تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,559 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,774,355 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,828,576 |
ارتباط بین توسعه مالی، رشد اقتصادی و مصرف انرژی در منتخبی از کشورهای در حال توسعه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد مالی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 8، دوره 12، شماره 45، اسفند 1397، صفحه 167-191 اصل مقاله (729.84 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سیده مریم حسینی1؛ سعید دائی کریم زاده* 2؛ صادق بختیاری3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار گروه علوم اقتصادی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استاد گروه علوم اقتصادی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف این مقاله بررسی رابطه توسعه مالی، رشد اقتصادی و مصرف انرژی در گروهی از کشورهای در حال توسعه صادرکنندهی سوخت طی سالهای 2001 الی 2016 است. اینمطالعهبااستفادهازتکنیکبرآوردGMMسیستم،دردومعادلهبهصورتهمزمانبهبررسیتاثیررشداقتصادیبرمصرفانرژیومصرفانرژیبررشدبادرنظرگرفتنسایرمتغیرهایتأثیرگذاربرمصرفانرژی،ازجملهقیمتانرژیوشهرنشینی، وباتوجهبهدیگرمتغیرهایتأثیرگذاربررشداقتصادیمانندتوسعهمالی،سرمایهگذاری،اندازهدولت،درجه باز بودنتجارت، پرداختهاست. نتایج حاصل از مطالعه نشاندهنده تاثیر منفی رشد اقتصادی بر مصرف انرژی و بالعکس (تاثیر منفی مصرف انرژی بر رشد اقتصادی) است. توسعهی مالی نیز از طریق کانال رشد اقتصادی اثر مثبت بر مصرف انرژی دارد. شهرنشینی تاثیر مثبت و قیمت انرژی اثر منفی بر مصرف انرژی دارد. باز بودن تجارت تاثیرمنفی بر رشد اقتصادی دارد و سرمایهگذاری و اندازه دولت دارای تاثیر مثبت بر رشد اقتصادی است. This paper aims to investigate the relationship between financial development, economic growth, and energy consumption in a group of developing countries during 2001-2016.For the attainment of this aim, the effect of economic growth on energy consumption was studied using the system-generalized method of moments (GMM) estimation technique in two equations simultaneously. In addition, the other variables affecting economic growth such as financial development, investment, government size, trade openness and some more affecting factors on the energy consumption including energy prices and urbanization were studied.The results indicate the negative impact of economic growth on energy consumption and vice versa, (economic growth is negatively affected with energy consumption). Financial development also has a positive impact on energy consumption via the economic growth channel. Urbanization and energy price positively and negatively influence energy consumption, respectively. Trade openness has a negative effect on economic growth, as well as investment and government size positively affect the economic growth. Keywords: Financial development. Economic growth. Energy consumption JEL Classification: C3. G1.O4. Q4 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی:توسعه مالی؛ رشد اقتصادی؛ مصرف انرژی. طبقه بندی JEL:C3. G1.O4. Q4 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ارتباط بین توسعه مالی، رشد اقتصادی و مصرف انرژی در منتخبی از کشورهای در حال توسعه*
سیده مریم حسینی
سعید دائی کریمزاده[2] صادق بختیاری[3]
چکیده هدف این مقاله بررسی رابطه توسعه مالی، رشد اقتصادی و مصرف انرژی در گروهی از کشورهای در حال توسعه صادرکنندهی سوخت طی سالهای 2001 الی 2016 است. اینمطالعهبااستفادهازتکنیکبرآوردGMMسیستم،دردومعادلهبهصورتهمزمانبهبررسیتاثیررشداقتصادیبرمصرفانرژیومصرفانرژیبررشدبادرنظرگرفتنسایرمتغیرهایتأثیرگذاربرمصرفانرژی،ازجملهقیمتانرژیوشهرنشینی، وباتوجهبهدیگرمتغیرهایتأثیرگذاربررشداقتصادیمانندتوسعهمالی،سرمایهگذاری،اندازهدولت،درجه باز بودنتجارت، پرداختهاست. نتایج حاصل از مطالعه نشاندهنده تاثیر منفی رشد اقتصادی بر مصرف انرژی و بالعکس (تاثیر منفی مصرف انرژی بر رشد اقتصادی) است. توسعهی مالی نیز از طریق کانال رشد اقتصادی اثر مثبت بر مصرف انرژی دارد. شهرنشینی تاثیر مثبت و قیمت انرژی اثر منفی بر مصرف انرژی دارد. باز بودن تجارت تاثیرمنفی بر رشد اقتصادی دارد و سرمایهگذاری و اندازه دولت دارای تاثیر مثبت بر رشد اقتصادی است.
واژههای کلیدی:توسعه مالی، رشد اقتصادی، مصرف انرژی. طبقه بندی JEL:C3. G1.O4. Q4 1- مقدمه اهمیت انرژی در فرآیند تولید محصولات مختلف از یک سو و کمیابی آن از سوی دیگر، توجه هر چه بیشتر فعالان اقتصادی را برای استفاده کارآمدتر از این عامل می طلبد. بهعلاوه با توجه به تفاوت ساختار کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته بهدلیل متفاوت بودن برخورداری از منابع انرژی و همچنین، عملکرد متفاوت این دو گروه از کشورها در استفاده از منابع انرژی به لحاظ فنی و تکنولوژی، بررسی عواملتأثیرگذاربرتقاضایانرژی در این دو گروه از کشورها، موضوعی مهم و دارای ارزش و اهمیت تحقیق است (دامن کشیده و همکاران،1392). با توجه به ضرورت تعیین عوامل تاثیرگذار بر تقاضای انرژی، مطالعات داخلی و خارجی گستردهای دراینزمینهدردهههایاخیرصورتگرفتهاست.اغلبمطالعاتانجامشدهبهنقشواهمیترشدتولیدناخالصملیدر تعیین تقاضای انرژی تمرکز داشتهاند. تعدادی از مطالعات نیز عواملی نظیر قیمت انرژی، رشد جمعیت و شهرنشینی را در معادلهی تقاضای انرژی وارد کردهاند و کمتر به نقش بازارهای مالی در مصرف انرژی توجه شده است (خورسندی و همکاران، 1394). همچنین در کمتر مطالعهای بررسی همزمان تاثیر مصرف انرژی بر رشد اقتصادی و بالعکس انجام شده است. با توجه به اینکه همهی موارد یاد شده، بر مصرف انرژی به صورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیر دارد و برای استفادهی بهینه از انرژی و دیگر اقدامات سیاستگذاران در رابطه با مصرف انرژی، لازم است تمام موارد مهم تاثیر گذار بر مصرف انرژی مورد بررسی قرار گیرد، بررسی تاثیر رشد تولید ناخالص داخلی، تجارت باز، قیمت انرژی، جمعیت شهرنشینی، بازارهای مالی، بر مصرف انرژی میتواند این نیاز را تاحدودی برطرف کند. در این پژوهش با توجه به مزایای استفاده از دادههای تابلویی[i] "حاوی اطلاعات بیشتر، تنوع بیشتر، همخطی کمتر در میان متغیرها و درجهی بیشتر آزادی " از این داده ها استفاده می شود. همچنین سعی شده است تمام موارد ذکر شده گنجانده شود و با استفاده از داده های تابلویی مربوط به منتخبی از کشورهای در حال توسعه صادر کننده سوخت در قالب دو معادله برای اولین بار به صورت همزمان، به بازبینی اثر عوامل یاد شده بر مصرف انرژی پرداخته می شود. ساماندهی مقالهی حاضر بدین نحو است که بعد از مقدمه، مبانی نظری، پیشینه تحقیق و مدل تحقیق و متغیرهای مد نظر ارائه شدهاست. در بخش پنجم اطلاعات، داده های آماری و روش انجام تحقیقو دربخش ششمبرآورد مدل و تجزیه و تحلیل یافتهها ارائه شدند. بخش هفتم به نتایج و بحث و بخش پایانی به جمع بندی و پیشنهادات اختصاص یافته است.
