تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,619 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,312,667 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,365,285 |
بررسی عوامل خانوادگی- اجتماعی مرتبط با نگرش دختران به فرار از منزل (مورد مطالعه: دختران نوجوان 19-12 ساله شهر زنجان در سال 1397) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 6، دوره 11، شماره 41، اسفند 1397، صفحه 111-124 اصل مقاله (555.33 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ربابه پورجبلی1؛ سکینه قنبری2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه علوم اجتماعی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان- ایران (نویسنده مسئول). | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشآموخته ارشد گروه علوم اجتماعی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان- ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل خانوادگی- اجتماعی مرتبط با نگرش دختران به فرار از منزل انجام شده است. چارچوب نظری مورد استفاده در این مطالعه، پایبندی به باورهای دینی (گلاک و استارک)، فشار عمومی (اگینر)، احساس از خودبیگانگی (ملوین سیمن) است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری شامل دختران نوجوان 19-12 ساله شهر زنجان در سال 1397 با تعداد 21769 دختر نوجوان میباشد. دادهها با استفاده از پرسشنامه در بین 377 دختر نوجوان که با روش تعیین حجم نمونه کوکران محاسبه و با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده بودند، جمعآوری گردید. با توجه به تحلیل فرضیهها مشخص گردید: فشار عمومی (471/.)، احساس از خود بیگانگی (488/.)، رابطه مستقیم و معناداری بر نگرش دختران به فرار از منزل دارند. در حالی که متغیر پایبندی به باورهای دینی (147/.-)، درآمد خانواده (283/.-)، تعداد اعضای خانواده (234/.-) رابطه معکوس و معناداری با نگرش دختران به فرار از منزل دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان دهنده این است که متغیرهای مستقل حدود 43 درصد از متغیر وابسته را تبیین میکنند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نگرش به فرار از منزل؛ پایبندی به باورهای دینی؛ فشار عمومی؛ از خود بیگانگی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی عوامل خانوادگی- اجتماعی مرتبط با نگرش دختران به فرار از منزل ربابه پورجبلی[1] سکینه قنبری[2] تاریخ دریافت مقاله:8/3/1397 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:10/10/1397 چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل خانوادگی- اجتماعی مرتبط با نگرش دختران به فرار از منزل انجام شده است. چارچوب نظری مورد استفاده در این مطالعه، پایبندی به باورهای دینی (گلاک و استارک)، فشار عمومی (اگینر)، احساس از خودبیگانگی (ملوین سیمن) است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری شامل دختران نوجوان 19-12 ساله شهر زنجان در سال 1397 با تعداد 21769 دختر نوجوان میباشد. دادهها با استفاده از پرسشنامه در بین 377 دختر نوجوان که با روش تعیین حجم نمونه کوکران محاسبه و با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده بودند، جمعآوری گردید. با توجه به تحلیل فرضیهها مشخص گردید: فشار عمومی (471/.)، احساس از خود بیگانگی (488/.)، رابطه مستقیم و معناداری بر نگرش دختران به فرار از منزل دارند. در حالی که متغیر پایبندی به باورهای دینی (147/.-)، درآمد خانواده (283/.-)، تعداد اعضای خانواده (234/.-) رابطه معکوس و معناداری با نگرش دختران به فرار از منزل دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان دهنده این است که متغیرهای مستقل حدود 43 درصد از متغیر وابسته را تبیین میکنند. واژگان کلیدی: نگرش به فرار از منزل، پایبندی به باورهای دینی، فشار عمومی، از خود بیگانگی.
