تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,991 |
تعداد مقالات | 83,508 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,148,288 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,191,773 |
بررسی مقایسهای سخترویی و سلامت روان در سطوح مختلف دینداری در فرهنگیان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 5، دوره 5، شماره 19، مهر 1391، صفحه 75-90 اصل مقاله (189.32 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منصور بیرامی1؛ خلیل اسماعیلپور2؛ زینب رضائی3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار دانشگاه تبریز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار دانشگاه تبریز. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، دانشآموخته کارشناسیارشد روان شناسی، تبریز، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
این پژوهش با هدف بررسی میزان سخترویی و سلامت روان در سطوح مختلف دینداری در فرهنگیان شهرستان خوی انجام شده است. نمونه شامل 350 معلم مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه (178 نفر مرد و 172 زن) بود. روش تحقیق علی- مقایسهای بود و برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه سلامت عمومی (28GHQ-)، زمینهیابی دیدگاههای شخصی کوباسا و پرسشنامه معبد گلزاری استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که سخت رویی و مؤلفههای آن (به غیر از چالش) در افراد دارای سطوح مختلف دینداری متفاوت است. افراد دارای دینداری سطح بالا نمره بالایی در کنترل و افراد دارای سطوح دینداری متوسط و بالا نمره بالایی در سخترویی و مؤلفه تعهد داشتند. میزان سلامت روانی و مؤلفههای آن (افسردگی، اضطراب، علائم جسمانی و اختلال در کارکردهای اجتماعی) نیز در سطوح مختلف دینداری متفاوت بود. افراد دارای دینداری سطح بالا در علائم جسمانی، و افراد دارای سطح دینداری متوسط و بالا در افسردگی، اضطراب و اختلال در کارکرد اجتماعی نمره پایینی داشتند. نتایج این تحقیق بر کارکرد دین در ارتقای بهداشت روانی تأکید و اشارات ضمنی بر نقش مفاهیم دینی در ارتقای سلامت روانی کارکنان و روان درمانی دارد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سخت رویی؛ سلامت روان؛ دینداری؛ فرهنگیان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی مقایسهای سخترویی و سلامت روان در سطوح مختلف دینداری در فرهنگیان شهرستان خوی
دکتر منصور بیرامی[1] دکتر خلیل اسماعیلپور[2]
زینب رضائی[3] چکیده این پژوهش با هدف بررسی میزان سخترویی و سلامت روان در سطوح مختلف دینداری در فرهنگیان شهرستان خوی انجام شده است. نمونه شامل 350 معلم مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه (178 نفر مرد و 172 زن) بود. روش تحقیق علی- مقایسهای بود و برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه سلامت عمومی (28GHQ-)، زمینهیابی دیدگاههای شخصی کوباسا و پرسشنامه معبد گلزاری استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که سخت رویی و مؤلفههای آن (به غیر از چالش) در افراد دارای سطوح مختلف دینداری متفاوت است. افراد دارای دینداری سطح بالا نمره بالایی در کنترل و افراد دارای سطوح دینداری متوسط و بالا نمره بالایی در سخترویی و مؤلفه تعهد داشتند. میزان سلامت روانی و مؤلفههای آن (افسردگی، اضطراب، علائم جسمانی و اختلال در کارکردهای اجتماعی) نیز در سطوح مختلف دینداری متفاوت بود. افراد دارای دینداری سطح بالا در علائم جسمانی، و افراد دارای سطح دینداری متوسط و بالا در افسردگی، اضطراب و اختلال در کارکرد اجتماعی نمره پایینی داشتند. نتایج این تحقیق بر کارکرد دین در ارتقای بهداشت روانی تأکید و اشارات ضمنی بر نقش مفاهیم دینی در ارتقای سلامت روانی کارکنان و روان درمانی دارد.
واژگان کلیدی: سخت رویی، سلامت روان، دینداری، فرهنگیان.
مقدمه در جهان امروز، سلامت روانی اهمیت بسیاری دارد، زیرا در عصری زندگی میکنیم که به موازات پیشرفتهای صنعتی و اقتصادی-اجتماعی، نابسامانیهای روانی در حال گسترش است. یکی از معضلات اساسی که طی چندین دهه اخیر، با روی آوردن تدریجی جوامع به سمت زندگی به سبک مدرن، گریبانگیر جوامع بشری شده است، پدیده «استرس» میباشد (عقیلینژاد و همکاران، 1386). پیامدهای استرس، میتواند به شکل نشانههای جسمانی، اختلالات روانی (مانند افسردگی، خشم و...) و مشکلات رفتاری (مانند غیبت و افت کاری...) ظاهر شود (راسل[4]، الیتمر[5] و ونولزن[6]، 1987). به طور کلی، بالا بودن سلامت روانی و واکنش عاطفی مناسب افراد، کیفیت کار آنها را بالا میبرد (گرینهاو[7]، 1975). هر حرفه با تنیدگی همراه است، اما تنیدگی برخی مشاغل بالاست. حرفه معلمی و تدریس، به لحاظ نوع وظایف و مسئولیتها از جمله مشاغل پرتنش است و با توجه به تأثیرگذاری زیادی که فرهنگیان بر مخاطبان خودشان دارند، این امر اهمیت بیشتری میباید. با گسترش توجه به موضوع تنیدگی در روانشناسی، کوباسا بر مبنای نظر سلیه[8] این فرضیه را بررسی کرد که اشخاصی که درجه بالایی از فشار روانی را بدون بیماری تجربه میکنند، ساختار شخصیتی متفاوتی از افرادی دارند که در شرایط فشارزا بیمار میشوند. کوباسا در این مطالعه نشان داد که تمایز شخصیتی در ساختاری به نام سخترویی منعکس است (مختاری و همکاران،1380). سخت رویی مفهوم روانشناختی است که به شیوهی خاص و باثبات فرد در واکنش به رویدادهای زندگی اشاره دارد، که شخص صاحب آن به جای کنارکشیدن، احساس تعهد و به جای احساس ناتوانی، احساس کنترل می کند و مشکلات را چالش می داند نه تهدید. این ویژگی شخصیتی از سه مؤلفه به هم بستهی کنترل[9]، تعهد[10] و چالش[11] تشکیل شده است و در عین حال، یک ساختار واحد است که ازعمل یکپارچه و هماهنگ این سه مؤلفهی مرتبط با هم سرچشمه میگیرد و میتواند به عنوان سپری در برابر استرس مقاومت کرده و از اثرات مخرب آن به سلامتی افراد جلوگیری کند (کوباسا، 1979). «دینداری[12]» نیز به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با استرس شناخته میشود. دین وجه اصلی امتیاز بشر (آذربایجانی، 1385) و یک نظام عملی مبتنی بر اعتقادات است که در قلمرو ابعاد فردی و اجتماعی، از جانب