تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,983 |
تعداد مقالات | 83,450 |
تعداد مشاهده مقاله | 76,393,086 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 53,534,252 |
بررسی تأثیر روشهای مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه شهرستان بناب | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 1، دوره 5، شماره 18، تیر 1391، صفحه 13-26 اصل مقاله (264.29 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اسداله خدیوی1؛ علی نقی اقدسی2؛ مهناز صمدیان3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشگاه فرهنگیان، پردیس فاطمهالزهراء، تبریز، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، گروه علومتربیتی، تبریز، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، دانشجوی کارشناسیارشد گروه علوم تربیتی، تبریز، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر شیوههای مطالعه (مردر[1] و پرسیدن دو جانبه) بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان صورت پذیرفت آزمودنیهای این پژوهش شامل 80 نفر از دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان بناب در سال تحصیلی 90-1389بودند. که بوسیله روش نمونه گیری تصادفی 3 مدرسه انتخاب شد و از هر مدرسه، یک کلاس به صورت تصادفی انتخاب گردید. دو کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه گواه انتخاب شدند ابتدا از آزمودنیهای هر سه گروه پیش آزمونی اجرا شد و سپس آموزش روشهای مهارتهای مطالعه برروی گروهها ی آزمایشی در مدت 8 جلسه 45 دقیقهای اجرا گردید و در پایان پس آزمون اجرا شد در این پژوهش مهارتهای مطالعه به عنوان متغیرمستقل پیشرفت تحصیلی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. برای آزمون فرضیههای پژوهشی از آزمون t همبسته و ANCOVA استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان یادگیری دانشآموزان آموزش دیده به شیوه مهارتهای مطالعه، با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. [1]. Murder | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مهارتهای مطالعه؛ پیشرفت تحصیلی؛ دانشآموزان متوسطه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی تأثیر روشهای مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه شهرستان بناب
دکتر اسداله خدیوی[1] دکتر علینقی اقدسی [2] مهناز صمدیان[3]
چکیده این پژوهش به منظور بررسی تأثیر شیوههای مطالعه (مردر[4] و پرسیدن دو جانبه) بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان صورت پذیرفت آزمودنیهای این پژوهش شامل 80 نفر از دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان بناب در سال تحصیلی 90-1389بودند. که بوسیله روش نمونه گیری تصادفی 3 مدرسه انتخاب شد و از هر مدرسه، یک کلاس به صورت تصادفی انتخاب گردید. دو کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه گواه انتخاب شدند ابتدا از آزمودنیهای هر سه گروه پیش آزمونی اجرا شد و سپس آموزش روشهای مهارتهای مطالعه برروی گروهها ی آزمایشی در مدت 8 جلسه 45 دقیقهای اجرا گردید و در پایان پس آزمون اجرا شد در این پژوهش مهارتهای مطالعه به عنوان متغیرمستقل پیشرفت تحصیلی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. برای آزمون فرضیههای پژوهشی از آزمون t همبسته و ANCOVA استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان یادگیری دانشآموزان آموزش دیده به شیوه مهارتهای مطالعه، با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد.
واژگان کلیدی: مهارتهای مطالعه، پیشرفت تحصیلی، دانشآموزان متوسطه.
