تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,004 |
تعداد مقالات | 83,624 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,490,463 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,492,991 |
بررسی میزان سـرمی کلسیم، فسفر، فسفاتازقلیایی، منیزیم، پروتئین تام و آلبومین بعد از برداشت کامل تخمدان ها در موش صحرایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آسیبشناسی درمانگاهی دامپزشکی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 8، دوره 1، 1 (1) بهار، خرداد 1386، صفحه 49-56 اصل مقاله (590.44 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بهرام عمواوغلی تبریزی* 1؛ داریوش مهاجری2؛ امین بلیلا3؛ علی رضایی1؛ مهران مسگری4 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، تبریز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، تبریز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانش آموخته دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، تبریز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4مرکز تحقیقات دارویی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده استئوپروز یا پوکی استخوان یک بیماری سیستمیک است که با کاهش توده استخوان و تخریب فراساختار و به هم ریختن اجزاء و تشکیلات بافت استخوان مشخص می شود. در این مطالعه به منظور بررسی سطح سرمی کلسیم، فسفر، منیزیم، فسفاتازقلیایی، پروتئین تام و آلبومین درطی روند استئوپروز، 80 سر موش صحرائی ماده با سن تقریبی 10 هفته از نژاد Sprague-Dawley انتخاب گردید. یک گروه به عنوان شاهد روز صفر، سه گروه به عنوان شاهد برای جراحی، سه گروه به عنوان گروه تیمار و سه گروه به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. همزمان گروه های تیمار وگروه های کنترل جراحی، تحت عمل جراحی با بیهوشی کامل قرار گرفتند که در گروه های تیمار، تخمدان ها بطور کامل برداشته شد ولی درگروه های کنترل جراحی فقط عمل برش دیواره محوطه بطنی از همان رهیافت عمل جراحی در گروه های تیمار انجام شد. گروه های تیمار و تیمار جراحی به ترتیب به مدت 5، 12 و21 هفته بعد از عمل برداشت تخمدان در کنار گروه های کنترل مربوطه نگهداری شدند. بعد از اتمام هر مرحله، تهیه نمونه خونی از سینوس پشت چشم جهت سنجش پارامترهای خونی انجام گردید. بررسی مقادیر سرمی کلسیم، فسفر و فسفاتاز قلیایی اختلاف آماری معنی داری را بین گروه های اواریکتومی شده و کنترل هر گروه و شاهد روز صفر و همچنین گروه کنترل جراحی نشان داد. بیشترین مقدار کلسیم و فسفر در هفته پنجم بعد از اواریکتومی و کمترین مقدار آن در هفته های دوازدهم و بیست و یکم بعد از اواریکتومی مشاهده گردید. میزان فسفاتاز قلیایی نیز در هفته های 5، 12 و21 بعد از اواریکتومی افزایش یافته بود. میانگین مقادیر منیزیم، آلبومین و پروتئین تام بین گروه تیمار و گروه شاهد جراحی و گروه شاهد روز صفر اختلاف آماری معنی داری نشان نداد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پوکی استخوان؛ اواریکتومی؛ پارامترهای سرمی؛ موش صحرایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه استئوپروز یا پوکی استخوان یک بیماری سیستمیک است که با کاهش توده استخوان