تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,624 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,435,527 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,456,173 |
طراحی الگوی فرایندی مسئولیتهای اجتماعی - اخلاقی در مؤسسات حسابرسی (رویکرد کیفی: تئوری داده بنیاد) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد مالی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 17، شماره 65، دی 1402، صفحه 177-194 اصل مقاله (559.41 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/fed.2023.707990 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمود ملکی پور غربی1؛ حسن قدرتی* 2؛ حسین جباری1؛ حسین پناهیان3؛ علی اکبر فرزین فر1 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه حسابداری و مدیریت، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه حسابداری، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه حسابداری ، واحد کاشان،دانشگاه ازاد اسلامی،کاشان ،ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی فرایندی مسئولیتهای اجتماعی - اخلاقی در مؤسسات حسابرسی به انجام رسیده است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ رویکرد پیمایشی-اکتشافی و از نوع تحقیقات کیفی میباشد. جامعه آماری این تحقیق گروهی از خبرگان شامل اساتید و پژوهشگران صاحب نظر در حوزه حسابرسی، مدیران و شرکاء موسسات حسابرسی، و تدوینگران استانداردها و اصول حسابداری و حسابرسی بودند که مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. انتخاب خبرگان و انجام مصاحبه با آنها، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و پس از آن متوقف شد. در این تحقیق، از روش نمونهگیری گلوله برفی استفاده شد و این فرایند تا رسیدن به اشباع نظری محقق ادامه یافت. سرانجام این روش، مصاحبه با 11 نفر از خبرگان بود. در این تحقیق، از آنجایی که از روش تئوری داده بنیاد استفاده گردید، ابزار اصلی جمعآوری دادهها، مصاحبه عمیق و غیرساختار یافته با خبرگان بود. سرانجام پس از طی کدگذاریهای سه گانه باز، محوری و انتخابی، مدل مفهومی تحقیق طراحی شد. در این مدل 14 مقوله شناسایی شده در قالب متغیرهای علّی، محوری، زمینهای و محیطی، مداخلهگر، راهبردی و پیامدی دستهبندی شدند | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی: مسئولیتهای اجتماعی - اخلاقی در مؤسسات حسابرسی؛ تئوری داده بنیاد. طبقه بندی JEL : M42-M14-C35 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
طراحی الگوی فرایندی مسئولیتهای اجتماعی - اخلاقی در مؤسسات حسابرسی (رویکرد کیفی: تئوری داده بنیاد)
چکیده تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی فرایندی مسئولیتهای اجتماعی - اخلاقی در مؤسسات حسابرسی به انجام رسیده است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ رویکرد پیمایشی-اکتشافی و از نوع تحقیقات کیفی میباشد. جامعه آماری این تحقیق گروهی از خبرگان شامل اساتید و پژوهشگران صاحب نظر در حوزه حسابرسی، مدیران و شرکاء موسسات حسابرسی، و تدوینگران استانداردها و اصول حسابداری و حسابرسی بودند که مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. انتخاب خبرگان و انجام مصاحبه با آنها، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و پس از آن متوقف شد. در این تحقیق، از روش نمونهگیری گلوله برفی استفاده شد و این فرایند تا رسیدن به اشباع نظری محقق ادامه یافت. سرانجام این روش، مصاحبه با 11 نفر از خبرگان بود. در این تحقیق، از آنجایی که از روش تئوری داده بنیاد استفاده گردید، ابزار اصلی جمعآوری دادهها، مصاحبه عمیق و غیرساختار یافته با خبرگان بود. سرانجام پس از طی کدگذاریهای سه گانه باز، محوری و انتخابی، مدل مفهومی تحقیق طراحی شد. در این مدل 14 مقوله شناسایی شده در قالب متغیرهای