تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,552 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,494,434 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,526,703 |
بررسی و ارزیابی روند تغییرات سطوح جنگل های حراء (مانگرو) با استفاده از تکنیک های سنجش از دور نمونه موردی: بندرعباس | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اکوسیستم های طبیعی ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 7، شماره 4 - شماره پیاپی 26، اسفند 1395، صفحه 17-32 اصل مقاله (1.08 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد علی زنگنه اسدی1؛ ابراهیم تقوی مقدم* 2؛ الهه اکبری3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1عضو هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی دکترا | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3عضو هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری و دانشجوی دکترا سنجش از دور دانشگاه تهران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آگاهی از تغییر و تحولات اولین و مهمترین اقدام برنامهریزان و متولیان محیط طبیعی و انسانی می باشد. استفاده از تصاویر ماهواره ای و تکنیک های پردازش آن ها، ابزار بسیار دقیقی برای پیمایش و ارزیابی تغییرات سطوح جنگلی محسوب میشود. این تحقیق با هدف بررسی و ارزیابی روند تغییرات سطوح جنگل های حراء بندرعباس با استفاده از تکنیک های سنجش از دور می باشد. جهت نیل به این هدف از اطلاعات و نقشه های توپوگرافی، تصاویر ماهوارهای سال-های 1989- 2005--2015 منطقه و الگوریتمهای حداکثر احتمال(MLC)، حداقل فاصله(MD) و ماشین بردار پشتیبان (SVM) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضرنشان می-دهد روش حداکثر احتمال با دقت کلی 32/98% و ضریب کاپا 978/0 نسبت به روش ماشین بردار پشتیبان و حداقل فاصله روش دقیقتری در تهیه نقشه تغییرات پوشش زمین و روندیابی تغییرات جنگلی می باشد. نتایج نشان می دهد مجموع سطوح جنگلهای حراء در منطقه مزبور در سال 1989 ، 09/76 کیلومتر مربع بوده است که این رقم در سال ۲۰۰۵، به ۹۶۱/۷۴ کیلومتر مربع کاهش یافته سپس با سیر صعودی به 08/125 کیلومتر مربع در سال 2015 افزایش یافتهاست. این تغییرات چشمگیر بر اثر تحولات بیولوژیکی و هیدرودینامیک در اکوسیستم طبیعی سواحل منطقه و به خصوص تنگه هرمز می باشد به نحوی که باعث گسترش جنگلهای حراء در منطقه شده است. با این وجود اتخاذ هرگونه طرح های بهره برداری از این جنگل ها، احداث تاسیساتی ساحلی و یا اقدامات حفاظتی در منطقه باید براساس روند کاهش و یا افزایش بیولوژیکی جنگل های حراء منطقه باشد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
الگوریتم؛ بندرعباس؛ جنگلهای حراء؛ حداکثر احتمال؛ ماشین بردار پشتیبان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی و ارزیابی روند تغییرات سطوح جنگلهای حراء (مانگرو)با استفاده از تکنیکهای سنجش از دور )نمونه موردی: بندرعباس(محمدعلی زنگنه اسدی[1] ابراهیم تقوی مقدم *[2] الهه اکبری[3] تاریخ دریافت: 3-7-95 تاریخ پذیرش: 8-12-95چکیده آگاهی از تغییر و تحولات اولین و مهمترین اقدام برنامهریزان و متولیان محیط طبیعی و انسانی میباشد. استفاده از تصاویر ماهوارهای و تکنیکهای پردازش آنها، ابزار بسیار دقیقی برای پیمایش و ارزیابی تغییرات سطوح جنگلی محسوب میشود. این تحقیق با هدف بررسی و ارزیابی روند تغییرات سطوح