تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,618 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,303,122 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,356,901 |
بررسی وجوه زیباییشناسی فعل در بوستان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیباییشناسی ادبی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 6، شماره 26، اسفند 1394، صفحه 69-88 اصل مقاله (393.77 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
توجه به بوستان سعدی از منظر زیباییشناسی، این نکته را به اثبات میرساند که هر چند ارزشهای والای این اثر، مرهون کارکردهای اخلاقی و اجتماعی آن است؛ اما زیباییهای لفظی و شگردهای شاعرانهای که او با استادی از آن سود جسته است، راز ماندگاری و جاودانگی بوستان اوست. توانایی بالقوۀ شعر او در گریز از هنجارهای زبانی،در حوزههای گوناگون بیان، بدیع، نحو، موسیقی و... چنان استـادانه صورت گرفتـه است که در عین سادگی و قابل دسترس بودن، دستنایافتنی است. این نوشتار برآن است که به بررسی کارکردهای هنری فعل و حضور شاعرانۀ آن در بوستان بپردازد و نشان دهد که چگونه رفتار شاعرانۀ سعدی با فعل، شکل هنرمندانهتری به زبان او بخشیده است و موجب برجستهسازی اثر وی گشته است. بررسی این عنصر نشان داد که اسرار زیباییشناسی فعل در بوستان در مواردی از قبیل: حذف فعل، آوردن جناسهای فعلی و فعلهای متقابل، قرار گرفتن چند فعل پشت سر هم، کاربرد صیغهای مختلف یک فعل، کاربرد وجه امری افعال،پیشآیی فعل و جدایی اجزاء فعل و... نهفته است. که مؤلف سعی نموده در این مقاله به آنها بپردازد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سعدی؛ بوستان؛ زیباییشناسی؛ فعل | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی وجوه زیباییشناسی فعل در بوستان
دکتر آذر دانشگر* چکیدهتوجه به بوستان سعدی از منظر زیباییشناسی، این نکته را به اثبات میرساند که هر چند ارزشهای والای این اثر، مرهون کارکردهای اخلاقی و اجتماعی آن است؛ اما زیباییهای لفظی و شگردهای شاعرانهای که او با استادی از آن سود جسته است، راز ماندگاری و جاودانگی بوستان اوست. توانایی بالقوۀ شعر او در گریز از هنجارهای زبانی،در حوزههای گوناگون بیان، بدیع، نحو، موسیقی و... چنان استـادانه صورت گرفتـه است که در عین سادگی و قابل دسترس بودن، دستنایافتنی است. این نوشتار برآن است که به بررسی کارکردهای هنری فعل و حضور شاعرانۀ آن در بوستان بپردازد و نشان دهد که چگونه رفتار شاعرانۀ سعدی با فعل، شکل هنرمندانهتری به زبان او بخشیده است و موجب برجستهسازی اثر وی گشته است. بررسی این عنصر نشان داد که اسرار زیباییشناسی فعل در بوستان در مواردی از قبیل: حذف فعل، آوردن جناسهای فعلی و فعلهای متقابل، قرار گرفتن چند فعل پشت سر هم، کاربرد صیغهای مختلف یک فعل، کاربرد وجه امری افعال،پیشآیی فعل و جدایی اجزاء فعل و... نهفته است. که مؤلف سعی نموده در این مقاله به آنها بپردازد.