مقدمه یکی از مشغلههای اصلی بشریت در تمام دوران، توانا ساختن نسل آینده در اداره امور خویش و سپردن میراث فرهنگی بوده است، قسمت اعظم این وظیفه در ابتدا توسط خانواده انجام می شد و همزمان با گسترش جوامع و تقسیم کار وظیفه تعلیم و تربیت به نهاد آموزش و پرورش محول شده است. امروزه بر اثر پیشرفت روزافزون علوم و تکنولوژی و یافته های نوین روان شناسی تعلیم وتربیت، مفهوم آموزش و پرورش دگرگون شده و دامنه گسترش آن نیز افزایش یافته است. علمای تعلیم و تربیت را عقیده بر آن است بزرگترین وظیفهی مدارس پرورش و توسعهی قدرت تفکر و خلاقیت و توانایی ها و مهارتهای یادگیری در کودکان است روشهای صحیح مطالعه و درس خواندن یکی ازمسائل بحثانگیز در دانشآموز می باشد زمانی که ما نحوه مطالعه و درس خواندن دانشآموز را در مدرسه، منزل یا سالن مطالعه، مورد مشاهده قرار میدهیم، متوجه میشویم که تفاوتهای زیادی در روش یادگیری و مطالعه دانشآموز وجود دارد. یکی از مسایل مهم در آموزش و پرورش، مسأله پیشرفت تحصیلی دانشآموزان میباشد. پژوهشهای صورت گرفته بالاترین رابطه بین استعداد تحصیلی و پیشرفت تحصیلی را نشان دادهاند. با این حال، عوامل دیگری هم هستند که در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دخالت دارند (غفوری،1376). شعارینژاد (1376) در تعریف پیشرفت تحصیل میگوید: منظور از پیشرفت تحصیلی، پیشرفت یا عدم پیشرفت در کسب و یادگیری مجموعه مطالبی است که تحت عنوان درسی با مواد درسی در طی یک سال تحصیلی به دانشآموزان ارائه میشود. در سالهای اخیر بیشتر بحثهای مربوط به روشهای مطالعه بوده است در واقع پیشرفت تحصیلی مورد انتظار در مهارتهای مطالعه هم میباشند. بنابراین با توجه به نقش یادگیری در پیشرفت تحصیلی، نحوه یادگیری در بین دانشآموزان نیز مورد توجه می باشد. آموزش روشهای مطالعه به دانشآموزان می تواند در نحوه یادگیری آن ها نقش مؤثری داشته باشد. کاربرد فنون بهتر، مطالعه را آسانتر، سریعتر و لذت بخشتر میسازد. در نتیجه، علاقهی خواننده نسبت به مطالعه افزایش مییابد و سبب میشود تا او به مطالعهی بیشتر بپردازد، از خواندن مطالبی که باید بخواند دوری نکند، و در زمان کمتر مطالب بیشتری را بخواند (سیف،1386). اگر یکی از مشکلات تحصیلی، عدم آشنایی فراگیران با روشهای صحیح مطالعه باشد، ممکن است بتوان آموزش این شیوهها از موانع رشد تحصیلی فراگیران کاست. در بسیاری از جوامع سعی شده است به فراگیران در افزایش سرعت خواندن، دقت در مطالعه و درک مطلب از طریق آموزش روشهای صحیح مطالعه کمک نمود. این کار نه تنها در ضمن آموزش صورت میگیرد بلکه دورههای کوتاه مدت و بلندمدت روشهای درست مطالعه برای همه افراد علاقمند ایجاد می گردد (بالدوویچ،1373). بسیاری از دانشآموزان علیرغم اینکه ساعتها وقت خود را برای خواندن درسها صرف میکنند ولی در امتحانات و پرسشهای شفاهی در کلاس و در سایر آزمونها نتیجه دلخواه کسب نمیکنند و این مسأله برای اولیاء، دبیران و خود دانشآموزان قابل تحمل نمیباشد و یکی از عواملی است که میتواند باعث کاهش انگیزه دانشآموز در پیشرفت تحصیلی شود بنابراین روش یا عادت صحیح مطالعه و درس خواندن یک عنصر و نیرو دهنده در فرایند تعلیم و تربیت از اهمیت بالایی برخورداراست (طوسی،1385). دانشآموزانی که از راهبردهای صحیح مطالعه استفاده مینمایند موفقیت بیشتری دارند نسبت به دانشآموزانی که از راهبردهای صحیح مطالعه استفاده نمینمایند، بیشتر از دانشآموزان ناموفق در هنگام مطالعه شرایط مطالعه، مطالعه فعال و سبک مطالعه را رعایت می نمایند. در پژوهش این محقق مشخص شد که بین معدل با رعایت شرایط مطالعه، روشهای مطالعه فعال، سبک مطالعه، عادتهای نامناسب مطالعه و راهبردهای یادگیری و مطالعه همبستگی معنیداری وجود دارد. بنابراین آموزش این راهبردها به دانشآموزان میتواند در حل مسأله افت تحصیلی و علاقمند کردن دانشآموزان به مطالعه، فوقالعاده مؤثر باشد (درخشان، 1382). روشهای آموزش مهارت های یادگیری و مطالعه: 1. روش مردر: یکی از روشهای موفق در مطالعه و یادگیری، روش مردر[5] نام دارد (دانسرو،1985). سرواژه مردراز حروف اول کلمات زیر تشکیل یافته است. حال و هوا[6]، درک و فهم[7]، یادآوری[8]، درک و هضم[9]، بسط و گسترش[10] و مرور و پاسخ[11]. روش مردر صورت جدیدتر و تکمیل یافته تر روش پس ختام است و از نظریهها پژوهش های روانشناسی خبرپردازی مشتق شده و لذا جنبه ی شناختی آن بیشتر است (گوئتز و همکاران،1992).
گوئتز و همکاران (1992) در رابطه با مرحله ی یادآوری از روش مردر گفته اند؛ "یادگیرنده نه تنها آنچه را که خوانده است به یاد می آورد بلکه آن را از طریق تفسیر، تخیل و تحلیل به مفاهیم کلیدی تغییر شکل می دهد" (گوئتز و همکاران،1992: 467).
