تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,618 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,303,050 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,356,550 |
مطالعه رابطه بین مصرف رسانهای و میزان سرمایه اجتماعی مدیران راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 12، دوره 9، شماره 31، مرداد 1395، صفحه 137-154 اصل مقاله (760.98 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
معصومه فریدی ثانی1؛ مجید ظروفی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، گروه جامعه شناسی؛ تبریز- ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشگاه آزاد اسلامی واخد شبستر | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در پژوهش حاضر سعی شد نقش رسانهها بر سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیهی مدیران راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران بود که از میان 298 نفر از جامعهی آماری 177 نفر به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامهی سرمایهی اجتماعی دلاویز بود که هنجاریابی عوامل آن در ایران نیز صورت گرفته و پایایی و اعتبار آن نیز به تایید رسانده است. منظور ازمصرف رسانهای، تلویزیون و اینترنت و تلفن همراه بود. نتایج پژوهش نشان داد بین ابعاد سرمایه اجتماعی و مصرف رسانهای همبستگی معناداری وجود دارد. نتیجه اصلی پژوهش حاضر وجود همبستگی مثبت و معنادار بین میزان استفاده از رسانهها با سرمایه اجتماعی بود. یعنی با بالا رفتن میزان استفاده از رسانهها، سرمایه اجتماعی نیز افزایش مییابد. این امر ما را به نقش مهم رسانهها بر نگرش افراد آشنا میکند و لزوم پرداختن به این مسئله را دو چندان میکند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مصرف رسانهای؛ سرمایه اجتماعی؛ مدیران مقاطع راهنمایی و دبیرستان اعتماد اجتماعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعه رابطه بین مصرف رسانهای و میزان سرمایه اجتماعی معصومه فریدی ثانی[1] مجید ظروفی[2] تاریخ دریافت مقاله:19/4/1394 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:23/7/1395 چکیده در پژوهش حاضر سعی شد نقش رسانهها بر سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیهی مدیران راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران بود که از میان 298 نفر از جامعهی آماری 177 نفر به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامهی سرمایهی اجتماعی دلاویز بود که هنجاریابی عوامل آن در ایران نیز صورت گرفته و پایایی و اعتبار آن نیز به تایید رسانده است. منظور ازمصرف رسانهای، تلویزیون و اینترنت و تلفن همراه بود. نتایج پژوهش نشان داد بین ابعاد سرمایه اجتماعی و مصرف رسانهای همبستگی معناداری وجود دارد. نتیجه اصلی پژوهش حاضر وجود همبستگی مثبت و معنادار بین میزان استفاده از رسانهها با سرمایه اجتماعی بود. یعنی با بالا رفتن میزان استفاده از رسانهها، سرمایه اجتماعی نیز افزایش مییابد. این امر ما را به نقش مهم رسانهها بر نگرش افراد آشنا میکند و لزوم پرداختن به این مسئله را دو چندان میکند. واژگان کلیدی:مصرف رسانهای، سرمایه اجتماعی، مدیران مقاطع راهنمایی و دبیرستان اعتماد اجتماعی. مقدمهظهور رسانههای همگانی سبب شد گسترش عظیم اعتماد مبتنی بر اوهام کاهش یابد(کلمن، 1377: 294). به اعتقاد بوردیو به نظر میرسد که اخیراً تغییری در رسانهها در جهت کم شدن میزان اعتماد به وجود آمده است. رسانههای همگانی به گونهای فزاینده تبدیل به واسطههایی میشوند یا شدهاند که افراد به قضاوت آنها اعتماد میکنند. پذیرش رسانهها به منزله واسطههایی که باید به قضاوت آنها اعتماد کرد، سبب شده است در مواردی که رسانهها توسط دولتها کنترل نمیشوند، استقلال پرخاشگرانه ای را به نمایش بگذارند. کلمن(1981) به این وضعیت روزنامهنگاری کاوشگرانه میگوید. رسانههای همگانی، هنگامی که کاستیهای نخبگان مورد اعتماد را آشکار میسازند، میتوانند مخاطبان خود را گسترش و کاهش اعتماد، یعنی حداکثر و حداقل نوسان، تا اندازه زیادی بستگی به منابع سهگانه اطلاعات دارد. یکی از این منابع سهگانه اطلاعات، رسانههای جمعی هستند که علاوه بر تولید اطلاعات، تفسیر و آموزش را نیز چاشنی آنها میکند. تغییرات کوتاه مدت در ساختارهای ارتباط، میتواند علت بسط یا قبض انواع اعتمادها باشد. نفوذ و گشترش سینما، تلویزیون و سایر رسانههای همگانی در گروههای مختلف سنی سبب بسط اعتماد اجتماعی میان نسلی در زمینه در حوزههای مختلف فرهنگ، سیاست و اقتصاد مصرف شده است. رسانههای همگانی از روشهای مختلف سبب تقویت سرمایههای اجتماعی جامعه میشوند. رسانههای هممگانی یکی از منابع سهگانه اطلاعات هستند. منابع گوناگون و متنوع اطلاعات مسیر اصلی و کلیدی ارایه و آگاهی ها دانش و معلومات است(ویدال، 1993). با توجه به آنچه گفته شد میتوان بیان کرد، مفهوم سرمایه اجتماعی و گسترش و بسط روشها و راهکارهای حفظ و نگهداری و یا تقویت آن به عنوان ابزاری برای ارزیابی کارکردهای سازمانهای اجتماعی و میزان موفقیت و تلاش و محبوبیت نهاد- های اجتماعی یا گروهها و انجمنها محسوب میشود. در واقع یکی از نقاط قوت انجمنها و گروهها عبارتست از انباشت و تقویت سرمایههای اجتماعی که به نوبه خود مدیون عوامل متعددی استکه در این میان رسانهها سهم ویژهای دارند. از این رو در این تحقیق سعی بر آن است تا جایگاه و تاثیر رسانههای جمعی بر وضعیت سرمایههای اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. اگرچه سنجش این موضوع با توجه به حیطه و گستردگی سرمایههای اجتماعی، بسیار دشوار است، لیکن به استناد برخی دادههای تجربی و شواهد عینی و داوری بزرگان جامعهشناسی میتوان حداقل اهمیت و تاثیر رسانههای جمعی را در این مبحث مورد بررسی قرار داد.
اهداف پژوهشهدف اصلی- تعیین رابطه بین میزان استفاده از رسانههای جمعی با سرمایه اجتماعی مدیران راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران.
اهداف فرعی- تعیین رابطه بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و مشارکت در اجتماع محلی مدیران راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران - تعیین رابطه بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و مشارکت اجتماعی مدیران راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران - تعیین میزان سرمایه اجتماعی در بین مدیران مقاطع دبیرستان و راهنمایی منطقه 2 شهر تهران.
