تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,622 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,352,885 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,393,839 |
بزه پوشی و تأثیر آن در پیشگیری از انحراف ثانویه | ||
تحقیقات حقوقی بین المللی | ||
مقاله 2، دوره 7، شماره 23، تیر 1393، صفحه 17-37 اصل مقاله (279.19 K) | ||
نویسندگان | ||
الهام جعفرپورصادق* 1؛ اعظم عدالتجو2 | ||
1دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق کیفری و جرم شناسی دانشگاه تهران | ||
2دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات/ویراستار فصلنامه تحقیقات حقوقی آزاد | ||
کلیدواژهها | ||
بزه پوشی – نظریهی برچسب زنی – انحراف ثانویه | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه در هر جامعه ای که عده ای دور هم جمع می شوند، برای ادامه ی حیات در مقطعی چه به صورت قانون و چه به صورت نانوشته در قالب عرف و عادت، یکدیگر را مقید به رعایت یک سلسله قواعد می کنند و هر شهروندی دارای حقوق و تکالیفی است. حقوق نسبت به کدخدا، دولت و غیره و تکلیف نسبت به جامعه، دولت و غیره. اگر جامعه، مانند دایره ای باشد، در گام اول وضع مقررات، قانون گذاری و ارزش گذاری وجود دارد که در لسان امروزی به آن دوره ی قانون گذاری گفته می شود. بعد از این مرحله، در گام دوم عده ای از جامعه، همواره منافع خود را برعکس اکثریت، در نقض مقررات و قوانین می دانند و با نقض قوانین و مقررات، منافع خود را تأمین می کنند . حال اگر نامیده می شود، جامعه نمی تواند اجازه بدهد که موارد « جرم » ، مقررات دارای ضمانت اجرای کیفری باشد، نقض آن نقض مقررات کیفری شیوع پیدا کند، پس در گام سوم، جامعه واکنش نشان می دهد . این واکنش یا در گام اول، پیش بینی شده یا خود جوش است. این مراحل سه گانه، با هم در ارتباط هستند، بر هم تأثیر و تأثر دارند و در تعامل با هم متحول می شوند؛ مثلاً اگر تعداد جرایم در قانون افزایش یابد، تعداد مجرمین و واکنش ها نیز افزایش می یابد. حال، اگر بپذیریم که این سیکل جنایی از سه پدیده ی قانون گذاری، جرم و واکنش اجتماعی، تشکیل شده و این سه ساز و کار در تعامل با هم هستند، می توان نتیجه گرفت که برای علّت شناسی جرم، باید در جرم شناسی نیز، دامنه ی مطالعات خود را باز کرده و اگر مطالعات، تاکنون روی جرم و یا مجرم بوده است، از این به بعد باید به چگونگی قانون گذاری و مراحل جرم انگاری از یک سو و پاسخ های جامعه، از سوی دیگر، نیز توجه کرد . (نجفی « کنترل اجتماعی » و یا « پاسخ های جامعه » 977 و 976 ) از این رو، در این نوشتار، گام سوم یعنی : ابرندآبادی، 1381 مورد توجه قرار گرفته است. فرآیندی که از طریق آن، رفتار شخص یا اشخاصی که از مرتبه ی رعایت هنجار » : کنترل اجتماعی عبارت است از عدول کرده، دوباره به همان مرتبه اعاده داده می شود و هر گاه به کلی از هنجار عدول کند، دوباره به رعایت کامل ( هنجار سوق داده می شود. (غفاری فر، 93:1381 از آن جا که، گاه کنترل های اجتماعی جرم نیز به خودی خود به جرم دامن می زند، مطالعه ی مجازات و واکنش علیه جرم، کارایی مجازات ها و انواع کنترل اجتماعی جرم، موضوع مطالعه ی جرم شناسی قرار می گیرد . (نجفی (arrabine
ابرندآبادی، پیشین) در این راستا، نظریه ی برچسب زنی واکنش های جامعه را مورد توجه قرار می دهد و بیان می دارد که واکنش های اجتماعی می توانند جرم را افزایش دهند .
and others,٢٠٠٩:٩۴) (Plummer:١٩١)
در این دیدگاه، جرم پدیده ای عینی نیست و پیامد گونه هایی خاص از کنش متقابل در میان انسان ها به حساب می آید (وایت و هینز، 180:1386 ) و منظور از این کنش متقابل، ارتکاب جرم از سوی مجرم و واکنش جامعه (کنترل اجتماعی) در پی آن است ؛ یعنی اگر چه کنترل اجتماعی، در تئوری توانِ اعمالِ قدرت، هدایت و بازداشتن دیگران، تعریف می شود؛ آثار احتمالی برچسب زنی، موجب ایجاد شکاف میان تعریف کنترل اجتماعی در سخن و کارکرد توضیح آن که، نظریه برچسب زنی بر مطالعه ی واکنش . (Grattet, واقعی آن در عمل می شود ( ٢٠١١:١٨۵
اجتماعی نسبت به رفتار دیگران متمرکز شده است؛ زیرا چنین می انگارد که این واکنش با وقوع مکرّر اعمالی که اجتماع آن را غبرقابل پذیرش اعلام کرده است، مرتبط است. این نظریه بر اهمیت ضمانت اجراهای منفی جامعه که براساس این رویکرد، افراد را دوباره مجبور به انجام اعمال مجرمانه و منحرفانه می کنند، تأکید می کند . اگر چه « ادوین لمرت » نظریه ی برچسب زنی با مشارکت گروه زیادی از نویسندگان توسعه یافت؛ اما معمولاً به عنوان نمایندگان اصلی و بنیان (Beker,s.Howard) « هوارد بکر » و (Lemert,M.Edwin)
