تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,376 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,982 |
کرونا و افزایش معنیدار خودکشی در ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آموزه های فقه و حقوق جزاء | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 1، دوره 2، شماره 3 - شماره پیاپی 7، مهر 1402، صفحه 1-18 اصل مقاله (1.27 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jcld.2023.1997160.1082 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محدثه اصغریان1؛ حسن حاجی تبار فیروزجائی* 2؛ مهدی اسماعیلی3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکترای حقوق جزاء و جرمشناسی، واحد آیت الله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر، قائمشهر، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار گروه حقوق، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تاریخ دریافت: 04/03/1402 تاریخ بازنگری: 07/06/1402 تاریخ پذیرش: 19/06/1402 هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی علل و عوامل مؤثر در افزایش خودکشی در دوران کرونا و پساکرونا در ایران و ارائه راهکارهایی جهت پیشگیری از خودکشی می باشد. برای انجام این مطالعه، پروندههای وفات یافتگان در استان البرز در سال 1400 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات مربوط به خودکشیها از پروندههای پزشکی قانونی استخراج شد. پژوهشگران با تماس با خانوادهها برای بررسی علت خودکشی و تکمیل پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز را جمعآوری کردند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد تا فراوانی علل، عوامل خطر و روشهای خودکشی مشخص گردد. نتایج نشان داد که از 260 مورد خودکشی موفق، 180 مورد مرد و 80 مورد زن بودند. شایعترین سن خودکشی مربوط به دهه سوم زندگی بود و بیشترین آمار خودکشی مربوط به افراد با تحصیلات ابتدایی بود. در 38 درصد موارد علت خودکشی مشخص نبود؛ اما در مواردی که علت مشخص بود، شایعترین آن اختلالات روانی بود. در کل جمعیت مورد ارزیابی، حلق آویزی با 4/45 درصد شایعترین روش خودکشی بود. در مردان شایعترین روش حلق آویزی و در زنان مصرف سم بود که بین روش خودکشی و جنسیت ارتباط معنیداری وجود داشت. خودسوزی نیز در هر دو جنس بالا بود و در زنان 35 درصد موارد را در بر می گرفت. شیوع کووید 19 با افزایش معنادار موارد خودکشی در ایران، به ویژه بین مردان جوان و افراد با سطح تحصیلات پایینتر، همراه بوده است. تأکید بر تدوین برنامههای حمایتی روانی و اقتصادی متمرکز بر جوامع در معرض خطر، برای مقابله با این افزایش نگرانکننده ضروری به نظر میرسد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عوامل خودکشی؛ خودکشی و کرونا؛ خودکشی و پساکرونا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه خودکشی پدیدهای نیست که مختص دوران مدرن باشد، بلکه ریشه در آغاز تاریخ بشر دارد. با این حال، نگرش به خودکشی در طول تاریخ بسته به زمان، فرهنگ، محیط جغرافیایی و شرایط زندگی متفاوت بوده است. در جوامع امروزی، خودکشی میتواند ناشی از علل گوناگون یا عامل خاصی باشد، اما هرگز نباید آن را بیمعنا تلقی کرد. خودکشی راهی است برای فرار از مشکل یا بحرانی که فرد را در عذاب و رنج شدیدی فرو برده است. ادوین شنایدمن که به خاطر مطالعات گستردهاش درباره خودکشی پدرش، پدر خودکشیشناسی خوانده میشود، در این باره میگوید: خودکشی با نیازهای برآورده نشده، ناکامی، احساس نا امیدی و درماندگی، تعارض بین ماندن و تحمل درد غیر قابل تحمل و نیاز به فرار ارتباط دارد (Solano, et al, 2018, 12؛ آقا بیگلویی، پژومند و توفیقی، 1389، 7). خودکشی عبارت است از حمله فرد به جان خود که در صورت موفقیت منجر به مرگ او میشود و نشاندهنده میل شخص به مردن است. با این حال، مطالعات نشان میدهند که طیفی از صرف فکر کردن به خودکشی تا اقدام به آن وجود دارد (Deshpande, 2020, 6). بعضیها روزها یا حتی سالها قبل از اقدام به خودکشی برنامهریزی میکنند و برخی به طور تکانشی و بدون قصد قبلی اقدام میکنند. در دوران شیوع کووید 19، مطالعات نشان میدهند که به موازات گسترش این بیماری در جهان، خودکشی در جوامع نیز رو به افزایش بوده است. اما همین مطالعات حاکی از آن است که روند صعودی تمایل به خودکشی و خودکشیهای موفق در ایران در این بازه زمانی نسبت به سایر کشورها به ویژه کشورهای توسعه یافته بیشتر بوده است (Wang, et al, 2021, 8). بنا بر آمار سازمان پزشکی قانونی ایران، آمار قربانیان خودکشی طی 8 ماه اول سال 1399، نسبت به مدت مشابه در سال قبل، بیش از 4 درصد افزایش یافته است. بر پایه این آمار، روزانه حداقل 15 نفر در ایران بر اثر خودکشی جان خود را از دست دادهاند. کارشناسان، بحرانهای اجتماعی و اقتصادی، افزایش فقر و نرخ تورم را عاملی مستقیم در افزایش آمار خودکشیها میدانند. با در نظر گرفتن اطلاعات فوق و همچنین نظر به وضعیت نا بهنجار خودکشی در کشور به ویژه در دوره پساکرونا، این مطالعه به بررسی جامعهشناختی عوامل مؤثر بر افزایش خودکشی در دوران پساکرونا در ایران پرداخته است.
