تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,376 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,982 |
تأثیر قابلیت مقایسه حسابداری بر کیفیت گزارشگری مالی با تأکید بر کیفیت حسابرسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قضاوت و تصمیم گیری در حسابداری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 2، شماره 5، فروردین 1402، صفحه 87-106 اصل مقاله (619.17 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jdaa.2023.699869 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زهره حاجیها* 1؛ حسن چناری2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه حسابداری، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه حسابداری، دانشکده علوم مالی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده هدف این مقاله تأثیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر کیفیت گزارشگری مالی با تأکید بر کیفیت حسابرسی است. استدلال بر این است که قابلیت مقایسه مفید بودن اطلاعات حسابداری را افزایش داده و امکان شناسایی شباهتها و تفاوتها را بین رخدادهای اقتصادی برای استفادهکنندگان صورتهای مالی فرآهم میسازد. برای این منظور اطلاعات صورتهای مالی103 شرکت گردآوری گردید. برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چندگانه با دادههای تابلویی استفاده شده است. یافتههای حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد که قابلیت مقایسه صورتهای مالی کیفیت گزارشگری مالی را ارتقا میدهد اما نقش تعدیلکنندگی کیفیت حسابرسی بر این ارتباط بیتأثیر است. سطوح بالاتر مقایسهپذیری موجب بهبود محیط اطلاعاتی مدیران و کیفیت گزارشگری مالی میشود. همچنین تواناییهای مدیران در ارزیابی عملکرد شرکت و پیشبینی رویدادهای آتی و فرآهم کردن اطلاعات در برآوردهای آیندهنگرانه قابل اطمینانی که بتوان با آنها اقلام تعهدی با کیفیت بالاتری را گزارش کرد، بیشتر میشود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی: قابلیت مقایسه صورتهای مالی؛ کیفیت حسابرسی؛ کیفیت گزارشگری مالی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تأثیر قابلیت مقایسه حسابداری بر کیفیت گزارشگری مالی با تأکید بر کیفیت حسابرسی
چکیده هدف این مقاله تأثیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر کیفیت گزارشگری مالی با تأکید بر کیفیت حسابرسی است. استدلال بر این است که قابلیت مقایسه مفید بودن اطلاعات حسابداری را افزایش داده و امکان شناسایی شباهتها و تفاوتها را بین رخدادهای اقتصادی برای استفادهکنندگان صورتهای مالی فرآهم میسازد. برای این منظور اطلاعات صورتهای مالی103 شرکت گردآوری گردید. برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چندگانه با دادههای تابلویی استفاده شده است. یافتههای حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد که قابلیت مقایسه صورتهای مالی کیفیت گزارشگری مالی را ارتقا میدهد اما نقش تعدیلکنندگی کیفیت حسابرسی بر این ارتباط بیتأثیر است. سطوح بالاتر مقایسهپذیری موجب بهبود محیط اطلاعاتی مدیران و کیفیت گزارشگری مالی میشود. همچنین تواناییهای مدیران در ارزیابی عملکرد شرکت و پیشبینی رویدادهای آتی و فرآهم کردن اطلاعات در برآوردهای آیندهنگرانه قابل اطمینانی که بتوان با آنها اقلام تعهدی با کیفیت بالاتری را گزارش کرد، بیشتر میشود.
واژههای کلیدی: قابلیت مقایسه صورتهای مالی، کیفیت حسابرسی، کیفیت گزارشگری مالی.
1- مقدمه استدلال بر این است که قابلیت مقایسه مفید بودن اطلاعات حسابداری را افزایش داده و امکان شناسایی شباهتها و تفاوتها را بین فعالیتهای اقتصادی برای استفادهکنندگان صورتهای مالی فرآهم میسازد (هیأت استانداردهای حسابداری مالی، 2010). هیأت استانداردهای حسابداری مالی (1980) بیان میکند که در صورت نبود اطلاعات و گزارشهای مالی قابل مقایسه، اتخاذ منطقی و مناسب تصمیمهای سرمایهگذاری و اعتباردهی و..... امکانپذیر نیست. بررسیهای مربوط به واکاوی صورتهای مالی نیز بر اهمیت قابلیت مقایسه صورتهای مالی برای قضاوت درباره عملکرد شرکت تأکید دارند (ریوساین، کولینز، جانسون و میتلستد، 2011). پژوهشهای صورت گرفته در خصوص قابلیت مقایسه صورتهای مالی عمدتاً روی مزایا و منافع آن برای استفادهکنندگان صورتهای مالی چون بستانکاران و تحلیلگران مالی متمرکز هستند (دی فرانکو، کوتاری و وردی، 2011؛ کیم، رافت و ریان، 2013). دی فرانکو، کوتاری و وردی (2011) دو تعریف از قابلیت مقایسه صورتهای مالی ارایه کردهاند: الف- دو شرکت سامانه حسابداری قابل مقایسه دارند چنانچه برای مجموعهای مفروض از رویدادهای اقتصادی، صورتهای مالی مشابهی تهیه کنند. ب- شرکتهایی با رویدادهای اقتصادی همبسته و حسابداری مشابه برای