تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,992 |
تعداد مقالات | 83,509 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,163,668 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,212,510 |
تحلیل عوامل موثر بر اشتغال بخش کشاورزی (مطالعه موردی استان ایلام، کردستان، کرمانشاه و همدان) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد مالی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 6، دوره 7، شماره 22، خرداد 1392، صفحه 115-135 اصل مقاله (831.81 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هادی محمدی* 1؛ نعمت فلیحی1؛ صمد باقر آبادی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.تهران.ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.تهران.ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده با توجه به اهمیت اشتغال بخش کشاورزی در استان های غرب کشور و ﺗﺄثیرپذیری آن از عوامل مختلف در حال تغییر، بررسی این عوامل و پیش بینی اشتغال در این بخش از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مقاله با ابزارهای اقتصادسنجی و سیستم دینامیکی و با استفاده از داده های سری زمانی (1386-1379)، تابع تقاضای اشتغال در بخش کشاورزی چهار استان ایلام، کردستان، کرمانشاه و همدان برآورد شده و اثرات شوکهای هزینه های خوراکی، درجه تمرکز، مکانیزاسیون و اعتبارات پرداختی بر آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان می دهد، تولید و هزینه های خوراکی ﺗﺄثیر مثبت و درجه تمرکز، مکانیزاسیون و اعتبارات پرداختی در بلند مدت ﺗﺄثیر منفی و معنی داری بر اشتغال بخش کشاورزی در حوزه مورد بررسی داشته است. Abstract The job creation and absorbing youth is dramatically important respect to high unemployment rate in Iran labor market. In this study, influencing factors on demand function of agricultural employment in Ilam, Kurdistan, Kermanshah and Hamedan provinces are estimated. Based on dynamic models we consider the meal expenses, concentration rank, mechanization degree and credits indicators as explanatory variables in an appropriate model during 2000 to 2008.The findings show that production and meal expenses have positive effects on employment rate and concentration rank, mechanization level and credits have negative and significant effects in long term on agricultural employment. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژگان کلیدی: اشتغال؛ مکانیزاسیون؛ مدلهای دینامیکی؛ پانل دیتا؛ بهرهوری نیروی کار؛ اعتبارات پرداختی؛ درجه تمرکز؛ هزینه های خوراکی. طبقه بندی JEL : E24؛ Q10؛ Q16 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تحلیل عوامل موثر بر اشتغال بخش کشاورزی (مطالعه موردی استان ایلام، کردستان، کرمانشاه و همدان) هادی محمدی[1] نعمت فلیحی[2] صمد باقرآبادی[3] تاریخ دریافت: 21/10/1391 تاریخ پذیرش: 21/12/1391 چکیده با توجه به اهمیت اشتغال بخش کشاورزی در استان های غرب کشور و ﺗﺄثیرپذیری آن از عوامل مختلف در حال تغییر، بررسی این عوامل و پیش بینی اشتغال در این بخش از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مقاله با ابزارهای اقتصادسنجی و سیستم دینامیکی و با استفاده از داده های سری زمانی (1386-1379)، تابع تقاضای اشتغال در بخش کشاورزی چهار استان ایلام، کردستان، کرمانشاه و همدان برآورد شده و اثرات شوکهای هزینه های خوراکی، درجه تمرکز، مکانیزاسیون و اعتبارات پرداختی بر آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان می دهد، تولید و هزینه های خوراکی ﺗﺄثیر مثبت و درجه تمرکز، مکانیزاسیون و اعتبارات پرداختی در بلند مدت ﺗﺄثیر منفی و معنی داری بر اشتغال بخش کشاورزی در حوزه مورد بررسی داشته است. واژگان کلیدی: اشتغال، مکانیزاسیون، مدلهای دینامیکی، پانل دیتا، بهرهوری نیروی کار، اعتبارات پرداختی، درجه تمرکز، هزینه های خوراکی. طبقه بندی JEL : E24, Q10, Q16