واژههای کلیدیسعدی، بوستان، زیباییشناسی، فعل
مقدمهدر یادگیری هر زبانی ابتدا قواعد آن زبان مورد بررسی قرار میگیرد؛ این قواعد در هر زبانی از نظم خاصی پیروی میکند. اگر این نظم را از قواعد زبانی بگیریم به هم ریختگی و گسیختگی ایجاد میشود. یک نویسنده متبحر از این به هم ریختگیها نظمی زیبا میآفریند که زبان را از جایگاه خود خارج و به سمت زبانی ادبی سوق میدهد. همین امر باعث میشود زبان از حالت خبری و اطلاعرسانی به یک اثر هنری زیبا تبدیل شود. بسیاری از زبـانشناسان و دستـورنویسان معتقدند زبـان ادبـی از قواعد دسـتور زبان و معناشناسیک فراتر میرود. در هر دو شکل زبان ادبی، یعنی گونه گفتاری و گونه نوشتاری (که هر یک قاعدههای ویژه خود را نیز دارا هستند) این زبان از بندهای دستوری، نحوی و معناشناسیک رهایی مییابد. (احمدی،1370: 326) در زیباشناسی نحوی نویسنده با جابهجایی کلمات و برهم زدن ترتیب همنشینی و تغییر مناسبات از پیش تعریف شده در حوزه زبان و دگرگونی ساختار منطقی جمله، موجب برجستگی زبان میگردد. «شاعر میتواند در شعر خود با جابهجاکردن عناصر سازندۀ جمله از قواعد نحوی زبان هنجارگریز بزند و زبان خود را از زبان هنجار متمایز سازد.» (صفوی،1383: 46) نویسنده با شگردها و تبحر خود در نگارش، این توان ادبی را دارد که با هنجارگریزی و تغییر در اجزای جمله، متنی زیبا بیافریند. این هنجارگریزیها شامل: جابه جاکردن، حذف، تقدیم، تأخیر و نوآوری در کاربرد عناصر سازنده جمله میباشد که نویسنده با این روش به برجستهسازی اثر هنری خود میپردازد. جابهجایی ارکان جمله در شعر و نثر به دلایلی همچون عامل وزن و قافیه، اصل غافلگیری و تأکید و اغراض دیگر بلاغی صورت میگیرد. سیما داد در مورد زیباشناسی نحوی میگوید: «انحراف در روابط دستوری جملات است مثل آن که در زبان فارسی به جای من میروم گفته شود من میرود یا در زبان انگلیسی صفت را بعد از اسم قرار دهند.» (داد، 1385: 540) گریختن از قراردادهای زبانی و از بین بردن عادتهای معمول در ساخت یک جمله هنر شاعر است. یکی از این عادتهای معمول آوردن فعل در آخر جمله است که معمولاً شاعران با این کار به غیر از بحث زیباییشناسی کلام به انتقال مفاهیم عاطفیتر و احساسیتر میپردازند. زیرا با جابهجایی ارکان جمله بوی طراوت و تازگی در شعر و یا نثر مسجع دیده میشود که با لفظ آشنازدایی در بین ادیبان مطرح میشود. ماهیت زبان، شناور و سیال بودن آن است و همین امر زیبایی زبان را چندین برابر میکند. زبانِ شناور پویا و تازه باقی میماند و همین چینش کلمات باعث زیباآفرینی در شعر میشود. «شاعران برای آفرینش سخن نو پیوسته در پی شکستن قراردادها و ساختارهای دستوری و نحوی و گریختن از این هنجارهای معمول زبان بودهاند. اینگونه است که بدون یاری گرفتن از صور خیال و تنها با تصرف در ساختمان دستوری زبان نیز کلام را از حوره نثر به حورۀ شعر میتوان وارد کرد.» (حسن لی، 1386: 109) بسیاری از دستورنویسان بر این معتقدند که برای زیبایی کلام باید از عادت اجباری قرارگیری واژگان گریخت و در بارۀ نقش ساختار در خلق زیبایی و بیان معنا در زبان شعر گفتهاند: «مهمترین عامل در روانی کلام گذشته از حسن انتخاب واژگان، این است که اجزای کلام به همان ترتیبی به دنبال هم قرار بگیرند که معنای کلام اقتضا میکند.» (موحد، 1378: 133) برخی از ادیبان جابهجایی ساختار جمله را مرتبط با نگاه و اندیشه نویسنده یا شاعر میدانند. «واقعیت این است که ساختارهای جملههای مادر حقیقت ساختارهای نگاهها و ساختارهای فکری ما هستند.» (محمدی، 1384: 21) سعدی فرمانروای بیمنازع