پروردگار برای هدایت انسانها در مسیر رشد و کمال الهی ارسال گردیده و شامل عقاید، باورها، نگرشها و رفتارهایی است که با هم پیوند داشته و یک احساس جامعیت را برای فرد تدارک میبیند و میزان پایبندی و تعهد افراد به این عقاید، باورها و نگرش ها، دینداری نامیده می شود (آرین، 1378). از طرف دیگر، بعد معنوی یکی از ابعاد سلامت روانی است و داشتن ارتباطات معنوی از شاخصهای مهم سلامت روان محسوب میشود (نوری، 1388). روانشناسان پژوهشهای وسیعی درباره نقش مذهب و اعتقادات دینی در اعتلای سلامتی، خوب زیستن و بهداشت روانی انجام و نشان دادهاند که افراد مذهبی کمتر دچار اختلالات روانی میشوند. افراد مذهبی نه تنها کمتر درگیر انحرافات، جرم و جنایت و یا خودکشی میشوند، بلکه به طور کلی از سلامت اخلاق و رفتار و معنویات بیشتری برخوردارند و در مقایسه با افرادی که از نظر اعتقادات دینی ضعیف شوند، احساس آرامش، امنیت و خوشبختی بیشتری مینمایند (نوابخش و پوریوسفی، 1385). تحقیقات نشان میدهد که افرادی که اعتقادات مذهبی، انسانی و اخلاقی دارند از نظر بهداشت روانی در درجات بالاتر قرار دارند و دیرتر در مقابل سختی های زندگی از پای در می آیند (نوری، 1388). تحقیقات رابطه سخت رویی بالا با کاهش پریشانی های روانی و نیز ارزیابی مثبتتر از محیط کار (هاربیسون[13]، نقل از مککلیستر[14] و همکاران، 2006)، شادکامی و سلامت روان (خلیلیجاوید هریس، 1387؛ آتری، شارما و کاترل، 2007) نشان داده اند. تحقیق آتری، شارما و کارترل (2007) نشان داد که حمایت اجتماعی و سرسختی هر دو پیشبینی کننده شادکامی و سلامت روانی در دانش آموزان است. همچنین دو بعد تعهد و کنترل به میزان بیشتری قدرت پیش بینی کنندگی شادکامی و سلامت روان را داشت. در تحقیقات داخلی نیز رابطه سرسختی با سلامت روان و کاهش نشانه های جسمانی، اضطراب، و افسردگی نشان داده شده است (زهراکار، 1383؛ حسنشاهی و دارایی، 1384). کوباسا در تحقیقی که در سال 1983 انجام داد بین سخت رویی و مذهبی بودن- براساس فراوانی حضور در کلیسا– ارتباط منفی به دست آورد (نقل از قربانی، 1377). اما اکثر پژوهشهای صورت گرفته در خصوص دینداری حاکی از رابطه مثبت بین دین داری و سلامت روانی است، برای مثال سانا[15] (1969) با بررسی پژوهشهای مختلف نتیجه میگیرد که پژوهشها عمدتاً از رابطه مثبت میان دینداری و بیماریهای روانی حکایت میکنند. در پژوهشی دیگر استارک[16] (1971) در یک بررسی انتقادی تلاش کرد تا رابطهی میان دینداری و سلامت روانی را کشف کند. وی در بررسی خود به این نتیجه دست یافت که دینداری تنها با بیماری روانی مرتبط نیست، بلکه جنبههایی از دینداری به سلامت روانی نیز مرتبط میباشد. برگین[17] (1983) نیز در یک بررسی جامع، ادبیات حوزه دینداری را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و به این نتیجه دست یافت که ادعای ارتباط دینداری با بیماریهای روانی کاملاً نادرست است. اما وی نیز در خصوص رابطه میان دینداری و سلامت روانی به نتایج امیدوار کنندهای دست نیافت. این در حالی است که آلپورت دو جهتگیری دینی درونی و بیرونی را مطرح میکند. اشخاص با جهتگیری درونی، انگیزههای اصلی خود را در خود دین می یابند و سعی میکند آن را درونی ساخته و به طور کامل دنبال کند. اشخاص با این جهت گیری به ایمان به منزله یک ارزش متعالی می نگرند و عامل به اعمال و مناسک و پایبند به اعتقادات دینی خود میباشند. اما افراد با جهتگیری بیرونی دارای باورهای دینی هستند که فقط اهدافی ابزاری دارند. به عبارت دیگر نمایشی از رفتار دینی از خود بروز می دهند (دوناهو، 1985). تأمل در متون دینی و عرفانی مسلمانان، بر امکان به کارگیری مفهوم سازی های آلپورت در روان شناسی دین اسلام صحه میگذارد. برای مثال سخنان پیامبر (ص) و امام علی (ع) در خصوص انواع عبادت با جهت گیری های دینی آلپورت همسو است. ایشان عبادت را به سه سنخ تقسیم میکنند: 1- عبادت ناشی از ترس 2- عبادت ناشی از کسب 3- عبادت ناشی از میل به سپاس (نیکوی و سیف، 1384). گروهی خدا را به امید بخشش میپرستند و این پرستش بازرگانان است. گروهی او را از روی ترس عبادت می کنند و این عبادت بردگان است و گروهی او را برای سپاس می پرستند و این پرستش آزادگان است (نهجالبلاغه، سیدرضی، ص100). همانگونه که ملاحظه میشود در تحقیقات درمورد رابطه سلامت روان و دینداری نتایج مغایری نیز گزارش شده است، این در حالی است که از دین به عنوان سپری مقاوم یاد می شود. البته در خصوص دینداری در کشور ما پژوهشهای اندکی صورت پذیرفته است و خیلی کمتر به این موضوع از دیدگاه روانشناختی و جامعه شناختی پرداخته شدهاست. لذا با توجه به نقش دینداری و سخت رویی در سلامت روان، این پژوهش درصدد است مقایسه بیشتری در خصوص میزان سخت رویی (و مؤلفه های آن) و سلامت روانی در سطوح سه گانهی دینداری انجام دهد. لذا فرضیه های تحقیق حاضر عبارتند از: 1- میزان سخت رویی در سطوح مختلف دینداری متفاوت است. 2- میزان سلامت روانی در سطوح مختلف دینداری متفاوت است.
روش پژوهش جامعه آماری و روش نمونه گیری طرح پژوهش حاضر یک طرح علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را همه فرهنگیان زن و مرد شاغل در مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان خوی تشکیل می داد. پس از اخذ آمار دقیق از آموزش و پروش شهرستان خوی، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و فرمول تصحیح حجم نمونه (به نقل ازشریفی وشریفی، 1380)، 320 نفر برآورد شده بود،که تعداد 350 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. انتخاب افراد نمونه از هر یک از دورههای تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه متناسب با تعداد معلمان شاغل در این دورهها و جنسیت افراد انجام شد، و مجموعاً تعداد 178 نفر مرد و 172 زن انتخاب شد. تقسیم بندی دینداری به سه سطح بالا، متوسط و پایین بر اساس نقطه 3/33 درصدی انجام شد. بدین ترتیب، افرادی که در نمرات دینداری جزء 3/33 در صد بالای نمونه بودند به عنوان دینداری بالا، افرادی که در نمرات دینداری جزء 3/33 درصد متوسط نمونه بودند به عنوان دینداری متوسط و افرادی که در نمرات جزء 3/33 در صد پایین نمونه بودند به عنوان دینداری پایین در نظر گرفته شدند.
