تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,621 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,332,228 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,378,418 |
جمعآوری فون بندپایان مرتبط با گیاه هرز خار زن بابا ((Onopordom achanthium به منظور شناسایی عوامل بالقوه کنترل بیولوژیک | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بوم شناسی علفهای هرز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 4، شماره 2، اسفند 1395، صفحه 111-126 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قربانعلی اسدی* 1؛ سرور خرمدل1؛ زینت رستمی2؛ فاطمه معلم بنهنگی3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشد اگرواکولوژی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشجوی دکتری رشته بوم شناسی زراعی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
به منظور جمعآوری و شناسایی فون حشرات مرتبط با علف هرز خار زن بابا و معرفی عوامل احتمالی کنترل بیولوژیک این گونه هرز، آزمایشی در دو بخش میدانی و آزمایشگاهی در سه منطقه استانهای خراسان شمالی و رضوی در سال 92 اجرا شد. در هر یک از مراحل رشدی گیاه، سه نوبت نمونهبرداری از هر منطقه صورت گرفت. تمامی اندامهای رویشی و زایشی گیاه مورد بررسی دقیق قرار گرفتند. در آزمایشگاه، بررسیهای لازم برای تغذیه حشرات از قسمتهای مختلف گیاه انجام گرفت و رفتار تغذیهای گونهها مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع، بیست و چهار گونه حشره متعلق به راستههای مختلف از روی این گیاه جمعآوری شدند و ۱۷ گونه، جزء گونههای عمومی و عمدتاً دشمنان طبیعی، گردهافشان و... بودند. هفت گونه به طور اختصاصی از علف هرز خار زنبابا تغذیه میکنند. بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت که شناسایی فون بندپایان علف هرز خار زن بابا از نقطهنظر کنترل بیولوژیک، حائز اهمیت میباشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تنوع زیستی؛ شکارگر؛ علف هرز؛ کنترل بیولوژیک | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امروزه کمبود مواد غذایی و فرآوردههای کشاورزی به دلایل مختلف از جمله افزایش جمعیت، تخریب محیط زیست و پایین بودن کارایی تولید تشدید شده است و انسان به موازات افزایش جمعیت، تمام تلاش خود را برای افزایش تولید به کار گرفته است. بر این اساس، مهمترین چالش جهان امروز، امنیت غذایی و تأمین این نیاز اولیه انسان است. از طرف دیگر، افزایش رشد اقتصادی در بسیاری از کشورها، منجر به افزایش تقاضا برای بهبود کیفیت زندگی مردم شده، به همین دلیل افزایش سطح زیر کشت به تنهایی پاسخگوی جوامع بشری نبوده و باید به افزایش عملکرد در واحد سطح بیش از حد توجه کرد (FAO, 2006). علفهای هرز یکی از اصلیترین عوامل تأثیر گذار بر تولید محصول در سیستمهای کشاورزی هستند که میتوانند رشد گیاهان در یک جامعه را در تمام مراحل رشدی توسط رقابت برای نور، آب و مواد غذایی تحت تأثیر قرار دهند (نجفی، 1386). خسارت علفهای هرز به محصولات زراعی بین 10 تا 100 درصد متغیر میباشد و اگر این گیاهان کنترل یا مدیریت نشوند، زیان آنها به تولیدات کشاورزی میتواند بیش از آفات و بیماریها باشد (Kropff & Walter, 2000)؛ به نحویکه در کشورهای توسعه یافته، حداقل 10 تا 15 درصد از کل خسارات سالانه ناشی از عوامل مختلف به محصولات کشاورزی، مربوط به علفهای هرز است و این میزان در کشورهای در حال توسعه و مناطق استوایی بیشتر است (راشد محصل، 1378). با این وجود، تلاشهای رایج به منظور کنترل علفهای هرز با