امیل دورکیم، جامعهشناس مشهور، در تعریف خودکشی مینویسد: خودکشی به مرگهایی اطلاق میشود که به طور مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از عمل مثبت یا منفی فردی است که میداند انجام این عمل منجر به مرگ وی میشود. دورکیم، این تعریف را به منظور تفکیک خودکشی از مرگهای حادثهای به کار برده است. دورکیم، معتقد است که خودکشی فقط همراه تمدن پیدا میشود. او خودکشی در اعصار گذشته و جوامع فروتر را دارای خصلتهای بسیار خاصی دانسته که ارزش نمادین آن با شکل امروزی به کلی متفاوت است. دورکیم مینویسد: این نوع خودکشی، کرداری از سرنومیدی نیست بلکه کرداری به نشانهی خودگذشتگی است. اگر بیوهی هندی پس از مرگ شوهرش ادامهی زندگی را روا نمیداند یا گولوآیی پس از مرگ رئیس طایفهی خود، به حیات خویش پایان میدهد، یا پیرو آیین بودا، خود را زیر چرخ ارابهی صنم خود میافکند، همهی اینها دلیل پیروی از دستورهای اخلاقی و مذهبی است و با خودکشی به معنای امروزی کلمه فرق دارد. در تمامی این موارد، آدمی از آن رو خودکشی نمیکند که زندگی را بد میشمرد بلکه از آن رو به حیات خود پایان میدهد که آرمان وی چنین کرداری را از او میخواهد. درست مانند مرگ سرباز یا پزشکی که آگاهانه در معرض خطر مرگ قرار می گیرند تا وظیفه ی خویش را انجام دهند. در حالی که خودکشی حقیقی، خودکشی غمانگیز، از پدیدههای ریشهدار در بین اقوام متمدن است و هر قدر پیشرفت بیشتر میشود، از ایمنی بشر نیز کاسته میشود (ستوده، ۱۳۹۵، 5). 1ـ1. خودکشی دگر خواهانه در خودکشی دگر خواهانه، فرد به دنبال فداکاری و فدا شدن برای دیگران است. وقتی فردی به احساس همبستگی و انسجام قومی به یک گروه متحد مقید میشود، ارزشها و هنجارهای گروه را به خود ارجح میداند و منافع شخصی را در برابر منافع گروه قرار نمیدهد. در این شرایط، فرد، آرزو میکند زندگی خود را به خاطر هدفهای گروه فدا کند. برای مثال، خلبانان ژاپنی در جنگ جهانی دوم که از جان خود گذشتند از این نوع فداکاری بودند (خلیلی، 1392، 2). باید توجه داشت که خودکشی دگرخواهانه که همراه با یک نوع همبستگی ملی و میهنی است، با عملیات انتحاری تفاوت دارد. در حمله انتحاری، فرد خودکشی را به عنوان یک ابزار برای آسیب زدن به دشمنان خود استفاده میکند. حمله انتحاری با سایر اشکال خودکشی بسیار متفاوت است. در حالی که خودکشی اغلب به دلیل ناامیدی، اختلالات روانی و عوامل اجتماعی دیگر رخ میدهد، حمله انتحاری هدف خاصی را در پی دارد که در نهایت منجر به مرگ خود و دیگران میشود (خلیلی، 1392، 2). حملات انتحاری در طول تاریخ به طور گسترده رخ نداده است، اما امروزه، بسیار شایع شده است. بزرگترین نمونه اخیر حملات انتحاری، حملات یازدهم سپتامبر 2001 در آمریکاست که طی آن 19 حملهکننده انتحاری کنترل چهار هواپیمای مسافربری را به دست گرفته و آنها را به برجهای مرکز تجارت جهانی نیویورک و ساختمان وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) هدایت کردند و جان 2973 نفر را گرفتند. همچنین حمله انتحاری متروی لندن و حملات طالبان در افغانستان، نمونههایی از خودکشی دگرخواهانه محسوب میشوند (Orbell & Morikawa, 2011, 6). 1ـ2. خودکشی خودخواهانه خودکشی خودخواهانه زمانی رخ میدهد که فرد ارتباط چندانی با هیچ گروه اجتماعی نداشته باشد. این نوع خودکشی حاصل احساس تنهایی، درونگرایی، انزوا و یا اختلال روانی است. معمولاً در خودکشی خودخواهانه، پیوند فرد با خانواده ضعیف است؛ زیرا هرچه اعضای خانواده به هم نزدیکتر باشند، فرد در برابر خودکشی مصونتر است. فقدان پیوند خانوادگی دلیلی است برای آسیبپذیری بیشتر افراد مجرد نسبت به متأهلین و نیز آسیبپذیری نسبی زوجهای بدون فرزند، برابر زوجهای دارای فرزند. مطالعات نشان میدهد به دلیل پیوندهای اجتماعی و قبیلهای قویتر، نرخ خودکشی در مناطق روستایی کمتر از شهری است (ربانی، 1389، 6). 