تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,618 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,302,937 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,355,545 |
تهیه نقشه کاربری اراضی حوزه آبخیز کفتاره اردبیل با استفاده از تفسیر چشمی و رقومی تصویرETM+ | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اکوسیستم های طبیعی ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 6، شماره 4 - شماره پیاپی 22، اسفند 1394، صفحه 27-43 اصل مقاله (1.17 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اردوان قربانی* 1؛ فرنوش اسلمی2؛ سعید احمدآبادی3؛ سحر غفاری4 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار دانشکده فناوری کشاورزی و منابع طبیعی گروه مرتع و آبخیزداری دانشگاه محقق اردبیلی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی کارشناسی ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانش آموخته کارشناسی ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4دانشجوی دکترای علوم مرتع دانشگاه محقق اردبیلی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قابلیت استفاده از اطلاعات کاربری اراضی در مدیریت حوزههای آبخیز به تصمیمگیران کمک میکند تا طرح و برنامههای کوتاه و بلند مدتی برای حفاظت، توسعه و استفاده پایدار از منابع طبیعی و آبخیزها داشته باشند. در این مطالعه از دادههای سنجنده[1]ETM+(1385)، GPS[2] و GIS[3] برای پردازش تصاویر، برداشت دادههای زمینی و تهیه نقشه استفاده شد. تصحیحات لازم و پیشپردازشهای اولیه صورت گرفت. پس از بازدید میدانی و کنترل زمینی، کلاسهای مختلف کاربری تعریف، ابتدا تفسیر چشمی انجام و سپس نمونههای تعلیمی انتخاب و با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال طبقهبندی نظارت شده صورت گرفت. با توجه به عدم قابلیت در تفکیک کاربریهای مسیله و مسکونی در تفسیر رقومی، تلفیقی از تفسیر چشمی و رقومی (نظارت شده) و همچنین طبقهبندی شیءگرا استفاده شد. نتایج نشان داد در تفسیر چشمی تقریباً امکان تفکیک کاربریهای مرتع از زراعت دیم وجود ندارد، ولی کاربریهای باغ، مسکونی و مسیله قابل تفکیک است. نتایج همچنین نشان داد تفکیک کاربریها بهصورت طبقهبندی نظارت شده نیز با مشکلاتی روبرو است، ولی با تلفیق دو روش تفسیر چشمی و رقومی میتوان از تصویر لندست در تفکیک کاربریهای مختلف در مناطقی مانند حوزه آبخیز کفتاره و منطقه ارشق استان اردبیل استفاده کرد. نتایج حاصل از ارزیابی صحت طبقهبندی شیءگرا بالاترین صحت کلی را نشان داد، چون در این روش از پارامترهایی نظیر مقیاس، شکل، تن و بافت نیز علاوه بر مقدار پیکسل در طبقهبندی استفاده شد و از این رو با سگمنت سازی مناسب قادر به تفکیک دقیقتر کاربریها نظیر دیمزارهای و اراضی مسکونی میباشد. توصیه میگردد، با توجه به اهمیت این نقشه در مطالعات منابع طبیعی، آبخیزداری و کشاورزی از تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک بالا و روشهایی نظیر شیء گرا در این ارتباط استفاده گردد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پوشش اراضی؛ کاربری اراضی؛ تفسیر چشمی؛ طبقهبندی نظارت شده؛ طبقهبندی شیءگرا؛ ارزیابی صحت؛ استان اردبیل | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تهیه نقشه کاربری اراضی حوزه آبخیز کفتاره اردبیل با استفاده از تفسیر چشمی و رقومی تصویرETM+
اردوان قربانی[1]*، فرنوش اسلمی[2]، سعید احمدآبادی[3]، سحر غفاری[4] تاریخ دریافت: 12/10/93 تاریخ پذیرش: 14/05/94
چکیده قابلیت استفاده از اطلاعات کاربری اراضی در مدیریت حوزههای آبخیز به تصمیمگیران کمک میکند تا طرح و برنامههای کوتاه و بلند مدتی برای حفاظت، توسعه و استفاده پایدار از منابع طبیعی و آبخیزها داشته باشند. در این مطالعه از دادههای سنجنده[5]ETM+(1385)، GPS[6] و GIS[7] برای پردازش تصاویر، برداشت دادههای زمینی و تهیه نقشه استفاده شد. تصحیحات لازم و پیشپردازشهای اولیه صورت گرفت. پس از بازدید میدانی و کنترل زمینی، کلاسهای مختلف کاربری تعریف، ابتدا تفسیر چشمی انجام و سپس نمونههای تعلیمی انتخاب و با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال طبقهبندی نظارت شده صورت گرفت. با توجه به عدم قابلیت در تفکیک کاربریهای مسیله و مسکونی در تفسیر رقومی، تلفیقی از تفسیر چشمی و رقومی (نظارت شده) و همچنین طبقهبندی شیءگرا استفاده شد. نتایج نشان داد در تفسیر چشمی تقریباً امکان تفکیک کاربریهای مرتع از زراعت دیم وجود ندارد، ولی کاربریهای باغ، مسکونی و مسیله قابل تفکیک است. نتایج همچنین نشان داد تفکیک کاربریها بهصورت طبقهبندی نظارت شده نیز با مشکلاتی روبرو است، ولی با تلفیق دو روش تفسیر چشمی و رقومی میتوان از تصویر لندست در تفکیک کاربریهای مختلف در مناطقی مانند حوزه آبخیز کفتاره و منطقه ارشق استان اردبیل استفاده کرد. نتایج حاصل از ارزیابی صحت طبقهبندی شیءگرا بالاترین صحت کلی را نشان داد، چون در این روش از پارامترهایی نظیر مقیاس، شکل، تن و بافت نیز علاوه بر مقدار پیکسل در طبقهبندی استفاده شد و از این رو با سگمنت سازی مناسب قادر به تفکیک دقیقتر کاربریها نظیر دیمزارهای و اراضی مسکونی میباشد. توصیه میگردد، با توجه به اهمیت این نقشه در مطالعات منابع طبیعی، آبخیزداری و کشاورزی از تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک بالا و روشهایی نظیر شیء گرا در این ارتباط استفاده گردد. واژههای کلیدی: پوشش اراضی، کاربری اراضی، تفسیر چشمی، طبقهبندی نظارت شده، طبقهبندی شیءگرا، ارزیابی صحت، استان اردبیل
