تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,557 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,686,664 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,743,564 |
ارزیابی عوامل موثر بر بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تامین با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی در صنایع غذایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دو فصلنامه مدیریت زنجیره ارزش | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 1، دوره 1، شماره 2، شهریور 1395، صفحه 1-16 اصل مقاله (1.05 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حمیده سیفی شجاعی* | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تأمین یکی از موضوعات حیاتی برای کسب مزیت های رقابتی برای شرکت ها می باشد. این مقاله با هدف ارزیابی عوامل موثر بر بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تامین در صنایع غذایی انجام شده است. معیارهای اصلی عوامل بدست آمده (مدیریت اطلاعات، مدیریت لجستیک و مدیریت روابط) شناسایی و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی در صنایع غذایی اولویت بندی شد که بر همین اساس مشخص گردید که معیار اصلی مدیریت اطلاعات به میزان 478/0 با بیشترین درجه اهمیت رتبه اول را به خود اختصاص داده است و پس از آن معیار اصلی مدیریت لجستیک به میزان 315/0 در رتبه دوم و مدیریت روابط در رتبه سوم قرار گرفته است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زنجیره تامین؛ مدیریت زنجیره تامین؛ بهبود عملکرد؛ الگوریتم AHP | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- مقدمه مدیریت زنجیره تامین «SCM»[1]، یکی از مباحث جدید علمی بود که تحولات مدیریت صنعتی، تجاری و اینترنتی اخیر غرب مدیون آن بوده و توانسته توجه بسیاری از صاحب نظران و دانش پژوهان را به خود جلب نماید. با توسعه روز افزون شبکه های ارتباطی و فناوری اطلاعات، شاهد ظهور واژه ای نو، ایده های نوین و شکل های بدیعی از فعالیت های مرتبط با اینترنت و فناوری اطلاعات در حوزه های مختلف می باشیم. مفاهیمی از قبیلE-Commerce ،E-Business- ، E-Government ،E-Payment و... از حوزه های مرتبط با فنآوری اطلاعات و ارتباطات می باشند که می تواند نقش موثری در انتقال دانش بشری ایفا نماید. مدیریت زنجیرۀ تأمین «SCM» از جمله این مفاهیم می باشد که تحولات عظیمی را در کشورهای صنعتی در عرصه تولید سبب گردیده است. در دهه های 70-1960 سازمان ها به توسعه جزئیات استراتژی های بازار همت گماردند که بر برآورده سازی «رضایت» مشتریان متمرکز بود. آنها بدین درک نائل آمدند که مهندسی و طراحی قوی و عملیات تولید منسجم و هماهنگ، پیشنیاز دستیابی به نیازمندی های بازار و در نتیجه سهم بازار بیشتر است. بنابراین طراحان مجبور شدند که ایده آل ها و نیازمندی های موردنظر مشتریان را در طراحی محصولات خود بگنجانند و در حقیقت محصولی را با حداکثر سطح کیفی ممکن، در حداقل هزینه، توام با ایده آل های موردنظر مشتری روانه بازار سازند. در دهه 1980 با افزایش تنوع در الگوهای موردنظر مشتریان، سازمان های تولیدی به طور فزاینده ای به افزایش انعطاف پذیری در خطوط تولید، بهبود محصولات و فرآیندهای موجود و توسعه محصولات جدید برای ارضا نیازمندی های مشتریان علاقه مند شدند که این موضوع به نوبه خود چالش های جدیدی را برای آنها رقم زد. در دهه 1990 به موازات بهبود در توانمندی های تولید، مدیران صنایع