تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,552,148 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,724,941 |
بررسی تاثیر تورم و شاخص بورس اوراق بهادار بر سودآوری بانکی (مطالعه موردی بانکهای کارآفرین، اقتصاد نوین و سامان) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد مالی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 17، شماره 65، دی 1402، صفحه 107-120 اصل مقاله (446.31 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/fed.2023.707987 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رضا رحیمی* 1؛ علی اکبر باغستانی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه اقتصاد، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2موسسه پژوهش های برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی. تهران. ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده بانکها از جمله واحدهای اقتصادی هستند که در اثر بروز شوکها متضرر میشوند. زیرا منابع و مصارف آنها از طریق تاثیر شوکهای غیرمنتظره اقتصادی تحت تاثیر قرار میگیرد. این مطالعه به بررسی و تجزیه و تحلیل اثرات تورم و تغییرات شاخص بورس اوراق بهادار بر سودآوری سه بانک منتخب کارآفرین، اقتصاد نوین و سامان طی دوره 95-1384 با استفاده از دادههای تابلویی پرداخته است. نتایج آزمون لیمر در سطح معناداری کمتر ازپنج درصد نشان داد که با اطمینان 95% امکان برآورد مدل با استفاده از روش پانل دیتا تأیید میشود. به منظور تشخیص وجود اثرات ثابت یا وجود اثرات تصادفی از آزمون هاسمن استفاده شد. نتایج آزمون هاسمن نشان داد که مدل تحقیق از نوع پانل دیتا با اثرات ثابت میباشد. نتایج برآورد مدل حاکی از آن است که رشد اقتصادی و رشد شاخص بورس اوراق بهادار تاثیر مثبت و معناداری بر سودآوری بانکهای منتخب دارند. از طرفی افزایش سطح عمومی قیمتها (تورم) سودآوری بانکها را کاهش داده است. از این رو پیشنهاد میشود، بخشهای تولیدی نظیر کشاورزی و صنعت در اولویت تامین مالی توسط بانکها قرار گیرد. تا رشد اقتصادی از طریق افزایش طرف عرضهی اقتصاد تحقق یافته و سودآوری بانکها هم بواسطه رشد اقتصادی و هم کاهش تورم تقویت شود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی: تورم؛ بورس؛ بانک؛ اقتصاد؛ ایران. طبقه بندی JEL : E52؛ E64 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی تاثیر تورم و شاخص بورس اوراق بهادار بر سودآوری بانکی (مطالعه موردی بانکهای کارآفرین، اقتصاد نوین و سامان)
چکیده بانکها از جمله واحدهای اقتصادی هستند که در اثر بروز شوکها متضرر میشوند. زیرا منابع و مصارف آنها از طریق تاثیر شوکهای غیرمنتظره اقتصادی تحت تاثیر قرار میگیرد. این مطالعه به بررسی و تجزیه و تحلیل اثرات تورم و تغییرات شاخص بورس اوراق بهادار بر سودآوری سه بانک منتخب کارآفرین، اقتصاد نوین و سامان طی دوره 95-1384 با استفاده از دادههای تابلویی پرداخته است. نتایج آزمون لیمر در سطح معناداری کمتر ازپنج درصد نشان داد که با اطمینان 95% امکان برآورد مدل با استفاده از روش پانل دیتا تأیید میشود. به منظور تشخیص وجود اثرات ثابت