تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,148 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,811 |
هرمنوتیک ویلهلم دیلتای و نسبت آن با علوم انسانی | ||
پژوهش های کاربردی در علوم رفتاری | ||
دوره 4، شماره 11، خرداد 1391، صفحه 147-168 اصل مقاله (509.39 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسنده | ||
روح اله نوری* | ||
دانشجوی دکتری فلسفه واحد علوم و تحقیقات تهران | ||
چکیده | ||
چکیده: ویلهلم دیلتای یکی از فیلسوفان هرمنوتیک دوره ی کلاسیک است که نقش بسیار مهمی در بسط علم هرمنوتیک داشته است. بیشترین سهم دیلتای در فلسفه، تحلیل معرفت شناسانه ی وی از علوم انسانی و دفاع از ارزش و جایگاه آن است. بررسی علل توجّه ی دیلتای به علوم انسانی نشأن م یدهد که دوران دیلتای مقارن بود با طرد کامل علوم انسانی و رشد و بسط بی سابقه ی دانش تجربی یا علوم طبیعی. بنابر این دیلتای در واکنش به سیطره ی علوم طبیعی کوشید تا مقدمات عینیّت بخشی به علوم انسانی را فراهم نماید و ارج و اعتباری همانند علوم طبیعی برای آن پیدا نماید. این مسئله سبب طرح پرسش بنیادین در اندیشه ی دیلتای گردید و آن این که فهم و شناخت قطعی، عینی و معتبر چگونه در علوم انسانی آن چنان که در علوم طبیعی وجود دارد، امکان پذیر است؟دیلتای پس از تاَمل بسیار به این نتیجه رسید که علت کامیابی علوم طبیعی به این خاطر است که آنها برای خود پایه و اساس محکم و روش درست اختیار کرده اند. در حالی که علوم انسانی نه پایه و اساس محکمی دارد ونه روش درستی اختیار کرده است. لذا دیلتای رسالت خود را پایه گذاری علوم انسانی از یک سو و تهیه و تدوین روش مناسب برای آن از سوی دیگر م یدانست. به همین دلیل و برای رسیدن به این مقصوددیلتای کار خود را از سال 1883 آغاز و تا پایان عمر در پی انجام آن بود. حاصل این تلاش بی وقفه نگارش و چاپ چندین کتاب ارزشمند است که کتاب “مقدمه بر علوم انسانی”اولین و کتاب”تشکل جهان تاریخی در علوم انسانی”آخرین آن است. دیلتای در کتاب”مقدمه بر علوم انسانی”در اصل پدیدار بودن یا امور واقع متعلق به آگاهی، منشاءهر چیزی که وجود دارد)اشیاءو احساسات( را به یک حالت روانی یا درونی فرو کاست و بنیادو اساس علوم بویژه علوم انسانی را بر آن بنا نمودو طریق خود اندیشی یا درون نگری را برای دریافت و یا شناخت آن برگزید. اما بعدها متوجّه شد که با این تحلیل نمی تواند مشکل عینیّت علوم انسانی را بر طرف نماید. لذا با تغییر نگرش خود، بحث عینیّت یافتگی روح را جایگزین امور واقع متعلق به آگاهی نمود تا شاید به این طریق هم مشکل فهم را حل نماید و هم از اعتبار و عینیّت علوم انسانی دفاع نماید. هدف این مقاله بررسی فراز و فروددیلتای در این راه ناهموار است. واژه های کلیدی: ویلهلم دیلتای، علوم انسانی، علوم طبیعی، عینیّت، امورواقع متعلق به آگاهی، تجربه ی زیسته، تعبیر یا تجلی، فهم، تفسیر، هرمنوتیک. | ||
کلیدواژهها | ||
واژه های کلیدی: ویلهلم دیلتای؛ علوم انسانی؛ علوم طبیعی؛ عینیّت؛ امورواقع متعلق به آگاهی؛ تجربه ی زیسته؛ تعبیر یا تجلی؛ فهم؛ تفسیر؛ هرمنوتیک | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 92 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 54 |