2- مبانی نظری یکی از مباحث مهم در اقتصاد، محدودیت منابع است. با توجه به نقش اساسی منابع در اقتصاد یک کشور، تشخیص عوامل موثر بر آن ضروری میباشد. یکی از منابع موثر در اقتصاد یک کشور انرژی استکه بهدلیلمحدودیتوکمیابیآنونیزباتوجهبهنقشواهمیتگسترده اش دررشدوتوسعهاقتصادیکشورها،تعیینعواملتأثیرگذاربرتقاضایانرژیازاهمیتخاصیبرخورداراست. از جمله عوامل موثر می توان به تولید ناخالص ملی، جمعیت شهرنشینی و قیمت انرژی به صورت مستقیم و باز بودن تجارت، اندازه دولت، سرمایهگذاری، و توسعه مالی به صورت غیرمستقیم اشاره کرد (کمال و عباس،2015)[ii]. بازارهایمالیازجملهعواملیهستندکهرشدوتوسعهآنهامیتواندازطریقاثرگذاریبررشداقتصادیمؤثرباشد. این بازارها بهمنظور تسهیل نمودن جذب جریان وجوه و اعتبارات از سوی پساندازکنندگان وصاحبان پول و سرمایه و هدایت این پساندازها به طرف متقاضیان این وجوه فعالیت میکنند. همچنین از طریق انتقال وجوه اقتصادی، تعیین قیمت سرمایه و توزیع مدیریتریسک، بر رشد اقتصادی تأثیرگذار میباشند. بازارهای مالی ازطریق تأمین آسانتر سرمایه برای بنگاههاجهت افزایش سرمایهگذاری بنگاهها در افزایش تولید بر مصرف انرژی تأثیرگذار می باشند. توسعه بازار مالی از طریق خرید و فروشمستقیمسهامیا اوراققرضهدربازاربورس و افزایش در سرمایهگذاری و نیز افزایش رشد اقتصادی بر مصرف انرژی موثر است. بازارهای مالی منابع مالی آسانتر و ارزانتر را برای بنگاهها فراهم میآورند. بنگاهها با دسترسی به منابع مالی ارزان و آسان، واحدهای تولیدی خود را ازطریق استخدام بیشتر کارکنان و خرید ماشینآلات و تجهیزات گسترش میدهند. بنابراین، با افزایش توسعه بازار مالی و کاهش هزینه تسهیلات اعتباری، فعالیتهای سرمایه گذاری افزایش و فرصت های اشتغال برای کارگران ماهر و غیرماهر افزایش خواهد یافت. این امر موجب افزایش تولید و درآمد ملی شده و تقاضا برای انرژی را افزایش میدهد.به این ترتیب، توسعهی بازارهای مالیازطریق اثرگذاری آن بر رشد اقتصادی مسیر جدیدی را برای رشد مصرف انرژی فراهم میکند (سادورسکی 2011،2010،2009([iii]. اگر سیستم مالی، تخصیص سرمایه و منابع را بهصورت بهینه انجام ندهد، علاوه بر اینکه رشد اقتصادی حادث نخواهد شد، بهعلت عدم حمایت سیستم مالی از جانب بازار، اقتصاد، همچنان ناقص و توسعه نیافته باقی میماند (لیانگ و تنگ،2006)[iv]. کشورهای با چارچوب قانونی ضعیف ممکن استتوسعه مالی که منجر به فرار سرمایههای داخلی و افزایش خطر شکنندگی مالی شود را تجربه کنند. مطالعات متعددی وجود ارتباط مثبت یا منفی بین توسعه مالی و رشد اقتصادی را تایید کرده اند (کمال و عباس، 2015). رشد اقتصادی و افزایش تولید مستلزم استفاده بیشتر از منابع طبیعی و انرژی است. با توجه بهاین موضوع، مخالفتهایی با رشد اقتصادی توسط برخی گروهها به وجود آمد. البته بر اساس استدلال بسیاری از پژوهشگران، با افزایش رشد اقتصادی توانایی دولت در به کارگیری بهینه منابع انرژی افزایش می یابد و این موضوع باعث کاهش و صرفه جویی در مصرف انرژی می شود. درخصوص رابطهی بین مصرف انرژی و رشد اقتصای چهارفرضیهی ممکن مطرح شده است: اولاً، هیچ رابطه علیّ بین این متغیرها وجود ندارد که از آن تحت عنوان "فرضیه خنثایی"[v]نام برده میشود. بهعبارت دیگر، انرژی در رشد اقتصادییک عامل خنثی در نظر گرفته میشود. درصورتیکهچنیننباشد،سیاستهایانقباضییاانبساطیمصرفانرژی می توانندرشداقتصادیرابطورمعکوستحتتأثیرقراردهند.طرفدارانایندیدگاهبرنقش جانشینی و پیشرفت فنی تأکید میکنند.بهعقیدهی بلومی[vi])2009(دلیل عمده خنثی بودناثرانرژیبررشداقتصادیایناستکههزینهیانرژیقابلاغماضبودهوبهنظرنمیرسدکهتأثیرمعناداریبررشداقتصادیداشتهباشد. همچنین استدلال شده استکه اثر احتمالی مصرف انرژی بر رشد اقتصادی به ساختار اقتصاد و سطح رشد اقتصادی کشور مورد نظر بستگی دارد. هنگامیکه اقتصاد رشدمییابد، ساختار تولید آن به بخشهای خدمات متمایل میشود که به انرژی وابستگی زیادی ندارند. ثانیاً، علیّتیکطرفه از رشداقتصادیبهسمتمصرفانرژی "فرضیهبقا "[vii] راحمایتمی کند.اینمطلب بیانگر این است که کشور بایستی بدون اینکهبر رشد اقتصادی تأثیر منفی داشته باشد، سیاست تحدید مصرف انرژی را بهکار گیرد. ثالثاً، علیّتیکطرفه از مصرف انرژی به رشداقتصادی بهطور معمول تحت عنوان "فرضیهرشد"[viii] در نظر گرفته میشود. در این حالت، سیاستگذاران بایستی در استفاده از سیاست تحدید مصرف انرژی احتیاط کنند؛ زیرا این عمل میتواند رشد اقتصادی را کاهش دهد. طرفداران این نظریهمعتقدند که انرژییک نهادهی مهم تولید بوده و نقش مکمل نهادههای زمین، کار و سرمایه راایفا میکند. در این حالت، انرژییک عامل محدودکننده رشد اقتصادی در نظر گرفته می شود. در نهایت، علّیت دوطرفه بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی تحت عنوان "فرضیه بازخورد"[ix] شناخته شده است. براساس این دیدگاه مصرف انرژی و رشد اقتصادیهمدیگر را تحتتأثیر قرار می دهند ( اوزترک[x]2010،اوزترکوآکاراوسی[xi] 2010، اوزترک و همکاران[xii]2010، ساری و سویتاس[xiii] 2007). تاثیر باز بودن تجارت بر تولید ناخالص داخلی وابسته به امکانات آموزش و پرورش، حقوق مالکیت، فضای سیاسی، زیرساخت ها، نهادها، محیط کسب و کار و غیره است. بنابراین، شرط لازم برای کشورها برای بهدست آوردن رشد از طریق تجارت وجود نهادهای دارای کیفیتهای خاصی است که باز بودن تجارت در صورت عدم وجود عوامل تولید مکمل، موسسات، سرمایه دانش عمومی و غیره،نه تنها رشد را افزایش نمی دهد بلکه ممکن است اثر منفی بر آن داشته باشد (اندرسون و بابولا[xiv] 2009). با افزایش رشد شهرنشینی (بهخصوص در کشورهای در حال توسعه) دستیابی به منابع انرژی بهمقدار مورد نیاز، روز به روز مشکلتر میشود و انتظار میرود تقاضای انرژی همچنان افزایش یابد.