تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,003 |
تعداد مقالات | 83,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,291,091 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,345,980 |
رابطه ی مشتری مداری و ارزش ویژه برند آناتا (مطالعه موردی: شرکت آناتا) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دو فصلنامه مدیریت زنجیره ارزش | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 1، شماره 3، آذر 1395، صفحه 15-42 اصل مقاله (1.01 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سحر خیری* | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سحر خیری* کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی، موسسه غیرانتفاعی الغدیر، تبریز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
این مطالعه به بررسی رابطه ی مشتری مداری و ارزش ویژه برند آناتا می پردازد. پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، همبستگی و براساس اهدافش از نوع کاربردی می باشد. جامعه ی آماری مورد استفاده کلیه صادرکنندگان مواد غذایی به تعداد ۱۶۶ در تبریز می باشد. برای نمونه گیری از روش سرشماری استفاده شده و جهت جمع آوری داده ها به کلیه صادرکنندگان مراجعه شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد و روایی محتوایی پرسشنامه از نظر اساتید و کارشناسان مثبت ارزیابی گردید. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مشتری مداری برابر۰.۹۳۲ و برای پرسشنامه ارزش ویژه ی برند ۰.۹۱۸ به دست آمد. از آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که بین مشتری مداری با ارزش ویژهی برند، آگاهی برند و کیفیت درک شده برند رابطه ی معنی داری وجود دارد. ولی بین مشتری مداری با تداعی برند و وفاداری برند رابطه ی معنی داری وجود ندارد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ارزش ویژه ی برند؛ آگاهی برند؛ تداعی برند؛ وفاداری برند؛ کیفیت درک شده ی برند؛ مشتری مداری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- مقدمهدر گذشته به دلایل متعدد نظیر فزونی تقاضا بر عرضه و محدود بودن رقابت در زمینه های مختلف، به خواسته ها و نیازهای مشتریان توجه چندانی نمی شد و افراد مجبور بودند کالاها یا خدمات مورد نیاز خود را با هر کیفیتی دریافت کنند. در سال های اخیر، به علت افزایش عرضه و رقابت، سازمان های تولیدی و خدماتی جهت حفظ بقا و افزایش سودآوری و سهم بازار خویش مجبور به ارائه کالاها و خدماتی متنوع تر، با کیفیت تر و متناسب با خواسته ها، تمایلات و سلیقه های مشتریان شدند. از سویی دیگر، آگاهی مشتریان از کالاها و خدمات نیز افزایش یافته و با افزایش تعداد رقبا دیگر پذیرای هر نوع کالا یا خدمتی نمی باشند و این روند با رشد روز افزون همراه خواهد بود. بنابراین شرکت ها ملزم هستند به دنبال راهکارهایی باشند که فراتر از خواست ها، انتظارات و توقعات مصرف کنندگان است. در نتیجه فضای کسب وکار در جهان در سال های اخیر شاهد تغییر و تحولات بسیار زیادی بوده است، از جمله این تغییرات می توان به تغییر نگرش شرکت ها از دارایی مشهود به سمت دارایی نامشهود اشاره کرد، از این رو فرآیند ارزش گذاری دارایی نامشهود از اهمیت زیادی برای شرکت ها برخوردار است. در این شرایط سخت، سازمان هایی موفقند که بتوانند مشتریانشان را راضی کنند و ارزش افزوده به خدماتشان ارائه دهند و برند[1]هایی قوی برای محصولات خود ایجاد نمایند (حدجلی و سلیمی، ٢٠۱٢). برندهای قوی که در آزمون های زمان، دوام می آورند برای دهه ها به کار گرفته می شوند و جریان فزاینده درآمد را برای محصولاتی که تحت آن برند فروخته می شوند فراهم می کنند (پورامید،1391). شرکت های بزرگ دنیا به دلیل اهمیت این موضوع سرمایه گذاری های زیادی در ایجاد و توسعه علائم تجاری انجام می دهند (ریو و همکاران[2]، ٢٠٠۱). به همین دلیل بخش زیادی از پژوهش های بازاریابی در دهه های اخیر به این موضوع اختصاص یافته است، ما نیز در این پژوهش برآنیم تا رابطه مشتری مداری[3] و ارزش ویژهی برند[4] را بررسی نماییم.
2- بیان مسئلهحضور در بازار جهانی مستلزم داشتن کیفیت و قیمت مناسب است، اما تداوم حضور در بازار جهانی مستلزم داشتن برند برتر است. برای اینکه یک برند ارزش داشته باشد باید از جانب مشتریان ارزشمند تلقی شود؛ به این ترتیب، قدرت برند به آنچه که مشتریان در طول زمان و تجارب خود نسبت به برند آموخته، احساس کرده، دیده یا شنیده اند نهفته است (کلر[5]، ٢٠٠٣). برندسازی جایگاه ویژه ای در بنگاه های اقتصادی مطرح دنیا دارد، تا جایی که در برخی از این شرکتها مدیریت برند، جایگزین مدیریت توسعه بازار شده است. مشتریان در شرایط یکسان سراغ نامی میروند که می شناسند بنابراین هرچه ارزش برند بیشتر باشد، فشار وارده بر رقیب بیشتر می شود و لذا بزرگترین چالش برای حضور در بازارهای جهانی و تداوم حضور در این بازارهای جهانی به ارزش برندهای جهانی در این زمینه باز می گردد (سلطانی و همکاران، ۱٣٩٢). ارزش ویژه برند هر ساله توسط موسسات معتبر جهانی در مورد برندهای مختلف بین المللی اندازه گیری می شود چون این ارزشگذاری در نهایت موفقیت و ماندگاری شرکتها را در پی دارد، این در حالی است که شرکتهای جهانی بیش از نیمی از موفقیتهای فروش خود را به خصوص در میان مصرف کنندگان کشورهای در حال توسعه مدیون برند و نام و نشان تجاری خود هستند. چه بسا کیفیت و خدمات ارائه شده ی محصولات ایرانی در حد رقبای خارجی خود میباشد، اما گرایش و تمایل مصرف کنندگان به برندهای کرست، دوو، سونی، کیندر و ... بیشتر است. این موارد و موارد بسیار دیگر حاکی از آن است که گویا در دنیای رقابتی امروز این برندها هستند که به فروش میرسند. مدیران بازاریابی در کشور ما باید به این امر توجه کنند که همانقدر که کیفیت خدمات حیاتی است، توجه به روش هایی برای ارتقای نام و نشان تجاری اهمیت دارد (پورامید، ۱٣٩۱). مسئله اینجاست که به ضرورت ایجاد و توسعه برند در بنگاه های اقتصادی ایران توجهی نشده و این شرکت ها هیچ سهمی از ۱۱٠٠ میلیارد دلار ارزش برندهای مطرح دنیا ندارند (همان منبع). در این میان مقوله برندسازی در صنایع غذایی از شرایط متفاوت تری برخوردار است زیرا با توجه به وجود ۱٠ هزار واحد صنایع غذایی در ایران و بالغ بر ٧٠٠ میلیون دلار صادرات در این بخش، بدون شک داشتن برند و برندسازی در این صنعت اهمیت بسزایی دارد، از جمله بخشهای مهم صنایع غذایی، صنعت شکلات است که در دنیا مدعیان بزرگی دارد که بعضا خود را بلامنازع میدانند و رقابت با آنها کار سادهای نیست، با وجود چنین شرایطی هیچکدام از واحدهای تولیدی و تجاری ما در صنعت شیرینی و شکلات جزو برندهای برتر دنیا نیستند. بر همین اساس واحدهای تولیدی داخلی باید به سرعت فرآیند برندسازی را در واحدهای خود بررسی و پیاده نموده و آماده مقابله با برندهای مطرح دنیا گردند. در کشور ما متاسفانه باید اذعان کرد که مطالعات صورت گرفته درباره ی برند، اهمیت و عوامل تاثیرگذار بر آن بسیار محدود و انگشتشمار است. به نظر میرسد که این بعد از بازاریابی مورد بی توجهی و بی مهری اهل قلم و مدیران بازاریابی قرار گرفته است. در این پژوهش رابطه ی مشتری مداری و ارزش ویژه ی برند شرکت آناتا را که یکی از فعالان این صنعت میباشد مورد بررسی قرار میدهیم. اهداف و فرضیه های پژوهش به شرح زیر میباشد: هدف اصلی بررسی رابطه ی مشتری مداری با ارزش ویژه ی برند اهداف فرعی بررسی رابطه ی مشتری مداری با آگاهی برند. بررسی رابطه ی مشتری مداری با تداعی برند. بررسی رابطه ی مشتری مداری با وفاداری برند. بررسی رابطه ی مشتری مداری با کیفیت درک شده برند فرضیه اصلی مشتری مداری با ارزش ویژه برند رابطه معنی داری دارد. فرضیات فرعی مشتری مداری با آگاهی برند رابطه معنی داری دارد. مشتری مداری با تداعی برند رابطه معنی داری دارد. مشتری مداری با وفاداری برند رابطه ی معنی داری دارد. مشتری مداری با کیفیت درک شده برند رابطه معنی داری دارد.
2-1) چارچوب نظری پژوهش در این تحقیق از مدل ارزش ویژه برند آکر، استفاده شده است که شامل ابعاد ادراکی و رفتاری میباشد. ابعاد ادراکی آن، آگاهی برند، تداعی برند، کیفیت درک شده برند و بعد رفتاری آن وفاداری به برند را شامل میشود که در شکل ۱-۱ مدل آکر نشان داده شده است.