و تخریب فراساختار و به هم ریختن اجزاء و تشکیلات بافت استخوان مشخص می شود (1). استئوپروز شایع ترین بیماری استخوانی در انسان و حیوانات و به ویژه در سنین پیری است و در ماده ها شایع تر می باشد. آمار شکستگی های ناشی از پوکی استخوان نشان می دهد که به مرور زمان مشکلات زیادی در نتیجه این بیماری به وجود خواهد آمد (11). از علائم بالینی به جزء کاهش تراکم استخوان، عامل آشکار دیگری برای تشخیص وجود ندارد. بیماری استئوپروز بر اساس اتیولوژی به دو فرم اولیه و ثانویه تقسیم می شود. فرم اولیه می تواند ناشی از پیری و یا یائسگی و یا عامل ناشناخته باشد. در حالیکه در فرم ثانویه، علل مختلفی
مواد و روش کار جهت انجام این مطالعه، 80 سرموش صحرائی از نژاد Sprague-Dawley همگی ماده و به ظاهر سالم و با سن تقریبی 10 هفته و با وزن 10 ± 115 گرم (میانگین ± انحراف معیار) تهیه و به 10 گروه 8 تایی تقسیم شدند (جدول 1). شرایط تغذیه و نگهداری برای همه موش ها یکسان در نظر گرفته شد. موش ها در قفس های مخصوص و در بستری از پوشال و در دمای 23-21 درجه سانتی گراد با 12 ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی نگهداری شدند. پس از یک هفته عادت به وضعیت جدید، مطالعه برروی آنها آغاز گردید. گروه اول به عنوان شاهد روز صفر انتخاب شد که پارامترهای این گروه به عنوان گروه نرمال مد نظر قرار گرفت. سه گروه به عنوان گروه شاهد برای جراحی (Sham) انتخاب شدند که در این گروه ها فقط عمل لاپاراتومی انجام شد تا اثرات لاپاراتومی به عنوان عاملی در ایجاد خطا حذف شود. از این 3 گروه، یک گروه 5 هفته، یک گروه 12 هفته و یک گروه 21 هفته نگهداری شدند. سه گروه به عنوان گروه تیمار انتخاب شدند که عمل اواریکتومی روی آنها انجام شد. از این 3 گروه نیز، یک گروه به مدت 5 هفته، گروه دوم به مدت 12 هفته و گروه سوم نیز به مدت 21 هفته بعد از انجام اواریکتومی نگهداری شدند. سه گروه باقیمانده نیز به عنوان گروه های کنترل برای هر گروه تیمار در نظر گرفته شدند که یک گروه به مدت 5 هفته و دو گروه بعدی به ترتیب به مدت 12 و 21 هفته نگهداری گردیدند. در شروع مطالعه از موش های گروه 1 که به عنوان گروه نرمال روز صفر بودند، بعد از بیهوشی با اتر، از ناحیه سینوس پشت چشم دراین مطالعه موارد اخلاقی، مورد تائید کمیته نظارت بر حقوق حیوانات آزمایشگاهی مرکز تحقیقات دارویی دانشگاه علوم پزشکی تبریز قرار گرفت.
جدول1- نحوه گروه بندی موشها
روش های اندازه گیری برای اندازه گیری کلسیم، فسفر، فسفاتاز قلیایی، آلبومین و پروتئین تام از روش رنگ سنجی (Colorimetric) استفاده شد (16 و 19). دستگاه اسپکتوفتومتر استفاده شده Biowave مدل F2100 ساخت کشور انگلستان است و کیت های استفاده شده در این مطالعه ساخت کارخانه زیست شیمی ایران (Ziest chem) بود. برای محاسبه کلسیم اصلاح شده نیز از فرمول زیر استفاده شد: کلسیم اصلاح شده برابر است با میزان کلسیم سرم - آلبومین سرم + 5 / 3. برای اندازه گیری منیزیم از روش Atomic absorption استفاده شد. دستگاه مورد استفاده مدل نتایج میانگین مقادیر سرمی کلسیم، فسفر، فسفاتاز قلیایی، منیزیم، پروتئین تام و آلبومین در گروه شاهد و گروه های اواریکتومی شده در هفته های 5 ،12 و 21 به ترتیب در جداول 2 تا 5 ذکر گردیده است.