ابزارها به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامهی سلامت عمومی (28GHQ-)[18]، زمینهیابی دیدگاههای شخصی و پرسشنامهی معبد گلزاری استفاده شد. پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ، 1972): پرسشنامه سلامت عمومی یک «پرسشنامه سرندی» مبتنی بر روش خودگزارشی است که در مجموعههای بالینی با هدف ردیابی کسانی که دارای یک اختلال روانی هستند، مورد استفاده قرار می گیرد (گلدبرگ، نقل از استورا، 1386). پرسشنامه سلامت عمومی (28GHQ-) اولین بار توسط گلدبرگ در سال 1972 جهت تفکیک موارد ابتلا به اختلالات روانی ساخته شده است و می تواند احتمال وجود یک اختلال را در فرد تعیین کند (حسینی، 1387). رایج ترین روش نمره گذاری آن طیف لیکرت است. مطالعات روانسنجی نسخه های مختلف آزمون سلامت عمومی نشان می دهد نسخه 28 سؤالی نسبت به سایر نسخهها دارای بیشترین میزان اعتبار، حساسیت و ویژگی است (ابراهیمی و همکاران، 1386). این پرسشنامه دارای چهار زیرمقیاس است: نشانه های جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کنش اجتماعی و افسردگی. از مجموع نمرات نیز یک نمره کلی به دست می آید. وجود چهار زیرمقیاس بر اساس تحلیل آماری ثابت شده است (استورا،1386). تقوی (1380) ویژگیهای روانسنجی و ساختار عاملی 28GHQ- را با نمونه 92 نفری دانشجویان دانشگاه شیراز انجام داد و ضرایب اعتبار بازآزمایی، تنصیفی و آلفای کرانباخ به ترتیب 70/0، 93/0 و90/0 به دست آورد. ضرایب روایی همزمان با پرسشنامه میدلکس 55/0 و روایی سازه بین 72/0 تا 87/0 محاسبه شد. همچنین وی با تحلیل عوامل چهار عامل افسردگی، اضطراب، اختلال کارکرد اجتماعی و جسمانی را استخراج نمود که 58% واریانس توسط این چهار عامل تبیین گردید. زمینهیابی دیدگاههای شخصی (کوباسا، 1994): این مقیاس یک پرسشنامه 50 مادهای است که شامل خرده مقیاسهای چالش (17سؤال)، تعهد (16سؤال) و کنترل (17سؤال) می باشد که بر اساس مقیاس لیکرت (چهارگزینهای) شکل گرفته و دارای دامنهای از نمره صفر (اصلاً درست نیست) تا 3 (کاملاً درست است) میباشد. این مقیاس توسط قربانی در سال 1371 ترجمه و روایی صوری و محتوایی آن محاسبه شده و در موارد ضروری اصلاحات لازم به عمل آمده است. مطالعات انجام شده نشان میدهد که مؤلفههای سخت رویی یعنی کنترل، تعهد، چالش، به ترتیب ازضرایب پایایی 70/0، 52/0 و 52/0 برخوردارند و این ضریب برای کل صفت سخت رویی 75/0 محاسبه شده است (نقل از قمری، 1386). آزمون معبد (گلزاری، 1379): این آزمون دارای 25 سؤال است که عمل (نه اعتقاد و نگرش) به باورهای دینی را اندازه گیری میکند. هر سؤال 5 گزینه دارد و از صفر تا چهار نمره گذاری میشود. بدین ترتیب کمترین نمره کل صفر، به معنی عمل نکردن به هیچ یک از باورهای دینی و بیشترین نمره کل، یعنی 100 نشان دهنده عمل به همه باورهای دینی به حساب میآید. مواد آزمون در چهار حوزه عمل به واجبات، عمل به مستحبات، فعالیتهای دینی (عضویت در گروه های دینی و...) و در نظرگرفتن دین در تصمیم گیریها و انتخابهای زندگی قرار دارد. این آزمون بر روی 894 دانشجو (621 دختر و 273 پسر) و 52 جوان زندانی (26دختر و 26 پسر) جمعاً 946 نفر اجرا شده است (نجفی، احدی و دلاور، 1385). پایایی این آزمون از طریق بازآزمایی 76/0، از طریق دونیمه کردن 91/0 و از طریق ضریب آلفای کرانباخ 94/0 گزارش شده است. این آزمون دارای اعتبارمحتوی صوری و منطقی بالاست و اعتبار وابسته به ملاک آن از طریق مقایسه افراد دینی و غیردینی با ضرایب اعتبار 84/0 و 78/0 و اعتبار سازه تفاوت ویژگیهای شخصیتی در آزمون با توجه به پژوهشهای انجام یافته در این زمینه معنیدار به دست آمده است (گلزاری، 1379). یافتهها دادههای توصیفی مربوط به متغیرهای سخت رویی و مؤلفههای آن (تعهد، کنترل، چالش)، همچنین سلامت روانی و مؤلفههای مربوطه (افسردگی، اضطراب، اختلال در کارکردهای اجتماعی، علائم جسمانی) در سطوح مختلف دینداری در جدول 1، روند ظاهری افزایش نمرات مؤلفههای سخت رویی و روند کاهش نمرات سلامت روان را در بین سطوح دینداری نشان میدهد. جدول 1: توصیف مؤلفه های سخترویی و سلامت روان در سطوح مختلف دینداری (350=n)
برای بررسی مؤلفههای سخترویی در سطوح مختلف دینداری از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده شد. نتیجه تفاوت معنیداری بین سطوح مختلف دینداری در متغیر وابسته ترکیبی نشان داد (001/0p<؛ 428/5= (690،6)F؛ 912/0= لامبدای ویلکز). در بررسی هر یک از مؤلفهها مشخص شد که از نظر کنترل (001/0p<؛ 847/9= (347،2)F) و تعهد (001/0p<؛ 323/15= (347،2)F) در سطوح مختلف دینداری تفاوت معنیداری وجود دارد، اما از نظر چالش در بین سطوح دینداری تفاوت معنیداری وجود ندارد (101/0=p؛ 309/2= (347،2)F). بررسی مقایسههای دو به دوی سطوح دینداری با استفاده از آزمون تعقیبی توکی (جدول 2) نشان میدهد که افراد دارای سطح دینداری بالا و سطح دینداری پایین از نظر مؤلفه کنترل تفاوت معنیداری با یکدیگر دارند و افراد دارای سطح دینداری بالا از این نظر در سطح بالاتری قرار دارند. در مورد تعهد، افراد دارای سطح دینداری متوسط و بالا به طور معنیداری بالاتر از افراد دارای سطح دینداری پایین هستند. بررسی اثر جنسیت و اثر تعامل جنسیت با سطوح دینداری در سخت رویی با استفاده از تحلیل واریانس دوراهه نتیجه نشان داد که اثر جنسیت (197/0=p؛ 672/1=(344،1)F) و اثر تعامل جنسیت با سطوح دینداری (689/0=p؛ 374/0= (344،2)F) معنیدار نیست. تنها تاثیر عامل دینداری بر روی سخترویی معنیدار بود (001/0p<؛ 934/11= (344،2)F). نتیجه آزمون تعقیبی توکی (جدول 2) نشان میدهد که افراد دارای سطح دینداری پایین، در مقایسه با افراد دارای سطوح دینداری متوسط و بالا، به طور معنیداری از نظر سخت رویی پایینتر هستند. اما بین گروههای دارای سطوح دینداری متوسط و بالا از نظر میزان سخت رویی تفاوت معنیداری دیده نمیشود.
جدول 2: آزمون تعقیبی توکی در مورد میزان کنترل و تعهد در سطوح دینداری
تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مؤلفههای سلامت روان نیز نشان داد که تفاوت معنیداری بین سطوح مختلف دینداری در متغیر وابسته ترکیبی وجود دارد (001/0p<؛687/5= (688،8)F؛ 880/0= لامبدای ویلکز). در بررسی هر یک از مؤلفهها مشخص شد که از نظر افسردگی (433/16= (347،2)F)، اضطراب (510/13= (347،2)F)، علائم جسمانی (330/9= (347،2)F) و اختلال در کارکردهای اجتماعی (327/14= (347،2)F) در سطوح مختلف دینداری تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0p<). بررسی مقایسههای دو به دوی سطوح دینداری با استفاده از آزمون تعقیبی توکی (جدول 3) نشان داد که افراد دارای سطح پایین دینداری در مقایسه با افراد سطح دینداری متوسط و بالا نشانههای افسردگی بیشتر و اختلال بیشتری در کارکرد اجتماعی دارند. افراد دارای سطح دینداری پایین در مقایسه با افراد دارای سطح دینداری بالا علائم جسمانی بیشتری دارند. در مورد اضطراب بین هر سه گروه تفاوت معنیداری وجود دارد و افراد دارای سطح دینداری پایین در مقایسه با افراد دارای سطح دینداری متوسط و بالا اضطراب بیشتری دارند. همچنین اضطراب افراد دارای سطح دینداری متوسط بیشتر از افراد دارای سطح دینداری بالاست. جدول شماره 3: آزمون تعقیبی توکی درمورد سلامتروان و مؤلفههای آن در سطوح دینداری
برای بررسی اثر جنسیت و اثر تعامل جنسیت با سطوح دینداری در سلامت روان از تحلیل واریانس دوراهه استفاده شد. نتیجه نشان داد که اثر جنسیت (392/0=p؛ 735/0=(344،1)F) و اثر تعامل جنسیت با سطوح دینداری(700/0=p؛ 357/0= (344،2)F) معنیدار نیست، اما تأثیر عامل دینداری بر سلامتروان معنیدار است (001/0p<؛ 246/20= (344،2)F). نتیجه آزمون تعقیبی توکی نشان داد که افراد دارای سطوح دینداری پایین به طور معنیداری بیشتر از افراد دارای سطوح متوسط و بالای دینداری از نشانههای مرضی رنج می برند. به عبارت دیگر از آنجایی که نمره بالا در پرسشنامه سلامت روانی نشان دهنده علایم مرضی بالاست، با افزایش سطح دینداری، علایم مرضی کم شده و در نتیجه علایم سلامتی افراد بالا می رود.