2. روش پرسیدن دو جانبه[12]: روش دیگری که به افزایش سطح فراشناخت و به بهبود روش مطالعه کمک میکند روش پرسیدن دوجانبه یا پرسیدن متقابل است. این روش را مانزو[13](1979) ابداع کرده است (نقل از سیف،1386). ما در اینجا خلاصه مراحل آن را از کرالی[14] و مریت[15] (1996) نقل می کنیم: 1. معلم به شاگردان میگوید هدف درس این است که به آنها کمک شود تا مطالبی را که میخوانند بهتر درک کنند. آنگاه معلم و شاگردان به نوبت یک جمله را میخوانند. بعد به ترتیب از یکدیگر سؤال میکنند. ابتدا شاگردان از معلم دربارهی جمله سؤالی میپرسند سپس معلم از شاگردان سؤالهایی دربارهی همان جمله میپرسد. 2. همه سؤالهایی که پرسیده میشوند باید به طور کامل جواب داده شوند، اما لازم نیست جواب سؤالهای مربوط به اطلاعات واقعی بسط داده شوند. اگر شاگردان نتوانند سؤالی را جواب دهند معلم دلیل آن را جویا میشود. 3. هنگام جواب دادن به سؤالها، معلم و شاگردان پاسخ های خود را با مراجعه به اطلاعات درون متن مستدل میسازند. 4. اگر شاگردان سؤالهای سطح بالا بپرسند معلم میگوید "سؤال خوبی است. من باید پیش از جواب دادن به آن فکر کنم"، اگر سؤالهای شاگردان در سطح پایین هستند صرفاً به آنها جواب میدهد. معلم با پرسیدن سؤالهای سطح بالا شاگردان را به این کار تشویق میکند. 5. معلم و شاگردان تا هر وقت که لازم باشد به همین سبک به خواندن و سؤال کردن و پاسخ دادن ادامه میدهند (سیف،1380). نتایج پژوهشهای انجام شده در باره تأثیر استفاده از روشهای مطالعه بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی پژوهشهای گوناگونی در باره چگونگی تأثیر استفاده از روشهای مطالعه انجام گرفته نشان دادهاند یادگیرندگانی که از روشهای درست مطالعه استفاده میکنند در فعالیتهای یادگیری خود به پیشرفت بیشتری دست می یازند. گارنر (1990). واینستاین و هیوم (1998) نیز تعدادی پژو.هش را با این نتایج ذکر کرده اند که معلمان می توانند از راه آموزش مهارتهای مطالعه و یادگیری به دانشآموزان خود کمک کنند تا یاد گیرندگان موفق تری باشند و در سرنوشت تحصیلی خود نقش فعالتری ایفا نمایند. وولفلک (2004) فتسکوو مککور (2005) و اسلاوین (2006) به پژوهشهایی استناد می کنند که در آنها آموزش روش مردر و روشهای شبیه به آن در افزایش یاد گیری دانشآموزان مؤثر شناخته شده است. همچنین کامکار (1376) در پژوهش خود نشان داد که استفاده از روش پس ختام در قوی و ضعیف شدن دانشجویان دانشگاه از لحاظ پیشرفت تحصیلی نیز مؤثر است. در رابطه با روش پرسیدن دو جانبه پژوهشهایی وجود دارد که اثر بخشی آن را این روش مورد تأیید قرار داده است. از جمله بدیع چراغی (1380) در پژوهش خود تأثیر مثبت این روش را بر درک مطلب، یاد داری، و انتقال یادگیری در دانشآموزان دوره راهنمای تحصیلی نشان داده است. گوئتز الکساندر، و اش (1992) درباره تأثیر روش پرسیدن دو جانبه گفتهاند این روش اگر هیچ تأثیری دیگری نداشته باشد، دست کم میتواند به پردازش متن کمک کند و دانشآموزان را برانگیزاند تا به مواد چاپی دقت بیشتری نشان دهد. پژوهشهایی که تأثیر انفرادی روشهای آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی را مورد بررسی قرار دادهاند پژوهشهایی که تأثیر مشترک استفاده از این راهبد ها را نیز بررسی و تأیید کرده اند. از جمله میتوان به پژوهشهای استوار (1381)، شقاقی (1382) و یوسفی مشهور و سیف (1385) اشاره کرد. همه این پژوهشها نشان داده اند که آموزش روشها و فنون یادگیری و مطالعه به دانشآموزان و دانشجویان موجب عملکرد آنان در تکالیف درسی و افزایش پیشرفت تحصیلیشان میشود به طور ویژه، در پژوهش یوسفی مشهور و سیف (1385) تأثیر آموزش راهبر دهای سازماندهی، علامت گذاری و حاشیه نویسی و خلاصه کردن بر یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده اند دانشآموزانی که در کلاسهای آزمایشی به مدت 7 جلسه هریک از راهبرد های شناختی سه گانه (سازماندهی، علامت گذاری و حاشیه نویسی، و خلاصه برداری) را آموزش دیدند هم استفاده از این راهبردها را یاد گرفتند، هم آنها را به کار بستند و هم نسبت به دانشآموزان گروه گواه که از این آموزش بیبهره ماندند در آزمون مربوط با درک مطلب که از متنی که در اختیار آنان گذاشته شد به عمل آمد عملکرد بهتری داشتند. به عنوان یک نتیجه گیری کلی از پژ وهشهای انجام شده با روشهای مختلف یادگیری و تفکر یا راهبردهای شناختی و فراشناختی، می توان گفت که اینها قابل آموزش اند یعنی معلمان می توانند چه به صورت مستقل و چه همراه با سایر درسها این مهارتهای یاد گیری را به دانشآموزان و حتی دانشجویان خود آموزش دهند. نکته دیگر اینکه، پس از آموزش، دانشآموزان و دانشجویان، به طور داوطلبانه از این