تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,623 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,416,338 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,444,899 |
کارایی مدیریت، تأخیر در تعدیل قیمت سهام و کارایی اطلاعاتی قیمت سهام | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قضاوت و تصمیم گیری در حسابداری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 2، شماره 7، مهر 1402، صفحه 43-66 اصل مقاله (751.41 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jdaa.2023.705526 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مهدی فیل سرائی* | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گروه حسابداری، موسسه آموزش عالی حکیم طوس، مشهد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده در واقع بههنگام بودن کشف قیمت، اشاره به سرعت منظور شدن اطلاعات در قیمتها دارد. از نظر منطقی، دلیلی بر یکسان بودن سرعت انعکاس کلیهی اطلاعات مربوط به شرکت، در قیمت سهام وجود ندارد. همچنین دلیلی بر یکسان بودن سرعت کشف قیمت سهام کلیهی شرکتهای فعال در بازار وجود ندارد. تعدیل قیمت سهام به رویدادهای جدید به حدی سریع انجام میشود که از طریق اطلاعات موجود امکان پیشبینی و کسب سود اضافی امکانپذیر نمیباشد. از طرفی مدیران کاراتر، قادر به پیشبینی تغییرات در شرایط اقتصادی که میتواند بر فعالیتهای شرکت تأثیرگذار باشد، هستند. همچنین آنها به منظور افزایش اعتماد سرمایهگذاران به شرکت، اطلاعات باکیفیتتری را در اختیار آنها قرار میدهند و از این طریق عدم تقارن اطلاعاتی کاهش مییابد. با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، کارایی اطلاعاتی قیمت سهام افزایش و تأخیر در تعدیل قیمت سهام کاهش مییابد. در این پژوهش، جهت سنجش کارایی اطلاعاتی قیمت سهام، از کارایی اطلاعاتی قیمت سهام استفاده گردیده و با عنایت به اهمیت کارایی و توانایی مدیران، به بررسی تأثیر کارایی مدیران بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام و تأخیر در تعدیل قیمت سهام پرداخته شده است. با استفاده از نمونهای شامل 113 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و استفاده از رگرسیون چندمتغیره جهت آزمون فرضیهها، نتایج تحقیق مبین این موضوع است که افزایش کارایی مدیران سبب کاهش تأخیر در تعدیل قیمت سهام میشود. ضمن اینکه نتایج مبین تأثیر معنیدار مثبت کارایی مدیران بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام بوده است | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی: کارایی مدیران؛ سرعت تعدیل قیمت سهام؛ کارایی اطلاعاتی قیمت سهام؛ تأخیر در تعدیل قیمت سهام | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کارایی مدیریت، تأخیر در تعدیل قیمت سهام و کارایی اطلاعاتی قیمت سهام
چکیده در واقع بههنگام بودن کشف قیمت، اشاره به سرعت منظور شدن اطلاعات در قیمتها دارد. از نظر منطقی، دلیلی بر یکسان بودن سرعت انعکاس کلیهی اطلاعات مربوط به شرکت، در قیمت سهام وجود ندارد. همچنین دلیلی بر یکسان بودن سرعت کشف قیمت سهام کلیهی شرکتهای فعال در بازار وجود ندارد. تعدیل قیمت سهام به رویدادهای جدید به حدی سریع انجام میشود که از طریق اطلاعات موجود امکان پیشبینی و کسب سود اضافی امکانپذیر نمیباشد. از طرفی مدیران کاراتر، قادر به پیشبینی تغییرات در شرایط اقتصادی که میتواند بر فعالیتهای شرکت تأثیرگذار باشد، هستند. همچنین آنها به منظور افزایش اعتماد سرمایهگذاران به شرکت، اطلاعات باکیفیتتری را در اختیار آنها قرار میدهند و از این طریق عدم تقارن اطلاعاتی کاهش مییابد. با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، کارایی اطلاعاتی قیمت سهام افزایش و تأخیر در تعدیل قیمت سهام کاهش مییابد. در این پژوهش، جهت سنجش کارایی اطلاعاتی قیمت سهام، از کارایی اطلاعاتی قیمت سهام استفاده گردیده و با عنایت به اهمیت کارایی و توانایی مدیران، به بررسی تأثیر کارایی مدیران بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام و تأخیر در تعدیل قیمت سهام پرداخته شده است. با استفاده از نمونهای شامل 113 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و استفاده از رگرسیون چندمتغیره جهت آزمون فرضیهها، نتایج تحقیق مبین این موضوع است که افزایش کارایی مدیران سبب کاهش تأخیر در تعدیل قیمت سهام میشود. ضمن اینکه نتایج مبین تأثیر معنیدار مثبت کارایی مدیران بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام بوده است. واژههای کلیدی: کارایی مدیران، سرعت تعدیل قیمت سهام، کارایی اطلاعاتی قیمت سهام، تأخیر در تعدیل قیمت سهام. 1- مقدمه حجم وسیعی از تحقیقها مستند نمودهاند که اطلاعات حسابداری بخشی از مجموعه اطلاعاتی است که سرمایهگذاران برای پیشبینی جریانهای نقد آتی به منظور دستیابی به ارزش برآوردی سهام، مورد استفاده قرار میدهند. در زمان انتقال اطلاعات مربوط از وضعیت و عملکرد مالی، جریانهای نقد برآوردی پیشین به هنگام شده و قیمتهای برآوردی جدیدی شکل گرفته و قیمتهای سهام تعدیل میشود. بر اساس پارادیم بازار کارا، به هنگام شدن جریانهای نقد برآوردی و تعدیل قیمت سهم، بلادرنگ و بهصورت کامل اتفاق میافتد؛ به دلیل آنکه در این بازار هیچگونه اصطکاکی از قبیل اطلاعات با کیفیت ضعیف وجود ندارد. درحالیکه در واقعیت این پارادایم حاکم نیست؛ چرا که در فرآیند معاملاتی، اصطکاکهای موجود در بازار منجر به تأخیر در تعدیل قیمت سهم در مقابل اطلاعات جدیدی میشود که از نظر سیستماتیک متفاوت هستند. از جمله عوامل متعددی که موجب ایجاد اصطکاک در بازار سرمایه میشود میتوان به وجود عدم تقارن اطلاعاتی به دلایلی نظیر کیفیت پایین