تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,987 |
تعداد مقالات | 83,495 |
تعداد مشاهده مقاله | 76,810,064 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 53,906,659 |
بررسی اثر بی وزنی بر تکوین سیاهرگ مرکزی در کبد جنین رت و اثر درمانی اسید فولیک | ||
زیست شناسی تکوینی | ||
مقاله 7، دوره 10، شماره 4 - شماره پیاپی 40، آذر 1397، صفحه 69-78 اصل مقاله (739.96 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
پونه رحیمی نیا1؛ شیوا نصیرایی مقدم* 2؛ مهناز اذرنیا3؛ زهرا حاج ابراهیمی4 | ||
1گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه ازاد إسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران | ||
2گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران | ||
3گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران | ||
4استادیار، پژوهشگاه هوا فضا. وزارت علوم تحقیقات و فناوری، تهران. ایران | ||
چکیده | ||
بی وزنی تاثیرات زیادی بر سیستمهای فیزیولوژی بدن میگذارد که مطالعه آن هم برای کمک به فضانوردان و هم برای بهبود زندگی بشر بر روی زمین و پاسخ به سوالات زیست شناسی مفید است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات بی وزنی بر روی تکوین سیاهرگ مرکزی کبدی و مطالعه اثر دوز درمانگر اسید فولیک در جنین رت بود. رتها پس از بارداری به 5 گروه شامل گروه کنترل، گروه تجربی 1: اعمال بی وزنی در روزهای تکوین کبد (10 تا 15 بارداری)، گروه تجربی2: دریافت خوراکی اسیدفولیک در روزهای تکوین کبد، گروه تجربی 3: اعمال بی وزنی در کل دوره بارداری و گروه تجربی 4: اعمال بی وزنی و دریافت اسیدفولیک در روزهای تکوین کبدی تقسیم شدند. مدل بیوزنی پاهای عقبی بهمنظور شبیهسازی بیوزنی بر روی زمین اجرا شد. تمامی گروهها در روز 20 بارداری جراحی و نمونههای بافتی با روش هماتوکسلین – ائوزین رنگ آمیزی و توسط میکروسکوپ نوری بررسی شدند. دادهها توسط نرم افزار SPSS و آنالیز واریانس یک طرفه و تست Tukey ارزیابی شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که اعمال شرایط بی وزنی موجب غیرطبیعی و کشیده شدن شکل ظاهری سیاهرگ مرکزی میگردد، در حالی که مصرف اسید فولیک همزمان با اعمال بی وزنی اثر بهبودبخش چشمگیری را نشان میدهد. اما اسید فولیک به صورت پارامتری تنها و بدون اعمال شرایط بی وزنی موجب بهم ریختگی شکل ظاهری سیاهرگ مرکزی میگردد که نشان دهنده عدم نیاز استفاده از اسید فولیک در شرایط طبیعی میباشد. | ||
کلیدواژهها | ||
بی وزنی؛ جنین؛ سیاهرگ مرکزی؛ کبد؛ موش صحرایی | ||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
||
اصل مقاله | ||
