگر و همکاران (2005، 69) و لی (2009، 208) به این نتیجه رسیدند معمولاً زمانی که نشانهایی از ابهام در تداوم فعالیت و اظهار آن توسط حسابرس در گزارش خود وجود دارد، صدور گزارش حسابرسی با تأخیر رخ میدهد. کمیسیون بورس و اوراق بهادار (1988، 27) خرید اظهارنظر حسابرس را بهعنوان عملی تعریف میکند که توسط یک حسابرس که هدفش حمایت از رویههای حسابداری پیشنهادی مدیریت است انجام میشود. هدف مدیریت از این رویههای حسابداری، دستیابی به اهداف گزارشگری شرکت است، حتی اگر این گزارشگری موفقیتآمیز نباشد. روئیزباربادیلو و همکاران (2009، 116) نشان داد که شرکتها با حفظ حسابرسان به مدت طولانی یا افزایش دوره تصدی بدون توجه به قابلیت اعتماد صورتهای مالی، خرید اظهارنظر را انجام میدهند؛ زیرا مدیران از طریق ایجاد روابط دوستانه با حسابرسان تلاش میکنند که تردید حسابرسان را در خصوص فعالیتهای شرکت کاهش دهند (لنوکس، 2000). بر اساس استاندارد حسابرسی شماره 570، نامساعد بودن نسبتهای مالی یکی از نشانههای تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت میباشد. برخی مطالعات نشان دادند شرکتهایی که نسبت اهرم مالی بالاتر و نقدینگی کمتری دارند، احتمال انتشار گزارش تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت توسط حسابرس در آنها افزایش مییابد (لنوکس، 2000، 324؛ جانوراتی و فیتریانساری، 2008، 46). سهامداران انتظار دارند حسابرسان از وضعیت مالی شرکت دیدگاه واقعی و منصفانه ارائه دهند و در صورت نامساعد بودن وضعیت مالی و عملیاتی شرکت که موجب نا اطمینانی به تداوم فعالیت شرکت در آینده نزدیک شود، این موضوع را در گزارش خود بیان کنند. گالیزو و سالاریگز (2015). اما آرندو و همکاران (2012، 266) معتقد بودند اظهارنظر حسابرس نسبت به تردید در تداوم فعالیت برای حسابرس و شرکت عواقب منفی به همراه دارد. از یک طرف بازار کار حسابرس کاهش مییابد و از طرف دیگر ارزش شرکت. بنابراین به طور کلی میتوان عنوان کرد که افزایش دوره تصدی حسابرس ممکن است باعث شود حسابرسان از انتشار اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت صرفه نظر کنند. بعلاوه، حسابرس سعی میکند با تأخیر در ارائه گزارش به شرکتها فرصت دهند تا وضعیت شرکت را بهبود بخشند و مواردی که باعث انتشار گزارش غیر مقبول که شامل اظهارنظر تردید نسبت تداوم فعالیت نیز میشود برطرف گردد و از طرف دیگر، احتمال از دستدادن سهم از بازار کار را کاهش دهند. شرکتها برای اینکه وضعیت شرکت را مطلوب جلوه دهند اقدام به خرید اظهارنظر حسابرس میکنند و حسابرسان نیز از آنجا که نمیخواهند مشتریان خود را از دست بدهند، اظهارنظر مطلوبی نسبت به تداوم فعالیت شرکت در آینده ارائه میدهند. کاهش نسبت نقدینگی یعنی ناتوانی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود و نسبت اهرمی نشانگر مقدار منابع تأمین شده از محل بدهیها است که در صورت افزایش آن احتمال نکول در پرداخت بدهیها به وجود میآید. شرکتی که نسبتهای مالی نامساعدی دارد نسبت به تداوم فعالیتش ابهام به وجود میآید و ممکن است حسابرس این موضوع را در گزارش خود عنوان کند. هدف ما در این پژوهش پاسخ به این سؤال است که آیا دوره تصدی حسابرس، تأخیر در انتشار گزارش حسابرسی و خرید اظهارنظر حسابرس و برخی از ویژگیهای شرکت مانند نسبتهای نقدینگی و اهرم مالی، تأثیری در اظهارنظر حسابرس نسبت به تردید در تداوم فعالیت دارند یا خیر. بررسی تداوم فعالیت شرکت در آینده برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان موضوع مهمی است. سهامداران با امید به تداوم فعالیت شرکت در آینده، حاضر به سرمایهگذاری بلندمدت خواهند بود و درصدد هستند در آینده بازده مناسبی از فعالیت شرکت کسب کنند و با اعتماد به نظر حسابرس نسبت به تداوم فعالیت تصمیمگیری خواهند کرد. اعتباردهندگان نیز خواهان اطمینان از این موضوع هستند که شرکت به فعالیت خود ادامه داده و مبالغ اصل و بهره وامهای دریافتی را بازپرداخت خواهد کرد؛ لذا، نتایج این پژوهش میتواند به سرمایهگذاران و اعتباردهندگانی که خواهان اظهارنظر منصفانه و صحیح در رابطه با تداوم فعالیت شرکت هستند، در شناسایی عوامل مؤثر بر اظهارنظر حسابرس کمک کند. این پژوهش به سهامداران در شناسایی عواملی که بر اظهارنظر حسابرس نسبت به ادامه فعالیت شرکت تاثیر دارند، کمک خواهد کرد.