فرضیههای پژوهش1. بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و سرمایه اجتماعی در بین مدیران مقاطع راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران همبستگی وجود دارد. 2. بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و مشارکت اجتماعی در بین مدیران مقاطع راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران همبستگی وجود دارد. 3. میانگین میزان سرمایه اجتماعی در بین مدیران مقاطع دبیرستان و راهنمایی منطقه 2 شهر تهران متفاوت است.
تعریف متغیرهای پژوهشمیزان استفاده از رسانههای جمعیشامل استفاده از رسانهها(تلویزیون، تلفن همراه و زمان استفاده از اینترنت در هر روز) میشود. تعداد 9 سئوال که به صورت مستقیم پرسیده شده، برای اندازهگیری این متغیر، به کار گرفته شده است. نمره کل استفاده از رسانهها از طریق جمع کردن نمره زمان استفاده هر یک از رسانهها به دست میآید. سرمایه اجتماعیسرمایه اجتماعی از نظر بوردیو، مجموعهای از منابع بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکه بادوامی از روابط نهادی شده بین افراد و گروهها و به عبارت سادهتر، عضویت در گروه است(شارعپور 1380: 102). شبکهای از روابط و پیوندهای مبتنی براعتماد اجتماعی بین فردی و بین گروهی و تعاملات افراد بین نهادها، سازمانها و گروههای اجتماعی است که به همبستگی و انسجام اجتماعی و برخورداری افراد و گروهها ازحمایت اجتماعی و انرژیلازم برای تسهیل کنشها درجهت تحقق اهداف فردی و جمعی منجر میشود. سرمایه اجتماعی هنجارها و شبکههایی است که افراد را قادر میسازد در کنشی جمعی که سود متقابلی را در بر دارد درگیر شوند(موسوی و همکاران[3] ، 2008). برای اندازهگیری متغیر سرمایه اجتماعی از پرسشنامه سرمایه اجتماعی دلاویز(1384)، استفاده شد. این پرسشنامه به منظور سنجش سرمایه اجتماعی هنجاریابی شده است. این پرسشنامه حاوی 27 سؤال و دارای 4 خرده مقیاس (اعتماد، مشارکت گروهی، مشارکت در اجتماع محلی و روابط در شبکههای اجتماعی) می باشد و روش نمرهگذاری آن بر اساس طیف پنج درجهای لیکرت استکه نمره سوالات 18، 19 و 20 به صورت معکوس و بقیه سوالات به ترتیب کاملاً موافقم (4) و کاملاً مخالفم (0) نمرهگذاری میشود.
اعتماد اجتماعیاعتماد اجتماعی مفهومی استکه درفرایند روابط اجتماعی بین افراد و سازمان های اجتماع با همدیگر تبلور مییابد. اعتماد به عنوان یک پدیده اجتماعی متغیری است که از میزان اطمینان یا مطمئن بودن به اشخاص، افراد، الگوها، ساختارها و نقشهای اجتماعی بر میآید. بنابراین اعتماد یعنی یک رنگی و صمیمیت در اعمال و گفتار طرف مقابل. اعتماد اجتماعی یا اعتماد تعمیم یافته، اعتماد ما به دیگران مانند اعضای خانواده، همسالان، همسایهها، حکومت و سازمانهای اجتماعی را در بر میگیرد (نیوتن، 2001؛ گلیسر، 2000؛ و دلی، 2002).
مشارکت در اجتماع محلیاجتماع محلی- گروهی که در یک محل و تحت فرهنگ یکسان زندگی میکنند و برای فعالیتهای مهم خویش ، مراکز جغرافیائی عمومی دارند. گروهی از اشخاص که رغبتهای اساسی آنها یکسان هستند و سنتهای مشترک دارند. گروهی "افراد" ساکن یک منطقه و شریک در یک سری علائق که برای در بر گرفتن زندگی آنها از وسعت و کمال کافی برخوردار است. ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﺳﻄﺢ اﺟﺘﻤﺎع ﻣﺤﻠﯽ، ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت ﻣﺤﻠﯽ را اﻧﺪازهﮔﯿﺮی ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﯾﺎ ﻣﺸﺎرﮐﺖ در ﯾﮏ ﻣﻨﻄﻘﻪ را ﺑﺎ ﻣﻨﺎﻃﻖ دﯾﮕﺮ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. بنابراین، مشارکت در اجتماع محلی عبارت از هنجارها و شبکههایی است که افراد را قادر میسازد در کنشی جمعی در ﺳﻄﺢ اﺟﺘﻤﺎع ﻣﺤﻠﯽ، ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت ﻣﺤﻠﯽ که سود متقابلی را در بر دارد درگیر شوند. روابط در شبکههای اجتماعیشبکههای ﻣﺸﺎرﮐﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ: رواﺑﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﻓﺮاد و ﺗﻌﺎﻣﻼت آﻧﺎن ﺑﺎﯾﮑﺪﯾﮕﺮ، ﺑﻨﯿﺎدیترین جزء ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را تشکیل میدهند و شبکهها ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺧﺎﺳﺘﮕﺎه دو ﻣﺆﻟﻔﻪ دﯾﮕﺮ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ یعنی هنجارهای اعتماد و همیاری به شمار میآید(پوتنام، گاس، 2002). مردم از طریق مجموعهای از شبکهها با هم در ارتباط هستند و با دیگر اعضای شبکه ارزشهای مشترکی دارند، به طوری که این شبکهها منبعی ایجاد می کنند و به نظر میآید که آنها نوعی سرمایه را ایجاد کردهاند.