درک کردند که مواد و خدمات دریافتی از تامین کنندگان مختلف، تاثیر به سزایی در افزایش توانمندی های سازمان به منظور برخورد با نیازمندی های مشتریان دارد که این امر به نوبه خود، تاثیر مضاعفی در تمرکز سازمان بر پایگاه های تامین و استراتژی های منبع یابی بر جای نهاد. همچنین مدیران دریافتند که صرفا تولید یک محصول کیفی، کافی نیست. در واقع تامین محصولات با معیارهای موردنظر مشتری (چه موقع، کجا و چگونه) و با کیفیت و هزینه مورد نظر آنها، چالش های جدیدی را به وجود آورد. در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجه گیری از تغییرات مذکور، سازمان ها دریافتند که این تغییرات در طولانی مدت برای مدیریت سازمانشان کافی نیست. آنها باید در مدیریت شبکه همه کارخانجات و شرکت هایی که ورودی های سازمان آنها را به طور مستقیم و غیرمستقیم تامین می کردند و همچنین شبکه شرکت های مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری، درگیر میشدند. با چنین نگرشی رویکردهای «زنجیره تامین» و «مدیریت زنجیره تامین» پای به عرصه وجود نهادند (فیضآبادی، 1389). زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین: یک زنجیرة تأمین عبارت است از شبکه ای از تسهیلات و امکانات که فعالیت هایی نظیر تهیه مواد خام، تبدیل این مواد به محصولات نیمه ساخته و ساخته شده و توزیع این کالاهای ساخته شده به مشتریان را برعهده دارد. مدیریت زنجیرة تأمین، شامل هماهنگ ساختن تولید، موجودی و ترابری بین اجزای یک زنجیرة تأمین می باشد تا بهترین ترکیب ممکن از پاسخ دهی وکارایی برای بازاری که آن را تغذیه می کند بدست آید. پنج جزء اصلی زنجیرة تأمین عبارتند: 1.تولید: چه محصولاتی را بازار میخواهد؟ چه مقدار از محصولات باید تولید شود و چه موقع؟ این فعالیت شامل ایجاد برنامه های اصلی برای ظرفیت های کارخانه، تعادل بارکاری، کنترل کیفیت و نگهداری تجهیزات میباشد. 2.موجودی: در هر مرحله چه موجودی هایی باید در زنجیرۀ تأمین ذخیره گردد؟ چه مقدار موجودی به عنوان مواد خام، کالاهای نیمه ساخته و ساخته شده باید نگهداری شود؟ هدف اصلی کنترل موجودی عمل کردن آن مانند یک سِپَر در مقابل عدم قطعیت در زنجیرۀ تأمین است. هر چند که نگهداری موجودی می تواند هزینهبر باشد بنابراین سطوح موجودی بهینه و نقاط سفارش مجدد کدامند؟ 3.مکان: تسهیلات برای تولید و ذخیرۀ موجودی در چه مکانهایی باید قرار گیرند؟ کدام مکان ها بیشترین کارایی برای تولید و برای ذخیرۀ موجودی دارند؟ آیا از تسهیلات موجود باید استفاده شود یا تسهیلات جدید ساخته شده استفاده شود؟ یکی از تصمیمات مهم تعیین راههای ممکن برای جریان یافتن محصول برای تحویل تا مشتری نهایی میباشد. 4.حمل و نقل: چگونه موجودی باید از یک مکان زنجیرۀ تأمین به دیگر مکان ها منتقل شود؟ باربری هوایی و زمینی معمولاً سریع تر و قابلاطمینان هستند اما پرهزینه هستند. باربری دریایی یا ریلی کمتر هزینهبر هستند ولی معمولاً زمان حمل و نقل طولانیتر و با عدمقطعیت بیشتر همراه میباشند. این عدمقطعیت به خاطر حمل مقدار بیشتری از موجودی توسط باربری دریایی و یا ریلی جبران میشود. در نهایت این سئوال پیش می آید که کدام روش حمل و نقل یا ترانزیت بهتر است؟ 5.اطلاعات: چه مقدار از اطلاعات باید جمع آوری شوند و چه مقدار از اطلاعات باید پخش گردد؟ اطلاعات درست و به هنگام برای انجام تصمیمات بهتر و هماهنگی بهتر نگهداری میشوند. با کمک از اطلاعات مناسب و خوب افراد میتوانند در مورد اینکه چه چیزی تولید کنند و چه مقدار، تصمیمات کارآمدتری را بگیرند و یا دربارۀ مکانی که موجودی باید قرار گیرد و بهترین نحوۀ حمل و نقل موجودی تصمیمات موثرتری گرفته شود. مجموع این تصمیمات قابلیت ها و کارایی زنجیرۀ تأمین شرکت ها را مشخص مینماید. کارهایی که یک شرکت میتواند انجام دهد و کارایی زنجیره تأمین در رقابت در بازار همگی وابستگی زیادی به میزان قابلیتها و تأثیرگذاری زنجیرۀ تأمین دارد. اگر استراتژی یک شرکت تولید انبوه و رقابت بر پایۀ قیمت باشد آن زنجیرۀ تأمین باید برای هزینه کم بهینه سازی گردد. اگر استراتژی یک شرکت خدمت در یک بازار رقابتی و رقابت بر اساس خدمات مشتری و راحتی مشتری باشد آن زنجیرۀ تأمین باید در زمینۀ پاسخگویی بهتر بهینه سازی گردد. اینکه چه شرکتی باشد و چه کارهایی انجام دهد، بوسیلۀ زنجیره تأمین و بازارهایی که در آن فعالیت میکند شکل میگیرد و مشخص میشود (نعمت بخش و همکاران، 1384). تعاریف مختصر و جامعى که مىتوان از زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین ارایه داد، عبارتاند از: زنجیره تامین: زنجیره تامین بر تمام فعالیتهاى مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام (استخراج) تا تحویل به مصرف کننده نهایى و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها مشتمل مىشود. به طور کلى، زنجیره تامین زنجیره اى است که همه فعالیتهاى مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالاى نهایى به مصرف کننده را شامل مىشود. درباره ى جریان کالا دو جریان دیگر که یکى جریان اطلاعات و دیگرى جریان منابع مالى و اعتبارات است نیز حضور دارد. زنجیره تامین مشتمل بر تمام فعالیت های مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام (استخراج) تا تحویل به مصرف کننده نهایی و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها است و از اجزای زیر تشکیل شده است: 1-زنجیره تامین بالادست: این بخش شامل تامین کنندگان اولیه (که خودشان میتوانند مونتاژکننده یا سازنده باشند) و تامین کنندگانشان هستند که همه این مسیرها از مواد سرچشمه می گیرد. فعالیت های اصلی این قسمت خرید و حمل است. 2-زنجیره تامین داخلی: این بخش شامل همه پردازشهای استفاده شده به وسیله یک سازمان در تبدیل دادههای حمل شده به سازمان به وسیله تامین کنندگان به خروجی هاست، از زمانی که مواد وارد سازمان میشود تا زمانی که محصول نهایی برای توزیع به خارج سازمان حرکت میکند؛ فعالیتها اینجا شامل حمل مواد، مدیریت موجودی، ساخت و کنترل کیفیت است. 3-زنجیره تامین پایین دست: این بخش شامل همه فرایندهای درگیر در توزیع و تحویل محصولات به مشتریان نهایی است. در بسیاری از موارد مشاهده می شود که زنجیره تامین وقتی محصول واگذار یا مصرف میگردد، پایان می پذیرد. اینجا فعالیت ها شامل بسته بندی، انبار و حمل است. این فعالیتها ممکن است با استفاده از چندین توزیعکننده انجام شود مثل کل فروشان و خرده فروشان. زنجیره تامین درهمه شکل ها و اندازه ها وجود دارد و ممکن است بسیار پیچیده باشد. زنجیره تامین برای یک ماشین شامل صدها عرضه کننده، هزاران کارگاه ساخت وکارگاه مونتاژ، انبارها، دلالها، فروشندگان تجاری مستقیم، عمده فروشان، مشتریان و وظایف پشتیبانی از قبیل مهندسی محصول، آژانس های خرید، بانک ها و شرکت های نقل و انتقال است. بطور کلی زنجیره تامین، زنجیره ای است که همه فعالیت های مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرف کننده را شامل میشود. درباره جریان کالا دو جریان اطلاعات و جریان منابع