ارزش ویژه ی برند فرضیه اصلی
شکل ۱-۱( مدل مفهومی تحقیق
بررسی مدل های ارزش ویژه برند مشتری محور (CBBE)[6] مارتین[7] و براون[8]، ارزش ویژه برند را در ٥ بُعد مفهومی کردند که شامل، کیفیت درک شده، ارزش درک شده، تصویر، قابلیت اعتماد و تعلق میباشد. کلر در سال ۱٩٩٣، مدل اصلی ارزش ویژه مشتری محور CBBE را بیان کرد که شامل دو بُعد کلی آگاهی برند و تصویر برند میباشد. همچنین لاسر و همکارانش برای مفهوم سازی ارزش ویژه برند، از 5 فاکتور شامل عملکرد، تصویر اجتماعی، ارزش، قابلیت اعتماد وتعلق استفاده کردند. در این مدل آنها عملکرد را جایگزین کیفیت درک شده و تصویر اجتماعی را جایگزین تصویر کردند. آکر دیدگاه CBBE، را بر پنج بعُد آگاهی برند، کیفیت درک شده برند، وفاداری برند، تداعی های برند و دارایی های متعلق به برند متمرکز نمود. آکر و یوشیمیستالر مدل آکر را خلاصه کردند. این مدل تنها چهار بعُد آگاهی برند، کیفیت درک شده برند، وفاداری برند و تداعی برند را شامل میشود (پورامید، ۱٣٩۱). یو و دانتو، ده عامل در عملیاتی کردن ارزش ویژه برند پیشنهاد کردند که این ساختار بر سه بعُد وفاداری برند، کیفیت درک شده برند، تداعیها و آگاهی برند مبتنی است (یو و دانتو[9]،٢٠٠٠). کلر شش فاکتور مدل CBBE را مطرح نمود که شامل عملکرد برند، قضاوت برند، تصویر ذهنی برند، احساسات نسبت به برند، برجستگی برند و طنین برند میباشد (کلر، ٢٠٠٣). مدل ارزش ویژه برند کلرامروزه یکی از گسترده ترین مدلها، الگوی ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده کلر میباشد. کلر ارزش ویژه برند را به عنوان تاثیر متفاوت دانش برند بر واکنش مصرف کننده به بازاریابی برند تعبیر میکند (ایچ و همکاران، ٢٠٠٦). دانش برند میتواند به عنوان معنای مشخص برند که در ذهن مصرف کننده است، تعریف شود. منابع و سطوح متفاوتی از دانش مانند آگاهی، ویژگیها، منافع، تصاویر، افکار و احساسات، نگرش و تجربهی های در ارتباط با برند به دست میآید که توسط مصرفکنندگان، درک میشود. متغیرهای دانش برند، چگونگی ادراک مصرفکنندگان و ارزیابی برندها را تعیین میکنند (ایچ و همکاران، ٢٠٠۸؛ پورامید، ۱٣٩٠). فهم محتوا و دانش، عامل مهمی در ارزش برند است. زیرا این دانش در هنگام فکر کردن مصرفکننده به برند به ذهن میآید و از این رو بر پاسخ به فعالیتهای بازاریابی آن برند، اثر خواهد گذاشت. برای درک بهتر دانش برند از مدل شبکه ارتباطی حافظه میتوان استفاده کرد. در این مدل حافظه معنایی یا دانش به صورت مجموعهای از گرهها و خطوط ارتباطی انگاره میشود. گرهها نشاندهنده اطلاعات ذخیره شده هستند که بهوسیله ارتباطات به هم مربوط میشوند. هنگامی که اطلاعات بیرونی در حال کدگذاری شدن است، یا اطلاعات درونی از حافظه بازیابی میشود، یک گره[10]، فعال شده و سایر گرهها را فعال میکند و در آن صورت اطلاعاتی که محتوای آن گره است، بازیابی شده و به خاطر آورده میشود. بنابراین قدرت ارتباطی میان گره فعال شده و همه گرههای مربوط به آن، میزان و کیفیت اطلاعات خاصی که از حافظه بازیافت میشود را تعیین میکند. بهعنوان مثال در خرید یک نوشیدنی ابتدا ممکن است مصرفکننده به دلیل ارتباط قوی پپسی با طبقه محصول به آن فکر میکند و پس از آن دانش مصرفکننده قویا به این علامت مربوط شده و سایر ادراکات در مورد رنگ، محتوا حتی تصاویر دریافتشده از تبلیغات اخیر یا تجربه مربوز به محصول، به ذهن آید (بحرینیزاده، ۱٣۸٧). ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرفکننده، زمانی رخ میدهد که مصرفکننده با برند آشنا و نسبت به آن آگاه است و تداعیهای مثبت مربوط به برند را در حافظهاش نگاه میدارد. به بیان دیگر، دو نوع دانش برند در حافظه اشاره دارد. مثل اینکه چقدر برای مصرفکننده به یاد آوردن برند، راحت است. به یاد آوردن برند متعارفترین شیوه برای اندازهگیری آگاهی برند است. از نظر کلر، ارزش ویژه برند زمانی رخ میدهد که مصرفکننده، سطح بالایی از آگاهی و آشنایی با برند داشته باشد. تصویر برند به تداعیهای برند قوی، کلی میشود (ایچ و همکاران، ٢٠٠٦). کلر تصویر برند را به عنوان مجموعهای از ادراکات تعریف میکند که با تداعیهای متفاوت نشان داده شده و در حافظه مشتری حفظ میشوند. از آنجایی که تصویر برند پایه و اساس تمایزگذاری محصول، تعمیم نام برند، فراهم آوردن دلیلی برای خرید و خلق احساسات مثبت درباره برند میباشد، به فرایند تصمیم خرید مصرفکننده کمک میکند. یک تصویر برند مثبت، برای تعریف بازار هدف، تعیین موقعیت محصول واندازهگیری پاسخ بازار، حیاتی میباشد (کلر، ٢٠٠٣). مدل کلر از ابعاد شناختی[11] و عاطفی[12] تشکیل شده است. کلر براهمیت دانش برند (ترکیب آگاهی و تداعی برند) به منظور خلق برند قوی، تاکید میورزد. همچنین مصرفکنندگان، تداعیهایی با برند (تصویر برند) را گسترش میدهند و این تداعیها به مجموعه گستردهای از معنی برای برندها، منتهی میگردد. این ویژگیها ممکن است مرتبط یا غیرمرتبط با محصول (مانند قیمت، بستهبندی وتصویر ذهنی) باشند. طبق چارچوب سنتی برند، معنی برند کلیدی برای خلق ارزش ویژه برند میباشد (همان منبع). مدل ارزش ویژه برند یو و همکارانش یو و همکارانش در سال ٢٠٠٠، چارچوب ارزش ویژه آکر را با افزودن مقدماتی در ارزش ویژه برند گسترش دادند. این مقدمات یا فعالیتهای بازاریابی مانند قیمت، تصویر فروشگاه، گستردگی توزیع، هزینه تبلیغات و ترفیعات قیمتی تاثیرات قابل توجهی دارند. تمام این فعالیتهای بازاریابی، ابعاد ارزش ویژه برند را به طور قابل ملاحظهای تحت تاثیر قرار میدهند (یو و همکاران، ٢٠٠٠). مدل ارزش ویژه برند دیوید آکریکی از پیشگامان در برند دیوید آکر است. دیوید آکر برند را سمبلی میداند که با تعداد زیادی دارایی و تعهد ذهنی پیوند خورده است و برای شناسایی و تمایز محصولات ارائه میشود. مدل آکر یک دیدگاه مفهومی است که در جستجوی مشخص کردن ویژگیهایی است که از دیدگاه مصرفکننده، ارزش برند را شکل میدهد. آکر (۱٩٩۱) ارزش ویژه برند را چنین تعریف میکند: مجموعهای از پنج گروه داراییها و تعهدات مرتبط با برند، نام و سمبل آن که ارزشی را به یک محصول یا خدمت ارائهشده به یک شرکت یا مشتریان آن، اضافه یا از آن کسر میکند. این گروه داراییها عبارتند از: وفاداری به برند، آگاهی برند، کیفیت درکشده، تداعیگرهای برند و دیگر داراییهای اختصاصی برند (پورامید، ۱٣٩۱). حال به توضیح مختصری پیرامون این گروهها میپردازیم. مقایسه تطبیقی مدل ارزش ویژه برند کلر و آکرمفهومسازی آکر و چارچوب کلر، در روانشناسی شناختی ریشه دارد و بر فرایندهای شناختی مصرفکننده تمرکز دارد. بنابراین چنین دیدگاهی از ارزش ویژه برند، پیشنهاد میکند که (ریو و همکاران، ٢٠٠۱): ۱) برند برای مصرفکننده و هم برای شرکت، ارزش ایجاد میکند. ٢) برند با به وجود آوردن ارزش برای مصرفکنندگان، برای شرکت، ارزش ایجاد میکند. ٣) تداعیهای برند مصرفکننده، عنصری کلیدی در شکلگیری و مدیریت ارزش ویژه برند. در کل، هم کلر و هم آکر، بر جنبه مشابهی، تاکید دارند. هر دو نویسنده بر اهمیت آگاهی برند تاکید میکنند و این جنبه را به عنوان یک پیشنیاز برای برندهای قدرتمند، مورد ملاحظه قرار میدهند. جنبه کیفیتی نیز در هر دو چارچوب، ارائه شده است. با این تفاوت که آکر با صراحت بیشتری آن را نتیجهای برآمده از یک برند قوی و سرمایههای برند میداند (آنسلم سون و همکاران[13]، ٢٠٠٧). اگرچه کلر و آکر، ارزش ویژه برند را به صورتی متفاوت، مفهومی کردهاند اما هر دو، ارزش ویژه برند را از دیدگاه مصرفکننده تعریف نمودهاند که بر تداعیهای برند مبتنی بر حافظه مصرفکنندگان متکی است (پورامید، ۱٣٩١).