مقدمه رفتار انحرافی به مفهوم رفتاری است که به طریقی با انتظارهای رفتار مشترک یک گروه خاص سازگاری ندارد و دیگر اعضای جامعه نیز آن را ناپسند یا نادرست میدانند. در واقع هر جامعه از اعضای خود انتظار دارد از ارزشها و هنجارها تبعیت کند اما همواره عدهای پیدا میشوندکه پارهای از این ارزشها و هنجارها تبعیت نمیکنند. جامعه افرادی را که هماهنگ و همساز با ارزشها و هنجارها باشند، سازگار یا همنوا و اشخاصی را که بر خلاف آنها رفتار میکنند، ناسازگار یا ناهمنوا میخوانند(ستوده، 1375: 30). هیچ خانوادهای با فرار دختر خود از خانه موافق نمیباشد و این انتظار وجود دارد که دختر در کنار خانواده بوده و با آنها زندگیکند، به همین خاطر فرار دختران کاری عجیب و غیر معقول است، از سوی دیگر به خاطر پیامدهای این واقعه هم برای فرد، هم برای خانواده و هم برای جامعه، نمیتواند نگرانیهای موجود را کم اهمیت جلوه داد و به راحتی از آن گذشت(حقیقی، 1386: 23). فرار دختران از خانه اگر چه در نگاه اول پدیدهای فردی است، اما با توجه به پیامدهای سوء آن که در نظم اجتماعی اختلال و آشفتگی ایجاد میکند، منشاء بسیاری ازرفتارهای ضداجتماعی و انحرافی مانند خودکشی، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، توزیع مواد مخدر، تشکیل باندهای فساد و فریب سایر زنان و دختران، رواج روسپیگری و شیوع انواع بیماریهای مقاربتی و ... میشود و نه تنها آنان را در معرض آسیبهای جدی روانی و جسمی قرار میدهد، بلکه در صورت عدم انجام اقدامات مؤثر برای حل آن بخشی از نیروی کار و تولید جامعه و سلامت جسم و روان تعداد قابل توجهی از مادران فردای جامعه از دست خواهد رفت(هاشمی و دیگران، 1389: 162). فرار نوجوانان از خانه، یک مشکل و معضل حاد و عمومی مبتلا به نهاد خانواده نیست، ولی نمود آشکاری از وجود مسألهای عمیقتر و پیچیدهتر به نام مسأله ارتباط نوجوانان با والدین است. گاهی دختران در محیط منزل دچار مشکلاتی هستند که برایشان قابل حل نیست، از طرفی دیگر از یک یا چند نفر از اعضای خانوادهی خود به دلیل بیتوجهی به رفع مشکلاتشان عصبانی میشوند و در نهایت تحمل آنها به سرآمده و از منزل فرار میکنند و این ممکن است نشانگر وجود اختلال در کارکرد نهاد خانواده و یا سایر نهادهای جامعه باشد(جوادی یگانه، 1384: 56). متأسفانه در کشور ایران به دلیل محرمانه تلقی شدن آمارهای رسمی جرایم اجتماعی، امکان ارائه آمار مربوط به میزان فرار دختران از منزل و مطالعه طولی- تطبیقی آن در دورههای زمانی مختلف و بر حسب استانها وجود ندارد. لیکن، برخی از گزارشها و اظهارات مسئولان و نیز پژوهشهای پیمایشی نشان دهنده افزایش پدیدۀ فرار دختران از منزل است و باید به عنوان یک مسأله اجتماعی دارای علل، پیامدها و دلالتهای اجتماعی مطالعه شود، به اعتقاد اکثر روانشناسان و جامعهشناسان، ریشه اصلی آسیبهای اجتماعی در خانواده است، زیرا خانواده به عنوان کوچکترین اجتماع بشری است که عناصر آن به شدت به هم وابستهاند و اگر در این سیستم مشکلی ایجاد شود، در کل سیستم دگرگونی ایجاد میشود. بنابراین همیشه سازگاری وتفاهم بین اعضا برایکارکرد بهتر حل مسأله ضروری است. از اینرو مسألهاین پژوهش بررسی عوامل خانوادگی- اجتماعی مرتبط با نگرش دختران به فرار از به عنوان یکی از مسائل ضروری جامعه است(اردلان، 1382: 118). در این راستا تمرکز اصلی پژوهش حاضر بر روی این سوال است که متغیرهای (پایبندی به باورهای دینی، فشار عمومی، احساس از خود بیگانگی، میزان تحصیلات مادر، میزان تحصیلات پدر، تعداد اعضاء خانواده، درآمد خانواده) تا چه حد با نگرش دختران نوجوان به فرار از منزل مرتبط است؟
اهداف تحقیق هدف کلی - بررسی عوامل خانوادگی- اجتماعی مرتبط با نگرش دختران به فرار از منزل دربین دختران نوجوان 19-12 ساله شهر زنجان در سال 1397.
اهداف جزئی - تعیین رابطه بین میزان پایبندی به باورهای دینی و نگرش دختران به فرار از منزل - تعیین رابطه بین میزان فشار عمومی و نگرش دختران به فرار از منزل - تعیین رابطه بین میزان احساس از خود بیگانگی و نگرش دختران به فرار از منزل - تعیین رابطه میزان درآمد خانواده و نگرش دختران به فرار از منزل - تعیین رابطه تعداد اعضای خانواده و نگرش دختران به فرار از منزل.