یا وجود اثرات تصادفی از آزمون هاسمن استفاده شد. نتایج آزمون هاسمن نشان داد که مدل تحقیق از نوع پانل دیتا با اثرات ثابت میباشد. نتایج برآورد مدل حاکی از آن است که رشد اقتصادی و رشد شاخص بورس اوراق بهادار تاثیر مثبت و معناداری بر سودآوری بانکهای منتخب دارند. از طرفی افزایش سطح عمومی قیمتها (تورم) سودآوری بانکها را کاهش داده است. از این رو پیشنهاد میشود، بخشهای تولیدی نظیر کشاورزی و صنعت در اولویت تامین مالی توسط بانکها قرار گیرد. تا رشد اقتصادی از طریق افزایش طرف عرضهی اقتصاد تحقق یافته و سودآوری بانکها هم بواسطه رشد اقتصادی و هم کاهش تورم تقویت شود. واژههای کلیدی: تورم، بورس، بانک، اقتصاد، ایران. طبقه بندی JEL : E52 ، E64
1- مقدمه بانکداری حوزه وسیعی از فعالیتهای اقتصادی را در بر میگیرد و طی دهههای اخیر انواع متعددی از خدمات و محصولات جدید بانکی معرفی شده و خدمات بانکی در ابعاد مختلف گسترش یافته است. کارکردهای اصلی نظام بانکی (بانک مرکزی، بانکهای تجاری و موسسات مالی و اعتباری) عبارتند از: خلق پول، واسطهگری مالی (تجمیع پس اندازها و اعطای تسهیلات)، پرداختهای بانکی، امکانات تامین اعتبار برای تجارت خارجی، خدمات واسطه امین، صندوق امانات داراییهای باارزش و خدمات بورس. با توجه به کارکردهای ذکر شده نظام بانکی، آشکار است که صنعت بانکداری نقش مهمی را در رشد اقتصادی جوامع ایفا میکند. از سوی دیگر بانک یک بنگاه اقتصادی است و هدف هر بنگاه اقتصادی کسب سود میباشد، لذا بانکها با انجام فعالیتهای که در بالا ذکر شد همواره به فکر سود دهی بیشتر هستند و می خواهند منابع مالی به سوی اهداف پر سود سوق داده شود. بنابراین میتوان گفت بانکها بنگاههای اقتصادی خصوصی اما با هدف عمومی میباشند، چرا که سیستم پرداختها و واسطهگری مالی لازمه رشد اقتصادی یک کشور میباشد. از این رو بررسی عوامل موثر بر سود دهی بانکها جهت گسترش بازار مالی و متعاقباً رشد اقتصادی جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است.(تقوی، 1384). در جهان امروز جذب منابع مالی آنقدر برای بانکها مهم و حیاتی میباشد که رقابت بسیار شدیدی در این زمینه بین آنها ایجاد نموده است. با توجه به وظیفه نظام بانکی در تجهیز منابع مالی و تخصیص بهینه آن در سیستم اقتصادی، هر چه نظام بانکی در تجهیز منابع مالی و تخصیص آن در فضای رقابتی و به صورت کاراتری عمل نماید میتوان شاهد کاهش هزینه های تولید و افزایش سود آوری و بهبود امر تولید و اشتغال و رشد اقتصادی بود. مدیران ارشد بانکها، کارشناسان امور مالی و بنگاههای فعال اقتصادی می توانند از نتایج برای افزایش سود آوری و کارایی بانک ها و بنگاهها استفاده نمایند (محمدی 1394). البته شرایط کلان یک اقتصاد و وضعیت بازار سرمایه بر سودآوری بانکها موثر است. برآیند تعادل عرضه و تقاضای کل، اثر خود را بر سطح عمومی قیمت یا نرخ تورم نشان داده و رشد بازار سرمایه نیز به وسیله وضعیت شاخص بورس اوراق بهادار سنجیده میشود. از این رو شناسایی تاثیر تورم و شاخص بورس اوراق بهادار میتواند، به اتخاذ رویکردهای مناسب برای ارتقاء سودآوری بانکها به عنوان منبعی برای تامین مالی فعالیتهای اقتصادی منجر شود.