3-پیشینهی پژوهش 3-1- پژوهشهای داخلی بحرینیزاده (۱٣۸٥)، تحقیقی تحت عنوان مدلی برای ارزشگذاری علائم تجاری از دیدگاه مصرفکننده انجام داد. هدف اساسی این تحقیق ارائه مدل جامع تشکیلدهنده ارزش علائم تجاری از دیدگاه مصرفکنندگان و ارزیابی شاخصهای ارزش علائم تجاری از دو بعد ادراکی و رفتاری و نیز نشان دادن ارتباط میان متغیرهای اساسی مربوط به ارزش علائم تجاری بود. در این تحقیق ۴٠٠ نفر با استفاده از نمونهگیری غیراحتمالی آسان و در دسترس مورد سوال قرار گرفتند و دادههای بدست امده از طریق روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق عبارت بودند از:
یادگاری (۱٣۸٧)، تحقیقی تحت عنوان ارزیابی عوامل موثر بر ارزش ویژه برند مبتنی بر نظر مصرفکننده (شش طبقه محصول مصرفی در فروشگاه رفاه سطح شهر تهران) انجام داد. جامعه آماری این تحقیق مشتریان فروشگاه رفاه در سطح شهر تهران براساس نمونهگیری تصادفی طبقهای است که از روش ضریب همبستگی اسپیرمن برای آزمون فرضیهها و از تحلیل مسیر برای بررسی تاثیر متغیرها بصورت مستقیم و غیرمستقیم بر ارزش ویژه برند استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشانگر این امر است که قیمت، خانواده، تبلیغات و توزیع بهصورت غیرمستقیم و با تاثیرگذاری بر ابعاد ارزش ویژه برند بر ارزش ویژه برند موثر است. آشنایی با برند، تداعی برند و کیفیت درک شده به صورت مستقیم بر وفاداری به برند تاثیر گذارند، همچنین به صورت مستقیم بر ارزش ویژه برند موثر میباشند. در نهایت به عنوان تاثیرگذارترین عامل که موجب افزایش ارزش ویژه برند میشود شناسایی گردید. نجفبیگی (۱٣۸٩)، تحقیقی تحت عنوان ارزیابی قابلیتهای نام تجاری در صنایع غذایی کشورانجام داد. در جهت شناخت و ارزیابی قابلیتهای مزیتی استفاده از نام تجاری (برند) براساس مدل "آکر" در صنایع غذایی ایران و بررسی علل ضعف برخی از شرکتها در به کارگیری نام تجاری اقدام کرد. جامعه و نمونه آماری از میان مشتریان محصولات شرکتهای مهرام، تکماکارونی پگاه و شیرینعسل انتخاب شدند و برای تجزیه و تحلیل دادهها و یافتههای پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. تحلیل یافتهها نشان داد که در این چهار شرکت به شاخصهای قیمت، تبلیغات و تعهد در مقایسه با سایر شاخصها توجه بیشتری شدهاست و این سه شاخص نسبت به شاخصهای رهبری، ارزش، کیفیت و هویت در رتبه بالاتر و از نظر میانگین در رتبه دوم قرار گرفتهاند. تحقیق به روشنی نشان میدهد که اگر این شرکتها بخواهند از شاخصهای مزیت رقابتی برای تعالی نام تجاری خود استفاده کنند، باید مدیریت هر یک از آنها، بنا به مقتضیات شرکت خود نسبت به ارتقای این شاخصها اقدام کند. یاردل (۱٣۸٩)، تحقیقی تحت عنوان ارزیابی ارزش ویژه بر آن از دیدگاه مصرفکننده (ارائه الگوی تحلیلی) انجام داد. در این تحقیق از مدل ارزش ویژه نام و نشان دیوید آکر که دارای چهار بعد آگاهی، کیفیت درک شده، تداعیها و وفاداری به نام و نشان تجاری میباشد، استفاده شده است. جامعه آماری تعداد ٣۸٤ نفر از مصرفکنندگان شکلات در فروشگاههای زنجیرهای شهروند و رفاه بودند. بر اساس چهار فرضیه مطرح شده و از طریق مدل معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج و تحلیل این تحقیق که توسط پرسشنامه جمعآوری شده است بدین شرح است:
کجوری (۱٣٩٠)، پژوهشی در راستای ارزیابی عوامل تاثیرگذار بر ارزش ویژهی برند شرکتهای بیمه انجام میدهد، روش تحقیق وی از نوع توصیفی است که بدین منظور ٢٠٠ نفر از خریداران بیمهنامه اتومبیل، چهار شرکت خصوصی بیمه که بیشترین سهم از بازار بیمه بدنه را دارا هستند به عنوان نمونه آمار تعیین شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد کیفیت ادراک شده، وفاداری برند و تداعیگرها بر ارزش ویژه برند شرکتهای بیمهای بهطور مستقیم تاثیرگذارند و آگاهی از برند بر ارزش ویژه برند بهطور مستقیم موثر نیست. وفاداری به برند بر ارزش ویژه برند بهطور مستقیم تاثیرگذار است، بنابراین وفاداری به برند نقش مهمی برای ارزش ویژه برند ایجاد میکند که باعث میشود از سایر ابعاد متمایز شود. یزدانی و همکاران (۱٣٩٠)، به بررسی رابطهی مشتریگرایی و رفتار شهروندی سازمانی در میان نمونهای از ۸٧ نفر از پرستاران بیمارستان شریعتی تهران پرداختند، نتایج حاصل از این تحقیق بیان میدارد که بین مشتریگرایی و رفتار شهروندی سازمانی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین رفتار شهروندی سازمانی با بعد اول مشتریگرایی (نیاز مشتری) دارای رابطه مثبت است ولی با بعد دوم مشتریگرایی (لذت مشتری) رابطه معناداری ندارد. این در حالی است که در سایر تحقیقات مشابه نیز رابطه بین مشتریگرایی و عملکرد ارائهدهندگان خدمت مورد تایید قرار گرفته است. سلطانی و همکاران (۱٣٩٢)، به بررسی تاثیر تجربه، اعتماد و وفاداری به برند بر ارزش ویژه برند میان کلیه مصرفکنندگان لاستیک بارز در شهر کرمان پرداختند، نتایج حاکی از آن بود که تجربه، اعتماد و وفاداری به برند بر ارزش ویژه برند لاستیک بارز در شهر کرمان تاثیر معناداری دارد، در حالی که تاثیر عامل وفاداری برند نسبت به سایر عوامل بیشتر بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه برند، اعتماد برند، وفاداری برند بر ارزش ویژ ه برند تاثیر مثبت معناداری دارد. از میان این متغیرها به ترتیب وفاداری برند و تجربه برند بیشترین تاثیر را بر ارزش ویژه برند دارد. سایر متغیرها نیز به میزان قابل توجهی بر ارزش وی اثرگذار بودهاند. بنابراین لزوم برنامهریزی مناسب جهت بالا بردن اثر مثبت این متغیرها بر ارزش ویژه برند نیز ضروری میباشد.