بحث و نتیجهگیری این تحقیق با هدف بررسی میزان سخت رویی و سلامت روان در سطوح مختلف دینداری انجام شد. در این تحقیق مشخص شد که افراد دارای سطوح دینداری متوسط و بالا از سخت رویی بالاتری برخوردارند و روشن شد افراد دارای سطح دینداری بالا (در مقایسه با افراد دارای سطح دینداری پایین) اعتقاد دارند که میتوانند رویدادهای زندگی را بیشتر کنترل و پیشبینی کنند، همچنین افراد دارای سطح دینداری متوسط و بالا (در مقایسه با افراد دارای سطح دینداری پایین) احساس تعهد بیشتری به اعمال و رفتارهای خود دارند. این نتایج با یافتههای پژوهش مَدی و همکاران (2002)، آزموده، شهیدی و دانش (1386) و هاتلر و کوهن (1998) همسو می باشد، اما با نتیجه پژوهش کوباسا (نقل از قربانی،1377) که بین سخت رویی و مذهبی بودن - براساس فراوانی حضور در کلیسا –ارتباط منفی به دست آورد، مغایر میباشد. این درحالی است که دیواس[19](نقل از عمید، 1380) چهار بعد برای دین در نظر میگیرد که عبارتند از: 1- حضور در کلیسا، مسجد و...، 2- اعتقادات، 3- تعهد یا اهمیت دین در زندگی 4- الهام. بنابراین، اگر این نتایج را با توجه به ابعاد دینداری و در کنار تحقیقاتی که رابطه معنیداری بین جهتگیری مذهبی درونی و سخت رویی پیدا کرده اند (آزموده، شهیدی و دانش، 1386؛ هاتلر وکوهن، 1998) مورد تحلیل قرار دهیم، روشن میشود که فراوانی حضور در کلیسا تنها یک بعد و شاید (در برخی افراد) بخشی از جهت گیری مذهبی بیرونی را نشان میدهد. البته، آلپورت مذهب درونی را به صورت رسش یافته مذهب می داند که میتواند سپری در برابر تنیدگی باشد. جانبزرگی (1386) نیز عنوان میکند مذهب درونی شده به عنوان یک عامل کلیدی برای سلامت روانی نقش ایفا میکند. در واقع میتوان گفت که این مفهوم میتواند همان سخترویی بوده یا به مفهوم سخت رویی نزدیک باشد. در تبیین این نتایج میتوان گفت که آموزههای دینی با تأکید بر توکل، امید، توسل و مفاهیمی مثل آن، در کنار اعتقاد به قدرت مافوق بشری در تدبیر امور، در افراد معتقد و مذهبی آمادگی بیشتری برای رویارویی با رویدادهای زندگی فراهم میسازد. این اعتقاد عمیق میتواند نگرانی از آینده را در افراد مؤمن کاهش دهد. همان طوری که احدی و همکاران (1387) بیان کردهاند، به اعتقاد افرادی که در مؤلفه کنترل (نقطه مقابل ناتوانی) قوی هستند، رویدادهای زندگی را می توان پیش بینی و کنترل کرد و بر این باور هستند که قادرند با تلاش آن چه را که در اطرافشان رخ می دهد تحت تاثیر قرار دهند. این امر همان چیزی است که در آموزه های دینی با «لیس للانسان الا ما سعی» (سوره نجم، 39) بیان میشود. افراد دیندار اوج دینداری را تعهد به اعمال و رفتار، و گفتههای خویش میدانند، همان مفهومی که از نظر مؤلفههای سخت رویی با عنوان تعهد شناخته میشود. از نظر کوباسا (1979) تعهد به عنوان سیستم اعتقادی توصیف شده که تهدید ادراک شده زندگی را به حداقل میرساند، مفهومی که اعتقاد به اهمیت، جالب بودن و معنیداری فعالیتهای زندگی را میرساند، و همین مفهوم معنیداری زندگی، از مفاهیم بالای دینداری است. به لحاظ نظری و عملی چنین اعتقاداتی نقش حمایت کننده دارند، چراکه میزان استرسزا بودن یک واقعه را کاهش داده و توان بالقوه عوامل استرسزای مخرب سلامتی را کاهش میدهند. همانگونه که علامه طباطبایی (1382) در تفسیر المیزان نوشتهاند، دینداری و اعتقاد به خداوند متعال با ایجاد عوامل کنترل رفتار در انسان و آن هم از درون، منجر به اصلاح فرد و جامعه و بهزیستی در اجتماع می شود. خلاصه این که، افراد دیندار که حد اعتدال امور را رعایت میکنند و اعتقادات عمیقی به آموزههای دینی دارند، زندگی را معنادار و جالب میدانند و نسبت به اهمیت و جالب بودن و معنیداری فعالیتهای زندگی متعهد هستند. به نظر فرد مذهبی همه چیز به سوی خدا در حال شدن، تحول و تکامل است. اگر بتوانیم برای زندگی خود معنا و مفهوم پرباری بیابیم، قدرت مبارزه با مشکلات را پیدا خواهیم کرد، اما اگر زندگی ما از معنا تهی شد با یک ضربه کوچک از هم میپاشد. اگر انسان دنیا را صحنه آزمایش و امتحان ببیند انتظار یک زندگی آرام و یکنواخت را نخواهد داشت. بنابراین، از دید مکتب اسلام، زندگی جریانی جهتمند و غایتمند است. انسان در طول زندگی خود ممکن است با مشکلات زیادی روبرو شود پس باید خود را آماده رویارویی با مسائل بکند. و همان طوری که ناظمیان (1369) نوشتهاند دین عامل ثبات در برابر سختیهاست و اعتقاد به قدرت بی پایان الهی در پیروان ادیان، مهمترین تکیهگاه معنوی در برابر حوادث سخت زندگی است. لذا می توان گفت دین ویژگیای در انسان ایجاد میکند که همچون مؤلفه های سخترویی عامل تعدیل کننده استرسها میباشد. این تحقیق نشان داد که افراد دارای سطح پایین دینداری نشانههای افسردگی، اضطراب، علائم جسمانی و اختلال بیشتری در کارکردهای اجتماعی دارند. این یافته با نتایج تحقیقاتی که بین دینداری با بهداشت روانی و سازگاری (استوارد و جو، 1998؛ مالتبی و دِی، نقل از بهناممقدم، 1388؛ هالتر و کوهن (1998)، رواندرستی (آرین، 1378) و کاهش اختلالات نورتیک (محمدزاده، صادقیموحد و احدی، 1384) رابطه مثبت نشان دادهاند، همسو است. همچنین با نتایج تحقیقاتی که رابطه جهت گیری مذهبی با کاهش افسردگی اساسی (بهرامیاحسان و تاشک، 1383؛ بیانی و همکاران، 1387؛ پارکر و همکاران، نقل از بیانی و همکاران، 1387)، کاهش اضطراب (بهرامیاحسان، 1381)، یا رابطه منفی دینداری با اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و اختلال در کارکرد اجتماعی را نشان داده اند (زهراکار، 1383)، همسو میباشد. از آن جمله، تحقیق کویینگ و همکاران (نقل از بیانی و همکاران، 1387) نشان داد که میزان افسردگی افرادی که در فعالیتهای مذهبی شرکت میکنند، نصف افرادی است که کمتر شرکت میکنند و تحقیق ناوارا و جیمز (2005) نشان داد افرادی که جهتگیری مذهبی بیرونی دارند، نسبت به افراد دارای جهت گیری مذهبی درونی، استرس بیشتری دارند. در تبیین این یافتهها میتوان گفت که، تحقیقات روانشناسی نقش موفق دین را در ارتقای بهداشت روانی افراد و اصلاح روابط بین فردی، (که از هدفهای اساسی ادیان است) روشنتر ساختهاند. به عبارت دیگر، مشخص شده که سبک زندگی مذهبی، به خوبی می تواند آرامش فردی و اجتماعی بسیاری به همراه داشته باشد. دعاها و مراسم مذهبی مساجد، و کلیساها و زیارتگاههای مذهبی در مقالات مختلف علمی به عنوان عوامل شناخته شده و تأمین کننده بهداشت روانی مناسب در جوامع مذهبی معرفی شده است (نوغانی وهمکاران، 1383). در متن تعالیم اسلامی، روشهایی برای سلامت روانی و مقابله با تنیدگی