این رویدادها، صورتهای مالی همبستهای در طول زمان خواهند داشت. قابلیت مقایسه میتواند محیط اطلاعات شرکت را به طور چشمگیری بهبود بخشد، زیرا کمیت و کیفیت کلی اطلاعات را درباره یک شرکت و شرکتهای مشابه آن افزایش میدهد. صورتهای مالی قابل مقایسه معیارهای بهتری را برای یکدیگر فرآهم ساخته و در نتیجه کسب و پردازش اطلاعات آسانتر میشود. یافتههای حاصل از پژوهشهای پیشین بیانگر این است که صورتهای مالی شرکتهای همسان منبع مهمی از اطلاعات برای مدیران هستند (مایگا و جاکوب، 2006؛ میچل و مولهراین، 1996). بنابراین قابلیت مقایسه این امکان را برای مدیران فرآهم میسازد که از شرکتهای رقیب، روندهای صنعت و شرایط اقتصادی و نیز تأثیرشان بر شرکت مطلعتر باشند. این افزایش آگاهی تواناییهای مدیران را در ارزیابی عملکرد شرکت و پیشبینی رویدادهای آتی تسهیل میکند که باید به مدیران در فرآهم کردن اطلاعات در برآوردهای آیندهنگرانه قابل اطمینانی که بتوان با آنها اطلاعات با کیفیت بالاتری را گزارش کرد (لایبی و لوفت، 1993) و عملکرد شرکت را نشان داد، کمک کند. بنابراین انتظار بر این است قابلیت مقایسه تأثیر مثبتی بر کیفیت گزارشگری مالی مدیران داشته باشد. اگر اطلاعات دقیقتر سود برای سرمایهگذاران فرآهم شوند، آنها خواهند توانست از این اطلاعات برای ارزشگذاری بهتر سهام استفاده کنند. طبق بررسیهای پیشین انتظار بر این است قابلیت مقایسه توانایی استفادهکنندگان صورتهای مالی را در پردازش و درک اطلاعات حسابداری بهبود بخشیده و بیش ارزشگذاری را کاهش دهد (اسلون، 1996؛ خی، 2001). قابلیت مقایسه به استفادهکنندگان امکان شناسایی و درک بهتر شباهتها و تفاوتهای بین اقلام حسابداری فرآهم میکند (هیأت استانداردهای حسابداری مالی، 2010). یعنی قابلیت مقایسه استفادهکنندگان را به درک و پیشبینی بهتر رویدادهای اقتصادی و اینکه این رویدادها چگونه به عملکرد حسابداری تبدیل میشوند، قادر میسازد (دی فرانکو، کوتاری و وردی، 2011). به علاوه، قابلیت مقایسه میتواند درستی و دقت اطلاعاتی را که در پیشبینیهای مدیریتی منتشر میشوند، بهبود بخشد. این محیط اطلاعاتی بهبود یافته میتواند عدم تقارن اطلاعاتی موجود در بازار سرمایه را کاهش داده، به سرمایهگذاران در پردازش اطلاعات مالی کمک نموده و بنابراین کارآیی ارزشگذاری سهام شرکت را بهبود میبخشد. برای بررسی اینکه قابلیت مقایسه چه تأثیری بر توانایی استفادهکنندگان در درک اطلاعات شرکتها دارد، اقدام به بررسی تأثیر قابلیت مقایسه بر کیفیت گزارشگری مالی گردید. یافتههای حاصل از پژوهشهای پیشین (اسلون، 1996؛ خی، 2001) حاکی از آن است که بازار تمایل دارد پایداری سود را بیش از حد برآورد کند که موجب قیمتگذاری بیش از حد سود در دوره جاری و بازگشت متعاقب در بازدههای آتی میشود. همچنین یافتهها بیانگر این است که سود شرکتهای قابل مقایسه همبستگی کمتری با بازدههای معاصر و بازدههای آتی دارند. بنابراین قابلیت مقایسه کارآیی قیمتگذاری سهام شرکت را بهبود میبخشد. همچنین در این پژوهش به بررسی نقش کیفیت حسابرسی بر تأثیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر کیفیت گزارشگری مالی میپردازیم. یافتههای حاصل از پژوهشهای پیشین حاکی از آن هستند که کیفیت حسابرسی بر کیفیت گزارشگری مالی شرکتها مؤثر هستند (دمیرجیان، لو، لوایز و مکوی، 2013؛ ماستوموتو و ژانگ، 2011). انتظار بر این است کیفیت گزارشگری مالی توانایی مدیران را در توسعه انتظارات درست از عملکرد آتی شرکت و گزارش اطلاعات حسابداری با کیفیت بالاتر ارتقا دهد. اما ممکن است اثراتی که درباره کیفیت گزارشگری مالی بیان میگردد، برخلاف پیامد انتخاب مدیریتی، نتیجه سطوح گذشته قابلیت مقایسه باشند. برای کاهش این نگرانی، استدلال بر این است که قابلیت مقایسه ارتباط مثبتی با دقت پیشبینی مدیریت دارد (چن و گونگ، 2019). این امر شواهد دقیقی را مبنی بر اینکه قابلیت مقایسه توانایی مدیران را در افزایش انتظارات صحیحتر از عملکرد آتی شرکت بالا میبرد، فرآهم میسازد. این مطالعه دارای نوآوری است؛ زیرا، یافتههای جدیدی را در راستای پیامدهای قابلیت مقایسه از طریق بررسی چگونگی تأثیر آن بر برآورد مدیران از اقلام تعهدی و قیمتگذاری اقلام تعهدی اضافه میکند. مطالعات پیشین عمدتاً متمرکز بر روی چگونگی تأثیر قابلیت مقایسه بر تصمیمات استفادهکنندگان صورتهای مالی هستند (چن، کولینز، کراوت و مرگنتالر، 2014؛ دی فرانکو، کوتاری و وردی، 2011؛ کیم، رافت و ریان، 2013). همچنین شواهد جدیدی مبنی بر اینکه قابلیت مقایسه بیشتر میتواند کیفیت اطلاعات منتشر شده مدیران را نیز بهبود بخشد فرآهم میشود. در عین حال شواهد جدیدی مبنی بر اینکه قابلیت مقایسه صورتهای مالی میزانی را که سرمایهگذاران بهطور کارآ ارزش شرکت را قیمتگذاری میکنند، بهبود میبخشد، فرآهم میکند.
