تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,003 |
تعداد مقالات | 83,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,294,080 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,348,151 |
ارزیابی تغییرات تروپونینI قلبی سرم در گاوهای شیری مبتلا به متریت سپتیک | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آسیبشناسی درمانگاهی دامپزشکی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 7، 3 (27) پاییز، آذر 1392، صفحه 239-248 اصل مقاله (336.02 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مجید فرتاشوند* 1؛ علی درنگیان2؛ امیرعلی کاوه1 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، دانشکده دامپزشکی، استادیار گروه علوم درمانگاهی، تبریز، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، دانشجوی دکترای دامپزشکی، تبریز، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
متریت یکی از بیماریهای مهم صنعت گاوداری است که بالاخص فرم سپتیک آن باعث ایجاد خسارات و تحمیل هزینههای قابل توجهی میشود. یکی از عوارض این بیماری بروز سپتیسمی و متعاقب آن شوک اندوتوکسیک و مرگ دامهای مبتلا است. در این مطالعه که روی50 راس گاو هلشتاین مبتلا به متریت سپتیک و 50 راس گاو ماده سالم انجام گرفت، اهمیت این بیماری از لحاظ ایجاد آسیب قلبی با استفاده از اندازهگیری شاخصهای سرمی مورد ارزیابی گرفت.نتایج حاصل نشاندهنده افزایش معنیدار تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس و دمای راست رودهای در گاوهای مبتلا به متریت سپتیک نسبتبه گاوهای سالم بود (000/0=p). همچنین میزان سرمی تروپونین I قلبی(cTnI)در گاوهای بیمار مبتلا به متریت سپتیک بیشتر ازگاوهای تازهزا سالم بود که این اختلاف از لحاظ آماری معنیدار بود (021/0=p). سایر شاخصهای سرمی آسیب قلبی در گاوهای مبتلا به متریت سپتیک در مقایسه با گاوهای سالم بیشتر بود ولی تنها افزایش AST و CK-MBمعنیدار بود و اختلاف آماری معنیداری از لحاظ میزان فعالیت سرمی LDH بین دو گروه سالم و بیمار مشاهده نشد. به طور کلی افزایش شاخصهای سرمی آسیب قلبی در گاوهای مبتلا به متریت سپتیک موید بروز درجاتی از آسیب عضله قلب است که میتواند نتیجه درمان را تحت تاثیر قرار دهد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
متریت پس از زایش؛ متریت سپتیک؛ تروپونینI قلبی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه متریت در گاو شیری یکی از بیماریهای مهم محسوب میشود که عمده خسارات آن شامل کاهش تولید شیر، افزایش فاصله زایمان تا آبستنی و تحمیل هزینههای درمانی میباشد (Bruunet al., 2002).متریت سپتیک پس از زایش عمدتاً در گاوهای شیری در عرض 10 – 2 روزپساززایش رخ میدهد و از لحاظ بالینی با توکسمی شدید همراه با ترشحات رحمی زیاد و بدبو مشخص میشود که ممکن است همراه یا بدون جفت ماندگی باشد (Radostitset al., 2007).علایم عمومی توکسمی را میتوان در گاوهای مبتلا به متریت پس از زایش دید که به همین دلیل به آن متریت توکسیک نیز میگویند؛ چون اندوتوکسینها، اگزوتوکسینها و سایر واسطهها در پاتوفیزیولوژی علایم عمومی دخیلند(Divers and Peek, 2008). تب بالا (41-40 درجهسانتیگراد)، افزایش تعداد ضربان قلب (حدود 100 ضربه در دقیقه) و تعداد تنفس از علایم کاملاً مشهود است. البته در تعداد قابل توجهی از گاوهای مبتلا تب مخفی میماند. دامها بیاشتها بوده و اغلب اسهال ناشی از توکسمی و علایم شوک را نشان میدهند (Noakeset al., 2009).