مالی و اعتبارات نیز حضور دارد (پویا، 1384). مدیریت زنجیره تامین رویه ای است که این کار را به طریقى انجام مىدهد که مشتریان بتوانند خدمات قابل اطمینان و سریع را با محصولات با کیفیت در حداقل هزینه دریافت کنند Poirier, & Bauer,2002)). چان[2] و همکاران (2003) مدیریت زنجیره تامین را برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل فعالیت ها تعریف می کنند. مدیریت زنجیره تامین، شامل فعالیت های مرتبط با انتقال و جریان کالاها و خدمات و جریان های اطلاعاتی آنها از منبع مواد خام تا مصرف کنندگان نهایی است (Ballaou et al,2000). از مدیریت زنجیره تامین تعاریف دیگری نیز ارائه شدهاست، همچون یکپارچگی فعالیت های کلیدی کسب و کار از مصرف کننده ی نهایی تا تولیدکننده ی اصلی که محصولات، خدمات و اطلاعات را عرضه می کند و در نتیجه برای مشتریان و سایر ذی نفعان ارزش افزوده ایجاد می کند (Remko&Van Hoek,1998). فرآیند مدیریت زنجیره تامین( (SCM: مدیریت زنجیرة تأمین از دید فرآیندی، عبارت است از مدیریت فرآیندهای اصلی کاری در طول شبکه ای از سازمان هایی که زنجیرة تأمین را تشکیل می دهند و از مشتری نهایی تا تأمین کننده اصلی را دربر می گیرد. فرآیندهای اصلی مدیریت زنجیرة تأمین توسط اعضای مجمع عمومی زنجیرة تأمین3 تعریف شده و عبارتند از: مدیریت روابط مشتری4، مدیریت سرویس مشتری5، مدیریت تقاضا 6، تکمیل سفارش 7، مدیریت جریان تولید8، مدیریت روابط تأمین کنندگان9، توسعه و تجاری نمودن محصول10، مدیریت فعالیت های مربوط به کالاهای برگشتی11 )لکزیان، دهقانی، 1389). مایکل همر12 اعتقاد دارد هنگامی که فرآیندها، درون سازمان پیاده سازی شدند، لازم است آنها را مابین شرکت ها نیز اجرا کنیم. مرحلة بعدی، مؤثر نمودن و ساده کردن فرآیندهایی است که بین شرکتها وجود دارند. اینجاست که جنگ بر سر درآمد و سود بیشتر در میگیرد و برندة آن مؤسساتی خواهند بود که شیوه ای جدید برای کسب و کار خود بیابند و فرآیندهایی را به صورت طولی در سازمان طرح نموده و مدیریت نمایند (همان، 1389). مدیریت زنجیره تامین دارای سه فرآیند عمده و بحرانی است که عبارتند از: 1.مدیریت اطلاعات. 2)مدیریت لجستیک. 3) مدیریت روابط .(Relationship Management) مدیریت اطلاعات: امروزه نقش، اهمیت و جایگاه اطلاعات برای همگان بدیهی است. گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث میشود تا فرآیندها موثرتر و کاراتر گشته و مدیریت آنها آسانتر گردد. اهمیت موضوع هماهنگی در فعالیت ها، بسیار حائز اهمیت است. این نکته در بحث مدیریت اطلاعات در زنجیره، مدیریت سیستم های اطلاعاتی و انتقال اطلاعات نیز صحت دارد. مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزاینده ای در سرعت، دقت، کیفیت و جنبه های دیگر داشته باشیم. مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگی بیشتر در زنجیره خواهد شد. مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستم های اطلاعاتی زنجیره تامین می تواند بر روی بسیاری از تصمیم گیری های داخلی بخش های مختلف زنجیره تامین موثر باشد که این موضوع مالی از اهمیت بالای این مولفه در مدیریت زنجیره تامین است. مدیریت لجستیک: در تحلیل سیستم های تولیدی (مانند صنعت خودرو)، موضوع لجستیک بخش فیزیکی زنجیره تامین را در بر میگیرد. این بخش که کلیه فعالیتهای فیزیکی از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایی شامل فعالیتهای زنجیره تامین را به خود اختصاص میدهد. در واقع، محدوده لجستیک تنها جریان