تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,002 |
تعداد مقالات | 83,589 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,186,190 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,214,803 |
نقش تخصص حسابرس در صنعت در پیشگیری از اعمال تغییر طبقه بندی فرصت طلبانه اقلام صورت سود و زیان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 5، دوره 10، شماره 38، شهریور 1397، صفحه 93-113 اصل مقاله (683.36 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محسن حمیدیان* 1؛ شاهرخ بزرگمهریان2؛ حسین جنت مکان2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار گروه حسابداری، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران، | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی دکتری حسابداری، واحد تهران جنوب، پردیس بین المللی کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف این پژوهش بررسی نقش تخصص حسابرس در صنعت در پیشگیری از اعمال تغییر طبقه بندی فرصت طلبانه اقلام صورت سود و زیان در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه پژوهش شامل 85 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .در این تحقیق برای تشخیص مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی از مدل مکوی(2006) بهره گرفته شد. علاوه براین، به منظور بررسی اعمال مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی، معیارهای کیفیت حسابرسی شامل اظهار نظر حسابرس، دوره تصدی و تخصص حسابرس در صنعت به مدل تحقیق اضافه شد. نتایج تحقیق حاکی از وجود مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی بود. همچنین شواهد تحقیق نشان میدهد که حسابرس متخصص صنعت و اثر تعاملی آن با دوره تصدی بلند مدت حسابرس(بیش از چهار سال) قادر به کشف مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. ولی اظهار نظر حسابرس تاثیری بر کشف و کنترل این ابزار ندارد. Abstract The aim of this study was to investigate the role of auditor specialization in industry to prevent of opportunistic shifting the classification of income statement items in the listed companies in Tehran Stock Exchange. The sample consisted of 85 listed companies on Tehran Stock Exchange. In this study for detecting earnings management using classification shifting of Mcvay(2006) model was used. In addition, in order to investigate the actions of earnings management using classification shifting, audit quality criteria including auditor opinion, the auditor tenure and expertise in the industry were added to the model. The results indicate the existence of earnings management using classification shifting. The research evidence also shows that industry expert’s auditor and effect of its interaction with the auditor long-term tenure (over four years) is able to detect earnings management using classification shifting of listed companies in Tehran Stock Exchange, the auditor's opinion has no effect on the detection and control of the tool. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژه های کلیدی: تخصص حسابرس در صنعت؛ اظهار نظر حسابرس؛ دوره تصدی؛ تخصص حسابرس؛ تغییر طبقه بندی فرصت طالبانه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نقش تخصص حسابرس در صنعت در پیشگیری از اعمال تغییر طبقه بندی فرصت طلبانه اقلام صورت سود و زیان
محسن حمیدیان
شاهرخ بزرگمهریان[2] حسین جنت مکان[3]
چکیده هدف این پژوهش بررسی نقش تخصص حسابرس در صنعت در پیشگیری از اعمال تغییر طبقه بندی فرصت طلبانه اقلام صورت سود و زیان در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه پژوهش شامل 85 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .در این تحقیق برای تشخیص مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی از مدل مکوی(2006) بهره گرفته شد. علاوه براین، به منظور بررسی اعمال مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی، معیارهای کیفیت حسابرسی شامل اظهار نظر حسابرس، دوره تصدی و تخصص حسابرس در صنعت به مدل تحقیق اضافه شد. نتایج تحقیق حاکی از وجود مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی بود. همچنین شواهد تحقیق نشان میدهد که حسابرس متخصص صنعت و اثر تعاملی آن با دوره تصدی بلند مدت حسابرس(بیش از چهار سال) قادر به کشف مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. ولی اظهار نظر حسابرس تاثیری بر کشف و کنترل این ابزار ندارد. واژه های کلیدی: تخصص حسابرس در صنعت، اظهار نظر حسابرس، دوره تصدی، تخصص حسابرس، تغییر طبقه بندی فرصت طالبانه 1- مقدمه اهمیتی که سود حسابداری برای استفاده کنندگان از صورتهای مالی دارد، باعث شده است که مدیریت واحد تجاری توجه خاصی به مبلغ و نحوه تهیه و ارائه آن قائل شود. بنابراین همواره این نگرانی و مشکل وجود دارد که سود به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای عملکرد مالی شرکتها، توسط مدیران که در تضاد منافع بالقوه با سهامداران عادیقراردارند، با اهداف خاصی مدیریت شده باشد(هاشمی،ربیعی،1392). طبقه بندی صورت سود و زیان دارای محتوی اطلاعاتی است و میتواند سیگنالهای متفاوتی در مورد سودآوری آتی شرکت به گیرندگان این سیگنالها انتقال دهد لذا سرمایهگذاران نیز بر مبنای همین استدلال و بر اساس سود مستمر (منتج شده از عملیات اصلی شرکت)و سود غیر مستمر شرکت تصمیمات سرمایهگذاری متفاوتی اتخاذ میکنند.