در طی ماموریتهای فضایی کوتاه یا بلند مدت، بدن فضانوردان تغیرات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی قابل توجهی را متحمل میشود. بیوزنی و تغییر در وضعیت بدن گرادیان فشار هیدروستاتیک را تغییر میدهد و موجب شیفت مایعات بدن از اندامهای تحتانی به اندامهای فوقانی میشود. این تغییر ممکن است مسئول سایر تغییرات سیستم قلبی عروقی و تغییرات سایر سیستمهای بدن باشد[3، 8، 22، 24]. این تغییرات که اغلب به منظور سازگاری سیستمها و بافتهای بدن فضانوردان صورت میپذیرد تحت تأثیر شرایط محیط فضا و به ویژه بیوزنی صورت میگیرد. این تغییرات فیزیولوژیکی که در بدن ایجاد میشود آرزوی بشر را برای کاوش فضا با محدودیتهای جدی مواجه ساخته است. ازطرف دیگر مطالعات زیستشناسی فضایی از جانب دیگر موجب افزایش دانش و فهم ما از نحوة عملکرد ارگانیسمها و واکنشهای اساسی زیستشناسی میگردد. در طول تکامل، حیات بر روی زمین در شرایط جاذبة g1 گسترش یافته است. تأثیر این نیرو و جبر بر حیات، تا به امروز بهخوبی مطالعه نشده است. به طور کلی هدف از مطالعات زیست فضایی، تعیین اثرات محیط فضا بر رشد، شکل و عملکرد سیستمهای زیستی، اصلاح کیفیت زندگی بر روی زمین و همچنین افزایش دانش زیستشناسی است. این مطالعات شامل تحقیقات بر روی کره زمین و تحقیقات در محیط واقعی فضا است. به علت کمبودن موقعیتهای تحقیقاتی در فضا، بخش عمدهای از این تحقیقات بر روی زمین و با شبیه سازی شرایط زیستی موجود در فضا انجام میگیرد که نیازمند هزینة کمتری است و پیامدهای منفی کمتری دارد [10]. در حالت بی وزنی در فضا مشکلات و تغییراتی در بدن ایجاد میشود که بر روی سلامت فرد و تکامل صحیح موجودات بخصوص پستانداران و جوندگان، تاثیر میگذارد. شناختن و دانستن این مشکلات و خطرات و بدست آوردن راه حل جهت جلوگیری از این تغییرات و یا کند کردن روند تغییرات، امری ضروری محسوب میشود. یکی از مهمترین دوران زندگی زنان، دوران بارداری است که بیشتر از 90% زنان از انواع داروها برای رفع نیازهای ضروری خود در این دوران استفاده میکنند [7]. همانطور که میدانیم اسید فولیک از جمله داروهایی است که در جهت کاهش ناهنجاریهای مادرزادی نظیر لوله عصبی، ناهنجاریهای قلبی، عروقی، شکاف لب و کام و تاخیر رشد داخل رحمی تا حدودی ثابت شده است و به عنوان یکی از داروهای آنتی تراتوژنیک مطرح میباشد [2، 11]. کبد، دومین اندام بزرگ (پس از پوست) و بزرگترین غده بدن است. کبد ارگانی حیاتی است و در متابولیسم، ذخیره، غیر سمی کردن دارویی و ترشح نقش دارد و باعث حفظ هموستازی بدن میشود. کبد در حفره شکمی و زیر دیافراگم قرار دارد و حد فاصلی بین جریان خون و سیستم گوارش ایجاد میکند. [1] لذا داروهای خوراکی در اولین مرحله پس از جذب به کبد تحویل داده میشود، از این جهت اثرات داروها بر این بافت حایز اهمیت است [13]. برخی از مطالعات قبلی نشان داده است که بیوزنی بر رشد و شکل سلولهای کبدی انسان (هپاتوسیتها) کشت داده شده در محیط آزمایشگاه تاثیرگذار است [7]. باتوجه به اینکه در شرایط نبود جاذبه، تغییرات فیزیولوژیکی در بدن و حتی در فشار هیدروستاتیکی ایجاد میشود و این تغییرات بر سلولهای بدن و ازجمله هپاتوسیتها تاثیرگذار است، هدف از این مطالعه بررسی تاثیرات بی وزنی برروی تکوین کبد و همچنین اثر بهبود بخشی اسید فولیک به عنوان یک درمانگر در تکامل کبد جنین موش صحرایی میباشد.
