تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,618 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,302,954 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,355,675 |
تشخیص مولکولی لیشمانیوز در سگ با استفاده از نمونههای سواب چشمی و بافی کوت خون | ||
آسیبشناسی درمانگاهی دامپزشکی | ||
مقاله 1، دوره 9، 4 (36) زمستان، بهمن 1394، صفحه 275-283 اصل مقاله (681.73 K) | ||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
محمدرضا آریاننژاد1؛ غلامرضا رزمی* 2؛ جواد خوشنگاه3 | ||
1دانشآموخته کارشناسی ارشد انگلشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران. | ||
2استاد بخش انگلشناسی، گروه پاتوبیولوژی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران. | ||
3دانشیار گروه علوم درمانگاهی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران. | ||
چکیده | ||
روشهای مولکولی زیادی جهت تشخیص لیشمانیوز در سگها مورد استفاده قرار گرفته است. در این موارد بیشتر با روشهای تهاجمی از بافتها نمونهبرداری میشود. هدف از این مطالعه ارزیابی استفاده از دو روش نمونهبرداری غیرتهاجمی برای تشخیص لیشمانیوز در آزمایش PCRمیباشد. بدین منظور، تعداد60 قلاده سگ انتخاب شده و بهطور مساوی به سه گروه: سگهای خانگی واجد جراحات جلدی (گروه اول)، سگهای خانگی فاقد جراحات جلدی (گروه دوم) و سگهای ولگرد (گروه سوم) تقسیم شدند. پس از معاینه بالینی نمونههای سواب چشمی و بافیکوت خون از هر سگ تهیه گردید. علاوه بر این در گروه اول گسترش نسجی نیز از ضایعات جلدی تهیه شد. ابتدا DNAنمونههای سواب چشمی و بافیکوت استخراج شده و جهت تعیین گونههای لیشمانیا با روشهایPCR وSeminested-PCR مورد آزمایش قرار گرفتند. سه نمونه مثبت جهت تأیید تشخیص نیز تعیین توالی گردیدند. گسترشهای خونی نیز با گیمسا رنگآمیزی شده و بهصورت میکروسکوپی مورد آزمایش قرار گرفتند. از مجموع 60 سگ مورد آزمایش، در چهار نمونه DNAسواب چشمی مربوط به گروه 3 و یک نمونهDNA سواب چشمی و بافیکوت مربوط به گروه اول آلودگی به لیشمانیا اینفانتوم تعیین گردید. همچنین در نمونه اخیر، اجسام لیشمن در گسترش رنگآمیزی شده مشاهده گردید. بر اساس نتایج مولکولی و تعیین توالی بهدست آمده نتیجهگیری شد که لیشمانیا اینفانتوم در بین سگهای مشهد شایع بوده و همچنین نمونههای سواب چشمی میتواند به عنوان یک روش نمونهبرداری غیرتهاجمی مناسب برای آزمایش ملکولی تشخیص لیشمانیا در سگ مورد استفاده قرار گیرد. | ||
کلیدواژهها | ||
لیشمانیا؛ سواب چشمی؛ بافی کوت؛ روشهای مولکولی؛ سگ | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه لیشمانیا بهعنوان تکیاخته نسجی از اهمیت بهداشتی بالایی در پزشکی و دامپزشکی برخوردار است. این انگل بهوسیله پشههای خاکی فلبوتومینه از جنسهای فلبوتوموس و لوتزمیا (به ترتیب در دنیای قدیم و دنیای جدید) به میزبانهای حساس منتقل می شود (Baneth et al., 2005). تاکنون در حدود 30 گونه لیشمانیا شناسایی شده که 20 گونه آن در انسان بیماریزا هستند و سبب بروز لیشمانیازیس جلدی و احشایی میگردند (2007 Dantas-Torres). بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی سالانه بیش از دویست میلیون از جمعیت جهان در معرض ابتلا به بیماری هستند (Baneth et al., 2005). سگها مخزن اصلی لیشمانیا اینفانتوم عامل لیشمانیازیس احشایی بوده و یکی از عوامل مهم چرخه انتقال بیماری به انسان