2- پیشینه نظری و تجربی هنگامیکه تضاد منافع بین مالکان و نماینده ایجاد شود، مشکل نمایندگی به وجود خواهد آمد. رابطه بین سهامداران و مدیریت میتواند منجر به عدم تقارن اطلاعات شود. سهامداران خواهان تصمیمی هستند که منجر به افزایش سود یا ارزش سرمایهگذاری شود، در حالی که مدیریت تمایل دارد منافعی به هزینه سرمایهگذاران به دست آورد. به دلیل تفاوت در انگیزهها، وجود شخص ثالث مستقلی به عنوان واسطه بین سهامداران و نماینده مورد نیاز است (اَستوتی، 2012، 64). حسابرس بهعنوان شخصی مستقل و دارای صلاحیت میتواند تضاد منافع بین نماینده و سهامداران را از بین ببرد؛ بنابراین حسابرس وظیفه نظارت بر فعالیتهای انجام شده توسط مدیر را از طریق بررسی صورتهای مالی و همچنین در نظر گرفتن تداوم فعالیت شرکت در آینده بر عهده دارد (سیمامورا و هندارجاتنو، 2019، 148). بر اساس بند 11 استاندارد حسابرسی شماره 570، حسابرس در انجام عملیات حسابرسی همواره باید نسبت بـه شواهد مربوط بـه رویدادها یا شرایطی هوشیار باشد که ممکن است تردیدی عمده درباره توانایی واحـد مورد رسیدگی به تداوم فعالیت ایجاد کند و در صورت وجود ابهام نسبت به تداوم فعالیت برحسب شرایط نظر مناسب را ارائه دهد. در واقع، حسابرسان باید در جریان برنامه ریزی و اجرای روشهای حسابرسی و ارزیابی نتایج حاصل از آن، برقرار بودن فرض تداوم فعالیت را بهعنوان مبنای تهیه صورتهای مالی ارزیابی کنند. به همین جهت حسابرسان در آگاهی دادن به سرمایهگذاران و اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان صورتهای مالی نقش تعیینکنندهای دارند. سرمایهگذاران و اعتباردهندگان و سایر ذینفعان در تصمیمات مالی و اقتصادی خود از ابزارهایی نظیر گزارش حسابرسان مستقل و مدلهای پیشبینی وضعیت آتی واحد تجاری استفاده مینمایند. پیشبینی به موقع زمان مخاطره برای فرض تداوم فعالیت یا وقوع درماندگی مالی از دیرباز موردتوجه استفادهکنندگان صورتهای مالی و پژوهشگران مالی بوده است. بهارمقدم و همکاران (1396) رابطه بین توانایی مدیریت، حقالزحمه حسابرسی و تداوم فعالیت را بررسی کردند. برای اندازهگیری توانایی مدیر از مدل دمیرجان و آزمون فرضیهها از رگرسیون چندمتغیره استفاده کردند و به این نتیجه رسیدند که بین توانایی مدیریت با حقالزحمه حسابرسان و احتمال انتشار گزارش حسابرس حاوی بند تداوم فعالیت حسابرسان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. یافتههای این پژوهش تأیید میکند که توانایی مدیریت با تصمیمات حسابرسان در ارتباط است. سپهروند و همکاران (1396) تأثیر جنسیت حسابرس بر گزارش نسبت به ابهام تداوم فعالیت در شرکتهای ورشکسته را بررسی کردند. برای اندازهگیری ورشکستگی از مدل آلتمن و جهت آزمون فرضیهها از مدل لجستیک استفاده شد. دوره زمانی تحقیق بین سالهای 1390 تا 1394 و 262 مشاهده بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از این است که جنسیت حسابرس تأثیر معناداری بر گزارش ابهام نسبت به تداوم فعالیت ندارد. مومنی و حسینی (1399) تأثیر تأخیر در گزارش حسابرسی و حقالزحمه حسابرس بر کیفیت حسابرسی مؤسسههای حسابرسی که ادغام شدهاند را در 80 شرکت مورد تحلیل قرار داد. از یافتههای آزمون فرضیهها اینگونه نتیجهگیری میشود که در شرکتهایی که از خدمات مؤسسههای حسابرسی ادغام شده استفاده کردهاند، بین حقالزحمه حسابرسی و کیفیت خدمات حسابرسی رابطه مثبت وجود دارد اما این رابطه در شرکتهایی که از خدمات حسابرسان ادغام نشده استفاده نکردهاند، منفی است. در شرکتهایی که از خدمات حسابرسان ادغام شده استفاده کردهاند، بین تأخیر در گزارش حسابرسی و کیفیت خدمات حسابرسی رابطه منفی وجود دارد و در شرکتهایی که از خدمات حسابرسان ادغام نشده استفاده نکردهاند، بین تأخیر در گزارش حسابرسی و کیفیت خدمات حسابرسی رابطه مثبت وجود دارد. حسن (2016) با بهکارگیری نظریه نمایندگی به بررسی و شناسایی عوامل تعیین کننده در تأخیر گزارش حسابرسی پرداخت. جامعه آماری پژوهش شامل 46 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار فلسطین بود. نتایج این پژوهش نشان داد که