مواد و روش کار در این مطالعه از 30 سر موش صحرایی آزمایشگاهی ماده نژاد ویستار با محدوده وزنی 250-200 گرم و همچنین چند موش صحرایی آزمایشگاهی نر بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 250 گرم استفاده شد. حیوانات از انستیتو پاستور تهران خریداری شدند و در شرایط 12 ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی و در درجه حرارت محیط 1±22 درجه سانتیگراد در حیوانخانه پژوهشگاه هوافضا نگهداری شدند و با غذای مخصوص (شرکت خوراک دام پارس، تهران) تغذیه شدند. پروتکل کار با حیوانات آزمایشگاهی براساس قوانین بینالمللی و کمیته اخلاق کار با حیوانات آزمایشگاهی پژوهشگاه هوافضا انجام گردید. بعد از گذشت 1 هفته از سازگاری موش با محیط جدید، هر موش ماده با یک نر بالغ جفت شده و پس از بررسی واژینال پلاک، روز صفر حاملگی مشخص شد. موشهای ماده به طور تصادفی در 5 گروه و در هر گروه 6 سر قرار داده شد که به یک گروه کنترل و 4 گروه تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی 1 فقط در روزهای تکوین کبد (10 تا 15 بارداری) در شرایط بیوزنی قرار گرفتند. گروه تجربی 2 اسیدفولیک را با دوز 004/0 گرم در 40 سی سی آب مصرفی روزانه و به صورت خوراکی در روزهای تکوین کبدی (10 تا 15 بارداری) دریافت کردند، گروه تجربی 3 در شرایط اعمال بیوزنی از روز 1 تا 5/19 بارداری قرار گرفتتد، گروه تجربی 4 که همزمان با اعمال شرایط بیوزنی در روزهای تکوین کبد (10 تا 15 بارداری)، اسید فولیک را نیز روزانه مشابه با گروه تجربی 2 دریافت کردند و گروه کنترل که بدون تجویز هیچ دارو و اعمال عامل خارجی مورد بررسی قرار گرفتند. مدل بی وزنی اعمال شده، مدل تعلیق پاهای عقبی Hindlimb Unloading (HLU) بود که با استفاده از قفس بی وزنی برای جوندگان که در پژوهشگاه هوافضا ساخته شده بود و براساس پروتکل ناسا انجام شد [12، 15، 16، 21، 23، 25]. بهطور خلاصه، روش کار بدین صورت بود که حیوان مورد نظر را از قفس در آورده و درون رستینر قرار دادیم. دم حیوان را به وسیلهی پنبه و الکل تمیز کرده تا پوستهای مرده زدوده شوند. خشک شدن دم یک دقیقه یا کمتر طول میکشید. دم را به وسیلهی اسپری چسبنده، اسپری کرده و 1 الی 5 دقیقه به آن فرصت دادیم تا خشک شود. نوارهای اتصالی را که به اندازه دوسوم دم بریده شده بود را از بالای محل رویش مو به دم وصل کردیم. هنگامی که نوار به نزدیکی انتهای دم رسید، ادامه نوار را بدون آنکه آن را قطع کنیم از درون صفحه پلاستیکی مستطیل شکل عبور داده و به سمت جانبی مقابل به دم متصل کردیم. نوار کششی به اندازهای باریک بود تا نواری که در یک سمت دم قرار میگرفت در تماس با نوار سمت مقابل آن نباشد. نوار کششی به ملایمت به دم متصل شد. نوار کششی متصل به دم را توسط دو نوار دیگر که به صورت عرضی بر روی نوارهای طولی به دور دم پیچیده شده بود؛ محکم و ثابت کردیم. نوار کششی به اندازهی کافی شل بود که به جریان خون طبیعی در دم موش اجازه گردش دهد. خطی توسط ماژیک در انتهای نوار کششی رسم میکردیم تا در صورت جابهجایی نوار آن را نشان دهد. سپس موش را به قلاب میله متحرک قفس بیوزنی (که در بالاترین قسمت قفس بیوزنی اندامهای عقبی قرار دارد) متصل کردیم. قلاب صفحه مستطیلی را به قلاب میله متحرک وصل میکند. پس از آن