ترشحات آبکی و بدبو از رحم به رنگ قهوهای تا زرد مایل به خاکستری از مشخصههای بارز است. معمولاً اکثر گاوهای مبتلا به متریت سپتیک در تاریخچه خود، سابقه سختزایی، دو قلوزایی یا جفتماندگی دارند. عفونت شدید میتواند منجر به ضعف، زمینگیری، اختلالات متابولیک و مرگ گردد (Divers and Peek, 2008). تروپونینیک پپتید منفرد نیست و از سه جزء مختلف تشکیل شده است. تروپونینهایT، I و C سه نوع تروپونین قلبی هستند که تشکیل کمپلکس تروپونین را میدهند(Ohtsuki and Morimoto, 2008).تروپونینها،پروتئینهای ساختاری عضلات قلبی و اسکلتی هستند که مسئول تنظیم و هماهنگی اتصال اکتین- میوزینمیباشندو نقش اساسی در تنظیم تحریک- انقباض در قلب دارند(Adinet al., 2005; Coudrey, 1998).تروپونینI(cTnI)از بروز انقباضدر مرحله استراحت جلوگیری میکند؛ تروپونینC(cTnC) به کلسیم متصل میشود و تنظیم فعالیت فیلامانهای نازک را بر عهده دارد و تروپونینT(cTnT)، تروپونین را به تروپومیوزینو فیلامانهای نازک میوفیبریلار متصل میکند(Coudrey, 1998). تروپونینهای مختلف توسط ژنهای متفاوتی کد میشوند و در عضلات اسکلتی و قلبی یافت میشوند.cTnI و cTnT توسط ژنهای خاصی کد میشوند و ایزومرهای اختصاصی عضله قلبی هستند(Sharma et al., 2004).cTnI در خارج از میوکارد شناسایی نشده است اماcTnT در مقادیر اندک در عضلات بیان میشود ولی شیوههای رایج اندازهگیری cTnT قادر به شناسایی تروپونینهای عضلانی نیستند(O’Brien et al., 1997). تروپونین C علاوه بر عضله قلبی در عضلات اسکلتی نیز بیان میشود، بنابراین کاربرد بالینی آن را محدود میسازد(Coudrey, 1998). هر دو تروپونین I و تروپونین T شاخصهای با حساسیت و ویژگی بالا برای آسیبهای قلبی هستند و به طور گسترده بدین منظور استفاده میشوندو اندازهگیری آنها در سرم به منظور شناسایی آسیب عضله قلبی از لحاظ حساسیت و ویژگی نسبت به آنزیمهای عضله قلبی ارجحیت دارد(Adinet al., 2005). امروزه افزایش میزان تروپونین قلبی به عنوان شاخص بیوشیمیایی استاندارد جهت تشخیص آسیب میوکارد و انفارکتوس حاد میوکارد پذیرفته شده است(Vargaet al., 2009). سطح سرمی تروپونینهای قلبی را میتوان با استفاده از پادتنهای منوکلونال بر علیه اپیتوپهای cTnI و cTnT تعیین نمود. این پادتنها برای تروپونینهای قلبی بسیار اختصاصی هستند و تنها واکنش متقاطع ناچیزی با تروپونینهای عضلات اسکلتی دارند. ساختار مولکولی cTnI در بین گونهها به میزان زیادی حفظ میشود(Radostitiset al., 2007; Adinet al., 2005). نشان داده شده است که توالی اسیدآمینههای cTnI انسان، 4/96 درصد با قلب گاو، 8/92 درصد با قلب موش صحرایی و موش، 4/91 درصد با قلب خرگوش و 5/71 درصد با قلب جوجه همخوانی دارد(O’Brien et al., 1997). بنابراین، تصور بر آن است که آنتیبادیهای ضد cTnI انسانی که به صورت تجاری در دسترس قرار دارند، با cTnI گاوی واکنش متقاطع نشان میدهند(Varga et al., 2009). لذا با توجه به اهمیت بیماری سپتیک پس از زایش و احتمال بروز مرگ ناشی از این بیماری در دامهای مبتلا، در این مطالعه تغییرات سرمی cTnI در این دسته از حیوانات مورد مطالعه قرار گرفت تا اهمیت این شاخص سرمی آسیب قلبی در پیشگویی وضعیت حیوان مورد ارزیابی قرار گیرد.