مقدمه کاربری اراضی توصیف نوع بهرهبرداری انسان برای یک یا چند هدف بر روی یک قطعه زمین است. آگاهی از نوع و درصد کاربریهای مختلف برای شناخت و مدیریت منابع طبیعی و زیستمحیطی در سطح حوزههای آبخیز و سایر واحدهای کاری ضروری است (14). چرا که با رشد جمعیت فشار بر عرصههای طبیعی افزایش و بهرهبرداری غیراصولی و تغییرکاربریها سبب تخریب اکوسیستمها شده است (22). این تغییرات در مرز کاربرهای اراضی توسط دامداران، کشاورزان و مردم روستایی و شهری و تبدیلها باعث نگرانی شدید دست اندرکاران منابع طبیعی کشور است (5). تعیین کاربری اراضی یکی از اطلاعات پایه در ارزیابی منابع مختلف مانند قابلیت اراضی و خاکشناسی، مطالعات پوشش گیاهی، فرسایش و رسوب، مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست، شناخت توان و استعداد اراضی و در کل مطالعات آبخیزداری و آمایش سرزمین است. معمولاً نقشه پوشش اراضی و نقشه کاربری اراضی بهصورت ابهامآمیزی به جای همدیگر، البته نه همیشه، استفاده و معمولاً اطلاعات کاربری اراضی از نقشه پوشش زمین استخراج میشود (19). تهیه آمار و اطلاعات با روشهای سنتی نه تنها از صحت لازمه برخوردار نیست، بلکه پر هزینه و زمانبر نیز است. روشهای سنتی با برداشتهای زمینی و روشهای پیشرفتهتر با استفاده از دادههای ماهوارهای با استفاده از روشهای پیشرفته معمولاً در تهیه نقشههای پوششی زمین و کاربری اراضی مورد توجه است. در کل امروزه با توجه به دلایل ذکر شده، روشهای سنتی کمتر مورد توجه است، ولی استفاده از دادههای ماهوارهای به دو صورت تفسیر چشمی و رقومی (با گرایش به تفسیر رقومی بیشتر) مورد توجه است. سنجش از دور با ارائه اطلاعات بههنگام، فراهم آوردن دید همه جانبه، استفاده از قسمتهای مختلف طیف الکترومغناطیسی برای ثبت خصوصیات پدیدهها، پوششهای تکراری، سرعت انتقال و تنوع اشکال دادهها، کاهش هزینه و نیروی انسانی در مطالعات از ارزش زیادی برخوردار است (4،6). با استفاده از تصاویر ماهوارهای میتوان نقشههای کاربری اراضی را در سطوح مختلف تهیه و وضعیت موجود پوشش زمین/ کاربری اراضی را بررسی کرد (4،6،19،32). نقشههای کاربری اراضی با استفاده از تفسیر چشمی (13،18)، تفسیر رقومی (3،17) و تلفیقی از دو روش فوق (13،17،27) و یا استفاده از روشهایی نظیر شیءگرا (11،14،25) در دنیا از جمله ایران تهیه شده است. بسته به هدف، انتظارات خاصی در تهیه نقشههای مورد نظر در ایران مطرح و لذا، آنها با سطوح و درجات مختلفی تهیه میشوند. بهطور مثال Alavipanah, Masoudi(2002) نقشه کاربری اراضی منطقه کوهستانی موک استان فارس را با استفاده از دادههای رقومی سنجنده [8]TM و روش طبقهبندی نظارت شده با الگوریتم حداکثر شباهت[9]، GIS و عملیات صحرایی تهیه کردند(4). Hosseini (2003) نقشه کاربری اراضی و تراکم پوشش گیاهی منطقه چمستان (مازندران) را با استفاده از تصاویر ETM+ و فیوژن (ادغام دادههای ماهوارهای) دادهها تهیه کرد(15). Shatai , Abdi (2008) قابلیت دادههای سنجنده ETM+ را در تفکیک اراضی جنگلی زاگرس از سایر کاربریها از طریق مقایسه با نقشه واقعیت زمینی نمونهبرداری شده در حوزه سرخاب لرستان انجام و نتیجه گرفتند که تفکیک و طبقهبندی اراضی جنگلی از سایر طبقات کاربری با صحت 87 درصد، موید کارآیی این روش در تولید این نقشههاست(29). Arzani etal., (2008) نقشه کاربری اراضی بخشی از مراتع حوزه آبخیز طالقان را با استفاده از سنجنده ETM+ تهیه و نتیجهگیری نمودند که این تصاویر قابلیت لازمه برای تهیه این نقشهها را دارا میباشند(5). در تحقیقاتی مانند Najarlou(2006) و Shatai , Abdi (2008) ارزیابی قابلیت دادههای ماهوارهای در تهیه نقشه طبقات مختلف کاربری عموماً با استفاده از نقشه واقعیت زمینی صددرصد انجام گرفته است. تهیه نقشه واقعیت زمینی صددرصد نیازمند صرف وقت و هزینه زیاد میباشد و استفاده از نقشه واقعیت زمینی نمونهای[10] با شدت مناسب میتواند جایگزین روش صددرصد گردد (26،29). Al-Ahmadi, Hames (2009) چهار روش طبقهبندی نظارت شده با الگوریتمهای مختلف و نظارت نشده را در مناطق خشک عربستان آزمون و نتیجهگیری کرده است که روش حداکثر احتمال بهترین نتایج را داشته است(3). Singh, Dubey (2012) نقشه کاربری اراضی حوزه