تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,623 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,424,849 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,450,279 |
تصمیمگیری و خطمشی متأثر از توصیهها و ویژگیهای کمیته حسابرسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 15، شماره 59، مهر 1402، صفحه 243-262 اصل مقاله (609.69 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/faar.2023.705566 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مصطفی حیدری هراتمه* 1؛ وحید آرایی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه اقتصاد، واحد نراق، دانشگاه آزاد اسلامی، نراق، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه آموزشی مدیریت دولتی و خط مشی گذاری عمومی،واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده امروزه اهمیت تعامل بین کمیته حسابرسی و حسابرسی داخلی مشخص و از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. یکی ازکارکردهای کمیتههای حسابرسی بررسی و نظارت بر واکنش مدیریت به توصیهها و یافتههای حسابرسی داخلی است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر ویژگیهای کمیته حسابرسی و ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی میباشد. بنابراین با استفاده از دادههای حاصل از بررسی حسابرسان داخلی ارشد از شرکتهای نمونه این نتیجه حاصل شد که درک بیشتر اجرای توصیههای حسابرسی به شدت به وجود اعضای مستقل کمیته حسابرسی و تخصص اعضا در حسابرسی و حسابداری بستگی دارد. نتایج نشان داد: الف) ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی تحت تأثیر جلسات مکرر بین کمیته حسابرسی و حسابرسان داخلی ارشد قرار میگیرد ب) هرچه تخصص اعضای کمیته حسابرسی بیشتر باشد احتمال اجرای توصیههای حسابرسی داخلی بیشتر است ج) همبستگی منفی بین اندازه کمیتههای حسابرسی و اجرای توصیههای حسابرسی داخلی وجود دارد د) سه بعد (انتصاب، بررسی 1، بررسی 3) با اجرای توصیههای حسابرسی داخلی ارتباط مثبت دارند اما معنیدار نیستند ه) استقلال و اعضای با آگاهی کمیتههای حسابرسی از حسابداری و حسابرسی تأثیر معنیداری بر اجرای توصیههای حسابرسی داخلی میگذارند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی: کمیته حسابرسی؛ حسابرسی داخلی؛ توصیههای حسابرسی داخلی؛ دانش و تخصص؛ اندازه کمیته | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
https://doi.org/10.30495/faar.2023.1986436.3664
تصمیمگیری و خط مشی متأثر از توصیهها و ویژگیهای کمیته حسابرسی
چکیده امروزه اهمیت تعامل بین کمیته حسابرسی و حسابرسی داخلی مشخص و از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. یکی ازکارکردهای کمیتههای حسابرسی بررسی و نظارت بر واکنش مدیریت به توصیهها و یافتههای حسابرسی داخلی است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر ویژگیهای کمیته حسابرسی و ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی میباشد. بنابراین با استفاده از دادههای حاصل از بررسی حسابرسان داخلی ارشد از شرکتهای نمونه این نتیجه حاصل شد که درک بیشتر اجرای توصیههای حسابرسی به شدت به وجود اعضای مستقل کمیته حسابرسی و تخصص اعضا در حسابرسی و حسابداری بستگی دارد. نتایج نشان داد: الف) ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی تحت تأثیر جلسات مکرر بین کمیته حسابرسی و حسابرسان داخلی ارشد قرار میگیرد ب) هرچه تخصص اعضای کمیته حسابرسی بیشتر باشد احتمال اجرای توصیههای حسابرسی داخلی بیشتر است ج) همبستگی منفی بین اندازه کمیتههای حسابرسی و اجرای توصیههای حسابرسی داخلی وجود دارد د) سه بعد (انتصاب، بررسی 1، بررسی 3) با اجرای توصیههای حسابرسی داخلی ارتباط مثبت دارند اما معنیدار نیستند ه) استقلال و اعضای با آگاهی کمیتههای حسابرسی از حسابداری و حسابرسی تأثیر معنیداری بر اجرای توصیههای حسابرسی داخلی میگذارند. واژههای کلیدی: کمیته حسابرسی، حسابرسی داخلی، توصیههای حسابرسی داخلی، دانش و تخصص، اندازه کمیته. 