تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,551 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,521,603 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,559,127 |
بررسی و کاربرد تشبیه در غزلیات هوشنگ ابتهاج (با رویکرد به مجموعۀ سیاهمشق) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیباییشناسی ادبی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 9، شماره 38، اسفند 1397، صفحه 57-80 اصل مقاله (353.38 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یکی از شیوههای تشخیص سبک و تمایز مکتبها، بررسی صور خیال است. در این میان، تشبیه یکی از عناصر اصلی صور خیال در ادبیات هر ملتی است که بسیاری از صورتهای دیگر از آن مایه میگیرند. از میان صور خیال که مهمترین وجه تمایز سخن ادبی از غیر آن است، تشبیه جایگاه خاصی دارد. این عنصر ادبی در سیر تطور ادبیات فارسی، کارکرد خود را پیوسته حفظ کرده است. در شعر معاصر، هوشنگ ابتهاج یکی از شاعران برجستۀ معاصر به شمار میرود که در هر دو زمینۀ شعر سنتی و نو هنرنمایی کرده است. گرچه او در زمینۀ شعر نیمایی موفق عمل کرده، اما در میان تمام قالبهاى شعر فارسى، ارادت ابتهاج به غزل، آن هم غزل حافظگونه، بیش از قالبهای دیگر است. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی و منابع کتابخانهای، میزان موفقیت و هنرمندی ابتهاج در به کارگیری انواع تشبیه، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با وجود گرایش شاعر به شعر نو، وی در شاخصههای اصلی ادبیات همچون خلق تصویرهای خیالی و بهکارگیری عناصر تشبیه رویکردی سنتی داشته است. همچنین، مشخص شد که شاعر با تکیه بر تشبیه در بازنمایی خودآگاه و ناخودآگاه گفتمانهای سیاسی، اجتماعی و غنایی موفق عمل کرده است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هوشنگ ابتهاج؛ غزل؛ مجموعۀ سیاهمشق؛ تشبیه؛ گفتمان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی و کاربرد تشبیه در غزلیات هوشنگ ابتهاج عبداله مرادی* دکتر مظاهر نیکخواه** دکتر حسین خسروی*** چکیده یکی از شیوههای تشخیص سبک و تمایز مکتبها، بررسی صور خیال است. در این میان، تشبیه یکی از عناصر اصلی صور خیال در ادبیات هر ملتی است که بسیاری از صورتهای دیگر از آن مایه میگیرند. از میان صور خیال که مهمترین وجه تمایز سخن ادبی از غیر آن است، تشبیه جایگاه خاصی دارد. این عنصر ادبی در سیر تطور ادبیات فارسی، کارکرد خود را پیوسته حفظ کرده است. در شعر معاصر، هوشنگ ابتهاج یکی از شاعران برجستۀ معاصر به شمار میرود که در هر دو زمینۀ شعر سنتی و نو هنرنمایی کرده است. گرچه او در زمینۀ شعر نیمایی موفق عمل کرده، اما در میان تمام قالبهاى شعر فارسى، ارادت ابتهاج به غزل، آن هم غزل حافظگونه، بیش از قالبهای دیگر است. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی و منابع کتابخانهای، میزان موفقیت و هنرمندی ابتهاج در به کارگیری انواع تشبیه، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با وجود گرایش شاعر به شعر نو، وی در شاخصههای اصلی ادبیات همچون خلق تصویرهای خیالی و بهکارگیری عناصر تشبیه رویکردی سنتی داشته است. همچنین، مشخص شد که شاعر با تکیه بر تشبیه در بازنمایی خودآگاه و ناخودآگاه گفتمانهای سیاسی، اجتماعی و غنایی موفق عمل کرده است.