جنگلهای حراء بندرعباس با استفاده از تکنیکهای سنجش از دور میباشد. جهت نیل به این هدف از اطلاعات و نقشههای توپوگرافی، تصاویر ماهوارهای سالهای 1989- 2005--2015 منطقه و الگوریتمهای حداکثر احتمال(MLC)، حداقل فاصله(MD) و ماشین بردار پشتیبان (SVM) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضرنشان میدهد روش حداکثر احتمال با دقت کلی 32/98% و ضریب کاپا 978/0 نسبت به روش ماشین بردار پشتیبان و حداقل فاصله روش دقیقتری در تهیه نقشه تغییرات پوشش زمین و روندیابی تغییرات جنگلی میباشد. همچنین نتایج نشان میدهد مجموع سطوح جنگلهای حراء در منطقه مزبور در سال 1989 ، 09/76 کیلومترمربع بوده است که این رقم در سال ۲۰۰۵، به ۹۶۱/۷۴ کیلومترمربع کاهش یافته سپس با سیر صعودی به 08/125 کیلومترمربع در سال 2015 افزایش یافتهاست. این تغییرات چشمگیر بر اثر تحولات بیولوژیکی و هیدرودینامیک در اکوسیستم طبیعی سواحل منطقه و بهخصوص تنگه هرمز میباشد به نحوی که باعث گسترش جنگلهای حراء در منطقه شده است. با این وجود اتخاذ هرگونه طرحهای بهرهبرداری از این جنگلها، احداث تاسیساتی ساحلی و یا اقدامات حفاظتی در منطقه باید براساس روند کاهش و یا افزایش بیولوژیکی جنگلهای حراء منطقه باشد. کلمات کلیدی: الگوریتم، بندرعباس، جنگلهای حراء، حداکثر احتمال، ماشین بردار پشتیبان
مقدمه تغییر یکی از ویژگیهای طبیعی اکوسیتمها در سطح زمین و واکنشی از سوی اجزاء یک اکوسیستم جهت سازگاری با الگوهای اقلیمی و فضایی چون وقایع تکتونیکی و گردش عمومی جریانهای اقلیمی و اقیانوسی میباشد(۲). همه اکوسیستمها بهخصوص اکوسیستمهای ساحلی تحت تاثیر عوامل طبیعی و انسانی قرار گرفته و از نظر ابعاد، شدت و روند تغییرات متفاوت هستند و تاثیر بسزایی در معیشت انسان دارند(۲۴). تغییرات پوشش اراضی، توسعه مناطق شهری و کشاورزی و جنگلزدایی باعث تغییر رژیم اقلیمی منطقه میشود(۱۲). مانگروها گیاهان چوبی هستند که در حد فاصل خشکی و دریا در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری زیست میکنند و فواید اکولوژیک بیشماری دارند بطوریکه سیستم ریشهای آنها باعث پایداری رسوبات میشود و اجتماعات آنها انرژی امواج را کاهش میدهد و در مقابل زیستگاه و پناهگاه برای شمار زیادی از موجودات زنده ایجاد میکند(۳۲). علاوه بر اهمیت بومشناختی، متعدد این منابع جنگلی، فواید اقتصادی فراوانی در سطوح مختلف جامعه جهانی، منطقهای و بهخصوص محلی برای آنها متصور است، به همین دلیل جوامع علمی سعی در شناخت ماهیت و کاربرد آنها دارند(۱). نقش عامل انسانی در بهرهبرداری و تخریب تالابهای حراء در نواحی گرمسیری بسیار افزایش داشته است(۲۷). هرچند درمناطقی مانند سواحل بنگلادش، جنوب استرالیا و غرب هند افزایش سطح جنگلهای حرا گزارش شده است(۱۱)( ۹)(۳۴). عواملی متعددی چون توسعه شهری، آبزیپروری، صنایع چوب، فعالیت های مرتبط با معدن، احداث سد بر روی رودخانهها و توسعه توریسم بر اکوسیستم جنگلهای حراء موثر و زمینه را برای تخریب این جنگلهای باارزش فراهم میکند (۲۵). تغییر در فاکتورهایی نظیر دمای هوا، یخبندان، بارندگی، مانسون، طوفان، رسوبگذاری و شوری که به طور مستقیم میزان رشد و نمو درختان حراء را تحت تاثیر قرار میدهند (۳۶). علاوه بر این نفوذ آب شور از طریق کانالهای جذر و مدی به تالابهای شیرین، افزایش در دمای دریا و هوا و تغییر در رسوبگذاری میتواند بیانکننده رشد مانگروها نسبت به توزیع نرمالشان باشد(۹). زمینهای گلی و ماسههای ساحلی در مناطق