پیشینه پژوهشدر تحقیقی که لطیفیان (1373) پیرامون برخی از مشکلات نوجوانان به عمل آورد، مشاهده نمود که درصد زیادی از اوقات فراغت نوجوانان صرف تماشای تلویزیون و سینما میشود، این مسئله نشانگر این است که بازیگران سینما، هنرمندان، شعرا و نویسندگان مورد توجه نوجوانان قرار میگیرند و غیرمستقیم، الگوی آنها میشوند(لطیفیان، 1373: 79). در تحقیقی توسط تقی آزاد ارمکی باعنوان تلویزیون در ایران، ضمن معرفی دو تلقی متفاوت از تلویزیون تحت عنوان تلویزیون ابزار توسعه و تلویزیون به عنوان متن و سازنده زنجیره نمادین، به بررسی این مطلب که وضعیت تلویزیون در ایران شامل کدام یک از این دو تلقی میشود، پرداخته است. درآن تلویزیون ابزاری دردستیابی به هدفهای توسعه، تولید، میزان مصرف در نظر گرفته شده است. به روش تجربی، با حجم نمونه 1200 پرسشنامه در سال 1378، به این یافتهها رسیده است که تلویزیون با مخاطبان بسیار، منبع اصلی کسب خبر در جهت نمادسازی و توسعه شبکه علایم است و برنامههای آن در ایران بیشترین سهم را در گذران اوقات فراغت افراد دارند و توسط مردم، مصرف میشوند(آزاد ارمکی، 1378: 20-3). طبق تحقیق ملی که در سال 1383 توسط محسن گودرزی، به روش پیمایشی انجام شده است، 64 درصد مردم اساساً از رادیو که یکی از رسانههای شنیداری همگان است استفاده نمیکنند. رادیو بیشتر رسانهای مردانه و مرتبط با سنین بازنشستگی و با افراد تحصیلات پایین است(گودرزی، 1383: 17-15). در سال 85 نیز طرح تحقیقی توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با عنوان نظرات مردم تهران درباره "رسانهها" تحت عنوان الگوی مصرف رسانهها بیانگر آن است که تلویزیون در بین رسانههای مورد بررسی بیشترین درصد استفاده کننده را به خود اختصاص داده است (93 درصد) پس از آنان رادیو (70 درصد) بیشترین درصد استفاده کننده را نسبت به سایر رسانهها در اختیار دارد. در مورد تلویزیون، به جز گروه سنی 50 سال به بالا که نسبت به سایر گروهها، کمتر ازآن استفاده کردهاند، سایر گروههای سنی تقریباً به یک اندازه از تلویزیون استفاده میکنند. برنامه- های تلویزیونی مورد علاقه پاسخگویان، در مجموع با 56 درصد سریالهای ایرانی عنوان شده است. روزنامه در کل با 62 درصد خواننده سومین جایگاه رسانهای را در بین مردم دارد. نظر روزنامه خوانها در مورد متوسط ساعت استفاده از روزنامه پرسیده نشده که پاسخها بیشتر حول "یک ساعت" عنوان شده است. روزنامههای کیهان، همشهری و اطلاعات نسبت به سایر روزنامهها، خوانندگان بیشتری دارد (کریمی، 1385: 1). حسینپور و معتمدنژاد(1390)، تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه میزان مصرف رسانهها و میزان سرمایه اجتماعی شهروندان تهرانی به انجام رساندهاند که در آن بر نقش رسانهها در عصر حاضر به عنوان یکی از مهمترین عوامل جامعهپذیری در میان مردم تاکید دارد. نتایج بررسیها نشان میدهد که بین میزان استفاده از تلویزیون، روزنامه و سرمایه اجتماعی شهروندان رابطهای جدی برقرار است و این رسانهها میتوانند نقش مهمی در تغییر میزان سرمایه اجتماعی ایفا نمایند. در این مقاله رابطه میزان مصرف رسانهها و میزان سرمایه اجتماعی شهروندان تهرانی مورد بررسی قرار گرفته است. مساله اصلی این مقاله شناخت این مهم بوده است که آیا تماشای تلویزیون و مطالعه روزنامه عاملی در تغییر سرمایه اجتماعی میباشد. براساس نظریات تاثیر رسانهها مانند: برجستهسازی و کاشت و همچنین نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام و استون و با استفاده از روش پیمایش به بررسی این رابطه پرداختهایم. جامعه آماری این تحقیق شهروندان بالای 15 سال باسواد تهرانی بودهاند که نمونهای 600 نفری از بین آنها به روش احتمالی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج نشان میدهد که تلویزیون موجب گرد آمدن افراد در کنار هم و عاملی برای تقویت شبکه روابط و تعاملات بین افراد خانواده شده است. اعتماد به روزنامه و تلویزیون عاملی در جذب مخاطبان به این رسانهها و تاثیرپذیری از پیام های آنها در جهت تقویت سرمایه اجتماعی میباشد. نتایج یافتهها نشان میدهد که بین مصرف رسانهها و سرمایه اجتماعی رابطه وجود دارد، بدین معنی که هر چه میزان استفاده از رسانهها توسط افراد افزایش مییابد، سرمایه اجتماعی آنان نیز افزایش مییابد. در نهایت تلویزیون به عنوان اصلیترین رسانه کشور با پوشش بالای خود میتواند از طریق برنامههای متفاوت تاثیرات مثبتی را بر سرمایه اجتماعی و مولفههای آن بگذارد(حسینپور و دیگری، 1390: 129). در مطالعهای با عنوان «اعتماد به تلویزیون و عوامل موثر بر آن، که توسط پورمحمدی(1379) انجام پذیرفت، محقق پس از ذکر کارکردهای سیاسی- اجتماعی اعتماد و تعریف این متغیر به تبیین تئوریک آن پرداخته و از نظریات افرادی چون گیزنر، هابز، مارکس، لاهمن، پارسونز و چلبی استفاده برده است. مدل تحلیلی محقق در این بررسی سه دسته عوامل را شامل میباشد: عوامل ساختاری برون سازمانی، عوامل دورن سازمانی، و عوامل فردی. هر کدام از این عوامل دارای مولفهها و شاخصهای جزئیتری میباشد که در این نوشتار فرصت پرداختن به آنها نیست. برای سنجش متغیر وابسته یعنی میزان اعتماد به تلویزیون، از تکنیک برش قطبین و طیف لیکرت استفاده برده است. جامعه آماری این پژوهش مردم عادی ساکن در مناطق 6، 3، 16 تهران هستند که 600 نفر آنها با روش خوشهای انتخاب شدهاند. نتایج کلی این تحقیق را میتوان در موارد زیر ارایه داد: 1. میانگین احساس تعلق به تلویزیون 74/3 (بالاتر از متوسط)، برآورده شده است. 2. میزان ارزیابی افراد از حسنظن به تلویزیون 06/3 (نزدیک به زیاد) است. 3. میانگین ارزیابی پاسخگویان ازمیزان سهیم شده آنها در تصمیمات و برنامهریزی تلویزیون 09/2 است. 4. ارزیابی از میزان صداقت تلویزیون 2/3 میباشد. (بالاتر از متوسط). 5. در ارزیابیکلی، اعتماد به تلویزیون درحد زیاد است (05/56%). 