راهبردها استفاده می کنند و این اقدام بر یادگیری و پیشرفت آنان تأثیر مثبت به جای می گذارد، و ولفک (2004) در این باره به معلمان توصیه می کند: صرف نظر از نوع راهبردی که می خواهید دانشآموزانتان به کار بندند، باید به آنها در این باره آموزش بدهید. آموزش مستقیم، توضیح دادن، تبیین کردن، الگو دهی تمرین و بازخورد همه و همه لازماند آموزش مستقیم راهبر دهای یادگیری و مطالعه به ویژه برای دانشآموزانی که مشکلات یادگیری دارند و کسانی که زبان مادری آنان انگلیسی نیست مهم است. برینزما[16] (2004) در تحقیق خود به ارتباط معنیداری بین پیشرفت تحصیلی و فرایند پردازش اطلاعات از طریق به کارگیری فنون مطالعه دست یافته است. بنابراین انتظار میرود آموزش مهارتهای مطالعه و یادگیری در پیشرفت تحصیلی نقش داشته باشد. به اعتقاد سیف (1380) ابزارهای یادگیری روشهای مطالعه بهتر هستند که تحت عنوان فرایندهای حافظه نیز در سه دسته عمده تکرار و مرور، بسط و گسترش و سازماندهی، طبقهبندی میشوند. اگر دانشآموز بداند که برای آموختن چه باید بکند و چه مهارتهایی را به دست آورد علیرغم همه کاستیها و کمبودهای بیرونی بر دشواریها غلبه خواهد کرد راهبردهای گوناگون به پیامدهای یادگیری مختلف و سطوح گوناگون موفقیت منجر خواهد شد. دانشآموزانی که مهارتهایی را کسب میکنند بیشتر انتظار موفقیت دارند و در نتیجه به انجام تکلیف و به دست آوردن موفقیت اصرار خواهند داشت. مهارت مطالعه به عنوان ابزار یادگیری به یادگیرنده کمک میکند تا اطلاعات تازه را برای ترکیب با اطلاعات قبلاً آموخته شده و ذخیرهسازی آنها در حافظه دراز مدت آماده کند. وقتی که یادگیرنده با آموزش مهارتهای مطالعه در یادگیری کسب توفیق کند از این راه رضایت خاطر نصیب او شده و در او نسبت به یادگیری بیشتر ایجاد انگیزه میشود. نجفی(1387) در تحقیقی که روی دانشآموزان سال سوم متوسطه شهر اصفهان انجام داد به این نتیجه دست یافت روش پرسیدن دو جانبه علاوه بر افزایش عملکرد تحصیلی موجب ایجاد انگیزه در دانشآموزان شده است. در پژوهش دیگر عبدالله زاده (1377)، تحت عنوان بررسی شیوههای مختلف مطالعه میزان اثر پذیری آن بر دانشآموزان دوره راهنمایی متوسطه استان سمنان پرداختند حاکی از آن بود که روش آموزش مطالعه در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مؤثر است و در نتیجه این آموزش روش مطالعه را باید از دوره ابتدایی نسبت به آشنا نمودن دانشآموزان با روشهای اصول صحیح مطالعه همت گماشت. مطالعه خدیوزاده و همکاران (1383) نشان داد که راهبردهای مطالعه در دانشجویان مشروط و غیرمشروط با یکدیگر تفاوت معنی داری دارد و این راهبردها در دانشجویانی که سابقه مشروط شدن نداشتند، بهتر بود. یافتههای پژوهش فریدونی مقدم و چراغیان (1387) ارتباط مثبت و معنیداری را بین عادات مطالعه افراد و وضعیت تحصیلی آنها نشان داد. پیشرفت تحصیلی و دستیابی به هدفهای آموزشی مستلزم وجود عوامل متعددی است که یکی از این عوامل بدون تردید مهارتها یا عادات مطالعه افراد میباشد. بدیهی است که با بهبود روش مطالعه افراد، میزان به یادسپاری و یادآوری آنها نیز بهبود یافته که با ارتقاء و بهبود این دو مهارت، در نتیجه عادات صحیح مطالعه، عملکرد تحصیلی آنها نیز بهبود مییابد. پژوهشهایی که درباره اثر بخشی روش مطالعه مشارکتی انجام گرفته (از جمله مک دونالد و همکاران، به نقل اسلاوین،1991) نشان دادهاند دانشآموزانی که با استفاده از روش مشارکتی مطالعه میکنند از کسانی که مطالب را برای خودشان مطالعه میکنند یا صرفاً به مطالعه مطلب میپردازند، بیشتر میآموزند و آموختهها را برای مدت طولانی تری در یاد نگه میدارند. در روش مطالعه مشارکتی برای هر دو نفر شرکت کننده مؤثر است، اما جالب اینجاست که همواره سهم توضیح دهنده از یادگیری بیشتر از سهم گوش دهنده است (سیف، 1380). نتایج تحقیق قائدی (1381)، نشان می دهد که: بین میزان یادگیری با روشهای مطالعه مردر و روش سنتی پاراگراف خوانی در کلاس های اول مدارس راهنمایی در درس دینی، تفاوت معنیدار وجود دارد. بعبارتی دانشآموزانی که با روش مطالعه مردر مطالعه میکنند، نسبت به دانشآموزانی که با روش سنتی پاراگراف خوانی مطالعه میکنند، عملکرد بهتری از خود نشان میدهند. بنابراین، آموزش این راهبردها به دانشآموزان میتواند در حل مسأله افت تحصیلی و بی علاقه بودن دانشآموزان به مطالعه و کتابخوانی، فوقالعاده مؤثر باشد. بایلر[17] و اسنومن[18] (1993) پژوهشهایی را نقل کردهاند که در آنها اسکات پاریس[19] و همکارانش در سالهای 1984 و 1986 به دانشآموزان کلاسهای سوم و پنجم مهارتهای شناختی و فراشناختی را آموزش دادند. نتایج این پژوهشها معلوم کرده اند که دانشآموزانی که این گونه مهارتها به آنان