1. مقدمه با توجه به اهمیت اشتغال بخش کشاورزی در استانهای غرب کشور و دیگر آن که اشتغال بخش کشاورزی تحت ﺗﺄثیر عوامل پسین و پیشین قرار دارد و این عوامل با گذشت زمان در حال تغییر و بر یکدیگر ﻣﺆثرند، از این رو بررسی عوامل ﻣﺆثر بر اشتغال این بخش و پیشبینی اشتغال تحت اثر شوک به این عوامل و تحلیل نتایج حاصله از آن اجتنابناپذیر مینماید. از مهمترین پارامترهای یک مدل کلان اقتصادی، اشتغال میباشد، هرگونه تغییر در این پارامتر اثرات خاص خود را بر دیگر پارامترهای اقتصادی بر جای خواهد گذاشت. اشتغال از نیازهای اصلی هر جامعه است که هر گونه نارسایی و یا کمبود در آن ﻣﻨﺸﺄ پیدایش بسیاری از ناهنجاریهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میشود، که تحت ﺗﺄثیر عوامل مختلفی است. پرسشهای زیادی در مورد اشتغال بخش کشاورزی مطرح است: آیا بخش کشاورزی موظف به ایجاد اشتغال برای نیروی انسانی جویای کار شهری و روستایی است؟ آیا رابطهای بین متغیرهای اشتغال و تولید در بخش کشاورزی وجود دارد؟ مکانیزاسیون چه ﺗﺄثیری بر اشتغال بخش کشاورزی دارد؟ تنوع بخشی تولید محصولات کشاورزی چه ﺗﺄثیری بر اشتغال دارد؟ تزریق سرمایه به بخش کشاورزی چه ﺗﺄثیری روی افزایش اشتغال این بخش داشته است؟ افزایش هزینههای خوراکی چه اثری بر اشتغال بخش کشاورزی دارد؟ رشد اشتغال بخش کشاورزی استانهای مورد مطالعه در مقایسه با دیگر بخشهای اقتصادی روندی کاهشی داشته است. کاهش سهم کشاورزی از اشتغال در اثر عوامل مختلفی مانند مکانیزاسیون، اعتبارات پرداختی و ... میباشدکه طی آن سرمایه جایگزین نیرویکار شده است. در این پژوهش علاوه بر کارهای پیشین نقش تنوع کشت بر اشتغال بخش کشاورزی بررسی شده و همچنین ﺗﺄثیر متغیرهای فوق بر اشتغال بهصورت دینامیکی بررسی شده است، ابتدا ضرایب را با استفاده از روش پانل دیتا برآورد شده است، آنگاه با استفاده از سیستم دینامیکی یک مدل کلی برای استان کرمانشاه اراﺋﻪ شده و با طرح سناریوهای مختلف و با در نظر گرفتن حلقههای علی و معلولی نقش عوامل ﺗﺄثیرگذار بهصورت پویا بررسی و مناسبترین راهکارهای سیاستی جهت افزایش اشتغال بخش کشاورزی این استانها اراﺋﻪ شده است. 2. چارچوب نظری با استناد به ﺗﺌﻮریهای اقتصادی و تجربیات بهدست آمده از طریق مطالعات انجام شده، روشهای مختلفی برای تحلیل توابع تقاضای اشتغال اراﺋﻪ شده است، این روشها در دو گروه کلی شامل روش برنامهریزی خطی و روش اقتصادسنجی تقسیمبندی میشوند که روش اقتصادسنجی خود به روشهای مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میگردد، در روش اقتصادسنجی تابع اشتغال در یک رابطه ریاضی تک معادلهای بیان میشود و با استفاده از روشهای اقتصادسنجی تخمین زده میشود. مهمترین امتیاز این روش سهولت استفاده از آن میباشد. در این تحقیق روش مستقیم اقتصادسنجی جهت برآورد تابع تقاضای نیرویکار کشاورزی بر سایر روشها ترجیح داده شده است.