رشدسریعجمعیتسببگسترشفعالیتهایاقتصادیوافزایشروندروزافزونمصرفمنابعوانرژیمیشود. انرژی تا حد زیادی در مناطق پرجمعیت استفاده میشود. برایناساسشهرنشینی بهطور جداییناپذیری بهمصرف انرژیمتصل میشود (شری و همکاران[xv] 2013). یکی از بخشهای مهم اقتصادی در هر کشوریدولتاستکهعلاوهبرفراهمکردنامنیتبراساس دیدگاهحداقلمداخلهیدولت،میتواند در زمینههای مدیریتاقتصادیوهمچنینتولید، نقش عمدهایایفا نمایدوبدینترتیببر تولید بخش خصوصی و در نهایت تولید کلاقتصاد، اثرات مثبت و منفیداشته باشد (کمیجانی و حق شناس 1393). برای بیان اثر اندازه و کیفیت دولت بر رشد اقتصادیمدلهای گوناگونی ارائه شده است، ولی اینمطالعات بهنتیجهی واحد نرسیدهاند. در این بین برخی ازمطالعات وجود رابطهی مثبت یا منفی میان اندازه دولت و رشداقتصادی را تأیید میکنند (اسیماکپلوس کاراویاس[xvi] 2016)و برخی دیگر نیز به عدم وجودرابطه بین دو متغیر تأکید دارند. نقش و اهمیت سرمایهگذاری در فرآیند رشد و توسـعهی اقتـصادی جوامـع در اکثـر نظریـاترشد و توسعهی اقتصادی مورد تأکید قـرار گرفتـه اسـت.بسیاری از اقتصاددانان معتقدند افزایش سرمایهگذاری هر چند شرط کافی نیست، امـاشرط لازم بـرای دسـتیابی بـه رشـد و توسـعه اقتـصادی اسـت (تقوی و محمدی 1388، چن چانگ[xvii]2015، شهباز2015). مصرف انرژی تابعی معکوس از قیمتآن است و تغییر در قیمت انرژی، اثری مهم در مصرف انرژی دارد(هوشمند و همکاران 1392، چن چانگ 2015، کمال و عباس 2015، شهباز 2015). این پژوهش با استفاده از دادههای تابلویی مربوط به منتخبی از کشورهای درحالتوسعه صادرکنندهی سوخت به بازبینی اثر عوامل یاد شده بر مصرف انرژی می پردازد.
3- پیشینه تحقیق دراینبخشبرخیمطالعاتتجربیداخلیوخارجیدر ارتباط با موضوعپژوهش مطرحمیشود. الف: مطالعات داخلی اکبریان و حیدری پور (1388) در مطالعهای به بررسی رابطهی بـین توسعه بازار مالی و رشد اقتصادی ایران طی دورهی 1386-1345 در قالب مدل اقتصادسنجی خود توضیح با وقفههای گسترده (ARDL) پرداختهاند. نتایج حاصل از برآورد معادلات نشان میدهد که در هر دو الگو، شاخصهای مالی در کوتاهمدت بر رشد اقتصادی تأثیر منفی دارند اما در بلندمدت با کمی اغماض این رابطه میانشاخصهای توسعهی مالی و رشد اقتصادی وجود دارد که حاکی از نبود نظارت دقیق در سیستم بانکیبر تسهیلات اعطایی است. ترابی و همکاران(1389) نیز رابطهی بـین توسعه بازار مالی و رشد اقتصادی را اینبار در کشورهای در حال توسعهی صادر کننده نفت و غیر نفتی طی دورهی 2006-1990 با استفاده از مدل ایستای پانل بررسی کردهاند و نتایجنشان میدهد که در کشورهای در حال توسعه، موسسات مالی ضعیف، نهتنها اثر کاهنده بر سرمایهگذاری دارند بلکه منجر به عملکرد ضعیف و نهایتاً کاهش رشداقتصادی خواهند شد. کمیجانی و حق شناس (1393) در پژوهشی به بررسیاندازهی دولت بر رشد اقتصادی در ایران با استفاده از روش ARDL و اطلاعات سالهای 1368 الی 1391 برآورد شده است. نتایج حاکی از آن است که بزرگ شدن دولت در دورهی مذکور، اثر مثبتی بر رشد اقتصادی ایران دارد. لیکن این تاثیرگذاری در دورهی بلند مدت بیشتر است. در مطالعهای سلاطین و محمدی (1395) بهبررسی ارتباط تئوریک ومیزان تاثیرگذاری شهرنشینی بر میزان مصرف انرژی در گروه کشورهای منتخب صادرکنندهی نفت به روش اثرات ثابت و گشتاور تعمیم یافته در دورهی زمانی 2000-2012 پرداختهاند. نتایج این مطالعه نشان میدهد شهرنشینی تاثیر مثبت و معناداری بر میزان مصرف انرژی درگروه کشورهایمنتخب دارد. ب) مطالعات خارجی رابطهی علیت بین متغیرهای مصرف انرژی، رشدجمعیت، تولیدات کل و توسعهی بازار مالی برای کشور مالزی طی دوره 2009-1971 در مطالعهای توسط اسلام و همکاران[xviii] (2013) انجام گرفت. در اینمطالعه از ARDL برای تست همجمعی بین متغیرهای تحقیق و آزمون علیّت گرنجر در VECM(مدل تصحیح خطای برداری) در جهت مشخص کردن رابطهی علیّت استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مصرف انرژی از طریق متغیرهای رشد اقتصادی و توسعه بازار مالی، هم در کوتاه مدت و همدر بلند مدت تحت تأثیر قرار میگیرد. اما رابطهی جمعیت و انرژی در بلند مدت است. همچنین کمال و عباس[xix](2015) اثر تحولات مالی رااز طریق رشد اقتصادیبر مصرف انرژی بررسی نمودهاند و با بهکارگیری روش تخمین GMM سیستمی، به بررسی اطلاعات مربوط به کشور پاکستان طی سالهای 2012-1972 پرداختهاند. نتایج نشان میدهد که توسعهی مالی بهصورت غیر مستقیم و از کانال رشد اقتصادی تاثیر مثبت و معناداری بر مصرف انرژی دارد. اثرات بلند مدت و کوتاه مدت توسعهی مالی، رشد اقتصادی، صادرات، واردات و سرمایهگذاری، با در نظر گرفتن بحران انرژی حادثه اتمی فوکوشیما در ژاپن با استفاده از تابع تولید کاپ داگلاس بهصورت سری زمانی طی سالهای 2012-1970 توسط رفیندادی و اوزترک[xx] (2016) بررسی شده است.علاوه بر این، چارچوب علیّت گرنجر VECM در تعیین رابطهی علت و معلولی بین متغیرها مورد استفاده قرار گرفته است. یافتهها نشان داده است که در بلندمدت و کوتاه مدت افزایش 1٪ در توسعهی مالی، رشد اقتصادی، صادرات و واردات در ژاپن، تاثیر قابل توجهی بر روی مصرف برق ژاپن دارد و افزایش سرمایهگذاری در داخل کشور به کاهش مصرف انرژی منجر میشود. شهباز و همکاران[xxi] (2017) نیز به بررسی رابطهی نامتقارن بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی با ترکیب توسعهی مالی، سرمایه و کار در یک تابع تولید برای اقتصاد هند از 1960الی 2015پرداخته اند. از توزیع اتورگرسیون غیر خطی برای بررسی همانباشتگی نامتقارن بین متغیرها استفاده کرده اند. بدین منظور آزمون علیّت نامتقارن نیز برای بررسی ارتباط علیّ بین متغیرها در نظر گرفته شده است. نتایج، همانباشتگی بین متغیرها را در حضور عدم تقارن نشان میدهد. نتایج علیّت نامتقارن نشان میدهد که تنها شوک منفی مصرف انرژی و توسعهی مالی بر رشد اقتصادی موثر هستند. در مقابل درحالت متقارن، تشکیل سرمایه باعث رشد اقتصادی است. درنهایت، در طول دورهی مطالعه اثر خنثی بین نیروی کار و رشد اقتصادی در هند وجود دارد.