غزل فارسی محسوب میشود و بوستان او هنرمندانهترین مثنوی اخلاقی در ادبیات فارسی است. زبان سعدی ساده و روان و معیـار کامل فصاحت و بلاغـت است. (شمیسا، 1393: 211-209) سخن او همانطور که گفتهاند: «مانند موم است و هر معنا را به عبارتی بیان میکند که از آن بهتر، زیباتر و موجزتر ممکن نیست.» (عبادیان، 1384: 130) اشعارش در عین سادگی مملو از نکات مهم ادبی است. به بیانی دیگر میتوان گفت سعدی در بوستان شاعری را کنار گذاشته و قلم پند و اندرز خویش را برداشته و با نصایح ظریف و به موقعش قصد آگاهیدادن، دارد. وی همچون پیامبری نصایح خود را با بهترین شیوه که زبان شعر است، بیان میکند؛ تا هر مخاطبی او را دریابد و با خود همراه دارد. این لحن نصیحتگونه وی در چگونگی استفادۀ افعال نیز تأثیر خود را گذاشته است. میتوان به صراحت بیان کرد که وجه امری افعال استفاده شده در بوستان بیشتر از وجوه فعلی دیگر است. «سحر بیان و اعجاز قلم شیخ اجل سعدی شیرازی چنان منیع و رفیع است که توصیفش از عهدۀ صاحبان قلم در عصر ما ساخته نیست و شرح و تأثیر وجود و حکومت هفتصد سالۀ او بر نظم و نثر فارسی ملازم با زبانی است به قدرت لسان خود او و این امری است محال، پس چه بهتر که بیان مجد و عظمت وی را بر عهدۀ سخن او گذاریم.» (رستـگار فسایی، 1375: 61) در این نوشتـار قصد آن اسـت که به بررسی جنبهای از هنر زیباییشناسی سعدی در بوستان پرداخته شود. پژوهشهای فراوانی در اشعار سعدی صورت گرفته است. اما به نظر میرسد ویژگیهای نحوی کلامی او در فرایندهای معنای افعال و... کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله به بررسی زیباییشناسی افعال در بوستان پرداخته است.
بحث و بررسی فعل در ساختار یک جمله رکن اصلی دارد. بدون فعل معنی جمله ناقص است. فعل کلمهای است که بر انجام کار یا داشتن حالت و داشتن چیزی دلالت میکند. فعل در بوستان به انحا گوناگون در یک جمله استفاده میشود. از جمله حذف فعل به قرینه لفظی و معنوی، جناسهای فعلی، فعلهای متقابل، قرار گرفتن چندین فعل در یک بیت، صیغههای گوناگون یک فعل در بیت و... جابهجایی فعل از آخر جمله که جایگاه اصلی فعل است سبب ایجاد تغییراتی میشود که متن را از یک متن معمولی به یک متن ادبی تبدیل میکند. این نوشتار بررسی نمونههای مختلف زیباییشناسی فعل در بوستان سعدی است. 1)حذف فعل یکی از کارکردهای زیباییشناسی دستورزبان، حذف اجزای جمله است؛ این حذف گاهی در اصلیترین بخش جمله که فعل میباشد، اتفاق میافتد. «در کاربرد زبان، اصلی پذیرفته شده است که بنا بر آن، لازم نیست آنچه را مخاطب از پیش میداند برای او تکرار کنیم. این اصل همان اصل اقتصاد زبانی، اصل کمکوشی یا اصل کمترین تلاش است.» (باطنی،1371: 105-100) حذف به دو صورت معنوی و لفظی است. حذف لفظی: برای پرهیز از تکرار لفظی ایجاد میشود. این حذف سبب ایجاز میشود اما به دلیل وجود لفظ مشابه درنگ و تأملی در دریافت معنا ایجاد نمیشود. حذف معنوی: موقعی است که لفظ محذوف قبلاً نیامده باشد و خواننده یا شنونده میکوشد تا با دقت و تأمل از سیاق سخن به بخش محذوف پی ببرد. (پرویزی،1390: 12) در بررسی بوستان سعدی نیز بسیار با حذف فعل به قرینه لفظی و معنوی رو برو شدهایم: طریقی بیندیش و رایی بزن که رای تو روشنتر از رای من (سعدی، 1389: 648) در مصرع دوم فعل «است» به قرینه معنوی حذف شده است. نه اندیشه از کس، نه حاجت به هیچ چو زلف عروسان رهش پیچ پیچ (همان:609) در این بیت همه فعلها به قرینه معنوی حذف شده است. فعل «دارد» در مصرع اول و فعل «است» در مصرع دوم به قرینه معنوی حذف شدهاند.