گروه های اجتماعی » : مراحل برچسب زنی را به این ترتیب تعریف می کند ،« بکر » . گذاران این نظریه شناخته می شوند با ایفای نقش هایی که شکستن آن ها منجر به انحراف می شود، انحراف می آفرینند و با اجرا و اعمال آن نقش ها بر معرفی می کنند. از این نقطه نظر، انحراف، کیفیت ویژه ای از « منحرف » افرادی معین و برچسب زدن به آن ها ، ایشان را « مجرم » رفتار نیست که یک فرد مرتکب می شود بلکه نتیجه ی اعمال قواعد و ضمانت اجراهایی است که بر یک تحمیل می شود. منحرف کسی است که بر او چنین برچسبی به نحو موفقیت آمیزی چسبانیده شده است . (غلامی، ( 285:1390 و 284 در واقع، همین احتمال جرم زایی کنترل های اجتماعی، از دلایل مهم تأکید بیشتر مذهب بر کنترل درونی نسبت (49 : سرگرم می کند (لوی برول، 1376 « نیت درونی » به کنترل بیرونی است؛ به این شکل که مذهب خود را بیشتر به بر همین اساس در حقوق اسلام نیز کنترل درونی از طریق معرفت و ایمان به توحید، نبوت، معاد و ... مورد تاکید گستردگی » قرار می گیرد و در مقابل کنترل بیرونی محدود می شود؛ چرا که دو ویژگی سیاست جنایی اسلام، شامل .(31: موجب عدم تعقیب بخشی از جرایم می باشد (اکرمی، 1389 « ترجیح خطاپوشی » و « جرایم قابل گذشت که در جهت ترک « ترجیح خطاپوشی یا بزه پوشی » ، از آن جا که از میان دو ویژگی مذکور سیاست جنایی اسلام 169 )، در نقطه ی مقابل برچسب زنی قرار می گیرد، بررسی آن و تعیین نحوه و میزان : تعقیب است (مرادی، 1391 تأثیر آن در پیشگیری از انحراف و جرم، خالی از فایده نیست و موضوع نوشتار حاضر را تشکیل می دهد. 2. مفاهیم 1-2 . مفهوم بزه پوشی بدون تردید، بسیاری از روش های دادرسی کیفری نمی تواند از تأثیر نگرش های مختلف نسبت به جرم و مجازات به دور بماند. تلّقی خاصی که مصادیق جرم را منحصر در رفتارهای زیان باری می داند که به دلیل تعارض را به عنوان واکنشی صرفاً اجتماعی در برابر « کیفر » بودن آن ممنوع شده اند، لزوماً « ضد اجتماعی » فرد با گروه و عمل ضد اجتماعی برای ترمیم خسارت وارده به منظور پاسخ به انتظارات عمومی قلمداد خواهد کرد. از این دی دگاه کشف جرم و تعقیب مجرم یک ضرورت اجتماعی در دفاع از منافع جامعه شمرده شده و امکان ترک تعقیب نیز منحصراً مبتنی بر بهره ی اجتماعی آن قابل توجیه است. به علاوه، برداشتی که حاکی از موقعیت مؤثر کیفر و تکیه بر اهرم های رسمی پیش بینی شده در حقوق جزا به عنوان مهم ترین ابزار مقابله با بزه کاری است . گرایش جدی به کشف و اثبات جرم و نیز اجرای حتمی کیفر را موجب می گردد. لکن، از دیدگاهی دیگر، چنانچه جرم، موجب خروج از ضوابط و تجاوز به ارزش هایی باشد که با ارتکاب آن منافع آن منحصراً و لزوماً به طور مستقیم هدف قرار و به عنوان برآیند انتظارات عمومی نخواهد « واکنش اجتماعی » نمی گیرد مبارزه با بزه کاری نیز، ضرورتاً به صورت بود. مضافا این که، باور ناتوانی کیفر و ضعف کارآیی آن در دست یابی به اهداف واکنش های جزایی، تمایل به عدم تمسک به کیفر را برمی انگیزد. نگرش ویژه ای که در حقوق اسلام، نسبت به کنش و واکنش های جزایی وجود دارد موجب شده است که در سیاست جنایی اسلام، عکس العمل های کیفری تنها طریق مبارزه با بزه کاری تلقی نشده، حتّی راه های مناسب و کارآمد نیز شناخته نشود و از این رو، صورت های مختلف و گسترده ای در گریز از اجرای واکنش های جزایی پیش بینی و در جهت دفع کیفر تلاش شده است. این تمایل در مراحل مختلف دادرسی و قبل از آن نیز متجلّی است، به طوری که گاه انحراف جریان رسیدگی های جزایی از مسیر رسمی آن و عدم طرح پرونده در محکمه مورد تأکید قرار می گیرد . برخلاف گرایش جدی و متعارفی که نظام های حقوقی دیگر، در کشف جرم و تعقیب مجرم دارند، مخفی داشتن و نهان سازی جرم، روشی است که به عنوان یکی از ویژگی های سیاست جنایی اسلام، مطرح است. سعی در بزه پوشی و جلوگیری از افشای جرم براساس مدارک و ادله ی موجود در کتاب و سنّت، مورد تأیید حقوقدانان اسلامی بوده، آن را از ابعاد و جنبه های مختلف، دارای اهمیتی قابل توجه دانسته اند. نهان سازی جرم و جلوگیری از افشای زشتی ها، متأثر از نگرش خاصی است که نسبت به مفاهیم، تأسیسات و نهادهای حقوق جزا وجود داشته و خطوط برجسته ی سیاست جنایی اسلام را شکل می دهد. از آن جمله سیاست کیفرزدایی که مبتنی بر تردید برکارایی مجازات، مورد توجه نظام عدالت جنایی در حقوق اسلام قرار گرفته است. درضمن تأکید بر جنبه های اخلاقی پیگردهای جزایی و رعایت (161 – 163 : مصالح عمومی، می تواند به عنوان برخی از مبانی بزه پوشی مورد توجه قرار گیرد. (صادقی، 1385 را در سیاست جنایی خود « بزه پوشی » ، بنابراین دین مبین اسلام، سال ها پیش با درک آثار سوء برچسب زنی
پیش بینی کرده است و خصوصاً به حفظ آبرو و کرامت نفس انسان ها و جلوگیری از ایجاد تصور منفی از فرد در
جامعه توجه داشته است.