جدول1- خلاصه برخی مطالعات تجربی
راهنما: مصرف انرژی=EC، رشد اقتصادی= EG، توسعه مالی=FD، شهرنشینی=Urb منبع:یافته های پژوهشگر
در این پژوهش با توجه به مزایای استفاده از دادههای تابلویی[xxii] "حاوی اطلاعات بیشتر، تنوع بیشتر، همخطی کمتر در میان متغیرها، درجهی بیشتر آزادی " از این دادهها استفاده میشود. همچنین سعی شده است تقریبا تمام مواردی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر مصرف انرژی موثر است برای اولین بار برای منتخبی از کشورهای در حال توسعه طی سالهای 2001 الی 2016 در غالب دو رابطه بهصورت همزمان با استفاده از روش GMM سیستمی بیان شود.
4- مدل تحقیق در این پژوهش با توجه به تحقیقات انجامگرفته در این زمینه، تمام موارد مهم تاثیرگذار بر مصرف انرژی مورد بررسی قرار میگیرد. مصرف انرژی در اقتصاد به طور مستقیم تحت تاثیر رشد اقتصادی، قیمت انرژی و شهرنشینی است، درحالیکه به طور غیر مستقیم مصرف انرژی، توسط توسعه مالی از طریق کانال رشد اقتصادی تحت تاثیر قرار میگیرد. از طرفی مصرف انرژی بر رشد اقتصادی نیز موثر است. بهعلت ارتباط همزمان این دو متغیر بر روی یکدیگر و این موضوع که متدهای تک معادلهای ممکن است اثر مورد نظر را نپوشاند، یا ممکن است تخمینهایی با خصیصههای آماری ضعیف تولید کند؛ استفاده از معادلات همزمان توجیه پذیر است. بنابراین، در یک چارچوب دو معادله به صورت همزمان تاثیر رشد بر مصرف انرژی و بالعکس مورد بررسی قرار می گیرد. الگوی پیشنهادی به صورت زیر است: (1)
(2)
[xxiii]نشان دهندهمصرف انرژی می باشد.واحد آن کیلوگرم معادل نفت خام میباشد. تولید ناخالص داخلی واقعی[xxiv] بر حسبPPP[xxv] می باشد. قیمت انرژی می باشد که می توان از شاخص قیمت مصرف کننده[xxvi]، به علت عدم دسترسی به قیمت انرژی برای همه کشورها و استفاده از این شاخص در مقاله ها از جمله" چن چانگ 2015 و کمال و عباس 2015 "، به عنوان جانشینی برای داده های قیمت انرژی استفاده کرد. شهرنشینی سرانه است.جمعیت شهری به زندگی مردم در مناطق شهری که توسط ادارات ملی آمار تعریف شده است؛ اشاره دارد و با استفاده از تخمین جمعیت بانک جهانی و چشمانداز شهرنشینی جهانی سازمان ملل متحد محاسبه شده است. نشاندهندهی توسعهی مالی، در پژوهش های مختلف از شاخص های متفاوتی برای نشان دادن توسعه مالی استفاده شده است. لیکن به علت اهمیت جریان های مالی بین المللی و وجود اطلاعات لازم و استفاده از این شاخص در مقاله ها از جمله" انوار و کورای[xxvii] 2015، چن چانگ 2015 و سادورسکی 2010"، در این پژوهش، شاخص سرمایه گذاری مستقیم خارجی[xxviii] به عنوان شاخص توسعه مالی استفاده شده است. مخارج سرمایهگذاری[xxix] (تشکیل سرمایه ثابت ناخالص) اندازه دولت[xxx] است که توسط درصد هزینههای مصرف نهایی عمومی دولت(شامل تمام هزینه های فعلی دولت برای خرید کالاها و خدمات) نسبت به تولید ناخالص داخلی، نشان داده میشود. درجهی باز بودن تجارت[xxxi] است و به صورت مجموع صادرات و واردات کالاها و خدمات که در تولید ناخالص داخلی سهمی دارند؛ نشان داده می شود. ، جملهی اختلال، میباشد. مدل فوق، از دو رابطه ساخته شده است که در آن، معادله 1 نشان دهنده عواملی است که بهطور مستقیم بر مصرف انرژی موثر است در حالیکه معادله 2 نشاندهندهی عواملی است که بهصورت مستقیم بر رشد اقتصادی و غیر مستقیم بر مصرف انرژی تاثیر دارند. هدف از معادله 2 رابطه توسعه مالی و رشد اقتصادی با در نظر گرفتن متغیرهای کنترل معادله است که از طریق آن، توسعه مالی ممکن است مصرف انرژی را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد. لازم به ذکر است که با قرار گرفتن مصرف انرژی در معادلهی دوم، مدل به معادلات همزمان تبدیل شده است.
5- اطلاعات و داده های آماری، روش انجام تحقیق در این پژوهش از دادههای سالانهی بانک جهانی[xxxii] (شاخص توسعه جهانی[xxxiii])برای منتخبی از کشورهای در حال توسعهی صادر کننده سوخت[xxxiv]و[xxxv] که در گزارش توسعه مالی 2012 مجمع جهانی اقتصاد[xxxvi]، مورد بررسی قرار گرفته و همچنینجمهوری اسلامی ایران، استفاده شده است. با توجه به اینکه داده های مستمر از سال 2001 به بعد در دسترس است؛ در اینجا دورهی زمانی 2016-2001 است.
5-1- روشگشتاورهایتعمیمیافتهسیستمی[xxxvii] در این تحقیق برای تخمین الگوی دادههای تابلویی از روش گشتاورهای تعمیمیافتهی سیستمی استفاده میشود. تخمینزننده GMM سیستمی نسبت به تخمینزننده آرلانو و باند دارای این مزیت بود که تفاضلگیری از مدل باعث حذف اثرات ثابتشده و با توجه به دادههای نسبتا محدود و اثرات مستمر در روابط میان متغیرها تخمینزننده GMM سیستمی بهترین نتایج را ارائه میدهد. مدلهای بیش از حد مشخص ( (کهl محدودیت گشتاوری و k پارامتر)از این نقطه نظر منحصربهفرد هستند که نمیتوانند مقداری برای پارامتر داشته باشند که در شرایط گشتاوری رابطه (15-3) صدق کند: E (yi ,xi, zi, (3)
لذا میتوان گفت محدودیتهای مدل در زمینه بیش از حد مشخص بودن باید مورد آزمون قرارگیرد. مثلا برای الگوی خطی مذکور که در آن یک بردار و x2 نیز برداری و e یک جمله خطا و و پارامترهای مدل بوده، روابط زیر وجود دارد: (4) E(x1iei)=0 E(x2iei)=0
امکان دارد که باشد، طوری که معادله را می توان به صورت رابطه زیر نوشت: (5)
به هر حال امکان دارد که باشد و در این حالت غیرممکن است که یک مقدار برای در نظر گرفته شود به طوری که همزمان دو رابطه ذیل برقرار باشد: (6)
بهاینترتیب، یک محدودیت خارجی[xxxviii] میتواند بهعنوان محدودیت بیش از حد مشخص بودن[xxxix] تلقی گردد. توجه داشته باشید که و لذا میتواند برای ارزیابی درستی یا عدم درستی فرضیه بکار روند به طوری که. و معادلات گشتاوری است که در اقتصاد سنجی این دسته از مدل ها به نام مدل های با شرایط گشتاوری [xl]نامیده میشوند: (7) (8)
ماتریس وزنی کارا است: و نیز معادلات زیر را تعریف می کنیم که (9) (10)
تابع معیار در برآوردهای پارامتری عبارت است از : (11)
رابطه بالا شکل درجه دوم از است و در نتیجه یک آزمون آماری برای H0: Egi=0 خواهد بود. طبق قضیه سارگان- هانسن[xli]اگر ماتریس وزنی از نظر مجانبی کارآ باشد، پس داریم: (12)
این نتیجهگیری توسط سارگان[xlii] (1985) برای یک مورد خاص و همینطور توسط هانسن[xliii](1982) برای مورد عمومی، درجات آزادی توزیع مجانبی شامل تعداد محدودیتهای بیش از حد مشخص، بکار گرفته شده است. اگر j آماری از مقدار بحرانی فراتر رود فرضیهی مورد نظر رد میشود. آزمون بیش از حد مشخص بودن یک آزمون جانبی بسیار مفید برای روش GMM بشمار میرود و توصیه میشود هر وقت روش برآوردهای مورد نظر از روش GMM باشد، آماره j گزارش شود(بالتاجیوهمکاران[xliv]، 2008).