3-2- پژوهشهای خارجییو و دانتو (۲۰۰۰و ٢٠٠٢)، تحقیقی برای بررسی ارزش نام و نشان تجاری از دیدگاه مشتری در فرهنگهای متفاوت و در مورد کالاهای مختلف انجام دادند. این مطالعه را در جهت بررسی ارتباط بین عوامل آمیخته بازاریابی و ارزش نام و نشان تجاری در میان فرهنگهای مختلف اعمال کردند. دو محقق مطالعه خود را بر روی چهار بعد از ابعادی که آکر (۱٩٩۱) آنها را اجزای تشکیلدهنده سازه ارزش ویژهی نام و نشان تجاری قلمداد نموده بود متمرکز نمودند. در مقایسه با جامعه آماری تحقیق یو در سال ٢٠٠٠ که در کشور آمریکا صورت گرفت، این بار کشور کره به عنوان جامعه آماری انتخاب گردید. در این تحقیق ٦٢٤ دانشجوی کرهای از طریق نمونهگیری ساده انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند و دادهها از طریق مدل معادله ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که سطح ارزش نام و نشان تجاری مبتنی بر دیدگاه مصرفکننده به طور مثبتی با درک مصرفکننده از کیفیت نام و نشان تجاری، وفاداری به نام و نشان تجاری و آگاهی نسبت به نام و نشان تجاری مرتبط است و کیفیت و تداعیگرهای نام و نشان تجاری با اثر گذاشتن بر وفاداری نسبت به نام و نشان تجاری بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری اثر میگذارد. نتیجه اندازهگیریها در این آزمون نشان داد سنجش میزان وفاداری به نام و نشان تجاری، شدت توزیع و قیمت بین نمونههای آمریکایی و کرهای نتایج یکسانی در پی داشت اما میزان آگاهی نسبت به نام و نشان تجاری، تداعی نام و نشان تجاری، ارزش نام و نشان تجاری، کیفیت درک شده از آن، ترفیع فروش و مخارج تبلیغات متفاوت بودند. یافتهها حاکی از این بود که کیفیت درک شده از نام و نشان تجاری و وفاداری به نام و نشان تجاری هیچ اثر مشابهی در دو جامعه بر ارزش نام و نشان تجاری نشان ندادند اما آگاهی نسبت به نام و نشان تجاری و تداعی نام و نشان تجاری اثر یکسانی بر روی ارزش نام و نشان تجاری داشتند. آتیلگان و همکارانش (٢٠٠٥)، در تحقیقی مدل ارزش ویژه برند آکر را در صنعت نوشابه در ترکیه بررسی کردند و نمونه آماری آن، دانشجویان دانشگاهی در ترکیه میباشد. فرضیات این تحقیق به بررسی اثر وفاداری، کیفیت درک شده، آگاهی و تداعی برند بر ارزش ویژهی برند میپردازد. نتایج نشان داد که وفاداری برند تاثیر مستقیم قابل توجهی بر ارزش ویژه برند داشتهاند. مدل تحقیق بصورت زیر میباشند:
شکل ۱-٢ : مدل تحقیق آتیلگان
نتایج تحقیق نشان داد که وفاداری برند، تاثیر مستقیم قابل توجهی بر ارزش ویژه برند دارد و فرضیه اول پذیرفته شد. ولی کیفیت درک شده، آگاهی برند و تداعیهای برند تاثیر مستقیم قابل توجهی بر ارزش ویژه برند نداشته اند. پیمپاکورن و پترسون (٢٠۱٠)، در تحقیق خود رفتار مشتریمداری کارکنان خدمات را بررسی کردهاند. هدف آنها از این مطالعه آزمون تجربی و توسعهی دانش در رابطه با عوامل رفتار مشتریمداری کارکنان صف در حوزهی خدمات میباشد. در این مطالعه نیاز کارکنان به تمایل و توانایی برای ارائهی خدمات با کیفیت به مشتریان آزمون شده است. از آنجا که تاثیر محیط سازمانی بر عملکرد شغلی، شناخته شده است، جو سازمانی به عنوان متغیر توضیحی در مدل مطرح گردیده است. فرضیههای پژوهش با استفاده از دادههای جمعآوری شده از ۸٧۸ نفر کارکنان صف در ۴ صنعت خدماتی با محیطهای دارای ارتباط بیشتر با مشتریان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج از این تصور که برای ارائهی خدمت عالی به مشتریان، کارکنان باید ضمن مایل بودن، قادر به انجام این کار باشند حمایت میکند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد، علاوه بر جو سازمانی، تمایل و توانایی کارکنان در رفتار مشتریمداری آنها تاثیرگذار است. فینق و همکاران[14] (٢٠۱۱)، در تحقیق خود به بررسی نقش مشتریمداری در کاهش زمان ورود به بازار محصولات جدید پرداختند. در این مطالعه فرضیاتی که سه بعد مشتریمداری زمان ورود به بازار محصولات جدید را کوتاه میکند و کاربرد IT به عنوان واسطهی ارتباط بین مشتریمداری و زمان ورود به بازار محصولات جدید آزمون شده است. این مطالعه یک تحلیل دقیق از روابط بین جنبههای مختلف مشتریمداری و زمان ورود به بازار محصولات جدید ارائه میدهد. یافتههای این تحقیق شواهد مقدماتی از رابطه بین ابعاد مختلف مشتریمداری (تمرکز روی مشتری، درگیری مشتری و ارتباط با مشتریان) و زمان ورود به بازار محصولات جدید فراهم میکند. به عبارت دیگر نتایج رگرسیون نشان داد که تمرکز روی مشتری، درگیری مشتری و ارتباط با مشتری اتر منفی روی زمان ورود به بازار محصول جدید دارد و IT نقش مکمل در زمینهی درگیری مشتری و ارتباط با مشتری بازی میکند. حدجلی و سلیمی[15] (٢٠۱٢)، تاثیر رفتار شهروندی سازمانی روی مشتریمداری بررسی کرده و به این نتیجه دست یافتند که یک ارتباط مثبت بین رفتار شهروندی سازمانی و مشتریمداری در بیمارستانهای خصوصی تهران وجود دارد. با توجه به اینکه مشتریمداری را به دو بعد تقسیم کرده بودند: بعدی از نیازها که نشاندهنده میزان و چگونگی تعامل و لذتبخشی خدمات مشتری برای کارمند است؛ مشخص کردند که ارتباط مثبت بین بعد اول مشتریمداری و رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد، اما ارتباط مشخص بین بعد دوم مشتریمداری و رفتار شهروندی سازمانی وجود ندارد. گریسیمن و همکاران[16](٢٠۱٣)، نقش نوآوری و مشتریمداری را در تقویت عملکرد تجاری هتلها بررسی کردند. با توجه به اینکه مدیریت نوآوری و مشتریمداری بطور گسترده به عنوان عوامل تقویت عملکرد تجاری هتلها شناسایی شده است، این مطالعه نقش مشتریمداری و نوآوری روی عملکرد تجاری هتلها را بررسی میکند. مفهوم نوآوری در این مطالعه به عنوان بررسیهای هتلها در زمینهی نوآوری و رفتار نوآوری در نظر گرفته شده است. با توجه به اینکه هدف این مطالعه تحلیل رابطهی متقابل نوآوری، مشتریمداری و عملکرد مالی و غیرمالی میباشد، تحلیل دادههای جمعآوری شده از ٢٠٣ مدیر هتل نشان داد که مشتریمداری در راستای تاثیر بر نوآورانه بودن و رفتار نوآوری شرکت روی عملکرد مالی و غیرمالی شرکت تاثیرگذار است. به عبارت دیگر مشتریمداری روی نوآوری شرکتها، عملکرد مالی و شهرت تاثیر میگذارد و در نهایت تحلیل واسطهای نشان داد که اثر مشتریمداری روی عملکرد تجاری بواسطه رفتار نوآوری است. تانگ[17](٢٠۱۴)، تحقیقی در رابطه با بررسی نقش مشتریمداری در زمینهی هتلها انجام داد. بدلیل فشار رقابتی فزاینده در صنعت هتل، هتلها مجبور به توسعهی ظرفیتهای نوآوری خدمت و بهبود خدمت از طریق ایجاد ارزش برای مشتری هستند. این مطالعه، اثر مشتریمداری روی نوآوری خدمت و بهبود خدمت را بررسی میکند. از طریق تحلیل دادههای جمعآوری شده از مدیران عالی اجرایی و مدیران دپارتمان در ۱٢٦ هتل در تایوان، مشخص شد نوآوری و بهبود خدمت واسطه ارتباطی بین مشتریمداری و عملکرد میباشند. نتایج دلالت میکند بر اینکه مشتریمداری روی عملکرد تجاری از طریق توسعهی ظرفیتهای خدمت اثر میکند و اینکه مشتریمداری میتواند منجر به توسعهی ظرفیتهای خدمت یک هتل شود.
3-3- معرفی گروه صنعتی نجاتی-آناتا ضرورت و اهمیت تحقیقدر حالی که رقابت بین سازمانها بیش از پیش شدید میشود و اکثر سازمانها به تکنولوژی پیشرفته تولید دسترسی دارند در این شرایط مهمترین مزیت رقابتی برای سازمانها خشنودی مشتریان آنهاست. برندها از طریق هویت خود را به مشتری میشناسانند و از سایر رقبا متمایز میکنند. در حقیقت هویت برند بیان میکند برند نشاندهنده چیست و چه تعهداتی نسبت به مشتریان دارد )گادور ، 2008). مشتریان راضی وفادارترند، به تغییرات قیمت حساسیت بیشتری نشان میدهند و به سرعت وارد تبلیغات کلامی برای برند میشود؛ به همین علت موجب کاهش هزینه و ریسک عملیاتی و افزایش نقدینگی سازمان در حال و آینده میشوند و به دنبال آن کاهش ریسک باعث خواهد شد که تصمیمات سازمانی منافع سرمایهای کمتری را مصرف کنند. این مشتریان وفادار راضی قدرت چانهزنی سازمان را در تعاملات با سایر ذینفعان، از جمله تامینکنندگان افزایش داده و سودها و جریان نقدی شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد (حدجلی و سلیمی، ٢٠۱٢). هنگامی که عوامل موثر بر ارزش ویژه برند ارزیابی گردند، میتوان از آن برای بالا بردن ارزش ویژه برندهای داخلی استفاده کرد. این موضوع از این جهت اهمیت دو چندانی یافته است که رقابت جهانی گسترده و جهانی شدن تجارت باعث شده است محصولات با مارکهای مختلف به سرعت در دسترس خریداران قرار گیرد. هر چند در حال حاضر در کشور ما پارهای محدودیتهای تجاری در رابطه با سایر کشورها، مسئلهی رقابت را در داخل کشور به نفع شرکتهای تولیدی داخل تغییر داده است، اما چالش عمده پیش روی محصولات و مارکهای ایرانی پیوستن به سازمان جهانی تجارت و شکستن محدودیتها است. بنابراین لازم است موضع علائم تجاری شرکتهای ایرانی تقویت و راهبردهایی جهت تقویت علایم در داخل و خارج کشور عرضه و پیشنهاد شود. برندهای ایرانی که از ارزش ویژه بالا برخوردار شوند از مزیت رقابتی بهرهمند میگردند، لذا میتوان از این طریق حضور برندهای ایرانی را در بازارهای جهانی، افزایش داد که موجب بالا رفتن سهم صادرات غیرنفتی در ایران میگردد، علاوه بر آن با افزایش عرضه بیشتر برندهای ایرانی، تمایل مصرفکنندگان نیز به آن بیشتر میشود که خود باعث جلوگیری از چرخه قاچاق کالا میگردد (پورامید، ۱٣٩۱). نتایج بدست آمده از این تحقیق مدیران بازاریابی را قادر خواهد ساخت تا با توجه به شناخت رابطهی مشتریمداری و ارزش ویژهی برند که منبعی از مزیت رقابتی میباشد آسیبپذیری شرکت را در برابر بحرانها و رقبا کاهش دهد. گروه صنعتی نجاتی-آناتا یکی از بزرگترین واحدهای تولید شیرینی و شکلات، پیشگام در این صنعت در خاورمیانه بهشمار میرود. این مجموعه در طول ٦۸ سال دوران پربار فعالیتهای خود توانسته است تحولی بنیادین در این صنعت ایجاد نماید که ثمرات ارزشمند آن در رونق صنعت، ارتقا کیفیت و مرغوبیت تولیدات در سطحاستانداردهای جهانی و توسعه صادرات که از محورهای شاخص سازماندهی کشور میباشد کاملا نمایان بوده و موجبات تعالی مزیتهای اقتصادی کشور را فراهم آورده است. محصولات گروه صنعتی نجاتی-آناتا شامل انواع شکلات تافی، آبنبات، آدامس، بیسکویتهای کرمدار، ویفر، کیک و اسنک میباشد. این مجموعه با بهرهگیری از آزمایشگاههای مجهز و پیشرفته کنترل کیفی و استفاده از جدیدترین ماشینآلات و تکنولوژی روز اروپا، در راستای اهداف تجارت جهانی WTO و با ایجاد واحد تحقیق و توسعه بازار، سیستم نوین فروش در سراسر کشور و شبکه بزرگ توزیع مویرگی، توانسته با غلبه بر بازارهای داخلی و نیز با صادرات محصولات به بیش از٤٠ کشور در اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا حضور موفق و چشمگیر در بازارهای بینالمللی داشته باشد که کسب مقام واحد نمونه صادرات، واحد نمونه تولیدی و استاندارد کشور در سالهای اخیر گواه بر این مدعاست.