صفحه محدود کننده رستینر را از محلش خارج کرده و اجازه دادیم تا حیوان از رستینر خارج شده و در قفس جا بگیرد. سپس با تنظیم میله متحرک و صفحات دیوارههای جانبی قفس، موقعیت حیوان را به گونهای تنظیم کردیم تا بین قفسه سینه حیوان و کف قفس زاویه 30 درجه ساخته شود؛ بنابراین پاهای پشتی موش در تماس با کف قفس نبودند. میله متحرک، قرقره و قلاب به حیوان اجازه میداد که آزادانه حول محور º360 جابهجا شده و به تمامی قسمتهای قفس دسترسی داشته باشد. حیوان دسترسی کامل به ظرف غذا و آب داشت. زاویه و ارتفاع موشها به صورت روزانه چک میشد. حیوانات روزانه جهت بررسی سلامتشان، معاینه میشدند. نکات خاص معاینه شامل موارد زیر بود: ظاهر کلی و فعالیت حیوان. اطمینان حاصل کردن از اینکه حیوانات میخورند، مینوشند و قادرند به طور آزادانه در قفس جابهجا شوند. معاینهی دم. به طور معمول انتهای دمها در موشهای بیوزن شده، صورتی به نظر میرسد. اگر انتهای دم کبود یا آبی کمرنگ شد، سریعاً اعمال تصحیحی مورد نیاز است تا باعث گردش خون در دم شود. علاوه بر این حیوانات دوبار در روز چک میشدند تا مطمئن شویم که دم حیوان از کمربند خارج نشده باشد. اگر نوار دور دم خیلی شل شده بود و انتهای نوار کششی از نشانهای که توسط ماژیک در قاعده ی دم گذاشته شده بود، لیز خورده بود، نوار رشتهای باید جابهجا شده و محکم میشد. در صورتیکه نوار رشتهای 2 الی 3 روز در جایش ثابت میبود، جابهجا شده یا به دو قسمت بریده شده و توسط نوار شل تری جایگزین میشد تا از محدودیت رشد دم یا گردش خون، جلوگیری به عمل آید. تمامی گروهها در روز 20 بارداری با استفاده از کلروفرم بیهوش شده و جنینها خارج شدند. سپس جنینها به منظور فیکس شدن در فرمالین 10% قرار گرفتند. برای آبگیری از الکل با درجات صعودی 100 تا 170 استفاده گردید. جنینها از ناحیه شکمی جراحی و بافت کبد پس از شفاف کردن بافت (با گزیلل برای برداشتن الکل ) و آغشته شدن در پارافین، قالب گیری شدند. سپس برش هایی به ضخامت 5 میکرومتر تهیه و رنگ آمیزی با روش هماتوکسیلن – ائوزین (H&E) انجام شد. لامها به کمک میکروسکوپ نوری با درشت نمایی 1000 مورد مطالعه قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرم افزار spss15 (Statistical Package for Social Sciences) تحلیل شد. تمامی دادهها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه (One-way ANOVA) و تست Tukey مورد بررسی قرار گرفتند. میزان معنی دار بودن در سطح 05/0P در نظر گرفته شد. کلیه مواد محصول شرکت Merck آلمان بود.
نتایج نتایج نشان داد که اعمال شرایط بی وزنی موجب غیرطبیعی و کشیده شدن شکل ظاهری سنترال وین یا همان سیاهرگ مرکزی میگردد (شکل 2)، در حالی که مصرف اسید فولیک همزمان با اعمال بی وزنی اثر بهبودبخش چشمگیری را نشان داد و تاحدود زیادی شکل سیاهرگهای مرکزی به حالت طبیعی نزدیک شد. اما مصرف اسید فولیک به صورت پارامتری تنها و بدون اعمال شرایط تهاجمی بی وزنی، موجب بهم ریختگی شکل ظاهری سیاهرگهای مرکزی گردید. این امر احتمالا موید این مطلب است که نیازی به استفاده از اسید فولیک در شرایط طبیعی نمی باشد و استفاده اسیدفولیک به تنهایی و در شرایط طبیعی نه تنها اثر مثبتی ندارد بلکه میتواند مضر نیز باشد. شکل 3 نیز بیانگر این مطلب میباشد.