و سازگاری با سختیها ذکر شده است. برخی از آنها عبارتند از ایمان به خدا، پاداش اخروی و توکل به خدا (دیماتئو، 1378). علاوه بر این، اعتقادات مذهبی میتواند آرامش و اطمینان قلبی عمیقی در افراد ایجاد کند. به طور کلی، دینداری عامل مهمی در کاهش اضطراب میباشد؛ اضطراب که به عنوان یکی از نشانگان اختلالات روانی و زیربنای بسیاری از بیماریهاست، در سایه نگرشها و اعمال مذهبی، و شرکت در مراسم مذهبی کاهش مییابد (پارگامنت، نقل از ابراهیمیقوام، 1374). در آموزههای دینی، گفتگوهای تنهایی ما، که به نیایش تعبیر میشود، دریچهای را به عالم امنیت و آرامش روانی میگشاید. هر زمان فشارهای عصبی بخواهند ما را از پا درآورند در یک رابطه پرسوز و گداز با خداوند تسکین پیدا میکنیم. همانطوری که آذربایجانی (1385) گفته است کنش دین در کاهش اضطراب و مقابله با استرس یا تنیدگی، از طریق نحوه ارزیابی فرد از طریق معناجویی و تاثیر بر پیامدهای عوامل تنیدگیزا با تفسیر ویژهای که مذهب در اختیار فرد میگذارد، میسر است. رابطه دینداری با کاهش نشانههای جسمانی در تحقیقات قبلی (شهنیییلاق، موحدی و شکرکن، 1383؛ بهرامیاحسان و تاشک، 1383) نیز نشان داده شده است. همان گونه که ماتیوس (1997) نیز با بازبینی بیش از 200 بررسی مربوط به ارتباط میان باورهای مذهبی و سلامتی، نشان داده است، دعا در سلامتی جسم و روان موثر میباشد. وی دریافت افرادی که دعا میکنند، کمتر بیمار میشوند و بهتر میتوانند با بیماریشان کنار بیایند. خلاصه، افراد دیندار در برابر مشکلات از تدابیری چون توکل، دعا، امید به بهبودی و... برخوردارند. همچنین دینداری از طریق ایجاد آرامش در پیشگیری از نشانگان روانتنی نیز مؤثر است. یکی از مهمترین نقشهای روانی دین، آرامش است. ژوسؤالوت[20] (نقل از بهشتی،1350) معتقد است که دین و مذهب در زندگی، به انسان اطمینان وئتکیهگاه روحی میبخشد. ایمان مذهبی به قلب انسان اطمینان میدهد و روان انسان را از نگرانی نجات میدهد. ایمان به خدا، ارزش انسان و معنای زندگی را به انسان می فهماند. ایمان به خدا از طریق ایمان به زندگی آخرت و جاودانگی در آن، انسان را از وحشت میرهاند. در مورد نقش دین در کارکرد اجتماعی باید گفت که اختلال در کارکرد اجتماعی مواردی مثل احساس عدم کفایت فرد در مقایسه با دیگران یا دست کم گرفتن خود، احساس عدم آرامش و ناراحتی محسوس در جریان ارتباط با دیگران را در بر میگیرد (ناصری، 1381). یافتههای پژوهش حاضر در این زمینه با یافتههای پژوهشهای قبلی همسو میباشد. برای مثال نتایج پژوهش بهرامیاحسان و تاشک (1383) نشان داد جهتگیری مذهبی با عملکرد روانی- اجتماعی و جسمانی فرد مرتبط بوده و هر چه جهتگیری مذهبی بالاتر باشد، نمره فرد اختلال در کارکرد اجتماعی کاهش مییابد. جانسون (نقل از آقایانیچاوشی و همکاران، 1378) بیان میدارد که باورهای دینی نقش عمده ای در سلامت روان و سازگاری افراد دارد که عدم اختلال در کارکردهای اجتماعی نمودی از سازگاری افراد می باشد. بنابراین، با توجه به یافتههای این پژوهش و یافته های پژوهش های همسو، میتوان این تبیین را ارائه کرد که دینداری بالا باعث میشود فرد خود را در مقایسه با دیگران دست کم نگیرد و با اعتقاد به کرامت انسانی، در جریان ارتباط با دیگران ناراحتی واحساس عدم کفایت نداشته باشد و احساس آرامش کند، که این امر نقش اساسی در سازگاری اجتماعی افراد خواهد داشت. علاوه بر این، دین با ترغیب افراد به رعایت اصول اخلاقی، نقش مهمی در بهبود روابط انسانی افراد و کارکرد اجتماعی دارد. در این تحقیق در مواردی سطح بالای دینداری و در مواردی سطح متوسط دینداری تمایز افراد را نشان داد. به عبارت دیگر، سطح بالای دینداری تمایز معنیدار افراد در مؤلفه کنترل مربوط به سخت رویی و کاهش علائم جسمانی نشان داد، و این امر شاید بیانگر این موضوع باشد که تنها ایمان عمیق قلبی میتواند اعتقاد به توانایی کنترل و پیش بینی رویدادهای زندگی را ایجاد کند، و افراد در سطوح متوسط دینداری نیز معمولاً ناتوانیها و درماندگیهایی نشان خواهند داد، همچنین تنها ایمان قلبی عمیق میتواند به افراد در پیشگیری (تحمل و رهایی از) نشانگان جسمی کمک کند. این در حالی است که در مورد مؤلفه تعهد مربوط به سخت رویی و کاهش افسردگی و اختلال در کارکرد اجتماعی سطح متوسط دینداری تمایز ایجاد میکند. جالب این که بین سطح متوسط و بالای دینداری تفاوت معنیداری مشاهده نشد، و این امر میتواند بیانگر کفایت سطح دینداری متوسط برای کارآمدی افراد در این زمینهها باشد. در حالیکه براساس نتیجه این تحقیق و با جمعبندی تحقیقات قبلی به نظر میرسد که رابطه بین دینداری و اضطراب خطی است و هر میزان اعتقاد و باور دینی، به همان میزان در کاهش اضطراب مؤثر خواهد بود. با توجه به نتایج این تحقیق که کارآمدی دینداری را در سخت رویی و سلامت روانی نشان داد، میتوان گفت که ترغیب افراد به توجه به کارکردهای دین مؤثر باشد. لذا پیشنهاد میشود جلساتی با حضور صاحبنظران اسلامی، مشاوران و روانشناسان با هدف ارتقای سطح دینداری افراد و به کارگیری مفاهیم دینی در فرایند مشاوره و رواندرمانی برگزار شود. متخصصان بهداشت روانی و خانوادهها باید متوجه تاثیر عامل دینداری در سلامت روان افراد باشند و با تشویق افراد به انجام امور دینی، گرایش و روحیه معنوی آنها را تقویت نمایند و از این طریق به سلامت روانی افراد کمک کنند. از آنجا که سخت رویی یک مؤلفه مفید شخصیتی جهت مقابله با استرس و یکی از جنبه های مهم سلامت روانی تلقی شده و طبق شواهد موجود بخش عظیمی از این ویژگی اکتسابی است، با کمک پیشینه نظری میتوان در دوران کودکی و حتی در محیط کار در جهت پرورش این صفت اقداماتی انجام داد. با توجه به نقش مهم سخترویی در تعدیل استرس، ایجاد دوره های آموزشی در جهت ارتقای سطح آن امری ضروری به نظر میرسد. بدیهی است ترغیب افراد به اتخاذ شیوه های مقابله ای صحیح در رویارویی با رویدادهای زندگی و توجه و تفکر درمورد معنای زندگی علاوه بر ارتقای سطح بهداشت روانی، میتواند باعث ارتقای رضایت شغلی فرهنگیان و سایر کارکنان گردد. این تحقیقات همانند همه تحقیقات محدودیتهایی دارد. در این تحقیق از ابزارهای خودگزارشی استفاده شد، که این امر میتواند در وانمودسازی از سوی شرکت کنندگان نقش داشته باشد، البته این محدودیت در مورد متغیر دینداری جدیتر خواهد بود؛ هر چند که با توضیح اهداف تحقیق به شرکت کنندگان، تلاش بر این بود که زمینه اعتماد هر چه بیشتر آنها فراهم شود. همچنین این تحقیق فقط در یک شهر انجام شده است لذا در تعمیم نتایج باید احتیاط لازم مد نظر قرار گیرد.