جدول2- میانگین مقادیر سرمی کلسیم، فسفر، فسفاتاز قلیایی، منیزیم، پروتئین تام و آلبومین در گروه شاهد زمان صفر)میانگین± انحراف معیار)
جدول3- میانگین مقادیر سرمی کلسیم، فسفر، فسفاتاز قلیایی، منیزیم، پروتئین تام و آلبومین در گروه های 5 هفته بعد از اواریکتومی )میانگین± انحراف معیار)
- حروف غیر مشابه در هر ستون وجود اختلاف آماری معنی دار در حد (05 /0 P<) * دلیل بر وجود اختلاف آماری معنی دار در حد (05 /0 P<) با همان پارامتر در گروه شاهد روز صفر و سایر گروه ها
جدول4- میانگین مقادیر سرمی کلسیم، فسفر، فسفاتاز قلیایی، منیزیم، پروتئین تام و آلبومین در گروه های 12 هفته بعد از اواریکتومی )میانگین± انحراف معیار)
- حروف غیر مشابه در هر ستون وجود اختلاف آماری معنی دار در حد (05 /0 P<) * دلیل بر وجود اختلاف آماری معنی دار در حد (05 /0 P<) با گروه شاهد روز صفر و سایر گروه ها
جدول5- میانگین مقادیر سرمی کلسیم، فسفر، فسفاتاز قلیایی، منیزیم، پروتئین تام و آلبومین در گروه های 21 هفته بعد از اواریکتومی)میانگین± انحراف معیار)
- حروف غیر مشابه در هر ستون وجود اختلاف آماری معنی دار در حد (05 /0 P<) * دلیل بر وجود اختلاف آماری معنی دار در حد (05 /0 P<) با گروه شاهد روز صفر و سایر گروه ها
مقایسه میانگین بین مقادیر کلسیم و فسفر و کلسیم اصلاح شده هر گروه با گروه های دیگر و همچنین با گروه شاهد زمان صفر اختلاف معنی داری بین مقادیر پارامترهای فوق در زمان های 5، 12 و 21 هفته بعد از اواریکتومی و با گروه شاهد زمان صفر بحث استئوپروز یا پوکی استخوان یکی از بیماری های مهم است که امروزه در طب انسانی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و در جمعیت زنان بخصوص، زنان بعد از دوران یائسگی بسیار شایع می باشد. مقایسه میانگین تمام پارامترهای اندازه گیری شده در هر گروه با گروه شاهد روز صفر اختلاف آماری معنی داری نشان نداد. این نتایج نشان می دهد که دراین مطالعه، لاپاراتومی و مدت زمان نگهداری، برسطح سرمی پارامترهای اندازه گیری شده و همچنین روی بافت تخمدانی تاثیری ندارند. متعاقب اواریکتومی، میزان استروژن مترشحه از تخمدان کاهش پیدا می کند. استروژن می تواند با تاثیر بر غده پاراتیروئید باعث افزایش ترشح هورمون پاراتورمون از این غده شود. هورمون پاراتورمون نیز در کلیه بر روی آنزیم آلفا یک هیدروکسیلاز اثر کرده و باعث تولید متابولیت فعال ویتامین D (1 و 25 دی هیدروکسی کوله کلسیفرول) می شود. این ماده در روده اثر کرده و میزان جذب کلسیم را افزایش میدهد. در زمانی که استروژن بدن کاهش پیدا میکند به دلیل کاهش میزان متابولیت فعال ویتامین D، جذب کلسیم دچار مشکل شده و متعاقب کاهش میزان سرمی کلسیم، میزان هورمون پاراتورمون افزایش می یابد تا بتواند میزان کلسیم سرمی را به حالت نرمال در آورد. یکی ازجایگاه های اثر پاراتورمون، بافت استخوانی است که برداشت کلسیم و فسفر را از بافت استخوان افزایش می دهد. بنابر این چنین بر می آید که در این بررسی افزایش کلسیم در مرحله 5 هفته بعد از اواریکتومی، مربوط به فعال شدن غده پاراتیروئید و افزایش سطح هورمون پاراتورمون است. این نتیجه با گزارش سایر محققین در این زمینه همخوانی دارد (14). بر اساس نتایج حاصل از این بررسی مقادیر کلسیم در زمان های 12 و 21 هفته بعد از اواریکتومی کاهش معنی داری را نشان می دهد که این امر می تواند ناشی از عدم رسوب کلسیم در بافت استخوان و دفع آن از طریق کلیه باشد. این یافته ها با نتایج