اندازه هیئتمدیره، اندازه شرکت، پیچیدگی واحد تجاری، نوع مؤسسه حسابرسی، وجود کمیته حسابرسی و پراکندگی مالکیت تأثیر معنیداری بر تأخیر گزارش حسابرسی دارند. چان، لو و مو (2016) نیز در بررسی عوامل تعیین کننده و پیامدهای تأخیر گزارش حسابرسی به این نتیجه رسیدند که ریسک حسابرسی، پیچیدگی حسابرسی و تخصص حسابرس با مدت تأخیر گزارش حسابرس ارتباط معنیداری دارند. عبدالله و همکاران (2019، 134) بهمنظور بررسی تأثیر ویژگیهای صاحبکار و حسابرس بر تأخیر گزارش حسابرس از معیارهای متعددی استفاده نمودند که شامل اثربخشی کمیته حسابرسی، وضعیت مالی، پیچیدگی حسابداری، سودآوری، اعتبار حسابرس، تخصص حسابرس و تصدی حسابرس میباشد. آنها از دادههای کشور اندونزی برای پاسخ به سؤالات پژوهش استفاده نمودند. نتایج پژوهش حاکی از این بود که سودآوری و اثربخشی کمیته حسابرسی اثر منفی و وضعیت مالی اثر مثبت بر تأخیر گزارش حسابرس دارند. اما متغیرهای پیچیدگی حسابداری، تصدی حسابرس، تخصص حسابرس و اعتبار حسابرس تأثیر معنیداری بر تأخیر انتشار گزارش حسابرسی نداشتند. با وجود نقش حسابرسان در اعتباربخشی به صورت هالی مالی منتشره شرکتها و کاهش ریسک اطلاعاتی، فروپاشی شرکتهایی نظیر انرون، آدلفی و ورلدکام باعث نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت حسابرسان شده است. در رابطه با دوره تصدی حسابرس، استدلال میشود رابطه درازمدت بین صاحبکار و حسابرس باعث سهلانگاری و قصور حسابرس در انجام نقش اعتباردهی خود میشود (لی، 2010، 206)؛ بنابراین، قانون مؤسسات حسابرسی را ملزم به تعویض اجباری شرکای مسئول کار بعد از 4 سال حسابرسی متوالی یک صاحبکار مینماید. در رابطه با مزایای عدم تعویض حسابرس، گایگر و راغونندان (2002، 70) استدلال کردند مدتزمان طولانی حسابرس با صاحبکار باعث شناخت بهتر و کسب اطلاعات بیشتر حسابرس از شرکت میشود تا نسبت به تداوم فعالیت شرکت نظر مناسبی ارائه دهد. طولانی شدن دوره تصدی حسابرس باعث اظهارنظر دقیقتری نسبت به تداوم فعالیت شرکت خواهد شد (هاپسورو و سانتاسو، 2018، 146). از طرف دیگر، منتقدان تعویض اجباری حسابرس بر این عقیدهاند که این تعویض پرهزینه بود و کیفیت سود را کاهش میدهد، زیرا بین صاحبکار و حسابرس جدید عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد (رحمانی، 1395، 39). کری و سیمنت (2006، 64) با بررسی شرکتهای استرالیایی اثبات کردند، شرکتهایی که آشفتگی مالی دارند سعی میکنند همکاری طولانیمدت با حسابرس برقرار کنند تا نسبت به تداوم فعالیت اظهارنظر مناسبی دریافت کنند. روئیزباربادیلو، آگیلار و کارا (2009) هیچ نشانهای از تغییر حسابرس و بند اظهارنظر نسبت به تداوم فعالیت پیدا نکردند. سین سن و همکاران (2001) دوره تصدی حسابرس و عوامل تأثیرگذار بر آن را مورد بررسی قرار دادند. آنها با بررسی 16976 مشاهده در کشور آمریکا به این نتیجه رسیدند که مدتزمان تصدی حسابرس تحت تأثیر اندازه شرکت، تغییر حسابرس و نرخ رشد مشتری قرار دارد اما اندازه حسابرس، ریسک شرکت و نوع حسابرس بر تصدی حسابرس اثرگذار نمیباشند. رید و یزگل (2015) طی پژوهشی در ایالات متحده به این نتیجه رسیدند که بین دوره تصدی حسابرس و اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت (چهار شرکت بزرگ حسابرسی) صاحبکاران پس از ورشکستگی آنها، ارتباط معنیداری وجود ندارد. در مقابل شواهدی از ارتباط غیرخطی میان دوره تصدی حسابرس و اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکتهای کوچک حسابرسی یافتند. در واقع، شرکتهای کوچک حسابرسی در سالهای اولیه حسابرسی تمایل کمتری به صدور اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت تعدیل شده برای صاحبکاران ورشکسته داشتند. کری، گایگر و اوکامل (2008) با بررسی دادههای شرکتهای استرالیایی به این نتیجه رسیدند که میان تغییر حسابرس و صدور گزارش حسابرسی غیر مقبول درباره تداوم فعالیت رابطهای مستقیم وجود دارد. همچنین، مؤسسات حسابرسی بعد از صدور گزارش غیر مقبول یا از طریق ورشکستگی صاحبکار و یا بهواسطه تغییر حسابرس توسط صاحبکار، درآمد آنها