1ـ3. خودکشی ناشی از بی هنجاری این نوع از خودکشی که توام با بحرانهای بزرگ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است زمانی ایجاد میشود که نظارت جامعه بر رفتارها و هنجارها ضعیف شده یا حذف میشود. اصطلاحاً گفته میشود که جامعه دچار فروپاشی هنجاری یا نابهسامانی هنجاری شده است. بیهنجاری از تضعیف وجدان اخلاقی ناشی میشود. خودکشی ناشی از بیهنجاری را کسانی مرتکب میشوند که وابستگی آنها با جامعه دچار آشفتگی شده است و در نتیجه از معیارهای رفتاری مرسوم محروم شدهاند. این نوع خودکشی توضیحی است برای عیار بالاتر این رفتار در بین افراد طلاق گرفته در مقایسه با افراد متاهل و آسیبپذیری بیشتر کسانی که وضع اقتصادی آنها تغییر ناگهانی و شدید پیدا کرده است. این نوع خودکشی به بیثباتی اجتماعی همراه با گسیختگی معیارها و ارزشهای اجتماعی نیز اطلاق میشود. خودکشی ناشی از بیهنجاری درست در برابر خودکشیهای سنتی که از نوع خودخواهانهاست، قرار میگیرد (تقوی، 1339، 2) . 1ـ4. خودکشی ناشی از تقدیر امیل دورکیم، خودکشی ناشی از تقدیر را به عنوان چهارمین نوع خودکشی معرفی کرده است. این نوع خودکشی افرادی را در برمیگرد که دارای محدودیتهای سنگین و همیشگی در سیستمهای بسته ی سیاسی هستند و یا زندگی بیثمری دارند؛ همانند زندانی که دیگر تحمل ماندن در زندان را ندارد. تعریف دیگری که از خودکشی ناشی از تقدیر ارائه شده این است که این نوع از خودکشی نوعی عکسالعمل به کنترل و تنظیم افراطی اجتماعی جامعه است، زمانی که جامعه به حد مفرط و شدیدی دست به ایجاد نظمی دستوری میزند و فرد به شدت تحت تسلط قواعد و قوانین خشک اجتماعی قرار دارد و هر چیزی تحدید شده، کنترل شده، منظم، خشک و بیروح است. در این مواقع حق گزینش از افراد سلب شده و فرد تحت شرایط اجباری، نمیتواند اهداف و راههای رسیدن به آنها را فراهم کند (ستوده، ۱۳۹۵، 1). 1ـ5. خودکشی آئینی اعتقادات و باورهای مذهبی یکی از مؤلفههای اصلی شکلدهنده شخصیت انسانهاست و این باورها نقش مهمی در زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه دارند. در پدیده خودکشی نیز یکی از عوامل تأثیرگذار نوع و میزان اعتقادات مذهبی است؛ چون در بسیاری از ادیان خودکشی عملی حرام و گناهآلود است؛ همین موضوع برای کسانی که اعتقادات مذهبی محکمی دارند، یک دلیل بازدارندهاست. از سوی دیگر، آیینهایی هستند که طبق اعتقاداتشان دست به خودکشیهای گروهی میزنند؛ نمونه ی بارز آن خودکشی شکم دری ساموراییها است. آنها بر این باور هستند که خودکشی، وقتی، گناهی مرتکب شده باشند، راهی شرافتمندانه برای پایان بخشیدن به زندگی است (Gearing & Lizardi, 2013, 7). 1ـ6. خودکشی ترحمی در برخی مواقع خودکشی امری اعتراضی نسبت به وضعیت موجود است، اما در مواردی مانند بحرانهای عاطفی، اقدام به خودکشی بیشتر امری تظاهری است تا واقعی و فرد بیشتر در صدد جلب توجه و ترحم دیگران به وضعیت خود است. نمونهای از این رفتار تظاهری، افرادی هستند که برای نشان دادن اعتراض، لبه ی یک بلندی در سطح شهر را گرفته و با هربار تهدید برای پرت شدن پایین آدمها را دور خود میگردانند. جدیدترین نمونهها از این دست خودکشیها، فیلمهایی است که از اقدام به خودکشی افراد در ملاء عام در شبکههای اجتماعی دیده میشود. با اینحال از لحاظ علمی خودکشی با روشهایی مانند: خفهکردن خود با پارچه غیرممکن است؛ چراکه مغز واکنشهای غیرارادی نشان میدهد تا عملکرد بدن را متوقف کند (Post, et al, 2009, 6). 1ـ7. خودکشی آتانازی آتانازی یا هومرگی که در زبان یونانی به معنی مرگِ خوب است. در اصطلاح، شرایطی است که در آن بیمار بنا به درخواست خودش به صورت طبیعی و آرام بمیرد. افرادی که در شرایط این نوع از مرگ قرار دارند، بیشتر بیماران لا علاج هستند یا افرادی که از یک بیماری سخت روانی (اختلال افسردگی اساسی و...) رنج میبرند و با رضایت خود، از افرادی مثل پزشکان معالج یا پرستاران یا اعضای خانواده خود میخواهند که به آنها در مردن کمک کنند. در زبان فارسی به آن، مرگ شیرین، مرگ باوقار، مرگ خودخواسته، مرگ موقّرانه یا مرگ بدون بیحرمتی نیز گفته شدهاست. اتانازی در کشورهایی مثل: هلند و کانادا در مواردی که احتمال درمان بیمار غیرممکن است به شکلی غیرمستقیم وجههای قانونی دارد. در نیوزیلند هم به تازگی اتانازی قانونی شده است (Emanuel, 2016, 2). اندیشمند دیگری علل اقدام به خودکشی را در سه حیطه بیماری روانی، مسائل اجتماعی و مسائل ارگانیک و جسمی مورد بررسی قرار میدهد:
جدول انواع خودکشی از نظر دورکیم
مطالعات مختلفی تأیید میکنند که رابطه بین سلامت با بیماری جسمی و خودکشی قابل ملاحظه است (Cavanagh et al, 2003, 12). به نظر میرسد سابقه مراقبتهای پزشکی قبلی رابطه مثبت با خودکشی دارد (Qin, 2005, 3). بیماریهای سلسله اعصاب مرکزی شامل: صرع، مولتیپل اسکلروز، صدمات ناشی از ضربه و حوادث عروقی مغز، کره هانتینگتون و دمانس که وجود جزء خلقی در آنها شناخته شده است، موجب بالا رفتن خطر خودکشی است (Alejos, et al, 2023, 8). برخی از بیماریهای غدد درونریز نظیر: کوسینگ، سندرم کلاین، فلتر و پورفیری که با اختلالات خلقی نیز همراه هستند، با افزایش خطر خودکشی رابطه دارند (Qin, 2005, 9). علاوه بر آثار مستقیم بیماری، مشاهده شده است که آثار ثانویه بیماری، مانند: گسستگی روابط و از دست دادن موقعیت شغلی، میتواند شانس خودکشی را افزایش دهد (Cavanagh et al, 2003, 2). زاویه دید اندیشمندان مختلف به خودکشی متفاوت است و این مهم نشانگر این است که گوناگونی و دستهبندیهای مختلف علت خودکشی، حاکی از مجهول بودن علت واقعی خودکشی است (Hjelmeland & Knizek, 2017, 5). با این حال، مذهب، وضعیت تأهل، شغل، نژاد، شرایط اقلیمی، شرایط جسمی و روانی و اقتصادی را از عوامل مؤثر در بروز و شیوع خودکشی ذکر کرده اند. اخیراً، برخی از محققان بین خود کشی و اقدام از روی دو دلی و اقدام به خودکشی تفاوت قائل شده اند (Silverman et al, 2007, 4). شیدمن، اقدام به خود کشی را بر اساس بیان فرد در مورد نیت و قصد از خود کشی به چهار دسته تقسیم می کند. چنانچه ملاحظه می شود، شید من طبقه بندی انواع خودکشی را به سطوح روان شناختی فرد تقلیل می دهد و از آن، ابزاری مفهومی می سازد ( حسینی،1378: 23 )؛ اما این تقلیل و ساده سازی از دلایل مختلف خودکشی راهگشا در درک پدیده خود کشی و پیشگیری از آن نیست. خود کشی جنبه های مختلف اجتماعی فرهنگی و جرم شناختی دارد که تأمل در این جنبه ها و تلاش برای فهم هر یک از این مؤلفه ها می تواند در فرآیند پیشگیری از خودکشی راهگشا باشد (Mann et al, 2005, 6).
اردشیر بهرامی، جامعهشناس و پژوهشگر و رئیس سازمان بهزیستی قرچک هشدار داده که کرونا، مشکلات معیشتی، فساد و ناکارآمدی حکومت در مهار این بیماری، شمار خودکشی به ویژه در جمعیت جوانان نا امید ایران را افزایش و آن را از طبقات فقیر به طبقات مرفه و متوسط نیز تسرّی داده است (Rothman & Sher, 2021, 2). اردشیر بهرامی که پیش از این، کتاب فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران را منتشر کرده است، درباره ی روند جریان خودکشی در جغرافیای زیستی ایران می گوید: کانون خودکشی از غرب ایران به مرکز و سایر مناطق کشور به سرعت رو به توسعه است و از کاهش تاب آوری و سطح تحمل و مدارای اجتماعی افراد خبر میدهد. بهرامی می افزاید: مردم ایران میدانند که کرونا بیماری است جهانی است. آنان با مشاهده ی مقابله ی دیگر دولتها و کشورها با این بیماری و مقایسه ی آن با مدیریت ناکارآمد کرونا در ایران به خشونت و نارضایتی روی میآورند. بهرامی با استناد به آخرین بررسیها گفته است که کانون خودکشی از غرب ایران به مرکز و سایر مناطق کشور سرایت کرده و ٧١ درصد قربانیان خودکشی در بین زنان ایران کمتر از ٤٠ سال دارند. همین آمار در بین مردان به گفته ی او به ٨٠ درصد میرسد. این ارقام به گفته ی پژوهشگر ایرانی نشان میدهند که خودکشی خاص قشر جوان در جامعه ما است و شامل گروه سنی ١٥ تا ٤٠ سال میشود. او سپس، چنین اظهار نظر می کند: در کل، آمار خودکشی در ایران، روند رو به رشدی دارد و در سالهای ١٣٩٧ تا ١٤٠٠ رشد بیشتری از سالهای قبل داشته است. وی، تصریح می کند: ٧٥ درصد خودکشیها در خانوادههای فقیر و متوسط روی میدهد که دچار مشکلات اقتصادی و اختلالات روانی هستند. با این حال، به گفته ی اردشیر بهرامی، اکنون خودکشی از طبقات پایین جامعه به طبقات بالاتر سرایت کرده است که نشان از یک بحران در جامعه دارد. او فساد در نظام مالی و اداری ایران را در تشدید نا امیدی و افزایش خودکشی دخیل می داند و میگوید: فساد در سیستمهای مالی و اداری نقش زیادی در نا امیدی و در نهایت افکار خودکشی دارند. 