(همان: 408) فعل «است» در مصرع اول به قرینه معنوی حذف شده است و فعل خورد در مصرع دوم.
(همان: 368) فعل «کند» در مصرع دوم به قرینه لفظی حذف شده است.
(همان: 360) فعل «است» در هر دو مصرع به قرینه معنوی حذف شده است.
(همان: 248) فعل «کن» در مصرع دوم طبق قرینه معنوی حذف شده است.
2)جناس فعلی از دیگر جنبههای هنری کارکرد فعل آوردن افعالی همآواست که به غیر از جنبه هنری و زیبایی، بیانگر همآوایی در یک نظم یا نثر است. در بوستان سعدی نیز این همآوایی در افعال دیده میشود:
(همان: 455) بین دو فعل برکشند و سرکشند جناس مضارع وجود دارد.
(همان: 273) بین دو فعل «دم زدند» و «هم زدند» جناس مضارع وجود دارد.
(همان: 183) بین دو فعل «منست» و «دشمنست» جناس زاید وجود دارد.
(همان: 200) بین دو فعل «داشتم» و «پنداشتم» جناس زاید وجود دارد.
(همان: 153) بین دو فعل «پوشیده داشت» و «نیوشیده داشت» جناس زاید وجود دارد.
(همان: 136)
بین دو فعل «کیست» و «زیست» جناس مضارع وجود دارد.
(همان: 95) بین دو فعل «آموخته» و «اندوخته» جناس زاید وجود دارد.
(همان: 77) بین دو فعل «باش» و «پاش» جناس مضارع وجود دارد.
(همان: 7) بین دو فعل «میکُنی» و «میکنَی» جناس ناقص وجود دارد.
3)فعلهای متقابل فعلهای متقابل در مفهومی عامتر نسبت به فعلهای متضاد مورد تحقیق قرار گرفته است. این گونه فعلها میتواند به صورت مثبت و منفی از یک صیغه و یا دارای تقابل معنایی با یک دیگر باشد. فعلهای متضاد به لحاظ بلاغی ارزشمند است. لیکن تقابل معنایی، جملهها را در برابر هم قرار میدهد. این تقابلها در جای جای بوستان به زیبایی نمایان است. (ذاکری، 1390: 90)
(همان: 544) بین دو فعل «شنیدن» و «نشنیدن» تقابل وجود دارد.
(همان: 537) بین دو فعل «بخندید» و «بگریست» تقابل وجود دارد.
(همان: 524) بین دو فعل «کاشت» و «برداشت» تقابل وجود دارد.
(همان: 465) بین دو فعل «برد» و «آورد» تقابل وجود دارد.
(همان: 450) بین دو فعل «بگذرد» و «بماند» تقابل وجود دارد.
(همان: 448) بین دو فعل «است» و «نیست» تقابل وجود دارد.
(همان: 416) بین دو فعل «نیست» و «هست» تقابل وجود دارد.
(همان: 414) بین دو فعل «آید» و «رود» تقابل وجود دارد.
(همان: 463) افعال مرکب «تهی کرد» و «پرکرد» با هم در تقابلند.
4) قرارگرفتن چند فعل پشت سرهم یکی دیگر از زیباییهای بوستان آوردن چند فعل در یک بیت است؛ این هنر به زیبایی کلامی سعدی افزوده است. آوردن افعال پشت سر هم بیان روایت را تندتر میکند و داستان یا حکایت با سرعت بیشتر روایت میشود.
(همان: 678) چهار فعل «بفرمود»، «جستند»، «بستند»، «فکندند»، در یک بیت آورده شده است.
(همان: 545) افعال «بخفت»، «دید»، «پرسید»، «گفت»، در این بیت آورده شده است.
(همان: 462) «بنا کرد»، «نان داد»، «شکر نواخت»، «ساخت» از افعالی هستند که در این بیت به کار گرفته شده است.
(همان: 569) افعال «برفتند»، «گفتند»، «آمد»، در این بیت استفاده شده است.