اشتغال یا تقاضای نیرویکار یک معادله مشتقه است که هر چقدر تولید بیشتر باشد، اشتغال نیز بیشتر خواهد بود. درمورد اشتغال از زمانهای دور نظریههایی مطرح بوده، تا اینکه در نظریات جدیدتر حتی ماهیت اشتغال نیز زیر ﺳﺆال رفته است. لوﺋﻴﺲ 1و نورکس 2هر یک جداگانه معتقدند حتی با فرض وجود اشتغال کامل، بیکاری پنهان وجود دارد. نورکس معتقد بود بیکاری پنهان بهطور خاص در بخش کشاورزی ملموستر است و با اجماع مهارتهای تکمیلی در بخش کشاورزی میتوان این نیروها را به بخش صنعت منتقل نمود. در حالیکه فیزیوکراتها تا قرن هیجدهم کشاورزی را موتور رشد اقتصادی میدانستند و بر این باور بودند که کشاورزی تنها فعالیتی است که میتواند برای انگیزش رشد در سایر بخشهای اقتصادی، بازار کافی ایجاد کند. کلاسیکها عنوان نمودند که بازده نهایی نزولی زمین سرانجام به رکود کلی اقتصادی و حالتی غیر پویا منجر میشود. آرتو لوﺋﻴﺲ معتقد بود که بخش کشاورزی میتواند با انتقال منابع اضافی بویژه نیرویکار و سرمایه به بخش صنعت که موتور رشد تلقی میشود و توسعه اقتصادی را فراهم نماید. شکست سیاستهای اقتصادی در کشورهایی که تلاش مینمودند تا با فراموش نمودن بخش کشاورزی و تنها با تکیه بر بخش صنعت به رشد و توسعه اقتصادی دست یابند موجب پیدایش نظریات تازهای در این زمینه شد، و از دهه60 به بعد اقتصاددانانی نظیر جانسون3، ملور4 و ... بیش از پیش به اهمیت نقش کشاورزی در توسعه اقتصادی توجه کردهاند. سرانجام شولتز5 با اعلام نظریه خود تحت عنوان گذار از کشاورزی سنتی، ﺗﺄثیر بسزایی بر رد نظریات عدم اهمیت سرمایهگذاری در بخش کشاورزی بر جای گذاشت. وی با توجه به عملکرد تاریخی توسعه و نیز تحقیقات انجام شده در بسیاری از کشورهای در حال توسعه امکان رشد و توسعه قابل توجه از طریق سرمایهگذاری در بخش کشاورزی را به اثبات رسانده و عوامل مهم نبود توسعه و رشد این بخش را ناآشنایی کشاورزان با دانش فنی، عقبماندگی تکنولوژیکی، عدم بهرهگیری از گونههای پربازده دام و گیاه که خود موجب عدم سوددهی کافی میشوند و نهاﻳﺘﴼ سرمایهگذاری اندک در این بخش را عنوان نمود. 3. پیشینه تحقیق بختیاری و پاسبان (سال1383) در مقالهای نقش اعتبارات بانکی در توسعه فرصتهای شغلی استان فارس را با استفاده از مدلهای رگرسیونی و دینامیکی بررسی کردهاند و نتیجه گرفتهاند که اشتغال بخش کشاورزی تحت ﺗﺄثیر شوکهای ارزش افزوده، سرمایهگذاری و اعتبارات بخش کشاورزی قرار میگیرد. صادقی و همایونی فر (1380) در مقالهای نقش کشاورزی را در ﺗﺄمین اشتغال و کاهش بیکاری بررسی کردهاند، با استفاده از مدل تقاضای تجربی نیرویکار نتیجه گرفتهاند که کشش اشتغال نسبت به سطح زیر کشت در مقایسه با متغیرهای سرمایهگذاری و ارزش افزوده از اهمیت بیشتری برخوردار است. کورودا (1987) در مطالعهای تقاضا برای نیرویکار در کشاورزی ژاپن پس از جنگ جهانی پرداخت و روابط بین نهادههای تولیدی در بخش کشاورزی ژاپن پس از جنگ جهانی را مورد بررسی قرار داد تا علت کاهش قابل توجه در نیرویکار کشاورزی را دریابد. نتیجه گرفت که تشویق تکنولوژی مکانیکی پس از جنگ جهانی در کشاورزی ژاپن نقش مهمی در کاهش تقاضای برای نیرویکار در کشاورزی ایفا کرده است. آذرین فر و ترکمانی (1384) در مطالعهای به بررسی ﺗﺄثیر فنآوری نوین ماشینی بر اشتغال نیرویکار در بخش کشاورزی پرداختهاند، که در آن از مدل خود توضیح با وقفه استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که در بلندمدت نرخ رشد گسترده تکنولوژی ماشینی با نرخ رشد اشتغال نیرویکار در بخش کشاورزی دارای رابطه منفی است. در حالی که، متغیرهای نرخ رشد، موجودی سرمایه واقعی رابطه مستقیم با نرخ رشد اشتغال دارد. بلالی و خلیلیان (1383) ﺗﺄثیر سرمایهگذاری را بر اشتغاالزایی و تقاضای نیرویکار در بخش کشاورزی ایران بر اساس رهیافت تقاضای نیرویکار بررسی کرده و رابطه مثبت بین سرمایهگذاری و اشتغال، و رابطه معکوس بین دستمزد و اشتغال بخش کشاورزی را ﺗﺄیید کردهاند. باصری و جهانگرد (1386) به بررسی و تحلیل ظرفیت