آموزش داده شده (گروه آزمایش)، در قیاس با دانشآموزانی که از آموزش این مهارتها بی بهره ماندند (گروه گواه)، در توانایی خواندن و فهمیدن مطلب جلوتر بودند. همچنین دانشآموزان گروه آموزشی از دانشآموزان گروه گواه نسبت به استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی و فواید آنها آگاهی بیشتری کسب کردند. از پژوهش های دیگر میتوان به پژوهش متولی (1376) که به صورت پایاننامه کارشناسیارشد در رشته روانشناسی تربیتی انجام گرفته است اشاره کرد. در این پژوهش تأثیر آموزش راهبردهای فراشناختی برخواندن، درک مطلب، و سرعت یادگیری دانشآموزان کلاسهای اول دبیرستانهای دخترانه شهرستان فردوس مورد تأیید قرار گرفت. از پژوهش های دیگر می توان به پژوهش متولی (1376) که به صورت پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی تربیتی انجام گرفته است اشاره کرد. در این پژوهش تأثیر آموزش راهبردهای فراشناختی برخواندن، درک مطلب، و سرعت یادگیری دانشآموزان کلاسهای اول دبیرستانهای دخترانه شهرستان فردوس مورد تأیید قرار گرفت. امامقلی زاده (1378) در تحقیق خود با عنوان «بررسی تأثیر آموزش شیوههای مطالعه در یادگیری علوم اجتماعی دانشآموزان پسر سال دوم متوسطه نظام جدید شهرستان بابل» به این نتایج رسید که، بین میزان یادگیری دانشآموزان آموزش دیده به روش پس ختام با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین، بین میزان یادگیری دانشآموزان آموزش دیده به شیوه ی برنامه ریزی با گروه کنترل نیز تفاوت معنی داری وجود دارد. اما در مقایسه گروه آموزش دیده به شیوه ی دقیق خوانی با گروه کنترل چنین تفاوتی مشاهده نشد. اگر چه عوامل زیادی در پیشر فت تحصیلی مؤثرند اما وقتی سخن از پیشرفت تحصیلی به میان می آید اغلب توجه ها به روش مطالعه به عنوان عامل مؤثر در این پیشرفت معطوف می شود. در این پژوهش تأثیر روشهای مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار می گیرد سؤال اصلی پژوهش این است آیا روشهای مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نقش مؤثر دارد؟ در واقع با انجام این تحقیق و پاسخ به این سؤال می توان تا حدودی نقش روشهای مطالعه در پیشرفت دانشآموزان را کشف و در جهت تقویت آن گام برداشت. روش تحقیق تحقیق حاضر از نوع شبه تجربی می باشد. با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل به شرح زیر تدوین شده است. جامعة آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول دبیرستانهای مدارس شهر بناب بوده اند که تعداد آنها در سال تحصیلی 1389، 850 نفر بود. حجم نمونه آماری دانشآموزان با استفاده از نمونه گیری تصادفی 80 نفر شد از بین دانشآموزان دختر پایه اول دبیرستان مدارس شهر بناب از سه دبیرستان موجود، به صورت تصادفی سه کلاس انتخاب گردید.
علائم در طرح فوق به شرح زیر است: X1گروه آزمایشی مربوط به متغیر مستقل روش مطالعه مردر X2 گروه آزمایشی مربوط به متغیر مستقل روش مطالعه پرسیدن دو جانبه X گروه گواه Yb پیش آزمون Ya پس آزمون توضیح اینکه پیشآزمون در سه کلاس دخترانه متوسطه اجرا شد. سپس متغیرهای مستقل در کلاسهای که با گمارش تصادفی برگزیده شده بودند به مورد اجرا گذاشته شد بعد از گذشت جلسات آموزشی پس آزمون مقایسه D=ya-yb محاسبه گردید بدین ترتیب تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیرهای وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش تحقیق هم چنان که گفته شده شبه تجربی است یعنی حجم نمونه از جامعه واقعی انتخاب شده با گمارش تصادفی گروهها اجراشده است. برای اجرای تحقیق دو نوع روش مطالعه (مردر و پرسیدن دو جانبه) به کلاسهای منتخب ارائه شد در ابتدا و پایان اجرای یک سطح از متغیر مستقل یک نوع روش مطالعه و میزان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد اندازه گیری قرار گرفت از آن جا که تحقیق بعد از نیمسال اول سال تحصیلی به بعد موکول شددر طول نیمسال اول سال تحصیلی دانشآموزان بر اساس روش خودشان به مطالعه پرداختند یعنی تا امتحانات دی ماه، که پژوهش پس از آن شروع شد هیچ گونه کار به خصوصی در کلاسهای منتخب اعمال نشده بود و دانشآموزان این کلاس ها طبق شیوه مطالعه خود یاد می گرفتند. از گروه آزمایش و کنترل ابتدا پیش آزمون یعنی امتحانات نیم سال اول اجراشد نتایج این آزمون نشانگر وضعیت تحصیلی دانشآموزان طبق شیوه رایج خودشان بود (البته پیش آزمون معدل نیمسال اول است). سپس دانشآموزان گروه های آزمایش یکی از گروهها به شیوه مطالعه مردر و گروه دیگر به شیوه پرسیدن دو جانبه در 8 جلسه آموزش دیدند در پایان سال تحصیلی معدل پایان ترم هر سه گروه را از مسئولان مربوطه دریافت نموده و تحت عنوان پیشرفت تحصیلی یا یکدیگر مقایسه کردیم تا در این تحقیق بتوانیم به این پاسخ دست یابیم که پیشرفت تحصیلی کدام گروه بیش از سایرین بوده است و آیا روشهای آموزش مطالعه در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دخیل بوده است؟ جدول1. برنامه جلسات آموزش مهارتهای مطالعه