نیمهحاره به عنوان سدی در برابر بالا آمدن سطح آب دریاها عمل کرده و فرصت مناسبی را برای انطباق و سازگاری گونههای مانگرو مهیا سازد. در مانگروهای مصبی، تقابل رسوبگذاری و حرکات تکتونیکی باعث کاهش عمق نوار ساحلی شده و زمینه را برای استقرار رشد مانگروها مساعد میسازد (۳۴). علاوه بر این انجام پروژههای احیاء و استقرار مجدد مانگروها در برخی از مناطق جهان موجب افزایش وسعت این جنگلها شدهاست(۳). اکوسیستمهای مانگرو در ایران به واسطه دارا بودن منابع حساس بیولوژیکی، اهمیت زیستگاهی و پرورشگاهی، غذای جانداران و وجود گونههای در معرض خطر و کمیاب، حساسیت به آلایندهها، کندی ترمیم و مشکلات ناشی از پاکسازی آلایندهها در ردیف یکی از مهمترین مناطق حساس دریایی ایران قرار دارند(۸). دادههای ماهوارهای با ویژگیهایی چون سطح پوشش وسیع، پوشش تکراری و دارا بودن توان طیفی و مکانی مناسب، امکانات مناسبی را به منظور پایش تغییرات جنگلها فراهم ساختهاند(۲۲)(۳۳). طبقهبندی تصاویر ماهوارهای یکی از مهمترین مراحل در استخراج اطلاعات از تصاویر رقومی ماهوارهای میباشد که دستیابی به دقتهای متفاوت را امکانپذیر مینماید. با توجه به اهمیت این موضوع، محققین برای دستیابی به تغییرات کاربری اراضی از روشهای مختلف طبقهبندی آماری استفاده نمودهاند و تحقیقات گستردهای در مورد نحوه عملکرد و اصول تئوری روشهای طبقهبندی صورت گرفته است. در بین روشهای طبقهبندی تصاویر ماهوارهای، روش طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان[4]، یکی از مهمترین روشهای طبقهبندی نظارت شده بر اساس نمونههای تعلیمی است(۱۷). اکثر محققین از جمله آرخی و نیازی (2009 ((۶)، ربیعی و همکاران(2005)(۲۹)، ماهینی و همکاران(2012)(۲۰) و نیازی و همکاران(2010) (۲۳) روش حداکثر احتمال را روش دقیقی نسبت به سایر روشها میدانند. از جمله مطالعاتی که در سطح بین المللی شده است عبارتند از: هورکام[5] و همکاران( ۲۰۰۳( در منطقه RANDOMA در جنوب غربی برزیل تغییرات جنگلهای آمازون را با کمک دادههای تصاویر NOVAA ، LANDSAT و AVHRR مورد ارزیابی قرار دادند(۱۶). لوسیانا[6] و همکاران (2007)در منطقهای در ترکیه تغییرات جنگلها را باوسعت 1778 کیلومترمربع به کمک دادههای TM و ETM مورد ارزیابی قرار داد(۱۹). پلنینجر[7] (2014) با استفاده از عکسهای هوایی و نقشههای کاربری 1:20000 مربوط به سالهای 1901-2009 به بررسی تغییرات دو ناحیه جنگلی در شمال آلمان پرداخته است و تغییر کاربری جنگلها به کاربری مرتع، صنعتی و مسکونی را به عنوان مهمترین تغییر در منطقه معرفی میکند(۲۸). باگاوات[8](2013)، تغییرات کاربری اراضی محدوده متروپلیتن Katmando نپال را با استفاده از تصاویر ماهوارهای چند زمانه مورد برسی قرار داده است(۷). سنگا[9] و همکاران (2014)،تغییرات پوشش زمین جنگلهای مانگرو منطقه ساحلی زنزیبار درکشور تانزانیا را با استفاده از تصاویر ماهوارهای 20۰0-2011 ماهواره لندست مورد بررسی قرار داده و تغییر کاربری عرصههای جنگل مانگرو را به کشت برنج از 262 هزار هکتار در سال 2001 به 86 هزار در سال 2011 میداند(۳۳). هینا[10] و همکاران (2015) با استفاده از تکنیکهای سنجش از دور چون طبقهبندی نظارت شده به پایش تغییرات مانگروهای دلتای رودخانه سند در پاکستان پرداخته و روند گسترش جنگلهای مانگرو را در راستای افزایش رسوبات دلتای رودخانه معرفی کرده است(۱۴). در زمینه آشکارسازی تغییراتدر ایران ماهینی و همکاران (2010) با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور به آشکارسازی تغییرات پوشش اراضی چالوسرود پرداخته و با مدلسازی
