تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,995 |
تعداد مقالات | 83,540 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,194,911 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,243,650 |
بررسی حقالزحمه حسابرسی بر اساس مراحل چرخه عمر شرکت (منتج شده از الگوهای جریاننقد) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 11، شماره 41، فروردین 1398، صفحه 23-42 اصل مقاله (669.95 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ولی خدادای* 1؛ علی چراغی نیا2؛ سجاد ویسی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار گروه حسابداری، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناسی ارشدحسابداری،دانشگاه شهیدچمران اهواز، اهواز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
طبق نظریه چرخه عمر،شرکتهادرمراحل مختلف چرخه عمردارای خصوصیات متفاوتی هستند که بر ریسک تجاری و عملکرد آنها تأثیر میگذارد. از آنجاییکه، ریسک تجاری مبنایی برای تعیین حقالزحمه حسابرسی است. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی میزان حقالزحمه حسابرسی بر اساس مراحلچرخه عمر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهراناست. بدین منظور دو فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین و دادههای مربوط به 81 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی بین سالهای 1384 تا 1393 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تفکیک مراحل چرخه عمر شرکت از روش الگوی جریانهای نقدی دیکینسون (2011) استفاده شده است.الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش دادههای تابلویی بارویکرد اثرات ثابت، بررسی و آزمون شد. نتایج بدست آمده نشان داد که ورود شرکتبه مرحله رشد تأثیر منفی و معناداری بر حقالزحمه حسابرسی دارد. به عبارتی دیگر، شرکتها در مرحله رشد حقالزحمه حسابرسی کمتری پرداخت میکنند. همچنین، نتایج نشان داد که ورود شرکت به مرحله بلوغ تأثیر مثبت و معناداری بر حقالزحمه حسابرسی دارد. به عبارت دیگر، شرکتها در مرحله بلوغ حقالزحمه حسابرسی بیشتری پرداخت میکنند. Abstract Based on life cycle theory, firms have various characteristics in various stages of their life cycle that affect on the business risk and their performance. Since, the business risk is the basis for determining audit fees. Therefore, The purpose of this study is to investigating audit fees according to the firm life cycle in companies listed on the Tehran Stock Exchange. To separate firm life cycle of cash flows pattern Dickinson (2011) were used. For this purpose two hypotheses are developed and data from 81 companies in Tehran Stock Exchange are analyzed. This regression model using panel data with fixed effects approach, reviews and tests. The results indicated that entrance to the growth stage a significant negative impact on the audit fees. In other words.companies in growth stage pay lower audit fees. Also, the results show entrance to mature stage a significant positive impact on the audit fees. In other words, companies in mature stage pay higher audit fees. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چرخه عمر شرکت؛ مرحله رشد؛ مرحله بلوغ و حقالزحمه حسابرسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی حقالزحمه حسابرسی بر اساس مراحل چرخه عمر شرکت (منتج شده از الگوهای جریاننقد)
ولی خدادادی
علی چراغینیا[2] سجاد ویسی[3]
چکیده طبق نظریه چرخه عمر،شرکتهادرمراحل مختلف چرخه عمردارای خصوصیات متفاوتی هستند که بر ریسک تجاری و عملکرد آنها تأثیر میگذارد. از آنجاییکه، ریسک تجاری مبنایی برای تعیین حقالزحمه حسابرسی است. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی میزان حقالزحمه حسابرسی بر اساس مراحلچرخه عمر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهراناست. بدین منظور دو فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین و دادههای مربوط به 81 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی بین سالهای 1384 تا 1393 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تفکیک مراحل چرخه عمر شرکت از روش الگوی جریانهای نقدی دیکینسون (2011) استفاده شده است.الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش دادههای تابلویی بارویکرد اثرات ثابت، بررسی و آزمون شد. نتایج بدست آمده نشان داد که ورود شرکتبه مرحله رشد تأثیر منفی و معناداری بر حقالزحمه حسابرسی دارد. به عبارتی دیگر، شرکتها در مرحله رشد حقالزحمه حسابرسی کمتری پرداخت میکنند. همچنین، نتایج نشان داد که ورود شرکت به مرحله بلوغ تأثیر مثبت و معناداری بر حقالزحمه حسابرسی دارد. به عبارت دیگر، شرکتها در مرحله بلوغ حقالزحمه حسابرسی بیشتری پرداخت میکنند. واژههای کلیدی:چرخه عمر شرکت، مرحله رشد، مرحله بلوغ و حقالزحمه حسابرسی. 