در چند ساله اخیر توجه ویژه سهامداران نهادی شرکتها به ارزیابی عملکرد ناشی از فعالیتهای اصلی مدیران خود در این شرکتها جلب شده است و حتی دستورالعملهای پاداش انگیزشی که مدیران این شرکتها تنظیم میکنند، بیشتر به سود عملیاتی یا مستمر آنها توجه میشود. از طرف دیگر، سهامداران جزء نیز پوشش سودهای پیش بینی شده شرکتها را در تداوم روند سودآوری عملیاتی شرکتها جستجو میکنند و در حقیقت این استمرار سود را در تصمیمات خود تاثیر میدهند تمام این عوامل موجب میشود که مدیریت نیز به سمتی سوق داده شود که دستیابی به سود عملیاتی برای وی از اهمیت فوق العادهای برخوردار گردد. لذا اگر در این راه، وی نتواند بوسیله عملکرد واقعی خود به پیش بینیهای مورد نظر دست یابد، به روشی متوسل خواهد شد که با کمترین واکنش از جانب حسابرسان، به اهداف فوق نائل شود. روش مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی اقلام صورت سود و زیان به گونهای است که با احتمال پایین کشف یا مقاومت از سوی حسابرسان(محدودیت ذاتی)، قابل انجام بوده و میتواند مدیریت را به اهداف گزارشگری خود نائل سازد زیرا در این روش بدون آن که سود خالص شرکت تغییر کند تنها با استفاده از جابهجایی هزینههای عملیاتی به اقلام غیر عملیاتی و خاص، سود عملیاتی(سود اصلی[i]) شرکت مورد دستکاری قرار میگیرد. وجود اطلاعات نادرست از صورت سود و زیان منجر به مخابره نشانهها و علائم غلطی به بازار میشود و سرمایهگذاران بر مبنای این نشانههای غلط، اقدام به خرید و فروش سهام میکنند که میتواند خسارتهای مالی فراوانی را برای آنها به ارمغان بیاورد و این مسئله در سطح کلان بازار بسیار خطرناک و نگران کننده است(بختکی،1386). وقوع چنین رویدادی ذینفعان را بر آن میدارد تا به دنبال تعیین صحت رقم سود ارائه شده توسط مدیریت باشند. از این رو برای اعتبار بخشی این رقم، نیاز است که شخصی از بیرون واحد تجاری اعتبار گزارشهای مالی و بالتبع آن سود واحد تجاری را مورد تایید قراردهد. پر واضح است که حسابرسان به بهترین نحو میتوانند این نقش را درقالب نظارت بر رابطه میان مالک – مدیر اجرا کنند. وقوع رویدادهایی مثل سقوط انرون و نقش حسابرسان این شرکت در چنین فاجعهای، ذینفعان شرکت را بر آن داشته است تا حسابرسان مورد نظر خود را نیز به نوعی آزمون کنند و حسابرسانی را برای رسیدگی به گزارشهای مالی واحدهای تجاری خود انتخاب نمایند که ازکیفیت بالاتری برخوردار باشند. تحقیقات گذشته نشان داده که کیفیت حسابرسی بالاتر سبب میشود که انجام عمل مدیریت سود توسط مدیران شرکتها به طور چشمگیری کاهش یابد(آقایی ، اردکانی،1391). از طرفی با توجه به افزایش محدودیت ذاتی حسابرسان در کشف مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی این نگرانی وجود دارد که حسابرسان قادر به کشف این نوع مدیریت سود نباشند و درنتیجه منجر به گمراهی استفاده کنندگان از صورتهای مالی گردد و به دنبال آن ناکارایی در تخصیص منابع را در پی داشته باشد. این موضوع چالش محوری این تحقیق خواهد بود که درصدد است از طریق انجام یک تحقیق تجربی در سطح بازار سرمایه ایران آن را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش در وحله اول در پی آنیم که آیا مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی اقلام صورتهای مالی وجود دارد ؟ و آیا کیفیت حسابرسی بالا قادر به کشف و ایجاد محدودیت بیشتر استفاده کنندگان از مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی میباشند ؟
2- چارچوب نظری و پیشینهی تحقیق 2-1- مدیریت سود مدیریت سود عبارتست از مداخلهی هدفمند در فرآیند گزارشگری مالی با توجه به محدودیتهای اصول پذیرفته شده حسابداری برای بدست آوردن سطح مورد انتظار سود است(آقایی و ناظمی اردکانی،1391). بطور کلی مدیران از سه ابزار برای مدیریت کردن سود استفاده میکنند اولین ابزار دستکاری اقلام تعهدی اختیاری[ii]، که مدیران از طریق اقلام تعهدی اختیاری به آرایش ارقام حسابداری مطابق با اهداف مطلوب خود میپردازد، اما از آنجا که اقلام تعهدی اختیاری در دوره های بعد معکوس میگردد باعث میشود که سودهای سنوات آتی تحت تاثیر قرار گیرد به همین خاطر، استفاده از این نوع مدیریت سود محدود می باشد. ابزار دوم ، مدیریت سود از طریق دستکاری فعالیت های واقعی[iii] صورت میگیرد مدیران با اتخاذ برخی تصمیمات عملیاتی به سود مطلوب خویش دست مییابند این روش هزینه های پنهان هنگفتی دارد، چرا که با حذف هزینههای تحقیق و توسعه و وجود بازارهای به شدت رقابتی سودآوری سنوات آتی تهدیدخواهدشد(فان وهمکاران[iv]،2010). تحقیقات گذشته حسابداری ،تا به حال دو روش اصلی مدیریت سود را مورد بررسی و مطالعه قرار دادهاند متعاقب روشهای مدیریت سود مذکور ،روش بالقوه سومی هم وجود دارد که بوسیله طبقه بندی گمراه کننده اقلام صورت سود و زیان انجام میشود. این روش در مطالعات گودفری و جونز[v] (1999)، دای[vi] (2002)، لین، رادهکریشنان و سو[vii] (2006) و مک وی[viii] (2006)، فان و دیگران (2010) موردتوجه قرار گرفته است. در این روش بدون آن که سود خالص شرکت تغییر کند تنها با استفاده از جابهجایی هزینههای عملیاتی به اقلام غیر عملیاتی و خاص، سود عملیاتی(سود اصلی) شرکت مورد دستکاری قرار میگیرد. این تکنیک با احتمال پایین کشف یا مقاومت از سوی حسابرسان(محدودیت ذاتی) ، قابل انجام بوده و میتواند مدیریت را به اهداف گزارشگری خود نائل سازد زیرا در این روش تغییری در کل سود خالص دوره مالی جاری شرکت و همچنین سودهای سنوات بعد رخ نمیدهد(هاشمی و ربیعی ،1392). شاید بتوان گفت که این روش یکی از ظریفترین ترفندهای مدیریت سود می باشد. در این تحقیق برای شناسایی این نوع مدیریت سود از مدل مکوی(2006)استفاده گردیده بر اساس این مدل، مدیران از طریق انتقال هزینههای عملیاتی به بخش هزینههای غیر عملیاتی(انتقال رو به پایین) اقدام به مدیریت سود میکنند و انتظار میرود که اگر مدیران اقدام به مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی کنند افزایش سود عملیاتی غیر عادی در سال t با افزایش هزینههای غیر عملیاتی در همان سال همراه بوده و یک همبستگی مثبت وجود داشته باشد.