6- برآورد مدل و تجزیه و تحلیل یافتهها در فرآیند تحقیق به روش دادههای تابلویی سیستمی، ابتدا لازم است تا همبسته بودن پسماندها میان مقاطع مورد آزمون قرار گیرد. بهاینمنظور از آزمون استقلال مقطعی پسران استفاده می شود (پسران، 2004 و 2007)[xlv]. فرضیه صفر در این آزمون مبنی بر عدم خود همبستگی جملات اختلال میان مقاطع است. چنانچه مقدار آماره محاسبه شده، بزرگتر از مقدار بحرانی مقدار جدول در سطح اطمینان 95 درصد باشد (مقدار احتمال آماره آزمون کوچکتراز 05/0 باشد) فرضیه صفر مبنی بر عدم وجود همبستگی جملات اختلال میان مقاطع رد خواهد شد.
جدول 2- نتیجه آزمون استقلال مقطعی پسران
منبع:یافته های پژوهشگر
نتایج حاصل از انجام آزمون استقلال مقطعی پسران در جدول 2 گزارش شده است. نتایج بدست آمده برای کشورهای منتخب حاکی از عدم همبسته بودن پسماندها میان مقاطع در معادله اول یا به عبارتی استقلال مقطعی میباشد و همبسته بودن پسماندها میان مقاطع در معادله دوم یا به عبارتی وابستگی مقطعی میباشد. نتیجه حاصل از انجام این آزمون، انتخاب نوع آزمون مانایی را مشخص مینماید. برای تحقیق حاضر بهدلیل وجود استقلال مقطعی در معادله اول از آزمون لوین لین چو و در معادله دوم به دلیل وابستگی مقطعی از آزمون مانایی پسران استفاده میشود. فرضیه صفر در این آزمون ها مبنی بر وجود ریشه واحد میباشد. در صورتیکه مقدار آمارهی محاسبه شده بزرگتر از مقدار بحرانی جدول (مقدار احتمال آماره آزمون کوچکتر از 05/0 ) باشد، فرض مبنی بر نامانایی رد خواهد شد.
جدول 3- نتایج حاصل از آزمون مانایی متغیرهای معادله اول بر اساس آزمون لوین لین چو
منبع:یافته های پژوهشگر
باتوجه به جدول 3متغیرها معادله اول مانا هستند. بنابراین فرض صفر وجود ریشه واحد در تمام سریها بر اساس آزمون لوین لین چو رد شده و بنابراین همگی متغیرها مانا بوده و مشکل رگرسیون کاذب بروز نخواهد کرد.
جدول 4- نتایج حاصل از آزمون مانایی متغیرهای معادله دوم بر اساس آزمون پسران
منبع:یافته های پژوهشگر باتوجه به جدول 4 در برخی متغیرها فرضیه صفر رد شده، بنابراین متغیرها مانا هستند و در برخی موارد فرضیه نامانایی متغیرها تائید میشود. لذا لازم است آزمون همجمعی برای بررسی رابطه بین متغیرها بررسی شود. آزمون همجمعی کائو یکی از آزمون هایی است که در صورت رد وجود استقلال مقطعی پسران و استفاده از آزمون مانایی پسران مبنی بر وجود ترکیبی از متغیرهای مانا و نامانا در سطح، برای رهایی از مشکل رگرسیون کاذب مورد استفاده قرار میگیرد. در صورتیکه مقدار آمارهی محاسبه شده بزرگتر از مقدار بحرانی مربوط به سطح اطمینان95 درصدباشد (مقدار احتمال آماره آزمون کوچکتر از 05/0 باشد)، فرضیه صفر رد میشود و متغیرها رابطه همجمعی خواهند داشت.
جدول 5- نتیجه حاصل از آزمون همجمعی متغیرهای معادله دوم بر اساس آزمون کائو
منبع:یافته های پژوهشگر
با توجه به نتیجه جدول 5 متغیرها در معادله دوم همجمع هستند و یک رابطه تعادلی بلندمدت بین متغیرهای الگو وجود دارد، بنابراین رگرسیون برآورد شده کاذب نخواهد بود.
6-1- مصرف انرژی نتایج برآورد معادلهی اول در جدول 6 نشان داده شده است:
جدول6- نتایج برآورد معادله ی اول به روش داده های تابلویی سیستمی و رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته
منبع:یافته های پژوهشگر همانطور که در جدول 6 مشاهده میشود، نتایج حاصل از برآورد الگو حاکی از معنی دار بودن متغیرهای رشد اقتصادی، قیمت انرژی و شهرنشینی بر مصرف انرژی در سطح اطمینان 95% میباشد.
6-2- رشداقتصادی نتایج برآورد معادلهی دوم در جدول 7 نشان داده شده است. در این معادله تاثیر شاخصهای مورد نظر بر رشد اقتصادی مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد.
جدول7- نتایج برآورد معادله دوم به روش داده های تابلویی سیستمی و رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته
منبع:یافته های پژوهشگر
در معادلهی دوم عوامل موثر بر رشد اقتصادی مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج حاکی از معنادار بودن اثرات متغیرهای اندازه ی دولت، توسعهی مالی، باز بودن تجارت، مصرف انرژی و سرمایه گذاری در سطح اطمینان 95% بر متغیر لگاریتم تولید ناخالص داخلی میباشد.
6-3- آزمون های درونزایی[xlvi] یکی از مواردیکه در رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته تابلویی باید مورد بررسی قرار گیرد، آزمون درونزایی است. برای آزمون درونزایی متغیرها می توان از آزمون تفاضل سارگان استفاده کرد. فرضیه H0این آزمون ها مبنی بر برونزایی متغیرهای مورد نظر میباشد. اگر مقدار احتمال بدست آمده از 5% کمتر باشد فرضیه صفر رد شده و درونزایی متغیرها تایید میشود. جدول 8- نتایج آزمون درونزایی
منبع:یافته های پژوهشگر
بر اساس جدول 8 فرضیهی صفر در هر دو معادله مبنی بر برونزایی متغیرها رد شده، بنابراین متغیرهای الگوی مورد نظر درونزا هستند. به همین دلیل سیستم معادلات همزمان مورد استفاده قرار میگیرد.