6. شاخص کلی اعتماد به تلویزیون (3/21%) در حد زیاد و خیلی زیاد است. 7. تلویزیون به عنوان گروه مرجع، تاثیر نسبتاً شدیدی در میزان اعتماد به خود تلویزیون داشته است. کلهر و عبدی(1378) نیز در پژوهشی میزان اعتماد مردم به بخش خبری رسانهها را مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق، محقق ضمن اشاره به کارکردهای متنوع رسانهها در عرصه حیات اجتماعی به بحث در مورد مبانی تئوریک خود میپردازد. وی با استفاده از تئوری مازلو، به طرح ارتباط نیاز به امنیت و بروز احساس بیاعتمادی میپردازد. عدم امنیت نسبت به محیط، منجر بیاعتمادی نسبت به نظام سیاسی میگردد. در این تحقیق میزان استفاده از رادیو، مطالعه روزنامه و نحوه کسب خبر و میزان علاقه به انواع خبر مورد توجه بوده است: از این رو واحد تحلیل علاوه بر رادیو و تلویزیون، مطبوعات و هفتهنامههای خبری نیز میباشد. این پژوهش در 5 شهر تهران، تبریز، مشهد، بوشهر، بندرعباس با نمونه آماری 729 نفر انجام شده و جامعه آماری آن شامل افراد 34-20 سال بوده است. صرفنظر از تنوع رسانهها در این پژوهش، به برخی از نتایج آن اشاره میکنیم. در این پژوهش ادعا شده است که میزان اعتماد مردم به تلویزیون و اخبار آن 18% است و تبلیغات تلویزیونی در شرکت آنها در انتخابات بسیار موثر است. آنها، حدود 20% رفتار مصرفی خود را بر اساس تبلیغات تلویزیون تنظیم میکنند. رفیعپور(1378)، پژوهشی باعنوان «وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی درسال 1378» انجام داده است. در این پژوهش اثرات چند فیلم سینمایی، چند سریال، ویدئو و چند روزنامه بر روی ارزشهای مخاطبین آنها مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، در جریان انتقال ارزشهای سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی از 1365 به 1375، تغییر مسیر کلی اتفاق افتاده است، به نحوی که ارزشهای انتقالی در سال 1375، دال بر ترویج فرهنگ مادی، ارزشهای مادی و رفاهگرایی است. از دید محقق، آزادسازی ویدئو سبب گسترش فرهنگ موجود در فیلمهای خارجی شد و باعث کاهش تقید و پایبندی آنها به ارزشهای دینی شده است(رفیعپور، 1378: 87). محقق مدعی استکه عملکرد رسانههای جمعی درطی سالهای اخیر درجهت القاء ارزشهای مادی به جامعه و کاهش تقید به ارزشهای دینی و میل به مصرفگرایی و فردگرایی شده است. از دید محقق، برآیند کلی عملکرد رسانهها در طی سالهای اخیر (1365-1378) در تقویت سرمایههای اجتماعی نقش مثبتی نداشته است و سبب افزایش آشفتگی اجتماعی و انحرافات کاهش اعتماد اجتماعی کاهش رضایت و انسجام اجتماعی و بسیاری دیگر از بیماریهای اجتماعی دیگر شده است(رفیعپور، 1378: 108). رسولی و پاکطینت (1390) در پژوهش خود به بررسی نقش رسانههای جمعی در شکلگیری سرمایه اجتماعی در بین شهروندان شهر یزد پرداختند. آنان در پژوهش خود نشان دادند بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و سرمایه اجتماعی همبستگی وجود دارد. آنان همچنین میزان این همبستگی را با ابعاد سرمایه اجتماعی تأیید کردند. رنجبر و همکاران(1391) در پژوهشی به بررسی رابطه استفاده از رسانههای جمعی با سرمایه اجتماعی کارکنان سازمان امور اقتصادی و دارایی استان تهران مورد بررسی قرار دادند. جامعه آماری این پژوهش را 400 نفر از افراد بالای 15 سال ساکن مناطق 22گانه شهر تهران تشکیل میدادند که با روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند. نتایج نشان دادکه شرایط ساختاریجامعه و ویژگیهای جمعیتشناختی آن بر اثرگذاری رسانهها تأثیر دارند و کارکردهای رسانهها خود متأثر از شرایط ساختاری جامعه است. تافاوا و همکاران[4] (2012) در خصوص رابطه بین قرار گرفتن در معرض رسانههای جمعی و استفاده ازتوتون و تنباکو درنیجریه تحقیق کردهاند. درمعرض رسانههای جمعی قرارگرفتن(Mass media exposure) عامل پیشبینی کننده معنیداری برای شناخت نحوه نگرش مطلوب با این نوع رفتار (مصرف دخانیات) است. آنها اشاره می کنند که تعداد قابل توجهی از تبلیغات رسانههای جمعی روی سیگار کشیدن مردها تمرکز دارند. دو پرسشنامه مخصوص زنان و مردان برگرفته از مرکز بهداشت و سلامت نیجریه(NDHS 2008) ترکیب شده و به این نتیجه رسیدهاندکه رسانه جمعی (تلویزیون، رادیو، مجلات، ...) به عنوان الگو دهنده و تبلیغ کننده، تاثیر معنیدار و مستقیمی روی گرایش به مصرف دخانیات در میان زنان و مردان داشته است(تافاوا و همکاران، 2011). درتحقیق بل و دیتمار[5] (2012) که به بررسی تاثیر رسانه جمعی بر مدیریت بدن دختران (199 دختر 14 تا 16 ساله جنوب شرق انگلستان) پرداختهاند، این مهم به اثبات رسیده استکه رسانهها الگوها و مدلهای بدنیخاصی را القا میکنند و نوجوانان وجوانان نیز به تناسب مصرف- شان، از این رسانهها تاثیر میپذیرند و سعی میکنند خود را به مثابه این الگوها که طبعاً از منزلت و خواست اجتماعی بیشتری برخوردارند، در بیاورند(بل و دیتمار، 2012). فرایس، پاتریک و ایکان از دانشگاه دیتون (2010) با نظارت جیمز رابینسون، به بررسی رابطه بین سلامت اطلاعات ناشی از استفاده از رسانه در بین دانشجویان پرداخته است. وی با بهرهگیری از نظریه مکمل رسانهای به این نتیجه می رسد که در حدود 80 درصد آمریکاییها درخصوص ضربات و تاثیرات اینترنت، اذعان دارند و دانشجویان حجم نمونه (185 نفر) از رسانه به عنوان مکمل آموزشی خود به طور روزانه و زیاد بهره میبرند. روش تحقیق وی، پیمایش بوده است. گرایش آنها بیشتر به سمت اینترنت و سپس ماهواره با تعیین برخی کانالهای مشخص و مجزا بوده است(فرایز و همکاران[6] ، 2010). شو فنگ و لین[7] (2005) در رساله دکتریخود به بررسی لذت رسانهای به مثابه پاسخهای فردی و سرایتهای عاطفی پرداخته است. لذت رسانهای یکی از فاکتورهای مهم جلب و جذب مصرف کنندگان میباشدکه به طور شفاف و واضح تعریف نشده است. وی از آن به عنوان واکنش مثبت تماشاگران در قبال تمام آن چه که مصرف رسانهای و گرایشهای فردی- جمعی القا میکنند یاد میکند. حتی وقتی جمعی به تماشای یک برنامه میپردازند تحت تاثیر هیجانات همدیگر میتوانند در راستای القای حس رسانه به بیننده، کمککنند. این بیانگر آن استکه رسانه با تمام ابعاد خود در اینجا لذتبخشی میتواند بر جوانب مختلف شکلگیری احساس و تعلق تاثیر بسزا داشته باشد(شوفنگ و لین، 2005). احمد خلیل از موسسه احیاگری پاکستان در سال 2011 با عنوان مصرف رسانهای چیست؟ در پی بررسی رابطه بین میزان تاثیرپذیری بینندگان پاکستانی از رسانههای عمومی و ارتباط آن با جرایم اجتماعی می- باشد. از یافتههای وی میتوان به این موارد اشاره کرد که هر چه مصرف در حوزه فیلمهای وحشتناک و خشن بیشتر باشد به همان نسبت گرایش به انجام جرایم به ویژه در سنین 18 تا 25 سال بیشتر است (خلیل، 2011).