واژههای کلیدی هوشنگ ابتهاج، غزل، مجموعۀ سیاهمشق، تشبیه، گفتمان. مقدمهیکی از جلوههای ذوق هر شاعر بزرگی، قدرت تخیل اوست که شاعر هنرآفرین با روحی لطیف و حساس از پدیدههای زیبای طبیعت، متأثر گشته و تصویرهای خیالانگیز میآفریند. به عبارت دیگر، «خیال شاعرانه، با یاری گرفتن از عنصر تصویر، بسیاری از امور ذهنی را دیداری میکند و تصورات خود را از این راه به تماشا میگذارد». (حسنلی، 1383: 282) تجسم این موضوعات ذهنی و عاطفی از سوی شاعر موجب میشود تا خواننده از طریق تحلیل جریانات پنهانی، روح شاعر را در برخورد با اشیا و مسایل هستی دریابد که این امر طبعاً در قالب تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه خودنمایی میکند، به طوری که «عبدالقاهر جرجانی، آنها را به مانند مرکز و نقطههایی میداند که تصرف در معانی بر گرد آنها میگردد». (رستگارفسایی، 1363: 14) از میان این عناصر، تشبیه به عنوان مؤثرترین ابزار تخیل «هستۀ اصلی و مرکزی خیالهای شاعرانه است که نیروی تخیل شاعر در میان اشیا کشف میکند و در صور مختلف به بیان درمیآورد». (پورنامداریان، 1381: 214) تشبیه یکی از مباحثی است که در علم بیان، گسترة وسیعی دارد و از نظر تعریف و انواع مختلف آن با اندک تفاوتی مورد اتفاق علمای علم بیان قرار گرفته است. تشبیه را از صور خیال در شعر دانستهاند که در دورههای مختلف، مورد توجه شاعران بسیاری واقع شده و آنها با توجه به ذوق، عاطفه، اندیشه، قوة خیال و تأثیرپذیری از میراث ادبی پیش از خود، موفق به خلق گونههایی از تشبیه شدهاند. «مایۀ اصلی تشبیه، اغراق و خیالانگیزی است و این دو عنصر، تشبیه ادبی خیالانگیز را از مقایسههای ادبی تشبیهگونه، متمایز میکند و گفتهاند فایدۀ تشبیه، اغلب عاید مشبه میشود». (احمدنژاد، 1374: 29) تشبیه اولین عامل تصویرآفرین در مباحث بیانی است که شاعر به وسیلۀ آن جهان را زیباتر از آنچه هست، نشان میدهد و یکی از عناصر اصلی صور خیال در ادبیات هر ملتی به شمار میرود که بسیاری از صورتهای دیگر به نوعی از آن مایه میگیرند. از استعاره که بگذریم، صورتهایی چون نماد و رمز نیز با واسطه مبنای خود را از تشبیه میگیرند. همچنین، یکی از راههای تشخیص سبکها و تمایز مکتبها نیز، همین تشبیه است. به علاوه، یکی از راههای آشنایی با اندیشۀ شاعران و دستیابی به زوایای سایهروشن ذهن آنان، تحقیق و کاوش در تصاویر شعری آنهاست؛ چرا که این مهم، ملاک تمییز یک شعر تأثیرگذار از نظم معمولی محسوب میشود. تشبیه با توجه بهامکانات شعری ویژهای که در اختیار شاعر قرار میدهد، در طور سالها و سدهها که از عمر ادب فارسی میگذرد، ماناییاش را حفظ کرده و همچنان در گسترۀ ادب فارسی نقش ایفا میکند. در شعر معاصر، هوشنگ ابتهاج یکی از شخصیتهای برجستۀ ادبی است که با بهرهگیری از این عنصر ادبی، موفق به خلق تصاویر زیبا و شاعرانه شده و قدرت تخیل خود را توسع بخشیده است. «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامینگیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوشترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگیهای شعر اوست». (ساورسفلی، 1387: 156) مهمترین اندیشة حاکم بر شعر عصر ابتهاج، آزادی و وطن است که به خوبی از سوی شاعر تبیین شده است. در بین تشبیههای موجود در شعر ابتهاج به مناسبت طرح مسایل سیاسی و انتقادی، واژههای جدیدی که در زبان مردم راه یافته بود، در شعر وی به کار رفته است. (غلامرضایی، 1387: 262) بنا بر این، تشبیهات در تبیین و القای بخش مهمی از تراوشهای ذهنی شاعر اثرگذار بودهاند. در بررسی اشعار ابتهاج مشخص میشود که تشبیه