1- مقدمه قیمتگذاری و رقابت بازار برای خدمات حسابرسی موضوع مهمی برای قانونگذاران، پژوهشگران و سرمایهگذاران به شمار میآید. های و نیکل[i] (2010) مشاهده کردند که ماهیت حسابرسی به منزله کالایی اعتباری، به تحمیل هزینه و زمان بیشتر یا کمتر از حد در حسابرسی منجر میشود. با وجود ادبیات مستحکم در زمینه حقالزحمه حسابرسی، بحث و بررسی کاملی درباره جزئیات آن، از جمله صرف ناشی از حقالزحمه به منزله معیاری از کیفیت حسابرسی، محدودیتهای حقالزحمه و سایر جنبهها انجام نگرفته است. همچنین، شناسایی کاملی از رفتار حقالزحمه حسابرسی در طول زمان بهدست نیامده، در حالیکه بررسی رفتار حقالزحمه حسابرسی در بلند مدت، بیانگر شناخت ما از بازار حسابرسی است. در اغلب پژوهشهای انجام شده در رابطه با شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر حقالزحمه حسابرسی، عوامل توصیفی شامل عوامل ریسک، حجم و پیچیدگی عملیات واحد تجاری مورد توجه قرار گرفته است. جانستون و بدارد[ii] (2003) معتقدند جهت استفاده از خدمات حسابرسی باید مبلغی به عنوان حقالزحمه خدمات حسابرسی پرداخت شود. این مبلغ توسط حسابرس و با توجه به ارزیابی وی از حجم و ریسک کارحسابرسی تعیین میگردد. سیمونیک وآستین[iii] (1987) بیان کردند که حقالزحمه حسابرسی به وسیله ریسک تجاری تعیین میشود. درنتیجه، حقالزحمه حسابرسی باید هزینههای مورد انتظار ادراک حسابرس از ریسک تجاری پیشروی شرکتها را منعکس کند(لیون وماهر،[iv] 2005، 137). رونی وساگانسن[v] (2013) معتقدندچرخه عمر شرکت یک متغیر نسبتاً جدید در ادبیات حسابداری است و میتواند به عنوان یک ابزار برای ارزیابی ریسک تجاری شرکت استفاده شود. طبق تئوری چرخه عمر، شرکتها در مراحل مختلف چرخه عمر از نظر مالی و اقتصادی دارای نمودگرها و رفتارهای خاصی هستند؛ بدین نحو که ویژگیهای مالی و اقتصادی یک شرکت تحت تأثیر مرحلهای از چرخه عمر است که شرکت در آن قرار دارد (بیکسی[vi]،2007، 164). یونسو و سیونمی[vii] (2015) اعتقاد دارند تمرکز اکثر پژوهشهای پیشین درباره حقالزحمه حسابرسی به ارتباط بین مدیران و مالکان و مسئله نمایندگیبوده و توجه چندانی به چرخه عمر و محیطهای گوناگون فعالیت شرکتهاکه به تنوع در حقالزحمه حسابرسی میانجامد، نشده است. همچنین، آنها معتقدند که اطلاعات کیفی مانند چرخه عمر شرکتمیتواند نقش مهمی در تعیین حقالزحمه حسابرسی،از طریق تسهیل در ارزیابی ریسک تجاری شرکت ایفا کند. خلاصه اینکه، مراحل چرخه عمر شرکت سازوکاری برای اندازهگیری معیار چند بعدی و گسترده ریسک تجاری میباشد و میتواند برای حسابرسان به عنوان شاخص احتمال خطر حسابرسی مفید واقع شود. از سویی، حسابرسی مستقل مبنایی برای شفافیت اقتصادی، اعتماد مردم و جامعه بهبازار سرمایه و همچنین مبنایی برای پاسخگویی دولت در برابر مردم فراهم میآورد. در نتیجه، نباید همانند کالاها و خدمات معمولی با آن برخورد شود. در این شرایط، جهت حفظ نقش رسالت حسابرسی میبایست حقالزحمه در خور شان حرفه حسابرسی و متناسب با فرایند اجرای آن در نظر گرفته شود. بنابراین، هدف این پژوهش، بررسی حقالزحمه حسابرسی بر اساس مراحلچرخه عمر شرکتاست. همچنین، بررسی موضوع مطالعه مبتنی بر ادبیات اقتصادی و حسابداری مدیریت است که تغییرات حقالزحمه حسابرسی را میآزماید و میتواند برای حسابرسان، مدیران و قانونگذاران کاربرد داشته باشد. در ادامه پژوهشمبانی نظری و پیشینه مطالعات انجام گرفته و فرضیهها مرور میشود و سپس به مدلها، روشهای پژوهشو در نهایت نتیجهگیری و پیشنهادها پرداخته خواهد شد.
2- مبانی نظری پژوهش قیمتگذاریخدمات حسابرسی یکی از موضوعات مورد علاقه بسیاری از پژوهشگران حسابرسی است و تاکنون مطالعات زیادی در این زمینه انجام شده است. آگاهی از نحوه تعیین حقالزحمه حسابرسی هم برای صاحبکار و هم برای حسابرس مهم است. حسابرسان جهت تعیین حقالزحمه حسابرسی از عوامل گوناگونی استفاده میکنند و پژوهشهای زیادی نیز در رابطه با شناسایی و ارزیابی این عوامل انجام شده است. بن علی و لسیج[viii] (2012) معتقدند که در نهایت حسابرس ریسکی را برآورد میکند که از تمرکز و شدت وجود مسئله نمایندگی و سایر عوامل نشأت میگیرد و با توجه به آن، پس از برنامهریزی کار حسابرسی، حقالزحمه خود را تعیین میکند. واعظ و همکاران (1392) اعتقاد دارند دو جنبه خاص از بازار رقابتی ممکن است انتظارات عمومی در مورد حقالزحمه حسابرسی را با محدودیت مواجه کند؛ جنبه اول بیانگر این واقعیت است که حسابرسی صاحبکاران جدید، به تلاش بیشتری برای کسب دانش کافی نسبت به ریسکهای حسابرسی نیازمند است. جنبه دیگر، احتمال پیشنهاد قیمت پایینتر موسسههای حسابرسی به منظور جذب صاحبکاران است تا در آینده بتوانند حقالزحمه حسابرسی را افزایش دهند. این دو جنبه میتواند بر حقالزحمه حسابرسی تأثیر گذار باشد. لیون و ماهر (2005) معتقدند که حقالزحمههای حسابرسی به وسیله ریسک تجاری تعیین میشوند. در نتیجه، حقالزحمه حسابرسی باید هزینههای مورد انتظار ادراک حسابرس از ریسک تجاری پیشروی شرکترا منعکس کند. مؤسسات حسابرسی باید ریسک مرتبط با ارائه خدمات حرفهای در شرایط خاص را به طور مناسب در نظر بگیرند. در حین اینکه حسابرس، ریسکهای مرتبط با