2- پیشینه نظری پژوهش
صورتهای مالی تابعی از فعالیتهای مهم اقتصادی شرکتها هستند. با فرض مجموعهای از فعالیتهای اقتصادی، قابلیت مقایسه را میتوان به صورت میزان شباهت بین سیستمهای حسابداری شرکتها تعریف کرد (دی فرانکو، کوتاری و وردی، 2011). به عبارت دیگر، قابلیت مقایسه معیاری است که هم معاملات مشابه و هم معاملات متفاوت تبیین میشوند. همانطور که هیأت استانداردهای حسابداری مالی (1980) بیان کرد، قابلیت مقایسه دلیل اولیه توسعه استانداردهای حسابداری است. استانداردهای حسابداری انتخاب و کاربرد روشهای حسابداری را برای شرکتهای از نظر اقتصادی مشابه هماهنگ کرده و تنوع را در قواعد کاری- صنعتی برای ترویج قابلیت مقایسه محدود میسازند. انتظار بر این است دو شرکت فعال در یک صنعت به دلیل شباهتهای اقتصادی که نتیجه قواعد صنعتی-کاری و استانداردهای حسابداری است، قابل مقایسهتر بوده (دی فرانکو، کوتاری و وردی، 2011) و حسابداری مشابهی داشته باشند. سازگار با این استدلال، سریواستاوا (2014) در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که تغییرات زمانی در معیارهای کیفیت حسابداری مانند ارتباط ارزشی، تطابق و ریسک سود، برخلاف تغییرات صورت گرفته در حسابداری عمدتاً با مبانی اقتصادی تحریک میشوند که این به تأثیر قابل ملاحظه عوامل ذاتی بر ویژگیهای سود اشاره دارد. در حالیکه عوامل ذاتی شرکت به سختی تکامل مییابند، اما تغییر آنها تدریجی خواهد بود (فرانسیس، لافوند، اوهلسون و شیپر، 2005). بنابراین قابلیت مقایسه بین شرکتها به ویژه در دورههای کوتاهمدت ثابت است؛ یعنی قابلیت مقایسه عمدتاً وضعیت خارجی و محیطی است. در پشتیبانی از این دیدگاه، شیپر (1989) بیان میکند بسیاری از مطالعات پژوهشی فرض میکنند مجموعه گزارشگری مالی واحد انتفاعی در کوتاهمدت عمدتاً ثابت است. این فرض در معیار قابلیت مقایسه دی فرانکو، کوتاری و وردی (2011) نیز ضمنی است، زیرا دادههای فصلی حاصل از چندین فصل و سال قبل در اندازهگیری قابلیت مقایسه در سال جاری استفاده میشوند. پژوهشهایی که در راستای پیامدهای قابلیت مقایسه صورتهای مالی انجام شده بیشتر متمرکز بر مزایا و منافع قابلیت مقایسه هستند مانند افزایش پیگیری تحلیلگران (دی فرانکو، کوتاری و وردی، 2011)؛ کاهش ریسک اعتباری (کیم، رافت و ریان، 2013)؛ سطوح بیشتر فعالیت کسب و کار برونسازمانی (فرانسیس، لافوند، اوهلسون و شیپر، 2015)؛ خریدهای کارآتر (چن، کولینز، کراوت و مرگنتالر، 2014) و آگاهیبخش بودن قیمت سهام (چوی، چوی، مایرز و زبارت، 2014). یافتههای حاصل از این مطالعات نشان دادند که قابلیت مقایسه بیشتر با محیط اطلاعاتی مرتبط است. بارت، لندسمن، لانگ و ویلیامز (2012) در مطالعهای به این نتیجه رسیدند اتخاذ استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی توسط شرکتهای غیرآمریکایی در بیش از 20 کشور، قابلیت مقایسه آنها را با شرکتهای آمریکایی که استانداردهای حسابداری را بهکار میبرند، افزایش میدهد. همچنین در یافتههای خود به این نتیجه رسیدند که تفاوتها در هموارسازی سود، کیفیت اقلام تعهدی و به موقع بودن سود بین شرکتهای آمریکایی و شرکتهای اتخاذ کننده استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی روی هم رفته کاهش مییابد. بنابراین بارت و همکاران شواهد غیرمستقیمی را درباره ارتباط بین قابلیت مقایسه و کیفیت گزارشگری مالی فرآهم کرد. گونگ، لی و ژو (2013) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که سطوح پایینتر قابلیت مقایسه که با غیرهمزمانی سود اندازهگیری میشود، تمایل مدیران را به انتشار پیشبینیهای سود برای کاهش هزینههای مورد انتظار مرتبط با عدم تقارنی اطلاعاتی افزایش میدهد. شواهد آنها حاکی از آن است که مدیران از سطح قابلیت مقایسه شرکت مطلع بوده و این بر تصمیمات مرتبط با افشاییات تأثیر میگذارد. استانداردهای حسابداری بهطور کامل تنوع را در انتخاب و کاربرد روشهای حسابداری حذف نمیکنند. یافتههای حاصل از پژوهشهای تجربی پیشین بیانگر این است که مدیران از اختیار گزارشگری برای علامتدهی اطلاعات خصوصی استفاده میکنند (آریا، گلوور و ساندر، 2003؛ بی ور و انگل، 1996؛ لویس و روبینسون، 2005؛ سوبرامانیام، 1996؛ واتس و زیمزمن، 1986). یافتههای حاصل از مطالعات پیشین همچنین حاکی از آن هستند که اطلاعات گزارشگری مالی یک شرکت بر گزارشگری مالی و تصمیمات شرکتهای مرتبط تأثیر میگذارند (بتی، لیائو و یو، 2013؛ دسایر، 2012). مدیران ممکن است از گزارشهای مالی شرکتهای مشابه برای کسب اطلاعات درباره انتخابهای راهبردی سایر شرکتها، کاهش عدم اطمینان درباره شرایط تقاضا و هزینه و به منظور الگوبرداری استفاده کنند (دورنیو و منجن، 2009؛ مایگا و جاکوبز، 2006؛ میتچل و موله راین، 1996). یعنی ممکن است مدیران از طریق صورتهای مالی شرکتهای مشابه از اطلاعات جدیدی مطلع شده، اطلاعات قبلی شان را به روز کرده و از این رو اقداماتشان را تغییر دهند. یافتههای حاصل از مطالعات پیشین حاکی از آن هستند که قابلیت مقایسه هزینه کسب و پردازش اطلاعات را کاهش داده و بنابراین کمیت و کیفیت اطلاعات را افزایش میدهد (چن، کولینز، کراوت و مرگنتالر، 2014؛ دی فرانکو، کوتاری و وردی، 2011؛ فرانسیس، لافوند، اوهلسون و شیپر، 2015؛ کیم، رافت و ریان، 2013). به عبارتی قابلیت مقایسه مجموعه اطلاعات موجود برای مدیران را گسترش داده و عدم اطمینان را در قضاوتها کاهش میدهد. بنابراین مدیر باید درباره شرکت، صنعت و شرکتهای مشابه و محیط اطلاعاتی مطلع باشند. این باید مدیر را در موضع بهتری جهت ارزیابی عملکرد نسبی شرکت و درک و پیشبینی رویدادهای اقتصادی و نیز تأثیر آنها بر شرکت قرار دهد. انتظار بر این است مدیران دارای درک و علم بیشتر از محیط شرکت بتوانند اقلام تعهدی با کیفیت بالاتری را گزارش کنند (آیر، کامپریکس، گانلوک و لی، 2005؛ دمیرجیان، لو، لوایز و مکوی، 2013). به بیان دقیقتر، انتظار بر این است قابلیت مقایسه مدیران را به ارایه برآوردهای آیندهنگرانه قابل اطمینان و بهتر نشان دادن عملکرد آتی شرکت قادر سازد. بنابراین انتظار داریم اطلاعاتی که توسط مدیران گزارش میشوند، کیفیت بالاتری داشته باشند. با توجه به تبیین نظری فوق فرضیه اول پژوهش به شرح زیر است: فرضیه اول: قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیر مستقیم دارد.
