تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,625 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,456,208 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,471,013 |
نقش اقلام تعهدی در کاهش مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قضاوت و تصمیم گیری در حسابداری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 2، شماره 6، تیر 1402، صفحه 1-18 اصل مقاله (591.92 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jdaa.2023.702083 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سارا سلیمی1؛ حسین اعتمادی* 1؛ جواد رضازاده2؛ منصور مومنی3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه حسابداری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه حسابداری دانشگاه تربیت مدرس،تهران ،ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه حسابداری ، دانشگاه تهران،تهران ، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده حسابداری تعهدی، با استفاده از اقلام تعهدی، سعی در رفع مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد دارد. هدف این مطالعه بررسی این موضوع است که اقلام تعهدی گزارش شده توسط شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تا چه میزان برای رسیدن به هدف غایی آنها در کاهش مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد مورد استفاده قرار میگیرند. برای این منظور، دادههای ترکیبی 153 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن است که در شرکتهای مورد بررسی، رابطه بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد منفی میباشد و شدت این رابطه با افزایش مشکلات جریان وجه نقد افزایش مییابد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که اقلام تعهدی برای کاهش نوسانات جریان وجه نقد، که به عملکرد دوره جاری مربوط نیستند، مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین هر چه مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد بیشتر باشد، اقلام تعهدی به طور فزایندهای برای رفع این مشکلات مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین استفاده از کارکرد اقلام تعهدی در کاهش مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد، برای توضیح این اقلام مناسب به نظر میرسد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی: اقلام تعهدی؛ جریان وجه نقد؛ همبستگی سریالی منفی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نقش اقلام تعهدی در کاهش مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد
چکیده حسابداری تعهدی، با استفاده از اقلام تعهدی، سعی در رفع مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد دارد. هدف این مطالعه بررسی این موضوع است که اقلام تعهدی گزارش شده توسط شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تا چه میزان برای رسیدن به هدف غایی آنها در کاهش مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد مورد استفاده قرار میگیرند. برای این منظور، دادههای ترکیبی 153 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن است که در شرکتهای مورد بررسی، رابطه بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد منفی میباشد و شدت این رابطه با افزایش مشکلات جریان وجه نقد افزایش مییابد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که اقلام تعهدی برای کاهش نوسانات جریان وجه نقد، که به عملکرد دوره جاری مربوط نیستند، مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین هر چه مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد بیشتر باشد، اقلام تعهدی به طور فزایندهای برای رفع این مشکلات مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین استفاده از کارکرد اقلام تعهدی در کاهش مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد، برای توضیح این اقلام مناسب به نظر میرسد. واژههای کلیدی: اقلام تعهدی، جریان وجه نقد، همبستگی سریالی منفی. 1- مقدمه اطلاعات مربوط به جریان ورود و خروج وجه نقد در یک واحد انتفاعی شالوده بسیاری از تصمیمها و قضاوتهای استفادهکنندگان اطلاعات مالی را نشکیل میدهد (مشایخ و میرزایی، 1400). اما