علّی، محوری، زمینهای و محیطی، مداخلهگر، راهبردی و پیامدی دستهبندی شدند. واژههای کلیدی: مسئولیتهای اجتماعی - اخلاقی در مؤسسات حسابرسی، تئوری داده بنیاد. طبقه بندی JEL : M42-M14-C35 1- مقدمه مهمترین نقش اخلاق هنگام تصمیم عملی است؛ چه آن گاه که فرد به تصمیمگیری می نشیند و آنگاه که سازمان و جامعه به تصمیم میرسد (گوسوامی[6] و همکاران، 2020). اخلاق در شکلدهی به تصمیم و تنظیم فرآیند شکلگیری آن نقشتعیینکننده دارد. رعایت نکردن اخلاق در تصمیمگیریها، موجب وارد شدن آسیبهای فراوان به فرد و جامعه میشود (شارما[7] و همکاران، 2019). در دنیای امروز، با افزایش ارتباط بین نقشهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی در کسب و کار، سازمانها با پویاییهای جدیدی مواجه شدهاند. سازمانها و شرکتهای ایرانی نیز به جهت عقب نیفتادن از رقبای داخلی خود ملزمند هر چه سریعتر به سمت مفهوم امروزی و مدرن اخلاقمداری و مسئولیت اجتماعی گام بردارند (حسن زاده دستجردی، 1395). امروزه اهمیت مسئولیت اجتماعی پذیرفته شده است، زیرا نتایج حاصل از اثرات مثبت آن باعث افزایش عملکرد مالی، جذب سرمایهگذاران و مشتریانی که تفکر اخلاقی دارند و دستیابی به مزیت رقابتی گردیده است (گمنیز[8]، 2012). به دلیل دسترسی حسابداران و حسابرسان به اطلاعات مالی افراد و نهادها، پایبندی به اصول و اخلاق در این حرفه از اهمیت بالایی برخوردار است. (قربانی گوگدرقی و یگانه فرد، 1398) حسابداری و حسابرسی در دنیای پیشرفته اقتصادی امروز حرفهای است حیاتی، زیرا سامانه اقتصادی جاری بدون آن نمیتواند، وجود داشته باشد. اساس حرفه حسابداری و حسابرسی مبتنی بر اصول اخلاقی می باشد اما متاسفانه در سالهای اخیر شاهد رشد رسواییهای مالی در نقاط مختلف جهان و از جمله ایران از سوی بنگاههای اقتصادی بوده که ضرورت توجه به اخلاق حرفهای را در سازمان های مختلف و به خصوص از سوی حسابداران و حسابرسان بیش از پیش نموده است. (تقیبیگی، 1399) تکامل حرفه حسابرسی و توانایی آن در جلب اعتماد عمومی مستقیماً به رعایت آیین اخلاق حرفهای بستگی خواهد داشت. فعالیتهای متقلبانه حسابداری و حسابرسی بیانگر ضعف ارزشهای اخلاقی حاکم در محیط کار و آموزش این حرفه میباشند. بنابراین سیستم آموزش حسابداری به منظور تربیت حسابداران اخلاق مدار، از دیرباز درصدد نهادینه کردن ارزشهای اخلاقی در حسابداران و حسابرسان بوده است. (سرحدی و همکاران، 1398) رویکردهای متداول به مسئولیت اجتماعی شرکتها با تعریف مدلی سر و کار دارد که مکانیزم هائی را برای پذیرش ابزارهای مدیریتی و رویههای مسئولیت اجتماعی توسط شرکت ها برای عملکرد اقتصادی بهتر از طریق کاهش ریسک و هزینه، حداکثر سازی سود، مزیت رقابتی، شهرت و مشروعیت و هم افزایی در ایجاد ارزش شناسایی کند برخی رویکردها روی مزایا و منافع کوتاهمدت و میان مدت تأکید دارند و برخی دیگر، با چشمانداز بلند مدت به دنبال کسب منافع و ایجاد ارزش پایدار هستند. (آبرو، 2015: 941) شهروندان به عنوان کاربران اطلاعات مالی استدلال میکنند که حسابداران و حسابرسان باید مسئولیت بیشتری برای تعیین و انتشار اعمال غیرقانونی شرکت ها به عهده داشته باشند تا صلاحیت و کارایی فرآیند حسابرسی بهبود یابد پارسونز (1956 یکی از اولین محققینی بود که حسابداری را به عنوان یک سیستم اجتماعی با هدف خاص مشخص که باید به یک سیستم بزرگ تر نظیر اجتماع کمک کنند شناخت. برای بقای یک سازمان، آن گونه که جکسون و همکاران (2008) در مورد چرخش حسابرس استدلال می کنند این امر باید اطمینان حاصل کند که این فعالیت ها باید مطابق با ارزشها و هنجارهای اجتماع انجام گیرند. لذا پیچیدگی فرایند حسابرسی مسئولیت اجتماعی شرکت ها در راستای تحقق حسابرسی مسئولیت اجتماعی با مشکل عدم الزام شرکتها به دستورالعمل سازمان ملل و سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی تحت عنوان ضوابط رفتاری شرکتهای چند ملیتی مواجه هستند،(حساس