منابع قرآن کریم نهج البلاغه آرین، خدیجه (1378)،بررسی رابطه بین دینداری و روان درستی ایرانیان مقیم کانادا،رساله دکترای روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی. آزموده، پیمان، شهیدی، شهریار و دانش، عصمت (1386)، رابطه بین جهت گیری مذهبی با سرسختی و شادکامی در دانشجویان،مجله روانشناسی، سال11، شماره 1، ص 74-60. آذربایجانی، مسعود (1385)، تهیه و ساخت آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. آقایانیچاوشی، اکبر، طالبیان، داود، طرخورانی، حمید، صدقی، هـما، آزرمی، هـاله و آشتیانی، علی (1387)،بررسی رابطه نماز با جهتگیری مذهبی و سلامت روان،تحقیقات علوم رفتاری، دوره 2، شماره 2، ص 156-149. ابراهیمی، امرالله، مولوی، حسین، موسوی، غفور، برنامنش، علیرضا و یعقوبی، محمد (1386)،ویژگی های روان سنجی، ساختار عاملی، نقطه برش بالینی، حساسیت و ویژگی پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28)در بیماران ایرانی مبتلا به اختلالات روان پزشکی،تحقیقات علوم رفتاری، دوره 5، شماره1، ص 5-12. ابراهیمیقوام، صغری (1374)، روان شناسی و تحول مذهبی در انسان، مجله تربیت، شماره 105، 39-34. احدی، مروارید، کاربخش، مژگان، بنیجمالی، شکوه السادات و حکیمیراد، الهام (1387)،بررسی میزان سخت رویی در دستیاران تخصصی پزشکی، مطالعات روان شناختی،دوره 4، شماره 4، ص 112- 95. استورا، اچ. بی. (1386)، تنیدگی یا استرس،ترجمه پریرخ دادستان، تهران، انتشارات رشد. بهرامیاحسان، هادی (1381)، رابطه بین جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود،مجله روانشناسی، سال 6، شماره3، ص 347-336. بهرامیاحسان، هـادی و تاشک، آناهیتا (1383)،ابعاد رابطه میان جهت گیری مذهبی و سلامت روانی و ارزیابی مقیاس جهتگیری مذهبی،مجله روانشناسی و علوم تربیتی، سال 34، شماره 2، ص63 -41. بهشتی، احمد (1350)،انسان و مذهب،قم، چاپ حکمت. بهنام مقدم، عزیز (1388)، مقایسه و پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس باورهای دینی، هوش هیجانی و راهبردهای مقابلهای در جانبازان و معلولین جسمی شهر تبریز، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته روان شناسی عمومی، دانشگاه تبریز. بیانی، علیاصغر، گودرزی، حسنیه، بیانی، علی و کوچکی، عاشورمحمد (1387)، بررسی رابطه جهتگیری مذهبی با اضطراب و افسردگی در دانشجویان،اصول بهداشت روانی، سال10، شماره3، ص 214-209. تقوی، محمدرضا (1380)، بررسی روایی و اعتبار پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، مجله روانشناسی، سال 5، شماره 4، ص 398-381. جان بزرگی، مسعود (1386)،جهت گیری مذهبی و سلامت روان،پژوهش در پزشکی، دوره 31، شماره 4، ص 350-345. حسن شاهی، محمدمهدی و دارایی، مریم (1384)،تأثیر راهبردهای مقابله با استرس بر سلامت روان دانشجویان: اثر تعدیل کننده سرسختی روان شناختی،دانش و پژوهش در روان شناسی، شماره26، ص 98-77. حسینی، نرگس (1387)،پرسشنامههای پژوهشی در زمینه روانشناسی، مشاوره، علوم تربیتی و جامعه شناسی،تهران، انتشارات سخن. خلیلی جاوید هریس، فریبا (1387)،رابطه سر سختی روان شناختی و حمایت اجتماعی با احساس شاد کامی دانش آموزان مقطع متوسطه،پایاننامه کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه تبریز. دیماتئو، ام. رابین (1378)، روان شناسی سلامت،ترجمه پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ج 2، تهران، سمت. زهراکار، کیانوش (1383)،بررسی رابطه بین میزان دینداری و سلامت روانی ـ جسمانی دانشآموزان مقطع متوسطه شاهد استان تهران، طرح پژوهشی بنیاد شهید استان تهران. سید رضی، ابوالحسن محمدبن الحسین الموسوی (1368)، نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، جعفر.، تهران، مولف. شهنی ییلاق، منیجه، موحدی، احمدرضا و شکرکن، حسین (1383)، رابطه علی بین نگرش های مذهبی، خوش بینی، سلامت روانی و سلامت جسمانی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز، مجله علوم تربیتی و روانشناسی، دوره 3، سال11، شمارههای 1و2، ص 34-19. شریفی، خلیل، عریضی، حمیدرضا و نامدار، کورش (1384)، بررسی رابطه بین عملکرد خانواده و سر سختی روان شناختی در دانش آموزان، مجله علمی – پژوهشی دانشگاه شاهد، سال دوازدهم، شماره 10، ص 94-85. طباطبایی، سیدمحمدحسین (1382)، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، جلد 3، قم، دفتر انتشارات اسلامی. عقیلی نژاد، ماشاءاله، محمدی، صابر، افکاری، محمداسحق و عباس زاده، رضا (1386)، بررسی رابطه استرس شغلی با سلامت روانی، تیپ شخصیتی و رویدادهای استرس زای زندگی در ماموران راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ، مجله علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی، دوره 31، شماره 4، ص360-355. عمید، علیاکبر (1380)، بررسی مسائل اجتماعی دانشآموزان دبیرستانی استان گلستان،طرح پژوهشی پژوهشکده تعلیم و تربیت استان گلستان. گلزاری، محمد (1379)، ساخت مقیاس سنجش و ویژگیهای افراد مذهبی و رابطه این خصوصیات با بهداشت روانی آنها، رساله دکترای روان شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی. قربانی، نیما (1377)،روانشناسی دین یک روی آورد علمی چند تباری،مجله قبسات، سال 3، شماره 2و3، ص 45-23. قمری، محمد (1386)، مقایسه سخترویی و رضایت شغلی و رابطه این متغیرها در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و دبیران آموزش و پرورش ابهر،تازهها و پژوهشهای مشاوره، جلد 6، شماره 21، ص142-127. محمدزاده، لیلا، صادقیموحد، فریبا و احدی، عزیز (1384)،بررسی تاثیر ایمان بر شخصیت دانشجویان علوم پزشکی اردبیل،مجله طب و تزکیه، سال 14، شماره 2، ص 34-30. مختاری، عباس، اللهیاری، عباسعلی و رسول زاده طباطبایی، کاظم (1380)، بررسی جایگاه دین در ساختار فکری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز. ناصری،حسین (1381)، بررسی رابطه خود اثربخشی با سلامت روانی در دانشآموزان موفق و ناموفق مراکز متوسطه شبانه روزی پسرانه در سالتحصیلی81-80، پایاننامه کارشناسی ارشد روان شناسی، دانشگاه تبریز. ناظمیان، رضا (1369)، انسان و دین، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی. نجفی، محمود؛ احدی، حسن ودلاور، علی (1385)، بررسی رابطه کارایی خانواده و دینداری با بحران هویت،دانشور رفتار، سال 13، شماره 16، ص 26-17. نوابخش، مهرداد و پوریوسفی، حمید (1385)، نقش دین و باورهای مذهبی بر سلامت روان،پژوهشهای دینی، شماره 14، ص94-71. نوری، ربابه (1388)، بهداشت روانی، تهران، شرکت چاپ کتاب درسی نهج البلاغه. نوغانی، فاطمه، محتشمی، جمیله، واثقرحیم پرور، فاطمه و بابایی، غلامرضا، (1383)، تأثیر آموزش فرهنگ دینداری بر افسردگی،فصلنامه حیات، سال 10، شماره 23، ص 56- 49. نیکوی، مریم و سیف، سوسن (1384)، بررسی رابطه دینداری با رضایتمندی زناشویی،تازه ها و پژوهشهای مشاوره، جلد2، شماره 12، ص 79-61. Atri‚ A.