جریان وجه نقد از لحاظ زمانبندی و تطابق، ویژگیهایی دارد که توانایی آن را برای اندازهگیری عملکرد و پیشبینی وجوه نقد آتی کاهش میدهد (دیچو، 1994). این مشکلات از آنجا نشات میگیرند که خالص دریافتها و پرداختهای نقدی در دورههایی غیر از رویداد اقتصادی زیربنای آنها رخ میدهند (مشکل زمانبندی) و جریان وجه نقد ورودی و خروجی ناشی از یک رویداد ممکن است در دورههای مختلفی رخ دهد (مشکل تطابق). به همین علت حسابداری تعهدی با استفاده از اقلام تعهدی، سعی در رفع این مشکلات دارد (دیچو، 1998). در واقع اقلام تعهدی در کنار جریان وجه نقد قرار میگیرند تا سودی گزارش شود که مشکلات زمانبندی و تطابق کمتری داشته باشد. مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد، منجر به شکلگیری و استفاده از حسابداری تعهدی حتی مدتها قبل از صدور بیانیههای دانشگاهیان در خصوص تخصیص هزینهها و شناسایی فروش نسیه گردید. چنانچه پیتون (1922)، عنوان نمود که "درآمد حسابداری تنها شامل درآمد نقدی نیست. تحت برخی شرایط خاص ممکن است شرایط نقدی نامناسب بوده و جمعآوری وجوه نقد بسیار کند باشد، اما با اینحال شناسایی درآمد مناسب باشد. در این حالت، وجه نقد مربوط به بخشی از درآمد هنوز محقق نگردیده است". با این حال استفاده از سیستم تعهدی حسابداری، بهمنظور تأمین اهداف گزارشگری مالی با ملاحظاتی نیز همراه است. بخشی از این ملاحظات مربوط به استانداردهای حسابداری و فرایند استاندارد گذاری است و انتظار بر این است که استاندارد گذار در تدوین استانداردها به موضوع کیفیت گزارشگری مالی توجه کافی داشته باشد. بخش دیگر مربوط به گزینشهای مدیریت و خطای برآورد است. در واقع از آنجا که مدیران میتوانند درجهای از قضاوت و اختیار خود را در شناسایی اقلام تعهدی بهکارگیرند، میتوانند از این اختیارات در جهت دستکاری و مدیریت سود بهره ببرند (هیلی و والن، 1999). به همین علت پژوهشگران از سالها پیش به دنبال اندازهگیری مدیریت سود، مدلهایی را برای پیشبینی اقلام تعهدی توسعه دادهاند (هیلی، 1985؛ دیآنجلو، 1986، جونز، 1991) و اقلام تعهدی عادی را از اقلام تعهدی دستکاری شده جدا کردهاند. با اینحال تحقیقات کمی کارکرد اقلام تعهدی در کاهش مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد را در مطالعه این اقلام مدنظر قرار دادهاند. بهطوریکه بال (2013) معتقد است، دانش محدود در خصوص عوامل ایجاد کننده اقلام تعهدی در غیاب دستکاری، باعث ترویج فرهنگ طرح تحقیق نامناسب در پیشبینی اقلام تعهدی میشود. همچنین اون و همکاران (2013) عنوان میکنند که تئوریهای خیلی کمی در خصوص فرایند ایجاد اقلام تعهدی وجود دارد، نبود چنین تئوریهایی منجر به تاخیر در توسعه مدلهای بهتری از اقلام تعهدی میشود. اگر کارکرد اصلی اقلام تعهدی هموار کردن اجزای جریان وجه نقد غیر مرتبط با عملکرد دوره جاری باشد، انتظار میرود استفاده از این کارکرد اقلام تعهدی بر ای پیشبینی این اقلام مفید واقع شود. بنابراین در این پژوهش به بررسی این موضوع میپردازیم اقلام تعهدی گزارش شده توسط شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تا چه میزان برای رسیدن به هدف غایی آنها در کاهش مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد مورد استفاده قرار میگیرند.
2- مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد بر این موضوع دلالت دارد که ورودی جریان وجه نقد در یک دوره، احتمالا با خروجی جریان وجه نقد در دوره قبلی و یا بعدی همراه است که منجر به یک همبستگی سریالی منفی در تغییرات جریان وجه نقد میشود. براساس دیچو (1994) تغییرات در جریان وجه نقد رابطهای منفی با اقلام تعهدی دارد زیرا اقلام تعهدی اجزای ناپایدار تغییرات در جریان وجه نقد را هموار میکنند. همچنین براساس دیچو (1998) همبستگی منفی در تغییرات جریان وجه نقد مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد را به تصویر میکشد، بنابراین انتظار بر این است که با افزایش همبستگی منفی در تغییرات جریان وجه نقد، اقلام تعهدی به طور فزایندهای برای رفع این مشکلات مورد استفاده قرار گرفته و شدت رابطه منفی بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد افزایش یابد. در چارچوب مدل دیچو و همکاران (1998)، ویژگیهای زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد میتواند منجر به همبستگی سریالی منفی در تغییرات جریان وجه نقد شود. اثر این مشکلات بر تغییرات جریان وجه نقد یکدیگر را خنثی میکند و اندازه نسبی آنها جهت و میزان همبستگی در تغییرات جریان وجه نقد را تعیین میکند. مشکل زمانبندی از آنجا نشات میگیرد که جریان وجه نقد مربوط به سود ناشی از شوک فروش در دوره t، در دوره t و t+1 وصول میگردد و این موضوع، با فرض اینکه سیاستهای اعتباری درخصوص دریافتنیها و پرداختنیها یکسان باشد، منجر به همبستگی سریالی مثبت در تغییرات جریان وجه نقد میشود. مشکل تطابق به تفاوت زمانی بین دریافت و پرداخت وجه نقد ناشی از شوک فروش مربوط میشود، به این صورت که دریافتها و پرداختهای ناشی از شوک فروش دوره t، در دوره های زمانی مختلفی صورت میگیرد. مشکل تطابق نتیجه سیاستهای اعتباری متفاوت در خصوص دریافتنیها و پرداختنیهاست. به عنوان مثال اگر درصدی از شوک فروش دوره t که شرکت در دوره t وجه آن را وصول نمیکند بزرگتر از سهمی از خریدی باشد که وجه آن را پرداخت نمیکند، خالص پرداخت دوره t ، خالص دریافت دوره t+1 را به دنبال خواهد داشت. بنابراین مشکل تطابق همبستگی سریالی منفی در تغییرات جریان وجه نقد را بهدنبال خواهد داشت. سطوح بالای نگهداری موجودی کالا میتواند مشکل تطابق را افزایش یا کاهش دهد. به عنوان مثال اگر حسابهای دریافتنی ظرف 30 روز وصول گردد و حسابهای پرداختنی ظرف 60 روز پرداخت شود، خرید نسیه موجودی کالای جهت فروش 30 روز آینده مشکل تطابق را کاهش میدهد. از سوی دیگر، اگر شرایط اعتباری دریافتنیها و پرداختنیها شبیه باشد، نگهداری سطوح بالاتر موجودی کالا نیازمند خرید موجودی کالا بوده و عدم تطابق دریافتها و پرداختها را به دنبال دارد (فرانکل و همکاران، 2018). در مدل دیچو وهمکاران (1998)، همبستگی سریالی منفی تغییرات جریان وجه نقد تابعی است از چرخه تبدیل نقد عملیاتی و حاشیه سود عملیاتی:
(1) که درآن: ∆OCF: تغییرات جریان وجه نقد ناشی از عملیات از سال t-1 تا سال t π: حاشیه سود عملیاتی که عبارتست از سود قبل از اقلام غیر مترقبه و عملیات متوقف شده تقسیم به درآمد خالص δ: چرخه تبدیل نقد عملیاتی که عبارتست از میانگین حسابهای دریافتنی تقسیم بر درآمد خالص به علاوه میانگین موجودی کالا تقسیم بر بهای تمام شده کالای فروش رفته منهای میانگین حسابهای پرداختنی تقسیم بر خرید. اندازه و جهت این همبستگی تابعی است از اندازه نسبی حاشیه سود و چرخه تبدیل نقد عملیاتی. انتظار بر این است که حاشیه سود و چرخه تبدیل نقد مثبت باشند زیرا به عنوان ویژگیهایی از شرکت در تمام دورهها مدنظر هستند و به عنوان مثال منطقی نیست فرض کنیم حاشیه سود یک شرکت در تمام دورهها منفی است. از سویی مخرج عبارت فوق همواره مثبت است. همبستگی سریالی تغییرات در جریان وجه نقد در صورتی که حاشیه سود کوچکتر از چرخه تبدیل نقد عملیاتی باشد منفی است. دیچو و همکاران (1998)، با توجه به نتایج آمار توصیفی دریافتند که این شرایط برای اکثر شرکتها صدق کرده و حاشیه سود کوچکتر از چرخه تبدیل وجه نقد عملیاتی است و لذا همبستگی سریالی تغییرات جریان وجه نقد منفی است. مشتق جزیی همبستگی سریالی تغییرات جریان وجه نقد نسبت به چرخه تبدیل وجه نقد است و از آنجایی که ، منفی است. بنابراین هر چه چرخه تبدیل وجه نقد طولانیتر باشد همبستگی سریالی در تغییرات جریان وجه نقد منفی تر میشود. مشتق جزیی همبستگی سریالی تغییرات جریان وجه نقد نسبت به حاشیه سود است و از آنجایی که است، اگر حاشیه سود مثبت باشد مثبت و اگر منفی باشد منفی است. یعنی یک رابطه v شکل بین حاشیه سود و همبستگی سریالی منفی در تغییرات جریان وجه نقد وجود دارد. بنابراین هر چه حاشیه سود کوچکتر باشد همبستگی سریالی در تغییرات جریان وجه نقد منفیتر میشود. همانطور که پیشتر اشاره شد، از آنجا که اقلام تعهدی اجزای ناپایدار تغییرات در جریان وجه نقد را هموار میکنند، انتظار بر این است که تغییرات در جریان وجه نقد رابطهای منفی با اقلام تعهدی داشته باشد. همچنین براساس مدل دیچو و همکارن (1998)، انتظار بر این است که با افزایش چرخه تبدیل وجه نقد عملیاتی و کاهش حاشیه سود، همبستگی منفی در تغییرات جریان وجه نقد افزایش یافته و شدت رابطه منفی بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد افزایش یابد.
