تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,618 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,302,929 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,355,479 |
بررسی جنبه ها و جلوه های تمثیل در اشعار خاقانی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیباییشناسی ادبی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 5، دوره 7، شماره 29، مهر 1395، صفحه 111-123 اصل مقاله (620.17 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شکوه برادران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دکترای زبان و ادبیات فارسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تمثیل یکی از مقولههای گسترده و پرکاربرد در اشعار شاعران دورههای گوناگون شعر فارسی است. با توجه به مهم بودن این موضوع، در کتب بیان و بلاغت تعریفهای مختلفی برای آن بیان شده است. خاقانی که یکی از شاعران بلندآوازه و صاحب سبک دورۀ خود (سلجوقی) است، به مبحث تمثیل دیدی عمیق و ژرف دارد و هر اندیشهای را مجال پرواز به اوج قله شامخ شعرش نیست. او آن قدر اوج گرفته است که دیگر کسی در خود یارای پیروی ندیده است. در این جستار ابتدا تعریفهای مختلفی از تمثیل بیان گردیده، سپس به بیان نمونههای تمثیلی که به شکل بازی و سرگرمی، شکواییه و برای القای اندیشههای حکیمانه بهکاررفته پرداخته شده است. و در پایان به این نتیجه رسیده است که بخش زیادی از اندیشه محوری خاقانی که از ویژگیهای رایج این دوره است، در تمثیلهای او تجلییافته و کاربرد تمثیل با اهداف و ابزار مختلف و متنوع در اشعارش، بهترین گواه بر شخصیبودن سبک شعری اوست. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تمثیل؛ اشعار؛ خاقانی؛ قصاید؛ انتزاعی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی جنبهها و جلوههای تمثیل در اشعار خاقانی [1]دکتر شکوه برادران*
چکیده تمثیل یکی از مقولههای گسترده و پرکاربرد در اشعار شاعران دورههای گوناگون شعر فارسی است. با توجه به مهم بودن این موضوع، در کتب بیان و بلاغت تعریفهای مختلفی برای آن بیان شده است. خاقانی که یکی از شاعران بلندآوازه و صاحب سبک دورۀ خود (سلجوقی) است، به مبحث تمثیل دیدی عمیق و ژرف دارد و هر اندیشهای را مجال پرواز به اوج قله شامخ شعرش نیست. او آن قدر اوج گرفته است که دیگر کسی در خود یارای پیروی ندیده است. در این جستار ابتدا تعریفهای مختلفی از تمثیل بیان گردیده، سپس به بیان نمونههای تمثیلی که به شکل بازی و سرگرمی، شکواییه و برای القای اندیشههای حکیمانه بهکاررفته پرداخته شده است. و در پایان به این نتیجه رسیده است که بخش زیادی از اندیشه محوری خاقانی که از ویژگیهای رایج این دوره است، در تمثیلهای او تجلییافته و کاربرد تمثیل با اهداف و ابزار مختلف و متنوع در اشعارش، بهترین گواه بر شخصیبودن سبک شعری اوست.
واژههای کلیدی تمثیل، اشعار، خاقانی، قصاید، انتزاعی