کاهش مییابد. اما مؤسسات حسابرسی که برای صاحبکاران با وضعیت مالی نامناسب چنین گزارشهایی صادر نمیکنند، تغییر نمیکنند و درآمد آنها نیز کاهش نمییابد. یکی از عوامل تغییر حسابرس، فرصتهای دستکاری سود است. مدیران شرکتها با توجه به تأثیر قابل ملاحظهای خود در ابقا و تغییر حسابرسان ممکن است با بهرهگیری از این تأثیر، حسابرسانی را که اظهارنظر مطلوب و دلخواه مدیریت را صادر میکنند جایگزین حسابرسان قبلی نموده تا به این وسیله منافع خود را به حداکثر برسانند (زلقی و همکاران، 1397). با توجه به موارد گفته شده در بالا میتوان فرضیه اول پژوهش را بدین صورت بیان نمود: فرضیه اول- دوره تصدی حسابرس بر اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت تأثیر معنیداری دارد. صورتهای مالی حسابرسی شده یکی از منابع قابلاتکا برای استفادهکنندگان محسوب میشود و زمانی این صورتهای مالی میتوانند مفید باشند که ویژگی کیفی بهموقع بودن را دارا باشند. چنانچه صورتهای مالی ظرف مدت معقولی بعد از تاریخ ترازنامه در اختیار استفادهکنندگان قرار نگیرد، مفید بودن آن کاهش مییابد. بهموقع بودن گزارش حسابرس بر قابلیت اطمینان اطلاعات حسابداری نیز تأثیر دارد و همچنین ارزش اطلاعاتی گزارش را افزایش میدهد (بدری و علیخانی، 1386، 87). بند تداوم فعالیت یکی از ابزارهای اطلاعرسانی ویژه حسابرسان میباشد که مؤسسات حسابرسی با استفاده از این ابزار، استفادهکنندگان صورتهای مالی را در درک بهتر وضعیت مالی و غیرمالی شرکتها یاری میرسانند. این موضوع سبب میشود شرکتها نیز با آگاهی از این امر همواره سعی کنند خود را از معرض دریافت گزارشهای حسابرسی تعدیل شده بهویژه گزارشهای حسابرسی حاوی بند تداوم فعالیت دور کرده و همواره سعی کنند ترتیباتی اتخاذ کنند که حسابرس را قانع کنند تا بندی در این خصوص در گزارش درج ننماید (ابراهیمی، 1395، 42). کارسن و همکاران (2012، 287) رابطه معناداری بین تأخیر گزارش حسابرس و اظهارنظر نسبت به تداوم فعالیت شرکت پیدا کردند. زیرا حسابرس در صورت کشف مواردی حاکی از تردید به تداوم فعالیت شرکت، با امید به اینکه مدیر میتواند مشکل را حل کند گزارش خود را به تأخیر میاندازد. مشکلات مربوط به نگرانی نسبت به تداوم فعالیت شرکت منجر به تأخیر گزارش حسابرس میشود، زیرا حسابرس خواهان بررسی بیشتر نسبت به این مسئله است که آیا شرکت میتواند در 12 ماه آینده به فعالیت خود ادامه دهد یا خیر. با توجه به مبانی ذکر شده در بالا میتوان فرضیه دوم پژوهش را بدین صورت عنوان نمود: فرضیه دوم- تأخیر در انتشار گزارش حسابرسی بر اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت تأثیر معنیداری دارد. در ادبیات حسابرسی، خرید اظهارنظر حسابرس به وضعیتی اطلاق میشود که مدیر در جست و جوی حسابرسانی است که حتی اگر به قابلیت اعتماد صورتهای مالی آسیب جدی وارد شود، از روشهای گزارشگری فعلی پشتیبانی کرده و شرکت را در اهداف گزارشگری مالی کمک میکند (کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، 1989) یا تلاشهایی که مدیریت برای تحت تأثیر قراردادن یا حتی دستکاری تصمیمهای حسابرس انجام میدهد تا نظر حسابرسی مطلوبتری اخذ کند (گارسیا و همکاران، 2018، 24). خرید اظهارنظر حسابرس از هزینه نمایندگی نشات میگیرد (لنوکس، 2002، 38؛ لو، 2006، 567). در چنین وضعیتی مدیران با تحتفشار قراردادن حسابرسان در تلاشاند تا با اعطای پاداش بیشتر به خواستههایشان دست یابند. به بیان دیگر برحسب تئوری نمایندگی، مدیران برای دستیابی به خواستههایشان، حسابرسان را تحت فشار قرار داده تا آنها اظهارنظر مطلوب ارائه دهند و در صورت اجرا نکردن این خواسته، به امید اینکه حسابرس جدید تمایل بیشتری به انتشار گزارش مطلوب نشان دهد، حسابرس را تغییر میدهند (لنوکس، 2002، 40؛ تیوه، 1992، 7). روش دیگر مدیران برای دستیابی به اهداف خود و اظهارنظر مطلوب، حفظ حسابرس فعلی و پرداختهای اضافی خارج از قرارداد حسابرسی به حسابرس است؛ زیرا القای وابستگی اقتصادی حسابرس به صاحبکار باعث میشود کیفیت حسابرسی کاهش یابد و به همین دلیل رسیدگیها و تلاشهای