اشتغالزایی بخش کشاورزی ایران با استفاده از الگوهای مبتنی بر تصحیح و خطا پرداختهاند و نتیجه گرفتهاند که ظرفیت ایجاد اشتغال پایدار و مولد بر اساس الگوهای برآوردی در زیر بخشهای کشاورزی در مقایسه با سایر بخشهای اقتصادی بر مبنای کشش اشتغال نسبت به سطح زیر کشت، رشد ارزش افزوده، روند فناوری تولید و انباشت سرمایه پایین است. امینی(1381) در تحلیل عوامل ﻣﺆثر بر تقاضای نیرویکار در سطح14 بخش اقتصادی متوجه شد که تولید در همه زیر بخشهای کشاورزی اثر مثبت و معنیداری بر تقاضای نیرویکار داشته است. همایونیفر (1379) نوع فناوری در کشاورزی ایران را از نوع سرمایهبر دانسته است. طبق یافتههای وی، گسترش فناوری زیستی- شیمیایی بر خلاف فناوری ماشینی، به افزایش بیکاری منتهی نمیشود. شجری و سلطانی (1379) ﺗﺄثیر افزایش سطح زیرکشت و افزایش قیمت محصول در تقاضای نیرویکار را ﺗﺄیید کردند، ولی انباشت و جذب نیروی تحصیل کرده را در بخش کشاورزی اندک دانستهاند. امینی (1378) در مطالعهای به برآورد و تحلیل تابع تقاضای نیرویکار بخش کشاورزی و پیشبینی آن در طول برنامه سوم توسعه پرداخته و از الگوی پویای تقاضای نیرویکار در بخش کشاورزی نتیجه گرفته که اشتغال در این بخش ﻣﺘﺄثر از چهار عامل است: اشتغال با وقفه، ارزش افزوده بخش، سرمایه با وقفه و دستمزد واقعی. ارزش افزوده بخش کشاورزی مهمترین متغیر قابل سیاستگذاری برای افزایش اشتغال در این بخش معرفی شده است. نبیﺋیان (1369)، طی تحقیقی اثر مکانیزاسیون بر نیرویکار کشاورزی در استان فارس را مورد بررسی قرار داد.که با بهرهگیری از قضیه شپارد، تابع تقاضا برای نیرویکار استخراج کرد. روش برآورد معادلات در این مطالعه روش حداقل مربعات معمولی است، نتایج تحقیق حاکی از آن است که با گسترش مکانیزاسیون ماشین جایگزین نیرویکار شده است. نعمتی (1377)، به بررسی عوامل ﻣﺆثر بر تقاضای نیرویکار در بخش کشاورزی استان کرمانشاه پرداخت. وی برای دستیابی به این هدف، از روش حداقل مربعات مقید، تابع سود و تابع تقاضای نیرویکار را بهطور همزمان برآورد نمود، و نتیجه گرفت که با گسترش مکانیزاسیون ماشین جایگزین نیرویکار شده و بیشترین جایگزینی مربوط به عملیات برداشت بوده است. 4. بیان ﻣﺴﺄله و فرضیهها رشد روز افزون جمعیت و پایین بودن ظرفی های تولید، باعث بهوجود آمدن بحران بیکاری در دهههای اخیر شده است. اگر در آغاز دوران صنعتی شدن و بر اساس تئوریهای اولیه توسعه، بخش کشاورزی بهعنوان پله ی ارتقاء و قربانی رشد اقتصادی شناخته شده بود، این نگاه در شرایط کنونی در بسیاری از کشورها جایگاه خود را به رشد و توسعه هماهنگ تمامی بخشهای اقتصادی بدون هیچگونه تبعیض خاصی داده است. قربانی کردن کشاورزی در ایران نیز تا حدود زیادی وجود داشته و با شروع صنعتی شدن کشور،ت وجه سیاستگذاران و سیاستمداران به بخش صنعت بیشتر از بخش کشاورزی شد. اکثر سرمایهها و سرمایهگذاریها از بخش کشاورزی به سمت بخش صنعت انتقال یافت و بخش کشاورزی از جریان توسعه باز ماند. آثار این عقبماندگی به سرعت بهصورت کاهش درآمدهای کشاورزی، مهاجرت به سمت شهرها و تراکم نیرویکار در مناطق شهری آشکار شد. در طرف مقابل رشد تقاضای کار بخش شهری (صنعت و خدمات) پاسخگوی رشد عرضه نیرویکار مهاجر روستایی (کشاورزی) نبوده و بدین ترتیب معضلی بزرگ بهنام بیکاری اقتصاد ایران را در برگرفت. در چنین شرایطی بود که تعریف جدیدی از جایگاه بخشهای اقتصادی کشور صورت پذیرفت و در طول برنامههای توسعه، محوریت بخش کشاورزی بهعنوان یکی از اهداف اقتصاد کشور مورد تاٴکید قرارگرفت. سهم قابل توجه بخش کشاورزی در رشد اقتصادی کشور علیرغم کاهش سهم آن از موجودی سرمایه در مقایسه با بخشهای دیگر، باعث شد که بسیاری از سیاستگذاران به این باور برسند که این بخش میتواند محل مناسبی برای ایجاد اشتغال باشد. این در حالی است که در برهه زمانی کنونی سیاست گسترش فعالیتهای کاربر در بخش کشاورزی، در تمامی دنیا سیاست مطرودی است. با این وجود در ایران، همچنان تلاشها و سیاستها بر افزایش اشتغال در این بخش متمرکز شده است، پرسشهای زیادی در این خصوص مطرح است: آیا بخش کشاورزی موظف به ایجاد اشتغال برای نیروی انسانی جویای کار شهری و روستایی است؟ آیا رابطهای بین متغیرهای اشتغال و تولید در بخش کشاورزی وجود دارد؟ مکانیزاسیون چه ﺗﺄثیری بر اشتغال بخش کشاورزی دارد؟ تنوع بخشی تولید محصولات کشاورزی چه ﺗﺄثیری بر اشتغال دارد؟ تزریق سرمایه به بخش کشاورزی چه ﺗﺄثیری روی افزایش اشتغال این بخش داشته است؟ افزایش هزینههای خوراکی چه اثری بر اشتغال بخش کشاورزی دارد؟ اشتغال در بخش کشاورزی ﻣﺗﺄثر از عوامل مختلفی میباشد و توسعه اشتغال در بخش کشاورزی از طریق عوامل پیشین و پسین ﻣﺆثر بر آن میسر بوده و بدون توجه به این عوامل، تحقق سیاست ایجاد اشتغال در کشاورزی همانند گذشته با موفقیت زیادی همراه نخواهد بود. در برنامههای توسعه، بدون تقویت و یا تضعیف عوامل ﻣﺆثر بر اشتغال نمیتوان و نباید بر پتانسیل اشتغالزایی بخش کشاورزی اتکا کرد. بخش کشاورزی میتواند در ایجاد اشتغال جدید در کشور بیشترین اثر را داشته باشد، برای رفع تنگنای بیکاری باید تقاضای نهایی این بخش را افزایش داد. بازار کار بخش کشاورزی با دیگر بخشها تفاوت اساسی دارد، تقاضای کار در بخش کشاورزی محدود به زمانهایی از سال است. مناطق روستایی در برخی از مراحل کشاورزی با کمبود نیرویکار و پس از آن با مازاد نیرویکار گستردهروبرو هستند. پس به یقین نمیتوان در مورد اشتغال کامل یا بیکاری بالا در این مناطق نظر داد. فصلی بودن فعالیت کشاورزی باعث میشود که اشتغال آن همانند دیگر بخشهای اقتصادی سالانه نبوده و انگیزه لازم برای حضور درآن نباشد. بخش کشاورزی با مازاد نیروی کار (ماهر و غیرماهر، بیسواد و کمسواد) روبروست و بر اساس مبانی اقتصاد خرد برای انتقال نیرویکار از ناحیه سوم تولید به ناحیه دوم تولید باید نهادههای دیگر یعنی زمین و سرمایه را افزایش داد. چون محدودیت زمین زیرکشت امری آشکار است، لذا تنها راه باقیمانده افزایش سرمایه است. اما از یک سو میدانیم که جذب و هدایت سرمایه به سمت تولید در این بخش با موانع متعددی روبروست و از سوی دیگر تزریق بیشتر سرمایه به شکل ماشین آلات و ابزارهای تولید به بخش کشاورزی، منجر به جایگزینی سرمایه به جای نیرویکار خواهد شد و هدف اولیه (افزایش اشتغال) را نقض خواهد کرد، بر این اساس میتوان گفت سیاست افزایش اشتغالی که ﻣﺆثر بر رشد اقتصادی بخش کشاورزی باشد، با چنین شرایطی با توفیق همراه نخواهد بود. در میان عواملی که در تولید محصولات کشاورزی نقش دارند، علاوه بر زمین و سرمایه از نیرویکار بهعنوان یکی از عوامل مهم نام برده میشود که در مراحل تولید یک محصول، نقشهای متعدد و ویژهای را ایفا کرده و میتواند ﻣﺆثر واقع شود، بنابراین بهکارگیری صحیح و مطلوب نیرویکار، شناسایی عوامل موثر بر تقاضای نیرویکار در این بخش و لزوم استفاده بهینه از این منبع تجدید شدنی از اهمیت فراوانی برخوردار است. در بخش کشاورزی استانهای ایلام، کردستان، کرمانشاه و همدان درصد بالایی از نیرویکار مشغول هستند، بهطوریکه در جدول1 آمده، برای استانهای ایلام، کردستان، کرمانشاه و همدان بهترتیب24،29،23و27 درصد از نیرویکار در بخش کشاورزی مشغولاند. بهطور متوسط 25.75 درصد افراد شاغل این استانها در بخش کشاورزی مشغول بکار هستند (سالنامه آماری،1385). که بالاتر از میانگین کشوری است.