چارچوب نظری تحقیق با تأملی بر نظریههای مرتبط با نگرش به فرار از منزل میتوان به این نتیجه رسید که فرار از منزل به عنوان متغیر وابسته میتواند معلول تغییر عواملی باشد. این رابطه را میتوان بر اساس عقیده کولتز که نگرشها را گونهای از سیستمهای پیچیده و منظم عقیدتی میداندکه انسانها را آماده انجام واکنشهای رفتاری خاص مینمایند. علاوه بر این، این سیستمهای پیچیده تمامی ابعاد رفتار بشر را تحت تأثیر قرار میدهد. نگرش برای توصیف سه بُعد رفتاری توسط دانشمندان به کار گرفته شده است: ۱. بُعد آمادگی جسمی بدن برای پذیرش محرکهای بیرونی و تبدیل آن به علل. ۲. بُعد فکری و آگاهی: یعنی انسان در ذهن خودش میداند یکچیز به چه علت خوب است یا بد. ۳. بُعد احساسی: یعنی انسان براساس احساس (و نه بر اساس تفکر و حسابگری) قضاوتها و عکسالعملهای ارزیابی کننده نسبت به پدیدههای اطراف خود از خود عکسالعمل نشان میدهد. بنابراین با بررسی نگرش دختران به فرار از منزل و چگونگی شکلگیری آن میتوان تا حد زیادی به بررسی و ارزیابی عقاید، آگاهیها و بینشهای این افراد نسبت به این مسأله پرداخت و آن را به شیوۀ علمی بررسی کرد. بر اساس نظریه گلاک و استارک در ارتباط با پایبندی به باورهای دینی میتوان استنباط کرد؛ در همه ادیان دنیا با وجود تفاوتهایی که در جزئیات دارند، عرصههای مشترکی وجود دارد که در دینداری آن متجلی میشود. این عرصهها که میتوان آنها را ابعاد محوری دینداری به حساب آورد عبارتند از: ابعاد اعتقادی، مناسکی و پیامدی. بر اساس نظریه آگینر در ارتباط با فشار عمومی میتوان استنباط کرد؛ نظریه فشار عمومی اگینر نه ساختاری و نه فردی است بلکه سعی میکند تا وقوع جرمی را که ناشی از فشاری است که فرد در زندگی با آن رو به رو است، تبیین کند. اگنیر عنوان میکند که بزهکاری نتیجه مستقیم تأثیرگذاری منفی خشم، ناکامی و احساس مضر و زیانآور است که به دنبال مناسبات اجتماعی مخرب و منفی به وجود میآید. برخلاف نظریههای فشار پیشین که بر فشار اقتصادی متمرکز بودند. اگینر بر پیچیده بودن فشار در جامعه مدرن تاکید داشت. از این روی در نظریه فشار عمومی منابع اصلی فشار را بیان میکندکه این منابع عبارتند از: 1. فشار ایجاد شده به خاطر عدم دستیابی به اهداف ارزشمند مثبت، اگینر استدلال میکندکه عدم دستیابی به اهداف ارزشمند مثبت اولین نوع فشار در نظریه فشار عمومی میباشد. 2. فشار در نتیجه حذف انگیزههای ارزشمند افراد: تحقیقات اگینر درباره ادبیات فشار منجر به کشف این شده است که رفع انگیزههای مثبت نیز میتواند سبب فشارشود. به عنوان مثال، از دست دادن دوست، نقل مکان به محل یا مدرسه جدید و طلاق یا جدایی والدین نیز میتواند موجد فشار باشد. 3. فشار در نتیجه وجود انگیزههای منفی: فشار با حضور محرکهای منفی یا مضر نیز میتواند ایجاد شود مانند، ترغیب به تعاملات اجتماعی مثل کودکآزاری، قربانی تبهکاری شدن، تنبیه بدنی، زد و خورد خانوادگی و همسالان، شکست تحصیلی و حوادث و تنشزای زندگی اعم از تهدیدهای زبانی تا آلودگی هوا. بنابراین مطابق گفتههای اگینر افرادی که در معرض فشار مکرر قرار دارند، احتمال بیشتری وجود دارد که اعمال بزهکارانه مرتکب شوند. زیرا افزایش فشار منجر به افزایش خشم میشود و افزایش خشم نیز منجر به جرم میشود. بر اساس نظریه ملوین سیمن در ارتباط با احساس از خود بیگانگی میتوان استنباط کرد؛ انواع کاربردهای از خودبیگانگی را به گونهای که بتوان آنها را مورد سنجش و ارزیابی قرار داد بدین شرح مشخص نمود: ۱. بیقدرتی: نوعی بیگانگی است که در آن فرد احساس میکنند در وضعیتهای اجتماعی که در آنها کنش متقابل دارد نمیتواند تأثیر بگذارد، ۲. بیمعنایی: احساس فرد مبنی بر این که او هیچ راهنمایی در سلوک و عقیده ندارد، ۳. بیهنجاری: عبارت از این احساس است که برای حصول به اهداف ارزشمند ابزار و وسایل نامشروع مورد نیاز است، ۴. نوع بیگانگی «از خود بیگانه بودن»: ناتوانی در داشتن هر نوع فعالیت ارضاء کننده خود است، ۵. احساس انزوا یا بیگانگی از جامعه، فرد خود را با آن چه از نظر جامعه ارزشمند و دارای اعتبار است هم عقیده و همسو نمیبیند.
فرضیههای تحقیق - بین میزان پایبندی به باورهای دینی و نگرش دختران به فرار از منزل رابطه معناداری دارد. - بین میزان فشار عمومی و نگرش دختران به فرار از منزل رابطه معناداری دارد. - بین میزان احساس از خود بیگانگی و نگرش دختران به فرار از منزل رابطه معناداری دارد. - بین میزان درآمد خانواده و نگرش دختران به فرار از منزل رابطه معناداری دارد. - بین تعداد اعضاء خانواده و نگرش دختران به فرار از منزل، رابطه معناداری وجود دارد.