2-2- کیفیت حسابرسی با توجه به تعاریف مختلف مطرح شده در مورد کیفیت حسابرسی در مورد مطالعات گذشته، چارچوب آن را میتوان به این صورت بیان کرد: کیفیت حسابرسی عبارت است از حسن شهرت و مراقبتهای حرفهای حسابرس. در نتیجه، حسن شهرت حسابرس بر اعتبار صورتهای مالی میافزاید و نظارت و مراقبتهای حرفهای او، کیفیت اطلاعات صورتهای مالی را افزایش میدهد(مجتهدزاده و بابایی،1391). در تحقیقات مختلف تا به حال از معیارهای مختلفی برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی بهره گرفتهاند. که در این پژوهش از معیار نوع اظهار نظر حسابرس، تخصص حسابرس در صنعت و اثر تعاملی آن با دوره تصدی حسابرس به عنوان کیفیت حسابرسی استفاده شده است که در ادامه به تشریح آن پرداخته میشود.
2-2-1- تخصص حسابرس در صنعت تخصص در صنعت شامل توسعهی ایده های سازنده به منظور کمک به صاحبکاران در خلق ارزش افزوده همچنین فراهم کردن دیدگاهها و یا راهکارهای تازه برای برخی از موضوعاتی که صاحبکاران در صنایع مربوط به خود با آن روبرو میشوند(علوی طبری،عارف منش،1392). حسابرسان برای اینکه به عنوان حسابرس متخصص صنعت شناخته شوند باید : 1) مسایل خاص صنعت را بشناسند و درک کنند 2) سازمانهای کلیدی در آن صنعت را بشناسند 3) در آن صنعت فعال باشند 4) چگونگی تاثیر مسایل خاص صنعت بر بخشهای مختلف صنعت رابدانند دو رویکرد به عنوان شاخصهایی برای تخصص حسابرس در صنعت بکار گرفته شده عبارتند از : 2-2-1-1- رویکرد سهم بازار در رویکرد سهم بازار،یک موسسه حسابرسی که خود را از سایر رقیبان از نظر سهم بازار در یک صنعت متمایز کرده است به عنوان حسابرس متخصص صنعت شناخته میشود. موسسهای که سهم بزرگتری از بازار را در اختیار دارد از دانش تخصصی بالاتری در مورد آن صنعت برخوردار است(علوی طبری، عارف منش،1392). 2-2-1-2- رویکرد سهم پرتفوی رویکرد سهم پرتفوی توزیع نسبی خدمات حسابرسی را در صنایع مختلف برای هر موسسه مورد لحاظ قرار میدهد. صنایع صاحب کار موسسه حسابرسی با بیشترین سهم پرتفوی، نشان دهنده صنایعی هستند که دانش پایداری معناداری را در ارتباط با آن صنایع ایجاد کردهاند و سهم بزرگ پرتفوی نشان دهندهی این است که سرمایهگذاری معناداری توسط موسسات حسابرسی در توسعه فناوریهای حسابرسی مربوط به آن صنعت صورت گرفته است(آقایی ، اردکانی،1391). با توجه به مطالب مطرح شده در این تحقیق برای اندازه گیری تخصص حسابرس در صنعت از رویکرد سهم بازار استفاده شده است.
2-2-2- دوره تصدی حسابرس یکی از شاخصهای کمی اندازهگیری کیفیت حسابرسی، "دوره تصدی حسابرس " است. هر چه دوره تصدی حسابرس بیشتر باشد، شناخت او از صاحبکار و تخصص او در آن صنعت خاص بالاتر رفته و موجب افزایش کیفیت حسابرسی خواهد شد)مایرز[ix] و همکاران، ۲۰۰۳.( در مورد دوره تصدی(طول مدت تجربه) موسسه حسابرسی دو نظریه حائز اهمیت است نظریه اول اینکه دوره تصدی موسسه حسابرسی باعث این شده که به مرور زمان از استقلال حسابرس کاسته شده که این روند به مدت طولانی می تواند موجب از دست دادن انگیزه و کمرنگ شدن هدف حسابرسان شود، داشتن روابط نزدیک با مدیریت باعث به وجود آمدن این موضوع می شود(گول و همکاران[x]،2007). از سوی دیگر، مخالفان کاهش استقلال حسابرسی با تصدی حسابرسی به مدت طولانی معتقدند حسابرسان قادرند دانش و تجربه بهتری را در مورد مشتریان خود کسب کنند در نتیجه این تجربه می تواند موجب شود تا کیفیت حسابرسی افزایش یابد(مانری و همکاران[xi]،2008). عمدتاً بحث حاضر به عدم تقارن اطلاعاتی مربوط می باشد حسابرس برای اینکه بتواند سطح اطلاعات نامتقارن را میان کاربران صورت های مالی و مدیریت کاهش دهد. نیاز به تصدی حسابرسی طولانی تر دارد تا اینکه بتواند امکان دسترسی به اطلاعات بیشتر را در مورد شرکت فراهم آورد که به دنبال آن بتواند گزارش های غلط را تشخیص دهند(زنگین و اوزکان[xii]،2010). گیجر و راقونادان[xiii](2002)، گول و همکاران(2007)، چن و همکاران[xiv](2005) در پژوهش های انجام گرفته این بحث را مورد تاکید قرار دادند که امکان شکست گزارش حسابرس در سال های اولیه بیشتر است. بنابراین دوره تصدی بالاتر میتواند مدیریت را در انجام مدیریت سود، دچار محدودیت کند.