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مبانی نظری برخی محققان توسعه مالی را به عنوان نوآوری و پیشرفتهای مرتبط شده به بازارهای مالی تعریف میکنند (دوروسی و همکاران[3]، 2009 و کار و همکاران[4]، 2011). توسعه مالی (اعم از توسعه بانکی و بازار سرمایه)یکی از محورهای مهم رشد اقتصادی است. ارتباط بین این دو متغیر از زمان شومپیتر (1933) موردتوجه تحقیقات نظری و تجربی بوده است. برخی از نظریه پردازان معتقدند که در مراحل اولیه توسعه اقتصادی کشور، سیستم مالی با روانسازی محرکههای اصلی رشد، منجربه رشد اقتصادی بیشتر میشود و در مراحله بعد باپیشرفت و توسعهیافتگی بیشتر، تقاضا و نیاز به توسعه بخش مالی افزایش مییابد. در خصوص ارتباط متقابل توسعه مالی و رشد اقتصادی، چهار رابطه احتمالی و علی یعنی فرضیه رشد مبتنی بر توسعه مالی، فرضیه توسعه مالی مبتنی بر رشد، فرضیه رابطه و علیت دو سویه و عدم ارتباط وجود دارد که در عمل به دو دیدگاه قابل تقسیم هستند (نگین تاجی و همکاران، 1401). بر اساس دیدگاه اول که دیدگاه طرف عرضه است و فرضیه رشد مبتنی بر توسعه مالی را مطرح میکند، علیت یک طرفه از توسعه مالی (بانکی و بازار سرمایه) به رشد اقتصادی وجود دارد. براساس این دیدگاه، توسعه بخش مالی از دو کانال اصلی یعنی افزایش سرمایه از طریق جذب و تخصیص بهینه منابع مالی و سپس از طریق کارایی انباشت سرمایه و به نوبه خود، افزایش بهرهوری نهایی سرمایه به افزایش رشد اقتصادی کمک مینماید (مککینون 1973 و شاو 1973[5]). برخی از اقتصاددانان نظیر کینگ و لوین[6] (1993) معتقدند که سیستم مالی با انتخاب کارآفرینان و پروژههای باکیفیت بالاتر، بسیج منابع مالی خارجی، ارائه ابزارهای برتر برای تنوع بخشیدن به ریسک و در نتیجه رشد بهرهوری به رشد اقتصادی کمک نماید. دیدگاه دوم، موسوم به دیدگاه طرف تقاضا بوده و تبیین جهت علیت از رشد اقتصادی به توسعه مالی میپردازد. به این معنی که با افزایش رشد اقتصادی، تقاضا برای کم و کیفیت خدمات مالی از جمله بخش بانکی و بازار سرمایه افزایش مییابد و با افزایش سوددهی این بخشها، زمینه را برای توسعه بیشتر بخش مالی فراهم میسازد. هر چه کشورها در طی زمان ثروتمندتر شوند یا هنگامی که ازگروه کشورهای فقیر به گروه کشورهای ثروتمند منتقل میشوند، واسطههای مالی نیز بزرگتر میشوند (نگین تاجی و همکاران، 1401). به طور کلی شواهد تجربی نشان داده است که بین شاخصهای توسعه بخش بانکی، توسعه بازار سرمایه و رشد اقتصادی ارتباط مثبت و بلند مدت وجود دارد به طوری که یک سیستم اقتصادی توسعه یافته و یا در حال رشد با سرمایه بیشتر و رشد بیشتر متناقض نیست (پردهان، آروین وبهمنی[7]، 2014).
پیشینه پژوهش اطیابی و همکاران (1402)، اثر مداخله بانک مرکزی بر سودآوری بانکهای تجاری کشور را مورد بررسی قرار دادند. نتایج بکارگیری رویکرد رگرسیون انتقال ملایم، نشان دهنده اثرگذاری مثبت متغیر نرخ رشد اقتصادی بر سودآوری بانکی و تاثیرات منفی مداخله بانک مرکزی، نرخ بازدهی سهام، ریسک اعتباری، نرخ تورم و نرخ بهره بر سودآوری بانکهای تجاری کشور بوده است. عقبایی و همکاران (1401)، سودآوری مالی با تعیین الگوی روابط بین عوامل موثر بر فرهنگ مشتریان خدمات بانکداری الکترونیکی برای جذب و نگهداری بیشتر آنها به عنوان گامی نوآورانه در خدمترسانی به جامعه را برای مشتریان بانک ملت بررسی نمودند. بکارگیری تکنیک دیمتل نشان داد که برای سودآوری مالی برای بانکهای ایرانی، عوامل موثر بر فرهنگ مشتریان خدمات بانکداری الکترونیکی به ترتیب اهمیت و اثرگذاری بر یکدیگر شامل سواد، ارزشها، فناوری، قومیت، قوانین و هنر بودهاند. نگین تاجی و همکاران (1401)، ارتباط