بیش از سایر صورتهای خیالی در شعر او کاربرد دارد. آنچه در مورد تشبیهات او اهمیت دارد، الگوی خاصی است که بر این تشبیهات حاکم است. منظور از این الگوی خاص، کاربرد غالب نوع خاصی از تشبیه است که بار گفتمانی دارد، به این معنی که در اغلب این تشبیهات، انعکاس ابعاد مختلف شخصی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... گاه پُررنگ و گاه کمرنگ دیده میشود و در اشعاری که درونمایة اجتماعی یا سیاسی دارند، اغلب، وجوه گفتمانمدار بیشتری به چشم میخورد. به همین سبب، رابطهای تنگاتنگ بین این تشبیهات، روحیة شاعر و جامعة او وجود دارد. بسیاری از این تشبیهات شعری ابتهاج دارای ارزشهای تجربی و یا دارای ارزشهای بیانی هستند، به این معنی که بیانگر ایدئولوژی شاعرند و با تجربة مستقیم وی از رویدادهای زمان ارتباط مستقیم دارند. با بررسی این روابط، به تفسیر و تبیین، رابطة بین تشبیهات شعری و تعاملات اجتماعی و تبیین ایدئولوژی و گفتمان شاعر پرداخته میشود. در پژوهش حاضر، بر پایۀ روش توصیفی ـ تحلیلی و بنا بر اهمیت تصویر، تشبیهات شعری ابتهاج از رهگذرهای مختلف تقسیمبندی شده و نمونههای شناسایی شده مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است تا به پرسشهای ذیل پاسخ داده شود: ـ بازتاب کدام یک از انواع تشبیه در شعر ابتهاج برجستهتر بوده است و چرا؟ ـ چه گفتمانهایی از رهگذر تشبیه در مجموعۀ سیاهمشق طرح شده است؟ پیشینۀ پژوهشابتهاج در شعر معاصر شخصیت برجستهای دارد. از اینرو، سرودههای او در پژوهشهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. در این بین، برخی تحقیقات تنها به جایگاه صور خیال در شعر او پرداختهاند که در ادامه به آن اشاره میشود. غنیپور ملکشاه و همکاران (1389)، در مقالۀ خود از تشبیه و توصیف به عنوان دو ویژگی سبکی شعر ابتهاج یاد کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که سایه شاعری وصفگرا و علاقهمند به تشبیه است. صفت و موصوف به شکلهای متفاوت در کلام سایه ظاهر شده و بسامد استفاده از این ساختهای دستوری در اشعار نیمایی او بیشتر است. همچنین، این شاعر در تشبیهات به وجهشبه و آرایۀ استخدام توجه ویژهای نشان داده است. اقبالی و علیمحمد (1392)، در مقالۀ خود به تشبیه مضمر در شعر سنتگرای معاصر و انواع و کارکردهای آن پرداختهاند و اشارهای هم به شعر سایه داشتهاند. از دید نویسندگان، ابتهاج در بهکارگیری تشبیه مضمر، بیش از همه به نوع تداعی توجه کرده و در این زمینه، نوآوریهایی داشته است. در پژوهشهای یادشده اشارهای به گفتمانهای برآمده از تشبیه در شعر ابتهاج نشده و پیرامون کارکرد این صورت خیالی در شکلگیری و تقویت اندیشههای مورد نظر شاعر نکتهای ذکر نشده است که این خلأ پژوهشی بر جنبههای نوآورانۀ تحقیق حاضر میافزاید و وجه تمایز آن را با تحقیقات دیگر مشخص میکند. تشبیه در شعر ابتهاجعناصر تشبیه ابتهاج عناصر متعددی را در تشبیهات خود مورد توجه قرار داده است که شامل بخش گستردهای از پدیدهها میشود. عناصر تشبیهات وی بیشتر جنبة حسی و عینی دارد. عناصری که شاعر جهت ساخت تشبیه از آنها استفاده کرده است، به چهار بخش کلی تقسیم میشود: صفات و خصایص انسانیمشبه در این قسمت بیشتر شامل حالتهای درونی، روحی و معنوی انسان یعنی عناصر انتزاعی و مفاهیم ذهنی مانند: عشق، غم، شادی، کینه، درد، اندیشه، تحمل، بینیازی، شهامت، جوانمردی و... میشود، یعنی آنچه که به ذهن مرتبط است و از جهان مادی و ملموس به دور است. ابتهاج با هنرمندی از محیط پیرامونش کمک گرفته تا بتواند حالات روحی و روانی خود را به شکل ملموستری به مخاطب القا کند.