در واقع، توصیه ی دین به خودداری از غیبت، تهمت، تجسس، به کاربردن لقب های زشت برای دیگران، روایت
( کردن علیه کسی (داستان سرایی) استهزا، سرزنش، اهانت کردن و ... (طوسی، پیشین، 116
برای جلوگیری از انگ خوردن فرد و لکّه دار شدن آبروی او در انظار عمومی است و این امر خود لزوم تأکید بر
را آشکار می سازد. « بزه پوشی »
علاوه بر این ها، دین مبین اسلام هرگز هیچ گناه کاری را اجبار به اعتراف به گناه نکرده وبرای بخشش گناهان،
توبهی قلبی گناه کار را کافی می داند تا هم آثار گناه زایل شود و هم آبروی گناه کار در امان باشد. هم چنین نهاد
کفاره در اسلام نیز، با تکیه بر خودکیفری، به دنبال رفع آثار گناه توسط خود گناه کار و جلوگیری از افشای گناه
نامیده می شود. که دقیقا در نقطهی مقابل سیاست های
« بزه پوشی » است. چنین سیاستی در برخورد با بزه، اصطلاحا کیفرگرا و نیزبرخی روش های واکنش جامعه در مقابل جرم، که منجر به برچسب خوردن بزه کار می شوند، قرار
می گیرد.
2-2 . مفهوم انحراف ثانویه در کتاب (Edwin M.Lemert) فرق میان انحراف اولیه و انحراف ثانویه، نخستین بار از سوی ادوین لمرت انحراف انسان، مشکلات » آسیب شناسی اجتماعی، ( 1950 ) مطرح گردید و در کتاب دیگر وی تحت عنوان
(231 : 1972 ) مورد بررسی دقیق واقع شد. (نجفی ابرند آبادی و هاشم بیگی، 1390 ) « اجتماعی و کنترل اجتماعی
از دیدگاه او، انحراف اولیه رفتار مجرمانه ای است که در بستر یک خود
– انگاره ی نامجرمانه به علل مختلف 158 ) و می توان آن را ناشی از : زیستی، روان شناختی و جامعه شناختی روی می دهد (ویلیامز و مک شین، 1383
(426 : شخصیت واقعی فرد مرتکب دانست (سلیمی و داوری، 1387
در مقابل، انحراف ثانویه، رفتار مجرمانه ای است که در بستر یک خود
– انگاره ی مجرمانه که برچسب جامعه و مقامات رسمی به فرد القا کرده اند، روی می دهد؛ یعنی انحراف ثانویه، رفتار مجرمانه ای است که شخص به خاطر یا
و در واقع،
(See. در واکنش به یک برچسب که جامعه برای او به کار می برد، مرتکب آن می شود . ( ٢٠٠۴:٢۵
پاسخی به واکنش جامعه، در مقابل انحراف اولیه است که با تغییر خود – انگاره ی فرد از غیره بزه کار به بزه کار، .
(Hamlin, روی می دهد. ( ٢٠٠٩:٣
به مرتکب می زند و احتمالاً او را به سوی « بزه کار » بنابراین، واکنش جامعه نسبت به انحراف اولیه، برچسب انحراف ثانویه، سوق خواهد داد. است که به برخی اشکال رفتار اطلاق شده و به « خاصیتی » از دیدگاه طرفداران نظریه ی برچسب زنی، انحراف وسیله ی تماشاچیان و ناظران آن در جامعه، به عنوان خطرناک، آشوب، مزاحمت، تحریک و... مورد قضاوت قرار می گیرد و بنابراین، ممکن است مجازات های خاصی را نسبت به مرتکبان نیز به دنبال داشته باشد . از این دیدگاه، انحراف به عنوان یک امر اجتماعی، مورد مطالعه قرار گرفته است به گونه ای که اولا یک ناظر، رفتار خاصی را تحت توصیف می کند و « نابهنجار » چنین عنوانی تفسیر کرده و افرادی که این وضعیت را از خود نشان داده اند به عنوان با « مجرم » ثانیاً، نسبت به آن وضعیت، پاسخ هایی را ارایه می دهد. کسی که به انتهای این فرآیند رسیده، تحت عنوان تحت سایر انواع طبقه بندی های انحراف، مورد خطاب قرار گرفته، مشمول واکنش های خاصی واقع می شود، چنین واکنش هایی در واقع مهم ترین علّت استمرار فعالیت مجرمانه اند (غلامی، پیشین: 186 ) که با انحراف ثانویه آغاز می گردد و به سوی انحراف بعدی، پیش می رود. 3. نحوه ی تأثیر برچسب زنی بر وقوع انحراف ثانویه طبق نظریۀ ی برچسب زنی، غالباً در نتیجه ی برچسبی که به عنوان « انحراف ثانویه » ، همان طور که ذکر شد که، نقطهی « بزه پوشی » به فرد چسبانده می شود، اتفاق می افتد، بنابراین، به نظر می رسد، سیاست « منحرف » یا « مجرم » داشته باشد؛ چرا که در واقع بزه « انحراف ثانویه » مقابل برچسب زنی است، نقش غیرقابل انکاری در جلوگیری از پوشی همان برچسب نزدن است و برچسب نزدن بر فرد یعنی همان نهان ساختن بزه ارتکابی او. با توجه به این که، براساس نظریه ی لمرت فرد برچسب خورده