تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,987 |
تعداد مقالات | 83,495 |
تعداد مشاهده مقاله | 76,810,012 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 53,906,621 |
کاربرد استصحاب در قوانین مدنی به تفکیک نوع آن | ||
مجله پژوهش های فقه و حقوق اسلامی | ||
مقاله 7، دوره 14، شماره 50، اسفند 1396، صفحه 147-160 اصل مقاله (245.38 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22034/ijrj.2018.538453 | ||
نویسندگان | ||
عباس عرب خزائلی1؛ علیرضا عسکری* 2؛ احمد مرادخانی3 | ||
1دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران | ||
2استادیار فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم،ایران | ||
3استادیار فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران | ||
چکیده | ||
در شریعت مقدّس اسلام، احکام شرعی فرعی، با استعانت ادله اربعه مورد استخراج و استنباط قرار میگیرد و این در کلیات امر است و تکالیف مکلّفین در موارد جزئی و خاصّی و استنتاج احکام آن تعیین نگردیده است و از ابتداء چاره جوئی و تدبیر نگردیده است. برای حلّ این معضل، مجتهدین عظام و فقهاء عالیقدر دست به کار شدند به عرصه عمل ورود نمودند. استصحاب، یکی از اصولِ عملیه است. هرگاه شخصی به وجود موضوعی یا وجود حکمی در زمان گذشته علم و یقین نماید؛ سپس این علم در زمانِ حال، به جهتی از جهات، مورد شک و تردید و دودلی قرار گیرد، اگر اساس و مبنای معتبر را این قرار دهد که حالت سابق چه بوده است و حکم به باقیماندن بر حالت سابق نماید، گفته میشود که آن حکم خاصّی یا آن موضوعِ خاصّی، استصحاب گردیده است. مثلاً به وجود و حیات فردی در سال یکهزاروسیصدوپنجاه علم و قطع داریم در سال 1370ایشان غایب مفقودالاثر شده و پدرش فوت نموده است. آیا باید براساس حیات او را وارث پدر به حساب آوریم و به او ارث تعلّق گیرد یا براساس مرگ، ارثی به او تعلّق نگیرد؟ در اینجا یقین سابق حیات و زندگی فرد است و شک لاحق، شک در موت اوست اگر براساس زندگی و یقین سابق عمل کنیم حیات و زندگی آن فرد را استصحاب نمودهایم. چون اصل استصحاب دارای جایگاه ممتازی در حقوق مدنی و فقه امامیه است. در این مقاله سعی در تدوین و تجزیه و تحلیل این اصل پرکاربرد در حقوق مدنی و فقه شیعه میباشد | ||
کلیدواژهها | ||
استصحاب؛ شبهات موضوعیه؛ شبهات حکمیه؛ مقتضی و مانع | ||
مراجع | ||
- امامی، حسن، (1365)، حقوق مدنی، کتابفروشی اسلامیه، تهران. 2- انصاری، شیخ مرتضی بن محمد، (137)، فوائدالأصول (رسائل)، محشی، چاپ قم. 3- جوهری، اسماعیل بن حماد، (1404)، صحاح اللغه، تحقیق احمد بن عبدالغفور عطار، مطابع دارالکتب العربی، مصر. 4- حکیم، محمدتقی(علامه)، (1993)، الأصول العامه للفقه المقارن، دارالاندلس، بیروت. 5- حیدری، سید علی نقی، (1418)، اصول الاستنباط، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، چاپ دوم. 6- خراسانی، مولی محمدکاظم، (1417)، محاضرات فی اصول الفقه (تقریر محمد اسحاق فیاض)، دارالکتب العلمیه، قم. 7- خراسانی، مولی محمدکاظم، (1414)، کفایه الأصول، مؤسسه النشر الاسلامی، نجف، چاپ دوم. 8- خمینی (امام)، سید روحالله بن مصطفی الموسوی، (1364)، تحریر الوسیله، دارالعلم، قم، چاپ دوم. 9- خمینی (امام)، سید روحالله بن مصطفی الموسوی، (1414)، مناهج الوصول الی علم الأصول، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران. 10- خویی، سیدابوالقاسم بن سید علی اکبر موسوی، (1386)، مصباح الاصول(تقریر محمد سرور الواعظ)، نجف مطبعه، نجف. 11- سبحانی، جعفربنمحمدحسین، (1419)، المحصول فی اصول الفقه (تقریر سید محمود جلالی مازندرانی)، مؤسسه الامام الصادق (ع)، قم. 12- سبحانی، جعفربن محمدحسین، (1421)، الموجز فی اصول الفقه، مؤسسه الامام الصادق (ع)، قم، چاپ پنجم. 13- شابطی، ابواسحاق، (1420)، الموافقات فی اصول الفقه، مکتبه التجاریّه، مصر، چاپ دوم. 14- شهابی، محمود، (1358)، تقریرات اصول فقه، کتابفروشی خیام، تهران. 15- طوسی، شیخ ابوجعفر محمدبن حسن، (1312)، عدّه الأصول، بمبئی، چاپ اول. 16- غروی نائینی (آیتالله)، محمد حسین، (1365)، فوائد الاصول (تقریر محمد علی کاظمی خراسانی)، مؤسسه النشر الاسلامی، قم. 17- کاتوزیان، ناصر، (1378)، فلسفه حقوق، انتشارات گنج دانش، تهران، چاپ دوم. 18- محمدی، ابوالحسن، (1375)، مبانی استنباط حقوق اسلامی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ چهارم. 19- مظفر، علامه شیخ محمدرضا، (1403)، اصول الفقه، دارالتعارف، بیروت، چاپ چهارم. 20- مغنیه، محمدجواد، (1975)، اصول الفقه فی ثوبه الجدید، بیروت، دارالعلم. 21- ملکی، میرزا حبیبالله، (1415) تلخیص الاصول، انتشارات مصطفوی، تهران. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,179 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,308 |