3ـ2. تحولات خودکشی در ایران خودکشی یا اِنتحار، عمل آگاهانه شخص، در پایان دادن به زندگی، به دست خود است. در بیشتر مکاتب اخلاقی و حقوقی و همچنین ادیان الهی، خودکشی امری ناپسند به شمار رفته و اقدام به خودکشی را جرم و گناه میدانند و برای آن عذابی سخت در روز قیامت وعده داده شده است. فقیهان شیعه و اهل سنت خودکشی را از گناهان کبیره و خودکشی کننده (مُنتَحِر) را فاسق دانستهاند. برای حرمت خودکشی به آیات، روایات، اجماع فقیهان و عقل و سیره عقلا استناد شده است. البته خودکشی به سبب اضطرار یا وجود مصلحتی مهمتر مانند حفظ جان مسلمانان جایز دانسته شده است؛ اگرچه در مواردی مانند: آسان مرگی (اتانازی)، اغلب فقهای معاصر به جایز نبودن همه راههای آن حکم دادهاند. از دیدگاه حقوق کیفری ایران، مادام که فعل یا ترک فعلی را قانونگذار جرم نشناخته و برای آن مجازات تعیین نکرده است؛ ولو این افعال یا ترک افعال زشت و ناپسند باشند، قابل تعقیب و مجازات نیستند. از اینرو، افعالی مانند: خودکشی یا خودزنی که در اسلام گناهانی بزرگ محسوب میشوند، به جهت آنکه در قوانین کیفری، جرم شناخته نشدهاند، قابل طرح و رسیدگی در محاکم نخواهند بود (اردبیلی، 1386، 1).
4ـ1. روش مطالعه این تحقیق یک مطالعه توصیفی مقطعی است و هدف آن تعین فراوانی علل و عوامل خطر در موارد خودکشی منجر به وفات و تعیین فراوانی انواع روشهای خودکشیهای منجر به وفات میباشد. خودکشی یکی از معضلات جدی بهداشت عمومی در سراسر جهان است و سالانه تعداد زیادی از افراد جان خود را بر اثر خودکشی از دست میدهند. خودکشی عواقب و پیامدهای منفی فراوانی برای خانوادهها، جوامع و سیستمهای بهداشتی درمانی به همراه دارد؛ بنابر این، شناسایی علل و عوامل خطرساز خودکشی و همچنین روشهای رایج خودکشی در جوامع مختلف، نقش مهمی در پیشگیری و کاهش بروز خودکشی خواهد داشت. در این مطالعه، خودکشیهای منجر به وفات، در شش ماهه دوم سال 1399 در استان البرز مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اطلاعات مربوط به خودکشیها از پروندههای پزشکی قانونی استان البرز استخراج شد. سپس با استفاده از روشهای آمار توصیفی، فراوانی علل و عوامل خطرساز خودکشی و همچنین فراوانی انواع روشهای خودکشی تعیین گردید. یافتههای پژوهش حاضر میتواند به سیاستگذاران و برنامهریزان سلامت در جهت پیشگیری از خودکشی و ارائه مداخلات مؤثر به افراد در معرض خطر خودکشی کمک نماید. 4ـ2. جمع آوری اطلاعات در این مطالعه، به شکل گذشته نگر، ابتداء، تمامی پروندههای وفاتی که در شش ماهه اول سال 1399 به سازمان پزشکی قانونی کشور ارجاع شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. پس از آن، مواردی که بر اساس اظهارات خانواده متوفی یا بررسیهای اولیه پزشکی قانونی، احتمال خودکشی در آنها وجود داشت، تفکیک شدند. سپس، پژوهشگران با خانوادههای این افراد تماس گرفته و در صورت تأیید خبر خودکشی توسط خانواده، پرسشنامهای حاوی اطلاعات دموگرافیک، سابقه بیماریها و مشکلات زندگی فرد متوفی را تکمیل نمودند. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک نیز، محقق ساخته بود و بر اساس اهداف مطالعه تنظیم شد و بر اساس سؤالات موجود در این پرسشنامه، سؤالات لازم از خانواده متوفی پرسیده شد. این سؤالات شامل، سن، جنسیت، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، طلاق، وضعیت اقتصادی، وجود بیماری روحی روانی و جسمی و نیز مشخص کردن روش خودکشی و دلیل احتمالی خودکشی بود. 4ـ3. تحلیل داده ها دادههای حاصل از پرسشنامهها پس از جمعآوری، کدگذاری و ورود به نرمافزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار برای توصیف متغیرهای کمی و از آمار استنباطی شامل آزمون کای اسکوئر برای بررسی ارتباط بین متغیرهای کیفی استفاده شد. سطح معناداری آزمونها کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. به طور خلاصه، دادهها، پس از جمعآوری با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