3- پیشینه پژوهش تحقیقات تجربی پیشگام، که سود را به قیمت سهام مرتبط میکردند، سود را معیاری پر خطا (بیور و همکاران، 1980؛ بیور و همکاران، 1987؛ بال و براون 1968) و با تأخیر (فریمن، 1987؛ کولینز و همکاران، 1994) از تغییرات در ارزش میدانستند. تحقیقات بعدی در این زمینه به بررسی محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی و جریان وجه نقد پرداختهاند (برناند و استوبر، 1989؛ ویلسون، 1987؛ ریبرن، 1986، بال و براون، 1968). هدف این تحقیقات این بود که چگونگی انعکاس سود (و اجزای نقدی و تعهدی آن) در قیمت را درک کنند. دیچو (1994)، برخلاف تحقیقات پیشین، سود را فراتر از جریان وجه نقد در پیشبینی بازده دانسته و عنوان نمود که حسابداران برای برطرف کردن مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد از اقلام تعهدی استفاده میکنند، او نشان داد که تغییرات جریان وجه نقد همبستگی سریالی منفی دارند و اقلام تعهدی سرمایه در گردش همبستگی سریالی جریان وجه نقد را خنثی کرده و بنابراین رابطهای منفی با تغییرات جریان وجه نقد دارند. دیچو و همکارن (1998) سود، جریان وجه نقد عملیاتی و اقلام تعهدی را مدلسازی نمودهاند تا اقلام تعهدی سرمایه در گردش را به جریان وجه نقد آتی ربط دهند. در مدل آنها هم اقلام تعهدی و هم جریان وجه نقد تابعی از از فرایند ایجاد درآمد و سیاستهای سرمایه در گردش شرکت هستند. فرانکل و همکاران (2018)، با استفاده از مدل دیچو و همکارن (1998)، به بررسی این موضوع پرداختهاند که ویژگیهای جریان وجه نقد تا چه میزان قادر به توضیح اقلام تعهدی است. آنها دریافتند که رابطه بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد منفی بوده و شدت این رابطه با افزایش همبستگی سریالی تغییرات جریان وجه نقد افزایش مییابد. در پژوهشهای داخلی صورت گرفته در زمینه رابطه اقلام تعهدی و جریان وجه نقد، پژوهش صورت گرفته توسط مشایخی و مهرانی (1384) و نیز پژوهش اصولیان و همکاران (1396)، رابطه منفی بین اقلام تعهدی و جریان وجه نقد را نشان است. همچنین کردستانی و همکارن (1397)، نشان دادند که رابطه بین اقلام تعهدی و جریان وجه نقد منفی است و روند این رابطه در طول زمان کاهش یافته است. جلالی مولود و همکاران (1400)، به بررسی بهبود قدرت توضیحدهندگی مدلهای اقلام تعهدی با استفاده از ویژگیهای زمانبندی و تطابق جریانهای نقدی پرداخته و دریافتند که اضافه نمودن ویژگیهای زمانبندی و تطابق جریانهای نقدی به مدلهای جونز (1991)، مک نیکولز (2002) و بال و شیواکومار (2006) میتواند قدرت توضیحدهندگی این مدلها را بهبود بخشد. خیری و حیدرپور (1398)، به تفکیک اقلام تعهدی بر اساس نقش آنها در همترازی وجه نقد پرداخته و دریافتند که این کار باعث افزایش توانایی آنها در پیشبینی جریانهای نقد آتی میشود. تاری وردی و همکاران (1392)، به بررسی اثر مدیریت سود بر دقت پیشبینی جریانهای نقد عملیاتی آتی پرداخته و دریافتند که مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی منجر به کاهش دقت پیشبینی جریان نقد عملیاتی آتی میشود. پژوهشهای داخلی و خارجی همچنین به شکل وسیعی از مدلهای اقلام تعهدی جهت پیشبینی اقلام تعهدی عادی (غیر اختیاری) و اندازهگیری اقلام تعهدی غیرعادی (اختیاری) استفاده کردهاند. کریستینسن و همکاران (2022) به بررسی پروکسیهای مدیریت سود مورد استفاده در پژوهشها پرداخته و دریافتند که پژوهشگران عمدتا از مدلهای جونز (1991) و دیچو و دیچاو (2002) استفاده کردهاند همچنین بررسی ادبیات داخلی در زمینۀ مدیریت سود هم نشان میدهد که مدلهای جونز (1991)، جونز تعدیل شده (1995) و دیچو و دیچاو (2002) بیشترین کاربرد را داشتهاند. جونز (1991) و جونز تعدیل شده (1995) اقلام تعهدی را بدون در نظر گرفتن کارکرد آنها در رفع مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد، به عنوان تابعی از رشد در مقیاس فعالیت شرکت صورتبندی کردهاند. دیچو و دیچاو (2002) بر این اساس که اقلام تعهدی باعث میشوند اثر جریانهای نقدی در صورت سود و زیان در دورههای قبل یا بعد از تحقق جریانهای نقدی مربوطه شناسایی شوند، رابطه بین اقلام تعهدی و جریانهای نقدی سالهای قبل و بعد را در نظر میگیرد. اگر چه مدل آنها بر پایه کارکرد اقلام تعهدی در برطرف کردن مشکلات جریانهای نقدی توسعه یافته است اما با توجه به اینکه به اطلاعات جریان وجه نقد سال بعد متکی است فاقد ارزش پیشبینیکنندگی بوده و هدف این مدل بهجای توضیح علت تخصیصهای بین دورهای توسط اقلام تعهدی، بر اندازهگیری