نانیه-گرومای هند را با تلفیق سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی و با استفاده از تصاویر IRS LISS III با موفقعیت تهیه کردند(30). Igue etal., ( 2012) نقشه کاربری اراضی حوزه اویم و اونین را با استفاده از سنجنده ETM+ و صحت 87 درصد تهیه کردند. استفاده از روش شیءگرا نیز بهعنوان یکی از روشهای پیشرفته سنجشاز دوری مورد توجه محقیقین بوده است(16). بطور مثال، Walter (2004) از روش شیءگرا برای ارزیابی تغییرات اراضی استفاده و این روش را یک روش کارآمد در این ارتباط عنوان کرده است(33). Myint etal., (2012)با مقایسه روشهای پیکسل پایه و شیءگرا اقدام به بررسی و تفکیک پوشش اراضی شهری با استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک بالا با برتری روش شیءگرا نموده است(25). بررسی صحت، ارزیابی میزان تطابق نقشه حاصل از طبقهبندی با واقعیت زمینی است (9،10،20). معمولترین اجزای بررسی صحت شامل صحت تولید کننده[11]، صحت استفاده کننده[12]، صحت کلی[13] و ضریب کاپا[14] است (9،12). در صحت کلی که یک معیار ارزشگذاری صحت طبقهبندی است و با استفاده از ماتریس درهمی پیشنهادی Dellepiane, Smith (1999)که از مجموع پیکسلهای صحیح طبقهبندی شده تمامی طبقات به مجموع پیکسلهای صحیح طبقهبندی شده تمامی طبقات به مجموع پیکسلهای تصویر استفاده میشود و در نتیجه این معیار فقط بهعنوان صحت کلی لایه تولید شده خواهد بود(10). ضریب آماره کاپا نیز از معیارهای ارزیابی صحت نقشه است (9،24). این ضریب نشان دهنده توافق حاصل طبقهبندی با واقعیت زمینی میباشد و بین صفر تا 1 متغیّر است. عدد 1 نشان دهنده توافق 100 درصد لایه طبقهبندی شده با واقعیت زمینی است (9). هدف این مقاله بررسی قابلیت دادههای لندست ETM+ در شناسایی کاربریهای مختلف، تفکیک و تهیه نقشه کاربریها در حوزه آبخیز کفتاره اردبیل با استفاده از روشهای تفسیر چشمی، رقومی (طبقهبندی نظارت شده) و تلفیقی از دو روش تفسیر چشمی و رقومی (طبقهبندی نظارت شده) و در انتها روش شیءگرا بوده است. مواد و روشها منطقه مورد مطالعه حوزه آبخیز کفتاره با مساحت 10005 هکتار در استان اردبیل، در موقعیت جغرافیایی بین ²11 ، ¢10 ، °48 تا ²27 ، ¢24 ، °48 طول شرقی و²19، ¢32 ، °38 تا ²30 ، ¢39 ، °38 عرض شمالی واقع است (شکل 1). حداکثر ارتفاع حوزه 2150 متر و حداقل ارتفاع برابر 1308 متر از سطح دریا است. بارندگی متوسط سالیانه 283 (266 تا 307) میلیمتر با توزیع مطلوب ماهیانه، دمای متوسط سالیانه متغیّر بین منهای 5/4 تا 7/24 درجه سانتیگراد در نوسان است و اقلیم حوزه خشک و سرد میباشد. از نظر کاربری، حوزه آبخیز کفتاره در بخش خروجی و میانی عمدتاً به کاربری زراعی اختصاص داشته و ارتفاعات مشرف به مرز کشور آذربایجان به کاربری مرتع اختصاص دارد. در بخش میانی و در مناطق با عمق کم خاک و بیرونزدگی سنگی گسترش اراضی زراعی محدود شده و بهصورت اراضی مرتعی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. همچنین رخنمونهای سنگی بخش خروجی و ارتفاعات مرز حوزه در بخشهای میانی و خروجی نیز به کاربری مرتع اختصاص دارد (2).
شکل 1- موقعیت حوزه آبخیز کفتاره در استان اردبیل و کل کشور
انتخاب تصاویر و پردازش آنها: در انتخاب تصویر باید به تغییرات فصلی و فنولوژی، توزیع بارندگی، بارش قبل از اخذ تصویر، وضعیت توپوگرافی توجه گردید (7). بدین صورت که تلاش گردید که تصویر مناسب در طول سال بهگونهای که بهترین تفکیک کاربری و پوشش زمین را با توجه به کاربریها و نحوه بهرهبرداری از حوزه داشته باشد انتخاب گردد. همچنین بهمنظور امکان تفکیک مراتع از کاربریهای روستایی و دیمزار با توجه به تشابه طیفی آنها بخصوص در اواخر فصل رویشی تلاش گردید در زمان مناسب و متفاوت از لحاظ فنولوژی انتخاب گردد. بهمنظور پرهیز از تأثیر رطوبت در انعکاس طیفی واحدهای مختلف کاربری و پوشش زمین با استفاده از ایستگاههای هواشناسی همجوار حوزه بارندگی ثبت شده در 15 روز قبل از اخذ تصویر انتخابی مورد توجه قرار گرفت (15 روز قبل از تصویربرداری در حوزه مورد مطالعه بارندگی ثبت نشده است). در نهایت تصویر سنجنده ETM+ فریم 033/167 مربوط به 16 خرداد 1385 (6 ژوئن 2006) با در نظر گرفتن مباحث فوق انتخاب گردید (هر چند که بهتر بود تصویر سال 1389 همزمان با سال مطالعه دادههای زمینی برداشت میشد، ولی با توجه به محدودیت مالی پایاننامه دانشجویی امکان تهیه تصویر مزبور نبوده است). در کنار داده فوق نقشههای توپوگرافی 1:50000، عکسهای هوایی 1:55000 و تصویر لندست TM نیز بهعنوان دادههای جانبی در کمک به شناسایی واحدهای کاربری مختلف مورد توجه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از دادههای ذکر شده برنامهریزی برای بازدید مقدماتی و قبل از شروع به تفسیر تصویر برای شناخت منطقه صورت گرفت. تصحیح مکانی یا اصلاح ژئومتریکی[15] از اصول اولیه استفاده از تصاویر ماهوارهای و از مراحل پیش پردازش