جدول1. شاغلان ده ساله و بیشتر استان های ایلام،کردستان،کرمانشاه، همدان و کشور (هزار نفر- درصد)
ﻣﺄخذ: مرکز آمار ایران،سرشماری نفوس و مسکن،سال1385 5. روش تحقیق در این مطالعه از تکنیکها و روشهایی استفاده میکنیم که اولاً بتواند پیشبینی بلندمدت انجام دهد، ثاﻧﻴﴼ دارای کمترین خطا باشد و بتوانیم رفتار متغیرها را تحت شوکهایی بررسی کنیم، تا از این طریق بتوانیم راهکارهای سیاستی را اراﺋﻪ دهیم. بدین منظور ابتدا در چارچوب تئوری و فرمولهای ریاضی مختلف مانند تولید، تقاضای کار و ... و سری زمانی (86-1379)، با استفاده از مبانی نظری مطرح شده، مدل مناسب معرفی و سپس با بکارگیری روشهای اقتصادسنجی تخمین زده میشود که از نرمافزار Eviews6 استفاده میشود و ضرایب از روش دادههای تابلویی برآورد شدهاند. جهت آزمون فرضیهها نیز از تکنیکهای آماری و اقتصادسنجی استفاده شده و برای بررسی عوامل ﻣﺆثر بر اشتغال بهصورت پویا از مدلهای دینامیکی (نرمافزارvensim) استفاده شده است. 6. اراﺋﻪ و تجزیه و تحلیل یافتهها E=f(VA, CR, M, F, Lp) مدل اقتصاد سنجی را بهصورت بالا در نظر می گیریم، در آن : اشتغال(E) بیانگر نیرویکار بخش کشاورزی استانهای مورد مطالعه است، منظور از نیرویکار همان میزان اشتغال یا تقاضای نیرویکار است. تولید (VA)، اعتبارات پرداختی (CR)، ضریب مکانیزاسیون (M) که این ضریب به مفهوم نیروی محرکه موجود به ازای هر هکتار میباشد. درجه تمرکز (F ) که عکس تنوع کشت است، .بهرهوری نیرویکار (Lp)، درآمد خانوار (HI) میانگین درآمد خانوارهای هر استان است، هزینه خوراک ( FC) متوسط هزینه کالاهای خوراکی هر خانوار است که بهعنوان شاخصی از قیمت کالاهای کشاورزی است، شاخص سودآوری (PI) که سودآوری افزایش قیمتها را برای کشاورزان نشان میدهد،که از تقسیم شاخص قیمت هزینههای خوراک به شاخص قیمت کل هر استان به دست میآید. جدول2. آزمون انتخاب مدل مناسب برای پانل
ﻣﺄخذ: یافتههای محقق همانطور که ملاحظه میشود: آزمون F و احتمال صفر مربوط به آن مدل پانل با اثرات تصادفی یا ثابت را در مقایسه با مدل OLS ساده انتخاب میکند و آزمون هاسمن ( Hausman-Test) و احتمالات زیر 0.05 مربوط به آن نیز رﺃی به مدل با اثرات ثابت میدهد. بنابراین مدل به روش اثرات ثابت و با استفاده از پانل دیتا تخمین زده میشود. مدل برآورد شده بهصورت زیر است: Log(E)=20.89+1.018Log(VA)+0.0027Log(CR)-0.0097Log(M)-0.303Log(F)-1.02Log(Lp) با توجه به معادله بالا، علامتهای کلیه ضرایب، مطابق انتظار میباشد. ضریب تبیین (2R) بیانگر این است که متغیرهای مستقل، 99درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح میدهند.آماره دوربین واتسون نیز بیانگر عدم وجود همبستگی است. مدل برآورد شده در پیوست آورده شده است. ضریب بهرهوری 1.02- می باشد که بدان معنا است که هر یک درصد تغییر در بهرهوری منجر به 1.02 درصد تغییر در اشتغال در جهت مخالف میشود. ضریب درجه تمرکز 0.303- میباشد که با توجه به لگاریتمی بودن الگو، بدان معنا است که هر یک درصد تغییر در درجه تمرکز منجر به 0.303 درصد تغییر در اشتغال در جهت مخالف میشود. ضریب تولید 1.018 میباشد که نشان میدهد یک درصد تغییر در تولید منجر به 1.018درصد تغییر در اشتغال در همان جهت میشود. ضریب اعتبارات پرداختی 0.0027 میباشد، بدان معنا است که هر یک درصد تغییر در اعتبارات پرداختی منجر به 0.0027 درصد تغییر در اشتغال در همان جهت میشود. ضریب مکانیزاسیون 0.0097- میباشد که بیان میکند هر یک درصد تغییر در مکانیزاسیون منجر به 0.0097 درصد تغییر در اشتغال در جهت مخالف میشود. با توجه به مدل دینامیکی ارائه شده، نیازمند به برآورد ضرایب دیگری غیر از معادله اشتغال هستیم که برای برآورد آنها از روش رگرسیون خطی استفاده کردهایم.
lnE=7206-10371*lnF+70869.1*lnVA-1e-019* Lp HI=-6.49321+ 13.8164*lnE FC=0.29708*HI VA1=-162.194+ 6.11786e-008*FC + 0.000779418*lnE PI=-0.0487657 + 0.0250921*VA1 F=1000- 0.0515928*PI CR=-722112 + 9.07632e+006*PI M=-0.18226 + 0.277341*CR Lp=-0.001+10*M برای طراحی مدل اصلی سه حلقه علی و معلولی زیر که بیانگر اثر متغیرها بر هم میباشند در نظر گرفتهایم، و در نهایت از تجمیع آنها نمودار علی و معلولی کلی که مدل را با توجه با آن طراحی کردهایم بهدست آمده است.
از تجمیع حلقههای علی و معلولی و اثر متغیرها بر هم نمودار کلی و مدل اصلی را طراحی میکنیم: که از سه لپ مثبت و یک لپ منفی برای اشتغال تشکیل شده است.