محسوب میگردند (Dantas-Torres, 2007; Baneth et al., 2005). بر اساس مطالعات انجامشده لیشمانیازیس احشایی ناشی از لیشمانیا اینفانتوم بهصورت گسترده در حوزه مدیترانه و خاورمیانه وجود دارد (Baneth et al., 2005). علائم بالینی لیشمانیازیس احشایی در سگ، از فرم بدون نشانه همراه با آلودگی محدود تا فرم کشنده متغیر بوده و بسته به حدت انگل و استعداد ژنتیکی میزبان متفاوت است. دوره نهفته بیماری از چند ماه تا چندین سال طول میکشد (Baneth et al., 2005). مطالعات سرواپیدمیولوژیک نشان داده است که تعداد زیادی از سگهای فاقد نشانه بالینی از نظر سرمی مثبت هستند (Moshfe et al., 2009). برای پیشگیری از لیشمانیازیس احشایی انسان، تشخیص سریع و دقیق سگهای آلوده ضروری است. برنامههای کنترل به دلایلی همچون آلودگی بالای سگها در مناطق اندمیک، عدم حساسیت آزمایشات تشخیصی برای شناسایی آنها و تأخیر زمانی بین تشخیص و حذف سگهای آلوده ممکن است فاقد کارآیی لازم باشند (Solano-Gallego et al., 2009). در سالهای گذشته روشهای استاندارد برای تشخیص انگل شامل روشهای میکروسکوپی، کشت آسپیره طحال، عقدههای لنفاوی و مغز استخوان بود که در مجموع از حساسیت متغیر و نسبتاً پایینی برخوردار هستند (Solano-Gallego et al., 2009). آزمایشات سرولوژیکی در شناسایی موارد بالینی سگهای آلوده واجد اهمیت هستند، اما در نمونههای تحتبالینی ممکن است حساسیت پایینتری نشان دهند (Lombardo et al., 2012). در مواردی نیز این آزمایشات بهدلیل ارائه عیار ناقص آنتیبادی یا واکنش متقاطع بینتیجه ماندهاند. امروزه روشهای PCR با استفاده از DNA لیشمانیا بهعلت حساسیت و ویژگی بالا بهعنوان روشی فراگیر برای تشخیص لیشمانیازیس احشایی در فرم بالینی و تحتبالینی کاربرد دارند (de Almeida Ferreira et al., 2012). تاکنون نمونههای مختلف بافتی از سگ شامل: آسپیره مغز استخوان، طحال، عقدههای لنفاوی، خون، ادرار، سواب ملتحمه و بیوپسی چشم با روش PCR، مورد استفاده قرارگرفتهاند (Maia et al., 2009; Manna et al., 2004). در این میان خون و مغز استخوان معمولاً رایجترین بافتهای مورد استفاده هستند (Baneth et al., 2005). اکثر این نمونهها با روش تهاجمی تهیه شده که در سگ با درد همراه میباشد، اما نمونهبرداری غیرتهاجمی در سگ سادهتر بوده و بدون درد انجام شده و توسط صاحب سگ آسانتر مورد پذیرش قرار میگیرد. تحقیقات نشان داده است که بهعلت وجود لیشمانیا در ملتحمه چشم سگهای بیمار، نمونههای بهدست آمده از ملتحمه چشم منبع خوبی برای استخراج DNA لیشمانیا هستند (de Almeida Ferreira et al., 2008; de Almeida Ferreira et al., 2012). لیشمانیا میتواند توسط گردش خون به این نقطه رسیده باشد یا اینکه در مناطق بومی بهعلت تراکم بالای ناقلین و گزش مستقیم اطراف چشم سگ، وارد آن شده باشد (de Almeida Ferreira et al., 2008). همچنین نمونه بافیکوت خون نیز بهخوبی در آزمایشات مولکولی تشخیص لیشمانیوز مورد استفاده قرار گرفته است (Lachaud et al., 2002). در یک مطالعه، نمونه بافیکوت خون و نمونه سواب ملتحمه چشم حساسیت و ویژگی بالایی در تعیین عامل لیشمانیازیس در سگ با روش PCR از خود نشان دادهاند (de Almeida Ferreira et al., 2012). با توجه به اهمیت تشخیص لیشمانیوز احشایی در سگ، هدف این مطالعه بررسی کارآیی استفاده از روش نمونهبرداری از ملتحمه چشم و مقایسه با نمونه بافیکوت از خون برای تشخیص مولکولی لیشمانیا، در سگهای شهرستان مشهد میباشد.