در نتیجه ی برچسبی که می خورد، رفتارش را در تطابق با واکنش اجتماعی، دوباره سازمان دهی می کند و به کار گرفتن رفتار کجروانهاش را آغاز می کند (تغییر خود انگاره او از غیر مجرمانه به مجرمانه) یا نقش خود را به عنوان یک وسیله ی دفاع و حمله بر آن استوار می کند و یا با مشکلات پنهان و آشکاری که به وسیله ی واکنش های اجتماعی بعدی برای او درست می شوند انطباق می یابد (43 : (ابادینسکی، 1382 به این ترتیب، برچسب ها معمولاً از طریق تغییر تصور فرد از خود، تغییر تصور جامعه از فرد و رفتار افراد در مقابل او می توانند منجر به ارتکاب انحراف ثانویه از سوی بزه کار شوند، در ضمن خرد انگاری بزه از طریق برچسب را نیز می توان به این موارد افزود؛ اما سیاست بزه پوشی با جلوگیری از برچسب زنی از ایجاد این موارد و منجر شدن آن ها به جرم جلوگیری می کند. 1-3 . برچسب زنی و تغییر تصور فرد از خود تلقین و تصور، از شاخه های فکر می باشند و اثر تصور، به مراتب بالاتر از تلقین است و در اصل تلقین در صورتی مؤثّر است که تصور و باور را در شخص به وجود آورد که البتّه به مرور ، این اتفاق خواهد افتاد . در حقیقت، تلقین، مقدمه ای برای بوجود آمدن تصور و باور است. هر انسانی، آن طور عمل می کند و عکس العمل نشان می دهد که تصور می کند، آن طور است . اگر شخصی تصور کند که دارای حافظه ی قوی و تمرکز فکر بالایی است، پس همان طور نیز می شود و این حالت را ضمیر ناخودآگاه باعث می شود؛ چرا که مداومت در این تصور موجب می شود که ضمیر ناخودآگاه آن را به عنوان واقعیت بپذیرد، در خود ضبط نماید و باعث به وجود آمدن آن صفت به طور واقعی گردد. تلقین یک عامل مهم در تغییر رفتار و شخصیت انسان و واقعیتی ملموس است نه یک امر باطل و واهی . همه ی انسان ها به نوعی تحت تأثیر تلقینات می باشند و این تلقینات یا از طرف خودشان است و یا از طرف دیگران. در واقع، (93 – 95 : است. (اسلامی، 1389 « تلقین » هر فکری که به ذهن اثر کرده و مورد قبول واقع شود به این ترتیب، مداومت در مجموعه تلقینات مثبت و منفی که هر انسانی را تحت تأثیر قرار می دهد تصور آن
انسان از خویش را می سازد.
انسان، تا حد زیادی (اگر نگوییم کاملاً) تحت تأثیر تصوری قرار دارد که او از خویش ساخته است.
به عنوان عاملی که تصور فرد را از خویش تغییر می دهد، آشکار می گردد، برچسبی که « برچسب زنی » حال خطر
جامعه به مرتکب رفتار مجرمانه می زند، خود
– انگاره ی نامجرمانه ی شخص را مورد حمله قرار می دهد . (ولد و (302 : دیگران، 1388
است، ابتدا، ذهن فرد این تلقینات را نمی پذیرد و تبدیل به تصور نمی کند؛ « مجرم » جامعه به او تلقین می کند که
از خود داشته است؛ اما، بالاخره « غیرمجرم » چرا که این تلقینات برخلاف تصوری است که فرد تاکنون به عنوان
مقاومت خود
– انگاره ی نامجرمانه تمام شده و فرد خود – انگاره ی مجرمانه را می پذیرد و با تصور خود به را در پیش می گیرد. « مجرمان » رفتار « مجرم » مسیر دیگری را آغاز می نماید. به عنوان ،« مجرم » عنوان یک
انسان، تا خود را شبیه به گروهی نماید و خصوصیات آن دسته را به خود تلقین کند، به زودی شبیه آن ها
اگر تلاش و کوشش نداری، خود را به قیافه ی آنان که صابر و با استقامت » : می شود. امیرالمؤمنین (ع) می فرماید
نهج ) .« هستند درآور، زیرا خیلی کم می شود که انسان خود ر ا شبیه به جمعیتی درآورد و در زمره ی آنان قرار نگیرد
البلاغه، حکمت 203 ) این حدیث زیبا نشان دهنده ی قدرت تلقین و تصور می باشد و بیان گر این است که هر
انسانی می تواند با تلقین و تصور به هر حالت و صفتی دست یابد و اراده ی آن عمل را نیز در خود به وجود آورد .
( پس با تلقینات منفی می توان بسیاری از نقاط مثبت را از بین برد و نقاط ضعف به وجود آورد. (همان: 96
تأکید نظریه ی برچسب زنی بر این امر که، افراد ممکن است، نسبت به وضعیت جدیدی که دیگران، به عنوان
و براساس همان برچسبی که خورده اند
(Ascani, بر آن ها تحمیل می کنند، احساس تعهد کنند.( ٢٠١٢:٨١ « مجرم » و به تقلید از آن عمل نمایند.