شکل 1-A وB - قفس بی وزنی و نحوه اعمال بی وزنی، مدل تعلیق پاهای عقبی
شکل 2 : مقایسه میانگین تعداد سیاهرگهای مرکزی طبیعی و غیر نرمال در کبد جنین موش صحرایی (رت) نژاد ویستار. گروه کنترل (C)، گروه تجربی 1 که از روزهای 10 تا 15 بارداری در بی وزنی بوده اند (M1)، گروه تجربی 2 که از روزهای 10 تا 15 بارداری اسید فولیک به آنها خورانده شد (F)، گروه تجربی 3 از روزهای 1 تا 5/19 بارداری در بی وزنی بودهاند (M2) ، گروه تجربی 4 که در روزهای 10 تا 15 بارداری در بی وزنی بودند و در این روزها اسید فولیک به آنها خورانده شد (M- F). علامت * نشان دهنده وجود اختلاف معنی دار با گروه کنترل (C)میباشد، علامت # نشان دهنده وجود اختلاف معنی دار با گروه تجربی 4 میباشد(M- F).
شکل 3: تصاویر میکروسکوپی مقطعی از بافت کبد جنین رت و مشاهده سیاهرگ مرکزی (بزرگنمایی 100 ×، رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین)، به ترتیب گروههای کنترل (C) ، گروه تجربی 1 که از روزهای 10 تا 15 بارداری در بیوزنی بوده اند (M1)، گروه تجربی 2 که از روزهای 10 تا 15 بارداری اسید فولیک به آنها خورانده شد(F)، گروه تجربی 3 از روزهای 1 تا 5/19 بارداری در بی وزنی بودهاند (M2)، گروه تجربی 4 در روزهای 10 تا 15 بارداری در بیوزنی بوده اند و در این روزها اسید فولیک به آنها خورانده شد (M- F) ، منظور از CV: Central vein میباشد.
بحث ونتیجهگیری روشهای مختلفی برای شبیهسازی بیوزنی بر روی زمین وجود دارد که از آن میان میتوان به استراحت در بستر و قرار گرفتن سر به سمت پایین با زاویه حدود 5 درجه (در انسان)، غوطهوری در آب و تعلیق اندامهای عقبی در موش صحرایی و جوندگان اشاره نمود. اگرچه انجام مطالعات، در حین پرواز اولویت بیشتری دارند؛ روشهای شبیهسازی بیوزنی برروی زمین به دلیل کم هزینه بودن و حذف محدودیتهای زمانی و مکانی در مقایسه با شرایط واقعی فضا بسیار حائز اهمیت میباشد. اساس اکثر این مدلها بر شیفت مایعات و خون از اندامهای تحتانی به اندامهای فوقانی استوار است که درشرایط بیوزنی اتفاق میافتد. در بین این روشها، مدل بیوزن شدن اندامهای عقبی در جوندگان به گونهای که سر رو به پایین است و اندامهای عقبی موجود از زمین فاصله دارد، به عنوان جدیدترین و کارآمدترین مدل شبیهسازی بیوزنی بهطور گستردهای برای مطالعه پاسخهای فیزیولوژیک در شرایط فضا و پروازهای فضایی مورد استفاده قرار میگیرد[5]. از دادههای بهدست آمده از این مدل میتوان به منظور کاهش عوارض بالینی ناشی از بیوزنی در فضانوردان از جمله مشکلات قلبی عروقی، هموستئاز مایعات بدن، مشکلات عضلانی اسکلتی، مشکلات حرکتی و ... پس از ماموریتهای فضایی استفاده نمود. یکی از مهمترین دوران زندگی زنان، دوران بارداری است که بیشتر از 90% زنان از انواع داروها برای رفع نیازهای ضروری خود در این دوران استفاده میکنند [7]. اسید فولیک از جمله داروهایی است که در جهت کاهش ناهنجاریهای مادرزادی نظیر لوله عصبی، ناهنجاریهای قلبی، عروقی، شکاف لب و کام و تاخیر رشد داخل رحمی تا حدودی ثابت شده است و به عنوان یکی از