تصاویر بشمار میرود. انتخاب روش برای تصحیح مکانی بستگی به پستی و بلندی منطقه، حداقل تعداد نقاط مورد نیاز و دقت مورد نظر دارد (23). تصویر انتخاب شده با استفاده از نقشههای توپوگرافی 1:50000 سازمان جغرافیایی ارتش با استفاده از سیستم UTM[16] و مبنای مسطحاتی[17] و مدل بیضوی[18] WGS[19]1384 زمین مرجع (اصلاح ژئومتریکی) شد. همچنین حداقل نقاط کنترل زمینی برای تصحیح مکانی بر اساس درجه توابع چند جملهای برآورد شد(34). معادله 1 K=(N+1)(N+2)/2 که: K – حداقل نقاط مورد نیاز N – درجه تابع چند جملهای استفاده از معادله آفاین[20] در تصحیح مکانی بدلیل برآورد چهار مؤلفه اصلی موقعیت و مقیاس نقاط، کشیدکی و چرخش آنها از کارایی مطلوبتری برخوردار است(23). با استفاده از نقاط کنترل زمینی و نیز معادله آفاین که یک تابع خطی است برای تصویر مورد نظر با 20 نقطه (هر چند که بر اساس معادله 1 نقاط مورد نیاز کمتر از آن برآورد شده بود) از عوارض طبیعی و مصنوعی مشابه مانند تقاطع جادهها، محل اتصال انشعاب رودخانهها، تقاطع چهارراهها که در سطح تصویر و نقشه قابل شناسایی بودهاند، با استفاده از GPS ثبت و تصویر زمین مرجع شده با استفاده از این نقاط کنترل گردید (خطای RMS[21] کل برای این مرحله کمتر از 25/0 بوده است). پس از اصلاحات فوق، تصویر محدوده حوزه کفتاره برش داده شد. از آنجایی که اتمسفر بر روی طول موج های کوتاهتر از mµ 5/0 بیشترین و طول موجهای بلندتر، کمترین تأثیر را دارد و همچنین پراکنش اتمسفری سبب پائین آمدن تباین در تصاویر میشود (1،22)، برای رفع این مشکل از مستطیلهای معادل استفاده شد. چرا که از طریق مستطیلهای معادل به پراکنش دامنه اطلاعاتی هر پدیده، مطالعه تنوع پدیدهها، افزایش کنتراست و به مشابهت و همپوشانی دامنه اطلاعاتی در باندها میتوان پی برد (23). از آنجائیکه در مستطیلهای معادل کشیدگی از نوع غیرخطی است، پیکسلها با آرایش رقومی جدید (بین 0 – 255) قرار گرفته و از اینرو تباین و کنتراست در بین پیک و دنباله منحنیهای طیفی تصاویر مورد استفاده افزایش پیدا کرده و لذا با استفاده از این الگوریتم امکان پراکنش پیکسلها بهصورت گروههای مجزا فراهم گردید. بطوریکه تباین در ناحیه پیک نمودار افزایش و در ناحیه دنباله کاهش یافت. طول موجهای تصاویر ماهوارهای دارای همبستگی مثبت یا منفی هستند. وجود همبستگی بین باندهای تصاویر، بیانگر وجود اطلاعات مشترک است یعنی هر قدر همبستگی بین باندها بیشتر باشد میزان اطلاعات بیشتری به صورت مشترک وجود دارد (23). در حالیکه هدف در این مطالعه یافتن باندهایی بود که کوواریانس بالایی داشته باشند. به عبارت دیگر تفاوت در بازتاب طیفی بین باندها هرچه بیشتر باشد امکان تفکیک عوارض و پدیدهها با دقت بالایی امکانپذیر خواهد بود (1). در مجموع برای وضوح بهتر تصاویر باندهای مختلف علاوه بر مستطیلهای معادل از سه روش کشش خطی[22]، تبدیل هیستوگرام[23] و کشش خطی اشباع شده[24] نیز استفاده شد. کلیه مراحل فوق با استفاده از نرم افزار ERDAS Imagine 9.2 انجام گرفت. استفاده از خصوصیات آماری نمونههای تعلیمی[25]، متداولترین روش انتخاب بهترین باندها از مجموع باندهای اخذ شده میباشد (20). برای این منظور از فاکتور شاخص مطلوب (8) استفاده شد (معادله 2). در این روش ترکیب باندی را که بالاترین مقادیر فاکتور شاخص مطلوب را داشت بعنوان بهترین ترکیب انتخاب گردید (1). معادله 2
که: = مجموع انحراف معیارهای سه باند = مجموع قدر مطلق ضرایب همبستگی بین دو باند از سه باند
پس از انتخاب بهترین ترکیب باندی نمونههای تعلیمی تهیه شدند. در انتخاب نمونهها سعی شد اغلب از مناطق همگن نمونه برداری گردد تا ارزشهای طیفی پیکسلهای تصویر با نمونههای آموزشی مقایسه شود و به این ترتیب پیکسلها در طبقات قابل تفکیک قرار داده شوند. نمونهبرداری صحرایی: از منطقه مورد مطالعه به تعداد 217 (100 نمونه قبل از شروع پردازش برای کمک گرفتن در شناخت منطقه و انتخاب نمونههای آموزشی[26] و117 نمونه پس از پردازش برای ارزیابی صحت نقشههای تهیه شده) نمونه به روش سیستماتیک - تصادفی برداشت شد. بگونهای که با در نظر گرفتن پوشش جادهای و همچنین با در نظر گرفتن محدوده مرزی کشور آذربایجان (به دور از پاسگاههای مرزی) بهصورت سیستماتیک تلاش گردید نمونهبرداری از کل سطح حوزه و از سطح کاربریهای مختلف به تعداد مناسب انجام گیرد. با رعایت فواصل نمونهبرداری محل نمونهها در سطح هر کاربری بهصورت تصادفی انتخاب شد. قطعات نمونهبرداری به شکل مربع و در ابعاد 100 ×100 متر بود (تا خطای احتمالی GPS Garmin vista و سایر خطاها مد نظر قرار گرفته شده باشد). مرکز هر قطعه نمونه با استفاده GPS ثبت گردید. اطلاعات مربوط به کاربری و پوشش زمین ثبت شد. پس از انتقال دادهها از GPS به کامپیوتر با استفاده از نرم افزار OziExplorer3.95.4q، در محیط ArcGIS9.3 اطلاعات کاربری به نقاط GPS اضافه شد. انتخاب نوع کاربری و تعداد کلاسها: با توجه