(ابتهاج، 1386: 99) معشوق و اعضای وییکی از ویژگیهای شاعر پرداختن به عشقهای زمینی و جسمانی است. در توصیف عشق زمینی، جسمانی و لذتجوییهای آن در سرودههای ابتهاج، تشبیه نقش مؤثری ایفا میکند. تشبیهاتی که مشبه آن مربوط به معشوق است، در دو دستۀ کلی جای میگیرند: الف) تشبیهاتی که مشبه آنها خود معشوق است
(همان: 24) ب) تشبیهاتی که مشبه آنها اعضای بدن معشوق است
(همان: 13)
(همان: 59) طبیعت و عناصر طبیعیاین نوع تشبیهات در دیوان شاعر از تنوع خاصی برخوردار بوده و اغلب از نوع حسی به حسی است. سایه مانند بسیاری از شعرا با استفاده از عناصر طبیعت ظریفترین حالات و تجربههای روحی خود را به تصویر کشیده است. وی در این گونه تشبیهات، از عناصر مختلفی به عنوان مشبهٌبه استفاده کرده است.
(همان: 11) شاعر و متعلقات ویدر اینگونه تشبیهات، ابتهاج همۀ متعلقات جسمی و ذهنی خود از قبیل: شعر، خوی و خصلت، افکار و اندیشه و اعضای بدن را به عناصر گوناگونی تشبیه کرده که اغلب با تفاخر همراه است. مشبهٌبههای به کار رفته در این نوع تشبیه شامل جانداران، عناصر طبیعی، اشیا و... است.
(همان: 38) چنانکه پیشتر بیان شد، در بین سرودههای ابتهاج، تشبیه از مهمترین صورتهای خیالی به حساب میآید و تعداد بسیار زیادی از تابلوهای تصویری او را به خود اختصاص داده است. این تصویرها بیشتر تجربۀ شخصی خود شاعر و حاصل نکتهسنجی و توجه اوست. وی در کشف روابط بین اشیا و عناصر پیرامون خود مهارت خاصی دارد. نکتۀ قابل توجه دربارۀ این تشبیهها آن است که از سادهترین انواع تشبیه (حسی به حسی) گرفته تا سایر انواع آن، بسامد نسبتاً بالایی دارد. انواع تشبیه از نظر حسی و عقلیتشبیهات حسی در اشعار ابتهاج از بین صورتهای خیالی، تشبیه حسی به حسی، از بیشترین بسامد برخوردار است. از آنجا که بیشتر اشعار ابتهاج در قالب غزل سروده شده و وی جزء یکی از سکانداران غزل معاصر است، مشبه تشبیهات وی را خودِ شاعر، معشوقه و یا عناصر طبیعی تشکیل میدهد. تشبیه حسی به حسی در غزل سایه از فراوانی قابل توجهای برخوردار است؛ چرا که در اشعار او جای تصویرهای عینی را حس و عاطفه پر کرده و همین تصاویر حسی است که به شعر وی وجه عاطفی میبخشد. این تشبیه در مجموعه غزلیات ابتهاج بالاترین بسامد یعنی 25/13 درصد را به خود اختصاص داده است. وی بیشتر خالق تشبیهات حسی به حسی است که تشبیهی معمول، مرسوم و متداول به شمار میرود و «و در ادبیّات قدیم معروف به سبک خراسانی هم رایج بوده است». (شمیسا، 1381: 74) بنا بر این، نشانههای سنتگرایی ابتهاج با نظرداشت تشبیهات حسی به حسی به اثبات میرسد.
(ابتهاج، 1386: 72) تشبیهات غیرحسیتشبیه عقلی به حسی رایجترین نوع تشبیه است؛ زیرا غرض از تشبیه، تقریر و توضیح حال مشبه است و اگر مشبهٌبه محسوس باشد، مشبه معقول به خوبی در ذهن مجسم و تبیین میگردد. این نوع تشبیه کاربرد بیشتری نسبت به تشبیه حسی به عقلی دارد. بنا بر این، یکی از جنبههای هنری تشبیه، پیوند دادن معقولات به محسوسات است. «تصویر آنگاه جنبة هنری پیدا میکند که معقولی را به محسوسی پیوند دهد». (کروچه، 1344: 79) این نوع تشبیه، 79/4 درصد از تشبیهات ابتهاج را به خود اختصاص داده است. شاعر در ابیات ذیل، ابتدا امید (مشبه عقلی) را به نهال (مشبهٌبه حسی) تشبیه کرده است. همچنین، در ادامه غم عشق را با توجه به گرفتاریهایش به دام تشبیه نموده و یک تشبیه عقلی به حسی خلق کرده است.