2-3- پیشینه پژوهش 2-3-1- پژوهشهای خارجی تحقیقات مک وی(2006) نشان می دهد که مدیران به منظـور اقدامات فرصت طلبانه مدیـریت سود، هزینههایی را از هزینههای اصلی (هزینههای عملیاتی و هزینه های فروش، عمومی و اداری) به اقلام خاصی در صورتحساب سود و زیان جابجا میکنند. این جابجایی عمودی تاثیری روی خط آخر صورتحساب سود وزیان (یعنی سودخالص) ندارد اما باعث میگردد هسته اصلی سود بیش از واقع ارزیابی شود. کم لای و دیگران[xv] (2008) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که شرکتهایی که تحت حسابرسی موسسات بزرگ، حسابرسی شدهاند اقلام تعهدی کمتری نسبت به بقیه شرکتها نشان میدهند واین بخاطر شناخته شده تر بودن و معتبر بودن نام تجاری آن است. تندلو و وانسترایلن[xvi] (۲۰۰۸) نیز در پژوهشی تحت عنوان "مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در اروپا : شرکتهای بخش خصوصی"، با در نظر گرفتن ۴ شرکت بزرگ حسابرسی به عنوان حسابرسان با کیفیت و بررسی مدیریت سود در شرکتهای حسابرسی شده توسط این۴ شرکت و مقایسه با مدیریت سود صورت گرفته درشرکتهایی که توسط غیر ۴ شرکت بزرگ حسابرسی شده اند، به این نتیجه رسیدند که بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی، ارتباط معنی داری وجود داشته و کیفیت بالای حسابرسی در شرکتهای که دارای قوانین مالیاتی مشابه هستند، باعث کاهش در مدیریت سود میشود. فان و همکاران (2010) در پژوهشی تحت عنوان مدیریت سود با استفاده از تغییر طبقه بندی هزینههای عملیاتی به هزینههای غیر عملیاتی و خاص به این نتیجه رسیدند که مدیران در میان دورههای مالی چهارم و در میان دورههای مالی که توانایی آن ها برای دستکاری اقلام تعهدی محدودتر است ،انگیزه بیشتری برای تغییر هزینههای عملیاتی به هزینههای غیرعملیاتی دارند. یافتههای تحقیقات چی و همکاران[xvii] (2011) دلالت بر آن دارد که افزایش کیفیت حسابرسی میتواند منجر به کاهش اقلام تعهدی اختیاری شود و محدود شدن اقلام تعهدی اختیاری پیامدهای منفی مانند دستکاری فعالیتهای واقعی را در پی دارد. آلفونسو و همکاران [xviii](2012) در پژوهشی تحت عنوان تغییر طبقه بندی سود و قیمت گذاری نادرست سودهای عملیاتی به این نتیجه رسیدند که بازار سودهای عملیاتی اعمال شده توسط تغییر طبقهبندیشده را بیش از حد قیمت گذاری میکند و همچنین شواهدی بدست آوردند که نشان میدهد میزان قیمت گذاری نادرست اقلام تعهدی در شرکتهای اعمال کننده تغییر طبقه بندی بیشتر است. ژانگ[xix] (2014) در رساله دکتری خود نشان داد که حسابرسان متخصص در صنعت قادر به تشخیص مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی اقلام صورت های مالی میباشند. حبیب و بهیویان [xx](2015) در پژوهشی به بررسی تخصص حسابرس در صنعت و تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی پرداختند . نتایج پژوهش نشان داد که تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی برای شرکت هایی کم تر است که به وسیله حسابرس متخصص در صنعت حسابرسی می شود . همچنین ، پذیرش استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی را افزایش داده است، به جز شرکت هایی که بوسیله حسابرس متخصص در صنعت حسابرسی می شود. عابیدین و احمد زالکی[xxi] (2016) رابطه تخصص حسابرسی و به موقع بودن گزارشگری را مورد بررسی قرار دادند. نتایج پژوهش نشان داد که بین تخصص حسابرس و سرعت گزارشگری رابطه وجود ندارد. در مقابل، بین اندازه موسسه حسابرسی، اندازه شرکت، شرکت هایی که سود گزارش می کنند و شرکت های مالی، با سرعت گزارشگری رابسه معناداری وجود داشت. ریهویل و همکاران[xxii] (2016) در پژوهشی به بررسی دلایل تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی پرداختند و یافته های آنان حاکی از آن بود که بین تخصص حسابرس در صنعت و تاخیر در ارائه گزار حسابرسی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
2-3-1- پژوهشهای داخلی رحیمیان و همکاران (1390) رابطه سه شاخص اندازه موسسه حسابرسی، تخصص حسابرس و نوع گزارش حسابرس به عنوان مشخصههای کیفیت حسابرسی و مالکیت نهادی را آزمون نمودند. نتیجه پژوهش آنها بیانگر آن بود که هر چه میزان مالکیت نهادی بیشتر باشد، کیفیت حسابرسی نیز افزایش خواهد یافت. هم چنین آنها عنوان می کنند که تمرکز مالکیت نهادی کاهش درکیفیت حسابرسی رابه همراه خواهد داشت. کرمی و همکاران(1390) در پژوهشی به بررسی رابطه میان طول دوره تصدی حسابرس و میزان مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1379 تا 1385پرداختند. یافتههای پژوهش دلالت بر آن دارند که با افزایش دوره تصدی حسابرس، انعطافپذیری مدیریت در استفاده از اقلام تعهدی اختیاری افزایش مییابد. سپس در بررسی رابطه میان دوره تصدی و سطح اقلام تعهدی اختیاری، نتایج به رابطه منفی معناداری رسیده که بیانگر این ادعا است که مدیریت از انعطافپذیری به وجود آمده در جهت منفی استفاده میکند. بنابراین با توجه به یافتههای این تحقیق میتوان گفت وجود رابطه طولانی مدت میان صاحبکار و حسابرس، باعث افزایش انعطاف پذیری مدیریت در استفاده از اقلام تعهدی اختیاری میگردد؛ اما این استفاده بیشتر در جهت کاهش سود (محافظه کارانه) است. نمازی و همکاران (1391) در پژوهشی به بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود درشرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. برای تعیین کیفیت حسابرسی از دو معیار اندازه حسابرس و دوره تصدی حسابرس و به منظور محاسبه مدیریت سود از مدل تعدیل شده جونزاستفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش مبین این است که بین مدیریت سود و اندازه حسابرس، یک رابطه مثبت ولی غیر معنی دار و همچنین بین مدیریت سود و دوره تصدی حسابرس رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. هاشمی