حسابرسان برای کاهش ریسک حسابرسی کمتر میشود و آنها مطابق میل و خواستههای صاحبکاران عمل میکنند (خدامی پور و امیری، 1398، 68). دلایل مختلفی باعث ایجاد انگیزه مدیران برای خرید اظهارنظر حسابرس میشود. یکی از این دلایل تمایل مدیریت به دستیابی به اهداف خود و بهعلاوه ادامه فعالیت شرکت است. از یک طرف، خرید اظهارنظر حسابرس تأثیری بر اظهارنظر حسابرس نسبت به تردید تداوم فعالیت شرکت ندارد، بدین معنی که با وجود تهدید شدن حسابرس نسبت به از دستدادن مشتری خود در صورت اظهارنظر نسبت به تردید تداوم فعالیت، استقلال او تحت تأثیر قرار نمیگیرد (پراپتیتورینی و جانوراتی، 2011). از طرف دیگر، لنوکس (2000، 327) بیان میکند که خرید اظهارنظر حسابرس بر اظهارنظر حسابرس نسبت به تردید در تداوم فعالیت تأثیر دارد. الفاسا (2013، 62) عنوان میکند که شرکتها برای اینکه در گزارش حسابرس بندی حاوی تردید نسبت به تداوم فعالیت درج نشود اقدام به تغییر حسابرس و خرید نظر وی میکنند. لنوکس (2002) با بررسی خرید اظهارنظر، برکناری حسابرس و کمیته حسابرسی به این نتیجه رسید که برکناری حسابرس که با قصد خرید اظهارنظر انجام شده مخالف است. چن و همکاران (2015، 86) به این نتیجه رسیدند که شرکتهایی که نظر حسابرس را خریداری میکنند، کیفیت سود پایینتری دارند. لوپز و همکاران (2010) یک پژوهش با استفاده از دادههای کشور اسپانیا انجام دادند. آنها در پی پاسخ به این سؤال بودند که آیا کمیته حسابرسی مستقل از خرید اظهارنظر حسابرس مستقل جلوگیری میکنند یا خیر. آنها به این نتیجه رسیدند که وجود یک کمیته حسابرسی مستقل، احتمال برکناری حسابرس پس از ارائه گزارش منطبق با واقعیت شرکت را کاهش میدهد. به اعتقاد یاری و باغومیان (1401) شهرت حسابرس بر اظهارنظر حسابرس تاثیر دارد. با توجه به موارد گفته شده در بالا میتوان فرضیه سوم پژوهش را به صورت زیر بیان نمود: فرضیه سوم- خرید اظهارنظر حسابرس بر اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت توسط حسابرس تأثیر معنیداری دارد. اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت به وضعیت مالی شرکت نیز بستگی دارد. نسبت نقدینگی شرکت اشاره به توانایی آن در پرداخت بدهی های جاری دارد و هر چه این نسبت پایین تر باشد، احتمال این که شرکت در پرداخت بدهی های خود با مشکل مواجه شود بیشتر خواهد شد؛ بنابراین احتمال بیشتری وجود دارد حسابرس گزارش حاوی تردید نسبت به تداوم فعالیت منتشر کند (کارسن و همکاران، 2012، 288). در این رابطه پژوهش های پیشین به نتایج متناقضی دست یافتهاند. جانوراتی و همکاران (2008، 47) به این نتیجه رسیدند که نسبت نقدینگی در تعیین اظهارنظر حسابرس نسبت به تداوم فعالیت شرکت تأثیر دارد و از طرف دیگر، ماسیتو و آداریانی (2010، 29) یافتند که نقدینگی در انتشار اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت توسط حسابرس تاثیری ندارد. علاوه بر نسبت نقدینگی، اولوسن (1980، 113) اظهار داشت درجه اهرم مالی در پیشبینی ورشکستگی تأثیر دارد و با افزایش اهرم، احتمال دریافت یک اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت افزایش مییابد (لنوکس، 2000، 327). با این حال، جانوراتی، سیتی و فیتیانساری (2008) بیان کردند که درجه اهرم مالی تأثیری بر اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت ندارد. در بررسی این سؤال که آیا محدودیت مالی بر رابطه بین اظهارنظر تداوم فعالیت حسابرس با پایداری سود، مرید احمدی و همکاران (1399) با استفاده از رگرسیون چندمتغیره به این نتیجه رسیدند اظهارنظر تداوم فعالیت حسابرس بر پایداری سود تأثیر معناداری دارد. محدودیت مالی رابطه بین اظهارنظر تداوم فعالیت حسابرس و پایداری سود را تعدیل میکند. با توجه به مبانی بیان شده در بالا میتوان فرضیههای چهارم و پنجم پژوهش را به صورت زیر عنوان کرد: فرضیه چهارم- نسبت نقدینگی بر اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت تأثیر معنیداری دارد. فرضیه پنجم- درجه اهرم مالی بر اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت تأثیر معنیداری دارد.