داروهای آنتی تراتوژنیک مطرح میباشد [11]. کبد ارگانی حیاتی است و در متابولیسم، ذخیره، غیر سمی کردن دارویی و ترشح نقش دارد و باعث حفظ هموستازی بدن میشود (1) و داروهای خوراکی در اولین مرحله پس از جذب به کبد تحویل داده میشود، از این جهت اثرات داروها بر این بافت حایز اهمیت است [13]. در این مطالعه تاثیرات شبیهسازی بیوزنی برروی تکوین کبد و همچنین اثر بهبود بخشی اسید فولیک به عنوان یک درمانگر در تکامل کبد جنین موش صحرایی با استفاده از مدل تعلیق پاهای عقبی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که اعمال شرایط بی وزنی موجب غیرطبیعی و کشیده شدن شکل ظاهری سیاهرگ مرکزی میشود؛ در حالی که مصرف اسید فولیک اثر بهبودبخش چشمگیری را نمایان ساخت بهطوریکه با اعمال بی وزنی و مصرف اسید فولیک به طور همزمان تا حدود قابل توجهی شکل سیاهرگهای مرکزی به حالت طبیعی نزدیک شد. باتوجه به مطالعه حاضر اینطور میتوان استنباط کرد که اسیدفولیک، تداخلی در تکوین سیاهرگ مرکزی ندارد و در روزهای تکوین کبد نیز توانایی بازسازی سیاهرگ مرکزی را کمتر دارد. شایان ذکر است که اسید فولیک تا حدودی بهبودبخش بوده است؛ اما باتوجه به شکل میکروسکوپی سیاهرگ مرکزی در گروه MF، اثر درمانی اسید فولیک در حضور اعمال شرایط بی وزنی نسبی بوده است (شکل 3). مطالعات قبلی نیز حاکی از تغییرات بافت کبدی و فعالیتهای آن در شرایط بی وزنی میباشد. در یک مطالعه که در سال 2000 توسط Rabot و همکاران صورت گرفت مشخص شد که 14 روز قرارگیری در محیط واقعی فضا و بیوزنی منجر به کاهش محتوا و فعالیت سیتوکروم P450 در کبد موشهای صحرایی بالغ میشود [17]. همچنین مشخص شده است که بی وزنی منجر به افزایش محتوای تری گلیسیریدی و کاهش کلسترول در کبد موش صحرایی میشود [14]. همچنین مطالعات نشان داده است که افزایش محتوای گلیکوژن کبد در موشهای صحرایی به دنبال 13 روز پرواز فضایی همراه با کاهش تعداد ماکروفاژهای کبدی میباشد [18]. برخی از آنزیمهای کبدی مسئول متابولیسم اسیدهای آمینه، چربی ها، استروئیدها و کربوهیدرات هابعد از یک یا دوهفته بودن در محیط فضا افزایش مییابد[9]. در سال 2008 Collardeau-Frachon و همکاران دریافتند که در انسان اولین نشانههای ظهور سیاهرگ مرکزی در هفته 10 بارداری رخ میدهد با این وجود تا قبل از هفته 12 بارداری سیاهرگ مرکزی کارآمد، تشکیل نمی شود [4] . سلیمان و همکاران در سال 2009 به مطالعه امکان محافظت کبد از صدمات متوترکسات توسط اسید فولیک پرداختند. متوترکسات یک داروی شیمیایی است که به طور گسترده ای در درمان سرطان و تومورهای بدخیم و همچنین بیماریهای روماتوئیدی استفاده میشود. اما مهمترین مشکل در استفاده از این دارو، اثرات جانبی آن بر بافت کبد در دوره درمان میباشد. آنها مشاهده کردن که مصرف این دارو منجر به آسیب شدید به بافت کبد و افزایش سطح سرمی آنزیمهای آسپارتات ترانس آمیناز (AST) و آلانین ترانس آمیناز (ALT) و همینطور غیرطبیعی شدن شکل سیاهرگ مرکزی (انبساط و تراکم سیاهرگ مرکزی) در کبد موش صحرایی نر میشد. همچنین مصرف این دارو منجر به