گزارشگری مالی اشاره نمود (کالن و همکاران[2]، 2013). از طرفی، در محیط تجاری کنونی، شرکتها در تلاشاند تا کارآمدترین مدیران شناسایی و جذب نمایند. در شرایط پیچیده جامعه امروز، اجرای برنامههای آموزشی جهت توسعه قابلیتهای مدیران از مهمترین اهداف سازمانها محسوب میشود. چنانچه انتخاب مدیران به نحوه درستی صورت نپذیرد، عواقبی را برای سازمانها به دنبال خواهد داشت. از این رو مقتضی است تا شرکتها در تلاش باشند که توانمندترین و متعهدترین افراد را جهت بر عهده گرفتن مدیریت شرکت انتخاب نمایند. به طور کلی، سرمایه انسانی و بهطور ویژه قابلیت مدیران بهعنوان یک دارایی نامشهود و عنصری حیاتی در بازار سرمایه قابلمشاهده است. مدیران با توانایی بالاتر، قادر به پیشبینی تغییرات در شرایط اقتصادی که میتواند بر فعالیتهای شرکت تأثیرگذار باشد، هستند. همچنین آنها به منظور افزایش اعتماد سرمایهگذاران به شرکت، اطلاعات باکیفیتتری را در اختیار آنها قرار میدهند و از این طریق عدم تقارن اطلاعاتی کاهش مییابد. با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، کارایی اطلاعاتی قیمت سهام و به تبع آن کارایی اطلاعاتی قیمت سهام افزایش یافته و پس از آن تأخیر در تعدیل قیمت سهام کاهش مییابد (ممتازیان و کاظم نژاد، 1395). مطالعه در خصوص عوامل تأثیرگذار بر کارایی قیمت سهام و تأخیر در تعدیل قیمت سهام ضروری میباشد. افزایش کارایی در قیمت سهام شرکت موجب افزایش در کارایی بازار سرمایه شده که همین امر افزایش دقت در تصمیمات سرمایهگذاران و سایر فعالان بازار سرمایه را به دنبال دارد. این موضوع، کاهش ریسک تصمیمگیری در بازار سرمایه و افزایش حفاظت از منافع ذینفعان در بازار سرمایه را به دنبال خواهد داشت (فروغی و همکاران، 1390). همچنین، متمایز از تحقیقهای پیشین، از جنبه تئوریک نیز این پژوهش دارای اهمیت است. مطالعه حاضر بر روی سرعت تعدیل قیمت سهام با توجه به میزان عدم اطمینان نسبت به ارزش سهام مبادله شده به سبب تغییر در کیفیت گزارشگری مالی متمرکز شده است. کیفیت گزارشگری مالی در این پژوهش به سبب افزایش توانایی مدیریت در تعیین سیاستهای در نظر گرفته شده است. در نتیجه، این تحقیق ادبیات قبلی پیرامون نقش توانایی مدیریت بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام و به دنبال آن کارایی قیمت سهام از طریق ارائه اطلاعات با کیفیت در بازار سرمایه را گسترش میدهد و نشان میدهد که آیا کیفیت اطلاعات و کاهش عدم اطمینان، توانایی بازار را برای به روزرسانی اطلاعات قیمت سهام، بهبود میبخشد یا خیر؟
2- مبانی نظری و بسط فرضیهها مطالعات گذشته جایگاه و نقش مؤثر مدیران در انجام فعالیتها و اتخاذ سیاستهای شرکت را مورد بررسی قرار داده و در نهایت از آن بهعنوان عنصری مؤثر بر سیاستهای مالی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتها یاد میشود. برای مثال، دمرجیان (2012) نشان داد که شرکتهایی که توسط مدیران با صلاحیت اداره میشوند به سبب کمتر بودن عدم تقارن اطلاعاتی نسبت به سایر شرکتها، در عرضه اولیه سهام، مجبور به فروش سهام خود به قیمتی پایینتر از قیمت بازار نبوده و همچنین سرمایهگذاران نهادی معتبر، علاقه زیادی به خرید سهام آنها دارند که این خود منجر به کاهش هزینههای پذیرهنویسی سهام میشود. اعتبار و توانایی مدیریت باعث کاهش مشکلات نمایندگی بین مدیر و مالک شده که این امر سبب افزایش اعتماد به گزارشگری مالی شرکت و بهبود کارایی اطلاعاتی قیمت سهام میشود. با بهبود کارایی اطلاعاتی، قیمت سهام به اطلاعات منتشر شده با سرعت بیشتری واکنش نشان داده و میزان تأخیر در تعدیل قیمت سهام کاهش مییابد (دمرجیان و همکاران[3]، 2016). بهطور کلی دو نظریه متفاوت در خصوص نحوه تأثیرگذاری مدیریت بر سیاستهای مالی و به طور خاص کیفیت گزارشگری مالی یک شرکت وجود دارد. از یک طرف نظریه اقتصادی نئوکلاسیک مبین این موضوع است که مدیران همگن، مانند قطعات قابل تعویض در یک سازمان میباشند که حتی اگر آنها دارای ویژگیهای فردی مانند تعصبات در تصمیمگیری باشند، به سبب عواملی نظیر استقرار حاکمیت شرکتی و کنترلی داخلی در شرکت، در نهایت تأثیر کمی بر سیاستهای مالی شرکت دارند. در مقابل، محققان مفهوم مبادله مدیریتی نظریه فوق را به چالش کشیدهاند. تئوری آنها حاکی از این است که ویژگیهای فردی مدیران سطح بالا در عملکرد شرکت و سیاستهای مالی آن تأثیرگذار میباشد. برخی تحقیقها به بررسی رابطه بین توانایی و اعتبار مدیران با کیفیت سود پرداختند. احمدپور و همکاران (1394) نشان دادند که کیفیت سود رابطه معکوس و معنیدار با شهرت و اعتبار مدیرعامل دارد. همچنین برخی مطالعات گذشته (نظیر کیان و همکاران [4]، 2018) مبین این موضوع است که با افزایش توانایی مدیریت شرکت، میزان کیفیت گزارشگری مالی و عدم تقارن اطلاعاتی افزایش و به تبع آن تأخیر در تعدیل قیمت سهام کاهش مییابد. از این نتایج اینگونه بیان شده است که افزایش توانایی مدیران، افزایش کارایی اطلاعاتی قیمت سهام شرکت را به دنبال دارد. بر اساس مبانی نظری و تجربی میتوان گفت که از یک مدیر توانا انتظار میرود که هوش، آگاهی و دانش بیشتری نسبت به امور مالی داشته باشد تا بتواند استانداردهای حسابداری را درک کرده و با بهکارگیری آنها بتواند گزارشگری مالی با کیفیت بهتری را در اختیار بازار سرمایه قرار دهد. به طور کلی، مدیران توانا باید در تخمین سودهای رقابتی منتج شده از تصمیمات عملیاتی شرکتها، پیچیدگیها را بهتر بررسی کرده و کیفیت سود را نسبت به شرکتهای فعال مشابه در محیطهای یکسان، بهتر گزارش کنند. همچنین، مدیران توانا اقلام تعهدی را با دقت بیشتری نسبت به مدیران با توانایی کم تخمین میزنند. برای مثال، هنگام تخمین میزان مطالبات مشکوکالوصول، یک مدیر با توانایی