صاحبکار را ارزیابی میکند، معقولانه به نظر میرسد که دو ریسک مرتبط با صاحبکاران، یعنی ریسک تجاری و ریسک حسابرسی بر یکدیگر تأثیر بگذارند (بدارد و همکاران،2004، 129). بسیاری از پژوهشگران، این نظریه را تأیید میکنند که ارتباط مثبتی بین بعضی از مفاهیم ریسک و حقالزحمه حسابرسی وجود دارد. به این ترتیب، حسابرسان باید در تعیین حقالزحمه حسابرسی، مشخصههای ریسک صاحبکار خود را در نظر گرفته و ریسکهای مربوط را از طریق حقالزحمههای بالاتر جبران کنند. همچنین، نتایج آنها این موضوع را تأیید میکند که حسابرسان نباید تنها روی ریسک مربوط به صورتهای مالی تاکید کنند، بلکه باید دید وسیعتری نسبت به رفتار تجاری صاحبکار داشته باشند (بل و همکاران[ix]، 2001، آلن و همکاران[x]، 2006). پژوهشهای فرانسیس[xi] (1984)، جاب و همکاران[xii] (1996) نشان میدهد که ریسک از عوامل چند بعدی تشکیل شده است. این پژوهشگران بیان داشتند که شرکتهادر مراحل مختلف چرخه عمر، ویژگیهای متفاوتی دارند که بر ریسک تجاری و عملکرد آنها تأثیر میگذارد. لی و اسلاکم[xiii] (2005) بیان نمودند که ریسک شرکتهادر مراحل چرخه عمر تغییر میکند. بنابراین، شرکتهابا ریسکهای تجاری و عملیاتی متفاوت در مراحل مختلف چرخه عمر روبرو میشوند. به علاوه، ریسک تجاری صاحبکار و ریسک حسابرسی به یکدیگر وابسته میباشند. همچنین، شرکتهادر مراحل مختلف چرخه عمر، ویژگیهای متفاوتی دارند به عبارتی، فرصتها، تهدیدها و فشارهای محیط داخلی و خارجی سازمان با مراحل چرخه عمر تغییر میکند (جواهر و مکلافلین[xiv]، 2001، 401). در این شرایط، با توجه به ویژگیهای متفاوت شرکت در مراحل مختلف چرخه عمر که بر ریسک تجاری و عملکرد شرکت اثرگذار است، انتظار میرود که مراحل چرخه عمر شرکتبر حقالزحمه پرداختی به حسابرس اثرگذار باشد. اما یکی از مسائلی که همواره در استفاده از معیار چرخه عمر وجود دارد این است که، چگونه میتوان مراحل چرخه عمر شرکت را تفکیک کرد. شناخت مراحل چرخه عمر شرکتهامیتواند به سرمایهگذاران و اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری در پیشبینی وضعیت آتی شرکت کمک کند. به عبارتی دیگر، هر یک از مراحلی که شرکت در آن قرار دارد به استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری کمک مینماید تا ارزیابی بهتری از اطلاعات مالی شرکت، نیازهای جاری و آتی آن و نیز عملکرد و قابلیتهای مدیریت به عمل آورند (حقیقت و قربانی، 1386). از این رو، هر اندازه بتوان مراحل چرخه عمر شرکت را به نحو مناسب تفکیک و ارزیابی کرد پیشبینیهای دقیقتری انجام خواهد شد. از آنجاییکه در روش آنتونی و رامش[xv] (1992) از معیار سن شرکت و همچنین استفاده از نقاط انفصالی که هیچ یک از تئوریهای اقتصادی از آن حمایت نمیکند استفاده میگردد. میتوان انتظار داشت که روش الگوی جریانهای نقدی دیکینسون[xvi] (2011) یک روش تفکیک کننده بهتری برای چرخه عمر شرکت باشد. در اکثر پژوهشهای پیشین، چرخه عمر شرکتهابه سه مرحله رشد، بلوغ و افول تقسیم شدهاند. با توجه به اینکه در این پژوهش، فقط مراحل رشد و بلوغ شرکتها بررسی شده، در ادامه ویژگیها و ارتباط این دو مرحله با حقالزحمه حسابرسی تشریح میشود.
در این مرحله شرکتهابا رشد فروش و سودهای غیر قابل پیشبینی ناشی از ابهام در میزان تقاضای محصولات مواجه میشوند. پژوهشهای اخیر نشان میدهد اگرچه ممکن است میزان تقاضا برای محصولات در حال افزایش باشد با این وجود، احتمال دارد محصولات شرکت هنوز مورد مقبولیت عموم مصرفکنندگان واقع نشده باشد، اما شرکتهاممکن است در مرحله رشد به مقدار عایدی دست یابند (بلاک[xvii]، 1998). همچنین، شرکتها فعالانه به دنبال جستجو و به کارگیری طرحهای توسعه بوده و به سرمایه بیشتری برای دستیابی به مزایای بلندمدت رقابتی و محصولات جدید نیاز دارد. بنابراین، آنها به انجام فعالیتهای مالی برای دستیابی به سرمایه کافی مورد نیاز میپردازند. شرکتهادر این مرحله به پیشرفت در تغییرات فناوری تکیه میکنند، اما باید توجه داشت که سرمایهگذاری بالا و مخارج تحقیق و توسعه برای ایجاد محصولات جدید، موفقیت این محصولات را تضمین نمیکند. بنابراین، شرکتهایفعال در محیطهای صنعتی غیرقابل پیشبینی، احتمالاً ریسک تجاری بالاتر و در نتیجه احتمال خطر حسابرسی بیشتری دارند. به عبارتی دیگر، حسابرسان ریسک بالاتری متحمل شده و برای حسابرسی صورتهای مالی و اطلاعات مربوط به صاحبکاری که در مرحله رشد است نیاز به تلاش بیشتری دارند و باید حقالزحمه حسابرسی بالاتری را مطالبه کنند (لیون و ماهر، 2005، 137). از سوی دیگر، شرکتهای در مرحله رشد تمایل دارند تا از طریق ارائه اطلاعات با کیفیت، فرصتهای رشد، عملکرد و آینده مطلوب خود را نشان دهند و این امر، سبب افزایش کیفیت اطلاعاتشان میگردد (لئوز[xviii]، 2004، 216). همچنین، در مرحله رشد شرکت بر ترس خروج سریع از بازار فائق آمده و با بقا در بازار به میزانی از موفقیت دست یافته است که باعث کاهش ریسک تجاری شرکت میشود. افزون بر این، به منظور جذب و حفظ صاحبکارانی که توان فرصت رشد آتی بالاتری دارند، حسابرسان ممکن است در این مرحله حقالزحمه حسابرسی کمتری مطالبه کنند. (یونسو و سیونمی، 2015).