مواد و روشها در این تحقیق که روی50 رأس گاو هلشتاین مبتلا به متریت سپتیک و 50 رأس گاو ماده سالم انجام گرفت، پس از انجام معاینه بالینی و اخذ تاریخچه، مشخصات هر بیمار از قبیلتاریخچه زایش، تعداد ضربان قلب، دمای بدن و تعداد تنفس، مدت بیماری، سن و ... ثبت گردید.سپس قبل از هر گونه اقدام درمانی نمونه خون وداجی اخذ شد و پس از انعقاد و تشکیل لخته، نمونههای سرمی جدا و در میکروتیوبهای دربدار منجمد شدند. در نمونههایسرمی، مقادیر تروپونین با استفاده از روش کمی لومینسانس نسل دوم و شیوه مرسوم برای بیماران انسانی (®LIASOIN) اندازهگیری شد.در نهایتجهت تحلیلآماری دادهها و بررسی وجود اختلاف معنیداربین گاوهای مبتلا و سالم از لحاظ تروپونین I قلبیسرماز آزمون tو نرم افزار SPSS ویرایش 17 استفاده شد. سطح معنی داری در اینتحقیق05/0p<در نظر گرفته شد.
یافتهها نتایج حاصل از انجام معاینه بالینی و ارزیابی علایم حیاتی دامها شامل تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس و دمای راست رودهای در جدول 1 خلاصه شده است. مقایسه آماریمیانگین تعداد ضربان قلب در هر دقیقه بین گاوهای سالم و گاوهای مبتلا به متریت سپتیکنشان دهنده وجوداختلاف معنیدار بود (000/0=p). همچنین میانگین تعداد تنفس در هر دقیقه، در گاوهای مبتلا به متریت سپتیکنسبت به گاوهای سالم افزایش معنیداری را نشان میداد (000/0=p). مقایسه میانگین دمای راست رودهای که یکی از اولیهترین شاخصهای ارزیابی وضعیت عمومی و بالینی حیوان محسوب میشود، مشخص نمود بین گروه سالم و گاوهای مبتلا به متریت سپتیک اختلاف آماری معنیداروجود دارد(000/0=p).
جدول 1- نتایج حاصل از ارزیابی علایم حیاتی گاوهای مبتلا به متریت سپتیک و سالم (Mean ± SD)
سطح معنیداری05/0p< میباشد.
همان گونه که در جدول 2 مشاهده میشود، میزان سرمی cTnI در گاوهای بیمار مبتلا به متریتسپتیک بیشتر از گاوهایتازهزای سالم بود که این اختلاف از لحاظ آماریمعنیدار بود(021/0=p).همچنین سایر شاخصهای سرمی آسیب قلبی در گاوهای مبتلا به متریت سپتیک در مقایسه با گاوهای سالم بیشتر بود ولی تنها افزایش AST و CK-MBمعنیدار بود و اختلاف آماری معنیداری از لحاظ میزان فعالیت سرمی LDH بین دو گروه سالم و بیمار مشاهده نشد.
جدول 2- مقادیر سرمی cTnI،AST،CK-MB و LDHدرگاوهای مبتلا به متریت سپتیک و سالم (Mean ± SD)
سطح معنی داری05/0p< میباشد.