استفاده از انواع علفکشهای شیمیایی، اگر چه منجر به کاهش رقابت این گونههای گیاهی و در نتیجه افزایش عملکرد شده، ولی آلودگی محیط زیست، افزایش هزینههای تولید، افزایش مقاومت تعدادی از گونههای علف هرز نسبت به علفکشها، حذف گونههای غیر هدف و کاهش تنوع زیستی را نیز به دنبال داشته است (Hoebeke at al., 2009). یکی از ابزارهای مؤثر این زمینه، سیستم مدیریت تلفیقی علفهای هرز است که میتواند اثرات منفی علفهای هرز را به وسیله تلفیق راهکارهای مکمل کاهش دهد (Walker & Buchana, 1982). کنترل بیولوژیک شامل ورود و انتشار دشمنان طبیعی میزبان برای تنظیم جمعیت آفات است (Smith et al., 2010). با استفاده از عوامل کنترل بیولوژیک میتوان زادآوری و رشد علفهای هرز را کاهش داده (Lym at al., 1995) و در نتیجه به دلیل کاهش قدرت رقابت علفهای هرز با گیاهان زراعی، جمعیت آنها را زیر سطح آستانه زیان اقتصادی نگه داشت (Eric at al., 2004). از دیدگاه کنترل بیولوژیک علفهای هرز، استفاده از حشرات به عنوان جالبترین و بهترین گروه دشمنان طبیعی، به اثبات رسیده است (راشد محصل و همکاران، 1378). حشرات به عنوان نخستین عامل تنظیم فراوانی گیاهان در نظر گرفته میشوند (رحیمیان و بنایان، 1375) و در بررسی توانایی بالقوه موجودات از نظر کنترل زیستی علفهای هرز، بیشترین توجه به حشرات معطوف شده است. علف هرز خار زنبابا (Onopordom acantitum)از مهمترین و مخربترین گونههای چندساله خانواده Asteraceae است که قدرت استقرار بالایی در محیطهای جدید داشته و قادراست در مدت کوتاهی زیستگاههای مختلف را اشغال کنند (Skinner, 2000). این گونه امروزه به عنوان یکی از مخربترین گونههای علف هرز در مناطق مختلف دنیا از جمله قاره استرالیا معرفی شده است (Nikulina & Gültekin, 2011; Tiley, 2010). با توجه به وجود تعداد نسبتاً زیاد علف هرز خار زن بابا در استانهای خراسان، مطالعات اولیه برای شناسایی عوامل بالقوه کنترل بیولوژیک با هدف تعیین گونه غالب انجام گرفته و روشهای استفاده از آنها در کنترل گیاه هرز خار زن بابا به منظور بررسی امکان استفاده از راهکار کنترل بیولوژیک علف هرز به عنوان یک روش جایگزین و دست یابی به یک روش مبتنی بر اصول اکولوژیک انجام گرفت.
مواد و روشها این آزمایش با هدف جمعآوری و شناسایی فون حشرات مرتبط با علف هرز خار زن بابا و معرفی عوامل احتمالی کنترل بیولوژیک این گونه هرز طی بهار و تابستان سال 92 در دو بخش میدانی و آزمایشگاهی به ترتیب در مناطق مختلف استانهای خراسان شمالی و رضوی و آزمایشگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد صورت گرفت. به این منظور، سه منطقه اطراف جاده آسیایی مشهد تا شیروان به دقت بررسی شد. قبل از آغاز آزمایش، رویشگاههای مورد نظر این گیاه پس از بازدید منطقه با توجه به وجود آلودگی فراوان به خار زن بابا به دقت مشخص شدند که این مکانها شامل مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، محوطه اطراف این مزرعه و باغ گیاه شناسی گیاهان داروئی، 12 کیلومتری جاده شیروان- بجنورد، و اطراف دانشکده کشاورزی شیروان و 30 کیلومتری جاده مشهد- قوچان بودند. در هر یک از مراحل رشد رویشی، گلدهی و بذردهی سه نوبت نمونهبرداری از هر منطقه و در مجموع، 27 نوبت نمونهبرداری صورت گرفت. در شرایط آب و هوایی مختلف نیز چندین بار نمونهبرداری تکمیلی انجام شد. در هر نوبت نمونهبرداری حشراتی که روی علف هرز خار زن بابا مشاهده گردید، به دقت جمعآوری و تعداد 10 بوته از گیاه هدف انتخاب و به آزمایشگاه منتقل شدند. در هر ناحیه با دقت، حشرات گیاهخوار از روی اکوتیپهای متفاوت