‚ sharma‚ M. & Cottrel‚ R. (2007). Role of social support ‚hardiness‚ and acculturation and predictors of mental health among international students of Asian Indian origin. University of cincinnati‚ ohio. Bergin, A.E. (1983). Religiosity and mental health: A critical reevaluation and Meta–analysis. Journal of Research and Practice, 14: 110-184. Donahue, N.J. (1985). Intrinsic and extrinsic religiousness: Review and meta-analysis. Journal of Psychology and Social Psychology, 48: 400-419. Greenhave‚ J. H.)1975). Mental health performance. Journal of psychology‚ 59: 722-723. Hattler‚ T.R. & Cohen‚ L.H. (1998). Intrinsic religiousness as a stress-moderator for adult protestant churcho goers. Journal of community psychology‚ 26: 597-609. Kobasa, S.C. (1979). Stressful life events, personality and health, Journal of personality and social psychology, 37: 1-11. McCalister, K.T. Dolbier, C.L., Webster, J.A. Mallon, M.W. & Steinhardt M.A. (2006). Hardiness and support at work as predictors of work stress. Journal of Health Promotion, 20(3): 183-191. Maddi، S.R., Khoshaba, D. M., prsico, M., LU, M., Harrey, R., Felicia, B. (2002). The personality construct of hardiness, relationship with comprehensive tests of personality and psychopathology. Journal of Research in Personality, 36: 72- 85. Mathews‚ D.A. (1997). Religion and sprituality in primary care. Mind⁄Body, medicine‚ 2: 9-19. Navara, G.S. James, S. (1998). Acculturative stress of missionaries: Does religious orientation affect religious coping and adjustment? International journal of intercultural Relations, 29(1): 39-58. Russel D.W.‚ Altmaier‚ E. & Vanvelzen‚ D. (1987). Job related stress‚ Social support and burnout among classroom teachers. Journal of Applied Psychology‚72: 206-274. Sanua, V.D. (1969). Religion، mental health and personality. A review of empirical studies. American Journal of psychiatry, 125(2): 1203-1213. Stark, R. (1971). Psychopathology and religious commitment. Journal of Review of Religious Research, 12: 165-176. Steward، R.J. Joe، H. (1998). Does spirituality influence academic achievement and psychological adjustment of African-American urban adolescence? EDRS ME/Plus Postage. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قرآن کریم نهج البلاغه آرین، خدیجه (1378)،بررسی رابطه بین دینداری و روان درستی ایرانیان مقیم کانادا،رساله دکترای روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی. آزموده، پیمان، شهیدی، شهریار و دانش، عصمت (1386)، رابطه بین جهت گیری مذهبی با سرسختی و شادکامی در دانشجویان،مجله روانشناسی، سال11، شماره 1، ص 74-60. آذربایجانی، مسعود (1385)، تهیه و ساخت آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. آقایانیچاوشی، اکبر، طالبیان، داود، طرخورانی، حمید، صدقی، هـما، آزرمی، هـاله و آشتیانی، علی (1387)،بررسی رابطه نماز با جهتگیری مذهبی و سلامت روان،تحقیقات علوم رفتاری، دوره 2، شماره 2، ص 156-149. ابراهیمی، امرالله، مولوی، حسین، موسوی، غفور، برنامنش، علیرضا و یعقوبی، محمد (1386)،ویژگی های روان سنجی، ساختار عاملی، نقطه برش بالینی، حساسیت و ویژگی پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28)در بیماران ایرانی مبتلا به اختلالات روان پزشکی،تحقیقات علوم رفتاری، دوره 5، شماره1، ص 5-12. ابراهیمیقوام، صغری (1374)، روان شناسی و تحول مذهبی در انسان، مجله تربیت، شماره 105، 39-34. احدی، مروارید، کاربخش، مژگان، بنیجمالی، شکوه السادات و حکیمیراد، الهام (1387)،بررسی میزان سخت رویی در دستیاران تخصصی پزشکی، مطالعات روان شناختی،دوره 4، شماره 4، ص 112- 95. استورا، اچ. بی. (1386)، تنیدگی یا استرس،ترجمه پریرخ دادستان، تهران، انتشارات رشد. بهرامیاحسان، هادی (1381)، رابطه بین جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود،مجله روانشناسی، سال 6، شماره3، ص 347-336. بهرامیاحسان، هـادی و تاشک، آناهیتا (1383)،ابعاد رابطه میان جهت گیری مذهبی و سلامت روانی و ارزیابی مقیاس جهتگیری مذهبی،مجله روانشناسی و علوم تربیتی، سال 34، شماره 2، ص63 -41. بهشتی، احمد (1350)،انسان و مذهب،قم، چاپ حکمت. بهنام مقدم، عزیز (1388)، مقایسه و پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس باورهای دینی، هوش هیجانی و راهبردهای مقابلهای در جانبازان و معلولین جسمی شهر تبریز، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته روان شناسی عمومی، دانشگاه تبریز. بیانی، علیاصغر، گودرزی، حسنیه، بیانی، علی و کوچکی، عاشورمحمد (1387)، بررسی رابطه جهتگیری مذهبی با اضطراب و افسردگی در دانشجویان،اصول بهداشت روانی، سال10، شماره3، ص 214-209. تقوی، محمدرضا (1380)، بررسی روایی و اعتبار پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، مجله روانشناسی، سال 5، شماره 4، ص 398-381. جان بزرگی، مسعود (1386)،جهت گیری مذهبی و سلامت روان،پژوهش در پزشکی، دوره 31، شماره 4، ص 350-345. حسن شاهی، محمدمهدی و دارایی، مریم (1384)،تأثیر راهبردهای مقابله با استرس بر سلامت روان دانشجویان: اثر تعدیل کننده سرسختی روان شناختی،دانش و پژوهش در روان شناسی، شماره26، ص 98-77. حسینی، نرگس (1387)،پرسشنامههای پژوهشی در زمینه روانشناسی، مشاوره، علوم تربیتی و جامعه شناسی،تهران، انتشارات سخن. خلیلی جاوید هریس، فریبا (1387)،رابطه سر سختی روان شناختی و حمایت اجتماعی با احساس شاد کامی دانش آموزان مقطع متوسطه،پایاننامه کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه تبریز. دیماتئو، ام. رابین (1378)، روان شناسی سلامت،ترجمه پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ج 2، تهران، سمت. زهراکار، کیانوش (1383)،بررسی رابطه بین میزان دینداری و سلامت روانی ـ جسمانی دانشآموزان مقطع متوسطه شاهد استان تهران، طرح پژوهشی بنیاد شهید استان تهران. سید رضی، ابوالحسن محمدبن الحسین الموسوی (1368)، نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، جعفر.