بحث و نتیجهگیری هرچند که انفارکتوس میوکارد در دامپزشکی شایع نیست ولی در برخی از بیماریهایی که آسیب میوکارد را به همراه دارند، همچون کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک (Connolly et al., 2003; Herndon et al., 2002) و کاردیومیوپاتی غیر طبقهبندی شده (Baumwartet al., 2007) در سگها و گربهها، تنگی زیر آئورتی در اسب (Cornelisseet al., 2000)، دژنراسیون دریچه میترال، اتساع و پیچخوردگی معده در سگ (Schoberet al., 2002)، بابزیوز سگ (Lobettiet al., 2002) و اسب (Diana et al., 2007)، شوک اندوتوکسیک (Peek et al., 2008) افزایش مقدار cTnI دیده شده است. در گاو افزایش سطح سرمی cTnI در موارد پریکاردیت ایدیوپاتیک (Jestyet al., 2005)، تورم ضربهای شکمبه- نگاری (Mellanbyet al., 2007; Guneset al., 2008)، تب برفکی (Tuncaet al., 2008; Guneset al., 2005)، تیلریوز (Fartashvandet al., 2013) و گوسالههای مبتلا به اندوتوکسمی تجربی (Peek et al., 2008) اندازهگیری شده است. در همه این مطالعات از انواع روشهای انسانی برای اندازهگیری cTnI استفاده شده است (Vargaet al., 2009). تروپونین I قلبی به دو روش آزاد میشود: 1) افزایش موقتی ناشی از آزاد شدن cTnI از منبع ذخیره سیتوزولی متعاقب افزایش نفوذپذیری عروق به دلیل کمبود قابل برگشت اکسیژن در سلولهای عضلانی قلب، چنانچه در التهاب یا آسیب توکسیک به قلب اتفاق میافتد. تقریباً 8/2 تا 3/8 درصد تروپونین I در سیتوپلاسم انسان آزاد و غیر متصل است. 2) افزایش دایمی cTnI متعاقب آسیب غیرقابل برگشت عضله قلب. از بین رفتن انسجام سلولهای عضلانی قلب ناشی از نکروز ایسکمیک منجر به آزاد شدن پایا و طولانی مدت cTnI متصل به میوفیبریل میشود که غلظت آن 12-5 برابر cTnI سیتوزولی است. معتقدند افزایش مختصر cTnI بیانگر وقوع آسیب قابل برگشت به قلب است ولی تا کنون هیچ نقطه برشی (Cutoff point) برای گاو برآورد نشده است (Vargaet al., 2013). در مطالعه مشابهی که اخیراً روی 6 گاو مبتلا به متریت انجام شد، هیچ تفاوت معنیداری از لحاظ مقدار سرمی cTnI بین گاوهای سالم و بیمار مشاهده نشد. اما در گاوهایی که به طور همزمان به متریت و LDA مبتلا بودند، این تفاوت معنیدار (05/0p<) گزارش شد. در مطالعه مذکور در دو رأس از 6 گاو مبتلا به متریت مقدار cTnI سرم بیشتر از ng/mL 02/0 (به روش i-STAT) بود که در کالبدگشایی یک گاو مبتلا به متریت، خونریزیهای زیر آندوکارد و زیر اپیکارد گزارش شد (Vargaet al., 2013). همچنین هاگمن و همکاران در سال 2007 سطح cTnI سرم را با استفاده از Immulite® در سگهای مبتلا به پیومترا μg/l 9/0-3/0 و در سگهای گروه سالمμg/l 3/0 گزارش کردند. سطح سرمی تروپونین I قلبی در 28 درصد (13 از 46 قلاده) از سگهای مبتلا به پیومترا بیشتر از حد طبیعی (بالای μg/l 2/0) بود ولی در هیچ یک این مقدار بیشتر از μg/l 2/13 نبود که نشان میداد میزان cTnI در سگهای مبتلا به پیومترا در حد جزیی افزایش یافته است. برتری اندازهگیری تروپونینهایقلبی نسبت به سایر شاخصهای رایج مورد استفاده، باعث