3- روش تحقیق پژوهش حاضر از لحاظ روششناسی، از نوع شبه تجربی و پس رویدادی و در حوزه تحقیقات اثباتی حسابداری است که با اطلاعات واقعی صورت میگیرد و چون میتواند در فرایند استفاده از اطلاعات کاربرد داشته باشد، لذا نوعی تحقیق کاربردی است. در این پژوهش ابتدا از روش کتابخانهای برای گردآوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق استفاده شده است. سپس اطلاعات مربوط به مباحث نظری از پایگاههای علمی، نشریات و مقالات خارجی و داخلی و پایاننامهها جمعآوری گردیده و برای جمعآوری دادههای موردنظر جهت آزمون فرضیهها از سامانه جامع اطلاعرسانی ناشران سازمان بورس و اوراق بهادار (کدال)، استفاده شده است. دوره زمانی موردمطالعه در این پژوهش دوره 10 ساله بین سالهای 1389 تا 1398 میباشد. جهت آمادهسازی دادهها، نرمافزار صفحه گسترده اکسل مورد استفاده قرار گرفته و برای آزمون فرضیههای پژوهش از مدل رگرسیون لجستیک استفاده گردیده است.
3-1- جامعه و نمونه آماری جامعه آماری این پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مابین سالهای 1389 تا 1398 میباشد. برای انتخاب نمونه پژوهش، شرکتهایی که در قلمرو زمانی پژوهش جزو شرکتهای واسطهگری مالی، هلدینگهای مالی و سرمایهگذاری و ... بودند، سال مالی آنها منتهی به 29 اسفند نبوده است و یا اینکه اطلاعات آنها در دسترس نبود از جامعه پژوهش حذف شدهاند و در نهایت تعداد 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار بهعنوان نمونه پژوهش مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
3-2- مدل پژوهش و اندازهگیری متغیرها برای بررسی فرضیهها از مدل زیر استفاده شده است:
اظهارنظر حسابرس نسبت به تداوم فعالیت (GCAO): اگر گزارش حسابرس حاوی بند ابهام در رابطه با تداوم فعالیت باشد (به هر علتی)، این متغیر برابر با عدد یک و اگر نباشد عدد صفر به آن اختصاص داده میشود (هاپسورو و سانتاسو، 2018؛ بهارمقدم و همکاران، 1396).
دوره تصدی حسابرس (Audit client Tenure): تعداد سالهایی حسابرس به طور پیوسته یک شرکت (مشتری) را حسابرسی کرده باشد (کنچل و ونسترلن، 2007). تأخیر حسابرس (Audit Lag): لگاریتم تعداد روزهای مابین پایان سال مالی و انتشار گزارش حسابرس (ریو و روح، 2007). خرید اظهارنظر حسابرس (Opinion Shopp): در صورت وجود دو حالت زیر به این متغیر عدد یک اختصاص داده میشود و اگر شرایط وجود نداشت عدد صفر تخصیص داده شود. (سیمامورا و هندارجاتنو، 2019؛ آرچامبول و دیزورت، 2001):
نسبت نقدینگی (Liquidity): جمع وجه نقد و سرمایهگذاری کوتاهمدت تقسیمبر بدهی جاری. نسبت اهرم مالی (Leverage): بدهیها تقسیمبر داراییها
اندازه شرکت (FS): لگاریتم داراییهای شرکت در پایان سال مالی که از ترازنامه گردآوری شده است. اندازه حسابرس (AS): سازمان حسابرسی عدد یک و مؤسسههای حسابرسی عدد صفر. تخصص حسابرس (Expert): رویکرد سهم بازار، یک متخصص صنعت را به عنوان یک موسسه حسابرسی که خود را از سایر رقبا از نظر سهم بازار در یک صنعت خاص متمایز کرده است، تعریف میکند. بر اساس این رویکرد، با مشاهده سهم نسبی بازار موسسههای حسابرسی که به یک صنعت خاص ارائه خدمت میکنند، میتوان به میزان دانش تخصص صنعت موسسه حسابرسی پی برد. موسسهای که سهم بیشتری از بازار دارد، از دانش تخصصی بالاتری در آن صنعت برخوردارمیباشد (اعتمادی و همکاران، 1389) برای اندازهگیری تخصص حسابرس از معیار نسبت سهم بازار طبق رابطه زیر استفاده میشود (پالم رز، 1986):
و مؤسسات حسابرسی که سهم بازارشان بیشتر از رابطه زیر باشد عدد یک و اگر کمتر باشد عدد صفر اختصاص داده میشود:
حقالزحمه حسابرس (Fee): لگاریتم حقالزحمه حسابرس. سهم بازار شرکت (MS): فروش شرکت تقسیمبر جمع فروش صنعت. نسبت قیمت به سود (P/E): قیمت تقسیم بر سود. بازده فروش (ROS): سود خالص به فروش.
4- یافتهها 4-1- آمار توصیفی جدول شماره 1 آمار توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش را نشان میدهد. از مهمترین اعداد این جدول میتوان به موارد زیر اشاره نمود. بیشترین دوره همکاری صاحبکار با حسابرس 4 سال مربوط به شرکت آهنگری تراکتورسازی میباشد. میانگین تعداد روزهای تأخیر انتشار گزارش حسابرس 82 روز و میانه آن 84 روز میباشد. بیشترین تعداد روزهای فاصله بین پایان سال مالی و انتشار صورتهای مالی، مربوط به انتشار صورتهای مالی سال 1396 شرکت مهندسی تکوتار میباشد. بیشترین لگاریتم دارایی متعلق به شرکت نیرو ترانس سال 1397 میباشد. میانگین اهرم مالی با مقـدار 595/0 نشان میدهد به طور میانگین 60 درصد منابع مالی شرکتها از طریق بدهی تأمین مالی شده است. نزدیک بودن مقادیر میانه و میانگین نشان میدهد که توزیع دادهها نرمال است.