اکنون با طرح سناریوهای مختلف به بررسی عوامل اثرگذار بر اشتغال میپردازیم و مدل را برای استان کرمانشاه بهعنوان نمونه را در شرایطی مورد بررسی قرار میدهیم که روند رشد جمعیت و سایر عواملی که بر منابع انسانی اثرگذارند، همانند دورهای که ضرایب مدل برآورد شده باشد. نتایج اشتغال پیشبینی شده تا افق 1404 برای استان کرمانشاه
طرح سناریوهای مختلف و پیش بینی اشتغال بخش کشاورزی استان کرمانشاه و دیگر متغیرهای مدل تحت اثر شوک ها در این قسمت با استفاده از تابع آزمون استپ یک شوک ناگهانی مثبت و یا منفی را به متغیرها وارد میکنیم. تابع آزمون استپ به شکل زیر است: stime) STEP (height, که در آن height میزان ارتفاع شوک وارده و stime زمان شروع شوک میباشد.که برای تمام متغیرها یک شوک 20درصدی در سال1391 بهصورت STEP(.20,1391) در نظر گرفتهایم. سناریوی اول؛ وارد کردن شوک مثبت به مکانیزاسیون و اثر آن بر اشتغال
سناریوی دوم؛ وارد کردن شوک مثبت به هزینههای خوراکی و اثر آن بر اشتغال
سناریوی سوم؛ وارد کردن شوک منفی به درجه تمرکز و اثر آن بر اشتغال
سناریوی چهارم؛وارد کردن شوک به اعتبارات پرداختی و اثر آن بر اشتغال
در تمامی این سناریوها بعد از دادن شوک به مدل، در بلندمدت متغیرها به سمت روند پیشبینی شده تا افق 1404، پیش از وارد شدن شوک به آنها میل میکنند. با توجه به سناریوهای آزمون شده در مییابیم که اثر شوکهای مثبت مکانیزاسیون و اعتبارات پرداختی بهصورت منفی بر اشتغال اثر داشته است. که بیشترین اثر را مکانیزاسیون داشته که خود تحت ﺗﺄثیر مثبت اعتبارات پرداختی میباشد. چون اعتبارات پرداختی بر مکانیزاسیون اثر مثبت دارد و مکانیزاسیون بر بهرهوری نیرویکار اثر منفی دارد و بهرهوری بر اشتغال در این مدل بهصورت منفی ﻣﺆثر است، پس اعتبارات پرداختی اثر شدیدی بر اشتغال ندارد و فقط در کوتاهمدت اشتغال را بیشتر تحت ﺗﺄثیر مثبت قرار میدهد. و نقش آن در درازمدت منفی است. شوکهای مثبت هزینههای خوراکی و منفی درجه تمرکز بر اشتغال آثار مثبتی دارند. با افزایش درآمد خانوارها هزینههای خوراکی افزایش مییابد و بهدنبال آن تقاضا برای محصولات کشاورزی زیاد میشود، که این باعث افزایش سودآوری محصولات کشاورزی شده و با افزایش سودآوری درجه تمرکز کاهش مییابد. بهعبارتی تنوع کشت افزایش مییابد و این کار باعث افزایش اشتغال میشود. با توجه به بحث بالا درمییابیم که به جزﺀ افزایش سرمایهگذاری راههای دیگری برای افزایش اشتغال بخش کشاورزی وجود دارد. یکی از این راهها کاهش درجه تمرکز (افزایش تنوع کشت) میباشد که در این مدل بیشترین اثر را بر افزایش اشتغال دارد. 7. نتیجهگیری همچنان که دیدیم، توسعه اشتغال در بخش کشاورزی از طریق عوامل پیشین و پسین ﻣﺆثر بر آن میسر بوده و بدون توجه به این عوامل، تحقق سیاست ایجاد اشتغال در کشاورزی همانند گذشته با موفقیت زیادی همراه نخواهد بود. بدین منظور باید به ﻣﺴﺄله بهصورت پویا نگریست و از مدلهای دینامیکی بهره جست. با توجه به نتایج مدل دینامیکی، نقش تنوع کشت (درجه تمرکز) بر اشتغال بسیار مهم است،که میتوان با فراهم کردن شرایط آن بدون افزایش هزینههای سرمایهگذاری اشتغال بخش را افزایش داد. نقش اعتبارات پرداختی، بیشتر به سمت مکانیزاسیون (تبدیل آبیاری غرقابی به قطره بارانی، ماشینهای برداشت و...) است که طبق مدلهای سنجی اثر بسیار اندک مثبتی بر اشتغال نسبت به سایر متغیرها دارد و با در نظر گرفتن مدل دینامیکی نقش آن در درازمدت بر اشتغال منفی میشود، که البته اثر آن بسیار کم میباشد. بنا بر این اعتبارات پرداختی بیشتر باید به سمت سرمایه در گردش (نیرویکار، مواد اولیه) بکارگیری شود. هزینههای خوراکی باعث افزایش اشتغال میشود، اما از طرفی چون براعتبارات پرداختی و به تبع آن مکانیزاسیون و بهرهوری اثر مثبت دارد، مقداری از آثار مثبت آن بر اشتغال در درازمدت کاسته میشود. ازاین رو باید در کوتاهمدت مد نظر قرار گیرد. در سیاستگذاریها با عنایت به رابطه منفی تکنولوژی با اشتغال بخش کشاورزی باید محتاط بود، در درازمدت سرمایهگذاری در تکنولوژی کاربر در بخش کشاورزی نیز مورد توجه قرار گیرد. برای افزایش اشتغال در بخش کشاورزی از بین عوامل بررسیشده در این تحقیق بهترین راهکار افزایش قیمت محصولات کشاورزی و همزمان سیاستهای تشویقی در جهت تنوع کشت، و هدفمند کردن اعتبارات پرداختی به سمت سرمایه در گردش و بکارگیری تکنولوژی کاربر در بخش کشاورزی است.