شده که به عنوان استاندارد طلایی (gold standard) جهت تشخیص انفارکتوس میوکارد مطرح شوند. تروپونینها شاخصهای حساس و ویژهای حتی در مورد مقادیر کوچک نکروز میوکارد هستند. هرچند اندازهگیری ایزوآنزیم عضلانی-مغزی کراتینکیناز (CK-MB) بیش از 3 دهه استفاده میشود، بر خلاف باور اولیه، افزایش CK-MB اختصاصی آسیب میوکارد نیست و باید توجه نمود که برخی آسیبهای غیرقلبی نیز میتوانند منجر به افزایش CK-MB در خون محیطی شوند(Coudrey, 1998). سطوح CK-MB در خلال 6-3 ساعت پس از انفارکتوس قلبیافزایشمییابند،در24-12 ساعت به اوج رسیدهوطی 12 تا 48 ساعتبهحدطبیعیبرمیگردند.سطحAST به عنوان آنزیمی که در بافتهایمختلفبدنوجوددارد، 8 ساعت پس از آسیبسلولی بالا میرود و در مدت 36-24 ساعت به اوج میرسد و در عرض 7-3 روز به حد طبیعی برمیگردد. LDHنیز تقریباً در کلیةسلولهایدارایمتابولیسمبالا وجود دارد و در عرض 4-3 روز به حد طبیعی بر میگردد.تروپونینهای قلبی تا چهار ساعت پس از وقوع حادثه حاد کرونری قابل شناسایی نیستند (Sharma, 2004) ولی افزایش سطح سرمی تروپونین I قلبی به دنبال آسیب میوکارد پایاست و محدوده تشخیصی متعاقب انفارکتوس میوکارد در انسان حداقل 9 روز است که طولانیتر از CK-MB میباشد (O’Brien, 1997). شواهد جدیدتر از مدلهای حیوانی نشان میدهد که متعاقب بروز ایسکمی، تروپونین به سرعت و در عرض 20 دقیقه از سلولهای عضلانی قلب آزاد میشود(Peek, 2008). یافتهها نشان میدهد که در 48 ساعت اول، CK-MB و cTnI حساسیت و ویژگی مشابهی در تشخیص آسیب میوکارد دارند. منتها cTnI در بیماری حاد و مزمن عضلات اسکلتی افزایش نمییابد در حالیکه CK-MBاین افزایش را نشان میدهد که حاکی از ویژگی بالای cTnI برای عضله قلبی است(Adams, 1994). بنابراین، حضور مقادیر بیشتر از حد طبیعی تروپونین I قلبی در جریان خون بسیار اختصاصی آسیب میوکارد است و در بیماران دچار آسیب حاد یا مزمن اسکلتی یا در بیماران دچار نارسایی کلیه، تا زمانی که آسیب قلبی رخ نداده باشد، افزایش نمییابد(Coudrey, 1998). در حقیقت مزیت اصلی استفاده از تروپونینهای قلبی به جای سایر شاخصهای مرسوم همچون CK-MB این است که بسیار اختصاصی قلب است و مقدار تروپونین قلبی در جریان خون تا زمانهای طولانی قابل تشخیص باقی میماند(Adinet al., 2005). مکانیسم دقیق اختلال عملکردی میوکارد در عفونت خونی(sepsis) نامشخص است. مطالعات اولیه حیوانی نشان میدهد که ایسکمی سراسری میوکارد ناشی از کاهش جریان خون عروق کرونر مکانیسم احتمالی آن است (Elkins et al., 1973). ولی مطالعات انسانی در خصوص جریان خون و متابولیسم میوکارد در بیماران مبتلا به شوک سپتیک موافق این یافته نبود. فرضیههای مشابه مبنی بر متابولیسم غیرطبیعی سلولی همچون اکسیژن رسانی ناکافی یا مقادیر ناکافی فسفات پرانرژی در پاتوژنز اختلال عملکرد میوکارد نیز تایید نشدهاند. در مطالعهای روی مدل سگ مبتلا به عفونت خونی، نقش کاتکول آمینها نشان داده شده است. همچنین در آزمایشات in vitro، حضور مواد تضعیف کننده میوکارد را روی سلولهای میوکارد تپنده موش صحرایی