روش تحقیق و شیوه نمونهگیری این تحقیق بر اساس اهداف، از نوع تحقیقات کاربردی است که هدف از آن توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است، بر این اساس جمعآوری دادهها و طرح تحقیق به روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش دختران نوجوان 19-12 ساله شهر زنجان در سال 1397 با تعداد 21769 دختر نوجوان میباشد که بر اساس فرمول کوکران 377 نفر تعیین گردیده است(آمارنامه شهر زنجان، 1394). برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده شد. درمرحله اول شهر زنجان به سه خوشۀ یک، دو و سه تقسیم شد و بعد از هر خوشه دو محله به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس از خوشه یک محلۀ کوی فرهنگ و شهرک کارمندان، از خوشۀ دو؛ شهرک لاله و کوی شهریار و از خوشۀ سه امجدیه و دروازه ارک انتخاب شدند. از خوشه یک، محلۀ کوی فرهنگ 98 نفر، شهرک کارمندان 77 نفر؛ از خوشه دو، شهرک لاله 64 نفر، کوی شهریار 39 نفر؛ از خوشه سه، امجدیه 42 نفر و دروازه ارک 57 نفر از دختران نوجوان 19-12 سال به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و با تهیه لیستی از منازلی که نوجوان در آنها حضور داشت، پرسشنامه با مراجعه به درب منزل تکمیل گردید.
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها نگرش به فرار از منزل نگرشی با دوام است که شامل یک عنصر شناختی و یک عنصر احساسی و یک تمایل به عمل یا رفتار است: 1. عنصر شناختی: شامل اعتقادات و باورهای شخص دربارۀ شی یا اندیشهای است، 2. عنصر احساسی یا عاطفی: آن است که معمولاً نوعی احساس عاطفی با باورهای ما پیوند دارد. 3. عنصر رفتاری: تمایل به عمل و آمادگی برای پاسخگویی به شیوهای خاص اطلاق میشود(کریمی، 1384: 235). فرار مصدر است به معنای گریختن و گریز، فرار یعنی ترک محیطی که دست یافتن به تمایلات و نیازها و خواسته های فرد در آن محیط ممکن نیست و شرایط آن برای فرد نامطلوب است و فرد قادر به تغییر آن نیست(شعاعکاظمی، 1391: 314). تعریف عملیاتی نگرش به فرار از منزل: بر مبنای ابعاد سهگانۀ: 1. بُعدشناختی 2. بُعدعاطفی 3. بُعد رفتاری نگرش به فرار از منزل اندازهگیری شد.
پایبندی به باورهای دینی مجموعه اقدامات، رفتارها، باورها و نگرشهایی است که در ارتباط با اصول دین، فروع دین و دیگر حیطههای مرتبط با مذهب عنوانمیشود(اینگلهارت، 1373: 153). تعریف عملیاتی پایبندی به باورهای دینی بر طبق دیدگاه گلاک و استارک: بر مبنای ابعاد چهارگانۀ: 1. بُعد اعتقادات دینی، 2. بُعد مناسک یا اعمال دینی، 3. بُعد پیامدی (استنتاجی)، 4. بُعد عاطفی.
احساس از خود بیگانگی احساس یا وضعیتی است که هر فرد در رابطه با خود، دیگران و جامعه به اشکال گوناگون احساس بیقدرتی، احساس بیهنجاری، احساس بیمعنایی، انزوای اجتماعی و تنفر از خود بروز میدهد. بزرگترین مصیبت انسان از خود بیگانه، نداشتن قصد و اختیار است. چنین انسانی در حقیقت اسیر ملاحظات و فرمانبردار ضوابط و معیارهای نادرستی است(عبداللهی، 1381: 73). تعریف عملیاتی احساس از خود بیگانگی بر اساس دیدگاه ملوین سیمن: بر مبنای ابعاد پنجگانۀ: 1. بُعد احساس بیقدرتی، 2. بُعد احساس انزوا از جامعه، 3. بُعد احساس بیهنجاری، 4. بُعد احساس بیمعنایی، 5. بُعد احساس تنفر از خود.
فشار عمومی فشار برروابطی تأکید میکندکه مانع از دستیابی مثبت برخی افراد به ارزشها و اهداف و آرزوهایشان میگردد(گیدنز، 1376: 178). تعریف عملیاتی فشار عمومی بر اساس دیدگاه آگینر: بر مبنای ابعاد سهگانۀ: 1. بُعد شکست در نیل به اهداف ارزشمند، 2. بُعد حذف محرکهای ارزشمند، 3. بُعد حضور محرکهای منفی.
پایایی برای انجام پایایی از آزمون آلفایکرونباخ استفاده شده است. بر اساس اعداد به دست آمده در جدول زیر مقدار آلفای کرونباخ همه متغیرها بیشتر از 70/. میباشد. بنابراین میتوان پایایی آن را تائیدکرد.