بیان گر همین اثر روحی برچسب، بر فرد برچسب خورده
(Mcloughlin and Muncie,٢٠٠١:١۵٩)
است و این همان چیزی است که دین مبین اسلام، هزارو چهارصد سال پیش به آن توجه کرده و با درپیش گ رفتن سیاست بزه پوشی، از ایجاد برچسب ها و عواقب آن ها پیش گیری کرده است. 2-3 . برچسب زنی و تغییر تصور جامعه از فرد از خطرات دیگر برچسب ها برای مرتکبین رفتار مجرمانه و منحرفانه، تغییر تصور جامعه نسبت به آن ها و رفتار جامعه با شخص براساس درون مایه ی برچسبی که به او خورده است، می باشد. به عبارت دیگر، مردم، معمولاً از برچسب های شناخته شده برای افراد، استفاده می کنند که ممکن است در مورد فرد صادق باشد یا نباشد. این فرآیند باعث می شود رفتار مردم و تعاملات آن ها با فرد برچسب خورده دچار تغییر (116 : شود. (طوسی، 1389 بنابراین، مردم جامعه برچسب ها را باور می کنند ، این امر حتّی در مورد نیروهای پلیس نیز صدق می کند به طوری که جامعه شناسان معتقدند: این که پلیس رفتار فردی را مجرمانه تلّقی کند ممکن است بستگی به برچسبی انجام داده، دو گروه نوجوان (Chambliss) داشته باشد که به مجرم می زند . یک مطالعه ی آمریکایی که چمبلیس را بررسی کرده است: یکی از طبقه ی کارگر (معروف به اوباش ) و دیگری طبقه ی متوسط (غیر بزهکار ) علی
رغم این که معصومین بزه های بیشتر و شدیدتری مرتکب شدند، برای پلیس تصویر جوانان بزه کار ر اایجاد نکردند و
توانستند فعالیت های خود را به عنوان مسخره بازی های بی آزار ارایه دهند. آن ها با این که بازداشت شدند، هرگز
( 37 و 36 : متهم نشدند و در نتیجهی کارهایشان به عنوان جرم، ثبت نشد. (الیت و کوئین، 1387
مرتکب را در جامعه دچار مشکل می کند، مردم همهی کارهای او « کیفر » به این ترتیب، واکنش اجتماعی به ویژه
فرد را « آبروی » را با عینک بدبینی نگاه می کنند، رفتار خوبش را بد و حضورش را خطرناک تلّقی می کنند. این مسأله
انحراف » از بین می برد و همین بی آبرو شدن فرد از یک سو باعث کینه توزی او نسبت به جامعه و روی آوری به
می گردد؛ به همین دلیل دکتر کی نیا در کتاب مبانی جرم شناسی متذکر شده است که کیفر، به ویژه زندان و « ثانویه
، ندامتگاه، آبرویی برای فرد خاطی باقی نمی گذارد و فرد بی آبرو برای جامعه بسیار خطرناک است . (کی نیا، ج 1
35 )؛ چرا که بدبختانه احساس بیگانگی بزه کار از اجتماع در فرآیند عدالت کیفری و تجربه ی تحمل زندان :1386
47 )، او برای انتقام از جامعه ای که بی رحمانه او را طرد کرده است، : سختتر و شدیدتر می شود. (زهر، 1388
هراسی نخواهد داشت، از سوی دیگر، از آن جا که بی آبرو شدن بزه کار کرامت انسانی و اعتماد به نفس او را زایل
می کند، فرد حقیر و طرد شده نه انگیزه ای برای هم نوایی با جامعه ی بی رحم در خود می یابد و نه اعتماد به نفسی
برای این امر؛ او در میان فشارهای درونی خود عذاب می کشد و هیچ راهی برای فرار از این فشارها نمی یابد جز پناه
بردن به عالم بزه کاران؛ چرا که در واقع، انسان ها، همگی در درون خویش نیاز مبرمی به این دارند که مو رد پذیرش
103 ) و این امر به آن ها اعتماد به نفس می دهد و : دیگران قرار بگیرند و احساس کنند که مفیدند (مقدسی پور، 1384
نرسد و به خود اعتماد نکند نمی تواند درست « خودباوری » می رساند، تا زمانی که فرد به « خودباوری » آن ها را به
67 ) وقتی جامعه، دیگر فرد را به عنوان یک عضو مفید نمی شناسد در نتیجه، : زندگی کند. (حسن نژاد طرنجی، 1385
فرد به اجتماعی روی می آورد که او را بپذیرند ومفید بدانند. به این ترتیب، برای رهایی از فشار درونی خود به
بزه کار » : شامل این دسته از مجرمین نیز باشد . او می گوید « آدلر » جامعه ی بزه کاران می پیوندد. شاید این سخن
تاجدینی، ) .« ترسویی است که مسیر خود را از برابر مسایل زندگی منحرف می کند و به عالم بزه کاری می گریزد
(68 :1368
در واقع مسایل زندگی بزه کاران مورد بحث ما که آن ها را به بزه کاری سوق می دهد، تماماً مسایلی هستند که
بر او، برایش به وجود می آورد. مسایلی که تحمل آن ها از توان او خارج می شود. « پس از برچسب زدن « جامعه »
3-3 . برچسب زنی و خرد انگاری بزه
یکی از آثار سوء برچسب زنی خرد انگاری بزه در پی شیوع آن به واسطه ی برچسب هاست. وقتی که بزه، در
نتیجه ی برچسب زنی شیوع می یابد، ناخواسته قباحت آن در دید عموم کاهش خواهد یافت. کشف و آشکار شدن
جرم غالباً با گسترش اخبار مربوط به آن همراه است که این امر با توجه به انتشار مکرر اخبار وقوع آن، ضعف
احساس » جرم علاوه بر تزلزل « عادی شدن » حساسیت های عمومی را نسبت به جرم در پی خواهد داشت. خطر
در جامعه و شیوع ترس از جرم - که مبتنی بر احتمال بزه دیده واقع شدن هر شهروندی است - غیر قابل « امنیت
اغماض و چشم پوشی است.
عادی شدن جرم وحشتناکترین پدیدهایی است که می تواند امنیت و نظام جامعه را متلاشی کند . از این رو
دردین، اشاعه زشتی و بازگو کردن معاصی چنانچه با علم به آثار سوء آن باشد با واکنشی شدید مواجه شده است:
این الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنو لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره والله یعلم و انتم لا »
«. تعلمون
آنان که دوست می دارند در میان اهل ایمان کار منکری را اشاعه و شهرت دهند آنها را در دنیا و آخرت عذاب »
«. دردناک خواهد بودو شما نمی دانید
در این راستا نصوص روایی بسیاری بر نهان سازی زشتیها دلالت داشته و مؤکداً توصیه بدان کرده اند . از امام
صادق (ع) نقل شده است که فرمود:
بر حاکم است که سه چیز را درباره عام وخاص به اجرا گذارد.
پاداش دادن به نیکوکار تا رغبت در انجام اعمال نیک در او بیشتر شود. پوشاندن گناه خطاکار تا توبه کند و از
گناه بازگردد. و ایجاد الفت بین همگان به وسیله احسان کردن و انصاف به خرج دادن.