5ـ1. ویژگیهای جمعیت مورد بررسی از 260 مورد خودکشی موفق، 180 مورد مربوط به مردان و 80 مورد مربوط به زنان بود. از نظر وضعیت تأهل، 142 نفر متأهل، 108 نفر مجرد، 3 نفر در دوران نامزدی، 5 نفر مطلقه و 2 نفر بیوه بودند. تعداد مردانی که خودکشی کرده بودند نسبت به زنان تفاوت معنی داری داشت (p<0.05). همچنین از 260 مورد خودکشی، 50 نفر سابقه مصرف مواد مخدر داشتند که تنها 1 نفر زن و بقیه مرد بودند. شایعترین سنّ خودکشی مربوط به دهه سوم زندگی بود که این دهه در هر دو جنس بیشترین میزان خودکشی را به خود اختصاص داده بود. از نظر میزان تحصیلات، بیشترین آمار خودکشی موفق مربوط به افراد با سطح سواد ابتدایی بود و با افزایش میزان تحصیلات، از آمار خودکشی کاسته شد. 5ـ2. عوامل و علل خودکشی در جمعیت مورد بررسی متأسفانه، در حدود 38٪ (99 نفر) موارد، علت خودکشی نامشخص بود و خانوادهها از دلیل این عمل اطلاع نداشتند. در بین 161 نفر باقی مانده، در 61 نفر (8/37%) علت خودکشی، اختلالات روانی بود، در 42 نفر علت خودکشی اختلاف خانوادگی (26%) و در 34 نفر (1/21%) علت خودکشی مشکلات اقتصادی بود. در واقع، در مواردی که علت خودکشی مشخص بود، شایعترین علت خودکشی در بین 260 مورد، اختلالات روانی بود (شکل 1).
شکل 1. عوامل اصلی خودکشی در 161 نفر از جمعیت مورد ارزیابی در مطالعه همچنین در 60 مورد سابقه قبلی اقدام به خودکشی (حتی چند باره) وجود داشت، در حالی که در 200 مورد دیگر، اولین اقدام به خودکشی منجر به مرگ شده بود. از نظر سابقه بیماری، در 71% موارد هیچگونه سابقه بیماری جسمانی یا روانی وجود نداشت. در 23/5% موارد سابقه بیماری روانی (حتی مواردی بستری در بیمارستان و تحت مراقبت روانپزشک) و در 54% موارد سابقه بیماری جسمانی وجود داشت. شایعترین روش خودکشی در مجموع هر دو جنس، حلقآویزی بود که در 118 مورد از این روش استفاده شده بود. دومین روش شایع استفاده از سم (اعم از دارو و سموم مختلف) بود که در 61 مورد دیده شد (جدول 1). جدول 1. انواع روش های مورد استفاده برای خودکشی در جمعیت مورد ارزیابی در مطالعه حاضر
به تفکیک جنسیت، در مردان شایعترین روش خودکشی حلقآویزی و در زنان شایعترین روش خودکشی موفق مصرف سم بوده است. میان شیوه خودکشی و جنسیت از نظر آماری ارتباط معنیداری وجود دارد. نکته قابل توجه بالا بودن خودسوزی در هر دو جنس بوده است، به ویژه در زنان که 35% موارد را شامل میشد.
در این مطالعه و چندین مطالعه دیگر، عوامل موثر بر انجام خودکشی مورد مطالعه قرار گرفته اند، که در این میان، عواملی همچون: جنسیت، سن و وضعیت تأهل بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. مسأله ی دیگری که در آمار مربوط به خودکشی ابهام می آفریند، نسبت آمار اقدام به خودکشی به خودکشی موفق است (Nock et al, 2008, 5). تفاوت این دو رقم در سطح کشورهای جهان بسیار متفاوت است. تحقیقات لمبروز نشان داده است که رقم اقدام به خودکشی دو تا سه برابر خودکشی های موفق است. مطابق تحقیق دیگر، نسبت خودکشی های ناموفق به خودکشی های موفق 5 به 8 است. از بین ۳۶۰ مورد خودکشی منجر به وفات (خودکشی موفق) ۱۸۰ مورد مرد و ۸۰ مورد زن بودند. که این مطلب به طور نسبی با آمار ارائه شده در منابع مختلف مبنی بر اینکه زنان ۳ تا ۴ برابر بیشتر از مردان اقدام به خودکشی می کنند، ولی خودکشی در مردان ۲ تا ۳ برابر نسبت به زنان موفقتر است، هماهنگ می باشد (Maris et al, 2000, 3). در مطالعات قبلی که در ایران انجام شده، تعداد جنس زن بیشتر از جنس مرد گزارش شده است. علت این موضوع ممکن است این باشد که در مطالعات قبلی مجموع اقدام به خودکشی و خودکشی موفق را با هم در نظر گرفتهاند؛ در حالی که در این مطالعه فقط به خودکشی موفق پرداخته شده است (زانی و احمدی، 2021، 3). در