علف هرز هدف جمعآوری شدند. تمامی بخشهای گیاه به منظور جمعآوری حشرات مرتبط در طبیعت مورد بررسی دقیق قرار گرفتند. در ابتدا با قرار دادن چتری در زیر بوتههای خار زن بابا و تکان دادن آنها کلیه حشرات روی اندامهای هوایی گیاه جمعآوری گردیدند. هر گونه شواهدی از آسیب و خسارت به گیاه مورد نظر، به دقت برای پیدا کردن عوامل مسبب آنها مورد بررسی قرار گرفتند. کاندیداهای احتمالی کنترل بیولوژیک به طور مستقیم با دست و یا با استفاده از دستگاه اسپیراتور جمعآوری و همزمان عادات، نیچ و رفتار تغذیهای همه علفخوارها ثبت شدند. مراحل لاروی حشرات روی گیاه تا رسیدن به مرحله بلوغ حفظ شده و پس از آن جمعآوری آنها انجام گرفت. حشرات بالغ در داخل الکل اتانول 76 درصد نگهداری شده و در پایان به متخصصین سیستماتیک موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور جهت شناسایی ارسال شدند. در بخش آزمایشگاه، بررسیهای لازم برای تغذیه حشرات از اندامهای مختلف گیاه انجام گرفت. جمعآوری حشرات در تمام مراحل رشد رویشی و زایشی گیاه در شرایط آب و هوایی مختلف صورت گرفت. سپس برای حصول اطمینان از این که حشرات به صورت اتفاقی از روی گیاه جمعآوری نشده باشد، رفتار تغذیهای گونههای جمعآوری شده مورد بررسی قرار گرفت. پس از یافتن هر حشره، فرمهایی که شامل موقعیت، تاریخ و زمان جمعآوری، شرایط آب و هوایی و خصوصیات مربوط به علف هرز همچون ارتفاع، قطر طوقه، وجود و یا عدم وجود آلودگی، تعداد تخم، لارو، شفیره، خانواده حشرات جمعآوری شده و قسمتی از گیاه که مورد تغذیه قرار گرفته بود، مشخص گردید. مراحل لاروی حشرات داخل غذای مصنوعی و یا روی اندامهای گیاه (که قلاً حشره مورد نظر از روی همان اندام گیاه خار هرز زن بابا جمعآوری شده بود) داخل ظروف پلاستیکی تا رسیدن به مرحله بلوغ نگهداری شدند. نمونههای خار زن بابا جمعآوری شده از طبیعت به دقت مورد بررسی قرار گرفتند و در صورت مشاهده تغذیه و یا زندگی بر روی گیاه خار زن بابا، حشرات درون الکل 75% قرار داده شدند. گونههای جمعآوری شده در آزمایشگاه، به دقت اتاله شدند. حشرات کامل جمعآوری شده از اندامهای مختلف توسط کتب، منابع و مراجع موجود تا حد امکان مورد شناسایی قرار گرفتند. از گونههای جمعآوری شده، حشرات تخصصیتر به بخش تاکسونومی موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور ارسال گردید و دو نمونه دیگر از حشرات توسط دکتر ماسیمو کریستوفارو در ایتالیا شناسایی شد. بعد از شناسایی حشرات بررسی منابع جامع در رابطه با آنها صورت گرفت و بر اساس مطالعات انجام شده در سه گروه پلی فاژ- الیگوفاژ و منوفاژ تقسیم بندی شدند. حشرات منوفاژ به عنوان عامل بالقوه کنترل بیولوژیکی گیاه هرز خار زن بابا انتخاب و معرفی شدند و مشاهدات بیولوژیکی و اطلاعات مورفولوژیکی آنها ثبت شد. نتایج و بحث: در این مطالعه، در مجموع ۲۴ گونه حشره متعلق به راستههای مختلف جمعآوری گردید. تعداد ۱۷ گونه از این نمونهها جزء گونههای عمومی بوده که تخصص میزبانی خاصی ندارند و احتمالاً حضور آنها روی علف هرز خار زنبابا کاملاً تصادفی و یا به دلایلی غیر از تغذیه از این گیاه مرتبط بوده است. به عنوان مثال، چندین نمونه زنبور و پروانه بر روی گلهای این گیاه مشاهده شد که احتمالاً به منظور تغذیه از شهد یا دانه گرده این گیاه بوده است. همچنین عوامل شکارگری مانند کفشدوزکها ممکن است با هدف جستجوی شکار روی این گیاه حاضر شده باشند. در جدول 1، لیست ۱۷ گونه عمومی جمعآوری شده مطالعه از روی علف هرز خار زنبابا ذکر شده است. در ادامه نیز به اختصار خصوصیات عمومی این ۱۷ گونه توصیف شده است.