روش پژوهشپژوهش جاری از نظر هدف در گروه پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد چون میتوان از نتایج آن در دنیای واقعی استفاده کرد و از نظر نوع پژوهش میتوان پژوهش را در دسته پژوهشهای توصیفی- پیمایشی قرار داد. نظر به این که پژوهش جاری از آن دسته از ابزارهای گردآوری داده که هدف آنها توصیف شرایط یا پدیده مورد بررسی است، بهره گرفته است. این پژوهش از نوع پژوهشات توصیفی میباشد و از آنجا که جمعآوری دادهها در این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانهای و پرسشنامهای پشتیبانی میشود میتوان آن را در گروه پژوهشهای میدانی قرار داد.
جامعه آماریجامعه آماری تحقیق را کلیه مدیران مقطع دبیرستان و راهنمایی (دوره اول متوسطه ) منطقه 2 شهر تهران تشکیل میدهندکه از میان آنها حجم نمونه با استفاده ازفرمول مورگان محاسبه شد. حجم جامعه آماری بر اساس اطلاعات موجود در سایت سازمان آموزش و پرورش، برابر 298 نفر با ترکیب زیر است: راهنمایی پسرانه 82 نفر، راهنمایی دخترانه 106 نفر، دبیرستان پسرانه 56 نفر، دبیرستان دخترانه 54 نفر.
نمونه آماری و حجم نمونهجامعه آماری این بررسی شامل کلیه مدیران مقاطع دبیرستان و راهنمایی (دوره اول متوسطه ) منطقه 2 شهر تهران در طول سال تحصیلی 95-1394 است. با در نظر گرفتن اینکه این تحقیق شامل نمونهگیرى از جامعه آمارى با جمعیت معین انجام مىشود، همچنین برآورد حجم نمونه براى متغیرهاى کمّى است، بنابراین مناسب است از جدول مورگان استفاده کرد. ز مانی که نه از واریانس جامعه و نه از احتمال موفقیت یا عدم موفقیت متغیر اطلاع دارید و نمیتوان از فرمولهای آماری برای برآورد حجم نمونه استفاده کرد از جدول مورگان استفاده میکنیم. در نهایت حجم نمونه حداقل به تعداد 171 نفر برآورد میشود.
ابزار گردآوری اطلاعاتدر این پژوهش به منظور جمعآوری دادهها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل از پرسشنامه استفاده گردیده است. یکی از روشهای بسیار متداول گردآوری اطلاعات، روش پرسشنامهای است که از طریق آن میتوان امر گردآوری اطلاعات در سطح وسیع را انجام داد.
ابزار سنجشدراین پژوهش، پرسشنامه سوالات بااستفاده ازمقیاسهای اسمی و رتبهای اندازهگیری شد. مقیاس- های اندازهگیری واحدهایی هستندکه برای سنجش کیفیتها در ابزارهای گردآوری اطلاعات بهکار میروند(حافظنیا، ١383). پرسشنامه شامل ۲ بخش عمده میباشد: ۱) نامه همراه: در این قسمت هدف از گردآوری دادهها به وسیله پرسشنامه و ضرورت همکاری پاسخ دهنده در عرضة دادههای مورد نیاز، بیان شده است. برای این منظور بر با ارزش بودن دادههای حاصل از پرسشنامه تأکید گردیده تا پاسخ دهنده به طور مناسب پاسخ سوالها را عرضه کند. ۲) سؤالهای (گویههای) پرسشنامه: این بخش از پرسشنامه شامل ۲ قسمت است: الف) سوالات عمومی: در سوالهای عمومی سعی شده است که اطلاعات کلی و جمعیتشناختی در رابطه با پاسخ دهندگان جمعآوری گردد. ب) سوالات تخصصی: سوالات اختصاصی شامل 27 سوال برای اندازهگیری متغیر سرمایه اجتماعی و 9 سوال برای اندازهگیری میزان استفاده از رسانهها میباشد که از پاسخ دهندگان خواسته شده است تا نظر خود را ازخیلی موافقم تا خیلی مخالفم در پاسخنامهایکه به صورت طیف لیکرت تنظیم گردیده است مشخص نمایند. در طی شبانه روز به طور متوسط چه میزان (به ساعت) از هر یک از رسانههای زیر استفاده میکنید؟ 1. استفاده از شبکههای مجازی 2. استفاده از اینترنت به جز شبکههای مجازی 3. استفاده از موبایل به جز شبکههای مجازی 4. استفاده از تلویزیون 5. استفاده از رادیو 6. استفاده از روزنامه 7. استفاده از کتابهای غیر درسی 8. استفاده از ماهواره 9. استفاده از تلفن. برای اندازهگیری سرمایه اجتماعی ازپرسشنامه سرمایه اجتماعی دلاویز(1384) استفاده شد. این پرسشنامه به منظور سنجش سرمایه اجتماعی هنجاریابی شده است. این پرسشنامه حاوی 27 سوال و دارای 4 خرده مقیاس(اعتماد، مشارکت گروهی، مشارکت در اجتماع محلی و روابط در شبکههای اجتماعی) میباشد و روش نمرهگذاری آن بر اساس طیف پنج درجهای لیکرت است که نمره سوالات 18، 19 و 20 به صورت معکوس و بقیه سوالات به ترتیب کاملاً موافقم (4) و کاملاً مخالفم (0) نمرهگذاری میشود و نمره کل این آزمون 108 میباشد. در تحقیقی دلاویز(1384) میزان پایایی این پرسشنامه را و 85/0 گزارش کرده است.
اعتبار و پایایی ابزار جمعآوری دادههااعتبار پرسشنامه تحقیق به منظور تضمین اعتبار محتوایی پرسشنامهها و استفاده ازرسانهها از نظرات اساتید دانشگاه در راستای تعدیل برخی از سوالات پژوهش استفاده شد. پرسشنامه سرمایه اجتماعی دلاویز هم هنجاریابی هم شده است. در این پژوهش به منظور به دست آوردن پایایی پرسشنامهها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. به این صورت که قبل از اجرای نهایی، 30 نفر از نمونه پژوهش به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامهها در اختیارشان قرار داده شد و پس از جمعآوری پرسشنامه، به کمک نرم افزار آماری SPSSبه محاسبه ضریب آلفای کرونباخ پرداخته شد و در نتیجه مقدار آن برای پرسشنامه پژوهش حاضر 86/0 به دست آمد که بیانگر ثبات و همسانی درونی پرسشنامه میباشد.