به مطالعات صحرایی و کنترل 100 نقطه در حین بازدید میدانی از کاربریهای مختلف در مجموع 5 طبقه کاربری شامل: کاربری مرتع (اراضی مرتعی با بیش از 95 درصد کاربری مرتع)؛ زراعت دیم (با کاربری بیش از 95 درصد کاربری دیم، برای این کاربری در نظر گرفته شد)؛ اراضی دیم و مرتع یا اراضی زراعی - مرتعی (با توجه به کوچک بودن عرصههای زراعی و پراکنده بودن این اراضی در داخل اکوسیستم مراتع و با احتمال اینکه این اراضی قابل تفکیک با سنجنده مورد استفاده نباشند، واحدی بنام کاربری زراعی- مرتعی در نظر گرفته شد. باغ و مجتمعهای درختی (مثمره و غیرمثمره) که در حاشیه درههای با تظاهر آبی بهصورت نوار باریکی در حاشیه درهها تودههای درختی طبیعی و دست کاشت گسترش داشته که بهعنوان کاربری چهارم در نظر گرفته شد. مناطق مسکونی و روستاهای داخل حوزه بهعنوان کاربری مسکونی در نظر گرفته شد. بخش کوچکی از سطح حوزه در بخشهای میانی و خروجی در داخل درهها که شیب حوزه کم شده، رسوبات ناشی از سیلابهای فصلی رسوب گذاری و تشکیل یک پوشش اراضی مشخصی را داده که همانند هیچیک از کاربرهای فوق نبوده، کمتر از 1 درصد پوشش تاجی داشته و عمدتاً از رسوبات درشت و ریزدانه تشکیل که بهعنوان مسیله و کاربری ششم انتخاب و در تفسیر چشمی و رقومی مد نظر قرار گرفت. بررسی تفاوت طیفی پیکسلهای مربوط به کاربریهای انتخاب شده: با استفاده از شناخت حاصله از عملیات صحرایی نسبت به کاربریهای مختلف و نقاط ثبت شده با GPS، پیکسلهای مربوط به هر کاربری بهصورت دستی و اتوماتیک استخراج و باندها به صورت دو بدو باهم به صورت گرافیکی و آزمون همبستگی مقایسه شدند. پس از پیشپردازش و آمادهسازی دادههای اولیه، نقشه کاربری اراضی در 3 مرحله: الف) تهیه نقشه کاربری اراضی با تفسیر چشمی تصویر لندست، و ب) تهیه نقشه کاربری اراضی حوزه بهصورت تفسیر رقومی و با استفاده از روش طبقهبندی نظارت شده در 2 بخش به شرح ذیل با استفاده از نرم افزار ERDAS Imagine 9.2؛ و ج) طبقهبندی شیءگرا با استفاده از نرم افزار ECognition Developer 64 صورت گرفت. الف. مرحله اول: تفسیر چشمی تصویر: تهیه نقشه کاربری فعلی اراضی حوزه با استفاده از تصویر لندست با توجه به اصول تفسیر و تفکیک مناطق مختلف از لحاظ نوع کاربری انجام و با استفاده از بازدیدهای صحرایی (بهخصوص در محلهایی که امکان تفکیک دقیق انواع کاربریها از روی تصویر ماهوارهای وجود نداشت مانند تفکیک اراضی دیم از مرتع) تصحیحات لازم اعمال و نقشه کاربری اراضی در5 کاربری اصلی سطح حوزه شامل: زراعی- مرتعی، مرتع، باغ و مجتمعهای درختی، مسیله و مناطق مسکونی (روستا) نهایی شد. با توجه به موانع شیب و عمق خاک، گسترش اراضی زراعی در سطوح کوچک، بعضاً حتی کمتر از 500 مترمربع انتشار دارند، که امکان تفکیک آنها با تصویر ETM+ نبوده و لذا به صورت اراضی کمپلکس (مخلوط) تفکیک و نهایی گردید. ب. مرحله دوم: تفسیر رقومی تصویر ETM+: تفسیر رقومی تصویر بهصورت طبقهبندی نظارت شده و با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال[27] صورت گرفت. لازم به ذکر است سایر الگوریتمها نیز قبل از نهایی کردن الگوریتم حداکثر احتمال مورد آزمون قرار گرفت و در مرحله کنترل میدانی، بررسی لازم انجام و چون الگوریتم حداکثر احتمال از قابلیت بهتری در تفکیک واحدها برخوردار بود، لذا مورد استفاده قرار گرفت. ب-1. بخش اول: ابتدا نمونههای تعلیمی شامل 5 کلاس (زراعت دیم، مرتع، باغ و مجتمعهای درختی، مسیله و مناطق مسکونی (روستا)) از تصویر ماهوارهای با پراکنش، اندازه مناسب و تعداد قابل توجّه با در نظر گرفتن دادههای ثبت شده توسط GPS انتخاب و طبقهبندی تصویر صورت گرفت. ب-2. بخش دوم: بعد از ارزیابی صحت کلی و ضریب کاپای تصویر بخش اول (ب-1) و با توجه به پائین بودن آنها و با توجه به اینکه کاربری مسکونی و مسیله بیشترین خطا را در بر میگرفتند، بهجهت بهبود طبقهبندی ابتدا انتخاب نمونههای تعلیمی برای زراعت دیم، مرتع، باغ و مجتمعهای درختی (بدون انتخاب نمونه برای کاربری مسکونی و مسیله) از سطح تصویر با در نظر گرفتن نقاط کنترلی GPS انجام و نقشه مورد نظر پس از فیلترگذاری از نوع Majority سه مرحلهای 3 در 3 به لایه برداری تبدیل گردید. سپس سطوح مسکونی و مسیله با استفاده از تفسیر چشمی در محیط ArcGIS9.3 تفکیک و با کنترل میدانی بهعنوان نقشه نهایی گردید. در ادامه لایه مناطق مسکونی و مسیله به روی لایه نقشه طبقهبندی شده برداری اضافه و در محیط GIS محل مناطق مسکونی و مسیله برش داده شده و کاربریهای مسکونی و مسیله به آن اضافه بهعنوان نقشه نهایی مورد استفاده قرار گرفت و بررسی صحت کلی و آماره کاپا صورت گرفت. ج. مرحله سوم: طبقهبندی شیءگرای تصویر ETM+: طبقهبندی شیءگرا فرآیندی است که در آن کلاسهای پوشش اراضی را به اشیاء و پدیدههای سطح تصویری ارتباط میدهد (11،14). پس از فرآیند طبقهبندی، هر یک از اشیا یا پدیدههای تصویری به یک یا هیچکدام از کلاسها اختصاص