در کتب اخلاق دینی اظهار عیوب لغزش های دیگران در زمره خصوصیات سوء و ناشایست فرد و نشانه زشتی
نفس عیب جو قلمداد شده است.
علاوه بر این، برچسب زنی باعث خرد انگاری بزه در نزد خود مرتکب نیز خواهد شد؛ چرا که مرتکب جرم،
محتوای برچسب را در مورد خود باور می کند و بزه ارتکابی در نزد او عادی جلوه کرده، قباحت خود را از دست
می دهد.
به این ترتیب، خرد انگاری بزه، زمینه ی تزلزل نظام ارزشی جامعه و فروپاشی ضوابطی را که تکیه گاه روابط
اجتماعی است، فراهم می کند- هر چند جرم با واکنش های مکرر کیفری همراه باشد
– این خطر بزرگ که ورشکستگی نظام جزایی در جریان مبارزه با تبهکاری، ثمره ی بلا تردیدآن خواهد بود، به هیچ روی نمی تواند مورد
بی توجهی و مسامحه قرار گیرد. تمایل جدی قانون گذار اسلامی در عدم اثبات موجبات کیفر
– در بسیاری موارد –
و جلوگیری از اجرای مکرر مجازات، ناشی از توجه به آثار سوء اخلاقی است که اعمال گسترده ی کیفر در جامعه، بر جای خواهد گذاشت. خواهد « کوچک شماری بزه » بنابراین، شیوع و شهرت یافتن منکرات نه فقط به کم رنگ شدن قباحت جرم و منتهی خواهد شد و در نهایت، « تحقیر کیفر » و « عادی شدن مجازات » انجامید، بلکه اجرای مکرّر کیفر همچنین به نقش ارعابی مجازات که در سیاست جنایی اسلام، بر آن تأکید شده است، تضعیف و بدون اثر می گردد . (صادقی، برای استفاده از مزایای ،« بزه پوشی » 168 ) این امر، از علل تأکید زیاد سیاست جنایی اسلام بر – پیشین، صص 169 آن است.
4.تاثیر بزه پوشی در پیش گیری از انحراف ثانویه واضح است که مهم ترین اثر بزه پوشی در پیش گیری از انحراف ثانویه از طریق پیش گیری از برچسب خوردن بزه کار است. سیاست بزه پوشی، اصراری بر آشکار شدن بزه و مجازات مرتکب آن توسط جامعه ندارد، هر جرمی را شایسته ی افشا و هر مجرمی را مستحق مجازات جامعه نمی داند چراکه به اثرات منفی برچسب ها توجه دارد. در واقع سیاست بزه پوشی با جلوگیری از برچسب خوردن بزه کار، از تغییر تصور فرد از خود، تغییر تصور جامعه از فرد و خردانگاری بزه در نزد مرتکب و جامعه و در نتیجه از وقوع انحراف ثانویه پیش گیری می کند. همان طور که ذکر شد، توبه و کفاره از نهادهایی هستند که دین مبین اسلام، با بکارگیری آن ها، سیاست بزه پوشی را دنبال می کند. برای بررسی تاثیر بزه پوشی در پیش گیری از انحراف ثانویه، نگاهی به این دو نهاد، خواهیم داشت. 1-4 . توبه همان طور که ذکر شد توبه، نهادی است که دین از طریق آن سیاست بزه پوشی را تعقیب می کند. توبه از مهم ترین آموزه های تربیتی و اخلاقی است که آثار بی شمار و ره آورد گرانبها و پی آمدهای مثبت فراوانی دارد از جمله این آثار می توان به بازیابی شخصیت گناه کار اشاره کرد، در واقع انسانی که مرتکب گناهی شده است، چه بخواهد و یا نخواهد احساس سرشکستگی می کند؛ اگر متولیان تربیت او را ملامت و تحقیر کنند، (آن چه در برچسب زنی اتفاق می افتد) این احساس بیشتر می شود و اگر ملامت ها ادامه یابد، ممکن است به آن جا برسد که کاملاً احساس کند شخصیت خود را از دست داده است و در این صورت است که به شدت وجود او برای خانواده و جامعه خطرناک خواهد شد و ممکن است دست به گناه و هر جنایتی بزند؛ (وقوع انحراف ثانویه) چون او احساس می کند همه چیز را از دست داده است. منابع دینی مخصوصاً قرآن تلاش می کنند که با توبه و اظهار ندامت پنهانی شخصیت گناهکار را بازسازی کنند و او را به حالت اول بلکه بالاتر از آن برگردانند؛ لذا قرآن از یک و از طرف دیگر، به مردم گوشزد می کند که خلاف کاران «. خداوند توبه کاران را دوست می دارد » : طرف می فرماید فَان تابوا و أقاموا الصلوةَ و آتَوا الزَّکوةَ فَإخوانُکُم فی الدینِ؛ اگر توبه کنند و » اگر برگشتند، برادران دینی شما هستند «. نماز را به پا دارند و زکات را بپردازند، برادران دینی شما هستند التائب منَ الذَّنبِ کَمن لاذَنب لَه؛ توبه کنندة از گناه مانند کسی است که » : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود «. گناه ندارد إنَّ اللهَ یحب التَّوابینَ و یحب المتَطَهرینَ؛ به راستی که خداوند توبه کنندگان » : علاوه بر این، قرآن کریم می فرماید «. و پاکان را دوست می دارد خود اظهار دوستی از مقام برتر علاوه براین که افتخاری است برای محبوب و باعث بازیابی شخصیت گناهکار می شود، برد تربیتی و سازندگی مهمی دارد. لَیس شَیء أَحب إلَی اللهِ من مؤمنٍ تائبٍ أو مؤمنَۀٍ تائبۀٍ؛ چیزی در نزد » : رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود اثر دیگرتوبه، بخشیده شدن گناهان انسان «. خداوند محبوبتر از مرد مؤمن توبه کار و زن مؤمن توبه