جدول 1- مشخصات رده بندی حشرات جمعآوری شده از روی علف هرز خار زنبابا Table 1- Classification specifications of collecting insects from Onopordom achanthium
الف) معرفی گونههای عمومی جمعآوری شده از روی علف هرز خار زنبابا: 1- گونه Pyrrhocoris apterus L. این گونه، یکی از عمومیترین سنها است که در اکثر کشورهای دنیا از جمله کشورهای منطقه پالئارکتیک و نئارکتیک گزارش شده است. ظاهرا این سن یک گونه دنیاگر[1] بوده و در تمام کشورهای دنیا انتشار دارد. پوره و حشرات کامل این سن به راحتی از روی رنگبندی خاص بدن از سایر سنها تشخیص داده میشوند. حشرات کامل دارای رنگ زمینه قرمز متالیک بوده و بر روی پرونوتوم آنها یک لکه سیاهرنگ بزرگ وجود دارد. پورهها دارای رفتار اجتماعی هستند و به صورت گروهی از بذر گیاهان تغذیه میکنند. پورههای نسل دوم در اواخر تابستان بالغ شده و زمستانگذرانی بصورت حشرات کامل در شکافهای تنه درختان و خاک انجام میشود. بنابراین، در بیشتر مناطق این حشره دو نسل در سال دارد.
2- گونه Carpocoris pudicus 3- گونه Dolycoris baccarum دو گونه مذکور جزء عمومیترین سنهای خانواده Pentatomidae هستند و در بیشتر زیستگاههای طبیعی مانند مراتع و گهگاه مزارع کشاورزی دیده میشوند. این سنها تخصص میزبانی خاصی ندارند و ممکن است بر روی هر گونه گیاهی حتی درختان نیز دیده شوند. تغذیه از شیره گیاهی صورت گرفته و این سنها از نظر کشاورزی اهمیت چندانی ندارند و البته در برخی مناطق، تغذیه این دو حشره در مزارع گندم و سایر غلات نیز گزارش شده است که البته خسارت آنها در مقایسه با آفاتی مانند سن گندم ناچیز و غیرقابل توجه است. در مطالعه حاضر، هر دو گونه در حال حرکت بر روی گلآذین علف هرز خار زنبابا مشاهده و جمعآوری شدند.
4- گونه Coreus sp. این گونه متعلق به خانواده Coreidae میباشد. حشرات این خانواده اغلب در حال فعالیت بر روی علفهای هرز دیده میشوند و اهمیت چندانی از نظر کشاورزی ندارند. در مورد رژیم غذایی بسیاری از گونههای این سنها اطلاعات دقیقی وجود ندارد. بیشتر گونههای شناختهشده از شیره علفهای هرز تغذیه میکنند و دارای رژیم غذایی شکارگری هم هستند. در این مطالعه، چندین نمونه از این حشره از روی ساقه و برگ علف هرز خار زنبابا جمعآوری شد.
5- سه گونه متعلق به خانواده Cicadellidae برخی از گونههای این خانواده جزء آفات مهم محصولات کشاورزی به شمار میروند و برخی در انتقال برخی از ویروسهای بیماریزای گیاهی نیز نقش دارند. اکثر این حشرات بیش از یک نسل در سال دارند و بصورت حشره کامل در زیر بقایای گیاهی زمستانگذرانی میکنند. بسیاری از گونهها پلیفاژ هستند و علاوه بر محصولات کشاورزی ممکن است از گونههای مختلف علفهای هرز نیز تغذیه کنند.