مواد و روشها نمونه برداری مطالعه حاضر در بازه زمانی آذر ماه 1391 تا تیر ماه 1392 در دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، آزمایشگاه بخش انگلشناسی انجام گرفت. در این مدت، تعداد 60 قلاده سگ (به تفکیک تعداد 33 قلاده سگ نر و 27 قلاده سگ ماده)، که در محدود سنی 3 ماه تا 12 ساله و شامل نژادهای ژرمن شفرد 13قلاده، دوبرمن 5 قلاده، تریر 12 قلاده و نژاد مخلوط 30 قلاده بودند، توسط متخصص بیماریهای داخلی دامهای کوچک معاینه شده و بر اساس وجود و یا عدم وجود علائم بالینی بهطور مساوی مطابق مشخصات در سه گروه: سگهای صاحبدار دارای نشانه بالینی، سگهای صاحبدار فاقد نشانه بالینی و سگهای ولگرد قرار گرفتند. سگهای خانگی با رضایت صاحب حیوان در گروههای مطالعاتی قرار گرفتند و طی مدت مطالعه تمام اصول اخلاقی در ارتباط با حیوان رعایت گردید. خونگیری از شریان سفالیک انجام شد و نمونه خون هر سگ به میزان 5 میلیلیتر بهطور جداگانه در لولههای حاوی ماده ضد انعقاد EDTA جمعآوری گردید. همزمان توسط سواب پنبهای استریل تراشههای سلولهای اپیتلیال ملتحمه چشم راست و چپ سگ بهطور جداگانه برداشت شد. همچنین از سگهای واجد ضایعات جلدی گسترش نسجی تهیه گردید. نمونههای خون به لولههای هماتوکریت منتقل شده و پس از سانتریفیوژ با دور 15000 به مدت 5 دقیقه بافیکوت تشکیل شده در این لولهها برداشت شده و در میکروتیوب جمعآوری شدند (شکل 1). نمونههای بافیکوت و سواپ چشمی در دمای 20- درجه سلسیوس تا زمان انجام آزمایش PCRنگهداری شدند.
شکل 1- روش نمونهبرداری از چشم سگ با استفاده از سواب
آزمایش انگل شناسی در آزمایشگاه انگلشناسی، ابتدا گسترشهای نسجی با متانول تثبیت و با رنگ گیمسای 5 درصد به مدت 30 دقیقه رنگآمیزی گردیدند، سپس با استفاده از میکروسکوپ نوری و عدسی شیئی ×40 و ×100 اقدام به جستجوی اجسام لیشمن شد. استخراجDNA و آزمایش PCR DNA بافیکوت و سواب چشمی توسط کیت تجاری MBST مطابق دستورالعمل شرکت سازنده استخراج شد(DNA Extraction Kit تهیه شده در مرکز رشد زیست فناوری پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک - تهران). به منظور بررسی کیفیت DNA استخراج شده، مقداری از آن روی ژل آگاروز یک درصد الکتروفورز گردید. پس از پایان عملیات استخراج، نمونههای DNA تا زمان انجام آزمایش در فریزر 20- درجه سلسیوس نگهداری شدند. آزمایش PCR جهت تشخیص گونههای لیشمانیا در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول برای تعیین جنس لیشمانیا، نمونههای DNAاستخراج شده از بافیکوت و نمونه های چشمی با متد لاچاد و همکاران با استفاده از پرایمرهای RV1 و RV2 مورد آزمایش قرار گرفتند (Lachaud et