کم ممکن است از یک نرخ تاریخی (گذشته) استفاده کند، در حالیکه یک مدیر با توانایی بالا ممکن است از یک نرخ تاریخی تعدیلشده براساس شرایط کلان اقتصادی، ملاحظات مربوط به صنعت و تغییراتی که در نوع مشتریان ایجاد میشود، استفاده کند. همچنین، از مدیران توانا انتظار است تا نرخ استهلاک و ارزش بازار و سایر تخمینهای مربوط به اقلام تعهدی را دقیقتر و قابل توجیهتر گزارش کنند. بهطور کلی، برای حفظ ثبات و استوار نگهداشتن روند رشد شرکت، از یک مدیر توانا انتظار بر این است که سود را با کیفیت بالا گزارش کند که این امر سبب افزایش کارایی اطلاعاتی قیمت سهام شرکت و کاهش تأخیر در تعدیل قیمت سهام میشود (کیان و همکاران، 2018). از آنحایی که سقوط قیمت سهام منجر به متضرر شدن سهامداران و سرمایهگذاران و همچنین افت بازار سرمایه میگردد توجه به عوامل مؤثر بر این پدیده از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ که یکی از این عوامل، توانایی مدیران است. مدیران در سازمانها، تدوینکنندگان خطمشی، صاحبان قدرت هستند و عملکرد سازمانها با قدرت آنان در ارتباط است. مدیران با به کارگیری منابع قدرت میتوانند زمینه رشد و تعالی یا زمینه انحراف و فساد سازمان را فراهم آورند و این امر به ماهیت وجودی و چگونگی استفاده از قدرت و منابع آنان بستگی دارد. ویژگیهای یک مدیر خاص مانند: توانایی، استعداد، شهرت و لقب (برروی ستاندههای اقتصادی) مانند (درآمد و سود) اثر میگذارد. برای اندازهگیری توانایی مدیریتی، پژوهشگران عمدتاّ بر شاخصهایی مانند: اندازه شرکت، عملکرد غیرعادی گذشته، خسارتها، دوران تصدی، تحصیلات و ... تأکید داشتند و نیز از ابزار تحلیل پوششی دادهها در داخل یک صنعت خاص استفاده میکردند (فروغی و ساکیانی، 1397). به طور کلی، مبانی نظری و نتایج گذشته مبین نقش و جایگاه مدیران بهعنوان متصدی اصلی سیاستهای مالی و عملیاتی شرکت بر کیفیت گزارشگری مالی میباشد. لذا انتظار میرود که افزایش توانایی مدیران از طریف افزایش کیفیت گزارشگری مالی شرکت، بر کارایی قیمت سهام و کاهش تأخیر در تعدیل قیمت سهام تأثیری معنیدار داشته باشد. در ادامه به برخی از پژوهشهای مرتبط با تحقیق حاضر پرداخته میشود. ژانگ و یانگ[5] (2023) با استفاده از دادههای شرکتهای فهرست شده چینی از سال 2008 تا 2020، تأثیر افشای اطلاعات محیطی را بر کارایی اطلاعاتی قیمت از طریق روش متغیر ابزاری بررسی نمودند. آنها دریافتند که (1) افشای محیطی می تواند به طور قابل توجهی تأخیر قیمت شرکت را کاهش دهد. (2) این رابطه در شرکت هایی با مالکیت فردی بالا، مالکیت نهادی پایین و ترجیح برای افشای داوطلبانه آشکارتر است. (3) افشای اطلاعات زیست محیطی می تواند با بهبود شفافیت اطلاعات، تأخیرهای قیمت شرکت را کاهش دهد. چن و همکاران[6] (2022) در مطالعهای، بررسی نمودند که آیا آزادسازی بازار سهام با استفاده از برنامه آزمایشی آزادسازی بازار چین[7] به عنوان یک شوک، کارایی قیمت سهام را بهبود میبخشد یا خیر. آنها دریافتندکه شرکتهای سرمایهپذیر افزایش قابلتوجهی در کارایی قیمت نشان میدهند، این مسئله با عدم همزمانی قیمت سهام، پس از آزادسازی بازار سهام مشخص میشود. نتایج برای یکسری آزمایش، قوی هستند و پس از پرداختن به موضوع درونزایی بدون تغییر باقی میمانند. دو بخش وجود دارد که از طریق آنها میتوان کارایی قیمت را بهبود بخشید: افشای بهتر توسط شرکتها و ادغام اطلاعات بیشتر در قیمت سهام از طریق فعالیتهای تجاری سرمایهگذاران خارجی. همچنین نتایج بیانگر آن است که سرمایهگذاری نسبت به قیمتها حساستر میشود و این نشان میدهد که قیمت سهام کارآمدتر شده است. کیان و همکاران (2018) با استفاده از نمونهای از شرکتهای پذیرفته شده در بورس چین، به بررسی رابطه بین توانایی و نفوذ مدیریت و کارایی قیمت سهام شرکت (تأخیر در تعدیل قیمت سهام) پرداختند. نتایج این تحقیق مبین این موضوع است که پس از کنترل اثر متغیرهای نقدشوندگی و توجه سرمایهگذاران، توانایی بالای مدیریتی سبب افزایش تأخیر در تعدیل قیمت سهام میشود. علاوه بر این نتایج تحقیق مبین این موضوع است که مالکیت مدیریتی بالای شرکتهای بورسی تأثیر کمتری بر تأخیر در تعدیل قیمت سهام سایر شرکتها دارد. به طور کلی نتایج این تحقیق حاکی از این موضوع است که توانایی مدیریتی از طریق تأثیر بر کیفیت گزارشگری مالی، کارایی قیمت سهام را تحت تأثیر قرار میدهد. ژو و ژانگ [8] (2018) به بررسی رابطه بین نوع مدیرعامل شرکتهای خانوادگی و میزان افشای اطلاعات در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار چین پرداختند. نتایج این تحقیق نشان میدهد همگام بودن قیمت سهام (کارایی قیمت سهام) در شرکتهایی که مدیرعامل جزو مالکان خانوادگی باشد، حدود 25% کمتر است؛ بدین معنی که در شرکتهای مزبور اطلاعات بیشتر از سایر شرکتها افشا میشود. این نتایج نشان میدهد که مدیران اجرایی خانوادگی، تمایل دارند نگرانی سهامداران خارجی را در خصوص خطر سلب مالکیت از طریق افشای اطلاعات بیشتر در بازار چین، کاهش دهند. کیان و همکاران (2017)، با استفاده از سه شاخص نقدشوندگی، عدم قعطیت شرکت و توجه سرمایهگذاران به عنوان معیارهای اندازهگیری مرتبط با گردش معاملات، به بررسی تأثیر گردش معاملات بر تأخیر تعدیل قیمت سهام پرداختند. با استفاده از نمونه شرکتهای بورس چین طی سالهای 2008 تا 2014 نتایج تحقیق آنها نشان میدهد که گردش مالی سهام دارای رابطهای مثبت با عدم اطمینان و توجه سرمایهگذاران دارد. همچنین نتایج مبین تأثیر منفی نقدشوندگی بر حجم معاملات میباشد. علاوه بر این نتایج تحقیق نشان میدهد که عدم قطعیت و عدم نقدشوندگی تأثیر مثبت بر تأخیر در تعدیل قیمت سهام داشته و اطلاع سرمایهگذاران، سبب کاهش تأخیر در تعدیل قیمت سهام میشود. چونگ[9] و همکاران (2017)، به بررسی ارتباط بین توانایی مدیران با عملکرد مالی با تأکید بر نقش سطح اختیار مدیران پرداختند. با استفاده از نمونهای شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و استفاده از مدل رگرسیون جهت آزمون فرضیههای، به این نتیجه رسیدند که در سطوح بالای اختیار مدیران، توانایی مدیران بازده داراییها را افزایش میدهد. چن[10] و همکاران (2016) به بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر تأخیر واکنش قیمت سهام[11] پرداختند تا مشخص نمایند که آیا این اثر بین دو گروه از شرکتهای چینی یعنی شرکتهای دولتی و شرکتهای غیر دولتی متفاوت میباشد یا خیر؟ جهت اندازهگیری کیفیت حسابرسی در این پژوهش، از شاخص اندازه حسابرس استفاده شده است. با استفاده از نمونهای از مشاهدات سالیانه از 15019 شرکت ثبت شده در چین طی دوره 2001-2011، دریافتند که شرکتهایی با حسابرسان مشهور با تأخیر واکنش قیمت سهام کمتری مواجه هستند و این ارتباط منفی برای شرکتهای دارای مالکیت دولتی نسبت به سایر شرکتها ضعیفتر است. رضایی و تامرادی (1401) در پژوهشی به بررسی رابطه بین شیوع کوید 19 و خطر سقوط قیمت سهام با تأکید بر نقش مسئولیت اجتماعی در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1393 تا 1400 با استفاده از اطلاعات 130 شرکت منتخب پرداختند. نتایج نشان داد که مسئولیت اجتماعی بر خطر سقوط قیمت سهام تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش و همهگیری بیماری کوید 19 میزان خطر سقوط قیمت سهام افزایش یافته است. در چنین شرایطی مدیران سعی میکنند تا اخبار منفی شرکت که ناشی از شرایط تحمیلی کرونا است را تا حد امکان مخفی نگه دارند و بدین ترتیب شیوع بیماری کوید 19 منجر به افزایش خطر سقوط قیمت سهام میشود. همچنین نتایج بیانگر این موضوع بود که اثرگذاری مسئولیت اجتماعی بر خطر سقوط قیمت سهام در شرایط قبل و بعد از شیوع کوید 19 تفاوت معناداری داشته است. چناری و حاجیها (1401) در مطالعهای تأثیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر کیفیت گزارشگری مالی با تأکید بر کیفیت حسابرسی را مورد بررسی قرار دادند. برای این منظور اطلاعات صورتهای مالی 103 شرکت در دوره زمانی 1397-1392 گردآوری گردید. برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چندگانه با دادههای تابلویی استفاده شده است. یافتههای حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد که قابلیت مقایسه صورتهای مالی کیفیت گزارشگری مالی را ارتقا میدهد اما نقش تعدیلکنندگی کیفیت حسابرسی بر این ارتباط بیتأثیر است. پژوهی و همکاران (1401) در مقالهای به بررسی تأثیر ریسک بر قیمت سهام بانکها و شرکتهای بیمه با توجه به نقش تعدیلی سازوکارهای راهبری شرکتی پرداختند. به این منظور دادههای 24 بانک و 25 شرکت بیمه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1389 تا 1398 مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که در بانکها، ریسک بازار بر قیمت سهام تأثیر مثبت و معنادار و متغیرهای ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی بر قیمت سهام صنعت بانکداری تأثیر منفی و معنادار دارند. در شرکتهای بیمه، ریسک بازار و ریسک نقدینگی بر قیمت سهام تأثیر مثبت و معنادار و ریسک اعتباری بر قیمت سهام این صنعت تأثیر منفی و معنادار دارد. یزدی و همکاران (1401) به بررسی رابطه بین قدرت مدیرعامل و مسئولیت اجتماعی با نقش تعدیلی نفوذ ذینفعان در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این پژوهش از اطلاعات مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی بین سالهای1394 تا 1398 استفاده شده است و نمونه نهایی متشکل از 172 شرکت انتخاب گردید. نتایج حاصل از آزمونهای آماری پژوهش نشان میدهد که بین قدرت مدیرعامل و مسئولیت اجتماعی شرکت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد نفوذ ذینفعان رابطه بین قدرت مدیرعامل و افشای مسئولیتپذیری اجتماعی را تشدید میکنند. عرفانی و همکاران (1400) در پژوهشی رابطه بین عدم شفافیت مالی و تأخیر واکنش قیمت سهام بانکها و شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران (بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران) را مورد بررسی قرار دادند. نمونه پژوهش شامل بانکهای بازار سرمایه و شرکتهایی با ارزش بازار حداقل برابر 25 درصد میانگین ارزش بازار بانکها است و دوره زمانی آن از ابتدای سال 1388 تا انتهای شهریور 1395 در نظر گرفته شده است. فرضیهها با استفاده از دادههای تابلویی آزمون گردیدند که نتایج بدست آمده نشان میدهد که بین تأخیر واکنش قیمتی و شکاف قیمتی رابطه معنیداری وجود دارد و تأثیر عدم شفافیت بر تأخیر واکنش قیمتی مورد تأیید قرار میگیرد. همچنین نتایج نشان میدهد که بین تأخیر واکنش قیمتی سهام بانکها و سایر شرکتها تفاوت معنیداری وجود نداشته ولی بین شرایط اقتصادی و تأخیر واکنش قیمتی رابطه معنیداری وجود دارد. رشیدی (1399) به بررسی نقش توانایی مدیران در تعدیل شرایط اعتباری و کاهش پراکندگی بازده اوراق بهادار پرداختند. دادههای مربوط به 120 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در دورۀ زمانی 1387 تا 1397 استخراج و از مدل رگرسیونی دادههای ترکیبی برای آزمون فرضیههای پژوهش استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، توانایی مدیران تأثیر معناداری بر استفاده از شرایط مبتنی بر عملکرد در قراردادهای اعتباری دارد؛ همچنین فرضیۀ دوم پژوهش مبنیبر تأثیر توانایی مدیران بر سررسید بدهی شرکتها، تأیید شده است. طبق فرضیۀ سوم پژوهش، ریسک محدودیت مالی تأثیر معناداری بر ارتباط بین توانایی مدیران و پراکندگی بازده ندارد. غلامی و همکاران (1398) به بررسی تأثیر گردش معاملات بر واکنش تأخیری قیمت سهام پرداختند. دورة پژوهش از سال 1390 تا 1395 و نمونة آماری متشکّل از 117 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که بین نقدشوندگی، عدماطمینان خاص شرکت و توجه سرمایهگذار با گردش معاملات، ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بررسی الگوی دوم، ارتباط معنادار و منفی گردش معاملات با تأخیر واکنش قیمت سهام را نشان میدهد. همچنین، نتایج نشان میدهد که نقدشوندگی سهام از جنبة تعداد روزهای معاملاتی و عدماطمینان خاص شرکت، ارتباط منفی و معناداری با تأخیر واکنش قیمت سهام دارند؛ اما توجه سرمایهگذار ارتباط معناداری با تأخیر واکنش قیمت سهام ندارد. چراغیبادی و فیضآبادی (1398) به بررسی تأثیر توانایی مدیران بر تأخیر قیمت سهام با در نظر گرفتن اثرکارایی اطلاعاتی قیمت سهام در طول بحران بازار سرمایه پرداختند. برای انجام تحلیلها، نمونهای به تعداد 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی شش ساله (1390 تا 1395) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج آزمون فرضیهها نشاندهنده این میباشد که: فرضیه اول تحقیق دال بر تأثیر مثبت و معنادار از توانایی مدیریت بر تأخیر قیمت سهام در طول دوره بحران مالی پشتیبانی شده است. فرضیه دوم تحقیق دال بر تأثیر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام بر تأخیر قیمت سهام در طول دوره بحران مالی پشتیبانی نشده است. به بیان دیگر ضریب مسیر در دوره بحران و غیربحران تفاوت معناداری ندارد. و همچنین نتیجه فرضیه سوم دال بر تأثیر از تعامل توانایی مدیریت و کارایی اطلاعاتی قیمت سهام بر تأخیر قیمت سهام در طول دوره بحران مالی پشتیبانی نشده است. به بیان دیگر ضریب مسیر در دوره بحران و غیربحران تفاوت معناداری ندارد. فروغی و ساکیانی (1397) در مقالهای را با هدف بررسی تأثیر توانایی مدیریتی بر ریسک سقوط قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام دادند. برای دستیابی به هدف مذکور، یک فرضیه تدوین و نمونهای متشکل از 119 شرکت به روش حذف سیستماتیک از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورش اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. برای آزمون فرضیه پژوهش از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) و شیوه دادههای ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش با استفاده از دو معیار چولگی منفی و نوسانهای پایین به بالا گویای آن است که مدیران توانا تأثیر مثبت و معناداری بر ریسک سقوط قیمت سهام دارند. در واقع این مدیران از طریق دستکاری کیفیت گزارشگری مالی بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر مثبت و معناداری دارند. جبارزاده کنگرلویی و رادی (1397) رابطه توانایی مدیریت و شفافیت شرکتی با تاکید بر ضعف کنترلهای داخلی را مورد بررسی قرار دادند. بدین منظور 122 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1387 تا 1395 انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان داد که توانایی مدیریت باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و عدم اطمینان اطلاعاتی شده و باعث افزایش امتیاز افشای به موقع و قابلیت اتکا بودن میگردد. در حالت کلی میتوان گفت بین توانایی مدیریت و شفافیت شرکتی رابطه مستقیم وجود دارد. دیگر نتایج پژوهش نشان میدهد ضعف کنترلهای داخلی بر رابطه بین توانایی مدیریت و شاخص های مورد استفاده برای اندازهگیری شفافیت شرکتی تأثیر معناداری دارد. مشایخی و حاجی عظیمی (1397) تأثیر توانایی مدیریتی بر عملکرد شرکت در مراحل رشد، بلوغ و افول را در میان شرکتهای بورسی و در بین سالهای 1385 تا 1393 را مورد بررسی قرار دادند. به این منظور، رابطه میان توانایی مدیریتی بر عملکرد شرکت در فرضیه اول مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج آزمون فرضیه اول نشاندهنده تأثیر مثبت افزایش توانایی مدیریتی در بهبود عملکرد شرکت در قالب بازده سرمایهگذاری است. علاوه بر این، نتایج آزمون فرضیه دوم نشان میدهد که وجود رابطه مثبت و معنادار میان توانایی مدیران و عملکرد شرکت تنها در مراحل رشد و بلوغ مشاهده می شود و در مورد شرکتهای فعال مرحله افول این رابطه مشاهده نمیگردد. حسنیالقار و مرفوع (1396) در پژوهشی به بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر سیاست تقسیم سود پرداختند. جامعه آماری پژوهش را 118 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1386 تا 1393 تشکیل میدهد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان میدهد توانایی مدیریت تأثیر مثبت معناداری بر تقسیم سود شرکت دارد. به عبارت دیگر، مدیران تواناتر سود تقسیمی بیشتری را پرداخت میکنند. بر اساس بررسیهای بیشتر میزان جریانهای نقدی بر سطح تقسیم سود شرکت تأثیرگذار است. تأثیرگذاری جریانهای نقدی بر سطح تقسیم سود بیانگر وجود حساسیت سود تقسیمی نسبت به جریانهای نقدی است. بادآور نهندی و همکاران (1395) به بررسی تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر کارایی اطلاعاتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نمونه آماری پژوهش شامل 95 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 87 تا 91 میباشد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن بود که مالکیت سرمایهگذاران نهادی بر کارایی اطلاعاتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معکوسی دارد. اما سازوکارهای دیگر حاکمیت شرکتی مورد استفاده در این پژوهش از جمله سهام شناور آزاد، استقلال اعضای هیاتمدیره و تمرکز مالکیت بر کارایی اطلاعاتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر ندارند.