یافتهها فرضیه: روشهای مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تأثیر دارد. برای آزمون فرضیه برای حذف اثر پیش آزمون از آزمون ANCOVA استفاده شد. جدول های زیرنتایج این تحلیل را نشان می دهند. قبل از اجرای آزمون ANCOVA مفروضه همسانی واریانس ها از طریق آزمون لون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون نشان می دهد که f محاسبه شده (2.593) با درجه آزادی صورت 2، مخرج 77، در سطح آلفای 0.05، از f جدول (3.11) کوچکتر است. فرض صفر تایید می شود می توان نتیجه گیری کرد که بین واریانس های سه گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد. یعنی مفروضه همسانی واریانس ها وجود دارد. بررسی وجود رابطه خطی بین متغیر تصادفی کمکی و متغیر وابسته
نمودار1. رایطه خطی بین متغیروابسته
با بررسی نمودار می توان نتیجه گیری کرد که بین دو متغیر تصادفی کمکی و متغیر وابسته رابطه خطی وجود دارد. چون به نظر می رسد که شیب های خط رگرسیون تا حدی موازی می باشند. بررسی همگنی شیب رگرسیون با توجه به تحلیل جدول زیر تعامل بین پیش آزمون و گروه 629/0=p است از 05/0 بزرگتر است و معنیدار نمیباشد مطمئنا بالاتر از نقطه برش می باشد. در واقع به این معنا است که مفروضه همگنی شیب رگرسیون وجود دارد و می توان از تحلیل ANCOVA استفاده نمود.
جدول2. آزمون اثرات بین آزمودنی ها
جدول3. آزمونANCOVA متغیر وابسته: پس آزمون
نتایج تحلیل ANCOVA در جدول شماره 8 آمده است؛ با توجه به f محاسبه شده (928.994) برای پیش آزمون با درجه آزادی صورت 1 و مخرج 76 و در سطح آلفای 0.01، که از f جدول (4.88) بزرگتر است. برای بررسی نتایج اثر گروهی می توان چنین نتیجه گیری کرد؛ پس از تعدیل نمرات پیش آزمون؛ اثر معنی دار عامل بین آزمودنی های (اثر گروه) (0.141=اتا؛ 003/0P< ؛ 24/6f=) وجود داشت. در واقع f محاسبه شده (6.24) از f جدول (4.88) در سطح آلفای 0.003 و با درجه آزادی صورت 2 و مخرج 76 بزرگتر است. نشان دهنده اثر گروهی میباشد.
با توجه به نتایج آزمون مقایسه دو به دوی میانگین های تعدیل شده می توان این گونه نتیجه گیری کرد که بین نمرات تعدیل شده پس آزمون گروه های مردر و کنترل؛ پرسیدن دو جانبه و کنترل در سطح آلفای 0.05 تفاوت معنی داری وجود دارد. اما بین روش مردر و پرسیدن دو جانبه تفاوت معنیداری وجود ندارد. در واقع کار آیی دو روش یکسان می باشد. بحث و نتیجهگیری بر اساس یافتههای این پژوهش که به اثر بخشی آموزشی مهارتهای مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پرداخته شده است نتایج زیر حاصل شده است:
یافتههای پژوهشی با نتایج پژوهشهای بوهلر و همکاران(2001) و عبداللهزاده(1377) برینزما(2004)، درخشان(1382)؛ نوریان و دروسیس(2004) منطبق میباشد و تاحدودی نیز بانتایج خدیوزاده و همکاران (1383)؛ نجی(2002)؛ فریدونی مقدم و چراغیان( 1387 ) و قایدی(1381) تقریباً همسو میباشد. براساس مطالب بیان شده، راهکارهایی ارائه شدند که نسبتا در نشان دادن روشهای مؤثر در مطالعه صحیح و همچنین پیشرفت تحصیلی می تواند مؤثر واقع شوند این راهکارها اگر چه ساده به نظر میرسند ولی کاربرد آنها برای هر فردی و دانشآموزی موفقیتهای چشمگیری نمایان میسازد در مطالعهای که در در سال 1971در چند کشور در زمینه مطالعه خواندن و درک مطلب صورت گرفته بود و ایران نیز در زمره این کشورها بود این نتیجه بدست آمد که مدارس باید برنامههایی را تدارک ببیند که مهارت خواندن و درک مطلب را در گروه دانشآموزان سال آخر دوره ابتدایی و دورههای آموزش متوسطه پرورش دهد (کیوز،1376). به نظر میرسد که یکی از راههای افزایش این توانایی در یادگیری شیوههای مطالعه صحیح وجود دارد. منابع امامقلیزاده بابلی، مجید (1378)، بررسی تأثیر آموزش شیوههای مطالعه در یادگیری علوم اجتماعی دانشآموزان پسرسال دوم متوسطه نظام جدید شهرستان بابل، پایاننامهکارشناسیارشد، دانشگاه تربیت معلم تهران، دانشکده علوم تربیتی. استوار، نگار (1381)، مقایسه اثر بخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر بهبود عملکرد در تکالیف علوم، پایاننامه کارشناسیارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طبا طبایی. بالدویچ، ساموئل، (1373)، انگیزشدرآموزشوپرورش، ترجمه سیدعلیاصغر مسدد، انتشارات دانشگاه شیراز. خدیوزاده، والایی، سیف، علی اکبر (1383)، بررسی رابطه راهبردهای مطالعه و یادگیری با عملکرد تحصیلی و خصوصیات