جدول شماره (1): آلفای کرونباخ گویههای تحقیق
یافتههای تحقیق جدول شماره (2):توصیف متغیرهای تحقیق
دادههای جدول نشان میدهد که تمامی پاسخگویان (377 نفر) به سوالات شاخص میزان نگرش دختران به فرار ازخانه پاسخ دادهاندکه از این میان 6 نفر (1.6 درصد) سطح پائینی از نگرش به فرار ازخانه داشتهاند. 275 نفر (72.7 درصد) سطح متوسط و 96 نفر (25.7 درصد) نیز سطح بالایی از نگرش به فرار ازخانه داشتهاند. همچنین، تمامی پاسخگویان (377 نفر) به سوالات شاخص میزان پایبندی دینی پاسخ دادهاند که از میان آنها 20 نفر (5.3 درصد) بیان داشتهاند که سطح پایینی از پایبندی دینی دارند. 318 نفر (84.4 درصد) بیان کردهاند که دارای سطح متوسطی از پایبندی دینی هستند و بالاخره 39 نفر (10.3 درصد) نیز بیان کردهاند که سطح بالایی از میزان پایبندی دینی دارند. دادههای مربوط به متغیر فشار عمومی نشان میدهد که تمامی 377 نفر افراد نمونه مورد مطالعه به سوال فوق پاسخ دادهاند که از این بین 14 نفر (3.7 درصد) بیان داشتهاند که فشار عمومی که بر آنها وارد میشود در سطح پایین، 248 نفر (65.8 درصد) بیان کردهاند که فشار عمومی که بر آنها وارد میشود در سطح متوسط و بالاخره 115 نفر (30.5 درصد) بیان کردهاندکه سطح بالایی از فشارعمومی بر آنها وارد میشود. دادههای مربوط به متغیر احساس از خود بیگانگی نشان میدهد که 24 نفر (6.4 درصد) سطح پائینی از احساس از خود بیگانگی را دارند. 236 نفر (62.6 درصد) بیان کردهاند که سطح متوسطی از احساس از خود بیگانگی دارند و 117 نفر (31 درصد) نیز بیان کردهاند که دارای سطح بالایی از احساس از خود بیگانگی هستند. - بین میزان بیسازمانی اجتماعی و نگرش دختران به فرار از منزل، رابطه معناداری وجود دارد.
جدول شماره (3):همبستگی بین میزان بی سازمانی اجتماعی و نگرش دختران به فرار از منزل
برای سنجش این فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از جدول باید گفت که بین بیسازمانی اجتماعی و نگرش دختران به فرار از منزل رابطه معناداری وجود دارد (0.000=sig). با توجه به میزان ضریب همبستگی پیرسون این رابطه (188.) باید گفت که رابطه بین این دو متغیر به لحاظ شدت در سطح ضعیف و به لحاظ جهت به صورت مستقیم میباشد. به این معنا که هر چه میزان بیسازمانی اجتماعی بیشتر باشد، نگرش دختران به فرار از منزل بیشتر میشود و بالعکس هر چه میزان بیسازمانی اجتماعیکمتر باشد نگرش دختران به فرار از منزل کمتر میباشد. لذا فرضیه فوق را میتوان با 95 درصد اطمینان تأیید کرد. - بین میزان پایبندی به باورهای دینی و نگرش دختران به فرار ازمنزل، رابطه معناداری وجود دارد.
جدول شماره (4): همبستگی بین میزان پایبندی به باورهای دینی و نگرش دختران به فرار از منزل
براساس نتایج حاصل از این آزمون، بین پایبندی به باورهای دینی و نگرش دختران به فرار از منزل رابطه معناداری وجود دارد (0.004=sig). باتوجه به میزان ضریب همبستگی پیرسون این رابطه (147.-) باید گفتکه رابطه بین این دو متغیر به لحاظ شدت در سطح ضعیف و به لحاظ جهت به صورت معکوس میباشد. به این معنا که هرچه میزان پایبندی به باورهای دینی بیشتر باشد، نگرش دختران به فرار از منزل کمتر است و بالعکس هرچه میزان پایبندی به باورهای دینی کمتر باشد نگرش دختران به فرار از منزل بیشتر است. لذا فرضیه فوق را می توان با 95 درصد اطمینان تأیید کرد.
- بین میزان فشار عمومی و نگرش دختران به فرار از منزل، رابطه معناداری وجود دارد.
جدول شماره (5): همبستگی بین میزان فشار عمومی و نگرش دختران به فرار از منزل
براساس نتایج حاصل از این آزمون، بین فشار عمومی و نگرش دختران به فرار از منزل رابطه معناداری وجود دارد (0.000=sig). با توجه به میزان ضریب همبستگی پیرسون این رابطه (471.) باید گفت که رابطه بین این دو متغیر به لحاظ شدت در سطح متوسط و به لحاظ جهت به صورت مستقیم میباشد. به این معنا که هرچه میزان فشار عمومی بیشتر باشد، نگرش دختران به فرار ازمنزل نیز بیشتر میشود و بالعکس هر چه میزان فشار عمومی کمتر باشد نگرش دختران به فرار از منزل نیز کمتر است. لذا فرضیه فوق را میتوان با 95 درصد اطمینان تأیید کرد. - بین میزان احساس از خود بیگانگی و نگرش دختران به فرار از منزل، رابطه معناداری وجود دارد.
جدول شماره (6):همبستگی بین میزان احساس از خود بیگانگی و نگرش دختران به فرار از منزل
بر اساس نتایج حاصل از این آزمون، بین احساس از خود بیگانگی و نگرش دختران به فرار از منزل رابطه معناداری وجود دارد (0.000=sig). با توجه به میزان ضریب همبستگی پیرسون این رابطه (488.) باید گفتکه رابطه بین این دو متغیر به لحاظ شدت در سطح متوسط و به لحاظ جهت به صورت مستقیم میباشد. به این معنا که هرچه میزان احساس از خود بیگانگی بیشتر باشد، نگرش دختران به فرار از منزل نیز بیشتر میشود و بالعکس هرچه میزان احساس از خود بیگانگی کمتر باشد نگرش دختران به فرار از منزل نیز کمتر است. لذا فرضیه فوق را میتوان با 95 درصد اطمینان تأیید کرد. - بین میزان درآمد خانواده و نگرش دختران به فرار از منزل، رابطه معناداری وجود دارد.