با توجه به انتخابهای متعددی که تحت استانداردهای حسابداری مجاز شمرده شده است، حسابرسان نقشی اساسی در تفسیر و بهکارگیری منسجم استانداردها برای تهیه اطلاعات مالی قابل مقایسه دارند (بال، 2006). حسابرسان به طور مستقیم بر عملکرد سیستم حسابداری در انعکاس وقایع اقتصادی تأثیرگذار هستند. در نتیجه، شرکتهایی که از حسابرسی با کیفیتتری استفاده میکنند، برای وقایع اقتصادی یکسان باید اطلاعات حسابداری قابل مقایسهتری گزارش نمایند. بهصورت منطقی انتظار میرود که مؤسسات حسابرسی بزرگتر، به دلیل در اختیار داشتن منابع بیشتر و شهرت بالاتر تأثیر مثبتی بر کیفیت اطلاعات حسابداری و به تبع آن قابلیت مقایسه این اطلاعات داشته باشند. پژوهشهای پیشین خارجی (فرانسیس، لافوند، اوهلسون و شیپر، 2014) نیز گویای این مطلب هستند. با این حال، پژوهشهای پیشین داخلی (مانند رهنمای رودپشتی، وکیلی فرد، لک و محسنی، 1394؛ اخگر و خانقلی، 1395) حاکی از تأثیر معنادار اندازه موسسه حسابرسی بر قابلیت مقایسه اطلاعات مالی و به تبع آن کیفیت گزارشگری مالی هستند. بنابراین انتظار بر این است که کیفیت حسابرسی نقشی تعدیل کننده بر ارتباط قابلیت مقایسه صورتهای مالی و کیفیت گزارشگری مالی دارد. فرضیهی دوم: کیفیت حسابرسی بر رابطه بین قابلیت مقایسه صورتهای مالی و کیفیت گزارشگری مالی نقش تعدیلگر دارد.
3- پیشینه تجربی پژوهش در بخش پیامدهای قابلیت مقایسه صورتهای مالی کیم و همکاران (2020) نشان دادند که ارتقای سطح قابلیت مقایسه صورتهای مالی می تواند حجم معاملات قبل از صدور اطلاعیه سود و زیان توسط شرکت ها را کاهش دهد. چیرکوب و همکاران (2019) اعتقاد دارند شرکتی که با شرکت های هم گروه خود در صنعت قابلیت مقایسه صورت های مالی بالاتری دارد، با یادگیری از نحوه سرمایهگذاری شرکت های هم گروه خود، می تواند به طور کاراتری در بخش تحقیق و توسعه خود سرمایهگذاری کند. سو و همکاران (2018) در مطالعهای به بررسی ارتباط قابلیت مقایسه صورتهای مالی و هزینه بدهی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار چین طی بازه زمانی 2013 – 2004 پرداختند. در این پژوهش برای قابلیت مقایسه از معیار دیفرانکو و همکاران (2011) استفاده شد. یافتههای حاصل از پژوهش موید وجود ارتباطی معکوس و معنیدار قابلیت مقایسه صورتهای مالی با هزینه بدهی است. حبیب و همکاران (2017) در پژوهشی به مطالعه قابلیت مقایسه صورتهای مالی و نگهداشت وجوه نقد در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایالات متحده پرداختند. با توجه به اینکه قابلیت مقایسه صورتهای مالی منجر به کاهش هزینههای تحصیل و افزایش کیفیت اطلاعات در دسترس ذینفعان میشود، و به تبع آن موجب کاهش عدم اطمینان و سهولت در نظارت بر ارزیابی عملکرد مدیران میگردد. نمونه آماری این پژوهش شامل 58828 شرکت-سال مشاهده طی سالهای 1981 تا 2013 بوده است. یافتههای حاصل از پژوهش حاکی از آن است که قابلیت مقایسه صورتهای مالی شرکتها بر نگهداشت وجوه نقد تأثیر معکوس و معنیداری دارد. کیم و همکاران (2016) در پژوهشی به بررسی تأثیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر ریسک سقوط مورد انتظار پرداختند. در این پژوهش برای قابلیت مقایسه از معیارهای بهکار گرفته توسط دی فرانکو و همکاران (2011) استفاده شده است. یافتههای حاصل از پژوهش بیانگر این است ریسک سقوط مورد انتظار با افزایش قابلیت مقایسه صورت مالی کاهش مییابد و این ارتباط معکوس در محیطهایی شدیدتر است که در آن مدیران بیشتر به دنبال پنهان کردن اخبار منفی هستند. بارث و همکاران (2013) در پژوهشی به مطالعه تأثیر بهکارگیری اختیاری استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی بر قابلیت مقایسه و سودمندی بازار سرمایه در ایالات متحده پرداختند. یافتههای حاصل از پژوهش حاکی از آن است که بعد از پذیرش اختیاری IFRS شرکتهایی که از این استانداردها استفاده میکنند قابلیت مقایسه بیشتری با هم داشتند و افزایش قابلیت مقایسه منجر به افزایش اطلاعات در سطح خاص شرکتها، افزایش نقدشوندگی بازار سرمایه و افزایش حجم معاملات سهام شده است. همچنین یافتهها منطبق با نظر کمیسیون اوراق بهادار و بورس ایالات متحده مبتنی بر سودمندی قابلیت مقایسه در بازار سرمایه است. دی فرانکو و همکاران (2011) در پژوهشی به مطالعه تأثیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر سطح تحلیل و پیشبینی پرداختند. یافتههای حاصل از پژوهش بیانگر آن است که افزایش قابلیت مقایسه صورتهای مالی منتهی به افزایش سطح