و همکاران، 1393: 109) اقدامات بینالمللی سازمان ملل و سازمان جهانی کار نیز بر این نکته صحه گذارده است که از آن جایی که شرکتها هنوز تابعان اصلی حقوق بینالملل نیستند نمیتوان مجازاتی یا الزامی برای آنان در نظر گرفت و توافق کشورها نیز به آسانی امکان پذیر نیست و در نتیجه باید اذعان نمود که مسئولیت شرکت ها در مقابل نقض قواعد حقوق بشر هنوز هم در هاله ای از ابهام قرار دارد. همچنین عوامل اثر گذار بر حسابرسی مسئولیت اجتماعی باعث شده است تا ضرورت معرفی و تبیین الگوی فرایندی مسئولیتهای اجتماعی - اخلاقی در مؤسسات حسابرسی می پردازد و نحوه ارتباط موثر فرایند حسابرسی مسئولیت اجتماعی و اجزای تشکیل دهنده هر سیستم را نشان می دهد، بیشتر آشکار گردد (داوودی نصر و همکاران، 1397: 99) ون در لن(2006) یادآور شد که محدودیتهای نظری تفاوت بین انتظارات جامعه و عملکرد اجتماعی شرکت است که میتوان گفت به درستی اندازهگیری و درک نشده است گری (2014) بیان میدارد که به نظر میرسد مطالعه در این حوزه بدون در نظر گرفتن چارچوب اجتماعی و اخلاقی جامعه غیرممکن میباشد و بنابراین نیاز است که ابعاد اجتماعی در گزارشگری واحدهای مختلف ترکیب شود تحقیقات حسابداری، تحقیقات مسئولیت اجتماعی - اخلاقی شرکت ها در زمره تحقیقات چند پارادیمی است تحقیقات جاری در مقوله مسئولیت جتماعی شرکتها روی جریان تحقیقات افشاهی داوطلبانه است و بیان می دارد که این جریان تحقیقات باید قبل اعتماد، استاندارد سازی و قابلیت ارزیابی افشاهای اختیاری را هم فراهم بیاورد. وایلمن (2015) برخی بینشهای جدید را برای تحقیقات مسئولیت اجتماعی شرکت ها مطرح کرد و مباحثی در خصوص مشکلات نظری و روش شناسی این تحقیقات بیان کرد که کماکان معتبر است . حسابرسان مستقل4 باید تا جایی که میتوانند مجدِّانه و مطابق با مواردی که به آنها آموزش داده شده است، کار کنند. (طالبی انزاب و همکاران، 1401) آنها باید همواره گزارش کاملی در ارتباط با مسائلی که در حین کار با آنها مواجه شدهاند، به مدیران ارشد خود بدهند. مواردی مانند سستی، سرهمبندی کردن گزارشها و پنهانکاری، مطابق قانون و اخلاق نیستند. وظایف و کارهای حسابرسان واضح و روشن است و آنها باید این وظایف را به بهترین نحو ممکن انجام دهند. ارائه دستورعملی اخلاقی متناسب با میزان انحراف از قانون به کسانی که سعی در سرپیچی از قانون دارند و آن را زیر پا میگذارند، موضوعی است که در اصول اخلاقی تجدیدنظرشده حذف شده و مشاهده نمیشود. تخلفها و قصور اخلاقی نهتنها باعث قضاوت نادرست در مورد نظام حسابداری میشود، بلکه ممکن است باعث زیر سئوال رفتن ارزش کار حسابرسان در بررسی حسابها شود. البته این امر فقط ناشی از ناتوانی و قصور اصول اجرایی حسابداری نیست. از آنجایی که مدیریت مفاهیم اخلاقی در حسابرسی شرکتها و موسسهها به اهمیت اخلاق در آن مکان و برای آن نظام بستگی دارد، از اینرو توافق نیافتن درباره هدفهای حسابرسی و اختلاف درباره چگونگی اجرای حسابرسی گسترش یافته است. این بدان معنی است که با اینکه اخلاق در حسابرسی شامل هدایت حسابرسان هم میشود باید تلاش جدی و مهمی برای ارزیابی و مورد توجه قراردادن جریانی صورت گیرد که هدف آن کاربردی کردن ماهیت حسابها، هدفهای حسابرسی و اقتصاد و عملکردهای اجتماعی باشد (سرحدی و همکاران، 1398). بررسی دقیق ادبیات نظری و عملی در حوزه مدیریت مؤسسات حسابرسی کشور، بیانگر یک خلاء مطالعاتی مشهود در زمینه مسئولیتهای اجتماعی – اخلاقی این مؤسسات میباشد(صراف و همکاران، 1401). چراکه تا کنون مدلی جامع و بومی که به صورت فرایندی پدیده مسئولیتپذیری اجتماعی و اخلاقی مؤسسات حسابرسی کشور را ارائه کند، طراحی نشده است. (بوستانی و همکاران، 1401)از اینرو، تحقیق حاضر سعی دارد تا از طریق اجرای یک پژوهش نظاممند، به پرسش اصلی زیر پاسخ دهد: «طراحی و تبیین الگوی فرایندی مسئولیتهای اجتماعی - اخلاقی در مؤسسات حسابرسی به چه نحو میباشد؟».