جدول شماره (7):همبستگی بین میزان درآمد و نگرش دختران به فرار از منزل
بر اساس نتایج حاصل از این آزمون، باید گفت که بین میزان درآمد خانواده و نگرش دختران به فرار از منزل رابطه معناداری وجود دارد (0.000=sig). با توجه به میزان ضریب همبستگی پیرسون این رابطه (283.-) باید گفتکه رابطه بین این دو متغیر به لحاظ شدت در سطح ضعیف و به لحاظ جهت به صورت معکوس میباشد. به این معنا که هر چه درآمد خانواده بیشتر باشد، نگرش دختران به فرار از منزل کمتر است و بالعکس هر چه درآمد خانواده کمتر باشد نگرش دختران به فرار از منزل بیشتر میشود. لذا فرضیه فوق را می توان با 95 درصد اطمینان تأیید کرد. - بین تعداد اعضاء خانواده و نگرش دختران به فرار از منزل، رابطه معناداری وجود دارد.
جدول شماره (8):همبستگی بین تعداد اعضا و نگرش دختران به فرار از منزل
بر اساس نتایج حاصل از این آزمون، باید گفت که بین تعداد اعضا خانواده و نگرش دختران به فرار از منزل رابطه معناداری وجود دارد (0.000=sig). با توجه به میزان ضریب همبستگی پیرسون این رابطه (234.) باید گفت که رابطه بین این دو متغیر به لحاظ شدت در سطح ضعیف و به لحاظ جهت به صورت مستقیم میباشد. به این معنا که هر چه تعداد اعضا خانواده بیشتر باشد، نگرش دختران به فرار از منزل بیشتر است و بالعکس هر چه تعداد اعضا خانواده کمتر باشد نگرش دختران به فرار از منزل کمتر میشود. لذا فرضیه فوق را میتوان با 95 درصد اطمینان تأیید کرد. تحلیل رگرسیون چندگانه در این بخش با استفاده از رگرسیون چندگانه قدرت تبیین مدل تحقیق ارزیابی میشود. در جداول زیر نتایج این آزمون و تفاسیر آن نشان داده شده است.
جدول شماره (9): خلاصه مدل
جدول شماره (10): نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه
مطابق جدول مقدار R2 تصحیح شده برابر است با 434/0 که حاکی از این است که نزدیک به 43 درصد تغییرات مربوط به متغیر وابسته (نگرش دختران به فرار از منزل) تحت تأثیر متغیرهای مستقل تبیین میشود. در جدول فوق سهم هر کدام از متغیرهای مستقل در تبیین متغیر وابسته نشان دادهشده است. اعداد به دست آمده نشان میدهد که تمامی متغیرهای مستقل آمده در پژوهش توانستهاند تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. به ترتیب متغیر احساس از خود بیگانگی (204.)، فشار عمومی (199.) و در آخر پایبندی به باورهای دینی (124.-) قرار گرفته است.
بحث و نتیجهگیری بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه، رابطۀ معکوس و معناداری بین پایبندی به باورهای دینی و نگرش دختران به فرار از منزل، مشاهده شده است. به این معنا که هر چه میزان پایبندی به باورهای دینی بیشتر باشد، نگرش دختران به فرار ازمنزل کمتر است و بالعکس هرچه میزان پایبندی به باورهای دینی کمتر باشد نگرش دختران به فرار از منزل بیشتر است. وفاداری فرد به ارزشها و اصول اخلاقی جامعه باعث دور شدن از مشارکت در امور انحرافی میشود. باور درنظریه هیرشی اشاره به میزان اعتباری که فرد برای هنجارهای قراردادی اجتماع قائل است. فروپاشی باورها نخستین مرحلۀ وقوع جرایم و جنایتهاست. زیرا باورها، به مثابۀ نیرو و اهرم مهار درونی افراد که بازتاب اجتماعی هم دارد، وقتی قدرت و مؤثر بودن خود را از دست دهد، در آن هنگام افراد بیباور و فاقد هویت راه هر گونه عملی را برای خود مجاز میدانند. اگرجوانان باور داشته باشندکه برخی اعمال انحرافی و غلط است، مشارکت جستن در آنها دور از تصور است. برخلاف آن، نوجوانانی که وفاداری ضعیفی به اعتقادات و ارزشهای اجتماعی دارند ممکن است بیشتر تمایل داشته باشند که ارزشهای آن را نادیده بگیرند و از هنجارهای اجتماعی به انحراف روند. بنابراین با افزایش باور دینی درافراد از نگرش آنان به فرار ازمنزل کاسته میشود. این نتایج با نظریه همخوانی دارد. این یافته تحقیق با پژوهشهای علیوردی و همکاران(1390)، و کوچران(1988)، هم جهت و هماهنگ میباشد. هنگامی که افراد دارای اعتقادات بالایی باشند، تمایل و میزان نگرش آنها برای اعمال منحرف پایینتر است. در این حالت، اعتقادات افراد مانع از انجام دادن برخی از اعمال منحرف و عاملی برای پیروی و احترام به قوانین و هنجارهاست. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه، رابطه مستقیم و معناداری بین فشار عمومی و نگرش دختران به فرار از منزل، مشاهده شده است.