3- فرضیهها
4- روششناسی پژوهش این پژوهش از جهت روش استنتاج، از نوع پژوهشهای توصیفی (بررسی وضع موجود) – تحلیلی میباشد. از جهت نوع طرح پژوهش، از نوع پژوهشهای پسرویدادی است. قلمرو زمانی نیز یک دوره زمانی 6 ساله براساس صورتهای مالی سالهای 1395 تا 1400 شرکتهای نمونه میباشد. با توجه به در دسترس بودن اطلاعات شرکتهای بورسی، جامعه آماری پژوهش شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در نظر گرفته شده است. در پژوهش حاضر برای تعیین نمونه آماری، از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است. بدین منظور آن دسته از شرکتهای جامعه آماری که شرایط زیر را دارا باشند به عنوان نمونه آماری انتخاب و مابقی حذف می شوند.
5-1- متغیر مستقل- کارایی مدیریت (MA): کارایی مدیریت بر اساس تحقیق دمرجیان و همکاران (2012) بهصورت 1 محاسبه میشود. (1) Efficiency=
دمرجیان و همکاران (2012) بهمنظور کنترل اثر ویژگیهای ذاتی شرکت در مدل خود، کارآیی شرکت را به دو بخش جدا یعنی کارآیی بر اساس ویژگیهای ذاتی شرکت و توانایی مدیریت، تقسیم کردهاند. آنها این کار را با استفاده از کنترل چند ویژگی ذاتی شرکت (شامل اندازه شرکت، سهم بازار شرکت، جریان نقدی شرکت، عمر شرکت و....) انجام دادهاند. هر کدام از این متغیرها بهعنوان ویژگیهای ذاتی شرکت، میتوانند به مدیریت کمک کنند تا تصمیمات بهتری اتخاذ نماید یا در جهت عکس عمل کرده و توانایی مدیریت را محدود کنند. در مدل زیر که توسط دمرجیان و همکاران (2012) ارائه شده، این ویژگیها کنترل شدهاند. (2)
Efficiencyi =β0+β1Ln Assetsi+β2MarketSharei+β3CFi +β4LnCashi + β5Agei +εi Ln Assets: لگاریتم طبیعی داراییهای شرکت Market Share: نسبت فروش شرکت به جمع فروش کل شرکتهای فعال در صنعت مربوطه. CFi: نسبت خالص جریان نقد به داراییها LnCash: لگاریتم طبیعی وجوه نقد Age: برابر است با لگاریتم طبیعی عمر شرکت باقیماندههای حاصل از برازش الگوی رگرسیونی(εi) فوق بعنوان معیار توانایی مدیران میباشد.
در این پژوهش از دو شاخص کارایی اطلاعاتی قیمت سهام (با بهرهگیری از کارایی اطلاعاتی قیمت سهام) و تأخیر در تعدیل قیمت سهام به عنوان متغیرهای وابسته استفاده شده که نحوه اندازهگیری هریک در ادامه تبیین شده است: کارایی اطلاعاتی قیمت سهام (IQ): در این پژوهش، برای سنجش کارایی اطلاعاتی قیمت سهام از کارایی اطلاعاتی قیمت سهام استفاده شده است. نظیر تحقیق پترو و ویندیچ (2017) برای محاسبه مقدار متغیر کارایی اطلاعاتی، از فرمول نسبت واریانس VR(n,m) برای هر سال استفاده گردید.
(3) m بازده دوره بلندمدت یا دوره 12 ماهه n بازده دوره کوتاهمدت یا دوره 6 ماهه به منظور محاسبه فرمول فوق مراحل ذیل طی میشود:
(4)
Rt: بازدههای ماهانه قیمت سهام Pt قیمت سهام در پایان هر ماه Pt-1 قیمت سهام در اول هر ماه یا قیمت سهام در پایان ماه قبل
تأخیر در تعدیل قیمت سهام (PD): متغیر وابسته در این تحقیق تأخیر قیمت سهام است که بر مبنای مدل هو و ماسکوویتز در سال 2005، متوسط تأخیر در تعدیل قیمت نسبت به اطلاعات منتشر شده برای هر شرکت با استفاده از رگرسیونهای زیر محاسبه میگردد: معادله 1 رگرسیون محدود نشده[12]:
معادله 2 رگرسیون محدود شده[13]:
لازم به ذکر اینکه جهت محاسبه بازده بازار و سهام، از بازدههای هفتگی استفاده میشود. بکارگیری توالی بازده کوتاهتر، مثلا ماهانه چندان قابل استفاده نمیباشد. به دلیل آنکه عموما واکنش کامل قیمت سهم به اطلاعات در حدود یک ماه به طول میانجامد. در حالیکه استفاده از بازدههای روزانه نیز با توجه به دامنه نوسان روزانه نمیتواند مبین انعکاس کامل اطلاعات باشد. به همین دلیل دوره محاسبه بازده هفتگی انتخاب میشود. سرعت عکسالعمل قیمت سهام به اطلاعات بازار میتواند توسط ضرایب رگرسیونی معادلات بالا سنجیده شود. برای مثال برای یک سهم با سرعت عکسالعمل بالا به اطلاعات بازار ضریب (iβ) به طور معنیداری متفاوت از صفر است .در این حالت تأخیر واکنش قیمت وجود ندارد و اطلاعات به سرعت بر روی قیمت سهام اثر میگذارد. اما ضرایب تأخیری (𝛿j(-1) تا 𝛿j(-4)) باید نزدیک به صفر باشند و برای یک سهم با سرعت عکسالعمل پایین نسبت به اطلاعات بازار ضریب (iβ) باید کوچک و یا به عبارت دیگر بیاهمیت باشد و یک یا برخی از ضرایب تأخیری 𝛿j باید به طور معنیداری متفاوت از صفر باشد. هر چه قدر سهام با تأخیر بیشتری به اطلاعات واکنش نشان دهد، ضرایب 𝛿j بزرگتر و معنیدارتر خواهد بود. به طور کلی، در این تحقیق فرض میشود در صورتی که قیمت سهم به اطلاعات منتشر شده با تأخیر واکنش نشان دهد آنگاه برخی از jnδ های برآورد شده در معادلۀ رگرسیون 1 از صفر اختلاف معناداری پیدا میکنند. بنابراین بازدههای متأخر، توان تشریح رگرسیون را افزایش میدهند. ولی با فرض آنکه کلیه jnδها صفر باشند رگرسیون 2 نیز برآورد میشود. آنگاه تأخیر قیمت بر مبنای ضریب تعیین محاسبه شده با استفاده از بازدههای هفتگی بر مبنای معادلات یاد شده به شرح زیر محاسبه میگردد: (5)
که در آن R2 صورت کسر ضریب تعیین مربوط به معادله 2 رگرسیون محدودشده و R2 مخرج کسر ضریب تعیین مربوط به معادله 1 رگرسیون محدود نشده میباشد.