1- مقدمه اهمیت حسابرسی داخلی مؤثر و وجود یک کمیته حسابرسی مؤثر، به عنوان شالوده حاکمیت شرکتی خوب، به طور فزایندهای در نتیجه سقوطهای مالی مختلف در نظر گرفته میشود (بدارد و گندرون، 2010). درنتیجه، به نقش حسابرسی داخلی و نقش کمیته حسابرسی در کمک به هیئت مدیرانی که تعهدات مالی خود را به عهده میگیرند بسیار توجه میشود (پوری، ترهان، و کاکار، 2010). کیفیت کنترل داخلی یکی از سازوکارهای نظارتی و کنترلی واحدهای تجاری تلقی میشود. از سوی دیگر، کمیته حسابرسی یکی از مکانیزمهای راهبری شرکتی است که شرکتهای بورسی ملزم به تشکیل این کمیته شدهاند (توانگر و اسکافی اصل، 1397). کمیته حسابرسی به عنوان مکانیزم حاکمیت شرکتی، بررسی دقیق اطلاعات مالی شرکت و تسهیل کار حسابرسی داخلی و حسابرسان مالی را به عهده میگیرد. کمیته حسابرسی نیز موظف به نظارت بر حسابرسی داخلی است. کمیته حسابرسی برای اجرای این وظایف باید به حسابرسی داخلی کمک کندکه به خاطر خود برای به عهده گرفتن مسئولیتهای کمیته عمل میکند. علاوه بر این، کمیته حسابرسی و حسابرسی داخلی باید ضمیمه مدیریت ارشد شود، به طوری که آنها با سایر وظایف سازمانی تضعیف نشوند (سو و بنی، 2011). مطالعات متعدد نشان میدهد که ویژگیهای کمیته حسابرسی بر حسابرسی داخلی تأثیر میگذارد (آدل و مایسا، 2013؛ ابوت، پارکر، و پترز، 2010؛ باروا، راما، و شارما،2010؛ کالاهان و سویلو، 2010؛ کاهیل، 2006؛ مت زاین، سابرامانیام، و استوارت، 2006 و کنت، 2006؛ گودوین، 2003). بودجه حسابرسی داخلی به طور خاص با تعداد جلسات کمیته حسابرسی مرتبط است که نشان میدهد که کمیته حسابرسی مداوم از حسابرسی داخلی بیشتر حمایت میکند که منجر به بودجه بیشتر حسابرسی داخلی میشود (باروئت و همکاران، 2010). با این حال، مطالعات تجربی تأثیر این ویژگیها را بر ادراک میزان موفقیت اجرای توصیههای حسابرسی داخلی بررسی نمیکند. این فقدان مطالعاتی، نحقیق اخیر را بر میانگیزد که با بررسی تجربی این موضوع که آیا ویژگیهای خاص کمیته حسابرسی بر اثربخشی حسابرسی داخلی تأثیر میگذارد برای پرکردن خلا موجود تلاش میکند. با ادراکات حسابرسان داخلی ارشد در مورد اجرای توصیههای حسابرسی داخلی، اثریخشی حسابرسی داخلی را ارزیابی نموده و بررسی و تعیین میزان تأثیر هر یک از ویژگیهای کمیته حسابرسی بر اثربخشی حسابرسی داخلی به عنوان انگیزه دیگر مطرح نماید بنابراین، نتایج این مطالعه، مطالعات موجود را تکمیل و مطالعات اولیه را با ارائه ارزیابی متفاوت اثربخشی حسابرسی داخلی توسعه میدهد. در ادامه تحقیق حاضر، ادبیات نظری موضوع مورد بررسی قرار میگیرد سپس بخش روش تحقیق شامل تصریح مدل و معرفی دادهها، تخمین و تجزیه و تحلیل الگو ارائه میگردد و در نهایت به نتیجه گیری و پیشنهادات پرداخته میشود.
چارچوب نظری پژوهش کمیته حسابرسی در پیادهسازی نظام حاکمیت شرکتی نقش بسزایی داشته و ارزیابی عملکرد آن جهت مشخص نمودن بهبود فعالیتها و افزایش کارایی و اثربخشی آن امری ضروری میباشد (باباجانی و همکاران، 1401). در این تحقیق ارتباط بین ویژگیهای کمیته حسابرسی و ادراکات مربوط به میزان اجرای توصیههای حسابرسی داخلی مورد بررسی قرار میگیرد، در حالی که مطالعات قبلی بر شاخصهای دیگر، برای مثال، گزارش استقلال و مراحل بررسی تضمین کیفیت (کالاهان و سویلو، 2010)، بودجه حسابرسی داخلی (باروا و همکاران، 2010؛ کارسلو، هرمانسون، و راگوناندان، 2005) و اندازه واحد حسابرسی داخلی و درک کارکنان با تجربه حسابرسی (مت زین و همکاران، 2006) تمرکز میکنند. گفته میشود که هر چه استقلال کمیته حسابرسی بیشتر باشد، درک اجرای موفقیتآمیز توصیههای حسابرسی داخلی بیشتر است. به همین ترتیب، ادراکاتی وجود دارد که اجرای توصیههای حسابرسی داخلی زمانی بیشتر است که تخصص بیشتری در میان اعضای کمیته حسابرسی وجود داشته باشد و زمانی که کمیته حسابرسی جلسات مکرر داشته باشد. چهار ویژگی کمیته حسابرسی (استقلال، تخصص و دانش، تعداد جلسات و تعداد اعضا) به عنوان ویژگیهای مؤثر بر اثربخشی حسابرسی داخلی شناخته میشوند. بنابراین با توجه به مطالب فوق مساله تحقیق عبارتست از: آیا ویژگیهای کمیته حسابرسی بر اجرای توصیههای حسابرسی داخلی تأثیر معنیداری دارد؟ تصدیق این موضوع مهم است که هیچ یک از عوامل شناسایی شده واقعا مستقل نیستند زیرا ممکن است رفتار کمیته حسابرسی در یک منطقه مشروط بر اقدامات آن در منطقه دیگری باشد. بسیاری از محققان (برای مثال، مت زین و همکاران، 2006؛ ابوت، پارکر و پیترز، 2004؛ گودوین، 2003؛ ابوت، پارکر، 2000) تشخیص دادند که ماهیت کمیته حسابرسی با میزان استقلال آن، تخصص اعضا، تعداد اعضا، تعداد جلسات و میزان تعامل با حسابرس داخلی تعیین میشود. این مطالعه این فرضیهها را میپذیرد اما به طور خاص بدین لحاظ از فرضیههای ارائه شده توسط مت زین و همکاران (2006) متفاوت است که این فرضیهها میگویند کمیته حسابرسی مؤثر با میزان بیشتر اجرای توصیههای حسابرسی داخلی در ارتباط است. مت زین و همکاران (2006) بیان کردند که وقتی کمیته حسابرسی بسیار مستقل است و اعضا دارای دانش حسابداری و حسابرسی هستند حسابرسان داخلی مشارکت بیشتری با گزارشگری مالی دارند. بنابراین میتوان گفت که هر چه کمیته حسابرسی مؤثرتر باشد حسابرسان داخلی برای شرکت در گزارشگری مالی فعالتر هستند و درنتیجه میزان بیشتر اجرای توصیهها آشکار میشود. در نتیجه، این مطالعه فرضیههایی را در مورد تأثیر این ویژگیهای کمیته حسابرسی بر اثربخشی حسابرسی داخلی ارائه میدهد. فرضیه های تحقیق درصدد تعیین روابط دقیق بین