3- روش پژوهشقلمروء موضوعی پژوهش، بررسی رابطهی مشتریمداری با ارزش ویژهی برند میباشد. با توجه به اینکه پرسشنامه در میان صادرکنندگان موادغذایی در تبریز توزیع میگردد، قلمروی مکانی پژوهش شهرستان تبریز میباشد. قلمروی زمانی پژوهش، سال ۱٣٩٣ خورشیدی میباشد. این تحقیق از نوع تحقیقات همبستگی میباشد و براساس اهدافش از نوع کاربردی است. اجرای تحقیقات کاربردی برای بسیاری از سازمانها مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا با استفاده از آن میتوان به بررسی مشکلات موجود در شرکتها پرداخت و راهحلهای علمی برای اصلاح موقعیت مشکلآفرین را یافت. اجرای تحقیق توصیفی نیز میتواند برای شناخت بیشتر شرایط موجود یا یاری دادن به فرایند تصمیمگیری مورد استفاده قرار گیرد. تحقیق توصیفی برای تعیین و توصیف ویژگیهای متغیرهای یک موقعیت صورت میگیرد. از این رو هدف هر مطالعه توصیفی عبارتست از تشریح جنبههایی از پدیدۀ مورد نظر پژوهشگر و با دیدگاهی فردی، سازمانی، صنعتی و نظایر آن. جامعه آماری به کل گروه افراد، وقایع یا چیزهایی اشاره دارد که محقق میخواهد به تحقیق درباره آنها بپردازد (سکاران، ۱٣۸٦). لیست کلیه شرکتهایی که در صنعت صادرات مواد غذایی استان آذربایجان شرقی فعالیت داشتند جمعآوری شد که برابر با 277 شرکت بود، از طریق تماسی که با آن دسته از این شرکتها که در تبریز فعالیت میکردند شرکتهایی که حداقل یک بار خرید و فروش در طول 5 سال گذشته با شرکت آناتا داشتهاند به عنوان جامعه آماری انتخاب گردید و با توجه به اینکه جامعهی آماری تحقیق یعنی تعداد شرکتهای صادرکننده محدود میباشد (178(N=، از روش سرشماری برای جمعآوری دادهها استفاده شد و از طریق سرشماری تعداد 178 پرسشنامه به این شرکت توزیع گردید و از طریق تحلیل 163 پرسشنامه تکمیل شده تحلیل لازم صورت گرفت. گروه نمونه مجموعه کوچکی از جامعه آماری است مشتمل بر برخی از اعضا که از جامعه آماری انتخاب شدند. به عبارت دیگر، تعدادی از اعضای جامعه آماری (اما نه همه) که گروه نمونه را تشکیل میدهند. حجم نمونه در پژوهش حاضر برابر حجم جامعه در نظر گرفته شد و از طریق روش سرشماری تعداد 178 پرسشنامه توزیع گردید و با بررسی 163 پرسشنامه تکمیل شده، تحلیل لازم صورت گرفت. در این پژوهش، به منظور مطالعهی مباحث نظری مرتبط با موضوع پژوهش و نیز بررسی ادبیات موضوع و پیشینهی پژوهش، از اطلاعات مکتوب در این رابطه، شامل کتب تخصصی بازاریابی و برند، مجلات و مقالات بازاریابی و برند، پایاننامههای مشابه و سایر کتب، مجلات و مقالات علمی مرتبط با موضوع پژوهش و نیز اطلاعات اینترنت و بروشورها و کاتالوگهای مربوط به پژوهش استفاده شده است. روشهای گردآوری اطلاعات این پژوهش به صورت کتابخانهای و میدانی است. همچنین از پرسشنامهی پژوهش برای دستیابی به نگرشها و نیز ویژگیهای پاسخدهندگان استفاده شده است.
جدول۱-۱) پشتیبانیکننده هر یک از سوالات پرسشنامه
3-1-متغیرهای پژوهشبرای انجام هر تحقیق علمی بایستی متغیرهای آن را تعیین نمود. متغیر عنصری است که در زمانهای مختلف مقادیر متفاوتی را نشان میدهد (خاکی، ۱٣۹۰). ارزشهایی که میتوانند در زمانهای مختلف برای یک پدیده یا شخص مشابه، متغیر باشند. در واقع متغیر به ویژگی یا صفت یا عاملی اطلاق میشود که بین افراد جامعه مشترک بوده و میتواند مقادیر کمی و ارزشهای متفاوتی داشته باشد. این تحقیق درصدد است تا به بررسی رابطه مشتریمداری و ارزش ویژه برند بپردازد. از آنجاییکه تحقیق حاضر از نوع رابطهای میباشد رابطهی متغیر مشتریمداری با متغیرهای ارزش ویژه برند، آگاهی برند، تداعی برند، وفاداری برند و کیفیت درک شده برند بررسی میشود. 3-2-روایی و پایایی پرسشنامهبه منظور تأمین روایی سؤالات پرسشنامه، نظرات استادان و صاحبنظران در خصوص پرسشنامه اخذ شده است تا سؤالات پرسشنامه بتواند سنجشکنندهی موضوع پژوهش باشد. بدینمنظور روایی پرسشنامه به صورت محتوایی مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفته است. آنچه در این تحقیق جهت محاسبه ضریب پایایی استفاده شده است استفاده از ضریب آلفای کرونباخ میباشد. چرا که تقریبا "در همه موارد، آلفای کرونباخ را میتوان شاخص کاملا" مناسب برای اعتبار و هماهنگی درونی به کار برد (سکاران، ۱٣۸٦). از همین رو با استفاده از نرمافزار SPSS به محاسبه این مقدار پرداخته شده است. بدینمنظور به صورت پیشآزمون تعداد ٣٠ نفر به صورت تصادفی از جامعهی آماری انتخاب شده و مورد آزمون قرار گرفته است. ضریب آلفای بدستآمده برای پرسشنامه مشتریمداری و ارزش ویژه برند به ترتیب ٩٣٢.٠ و ٩١٨.٠ میباشد که حاکی از پایایی بالای سوالات تحقیق هستند. با توجه به اینکه ضرایب آلفای کرونباخ بزرگتر از مقدار استاندارد 7/0 است نتیجه میگیریم پرسشنامه از پایایی خوبی برخوردار است.
4- روش تجزیه و تحلیل دادههادر این تحقیق ابتدا از طریق روشهای آمار توصیفی و شاخصهای توصیفی به توصیف متغیرهای پژوهش پرداخته میشود، سپس از طریق نرمافزار SPSS آزمون ضریب همبستگی پیرسون انجام میشود و جهت تحلیل اضافی از آزمون رگرسیون انجام میشود. 4-1-آمار توصیفیتوزیع فراوانی نمونه بر حسب جنسیّت توزیع فراوانی جنسیّت پاسخدهندگان درجدول ۱-۴ آمده است. همانطور که مشاهده میشود، در نمونهی مورد بررسی ٧۴/٣٣% درصد پاسخدهندگان زن و ٢٥/٦٦% درصد از پاسخدهندگان را مرد تشکیل میدهد.
جدول ۱-۲ : توزیع فراوانی جنسیت
توزیع فراوانی نمونه بر حسب سن: نتایج حاصل از دادههای مربوط به سن پاسخدهندگان به سوالهای پرسشنامه در جدول شماره ۱-۳ ارائه شده است.
جدول شماره ۱-۳) نتایج حاصل از سن پاسخدهندگان
توزیع فراوانی نمونه بر حسب وضعیت تاهل پاسخدهندگان: نتایج حاصل از دادههای مربوط به تاهل پاسخدهندگان به سوالهای پرسشنامه در جدول شماره ۱-٤ ارائه شده است.
جدول شماره ۱-٤) نتایج حاصل از تاهل پاسخدهندگان
دادههای مربوط به میزان تحصیلات پاسخدهندگان: نتایج حاصل از دادههای مربوط به تحصیلات پاسخدهندگان به سوالهای پرسشنامه در جدول شماره ۱-۵ ارائه شده است.