(همان: 299) در این بیت از افعال «بشوی»، «بگسل»، «دانی»، «بگوی»، استفاده شده است.
(همان: 478) افعال «بریدند»، «خریدن»، «فروختن»، «نیامد»، «بسوخت»، در این بیت استفاده شده است.
(همان: 7) افعال «توانی»، «مکن»، «میکُنی» و «میکَنی» در این بیت استفاده شده است.
(همان: 136) افعال «ندانم»، «خوانند»، «کیست»، «نخواهد»، «زیست»، در یک بیت مورد استفاده قرار گرفته است. 5) صیغههای مختلف یک فعل یعنی از یک بن فعل در صیغههای مختلف مفرد و جمع در زمانهای متفاوت یا یکسان، فعلهایی متفاوت ذکر شده باشد. در صورتی که این همانند آوردن فعلهای بلاغی نباشد، کلام نازیبا میگردد. اما سعدی هنرمندانه صیغههای متفاوت یک فعل را در کلام خود جای داده است. (ذاکری،1390: 89)
(همان: 169) در نمونه ذکر شده از فعل «گفت» به صورتهای گوناگون در این مصرع استفاده شده است. (گفت، گفتم، گویند)
(همان: 325) از فعل «خسبد»، به دو صورت مضارع و امری استفاده شده است.
(همان: 350) صیغههای متفاوت از فعل «گرفت» استفاده شده است.
(همان: 422) در نمونه ذکر شده از صیغههای مختلف فعل «بود» استفاده شده است.
(همان: 745) صیغه اول شخص و سوم شخص فعل «داند» در مصرع دوم استفاده شده است.
(همان: 723) از فعل «گفت» به دو صورت ماضی اول شخص مفرد و امر (گفتم و بگو) استفاده شده است.
(همان: 567) از فعل «بخوان» در صیغه سوم شخص مفرد و وجه امری آن در بیت فوق استفاده شده است.
(همان: 21) افعال «نباشد» و پسوند فعل «دیده باشی» در دو صیغه متفاوت یکی سوم شخص مفرد و دیگری دوم شخص مفرد مورد استفاده قرار گرفته است.
(همان: 781) فعل «برنجد» سوم شخص مفرد و «برنجادت» از صیغه دوم شخص مفرد از یک ریشه فعلی مورد استفاده قرار گرفته است.
6) وجه امری افعال امر فعلی است که با آن انجام دادن کاری یا داشتن و یا پذیرفتن حالتی را طلب میکنیم. برای فعل امر بیشتر دو ساخت به کار میرود: دوم شخص مفرد و دوم شخص جمع. (انوری و گیوی، 1389: 45) سعدی در بوستان خود که با هنرمندی قصد نصیحت کردن مخاطب خود را دارد بسیار از افعالی با وجوه امری مثبت و منفی استفاده کرده است.
(همان: 26) افعال «بترس» و «نترس» از افعال با وجوه امری مثبت و منفی است.
(همان: 688) افعال «بشنو» و «نشنو» از افعال با وجوه امری مثبت و منفی است.
(همان: 37) فعل «مکن» از افعال امری است.
(همان: 54) فعل «مکن» از افعال امری است.
(همان: 77) وجه افعال «باش» و «پاش» امری است.
(همان: 151)
(همان: 351)
(همان: 395) وجه افعال میازار، مزن، مخور، مینداز امری است.
7)پیشآیی فعل کارکرد ساختاری چون خلق موسیقی قویتر، حفظ حس کوتاهی جمله، گسترشپذیری، استقلال رکن در عین داشتن پیوندهای نحوی و تکمیل معنا و انسجام ساختاری است. پیشآیی فعل، یکی از اسرار زیباییشناسی اشعار سعدی است. (جبری، فیاضبخش، 1389: 1) شکستن عادتها و گریختن از قراردادهای زبانی، هنر شاعر است. یکی از این قراردادهای ذهنی در میان فارسیزبانان انتظار آمدن فعل در پایان جمله است. شکستن قراردادهای زبان ارتباطی در شعر، احساس تازگی و متفاوت بودن زبان را در خواننده ایجاد میکند. این همان آشنازدایی در زبان است که خود همه شگردهای بلاغی را در برمیگیرد و یکی از آنها پیشآیی فعل است. «حقیقت آن است که در زبان فارسی فعل آن جا میآمده که نیازهای بیانی میگفتهاند و به اصطلاح ایجاب میکردهاند.» (محمدی، 1384: 14)
(همان: 396) «تحمل کن» فعل مرکب است که در ابتدای بیت بیشتر برای تاکید آورده شده است.