یافتههای پژوهش از بین 171 نفر پاسخ دهنده 79 نفر مرد و 91 نفر زن بودند. مصرف رسانهای که تعداد ساعات استفاده از انواع رسانههای جمعی است نشان میدهد 30 درصد از پاسخگویان به صورت میانگین روزی کمتر از 2 ساعت از رسانههای جمعی استفاده میکنند و بیش از 50 درصد جامعهی آماری بین 2 تا 4 ساعت از این رسانهها استفاده میکنند. 22 درصد از جامعه آماری نیز بیش از 4 ساعت در شبانه روز از رسانههای جمعی استفاده میکنند. عمده مصرف رسانهای استکه دراین پژوهش مورد بررسی قرارگرفتند رسانههای دیداری و نوشتاری و رسانههای الکترونیک بیشترین فراوانی را داشتند و در مجموع اولویت بسیاری از پاسخ دهندگان این دو نوع از رسانه بود. با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف مقدار (0.05p>) با اطمینان 95 درصد میتوان گفت توزیع پاسخها به سوالات در بین کل شرکت کنندگان نرمال است و برای تحلیل دادهها از آزمونهای پارامتری استفاده شد.
نتایج فرضیههای پژوهشی - بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و سرمایه اجتماعی در بین مدیران مقاطع راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران همبستگی وجود دارد.
جدول شماره (1): ضریب همبستگی پیرسون رابطه بین استفاده رسانههای جمعی و سرمایه اجتماعی
بر اساس نتایج به دست آمده از جدول همبستگی بین رسانههای جمعی و سرمایهی اجتماعی مثبت و معنادار میباشد. بنابراین فرضیه اول تایید میگردد. - بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و اعتماد اجتماعی در بین مدیران مقاطع راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران همبستگی وجود دارد.
جدول شماره (2): ضریب همبستگی پیرسون رابطه بین رسانههای جمعی و اعتماد اجتماعی
در رابطه با فرضیه دوم ضریب همبستگی پیرسون (0.11-) و سطح معنیداری (0.001) بیانگر وجود رابطه معکوس بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و اعتماداجتماعی است. به این معنی که هرچه قدر استفاده از رسانههای جمعی بیشتر شود میزان اعتماد اجتماعی در میان مدیران کاهش مییابد. - بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و مشارکت گروهی در بین مدیران مقاطع راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران همبستگی وجود دارد.
جدول شماره (3): 1ضریب همبستگی پیرسون رابطه بین رسانههای جمعی و مشارکت گروهی
نتایج فرضیه سوم نشان میدهد رابطه معکوس و معنیداری بین مشارکت گروهی و مصرف رسانهای وجود دارد. - بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و مشارکت در اجتماع محلی در بین مدیران مقاطع راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران همبستگی وجود دارد.
جدول شماره (4): ضریب همبستگی پیرسون رابطه بین رسانههای جمعی و مشارکت در اجتماع محلی
نتایج به دست آمده برای فرضیه چهارم نشان میدهد رابطهی معنیداری بین مشارکت در اجتماع محلی و مصرف رسانهای وجود ندارد. - بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و روابط در شبکههای اجتماعی در بین مدیران مقاطع راهنمایی و دبیرستان منطقه 2 شهر تهران همبستگی وجود دارد.
جدول شماره (5): ضریب همبستگی پیرسون رابطه بین رسانههای جمعی و روابط در شبکههای اجتماعی
در رابطه بافرضیه پنجم ضریب همبستگی پیرسون (0.16-) و سطح معنیداری (0.000) بیانگر وجود رابطه معکوس بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و روابط در شبکههای اجتماعی است. به این معنی که هر چه قدر استفاده از رسانههای جمعی بیشتر شود روابط در شبکههای اجتماعی کاهش مییابد. - میانگین میزان سرمایه اجتماعی در بین مدیران مقاطع دبیرستان و راهنمایی منطقه 2 شهر تهران متفاوت است. نتایج به دست آمده نشان میدهد تفاوت معناداری بین مدیران مدارس منطقهی 2 شهر تهران وجود ندارد. جدول شماره (6): سرمایه اجتماعی بر حسب مدیران منطقه 2
با توجه به کمتر شدن سطح خطا از خطای معیار (Sig>0.05) میتوان نتیجه گرفتکه تفاوت معناداری بین میانگینهای مدیران راهنمایی و دبیرستان وجود ندارد.
جدول شماره (7): میانگین و انحراف معیار پرسشنامه سرمایه اجتماعی بر حسب جنسیت
مقایسهی میانگین سرمایهی اجتماعی به دست آمده در دو گروه مردان و زنان نشان میدهد تفاوت معنیداری بین زنان و مردان وجود ندارد. سطح خطای به دست آمده بیشتر از سطح خطای در نظر گرفته شده برای این پژوهش(Sig>0.05) بیشتر است، بنابراین این تفاوت معنادار نیست. یافتههای پژوهش نشان داد رسانههای دیداری و نوشتاری بیشترین مخاطبان را دارد و افراد بیشتر زمان خود را صرف تماشای برنامههای تلویزیونی و رسانههای دیداری میکنند و در مقایسه سرمایه اجتماعی بین مردان و زنان تفاوت معنیداری مشاهده نشد. این یافتهها همسو با یافتههای آبرام جسی کا (2010)، بود که وی سرگرمی را مهمترین عامل در استفاده از تلویزیون میدانست. با توجه به افزایش استفاده از رسانههای جمعی و پیدایش فنآوریهای جدید در عرصهی ارتباطات تعاملات اجتماعی در بین افراد و گروههای مختلف جامعه کاهش یافته است و در نتیجه گرایش افراد به جامعه (انسجام اجتماعی) کمتر شده است و این امر منجر به کاهش اعتماد اجتماعی فردی و نهادی و در مقابل، افزایش میزان درگیری در بین گروههای مختلف میگردد که نتیجه آن کاهش سرمایهی اجتماعی خواهد بود. براساس نظریه استفاده و رضایتمندی، هرچه محتوای ارائه شده از