تغییرات با مدل مارکوف به پیشبینی تغییرات اقدام نمودهاست(۲۱). نیازی و همکاران(2010) با استفاده از دو روش حداکثر احتمال و شبکه عصبی مصنوعی نقشه کاربری اراضی حوضه سد ایلام را تهیه و روش شبکه عصبی را نسبت به روش حداکثر احتمال روش دقیقتری میداند(۲۳). امیری و همکاران (2011) با استفاده از شاخصهای گیاهی و اعمال آن بر روی تصاویر ماهوارهای IRS هندوستان، سطح رویش جنگلهای حراء نایبند در مجاورت تاسیسات نفتی پارس جنوبی برآورد نموده است(۴). ماهینی و همکاران(2012) با استفاده از تصویر 2001 ماهواره لندست به طبقهبندی مناطق جنگلی استان گلستان با روش حداکثر احتمال پرداخته و استفاده از این روش را بدین منظور مناسب میداند(۲۰). این مطالعه به منظور پایش تغییرات وسعت و تراکم جنگلهای مانگرو بخش شمالی جزیره قشم و سواحل بندرلنگه به انجام رسیده است. این منطقه جزء تالاب بینالمللی خورخوران و از ذخایر ملی کشور محسوب میشود که دارای ارزشهای اکولوژیک منحصربه فردی است. تودههای مانگرو این تالاب تنها از یک گونه به نام آویسینای دریایی[11] تشکیل شده است (۸). مواد و روشها منطقه مورد مطالعه منطقه مورد مطالعه بین نوار شمالی ساحل جزیره قشم و حاشیه جنوبی ساحل اصلی کشور، در تنگه خوران بین َ 44 ْ 26 تا َ 58 ْ 26 عرض شمالی و َ 31 ْ 55 تا َ 48 ْ 55 طول شرقی واقع شده است (شکل 1). مناطق روستایی پهل، پیرجزیره، تشتقان بالا و پایین و شهر بندر خمیر در مرز شمالی منطقه، لافت کهنه، بندر لافت، کورزین در حاشیه شرقی، خورخوران، سهیلی، طبل، دوربنی و گوران در حاشیه جنوبی آن قرار دارد. این منطقه نخست در سال 1351 با وسعتی معادل 82360 هکتار با نام منطقه حفاظت شده حرا تحت حفاظت قرار گرفت، سپس با افزایش سطح آن به 85686 هکتار در سال 1354 عنوان پارک ملی را به خود اختصاص داد. این منطقه اکنون با نام منطقه حفاظت شده حرا تحت مدیریت اداره کل محیط زیست استان هرمزگان حفاظت میشود(۸).براساس اطلاعات حاصل از سه ایستگاه سینوپتیک بندرعباس، بندر لنگه و جزیره قشم منطقه در طبقهبندی اقلیمی دومارتن دارای اقلیم خشک میباشد. میانگین دمای سالیانه بین 25 تا 27 درجه سانتیگراد است. محدوه مورد مطالعه از نظر زمینساخت جزء زاگرس چینخورده بوده و از نظر تکتونیکی در طی دورانهای زمینشناسی عملکرد پلیت عربی در آن بیتأثیر نبوده است.
شکل 1- منطقه مورد مطالعه
روش تحقیق در این تحقیق پس از انتخاب منطقه و طراحی چارچوب تحقیق(شکل۲) در جهت آشکارسازی تغییرات کاربری و پوشش زمین در
شکل2- چارت مراحل تحقیق
همچنین تصاویر ماهوارهای موجود در سازمان فضایی ایران با مشخصات مندرج درجدول یک فراهم شد و در نرمافزارهای Geomatica نسخه ۲۰۱۲ و ENVI نسخه ۷/۴و Arc.GIS نسخه ۳/۱۰ با توجه قدرت و توانایی هر کدام جهت محاسبه و تحلیلهای جغرافیایی و سنجشازدور به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد. از آنجایی که منطقه مورد مطالعه در کمربند همگرایی قارهای واقع شده است محدودیت فصلی و تغییرات ماهانه آن ناچیز و قابل چشمپوشی است(۳۹) با این حال سعی شده است تمامی تصاویر منتخب از پنج ماه اول سال باشد. قبل از انجام هرگونه پردازش بصری و رقومی تصاویر ماهوارهای باید اقدام به شناسایی و حذف نویزها و ایرادات دادههای موجود نمود که نوع و نحوه انجام این عملیات بسته به عوامل مختلفی چون هدف مطالعه و نوع دادههای مورد استفاده متغیر است(۳۰).