8- گونه Vespula sp. این گونه متعلق به خانواده Vespoidea است حشرات این خانواده جزء عمومیترین گونههای راسته بالغشاییان هستند و در اکثر کشورهای دنیا انتشار دارند. حشرات کامل این خانواده به راحتی از روی U بودن حاشیه عقبی پرونوتوم از سایر خانوادههای زنبورها تشخیص داده میشوند. گونه مذکور دارای رنگ زمینه زرد بوده و بر روی بدن آن یکسری نوارهای عرضی و لکههای سیاهرنگ دیده میشود. قطعات دهانی از نوع جونده بوده و بیشتر گونهها دارای رژیم غذایی گوشتخواری هستند. اگرچه بسیاری از این گونهها، برای فراهمکردن مواد غذایی موردنیاز خود و نتاجشان ممکن است به شهد و گرده گیاهان نیز متکی شوند.
9- گونه Apis mellifera 10- یک گونه از خانواده Apidae حشرات بالاخانواده Apoideae به راحتی از روی ساختار پای عقب از سایر زنبورها تشخیص داده میشوند. رژیم غذایی این حشرات منحصر به شهد و دانه گرده گیاهان بوده و این حشرات به دلیل نقل و انتقال دانه گرده بین گیاهان، در گروه مهمترین عوامل گردهافشانی گیاهان گلدار طبقهبندی میشوند. با توجه به آنچه گفته شد، بدیهی است که حضور این حشرات بر روی گلآذین علف هرز خار زنبابا تنها با هدف جمعآوری دانه گرده و شهد این گیاه بوده و هیچ دلیل دیگری نداشته است.
11- گونه Oxythyrea cinctella حشرات خانواده Scarabaeidae از روی شاخک ورقهای، پنجه پای ۵-۵-۵ و ساق پای جلو از سایر سوسکها تشخیص داده میشوند. اگر شدت تغذیه زیاد نباشد، این حشرات را نیز میتوان در گروه گونههای مفید گردهافشان قرار داد. در این مطالعه، چندین نمونه از گونه مذکور بر روی گلهای علف هرز خار زنبابا مشاهده و جمعآوری شد. افراد این گونه دارای رنگ عمومی سیاه با تعداد زیادی (بیش از ۲۰) لکه سفیدرنگ بر روی بدن هستند. اندازه بدن حدود ۱ تا ۳/۱ سانتیمتر است که در مقایسه با سوسک گردهخوار بور (Epicomethis hirta) کوچکتر است.
12- گونه Omophlus sp. 13- یک گونه از خانواده Tenebrionidae بیشتر گونههای این خانواده پوسیدهخوار بوده و اهمیتی از نظر کشاورزی ندارند. اما تعدادی از گونهها به تغذیه از محصولات انباری سازگار شدهاند و برخی از آنها جزء مهمترین و مخربترین آفات محصولات انباری در دنیا شناخته میشوند. دو گونه Tenebrio molitor و Tribolium castaneum نمونههایی از این آفات انباری هستند که در مطالعه حاضر، هر دو گونه این خانواده از روی گلهای علف هرز خار زنبابا جمعآوری شدند.
14- گونه Coccinella septempunctata 15- گونه Hippodamia variegata کفشدوزکها حشراتی کوچک تا متوسط هستند که اغلب به رنگهای روشن و براق مانند قرمز و زرد با یکسری لکههای سیاهرنگ روی بدن دیده میشوند. لارو و حشرات کامل اکثر گونههای کفشدوزکها شکارگر سایر بندپایان کوچک هستند و از این نظر مفید تلقی میشوند. بر روی گیاهانی که بشدت آلوده به آفاتی مانند شتهها، کنهها و سفیدبالکها هستند، میتوان جمعیتهای نسبتاً بالایی از کفشدوزکها را مشاهده کرد. در مطالعه حاضر، لارو و حشرات کامل دو گونه مذکور از روی گلهای علف هرز خار زنبابا جمعآوری شدند. هردو گونه به رنگ عمومی قرمز با قفسه سینه سیاه هستند و بر روی بالپوش آنها تعدادی لکه سیاه رنگ دیده میشود. البته گونه H. variegata دارای چندشکلی زیادی بوده و تشخیص دقیق آن نیازمند تخصص بیشتر است.