رسانهها، نیازهای مخاطب را بیشتر برآورده کرده و رضایتمندی بیشتر وی را در پی دارد و او را بیشتنر مجذوب آن رسانه میکند در غیر این صورت مخاطب به سراغ رسانه دیگری میرود تا به نیاز او پاسخ داده شود. در واقع مخاطبان بیشتر سعی میکنند از رسانهای استفاده کنندکه به نیازهای آنان پاسخ دهد. طبق ایننظریه میتوان دلیل استفاده افراد از رسانههای متفاوت را توجیه کرد. مخاطبان به دلیل این که رسانههای چاپی و نوشتاری نمیتواند به تمام نیازهای آنان پاسخ دهد، به سراغ رسانههایی نظیر ماهواره، اینترنت میروند که دیدگاهها و طرز فکرهای متکثرتری را بازتاب میدهند. پاتنام تلویزیون را از مظاهر دوران پست مدرن و از عوامل تضعیف روحیة شهروندی فعال و سرمایة اجتماعی میداند. تلویزیون و گسترش دامنة استفاده از آن در خانوادهها باعث کاهش دامنة زندگی اجتماعی و مدنی شده و افراد کمتر وقتی را برای صرف دوستان و حتی خانواده میکنند و در سازمانهای اجتماعی و امور عمومی کمتر مشارکت میکنند؛ هم چنین باعث خصوصی شدن اوقات فراغت میشود. او تلویزیون را بزرگترین علت زوال سرمایة اجتماعی درآمریکا میداند، به این علت که مردم به جای معاشرت، خانهنشین می شوند، و حالت انفعالی، بیحالی و رخوت ایجاد میکند و فعالیت مردم را میکاهد. در ضمن محتوای بسیاری از نمایشهای تلویزیونی را علیه معاشرت و شهروند فعال بودن میداند. پاتنام معتقد است که اینترنت موانع ارتباطی را از بین میبرد و شبکههای جدیدی برای روابط جدید ایجاد میکند، اما نسبت به روابط آن هم بدبین است. آزمون فرضیه دوم پژوهش نشان داد بین استفاده از رسانههای اجتماعی و اعتماد اجتماعی رابطهی معکوس و معنیداری وجود دارد. این نتایج همسو با یافتههای رسولی و پاکطینت(1390) و کلمن و پاتنام (2003) بود که نشان دادند با ظهور رسانهها و فراهم شدن امکان ارتباط سریع و دسترسی به اطلاعات، اعتماد مبتنی بر احساس و اوهام در بین افراد کاهش مییابد. به نظر پاتنام یکی از عوامل موثر بر کاهش اعتماد اجتماعی، تماشای تلویزیون است. یکی از یافتههای پژوهش رابطهی معکوس و معنیدار بین روابط در شبکههای اجتماعی و مصرف رسانهای بود. این یافتهها همسو با نظریات پاتنام بود که اظهار کرد تلویزیون و گسترش دامنة استفاده از آن در خانوادهها باعث کاهش دامنة زندگی اجتماعی و مدنی شده و افراد کمتر وقتی را برای صرف دوستان و حتی خانواده میکنند و در سازمانهای اجتماعی و امور عمومی کمتر مشارکت میکنند؛ هم چنین باعث خصوصی شدن اوقات فراغت میشود. پاتنام معتقد است که اینترنت موانع ارتباطی را از بین میبرد و شبکههای جدیدی برای روابط جدید ایجاد میکند، اما نسبت به روابط آن هم بدبین است. روابط اینترنتی خیلی اتفاقی و فاقد بازخوردهایی است که در روابط چهره به چهره ، افراد به دست میآورند. اینترنت تعامل را تضعیف و احتمال فریب را تقویت میکند. کسانی که وارد اینترنت میشوند، تمایل دارند تا با گروه کوچکی از افراد مثل خودشان فکر کنند و علایق شبیه خودشان دارند ارتباط برقرار کنند و نسبت به کسانی که به گونهای دیگر فکر میکنند اصلاً تحمل و مدارا نشان نمیدهند. روابط اینترنتی خیلی اتفاقی و فاقد بازخوردهایی استکه در روابط چهره به چهره، افراد به دست میآورند. اینترنت تعامل را تضعیف و احتمال فریب را تقویت میکند. کسانیکه وارد اینترنت میشوند، تمایل دارند تا با گروه کوچکی از افراد مثل خودشان فکر کنند و علایق شبیه خودشان دارند ارتباط برقرار کنند و نسبت به کسانیکه به گونهای دیگر فکر میکنند اصلاً تحمل و مدارا نشان نمیدهند. اینترنت فرصت- های زیادی برای سرگرمیهای شخصی بیتحرک و منفی در اختیار فرد قرار میدهد. از نظر پاتنام بین استفاده از رسانههای جمعی و سرمایهی اجتماعی همبستگی وجود دارد. یافتههای پژوهش حاضر همسو با نظریه پاتنام در وجود ارتباط بین استفاده از رسانههای جمعی با سرمایه اجتماعی است. از نظر پاتنام یکی از عوامل موثر بر کاهش سرمایه اجتماعی، تماشای تلویزیون و استفاده از رسانههای الکترونیک از جمله اینترنت است. پاتنام نشان میدهد که چگونه تلویزیون با اختصاص دادن اوقات فراغت با خود عملاً مشارکت و ارتباطات اجتماعی را کاهش داده است. همچنین از دیدگاه نظریه کاشت رسانههای جمعی، به ویژه تلویزیون عامل مهمی در اجتماعی کردن افراد هستند و نگرشها، رفتارها، ارزشها و ادراکهای ما از جهان واقعی را شکل میدهند و ایجاد میکنند. تحقیقات گرینر نشان داد در مواجهه درازمدت با تلویزیون، بینندگان پر مصرف به تدریج قصاوت و دیدگاهی پیدا میکنند که بیشتر با جهتگیریهای نمایش داده شده از تلویزیون سازگار است تا دنیای واقعی. گرینر به طور کلی رسانههای ارتباط نوین مانند اینترنت را نیز در ردیف رسانههایی قرار داد که موجب تغییر نگرش افراد میشوند. نتیجه آزمون فرضیهی اصلی پژوهش نشان داد رابطه همبستگی معناداری بین استفاده از رسانهها و سرمایه اجتماعی وجود دارد. این یافتهها همسو با نتایج رسولی و پاکطینت(1390)، توسلی و ابراهیمپور (1392)، فرایس، پاتریک و ایکان(2010) میباشد، اما ناهمسو با یافتههای رفیعپور(1378) بود که وی ادعا کرد برآیند کلی عملکرد رسانهها در طی سالیان 1378-1365 در تقویت سرمایههای اجتماعی نقش مثبتی نداشته است و سبب افزایش آشفتگی اجتماعی و انحرافات، کاهش اعتماداجتماعی، کاهش رضایت و انسجام اجتماعی و بسیاری دیگر از بیماریهای اجتماعی دیگر شده است.