جدول 1 - مشخصات تصاویر ماهوارهای مورد استفاده در تحقیق
پیشپردازش تصاویر در این تحقیق طی دو مرحله انجام شده است عموما به دلیل حرکت ماهواره و زمین در هنگام تصویربرداری خطاهایی بر روی تصویر انجام میشود. این خطاها شامل جابهجایی، اعوجاج ، چرخش وغیره میباشد که این اشتباهات با استفاده از نقشه و یا برداشت میدانی مختصات با GPS و به طور کلی تصحیح هندسی تصویر انجام میشود. در این تحقیق ابتدا با توجه به نقشههای توپوگرافی،بازدیدهای میدانی تصاویر ماهوارهای نقاط مشخصی انتخاب و مختصات آن بوسیله دستگاه GPSبا دقت +- ۵/۱متر برداشت شده و به عنوان نقاط کنترل زمینی (GCP) جهت تصحیح هندسی بهکاربرده شد. با استفاده از 15 نقطه کنترل و با خطای RMSE =0.02 با استفاده از روش نزدیکترین همسایه تصحیح هندسی بر روی تصاویر انجام شدهاست، اولین اثر اتمسفر بر روی تصاویر ماهوارهای کاهش تباین و کنتراست و در نتیجه ضعیف شدن عملیات آشکارسازی است. در مرحله بعد جهت کاهش خطاهای اتمسفری و رادیومتریک این تصاویر با روش کاهش تیرگی (کاهش تاثیر طول موج بلند در تصاویر) وسطح مسطح(نرمال نمودن تصاویر بر مبنای ارتفاع) تصحیح شدند و در نهایت محدوده تحقیق از تصاویر ماهوارهای جداسازی شد. به منظور افزایش تباین و وضوح بیشتر با استفاده روش Brovey [12] و باند هشت(پانکروماتیک) تصاویر ماهوارهای لندست سالهای ۲۰۰۵و ۲۰۱۵ عملیات فیوژن اجراشد(۱۰). برای تصاویر سنجنده TM نیز از روش بهبود کنتراست و هیستوگرام پیکسلها استفاده شد. در این تحقیق ابتدا به صورت کلی تغییرات حادث شده در سه دوره زمانی به صورت بصری تعیین و مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور ازترکیب باندها به صورت ترکیب باند کاذب (FCC) و واقعی تکنیکهای بارزسازی تصاویر از جمله بارزساز لینیر و گوسین برای وضوح بیشتر و همچنین روش تفاضل باندهای مشابه برای مشاهده تغییرات کلی استفاده شد. سپس به طبقهبندی اراضی منطقه اقدام شد. قبل از انجام طبقهبندی باید از یک الگوی استاندارد استفاده کرد تا بتوان بر اساس آن به نمونهگیری از نمونههای زمینی پرداخت(۳۰). الگوی استاندارد بر اساس عوارض و پهنههای موجود در منطقه تعیین و در هفت طبقه جنگلهای متراکم، جنگلهای پراکنده، مراتع، زمینهای گلی، زمینهای بایر، آبراهههای کمعمق و آبراهههای عمیق طبقهبندی شد(جدول 2).
جدول 2 - طبقهبندی اراضی موجود در منطقه
سپس نمونههای تعلیمی مورد نیاز مدل جهت نمونهگیری از پهنههای موجود در مساحت یاد شده در جدول۲ استخراج و پردازش شد. در ادامه نقشه طبقهبندی شده با هر کدام از روشهای حداکثر احتمال، حداقل فاصله و ماشین بردار پشتیبان تهیه شد. و در نهایت با تعیین نقاط چک دقت هر کدام از روشها مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس با استفاده از بهترین روش تعیین شده نقشه پوشش و سطوح جنگلی منطقه تهیه و تغییرات رخ داده مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. پردازش بصری تصاویر ماهوارهای مهمترین مرحله در استخراج اطلاعات تغییرات از یک منطقه انتخاب بهینه نمونهها جهت طبقهبندی میباشد. لذا در این تحقیق ابتدا با استفاده از تصاویرGoogle Earth و بازدیدهای میدانی به شناسایی عوارض زمین در منطقه پرداخته شد، همچنین با استفاده از تحلیلهای پیکسلپایه سعی شد پدیدهها از یکدیگر کاملا تفکیک شوند. با استفاده از ارزش عددی پیکسلها میتوان پدیدههای متناظر را شناسایی و مورد ارزیابی قرار داد(۲۱). و در نهایت مناسبترین ترکیب باندهای تصاویر ماهوارهای جهت هرگونه آستانهگذاری معرفی شود. برای پردازش اولیه تصاویر ماهوارهای و همچنین شناسایی پدیدهها ابتدا انحراف معیار باندهای اصلی تصویر ماهوارهای محاسبه شد، سپس همبستگی بین ترکیب باندهای گوناگون محاسبه شد سپس با استفاده از شاخص مطلوبیت یک ترکیب باندی 3تایی مناسب برای کشف پدیدهها و عوارض در تصاویر ماهوارهای تعیین سپس با ترسیم منحنی رفتار طیفی درصد پراکندگی اطلاعات در هر یک