1. استادیار دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران.ایران(نویسنده مسئول) hm.mohamady@gmail.com E.Mail: 2. استادیار دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران.ایرانnfalihi@gmail.com E.Mail: 3. کارشناس ارشد دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد تهران مرکزی، تهران.ایرانE.Mail:Samad.bagherabadi@gmail.com 4.Mlvr 5.Shvltz | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع - آذرین فر، یداله و جواد ترکمانی (1384)،“ﺗﺄثیر رشد فن آوری و صادرات بر اشتغال نیروی کار در بخش کشاورزی”،مجله علوم اقتصادی،دوره 36،شماره5 . - امینی، ع (1378)،“برآورد و تحلیل تابع تقاضای نیروی کار بخش کشاورزی و پیش بینی آن در طول برنامه سوم توسعه”،مجله برنامه و بودجه،شماره40و41،ص29-3 . - امینی، علیرضا (1381)،“برآورد و تحلیل تابع تقاضای نیروی کار بخش کشاورزی و پیش بینی آن در طول برنامه سوم توسعه”،مجله برنامه و بودجه،شماره40و41.ص29-3 . - باصری، بیژن و اسفندیار جهانگرد (1386)،“بررسی و تحلیل ظرفیت اشتغال زایی بخش کشاورزی ایران”،مجله اقتصاد کشاورزی و توسعه،سال پانزدهم،شماره59،پاییز1386 . - بختیاری، صادق و فاطمه پاسبان ( 1383)،“نقش اعتبارات بانکی در توسعه فرصت های شغلی:مطالعه موردی بانک کشاورزی” ،مجله اقتصاد کشاورزی و توسعه،سال دوازدهم، شماره46. - بلالی، حمید و صادق خلیلیان (1382)،“ﺗﺄثیر سرمایه گذاری بر اشتغال زایی و تقاضای نیروی کار در بخش کشاورزی ایران” ،فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه،شماره41و42 . - خزاﺋﻲ، محمد. “اشتغال در جهان سوم” ،وزارت برنامه و بودجه،تهران،1368،ص115. - شجری، شاهرخ و غلامرضا سلطانی (1379)،“تخمین تابع تقاضای نیروی کار و کشش عرضه محصول گندم با استفاده از تابع سود در استان فارس”،مجموعه مقالات سومین کنفرانس اقتصاد و کشاورزی ایران، ﻣﺆسسه پژوهش های برنامه ریزی و اقتصاد کشاورزی،جلد دوم. - صادقی، حسین و مسعود همایونی فر (1380)،“نقش کشاورزی درﺗﺄمین اشتغال و کاهش بیکاری”، فصلنامه پژوهش های اقتصادی مدرس،دانشگاه تربیت مدرس،شماره اول. - کاتوزیان. همایون، محمد علی. “آدام اسمیت و ثروت ملل” ،چاپخانه سپهر، تهران، 1358، ص58. - مرکز آمار ایران،سالنامه آماری کشور،سال های مختلف. - نبیﺋیان، ص (1369)،“اثر مکانیزاسیون بر اشتغال نیروی کار در استان فارس”، پایان نامه کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی، دانشگاه شیراز. - نعمتی، ع (1377)،“عوامل ﻣﺆثر بر تقاضای نیروی کار در بخش کشاورزی: مطالعه موردی استان کرمانشاه”، پایان نامه کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی،دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز - همایونی فر، مسعود (1379)،“فناوری و اشتغال در کشاورزی”، مجموعه مقالات سومین کنفرانس اقتصاد و کشاورزی ایران، ﻣﺆسسه پژوهش های برنامه ریزی و اقتصاد کشاورزی، جلد اول.
- Kuroda,Y.(1987) ,“The production structure and demand for labor in postwar Japanees agriculture 1952-1982” ,American Journal of Agricultural Economics, 62(2): 328-336 .
- Lewis.A.W. “Economic peveloment with wnlimited supply of labonr”,in aggarwal and singhop cit. 2008.P 400-402.
- Nurkse, Ragnar. Problems of Capital Formation in Underdeveloped Countries.Pp. vii, 163. New York: Oxford University Press, 1953.
- Peter B. Kenen, ed., International trade and finance: frontiers for research : (Cambridge University Press, Cambridge, 1975) pp. xvii + 539
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 6,133 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,186 |