جدول شماره ۱-۵) نتایج حاصل از تحصیلات پاسخدهندگان
4-2-شاخصهای توصیفیشاخصهای توصیفی متغیّر مشتریمداری در نمونهی مورد بررسی: در جدول ۱-۶ شاخصهای آماری مربوط به امتیاز متغیّر مشتریمداری در نمونه مورد بررسی آورده شده است. این جدول شامل شاخصهای حداقل، حداکثر، دامنه تغییرات، میانگین، انحراف معیار، واریانس است. میانگین نمره مشتریمداری ٥۴٥٥/٢ میباشد. حداقل امتیاز پرسشنامهی مشتریمداری ٠٧/ ٢ و حداکثر امتیاز آن۱٣/٣ میباشد. انحراف معیار مولفهی مشتریمداری ٣٣٠٩/٠و واریانس آن برابر۱۱۱/٠ میباشد.
جدول۱-۶( شاخصهای آماری مشتریمداری در نمونه مورد بررسی
شاخصهای توصیفی متغیّر آگاهی برند در نمونهی مورد بررسی: در جدول ۱-۷ شاخصهای آماری مربوط به امتیاز متغیّر آگاهی برند در نمونه مورد بررسی آورده شده است. این جدول شامل شاخصهای حداقل، حداکثر، دامنه تغییرات، میانگین، انحراف معیار و واریانس است. میانگین نمره آگاهی برند ٢٢٧٣/٢ میباشد. حداقل امتیاز آگاهی برند ٢٥/۱ و حداکثر امتیاز آن ٢٥/٣میباشد. انحراف معیار مولفهی آگاهی برند ٥۸٥۸/٠ و واریانس آن برابر ٣٤٣ /٠ میباشد.
جدول ۱-۷( شاخصهای آماری آگاهی برند در نمونه مورد بررسی
توصیف متغیّر تداعی برند در نمونهی مورد بررسی: در جدول ۱-۸ شاخصهای آماری مربوط به امتیاز متغیّر تداعی برند در نمونه مورد بررسی آورده شده است. این جدول شامل شاخصهای حداقل، حداکثر، دامنه تغییرات، میانگین، انحراف معیار و واریانس است. میانگین نمره تداعی برند٢٤٢٤/٢ میباشد. حداقل امتیاز تداعی برند ٣٣/۱ و حداکثر امتیاز آن ٣ میباشد. انحراف معیار مولفهی تداعی برند ٦٣٤٠٥/٠ و واریانس آن برابر ٤٠٢/٠ میباشد.
جدول ۱-۸) شاخصهای آماری تداعی برند در نمونه مورد بررسی
شاخصهای توصیفی متغیّر وفاداری برند در نمونهی مورد بررسی: در جدول ۱-۹ شاخصهای آماری مربوط به امتیاز متغیّر وفاداری برند در نمونه مورد بررسی آورده شده است. این جدول شامل شاخصهای حداقل، حداکثر، دامنه تغییرات، میانگین، انحراف معیار، واریانس است. میانگین نمره ٢٠۴٥/٢ وفاداری برند میباشد. حداقل امتیاز وفاداری برند 5/1 و حداکثر امتیاز آن ٣ میباشد. انحراف معیار مولفهی وفاداری برند ٤٣٠٣۸/٠ و واریانس آن برابر ۱۸٥/٠ میباشد.
جدول ۱-۹( شاخصهای آماری وفاداری برند در نمونه مورد بررسی
شاخصهای توصیفی متغیّر کیفیت درک شده برند در نمونهی مورد بررسی: در جدول ۱-۱۰ شاخصهای آماری مربوط به امتیاز متغیّر کیفیت درک شده برند در نمونه مورد بررسی آورده شده است. این جدول شامل شاخصهای حداقل، حداکثر، دامنه تغییرات، میانگین، انحراف معیار، واریانس است. میانگین نمره متغیر کیفیت درک شده برند ٢٧٢٧/٢ میباشد. حداقل امتیاز متغیر کیفیت درک شده برند ٥/۱ و حداکثر امتیاز آن ٣ میباشد. انحراف معیار مولفهی مشتریمداری ٤٧٣٠۱/٠ و واریانس آن برابر ٢٢٤/ ٠ میباشد.
جدول ۱-۱۰: شاخصهای آماری کیفیت درک شده برند در نمونه مورد بررسی
4-3-آمار استنباطیبررسی نرمال بودن متغیّرهای پژوهش: برای بررسی نرمال بودن توزیع نمرات متغیرها از آزمون کولموگروف - اسمیرنف استفاده کردهایم. اگر سطح معنیداری آزمون کمتر از ٠٥/٠ باشد نتیجه میگیریم که توزیع متغیر موردنظر نرمال نمیباشد. با توجه به سطوح معنیداری به دست آمده نتیجه میگیریم که تمام متغیرها دارای توزیع نرمال میباشند (سطوح معنیداری بزرگتر از٠٥/٠).
جدول ۱-۱۱: نتایج آزمون کولموگروف اسمیرونوف برای برازندگی توزیع نرمال
نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی برای فرضیههای پژوهش: در این بخش به آزمون فرضیههای پژوهش به ترتیب شماره فرضیه خواهیم پرداخت. ابتدا به آزمون فرضیه اصلی میپردازیم. فرضیه اصلی: مشتریمداری با ارزش ویژه رابطهی معنیداری دارد.
جدول شماره ۱۱-۱) نتایج حاصل از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون برای فرضیه اصلی
نتایج جدول شماره ۱۱-۱ نشان میدهد که با توجه به ضریب همبستگی ٣٧٥/٠ و نیز سطح معناداری ٠٥/ ٠>٠٠٠/٠ فرضیه اصلی مورد تائید قرار میگیرد. به عبارت دیگر نتایج حاصل از پاسخهای گروه نمونه در دو حیطه مشتریمداری و ارزش ویژهی برند نشان میدهند که بین مشتریمداری و ارزش ویژهی برند آناتا رابطهی معنیداری وجود دارد. فرضیههای فرعی فرضیه فرعی اول: مشتریمداری با آگاهی برند رابطهی معنیداری دارد. نتایج حاصل از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون برای فرضیه فرعی اول در جدول شماره ۱-۱۲ ارائه شده است.
جدول شماره ۱-۱۲( نتایج حاصل از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون برای فرضیه فرعی اول
نتایج جدول شماره ۱٢-۱ نشان می دهد که با توجه به ضریب همبستگی (٦٥۱/۰) و نیز سطح معناداری (٠٥/٠> ٠٣/٠) فرضیه فرعی اول مورد تایید قرار می گیرد. به عبارت دیگر، نتایج حاصل از پاسخ های گروه نمونه در دو حیطه مشتری مداری و آگاهی برند نشان میدهد که بین مشتری مداری و آگاهی برند رابطه ی معنی داری وجود دارد. فرضیه فرعی دوم: مشتریمداری با تداعی برند رابطهی معنیداری دارد. نتایج حاصل از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی فرضیه فرعی دوم در جدول شماره ۱٣-۱ ارائه شده است.
جدول شماره ۱٣-۱) نتایج حاصل از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون برای فرضیه فرعی دوم
نتایج جدول شماره ۱-۱۳ نشان میدهد که با توجه به سطح معناداری 406/0 که بالاتر از 05/0 است فرضیه فرعی دوم مورد تایید قرار نمیگیرد. به عبارت دیگر نتایج حاصل از پاسخهای گروه نمونه در دو حیطهی مشتریمداری و ارزش ویژه برند نشان میدهد که بین مشتریمداری و ارزش ویژه برند رابطه معناداری وجود ندارد.
جدول۱-۱۴( نتایج حاصل از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون برای فرضیه فرعی سوم
نتایج جدول شماره ۱۴-۱ نشان میدهد که با توجه به ضریب همبستگی(٣٣٣/٠) بین متغیرهای مشتریمداری و وفاداری برند همبستگی وجود دارد، ولی در سطح معناداری ٠٥/٠ (٣٢٢/٠>٠٥/٠) فرضیه فرعی سوم مورد تائید قرار نمیگیرد. به عبارت دیگر، نتایج حاصل از پاسخهای گروه نمونه در دو حیطه مشتریمداری و ارزش ویژهی برند نشان میدهد که بین مشتریمداری و وفاداری برند رابطهی معنیداری وجود ندارد. فرضیه فرعی چهارم : مشتریمداری با کیفیت درکشدهی برند رابطهی معنیداری دارد. نتایج حاصل از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون جهت فرضیه فرعی چهارم در جدول شماره ۱٥-۱ ارائه شده است.
جدول شماره ۱٥-۱) نتایج حاصل از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون برای فرضیه فرعی چهارم
نتایج جدول شماره ۱٥-۱ نشان میدهد که با توجه به ضریب همبستگی (٦٣٣/٠) ونیز سطح معناداری (٠٥/٠>٠٣٧/٠) فرضیه فرعی چهارم مورد تایید قرار میگیرد. به عبارت دیگر، نتایج حاصل از پاسخهای گروه نمونه در دو حیطه مشتریمداری و ارزش ویژهی برند نشان میدهد که بین مشتریمداری و کیفیت درک شدهی برند رابطهی معناداری وجود دارد. آزمون رگرسیون جهت تحلیل بیشتر در این بخش به آزمون فرضیههایی که در بخش قبل مورد تایید قرار گرفت خواهیم پرداخت. جهت آزمون رگرسیون فرضیه فرعی اول، ابتدا باید از عدم وجود خود همبستگی خطاها مطمئن شویم. برای این کار از جدول آنوا استفاده میکنیم.