تحلیلها و بهبود دقت پیشبینی میشود و از میزان پراکنش پیشبینیها میکاهد. رهنمای رودپشتی و همکاران (1394) به بررسی سبک حسابرس و قابلیت مقایسه صورتهای مالی در بازه زمانی 1391–1380 در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. یافتههای حاصل از پژوهش نشان میدهد که سبک حسابرس بر قابلیت مقایسه صورتهای مالی موثر بوده و برای دستیابی به قابلیت مقایسه علاوه بر نیاز به وجود استانداردهای حسابداری یکنواخت، حسابرسان نیز دارای نقش با اهمیتی هستند. مهرورز و مرفوع (1395) رابطه بین قابلیت مقایسه صورتهای مالی با آگاهیبخشی قیمت سهام در خصوص سودهای آتی را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند. بر اساس نتایج پژوهش ارتباطی مثبت بین قابلیت مقایسه صورتهای مالی و آگاهی بخشی قیمت سهام وجود ندارد و قابلیت مقایسه صورتهای مالی به انعکاس اطلاعات سودهای آتی مربوط به صنعت و انعکاس اطلاعات سودهای آتی خاص شرکت در قیمت سهام دوره جاری کمک نمیکند. حاجیها و چناری (1396) ارتباط قابلیت مقایسه صورتهای مالی و مدیریت سود واقعی را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند. یافتههای حاصل از پژوهش بیانگر این است که قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر معیارهای مدیریت سود واقعی (جریان غیرعادی وجوه نقد عملیاتی، هزینههای غیرعادی تولید، هزینههای غیرعادی اختیاری) تأثیر مستقیم و معنیدار دارد. به عبارتی با افزایش قابلیت مقایسه، تمایل مدیران به مدیریت سود واقعی در راستای ارایه مطلوب عملکرد جاری خود با دستکاری فعالیتهای واقعی مانند تولید بیش از اندازه و افزایش غیرعادی حجم فروش افزایش مییابد. حاجیها و آزادزاده (1397) به بررسی ارتباط معاملات غیرنقدی و غیرعملیاتی با اشخاص وابسته و قابلیت مقایسه صورتهای مالی با تأکید بر نقش تعدیلکنندگی اندازه موسسهی حسابرسی پرداختند. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد بین کل معاملات با اشخاص وابسته و قابلیت مقایسه صورتهای مالی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما در آزمونهای بیشتر نتایج نشان داد که بین معاملات غیرنقدی با اشخاص وابسته و قابلیت مقایسه صورتهای مالی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بین معیار دوم معاملات غیرعملیاتی با اشخاص وابسته و قابلیت مقایسه صورتهای مالی نیز ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. در نهایت، ارتباطی بین نوسان در ارزش کل معاملات با اشخاص وابسته و قابلیت مقایسه صورتهای مالی وجود ندارد و اندازه موسسه حسابرسی نیز بر رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و قابلیت مقایسه صورتهای مالی تأثیر معناداری ندارد. کاردان و همکاران (1397) در پژوهشی به بررسی مقایسهای تأثیر سطوح مختلف تمرکز صنعت بر شاخصهای مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج نشان داد تمرکز صنعت در بیشترین سطح، بر پایداری سـود تـأثیر منفی دارد و در کمترین سطح، اثر تمرکز صنعت بر بازده سـهام منفـی و در سـایر سـطوح بیمعنا است. تأثیر منفی و رو به کاهش تمرکز صنعت بر رشـد شـرکت در تمـامی سـطوح تمرکز صنعت مشاهده شد. سطوح متوسط بـه زیـاد تمرکـز صـنعت، دارای ارتبـاط مثبـت معنادار اما ضعیفی با سودآوری است.
4- روششناسی پژوهش این پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی میباشد. با توجه به اینکه دادههای استفاده شده در پژوهش حاضر اطلاعات واقعی و تاریخی است، آن را میتوان از نوع پسرویدادی طبقهبندی کرد.
4-1- روش تحلیل دادهها بهدلیل نوع دادههای مورد مطالعه، مقایسه همزمان دادههای مقطعی و طولی از روش الگوهای دادههای تابلویی برای برآورد ضرایب و آزمون فرضیهها استفاده گردید. ابتدا برای تعیین روش بهکارگیری دادههای ترکیبی و تشخیص همگن یا ناهمگن بودن آنها از آزمون اف لیمر استفاده شده است. در این آزمون فرض صفر مبنی بر همگن بودن دادههاست و در صورت تأیید، میبایست کلیه دادهها را با یکدیگر ترکیب کرد و بهوسیله یک رگرسیون کلاسیک تخمین پارامترها را انجام داد، در غیر اینصورت دادهها را بهصورت دادههای تابلویی در نظر گرفت. در صورتیکه نتایج این آزمون مبنی بر بهکارگیری دادهها بهصورت دادههای تابلویی شود، میبایست برای تخمین مدل پژوهش از یکی از مدلهای اثرات ثابت یا اثرات تصادفی استفاده شود. برای انتخاب یکی از دو مدل باید آزمون هاسمن اجرا شود. فرض صفر آزمون هاسمن مبنی بر مناسب بودن مدل اثرات تصادفی برای تخمین مدلهای رگرسیونی دادههای تابلویی است.