مینایی (1399)، پژوهشی را با عنوان "بررسی مسئولیت های اجتماعی (اقتصادی و حقوقی و اخلاقی) مدیران در بهبود فضای کسب و کار شهرداری منطقه 18 تهران" به انجام رساند. نتایج این تحقیق نشان داد که مسئولیت های اقتصادی و حقوقی و اخلاقی مدیران در بهبود فضای کسب و کار موثر است. پس در نتیجه مسئولیت اخلاقی مدیران در شرایط امروز بر شرایط اقتصادی غلبه دارد لذا مدیران با در نظرگرفتن اصول اخلاق سازمانی ومدیریت عادلانه و منصفانه براساس شایسته سالاری می تواند به حفظ و ارتقای سازمان کمک کنند. حاجمحمدلو و حاجیها (1399)، پژوهشی را با عنوان "ارتباط بین جو اخلاقی، مسئولیت پذیری اجتماعی و مدیریت سود" به انجام رساندند. یافتههای این تحقیق نشان داد جو اخلاقی خود خواهانه، دلسوزانه و نظام مند اثر مستقیم و معناداری بر حمایت حسابداران از ضوابط اخلاقی و مسئولیت اجتماعی دارد. از طرفی دیگر قضاوتهای اخلاقی حسابداران در خصوص مدیریت سود با نیت و رفتار اخلاقی آنها رابطه معنادار و مثبت دارد. این نتایج بر اهمیت جو اخلاقی سازمان در پیشبرد اهداف برنامه های مسئولیت اجتماعی توسط حسابداران تاکید می کند و قضاوت حسابداران در مورد مدیریت سود مستقیما با نیت اخلاقی آنان رابطه دارد. حسین پور محمدآبادی و نادی (1396)، پژوهشی را با عنوان "رابطه بین فرهنگ اخلاقی سازمانی و تصمیمهای اخلاقی مدیران و کارکنان" به انجام رساندند. یافتههای این پژوهش نشان داد که بعد اول و سوم فرهنگ اخلاقی سازمانی و مقیاس کل با بعد قضاوت نسبی اخلاقی، بعد اول و سوم فرهنگ اخلاقی سازمانی و مقیاس کل با بعد قضاوت مطلق اخلاقی رابطه معنادار داشت و بعد دوم فرهنگ اخلاقی سازمانی با بعد قضاوت نسبی اخلاقی و بعد قضاوت مطلق اخلاقی رابطه معنادار نداشت. بعد اول فرهنگ اخلاقی سازمانی از توان پیشبینی ابعاد تصمیمهای اخلاقی برخوردار بود. بین ابعاد تصمیمهای اخلاقی مدیران و کارکنان برحسب متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت معنادار به دست نیامد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که فرهنگ اخلاقی سازمانی عاملی مؤثر بر تصمیمهای اخلاقی است. بنابراین هر چه به اصلاح و تقویت شاخصهای فرهنگ اخلاقی سازمانی توجه بیشتری مبذول گردد تصمیمهای اخلاقی جایگاه بهتری در سازمان مییابد. رحیمی (1396)، پژوهشی را با عنوان "تحلیل رابطه فرهنگ سازمانی و رفتار اخلاقی کارکنان دانشگاه کاشان" به انجام رساند. یافتههای این تحقیق نشان داد که میانگین هر یک از مؤلّفههای فرهنگ سازمانی از میانگین فرضی، کمتر و میانگین هر یک از مؤلّفههای رفتار اخلاقی از میانگین فرضی، بیشتر بود. ضرایب همبستگی نشان داد میان همة مؤلّفههای فرهنگ سازمانی با رفتار اخلاقی کارکنان، رابطهی مثبت و معنادار وجود دارد. برخوردار و همکاران (1395)، پژوهشی را با عنوان "بررسی راهکارهای اجرای مسئولیت اجتماعی سازمانی در شهرداری تهران" به انجام رساند. در این تحقیق به منظور شناسایی راهکارهای اجرای مسئولیت اجتماعی سازمانی در شهرداری تهران از آزمون میانگین استفاده شده و تمام چهار دسته اقدامات نوشتاری وتدوینی، اقدامات ترویجی، اقدامات نظارتی و اجرایی، و اقدامات قانون گذاری به عنوان اقدامات تاثیر گذار شناسایی شدند. نتایج رویکرد فرآیند تحلیل شبکهای نشان داد که اقدامات نظارتی و اجرایی، اقدامات ترویجی، اقدامات قانونگذاری، و اقدامات نوشتاری و تدوینی به ترتیب رتبه های اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند. طبرسا و معینی کربکندی (1395)، پژوهشی را با عنوان "بررسی تاثیر هوش سازمانی بر مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان مورد مطالعه: سازمان ثبت احوال شهر تهران" به انجام رساندند. یافته های این پژوهش نشان داد که میان ابعاد هوش سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان تاثیر مثبت و معناداری وجود دارد. ضریب رگرسیون میان ابعاد هوش سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان نشان داد که همه ابعاد هوش سازمانی می توانند به طور مثبت و معنادار بعد مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان را پیش بینی کنند. از بین مولفه های هوش سازمانی همسویی و تجانس با بیشترین ضریب بتا، بیشترین تاثیر را در پیشبینی مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان دارد. پیری و فردیس (1394)، پژوهشی را با عنوان "بررسی میزان تمایل سازمان به پذیرش مسئولیت اجتماعی و عوامل موثر بر آن و تاثیر آن بر خوشنامی و شهرت سازمانی" به انجام رساندند. بر اساس یافتههای این تحقیق میتوان انتظار داشت با افزایش سطح پذیرش مسئولیت اجتماعی سازمان، شهرت و خوشنامی سازمانی در سازمان صنعت، معدن و تجارت استان آذربایجان غربی افزایش یابد. اولانیان (2021) به بررسی مسئولیتپذیری و عملکرد مالی نیجریه: با نقش میانجی گری در مسئولیت پذیری اخلاقی پرداخته است. در مورد عملکرد مالی نتایج نشان داد که نتایج قابل اعتمادی در ارتباط مستقیم بین مسئولیت اجتماعی اخلاقی و عملکرد مالی وجود دارد و نشان میدهد عملکرد کارکنان به عنوان یک واسطه در رابطه بین بدهی های اخلاقی اجتماعی و عملکرد مالی شرکت عمل می کند. در صورت ادغام مسئولیت اجتماعی اخلاقی نسبت به ذینفعان در روال تجاری، مدیران می توانند روابط خود را با ذینفعان خود تقویت کرده و در نهایت عملکرد مالی خود را بهبود بخشند. گوکدو[9] وهمکارانش (۲۰۱۸) در تحقیقی با عنوان " بررسی سه مرحلهای پیامدهای تاثیرات آبشاری رهبری اخلاقی بر کارکنان" را که مبتنی بر نظریه یادگیری اجتماعی انجام دادند، مدلی بر اساس تأثیرات پلکانی ارائه و نشان دادند که چگونه رهبری اخلاقی مدیران سطح عالی بر مدیران سطح پایین به صورت سلسله مراتبی نافذ و تاثیرگذار بوده است و نقش رهبران و نحوه تصمیم گیری آنها می تواند باعث پرورش و پیشرفت در رده های پایینی و کل سازمان گردد و همچون نقش الگو و پرچمدار[10] است. در این تحقیق که در کشور کره جنوبی بر روی ۲۲۴ مدیر از ۶ شرکت بزرگ انجام گرفت محققان با انجام تجزیه و تحلیل همبستگی سلسله مراتبی دریافتند که مدیریت و رهبری اخلاقی در سطح بالای سازمان به صورت آبشاری به سمت مدیران پایینی انتقال می یابد و منجر به کاهش بطالت اجتماعی[11] در کارکنان و افزایش عملکردی وظیفهای در آنان میشود. آنان دریافتند که انگیزه خود-ارتقایی[12] مدیران سطح پایین، رابطه مثبت مابین رهبری اخلاقی مدیران سطح بالا و پایین سازمان را از طریق تقویت این رابطه در زمانی که انگیزهها نسبتاً پایین است، تعدیل می نماید. یافته نشان دادکه سطوح پایینی از انگیزههای خود ارتقایی، به طور غیرمستقیم بر رهبری اخلاقی مدیریت عالی تأثیر میگذارد و باعث کاهش بطالت اجتماعی در کارکنان و افزایش عملکرد آنان میشود. اسلادک[13] (۲۰۱۸) در پژوهش تز دکترای خود تحت عنوان "روش مطالعه آمیخته در رهبری