شخصیتی دانشجویان دانشگاههای تهران. بدیع چراغی، علی (1380)، اثر بخشی روش مطالعه مشارکتی و پرسیدن دو جانبه بر درک مطلب دانشآموزان پسر دوم راهنمایی شهرستان علی ابادکتول، پایاننامه کارشناسیارشد دانشکده روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی. درخشان، نوشین (1382)، مقایسه راهبردهای یادگیری و مطالعه دانشآموزان موفق و ناموفق، دختر و پسرپیش دانشگاهی شهرستان میانه در سال تحصیلی 82-81، به راهنمایی: دکتر سیدداود حسینینسب پایاننامه کارشناسیارشد – دانشگاه تبریز. سیف، علیاکبر، (1380)، روشهایمطالعه، تهران: نشرآگاه. سیف، علیاکبر، (1386)، روشهای یادگیری و مطالعه، تهران: نشردوران، چاپ نهم، روانشناسی یادگیری و آموزش، تهران: انتشارات آگاه. سیف، ع ا. (1390)، روانشناسی پرورشی نوین. روانشناسی یادگیری و آموزشی، انتشارات دوران شعارینژاد، ع ا. (1376)، فرهنگ علوم رفتاری، تهران، انتشارات امیرکبیر. شقاقی، فرهاد (1382)، تأثیر آموزش مهارتهای و راهبردهای یادگیری دانشجویان دانشگاه پیام نور و ثبات این تأثیر یادگیری پس از گذشت یک نیمسال، رساله دکتری، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی. طوسی، بهرام (1372)، مهارتهای مطالعه، انتشارات ترانه، مشهد، چاپ ششم. عبدالله زاده، جلیل(1377)، بررسی شیوههای مختلف مطالعه و میزان اثر بخشی آن بر دانشآموزان دوره راهنمایی و متوسطه استان سمنان در سال تحصیلی 1377، شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش. غفوری، م. (1376)، بررسی رابطه بین انگیزش پیشرفت، منبع کنترل، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان سال سوم دبیرستانهای نظام جدید شهر تبریز در سالتحصیلی 76-1375، پایاننامه کارشناسیارشد دانشگاه تبریز. فریدونی مقدم، مالک، چراغیان، بهمن (1387)،روشهای مطالعه وارتباط آن با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشکده پرستاری آبادان، گامهای توسعه در آموزش پزشکی، مجله مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی، دوره ششم، سال اول، 1388. قائدی، حسن (1381)، مقایسه میزان یادگیری با روشهای مطالعه سنتی پاراگراف خوانی وSQ5R در مدارس راهنمایی شهر داراب، پایاننامه کارشناسیارشد دانشگاه شیراز. نجفی، رضا (1387)، بررسی تأثیر مهارتهای مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان سال سوم متوسطه شهر اصفهان، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی. یوسفی مشهور، مریم، و سیف، علی اکبر (1385)، تأثیر راهبردهای سازماندهی، علامت گذاری و حاشیه نویسی و خلاصه کردن بر یادگیری، فصلنامه تعلیم و تربیت، سال بیست و دوم شماره 2،137-125. Bieler, R,F.&Snowman,g.(1993).Psychology applied to teaching (1thed.).Houghton mifflin. Bruinsma, M.(2004). Motivation, cognitive processing and achievement in higher education. Journal of Learning and Instruction. 14. P: 549–568 Crawley, S.J., & Merrit, K.( 1996). Remediating reading difficulties. (2d ed.).Chicago: Brown & Bechmark. Garner,R.(1990).Whenchildren and adults do not use learning strategies:Toward a theory of settings.Review of educational Research, 60,517-530 Festco, T., & McClure,j.(2005). Educational psychology: An integrated approach to classroom decisions. New York: pearson Goetz, E.T., Alexander, P.A., & Ash, M.J. (1992). Educational psychology: A classroom perspective. Max weel Macmillan International. Palinscar, A.S., & Brown, A.L.(1984). Reciprocal teaching and comprehension monitoring activities, Cognition and Instruction, classroom perspective. Max weel Macmillan International, 2, 117-175. Slavin, R.E., 1991, Educational psychology. Prentice-Hall, International edition, (3rd edition). Slavin, R.E.,(2006). Educational psychology: Theory and practice. New York: Pearson. Weinstein,C.e.,& Hume, L.M.(1998). Study strategies for life Long Learning.Washington D.C.:American Psychological Association. Woolfolk,A.E.(1987,1995,2001,2004). Educationalpsychology.Boston: Allyn and Bacon. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امامقلیزاده بابلی، مجید (1378)، بررسی تأثیر آموزش شیوههای مطالعه در یادگیری علوم اجتماعی دانشآموزان پسرسال دوم متوسطه نظام جدید شهرستان بابل، پایاننامهکارشناسیارشد، دانشگاه تربیت معلم تهران، دانشکده علوم تربیتی. استوار، نگار (1381)، مقایسه اثر بخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر بهبود عملکرد در تکالیف علوم، پایاننامه کارشناسیارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طبا طبایی. بالدویچ، ساموئل، (1373)، انگیزشدرآموزشوپرورش، ترجمه سیدعلیاصغر مسدد، انتشارات دانشگاه شیراز. خدیوزاده، والایی، سیف، علی اکبر (1383)، بررسی رابطه راهبردهای مطالعه و یادگیری با عملکرد تحصیلی و خصوصیات شخصیتی دانشجویان دانشگاههای تهران. بدیع چراغی، علی (1380)، اثر بخشی روش مطالعه مشارکتی و پرسیدن دو جانبه بر درک مطلب دانشآموزان پسر دوم راهنمایی شهرستان علی ابادکتول، پایاننامه کارشناسیارشد دانشکده روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی. درخشان، نوشین (1382)، مقایسه راهبردهای یادگیری و مطالعه دانشآموزان موفق و ناموفق، دختر و پسرپیش دانشگاهی شهرستان میانه در سال تحصیلی 82-81، به راهنمایی: دکتر سیدداود حسینینسب پایاننامه کارشناسیارشد – دانشگاه تبریز. سیف، علیاکبر، (1380)، روشهایمطالعه، تهران: نشرآگاه. سیف، علیاکبر، (1386)، روشهای یادگیری و مطالعه، تهران: نشردوران، چاپ نهم، روانشناسی یادگیری و آموزش، تهران: انتشارات آگاه. سیف، ع ا. (1390)، روانشناسی پرورشی نوین. روانشناسی یادگیری و آموزشی، انتشارات دوران شعارینژاد، ع ا. (1376)، فرهنگ علوم رفتاری، تهران، انتشارات امیرکبیر. شقاقی، فرهاد (1382)، تأثیر آموزش مهارتهای و راهبردهای یادگیری دانشجویان دانشگاه پیام نور و ثبات این تأثیر یادگیری پس از گذشت یک نیمسال، رساله دکتری، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی. طوسی، بهرام (1372)، مهارتهای مطالعه، انتشارات ترانه، مشهد، چاپ ششم. عبدالله زاده، جلیل(1377)، بررسی شیوههای مختلف مطالعه و میزان اثر بخشی آن بر دانشآموزان دوره راهنمایی و متوسطه استان سمنان در سال تحصیلی 1377، شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش. غفوری، م. (1376)، بررسی رابطه بین انگیزش پیشرفت، منبع کنترل، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان سال سوم دبیرستانهای نظام جدید شهر تبریز در سالتحصیلی 76-1375، پایاننامه کارشناسیارشد دانشگاه تبریز. فریدونی مقدم، مالک، چراغیان، بهمن (1387)،روشهای مطالعه وارتباط آن با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشکده پرستاری آبادان، گامهای توسعه در آموزش پزشکی، مجله مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی، دوره ششم، سال اول، 1388. قائدی، حسن (1381)، مقایسه میزان یادگیری با روشهای مطالعه سنتی پاراگراف خوانی وSQ5R در مدارس راهنمایی شهر داراب، پایاننامه کارشناسیارشد دانشگاه شیراز. نجفی، رضا (1387)، بررسی تأثیر مهارتهای مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان سال سوم متوسطه شهر اصفهان، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی. یوسفی مشهور، مریم، و سیف، علی اکبر (1385)، تأثیر راهبردهای سازماندهی، علامت گذاری و حاشیه نویسی و خلاصه کردن بر یادگیری، فصلنامه تعلیم و تربیت، سال بیست و دوم شماره 2،137-125. Bieler, R,F.&Snowman,g.(1993).Psychology applied to teaching (1thed.).Houghton mifflin.
Bruinsma, M.(2004). Motivation, cognitive processing and achievement in higher education. Journal of Learning and Instruction. 14. P: 549–568
Crawley, S.J., & Merrit, K.( 1996). Remediating reading difficulties. (2d ed.).Chicago: Brown & Bechmark.
Garner,R.(1990).Whenchildren and adults do not use learning strategies:Toward a theory of settings.Review of educational Research, 60,517-530
Festco, T., & McClure,j.(2005). Educational psychology: An integrated approach to classroom decisions. New York: pearson
Goetz, E.T., Alexander, P.A., & Ash, M.J. (1992). Educational psychology: A classroom perspective. Max weel Macmillan International.
Palinscar, A.S., & Brown, A.L.(1984). Reciprocal teaching and comprehension monitoring activities, Cognition and Instruction, classroom perspective. Max weel Macmillan International, 2, 117-175.
Slavin, R.E., 1991, Educational psychology. Prentice-Hall, International edition, (3rd edition).
Slavin, R.E.,(2006). Educational psychology: Theory and practice. New York: Pearson.
Weinstein,C.e.,& Hume, L.M.(1998). Study strategies for life Long Learning.Washington D.C.:American Psychological Association.
Woolfolk,A.E.(1987,1995,2001,2004). Educationalpsychology.Bosto | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 16,433 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 3,846 |