در این مرحله فروش شرکت به ثبات قابل ملاحظهای رسیده است و جریان وجوه نقد عملیاتی بیشتری خواهد داشت (بلاک،1998). همچنین، شرکتها در مقایسه با دیگر مراحل چرخه عمر،در این مرحله تغییرات فناوری کمتری دارند. محیط با ثبات منجر به نتایج مالی میشود که از نتایج سال قبل انحراف زیادی نخواهد داشت. در نتیجه، به احتمال زیاد حسابرسان انتظارات معقولی از نتایج مالی اخیر داشته و رویههای حسابرسی میتوانند به طور خیلی موثری اجرایی شوند (فرانسیس، 1984). در مجموع شرکتها در این مرحله، معمولاً تجارب مدیریتی بهتری داشته و ریسک ورشکستگی کمتری خواهند داشت. بنابراین، انتظار میرود ریسک تجاری شرکت در مرحه بلوغ کمتر از دیگر مراحل چرخه عمر باشد که باعث میشود حسابرسان حقالزحمه حسابرسی کمتری مطالبه کنند (لیون و ماهر، 2005). ازسوی دیگر، یونسو و سیونمی (2015) معتقدند به دلیل محیط تجاری رقابتیتر و چالشیتر شرکتها در مرحله بلوغ، ساختارسازمانی این شرکتها پیچیدهتر از ساختارسازمانی شرکتها در سایر مراحل است. بنابراین، باعث ایجاد نیاز به روشهای حسابرسی پرهزینهتر یا تلاشهای حسابرسی بیشتر میشود. همچنین، شرکتها در مرحله بلوغ ذخیره منابع متنوعتر و بیشتری دارند که سبب میشود مدیران شرکتها در این مرحله انگیزه قویتری برای رسیدن به منافع شخصی خود نسبت به دیگر مراحل چرخه عمر داشته باشند. به عبارتی دیگر، مشکلات نمایندگی شرکتها در مرحله بلوغ افزایش یافته، و شرکتها در مرحله بلوغ تاکید بیشتری به کاهش مشکلات نمایندگی دارند. در این شرایط، حسابرسی یک وسیله کارآمد برای کاهش مشکلات نمایندگی بین مدیران و سرمایهگذاران است و حسابرسان باید برای کاهش مشکلات نمایندگی تلاش بیشتری کنند. افزون بر این، افزایش و تنوع سهامداران در مرحله بلوغ باعث تاکید بیشتر حسابرسی برای کاهش ریسک تجاری میشود که به تلاش بیشتر حسابرسان منجر میشود. بنابراین، انتظار میرود که حسابرسان در مرحله بلوغ حقالزحمه حسابرسی بیشتری مطالبه کنند.
3- پیشینه پژوهش بل و همکاران (2001)، طی پژوهشهای تجربی دریافتند که ریسک تجاری میزان ساعات کار حسابرسی را بالا برده و بدین ترتیب با افزایش ریسک تجاری، حقالزحمه حسابرسی نیز افزایش مییابد. از دیدگاه نیکنن و پتری[xix] (2005) حقالزحمه حسابرسی با ابعاد ریسک (ریسک مالی، ریسک عملیاتی و ریسک تجاری) رابطهای مستقیم دارد. همچنین، یافتههای آنها نشان داد که ریسک تجاری یا ابهامی که صاحبکار با آن روبرو میشود بر ماهیت، زمانبندی و فرآیند حسابرسی اجرا شده تأثیر میگذارد. در نتیجه متغیرهایی که ویژگی ریسک صاحبکار را منعکس میکنند ارتباط مثبتی با حقالزحمه حسابرسی دارند. لیون و ماهر (2005) به شواهدی دست یافتند که در بازار حسابرسی، زمانیکه حسابرسان ریسک کسب و کار را در سطح صاحبکار ارزیابی میکنند، هزینههای مورد انتظار خود از صاحبکار را به شکل حقالزحمههای بالاتر حسابرسی دریافت میکنند. زو بگزیا[xx] (2007) در پژوهشی با طبقهبندی شرکتها به مراحل رشد، بلوغ و افول به بررسی تأثیر چرخه عمر بر میزان مربوط بودن معیارهای ریسک پرداخت. یافتههای وی نشان داد، توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مرحله افول، دارای بیشترین مقدار و در مرحله بلوغ دارای کمترین مقدار هستند. یافتههای پژوهش چن و همکاران[xxi] (2010) نشان داد که ورود متغیر چرخه عمر به الگوهای اقلام تعهدی سبب افزایش قدرت توضیح دهندگی این الگوها شده و خطای نوع اول و دوم را کاهش میدهد. آستانا و بونی[xxii] (2012) معتقدند تغییرات حقالزحمه حسابرسی میتواند به دلیل ساختار بازار حقالزحمه حسابرسی باشد. صالح و همکاران[xxiii] (2013) دریافتند که با حرکت از مرحله رشد به سمت افول ارزش اطلاعات سود کاهش مییابد. یونسو و سیونمی (2015) در پژوهشی به بررسی تأثیر مراحل چرخه عمر شرکتها بر حقالزحمه حسابرسی درشرکتهای آمریکایی طی سالهای 2000 تا 2013 پرداختند. آنها در پژوهش خود برای تفکیک مراحل چرخه عمر از الگوی جریانهای نقدی دیکینسون (2011) استفاده نمودند. نتایج پژوهش آنها نشان داد ورود شرکتها به مرحله بلوغ تأثیر مثبت و معناداری بر حقالزحمه حسابرسی دارد. به عبارتی دیگر، حقالزحمه حسابرسی در مرحله بلوغ نسبت به سایر مراحل چرخه عمر بیشتر است. سرلک و همکاران (1394) با استفاده از الگوی جریانهای نقدی دیکینسون (2011) برای تفکیک مراحل چرخه عمر به بررسی رابطه ویژگی مالی و ساختار سرمایه پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که شرکتها در هر سه مرحله از چرخه عمرشان تأمین مالی از طریق بدهی را ترجیح میدهند. دیانتی دیلمی و بیاتی (1394) در پژوهشی رابطه رقابت بازار محصول و حقالزحمه حسابرسی بررسی نمودند. یافتههای پژوهش آنها نشان داد که رقابت باعث کاهش مشکلات نمایندگی بین مدیران و سهامداران میشود که این موضوع به نوبه خود باعث کاهش عدمتقارن اطلاعاتی و هزینه کنترلی میشود. بنابراین، ریسک حسابرسی کاهش و در نتیجه حقالزحمه درخواستی نیز کاهش خواهد یافت. سجادی و زارعی (1386) به بررسی تأثیر ویژگیهای موسسه حسابرسی و صاحبکار بر حقالزحمه حسابرسی از دیدگاه شرکای موسسههای حسابرسی پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد، تخصص صنعتی موسسه حسابرسی، کیفیت گزارش حسابرسی، میزان دعاوی حقوقی صاحبکار و تنگناهای فرایند گزارش حسابرسی در تعیین حقالزحمه حسابرسی مؤثر است. همچنین نتایج نشان دادکه شهرت موسسه حسابرسی، استقلال حسابرس و شهرت صاحبکار در تعیین حقالزحمه حسابرسی مؤثر نیستند. کرمی وعمرانی (1389) نشان دادند که میزان مربوط بودن معیارهای ریسک و عملکرد و نیز توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مراحل مختلف چرخه عمر (رشد، بلوغ و افول) تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. یافتههای پژوهش علوی و رباطمیلی (1391) نشان داد در شرکتهایی که جریانهای نقد آزاد و فرصتهای رشد زیاد است، با افزایش میزان بدهیها، میانگین حقالزحمه حسابرسی افزایش مییابد. نتایج پژوهش واعظ و همکاران (1392) نشان داد ارتباط میان معیارهای کیفیت حسابرسی (اندازه، تخصص و تداوم انتخاب موسسه حسابرسی) با حقالزحمه حسابرسی معنادار است.