افزایش اندک درصد فیبر کلاژن نسبت به گروه شاهد در اطراف سیاهرگ مرکزی میشد. این گروه نشان داد که دریافت اسید فولیک به تنهایی نیز منجر به افزایش اندک درصد فیبر کلاژن نسبت به گروه شاهد میشود و در رابطه با سیاهرگ مرکزی شرایط غیرطبیعی دیده میشود. با وجودی که مصرف اسید فولیک توانست تا حدودی اثرات این دارو را بهبود بخشد اما نتوانست مانع از غیرطبیعی شدن سیاهرگ مرکزی شود [6، 19]. از سوی دیگر Marsillach و همکاران در سال 2008 دریافتد که استفاده بیش از اندازه اسید فولیک مناسب نمی باشد و میتواند منجر به بروز اختلالاتی مانند فیبروز کبدی شود [20]. آنها نشان دادند که مصرف اسید فولیک میتواند منجر به افزایش التهابات کبدی و آپوپتوز و همچنین کاهش بیان مهارکننده بافتی متالوپروتئیناز 3 گردد اما منجر به افزایش بیان ژنهای فیبروز چون پروکلاژن 1 و ماتریکس متالوپروتئیناز 7 میگردد. از این رو باتوجه به نتایج این پژوهش و پژوهشهای دیگر [11، 20] اینگونه استنباط میشود که اسید فولیک به صورت پارامتری تنها و بدون اعمال شرایط تهاجمی بی وزنی موجب بهم ریختگی شکل ظاهری سیاهرگ مرکزی میگردد که نشان دهنده عدم نیاز استفاده از اسید فولیک در شرایط طبیعی میباشد.
تقدیر و تشکر نویسندگان مقاله تشکر و قدردانی خود را از بخش بیولوژی سلولی و علوم تشریحی دانشکده علوم زیستی دانشگاه آزاد اسلامی و همچنین گروه فیزیولوژی پژوهشگاه هوافضا به جهت همکاری صمیمانه شان در پیشبرد این پژوهش اعلام میدارند. | ||
مراجع | ||
[1] جون کوئیرا، ل.، کانیرو، خ، مترجم: منتظری، م، 1345، بافت شناسی پایه، تهران، انتشارات ارجمند [2] Barbera J.P.M., Rodriguez T.A., Greene N.D.E., Weninger W.J., Simeone A., Copp A.J. 2002, Folic acid prevents exencephaly in Cited2 deficient mice. Human Molecular Genetics. 11 (3): 283-293. [3] Buckey JC Jr, Lane L.D., Levine B.D., Watenpaugh D.E., Wright S.J., Moore W.E., et al. 1996, Orthostatic intolerance after spaceflight. J Appl Physiol. 81(1):7–18. [4] Collardeau‐Frachon, Sophie, and Jean‐Yves Scoazec. 2008. 'Vascular development and differentiation during human liver organogenesis', The Anatomical Record, 291: 614-27. [5] Deavers D.R., Musacchia X.J., Meininger G.A. 1980, Model for antiorthostatic hypokinesia: head-down [6] tilt effects on water and salt excretion. Apple Physiol Journal. 49:576–582.
[7] De Benoist B. 2008, Conclusions of a who technical consultation on folate and vitamin B12 deficiencies. Food, nutr Bull. 29 (2 suppl): S 238-244.
[8] Glover D.D., AmonkarM., Rybeck B.F., Tracy T.S. 2003, Prescription over - the- counter and herbal Medicine use in rural, obstetric population. Am, JobstetGynecol.188: 1039-1045.
[9] Hargens A.R., Steskal J., Johansson C., Tipton C.M. 1984, Tissue fluid shift, forelimb loading, and tail tension in tail-suspended rats. Physiologist. 27(Suppl:): S37-S38.