نشان دادهاند. اخیراً نشان داده شده است که مواد تضعیف کننده میوکارد با اینترلوکین-1 و TNF-α اثر همافزایی دارند. احتمالاً این سیتوکینها با مکانیسم مرتبط با نیتریت اکسید موجب تضعیف میوکارد میشوند(Mehtaaet al., 2004). یکی از علل احتمالی افزایش مقدار cTnI سرم میتواند ناشی از وقوع اندوتوکسمی باشد. اندوتوکسینها به گیرندههای غشاء سلولی متصل شده و سبب بروز التهاب و تولید سیتوکین میشوند. بر اساس شدت آزاد سازی اندوتوکسین، بروز بالینی التهاب از آسیب سلولی موضعی تا عمومی متفاوت خواهد بود که میتواند به طور بالقوه سلولهای میوکارد را تحت تاثیر قرار داده و بنابراین موجب افزایش cTnI سرم شود (Pelanderet al., 2008). نشان داده شده است که در گوسالههای نوزاد دچار اندوتوکسمی حاد، تعداد ضربان قلب، کارآیی مکانیکی، قابلیت انقباض و سفتی بطن چپ افزایش و فشار خون شریانی متوسط، برون ده قلبی و نیروی مکانیکی کاهش مییابد. اندوتوکسین آزاد سازی بسیاری از سیتوکینها (همچون TNF و اینترلوکین-1 بتا) و متابولیتهای اسید آراشیدونیک (همچون ترومبوکسان A2 و پروستاسایکلین) را تحریک میکند. TNF از دو مسیر مجزا سبب تضعیف میوکارد میشود: اختلال آزاد شدن کلسیم به واسطه اسفنگوزین (sphingosine) در مراحل اولیه و کاهش حساسیت میوفیلامانها نسبت به کلسیم به واسطه نیتریت اکسید در مراحل بعدی (Constable, 1999). باور عمومی بر این است که 6-4 ساعت پس از تزریق اندوتوکسین، اختلال عملکرد انقباضی در قلب رخ میدهد ولی مشخص نیست که چرا فعالیت سیستم عصبی سمپاتیکی توسط اندوتوکسین با افزایش قابلیت انقباض قلبی در دامهای دچار اندوتوکسمی حاد ارتباط دارد. تزریق اندوتوکسین همیشه موجب افزایش تعداد ضربان قلب میشود که نشاندهنده فعالیت سیستم عصبی سمپاتیکی است که عمدتاً ناشی از فعال شدن بارورفلکس (baroreflex) متعاقب کاهش فشار خون است. با وجود اینکه رفلکس موجب آزاد شدن اپینفرین و نوراپینفرین میشود که آنها نیز تضعیف میوکارد ناشی از اندوتوکسین را در شرایط in vivo برطرف میکنند، تنها در سه مطالعه افزایش قابلیت انقباض قلب در حین اندوتوکسمی حاد نشان داده شده است. همچنین معتقدند میزان سفتی بطن چپ در اندوتوکسمی حاد افزایش مییابد (Constable, 1999). مکانیسم افزایش cTnI در عفونت خونی و ارزش تشخیصی آن ناشناخته است. سیتوکینها و اندوتوکسینهای مشتق از باکتریهای گرم منفی ممکن است منجر به تضعیف میوکارد و اتساع بطنی گردد. در برخی موارد افزایش cTnI نشاندهنده میوکاردیت باکتریایی یا آسیب ایسکمی ناشی از افزایش مصرف اکسیژن، کاهش فشار خون و کاهش اکسیژنرسانی به عضله قلب است.مشخص شده است متعاقب دوره کوتاهی از ایسکمی میوکارد، cTnI از پروتئین اصلی (26 کیلودالتون) به اجزاء کوچکتر شکسته میشود. وجود ایسکمی آستانه اندازه پروتئین را که از میوکارد متعاقب آسیب قابل برگشت آزاد میشود، کم میکند. آنتیبادیهایی که در روشهای تجاری خاصی برای تروپونین استفاده شدهاند، اجزاء با وزن مولکولی پایین را نیز شناسایی نمودهاند (Ammannet al., 2001).