و تصمیم گیری اخلاقی در شرایط پرتلاطم و بحرانی" بدنبال پاسخی برای نحوه و چرایی مدیران و رابطه آن با سن، تجربه کاری یا سابقه، آموزش، جنسیت و نژاد و تاثیرات آنها بر تصمیم گیری رهبران در شرایط بحرانی می آید. وی تصمیم گیری اخلاقی را در چهار پارادایم اخلاق عدالت[14]، اخلاق انتقاد[15]، اخلاق مراقبت[16] واخلاق حرفه ای[17] را بر اساس نظریه آشوب مورد بررسی قرار داده و این تحقیق همچنین داده هایی را بدست می دهد که نشان میدهد چگونه تجربه رهبر نحوه تصمیمگیری کنونی او را شکل می دهد. شرکتکنندگان در تحقیق مشتمل بر ۴۵ مدیر دانشگاه میدوست[18] بودند. وی با استفاده از روش آمیخته تحقیق با ارائه سناریوهای خاص و پرشسنامههای باز تحقیق خود را انجام داده و به طور خلاصه نتیجه می گیرد که؛
در این پژوهش، اخلاق مراقبت و نگهداری بیشترین پارادایمی بوده است که در سناریوهای چهارگانه تحقیق مورد انتخاب شرکت کنندگان-جامعه آماری قرار گرفت و بیشترین توجه جامعه آماری معطوف به خود داشت. جون و همکاران[19] (2018)، پژوهشی را با عنوان "بررسی تأثیر سرمایهگذاری سازمانی بر روی تقلب شغلی: نقش واسطه ای فرهنگ سازمانی اخلاق مدار و کنترل" به انجام رساندند. در این تحقیق، مدلی ارائه شد که نشان می دهد در تأثیرگذاری سرمایهگذاری سازمانی در حوزه پیش گیری از تقلب بر روی میزان تقلب کاری، متغیرهای فرهنگ سازمانی اخلاق مدار و اثربخشی نظان کنترل و پایش، نقش میانجی را ایفا می کنند. سایرا و همکاران[20] (2017)، پژوهشی را با عنوان "تأثیر فرهنگ سازمانی اخلاق مدار بر افشای اسرار سازمانی" به انجام رساندند. در این تحقیق، مشخص شد که هفت متغیر شکل دهنده فرهنگ سازمانی اخلاقی (شامل: وضوح، انطباق رفتاری سطوح مدیریتی، امکان پذیری، پشتیبانی، شفافیت، قابل بحث و تبادل نظر بودن، و انعطاف پذیری)، می توانند بر افشای اطلاعات سازمانی اثرگذار باشند. اسکات و همکاران[21] (۲۰۱۶)، پژوهشی را با عنوان "یک بررسی کیفی بر روی فرایند تصمیم گیری اخلاقی" به انجام رساندند. آنها در خصوص فرایند توسعه تصمیم گیری اخلاقی، مدلی را ارائه نمودند و اعتقاد داشتند که این مدل، ماهیت پیچیده مراحل مداخله بین آگاهی اخلاقی و نتایج تصمیم اخلاقی/غیر اخلاقی را نشان می دهد. همچنین، اعتقاد داشتند مدل آنها، بیانگر فرایند توسعه مهارتهای تصمیم گیری اخلاقی می باشد. زنی و همکاران[22] (۲۰۱۶)، پژوهشی را با عنوان "ایجاد «حس» تصمیم گیری اخلاقی" به انجم رساندند. این پژوهش، یکسری از تعصبات شناختی و استراتژی هی فراشناختی را معرفی کرده و با استفاده از یک «مدل ایجاد کننده حس»، تأثیرات آنها را بر روی تصمیمگیری اخلاقی مدیران مورد کنکاش قرار می دهد. تأثیر تعصبات و استراتژی ها در هر مرحله از «مدل ایجاد کننده حس»، جهت شناسایی راه هایی که مدیران می توانند تصمیم گیری اخلاقی را بهبود بخشند، مورد استفاده قرار می گیرد. گرین و پلوزا[23] (2011) در پژوهشی با عنوان «مسئولیت اجتماعی سازمانی چگونه میتواند برای مشتریان خلق ارزش کند؟»، به نتایج جالبی دست یافتند. بر اساس نتایج این تحقیق، فعالیت مسئولیت اجتماعی سازمانی صورت گرفته توسط شرکت در حوزه تولید و محصول، ابتدا منجر به خلق ارزش کارکردی شده و از قبل این ارزش، ارزشهای اجتماعی و احساسی نیز به مشتری ارزانی میشود. نتیجه کل این ارزش آفرینی، ایجاد وفاداری و رضایت در مشتری است که به نوعی هدف نهایی شرکت محسوب می شود.