4-2- آزمون معناداری مدلها در جدول شماره 2 آزمون معناداری مدل فرضیهها جهت بررسی مطلوبیت و قابلقبول بودن مدل رگرسیون برازش شده آورده شده است. از آزمون هاسمر – لمشو برای بررسی قدرت توضیح دهندگی مدل استفاده شده است. با توجه به نتایج جدول، مقدار احتمال آماره هاسمر– لمشو در تمامی مدلهای پژوهش بیشتر از 05/0 میباشد؛ بنابراین، فرضیه صفر پذیرفته میشود و مدلها توان تبیین مطلوبی دارند. همچنین ضریب تعیین مدلهای پژوهش که در واقع همان آماره مک فادن میباشد نشان میدهد که متغیرهای مستقل توان توضیح دهندگی مناسبی دارند. بعلاوه، سطح معناداری آماره کایاسکوار در تمامی مدلها صفر میباشد که بیانکننده معناداری مدلها و مناسب بودن مدل میباشد.
جدول 1- آمار توصیفی
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول 2-آزمون معناداری مدل
منبع: یافتههای پژوهشگر
4-3- آزمون فرضیهها نتایج آزمون مدل پژوهش در جدول شماره 3 آورده شده است. همان گونه که در جدول نشان داده شده است، سطح معنیداری آماره والد برای متغیر دوره تصدی حسابرس بیشتر از 05/0 میباشد و این بدین معنی است که میان متغیر دوره تصدی حسابرس و اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت رابطه معنیداری وجود ندارد و فرضیه اول رد میشود. دلیل رد این فرضیه الزامات بورس است که دوره تصدی نمیتواند بیش از 4 سال باشد. سطح معنیداری متغیر تأخیر گزارش حسابرس بیشتر از 05/0 بوده و این بدین معنی است که میان متغیر تأخیر گزارش حسابرس و اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت ارتباط معنیداری وجود ندارد و فرضیه دوم نیز رد میشود. سطح معنیداری متغیر خرید اظهارنظر حسابرس در نگاره شماره (3) کمتر از 05/0 بوده و این بدین معنی است که میان خرید اظهارنظر حسابرس و اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت ارتباط معنیداری وجود دارد. علامت ضریب خرید اظهارنظر حسارس منفی میباشد و نشان میدهد رابطه بین خرید اظهارنظر و اظهار نظر تردید نسبت به تداوم فعالیت معکوس میباشد. در نتیجه فرضیه سوم تایید میشود. همچنین یافتههای آزمون مدل نشان داد سطح معنیداری آزمون والد برای متغیر اهرم مالی برابر با 028/0 میباشد که کمتر از 05/0 بوده و میتوان گفت که میان اهرم مالی شرکت و اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت ارتباط معنیداری وجود دارد. علامت ضریب متغیر نسبت اهرم مالی مثبت بوده و بیانگر ارتباط مثبت میان متغیر نسبت اهرم مالی و اظهار نظر تردید نسبت به تداوم فعالیت است. بنابراین می توان گفت که هر چه نسبت اهرم مالی افزایش یابد، میزان احتمال اظهار نظر تردید نسبت به تداوم فعالیت توسط حسابرس افزایش می یابد. در نهایت فرضه پنجم تایید خواهد شد. از میان متغیرهای کنترلی که ارتباط معنیدار با اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت دارند، حقالزحمه حسابرس ارتباط منفی و معنیدار دارد.