al., 2002). نمونههای مثبت واجد باند قابل رویت bp 145 میباشند. در مرحله دوم نمونههای مثبت در آزمایش اولیه، جهت تشخیص مولکولی گونههای لیشمانیا اینفانتوم، لیشمانیا تروپیکا و لیشمانیا ماژور با متد آرانسای و همکاران و با استفاده از پرایمرهای LINR4، LIN17 و LIN19 مورد آزمایش Semi-nested PCR قرار گرفتند (Aransay et al., 2002). برای انجام هر واکنش PCR از مسترمیکس PCR (ساخت شرکت بیونیر- کره جنوبی) و از نمونههای کنترل منفی و مثبت استفاده شد. باند حاصل برای لیشمانیا اینفانتوم 720 جفت باز، برای لیشمانیا تروپیکا 760 جفت باز و برای لیشمانیا ماژور 650 جفت باز میباشد. تعیین توالی محصول PCR سه نمونه مثبت جهت تعیین توالی به شرکت بیونیر کره جنوبی ارسال شدند. پس از تعیین خوانش نمونههای ارسالی، ترادف نوکلئوتیدی نمونههای ارسالی با استفاده از نرمافزار Clc main work با توالی شناخته شده نمونههای لیشمانیا در بانک ژنی NCBI مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها ضایعات جلدی در گروه اول سگهای خانگی مورد مطالعه (تعداد 20 قلاده)، بیشتر در اطراف بینی، پوزه، دهان، چشم و گوش قابل مشاهده بودند و در این گروه فقط در گسترش رنگآمیزی شده یک قلاده سگ، آماستیگوتهای لیشمانیا مشاهده شد. نتایج آزمایشPCR مرحله اول نشاندهنده آلودگی همزمان یک نمونه بافیکوت خون و سواب چشمی در یک قلاده سگ از گروه اول (سگهای صاحبدار واجد جراحات جلدی) بوده و 4 نمونه سواب چشمی در گروه سوم (سگهای ولگرد) بودند (شکل 2).
شکل 2- نتیجه الکتروفورز محصول PCR جهت شناسایی جنس لیشمانیا (نمونهها روی ژل آگارز (2%) رنگآمیزی شده با اتیدیوم بروماید). M: باند حاصل از Ladder 100، P: کنترل مثبت، N: کنترل منفی. در شمارههای 1،2،3،4،5 نمونههای 3-1 مثبت میباشند و نمونههای 5-4 از نظر وجود لیشمانیا منفی هستند (باندهای bp 145 نشاندهنده وجود جنس لیشمانیا میباشد).
در گروه سوم (سگهای صاحبدار فاقد نشانه بالینی) هیچ نمونه مثبتی یافت نشد. آزمایش تشخیص گونههای لیشمانیا با روش مولکولیSeminested PCR روی نمونههای مثبت بافیکوت و سواپ چشمی صورت گرفت که تمام نمونهها، آلوده به لیشمانیا اینفانتوم بودند (شکل 3). نتایج مقایسه همردیفی توالیهای بهدست آمده با توالیهای بانک ژنی نیز آلودگی به لیشمانیا اینفانتوم را در سه نمونه ارسالی تأیید کرد.
شکل 3- نتیجه الکتروفورز محصول Semi–nested PCR جهت شناسایی گونههای لیشمانیا (نمونهها روی ژل آگارز (2%) رنگآمیزی شده با اتیدیوم بروماید).M : باند حاصل از Ladder 100، P: کنترل مثبت، N: کنترل منفی. شمارههای 1،2،3 نمونههای نشاندهنده وجود لیشمانیا اینفانتوم با باند bp720 میباشند.