خطای برآورد اقلام تعهدی استوار است. اگر کارکرد اصلی اقلام تعهدی هموار کردن اجزای جریان وجه نقد غیر مرتبط با عملکرد دوره جاری باشد، انتظار میرود استفاده از این کارکرد اقلام تعهدی برای پیشبینی این اقلام در مطالعات اقلام تعهدی مفید واقع شود. در ادامه به برخی از موارد استفاده از مدلهای اقلام تعهدی در پژوهشهای داخلی و خارجی اخیر میپردازیم. هونگ کیم و واک (2022)، از طریق بررسی رابطه بین اقلام تعهدی اختیاری و پراکندگی پیشبینی تحلیلگران به بررسی محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی اختیاری پرداختند. آنها اقلام تعهدی اختیاری را با بکارگیری مدلهای جونز (1991) و جونز تعدیل شده (1995) اندازهگیری کردند. یافتههای آنها حاکی از رابطه مثبت و معنیدار بین اقلام تعهدی اختیاری حاصل از هر سه مدل مورد استفاده و پراکندگی پیشبینی تحلیلگران بود که نشان از محتوای اطلاعاتی کم اقلام تعهدی اختیاری دارد. خوونگ و همکاران (2022)، به بررسی رابطه چرخه عمر شرکت و مدیریت سود پرداختند. آنها در این مطالعه برای اندازهگیری مدیریت سود از اقلام تعهدی اختیاری مدلهای جونز (1991) استفاده کردند. نتایج این بررسی نشان میدهد که رفتار مدیریت سود در دورههای گوناگون چرخه عمر شرکت متفاوت است و اقلام تعهدی اختیاری در دوره معرفی و افول بیشتر از سایر دورههاست و از یک الگوی U شکل پیروی میکند. جمادار و همکاران (2022) به دستهبندی شرکتهای پذیرفتهشده در بازارهای مالی آمریکا و بررسی مدیریت سود در این گروه شرکتها پرداختند. آنها اقلام تعهدی اختیاری را با بکارگیری مدلهای جونز (1991) اندازهگیری کرده و دریافتند که شرکتهای دستهبندیشده در گروه درآمدی منفی به میزان بیشتری اقدام به مدیریت سود میکنند. پارک و همکاران (2021)، به بررسی مدیریت سود در شرکتهای ورشکسته و پیشبینی ورشکستگی شرکت از طریق اقلام تعهدی اختیاری پرداختند. آنها در این مطالعه برای اندازهگیری مدیریت سود از اقلام تعهدی اختیاری مدلهای جونز تعدیل شده (1995) استفاده کردند. نتایج این بررسی نشان داد که در یک سال قبل از ورشکستگی، اقلام تعهدی اختیاری به ترتیب در شرکتهای خصوصی حسابرسی نشده، شرکتهای کوچک و متوسط حسابرسی نشده، شرکتهای کوچک و متوسط حسابرسی شده و شرکتهای بزرگ حسابرسی شده، بیشترین میزان را داشته است. نتایج همچنین حاکی از این بود که اقلام تعهدی اختیاری شرکتهای غیر ورشکسته از دوره یکساله تا سهساله قبل از ورشکستگی بیشتر از شرکتهای ورشکسته بوده و این تفاوت با نزدیک شدن به ورشکستگی افزایش یافته است بنابراین اقلام تعهدی اختیاری توانایی پیشبینی ورشکستگی شرکتها را در دو تا سه سال قبل از وقوع ورشکستگی دارند، اما توانایی پیشبینی ورشکستگی از یک سال قبل را ندارند. لارا و همکاران (2020)، به بررسی تأثیر محافظهکاری مشروط بر مدیریت سود پرداختند. آنها در این مطالعه برای اندازهگیری مدیریت سود از اقلام تعهدی اختیاری مدلهای جونز (1991) و جونز تعدیل شده توسط دیچو و همکاران (1995) استفاده کردند. یافتههای آنها نشان میدهد که محافظهکاری مشروط، مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی را کاهش اما مدیریت سود واقعی را افزایش میدهد. کردستانی و جعفری (1401) در پژوهشی برای بررسی عملکرد شرکتهای همتا و مدیریت سود از اقلام تعهدی اختیاری مدل کوتاری و همکاران (2005) استفاده کرده و دریافتند که عملکرد بالای شرکتهای همتا منجر به افزایش اقلام تعهدی اختیاری می شود. قربانی و همکاران (1401)، در بررسی کیفیت سود از اقلام تعهدی اختیاری مدل جونز تعدیل شده (1995) استفاده کرده و دریافتند که محافظه کاری حسابرسان منجر به افزایش کیفیت سود و عدم قطعیت سیاست های اقتصادی منجر به کاهش کیفیت سود می شود. مرادی و همکاران (1400)، در بررسی تأثیر رفتار شرکتهای رقیب بر مدیریت سود، برای اندازهگیری مدیریت سود از اقلام تعهدی اختیاری مدل جونز تعدیل شده (1995) استفاده کرده و دریافتند که عملکرد شرکتهای رقیب بر مدیریت سود واقعی شرکتها تأثیر معناداری ندارد. با توجه به آنکه اقدامات مدیریت سود تعهدی به منابع و زمان کمتری نیاز دارد و بر جریانهای نقدی شرکت نیز تأثیرگذار نیست، دور از انتظار نیست که شرکتها بهمنظور بهبود عملکرد ظاهری خود، تنها به مدیریت سود تعهدی مبادرت کنند. پور احمدی و امان الهی (1400)، در بررسی تأثیر مدیریت ریسک سازمانی بر رابطه بین تأمین مالی خارجی و مدیریت سود، برای اندازهگیری مدیریت سود از اقلام تعهدی اختیاری مدل جونز تعدیل شده استفاده کردهاند. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که مدیریت ریسک سازمانی بر مدیریت سود و همچنین تأمین مالی خارجی بر مدیریت سود تأثیر دارد. مدیریت ریسک سازمانی بر رابطه بین تأمین مالی خارجی و مدیریت سود تأثیرگذار است. ولیان و همکاران (1398)، در بررسی تأثیر ثبات مدیریتی بر مدیریت سود شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، برای اندازهگیری مدیریت سود تعهدی از اقلام تعهدی اختیاری مدل دیچو و دیچاو (2002) استفاده کردند، یافتههای آنها حاکی از آن است که ثبات مدیریتی با مدیریت سود تعهدی و مدیریت سود واقعی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط منفی و معناداری دارد. همچنین مشخص گردید، ثبات مدیریتی ارتباط انگیزههای فرصتطلبانه مدیریت سود با ارزش شرکت را در جهت منفی تقویت مینماید. به بیان دیگر، ثبات مدیریتی باعث میشود مدیران بجای دستکاری در سود و پیگیری اهداف کوتاهمدت، از طریق سرمایهگذاری در طرحها و پروژههای سودآور، به دنبال اهداف بلندمدتتر بروند و از این طریق باعث افزایش ارزش شرکت گردند.
4- فرضیههای پژوهش با توجه به مبانی نظری و در راستای اهداف پژوهش، فرضیههای زیر تدوین میشود: فرضیه اصلی: رابطه بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد منفی است. فرضیه فرعی: رابطه منفی بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد با افزایش مشکلات زمانبندی و تطابق جریانهای نقدی افزایش مییابد.
5- روش شناسی پژوهش جامعه و نمونه آماری جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. دوره زمانی تحقیق از سال 1397 تا سال 1399 است نمونه آماری شامل آن دسته از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که شرایط زیر را دارا باشند:
با توجه به موارد فوق در نهایت دادههای مربوط به 153 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1384 لغایت 1399 با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
مدل پژوهش به منظور آزمون فرضیات، الگوی زیر برازش گردید:
که درآن: ∆OCF: تغییرات جریان وجه نقد ناشی از عملیات از سال t-1 تا سال t ، تقسیم بر جمع داراییهای ابتدای دوره ∆OCFSC: همبستگی سریالی در تغییرات جریانهای نقدی که برابر است با جمع رتبه صدکی میانگین چرخه تبدیل نقد عملیاتی سه سال گذشته شرکت در هر سال و عکس رتبه صدکی میانگین حاشیه سود خالص سه سال گذشته شرکت در هر سال (به شکلی که هر چه ∆OCFSC بزرگتر باشد همبستگی سریالی منفی در تغییرات جریانهای نقدی بیشتر و مشکلات جریانهای نقدی بیشتر است) rCYCLEt: رتبه صدکی میانگین چرخه تبدیل نقد عملیاتی سه سال گذشته شرکت در هر سال چرخه تبدیل نقد عملیاتی عبارتست از میانگین حسابهای دریافتنی تقسیم بر درآمد خالص بعلاوه میانگین موجودی کالا تقسیم بر بهای تمام شده کالای فروش رفته منهای میانگین حسابهای پرداختنی تقسیم بر خرید rrAbsPMt: عکس رتبه صدکی میانگین حاشیه سود خالص سه سال گذشته شرکت در هر سال حاشیه سود عملیاتی عبارتست از سود قبل از اقلام غیر مترقبه و عملیات متوقف شده تقسیم به درآمد خالص لازم به ذکر است که استفاده از اطلاعات سه سال گذشته شرکتها برای اندازهگیری متغیرهای چرخه تبدیل نقد عملیاتی و حاشیه سود به منظور کاهش اثر شوکهای موقت احتمالی در یک سال مشخص صورت پذیرفته است. WC_ACCt: اقلام تعهدی سرمایه درگردش مبتنی بر صورت جریان وجه نقد که عبارتست از تعدیلات خالص داراییهای سرمایه در گردش در صورت تطبیق سود عملیاتی تقسیم بر جمع داراییها
6- یافتههای پژوهش آمار توصیفی در این بخش ابتدا آمار توصیفی و سپس نتایج حاصل از آزمون فرضیهها ارائه میشود. آمار توصیفی متغیرهای پژوهش در جدول 1 ارائه شده است. آمار توصیفی ارائه شده در این نگاره بیانگر شاخصهای توصیفی برای هر متغیرها به طور مجزاست. مهمترین شاخص مرکزی میانگین است که نشان دهنده نقطه تعادل و مرکز ثقل توزیع است و شاخص مناسبی برای نشان دادن مرگزیت دادههاست. برای مثال میانگین متغیرهای اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد به ترتیب 026/0 و 022/0 است که نشان میدهد بیشتر دادههای مربوط به این متغیرها حول این نقطه تمرکز یافتهاند. در جدول 2 نیز ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن بین متغیرهای پژوهش منعکس شده است. همانطور که انتظار میرفت ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد به ترتیب 396/0- و 331/0- میباشد که نشان میدهد اقلام تعهدی اجزای موقت جریان وجه نقد را خنثی میکند (مطابق فرضیه اصلی پژوهش).