16- یک گونه حشره از خانواده Tachinidae بیشتر گونههای این خانواده پارازیتوئید سایر بندپایان هستند و در کنترل بیولوژیک از اهمیت ویژهای برخوردارند. حشرات کامل شهدخوار هستند و به همین دلیل ممکن است در حال بازدید گلهای گیاهان مختلف دیده شوند. در مطالعه حاضر، حشرات کامل این گونه از روی گلهای علف هرز خار زنبابا جمعآوری شد.
17- یک گونه حشره از خانواده Phlaeothripidae تریپسها یا بالریشکداران حشراتی کوچک تا بسیار کوچک هستند و به راحتی از روی چهار جفت بال غشایی باریک و کشیده که در حاشیه دارای ریشکهای زیادی هستند، تشخیص داده میشوند. قطعات دهانی از نوع برنده مکنده بوده و این حشرات تنها قادرند از مواد مایع تغذیه کنند. بیشتر گونههای این راسته گیاهخوار هستند و برخی جزء آفات محصولات کشاورزی به شمار میروند، اگرچه برخی گونهها شکارگر سایر بندپایان کوچک بوده و مفید تلقی میشوند.
ب) معرفی گونههای مرتبط با علف هرز خار زنبابا: علاوه بر ۱۷ گونه عمومی که در بالا به آنها اشاره شد، در این مطالعه، تعداد هفت گونه دیگر از راستههای مختلف جمعآوری شد که به طور اختصاصی از علف هرز خار زنبابا تغذیه میکنند و از این رو به نظر میرسد از نقطهنظر کنترل بیولوژیک این علف هرز حائز اهمیت باشند. به همین دلیل، به طور عمیقتر و تخصصیتر به توصیف خصوصیات زیستی این گونهها اشاره و مشخصات سیستماتیک این هفت گونه حشره به صورت جداول ارائه شده است.
1- گونه Tephritis postica جنس Tephritis با دربرگرفتن بیش از 170 گونه در حال حاضر بزرگترین جنس خانواده Tephritidae را تشکیل میدهد (جدول 2). حشرات این جنس تقریبا در تمام اقلیمهای کره زمین انتشار گسترده دارند. لارو حشرات این جنس به گلآذین گیاهان علفی بویژه گونههای خانواده Asteraceae حمله کرده و با تغذیه از بذور موجود در گلآذین آن را به طور کامل نابود میکند. حشرات این جنس با تغذیه از گلآذین علف خار زنبابا راندمان تولید بذر را کاهش داده و به همین دلیل، بصورت بالقوه به عنوان یک عامل کنترل بیولوژیک این علفهای هرز معرفی شده است (White, 1988).
جدول 2- مشخصات سیستماتیک Tephritis postica Table 2- Specifications systematic of Tephritis postica
2- گونه Larinus latus حشرات این خانواده، به راحتی از روی سر خرطوم مانند خود که به سمت جلو رشد کرده و به شکل یک پوزه کوتاه یا بلند در آمده است، از سایر سوسکها تشخیص داده میشوند. حشرات زیرخانواده Lixinae در تمام اقلیمهای کره زمین انتشار دارند (Anderson, 1996). بسیاری از این گونهها در ارتباط با گونههای علفی بویژه گونههای خانوادههای چغندریان، حبوبات و کاسنی هستند (Anderson, 1996). از آنجا که فعالیت و تغذیه این حشرات در گلآذین به طور مستقیم بر روی کارایی تولید مثل و تولید بذر میزبان تأثیر میگذارد، از این عوامل به عنوان گونههای مهم کنترل بیولوژیک علفهای هرز نام برده شده است (جدول 3).