میان رشد اقتصادی، توسعه بخش بانکی، توسعه بازار سرمایه و برخی از متغیرهای مهم اقتصادی را مطالعه نمودند. بکارگیری مدل خودرگرسیون برداری و علیت گرنجری، نشان میدهد که یک رابطه علی دو طرفه بین رشد اقتصادی و توسعه مالی چه از نظر توسعه بخش بانکی و چه از نظر توسعه بازار سرمایه وجود دارد، بنابراین توسعه مالی هم از بعد توسعه بخش بانکی و هم از بعد توسعه بازار سرمایه با رشد اقتصادی اثرات متقابل دارند. جهت علیت بین توسعه بخش بانکی و بازار سرمایه نیز دو طرفه است و این موضوع اهمیت توسعه یکپارچه بخش مالی را پیشنهاد مینماید. محمدی (1394) در تحقیقی اثر نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی بر سود آوری بانک ملت را با استفاده از روش VAR و VECM مورد بررسی قرار داد. نتایج بدست آمده نشان داد که اثر نااطمینانی تولید ناخالص داخلی بر سود آوری بانک ملت در بلندمدت اثر مثبت دارد. اما نااطمینانی نرخ تورم بر سود آوری بانک ملت در بلند مدت و در سطح اطمینان 95 درصد اثر معناداری ندارد. پیری (1390) در تحقیقی با عنوان تاثیر ویژگی های بانک و عوامل اقتصاد کلان بر سود آوری بانکهای اسلامی، به این نتیجه رسید که رشد تولید ناخالص داخلی تاثیر مثبت و معناداری بر شاخص برآورد سود آوری دارد و تورم رابطه معنی دار و مثبتی با شاخص بازده دارایی و بازده سرمایه داشته و ارتباط آن با شاخص خالص حاشیه سود بی معنی است. شوال پور و اشعری (1391) در مطالعه خود نشان دادند که افزایش ریسک اعتباری، هزینه بانک را افزایش داده و به تبع آن سودآوری آن بانک کاهش می یابد. پروهان (1395)، عوامل موثر بر سودآوری ۱۴ بانک داخلی کشور شامل بانکهای ملی، سپه، صادرات، تجارت، ملت، کشاورزی، رفاه، صنعت و معدن ، کارآفرین ، توسعه صادرات ، پارسیان و اقتصاد نوین، را با استفاده از سه مدل و با کاربرد دادههای ترکیبی طی دوره ۱۳۹۲-۱۳۸۴ بررسی نموده است. عوامل مورد بررسی در این تحقیق در سه سطح درون بانکی، درون صنعتی و کلان گزارش شدهاند. عوامل درون بانکی شامل کفایت سرمایه، ریسک نقدینگی، ریسک اعتباری، اندازه بانک، کارایی، ترکیب تجاری(کسب و کار)، عوامل درون صنعتی شامل تمرکز بانک و متغیرهای کلان شامل رشد اقتصادی و تورم است. نتایج حاصل از برآورد مدل برای ۱۴ بانک کشور نشان میدهد که اندازه بانک در هر همه مدلهای برآوردی اثری منفی بر سودآوری دارد. اثر منفی ریسک نقدینگی در هیچ یک از مدلها تأیید نشده است. اثر منفی مدیریت کارایی بر بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی مشاهده شده است.اثر منفی کفایت سرمایه بر خالص درآمد بهرهای و بازده حقوق صاحبان سهام و اثر مثبت ترکیب تجاری و تمرکز بانک و تورم رشد اقتصادی بر سودآوری تأیید شده است. شیوتانگ و همکاران[8] (2022)، عوامل موثر بر سودآوری بانکهای اسلامی شامل عوامل داخلی و خارجی را مورد مطالعه قرار دادند. نتایج تحقیق نشان داده است که تورم به عنوان یک عامل خارجی بر سودآوری بانکهای تجاری اسلامی که با نسبت بازده داراییها (ROA) اندازهگیری شده است با سطح معنیداری 628/0 اثر معنیداری ندارد اما حجم پول اثر معناداری دارد. همچنین متغیرهای نسبت هزینه های عملیاتی به درآمد عملیاتی، تامین مالی غیرعملیاتی و نسبت تامین مالی به سپرده به عنوان عوامل داخلی تأثیر قابل توجهی بر نسبت بازده داراییها دارند. گروس و همکاران[9] (2021) ارتباط منفی بین اندازه بانک و سودآوری بانک پیدا کردند. در این مطالعه هیچ ارتباط معنی داری بین تولید ناخالص داخلی و سودآوری و نقدینگی و سودآوری در بانک انگلستان برای دوره 2018-2007 مشاهده نشد. کلشین و همکاران [10](2018) به این نتیجه رسیدند که نرخ بهرههای بالا و