4- فرضیههای پژوهش با توجه به مبانی نظری مطرح شده فرضیههای پژوهش به صورت زیر تدوین شدهاند. فرضیه اول:ورود شرکتها به مرحله رشد تأثیر معناداری بر حقالزحمه حسابرسی دارد. فرضیه دوم:ورود شرکتها به مرحله بلوغ تأثیر معناداری بر حقالزحمه حسابرسی دارد.
5- روش شناسی پژوهش پژوهش حاضر بر اساس هدف، از نوع توصیفی و بر اساس ماهیت و روش از نوع همبستگی است. با توجه با اینکه این پژوهش میتواند در فرایند تصمیمگیری حسابرسان مورد استفاده قرار گیرد، نوع پژوهش کاربردی محسوب میشود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، در بخش آمار توصیفی، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از شاخصهای مرکزی همچون میانگین و میانه و شاخصهای پراکندگی انحراف معیار انجام شده است. همچنین، برای آزمون فرضیهها از الگوی رگرسیون دادههای ترکیبی استفاده شده است. برای انتخاب از بین روشهای الگوهای رگرسیونی ترکیبی و الگوی دادههای تابلویی با اثرات ثابت از آزمون F لیمر استفاده میشود. اگر در آزمون F لیمر روش دادههای ترکیبی انتخاب شود، کار تمام است اما، اگر روش دادههای تابلویی با اثرات ثابت انتخاب شود لازم است تا آزمون هاسمن نیز انجام شود. از آزمون هاسمن برای تعیین استفاده از الگوی اثرات ثابت در مقابل الگوی اثرات تصادفی استفاده میشود (افلاطونی، 92).
6- جامعه و نمونه آماری جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سالهای 1384 تا 1393 است. در این پژوهش، برای تعیین نمونه آماری از روش حذف سیستماتیک استفاده شد؛ بدین صورت که از بین کلیه شرکتهای موجود در پایان سال 1383، شرکتهایی که دارای شرایط زیر نباشند، حذف شده و شرکتهای باقیمانده برای انجام آزمون انتخاب شدند: 1) بهمنظورهمگنشدننمونةآماریدرسالهایبررسی،شرکتهاپیشازسال1383 دربورساوراقبهادارتهرانپذیرفتهشدهباشند. 2) بهلحاظافزایشقابلیتمقایسه،دورةمالیشرکتهامنتهیبهپایاناسفندماهباشد. 3) نمونةآماریشاملشرکتهایواسطهگریمالی،سرمایهگذاری،لیزینگ،بانکهاو شرکتهایبیمهنمیشود؛زیراماهیتداراییشرکتهایمذکورمتفاوتاست. 4) شرکتهاطیدورةزمانیاینپژوهش،تغییرفعالیتیاتغییردورةمالیندادهباشند. 5) دادههایمدنظرشرکتهادردسترسباشد. درنهایتپسازطیمراحلمزبورتعداد81شرکتبرایانجامآزمونفرضیههایپژوهشانتخابشدند.
7- طبقه بندی شرکتدر مراحل چرخه عمر یکی از مسائلی که همواره در استفاده از معیار چرخه عمر وجود دارد این است که، چگونه میتوان مراحل چرخه عمر شرکتها را تفکیک کرد. هر اندازه بتوان مراحل چرخه عمر شرکتها را به نحو مناسب تفکیک و ارزیابی کرد پیشبینیهای دقیقتری انجام خواهد شد. دیکینسون (2011) در پژوهش خود به منظور تفکیک مراحل چرخه عمر از سه متغیر خالص جریانهای نقدی فعالیتهای عملیاتی، جریانهای نقدی فعالیتهای سرمایهگذاری و جریانهای نقدی فعالیتهای تأمین مالی استفاده نمود. در این پژوهش تفکیک چرخه عمر شرکت به مراحل رشد، بلوغ و افول با استفاده از سه متغیر مذکور و طبق روش شناسی (یونسو و سیونمی، 2015) طبق جدول 1 است:
جدول 1- مدل چرخه عمر شرکت
منبع: یافتههای پژوهشگر
مطابق با جدول 1 در صورتی که جریانهای نقدی فعالیتهای عملیاتی و تأمین مالی مثبت و جریانهای نقدی فعالیتهای سرمایهگذاری منفی باشد، شرکت در مرحلهٔ رشد قرار دارد و در صورتی که جریانهای نقدی فعالیتهای عملیاتی مثبت و جریانهای نقدی فعالیتهای سرمایهگذاری و تأمین مالی منفی باشد، شرکت در مرحله بلوغ قرار دارد. 8- مدل و متغیرهای پژوهش با توجه به چارچوب نظری و پیشینه پژوهش، الگوی پژوهش از نوع رگرسیون چند متغیره است. برای بررسی فرضیه اول از مدل 1 استفاده شده است (یونسو و سیونمی، 2015). رابطه (1)
همچنین، برای بررسی فرضیه دوم از مدل 2 استفاده شده است (یونسو و سیونمی، 2015).
رابطه (2)
حقالزحمه حسابرس :براساس لگاریتم طبیعی حقالزحمه حسابرس اندازهگیری میشود. علت استفاده از لگاریتم طبیعی درمحاسبه حقالزحمه حسابرس، همگن کردن حقالزحمه شرکتهای بزرگ وکوچک میباشد. این روش در همه پژوهشهای قبلی استفاده شده است.