ویژگیهای کمیته حسابرسی و درک اجرای توصیههای حسابرسی داخلی و شدت تأثیرگذاری ویژگیهای کمیته حسابرسی بر درک اجرای توصیههای حسابرسی داخلی خواهد بود. هرچند مطالعات ورمیر، راگوناندان، و فورگیون (2009)؛ ابوت و همکاران ( 2004)؛ کارسلو و همکاران (2002)؛ راگوناندان، رید و راما (2001) و ابوت، پارکر و پیترز (2002) نشان میدهند که ویژگیهای کمیته حسابرسی با تعامل با حسابرسی داخلی، هزینههای پرداخت شده به حسابرس خارجی و انتخاب حسابرس در ارتباط هستند اما نحوه ارتباط ویژگیهای کمیته حسابرسی (تعداد اعضا، تخصص اعضای کمیته حسابرسی، استقلال و تعداد جلسات) هنوز هم با اجرای توصیههای حسابرسی شناخته شده نیست درنتیجه، این مطالعه هدف را به طور خاص بر نحوه و میزان تأثیرگذاری ویژگیهای کمیته حسابرسی بر توصیههای حسابرسی توسعه میدهد. در تهایت بر این اساس تأثیر ویژگیهای کمیتههای حسابرسی (4 ویژگی) و میزان تعامل کمیته حسابرسی با نقش حسابرسی داخلی بر ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی 5 فرضیه به شرح مبانی نطری زیر تبیین و در نظر گرفته میشود: استقلال کمیته حسابرسی ذینفعان اطلاعات مالی برای اینکه بتوانند تصمیمات اقتصادی خود را عملی سازند، نیازمند دسترسی به اطلاعات مالی هستند. پیشنیاز این دسترسی، حصول اطمینان از درستی، شفافیت و اتکاپذیری این اطلاعات است و لذا ذینفعان با هدف دستیابی به اطمینان مذکور، از ابزارهای موجود و رایج در سیستمهای کنترل اطلاعات مالی مانند حسابرسی مستقل یا استقلال کمیته حسابرسی استفاده میکنند (دلبری راغب و اسماعیل زاده، 1402). به اعتقاد باروا و همکاران (2010) استقلال کمیته حسابرسی اثربخشی بیشتری را برای نظارت بر کنترلهای داخلی و گزارشگری مالی شرکت ترویج میدهد زیرا به احتمال زیاد اعضا میخواهند اعتبار خود را حفظ کنند لذا کمتر احتمال میرود تحت تأثیر آمال سایر افرادی قرار گیرند که ممکن است منافع آنها برای گزارشگری یکسویه به کار رود و به احتمال زیاد مستلزم کیفیت بیشتر حسابرسی هستند. ضرورت حفظ اعتبار فردی و جلوگیری از خطرات مربوط به مرافعه ناشی از گزارشگری نادرست است که اعضایی را مستعد میکنند که میتوانند به طور مستقل برای کسب اطمینان بیشتر عمل کنند که به موجب آن سرمایهگذاری بیشتر در حسابرسی داخلی را ترویج میدهند. مت زین و همکاران (2006) متوجه شدند که مشارکت بسیار مؤثر با حسابرسی داخلی زمانی امکانپذیر است که کمیته حسابرسی مستقل باشد. اسکاربروف، راما، و راگوناندان (1998) شواهدی را از احتمال بیشتر جلسات مکرر بین کمیته حسابرسی مستقل و مدیر اجرایی ارشد حسابداری ارائه کردند که در نتیجه کار حسابرسی داخلی را حمایت و تسهیل میکند، که به موجب آن کمیته حسابرسی را قادر میسازد در جریان یافتههای حسابرسی داخلی قرار گیرد و اجرای بیشتر توصیههای آن را انتظار دارد. : فرضیه اول: استقلال کمیته حسابرسی بر ادراکات اجرایی توصیههای حسابرسی داخلی تأثیر معنیداری دارد.
تخصص اعضای کمیته حسابرسی شورای گزارشگری مالی در سال (2012) که تصریح میکند کمیته حسابرسی باید دارای تخصص و دانش مناسب باشند، تصریح دارد که : «هیئت مدیره باید خود را متقاعد کند که حداقل یکی از اعضای کمیته حسابرسی دارای تجربه مالی جدید و مرتبط باشد». این شرط لازم جدیدترین دانش مالی را تصدیق میکند به طوری که برای عضویت کمیته حسابرسی ضروری است. علاوه بر این، شورای گزارشگری مالی بر تخصص حسابرسان خارجی تأکید میکند که برای کاربرد این تخصص در هر زمان ممکن به منظور بهبود درک خود از استراتژیهای مدیریت ریسک سازمانی کمیته حسابرسی را ترویج میدهند. این فرایند مستلزم اتخاذ این است که کمیته حسابرسی تصمیمات مالی مناسب اتخاذ کنند و بر اساس تحلیل دقیق هزینه – فایده، تصمیمات عملیاتی را به عهده گیرند. بیشتر این قضاوتها ذهنی هستند و برای به حداقل رساندن مشکلات مرتبط مشاوره جامع مؤثر است. علاوه بر این، کمیته حسابرسی برای ارتباط مؤثر با حسابرسان داخلی و خارجی در مورد موضوع کنترلها و نحوه تشخیص مناسب و رسیدگی به خطرات بالقوه حسابرسی مستلزم دانش و تخصص است (مک دانیل، مارتین، و ماینز، 2002). مسلما، اگر اعضای کمیته حسابرسی بتوانند با عمل حسابرسی با کل سازمان در ارتباط باشند و اجرای مناسب توصیههای حسابرسی داخلی و خارجی را تضمین کنند مسئولیت کمیته حسابرسی را صرفا میتوان به نحو مؤثری به عهده گرفت. گودوین (2003) نیز در مطالعات خود متوجه ارتباط مثبت بین تخصص اعضای کمیته حسابرسی و دسترسی محرمانه بدون مانع آنها به حسابرس ارشد داخلی شد. بنابراین میتوان بیان نمود که وجود تخصص حسابداری و حسابرسی، اجرای توصیههای حسابرسی داخلی را افزایش میدهد. : فرضیه دوم: دانش و تخصص اعضای کمیته حسابرسی در حسابداری، حسابرسی و امور مالی برادراکات اجرایی توصیههای حسابرسی داخلی تأثیر معنیداری دارد.