و ربیعی (1392) به تحلیل مدیریت سود با استفاده از تغییر طبقه بندی هزینه های عملیاتی به هزینه های غیر عملیاتی در میان دوره های مالی در بین سالهای 1384الی 1388در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند نتایج پژوهش حاکی از آن است که تغییر طبقه بندی هزینه ها در میان دوره مالی چهارم در مقایسه با سایر میان دوره های مالی فراگیرتر است. ابراهیمی کردلر و رحمتی (1393) در این پژوهش به بررسی رابطه اندازه ، دوره تصدی و تخصص حسابرس در صنعت با نقدشوندگی سهام پرداختند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اندازه موسسه حسابرسی با نقدشوندگی سهام رابطه مثبت دارد و چنانچه از معکوس معیار آمیهود به عنوان متغیر وابسته استفاده شود ، دوره تصدی موسسه حسابرسی با نقدشوندگی سهام رابطه مثبت دارد . تخصص حسابرس در صنعت نیز با نقدشوندگی سهام رابطه معناداری ندارد . بنی مهد و همکاران (1393) در پژوهشی تحت عنوان مدیریت سود و اظهارنظر حسابرس: شواهدی از بخش خصوصی حسابرسی نشان داد که مدیریت سود، اندازه شرکت، سودآوری، نسبت بدهی، حق الزحمه حسابرسی و مالکیت دولتی با تعداد بندهای حسابرسی قبل از بند اظهارنظر رابطه معنی دار دارند. همچنین یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که پیچیدگی شرکت، تغییرحسابرس و تغییر مدیریت با تعداد بندهای حسابرسی قبل از بند اظهارنظر رابطهای معنادار ندارند. هچنین شواهد پژوهش بر این نکته تاکید دارند که رابطه مستقیم میان مدیریت سود و تعداد بندهای حسابرسی می تواند ناشی از افزایش کیفیت حسابرسی در بخش خصوصی باشد. دستگیر و بهرامی (1393)، هدف از این پژوهش، شناسایی مدیریت سود از طریق تغییر در گردش دارائی ها و حاشیه سود می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد افزایش حاشیه سود و کاهش گردش دارائیها به طور همزمان نمی تواند نشانه مدیریت سود رو به بالا باشد و کاهش حاشیه سود و افزایش گردش دارایی ها هم به طور همزمان نمی تواند مدیریت سود رو به پایین را نشان دهد. همچنین مدل اقلام تعهدی غیرعادی نسبت به مدل تشحیص حاشیه سود / گردش دارایی ها محتوای اطلاعاتی مربوط تر و بیش تری در شناسایی مدیریت سود دارد. بیراهی و رستمی (1393) در این پژوهش به بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر هزینه های نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص های کیفیت حسابرس شامل اندازه حسابرس، دوره تصدی حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت تاثیر معناداری روی کارآیی فروش و کارآیی هزینه های عملیاتی شرکت های نمونه دارد . خواجوی و ابراهیمی (1394) در این پژوهش به بررسی کیفیت حسابرسی و محافظه کاری : شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند . نتایج پژوهش نشان داد که صرف نظر از اندازه شرکت، نسبت بدهی، سودآوری و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام ، بین اندازه حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت با محافظه کاری شرکت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد اما بین دوره تصدی حسابرس و محافظه کاری، منفی است . مهدوی و حسینی نیا (1394) در این پژوهش به بررشی اثربخشی کیفیت حسابرسی برکاهش تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج نشان می دهد که بین نوع گزارش حسابرس با تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. یعنی، در صورت دریافت گزارش حسابرسی تعدیل شده، تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی بیشتر می شود. هم چنین، بین تغییر حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی، رابطه معنادار آماری وجود ندارد. یعنی، تغییر حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت باعث کاهش تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی نمی شود .
3- روش شناسی تحقیق 3-1- فرضیه های تحقیق با بررسی ادبیات و نتایج تحقیقات گذشته فرضیه های ذیل تدوین گردیدند : فرضیه اول: سود عملیاتی غیر عادی ارتباط مثبت و معناداری با هزینههای غیر عملیاتی دارد(وجود مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی) فرضیه دوم: بین تخصص حسابرس مستقل و مدیریت سود از طریق طبقه بندی هزینههای عملیاتی رابطه منفی معناداری وجود دارد. فرضیه سوم: بین نوع اظهار نظر حسابرس و مدیریت سود از طریق طبقه بندی هزینههای عملیاتی رابطه منفی معناداری وجود دارد. فرضیه چهارم: تعامل تخصص حسابرس و دوره تصدی حسابرس بر مدیریت سود از طریق طبقه بندی اقلام تاثیر منفی معناداری دارد.
3-2- روش تحقیق این پژوهش در حوزه پژوهش های اثباتی حسابداری است و از لحاظ هدف در زمرهی پژوهشهای کاربردی و توصیفی– همبستگی قرار میگیرد. آنچه این تحقیق را به سوی کاربردی سوق میدهد ،توجه به کیفیت حسابرسی برای کاهش مدیریت سود و ایجاد بستری مناسب برای سرمایه گذاری میباشد. برای جمع آوری داده های خام از نرم افزار اکسل2010 و برای آزمون فرضیه ها از نرم افزارEviews7 استفاده شده است.
3-3- جامعه و نمونه آماری جامعه آماری تحقیق حاضر شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک بازه زمانی ده ساله، از سال 1384 تا 1393 میباشد. در این پژوهش، برای نمونهگیری از روش حذف نظاممند استفاده میشود. به گفته دیگر کل شرکتهای عضو جامعه آماری که دارای ویژگیهای ذیل باشند، به عنوان نمونه انتخاب خواهند شد : 1) قبل از سال 1384 در بورس پذیرفته شده باشند 2) سال مالی آنها منتهی به 29 اسفند باشد و تغییر سال مالی نداشته باشند 3) فعالیت تولیدی داشته باشند 4) حداقل هر سه ماه یکبار، سهام آنها در بورس اوراق بهادار مبادله شده باشد در این تحقیق بعد از اعمال پیشفرضها، 85 شرکت از 12 صنعت انتخاب شدند.