4-2- جامعه و نمونه آماری جامعه آماری این پژوهش در برگیرنده کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به دلیل نحوه محاسبه متغیر وابسته، دوره زمانی پژوهش از سال 1392 تا سال 1397 در نظر گرفته شده است. همچنین در این پژوهش نمونهای به حجم 103 شرکت براساس معیارهای زیر از جامعه آماری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده است: الف) با توجه به دوره زمانی دسترسی به اطلاعات (1397- 1392)، شرکت قبل از سال 1392 در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد و نام آن تا پایان سال 1397 از فهرست شرکتهای یاد شده حذف نشده باشد؛ ب) بهمنظور افزایش توان همسنجی و همسانسازی شرایط شرکتهای انتخابی، سال مالی شرکتها باید به پایان اسفند ماه هر سال منتهی شود؛ پ) بهدلیل شفاف نبودن مرزبندی بین فعالیتهای عملیاتی و تأمین مالی شرکتهای مالی (شرکتهای سرمایهگذاری، واسطهگری مالی، بانکها و بیمهها)، این شرکتها از نمونه حذف شدهاند؛ ت) شرکتهایی که اطلاعات آنها برای محاسبه متغیرهای اولیه صورتهای مالی ناقص بودهاند از نمونه حذف شدهاند؛ ث) شرکتها نباید توقف فعالیت 3 ماهه داشته و دوره فعالیت خود را تغییر داده باشند.
5- متغیرها و مدلهای پژوهش در این پژوهش متغیر وابسته کیفیت گزارشگری مالی است. برای متغیر کیفیت گزارشگری مالی از مدل جونز تعدیل شده استفاده میکنیم. دیچو و همکاران (1995) برای از بین بردن محدودیت مدل جونز یعنی فرض غیراختیاری بودن درآمد فروش اقدام به تعدیل درآمد از طریق تغییرات حسابهای دریافتنی نمودند. در این مدل فرض میشود که تمام تغییرات در فروش نسیه از مدیریت سود ناشی میشود. بنابراین با وارد کردن تغییرات حسابهای دریافتنی در مدل اولیه جونز، مدل تعدیل شده جونز به شرح زیر ارایه میشود: متغیر مستقل در این پژوهش قابلیت مقایسه صورتهای مالی است. بر اساس دیدگاه دی فرانکو، کوتاری و وردی (2011) سیستم حسابداری دو شرکت زمانی قابل مقایسه است که برای مجموعهای از رویدادهای اقتصادی مشخص، صورتهای مالی مشابهی ارایه نمایند. آنها از بازده سهام به عنوان شاخصی از اثرات خالص رویدادهای اقتصادی شرکت (به عنوان ورودی سیستم حسابداری) و از سود به عنوان شاخصی از صورتهای مالی (به عنوان خروجی گزارشگری مالی) استفاده نمودند. برای اندازهگیری قابلیت مقایسه بین دو شرکت i و j ابتدا برای هر شرکت – فصل مدل رگرسیونی به شرح رابطه 1 با استفاده از دادههای سری زمانی برای دوره چهار ساله اخیر منتهی به پایان سال t برآورد میشود. Earnings ik = αit + βit Return ik + ɛ ik (1)
که در آن؛ Earning ik سود خالص شرکت i در سال k تقسیم بر ارزش بازار سهام شرکت در ابتدای سال و Return ik بازده سهام شرکت i در سال k ضرایب برآورد شده از رابطه 1 برای هر شرکت – فصل، معیاری از عملیات حسابداری آن شرکت است. یعنی ᾶi و i نشاندهندهی عملیات حسابداری شرکت i و ضرایب ᾶj و j معرف عملیات حسابداری شرکت j است. شباهت بین عملیات حسابداری دو شرکت، میزان قابلیت مقایسه دو شرکت i و j از مفهوم قابلیت مقایسه (ارایه گزارشهای مشابه درباره مجموعهای از رویدادهای مشابه) استفاده میشود. از اینرو در هر فصل از طریق رابطههای 2 و 3 سود شرکت i بهطور جداگانه یکبار با ضرایب خود شرکت i و یکبار با ضرایب شرکت j اما با بازده شرکت i (رویداد مشابه) برای دوره زمانی مشابه با دوره زمانی رابطه 1 پیشبینی میشود. E (Earning) iik = ᾶi + i Return ik (2) E (Earning) ijk = ᾶj + j Return ik (3)
در این رابطهها E (Earning) iik سود پیشبینی شده برای شرکت i و سال k با استفاده از ضرایب شرکت i وE (Earning) ijk سود پیشبینی شده برای شرکت i و فصل k با استفاده از ضرایب شرکت j است. سپس قابلیت مقایسه بین دو شرکت i و j در سال t از طریق فرمول زیر محاسبه میشود. در رابطه فوق داریم: Compareijt : قابلیت مقایسه شرکت i و j در سال t میباشد. پس از محاسبه قابلیت مقایسه بر اساس هر دو شرکت i و j میانگین شرکتها به عنوان قابلیت مقایسه در نظر گرفته میشود. متغیر تعدیلگر در این پژوهش کیفیت حسابرسی است. برای اندازهگیری عملیاتی متغیر فوق از اندازه موسسه حسابرسی استفاده میکنیم به این صورت که اگر موسسه رسیدگیکننده سازمان حسابرسی باشد از عدد یک و در غیر اینصورت از عدد صفر استفاده میکنیم. متغیرهای کنترلی به شرح زیر هستند: اندازه شرکت: یکی از متغیرهای ساختار شرکت میباشد. اعتقاد بر این است که اندازه شرکت بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیرگذار است و دلایلی مانند برقراری سیستم کنترل داخلی کارآمد، ارتباط با موسسات بزرگ حسابرسی و رعایت هزینه اعتبار و شهرت را از عوامل اصلی آن تلقی میکنند. اندازه شرکت از طریق لگاریتم طبیعی ارزش دفتری کل داراییها در پایان دوره مالی حاصل میشود. ارزش بازار به ارزش دفتری: فرصت رشد و نرخهای بازده شرایط رضایتمندی ذینفعان را فرآهم میکنند و همچنین شرایط سرمایه گذاری برای حفظ شرایط منحصر بفرد و فرصت های آتی افزایش خواهد یافت. همچنین شرکتهای با توانایی سودآوری بالا با هزینههای محرمانه زیادی مواجه هستند. نسبت فوق از طریق نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام حاصل میشود. نرخ بازده دارایی: از نسبت سود خالص به ارزش دفتری کل داراییها در پایان دوره مالی محاسبه میشود. اهرم مالی: اعتقاد بر این است شرکت هایی که از اهرم مالی بالایی برخوردار هستند دارای هزینه نمایندگی بالاتر و بنابراین تقاضای بیشتر برای نظارت میباشند و از این رو به نظر میرسد اهرم مالی بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیرگذار است. اهرم مالی نماینده ریسک مالی شرکت است و از طریق نسبت ارزش دفتری کل بدهیها در پایان دوره مالی به ارزش دفتری کل داراییها در پایان دوره مالی به دست میآید. برای بررسی و آزمون فرضیههای پژوهش از مدل زیر به پیروی از پژوهش چن و گونگ (2019) استفاده شد: مدل فرضیه اول Financial Reporting Quality it = 0 + 1 Financial Statement Comparability it-1 + 2 Size it + 3 MTB it + 4 ROA it + 5 Financial Leverage it + it
مدل فرضیه دوم Financial Reporting Quality it = 0 + 1 Financial Statement Comparability it-1 + 2 Auditing Quality it + 3 Financial Statement Comparability it-1 × Auditing Quality it + 4 Size it + 5 MTB it + 6 ROA it + 7 Financial Leverage it + it
6- یافتههای پژوهش 6-1- آمار توصیفی توصیف دادههای پژوهش به شرح جدول1 ارائه میشود:
جدول 1-توصیف دادههای پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر میزان گزارش شده برای میانگین متغیر قابلیت مقایسه نشان میدهد که صورتهای مالی شرکتها در صنایع مشابه از میزان مقایسهپذیری بیشتری برخوردار هستند. میانگین اهرم مالی گزارش شده در حدود 600586/0 است و بیانگر سطح نسبتاَ بالای میزان بدهیها و تعهدات شرکتها است. میانگین ارزش بازار به ارزش دفتری محاسبه شده 657/1 است و نشان میدهد شرکت ها از فرصت رشد خوبی برخوردار هستند. بررسی انحراف معیار و ضریب چولگی محاسبه شده برای متغیرهای پژوهش و مقایسه آن با توزیع نرمال نشان می دهد که متغیر وابسته به صورت نرمال توزیع شده است.
آزمون فرضیه اول یافتههای حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش به شرح جدول 2 است:
جدول 2- یافتههای حاصل از آزمون فرضیه اول
منبع: یافتههای پژوهشگر
سطح معنیداری برای تکتک متغیرها و همچنین برای کل مدل در سطح اطمینان 95 درصد محاسبه شده است. با توجه به ضریب تعیین مدل برازش شده میتوان ادعا کرد که حدود 59/79 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل و کنترل توضیح داده میشود. خودهمبستگی نقض یکی از فرضهای استاندارد الگوی رگرسیون است و از آماره دوربین-واتسون میتوان جهت تعیین بود و نبود خودهمبستگی در الگوی رگرسیون استفاده کرد. آماره دوربین – واتسون محاسبه شده (723/1) که بین 5/1-5/2 میباشد بیانگر عدم وجود خودهمبستگی است و استقلال باقی ماندههای اجزای خطا را نشان میدهد. همانطور که در جدول 2 مشاهده میشود سطح معنیداری آماره آزمون برای متغیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی از سطح خطای قابل قبول 5 درصد کمتر است، بنابراین وجود رابطه معنیداری با کیفیت گزارشگری مالی تأیید میشود و دلیلی برای رد فرضیه اول وجود ندارد. به عبارتی با افزایش قابلیت مقایسه صورتهای مالی، کیفیت گزارشگری مالی افزایش مییابد. همچنین متغیرهای اندازه شرکت، ارزش بازار به ارزش دفتری، اهرم مالی ارتباطی معنیدار با کیفیت گزارشگری مالی دارند. با توجه به سطح معنیداری بهدست آمده از آزمون اف لیمر مقاطع مورد بررسی ناهمگن و دارای تفاوتهای فردی بوده بنابراین استفاده از روش دادههای تابلویی برای مدل فرضیه پژوهش مناسب است. با توجه به سطح معنیداری بهدست آمده از آزمون هاسمن، تفاوت در ضرایب نظاممند است. بنابراین استفاده از روش اثرات ثابت بر روش تصادفی ارجح است.