تعداد جلسات کمیته حسابرسی شورای گزارشگری مالی ( FRC ) در سال (2012) بر تعداد جلسات بین کمیته حسابرسی و حسابرسان داخلی به عنوان ترویجدهنده ارتباط خوب تأکید کرد. به طور خاص، شورای گزارشگری مالی حداقل سه جلسه را در سال توصیه میکند. بدارد، چتورو، و کورتو (2004) این تعداد را به عنوان شاخص اثربخشی در نظر گرفتند و دزورت، هرمانسون، آرچامبولت، و رید (2002) عملکرد افزایش یافته اعضا را در این زمینه درنظر گرفتند. مطالعات متعدد گذشته نیز نشان میدهد که تعداد زیاد این قبیل جلسات، فرصتهای کنترل داخلی و مشکلات گزارشگری را کاهش میدهد (نایکر و شارما، 2009؛ ژانگ، ژو، و ژو، 2007؛ ابوت و همکاران، 2004؛ آرچامبولت و دزورت، 2001؛ دیفاند و فرانسیس، 2005) و حسابرسی داخلی را بیشترحمایت میکند (راگوناندان و راما، 2007) که بارو و همکاران (2010) در بر گرفتن نتایج مثبت برای بودجه حسابرسی داخلی را مشخص میکند. از این رو، تصریح میشود که اجرای بیشتر توصیههای حسابرسی داخلی زمانی رخ میدهد که کمیته حسابرسی به طور مکرر جلسه برگزار کند. : فرضیه سوم: تعداد جلسات کمیته حسابرسی بر ادراکات اجرایی توصیههای حسابرسی داخلی تأثیر معنیداری دارد. تعداد اعضای کمیته حسابرسی شورای گزارشگری مالی در سال (2012) بیان میکند که چنانچه حداقل سه عضو در کمیته حسابرسی وجود داشته باشند. ممکن است اعضای بیشتر، افزایش تنوع و تخصص کلی را در پی داشته و امکان دارد که ضرورت سرمایهگذاری بیشتر در حسابرسی داخلی را کاهش دهد. با این حال هر چند بارو و همکاران(2010) رابطهایی بین بودجه حسابرسی داخلی و اندازه کمیته حسابرسی بدست نیاوردند و ابوت و همکاران (2002) هم متوجه رابطه بین گزارشگری مالی ضعیف و اندازه کمیته حسابرسی نشده و همچنین اخیرا، ادلاند مایسا (2013) نتوانست متوجه رابطه بین اندازه کمیته حسابرسی و میزان تعامل آن با حسابرسی داخلی شود محققانی همچون بنجامین و کاراهمی (2013)؛ زمان و همکاران (2011)؛ کالاهان و سویلو (2010)؛ دیزورت و همکاران (2002) معتقدند که اندازه افزایش یافته (تعداد اعضای کمیته حسابرسی) موجب سرمایهگذاری بیشتر حسابرسی داخلی گردیده و از اینرو، احتمال اجرایی شدن توصیههای حسابرسی داخلی را افزایش میدهد. نهایتا اینکه اثربخشی بیشتر کمیته حسابرسی با تعداد اعضا در اتباط است چرا که با افزایش تعداد اعضا، افزایش وضعیت و اقتدار کمیته حسابرسی در سازمان، تأثیر مثبت عمده برحاکمیت شرکتی سازمان، افزایش کیفیت، تخصیص منابع بیشتر به حسابرسی داخلی، اعمال کنترلهای داخلی مؤثرتر و گزارشگری مالی دقیقتری حاصل خواهد شد. : فرضیه چهارم: اندازه (تعداد اعضا) کمیته حسابرسی بر ادراکات اجرایی توصیههای حسابرسی داخلی تأثیر معنیداری دارد.