3-4- متغیرها و مدلهای تحقیق 3-4-1- مدلهای آزمون فرضیه های تحقیق در این تحقیق برای تشخیص مدیریت سود از طریق از طریق تغییر طبقه بندی (فرضیه اول تحقیق) از مدل مکوی(2006) بهره گرفته شد.که بصورت رابطه 1 محاسبه شد : UE_CEt = α0 + α1 %SIt + εt (1)
با توجه به مدل 1 بطور عملیاتی انتظار میرود که در شرکتهایی که اقدام به تغییر طبقه بندی میکنند دو قلم سود عملیاتی غیر عادی و هزینه های غیرعملیاتی طور همزمان افزایش یابد. UE_CEt: سود عملیاتی غیرعادی برابر خواهد بود با تفاوت بین سود عملیاتی گزارش شده(CE) و پیش بینی شده(UE). : %SItبیانگر درصد هزینه های غیر عملیاتی به فروش میباشد. CEt: سود عملیاتی واقعی از فرمول 2 محاسبه می شود :
{(فروش - (بهای تمام شده کالای فروش رفته)) - (هزینه های اداری،عمومی و فروش) } فروش (2) UEt : سود عملیاتی پیش بینی شده با استفاده از فرمول 3 برازش می شود : UEt = β0 + β1CEt-1 + β2ATOt + β3ACCRUALSt-1+ β4ACCRUALSt + β5ΔSALESt + β6NEG- ΔSALESt + εt (3)
CE t -1 : سود عملیاتی واقع شده در سال قبل ACCRUALS: اقلام تعهدی که از تفاوت بین سود قبل از اقلام مترقبه و وجه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی حاصل میشود. ΔSALESt: درصد تغییر فروش سال جاری نسبت به سال قبل است. : NEG_ΔSALEStهمان درصد تغییر در فروش است با این تفاوت که اگر این درصد تغییربزرگتر از صفر باشد برابر صفر و در غیر اینصورت برابر با درصد تغییر در فروش است. ATOt: نرخ گردش داراییهای عملیاتی است که ازفرمول فروش/ میانگین تفاضل حاصل از دارایی عملیاتی و بدهی عملیاتی سال جاری و سال قبل بدست می آید. ما با بسط مدل شماره یک در خصوص شناسایی مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی، معیارهای کیفیت حسابرسی را به آن اضافه نموده و برای آزمون فرضیه دوم الی چهارم تحقیق مدل های ذیل مورد استفاده قرار گرفت انتظار بر این است که با افزایش کیفیت حسابرسی رابطه بین سود غیر عادی و هزینههای غیر عملیاتی بطور همزمان کاهش یابد. به منظور آزمون فرضیه دوم تحقیق از مدل 4 بهره گرفته شده است : (4)
) SPELمتغیر مستقل): تخصص حسابرس در صنعت به عنوان یکی دیگر از متغیرهای مستقل در مدل بکار گرفته شده است. نحوه محاسبه بر اساس رویکرد سهم بازار و با توجه به مدل پالم رز(1986) میباشد. در رویکرد سهم بازار، مجموع دارایی تمام صاحبکاران یک موسسه حسابرسی خاص در یک صنعت خاص تقسیم بر مجموع داراییهای صاحبکاران در این صنعت لحاظ میشود. موسساتی در این تحقیق به عنوان متخصص صنعت در نظر گرفته میشوند که سهم بازارشان بیش از [(2/1×( شرکتهای موجود در یک صنعت/1)] باشد(آقایی، ناظمی اردکانی،1391). در صورتی که شرکتهای مورد مطالعه حسابرس متخصص در صنعت را داشته باشند متغیر مجازی یک و در غیر این صورت مقدار صفر در نظر گرفته میشود.
مدل فرضیه سوم تحقیق: (5)
: متغیر مستقل فرضیه سوم این تحقیق اظهار نظر حسابرس میباشد اگراظهارنظر حسابرس در مورد صورتهای مالی مقبول باشد از متغیر مصنوعی یک و در غیر این صورت از عددصفر استفاده میشود.
مدل فرضیه چهارم تحقیق: (6)
: متغیر مستقل فرضیه چهارم این تحقیق حاصل تعامل دوره تصدی و تخصص حسابرس در صنعت می باشد در صورتی که حسابرس متخصص در صنعت دور تصدی بیش از چهار سال در شرکت صاحبکار را داشته باشد از متغیر مصنوعی یک و در غیر این صورت از عدد صفر استفاده میشود.
3-4-2- اندازه گیری متغیر کنترلی: در این پژوهش تعدادی از متغیرهای کنترلی به شرح ذیل برای جدا سازی تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود مورد استفاده قرار می گیرد. این متغیرها عبارتند از اندازه شرکت (size) که برابر با لگاریتم طبیعی جمع داراییهای واحد تجاری است. پیچیدگی شرکت(CC) که ترکیب دارایی های یک شرکت از جمله نسبت حسابهای دریافتنی به کل دارایی به عنوان معیارهایی برای اندازه گیری پیچیدگی شرکت مورد رسیدگی استفاده شده است به عنوان متغیرهای کنترل در تحقیق در نظر گرفته شدهاند.
4- یافته های تحقیق 4-1- آمار توصیفی نتایج مربوط به آمار توصیفی در جدول 1 ارائه شده است. نتایج آمار توصیفی نشان می دهد که در دوره پژوهش به طور متوسط 38 درصد از شرکت های نمونه اظهار نظر مقبول گرفته اند. علاوه براین، بررسی متغیر دوره تصدی حسابرس نشان می دهد که به طور متوسط 35 درصد از شرکت های نمونه پژوهش در طی 4 سال اقدام به تغییر حسابرس خود نکرده اند. علاوه براین، بررسی متغیر هزینه غیر عملیاتی تعدیل شده با فروش شرکت نشان می دهد که میزان آن به طور متوسط برای شرکت های نمونه 6 درصد و انحراف معیار آن 26 درصد بوده است. نتایج آمار توصیفی حاکی از این است که متغیر هزینه غیر عملیاتی تعدیل شده بر اساس فروش در شرکت های بررسی شده دارای نوسان زیادی می باشد. وجود نوسان بالا می تواند نشانه از وجود مدیریت سود از طریق طبقه بندی اقلام باشد.
جدول 1- آمار توصیفی متغیرهای تحقیق
منبع: یافته های پژوهشگر
4-2- نتایج آزمون فرضیه ها 4-2-1- فرضیه اول تحقیق به منظور تعیین استفاده از روش تلفیفی یا روش پانل از آزمون F لیمر استفاده شد. نتایج آزمون F لیمر نشان دادکه تمام مدل های پژوهش با استفاده از روش تلفیفی برآورد گردد. همچنین، به منظور رفع خود همبستگی در تمام مدل های پژوهش از اتورگرسیون مرتبه اول استفاده شد. جدول 2- آزمون Fلیمر
منبع: یافته های پژوهشگر جدول3- نتایج آزمون فرضیه اول
منبع: یافته های پژوهشگر
نتایج مربوط به آزمون فرضیه اول پژوهش در جدول3 ارائه شده است.ضریب متغیر هزینه های غیر عملیاتی در مدل 003/0 است که در سطح خطای 5 درصد مثبت و معنی دار است. این موضوع نشان می دهد که استفاده ازتغییر طبقه بندی اقلام صورتحساب سود و زیان جهت دست یابی به مدیریت سود در بازار سرمایه ایران وجود. از این رو، فرضیه اول پژوهش رد نمی گردد.