بلندمدت تاثیر مثبت و معنیدار بر سوداوری موسسات مالی و اعتباری دارند در حالی که نرخ بهرههای بالا ولی کوتاهمدت به دلیل افزایش هزینههای مالی، سودآوری را کاهش میدهند. کاسمیدو (2012) و حسن و بشیر (2003) در مطالعات خود ارتباط مثبت بین نرخ رشد تولید ناخالص داخلی و عملکرد بانکی یافتند. فرانسیس[11] (2013) عوامل موثر بر سود آوری 216 بانک در 42 کشور آفریقایی طی سالهای 1999 تا 2006 را بررسی کردند. این تحقیق از مدل پانل استفاده کرد و متغیر سودآوری را بوسیله معیار نسبت بازده به داراییها نشان داد. نتایج این تحقیق نشان داد که تورم اثر مثبت بر سودآوری بانک داشته است، که بیانگر آن است بانکها تغییرات آینده تورم را به درستی پیشبینی کردهاند و بیدرنگ حاشیه نرخ سود را تعدیل کرده اند. نرخ رشد تولید ناخالص داخلی همان طور که انتظار میرفت اثر مثبت و معناداری بر سودآوری بانکها داشته است. پاسیوراس و کاسمیدو[12](2006) تاثیر ویژگیهای بانک و شرایط اقتصاد کلان بر سودآوری بانکهای تجاری انگلستان را با استفاده از شاخص بازده داراییها و خالص حاشیه سود، برای دوره 2002-1995، با استفاده از تجزیه و تحلیل روش های آماری بررسی کردند. نتایج این تحقیق نشان داد که ضریب نرخ رشد تولید ناخالص داخلی مثبت و معنادار بوده است. ضریب نرخ تورم معنادار و مثبت است، ارتباط مثبت بین نرخ تورم و سودآوری نشان داده است که تورم توسط بانکها پیشبینی شده و به بانکها این فرصت را داده است که نرخهای سود را تعدیل کنند و در نتیجه درآمدشان نسبت به هزینه سریعتر افزایش یابند. آتاناسوگلو و همکاران[13] (2008) تاثیر ویژگیهای بانک، ویژگیهای صنعت بانکداری و عوامل اقتصاد کلان را بر سودآوری بانکهای تجاری در یونان برای دوره 2001-1985بررسی کردند. آنها از یک مدل پانل پویا استفاده کردند و متغیر سودآوری را به وسیله دو معیار نسبت سود به داراییها یا بازده داراییها و نسبت سود به سرمایه یا بازده سرمایه نشان دادهاند. نتایج نشان داد که متغیر نرخ تورم رابطه مثبت و معناداری با سود آوری داشته است. متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه اثر معناداری بر سودآوری نداشت. گودارد و همکاران[14] (2004) و بیکر و هو[15] (2002) تاثیر تولید ناخالص داخلی (GDP) و تورم را بر سودآوری بانکی در انگلستان مثبت یافتند. از آن جایی که سیستم تأمین مالی در ایران عمدتاً بانک محور میباشد و نقش بازار سرمایه در تأمین منابع مالی محدودتر از بانکها است. مشکلات ایجاد شده ناشی از تحریمهای بینالمللی و نبود منابع کافی برای تجهیز منابع مالی جهت فراهم آوردن سرمایهگذاری بخش خصوصی در بخشهای مختلف اقتصادی و هجوم این بخشها به سمت منابع بانکی جهت تجهیز منابع سرمایهگذاری خود، سبب شده است که نقش بانکها در تامین مالی برجسته شود. بانکهای دولتی عموماً تسهیلات تکلیفی را توزیع مینمایند. اما بانکهای خصوصی میتوانند از میان فرصتهای سرمایهگذاری و انتخاب تسهیلات آزادانهتر عمل نمایند. به هر روی بانکها نقش برجستهای در آغاز و یا تداوم کسب و کارها داشته و به نوعی تضمین کننده استمرار اشتغال ایجاد شده هستند. بانکها میتوانند منابع خرد اقتصادی را در قالب سپردهها تجمیع و در اختیار فعالان اقتصادی قرار دهند. البته متغیرها و شرایط کلان اقتصادی و وضعیت بازارهای موازی نظیر بازار بورس و بیمه نیز بر سودآوری و استمرار فعالیت آن موثر است. مروری بر مطالعات انجام شده نشان میدهد که بررسی تاثیر همزمان وضعیت بازار سرمایه و بازار کالاها و خدمات (در قالب نرخ تورم) بر سودآوری بانکهای خصوصی و استفاده از رویکرد دادههای تلفیقی به منظور سنجش اثرات توام این متغیرها از نوآوریهای این مطالعه است.