به این معنا که هر چه میزان میزان فشار عمومی بیشتر باشد، نگرش دختران به فرار از منزل نیز بیشتر میشود و بالعکس هر چه میزان فشار عمومی کمتر باشد نگرش دختران به فرار از منزل نیز کمتر است. فشار بر روابطی تأکید میکندکه مانع از دستیابی مثبت برخی افراد به ارزشها و اهداف و آرزوهایشان میگردد. بر اساس نظریه اگینر: نظریه فشار عمومی اگینر که نه ساختاری و نه فردی است، سعی میکند تا وقوع جرمی را که ناشی از فشاری است که فرد در زندگی با آن رو به رو است، تبیین کند. همچنین این نظریه میتواند مقیاسهای فشار، رابطه بین فشار و بزهکاری، رویکردهای تقابلی نسبت به فشار، عامل رفتار بزهکارانه یا غیر بزهکارانه و نظریههای سیاسی را مأخذ آنها این نظریه است تعریف کند. اگنیر عنوان میکند که بزهکاری نتیجه مستقیم تأثیرگذاری منفی خشم، ناکامی و احساس مضر و زیانآور است که به دنبال مناسبات اجتماعی مخرب و منفی به وجود میآید. بنابراین مطابق گفتههای اگینر افرادی که در معرض فشار مکرر قرار دارند، احتمال بیشتری وجود دارد که اعمال بزهکارانه مرتکب شوند. زیرا افزایش فشار منجر به افزایش خشم میشود و به دنبال افزایش خشم نیز منجر به جرم میشود. این نتایج با نظریه همخوانی دارد. این نتیجه با یافتههای تحقیق علیوردینیا، خوشفر و اسدی(1390)، همخوانی دارد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه، رابطۀ مستقیم و معناداری بین احساس از خود بیگانگی و نگرش دختران به فرار از منزل، مشاهده شده است. به این معنا که هر چه میزان احساس از خود بیگانگی بیشتر باشد، نگرش دختران به فرار از منزل نیز بیشتر میشود و بالعکس هر چه میزان احساس از خود بیگانگی کمتر باشد نگرش دختران به فرار از منزل نیز کمتر است. یکی از علل مهم فرار دختران، درونی نکردن هنجارهای اجتماعی و نهایتاً جامعهپذیری و فقدان کنترل اجتماعی درونی است. همچنین فرایند عدم پیوستگی موجب میشود نوجوانان فراری با هنجارهای مرسوم اجتماعی تطابق نداشته باشند. در این صورت نوجوان احساس جدایی و انفصال و خصومت نسبت به دیگران و اجتماع و سازمانهای اجتماعی میکند. بر اساس نظریه کید و کرال(2002)، علت فرار داشتن احساساتی مانند طرد، بیارزش بودن در خانواده و انزوا و فقدان کنترل است. دختران فراری که مورد غفلت، طرد و تبعیض واقع شدهاند. درمعرض عزت نفس پایین، افسردگی و دستاوردهای اندک (تحصیلی و ...) قرار دارند. یکی از دلایل عدم توجه به این دختران این استکه آنها به خانوادههای آشفته تعلق دارند. اینخانواده با کنشها و اختلالات رفتاری نظیر غیر منطقی بودن، دعوا، تعارض و ... مشخص میشوند و اعضای آن دارای شخصیتهای مخرب و غیرعادی هستند که فضای خانه را به اضطراب و تنش میکشاند. هر چند والدین در چنین خانوادههایی حضور فیزیکی دارند، اما فضای حاکم بر خانواده توام با طرد فرزندان، عدم محبت و بیتوجهی به مسائل آنها میباشد. فرد به دلیل کمبود محبت و تربیت ناصحیح، در مواجه با یک محبت کاذب اقدام به فرار میکند. والدین چنین خانوادههایی در کانون ارتباطات خانوادگی حضور فعال ندارند و فرزندان به حال خود رها شدهاند و روابط آنها فاقد هرنوع نظارت صحیح میباشد و کارکرد تربیتی و کنترل غیررسمی خانواده تضعیف شده، آرزوهای بیحد و آنومیک شدت یافته و زمینه هنجارشکنی فرزندان فراهم است. این نتیجه با یافتههای تحقیق اردلان، سیدان و ذوالفقاری(1387)، وشامحمدی(1392)، همخوانی دارد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه، رابطۀ معکوس و معناداری بین میزان درآمد خانواده و نگرش دختران به فرار از منزل، مشاهده شده است. به این معنا که هرچه درآمد خانواده بیشتر باشد، نگرش دختران به فرار از منزل کمتر است و بالعکس هرچه درآمد خانواده کمتر باشد نگرش دختران به فرار از منزل بیشتر میشود. تحقیقات نشان میدهد مشکلات مالی خانوادهها در فرار دختران از محیط خانواده تأثیرگذار است. بنابراین بهتر است که خانوادهها با آگاهی از این عامل سعی در ایجاد رفاه اقتصادی بیشتر برای دختران در محیط خانواده نمایند، این نتیجه با یافتههای تحقیق فنیکل و همکاران(1990)، و شیری(1385)، همخوانی دارد. بنابراین فقر رابطه مستقیم و مثبتی با ناهنجاریهای اجتماعی دارد. براساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه، رابطۀ مستقیم و معناداری بین تعداد اعضاء خانواده و نگرش دختران به فرار از منزل، مشاهده شده است. به این معنا که هرچه تعداد اعضا خانواده بیشتر باشد، نگرش دختران به فرار از منزل بیشتر است و بالعکس هرچه تعداد اعضا خانواده کمتر باشد نگرش دختران به فرار از منزل کمتر میشود این نتیجه با یافتههای تحقیق حسینپور(1395)، همخوانی دارد.