6-4-آزمون بیش ازحد بودن محدودیت شناسایی[xlvii] (آزمون جی هانسن[xlviii]) یکی از آزمون های تشخیصی به منظور الگوهای داده های تابلویی سیستمی و برآورد به روش گشتاورهای تعمیم یافته، آزمون جی هانسن است که برای مشخص شدن شرط اعتبار بیش از حد و یا به عبارتی صحت و اعتبار متغیرهای ابزاری به کار می رود. فرضیه ی H0این آزمون وجود محدودیتهای بیش از حد شناسایی شده میباشد. در صورتیکه مقدار آمارهی محاسبه شده بزرگتر از مقدار بحرانی مربوط به سطح اطمینان 95% باشد (مقدار احتمال آماره آزمون کوچکتر از 5% باشد)، فرضیه ی H0رد خواهد شد.
جدول9-نتیجه ی آزمون بیش از محدودیت شناسایی(جی هانسن)
منبع:یافته های پژوهشگر
آزمون هانسن به منظور شناسایی اعتبار متغیرهای ابزاری مورد نظر ارائه میشود. با توجه به نتایج جدول9 همانطور که مشاهده میشود، فرضیهی صفر را نمیتوان رد کرد که حاکی از مناسب بودن مدل ساختاری ارائه شده میباشد.
7- نتایج و بحث در این مقاله، روش تخمینی متغیر ابزاری MMG سیستمی است که نتایج حاصل از برآورد الگوی اول و دوم، در جدول 6 و 7 گزارش شده است.
7-1- تاثیر رشد اقتصادی بر مصرف انرژی و تاثیر مصرف انرژی بر رشد اقتصادی: نتایج حاصل از مطالعه نشان دهندهی تاثیر منفی و معنیدار رشد اقتصادی بر مصرف انرژی و بالعکس است. بهنظر میرسد در این گروه از کشورها با افزایش رشد اقتصادی، زیر ساختهای لازم جهت کاهش مصرف انرژی ایجاد میشود. افزایش مصرف انرژی نیز باعث ایجاد سیاستهای حفاظت از انرژی و محیط زیست خواهد بود که موجب تضعیف رشد اقتصادی میشود. به نظر میآید دلایلی همچون مدیریت ضعیف، نیاز به صرف بودجه بیشتر جهت حفظ انرژی، حکومت ضعیف، عدم مشارکت مردمی و غیره نیز می تواند در تضعیف رشد اقتصادی موثر باشد. این یافتهها با نتایج کارهای تحقیقاتی قبل سازگار است (اسافو[xlix] 2000، نارایان و پاپ[l] 2010، لی[li] 2007 ، شهباز 2015، چن چانگ 2015، کمال و عباس 2015، رفیندادی و اوزترک 2016، شهباز و همکاران 2017). در پژوهشهای مذکور وجود ارتباط بین این دو متغیر تایید میشود و در برخی، در توجیه اثر منفی رشد بر مصرف انرژی بهدلایلی مثل تاثیر زیر ساختهای ایجاد شده در اثر رشد اقتصادی بر مصرف انرژی، سیاستهای صرفهجویی در مصرف انرژی و در توجیه اثر منفی مصرف انرژی بر رشد بهدلایلی مثل اتخاذ سیاستهای حفظ انرژی بدون در نظر گرفتن نقش آن در رشد اقتصادی، ناکارآمدی بازار انرژی، اشاره دارند.
7-2- تاثیر شهرنشینی بر مصرف انرژی نتایج حاصل از مطالعه نشاندهنده تاثیر مثبت و معنیدار شهرنشینی بر مصرف انرژی است. پدیدهی شهرنشینی آثار و پیامدهای اقتصادی واجتماعی بسیار گستردهای بههمراه دارد که از مهمترینآنها شتاب بخشیدن به روند کاهش منابع و ذخایر تجدید ناپذیر، انتشار آلایندهها، تغییر الگوی مصرف انرژی می باشد. به نظر میآید دلایل اصلی افزایش مصرف انرژی بهدنبال بروز پدیده شهرنشینی، تغییر الگوی مصرفی مردم، افزایشتقاضای کالاها و خدمات و همچنین بهمنظور بهبود بهره وری نیروی کار، ایجاد و حفظ زیر ساختها نیازمند مصرف انرژی و درنتیجه افزایش مصرف انرژی میباشد. این نتایج بر اساس نتایج کارهای تحقیقاتی قبل قابل انتظار و همچنین موید آنهاست (فرهمند و بدری 1391، سلاطین و محمدی 1395، هندرسن[lii] 2003، کمال و عباس 2015، شهباز و همکاران 2015، زاوو و وانگ[liii] 2015، لی و لین[liv] 2016).
7-3-تاثیر قیمت انرژی بر مصرف انرژی این مطالعه نشان میدهد قیمت انرژی، تاثیر منفی و معنیدار در مصرف انرژی دارد. از دلایل این تاثیر میتوان اینچنین یاد کرد که افزایش بهای انرژی منجر به تشویق استفاده بهینه و کارای منابع انرژی و در نتیجه کاهش مصرف انرژی میگردد. این نتیجه تقریبا توسط اکثر کارهای تحقیقاتی قبل تایید می گردد (سادورسکی 2010، کمال و عباس 2015، چن چانگ 2015،...).
7-4- تاثیر توسعه مالی بر رشد اقتصادی نتایج این پژوهش نشان میدهد که توسعه مالی تاثیر منفی و معنی دار بر رشد اقتصادی دارد به نظر میرسد این نتیجه با این عقیده که در برخی کشورهای در حال توسعه بهدلیل مشکلات ساختاری و نظارتی، عدم مدیریت صحیح، عدم تخصیص منابع و سرمایه به صورت بهینه، بخش مالی نمیتواند عاملبهبود بخش واقعی گردد، هماهنگ است. کشورهای با چارچوب قانونی ضعیف ممکن استتوسعه مالی که منجر به فرار سرمایههای داخلی و افزایش خطر شکنندگی مالی شود را تجربه کنند. این نتایج با یافتههای پژوهشهای قبلی مطابقت دارد (اکبریان و حیدری پور 1388، ترابی و همکاران 1389،لیانگ 2006،کمال و عباس 2015). در پژوهشهای مذکور وجود ارتباط بین این دو متغیر تایید میشود و در برخی، در توجیه اثر منفی توسعه مالی بر رشد اقتصادی بهدلایلی مشابه آنچه بیان شد، اشاره دارند.
7-5- تاثیر سرمایه گذاری بر رشد اقتصادی نتایج حاصل از مطالعه نشاندهندهی تاثیر مثبت و معنیدار سرمایهگذاری بر رشد اقتصادی است. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند افزایش سرمایهگذاری هر چند شرط کافی نیست، امـا شرط لازم بـرای دسـتیابی بـه رشـد و توسـعه اقتـصادی اسـت. بـا توجـه بـه کمبـود منـابع سرمایهگذاری در بیشتر کشورهای در حال توسعه، تخصیص بهینـه ایـن منـابع محـدود بـین فعالیتهایی که حداکثر کارامدی را داشته باشند از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این فرایند لازم است تا ضمن شناسایی مزیتهای نسبی یک کشور، نسبت به تخصیص بهینه منابع بین بخشهای مختلف اقتصادی اقدام نمود.در این خصوص، پژوهشهای قبلی موید نتایج این تحقیق هستند (تقوی و محمدی 1388، کریستوپولس و تسیوناس[lv] 2004، اپرجیسوپاین[lvi] 2010، شهباز 2015، کمال و عباس 2015، شهباز و همکاران 2017).