4-2-2 - فرضیه دوم تحقیق نتایج مربوط به آزمون فرضیه دوم پژوهش در جدول4 ارائه شده است. ضریب متغیر اقلام غیر عملیاتی و تعامل اقلام غیر عملیاتی با تخصص حسابرس به ترتیب 045/0 و (051/0-) و آماره t به ترتیب 89/11 و (19/12-) است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در سطح خطای 5 درصد، بین اقلام غیر عملیاتی و سود غیر عادی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. به عبارت دیگر، شرکت ها از طریق تغییر طبقه هزینههای عملیاتی اقدام به انجام مدیریت سود کرده اند. همچنین، در سطح خطای 5 درصد نتایج پژوهش آشکار کرد که تعامل اقلام غیر عملیاتی و تخصص حسابرس با سود غیر عادی رابطه منفی و معنی دار دارد و از این رو، فرضیه صفر پژوهش رد می گردد. بنابراین، می توان بیان نمود که تخصص حسابرس موجب می شود که امکان استفاده از تغییر طبقهبندی هزینهها به منظور رسیدن به مدیریت سود کاهش یابد.
جدول4- نتایج آزمون فرضیه دوم
منبع: یافته های پژوهشگر
4-2-3 – فرضیه سوم تحقیق نتایج مربوط به آزمون فرضیه سوم پژوهش در جدول5 ارائه شده است. ضریب متغیر اقلام غیر عملیاتی و تعامل اقلام غیر عملیاتی با نوع اظهارنظر حسابرس به ترتیب 004/0 و (002/0-) و آماره t به ترتیب 722/2 و (245/1-) است. با توجه به سطح معناداری ضریب متغیر اقلام غیر عملیاتی و تعامل اقلام غیر عملیاتی با نوع اظهارنظر حسابرس(21/0) در سطح خطای 5 درصد نتایج پژوهش نشان می دهد که تعامل سود غیر عادی و نوع اظهارنظر حسابرس با سود غیر عادی رابطه ندارد و از این رو، فرضیه صفر پژوهش رد نمی گردد. به عبارت دیگر، نتایج آزمون فرضیه سوم پژوهش اشاره دارد که نوع اظهار نظر حسابرس نتوانسته است تاثیری بر مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی هزینه های عملیاتی داشته باشد.
جدول5- نتایج آزمون فرضیه سوم
منبع: یافته های پژوهشگر 4-2-4 - فرضیه چهارم تحقیق نتایج مربوط به آزمون فرضیه چهارم پژوهش درجدول6 نشان داده شده است. ضریب تعامل متغیر تخصص حسابرس و دوره تصدی حسابرس با متغیر اقلام غیر عملیاتی به میزان منفی (098/0-) است که با توجه به آمار تی استیودنت (00/0) می توان بیان نمود که در سطح خطای 5 درصد معنی دار است. از این رو، می توان بیان نمود که تعامل متغیر های تخصص حسابرس ودوره تصدی حسابرس با سود غیر عادی موجب انجام کاهش مدیریت سود از طریق طبقه بندی اقلام شده است. به عبارت دیگر، می توان گفت اثر همزمان داشتن تخصص حسابرسی و دوره تصدی بالاتر در مقایسه با سایر حالت ها از نظر تاثیر گذاری بر کاهش مدیریت سود، تفاوت معنی داری دارند.
جدول6- نتایج آزمون فرضیه چهارم
منبع: یافته های پژوهشگر
5- بحث و نتیجه گیری در این تحقیق ابتدا با استفاده از مدل مکوی به بررسی مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی اقلام صورت سود و زیان در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد نتایج تحقیق حاکی از وجود مدیریت سود از طریق تغیییر طبقه بندی بود که نتایج این پژوهش با پژوهش قبلی از جمله هاشمی و ربیعی (1392)، مک وی (2006)، فان و همکاران(2010) سازگار است. فرضیههای دوم الی چهارم این تحقیق بررسی این موضوع بود که با توجه به وجود خطر عدم کشف مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی توسط حسابرسان، آیا حسابرسان قادر به تشخیص این ابزار مدیریت سود توسط شرکت های اعمال کننده تغییر طبقه بندی میباشند یاخیر. در این تحقیق از سه معیار حسابرس متخصص صنعت ، اظهار نظر حسابرس و اثر تعاملی تعامل تخصص حسابرس و دوره تصدی حسابرس جهت کیفیت حسابرسی استفاده گردید. با در نظر گرفتن 85 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1384-1393 شواهدی فراهم شد که نشان میدهد حسابرس متخصص صنعت و اثر تعاملی آن با دوره تصدی بلند مدت حسابرس(بیش از چهار سال) قادر به کشف مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی و کاهش اعمال این ابزار مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد نتایج این پژوهش با پژوهش های قبلی از جمله ژانگ(2014) سازگار است. ولی اظهار نظر حسابرس تاثیری بر کشف و کنترل این ابزار ندارد.پیشنهاداتی در ادامه مطرح می شود: 1) با عنایت به نتایج مثبت تحقیق در ارتباط با وجود مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به سرمایه گذاران و سایر ذینفعان اطلاعات مالی پیشنهاد میشود که به کیفیت سودهای ارائه شده توسط شرکتها توجه بیشتری داشته باشند. 2) با توجه به این که دوره تصدی بلند مدت موسسه حسابرسی سبب کاهش اعمال مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی در شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران میشود و با توجه به اینکه پدیده چرخش اجباری حسابرسان، مقوله ای است که با مفاهیمی همچون محافظه کاری، کیفیت اقلام تعهدی،قابلیت پیش بینی سود، عدم هموارسازی سود و... هم خور است، ، پیشنهاد میشود به منظوررد یا حمایت قطعی ادعای چرخش اجباری حسابرس و کوتاه کردن دوره تصدی حسابرس، تحقیقات بیشتری در مورد رابطه میان دوره تصدی حسابرس و موارد یاد شده انجام گیرد.