رابطه بین حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی راهنمایی شورای گزارشگری مالی (FRC) در سال (2012) در مورد کمیتههای حسابرسی و کد حاکمیت شرکتی بر رابطه کاری مؤثر بین کمیته حسابرسی و حسابرسی داخلی به عنوان عامل اصلی حاکمیت شرکتی مطلوب و مناسب تأکید میکند. راهنمایی شورای گزارشگری مالی در مورد کمیتههای حسابرسی و مؤسسات مشاوره آزمایشی حسابرسان داخلی و ارتباط با کمیته حسابرسی نقش کمیته حسابرسی را در رابطه با حسابرسی داخلی مشخص میکند که به طور خاص بر ملاقات با رئیس حسابرسی داخلی؛ مشارکت در انتصاب و برکناری رئیس حسابرسی داخلی؛ نظارت و بررسی کار حسابرسی داخلی، کفایت منابع حسابرسی داخلی و فرایند ریسک مدیریت دلالت دارد. بنابراین طبق مطالعات آرنا و آزون (2009) و کریشنان (2005)، از طریق ارتباط با حسابرسی داخلی، برخی اعضای کمیته حسابرسی درک خود از مدیریت ریسک و میزان اثربخشی کنترلهای داخلی را افزایش و تجمیع میکنند. اعضای کمیته با چنین درکی میتوانند پایگاه قدرتمندی را برای حسابرسی داخلی درونسازمانی تأسیس کنند که توانایی آن را برای به عهده گرفتن مسئولیتهایش تسهیل میکند (بیسلی، کارسلو، هرمانسون، و نیل، 2009؛ ترلی و زمان، 2007؛ گندرون و بدارد، 2006). این مطالعه با پیروی از مطالعات آدل و مایسا (2013)؛ آرنا و آزون (2009)؛ مت زاین و همکاران (2006)؛ راگوناندان و همکاران(2001) بر سه جنبه اصلی (الف) تعداد جلسات بین کمیته حسابرسی و رئیس حسابرس داخلی؛ (ب) مشارکت کمیته حسابرسی در انتصاب و عزل حسابرس ارشد داخلی و (ج) بررسی برنامههای حسابرسی داخلی و مراحلی که شامل بودجه حسابرسی داخلی و گزارشهای آنها درمورد کنترلهای داخلی، هماهنگی فعالیتها با حسابرسان خارجی و مراحل مدیریت ریسک است، تمرکز میکند. الف) تعداد جلسات بین کمیته حسابرسی و حسابرس ارشد داخلی تعداد جلسات بین کمیته حسابرسی و حسابرس ارشد داخلی فرصت تبادل منظم و به موقع اطلاعات را افراهم میکند (راگوناندان و همکاران، 2001). کمیته حسابرسی میتواند مطلع باقی بماند و کار حسابرسان داخلی را تسهیل کند. میتوان درمورد پیشرفتهای بالقوه سیستم گزارشگری مالی بحث کرد (مت زین و همکاران، 2006) که به موجب آن افزایش کیفیت حاکمیت شرکتی بهبود پیدا میکند (دیزورت و سالتریو، 2001). ب) مشارکت کمیته حسابرسی در انتصاب و عزل حسابرس ارشد داخلی محققانی همچون کریستوفر، سارنز، و لئوگ (2009)؛ بیلی (2007) بیان کردند که انتصاب حسابرس ارشد داخلی باید مستقل از نفوذ مدیریت ارشد باشد تا از بیطرفی اطمینان داشته و ترس از انتقامجویی حس شده توسط حسابرسان داخلی را زمانی که باید در مورد رفتار مدیریتی ضعیف گزارش دهند دور نگه دارند. مت زین و همکاران (2006) به کاهش نفوذ مدیریت عمومی، زمانی که کمیته حسابرسی درگیر انتصاب و برکناری حسابرس ارشد داخلی میباشند توجه کردند و اینکه آگاهی از این فرایند در میان حسابرسان داخلی، اعتماد به نفس آنها را در به عهده گرفتن وظایفشان افزایش میدهد، به ویژه آن دسته از افرادی که با موضوعات حساس در ارتباط هستند. از این رو، مشارکت کمیته حسابرسی در تصمیمگیری عمده مربوط به نتایج حسابرس ارشد داخلی در توانمندسازی افزایش یافته حسابرسی داخلی و امکان بیشتر توصیههایش اجرا میشود. ج) مشارکت در بررسی مراحل و برنامه حسابرسی داخلی کمیته حسابرسی (کمیته حسابرسی) باید مراحل و برنامه حسابرسی داخلی سازمان را به منظور تخصیص منابع کافی برای حسابرسی داخلی بررسی کند تا الزمات شورای گزارشگری مالی در سال (2010) خود را به عهده بگیرد و نتایج حاصل از فعالیتهای حسابرسی داخلی را ارزیابی کند. مسلما، میزان نظارت کمیته حسابرسی فرصتهای شناسایی نقاط ضعف و قوت برنامه حسابرسی داخلی و اطمینان از اینکه توصیههای حسابرسی داخلی به درستی اثر میگذارند را تحت تأثیر قرار میدهد. مطالعات اولیه گودوین (2003)؛ گودوین و یئو (2001) و راگوناندان و همکاران (2001) بیان کرد که وضعیت حسابرسی داخلی درون سازمانی با سطوح بالاتر تعامل بین کمیته حسابرسی و حسابرسی داخلی افزایش مییابد، به ویژه زمانی که تعامل با مشارکت حسابرسی داخلی در مدیریت ریسک در ارتباط باشد. ابوت و همکاران (2010) و کارسلو و همکاران (2005) اظهار کردند که مشارکت کمیته حسابرسی در امور بودجهای سرمایهگذاری بیشتر در حسابرسی داخلی و توجه بیشتر به کار حسابرسان داخلی را سبب میگردد، زیرا کمیته حسابرسی میتواند از حسابرسان داخلی درخواست کند ساختارهای کنترل داخلی را اصلاح کنند و/یا به طور مستقیم به نواحی خاصی از فعالیت درک شده با ریسک توجه کنند. نتیجه این گونه تعامل کمیته حسابرسی با حسابرسی داخلی احتمال بسیار خوب این موضوع است که توصیههای حسابرسی داخلی اجرا میشود. : فرضیه پنجم: میزان تعامل کمیته حسابرسی با نقش حسابرسی داخلی بر ادراکات اجرایی توصیههای حسابرسی داخلی تأثیر معنیداری دارد.