مواد و کالا نبوده بلکه محور فعالیتهای زنجیره تامین است که روابط و اطلاعات، ابزارهای پشتیبان آن جهت بهبود در فعالیتهایش هستند. مدیریت روابط: فاکتوری که ما را به سمت فرجام بحث راهنمایی میکند و شاید مهمترین بخش «مدیریت زنجیره تامین» به خاطر ساخت و فرم آن باشد، « مدیریت روابط در زنجیره تامین » است. مدیریت روابط، تاثیر شگرفی بر همه زمینه های زنجیره تامین و همچنین سطح عملکرد آن دارد. در بسیاری از موارد، سیستم های اطلاعاتی و تکنولوژی مورد نیاز برای فعالیت های مدیریت زنجیره تامین به سهولت در دسترس بوده و می توانند در یک دوره زمانی نسبتا کوتاه تکمیل و به کار گمارده شوند. اما بسیاری از شکست های آغازین در زنجیره تامین، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایی است که ما بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع میپیوندد. علاوه بر این، مهمترین فاکتور برای مدیریت موفق زنجیره تامین، ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره است، به گونه ای که شرکاء اعتماد متقابل به قابلیتها و عملیات یکدیگر داشته باشند. کوتاه سخن اینکه در توسعه هر زنجیره تامین یکپارچه، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکا و طرح قابلیت اطمینان برای آنها از عناصر بحرانی و مهم برای نیل به موفقیت پایدار است ( سعیدی کیا و مظفری فرد، 1379). در خصوص فرآیند SCM حداقل دو دیدگاه متفاوت وجود دارد: 1-دیدگاه چرخه ای :(Cycle) براساس این دیدگاه، فرآیند SCM از یکسری چرخه های (Cycle) متعدد شکل گرفته که عبارتند از: چرخه سفارشات مشریان: که از ورود و انجام سفارش آغاز شده و با پیگیری و تحویل آن خاتمه مییابد. چرخۀ تکمیل موجودی: سفارشات ارسالی منجر به کاهش موجودی شده و آن باعث گرفتن سفارش جدید از تولیدکننده یا تأمینکننده میگردد تا جایی که دوباره جای خالی پر شده و سطح موجودی انبار مورد نظر بر قرار میشود. چرخۀ تولید: از ورود سفارش و زمان بندی تولید تا تولید و ارسال آن به مشتری میتواند باشد. چرخۀ تدارکات: سفارش بخش تولید از تأمین کنندگان که بر اساس زمان بندی تولید قابل پیش بینی میتواند باشد. 2-دیدگاه فشاری/ کشش(pull/push): فرآیند کشش (pull) براساس روش JIT بوده که با ورود سفارش فعال میگردد. فرآیند فشاری (push) نیز براساس روش MRP میباشد که براساس پیش بینی سفارشات آغاز می گردد. در SCM از هر دو نوع فرآیند و از طریق اتصال و ارتباط بین آنها، بهره گیری میشود (احمدی، 1384). 2- پیشینه پژوهش برندنبورگ و همکاران تحقیق با عنوان” مدلهای کمی برای مدیریت زنجیره تامین پایدار“ در سال 2014 انجام داده اند. این مطالعه یک تحلیل محتوای از 134 مقالات با دقت شناسایی شده با مدلهای رسمی که جنبه پایداری در زنجیره تامین دارند، را فراهم میکند. نتیجه گیریها نشان میدهد که فرصتها و بینش های متعدد می توانند از توسعه انواع ابزارها و عوامل مطرح شده در مدلهای رسمی، سود ببرند. موما و همکاران پژوهشی با عنوان ”مدیریت زنجیره تامین سبز و عملکرد زیست محیطی در میان شرکتهای فرآوری چای در کشور کنیا“ در سال 2014 انجام دادهاند. هدف این تحقیق بررسی اثر مدیریت زنجیره تامین سبز در محیط زیست میباشد. رابطه متغیرها با استفاده از تحلیل همبستگی و مدل رگرسیون چندگانه و با نرم افزار SPSS انجام گرفتهاست. یافته ها نشان دهنده ایناست که بین مدیریت زنجیره تامین سبز و عملکرد رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. ساح و همکاران به بررسی ارتباط ساختاری مدیریت زنجیره