7-6- تاثیر اندازه دولت بر رشد اقتصادی بر اساس نتایج این تحقیق، اندازه دولت بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت و معنیداری دارد. یک نکته در این نتیجه روشن است و آن اینکه با وجود منابع درآمدی کافی، نبایدمخارج را کاهش داد. چون با کاهش مخارج دولت، رشد اقتصادی کاهش مییابد مگر آنکه اطمینانحاصل شود که سرمایهگذاریهای خصوصی جایگزین سیاستهای دولت خواهد شد. لازمهی توسعهیافتگی، کوچک بودن دولت و کمشدن سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلینیست، آنچه اهمیت دارد مدیریت مالیه عمومی وکارآمدی دولت است که میتواند در رشد و توسعه اقتصادی نقش مهمی ایفا نماید. به جای کاستناز حجم مخارج دولت در فرآیند رشد اقتصادی میباید به مدیریت مخارج عمومی توجه بیشتری مبذول گردد. این نتایج با یافتههای پژوهشهای قبلی مطابقت دارد (کمال و عباس 2015، اسیماکاپلس و کاراویس[lvii] 2015، ال فاواز[lviii] 2016).
7-7- درجهی باز بودن تجارت بر رشد اقتصادی نتایج حاصل از مطالعه نشاندهنده تاثیر منفی و معنیدار درجهی باز بودن تجارت بر رشد اقتصادی است. از دلایل این تاثیر میتوان به این نکنه اشاره کرد که تاثیر باز بودن تجارت بر تولید ناخالص داخلی بسته به امکانات آموزش و پرورش، حقوق مالکیت، فضای سیاسی، زیرساختها، نهادها، محیط کسب و کار و غیره است. دلیل دیگر را می توان اینگونه بیان کرد که در صورت باز بودن تجارت امکان جذب سرمایههای داخلی توسط بازارهای خارجی وجود دارد. نتایج توسط پژوهشهای انجام شده تایید میگردد (آندرسن و بابولا[lix]2008،علی و عبدلله[lx] 2015).
8- جمع بندی و پیشنهادات: در این مقاله بهبررسی رابطه توسعه مالی، رشد اقتصادی و مصرف انرژی در گروهی از کشورهای در حال توسعهی صادر کنندهی سوخت،طی دوره زمانی 2001 الی 2016 پرداخته و با بهکارگیری روش GMM سیستمی، بهتبیین و بررسی تاثیر توسعهی مالی بر مصرف انرژی از طریق رشد اقتصادی با در نظر گرفتن سایر متغیرهای تاثیرگذار بر مصرف انرژی از قبیل قیمت انرژی و شهرنشینی پرداخته است. همچنین بهصورت معادلات همزمان تاثیر مصرف انرژی بر رشد اقتصادی با در نظر گرفتن سایر متغیرهای تاثیرگذار بر رشد اقتصادی از قبیل توسعهی مالی، سرمایه گذاری، اندازهی دولت و باز بودن تجارت بررسی شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشاندهنده تاثیر منفی و معنیدار رشد اقتصادی بر مصرف انرژی و بالعکس است. توسعهی مالی از طریق کانال رشد اقتصادی اثر مثبت بر مصرف انرژی دارد. اهمیت توسعهی بازارهای مالی در رشد اقتصادی همواره از جمله مباحث کلیدی دراقتصاد توسعه بوده است. ذکر این نکته حائز اهمیت است که بهدلیل عدم تشابه ساختار مالی در همهی کشورها، نمیتوان نسخهی واحدی برای چگونگی رابطهی توسعهی مالی و رشد اقتصادی تجویز کرد.نتایج این پژوهش نشان میدهد که توسعه مالی تاثیر منفی بر رشد اقتصادی دارد و از این طریق بر مصرف انرژی اثر مثبت دارد و این نتیجه با این عقیده که درکشورهای در حال توسعه بهدلیل مشکلات ساختاری و نظارتی بخش مالی نمیتواند عاملبهبود بخش واقعی گردد، هماهنگ است. شهرنشینی تاثیر مثبت و قیمت انرژی اثر منفی بر مصرف انرژی دارد. با در نظر گرفتن نتایج شهرنشینی، سیاستها باید به سمت هدایت شهرنشینی به سمت اقدامات صرفهجویی در مصرف انرژی باشد. در واقع سیاستها باید در جهت ارتقای شهرنشینی به گونهای باشد که بتوانند از مزایای کامل تجمع آن بهرهمند گردند. با توجه به نتایج تاثیر قیمت انرژی بر مصرف انرژی سیاست مداران می توانند از آن بهعنوان ابزاری در جهت استفادهی بهینه سوخت استفاده نمایند.همچنین میتوان گفت سرمایهگذاری در منابع انرژی تجدیدپذیر جهت افزایش دسترسی به انرژی ارزان برای انجام فعالیتهای اقتصادی، ضروری است. سرمایهگذاری دارای تاثیر مثبت و معنیدار بر رشد اقتصادی است و افزایش اندازه دولت منجر به رشد بیشتر اقتصادی میگردد. اما نکته اینجاست که در صورتافزایش غیرمتعارف مخارج دولت، ممکن است دولت با محدودیتهایی از نظر منابع تأمین درآمدمواجه شود. بنابراین لازماست در کنار نتایج این مطالعه، محدودیتهای مذکور نیز موردتوجه قرار گیرد. درجهی بازبودن تجارت بهدلایلی چون عدم وجود نهادها و زیرساختهای لازم تاثیر منفی بر رشد اقتصادی دارد. نتایج حاصل از پژوهش مربوط به این دورهی زمانی و کشورهای منتخب مورد مطالعه بوده و تعمیم آن به سالهای دیگر و کشورهای دیگر با احتیاط باید انجام شود.