از باندها مشخص و آستانههای مناسب و ایدهآل برای هر عرصه تعیین شد(شکل 2). الگوریتم حداکثر احتمال روش حداکثر احتمال (بیشترین شباهت) از شناختهشدهترین و پرکاربردترین روشهای طبقهبندی اطلاعات در زمره روشهای طبقهبندی نظارتشده میباشد. در این روش احتمال اینکه یک پیکسل به تمامی کلاسها تعلق داشته باشد محاسبه شده و به کلاس با بیشترین احتمال تعلق میگیرد. به این منظور فرض بر این گذاشته میشود که دادهها با توزیع نرمال برازش دارند(۳۱). در حقیقت نمونههای تعلیمی باید معرف آن کلاس باشند. در نتیجه باید نقاط تعلیمی به تعدادی باشد که خصوصیات نمونهها در آن به صورت دقیق و کامل آورده شده باشد(۳۷) طبقهبندی در این روش بر اساس شکل زیر انجام میشود(۳۱)
شکل ۳- نحوه طبقهبندی تصاویر ماهوارهای با روش الگوریتم حداکثر احتمال(۱۸) برای انجام این روش ابتدا بایستی تمامی مراحل پیشپردازش انجام شده و نمونهبرداری از منطقه نیز انجام شده باشد، سپس نمونههای تعلیمی بر روی تصاویر انتخاب و روش حداکثر احتمال بهکاربرده شود. روش حداقل فاصلهMD روش طبقهبندی حداقل فاصله از میانگین روشی است که پس از تعیین مقادیر میانگین طیفی در هر باند، با مشخص شدن پیکسلی که میانگین ارزش طیفی نمونههای تعلیمی هر طبقه به خود اختصاص داده، فاصله هر پیکسل طبقهبندی نشده با پیکسلهای میانگین مقایسه شده و سپس پیکسل مورد نظر به کلاسی اختصاص داده میشود که کمترین فاصله با میانگین دارد(۳۱). در روش حداکثر احتمال کاربر باید دقت کند که کلاسبندی را بر اساس کلاسهای نرمال گوسین طبقهبندی نماید. روش حداقل فاصله به نظر برخی از محققین از دقت کمتری نسبت به سایر روشها برخوردار است(۶)(۳۵)(۳۷). به این صورت است که ابتدا میانگین طبقات مختلف را محاسبه سپس فاصله اقلیدسی بازتاب هر پیکسل را از میانگین تمام طبقهها محاسبه میکند(۱۳)(۱۵). روش بردار پشتیبانsvm این روش یک روش کلاسبندی الگو است که برای اولین بار توسط ویپینگ معرفی شد. این روش بسیار دقیق برای دادههای پراکنده و نویزدار بسیار مناسب میباشد(۱۷) ماشین بردار پشتیبان یا svm در واقع یک طبقهبندی دودویی در مورد دو کلاس است، این روش سعی دارد با ایجاد یک ابر صفحه، فاصله هر کلاس را تا فراصفحه حداکثر نماید دادههای نقطهای که به فراصفحه نزدیکترند برای اندازهگیری این فاصله بهکار میروند. از این رو این دادههای نقطهای، بردار پشتیبان نامیده میشوند(۳۸)(شکل۴). در شکل 5 نقشههای حاصل از هر یک از روشها تولید شد.
شکل ۴ - مرز خطی بهینه برای حالتی که دو کلاس کاملا از همدیگر جدا شود(۱۳) در این روش تمامی کلاسها به گونه انتخاب میشوند که اولاٌ تمام نمونههای کلاس بردار 1+ در یک طرف مرز و تمام نمونههای کلاس 1- در طرف دیگر مرز واقع شوند. ثانیاً مرز تصمیمگیری به گونهای باشد که فاصله نزدیکترین نمونههای آموزشی هر دو کلاس از یکدیگر در راستای عمود بر مرز تصمیمگیری تا جایی که ممکن است حداکثر شود(۵) روش الگوریتم ماشین بردار پشتیبان (SVM) در مقایسه با سایر روشها به نمونههای آموزشی کمتری نیاز داشته و نتایج مطلوبی را ارائه مینماید(۲۶). نتایج در این تحقیق با استفاده ازروشهای حداکثر احتمال، حداقل فاصله، ماشین بردار پشتیبان، نقشه پوشش زمین. سطوح جنگلی مربوط به سال 2015 منطقه حفاظتشده منطقه تولید شد. جهت تولید نقشههای کاربری اراضی با توجه به هفت طبقه عنوان شده در جدول 2 عرصههای موجود در تصویر ماهوارهای 2015 تفکیکشده و با استفاده از طبقهبندی نظارتشده از آنها به دقت نمونهبرداری شد نمونههای انتخاب شده با استفاده از نقاط کنترل زمینی که توسط دستگاه GPS برداشت شده بود و همپوشانی تصاویر با دقت بالای Google Earth مورد بازبینی وکنترل قرار گرفت. در ادامه جهت جلوگیری از تداخل طبقات و باندها و ارزیابی تفکیکپذیری از الگوریتم تفکیکپذیری الگوها استفاده شد. میزان تفکیکپذیری باید بیشتر از 8/1 و کمتر 2 باشد(۱۸)، سپس نقشههای کاربری اراضی با روشهای مذکور تولید شد(شکل ۵).