مقدمه خاقانی، بیگمان یکی از بزرگترین قصیدهسرایان، در گستره ادب فارسی است. سخنوری که در سدۀ ششم هجری، در هنگامههای سخن، آوایی بلند برافراشته است و جزء معدود شاعرانی است که به دنبال شیوههای نوآیین در سخنوری است، او شاعری است که توسن سخن و شعر را چالاک و رهوار تازانده و اشعار او در این شیوه نو تا بدان جا استوار بوده است که او را در شمار سالاران سخن فارسی جای داده است. بیشک در گستره تاریخ بشری، تمثیل بهترین روش فهمیدن و فهماندن به خرد و کلان بوده و هست. بازنگری در زوایای مختلف این شیوه و استفاده بجا از این ابزار کارآمد، میتواند باعث نشر و شناسایی و شکوفایی زبان و ادبیاتی شود که زیباترین و لطیفترین مفاهیم عرفانی، اخلاقی و علمی را به تشنگان علم و ادب عرضه کرده است. فواید شیوههای تمثیل را میتوان چنین بیان کرد که؛ زبان تمثیل از خشکی و تلخی پند و اندرز صریح میکاهد و چون علاقه به قصّه در نهاد بشر فطری و ذاتی است، این شیوه برای آدمی مسرّت بخش و دل پذیر است، از الفاظ اندک، معانی فراوان و از سخنان کوتاه، اندیشههای ژرف حاصل میشود و از آن جا که کنایه رساتر از تصریح است، معانی و مضامین در قالب تمثیل بهتر و رساتر ادا میشود، لذا پیامبر و ائمه نیز از شیوه تمثیل بهره بردهاند. یکی از علتهای عمده مقبولیت تمثیل در جوامع بشری، آن است که چون سایر آرایهها فرایندی دو جانبه دارد؛ بدین گونه که گوینده با بیان تمثیلی نیمی از انتقال پیام را به عهده میگیرد و باقی را به عهده شنونده و مخاطب میگذارد و کند و کاو ذهنی برای یافتن حلقههای مفقوده این تشبیه مرکب، سبب ایجاد التذاذ ادبی میگردد. تمثیل در فرهنگ بشری مروّج روحیه تسامح و نقطه اشتراک است به گونهای که هیچ کس آن را محل مناقشه نمیداند. تمثیل با بهرهگرفتن از محدودهی وسیع مجاز، به زبان مشترک و جهانی نزدیک و گزارشگر احساسات و تجربههای مشترک بشری میشود. هر کس با شنیدن آن شرایط ویژه خود را مقایسه میکند و خود را در آن سهیم و شریک مییابد. و این نیز یکی از دلایلی است که کتب آسمانی و مربیان و شاعران به این شیوه روی آوردهاند. تمثیلهای دیوان خاقانی عموماً برگشته از ضربالمثلهای رایج در بین مردم به ویژه عوامالنّاس است، چنان که گاه خود به این موضوع اشاراتی دارد؛ از آن جمله در بیت اول یک رباعی هجوآمیز میگوید:
(دیوان خاقانی، 1368: 903) قدرت طبع و استیلای مدارا ناپذیر خاقانی در تلفیق جمله کم نظیر است و از حیث قوه تخیّل، وسعت تصوّر و اندیشه، کثرت تشبیه، استعاره، ابداع در بیان و تمثیل در بین شاعران قصیدهسرا، ممتاز است و شیوه خاص او را به کلی برای دیگران ممتنع کرده است و هیچ کس به فکر پی از روی از او برنیامده است. تعریف تمثیل از دیدگاههای مختلف تمثیل «آن است که عبارت نظم یا نثر را به جملهای که مَثَل یا شبه مثل و متضمن مطلبی حکیمانه است بیارایند، و این صنعت همه جا موجب آرایش و تقویت بنیۀ سخن میشود. و گاه باشد که آوردن یک «مثل» در نظم یا نثر و خطابه و سخنرانی، اثرش در پروراندن مقصود و جلب توجه شنونده بیش از چندین بیت منظوم و چند صفحۀ مقاله و رساله باشد.» (همایی، 1367: 300ـ 299) به نظر برخی از ادبشناسان «هرگاه حکایت از زبان حیوانات، نباتات، احجار و امثال آن اخذ شود که وقوع آن حکایت، در خارج محال باشد، آن را تمثیل یا مثل گویند و هر گاه آن حکایت به صورت رمز و تعمیه ادا گردد که از آن معنایی فلسفی یا عرفانی استخراج شود، تمثیل رمزی یا کنایی Allegori)) است و یا تمثیل رمزی، حکایتی است مجازی که در آن حقیقتی روحانی نهفته است.» (رزمجو، 1374: 185) از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که «تمثیل به طور کلی حکایت یا داستان کوتاه یا بلندی است که فکر یا پیامی اخلاقی، عرفانی، دینی، اجتماعی و سیاسی و جز آن را بیان میکند. اگر این فکر یا پیام به عنوان نتیجه منطقی حکایت یا داستان در کلام پیدا و آشکار باشد و یا به صراحت ذکر شود آن را مثل یا تمثیل میگوییم و اگر این فکر یا پیام