افزایش میزان cTnI سرم در گاوهای مبتلا به بیماریهای غیرقلبی شاید حاکی از تاثیر غیرمستقیم ایسکمی روی قلب است که به واسطه تغییرات متابولیک، تاکیکاردی و افزایش تون سمپاتیکی، باعث آزاد شدن cTnI میشود (Vargaet al., 2013). به غیر از ایسکمی، چندین عامل ممکن است در آسیب وارده به سلولهای میوکارد در حین شوک سپتیک نقش داشته باشند. تاثیر مستقیم و احتمالی اندوتوکسینها، سیتوکینها یا رادیکالهای آزاد اکسیژن تولید شده توسط نوتروفیلها، ماکروفاژها و سلولهای اندوتلیال در روندهای عفونی، روی سلولهای عضله قلبی از این جملهاند(Mehtaaet al., 2004).آزاد شدن آنزیمهای میوکارد در مقادیر نسبتا کم، علیرغم تضعیف شدید میوکارد، حاکی از وجود مکانیسمهای دیگر دخیل در افزایش مقدار cTnI است. عامل نکروز تومور آلفا (TNF-α) و اینترلوکین-1 به عنوان تضعیف کننده میوکارد شناخته شدهاند (Ammannet al., 2001).نشان داده شده است TNF-α باعث افزایش نفوذپذیری سلولهای اندوتلیال به ماکرومولکولها و مواد با وزن مولکولی پایین در سطح غشای سلولی میوکارد میشود و بنابراین منجر به نشت cTnI میشود(Mehtaaet al., 2004).در یک مطالعه اخیر نشان داده شد که TNF-α موجب افزایش نفوذپذیری دیواره اندوتلیال به مولکولهای بزرگ و ذرات محلول با وزن مولکولی پایین میشود. این احتمال وجود دارد نفوذپذیری سلولهای میوکارد نیز دچار اختلال میشود، لذا منجر به نشت و آزاد شدن cTnI میشود. این فرضیه به صورت تجربی با نشان دادن تشکیل قابل برگشت حبابهای غشایی در سلولهای عضله قلبی موش صحرایی در طی دورههای محدود هیپوکسی ثابت شده است که متعاقب آن آزاد شدن آنزیمهای میوکارد را به دنبال داشته است.آسیب ناشی از ایسکمی و بازخونرسانی نیز ممکن است دخیل باشد (Bessiereet al., 2013)، که باعث افزایش فشار پرشدن قلبی و افزایش استرس دیوارهای میگردد که شاید در آسیب سلولهای عضلانی در شوک سپتیک نقش داشته باشد (Ammannet al., 2001). مشخص نشده است که cTnI بالا در شوک سپتیک، نشانگر آسیب قابل برگشت یا غیرقابل برگشت میوکارد است. در کالبدگشایی بیماران cTnI مثبت، شواهدی از نکروز غیرقابل برگشت سلولهای عضلانی دیده نشده است و معتقدند که cTnI متعاقب آسیب قابل برگشت آزاد میشود (Ammannet al., 2001). اختلال در عملکرد سیستولی بطن چپ یکی از عوارض شناخته شده شوک سپتیک محسوب میشود. تضعیف میوکارد در خلال روزهای اول شوک سپتیک با اتساع بطن چپ و کاهش نیروی خروجی بطن چپ مشخص میشود. این اختلال عملکردی میوکارد با ایسکمی سراسری، عامل تضعیف کننده میوکارد و افزایش کاتکول آمینها و واسطههای آماسی قابل توجیه است. با این وجود، پاتوژنز دقیق تضعیف میوکارد در شوک سپتیک به خوبی معلوم نشده است (Mehtaaet al., 2004). به هر حال افزایش شاخصهای سرمی آسیب قلبی در گاوهای مبتلا به متریت سپتیک موید بروز درجاتی از آسیب عضله قلب است که میتواند نتیجه درمان را تحت تاثیر قرار دهد. هر چند به نظر میرسد این آسیب موقتی و قابل برگشت باشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,358 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 693 |