برای مدل 1 مرحله رشد شرکت ( ) یک متغیر مجازی است. اگر شرکت در مرحله رشد باشد برابر یک و در غیر این صورت برابر صفر است. برای مدل 2 مرحله بلوغ شرکت( ) یک متغیر مجازی است. اگر شرکت در مرحله بلوغ باشد برابر یک و در غیر این صورت برابر صفر است.
اندازه شرکت ( ):لگاریتم طبیعی کل داراییهای شرکت است. سودآوری ( ):بیانگر بازده داراییهای شرکت است و برابر با نسبت سود عملیاتی به کل داراییها است. اهرم مالی ( ):برابر با نسبت کل بدهیها به کل داراییهای شرکت است. نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ( ):برابر با نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شرکت به ارزش دفتری آن است (هویتاش و همکاران، 2008). زیان ( ): یک متغیر مجازی است. اگر شرکت زیان خالص گزارش کند، برابر یک و در غیر این صورت صفر است. اندازه موسسه حسابرسی ( ):یک متغیر مجازی است. اگر شرکت توسط سازمان حسابرسی مورد رسیدگی قرار گرفته باشد عدد یک، و در غیر این صورت عدد صفر را میپذیرد.
9- نتایج پژوهش 9-1- آمار توصیفی برای ارائة نمای کلی از خصوصیات مهم متغیرهای محاسبه شده، در جدول 1 برخی از آمارههای توصیفی این متغیرها (میانگین، میانه، انحراف معیار، حداقل و اکثر مشاهدات) درج شده است.
جدول 2-آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول 2 آمار توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش را نشان میدهد که بیانگر پارامترهای توصیفی برای هر متغیر به صورت مجزاست. این پارامترها عمدتاً شامل اطلاعات مربوط به شاخصهای مرکزی، نظیر بیشینه، کمینه، میانگین و میانه و همچنین اطلاعات مربوط به شاخصهای پراکندگی نظیر انحراف معیار است. مهمترین شاخص مرکزی میانگین است که نشاندهنده نقطه تعادل و مرکز ثقل توزیع است و شاخص مناسبی برای نشان دادن مرکزیت دادههاست. برای مثال میانگین متغیر سودآوری برابر با 118/0 است. میانه یکی دیگر از شاخصهای مرکزی است که وضعیت دادهها را نشان میدهد. با توجه به نزدیکی میانه و میانگین در بیشتر متغیرها و همچنین سایر آمارههای به دست آمده از متغیرهای مختلف میتوان بیان کرد که کلیه متغیرها از توزیع مناسبی برخوردار هستند. در این میان، میانگین (میانه) حقالزحمه حسابرسی 051/6 (999/5) میباشد و بیانگر آن است که بیشتر مشاهدات مربوط به این متغیر حول این نقطه تمرکز دارد. همان گونه که در جدول 2 مشاهده میشود، میانه متغیر اهرم مالی برابر با 654/0 است که نشان میدهد نیمی از دادهها کمتر از این مقدار و نیمی دیگر بیشتر از این مقدار هستند. به طور کلی، پارامترهای پراکندگی معیاری برای تعیین میزان پراکندگی دادهها با یکدیگر یا میزان پراکندگی آنها نسبت به میانگین است. ازجمله مهمترین پارامترهای پراکندگی، انحراف معیار است. مقدار این پارامتر برای متغیر اندازه شرکت برابر 180/1 و برای متغیر سودآوری برابر با 131/0 است که نشان میدهد در بین متغیرهای پژوهش، اندازه شرکت و سودآوریبه ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان پراکندگی هستند. همچنین، لازم به توضیح است به منظور اجتناب از تأثیر دادههای پرت بر نتایج پژوهش، کلیه دادههای پرت متغیرها در سطح یک درصد حذف شدهاند.
9-2- آزمون فرضیهها قبلازبرازشمدلهالازماستتاآزمون F لیمربهمنظوربررسیاستفادهازروشدادههایتابلوییبااثراتثابتدر مقابلروشدادههایترکیبیبرایمدلهایمزبورانجامشود.نتایجحاصلازآزمون F لیمر برای مدلهای مزبوردر جدول 3 نشان داده شده است.
جدول 3 -نتایج آزمون F لیمر برای مدلهای پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر
با توجه به آماره و سطح خطای آزمون F لیمر برای مدلهای 1 و 2 لازم است برای انتخاب از بین روش دادههای تابلویی با اثرات ثابت یا دادههای تابلویی با اثرات تصادفی، آزمون هاسمن نیز انجام شود. نتایج مربوط به آزمون هاسمن نیز در جدول 4 نشان داده شده است. جدول 4- نتایج آزمون هاسمن برای مدلهای پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر
همانطور که در جدول 4 قابل مشاهده است، نتایج حاکی از آن است که روش دادههای تابلویی با اثرات ثابت برای هر دو مدل 1 و 2 روش ارجح است. بنابراین، در ادامه به تخمین مدلهای پژوهش با توجه به روش ارجح پرداخته میشود. برای بررسی فرضیه اول از مدل 1 استفاده شده است. نتایج مربوط به آزمون فرضیهٔ اول در جدول 5 آورده شده است.
جدول 5- نتایج حاصل از برآورد مدل 1 پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر
با توجه به نتایج قابل مشاهده در جدول 5 و با توجه آمارهF بدست آمده (402/23) و سطح خطای آن (000/0)، میتوان ادعا کرد که در مجموع مدل پژوهش از معناداری بالایی برخوردار است. همچنین، با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده بدست آمده برای مدل که برابر 8/70 درصد است، میتوان بیان کرد که در مجموع متغیرهای مستقل و کنترل پژوهش بیش از 70 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح میدهند. افزون بر این، با توجه به مقدار آماره دوربین واتسون که برابر 767/1 است، میتوان ادعا کرد که خودهمبستگی مرتبه اول میانباقیماندههای مدل وجود ندارد. برای بررسی فرضیه دوم از مدل 2 استفاده شده است. نتایج مربوط به آزمون فرضیه دوم در جدول 6 آورده شده است.