(همان: 435) فعل مرکب «خبر داری» در ابتدای بیت برای بیان خبری با تأکید بیان شده است.
(همان: 504) فعل «شنیدم» و فعل مرکب «سخن گفت» در ابتدای دو مصرع برای بیان خبری استفاده شده است.
(همان: 579) فعل امری «بفرمود» در ابتدای بیت حالت امر مؤکد به مفهوم بیت داده است. یکی از فواید پیشآیی فعل در متون کارکردهای معنایی آن است که باعث افزایش معنا میشود. این کارکرد فعل برای قدما شناخته شده بوده و از این فن در هنر خود استفاده میکردند که به جز افزایش موسیـقیایی کلام باعـث تأکیـد، بیان کثـرت و عظمت و کوچکنمایی و بزرگنمایی و... در معنای شعر میشود که به نمونههایی از آن اشاره شده است: بیان عظمت:
(همان: 364) فعل «گرفت» در بیان معنای بزرگی و عظمت در بیت بسیار مؤثر است. زیرا دوری از دنیا و در کنج غاری مقام گرفتن برای رسیدن به حق تعالی را نمایانتر میکند. کوچکنمایی:
(همان: 5) فعل «برو» در اول بیت با لحنی حاکی از کوچکنمایی شاه، توصیه میکند از رعیت و درویش محتاج باید سپاسگزار بود که تاجدار بودن شاه از کار و تلاش این قشر است. تعلیق و انتظار: در ادامه مبحث پیشآیی فعل، باید اشاره کرد که در تکمیل معنای جمله، گروه اسمی نقش بسیار مهمی دارند. گروه اسمی در جملاتی که پیشآیی فعل وجود دارد، تکمیلکنندۀ جمله است و ذهنِ مخاطب را از انتظار و سردرگمی در آمدن بقیه جمله میرهاند. این پسآیی گروه اسمی تکمیلکنندۀ پیشآیی فعل است که در ادامه به نمونههایی از پسآیی گروه اسمی اشاره شده است: پس آمدن مفعول:
(همان: 242)
(همان: 513)
(همان: 537) پسآیی فاعل:
(همان: 832)
(همان: 689) پس آمدن متمم:
(همان: 508)
(همان: 607) «به گوش» و «ز بالین گور» نمونههایی از پس آمدن متمم در بیت میباشند.
8) جدایی اجزای فعل گاهی شاعر برای موزون شدن شعر خود و گاهی به ناچار ممکن است در ارکان جمله تغییراتی بدهد. به عنوان مثال اجزای فعل مرکب از هم جدا شوند.
(همان: 792) بین پیشوند «همی» و فعل «برآید» کلمه «تا» قرار گرفته است.
(همان: 583) «دست بر دعا داشت» عبارت فعلی است که اجزای آن جابه جا شده است.
9) عبارت فعلی اصطلاح عبارت فعلی به دستهای از کلمات اطلاق میشود که از مجموع آنها معنی واحدی حاصل شود. تعداد کلمات عبارت فعلی باید بیش از دو حرف باشد و یکی از مجموع کلمات حرف اضافه باشد و همچنین عبارت معنی مجازی داشته باشد. (خانلری، 1388: 68) در بوستان سعدی نیز از این عبارات فعلی یافت شد که به نمونههایی از آن اشاره خواهد شد.
(همان: 712) «به رنج اندرم» عبارت فعلی است که در مصرع دوم فعل مورد استفاده شاعر قرار گرفته است.
(همان: 700) عبارت فعلی از تو آید در مصرع دوم بیت فوق مورد استفاده قرار گرفته است.