، تهران، مولف. شهنی ییلاق، منیجه، موحدی، احمدرضا و شکرکن، حسین (1383)، رابطه علی بین نگرش های مذهبی، خوش بینی، سلامت روانی و سلامت جسمانی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز، مجله علوم تربیتی و روانشناسی، دوره 3، سال11، شمارههای 1و2، ص 34-19. شریفی، خلیل، عریضی، حمیدرضا و نامدار، کورش (1384)، بررسی رابطه بین عملکرد خانواده و سر سختی روان شناختی در دانش آموزان، مجله علمی – پژوهشی دانشگاه شاهد، سال دوازدهم، شماره 10، ص 94-85. طباطبایی، سیدمحمدحسین (1382)، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، جلد 3، قم، دفتر انتشارات اسلامی. عقیلی نژاد، ماشاءاله، محمدی، صابر، افکاری، محمداسحق و عباس زاده، رضا (1386)، بررسی رابطه استرس شغلی با سلامت روانی، تیپ شخصیتی و رویدادهای استرس زای زندگی در ماموران راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ، مجله علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی، دوره 31، شماره 4، ص360-355. عمید، علیاکبر (1380)، بررسی مسائل اجتماعی دانشآموزان دبیرستانی استان گلستان،طرح پژوهشی پژوهشکده تعلیم و تربیت استان گلستان. گلزاری، محمد (1379)، ساخت مقیاس سنجش و ویژگیهای افراد مذهبی و رابطه این خصوصیات با بهداشت روانی آنها، رساله دکترای روان شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی. قربانی، نیما (1377)،روانشناسی دین یک روی آورد علمی چند تباری،مجله قبسات، سال 3، شماره 2و3، ص 45-23. قمری، محمد (1386)، مقایسه سخترویی و رضایت شغلی و رابطه این متغیرها در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و دبیران آموزش و پرورش ابهر،تازهها و پژوهشهای مشاوره، جلد 6، شماره 21، ص142-127. محمدزاده، لیلا، صادقیموحد، فریبا و احدی، عزیز (1384)،بررسی تاثیر ایمان بر شخصیت دانشجویان علوم پزشکی اردبیل،مجله طب و تزکیه، سال 14، شماره 2، ص 34-30. مختاری، عباس، اللهیاری، عباسعلی و رسول زاده طباطبایی، کاظم (1380)، بررسی جایگاه دین در ساختار فکری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز. ناصری،حسین (1381)، بررسی رابطه خود اثربخشی با سلامت روانی در دانشآموزان موفق و ناموفق مراکز متوسطه شبانه روزی پسرانه در سالتحصیلی81-80، پایاننامه کارشناسی ارشد روان شناسی، دانشگاه تبریز. ناظمیان، رضا (1369)، انسان و دین، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی. نجفی، محمود؛ احدی، حسن ودلاور، علی (1385)، بررسی رابطه کارایی خانواده و دینداری با بحران هویت،دانشور رفتار، سال 13، شماره 16، ص 26-17. نوابخش، مهرداد و پوریوسفی، حمید (1385)، نقش دین و باورهای مذهبی بر سلامت روان،پژوهشهای دینی، شماره 14، ص94-71. نوری، ربابه (1388)، بهداشت روانی، تهران، شرکت چاپ کتاب درسی نهج البلاغه. نوغانی، فاطمه، محتشمی، جمیله، واثقرحیم پرور، فاطمه و بابایی، غلامرضا، (1383)، تأثیر آموزش فرهنگ دینداری بر افسردگی،فصلنامه حیات، سال 10، شماره 23، ص 56- 49. نیکوی، مریم و سیف، سوسن (1384)، بررسی رابطه دینداری با رضایتمندی زناشویی،تازه ها و پژوهشهای مشاوره، جلد2، شماره 12، ص 79-61. Atri‚ A.‚ sharma‚ M. & Cottrel‚ R. (2007). Role of social support ‚hardiness‚ and acculturation and predictors of mental health among international students of Asian Indian origin. University of cincinnati‚ ohio. Bergin, A.E. (1983). Religiosity and mental health: A critical reevaluation and Meta–analysis. Journal of Research and Practice, 14: 110-184. Donahue, N.J. (1985). Intrinsic and extrinsic religiousness: Review and meta-analysis. Journal of Psychology and Social Psychology, 48: 400-419. Greenhave‚ J. H.)1975). Mental health performance. Journal of psychology‚ 59: 722-723. Hattler‚ T.R. & Cohen‚ L.H. (1998). Intrinsic religiousness as a stress-moderator for adult protestant churcho goers. Journal of community psychology‚ 26: 597-609. Kobasa, S.C. (1979). Stressful life events, personality and health, Journal of personality and social psychology, 37: 1-11. McCalister, K.T. Dolbier, C.L., Webster, J.A. Mallon, M.W. & Steinhardt M.A. (2006). Hardiness and support at work as predictors of work stress. Journal of Health Promotion, 20(3): 183-191. Maddi، S.R., Khoshaba, D. M., prsico, M., LU, M., Harrey, R., Felicia, B. (2002). The personality construct of hardiness, relationship with comprehensive tests of personality and psychopathology. Journal of Research in Personality, 36: 72- 85. Mathews‚ D.A. (1997). Religion and sprituality in primary care. Mind⁄Body, medicine‚ 2: 9-19. Navara, G.S. James, S. (1998). Acculturative stress of missionaries: Does religious orientation affect religious coping and adjustment? International journal of intercultural Relations, 29(1): 39-58. Russel D.W.‚ Altmaier‚ E. & Vanvelzen‚ D. (1987). Job related stress‚ Social support and burnout among classroom teachers. Journal of Applied Psychology‚72: 206-274. Sanua, V.D. (1969). Religion، mental health and personality. A review of empirical studies. American Journal of psychiatry, 125(2): 1203-1213. Stark, R. (1971). Psychopathology and religious commitment. Journal of Review of Religious Research, 12: 165-176. Steward، R.J. Joe، H. (1998). Does spirituality influence academic achievement and psychological adjustment of African-American urban adolescence? EDRS ME/Plus Postage. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,696 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,150 |