روش شناسی تحقیق دادههای مورد استفاده در این پژوهش، دادههای پانلی[16] است که به صورت ترکیبی از دادههای مقطعی و سری زمانی میباشند، یعنی اطلاعات مربوط به دادههای مقطعی در طول زمان مشاهده میشوند. واضح است که چنین دادههایی دارای دو بعد میباشند که یک بعد آن مربوط به واحدهای مختلف در هر مقطع زمانی خاص است و بعد دیگر آن مربوط به زمان میباشد به عبارت دیگر، دادههای پانلی دارای ابعاد مکانی و زمانیاند. آنچه که به طور کلی در مدلهای دادههای تلفیقی مطرح میشود این است که بطور فرض P واحد تصمیم مجزا وجود دارد که با شاخص i از 1 تا p شمارهگذاری میشوند همچنین m دوره زمانی متوالی که با شاخص t از 1 تا m شمارهگذاری میشوند وجود دارد که مجموع n=pm مشاهده خواهیم داشت. متغیرها عبارتند از: : ارزش متغیر وابسته برای واحدi ام در دوره tام. : ارزش متغیر توضیحی jام برای واحد iام در دوره tام. رگرسیون خطی این پانل، عبارت است از: (1)
در این رگرسیون دستگاه عمومی پارامترهای تمام واحدها در تمام زمانها بیان گردیده است. یکی از معمولیترین اشکال سازماندهی دادهها در رابطه (2) براساس واحدهای تصمیمگیری است. بنابراین داریم: (2)
برآورد روابطی که در آنها از دادههای تلفیقی (مقطعی ـ سری زمانی) استفاده میشود، غالباً با پیچیدگیهائی مواجه است. فرض میشود جمله اختلال دارای میانگین صفر و واریانس ثابت است. پارامترهای مجهول مدل است که واکنش متغیر وابسته نسبت به تغییرات kامین متغیر مستقل در iامین مقطع را در زمان t اندازهگیری میکند در حالت کلی فرض میشود که این ضرایب در میان تمامی واحدهای مقطعی و زمانی مختلف متفاوت است. ولی در بسیاری از مطالعات پژوهشی متغیر بودن این ضرایب، هم برای تمامی مقاطع و هم برای تمامی زمانها محدود کننده است و باید نسبت به ماهیت موضوع مورد مطالعه و سایر شرایط، پژوهشگر خود فرضهای مقتضی را در خصوص پارامترها تعیین کند. مدل فوق را میتوان به پنج حالت تقسیم کرد (محمدی گیگلو،1383): 1- تمامی ضرایب ثابت بوده و فرض میشود که جمله اختلال قادر است تمام تفاوتهای میان واحدهای مقطعی و زمان را دریافت کند و توضیح دهد. (3)
2- ضرایب مربوط به متغیرها (شیبها) ثابت بوده و تنها عرض از مبدأ برای واحدهای مختلف مقطعی متفاوت است. (4)
3-ضرایب مربوط به متغیرها (شیب ها) ثابت بوده وتنها عرض ازمبدأ در زمان ها و واحدهای مختلف مقطعی تغییر میکند. (5)
4- همه ضرایب برای تمام واحدهای مقطعی متفاوت است. (6)
5- تمام ضرایب هم نسبت به زمان، هم نسبت به واحدهای مقطعی متفاوت است. (7)
این پنج مورد در دو قالب کلی مدلهای اثرات ثابت[17] و اثرات تصادفی[18] قابل بیان و بررسی میباشند. در مدل اثرات ثابت، عرض از مبدا در مدل رگرسیون به این دلیل بین سال ها یا شرکت ها متفاوت در نظر گرفته میشود که هر سال یا شرکت، ویژگیهای خاص خود را داراست. الگوی اثرات ثابت در شرایطی مناسب است که عرض از مبدا خاص سال یا شرکت با یک یا چند متغیر توضیحی همبستگی داشته باشد (ابریشمی، 1372). در مدل اثرات تصادفی فرض میشود که عرض از مبدا یک واحد تکی، انتخابی تصادفی از جامعهای بزرگتر با یک میانگین ثابت است. بدین ترتیب عرض از مبدا تکی، به صورت انحرافی از این میانگین ثابت بیان میشود. اثرات تصادفی در شرایطی مناسب است که عرض از مبدا (تصادفی) هر واحد مقطعی با متغیرهای توضیحی همبستگی نداشته باشد (ابریشمی، 1372).