(همان: 737) عبارت فعلی در شویم به معنی وارد شدن در مصرع اول بیت مورد استفاده قرار گرفته است. 10) افعال پیشوندی فعلهای پـیشونـدی فعلهایـی هستـند که از یک پـیشونـد و یک فعل سـاده ساختـه شـدهاند. مهمترین پیشوندها عبارتند از: بر، در، فرو، فرود، فرا، باز، وا، ور ساخته شده است. (انوری و گیوی،1390: 26) این افعال در بوستان هم مورد استفاده سعدی قرار گرفته است.
(همان: 31)
(همان: 70)
(همان: 94)
(همان: 179)
(همان: 246) افعال «میبگذرد»، «برآید»، «برآمد»، «فرا رفت»، «بازگویند» پیشوندی محسوب میشوند.
نتیجه در این نوشتار، فعل در بوستان مورد پژوهش قرار گرفت. آنچه پیش از هر چیز نظر را جلب مینماید، آن است که سعدی با به کارگیری شکلهای گوناگون فعل در حوزۀ نحو یا ساختار، کارکردهای شاعرانۀ آن را بالا برده است. این پژوهش، نشان داد که: جابهجایی و حذف فعل، آوردن جناسهای فعلی و فعلهای متقابل، قرار گرفتن چند فعل پشت سرهم، کاربرد صیغههای مختلف یک فعل، کاربرد وجه امری افعال، پیشآیی فعل و جدایی اجزاء فعل از هم، از جمله مواردی است که در ادبیات شعر او نقش داشته و بر کارکردهای زیباییشناسی اثر او افزوده است.
* استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران. تاریخ دریافت: 3/11/1394 تاریخ پذیرش: 26/1/1395 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع و مآخذ 1 ـ احمدی، بابک. ساختار و تأویل متن. تهران: نشرمرکز، 1370. 2 ـ احمدی گیوی، حسن؛ انوری، حسن. دستور زبان فارسی 1. تهران: انتشارات فاطمی،1389. 3_ ____،______؛_____،____. دستور زبان فارسی .تهران: انتشارات فاطمی،1390. 4 ـ باطنی، محمدرضا. پیرامون زبان و زبانشناسی. تهران: نشر فرهنگ معاصر،1371. 5 ـ حسن لی، کاوس. گونههای نوآوری در شعر معاصر ایران. تهران: ثالث،1386. 6 ـ خانلری، پرویز. دستور تاریخی زبان فارسی. به کوشش عفت مستشارنیا. انتشارات توس، 1388. 7 ـ داد، سیما. فرهنگ اصطلاحات ادبی. تهران: نشر مروارید، 1385. 8 ـ رستگارفسایی، منصور. مقالاتی دربارۀ زندگی و شعر سعدی. تهران: انتشارات امیرکبیر، 1375. 9 ـ سعدی. مصلحالدین. کلیات سعدی. تصحیح محمدعلی فروغی، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی. تهران: انتشارات دوستان، 1389. 10 ـ شمیسا، سیروس. سبکشناسی شعر. تهران: نشر میترا، 1393. 11 ـ صفوی، کوروش. از زبانشناسی به ادبیات. تهران: نشر سوره، جلد 1 نظم،1383. 12 ـ عبادیان، محمود. تکوین غزل و نقش سعدی. تهران: اختران، 1384. 13 ـ محمدی بنهگزه گناوهای، عباسقلی. بنیانهای استوار ادب فارسی. مشهد: دانشگاه فردوسی،1384. 14 ـ موحد، ضیاء. سعدی. تهران: طرح نو، 1378. مقالات 1 ـ پرویزی، مرتضی، «بررسی تطبیقی زیباییشناسی نحوی در کلیله و دمنه»، مجله تخصصی کتاب ماه، شماره 50،1390. 2 ـ جـبری، سوسن؛ فیاضبخش، پرند، «کارکردهای زیباییشناسی پیشآیی فعل در غزل سعدی»، پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی، شماره، 1389، 18. 3ـ ذاکری، حامد، «کارکردهای هنری فعل در بوستان»، پژوهشنامه فرهنگ و ادب، دوره7، شماره11،1390. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,495 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,016 |