تحقیق حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاط رویکرد، کاربردی-اکتشافی می باشد. در این پژوهش، گروهی از خبرگان شامل اساتید و پژوهشگران صاحب نظر در حوزه حسابرسی، مدیران و شرکاء موسسات حسابرسی، و تدوینگران استانداردها و اصول حسابداری و حسابرسی به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. در این تحقیق، ویژگیهای خبرگی شامل موارد زیر بود: تسلط کامل به فرایندهای مؤسسات حسابرسی، آشنایی با مفاهیم مسئولیت اجتماعی سازمانی، فرهنگ سازمانی اخلاقی و تصمیمگیری اخلاقی. در پژوهش حاضر از روش نمونهگیری گلوله برفی استفاده شد. به این نحو اولین فرد خبره بر اساس بررسیهای اولیه و نظرخواهی از استاد محترم راهنما انتخاب شد و پس از اتمام مصاحبه با فرد اول، از وی درخواست گردید فرد یا افراد خبره دیگری (در میان جامعه آماری مورد نظر) که میتوانند در حوزه ایفای مسئولیتهای اجتماعی-اخلاقی توسط مؤسسات حسابرسی کشور صاحب نظر بوده و به غنای مدل تحقیق کمک نمایند، معرفی کنند. این فرایند تا رسیدن به اشباع نظری محقق ادامه و نهایتاً 11 مصاحبه صورت پذیرفت. ، از آنجایی که از روش تئوری داده بنیاد استفاده گردید، ابزار اصلی جمعآوری دادهها مصاحبههای عمیق و غیرساختار یافته با خبرگان بود. در این مصاحبه ها، محقق سعی کرد با ورود نرم به بحث و جلب اعتماد اولیه مصاحبه شوندگان، سؤالاتی در خصوص پیشایندها، زمینهها و پیامدهای ایفای مسئولیتهای اجتماعی-اخلاقی توسط مؤسسات حسابرسی کشور مطرح نموده و از این طریق مفاهیم اولیه را جهت طراحی مدل کسب نماید. در این تحقیق، برای اطمینان از روایی مصاحبهها، از روش درگیری طولانی مدت پژوهشگر با فضای پژوهشی و مشاهدات مداوم او در محیط پژوهش از جمله اعتمادسازی با افراد موضوع پژوهش، فراگیری فرهنگ آن محیط و کنترل بدفهمیهای ناشی از مداخلههای پژوهشگر یا مطلعان استفاده شد. همچنین، برای اطمینان از پایایی مصاحبهها نیز، بعد از انجام هر مصاحبه، کدهای استخراج با فرد مصاحبه شونده در میان گذاشته می شد تا اطمینان حاصل شود که کدهایی که محقق از مصاحبه استنباط نموده است، با مکنونات ذهنی مصاحبه شونده همخوانی دارد. به منظور تجزیه و تحلیل مصاحبهها و دستیابی به مدل مفهومی تحقیق، از روش تئوری داده بنیاد (گراندد تئوری) و کدگذاریهای سه مرحلهای باز، محوری و انتخابی استفاده گردید.
1.4. کدگذاری باز: این مرحله از تجزیه و تحلیل، به شناسایی و استخراج مفاهیم اولیه از محتوای مصاحبه ها اختصاص داشت. بر این اساس، بعد از انجام هر مصاحبه، محقق با بررسی چندباره آن، مفاهیم موجود در متن مصاحبه را استخراج و کد گذاری می نمود. در مجموع 11 مصاحبه صورت گرفته، 130 مفهوم اولیه استخراج گردید که بعد از بررسی و کنار هم قرار دادن آنها و حذف مفاهیم تکراری، 36 مفهوم نهایی شناسایی شد که در جدول (1) قابل مشاهده می باشد. (گفتنی است کدهای کنار مفاهیم، شامل یک حرف لاتین و یک عدد می باشد. حرف لاتین (به ترتیب حروف الفبا)، نشان دهنده فرد مصاحبه شونده، و عدد کنار این حرف نشان دهند شماره مفهوم استخراج شده از آن مصاحبه خاص می باشد.)
جدول 1) مفاهیم نهایی شده در مرحله کدگذاری باز
منبع: یافتههای پژوهشگر
2.4. کدگذاری محوری: در این مرحله، سعی شد تا با توجه عمیق به مفاهیم شناسایی شده و تشخیص وجوه تشابه و افتراق آنها با یکدیگر، دستهبندیهای کلیتری به نام "مقولهها" ایجاد گردد، و مفاهیم هم سنخ و هم راستا، در این دستههای کلیتر جاگذاری شوند. ماحصل این فرایند، شناسایی 14 مقوله اصلی بود که بهمراه مفاهیم مربوطه، در جدول (2) قابل مشاهده می باشند:
جدول 2) مقولههای شناسایی شده در مرحله کدگذاری محوری
منبع: یافتههای پژوهشگر
3.4. کدگذاری انتخابی (گزینشی): در این مرحله از تجزیه و تحلیل، اقدم اصلی نشاندن (جایابی) مقولههای شناسایی شده بر روی مدل پارادایمی بود. شکل 1، نتیجه این فرایند را نشان میدهد:
شکل 1) الگوی پیشنهادی تحقق منبع: یافتههای پژوهشگر