جدول 3- مشخصات سیستماتیک Larinus latus Table 3- Specifications systematic of Larinus latus
3- گونه Tettigometra sulphurea خانواده Tettigometridae، یکی از کوچکترین گروههای راسته Hemiptera است که به دلیل جمعیت پایین و تنوع کم گونهها کمتر از سایر زنجرکها مورد مطالعه قرار گرفتهاند. حشرات این خانواده به راحتی از روی تخت بودن بدن و عدم وجود حفرههای حسی بر روی سطح سر و بدن از سایر زنجرکهای بالاخانواده Fulgoroidea تشخیص داده میشوند (زند و همکاران، 1383). در ایران تنها سه گونه از این خانواده شناسایی و گزارش شده است که دو گونه آن متعلق به جنس Eurychila و تنها یک گونه متعلق به جنس Tettigometra است (Mozaffarian & Wilson, 2011) (جدول 4).
جدول 4- مشخصات سیستماتیک گونه Tettigometra sulphurea Table 4- Specifications systematic of Tettigometra sulphurea
4- گونه Cassida rubiginosa بیشتر گونههای این خانواده برگخوار هستند و لارو و حشره کامل آنها از اندامهای هوایی گیاهان بویژه برگ تغذیه میکنند. به همین دلیل نام عمومی سوسکهای برگخوار[2] برای اعضای این خانواده انتخاب شده است. گونههای زیرخانواده Cassidinae قادر به تغذیه از بیش از ۳۲ خانواده گیاهی هستند و در این میان، سه خانواده پیچک[3]، کاسنی[4] و چغندریان[5]، دارای بیشترین تعداد میزبان برای حشرات این زیرخانواده هستند. با توجه به قدرت استقرار و سازگاری بالای این حشره با محیطهای جدید، امکان استفاده از آن برای کنترل بیولوژیک علف هرز خار زنبابا در چندین مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفته است. جمعیتی از این حشره در سال ۲۰۰۶ به نیوزلند منتقل شد تا امکان استقرار و اثر کنترلی آن بر روی این علف هرز مشخص شود. به علاوه، رهاسازی مادههای بارور این حشره به منظور کنترل علف هرز مذکور در بهار سال ۲۰۰۷ میلادی در دو ایالت اُتاگو و ساتلند ایالات متحده آمریکا صورت گرفته است. در هر دو مطالعه، حشره مذکور به خوبی در محیط جدید مستقر شده و بقای خود را حفظ کرده است (جدول 5). جدول 5- مشخصات سیستماتیک گونه Cassida rubiginosa Table 5- Specifications systematic ofCassida rubiginosa
5- گونه Lixus cardui این حشره، به دلیل تعلق به زیرخانواده Lixinae، از نظر شکل ظاهری بسیار شبیه گونه Larinus latus است (جدول 6). این حشره بومی اروپا بوده و در بیشتر کشورهای منطقه پالئارکتیک انتشار دارد. این حشره بندرت باعث مرگ کامل گیاه میزبان میشود، اما حمله آن باعث ضعف و کاهش تولید بذر آن شده و قدرت رقابتی آن را در برابر سایر گیاهان کاهش میدهد (Briese, 1996). این گونه، در مقایسه با سایر سرخرطومیهای فعال بر روی علف هرز خار زنبابا از اهمیت بیشتری برخوردار است. در اواسط دهه ۱۹۹۰، این حشره به استرالیا وارد شد تا به کنترل بیولوژیک علف هرز خار زنبابا در این کشور کمک کند .(Briese et al., 1994; Briese, 1994; Nikulina at al., 2011)
جدول 6- مشخصات سیستماتیک گونهLixus cardui Table 6- Specifications systematic ofLixus cardui
6- گونه Vanessa cardui 7- گونه Vanessa kershawi دو گونه مذکور از گونههای عمومی این خانواده هستند که انتشار جهانی دارند و در بیشتر زیستگاهها حتی پارکهای شهری به وفور دیده میشوند. حشرات کامل تنها از شهد گلها تغذیه میکنند و به همین دلیل معمولاً در حال بازدید گلهای گیاهان دیده میشوند. در مقابل، لاروها گیاهخوار بوده و از شاخ و برگ طیف وسیعی از گیاهان علفی تغذیه میکنند (جدول 7). بنابر گزارش محققان، علف هرز خار زنبابا یکی از میزبانهای این دو گونه پروانه است و در جمعیت بالا، لارو این حشرات ممکن است بر روی گیاه مذکور تأثیر قابل توجه بگذارند (Harizanova at al., 2010).