جدول 6 - نتایج حاصل از برآورد مدل 2 پژوهش
منبع: یافتههای پژوهشگر
با توجه به نتایج قابل مشاهده در جدول 6 و با توجه آمارهF بدست آمده (346/23) و سطح خطای آن (000/0)، میتوان ادعا کرد که در مجموع مدل پژوهش از معناداری بالایی برخوردار است. همچنین، با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده بدست آمده برای مدل که برابر 7/70 درصد است، میتوان بیان کرد که در مجموع متغیرهای مستقل و کنترل پژوهش بیش از 70 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح میدهند. افزون بر این، با توجه به مقدار آماره دوربین واتسون که برابر 758/1 است، میتوان ادعا کرد که خودهمبستگی مرتبه اول میانباقیماندههای مدل وجود ندارد. در ادامه به بررسی نتایج بهدست آمده مربوط به فرضیههای پژوهش پرداخته شده است.
این فرضیه به بررسی تأثیر مرحله رشد از چرخه عمر شرکت بر حقالزحمه حسابرسی میپردازد. با توجه به نتایج بهدست آمده در جدول 5 از برآورد الگو، ضریب متغیر مرحله رشد شرکت برابر 106/0- است و با توجه به سطح خطای آن که برابر با (002/0) و کمتر از سطح خطای 05/0 است، این فرضیه در سطح اطمینان 95/0 مورد تأیید قرار میگیرد. در نتیجه، میتوان ادعا کرد که شرکتها در مرحله رشد حقالزحمه حسابرسی کمتری پرداخت میکنند که با پژوهشهای بل و همکاران (2001) و یون سو لی و سیون می کیم (2015) مطابقت دارد.
این فرضیه به بررسی تأثیر مرحله بلوغ از چرخه عمر شرکت بر حقالزحمه حسابرسی میپردازد. با توجه به نتایج بهدست آمده در جدول (5) از برآورد الگو، ضریب متغیر مرحله رشد شرکت برابر 100/0 است و با توجه به سطح خطای آن که برابر با (003/0) و کمتر از سطح خطای 05/0 است، این فرضیه در سطح اطمینان 95/0 مورد تأیید قرار میگیرد. در نتیجه، میتوان ادعا کرد که شرکتها در مرحله بلوغ حقالزحمه حسابرسی بیشتری پرداخت میکنند که با پژوهشهای بل و همکاران (2001) و یون سو لی و سیون می کیم (2015) مطابقت دارد.
10- بحث و نتیجهگیری قیمتگذاریخدمات حسابرسی یکی از موضوعات مورد علاقه بسیاری از پژوهشگران حسابرسی است و تاکنون مطالعات زیادی در این زمینه انجام شده است. آگاهی از نحوه تعیین حقالزحمه حسابرسی هم برای صاحبکار و هم برای حسابرس مهم است. بنابراین، این پژوهش به بررسی حقالزحمه حسابرسی بر اساس مراحل چرخه عمر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. برای تفکیک مراحل چرخه عمر از روش الگوی جریانهای نقدی دیکینسون (2011) استفاده شده است. بدین منظور دو فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین و دادههای موجود مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد ورود شرکتها به مرحله رشد تأثیر منفی و معناداری بر حقالزحمه حسابرسی دارد چرا که در مرحله رشد شرکت بر ترس خروج سریع از بازار فائق آمده و با بقا در بازار به میزانی از موفقیت دست یافته است که باعث کاهش ریسک تجاری شرکتها میشود. همچنین، به منظور جذب و حفظ صاحبکارانی که توان فرصت رشد آتی بالاتری دارند، حسابرسان حقالزحمه کمتری مطالبه میکنند. به عبارتی دیگر، شرکتهای در مرحله رشد حقالزحمه کمتری پرداخت میکنند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد ورود شرکتها به مرحله بلوغ تأثیر مثبت و معناداری بر حقالزحمه حسابرسی دارد. چرا که محیط تجاری شرکتها در مرحله بلوغ رقابتیتر و چالشیتر، و ساختار سازمانی این شرکتها پیچیدهتر از ساختارسازمانی شرکتها در سایر مراحل است و نیز مشکلات نمایندگی شرکتها در مرحله بلوغ افزایش یافته در نتیجه، شرکتها در مرحله بلوغ تاکید بیشتری به کاهش مشکلات نمایندگی دارند. همچنین، افزایش و تنوع سهامداران در مرحله بلوغ باعث تاکید بیشتر حسابرسی برای کاهش ریسک تجاری میشود که به تلاش بیشتر حسابرسان منجر میشود که باعث میشود حسابرسان حقالزحمه بیشتری مطالبه کنند. به عبارتی دیگر، شرکتها در مرحله بلوغ حقالزحمه حسابرسی بیشتری پرداخت میکنند. این پژوهش محدودیتهایی مانند عدم تعدیل اقلام صورتهای مالی به واسطهٔ وجود تورم و همچنین عدم کنترل بعضی از عوامل مؤثر بر نتایج پژوهش از جمله تأثیر متغیرهایی چون عوامل اقتصادی، شرایط سیاسی، وضعیت اقتصاد جهانی، قوانین و مقررات بوده که ممکن است بر بررسی روابط اثرگذار باشد. همچنین، با توجه به نتایج آزمون فرضیههای پژوهش مبنی بر اثرگذاری مراحل چرخه عمر شرکت بر حقالزحمه حسابرسی، پیشنهاد میشود حسابرسان این نکته را در تصمیمگیریهای خود برای حسابرسی شرکتها مدنظر قرار دهند.