پرسشنامهایی برای سنجش ادراکات توصیههای حسابرسی داخلی (متغیر وابسته) و ویژگیهای کمیته حسابرسی (متغیرهای مستقل) همسو و سازگار با مطالعات ابوت و همکاران (2010)؛ مت زین و همکاران (2006)؛ کارسلو و همکاران (2005) شامل پنج بخش طراحی گردید. بخش اول شامل اطلاعات کلی درمورد پاسخدهندگان و بخشهای حسابرسی داخلی آنها (ویژگیهای جمعیتشناختی) را جمعآوری میکند. بخش دوم ویژگیهای کمیتههای حسابرسی را ارزیابی میکند. بخش سوم بر تعامل بین حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی تمرکز میکند. بخش چهارم مربوط به ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی است و نهایتا بخش پنجم بر میزان حمایت مدیریت برای حسابرسی داخلی تمرکز میکند. مجموع 624 پرسشنامه به حسابرسهای ارشد داخلی شرکتهای بورسی ذکر شده در بورس اوراق بهادار تهران ارسال شد. 384 (5/61%) پاسخدهنده از این توزیع دریافت شد. این میزان پاسخ زمانی منطقی است که با میزان به دست آمده توسط مطالعات قبلی مقایسه شود. برای مثال، زمان و سارنز (2013) با مطالعه تعامل غیررسمی بین کمیته حسابرسی و حسابرسی داخلی به میزان پاسخ 8/27 % حسابرسهای ارشد داخلی شرکتهای ذکر شده دست یافتند. مطالعه استرالیایی لئونگ، کوپر و پررا (2011) بر ساختارهای پاسخگویی و روابط مدیریتی مربوط به حسابرسی داخلی تمرکز میکند که میزان پاسخ 4/21 % را کسب میکند. در مطالعه فعلی، پرسشنامههایی که پس از ارسال یادداشت دریافت شد به عنوان پاسخگویان آخر درنظر گرفته شد و پس از آن به عنوان یک پروکسی برای غیر پاسخدهندگان عمل کرد. هنگام مقایسه متغیرهای کنترل و مستقل بین پاسخدهندگان اولیه و آخر هیچگونه تفاوت قابل توجهی وجود ندارد، بنابراین بر تعصب عدم پاسخ دلالت ندارد.
4- یافتههای پژوهش 4-1- آمار توصیفی متغیرها جدول 1 آمار توصیفی نشان میدهد 79% کمیته حسابرسی صرفا از مدیران مستقل تشکیل شدهاند و اینکه تمام کمیته حسابرسی حداقل دارای یک متخصص در حسابداری و یا حسابرسی (با میانگین 8/3) هستند. نمونه کمیته حسابرسی به طور متوسط 5/3 بار در سال با حداقل 1 و حداکثر 9 جلسه برآورده میشود. علاوه بر این، اندازه متوسط کمیته حسابرسی 1/4 مدیر است. نمونه کمیته حسابرسیها با حسابرس ارشد داخلی به طور متوسط 5/3 بار در سال برآورده میشوند و درگیر تصمیمگیری انتصاب و عزل حسابرسهای ارشد داخلی (64/0) هستند. علاوه بر این، نمونه کمیته حسابرسی درگیر بررسی برنامهها، برنامهریزی و بودجهبندی حسابرسی داخلی هستند و مشارکت حسابرسی داخلی در مدیریت ریسک وجود دارد. با این حال، نمره میانگین بررسی کمیته حسابرسی از گزارشگری مالی، کنترل داخلی و انطباق حسابرسی داخلی با قانون و مقررات تا حدودی کمتر از 1/2 است.
جدول 1 ) شاخصهای مرکزی و پراکندگی متغیرها
منبع: یافتههای پژوهشگر
از آماره جارکو- برا و سطح احتمال آن، می توان نرمال بودن یا نبودن متغیرها را بررسی و تعیین نمود. بر این اساس چون سطح احتمال آماره جارکو - برا از 5% بزرگتر می باشد متغیرها از توزیع نرمال پیروی میکنند.
جدول 2) آزمون نرمال بودن و پایایی متغیرها
منبع: یافتههای پژوهشگر
لازم است جهت عدم مواجهه با رگرسیون کاذب و جعلی قبل از تخمین مدل، مانایی متغیرهای آن مورد بررسی قرار بگیرد. یک متغیر، وقتی ماناست که میانگین واریانس و ضرایب خودهمبستگی آن در طول زمان ثابت باقی بماند. به طور کلی اگر مبدأ زمانی یک متغیر، تغییر کند و میانگین و واریانس و کواریانس تغییری نکند، در آن صورت متغیر ماناست و در غیر این صورت متغیر، نامانا خواهد بود. مانایی متغیرها در سه حالت "در سطح"، "روی تفاضل اول" و "روی تفاضل دوم" میتواند بررسی شود. متغیرهایی که احتمال حاصل از آزمون آنها "در سطح" کمتر از 5% میباشد، فرضیه صفر در مورد آن رد شده و آن متغیر در سطح ماناست؛ درصورتیکه بیشتر از 5% باشد، نامانا است.
جدول 3) آزمون مانایی متغیرها
منبع: یافتههای پژوهشگر
ماتریس همبستگی متغیرهای کنترلی، مستقل و وابسته نشان میدهد. متغیر وابستهRECOMMEND (توصیه) ارتباط مثبت و قابل توجهی با پنج متغیر حمایت، استقلال، تخصص، تصدی، انتصاب ( ) و متغیر جلسه ( ) دارد و با مطالعات باروا و همکاران (2010)؛ نایکر و شارما (2009)؛ راگوناندان و راما (2007)؛ ژانگ و همکاران (2007)؛ ابوت و همکاران (2004) و آرچامبولت و دیزورت (2001) سازگار و همسو میباشد و سه متغیر تعداد، بررسی 3 و بررسی 1 ارتباط مثبتی با متغیر وابسته توصیه دارند اما در سطح 95 درصد اطمینان معنیدار نیستند ( ) و نهایتا دو متغیر بررسی 2 و اندازه با متعیر وابسته توصیه ارتباط منفی دارند اما در سطح 95 درصد اطمینان معنیدار نبوده ( ) و با مطالعات آدل و مایسا (2013)؛ باروآ و همکاران (2010) و ابوت و همکاران (2002) همسو و سازگار میباشد.