جدول 7- مشخصات سیستماتیک خانوادهVanessa Table 6- Specifications systematic of family Vanessa
نتیجهگیری در این مطالعه که با هدف جمعآوری فون بندپایان مرتبط با گیاه هرز خار زنبابا انجام شد، پس از بازدیدهای متوالی، در مجموع ۲۴ گونه حشره از مناطق مختلف استانهای خراسان شمالی و رضوی شناسایی شد که به نوعی با این علف هرز در ارتباط هستند. بیشتر این گونهها جزء گونههای مفید مانند دشمنان طبیعی آفات، گونههای گردهافشان و... هستند. اگرچه در بسیاری از مناطق، علف هرز خار زنبابا به عنوان یک گونه مهاجم تلقی شده و به نوعی کشاورزان و محیط بانان همواره به دنبال کاهش جمعیت و کنترل آن هستند، ولی این گیاه به دلیل پناهدادن و فراهمکردن مواد غذایی برای بیش از ۳۰ گونه از حشرات مفید، نقش غیرقابل انکاری در حفظ تنوع زیستی دارد و بنابراین، ریشهکن کردن آن با در نظر گرفتن اهیمت حفظ ذخایر ژنتیکی به هیچ وجه توصیه نمیشود. علاوه بر این، در این مطالعه، هفت گونه نیز شناسایی شد که به طور مستقیم از علف هرز خار زنبابا تغذیه میکنند و ممکن است در برنامههای کنترل بیولوژیک این علف هرز در آینده از اهمیت ویژهای برخوردار باشند. موفقیت در استفاده از این عوامل، در وهله اول نیازمند شناسایی پراکنش، رژیم غذایی و بیولوژی و همچنین مطالعه دامنه میزبانی و کارآیی این حشرات در کنترل گیاه هرز هدف در شرایط اقلیمی ایران و در مراحل بعد، یافتن راهکارهایی برای حفاظت از آنها در زیستگاههای طبیعی، و تکثیر و تولید انبوه آنها به منظور رهاسازی در محیطهای جدید میباشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
12. Harizanova, V., Stoeva, A., Cristofaro, M., Paolini, A., Lecce F., and Cristina, F. 2010). Preliminary results on the phytophagous insect fauna on Onopordum acanthium (Asteraceae) in Bulgaria. Pesticides and Phytomedicine, 25: 301-309. 13. Hoebeke, E.R., Wheeler, A.G., Kingsolver, J.M., and Stephan, D.L. (2009) First North American records of the East Palearctic seeds beetle Bruchidius terrenus (Coleopteran: Chrysomelidae: Bruchinae), a specialist on Mimosa (Albizia julibrissin, Fabaceae). Florida Entomologist, 92: 434-440. 14. Lym, R.G., and Zollinger, R. 1995. Perennial and biennial thistle control. North Dakota State University Extension Service Publication, 799 pp. 15. Kropff, M.Q., and Walter, H. 2000. EWRS and chalenqes for weed research in the start of a new millennium. Weed Research, 40: 7-10. 16. Mozaffarian, F., and Wilson, M.R. 2011. An annotated checklist of the planthoppers of Iran (Hemiptera, Auchenorrhyncha, Fulgoromorpha) with distribution data. Zookeys, 145: 1–57 17. Nikulina, O.N., and Gültekin, L. 2011. Larval morphology of Lixus cardui Olivier and Lixus filiformis (Fabricius) (Coleoptera: Curculionidae): biological control agents for scotch and musk thistles. Australian Journal of Entomology, 50: 153-257. 18. Skinner, K., Smith, L., and Rice, P. 2000. Using noxious weed lists to prioritize targets for developing weed management strategies. Weed Science, 48: 640–644. 19. Tiley, G.E.D. 2010. Biological flora of the British Isles: Cirsium arvense (L.) Scop. Journal of Ecology, 98: 938–983. 20. Walker, R.H., and Buchana, G.A. 1982. Crop manipulation in integrated weed management aspects. Weed Science, 30: 17-24. 21. White, I.M. 1988. Tephritid Flies (Diptera: Tephritidae). Handbooks for the Identification of British Insects, 10 (5a). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,259 |