Rahnama و همکاران در سال 2002 و Kim و همکاران در سال 2003 افزایش فسفاتاز قلیایی را در موش های صحرایی که اواریکتومی شده بودند گزارش کردند (9 و 13). بررسی میانگین میزان منیزیم سرم در داخل و همچنین بین گروه ها و با گروه شاهد زمان صفر اختلاف آماری معنی داری نشان نداد. هدف از اندازه گیری منیزیم اثبات عدم ارتباط کاهش کلسیم با کاهش منیزیم بود. در نتیجه کمبود منیزیم، فعالیت آنزیم آلفا یک هیدروکسیلاز کلیوی که وابسته به این عنصر است مهار شده و متابولیت فعال ویتامین D کاهش می یابد و متعاقب آن جذب کلسیم دچار مشکل شده و میزان کلسیم سرم کم می شود. نتایج این مطالعه با نتایج سایر محققین در این زمینه نیز همخوانی دارد (8 و 9). بررسی میانگین آلبومین و پروتئین سرم در داخل گروه ها و همچنین بین گروه ها و با گروه شاهد زمان صفر اختلاف آماری معنی داری نشان نداد. از آنجائیکه سطح سرمی کلسیم می تواند تحت تاثیر پروتئین ها و به خصوص آلبومین قرار گیرد، اندازه گیری این دو پارامتر می تواند خطای آزمایش را تا حد امکان کم کند که جهت بررسی این تاثیر، محاسبه کلسیم اصلاح شده ضروری می باشد. چون میزان کلسیم اصلاح شده نیز در گروه های اواریکتومی شده نسبت به گروه شاهد کاهش یافته است پس کاهش کلسیم سرم مربوط به تغییرات پروتئین نبوده بلکه میزان کلسیم به علت کاهش استروژن کم شده است. نتایج این مطالعه در این مورد نیز با نتایج سایر محققین همخوانی دارد (7،10 و 12). اما Derasmo و همکاران وی در سال 1999 کاهش میزان آلبومین سرمی را در افرادی که مبتلا به استئوپروز بودند گزارش کردند، که با نتایج این بررسی همخوانی ندارد ولی عقیده دارند که کاهش آلبومین به تنهایی نمی تواند در پاتوژنز کاهش چگالی استخوانی نقشی داشته باشد، بلکه این کاهش می تواند با ایجاد بیماری های دیگر زمینه را برای کاهش توده استخوانی فراهم نماید (5). کاهش آلبومین و پروتئین میتواند از یک سو باعث کاهش هورمون رشد شود و از طرف دیگرمی تواند باعث کاهش جذب کلسیم از روده شده و در پی آن منجر به هیپرپاراتیروئیدیسم ثانویه گردد (5، 8، 18، 20 و 21). نتایج حاصل از این مطالعه و مطالعات سایر محققین چنین نشان می دهد که روند پوکی استخوان در زنان یائسه یک جریان پیشرونده بوده و با گذر زمان این عارضه شدت می یابد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- Anonymous, A. (2003): Prevention and management of osteoprosis. World helth organization,Genova, pp: 1-120.3- Cemil, S., Denz, M., Zahir Düz, M., Akşen, F. and Kaya, A. (2002): The preventive effect on bone loss of 50-Hz, 1-mT electromagnetic field in ovariectomized rats. Journal of Bone and Mineral Metabolism. 20(6): 345-349. 4- Cifuentes, M., Advis, J.P. and Shapses, S. A. (2004): Estrogen prevents the reduction in fractional calcium absorption due to energy restriction in mature rats. Journal, Nutritional.134: 1929–1934. 5- Derasmo, E., Pisani, D., Ragno, A., Raejntroph, N., Letizia, C. and Acca, M. (1999): Relationship between serum albumin and bone mineral density in postmenopausal women and in patients with hypoalbuminemia. Hormon Metaboloism Research. 31(6):385-8. 6- Hau, J. (2003): Hand book of laboratory animal science. 2nd ed. CBC press, pp: 112-120. 