جدول 4 ) ضرایب همبستگی برای متغیرها
ضریب همبستگی در سطح 05/0 قابل توجه است . ** ضریب همبستگی در سطح 01/0 قابل توجه است . منبع: یافتههای پژوهشگر
4-2- الگوی رگرسیون هم راستا با مطالعات ابوت و همکاران (2010)؛ مت زین و همکاران (2006) و کارسلو و همکاران (2005) معادله رگرسیونی زیر برای بررسی ارتباط بین ویژگیهای کمیته حسابرسی و ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی و میزان تأثیرگذاری هر یک از ویژگیها در نظر گرفته میشود:
(1)
متغیرهای کنترلی مبتنی بر نتایج مطالعات الزبان و سوان (2013)؛ الزبان و گوایلیام (2014)؛ کوهن و سایاگ (2010)؛ میهرت و یسماو (2007) هستند که میگوید حمایت مدیریت ارتباط مثبت و قابل توجهی با اجرای توصیههای حسابرسی داخلی دارد. بنابراین با نظارت بر دوره تصدی حسابرس ارشد داخلی اعتقاد بر این است که بر کیفیت حسابرسی داخلی تأثیر میگذارد (پیزینی، لین، زیگنفوز، 2011؛ بیسلی و همکاران، 2009؛ واکر، شنکر و بارتون، 2002)
جدول 5 ) نتایج تخمین الگوی رگرسیون
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول 5 نتایج رگرسیون را ارائه میدهد. اهمیت کلی مدل با تعدیل شده برابر با 688/0 در معنیدار است. ضرایب متغیرهای کنترل (حمایت و دوره تصدی ) معنیدار هستند. ضریب متغیر استقلال در آزمون همبستگی مثبت معنیدار (که فرضیه را تأیید میکند) را نشان میدهد که اظهار میکند وجود اعضای مستقل کمیته حسابرسی با درک بیشتر این موضوع در ارتباط است که درواقع توصیههای حسابرسی داخلی اجرا میشوند. علاوه بر این، نتایج رگرسیون نشان میدهد که استقلال درمیان ویژگیهای کمیته حسابرسی بیشتر به توصیه ( ) کمک میکند. نتایج رگرسیون نیز همبستگی معنیداری را بین ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی (توصیه) و میزان دانش اعضای کمیته حسابرسی از مسائل حسابداری و حسابرسی ( ) نشان میدهد و درنتیجه را تأیید میکند. ضریب مثبت نشان میدهد که هرچه میزان دانش کمیته حسابرسی بیشتر باشد احتمال اجرای توصیههای حسابرسی داخلی بیشتر است. ضریب تعداد جلسات کمیته حسابرسی مثبت است ( ) اما معنیدار نیست ( را تأیید نمیکند). با این حال، نتایج رگرسیون بر همبستگی منفی بین اندازه کمیته حسابرسی و اجرای توصیههای حسابرسی داخلی دلالت دارد، بنابراین را رد میکند. این نتایج هیچگونه رابطهای را بین اندازه کمیته حسابرسی و ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی نشان نمیدهد. این ارتباط منفی سازگار با مطالعات قبلی است (آدل و مایسا، 2013؛ باروا و همکاران، 2010) که هیچگونه ارتباطی بین اندازه کمیته حسابرسی و تعامل با حسابرسی داخلی را بیان نمیکنند. نتایج رگرسیون بر تأیید جزئی دلالت دارد، زیرا درحالی که یک بعد (جلسه) تعامل کمیته حسابرسی با حسابرسی داخلی ارتباط مثبت و معنیدار ( ) با توصیه دارد، سه بعد (انتصاب، بررسی 1، بررسی 3) با توصیه ارتباط مثبت دارند اما معنیدار نیستند، و یک بعد دارای ارتباط منفی (بررسی 2) است. به طور خلاصه، نتایج نشان میدهد که تعداد جلسات بین کمیته حسابرسی و حسابرس ارشد داخلی ارتباط مثبت و معنیداری با ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی (توصیه) دارند. این فرایند نشان میدهد که هرچه کمیته حسابرسی بیشتر با حسابرس ارشد داخلی ملاقات کند این کمیته بیشتر درمورد مسائلی که حسابرسان داخلی مواجه میشوند مطلع میشود، بیشتر درگیر بحث مربوط به توصیه و گزارش حسابرسی داخلی میشود و بیشتر پاسخگویی مدیریت به توصیهها و یافتههای حسابرسان داخلی را بررسی و نظارت میکند. علاوه بر این، نتایج نشان میدهد که مشارکت کمیته حسابرسی در انتصاب و عزل حسابرس ارشد داخلی ارتباط مثبتی با توصیه ( ) دارد که نشان میدهد که این مشارکت توانمندسازی بیشتر حسابرسی داخلی را ارائه میدهد و از این رو ادراکات بیشتری از اجرای توصیههای حسابرسی داخلی ارائه میدهد. به طور کلی، یافتههای تحقیق نشان میدهد که استقلال کمیته حسابرسی و اعضای کمیته حسابرسی با آگاهی از حسابداری و حسابرسی تاثیر معنیداری بر اجرای توصیههای حسابرسی داخلی میگذارند. زمانی که کمیته حسابرسی (برحسب استقلال و تخصصهای حسابرسی) بسیار مؤثر است این یافتهها برای نتایج مطالعات مت زین و همکاران (2006) که دریافتند حسابرسان داخلی مشارکت بیشتری در گزارشگری مالی دارند حمایت تجربی ارائه میدهد. از این رو، میتوان گفت که هرچه کمیته حسابرسی مؤثرتر باشد حسابرسان داخلی بیشتر میتوانند در گزارشگری مالی شرکت کنند و بیشتر توصیههای حسابرسی داخلی اجرا میشوند.