آزمون فرضیه دوم یافتههای حاصل از آزمون فرضیه دوم پژوهش به شرح جدول 3 است:
جدول 3- افتههای حاصل از آزمون فرضیه دوم
منبع: یافتههای پژوهشگر
سطح معنیداری برای تکتک متغیرها و همچنین برای کل مدل در سطح اطمینان 95 درصد محاسبه شده است. با توجه به ضریب تعیین مدل برازش شده میتوان ادعا کرد که حدود 01/79 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل و کنترل توضیح داده میشود. خودهمبستگی نقض یکی از فرضهای استاندارد الگوی رگرسیون است و از آماره دوربین-واتسون میتوان جهت تعیین بود و نبود خودهمبستگی در الگوی رگرسیون استفاده کرد. آماره دوربین – واتسون محاسبه شده (726/1) که بین 5/1-5/2 میباشد بیانگر عدم وجود خودهمبستگی است و استقلال باقی ماندههای اجزای خطا را نشان میدهد. همانطور که در جدول 3 مشاهده میشود سطح معنیداری آماره آزمون برای متغیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی × کیفیت حسابرسی از سطح خطای قابل قبول 5 درصد بیشتر است، بنابراین وجود رابطه معنیداری با کیفیت گزارشگری مالی تأیید نمیشود و فرضیه دوم پژوهش پذیرفته نمیشود. همچنین متغیرهای اندازه شرکت، ارزش بازار به ارزش دفتری، اهرم مالی ارتباطی معنیدار با کیفیت گزارشگری مالی دارند. با توجه به سطح معنیداری بهدست آمده از آزمون اف لیمر مقاطع مورد بررسی ناهمگن و دارای تفاوتهای فردی بوده بنابراین استفاده از روش دادههای تابلویی برای مدل فرضیه پژوهش مناسب است. با توجه به سطح معنیداری بهدست آمده از آزمون هاسمن، تفاوت در ضرایب نظاممند است. بنابراین استفاده از روش اثرات ثابت بر روش تصادفی ارجح است.
7- بحث و نتیجهگیری پژوهشگران حسابداری، صورتهای مالی را ترسیم وقایع اقتصادی با استفاده از ارقام حسابداری میدانند (دی فرانکو، کوتاری و وردی، 2011). با این برداشت، زمانی دو شرکت، صورتهای قابل مقایسهای خواهند داشت که نحوه این ترسیم یکسان باشد. به عبارت دیگر اگر شرکتها ارقام حسابداری یکسانی را برای وقایع اقتصادی یکسان و ارقام حسابداری متفاوتی را برای وقایع اقتصادی متفاوت گزارش کنند؛ شاهد صورتهای مالی قابل مقایسه خواهیم بود. رعایت ویژگیهای کیفی اطلاعات مالی میتواند تا حدی به بهبود قابلیت مقایسه کمک کند. به عنوان مثال، زمانیکه شرکتهای مختلف برای انعکاس رویدادهای یکسان، ویژگی ارائه صادقانه را رعایت کنند؛ درجهای از قابلیت مقایسه بهدست میآید. با این وجود، یک رویداد اقتصادی میتواند به صورت صادقانه، اما به روشهای مختلف ارایه گردد. مجاز دانستن روشهای حسابداری متفاوت برای انعکاس یک رویداد اقتصادی یکسان، قابلیت مقایسه را کاهش میدهد (هیأت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا، 2010). به طور کلی، عدم قابلیت مقایسه میتواند ناشی از اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری، نحوه بهکارگیری این اصول توسط شرکتها و ساختار معاملات باشد (کیم و همکاران، 2013). شرکتها میتوانند ساختار معاملات خود را به نحوی تنظیم کنند که ویژگیهایی را نشان دهد که منجر به روش حسابداری مورد نظر گردد. شرکتها میتوانند رویههای حسابداری متفاوتی را که توسط استانداردهای حسابداری مجاز دانسته شده است، انتخاب کنند یا درباره برآورد اقلام تعهدی قضاوت کنند. چنین انتخابهایی میتواند موجب پایین آمدن قابلیت مقایسه شود. طبیعتاً تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری سعی دارند استانداردها را به گونهای تهیه کنند که منجر به افزایش قابلیت مقایسه شود. یکی از ویژگی های کیفی منحصر به فرد اطلاعات مالی که مفید بودن آن را موقع اتخاذ تصمیم های اقتصادی افزایش میدهد، قابلیت مقایسه است. هیأت استانداردهای حسابداری در بیانیه شماره 8 بیان میکند یک اصل کلیدی در حسابداری قابلیت مقایسه است زیرا به استفادهکنندگان اجازه میدهد از صورت های مالی برای تعیین یک شرکت در برابر شرکتهای مشابه در هنگام تمایز بین فرصتهای سرمایهگذاری جایگزین استفاده کنند. مطالعات اخیر نشان میدهد سطح بالاتری از قابلیت مقایسه صورتهای مالی منجر به نتایج ذیل میشود: کاهش بهای کسب اطلاعات، کاهش عدم اطمینان مرتبط با ارزیابی عملکرد زمانی که معاملات مشابه اقتصادی به شیوهای متفاوت گزارش میشود، افزایش کمّی و کیفی اطلاعات موجود در خارج از سازمان مربوطه. تحلیل پیام اطلاعات و کسب شناخت از هر شرکت، به طور خاص برای اشخاص کـار بسـیار دشـواری اسـت. در نتیجـه، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان تمایل دارند استفاده از اطلاعات خاص هر شرکت را در تصمیمگیـریهـا و قضـاوتهـای خود کاهش دهند. بهبود سطح قابلیت مقایسه صورتهای مالی هزینههای به دست آوردن اطلاعات را کاهش داده و عـدم تقارن اطلاعاتی را تقلیل و قابلیت فهم اطلاعات مالی را افزایش میدهد. بنابراین، قابلیت مقایسه صورتهای مالی میزان وابستگی استفادهکنندگان به اطلاعات منتشر شده از سوی مدیریت را کاهش میدهد. هدف این پژوهش مطالعه تأثیر قابلیت مقایسه حسابداری بر کیفیت گزارشگری مالی با تأکید بر کیفیت حسابرسی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. یافتههای حاصل از پژوهش بیانگر این است که قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیرگذار است ولی کیفیت حسابرسی نقش تعدیلگر بر تأثیرگذاری فوق ندارد. یافتههای حاصل از مطالعه با نتایج پژوهش چن و گونگ (2019) مطابق است.
[1]- گروه حسابداری، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. drzhajiha@gmail.com [2]- گروه حسابداری، دانشکده علوم مالی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران. ha_chenari@yahoo.com | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,413 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 610 |