جدول 1. آمارههای توصیفی
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول 2. ضریب همبستگی بین متغیرهای پژوهش(موارد پررنگ، با اهمیت در سطح 10% )
منبع: یافتههای پژوهشگر
نتایج آزمون فرضیهها یکی از پیشفرضهای در نظر گرفته شده در رگرسیون خطی، نبود مشکل همخطی بین متغیرهای مستقل در مدل پژوهش است. برای بررسی مشکل همخطی از عامل تورم واریانس استفاده شد. جدول 3 نشان میدهد که میزان تورم واریانس برای کلیه متغیرهای مستقل کمتر از 5 است. بنابراین، بین متغیرهای مستقل مدل مشکل همخطی وجود ندارد.
جدول 3. آزمون همخطی متغیرهای پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر
قبل از تجزیهوتحلیل و آزمون فرضیههای پژوهش بایستی پایایی متغیرهای استفاده شده در مدل پژوهش بررسی شود. در صورتیکه متغیرها پایا نباشند باعث بروز رگرسیون کاذب میشود. در این پژوهش برای بررسی پایایی متغیرها برای دادههای ترکیبی، از آزمون لوین، لین و چو (2002) استفاده شده است. فرض صفر در این آزمون وجود ریشه واحد (یا به عبارتی عدم پایایی) متغیرها میباشد. همانطور که در جدول 5 مشخص است، سطح معناداری این آزمون برای کلیه متغیرها کمتر از 5 درصد بوده و بنابراین فرض صفر رد شده و کلیه متغیرها پایا میباشند.
جدول 4. آزمون پایایی متغیرهای پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر
از آنجا که دادههای پژوهش از جنس دادههای تابلویی هستند، بایستی از رویکرد رگرسیونی دادههای تابلویی برای برآورد استفاده شود. بدین منظور لازم است در ابتدا وضعیت عرض از مبدا مشخص شود. برای تعیین مدل مناسب برآورد، از آزمونهای چاو (اف لیمر) و هاسمن استفاده شده است. این آزمونها فرض الگوی مقدار ثابت مشترک که همان همگن بودن مقاطع مختلف میباشد را بررسی میکند. نتایج آزمونهای چاو و هاسمن، که در جدول 5 نشان داده شده است، حاکی از آن است که مقاطع مورد بررسی همگن نبوده و عرض از مبدا سالهای مورد بررسی و شیب شرکتها با هم متفاوت است. لذا روش مورد استفاده برای آزمون رگرسیون از نوع پانل و با توجه به نتایج آزمون هاسمن، الگوی اثرات تصادفی خواهد بود. جدول 5. انتخاب مدل پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر
نتایج برآورد مدل به روش اثرات تصادفی در جدول 6 نشان داده شده است.