مطالعات قبلی که در ایران انجام شده، تعداد جنس زن بیشتر از جنس مرد گزارش شده است. علت این موضوع ممکن است این باشد که در مطالعات قبلی مجموع اقدام به خودکشی و خودکشی موفق را با هم در نظر گرفتهاند، در حالی که در این مطالعه فقط به خودکشی موفق پرداخته شده است (زانی و احمدی، 2021، 3). میزان خودکشی در سنین بالا قابل توجه است. سالمندان کمتر از جوانان اقدام به خودکشی میکنند؛ اما در خودکشی موفقتر از جوانان هستند. سالمندان 25 درصد موارد خودکشی را به وجود میآورند، در حالی که فقط 10 درصد جمعیت را تشکیل میدهند (De Leo, 2022, 7). از طرفی میزان خودکشی در بین جوانان به سرعت رو به افزایش است. بین سالهای 1970 تا 1980 میزان خودکشی در مردان 15 تا 24 ساله، 40 درصد افزایش یافته و هنوز هم در حال افزایش است. پس از تصادفات و دیگر عوامل، بین سنین 15 تا 24 سالگی، خودکشی سومین علت مرگ و میر است (Jamison, 1999, 2). یکی از مواردی که مانع از خودکشی میشود داشتن شغل ثابت است. شغل ثابت با درآمد مشخص میتواند سبب کاهش خودکشی منجر به مرگ شود و در مجموع میتوان گفت کار کردن محافظی در مقابل خودکشی است. در تحقیق به عمل آمده، عمده کسانی که خودکشی موفق داشتند، فاقد شغل ثابت یا بیکار بودند. در جنس مؤنث نیز عمده افراد، خانهدار بودند که عملاً شغل و منبع درآمد ثابتی نداشتند. در این تحقیق، وقتی از اولیای متوفی در مورد وضعیت اقتصادی متوفیان سؤال شد، در 51 درصد موارد وضعیت اقتصادی متوسط، 31 درصد موارد خوب و در 18 درصد موارد بد ذکر شد (Blakely et al, 2003, 5)؛ اما پرسش این است که تاثیر این بحرانها به چه چیزی وابسته است؟ آیا به خاطر آن است که بحرانها موجب بیثباتی ثروت شده و فقر را افزایش میدهند؟ آیا به خاطر آن است که زندگی به حدی سخت میشود که انسانها به آسانی از هستی خود چشم میپوشند؟ این گونه تبیینها به دلیل سادگی اغواکننده است. به علاوه، این توضیحات با مفهوم جاری خودکشیها نیز منطبق است؛ اما با واقعیت تناقض دارد. در واقع اگر خودکشی به این دلیل افزایش پیدا میکند که زندگی سختتر میشود؛ پس، هنگامی که رفاه زیادتر میشود، باید مرگها به طور محسوسی کاهش یابد (Daigle, 2005, 2). تحقیقات نشان میدهد درصد خودکشی در برخی مناطق کم درآمد بالا نیست. به نظر میرسد فقر میتواند تا حدی از خودکشی جلوگیری کند. آمارها حاکی است درصد خودکشی در میان افراد ثروتمندتر بیشتر است؛ اگرچه بحرانهای اقتصادی و شغلی خودکشی را افزایش میدهند، اما عامل اصلی افزایش آن فقر ناشی از این بحرانها به نظر میرسد. جنس مذکر با حلقآویز کردن خود، اسلحه گرم و یا پرش از بلندی خود را میکشند. در صورتی که جنس مونث بیشتر با دارو یا سموم خودکشی میکنند؛ همانطور که در مطالعهای توسط جانکا و همکاران (2023) نشان داده شد، مردان معمولاً از روشهای خشونتآمیزتری برای خودکشی استفاده میکنند، در حالی که زنان بیشتر از روشهای غیرخشونتآمیز مانند: مسمومیت با دارو استفاده میکنند. از نظر علت اقدام به خودکشی، به دلیل اینکه تنها منبع اعلام کننده دلایل انگیزشی، اولیای متوفی بودهاند، متأسفانه دلیل خودکشی در 99 مورد از 260 مورد مورد مطالعه نامعلوم بوده است. اولیای این افراد یا ابراز بیاطلاعی کردهاند یا تمایلی به ارایه اطلاعات مربوط به دلایل انگیزهای خودکشی آنان نداشتهاند و از پاسخگویی خودداری کردهاند. در جنس مذکر در 39 درصد موارد علت خودکشی نامعلوم بود و در 61 درصد مواردی که انگیزه خودکشی از طرف والدین ذکر شد، شایعترین علل شامل اختلالات روحی (41 درصد)، مشکلات اقتصادی (31 درصد) و اختلافات خانوادگی (13 درصد) بودند. بین هر دو جنس، شایعترین اختلال روحی افسردگی بود و حتی در 27 درصد موارد سابقه بستریهای متعدد در بیمارستان روانی وجود داشت که سابقه بستری شدن به هر دلیلی خطر خودکشی را افزایش میدهد. عوامل بسیار مهم خودکشی شامل: الکلیسم، سوءمصرف دارو، افسردگی، اسکیزوفرنی و سایر بیماریهای روانی میشود. یکی از مهمترین عوامل خودکشی، بیماریهای روانی است و تقریباً در 95 درصد موارد خودکشی، نوعی بیماری