در حکایت یا داستان به کلی پنهان باشد و کشف آن احتیاج به فعالیت اندیشه و تخیّل و تفسیر داستان داشته باشد، آن را تمثیل رمزی مینامیم. شخصیتها در هر دو نوع تمثیل ممکن است حیوانات، اشیاء و انسانها باشند.» (پورنامداریان، 1375: 147) اصطلاح تمثیل در زبان فارسی بر همه انواع حکایت و قصههای اخلاقی، ضربالمثل، اسلوب معادله، فابل و پارابل و... خوانده شده است. در آثار بلاغی تمثیل را با ارسال المثل یکی دانستهاند. اما باید توجه داشت تمثیلی که در ادبیات فارسی معروف است، «بیشتر حکایاتی است که در جهت توضیح و تفسیر ایدهها و تزهای اخلاقی و عرفانی، در پایان مطلب ذکر میشود. در این صورت هم ژرفساخت تمثیل، تشبیه است.» (شمیسا، 1375: 253) همچنین تمثیل «در لغت به معنای مثال آوردن، تشبیه کردن، مانند کردن، صورت چیزی را مصور کردن، داستان یا حدیثی را به عنوان مثال بیان کردن، داستان آوردن است و در اصطلاح آن است که عبارت را در نظم و نثر به جملهای که مثل یا شبه مثل و در برگیرندۀ مطلبی حکیمانه است بیارایند. این صنعت باعث آرایش و تقویت و قدرت بخشیدن به سخن میشود.» (داد، 1371: 87) شخصیتها، حیوانات و اشیا در تمثیلهای خاقانی از جمله شخصیتهای نمادی و سمبلیک، جاها و مکانهای معروف اشیا و موجودات زنده که موجب شکلگیری تمثیلهای خاقانی به شمار میآیند میتوان: عیسی، حواری، عازر، مسیحا، یوسف، مردم کنعان، زال، وامق و عذرا، آدم و حوا، حصرم، صهبا، عنقا، آهن و آینه و... را نام برد که البته موجودات زنده و اشیاء غیرزنده در تمثیل نوعی انسانگونگی پیدا کردهاند و رفتار و حالتی مثل انسانها از آنها به ظهور رسیده است. اینک نمونههایی از موارد مذکور، در این جا آورده میشود: خاقانی میگوید: از سرشت و طینت شروان و دنیا نمیتوان انتظار و امید راحتی و آسایش داشت، همانطور که از کام اژدها نوشدارو حاصل نمیشود:
(دیوان خاقانی، 1368: 903) همچنین عشق را بر عقل مقدم دانسته، همچنان که حضرت عیسی بر حواری برتری دارد:
(همان: 3) خاقانی دل و جان که محل نظر پادشاه دلهاست، چنین جایگاه مقدسی را محل هوا و هوس کردن خلاف راه عقل و خرد میداند و میگوید:
(همان: 3) باز میگوید: همت با تمام بلندی از بارگاه فقر معنوی قدرت و نیرو میگیرد، همان طور که هوا با همه ارتفاع و بلندی سقایی (بارندگی) خود را مدیون دریای افتاده است:
(همان: 4) همچنین خاقانی در جای دیگر، دل خود را که از مرغزار سلامت خبر دارد را مانند مسیح دانسته است که از مزاج گیاهان خبر دارد:
(همان: 7) مطابق عقیده خاقانی، روزگار با گذشت ایّام وفا میکند، همانطور که غوره بعد از شش ماه به شراب تبدیل میشود:
(همان: 7) خاقانی به این نکته اعتقاد دارد که وقتی که دل در گرو هوسها باشد، نمیتوان راه امان را طی کرد، همانگونه که با چشم نابینا نمیتوان به کار رفوگری پرداخت:
(همان: 12) در جایی دیگر میگوید: انسان نباید از گردش روزگار انتظار سلامتی و راحتی داشته باشد؛ زیرا که هرگز سراب مشک آب سقا را پر نخواهد کرد:
(همان: 16) او کسی است از دست سپهر آزرده شده و همدمی را آرزو نمیکند، همانطور که گرگ گزیده به دنبال آب نمیرود:
(همان: 56) عقیده خاقانی بر این است که دنیا در وهله اول به ناقصان توجه میکند، همانطور که اول انگشت کوچک دست است که در حساب و شمارش مورد استفاده قرار گرفته است:
(همان: 157) میگوید: با وجود قناعت و خرسندی به در ناکسان رفتن درست نیست، زیرا با وجود ماه عالم آرا، نگاه کردن به ماه نخشب عاقلانه نیست.