جدول ۱٦-۱) جدول آنوا برای متغیر آگاهی برند
با توجه به جدول آنوا برای متغیرهای آزمون، مشاهده میشود سطح معنیداری برای این جدول زیر ٠٣/٠ میباشد که این عدد نشانگر عدم وجود خود همبستگی در بین خطاهای این متغیرها نشان میدهد. علاوه بر این آماره F دارای مقدار بزرگ میباشد که نشانگر کارایی دادهها برای انجام این آزمون میباشد.
جدول ۱٧-۱) جدول ضریب همبستگی، ضریب تعیین
ضریب تعیین که نشاندهنده نسبت تغییرپذیری توجیهشده به نغییرپذیری کل است، برابر با ٤٢٣/٠ است که مقدار مناسبی است و نشاندهندهی آن است که مدل در توصیف رابطهی بین متغیر مشتریمداری و آگاهی برند توانا است.
جدول ۱۸-۱) برآورد رگرسیون خطی
برای پاسخ به آزمون فرضیه اول از جدول ۱۸-۱ کمک میگیریم. با توجه به این جدول مشاهده میشود که با توجه به ضریب همبستگی مربوط و مقدار ثابت میتوان معادله زیر را در نظر گرفت:
Y=1.72+ 0.37 x مشتریمداری=Y آگاهی برند=X برای انجام آزمون رگرسیون فرضیه فرعی چهارم ابتدا باید از عدم وجود خودهمبستگی خطاها مطمئن شویم. برای این کار از جدول آنوا استفاده میکنیم.
جدول۱-۱۹( جدول آنوا برای کیفیت درک شده برند
با توجه به جدول آنوا برای متغیرهای آزمون، مشاهده میشود سطح معنیداری برای این جدول زیر ٠٥/٠ میباشد. علاوه بر این آمارهF دارای مقدار بزرگ میباشد که نشانگر کارایی دادهها برای انجام این آزمون میباشد.
جدول ۱-۲۰( جدول ضریب همبستگی، ضریب تعیین
ضریب تعیین که نشاندهنده میزان تغییرات مدل رگرسیون در کل تغییرات متغیر وابسته است برابر ۴/٠ است، که مقدار مناسبی است و تاثیر متغیر مستقل را در مدل رگرسیون نشان میدهد.
جدول ۱-۲۱) برآورد رگرسیون خطی
برای پاسخ به آزمون فرضیه چهارم از جدول 21-۴ کمک میگیریم، با توجه به این جدول مشاهده میشود که سطح معنیداری کمتر از ۰٥/۰ میباشد، بنابراین بین مشتریمداری و کیفیت درک شده برند رابطهی معنیداری وجود دارد. Y= 1.533 + 0.446 x مشتریمداری=Y کیفیت درک شدهی برند=X 4-4-مروری بر خطوط کلی تحقیقبا توجه به اینکه برندسازی جایگاه ویژهای در بنگاههای اقتصادی مطرح دنیا دارد و به ضرورت ایجاد و توسعه برند در بنگاههای اقتصادی ایران توجهی نشده است، این تحقیق به دنبال بررسی رابطهی مشتریمداری و ارزش ویژهی برند است، تا بتواند به بهترین نحو ممکن با انتظارات مشتریان انطباق داشته باشد و بتواند در زمینه حضور برندهای ایرانی در بازارهای جهانی و تداوم حضور در این بازارها موثر بوده و راهکارهایی برای مدیریت برند ارائه دهد. تحقیق حاضر به بررسی رابطهی مشتریمداری و ارزش ویژه برند میپردازد و بر این اساس هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطهی مشتریمداری و ارزش ویژهی برند میباشد. به منظور دسترسی به هدف بیان شده در بالا پس از طراحی مدل و توسعه چهارچوب نظری تحقیق، به بیان فرضیات تحقیق پرداخته شد و در نهایت جهت سنجش هدف اصلی تحقیق چهار فرضیه ایجاد گردید. جهت حل مسئله و بررســی فرضیات تحقیق، گامهای زیر پیموده شد: مطالعه ادبیات موضوع، تعریف متغیرها، طراحی ابزار اندازهگیری مرتبط، مطالعات میدانی و معتبرسازی ابزار اندازهگیری دادهها، تهیهی پرسشنامه نهایی و سپس توزیع آن، و در به نهایت تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده پرداخته شد. 4-5-مروری بر یافتههای تحقیقبا توجه به دادههای جمعآوری شده از طریق پرسشنامه و تجزیه و تحلیل بهعمل آمده، فرضیهی اصلی مورد تایید قرار میگیرد. به عبارت دیگر، نتایج حاصل از پاسخهای گروه نمونه نشان میدهد که بین مشتریمداری و ارزش ویژهی برند آناتا رابطهی معنیداری وجود دارد. فرضیهی وجود رابطهی معنیدار بین مشتریمداری و آگاهی برند نیز مورد قبول واقع گردید. بر اساس تحلیل دادههای جمعآوری شده مشخص شد بین مشتریمداری و تداعی برند و همچنین بین مشتریمداری و وفاداری برند رابطهی معنیداری وجود ندارد. فرضیه وجود رابطهی معنیدار بین مشتریمداری و کیفیت درک شده برند مورد تایید قرار گرفت. نتایج آزمون فرضیهها به ترتیب اولویت در جدول ۱-۲۲ آورده شده است:
جدول۱-۲۲) نتایج حاصل از یافتههای پژوهش
فرضیه اصلی: با توجه به اینکه سطح معنیداری آزمون پیرسون کمتر از ٠٥/٠ است، فرض مستقل بودن متغیرها رد میشود یعنی بین مشتریمداری و ارزش ویژهی برند رابطهی معنیداری وجود دارد. فرضیه فرعی اول: با توجه به اینکه سطح معنیداری آزمون پیرسون کمتر از٠٥/٠ است، فرض مستقل بودن متغیرها رد میشود. یعنی بین مشتریمداری و آگاهی برند رابطهی معنیداری وجود دارد. فرضیه فرعی دوم: با توجه به اینکه سطح معنیداری آزمون پیرسون بیشتر از ٠٥/٠ است فرض مستقل بودن متغیرها رد نمیشود. یعنی بین مشتریمداری و تداعی برند رابطهی معنیداری وجود ندارد. فرضیه فرعی سوم: با توجه به اینکه سطح معنیداری آزمون پیرسون بزرگتر از ٠٥/٠ است فرض مستقل بودن متغیرها رد میشود. یعنی بین مشتریمداری و وفاداری برند رابطهی معنیداری وجود ندارد. فرضیه فرعی چهارم: با توجه به اینکه سطح معنیداری آزمون پیرسون کمتر از ٠٥/٠ است فرض مستقل بودن متغیرها رد میشود یعنی بین مشتریمداری و کیفیت درک شدهی برند رابطهی معنیداری وجود دارد.
5- بحث و نتیجهگیریدر فرضیهی اصلی به دنبال این بودیم که بین مشتریمداری و ارزش ویژه برند رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون این فرضیه در نمونه مورد مطالعه نشان میدهد در سطح اطمینان ٩٥% فرضیهی مدنظر مورد قبول واقع میشود. ضریب همبستگی بین مشتریمداری و ارزش ویژه برند ٣٧٥/٠ بهدست آمد. لذا میتوان نتیجه گرفت که مشتریمداری با ارزش ویژه برند رابطه مستقیم و مثبتی دارد. در رابطه با فرضیهی فرعی اول، نتایج حاصل از آزمون در نمونه مورد مطالعه نشان داد در سطح اطمینان ٩٥% بین مشتریمداری و آگاهی برند رابطهی معنیداری وجود دارد. به این معنی که هر چه میزان مشتریمداری بیشتر باشد، مشتریان در زمینهی برند مربوط آگاهی بیشتری خواهند داشت. در فرضیهی فرعی دوم، به دنبال این بودیم که بین مشتریمداری و تداعی برند رابطهی معنیداری وجود دارد. نتایج حاصل از این آزمون در نمونه مورد مطالعه نشان داد در سطح اطمینان ٩٥% بین مشتریمداری و تداعی برند رابطهی معنیداری وجود ندارد. از طریق مشتریمداری نمیتوانیم تداعی برند مربوط را در ذهن مشتریان افزایش دهیم، بلکه نیازمند تبلیغات و ترفیعات مربوط به محصول و فعالیتهایی از این دست میباشیم. آنچه که در فرضیهی فرعی سوم مطرح شد وجود رابطهی معنیداری بین مشتریمداری و وفاداری برند بود، نتایج حاصل از آزمون در نمونه مورد مطالعه نشان داد در سطح اطمینان ٩٥% بین مشتریمداری و وفاداری برند رابطه معنیداری وجود ندارد. مشتریمداری این امکان را به وجود نمیآورد که مشتریان به برند مربوط وفادار بمانند، زیرا عوامل دیگری در تصمیم خرید آنها دخیل میباشند. در این فرضیه به دنبال این بودیم که بین مشتریمداری و کیفیت درک شده برند رابطهی معنیداری وجود دارد، نتایج حاصل از آزمون در نمونه مورد مطالعه نشان داد در سطح اطمینان ٩٥% بین مشتریمداری و کیفیت درک شده برند رابطهی معنیداری وجود دارد. مشتریمداری بالا باعث میشود مشتریان به این نتیجه برسند که برند مربوط رجحان بر دیگر برندها داشته و ارزش پولی را که برای آن پرداخت میکنند دارد. 5-1-مقایسه یافتههای تحقیق با نتایج تحقیقات قبلیدر این بخش نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها را با تعدادی از مطالعات ارائه شده در پیشینهی پژوهش مقایسه نموده و نتیجهگیری مینماییم. پاکورن و پترسون(٢٠۱٠)، در ضمن مطالعهی خود به این نتیجه دست یافتند که در رابطه با رفتار مشتریمداری کارکنان صف خدمات علاوه بر جو سازمانی، توانایی و تمایل آنها نیز تاثیرگذار میباشد. بر طبق این مطالعه و ادغام آن با نتیجهی مطالعهی حاضر میتوان بیان کرد، با توجه به اینکه مشتریمداری و ارزش ویژهی برند رابطهی معنیداری با یکدیگر دارند، در راستای تقویت ارزش ویژهی برند محصول، از جمله مواردی که باید به جز عوامل سازمانی در نظر گرفته شود، توانایی و تمایل کارکنان برای ارائهی خدمت عالی به مشتری میباشد، زیرا کارکنان مهمترین عنصر تشکیلدهندهی سازمان میباشند. گریسیمن و همکارانش (٢٠۱٣)، به بررسی نقش نوآوری و مشتریمداری در تقویت عملکرد تجاری هتلها پرداختند. نتایج نشان داد که مشتریمداری روی نوآوری شرکتها، عملکرد مالی و شهرت تاثیر میگذارد. بنابراین با توجه به نتایج مربوط درمییابیم که نتایج پژوهش حاضر نیز به نوعی همراستا با نتایج پژوهش مذکور میباشد، زیرا ما نیز به این نتیجه دست یافتیم که بین مشتریمداری و ارزش ویژهی برند رابطهی معنیداری وجود دارد و با تاملی درمییابیم که با تقویت ارزش ویژهی برند میتوان عملکرد تجاری سازمان را بهبود داده و تاثیر مثبتی روی شهرت آن داشته باشیم. تانگ (٢٠۱۴)، نیز در مطالعهی خود به بررسی نقش مشتریمداری در زمینهی عملکرد هتلها پرداخته بود و نتایج مطالعهاش دلالت میکند بر اینکه مشتریمداری روی عملکرد تجاری از طریق توسعهی ظرفیتهای خدمت تاثیر میگذارد. بنابراین میتوان بیان کرد که مشتریمداری شرکت و حرکت سازمان در این راستا منجر به توسعهی ظرفیتهای خدمت میشود که نشاندهندهی مشتریمداری سازمان میباشد و از این طریق روی عملکرد تجاری آن اثر میکند. بررسی نتایج تعدادی از مطالعات پیشین و بحث در رابطه با نتایج آنها و نتایج پژوهش فعلی صورت گرفت، ولی باید در نظر داشت که در رابطه با مشتریمداری مطالعات اندکی صورت گرفته است، بنابراین به لحاظ مقایسهی نتایج مربوط به تحقیقات قبلی مقایسهی جامعی حاصل نمیشود.