بحث و نتیجهگیریرسانهها با ایجاد زمینههای مناسب در ارتقای سرمایه اجتماعی جامعه نقش بسیار مهمی دارند. نتیجه اصلی پژوهش حاضر وجود همبستگی مثبت و معنادار بین میزان استفاده از رسانهها با سرمایه اجتماعی بود. یعنی با بالارفتن میزان استفاده ازرسانهها، سرمایه اجتماعی نیز افزایش مییابد. این امر ما را به نقش مهم تاثیر رسانهها بر نگرش افراد آشنا میکند و لزوم پرداختن به این مسئله را دو چندان میکند. اگرچه میتوان تصور نمود که رسانههای اجتماعی قادرند اعتماد اجتماعی در جامعه را افزایش دهند و با شناخت نقش و جایگاه خود در میان اقشار جامعه روابط میان افراد را بهبود بخشند و مسائل فرهنگی را ارتقا دهند، اما دراین بررسی نتیجه عکس به دست آمد یعنی این که با افزایش استفاده از رسانهها، میزان اعتماد اجتماعی در بین مدیران مدارس منطقه 2 تهران کاهش مییابد. رابطه فوق در مورد و بعد دیگر سرمایه اجتماعی یعنی متغیر مشارکت گروهی و روابط در شبکههای اجتماعی نیز صادق است. به این صورت که با افزایش استفاده مدیران مدارس مناطق 2 تهران از رسانهها، هم میزان مشارکت گروهی آنان و هم میزان روابط درشبکههای اجتماعی آنان کاهش مییابد. به نظر میرسدکه نتایج به دست آمده به صورت بسار ساده قابل تفسیر باشد که پرداختن به رسانهها مانع از داشتن فرصت کافی برای مشارکت درشبکههای اجتماعی و گروهی باشد. اما تنها یک بعد ازسرمایه اجتماعی یعنی مشارکت دراجتماع محلی با میزان استفاده از رسانهها دارای تغییرات هم جهت است. همچنین میزان همبستگی این بعد نیز بسیار قویتر از سه بعد دیگر است. مدیران مدارس باتوجه به زمینههای شغلی، ارتباط قویتری با شبکه اجتماع محدود مدرسه که شامل همکاران و دستاندرکاران آموزشی است، دارند. بنابراین استفاده بیشتر آنان از رسانهها نیز میتواند سبب افزایش مشارکت آنان در این شبکه محلی باشد و درصورتی که همین موضوع در مورد سایر شبکههای اجتماعی و روابط و مشارکتهای گروهی دیده نمیشود. فقدان سرمایه اجتماعی در جامعه ضریب آسیبپذیری آن را بالاتر میبرد و سیاستگذاری مناسب رسانهها میتواند سلامت جامعه را تضمین نماید. سرمایه اجتماعی خوب روابط اجتماعی محکمتری رقم میزند و میتواند به اشاعه اعتماد در جامعه کمک رساند. همچنین این رسانهها به عنوان ابزاری برای افزایش عقلانیت در جامعه میتوانند سرمایه اجتماعی یک جامعه را بالا ببرند.
پیشنهادهای کاربردی- با توجه به معنادار شدن رابطه بین مصرف رسانهای و میزان سرمایه اجتماعی پیشنهاد میشود رسانههای جمعی به خصوص رسانههای دیداری و شنیداری، تلاش بیشتری برای جذب مخاطبین به عمل آورند و در ایجاد نگرشی مثبت در ذهن مخاطبین نسبت به بهبود خود اهتمام ورزند. - ایجاد نگرش مثبت در میان مخاطبان در زمینهی روابط اجتماعی - ایجاد جو اعتماد عمومی در جامعه - آموزش و تبلیغ ارزشها و هنجارهای رسمی کشور به منظور ایجاد توافقات اساسی بین اقشار مختلف مردم - شناسایی نیازها و خواستههای اقشار مختلف جامعه.
منابعپوتنام، ر. (1384). جامعه برخوردار، سرمایه اجتماعی و زندگی عمومی. چاپ شده در تاجبخش، کیان، سرمایه اجتماعی، اعتماد، دموکراسی و توسعه، تهران: شیرازه. حسینپور، ج؛ و دیگری. (1390). بررسی رابطه میزان مصرف رسانهها و میزان سرمایه اجتماعی شهروندان تهرانی. برنامهریزی رفاه و توسعه اجتماعی. شماره 6. صص 174-129. رفیعپور، ف. (1378). آناتومی جامعه: مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی. تهران: شرکت سهامی انتشار. چاپ اول. رسولی م، ر؛ و دیگری. (1390). بررسی نقش رسانههای جمعی در شکلگیری سرمایه اجتماعی در بین شهروندان شهر یزد. فرهنگ ارتباطات. دوره 1 (1). صص 94-61. کلمن، ج. (1377). بنیادهای نظریه اجتماعی. ترجمه: م، صبوری. تهران: انتشارات نشر نی. چاپ اول. ویندال، س؛ و دیگران. (1376). کاربرد نظریههای ارتباطات. ترجمه: ع، ر، دهقان. مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها. Putnam, R., D. (1993). Making democracy work. Civic traditions in modern italy. Princeton, NJ, Princeton University Press. Putnam, r., d. (2000). Bowling alone; the collapse and revival of American community. New York: Simon and Schuster. Stafford, Glen. (2004). Accumulating cultural capital? Some lessons from history for understanding mainland Chinese in Australian high schools, Center for Asian Studies, university of Adelaide. Uzzi, B. and S. Dunlap. (2005). "How to build your network." Harvard Business Review. 83 (12), P.p: 53-60. Warde, Alan. (2002). Theories of Practice and Consumption. Paper for European Sociological Association, Bergen. Weininger, Elliot, Lareau, Annette. (2007). Cultural Capital and Education, In The Encyclopedia of Sociology. Edited by George Ritzer, Oxford: Blackwell.
1. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، گروه جامعه شناسی؛ تبریز- ایران. 2. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شبستر، گروه علوم تربیتی؛ شبستر- ایران (نویسنده مسئول). majid_zorofi@yahoo.com :E- mail
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پوتنام، ر. (1384). جامعه برخوردار، سرمایه اجتماعی و زندگی عمومی. چاپ شده در تاجبخش، کیان، سرمایه اجتماعی، اعتماد، دموکراسی و توسعه، تهران: شیرازه. حسینپور، ج؛ و دیگری. (1390). بررسی رابطه میزان مصرف رسانهها و میزان سرمایه اجتماعی شهروندان تهرانی. برنامهریزی رفاه و توسعه اجتماعی. شماره 6. صص 174-129. رفیعپور، ف. (1378). آناتومی جامعه: مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی. تهران: شرکت سهامی انتشار. چاپ اول. رسولی م، ر؛ و دیگری. (1390). بررسی نقش رسانههای جمعی در شکلگیری سرمایه اجتماعی در بین شهروندان شهر یزد. فرهنگ ارتباطات. دوره 1 (1). صص 94-61. کلمن، ج. (1377). بنیادهای نظریه اجتماعی. ترجمه: م، صبوری. تهران: انتشارات نشر نی. چاپ اول. ویندال، س؛ و دیگران. (1376). کاربرد نظریههای ارتباطات. ترجمه: ع، ر، دهقان. مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها. Putnam, R., D. (1993). Making democracy work. Civic traditions in modern italy. Princeton, NJ, Princeton University Press.
Putnam, r., d. (2000). Bowling alone; the collapse and revival of American community. New York: Simon and Schuster.
Stafford, Glen. (2004). Accumulating cultural capital? Some lessons from history for understanding mainland Chinese in Australian high schools, Center for Asian Studies, university of Adelaide.
Uzzi, B. and S. Dunlap. (2005). "How to build your network." Harvard Business Review.
83 (12), P.p: 53-60.
Warde, Alan. (2002). Theories of Practice and Consumption. Paper for European Sociological Association, Bergen.
Weininger, Elliot, Lareau, Annette. (2007). Cultural Capital and Education, In The Encyclopedia of Sociology. Edited by George Ritzer, Oxford: Blackwell.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,047 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 381 |