جدول 3- یافتههای آزمون مدل
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول 4- نتایج آزمون فرضیهها
منبع: یافتههای پژوهشگر
5- نتیجه گیری و پیشنهادها یکی از راههای اعتماد سهامداران و ذینفعان به صورتهای مالی، اظهارنظر حسابرس نسبت به مطلوب بودن صورتهای مالی میباشد. استانداردهای حسابداری شرکتها را ملزم میکند که صورتهای مالی را بر اساس توان شرکت به ادامه حیات در آینده تهیه کنند و از طرف دیگر استانداردهای حسابرسی، حسابرسان را ملزم داشته با بررسی نشانههای مالی و غیرمالی، چنانچه نسبت به ادامه فعالیت شرکتی تردیدی وجود دارد، این موضوع را در گزارش خود افشا کند. هدف ما در این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت از جمله، دوره تصدی حسابرس، تأخیر گزارش حسابرس، خرید اظهارنظر حسابرس، نسبت نقدینگی و اهرم مالی شرکت میباشد. برای پاسخ به سؤالات پژوهش از دادههای 160 شرکت طی سالهای 1389 تا 1398 استفاده شده است. مدل مورداستفاده جهت آزمون فرضیهها، لجستیک میباشد. نتایج آزمون فرضیه اول پژوهش نشان میدهد که دوره تصدی حسابرس با اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت رابطه معناداری ندارد. به عبارتی، انتظار میرفت هر چه دوره همکاری حسابرس با صاحبکار بیشتر باشد، میزان اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت کاهش یابد. اما نتایج نشان داد استقلال حسابرس تحت تاثیر مدت زمان همکاری بین حسابرس و مشتری قرار نمیگیرید و حسابرس میتواند بدون درنظر گرفتن مدت زمان همکاری اظهارنظر خود را نسبت به صورتهای مالی ارائه و پایداری تجاری با مشتری را حفظ کند. از دیگر دلایل رد فرضیه، محدود بودن دوره تصدی حسابرس در ایران بر اساس الزامات بورس میباشد. نتایج این فرضیه با تحقیق کنچل و وسترلن (2007) و سیمامورا و هندارجاتنو (2019) مطابقت دارد. نتایج آزمون فرضیه دوم نشان داد که میان تاخیرگزارش حسابرس و اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت ارتباط معنی داری مشاهده نمی شود. ریو و رو (2007) و سیمامورا و هندارجاتنو (2019) نیز به این نتیجه رسیدند تاخیر گزارش حسابرس بر اظهارنظر نسبت به مبهم بودن ادامه فعالیت شرکت تاثیری ندارد. نتایج مربوط به آزمون فرضیه سوم نشان داد که خرید نظر حسابرس با اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت رابطه منفی و معناداری دارد. در نتیجه میتوان گفت که مدیران شرکتهایی که وضعیت نامطلوبی دارند اقدام به خرید اظهارنظر حسابرس میکنند تا وضعیت مطلوبی از شرکت به نمایش بگذارند. این اتفاق به خصوص در شرکتهایی که قادر به ادامه فعالیت خود نیستند اما صورتهای مالی را بر اساس فرض تداوم فعالیت تهیه میکنند، رخ میدهد. لنوکس (2000) و سیمامورا و هندارجاتنو (2019) به این نتیجه رسیدند خرید نظر حسابرس با اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت رابطه منفی و معناداری دارد. بر اساس نتایج آزمون فرضیه چهارم، نسبت نقدینگی ارتباط معنیداری با اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت ندارد. نتایج این فرضیه با نتایج تحقیق سیمامورا و هندارجاتنو (2019) و مسیتو و ادهاریانی (2010) مطابقت دارد. یافتههای فرضیه پنجم نشان داد نسبت اهرم مالی با اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت رابطه مثبت و معناداری دارد. از آنجا که داراییهایی که شرکتها برای انجام فعالیتهای عملیاتی خود استفاده میکنند بیشتر تحت پوشش بدهی است، شرکتها در اداره فعالیتهای تجاری خود به بدهی وابسته هستند. در نتیجه، بدهی شرکتها افزایش مییابد که می تواند باعث شود شرکت نتواند بدهیهای خود را بازپرداخت کند و به سمت ورشکستگی پیش برود. نتایج پژوهش لنوکس (2000) و سیمامورا و هندارجاتنو (2019) با این فرضیه مطابق است. گزارش حسابرس برای سهامداران و ذینفعان از اهمیت بالایی برخوردار است و آنها با اعتماد به گزارش حسابرس تصمیم به سرمایهگذاری بلندمدت در شرکتها میگیرند؛ بنابراین آنها بایستی نسبت به عواملی که بر اظهارنظر حسابرس به ویژه اظهارنظر نسبت به ادامه فعالیت شرکت تأثیر میگذارند، توجه کافی داشته باشند. با توجه به نتایج این پژوهش به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود به دلایل تغییر حسابرس بهویژه زمانهایی که حسابرس نظر مقبولی را ارائه نموده است، دقت داشته باشند. همچنین، سرمایهگذارانی که قصد سرمایهگذاری بلندمدت دارند، به نسبت اهرم مالی توجه نمایند. سازمان بورس بایستی بر تغییرات مؤسسات حسابرسی نظارت بیشتری به عمل آورد و تا حد ممکن خرید اظهارنظر حسابرس را غیرممکن سازد. به سازمان بورس اوراق بهادار نیز پیشنهاد میشود شرکتها را ملزم به افشای مواردی که باعث اظهارنظر نسبت به ابهام تداوم فعالیت میشود، کند. به پژوهشگران آتی نیز پیشنهاد میگردد به بررسی تأثیر ویژگیهای کمیته حسابرسی بر خرید اظهارنظر حسابرس، ارتباط میان ویژگیهای کمیته حسابرسی و اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت، ارتباط میان نوع مالکیت شرکت، کمیته حسابرسی و اظهارنظر تردید نسبت به تداوم فعالیت شرکت بپردازند. تاثیر مالکیت کمیته حسابرسی (منظور اینکه اعضای کمیته حسابرسی سهامدار شرکت باشند) بر خرید اظهارنظر حسابرس، و واکنش بازار پس از خرید اظهارنظر حسابرس از دیگر موضوعات مورد بررسی میباشند. واکنش قیمت سهام پس از اظهارنظر نسبت به ابهام تداوم فعالیت از دیگر موضوعات مورد بررسی میباشد.
[1]- گروه حسابداری، دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شهید باهنر، کرمان، ایران. (نویسنده مسئول) Msafshar68@gmail.com [2]- گروه حسابداری، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه باهنر، کرمان، ایران soltanishiraz@yahoo.com [3]- گروه ، حسابداری، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی کرمان، ایران. soltaninejade@yahoo.com | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,704 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 422 |