تأمین و عملکرد سازمانی در صنعت خودرو مالزی در سال 2014پرداختند، یافته های حاصل از این مطالعه نشان میدهد عملیات مدیریت زنجیره تأمین بر عملکرد سازمان تأثیر مستقیم دارد. دحراج و ویشال به بررسی اجمالی از مدیریت زنجیره تامین سبز در طی پژوهشی در کشور هند در سال 2012 پرداختند. آنها بیان میدارند که دلیل پایین بودن شاخص عملکرد محیطی شرکت های هندی، بی توجهی به رویکرد مدیریت زنجیره تامین سبز در چهار بعد (خرید سبز، تولید سبز، بازاریابی سبز و لجستیک سبز) میباشد. دیابات و گویندان مطالعه ای با عنوان” بررسی تاثیر رانندگان بر اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز“ در سال 2011 انجام داده اند. هدف توسعه یک چارچوب مدل سازی ساختار تفسیری (ISM) در بخش های مختلف از مدیریت زنجیره تامین سبز در یک مطالعه موردی در شرکت تولیدی در جنوب هند میباشد، که محرک های گوناگون از مدیریت زنجیره تامین شناسایی شدند و سپس با توجه به ادبیات در این زمینه و مصاحبه با کارشناسان مدلی بر این اساس ارائه دادند. تونسل و آلپان تحقیقی با عنوان مدیریت و ارزیابی ریسک برای شبکه های زنجیره تامین در سال 2010 انجام دادهاند. هدف از این مطالعه نشان دهنده اینست که چگونه یک مدل شبکه ای میتواند برای مدل سازی و تجزیه و تحلیل شبکه زنجیره تامین مورد استفاده قرار گیرد که این روش توسط یک مطالعه موردی صنعتی صورت گرفت. یافته های مورد مطالعه نشان میدهد که عملکرد سیستم را می توان با استفاده از اقدامات مدیریت ریسک بهبود یافته و هزینه های کلی سیستم را با سناریوهای کاهش میتوان کاهش داد. تحقیقی با عنوان "یکپارچه سازی رویکردهای مدیریت زنجیره تامین در قالب زنجیره تامین لارج با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه در شرکت سایپا" توسط قاضی زاده و همکاران در سال 1394 انجام گرفتهاست. هدف این تحقیق ارائه رویکردی یکپارچه در مدیریت زنجیره تامین با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری چندشاخصه است. نتایج حاکی از آن است که رویکرد جدید نسبت به یکایک رویکردهای اصلی از مزایای بیشتری برخوردار بوده و میتواند منجر به عملکرد بهتر شرکت گردد. پژوهشی با عنوان" شناسایی، تعیین روابط و سطحبندی محرک های مدیریت زنجیره تأمین سبز با رویکرد مدلسازی تفسیری ساختاری" توسط انصاری و صادقی در سال 1393 صورت گرفتهاست. پژوهش حاضر جهت ترغیب صنایع فولادسازی به اجرای مدیریت زنجیره تامین به شناسایی و تعیین محرک های اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز و سپس به تعیین روابط مابین و سطح بندی آنان پرداخته شده است. مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدلسازی تفسیری ساختاری به دست آمدهاست. نتایج مدل روابط محرک ها نشان میدهد که در بین محرک ها «دولت، قوانین و مقررات» به عنوان موثرترین محرک می باشد. تحقیقی توسط طباطبایی و همکاران در سال 1392 با عنوان ” بهینه سازی کاربرد فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تامین و بازاریابی محصولات هوایی به روش AHP“ انجام گرفتهاست. در این مطالعه معیارهای اصلی زنجیره تامین و گزینه های فناوری اطلاعات در این گونه شرکتها و تعامل موثر آنها بر یکدیگر شناخته شده و اولویتهای تاثیر فناوری اطلاعات بر مدیریت زنجیره تامین تعیین و در راستای تحقق اهداف پژوهش، بهینه شدهاند. نتایج نشان دهنده اینست که معیارهای اصلی شناسایی شده زنجیره تامین و فناوری اطلاعات بریکدیگر تاثیر داشته و مدل مفهومی را تایید مینمایند.