8- Kakar, S. and Einhorn, T.A. Importance of nutrition in fracture healing. In: Holick, M.F. and Dawson-Hughes, B. (2004): Nutrition and Bone Health. Totowa, NJ: Humana press Inc., pp: 85-103. 20- WcKung, A., DkLuk, K., Chu, L.W. and Ky Chiu, P. (2006): Age-related osteoporosis in Chinese: an evaluation of the response of intestinal calcium absorption and calcitropic hormones to dietary calcium deprivation. American Journal Clin Nutritional. 68:1291–7. 21- Zhang, Y., Lai, W., Leung, P., Wu, C., Yao, X. and Wong, M. (2006): Effects of fructus ligustri lucidi extract on bone turnover and calcium balance in ovariectomized rats. Biology. Pharmacology. Bull. 29(2):291-296.
9- Kim, S.K., Lee, M.H. and Rhee, M.H. (2003): Studies on the effects of biomedicinal agents on serum concentration of Ca2+, P and ALP activity in osteoporosis-induced rats. Journal. Pharmacol. 4(2):151-4. 10- Kobayashi, M., Hara, K. and Akiyama, Y.(2002): Effects of vitamin K2 (Menatetrenone) on calcium balance, in ovariectomized rats. Japan. Journal. Pharmacol. 88, 55 – 61. 11- Lindsay, R. and Cosman, F. (2005): Osteoprosis in kasper. Principles of internal medicine. Mc Graw London, pp: 226-245. 12- Lirani-Galvão, A.P.R., Bergamaschi, C.T., Silva, O.L. and Lazaretti-Castro, M.(2006): Electrical field stimulation improves bone mineral density in ovariectomized rats. Brazilian Journal Medicine Biological Research. 39(11):1501-1505. 13- Rahnama, M., Swiatkowski, W. and Zareba, S. (2002): Assessment of the alkaline (ALP) and acid phosphatase (ACP) in the blood serum of rats during experimental postmenopausal osteoporosis. 53(3):283-91. 14- Rizzoli, R., Ammann, P., Bourrin, S., Chevalley, T. and Bonjour, J.P. Protein intake and bone homeostasis. In: Burckhardt, P., Dawson-Hughes, B. and Heaney, R.P. (2001): Nutritional Aspects of Osteoporosis. San Diego: Academic press, pp: 219-35. 15- Stephan, C., Blum, S.N., Heaton, B.M., Bowman, M.H. and Scott, C.M. (2003): Dietary soy protein maintains some indices of bone mineral density and bone formation in aged ovariectomized rats. American nutritional. 1244-1249.16- Stockhom, S.L. and Scott, M.A. (2002): Fundamentals of veterinary clinical pathology. Saunders, pp: 317-528. 17- Takehiko, U., Toshiya, T., Kuniro, T. and Hitoshi, I. (2001): Comprative study on reduction of bone loss and lipid metabolism abnormality in ovariectomized rats by soy isoflavones, daidzin, genestin, and glystin boil pharm. 368-379.18- Tasleem, A.Z., Connie, M., Weaver, Y.Z., Berdine, R. and Martin, E.W. (2006): Nondigestible oligosaccharides increase calcium absorption and suppress bone resorption in ovariectomized rats. American Society for Nutritional Sciences. 399-402. 19- Watkins, B.A., Reinwald, S. and Seifert, M.F. (2005): Protective actions of soy isoflavones and n-3PUF ason bone mass in ovariectomized rats. Nutritional, Biochem. 479-488. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,989 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 895 |