شکل ۵- تهیه نقشه پوشش زمین برای سال 2015 از منطقه با سه روش حداکثر احتمال، حداقل فاصله، ماشین بردار پشتیبان
ارزیابی دقت طبقه بندی طبقهبندی تا زمانی که دقت آن مورد ارزیابی قرار نگیرد کامل نیست(۱۸). در این تحقیق برای ارزیابی صحت هرکدام از طبقهبندیها با استفاده از دستگاه GPS بصورت تصادفی اقدام به جمع آوری نقاط حقایق زمینی شده و با پیادهسازی نقاط کنترل برداشت شده، پارامترهای آماری ارزیابی دقت ماتریس خطا شامل ضریب کاپا و دقت کلی نقشه استخراج شد. ضریب کاپا که دقت طبقهبندی را نسبت به یک طبقهبندی تصادفی مورد ارزیابی قرار میدهد، بین صفر و یک قرار دارد که صفر نشانگر طبقهبندی کاملاً تصادفی و یک نشانگر طبقهبندی کاملاً صحیح است(۳۷). ضریب کاپا، تکنیک چندمتغیرۀ گسستهای است به این صورت که اگر یک ماتریس خطا تفاوت معناداری با دیگری داشته باشد، در ارزیابی صحت برای تصمیمگیری آماری مورد استفاده قرار میگیرد شاخص k یا ضریب کاپا در واقع معرف اختلاف بین دادههای مرجع وسیستم طبقهبندیکننده تصادفی است که بر اساس رابطه۱ تعریف میشود(۱۸). رابطه۱ ×100 پس از کسب اطمینان از صحت طبقهبندی در مرحله بعد بهترین روش جهت تهیه نقشه پوشش زمین و کاربری اراضی معرفی شد. در تحقیق حاضر روش حداکثر احتمال با دقت کلی 9781/0 و ضریب کاپا 32/98% نسبت به روش حداقل فاصله و ماشین بردار پشتیبان دارای اعتبار بیشتری میباشد و در تهیه نقشههای پوشش زمین و کاربری اراضی استخراج شده از تصاویر ماهوارهای بایستی بیش از 85% باشد(۱۸).
جدول 3 -ارزیابی دقت روش های مورد استفاده در تحقیق
این تحقیق با هدف ارزیابی تغییرات پوشش زمین و سطوح جنگلی جنگلهای حراء بندرعباس است. لذا پس از تعیین بهترین روش جهت تهیه نقشه پوشش زمین، تغییرات رخ داده در طول 26 سال دوره تحقیق پایش و مورد
جدول 4 -تفکیکپذیری نمونههای انتخابی از تصاویر ماهوارهای سال 1989-2005-2015
سپس با استفاده از طبقهبندی نظارتشده نقشههای پوشش زمین برای سال های 1989-2005-2015 تهیه شد(شکل۶). جهت استخراج اطلاعات این نقشهها از فیلتر ماژوریتی استفاده شده سپس به ارزیابی تغییرات پوشش اراضی و سطوح جنگلی اقدام شد. در این روش، تغییرات کاربری اراضی بر مبنای ماتریس، در قالب کلاس به کلاس بهدست میآید. از طریق الگوریتمهای جبر خطی و آمار پایهاز قبیل تفاضل و درصد، اختلاف دو به دو کلاسها را براساس پیکسل بیان مینماید(۱۰). برای این منظور با استفاده از محاسبات آماری تغییرات کاربری در محیط نرمافزاری ENVI(4.8)، مقادیر نواحی کاربری اراضی تغییر یافته، محاسبه گردید.