جدول 6. برآورد مدل رگرسیونی پژوهش (رابطه 1)
منبع: یافتههای پژوهشگر
همانطور که در جدول 6 نشان داده شده است، سطح خطای مربوط به متغیر تغییرات جریان وجه نقد (∆OCF) کمتر از 5% است و ضریب این متغیر نیز 33/0- است، بنابراین میتوان پذیرفت که رابطه بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد منفی است و فرضیه اصلی پژوهش در سطح اطمینان بیش از 95% پذیرفته میشود. در رابطه با فرضیه فرعی پژوهش، با توجه به اینکه سطح خطای مربوط به متغیر ∆OCF*∆OCFSC کمتر از 5 درصد و ضریب این متغیر نیز منفی است، میتوان نتیجه گرفت که همبستگی سریالی در تغییرات جریانهای نقدی بر رابطه بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد اثرگذار است و به عبارتی هرچه همبستگی سریالی منفی در تغییرات جریانهای نقدی (به عنوان پروکسی مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد) بیشتر باشد رابطه منفی بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد افزایش مییابد. بنابراین فرضیه فرعی پژوهش در سطح اطمینان بیش از 95% پذیرفته میشود. به عبارتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هر چه مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد بیشتر باشد، اقلام تعهدی به طور فزایندهای برای رفع این مشکلات مورد استفاده قرار میگیرند. 7- بحث و نتیجهگیری هدف این پژوهش، بررسی این موضوع بوده است که اقلام تعهدی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، تا چه میزان برای نیل به هدف غایی آنها در کاهش مشکلات جریان وجه نقد مورد استفاده قرار گرفتهاند. یافتههای حاصل از آزمون فرضیه اصلی پژوهش بیانگر این است که رابطه بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد منفی و معنی دار است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که همانطور که انتظار میرود، اقلام تعهدی اجزای ناپایدار تغییرات در جریان وجه نقد را هموار میکنند. براساس دیچو (1994)، همبستگی منفی تغییرات جریان وجه نقد، مشکلات جریان وجه نقد را به تصویر میکشد و براساس مدل دیچو و همکاران (2018)، همبستگی منفی در تغییرات جریان وجه نقد تابعی است از چرخه تبدیل نقد عملیاتی و حاشیه سود عملیاتی شرکت، به طوریکه با افزایش چرخه تبدیل نقد عملیاتی و کاهش حاشیه سود عملیاتی، همبستگی منفی در تغییرات جریان وجه نقد افزایش مییابد. یافتههای حاصل از آزمون فرضیه فرعی پژوهش نشان میدهد که با افزایش همبستگی منفی در تغییرات جریان های نقدی، یعنی افزایش طول چرخه تبدیل نقد عملیاتی و کاهش حاشیه سود عملیاتی، رابطه منفی بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد افزایش مییابد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اقلام تعهدی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، برای رفع مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد استفاده شده و با افزایش مشکلات جریان وجه نقد، اقلام تعهدی به طور فزایندهای برای رفع این مشکلات مورد استفاده قرار میگیرند. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش فرانکل و همکاران (2018) که رابطه منفی بین اقلام تعهدی و تغییرات جریانهای نقدی و افزایش شدت این رابطه با افزایش مشکلات جریانهای نقدی را نشان دادهاند و نیز با نتایج پژوهش جلالی مولود و همکاران (1400) که نشان دادند قدرت توضیحدهندگی مدلهای اقلام تعهدی با اضافه نمودن ویژگیهای جریانهای نقدی بهبود مییابد، همراستا میباشد. تحقیقات پیشین کمتر کارکرد اقلام تعهدی در کاهش مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد را در مطالعه این اقلام مدنظر قرار دادهاند. بهطوریکه بال (2013) معتقد است، دانش محدود در خصوص عوامل ایجادکننده اقلام تعهدی در غیاب دستکاری، باعث ترویج فرهنگ طرح تحقیق نامناسب در پیشبینی اقلام تعهدی میشود. همچنین اون و همکاران (2013) عنوان میکنند که تئوریهای خیلی کمی در خصوص فرایند ایجاد اقلام تعهدی وجود دارد، نبود چنین تئوریهایی منجر به تاخیر در توسعه مدلهای بهتری از اقلام تعهدی میشود. حال آنکه با توجه به نتایج این پژوهش اقلام تعهدی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، برای رفع مشکلات زمانبندی و تطابق جریان وجه نقد استفاده شدهاند؛ اگر کارکرد اصلی اقلام تعهدی هموار کردن اجزای جریان وجه نقد غیر مرتبط با عملکرد دوره جاری باشد، انتظار میرود استفاده از این کارکرد اقلام تعهدی برای پیشبینی این اقلام مفید واقع شود و به نظر میرسد که بتوان از این کارکرد اقلام تعهدی برای پیشبینی این اقلام بهره گرفت و اقلام تعهدی را با استفاده از تغییرات جریان وجه نقد و ویژگیهای سری زمانی جریان وجه نقد (ویژگیهای زمانبندی و تطابق) پیشبینی نمود.
[1] گروه حسابداری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران، salimisara44@gmail.com [2] گروه حسابداری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران، نویسنده مسئول، etemadih@modares.ac.ir [3] گروه حسابداری، دانشگاه تربیت مدرس،تهران، ایران، j.rezazadeh@modares.ac.ir [4] گروه مدیریت، دانشگاه تهران،تهران، ایران، mmomeni@ut.ac.ir | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع
ولیان، ح.، و عبدلی، م.، و استادهاشمی، ع.، و طهماسبی زاده، ر. (1398)، "بررسی تأثیر ثبات مدیریتی بر مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه پژوهشهای تجربی حسابداری، 9(1)، صص 245-275 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 479 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 158 |