[10] Macho L., Ficková M., Zórad S., Serova L., Popova I. 1991, Plasma insulin levels and insulin receptors in liver and adipose tissue of rats after space flight. Physiologist 34(1 Suppl): S90–91.
[11] Malacinski G.M., Neff A.W., Alberts J.R., Souza K.A.1989.developmental Biology in Outer Space.Bioscience, 39 (5):314-320
[12] Marsillach, J., Ferré N., Camps J., Riu F., Rull A., Joven J. 2008, Moderately high folic acid supplementation exacerbates experimentally induced liver fibrosis in rats. Experimental Biology and Medicine. 233(1): 38-47.
[13] Martel E., Champeroux P., Lacolley P., Richard S., Safar M., Cuche JL. 1996, Central hypervolemia in the conscious rat: a model of cardiovascular deconditioning. J Appl Physiol. 80(4):1390–1396.
[14] McDonald S.K., Goh M.S., Chong AH. 2011, Successful treatment of cyclosporine-induced sebaceous hyperplasia with oral isotretinoin in two renal transplant recipients. 52 (3) 227-30.
[15] Merrill Jr. A. H., Wang E., Jones D. P., Hargrove J. L. 1987, Hepatic function in rats after spaceflight: effects on lipids, glycogen, and enzymes. Am J Physiol. 252(2 Pt 2): R222–6.
[16] Morey-Holton E.R., Globus R.K. 2002, Hindlimb unloading rodent model: technical aspects. J Appl Physiol. 92(4):1367–77
[17] Morey-Holton E.R., Globus R.K., Kaplansky A., Durnova G. 2005, The hindlimb unloading rat model: literature overview, technique update and comparison with space flight data. Adv Space Biol Med. 10:7–40
[18] Rabot S., Szylit O.,Nugon-Baudon L., Meslin J. C., Vaissade P., Popot F., Viso M. 2000, Variations in digestive physiology of rats after short duration flights aboard the US space shuttle. Dig Dis Sci. 45: 1687–95.
[19] Racine R. N., Cormier S. M. 1992, Effect of spaceflight on rat hepatocytes: a morphometric study. J Appl Physiol. 73(2 Suppl): 136S–141S.
[20] Soliman, Maha E. 2009. Evaluation of the possible protective role of folic acid on the liver toxicity ınduced experimentally by methotrexate in adult male albino rats. Egypt J Histol. 32: 118-28.
[21] Sram R.J., Binkova B., Lnenickova Z., Solansky I., Dejmek J. 2005, The impact of plasma folate levels of mothers and newboms on intrauterine growth retardation and birth weight. Mutation Research /Fundamental and Molecular Mechanisms of Mutagenesis. 591(1-2): 302-10.
[22] Tuday E.C., Meck J.V., Nyhan D., Shoukas A.A., Berkowitz D.E. 2007, Microgravity-induced changes in aortic stiffness and their role in orthostatic intolerance. J Appl Physiol. 102(3):853–858.
[23] Watenpaugh D.E., Hargens A.R. 1996, The cardiovascular system in microgravity. in: Bethesda, editors. Handbook of physiology. Enviromental physiology. American Physiological Society.
[24] Wilkerson M.K., Lesniewski L.A., Golding E.M., Bryan R.M. Jr, Amin A., Wilson E., et al. 2005, Simulated microgravity enhances cerebral artery vasoconstriction and vascular resistance through endothelial nitric oxide mechanism. Am J Physiol Heart Circ Physiol. 288(4):H1652–H1661.
[25] Yoffe B., Darlington G.J., Soriano H.E., Krishnan B., Risin D.,Pellis N.R., Khaoustov V.I. 1999, Cultures of human liver cells in simulated microgravity environment, Advances in Space Research. 24 (6): 829-836.
[26] Zhang L.F. 2001, Vascular adaptation to microgravity: what have we learned? J Appl Physiol. 91(6):2415–2430.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 533 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 287 |