کننده نیست توبو ا إلی اللهِ عسی ربکُم أن یکَفِّرَ عنکُم سیئاتکُم؛ [ای مؤمنان!] به سوی خدا «: گناهکار است. قرآن کریم می فرماید «. توبه کنید... امید است خداوند گناهان شما را بپوشاند درضمن، اگر توبهی واقعی انجام گیرد، خداوند علاوه بر نابودی گناهان، آنها را تبدیل به نیکی و حسنات إلاّ من تاب و آمنَ و عملَ عملاً صالحاً فأولئک یبدلُ اللهُ سیئاتهِم حسنا ت و کانَ اللهُ » : می کند؛ چنان که می فرماید غَفُوراً رحیماً؛ مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به «. حسنات مبدل می کند و خداوند همواره آمرزنده مهربان بوده است امام صادق علیه السلام می فرماید: خداوند به داوود علیه السلام وحی کرد: یا داود إنَّ عبدی المؤمنَ إذا أذنَب ذَنباً ثُم رجع و تاب من ذلک الذَّنبِ و استَحیی منِّی عند ذکرِه غ فَرْت لَه و » أنسیتُه الحفَظَۀَ و اَبدلْتُه الحسنَۀَ؛ و لا اُبالی و أنَا أرحم الرَّاحمینَ؛ ای داود! به راستی بنده مؤمن هر گاه گناهی انجام دهد، سپس برگردد و از آن گناه توبه کند، و هنگام یاد آن گناه از من حیا کند، گناه او را می بخشم و کاری می کنم که حافظان (نویسندگان) آن را از یاد ببرند و آن گناه را به حسنه ( خرمی، 124:1384 ) «. تبدیل می کنم و از کسی باکی ندارم، در حالی که من مهربان ترین مهربانان هستم به این ترتیب، دین توبه را برای بازگشت گناه کار به شرایط روحی قبل از گناه قرار می دهد و نه تنها برای برچسب خوردن و مجازات او اصراری ندارد، بلکه با بالا بردن مقام توبه کننده، از برچسب هایی که ممکن است در آینده، توسط جامعه به او چسبانیده شود، جلوگیری می کند. پس توبه هم بزه را می پوشاند هم آثار آن در تغییر تصور فرد از خود و تغییر تصور جامعه از فرد را از بین می برد. 2-4 . کفاره کفاره یکی دیگر از نهادهایی است که دین اسلام، در پی گیری سیاست بزه پوشی به کار می گیرد. در واقع کفاره، به معنی پوشش و پرده گرفته شده است و در اصطلاح، عملی می باشد که به وسیلهی آن زشتی گناه « کفر » از واژهی پوشیده می شود. در واقع از آن جا که جرم، ضمیر انسان را می آلاید و آشفته می سازد گاه کیفر برای ترمیم این آشفتگی ضروری است، در این مواقع دین اسلام با پذیرش کفاره، گناه کار را به نوعی خودکیفری ترغیب می کند تا از این طریق، از افشای گناه او نزد دیگران جلوگیری کند. پوشش گناه و آثار آن در بسیاری از منابع دینی مورد توجه قرارگرفته است، برای نمونه امام علی(ع) در نامه خود به مالک اشتر نخعی می فرماید: و لْیکُنْ أَبعد رعیتک منْک و أَشْنَؤُهم عنْدک أَطْلَبهم لمعایِبِ النَّاسِ فَإِنَّ فی النَّاسِ عیوباً الْوالی أَحق منْ ستَرَها فَلَا تَکْشفَنَّ عما غَاب عنْک منْها فَإِنَّما علَیک تَطْهِیرُ ما ظَهرَ لَک و بین مردم با کسى از همه بیشتر دشمن باش که در عیب جویى مردم اصرار دارد زیرا مردم عیب هایى دارند که شخص حاکم براى پوشاندن آنها سزاوارتر است. بنا بر این آن چه از بدی هاى مردم بر تو پوشیده است پى جویى مکن بلکه آن عیوبى هم که آشکار است باید بپوشانى. و اللَّه یحکُم علَى ما غَاب عنْک فَاستُرِ الْعورةَ ما استَطَعت یستُرِ اللَّه منْک ما تُحب ستْرَه منْ رعیتک و داورى در باره آن چه که از تو پنهان است با پروردگار خواهد بود پس تا آن جا که مى توانى زشتى ها را ( بپوشان تا خداوند نیز عیب هایت را که دوست دارى از چشم مردم پنهان باشد، بپوشاند. (نهج البلاغه، نامه 53 کفاره یکی از راه های پوشاندن گناه و آثار آن است که توجه به آن بیان گر اهمیت توجه به بزه پوشی در دین اسلام است. نتیجه گیری امروزه تأثیرات منفی و سوء برچسب زنی که در نظریه ی برچسب زنی مورد تأکید قرار گرفته است، قابل انکار در نظام حقوقی اسلام، نشان می دهد که دین مبین اسلام، سال ها پیش، به اهمیت « بزه پوشی » نیست. بررسی سیاست دقیقاً، در نقطه ی مقابل « بزه پوشی » پیش گیری از برچسب زنی های بی مورد، توجه داشته است و با تأکید بر برچسب زنی عمل می کند. سیاست بزه پوشی، اصولاً برای همین در اسلام مورد تأکید قرار گرفته که از تأثیر منفی برچسب ها بر روان فرد و جامعه و نیز از خردانگاری بزه و شکست سیاست جنایی در مبارزه با جرم، پیش گیری نماید. بنابراین، آن چه امروزه تحت عنوان نظریه ی برچسب زنی از افکار بکر و لمرت و...درمی یابیم، درواقع همان چیزی است که سال ها پیش دین مبین اسلام به آن توجه کرده است و راه های پیش گیری از آن را مد نظر قرار داده است. این امر، باردیگر، قوت و کمال نظام حقوقی اسلام را می نمایاند. | ||
مراجع | ||
بزه پوشی وتاثیرآن درپیشگیری ازانحرافات ثانویھ.......................................................... ١ 1. فارسی 1