فهرست منابع *این مقاله مستخرج از رساله دکتری با راهنمایی دکتر سعید دائی کریم زاده در دانشگاه آزاد اصفهان(خوراسگان) می باشد. 1-دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران. smh8286@gmail.com 2-دانشیار گروه علوم اقتصادی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران (نویسندهمسئول)saeedkarimzade@yahoo.com
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع 1) ابراهیمی محسن، آلمرادجبدرقی محمود (1391). توسعهبازارهایمالیومصرفانرژیدرکشورهایگروهD8. فصلنامهپژوهشهاوسیاستهایاقتصادی، سالبیستم،شماره61: 174-159 2) اکبریان رضا؛ حیدری پور سید محسن (1388). بـررسی تأثـیر تـوسعه بازارمالـی بر رشـد اقتصـادیدر ایران.فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی، سال نهم، شماره3 : 63-43 3) ترابی تقی، پیکار جو کامبیز، آبرون نرجس (1389). بررسی تاثیر توسعه مالی بر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه نفتی و غیرنفتی. مجله مطالعات مالی، شماره 7: 163-139 4) تقوی مهدی، محمدی حسین(1388). تـأثـیـر زیـرسـاختهـایسرمایهگذاری بر رشداقتصـادی ایـران.فصلنامه پژوهش های اقتصادی، سال نهم، شماره 42:1-14 5) خورسندی مرتضی، محمدی تیمور، خزایی محمد مهدی، بهروز عارف (1394) بررسی اثر توسعه مالی بر مصرف انرژی با روش گشتاورهای تعمیمیافته(منتخبی از کشورهای در حال توسعه نفتی و غیرنفتی)، فصلنلمه اقتصاد مالی و توسعه، سال نهم، شماره 33، 34-15 6) دامن کشیده مرجان، عباسی احمد، عربی حسین، احمدی حسن(1392) بررسی رابطه مصرف انرژی و رشد اقتصادی؛مطالعه موردی: کشورهای منتخب سند چشمانداز بیست ساله ایران. فصلنامه سیاست های راهبردی و کلان، سال یکم،شماره 2، 46-37 7) سلاطین پروانه، محمدی سمانه (1395) تأثیر شهرنشینی بر مصرف انرژی در گروه کشورهای منتخب. فصلنامه مطالعات مدیریت شهری، سال هشتم، شماره 26، 80-71 8) کمیجانی اکبر، حق شناس هادی (1393) بررسی آثار اندازه دولت بر رشد در ایران.فصلنامه علوم اقتصادی، سال هشتم، شماره 28،1-14 9) کمیجانی اکبر، هژبر کیانی کامبیز، حق شناس هادی (1393) بررسی تاثیر اندازه و کیفیت دولت بر رشد اقتصادی در ایران به روش همجمعیLDRA، فصلنامه اقتصاد کاربردی، سال چهارم، شماره 1(پیاپی 12)، 60-49 10) هوشمند محمد، دانش نیا محمد، ستوده علی، قزلباش اعظم(1392) بررسیرابطهعلیتبینمصرفانرژی،رشداقتصادیوقیمتهابااستفادهاز دادههایتابلوییدرکشورهایعضواوپک، دوفصلنامهاقتصاد پولی، مالی، سال بیستم، شماره5، 256-233 11) Al-Fawwaz, T (2016) The Impact of Government Expenditures on Economic Growth in Jordan (1980-2013). International Business Research, 9)1(,99-105 12) Al-Iriani, M. A (2006) Energy-GDP Relationship Revisited: an Example from GCC Countries using Panel Causality. Energy Policy, 34, 3342–3350 13) Ali, W., & Abdullah, A (2015) The Impact of Trade Openness on the EconomicGrowth of Pakistan: 1980-2010. Global Business and Management Research: AnInternational Journal, 7, 2,120–129. 14) Andersen,L ., & Babula, R (2009) The Link BetweenOpenness and Long-RunEconomicGrowth, International Commerce and Economics, 2,31–50. 15) Anwar,S., &Cooray, A(2015) Financial flows and per capita income in developing countries. International Review of Economics and Finance,35:304-314 16) Apergis, ,.N Payne,J (2010) Renewable Energy Consumption and Growth in Eurasia. Energy Economics, 32, 1392–1397. 17) Asafu-Adjaye, J (2000) The relationship between energy consumption, energy prices and economic growth: time series evidence from Asian developing countries. Energy Economics 22, 615 -625 18) Asimakopoulos,S ., & Karavias, Y (2016) The impact of government size on economicgrowth: a threshold analysis. Economics Letters. 139,65–68 19) Belloumi, M (2009) Energy consumption and GDP in Tunisia: Cointegrationand causality analysis. Energy Policy, 37(7), 2745–2753. 20) Baltagi,B., Demetriades, P., Law, S. H (2008) Financial Development and Openness: Evidence from panel data, Journal of Development Economics, 6(9),34-78. 21) Chen Chang,S (2015) Effects of financial developments and income onenergy consumption, International Review of Economics and Finance,35, 28-44 22) Christopoulos, D. K., & Tsionas, E. G (2004) Financial development and economic growth: Evidence from panel unit root and cointegration tests. Journal ofDevelopment Economics, 73(4), 55–74. 23) Fung, H. K (2009). Financial development and economic growth: Convergence or divergence? Journal of International Money and Finance, 28, 56–78. 24) Henderson,JV (2003) Urbanization and Economic Development, annals of economics and finance, 4: 275–341 25) Islam, F., Shahbaz, M., Ahmed, A. U., & Alam, M. M (2013) Financial development and energy consumption nexus in Malaysia: A multivariate time series analysis. Economic Modelling, 30, 435–441. 26) Kakar, K. Khilji, B. & M. Khan (2011) Financial Development and Energy Consumption: Empirical Evidence from Pakistan, International Journal of Trade. Economics and Finance, 2, 469-471. 27) Komal,R. Abbas F (2015) Linking financial development, economic growth and energy consumption in Pakistan. Renewable and Sustainable Energy Reviews, 44, 201-220 28) Lee, C. C ( 2005) Energy Consumption and GDP in Developing Countries: a Cointegrated Panel Analysis. Energy Economics 27, 415–427. 29) Lee, ,C C (2007) The impact of energy consumption on economic growth: Evidence from linear and nonlinear models in Taiwan, Energy, 32, 2282–2294 30) Li, K., Lin, B (2016) Impacts of urbanization and industrialization on energy consumption/CO2 emissions: Does the level of development matter?. Renewable and Sustainable Energy Reviews, 52, 1107-1122. 31) Liang, Q., Teng, J. Z (2006) Financial Development and Economic Growth: Evidence from China, China Economic Review, 17, 395-411. 32) Narayan P. K., Narayan S.,& Popp. S (2010) Does electricity consumption panel Granger cause GDP? A new global evidence, Applied Energy, 87(10), 3294–3298. 33) Ozturk, I.( 2010). A literature survey on energy–growth nexus. Energy Policy, 38 (1): 340–349. 34) Ozturk, I., Acaravci, A (2010) The causal relationship between energy consumption and GDP in Albania, Bulgaria, Hungary and Romania: Evidence from ADRL bound testing approach. Applied Energy, 87 (6), 1938-1943. 35) Ozturk, I., Aslan, A., & Kalyoncu, H (2010) Energy consumption and economic growth relationship: Evidence from panel data for low and middle income countries. Energy Policy, 38(8), 4422–4428. 36) Rafindadi, A., Ozturk, I (2016) Effects of financial development, economic growth and trade on electricity consumption: Evidence from post-Fukushima Japan. Renewable and Sustainable Energy Reviews,54, 1073-1084 37) Sadorsky, P (2009) Renewable Energy Consumption and Income in Emerging Economics. Energy Policy, 37, 4021-4928. 38) Sadorsky, P (2010) The impact of financial development on energy consumption in emerging economies. Energy Policy, 38(5), 2528–2535. 39) Sadorsky, P (2011) Financial Development and Energy Consumption in Central and Eastern European Frontier Economies. Energy Policy,39,999–1006. 40) Sari, R., Soytas, U (2007) The Growth of Income and Energy Consumption in Six Developing Countries. Energy Policy, 35, 889-898.. 41) Soytas, U. , Sari, R (2006) Energy Consumption and Income in G7 Countries. Journal of Policy Modeling, 28,739–750 42) Shahbaz, M. & H. Lean (2012) Does Financial Development Increase Energy Consumption? The Role of Industrialization and Urbanization in Tunisia. Energy Policy, 40, 473-479. 43) Shahbaz, M (2015) Electricity Consumption, Financial Development and Economic Growth Nexus in Pakistan: A Visit. Bulletin of Energy Economics, 3(2), 48-65 44) Shahbaz,M., Loganathan ,N., Rashid ,S., Talat ,A (2015) The effect of urbanization ,affluence and trade openness on energy consumption :A time series analysis in Malaysia. Renewable and Sustainable Energy Reviews, 47, 683–693 45) Shahbaz, M., Hoang, T, Mahalik, M., Roubaud, D (2017) Energy Consumption, Financial Development and Economic Growth in India: New Evidence from a Nonlinear and Asymmetric Analysis. Energy Economics, 63,199-212. 46) Shaari, M., Abdul Rahim, H., Rashid, I (2013) Relationship among population, energy consumption and economic growth in malaysia, The international Jornal ofSocial Sciences,13,39-45 47) The Financial Development Report 2012,World Economic Forum Committed to Improving The State Of The world 48) WDI. World Development Indicator, The World Bank Group. Online availableat: http://data.worldbank.org/data-catalog 49) World Economic Situation and Prospects 2014, 147Online availableat:https://unctad.org/en/PublicationsLibrary/wesp2014_en.pdf 50) Zhao,Y; Wang, S (2015) The Relationship between Urbanization, Economic Growth and Energy Consumption in China: An Econometric Perspective Analysis Sustainability 7, 5609-5627
یادداشتها
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,876 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 819 |