مییابند. این نوع از طبقهبندی برپایهی منطق فازی استوار است و ارزش عوارض را به ارزش فازی (بین صفر تا یک) با درجه عضویت معین برای هر کلاس تبدیل میکند (28). در این فرآیند پیکسلها با درجه عضویت متفاوت در بیش از یک کلاس طبقهبندی میشوند و براساس درجه عضویت نسبت به هر کلاس، طبقهبندی براساس الگوریتم نزدیکترین همسایه انجام میشود. برای طبقهبندی ابتدا باید سگمنتسازی کرد. سگمنت گروهی از پیکسلهای همسایه در داخل یک ناحیه است که شباهت (از نظر ارزش عددی و بافت) مهمترین معیار مشترک آنهاست (11،28). سگمنتسازی مبنای طبقهبندی محسوب میشود و هر چقدر سگمنتسازی با دقت بالاتری انجام گیرد در کیفیت طبقهبندی تأثیر خواهد گذاشت. در فرآیند سگمنتسازی باید پارامترهای شکل، بافت، ضریب فشردگی و معیار نرمی شکل درنظر گرفته شود و براساس نسبت اهمیت هر یک از این عوامل در خصوصیات کلاسهای مورد نظر برای استخراج از تصاویر ماهوارهای، نسبت اهمیت آنها را در فرآیند سگمنتسازی اعمال نماید (14). علاوه بر این مقیاس مناسب یکی دیگر از عوامل مهم در سگمنتسازی است. عدد مقیاس هر چقدر بزرگتر باشد سگمنتها اجازهی ایجاد اشیای تصویری بزرگ را داده و برعکس با انتخاب عدد کوچک شیء تصویری کوچکی ایجاد خواهد شد. بنابراین، تعریف مقیاس در فرآیند سگمنتسازی از اهمیت زیادی برخوردار است (28). در این تحقیق، برای طبقهبندی شیءگرای تصویر، در ابتدا مقادیر مختلفی برای پارامترهای مقیاس، فشردگی و شکل برای هر یک از تصاویر انتخاب و پس از رؤیت و مقایسهی نتایج سگمنتسازی و طبقهبندی حاصل در نهایت مقادیر 3، 5/0 و 4/0 انتخاب گردید و طبقهبندی نهایی با استفاده از این پارامترها و الگوریتم نزدیکترین همسایه انجام گرفت. در نهایت دادههای میدانی با نقشههای تهیه شده در قالب دادههای نقشه تولید شده و دادههای زمینی با استفاده از ماتریس درهمی واریانس-کوواریانس در جدول ماتریس خطا، تحت عنوان صحت کلی با استفاده از معادله 3 و ضریب کاپا با استفاده از معادله 4 محاسبه شد گردید (9). معادله 3 (SPii)N/1=OA که در آن: OA، صحت کلی؛ N. تعداد کل پیکسلهای آزمایشی؛ SPii. مجموع پیکسلهای درست طبقهبندی شده. معادله 4 (q/1-1)/(q/1-OA)=Ǩ که در آن: Ǩ= ضریب کاپا؛ OA = صحت کلی؛ q= پیکسلهای درست طبقه بندی نشده. نتایج شکل 2 نمای تصویر مورد استفاده با ترکیب باندی 4، 3 و 2 را نشان میدهد. همانگونه که در بخش معرفی منطقه اشاره شد، تصویر انتخاب شده متعلق به اواسط خردادماه بوده و در این موقع از سال در منطقه ارشق که حوزه مورد مطالعه نیز بخشی از آن میباشد، شروع مرحله شیریشدن پوشش گیاهی میباشد. همچنین هرچند که اختلاف ارتفاع زیادی در سطح حوزه وجود ندارد (اختلاف ارتفاع 842 متر) ولی همین مقدار نیز باعث اختلاف فنولوژی و در مقایسه گیاهان زودتر شیری شده و لذا انعکاس از این سطح در مقایسه با سطوح بالاتر تغییر پیدا کرده است که این امر تشخیص و تفکیک کاربریها را با مشکل مواجهه کرده است. از جانب دیگر وضعیت توپوگرافی، خاک و کاربریهای گسترش یافته بخصوص دیم عمدتاً در سطوح کوچک امکان تشخیص و تفکیک را با محدودیت مواجهه کرده است. شکل 3 نیز در این ارتباط تهیه و بهصورت مقایسه گرافیکی که نمایش مکانی ارزش پیکسلهای کاربریهای مختلف در سطح تصویر ETM+ با استفاده از دو باند 4 و 3 که در بخشهای مختلف مانند تفسیر چشمی و انتخاب نمونههای آموزشی در طبقهبندی نظارت شده مورد توجه قرار گرفته بر این مشکل و همسانی انعکاس طیفی تأکید دارد. در مجموع بر اساس این مقایسه با توجه به مراحل فنولوژیکی گیاهان، تراکم کم پوشش تاجی گیاهان طبیعی و زراعی تداخل ارزشی طیفی پیکسلهای کاربریهای مختلف در سطح حوزه وجود دارد، که این امر در تعیین پیکسلهای اختصاصی برای کاربریهای مختلف، بخصوص برای دیم و مرتع، مسیله و مسکونی ایجاد اشکال مینماید.
شکل 2- تصویر لندست 7 رنگی کاذب با باندهای 4، 3 و 2 برای سطح حوزه را نشان میدهد
شکل 3- برای نمونه، نمایش مکانی ارزش پیکسلهای کاربریهای مختلف در تصویر لندست 7 با استفاده از دو باند 4 و 3
الف. نتایج مرحله اول: نقشه تهیه شده به طریقه تفسیر چشمی: نقشه کاربری اراضی حوزه که به طریقه تفسیر چشمی تهیه شده در شکل 4 نشان داده شده است. همانگونه که از شکل پیداست، واحد کاربری کمپلکس کشاورزی- مرتع با مساحت 7416 هکتار (74 درصد حوزه)، بیشترین سطح حوزه را شامل میشود (جدول 1). در این نقشه اراضی مرتعی خالص، مناطق روستایی، باغ و مجتمعهای درختی و مسیله قابل تفکیک بوده، ولی همانگونه که اشاره شد واحد کمپلکس با استفاده از تصویر لندست قابل تفکیک نبوده است. شکل 3 رفتار طیفی کاربریهای مختلف را برای باندهای 3 و 4 تصویر مورد استفاده نشان میدهد. همانگونه که در شکل مشخص است، کاربریهای مختلف خصوصیات طیفی همپوشانی داشته که باعث ایجاد اشکال در تفکیک کاربریها در تفسیر چشمی و رقومی ایجاد میکند. صحت کلی این نقشه 85 درصد و ضریب کاپا 81/0 بدست آمد (جدول 2).