جدول 1) بررسی مطالعات مرتبط در حوزه مدیریت زنجیره تامین
3- روشتحقیق این پژوهش با توجه به ماهیت توصیفی و با توجه به هدف تعریف شده، از نوع کاربردی است و براساس شیوه انجام آن، پیمایشی است. به این صورت که مطالب مربوط به ادبیات موضوع از طریق مطالعات کتابخانه ای نظیر کتب، مجلات، پایان نامههای کارشناسی ارشد، بررسی اسناد و مدارک، منابع پژوهش الکترونیکی مانند اینترنت و غیره جمع آوری شده است. روش نمونه گیری در بخشهای مورد مطالعه به صورت هدفمند و برای افراد در درون هر یک از بخشها نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بوده است. بر اساس پرسشنامه، مقایسات زوجی خود ساخته ابتدا به طور آزمایشی بین چند نفر کارشناسان بخش زنجیره تامین در صنایع غذایی توزیعشده و پس از اصلاح و تایید نهایی توسط اساتید راهنما و مشاور و سایر خبرگان شرکت، پرسشنامه اصلی توزیع گردید. لازم به یادآوری میباشد که در تکنیک تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، تعداد نمونه با توجه به تعداد اعضای جامعه آماری و با استفاده از فرمولهای آماری نمی شود. در این تکنیک، تعداد نمونه در دسترس و قابل قبول با توجه به نرخ ناسازگاری مشخص میشود؛ بدینترتیب که اگر نرخ ناسازگاری تعداد نمونه گرفته شده کمتر از 1/0 باشد، تعداد نمونه گرفته شده قابل قبول است. بر این اساس تعداد 10 نمونه از جامعه آماری فروشندگان خبره انتخاب شدند و مصاحبه به عمل آمد. پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش AHP وزن شاخص ها و گزینه ها تعیین شدند که نرخ ناسازگاری 07/0 بدست آمد که به دلیل کمتر بودن از 1/0 مورد پذیرش قرار گرفت. سپس بر اساس وزن های بدستآمده عوامل موثر بر مدیریت زنجیره تامین اولویت بندی شدند. جهت پردازش، از نرم افزار Choice Expert استفاده شدهاست. متغیرهای تحقیق با توجه به روش پژوهش واستفاده از رویکرد تجزیه و تحلیل سلسلهمراتبی، این پژوهش دارای معیارهای اصلی که (برگرفته از تحقیقات سعیدی کیا و مظفریفرد در سال 1379) و معیارهای فرعی عوامل موثر بر بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تامین هستند که در شکل شماره 1 ارائه شدهاست.
شکل 1) سلسله مراتب عوامل موثر بر بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تامین.
4- یافته های پژوهش
مرحله اول: تعریف مسئله و ترسیم درخت سلسله مراتب تصمیم گیری (شکل1) سطوح درخت سلسله مراتبی تحقیق حاضر عبارتند از: سطح اول (هدف کلی): عوامل موثر بر بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تامین در صنایع غذایی. سطح دوم (معیارها): 1-مدیریت اطلاعات. 2-مدیریت لجستیک. 3-مدیریت روابط. سطح سوم(زیرمعیارها): زیر معیارها عبارتند از: مدیریت اطلاعات: 1-گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات. 2-هماهنگی در فعالیتها. 3-مدیریت صحیح. 4-فناوری اطلاعات. مدیریت لجستیک: 1-تهیه مواد خام. 2-فرایند حمل. 3-نگهداری.4-پشتیبانی. 5-توزیع بهینه. مدیریت روابط: 1-ارتباط میان شرکاء. 2-اعتماد متقابل. 3-قابلیتها. 4-توسعه اطمینان. مرحله دوم: مقایسات زوجی و محاسبه وزن متغیرهای تحقیق وزن نهایی معیارهای اصلی محاسبهشده به این صورت میباشد که: معیار مدیریت اطلاعات با وزن نهایی محاسبهشده به میزان 478/0، معیار مدیریت لجستیک با وزن نهایی 315/0 و معیار مدیریت روابط با وزن نهایی 207/0 که در جدول زیر آمده و همچنین جداول تک تک معیارها با زیر معیارها نیز در جداول زیر آمدهاست.