بر اساس نتایج حاصله، هسته اصلی الگوی تحقیق را عزم مدیران ارشد مؤسسه حسابرسی در جهت ایفای مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی شکل داد. این بدان معناست که در فرایند ایفای مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی توسط مؤسسات حسابرسی، نقشی محوری و مرکزی را خواست و عزم استوار مدیران ارشد این مؤسسات ایفا میکند که یکسری از متغیرها بر آن اثرگذار هستند و یکسری متغیرها نیز از آن تأثیر میپذیرند. سه عامل علّی مهم به صورت مستقیم این هسته مرکزی را تحت تأثیر خود قرار میدهند که عبارتند از فشارهای وارد بر مؤسسه حسابرسی از طرف جامعه، فشارهای وارد بر مؤسسه حسابرسی از طرف ذینفعان داخلی، و فشارهای وارد بر مؤسسه حسابرسی از طرف نهادهای بالادستی. این بدان معناست که مطالبهگری مستقیم و غیرمستقیم افکار عمومی جامعه، رسانهها، کارکنان داخلی، سهامداران، مشتریان، و قوای سه گانه حاکمیتی کشور از مؤسسات حسابرسی در جهت ایفای مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی، میتواند عزم جدی مدیران ارشد مؤسسات حسابرسی در جهت ایفای مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی را رقم زده و آن را تقویت کند. علاوه بر این، نتایج تحقیق نشان داد که هسته مرکزی الگو، به همراه سه متغیر زمینهای و مداخلهگر شامل فرهنگ اخلاقی حاکم بر مؤسسه حسابرسی، سطح رقابت در صنعت خدمات حسابرسی، و الگوبرداری از مؤسسات حسابرسی برتر، میتوانند موجبات شکلگیری راهبردهایی در جهت ایفای مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی توسط مؤسسات حسابرسی را فراهم آورند. بر اساس الگوی ارائه شده در این تحقیق، چهار راهبردی که مؤسسات حسابرسی میبایست در جهت ایفای قویتری و پررنگتر مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی از آنها پیروی کنند عبارتند از نظارت مدیران ارشد مؤسسه حسابرسی بر رعایت اخلاق حرفهای توسط حسابرسان، در نظر گرفتن منافع عمومی جامعه توسط مؤسسه حسابرسی در تصمیمگیریها و اقدامات اجرایی، در نظر گرفتن منافع ذینفعان (سهامداران، کارکنان، مدیران، کارفرمایان) توسط مؤسسه حسابرسی در تصمیمگیریها و اقدامات اجرایی، و نهایتاً در نظر گرفتن الزامات نهادهای حاکمیتی توسط مؤسسه حسابرسی در تصمیمگیریها و اقدامات اجرایی. در ادامه نتایج حاصل از تحقیق، به اثبات رسید که اگر راهبردهای چهارگانه الگو (در مسیر ایفای مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی) به خوبی عمل کنند، سه پیامد مثبت برای مؤسسات حسابرسی رقم خواهد خورد که عبارتند از افزایش رضایت ذینفعان، تقویت برند مؤسسه حسابرسی و بهبود عملکرد مؤسسه حسابرسی. لازم به ذکر است که نتایج این تحقیق با نتایج حاصل از تحقیقات صورت گرفته توسط حاجمحمدلو و حاجیها (1399)، حسین پور محمدآبادی و نادی (1396)، رحیمی (1396)، جوادی صادقی (۱۳۹۵)، پیری و فردیس (1394)، گوکدو وهمکارانش (۲۰۱۸)، جون و همکاران (2018)، سایرا و همکاران (2017)، گرین و پلوزا (2011)، مک دونالد و هونگ لای (2010) همسو میباشد. با توجه به تجربیات کسب شده در این تحقیق، به محققان آتی پیشنهاد می شود مدل حاصله از این پژوهش را در یک جامعه وسیع و با استفاده از رویکردهای کمّی مانند مدلسازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار دهند. همچنین، به محققین آتی پیشنهاد می شود، در چنین پژوهشهایی از روشهای دیگری مانند روش دلفی، تحلیل محتوی و... برای فاز مدل سازی استفاده گردد تا از این طریق، یکی از محدودیت های اصلی این تحقیق که زمانبر بودن آن بود، به نوعی از میان برود. علاوه بر این، به محققین آتی پیشنهاد می شود مشابه پژوهش صورت گرفته در صنعت خدمات حسابرسی را در دیگر صنایع خدماتی کشور نیز به انجام برسانند تا کم کم شاهد طراحی و جایگزینی مدلهای بومی و ایرانی به جای مدلهای عمومی غربی در حوزه ایفای مسئولیتهای اجتماعی-اخلاقی باشیم.
[1] گروه حسابداری و مدیریت، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران mahmoudmalekipour@yahoo.com [2] گروه حسابداری و مدیریت، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران(نویسنده مسئول) Dr.ghodrati42@gmail.com [3] گروه حسابداری و مدیریت، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران h.jabbari@iackashan.ea.ir [4] گروه حسابداری و مدیریت، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران panahian@yahoo.com [5] گروه حسابداری و مدیریت، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران farzinfar@iaukashan.ac.ir [6] Goswami [7] Sharma [8] Gimeniz [9] - Gukdo [10] - Standard-Bearers [11] - Social Loafing [12] - Self-Enhancement [13] - Sladek [14] - Ethic of Justice [15] - Critique [16] - Care [17] - Profession [18] - Midwest [19] - Joon et al. [20] - Saira et al. [21] - Scott et al. [22] - Zeni et al. [23] Green and Peloza | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 362 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 149 |