بحث و نتیجهگیری در مطالعه حاضر فقط در گسترشهای رنگآمیزی شده یک قلاده سگ صاحبدار دارای ضایعات جلدی، اجسام لیشمن دیده شد. نتایج آزمایش میکروسکوپی نشان داد این روش با وجود درجه ویژگی بالا از حساسیت پایین در تشخیص لیشمانیازیس سگ بهخصوص هنگامی که تعداد انگل در بافت کم است، برخوردار است (Srividya et al., 2007). بههمین دلیل، امروزه روش PCR بهعلت حساسیت و ویژگی بالا بر اساس ردیابی DNA اختصاصی لیشمانیا در مطالعات زیادی به منظور تشخیص و تعیین هویت انگل لیشمانیا در بافتهای مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است (Solano-Gallego et al., 2009; Srividya et al., 2012; Strauss et al., 2004). تهیه نمونه بافتی برای آزمایش PCRدر سگهای زنده از اهمیت زیادی برخوردار است و به دلیل استفاده از روشهای نمونهبرداری تهاجمی، در اکثریت موارد این نمونه به سختی در سگ تهیه میگردد. امروزه محققین سعی و تلاش در نمونهبرداری از بافتها بهصورت غیرتهاجمی و بدون درد در سگها دارند تا نمونهبرداری آسانتر مورد پذیرش صاحبان سگ قرار گیرد (Strauss et al., 2004). تحقیقات نشان داده است که نمونههای بهدست آمده از ملتحمه چشم منبع خوبی برای استخراج DNA لیشمانیا هستند و نتایج PCR بهدست آمده روی این نمونهها از حساسیت و ویژگی بالایی در تشخیص لیشمانیازیس در سگ برخوردار بودهاند (Leite et al., 2011; de Almeida Ferreira et al., 2012; de Almeida Ferreira et al., 2008). نمونه سواب تهیه شده از ملتحمه چشم بهطور موفقیتآمیزی در تشخیص لیشمانیوز احشایی در سگهای فاقد علائم نیز مورد استفاده قرار گرفته است (Leite et al., 2010) و حتی در مقایسه با سایر روشهای نمونهبرداری با روش تهاجمی نیز کارآمدتر بوده است (Lombardo et al., 2012). در مطالعه حاضر ارزیابی نتایج تشخیص مولکولی لیشمانیا روی نمونههای سواب ملتحمه چشم و بافیکوت خون نشان داد که نمونههای سواب چشمی (5 نمونه) در مقایسه با بافیکوت خون (1 نمونه) در تشخیص لیشمانیازیس سگ با روش مولکولی کارآیی بیشتری دارند. در مطالعهای مشابه در برزیل نیز نمونههای سواب چشم و بافیکوت را برای تشخیص ملکولی لیشمانیازیس احشایی مورد آزمایش قرار دادند. برای این منظور دو گروه 23 تایی از سگهای سرم مثبت در نظر گرفته شد و نمونههای سواب از ملتحمه هر دو چشم و بافیکوت جمعآوری شدند. پس از انجام آزمایشهای مولکولی، میزان آلودگی در نمونه های سواب چشمی گروه یک و دو به ترتیب 9/73 درصد و 2/52 درصد برآورد شد، در حالیکه این میزان آلودگی در نمونههای بافیکوت این دو گروه به ترتیب 13 درصد و 4/30 درصد بودند (de Almeida Ferreira et al., 2008). در مطالعه حاضر لیشمانیا اینفانتوم بهعنوان تنها گونه آلودهکننده 20 درصد سگهای ولگرد و 5 درصد سگهای خانگی دارای نشانه بالینی، تشخیص داده شد. نتایج بهدست آمده با سایر مطالعات اپیدمیولوژیک انجام شده در بین سگهای ایران (Mohebali et al., 2005; Mohebali et al., 2011; Haddadzade et al., 2013; Hosseininejad et al., 2012; Mostafavi et al., 2014) و شهرستان مشهد (Heidarpour et al., 2012; Sabzavari et al., 2013) همخوانی دارد. در این مطالعه آلودگی سگها به لیشمانیا تروپیکا مشاهده نگردید. نتایج مولکولی و تعیین توالی نیز موید این نتیجه میباشد. تاکنون گزارشات اندکی از آلودگی سگها به لیشمانیا تروپیکا در ایران گزارش شده است (Mohebali et al., 2011; Mohebali et al., 2005). بر اساس نتایج مطالعه حاضر لیشمانیا اینفانتوم به عنوان عامل اصلی لیشمانیازیس احشایی در سگهای شهرستان مشهد تعیین گردید و از طرفی نمونه سواب چشمی به عنوان یک روش ساده و کاربردی میتواند در تشخیص مولکولی لیشمانیازیس احشایی در سگ مورد استفاده قرار گیرد. | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 5,331 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 859 |