(همان: 57) در جایی دیگر میگوید: به واسطه همّت میتوان به مقام پادشاهی رسید، زیرا که حوّا از پهلوی آدم آفریده شده است:
(همان: 12) در عالم فنا و نیستی باید به دنبال همدم و همجنس بود نه در دنیا؛ زیرا که از سراب (دنیا) کسی نشان رویش نیلوفر را نداده است:
(همان: 310) در نظر خاقانی، سلامت و عافیت ویژه عالم روحانی است، یافتن آن در این دنیا درست مثل یافتن نوش و شهد زنبور عسل از دم مار ارقم است:
(همان: 361) از شاعران ناقص و کوته نظر، طلب کردن هنر و استعداد من، درست مثل این است که بخواهند از آهن بد گوهر، آینه درست کنند:
(همان: 399) نمونههای دیگر از تمثیل در اشعار خاقانی
(همان: 2)
(همان: 7)
(همان: 12)
(همان: 12)
(همان: 16)
(همان: 16)
(همان: 39)
(همان: 56)
(همان: 62)
(همان: 95)
(همان: 157)
(همان: 211)
(همان: 245)
(همان: 745) در قصاید خاقانی به برخی از تمثیلات بر میخوریم که در یک مصراع فشرده مطرح نشدهاند، بلکه شاعر، بیت بعدی را به عنوان تأکیدی بر مطلب قبلی خود به طرز گسترده مطرح نموده است:
(همان: 212)
(همان: 412) کاربرد بازیها و سرگرمیها در حوزه تمثیل بازیها و سرگرمیهایی چون: نرد و شطرنج و بیان اصطلاحات مربوط به آنها، از جمله مفاهیم مضمونساز و نکتهآفرین خاقانی است. «اسناد و شواهد تاریخی نشان میدهد که ایرانیان قدیم زنده دل، با نشاط و پرتحرک بودهاند و در کنار کار و تلاش از ورزش و بازی و سرگرمی هم غافل نبودهاند.» (معدنکن، 1375: 415) خاقانی بخشی از این مشاغل و سرگرمیها را در حوزه تمثیل به کار گرفته و از این طریق با مخاطبین خود ارتباط برقرار کرده است. در اینجا به نمونههایی از آن اشاره میشود:
(همان: 363) در تمثیل زیر نیز گرفتاری و مصیبتهای روزگار را با «ششدر افتادن» در بازی نرد مقایسه کرده است:
(همان: 765) کاربرد تمثیل در القای اندیشههای حکیمانه منظور از اندیشههای حکیمانه، اندیشههایی است که با مرام و مسلک خاصی ارتباط ندارد. این اندیشهها بیشتر صورت پند و اندرز، موعظه و حکمت دارند و انسان را در یافتن راه درست زندگی یاری میدهند. برخی از تمثیلات خاقانی در این حوزه به کار رفته است. در بیتهای زیر مضامینی چون: گذر عمر، بیوفایی روزگار، اهمیت سخن به روش تمثیل بیان شده است:
در باب تمثیل بیت فوق باید گفت، بخشی از تمثیلهای شاعران مربوط به باورهای عامیانه و نجومی قدیم است که اگرچه ممکن است، شاعر حکیمی چون خاقانی به این باورها اعتقادی نداشته باشد، اما برای تبیین مفاهیم مجرّد و انتزاعی این امور را حقیقت فرض کرده است:
(همان: 167) و درباره اهمیت دادن به سخن، به این حکایت تمثیلی متوسل میشود:
(همان: 10) کاربرد تمثیل در شکوائیّه یکی از مواردی که در قصاید خاقانی بسامد بالایی دارد، کاربرد تمثیل در شکایت از روزگار، مردم زمانه، فقر و تنگدستی، بخت و اقبال و... است. در این جا نیز باید اشاره کرد که بیان شکوائیّه و گلهمندی از وضع موجود یک ویژگی مشترک در شعر شاعران دورههای مختلف است. آنچه که در این مورد حائز اهمیت است، چگونگی بیان این شکایتها در شعر خاقانی آن هم به تمثیل است. که نمونههایی از آن در این جا ذکر میشود:
(همان: 10) بخشی از روشهای القای معنا در شعر شاعران اندیشمند و حکیم، بهرهگیری از باورهای عامیانه است که در تمثیل اول در بیتهای فوق قابل توجه است. شاعر در دو تمثیل بعدی در بیتهای مذکور که به صورت متوالی ذکر کرده، یک واقعیت عینی، محسوس و قراردادی را مطرح نموده است. در بیتهای زیر که از بخت و اقبال شکایت میکند، ضمن بیان تمثیل از طریق تلمیح، تمثیل را در بیت دوم ذکر کرده است:
(همان: 124)