5- بحث و نتیجهگیری این تحقیق تأثیر ویژگیهای کمیته حسابرسی بر ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی را بررسی میکند. نتایج شواهدی ارائه میدهند مبنی بر اینکه وجود ویژگیهای خاص (استقلال کمیته حسابرسی، تخصص اعضای کمیته حسابرسی، تعداد جلسات و اندازه کمیته حسابرسی) بر ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی تأثیر میگذارد. علاوه بر این، بیان شد که با وجود اعضای مستقل در کمیته حسابرسی که بزرگترین شرکتکننده است کدام ویژگی در این رابطه مشارکت بیشتری دارد. این فرایند نشان میدهد که کمیته حسابرسی دارای اعضای مستقل بیشتر حامی حسابرسی داخلی هستند و بنابراین احتمالا بر مدیریت ریسک درون سازمان تأثیر بهتری میگذارند. این یافتهها نتایج موجود در مطالعه باروا و همکاران (2010) را تأیید میکند که نشان میدهند ترکیب و پشتکار کمیته حسابرسی با سرمایهگذاری در حسابرسی داخلی مرتبط است. علاوه بر این، یافتههای تحقیق نتایج مت زین و همکاران (2006) را در رابطه با ویژگیهای کمیته حسابرسی و ارزیابی حسابرسان داخلی از مشارکت آنها در حسابرسی صورتهای مالی تأیید میکند که خاطر نشان میکند وقتی اعضای کمیته حسابرسی مستقل هستند حسابرسان داخلی مشارکت بیشتری با حسابرسی خارجی دارند. درنتیجه، میتوان گفت که وجود کمیته حسابرسی مستقل وقوع بیشتر ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی و درنتیجه مشارکت بیشتر از حسابرسان داخلی تا حسابرسی خارجی را ترویج میدهد. همچنین نشان داده شد که دوره تصدی حسابرس ارشد داخلی تأثیرات ادراکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی است. انتظار میرود حسابرس ارشد داخلیها با دوره تصدی طولانیتر درمورد محیط داخلی سازمانهای خود و اجرای توصیههای حسابرسی داخلی بسیار مطلع باشند. مطالعه مذکور به مطالعات و مطالعات موجود در این زمیه اضافه میشود و در خصوص ضرورت استانداردهایی که جنبهها و ویژگیهای کمیته حسابرسی و ارتباط حسابرسی داخلی را مورد خطاب قرار میدهد برای تنظیمکنندگان، منابع و پایگاه اطلاعاتی محسوب میشوند. مشارکت مهمیکه با منابع حسابرسی داخلی انجام میشود با دوره تصدی حسابرس ارشد داخلی و ادارکات اجرای توصیههای حسابرسی داخلی مرتبط است. این مطالعه مشروط به محدودیتهای خاصی است که فرصتهایی را برای مطالعات آتی فراهم میکند. دادهها از طریق بررسی حسابرسهای ارشد داخلی جمعآوری گردید و به ادراک این پرسنل درخصوص میزان اجرای توصیههای آنها توسط حسابرسیها میپردازد. ممکن است یک نظرسنجی با نمونهای از حسابرسیها تصویر متفاوتی را برحسب اعتقادات مربوط به سطح اجرای توصیههای حسابرس ارشد داخلی و واقعیت موقعیت همانطور که با تغییرات منسجم تمرین ارزیابی میشود آشکار کند. به همین ترتیب، ممکن است عوامل جمعیتشناختی مانند سن و جنسیت که این مطالعه برای دربرگرفتن آن تلاش نمیکند برحسب ظرفیت پاسخدهندگان (یا حسابرسهای ارشد داخلی و یا حسابرسیها) برای ایجاد ادراکات مثبت و یا منفی تلاشهای انجام شده برای مطابقت با توصیهها تأثیرگذار باشد. این واقعیت که بر متغیرهایی مانند بودجه حسابرسی داخلی، اندازه حسابرسی داخلی و مشارکت در تغییر حسابرس ارشد داخلی تمرکز شود و بررسی اینکه آیا اینها با اجرای توصیههای حسابرسی داخلی در ارتباط هستند محدودیت دیگری است. در رابطه با متغیر آخر، درحالی که این مطالعه مشارکت کمیته حسابرسی در انتصاب/برکناری حسابرسهای ارشد داخلی را ارزیابی میکند، اثبات نمیکند که آیا چنین تغییری در واقع صورت گرفته است. ممکن است این گونه تغییرات سیگنالی از حاکمیت بهبود یافته/ رو به افول باشد.
[1] گروه اقتصاد، واحد نراق، دانشگاه آزاد اسلامی، نراق، ایران. نویسنده مسئول. heidarimu@yahoo.com [2] گروه مدیریت دولتی و خطمشی گذاری عمومی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. vah.araei@iauctb.ac.ir | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع
دلبری راغب، محسن و علی اسماعیل زاده، (1402)، "مدل کیفیت حسابرسی مستقل با تأکید بر رفع نیازهای ذینفعان"، پژوهشهای حسابداری مالی و حسابرسی، 15(57)، صص 69-98. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 428 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 160 |