TRD تعداد روزهای مبادلاتی: عبارت است لگاریتم طبیعی تعداد روزهای معاملاتی شرکت i در سال t. TRV حجم سهام مبادله شده: عبارت است است لگاریتم طبیعی حجم معاملات سهام شرکت i در سال t. IO مالکیت نهادی: عبارت است از درصد سهام در اختیار سهامداران نهادی. Size اندازه شرکت: عبارت است از لگاریتم طبیعی جمع داراییهای شرکت. BM نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار: عبارت است از نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام. RET بازده سهام: عبارت است از بازده سهم j در زمان t که بازده سهام به شرح زیر میباشد:
(6) که در آن: Rit: بازده سهام؛ D: سود تقسیمی هر سهم طی سال، α: درصد افزایش سرمایه از محل اندوخته، β: درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات و آورده نقدی، Pt: قیمت سهم در پایان دوره t، Pt-1: قیمت سهم در پایان دوره t-1، C: ارزش اسمی سهام.
جدول 1: متغیرها و نحوه اندازهگیری آنها
منبع: یافتههای پژوشگر
این پژوهش رابطه توانایی مدیریت و کارایی اطلاعاتی و تأخیر در تعدیل قیمت سهام را مورد بررسی قرار داده است. برای بررسی تأثیر کارایی مدیریت بر کارایی اطلاعاتی و تأخیر در تعدیل قیمت سهام و آزمون فرضیههای تحقیق، از رگرسیون حداقل مربعات عادی (OLS) استفاده میشود. لذا از 2 مدل تجربی به شرح ذیل استفاده میشود: برای آزمون فرضیه 1 در خصوص تأثیر کارایی مدیریت بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام از مدل تجربی 1 استفاده میشود: (1)
که در آن:
به منظور آزمون فرضیه 2 در خصوص تأثیر کارایی مدیریت بر تأخیر در تعدیل قیمت سهام از مدل تجربی 2 استفاده میشود: (2)
که در آن PD تأخیر در تعدیل قیمت سهام و سایر متغیر ها به شرح مدل 1 تعریف میشود.
6- تحلیل یافتهها بررسی آمار توصیفی متغیرها طی دوره پژوهش در جدول 2، برخی از مفاهیم آمار توصیفی متغیرها، شامل میانگین، میانه، حداقل مشاهدات، حداکثر مشاهدات و انحراف معیار ارائه شده است. اصلیترین شاخص مرکزی میانگین است که نشاندهنده نقطه تعادل و مرکز ثقل توزیع است و شاخص خوبی برای نشان دادن مرکزیت دادهها است. برای مثال با توجه به جدول 2 مقدار میانگین برای متغیر مالکیت نهادی 31 درصد میباشد که نشان میدهد بیشتر دادهها حول این نقطه تمرکز یافته و به طور میانگین 31 درصد سهام شرکتهای نمونه، در اختیار مالکان نهای میباشد. میانه یکی دیگر از شاخصهای مرکزی است که وضعیت جامعه را نشان میدهد. همانطور که در جدول 2 مشاهده می شود میانه متغیر بازده سهام حدود 15 درصد میباشد که نشاندهنده این است که نیمی از شرکتهای نمونه طی دوره پژوهش دارای بازده سهام بیش از 15 درصد میباشند. انحراف معیار یکی از مهمترین پارامترهای پراکندگی است و معیاری است برای میزان پراکندگی مشاهدات از میانگین است. مقدار این پارامتر برای متغیر کیفیت اطلاعاتی برابر با 013/0 است.