. قرآن کریم 2. نهج البلاغه حضرت امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه السلام، ترجمه محمد دشتی، چ 2، دفتر تبلیغات
اسلامی، 1388
ترجمه محمد علی زکریایی، چ 1، تهران، دبیرخانه ستاد ،« جامعه شناسی مواد مخدر » ، 3. ابادینسکی، هووارد
مبارزه با مواد مخدر، 1382
چ 1، قم، انتشارات دیوان، 1388 ،«( اعتماد به نفس (مانند عقاب باشیم » ؛ 4. اسلامی، عباس
دو ماه نامه تعالی حقوق، سال دوم، ش 6، مرداد «؟ سیاست جنایی اسلام: سزادهی یا بازپروری » ؛ 5. اکرمی، الهام
و شهریور 1386
ترجمه آوا واحد نوایی و نسترن غضنفری، چ 1، تهران، ،« حقوق جزا » ؛ 6. الیت، کاترین و کوئین، فرانسیس
انتشارات میزان، 1387
ماه نامه رشد معلّم، ش 57 ، خرداد 1368 ،« احساس حقارت و تضعیف شخصیت » ؛ 7. تاجدینی، علی
ماه نامه مقام موسیقایی، ش 51 ، مهر 1385 ،« خودباوری را تجربه کن » ؛ 8. حسن نژاد طرنجی، زهره
دو ماهنامه مبلغان، ش 71 ، مهر و آبان 1384 ،« توبه در قرآن » ، 9. خرمی، جواد
ترجمه دکتر حسین غلامی، چ 2، تهران، انتشارات مجد، 1388 ،« کتاب کوچک عدالت ترمیمی » ؛ 10 . زهر، هوارد
چ 4، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387 ،« جامعه شناسی کجروی » ؛ 11 . سلیمی، علی، داوری، محمد
فصلنامه حقوقی و قضایی دادگستری، ش 29 و 28 ، پاییز و زمستان ،« بزه پوشی » ؛ 12 . صادقی، محمدهادی
1378
فصلنامه علوم ،« آموزه های دینی و نظریه برچسب زنی
– تحلیل محتوای گزاره های حدیثی » ؛ 13 . طوسی، محسن حدیث، سال پانزدهم، ش 2 (پیاپی 56 )، تابستان 1386
فصلنامه کتاب زنان، ش 17 ، پاییز 1381 ،« نظارت و کنترل اجتماعی » ؛ 14 . غفاری فر، حسن
تکرار جرم، چ 3، تهران، انتشارات میزان، 1390 » ؛ 15 . غلامی، حسین
ج 1، چ 8، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1386 ،« مبانی جرم شناسی » ؛ 16 . کی نیا، مهدی
ترجمه دکتر ابوالفضل قاضی، چ 3، تهران، انتشارات دادگستر، ،« جامعه شناسی حقوق » ؛ 17 . لوی برول، هانری
1376
پایان نامه دوره کارشناسی ،« داد و ستد اتهامی در فرآیند دادرسی با تأکید به نظام حقوقی ایران » ؛ 18 . مرادی، فرزانه
ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، 1391
ماه نامه معرفت، ش 92 ، مرداد 1384 ،« روش های برخورد تربیتی بهینه با مجرم » ؛ 19 . مقدسی پور، علی
،«( تقریرات درس جرم شناسی (کنترل اجتماعی جرم و واکنش اجتماعی » ؛ 20 . نجفی ابرندآبادی، علی حسین
دوره کارشناسی ارشد، دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق (ع)، به کوشش عباس تدین، 1381
چ 2، تهران، انتشارات گنج ،« دانشنامه ی جرم شناسی » ؛ 21 . نجفی ابرندآبادی، علی حسین ، هاشم بیگی، حمید
دانش، 1390
ترجمه سلیمی، چ 3، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1386 ،« جرم و جرم شناسی » ؛ 22 . وایت، راب، هینز، فیونا
بزه پوشی وتاثیرآن درپیشگیری ازانحرافات ثانویھ.......................................................... ٢ ترجمه علی ش جاعی، چ 3، تهران، ،« جرم شناسی نظری » ؛ 23 . ولد، جرج، برنارد، توماس، اسنیپس، جفری انتشارات سمت، 1388 ترجمه حمیدرضا ملک محمدی، چ ،« نظریه های جرم شناسی » ؛ 24 . ویلیامز، فرنک پی و مک شین، ماری لین دی 1، تهران، انتشارات میزان، 1383 -2 لاتین ١. Carrabine, Eamonn, Cox, Pam, Lee, Maggy, Plummaer, Ken and South, Nige ١; "Criminology", Second edition, London and New York, Routledge Publishing, ٢٠٠٩ ٢. Plummer, Ken; "Labeling Theory" ٣. See,Eric,"student study Guide Ronaidl. Akers and Christine seller s Criminological Theories", Fourth Edition, LosAngeles, California, Roxbury Publishing Company, ٢٠٠۴ ۴. Hamlin, John;"Labeling Throrycsocial Theory) Department of Sociology and Anthropology Retrieved, December ١٧, ٢٠٠٩ ۵.Ascani,Nathaniel,"LabelingTheoryandEffectsof Senctioning on Delinguent Peer Association: A new Approach to sentencing Juveniles" in the perspectives, university of New ltampshire s undergra duate Sociology journal, ٢٠١٢ ۶. Aclaughlin,Eugene and Muncie John, "The sage Dictionary of Criminology, First Published, London, Sage Publishing, ٢٠٠١ See:http://www.d.umn.edu/. See:http://www.sjsu.edu/people/james.lee/courses/soci١۵٢/s١/ajreading ١٢ labeling. Pdf | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,690 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 4,513 |