شکل 4- نقشه کاربری فعلی حوزه آبخیز کفتاره تهیه شده به طریقه تفسیر چشمی با استفاده از تصویر لندست 7 و دادههای کمکی و میدانی جدول 1- مساحت طبقات مختلف کاربری فعلی حوزه آبخیز کفتاره به طریقه تفسیر چشمی، رقومی (نظارت شده) و ترکیبی (تفسیر رقومی و چشمی) و طبقهبندی شیءگرای لندست 7 سال 1385 (2006)
جدول 2- ماتریس خطای مربوط به تفسیر چشمی، تفسیر رقومی (نظارت شده و ترکیبی) و طبقهبندی شیءگرای لندست 7 سال 1385 (2006)
ب. نتایج مرحله دوم: نتایج تفسیر رقومی (نظارت شده) ب-1. بخش اول: نتایج تفسیر رقومی نظارت شده تصویر +ETM: شکل 5 نقشه تهیه شده از این بخش را نشان میدهد. در این نقشه کاربری مسیله با مساحت 8/5050 هکتار بیشترین و باغ و مجتمعهای درختی با 15/487 هکتار کمترین مساحت کاربری حوزه را به خود اختصاص دادهاند (جدول 1). با توجه به کنترلهای صورت گرفته و محاسبه صحت کلی و آماره کاپا که به ترتیب 60 درصد و 50/0 بوده است (جدول 2)، این نتایج با واقعیت زمینی همخوانی نداشته و دو کاربری مسکونی (با خطای 85 درصد) و مسیله (با خطای 73 درصد) بیشتر از میزان واقعی نقشهسازی شده است و به عبارتی با توجه به شرایط کاربریهای حوزه، تصویر ETM+ با توجه به قدرت تفکیک مکانی و همچنین بر اساس تحلیلهای هیستوگرامها و نمودارهای طیفی قابلیت کمتری را در این حالت طبقهبندی، بخصوص در تفکیک واحدهای کاربری مانند مسیله و روستاها با توجه به همپوشانی خصوصیات طیفی نشان داده است (جدول 2).
شکل 5- نقشه طبقهبندی نظارت شده سنجنده ETM+ در مرحله دوم، بخش اول
ب-1-2. بخش دوم: نتایج تفسیر رقومی و چشمی(ترکیبی) تصویر ETM+: جهت بهبود صحت نقشه کاربری نهایی در گام اول با حذف کاربریهای مسکونی و مسیله در انتخاب نمونههای آموزشی، نقشه نهایی تهیه شده در شکل 6 ارائه شده است. در این نقشه ترکیبی میزان صحت کلی و ضریب کاپا بهترتیب برابر 73 درصد و 66/0 محاسبه شده و همچنین تک تک کاربریها از درصد خطای نسبتاً کمتری در مقایسه با مرحله قبل (طبقهبندی نظارت شده) برخوردار است. مساحت هر یک از کاربریها در جدول 1 ارائه شده که بر اساس این جدول مراتع با 76/58 درصد، کاربری اصلی حوزه را تشکیل میدهد.
شکل 6- نقشه طبقهبندی رقومی (نظارت شده) و چشمی (ترکیبی) سنجنده ETM+ در مرحله دوم، بخش دوم
ج. نتایج مرحله سوم: طبقهبندی شیءگرا: همانطور که در جدول 2 نیز دیده میشود دقت تفکیک تمام کاربریها در این روش نسبت به مراحل اول و دوم بهبود یافته است و صحت کلی نقشه به 89 درصد رسیده است که در اینگونه نقشهها صحتی قابل قبول و مطلوب میباشد. مساحت هر یک از کاربرهای این نقشه در جدول 1 آورده شده است. کاربری دیم حدود 52 درصد از حوزه را در برگرفته است.