6- پیشنهادات7-1- پیشنهادات کاربردی پژوهشبا توجه به یافتههای پژوهش، پیشنهادهایی به منظور بهبود عوامل مشتریمداری و ارزش ویژهی برند برای هر یک از ابعاد و مولفههای شاخصها به شرح زیر ارائه میشود: - براساس یافتههای این پژوهش، مشتریمداری با ارزش ویژهی برند رابطهی معنیداری دارد. مطابق این نتیجه مدیران باید از اثرات پاداشهای مادی و غیرمادی بر کارکنان خود آگاهی داشته باشند و به منظور ترغیب هر چه بیشتر کارکنان از انگیزانندههایی مانند ایجاد شرایط مناسب کاری، قدردانی کامل جهت انجام کار و تعلق در اجرای امور استفاده کنند. مدیران باید ضمن مد نظر قرار دادن کارکنانش، جهت ارتباط مناسب با مشتریان سیستمهایی را جهت رسیدگی به شکایت و نارضایتی مشتریان ایجاد نمایند و از طریق و سایر طرق نشان دهند که به راستی دربارهی خدمت به مشتری نگران هستند. -براساس یافتههای این پژوهش مشتریمداری با آگاهی برند رابطهی معنیداری دارد. مطابق این نتیجه مشتریمداری شرکت به افزایش قدرت حضور برند در ذهن مشتری منجر میشود. بنابراین در کانون توجه قرار دادن مشتری، با توجه به میزان آن باعث میشود مشتری آگاهی ذهنی بالا در رابطه با برند داشته باشد، به یاد بیاورد برند مربوط را و آن را تشخیص دهد. عامل آگاهی از این نظر مهم است که یک نام تجاری در درجه اول باید وارد ملاحظات شخص (باید یکی از نام تجاری باشد که برای خرید ارزیابی میشود) شود، برای همین یک نام تجاری ناشناخته معمولا شانس کمی برای خریده شدن دارد. - براساس یافتههای این پژوهش مشتریمداری با تداعی برند رابطهی معنیداری ندارد. میتوان بیان کرد که نتیجه حاصلشده نشان میدهد مشتریمدار بودن شرکت منجر به بینیازی آن از تبلیغات و ترفیعات مربوط به برند نمیشود، بلکه جهت به یادآوری برند مربوط باید اقدامات تبلیغی لازم صورت گیرد و شرکت نباید به صرف مشتریمدار بود اکتفا نماید. -براساس یافتههای این پژوهش مشتریمداری با وفاداری برند رابطهی معنیداری ندارد. آکر وفاداری به برند را به عنوان موقعیتی تعریف میکند که نشان میدهد چقدر احتمال دارد یک مشتری به برند دیگری روی آورد. بر طبق نتیجه حاصل شده میتوان بیان کرد که عوامل دیگری غیر از مشتریمداری بر احتمال اینکه یک مشتری به برند روی آورد تاثیر گذار میباشد، مشتری از میان ویژگیهای مختلفی که مدنظر قرار میدهد به بررسی محصول پرداخته و تصمیم خرید را به اتخاذ مینمایند. بنابراین باید ویژگیهای محصول مطلوب خریدار باشد تا خریدار به تداوم استفاده از محصول بپردازد. -براساس یافتههای این پژوهش مشتریمداری با کیفیت درک شدهی برند رابطهی معنیداری دارد. بنابراین میتوان گفت مشتریمداری شرکت منجر میشود که مشتری از کیفیت کلی برند درک مناسبی داشته باشد و آنرا نسبت به برندهای دیگر ترجیح دهد. بنابراین باید محصول را به گونهای طراحی و تولید نماییم که به نحو مطلوب نیازهای مشتری را تامین نماید و با انجام اقدامات در راستای حفظ محیط زیست، توجه به نارضایتی مشتریان، توجه به انتقادات ارائهشده توسط مشتریان، در مشتری اعتماد به شرکت سازنده محصول بوجود آید. 7-2- پیشنهادات برای تحقیقات آتیدر این قسمت، با توجه به نتایج استخراج شده از بخشهای تجزیه و تحلیل دادهها سعی در ارائه پیشنهادهای کاربردی در ارتباط با موضوع، خواهیم داشت. براساس و مطابق با یافتههای تحقیق میتوان پیشنهادهای زیر را مطرح ساخت: - در این تحقیق ارزش ویژه برند طبق نظر آکر با چهار مولفه مورد بررسی قرار گرفت، از آنجایی که براساس دیدگاه سایر صاحبنظران دارای مولفههای دیگر نیز میباشد، بنابراین پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی بر طبق نظر سایر صاحبنظران نیز بررسی صورت گیرد. - پژوهش حاضر در رابطه با شرکت آناتا میباشد. پیشنهاد میشود این تحقیق در رابطه با سایر صنایع یا در مورد سایر شرکتها نیز انجام شود که بالطبع نتایج با قابلیت تعمیم بیشتری حاصل خواهد شد. - تحقیقات بیشتری برای شناسایی عوامل ایجاد کننده ارزش ویژهی برند با نمونههای وسیعتر مورد نیاز است. - در صورت تمایل به تحقیق در این زمینه از مدلهای دیگری نیز استفاده کنند. - شناسایی سایر عوامل تاثیرگذار بر ارزش ویژهی برند - استفاده ازروشهایی نظیر پیمایش که قابلیت تعمیمپذیری بیشتری دارند. - انجام مطالعات در زمینه مشتریمداری در بین مشتریان بنگاههای صنعتی دیگر و موسسات غیرانتفاعی و قیاس نتایج آن دسته تحقیقات با تحقیق حاضر میتواند دستاوردهای بیشتری در این زمینه داشته باشد. 7-3-محدودیتهای تحقیقمعمولا در هر کار تحقیقی، محدودیت و تنگناهایی وجود دارد که محقق را در انجام کار با مشکلاتی مواجه میکند. این تحقیق نیز مانند سایر تحقیقات با محدودیتهایی به شرح ذیل روبهرو بود. - ارزش ویژه برند با توجه به نظر نظریهپردازان مختلف دارای مولفههای متفاوتی میباشد، که در تحقیق حاضر مولفههای ارزش ویژه برند براساس دیدگاه آکر مدنظر قرار گرفته است. - پایین بودن فرهنگ همکاری با محقق - محدود بودن جامعه آماری، زیرا اگرچه در مطالعه موردی دادههای ژرفی پیدا میشود اما در تعمیمپذیری دچار مشکل است. - دادههایی که از صادرکنندگان جمعآوری شده است ممکن است بهخاطر نظر شخصی پاسخدهندگان ناشی از ارتباط قبلی با آناتا دارای جهتگیری باشد. - یافتههای این پژوهش از طریق پرسشنامه میباشد و چنانچه از پرسشنامه استاندارد دیگر و یا مقیاس دیگر استفاده گردد ممکن است نتایج متفاوتی بدست آید. - زمان انجام پژوهش محدود به سال ٩٣ میباشد و نتایج آن نیز باید در همین محدوده زمانی تفسیر شود، زیرا با توجه به تحولات محیطی ممکن است نتایج در زمانهای دیگر متفاوت باشد.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,545 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,657 |