جدول 1) وزن نهایی معیارهای اصلی
جدول 2) وزن نهایی معیار مدیریت اطلاعات
جدول 3) وزن نهایی معیار مدیریت لجستیک
جدول)4. وزن نهایی معیار مدیریت روابط
مرحله سوم: محاسبه نرخ ناسازگاری: نرخ سازگاری محاسبه شده مدیریت اطلاعات 05/0، مدیریت لجستیک 06/0 و مدیریت روابط 07/0 میباشد که در جدول زیر آمدهاست.
جدول5) نرخ ناسازگاری شاخصهای اصلی
مرحله چهارم: اولویت بندی گزینه ها: پس از انجام مقایسات زوجی سه معیار اصلی و محاسبه وزن نسبی هر یک از متغیرها و استفاده از روش نرمالیزه کردن اعداد برای سه عامل و عناصر آن و محاسبه وزن نهایی متغیرها که این عمل از طریق ضرب وزن نسبی متغیرها بر اعداد نرمالیزه شده سه عامل و جمع آن انجام گرفت. در نهایت بر اساس وزن نهایی به دست آمده، سه معیار اصلی و عناصر مربوط به آن اولویت بندی شدهاند که نتایج نهایی آنها با توضیحات و به شکل جداول در زیر ارائه داده شده است.
جدول6) اولویت بندی معیارهای اصلی
تفسیر نتایج کلی به ترتیب اولویت تک تک زیر معیارها: 1-مدیریت صحیح = 153/0 2- هماهنگی در فعالیتها = 117/0 3- گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات = 113/0 4- تهیه مواد خام = 101/0 5- فناوری اطلاعات = 083/0 6- نگهداری = 074/0 7- اعتماد متقابل = 066/0 8- قابلیتها = 066/0 9- ارتباط میان شرکاء = 054/0 10- پشتیبانی = 049/0 11- فرایند حمل = 045/0 12- توزیع بهینه = 041/0
13- توسعه اطمینان = 038/0
جدول7) تفسیرنتایج کلی به ترتیب اولویت تک تک زیر معیارها.
5- بحث و نتیجه گیری این تحقیق به دنبال ارزیابی عوامل موثر بر بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تامین در صنایع غذایی که عوامل شناسایی شده عبارت بودند از: مدیریت اطلاعات، مدیریت لجستیک و مدیریت روابط میباشد. یافته های تحقیق نشان دهنده اینست که مدیریت اطلاعات بیشترین تاثیر در بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تامین را در صنایع غذایی دارا میباشد که در این حوزه بیشترین میزان به مدیریت صحیح با میزان 329/0 میباشد. مدیریت لجستیک رتبه دوم و بیشترین میزان در این حوزه به تهیه مواد خام به مقدار 325/0 اختصاص داده شده است و در آخر مدیریت روابط رتبه سوم و بیشترین مقدار در این حوزه به قابلیتها به میزان 297/0 تعلق یافتهاست. با توجه به نتایج بدستآمده پیشنهاد میشود مدیران در جهت بهبود عملکرد زنجیره تامین بایستی توجه ویژه به مدیریت اطلاعات مخصوصا در زمینه مدیریت صحیح و هماهنگی بین فعالیت ها را داشته باشند. همچنین در حوزه لجستیک تهیه مواد خام و نگهداری بایستی مورد توجه قرار گیرد. در زمینه مدیریت روابط نیز بایستی روی قابلیتها و اعتماد متقابل تمرکز داشته باشند و همچنین در مورد پیشنهادهای آتی میتوان عوامل موثر را با استفاده از روشهای تحلیلی دیگر از جمله داده کاوی یا تحلیل عاملی نیز مورد بررسی قرار داد. [1] SUPPLY CHAIN MANAGEMENT (SCM) [2] Chan 3 Global Supply Chain Forum 4 Customer Relationship Management 5 Customer Service Management 6 Demand Management 7 Fulfillment Order 8 Manufacturing Flow Management 9 Supplier Relationship Management 10Product development and Commercialization 11Return Management 12 Michael Hammer
شکل 1) سلسله مراتب عوامل موثر بر بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تامین. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
http://www.jme.journals.umz.ac .ir/article_1174_0.html
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 18,430 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 8,394 |