تجزیه و تحلیل دادهها مدل این مطالعه برگرفته از مطالعه شیوتانگ و همکاران[19] (2022) است. این الگو براساس داده های تابلویی برای سه بانک خصوصی ایران (کارآفرین، اقتصاد نوین و سامان) طی سالهای 95-1384 به صورت زیر بکارگرفته شده است: ROAit=α+ + + +
ROAit بیانگر متغییر وابسته است که عبارت است از نسبت سود خالص پس از کسر مالیات به کل داراییها، t بیانگر سال و i معرف بانک می باشد. α معرف عرض از مبداء می باشد، تولید ناخالص داخلی؛ معرف شاخص بهای کالا و خدمات ، معرف شاخص بورس اوراق بهادار است. در ابتدا جهت اجتناب از بروز مشکل رگرسیون کاذب از آزمون ریشه واحد متغیرها استفاده گردید. در این تحقیق، از آزمون ریشه واحد لوین لین و چو[20] (LLC) برای بررسی پایایی متغیرها استفاده شده است. این آزمونها با فرضیه صفر وجود ریشه واحد مشترک در بین مقاطع به کار گرفته میشوند.
جدول شماره 1 : آزمون ریشه واحد برای متغیرها
منبع : یافتههای پژوهشگر
نتایج جدول فوق نشان می دهد که فرضیه صفر مبنی بر ریشه واحد متغیر رد نمیشود بنابر این متغیرها در سطح پایا نمیباشند و مطابق با ادبیات نظری آزمونهای ریشه واحد باید از این متغیرها تفاضلگیری انجام شود تا به پایایی برسند. نتیجه تفاضل مرتبه اول بر روی متغیرهای ناپایا تحقیق به صورت جدول شماره 2 میباشد.
جدول شماره 2: نتایج ایستایی متغیرها
منبع: یافتههای پژوهشگر
نتایج جدول شماره 2 نشان میدهد متغیرهایی که در سطح پایا نبودند با یک بار تفاضلگیری پایا شدهاند. سپس برای تشخیص اینکه استفاده از روش پانل در برآورد مدل کارآمدتر است یا روش دادههای تلفیقی، از آزمون لیمر استفاده شده است.
جدول3. نتایج آزمون لیمر برای مدل رگرسیونی
منبع : یافتههای پژوهشگر
همانطورکه در جدول شماره 3 ملاحظه میشود سطح معناداری آزمون کمتر از 05/0=α محاسبه شده لذا با اطمینان 95% امکان برآورد مدل با استفاده از روش پانل دیتا تأیید میشود. در ادامه به منظور تشخیص وجود اثرات ثابت یا وجود اثرات تصادفی از آزمون هاسمن استفاده شده است. نتیجه آزمون هاسمن مطابق با جدول 4 می باشد. همانطورکه در جدول 4 ملاحظه میشود سطح معناداری آزمون هاسمن صفر(0=prob)محاسبه شده لذا آزمون هاسمن نشان می دهد که فرضیه اولیه مبنی بر اثرات تصادفی قابل رد می باشد بنابراین می توان گفت مدل تحقیق از نوع پنل دیتا با اثرات ثابت می باشد.
جدول 4. نتایج آزمون هاسمن مدل رگرسیونی
منبع : یافتههای پژوهشگر
حال با توجه به نتیجه آزمونهای تشخیصی، به تخمین مدل پرداخته میشود. نتایج تخمین مدل به روش پانل دیتا و با استفاده از اثرات ثابت در جدول 5 ارائه شده است.
جدول 5. نتایج تخمین مدل رگرسیونی
منبع : یافتههای پژوهشگر نتیجه تخمین مدل و ضرایب بدست آمده و احتمالات محاسبه شده نشان میدهد که تاثیر هر متغیرهای رشد اقتصادی و رشد شاخص بورس اوراق بهادار بر شاخص سودآوری بانکهای منتخب تاثیری معنادار است. با توجه به ضرایب بدست آمده میتوان نتیجه گرفت تاثیر شاخص بهای کالاها و خدمات که به نوعی نشان دهنده نرخ تورم می باشد بر شاخص سودآوری بانکهای منتخب منفی و معنادار میباشد. تاثیر متغیر شاخص بورس اوراق بهادار تهران نیز بر شاخص سوداوری بانکهای منتخب مثبت و معنا دار میباشد. ضریب متغیر تولید ناخالص داخلی بر شاخص سودآوری بانکهای منتخب مثبت و از نظر آماری معنا دار بوده است.