جدول 2- آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر
نتایج آزمون فرضیه اول به منظور آزمون این فرضیه، از نتایج تخمین مدل تحقیق ارائه شده در جدول 3 بهره گرفته شده است. مقدار احتمال (یا سطح معنیداری) F برابر 000/0 بوده و چون این مقدار کمتر از 05/0 است، فرض صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد میشود، یعنی مدل معنیدار است. مقدار آماره دوربین- واتسون 13/2 می باشد که این مقدار، عدم وجود خودهمبستگی خطاها (مرتبه اول) را نشان میدهد. نتایج مربوط به ضریب تعیین تعدیل شده نشان میدهد، تقریباً 34 درصد از تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل و کنترلی مدل، توضیح داده میشوند. در حالت کلی نتایج نشان میدهد که ضریب متغیر کارایی مدیریت، 0038/0 بوده که نشاندهنده رابطه مثبت کارایی مدیریت و کارایی اطلاعاتی قیمت سهام میباشد؛ که با توجه به سطح معنیداری که کمتر از 5 درصد می باشد، معنیدار می باشد. با توجه به موارد فوق، فرضیه اول تحقیق تأیید میشود. به عبارتی نتایج تحقیق مبین این موضوع است که با افزایش کارایی مدیریت، کارایی اطلاعاتی قیمت سهام به صورت معنیداری افزایش مییابد؛
جدول 3- نتایج تخمین مدل اول پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر
به منظور آزمون این فرضیه، از نتایج تخمین مدل تحقیق ارائه شده در جدول 4 بهره گرفته شده است. مقدار احتمال F برابر 000/0 بوده و چون این مقدار کمتر از 05/0 است، فرض صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد میشود، یعنی مدل معنیدار است. مقدار آماره دوربین- واتسون 73/1 می باشد که این مقدار، عدم وجود خود همبستگی خطاها (مرتبه اول) را نشان میدهد. نتایج مربوط به ضریب تعیین تعدیل شده نشان میدهد، تقریباً 26 درصد از تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل و کنترلی مدل، توضیح داده میشوند. در حالت کلی نتایج نشان میدهد که ضریب متغیر توانایی مدیریت، 023/0- بوده که نشاندهنده رابطه منفی معنیداری کارایی مدیریت و تأخیر در تعدیل قیمت سهام می باشد. با توجه به موارد فوق، فرضیه دوم تحقیق تایید میشود. به عبارتی نتایج تحقیق مبین این موضوع است که با افزایش کارایی مدیریت، تأخیر در تعدیل قیمت سهام کاهش مییابد.
جدول 4- نتایج تخمین مدل دوم پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر
بحث و نتیجهگیری بر مبنای فرضیه اول انتظار میرفت که بین کارایی مدیریت و کارایی اطلاعاتی قیمت سهام رابطهی معنیداری وجود داشته باشد. در حالت کلی نتایج نشان میدهد که ضریب متغیر کارایی مدیریت، مثبت بوده که نشاندهنده رابطه مثبت معنیدار کارایی مدیریت و کارایی اطلاعاتی قیمت سهام میباشد. به عبارتی نتایج تحقیق مبین این موضوع است که با افزایش کارایی مدیریت، کارایی اطلاعاتی قیمت سهام بطور معنیداری افزایش مییابد؛ در واقع نتایج پژوهش نشان داد که مدیران فاقد کارایی با انباشت کردن اخبار بد بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیر مستقیم دارند و با عدم شفافیت در گزارشگری مالی، بازار این نوع شرکتها را شناسایی کرده و مدیران با این اقدام، باعث کاهش کارایی اطلاعاتی قیمت سهام میگردند. این نتایج مشابه با نتایج پژوهش (دمرجیان، 2012 و هاتن و همکاران، 2009) و پژوهش فروغی و همکاران (1390) و فروغی و ساکیان (1397) است. مدیران منفعتطلب از طریق اعمال نظر و دستکاری کیفیت گزارشگری مالی به منظور دستیابی به منافع شخصی موجب عدم شفافیت در صورتهای مالی شده و در نهایت باعث کارایی اطلاعاتی قیمت کاهش مییابد. در واقع نتایج این پژوهش بیانگر این است که مدیران هر اندازه توانایشان بالاتر باشد بهتر میتوانند اخبار بد شرکت را شناسایی نموده و جلوی کاهش کارایی اطلاعاتی قیمت سهام را بگیرند. بر مبنای فرضیه دوم انتظار میرفت که بین کارایی مدیریت و تأخیر در تعدیل قیمت سهام رابطهی معنیداری وجود داشته باشد. در حالت کلی نتایج نشان میدهد که ضریب متغیر کارایی مدیریت، منفی بوده که نشاندهنده رابطه منفی توانایی مدیریت و تأخیر در تعدیل قیمت سهام میباشد؛ که با توجه به سطح احتمال، معنیدار میباشد. به عبارتی نتایج تحقیق مبین این موضوع است که با افزایش توانایی مدیریت، تأخیر در تعدیل قیمت سهام کاهش مییابد. مدیران رده بالا در عملیات تجاری و ایجاد ارزش نقش اساسی ایفا میکنند و اعتقاد بر این است که توانایی مدیران بر عملکرد و نامطمئنی شرکت در قالب جریانهای نقد جاری و آتی تأثیر میگذارد. اعتباردهندهها برای جلوگیری از توسعۀ رفتارهای نامناسب سرمایهگذاری در شرکتها و حفظ منافع خود اقدام به کنترل رفتارهای عملکردی مدیران برای کاهش مخابرۀ اطلاعات منفی و هزینههای نمایندگی میکنند. توانایی مدیران، کارایی اطلاعاتی قیمت سهام و تصمیمگیریهای سرمایهگذاری را بهبود میبخشد و از منافع اعتباردهندهها محافظت میکند. نتایج آزمون این فرضیه مطابق با نتایج تحقیق کیان و همکاران (2018)، ژو و همکاران (2018) و چونگ و همکاران (2017) و رشیدی (1399) میباشد. با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهادهای زیر جهت استفاده قانونگذران و مجامع حرفهای ارائه میگردد: نتایج تحقیق مبین این موضوع است که با افزایش کارایی مدیریت، تأخیر در تعدیل قیمت سهام کاهش مییابد. با عنایت به اهمیت سرعت تعدیل قیمت سهام و تأثیر آن بر تصمیمات سرمایهگذاران و سایر فعالین بازار سرمایه، توصیه میشود سرمایهگذاران به این موضوع عنایت داشته باشند و در هنگام تصمیمگیری در خصوص خرید و فروش سهام، به میزان توانایی مدیران به عنوان شاخص تأثیرگذار بر سرعت تعدیل قیمت سهام توجه نمایند.
[1] گروه حسابداری، مؤسسه آموزش عالی حکیم طوس، مشهد، ایران. نویسنده مسئول Filsaraei@yahoo.com [2] Callen et al. [3] Demerjian et al. [4] Qian et al [5] Zhang & Yang [6] Chen et al. [7] China's market liberalization pilot program [8] Xu & Zhang [9] Cheung [10] Chen [11] Stock price delay [12] Unrestricted [13] Restricted | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع
ممتازیان، علیرضا و مصطفی کاظم نژاد، (1395)، "بررسی رابطه بین قابلیتهای مدیریت و معیارهای عملکرد با استفاده از تحلیل پوششی دادهها: مطالعه تجربی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، پژوهشهای تجربی حسابداری، (2)6، صص 88-65 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 290 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 185 |