نتیجه تأمّل در قصاید خاقانی نشان میدهد که وی چگونه با به کار گرفتن تمثیلهای ساده و زیبا توانسته است، نکاتی بسیار ظریف را به ذهن خواننده القا کند. در این زمینه، حتی بسیاری از مسایل پیچیده و دقیق فکری، به مدد تمثیلهایی که خاقانی در قصایدش به کار برده، صورتی محسوس و روشن در پیش چشم تجسّم مییابد. او بیهیچ درنگ و دریغ از بازیهای مختلف گرفته تا هنجار و رفتار ستارگان، هر آنچه را شایسته دانسته، در تمثیلهای خویش به کار گرفته است. از این روی، قصیدهها و دیگر سرودههای این سخن گستر ژرفاندیش و فراخ نگر گذشته از ارزشهای هنری و ادبی، گنجینههای گرانبهایی از ویژگیها و هنجارهای اجتماعی ایران، در سده ششم هجری است. به طوری که به یاری این تمثیلها و با درنگ و کاوش در بسترهای پندار خاقانی میتوان کمابیش به شیوه زندگی مردمان پی برد؛ نهادها و راه و رسمهای گوناگون را بازیافت و به نما و نگاری از جامعهی ایرانی در روزگار او دست یافت. دیوان خاقانی و به ویژه قصاید او، آیینهای است که میتوان بسیاری از نمودها و نهادهای فرهنگی و اجتماعی را در چندین سده پیش به روشنی و آشکاری در آن بازیافت و نگریست. پس از بررسی تمثیلهای دیوان خاقانی میتوان گفت که: در اشعار او نگاه ویژهای به مقوله تمثیل وجود داشته و آن را همچون دیگر ویژگیهای شعری با زیبایی خاصی به کار برده و خلاء داستانهای طولانی را به کمک تمثیلات تلمیحی جبران نموده است. وی از تمثیل برای بیان مقاصد و اهداف خود که شامل القای اندیشههای دینی و صوفیانه و القای اندیشههای حکیمانه و بیان مضامین اجتماعی عصر خود است، سود جسته است. در پایان میتوان گفت با بررسی و تعمّق در دیوان سخنسالار شروان و به خصوص قصاید وی این حقیقت بر ما آشکار میشود که اساس جهانبینی وی بر این اصل استوار است که جهان و روزگار را سست و بیاساس و اهل زمانه را بیوفا دانسته است و در دیوان وی همه علوم و معارف متعارف آن عهد گرد آمده و دیوان او را به صورت فرهنگنامهای از علوم و فنون در آورده است و او در روزگار خود مشهور به شیوهای غریب و نو در سخنسرایی شده است.
[1]. دکترای زبان و ادبیات فارسی تاریخ دریافت: 17/6/1395 تاریخ پذیرش: 7/8/1395 1 . در بازی نرد گرفتار شدن در خانه حریف به صورتی که شش جفت مهره راه بیرون آمدن را بسته باشند، کنایه از مغلوب شدن. 1. در این بیت خاقانی از باوری اخترشمارانه سخن به میان آورده است: آنگاه که ماه به برج دو پیکر میرسد و در منازل ششم و هفتم جای میگیرد، رگ زدن روا نیست. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع و مآخذ 1ـ اردلان جوان، سیدعلی. تجلّی شاعرانه اساطیر و روایات تاریخی و مذهبی در اشعار خاقانی. مشهد: آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1373. 2ـ پورنامداریان، تقی. رمز و داستانهای رمزی در ادب فارسی. تهران: علمی و فرهنگی، چاپ دوم، 1375. 3ـ جرجانی، عبدالقاهر. اسرار البلاغه فی علم البیان. تصحیح السید محمد رشید رضا، بیروت، 1981. 4ـ خاقانی، افضلالدین بدیل. دیوان. تصحیح سید ضیاءالدین سجادی، تهران: زوار، چاپ هشتم، 1385. 5ـ داد، سیما. فرهنگ اصطلاحات ادبی. تهران: مروارید، چاپ اول، 1371. 6ـ دشتی، علی. خاقانی شاعری دیرآشنا. تهران: اساطیر، چاپ چهارم، 1364. 7ـ سجادی، ضیاءالدین. فرهنگ لغات و تعبیرات با شرح اعلام و مشکلات دیوان خاقانی. تهران: زوار، چاپ اول، 1374. 8ـ شفیعی کدکنی، محمدرضا. صور خیال در شعر فارسی. تهران: انتشارات آگاه، چاپ سوم، 1366. 9ـ شمیسا، سیروس. معانی و بیان. تهران: فردوسی، چاپ اول، 1370. 10ـ ________ . بیان. تهران: میترا، 1385. 11ـ کزازی، میرجلالالدین. گزارش دشواریهای دیوان خاقانی. تهران: نشر مرکز، چاپ اول، 1387. 12ـ معدنکن، معصومه. نگاهی به دنیای خاقانی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، 1378ـ 1375. 13ـ همایی، جلالالدین. فنون بلاغت و صناعات ادبی. تهران: علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1367. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,176 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 721 |