جمعبندی و پیشنهادها نتایج برآورد مدل نشان داده است که رشد تولید ناخالص داخلی، سودآوری بانکهای منتخب را افزایش داده است. زیرا با افزایش رشد اقتصادی، کسب و کارها رونق اقتصادی بیشتری داشته و به دلیل درآمدزایی بیشتر کسب و کارها، تقاضا برای دریافت تسهیلات افزایش مییابد. از سوی دیگر رشد شاخص بورس اوراق بهادار به معنای سودآوری فعالیت بازار سرمایه بوده و با توجه به خصوصی بودن بانکهای منتخب، توانایی این بانکها در تامین منابع مالی را بهبود میبخشد. وجود رابطه منفی میان رشد شاخص بهای کالاها و خدمات (نرخ تورم) با سودآوری بانکهای منتخب، نشان میدهد که با افزایش تورم، فعالان اقتصادی متوجه از دست رفتن ارزش داراییهای خود شده و تلاش مینمایند منابع در اختیار و سپردههای خود را به جای سپردن نزد بانکها راهی سایر بازارها مانند دلار، طلا، خودرو و مسکن نمایند. از این رو پیشنهاد میشود تا بانکها با توجه به رشد سطح عمومی قیمتها، تلاش نمایند تا با ایجاد فرصت سرمایهگذاری به رونق کسب و کارها و رشد طرف عرضه اقتصاد کمک نموده و ضمن پرهیز از بنگاهداری به کاهش نرخ تورم کمک نمایند. پیشنهاد میشود، اتخاذ سیاستهای کاهش تورم با تاکید بر سیاستهای طرف عرضه در دستور کار قرار گیرد. زیرا سیاستهای انقباضی طرف تقاضا، تقاضای کل را کاهش میدهد که سودآوری بانکها را تحت تاثیر قرار میدهد. حضور در بازار سرمایه و رونق این بازار به رشد نظام بانکی کمک نموده و نباید به عنوان رقیبی برای یکدیگر در نظر گرفته شوند. پیشنهاد میشود بانکها به کمک ارتقاء شفافیت، کمک به تامین سرمایه شرکتهای بورسی و تامین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار به رشد این بازار کمک نمایند. رشد این بازار سبب جذب سرمایههای افراد شده و همزمان رشد بازار بورس و بانکها را به همراه خواهد داشت. البته شناسایی فرصتهای سودآور برای مشارکت بانکها نیز اهمیت دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. با توجه به اهمیت تامین مالی فعالیتهای مولد پیشنهاد میشود که بخشهای تولیدی نظیر کشاورزی و صنعت در اولویت تامین مالی قرار گیرد. تا رشد اقتصادی از طریق افزایش طرف عرضه تحقق یافته و سودآوری بانکها هم بواسطه رشد اقتصادی و هم کاهش تورم تقویت شود.
[1] گروه اقتصاد، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران(نویسنده مسئول). rezarahimi1341@gmail.com [2] .موسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصادکشاورزی و توسعه روستایی. تهران، ایران. a.baghestany@gmail.com [3] Dorrucci et al [4] Kar et al [5] McKinnon & Shaw [6] King, R. G. & Levine, R [7] Pradhan [8] Sihotang and et al. [9] Grose and et al. [10] Kohlscheen, E., Murcia Pabón, A. and Contreras, J. [11] Francis [12] Pasiouras, F; Kosmidou, K [13] Athanasoglou and et al. [14] Goddard J., Molyneux Ph. And Wilson J. 2004 [15] Bikker and Hu 2002. [16] Panel Data [19] Sihotang and et al. [20] Levin , Lin & Chui(2002) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع
نگین تاجی، زریر، گلمرادی آدینه وند، حسن، صادقینژاد مرتضی علی(1401). بررسی رابطه میان رشد اقتصادی، توسعه بخش بانکی و بازار سرمایه در ایران. اقتصاد مالی، 16(60): 195-212. doi: | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 447 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 266 |