1- استادیار گروه حسابداری، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران، (نویسنده اصلی و مسوول مکاتبات) hamidian_2002@yahoo.com [2]- دانشجوی دکتری حسابداری، واحد تهران جنوب، پردیس بین المللی کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع 1) ابراهیمی کردلر، علی و سید عزیز سیدی، (1387)، "نقش حسابرسان مستقل در کاهش اقلام تعهدی اختیاری"، بررسی های حسابداری و حسابرسی، دوره 15 شماره 54، صص16-3. 2) ابراهیمی کردلر، علی و سلمان رحمتی، (1393)، "بررسی رابطه اندازه ، دوره تصدی و تخصص حسابرس در صنعت با نقدشوندگی سهام"، فصلنامه تحقیقات حسابداری و حسابرسی ، شماره 21 ، صص 38-51. 3) آقایی، محمد علی و مهدی ناظمی اردکانی، (1391)، "تخصص حسابرس در صنعت و مدیریت اقلام تعهدی اختیاری"، دانش حسابرسی، سال 12 شماره 46 ، صص 17-4. 4) بختکی،بهروز ، (1386)، "مدیریت سود بوسیله تغییر طبقه بندی اقلام سود و زیان رشته حسابداری"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران. 5) بیراهی، لاله و وهاب رستمی، (1393)، "تاثیر کیفیت حسابرسی بر هزینه های نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، مجله اقتصادی، شماره های 9و10، صص 41-54. 6) بنی مهد، بهمن، یحیی حساس یگانه و نرگس یزدانیان، (1393)، "مدیریت سود و اظهارنظر حسابرس: شواهدی از بخش خصوصی حسابرسی"، فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت، سال هفتم، شماره 21، صص 32-17. 7) خواجوی، شکرالله و مهرداد ابراهیمی، (1394)، "کیفیت حسابرسی و محافظه کاری : شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه تحقیقات حسابداری و حسابرسی، شماره 27، صص 4-19. 8) رحیمیان، نظام الدین، نرگس رضا پور و حسین اخضری، (1390)، "نقش مالکان نهادی در کیفیت حسابرسی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران"، دانش حسابرسی، شماره 45، صص 68 - 81 9) کرمی، غلامرضا، آمنه بذرافشان و امیر محمدی، (1390)، "بررسی رابطه بین دوره تصدی حسابرس و مدیریت سود"، مجله دانش حسابداری، سال دوم شماره 4 ، صص82-65. 10) مهدوی، غلامحسین و سمیه حسینی نیا، (1394)، "بررسی اثربخشی کیفیت حسابرسی بر کاهش تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، مجله دانش حسابداری ، سال ششم ، شماره 21 ، صص 7-31. 11) مجتهدزاده، ویدا و زهرا بابایی، (1391)، "تاثیر کیفیت حسابرسی مستقل بر مدیریت سود و هزینه ی سرمایه سهام"، پژوهشهای تجربی حسابداری مالی، سال دوم، شماره4، پیاپی6، صص 28-9. 12) نمازی، محمد، انور بایزیدی وسعید جبارزاده کنگرلویی، "بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" 13) هاشمی، عباس و حامد ربیعی، (1392)، "تحلیل مدیریت سود با استفاده از تغییرطبقه بندی هزینه های عملیاتی به هزینه های غیرعملیاتی در میان دوره های مالی"، تحقیقات حسابداری و حسابرسی، نشریه شماره 18 14) Alfonso, Elio., C.S.A. Cheng, and Shanshan. Pan, ( 2012), “Income Classification Shifting and Mispricing of Core Earnings”, WP. Louisiana State University. 15) Abidin, S. and Ahmad-Zaluki,N.A, (2016), “Auditor Industry Specialism and 16) Chen, T.L. and Riley,R.R, (2005), “Auditor Industry Specialist Research Design”, 17) Dye, W, (2002), “Empirical Evidence on the Effect of Audit Structure on Audit Pricing”, Auditing: A Journal of Practice and Theory, 13(2), PP. 25- 40. 18) Godfrey, R.H. and Jones R.L, (1999), “Automatic Data-Processing Systems: 19) Gul , S.,Weetman, P., and Caramanis,C, (2007), “Determinants of Audit Report 20) Geiger and Raghunandan and Exchange Commission, (2010), “Acceleration of Periodic Report Filing Dates and Disclosure Concerning Website Access to Reports”, Release No. 33-8128. Available at: http: www.sec.gov/ rules /final /33-8128.htm [16 Jan. 2014} 21) Habib, A. and Bhuiyan,M.B.U, (2015), “Audit Firm Industry Specialization and the 22) Fun ,Yan. Barua,Abhijit. M, Cready,William . B,Thomas,wayne, (2010), “Managing Earnings Using Classification Shifting : Evidence from Quarterly Special Items”, Accounting Review , Vol. 85, No. 4, PP. 1303-1323 23) Kam-Wah Lai a, Ferdinand A. Gul, (2008), “Was Audit Quality of Laventhol and Horwath poor?”, Journal of Accounting and Public Polic27, PP. 217–237 24) Mcvay,s, (2006), “The Use of Special Items to Inflate Core Earnings, dissertation”, university of Michigan. 25) Myers, H.Y.,Mande, V., and Son,M, (2003), “Do Lengthy Auditor Tenure and the 26) Manry, V. and Son,M, (2008), “Do Audit Delays Affect Client Retention?”, Managerial Auditing Journal, 26(1), PP. 32-50. 27) Lin, H.Y. and Radhakrishnan and Su Jahng,G.J, (2011), “Determinants of Audit Report Lag: Evidence from Korea-an Examination of Auditor-Related Factors”, Journal of Applied Business Research, 24(2), PP. 27-44. 28) Reheul, A.M., Caneghem, T.V., and Verbruggen,S, (2016), “Audit Report Lags in the Belgian Nonprofit Sector: An Empirical Analysis”, Accounting and Business 29) Tendello, B. & Vanstraelen, A, (2008), "Earnings Management and Audit Quality in Europe: from the Private Client Segment", European Accounting Review, Vol. 17, No. 3, PP. 447-469. 30) Zengin and Ozkan, K.B, (2010), “The Association between Auditor Changes and
یادداشتها
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,738 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,159 |