شکل7- نقشه طبقهبندی شیءگرا سنجنده ETM+
بحث و نتیجه گیری در حوزه آبخیز کفتاره بر اساس بررسیهای میدانی نوع و توزیع کاربریها تابع توپوگرافی، وضعیت ژئومرفولوژی و وضعیت دامنهها از نظر منظم و نامنظم بودن، عمق خاک، مقدار بارندگی، وضعیت تظاهر آبی در داخل و اطراف درهها و آثار بر جای مانده از سیلابهای فصلی در داخل درههای خروجی حوزه به صورت مسیله میباشد. از جانب دیگر در روند تهیه نقشه کاربری اراضی مشکلات زیادی وجود دارد که توسط محقّیقین مختلف مورد اشاره قرار گرفته است(6،32،19،13) که از مهمترین آنها میتوان به عدم توانایی ابزارهای مورد استفاده نظیر تصاویر ماهوارهای لندست با ابعاد پیکسلی 30 متری در تفکیک زراعتهای دیم از مراتع، مسیلهها و روستاها از همدیگر و از سایر کاربریها به علت سطح کوچک و تشابه خصوصیات طیفی آنها، بخصوص در مناطق ناهمگن نظیر منطقه ارشق اردبیل اشاره کرد. در این مطالعه نیز مسائل فوق مشاهده و بیشتر مورد تأکید قرار گرفت. مسائلی که در مطالعه Baban, Wan Yusof (2001) نیز مورد تأکید قرار گرفته است(6). هر چند که در مطالعات با استفاده از سنجنده (4) TM و طبقهبندی نظارت شده با استفاده از تصاویر ETM+ (15) و با استفاده از سنجنده ETM+ (5) در مناطق مختلف کشور با استفاده از تفسیر رقومی نظارت شده نتیجه مطلوبی از تهیه نقشه کاربری اراضی گزارش نمودهاند. در این حوزه هر چند تغییرات ارتفاعی کم میباشد (حدود 842 متر)، ولی همین مقدار تغییرات ارتفاعی و پستی و بلندی و تشکیل واحدهای ژئومورفولوژیکی با رخنمونهای سنگی ظاهر شده در سطح زمین و به تبع آن عمق کم خاک سبب شده است که امکان کشت و کار دیم بهصورت پیوسته گسترش پیدا نکند و اراضی زراعی دیم بهصورت لکهای گسترش داشته باشد. همچنین با توجه به مقدار کم بارندگی، چرای شدید دام و تراکم کم پوشش گیاهی در سطح مراتع مشکل اصلی عدم توانایی کامل تصویر ماهوارهای در تفکیک این واحدها چه بهصورت تفسیر چشمی یا رقومی (نظارت شده، ترکیب تفسیر چشمی و نظارت شده و حتی در تفسیر شیءگرا هنوز 11 درصد خطا وجود دارد) را سبب شده است. در این مطالعه هر چند نقشههای کاربری اراضی حوزه، با تلفیق روش تفسیر چشمی و رقومی و استفاده از GPS و GIS مورد توجه قرار گرفت ولی نتایج قابل قبول حاصل نشد. نتایج تفسیر چشمی با 85 درصد صحت هر چند از نظر اصول سنجشاز دوری قابل قبول است (9،21)، ولی این روش امروزه بهعنوان یک روش سنتی و با محدودیت زمان و هزینه روبروست. این در حالی است که روش شیءگرا با صحت 89 درصد در مقایسه هم بهعنوان روش نوین و همچنین بدون محدودیتهای روش تفسیر چشمی در ارتباط با تهیه نقشه کاربری اراضی قابل توجه میباشد. Walter (2004) نیز با استفاده از روش شیءگرا نتایج قابل قبول از تهیه نقشه کاربری اراضی ارائه نمودند (33). همچنین Myint etal., (2012) نیز در مقایسه روشهای پیکسل پایه و شیءگرا نتایج مطلوب و مشابه تحقیق ما برای روش شیءگرا گزارش کرده است(25). نتایج بررسی تفکیکپذیری طبقات و انتخاب مجموعه باندی مناسب برای طبقهبندی سنجنده ETM+ حوزه نشان داد که میزان تفکیکپذیری طبقات مختلف مانند کاربری مرتع، دیمزار، مسکونی و مسیله با توجه به همپوشانی طیفی کاملاً مطلوب نمیباشد. علت این امر عمدتاً ناشی از کوچک بودن اراضی زراعی دیم در سطح کاربری مرتعی و همچنین کوچک بودن مناطق مسکونی و خانههای کاهگلی و کوچههای خاکی، و مسیلههای عاری از پوشش و خاکدار که از نظر خصوصیات انعکاس طیفی یکسانی برخوردار و تفاوت معنیداری را از نظر طیفی با کاربریهای دیگر ایجاد نمیکنند، میباشد. این امر منجر به کاهش توانایی سنجندههایی مانند لندست در تفکیک این واحدهای کاربری که ناشی از تداخل طیفی پدیدهها میباشند، دانست. در این تحقیق کاربرد دستگاه GPS در تهیه نقشه واقعیت زمینی بر سرعت و دقت تولید این نقشه افزوده و امکان برداشت تعداد نقاط بیشتری را در مناطقی که وسعت زیادی دارند، فراهم کرده است. امکان برداشت نمونهها بهصورت نقطهای واقعیت زمینی با استفاده از GPS و تبدیل آن بهصورت رستری (تک پیکسل) در مقایسه با روشهای معمول تهیه نقشه واقعیت زمینی از دادههای جانبی نظیرعکسهای هوایی سیاه و سفید نیز با سرعت بیشتر و حتی از صحت مکانی و موضوعی بالاتری برخوردار میشود. چرا که در استفاده از این ابزار، نقشه واقعیت زمینی بر اساس مشاهده و ثبت اطلاعات دقیق میدانی همرا میباشد. همچنین در این تحقیق همانند تحقیق Shatai, Abdi (2008) بر ضرورت استفاده از GIS در تهیه نقشه نهایی کاربری اراضی (حاصل از طبقهبندی نظارت شده) تأکید میگردد(29) . با توجه به صحت کلی نقشهها و با استناد و مقایسه با منابعی نظیر (10،21،9) که ضرایب صحت کلی بزرگتر از 85 درصد را قابل قبول عنوان کردهاند، نتایج حاصله از طبقهبندی کاربریها چه از نظر تک تک کاربریها و چه از نظر مجموع صحت و آماره کاپا از صحت نسبتاً بالاتری در ارتباط با اطلاعات تولید شده پس از اعمال شیوه تلفیقی تفسیر چشمی و رقومی برخوردار شده است، اما کماکان نتایج غیرقابل استناد است. در مقابل روش شیءپایه با رفع محدودیتهای تفسیر چشمی و صحت بالاتر (89 درصد) نتایج مستندتری برای برنامهریزی در مطالعات آبخیزداری تولید میکند. در مجموع با توجه به اینکه در مطالعات آبخیزداری و منابع طبیعی هنوز از تفسیر چشمی استفاده میشود، توصیه میشود با توجه به محدودیتهای این روش از روش شیءگرا با صحت قابل قبول، بخصوص با استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالاتر در این مطالعات استفاده گردد. همچنین با توجه به صحت نقشههای تولیدی طبقه بندی نظارت شده و روش تلفیقی برای منطقه مورد مطالعه نمیتوان به نتایج آنها استناد کرد.
سپاسگزاری: بدین وسیله از سازمان فضایی کشور به جهت تامین تصویر ماهوارهای لندست تشکر میگردد.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
27. Najarloo, S.2005. Investigation on Fars expansion area using areal photographic, Topo graphic maps, Satellite image ETM+ and IRS-ID, Msc Thesis Agricultural and Natural Resources Faculty.28. Rafieyan, A., A. Darvishsefat and M. Namiranian.2006. Evaluation of Landsat7 Data in Forest Mapping (Case study: Forest of Babol).Iranian Natural Resources Journal: 59(4): 843-852. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,486 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 997 |