روانی تشخیص داده میشود. اختلالات افسردگی در 80 درصد، اسکیزوفرنی در 10 درصد و دمانس در 5 درصد موارد دیده میشوند. طبق پژوهش حاضر نیز، شایعترین بیماری روانی افسردگی بوده است. خطر خودکشی در بیماران روانی 3 تا 12 برابر افراد سالم است و این میزان بستگی به جنس، سن و سابقه بستری دارد. بالا بودن خطر خودکشی در بیماران روانی بستری بازتاب این واقعیت است که بیماران مبتلا به اختلالات روانی شدید بیشتر بستری میگردند. مطالعات در کشورهای مختلف نشان داده است که خطر خودکشی، بین سوء مصرف کنندگان دارو و الکل بالا است (Iozzino, Ferrari, Large, Nielssen, & De Girolamo, 2015, 7). سابقه ی اقدام به خودکشی، احتمالاً بهترین شاخص افزایش خطر خودکشی در یک بیمار است. مطالعات نشان میدهد که در ۴۰٪ بیماران افسرده سابقه قبلی اقدام به خودکشی وجود داشته است. بالاترین میزان خطر اقدام دوباره در سه ماهه اول پس از اقدام اول است. افسردگی نه تنها با خودکشی موفق بلکه با اقدامهای جدی برای خودکشی نیز رابطه دارد. در این تحقیق از بین ۲۶۰ نفری که اقدام به خودکشی کردند، ۲۳٪ سابقه اقدام به خودکشی داشتند. این در حالی است که از بین ۶۱ نفری که دارای بیماری روحی بودند، ۷۲٪ سابقه ی اقدام به خودکشی قبلی را داشتند و حتی در مواردی، اولیای متوفی، سابقه ی چندین بار اقدام به خودکشی را بیان داشته بودند. رابطه ی بین سلامت و بیماری جسمی در خودکشی قابل ملاحظه است. بررسیهای کالبد شکافی نشان میدهد که در 25 تا 75 درصد قربانیان خودکشی بیماری جسمی وجود دارد، در 11 تا 59 درصد خودکشیها، بیماری جسمی عامل مهمی شناخته شده است. در تمام این موارد، ارقام، با بالا رفتن سن افزایش مییابند. در این تحقیق، تنها، در 5 درصد موارد، افراد، دارای بیماری جسمانی بودند که نسبت به آمار ارایه شده ی در بالا، به مراتب کمتر بوده است (Krysinska et al, 2019, 2). از آنجایی که یکی از علل شایع خودکشی، اختلافات خانوادگی است، لذا ایجاب میکند که توجه بیشتری به حاکم شدن بهداشت روانی مناسب، میان اعضای خانواده صورت پذیرد. با توجه به یافتههای این تحقیق و نتایج حاصل از پژوهشهای اجتماعی در مورد خودکشی در کشور ما میتوان به راحتی متوجه این نکته شد که در شکلگیری خودکشی عوامل متعددی مانند: سن، وضعیت تأهل، درآمد، سواد و غیره مؤثر هستند. با این حال، تنها نکتهای که هیچگاه نمیتوان درک یا تعیین کرد، اهمیت هر یک از این پارامترها نسبت به دیگر پارامترها است. هنگامی که از دلایل تأثیر متغیرها بر خودکشی میپرسند، پاسخها معمولاً سطحی است. برای مثال، وجود این نکته که میزان خودکشی در میان افراد بی سواد و کمسواد بیشتر است، نمیتواند نشان دهنده ی رابطهای ضروری میان افزایش سطح سواد و کاهش نرخ خودکشی باشد. بیگمان، این رابطه، تنها، در شرایطی قابل درک است که با بالا رفتن سطح سواد، احتمال جذب کار و فعالیتهای اقتصادی برای افراد جامعه افزایش یابد. نتیجه گیری نتایج این مطالعه، مؤید افزایش قابل توجهی در میزان خودکشیها در ایران طی دوران پس از شیوع کووید 19 است. با تأمل در دادههای به دست آمده از پزشکی قانونی و مصاحبههای صورتگرفته با بازماندگان، تصویر روشنتری از دموگرافی قربانیان و الگوهای خودکشی ارائهشده است. اساس این الگوی به دستآمده، افزایش در میان مردان، به ویژه در سنین سومین دهه ی زندگی و در میان افراد با سطح تحصیلات ابتدایی است. علاوه بر این مطالعه نقش معناداری برای تفاوتهای جنسیتی در روشهای خودکشی مشخص کرده است که این موضوع نشانگر نیاز به راهکارهای پیشگیرانه متمایز بر اساس جنسیت است. این یافتهها پشتوانهای علمی برای توسعه و اجرای برنامههای حمایتی روانی و اقتصادی انتقالی و هدفمند ارائه میدهد که میبایست برای کاهش این معضل بهکار گرفته شوند. به منظور کاهش وقوع حوادث خودکشی، میتوان تقویت شبکههای حمایت اجتماعی و بهبود دسترسی به خدمات بهداشت روانی را اقداماتی اولویتدار تلقی کرد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 490 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 129 |