شکل ۶- تولید نقشه پوشش زمین برای سال های 1989-2005 و 2015 با استفاده از روش حداکثر احتمال
همانطور که در جدول 5 مشاهده میشود میزان جنگلهای پراکنده در سال 4/54 کیلومترمربع میباشد که نیمی از این مقدار در سال 2015 تبدیل به جنگلهای متراکم شده است که نشاندهنده رشد بالای درختان مانگرو در طی 10 سال است. قسمت شمالی منطقه مورد مطالعه منطبق بر دلتای رودخانه مهران و شور است با توجه به رسوبدهی بالا این رودخانهها و همچنین عملکرد تکتونیک دیاپیر سطح عمومی این منطقه در حال بالاآمدگی است که این امر سبب پایداری رسوبات ریزدانه در منطقه و در طول زمان باعث گسترش جنگلهای حراء میشود.
جدول 5 - مساحت و نوع تغییرات پوشش زمینی و سطوح جنگلی جنگل های حراء بندرعباس
نتیجهگیری نتایج تحقیق نشان میدهد تصاویر ماهوارهای به دلیلی تنوع طیفی، زمانی و مکانی از مهمترین منابع مورد استفاده برای پژوهشگران میباشد. روشهای پردازش و آشکارسازی تصاویر ماهوارهای با تاکید بر کنترل و بازبینی میدانی میتواند روشهای بسیار دقیق و کاملی برای تحقیقات دورهای باشد. طبق مدلسازی انجام شده، روش حداکثر احتمال با دقت کلی 32/98% و ضریب کاپا 978/0 دارای بیشترین دقت و روش ماشین بردار پشتیبان با دقت کلی 45/92% و ضریب کاپا 901/0 در رتبه بعدی و روش حداقل فاصله با دقت کلی 59/65% و ضریب کاپا 576/0 دارای کمترین دقت جهت تهیه نقشه پوشش زمین و سطوح جنگل را دارد. نتایج تحقیقات ماهینی و همکاران (2012)(۲۰)، سفیانیان و همکاران (2009) (۳۵) کریمی و همکاران (2006) (۱۷) و باگاوات (2013) (۷) راستای نتایج این تحقیق میباشند ولی عدهای از محققان چون هونگ و همکاران (2002) (۱۵) و پتراپولاس و همکاران (2011) (۲۶) روش ماشین بردار پشتیبان را به عنوان روش دقیقتری معرفی نمودهاند. به دلیل اختلاف بسیار کم روش حداکثر احتمال و ماشین بردار پشتیبان از نقطهنظر دقت میشود این دو روش را در زمره روشهای مناسب جهت طبقهبندی پوشش زمین در پایش تغیرات بهکار برد. طبق محاسبات انجام شده سطح مجموع جنگلهای متراکم و پراکنده حراء از 09/76 کیومترمربع در سال 1989 به 08/125 کیلومترمربع در سال 2015 رسیده است. افزایش سطح جنگل در منطقه تابع عوامل متعددی است که بالا آمدن سطح اساس دریاهای آزاد، تغییر در خواص شیمیمایی آبهای ورودی به این منطقه از تنگه هرمز، ورود آبهای لبشور رودخانه مهران و شور و همچنین رسوبات ریز دانه و حاصلخیز این رودخانهها، تکامل ژئومورفولوژیکی محیط تالاب خورخوران و از همه مهمتر عملکرد گنبدهای نمکی در کاهش عمق آب در منطقه از مهمترین عوامل گسترش جنگلهای حراء منطقه میباشد(شکل۷). با توجه به افزایش سطح پوشش جنگلهای حراء همچنان برنامهریزی برای حفظ این ثروت طبیعی در راستای توسعه پایدار لازم و ضروری است و بهرهبرداری از این منابع خدادادی جهت گسترش اکوتوریسم، جلوگیری از بلایای طبیعی چون سونامی و غیره، حفظ رسوبات رودخانهای حاصلخیز، معیشت و اقتصاد ساکنین باید با مدیریت و نظارت کامل صورت گیرد.
شکل۷- احداث پل و جاده دریایی بندرعباس به قشم(A)پوشش جنگلهای متراکم مانگرو(B)بهرهبرداری از درختان مانگرو برای مصارف صنعتی(ساخت تخته،چسب و ...) پزشکی و ساختمانی(مصالح)(C) درختچههای مانگرو(D) جنگلهای مانگرو به همراه اراضی گلی(E)
References
[1] دانشیار ژئومورفولوژی دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران [2] *دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی دانشگاه حکیم سبزواری سبزوار، ایران Emai: e.taghavi@hsu.ac.ir [3] عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری و دانشجوی دکترا سنجش از دور دانشگاه تهران، تهران، ایران
[4] Support MachinVector [5] Hurcom [6] Luciana [7] Plieninger [8] Bhagawat [9] Senga [10] Hina [11] Avicennia marina [12] Color Normalized in ENVY | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
References
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,754 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,208 |