1- دانشیار گروه حسابداری، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران. (نویسنده اصلی و مسئول مکاتبات) vkhodadadi@scu.ac.ir [3]-کارشناسیارشدحسابداری،دانشگاهشهیدچمراناهواز، اهواز، ایران. [i] Hay&Knechel [ii]Johnstone&Bedard [iii]Simunic& M. Stein [iv]Lyon, & Maher [v] Rooney &Cuganesan [vi]Bixia [vii]Eun-Suh&Seon-Mi [viii] Ben Ali & Lesage [ix] Bell [x] Allen [xi] Francis [xii]Job [xiii]Lei & Slocum [xiv]Jawahar&Mclaughlin [xv]Anthony & Ramesh [xvi]Dickinson [xvii]Black [xviii]Leuz [xix]Nikkinen, & Petri [xx]Xu, Bixi [xxi]Chen [xxii]Asthana& Boone [xxiii]Saleh | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
افلاطونی، عباس، (1392)، "تجزیه و تحلیل آماری با Eviews در تحقیقات حسابداری و مدیریت مالی"، انتشارات ترمه، تهران، چاپ اول. 2) دیانتی دیلمی، زهرا و مرتضی بیاتی، (1394)، "رابطه رقابت بازار محصول و حقالزحمه حسابرسی مستقل"، پژوهشهای حسابداری مالی و حسابرسی، شماره 27، صص 38 – 23. 3) سجادی، سیدحسین و رضا زارعی، (1386)، "تأثیر ویژگیهای موسسه حسابرسی و صاحبکار بر حقالزحمه حسابرسی"، بررسیهای حسابداری و حسابرسی، شماره 49، صص 90- 67. 4) سرلک، نرگس، امید فرجی و فاطمه بیات، (1394)، "رابطه بین ویژگیهای مالی شرکت و ساختار سرمایه در مراحل چرخه عمر شرکت"، پژوهشهای حسابداری مالی و حسابرسی، شماره 27، صص 21- 1. 5) علویطبری، سید حسین و مژگان رباط میلی، (1391)، "مسئله نمایندگی و قیمتگذاری خدمات حسابرسی مستقل آزمونی مبتنی بر فرضیه جریانهای نقد آزاد"، بررسیهای حسابداری و حسابرسی، شماره 68، صص 122-97. 6) کرمی، غلامرضا و حامد عمرانی، (1389)، "تأثیر چرخه عمر شرکت بر میزان مربوط بودن معیارهای ریسک و عملکرد"، پژوهشهای حسابداری مالی، شماره 3، صص 64-49. 7) واعظ، سیدعلی، محمدرمضان احمدی و محسن رشیدی باغی، (1392)، "تأثیر کیفیت حسابرسی بر حقالزحمه حسابرسی شرکتها"، دانش حسابداری مالی، شماره 1، صص 114-92. 1) Allen, R. D., D. R. Hermanson, T. M. Kozloski, and R. J. Ramsay, (2006), “Auditor Risk Assessment: Insights from the Academic Literature”, Accounting Horizons 20(2), PP. 157-177. 2) Anthony, J. H., and K. Ramesh, (1992), “Association between Accounting Performance Measures and Stock Prices”, Journal of Accounting and Economics, Vol. 15, PP. 203-227. 3) Asthana, S. C. & Boone, J. P, (2012), “Abnormal Audit Fee and Audit Quality” AUDITING: A Journal of Practice & Theory, Vol. 31 (3), PP. 1-22. 4) Bedard, J. C. &Johnstone, K. M., and Ettredge, M. L, (2004), “The Effect of Competitive Bidding on Engagement Planning and Pricing”, Contemporary Accounting Research, 21(1), PP. 125–153. 5) Bell, T., W., Landsman, and D. Skackelford, (2001), “Auditors' Perceived Business Risk and Audit Fees: Analysis and Evidence”, Journal of Accounting Research, 39(1), PP. 35-43. 6) Ben Ali, C. & Lesage, C, (2012), “Audit Pricing and Nature of Controlling Shareholders: Evidence from France”, China Journal of Accounting Research, 6 (1), PP. 21–34. 7) Bixia, X, (2007), “Life Cycle Effect on the Value Relevance of Common Risk Factor”, Review of Accounting and Finance, Vol. 6, PP. 162-175. 8) Black E.L, (1998), “Life-Cycle Impacton the Incremental Relevance of Earnings and Cash flow Measures”, Journal of Financial Statement Analysis, PP. 40-56.. 9) Chen, X., Yang, W., and Huang, D, (2010), “Corporate Life Cycle and the Accrual Model: An Empirical Study based on Chinese Listed Companies”, Frontiers of Business Research in China, 4 (4), PP. 580-607. 10) Dickinson, V, (2011), “Cash Flow Patterns as a Proxy for Firm Life Cycle”, The Accounting Review 86 (6), PP. 1969-1994. 11) Eun-Suh, L. Seon-Mi, K, (2015), “Effect of Corporate Life Cycle on Audit Fees”, http// www.ssrn.com 12) Francis, J. R, (1984), “The Effect of Audit Firm Size on Audit Prices: a Study of the Australian Market”, Journal of Accounting and Economics, Vol. 6, PP. 133-151. 13) Hay, D. &Knechel, W. R, (2010), “The Effects of Advertising and Solicitation on Audit Fees”, Journal of Accounting and Public Policy, 29(1), PP. 60-81. 14) Jawahar, I. M., and G. L. Mclaughlin, (2001), “Toward a Descriptive Stakeholder Theory: an Organizational Life Cycle Approach”, Academy of Management Review, Vol. 26, PP. 397-414. 15) Johnstone, K. M. and J. C. Bedard, (2003), “Risk Management in Client Acceptance Decisions”, The Accounting Review, 78(4), PP. 1003 – 1025. 16) Lei, D., and J. W. Slocum, (2005), “Strategic and Organizational Requirements for Competitive Advantage”, The Academy of Management Executive, Vol. 19, PP. 31. 17) Leuz, C, (2004), “Proprietary Versus Nonproprietary Disclosures: Evidence from Germany, in Leuz C., D. Pfaff and A. Hopwood, The Economics and Politics of Accounting, Vol. 15, PP. 210-224. 18) Lyon, J., and M. Maher, (2005), “The Importance of Business Risk in Setting Audit Fees: Evidence from Cases of Client Misconduct”, Journal of Accounting Research, 43 (1), PP. 133-151. 19) Nikkinen, J & Petri S, (2005), “Risk in Audit Pricing: The Role of Firm-Specific Dimensions of Risk”, Advances in International Accounting, Vol. 19, PP. 141- 151. 20) Rooney, J., and S. Cuganesan, (2013), “The Control Dynamics of Outsourcing Involving an Early-Stage Firm”, Accounting and Business Research, 43 (5), PP. 506-529. 21) Saleh, F.K., Madrakian, H. and Ziaee, M.T, (2013), “The Impact of Life Cycle on the Value-Relevance of Cash Flows Versus Accrual Financial Information: An empirical Study based on Tehran Stock Exchange”, Management Science Letters, Vol. 3, PP. 2251–2258. 22) Simunic D., and M. Stein, (1987), “Product Differentiation in Auditing: Auditor Choice in the Market for Unseasoned New Issues (Research Monograph No. 13)”, Canadian Certified General Accountants' Research Foundation. 23) Xu, Bixi, (2007), “Life Cycle Effect on the Value Relevance of Comman Risk Factor”, Review of Accounting and Finance, Vol. 6, PP.162-175.
یادداشتها
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,259 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 722 |