پیشنهادها - ارائه آموزشهای مختلف به والدین در خصوص نحوه رفتار با فرزندان از طریق رسانههای گروهی خصوصاً رادیو و تلویزیون. - استفاده از مددکاران و مشاوران با تجربه در مدارس، پارکها، ترمینالها و راهآهن برای شناسایی دختران فراری، رفع موانع قانونی برخورد با والدینی که نوجوانان و کودکان خود را مورد آزار و اذیت قرار میدهند. - تهیه و نمایش فیلمهای آموزشی درباره اثرات انواع روشهای نادرست تربیتی (از جمله محدودیتهای زیاد، آزادیهای بیش از حد، فاصله عاطفی با فرزندان و ...) برای اطلاع والدین مفید خواهد بود.
منابع اردلان، علی. (1382). بررسی فرار دختران از منزل، فصلنامۀ رفاه اجتماعی. سال دوم، شماره 5. اینگلهارت، رونالد. (۱۳۷۳). تحول فرهنگی در جوامع پیشرفتة صنعتی. ترجمه: مریم، وتر. تهران: انتشارات کویر. جوادی یگانه، محمدرضا. (1384). مسئلۀ دختران فراری. انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی دانشگاه تهران. حقیقی، جمال. (1386). شناسایی عوامل مؤثر بر فرار دختران و بررسی رابطه این عوامل با اختلالات روانی آنان در استان خوزستان، پژوهشهای تربیتی و روانشناختی. دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان، سال سوم، شمارۀ دوم، شمارۀ پیاپی 8. ستوده، هدایتالله. (1375). آسیبشناسی اجتماعی (جامعهشناسی انحرافات). تهران: انتشارات آوای نور. شعاعکاظمی، مهرانگیز. (1391). آسیبهای اجتماعی (نو پدید) با تأکید بر تئوریهای زیربنایی و راهکارهای مقابلهای. تهران: آوای نور. عبداللهی، محمد. (1381). آسیبهای اجتماعی و روند تحول آن در ایران. مجموعه مقالات اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی در ایران، تهران، انجمن جامعهشناسی ایران جلد (1). کریمی، یوسف. (1384). روانشناسی شخصیت. تهران: دانشگاه پیام نور. گیدنز، آنتونی. (1376). نظریههای جامعهشناسی. ترجمه: محسن، صبوری. تهران: نشر نی. هاشمی، سیدضیاء؛ فاطمی امین، زینب؛ و فولادیان، مجید. (1389). پیامدهای فرار دختران از منزل، فصلنامۀ علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی. سال یازدهم، شماره 40.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اردلان، علی. (1382). بررسی فرار دختران از منزل، فصلنامۀ رفاه اجتماعی. سال دوم، شماره 5. اینگلهارت، رونالد. (۱۳۷۳). تحول فرهنگی در جوامع پیشرفتة صنعتی. ترجمه: مریم، وتر. تهران: انتشارات کویر. جوادی یگانه، محمدرضا. (1384). مسئلۀ دختران فراری. انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی دانشگاه تهران. حقیقی، جمال. (1386). شناسایی عوامل مؤثر بر فرار دختران و بررسی رابطه این عوامل با اختلالات روانی آنان در استان خوزستان، پژوهشهای تربیتی و روانشناختی. دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان، سال سوم، شمارۀ دوم، شمارۀ پیاپی 8. ستوده، هدایتالله. (1375). آسیبشناسی اجتماعی (جامعهشناسی انحرافات). تهران: انتشارات آوای نور. شعاعکاظمی، مهرانگیز. (1391). آسیبهای اجتماعی (نو پدید) با تأکید بر تئوریهای زیربنایی و راهکارهای مقابلهای. تهران: آوای نور. عبداللهی، محمد. (1381). آسیبهای اجتماعی و روند تحول آن در ایران. مجموعه مقالات اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی در ایران، تهران، انجمن جامعهشناسی ایران جلد (1). کریمی، یوسف. (1384). روانشناسی شخصیت. تهران: دانشگاه پیام نور. گیدنز، آنتونی. (1376). نظریههای جامعهشناسی. ترجمه: محسن، صبوری. تهران: نشر نی. هاشمی، سیدضیاء؛ فاطمی امین، زینب؛ و فولادیان، مجید. (1389). پیامدهای فرار دختران از منزل، فصلنامۀ علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی. سال یازدهم، شماره 40. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,150 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 621 |