(ابتهاج، 1386: 40)
(همان: 85) در تشبیهاتی که محسوس به معقول تشبیه میشود، شدت اغراق بیشتر است؛ زیرا اقوی را که اصولأ اخفی از حسی است، به منزلة اقوی تلقی میکنند. (شمیسا، 1381: 80) به این دلیل که مضامین شعری ابتهاج بیشتر حسی و بیرونی است، کمتر به مسایل عقلانی و فلسفی توجه شده است. این نوع تشبیه 09/0 درصد از تشبیهات ابتهاج را دربر میگیرد.
(ابتهاج، 1386: 41) تشبیهات عقلیدر شعر ابتهاج، تشبیه عقلی به عقلی نسبت به بقیة تشبیهات، کمترین بسامد را در میان انواع تشبیه داراست؛ زیرا توصیفات و تشبیهات، بیشتر حسی و عینی هستند. ابتهاج در این نوع تشبیه، امری نامحسوس را بهامری محسوس تشبیه میکند. 41/0 درصد از مجموع تشبیهات در شعر ابتهاج، عقلی است. این ساختار بسامد کمتری را نسبت به ساختارهای دیگر دارد.
(همان: 57) تشبیهات شعری به اعتبار اداتتشبیه مرسل و مؤکد در تشبیه مرسل، ادات تشبیه ذکر میشود و در تشبیه مؤکد ادات ذکر نمیشود. حدود 5/7 درصد تشبیهات ابتهاج با ذکر ادات آمدهاند و حدود 62/10 درصد بدون ادات. این موضوع نشان میدهد که شاعر بیشتر در پی روایت و توصیف است و کمتر در پی سرودن شعر و هنرنمایی؛ زیرا نبود ادات تشبیه یک قدم دریافت تشبیه را آسانتر میکند. شعر ابتهاج، صبغة سیاسی و اجتماعی دارد، به این معنی که تصویرگر مسایل سیاسی است و مهمترین نکته در شعر سیاسی، رسانگی معنایی و برقراری سریع ارتباط با مخاطب است و از آنجا که مخاطب اشعار اجتماعی تودة مردم هستند، شعر باید از پیچیدگی و دشواری دور باشد تا سریعتر با مردم ارتباط برقرار کند. بنا بر این، یکی از دلایل سادگی تشبیهات و ذکر ادات را میتوان همین امر دانست.
(همان: 58) تشبیه به اعتبار مفرد، مقید و مرکب بودن طرفینتشبیه مفرد به مفرد تشبیههای مفرد از جمله موارد پرتکرار در اشعار ابتهاج به شمار میرود. این تشبیه 45/11 از کل تشبیهات غزلهای ابتهاج را به خود اختصاص داده است.
(همان: 33) تشبیه مفرد به مقید در این نوع تشبیه، مشبه مفرد همراه مشبهٌبه مقید آورده میشود. بسامد این نوع تشبیه در مجموعه اشعار ابتهاج 04/6 درصد است.
(همان: 31) مفرد به مرکب سهم استفاده از این گونه تشبیه در شعر ابتهاج، 25/1 درصد است که چندان بالا نیست.
تشبیه مرکب به مفرد
(همان: 38) تشبیه به اعتبار وجهشبهتشبیه مجمل و مفصل وجهشبه در تشبیه اهمیت ویژهای دارد. وجهشبه به انواعی از قبیل: تخیلی، حسی، عقلی، مفرد و مرکب و متعدد تقسیم میشود. (طبیبیان، 1388: 293) اگرچه میزان حسن و قبح تشبیه تا حدودی به ذوق و پسند عام بستگی دارد، اما معمولاً هرچه وجهشبه دیریابتر باشد، از ابتذال دورتر خواهد بود و درجة هنری آن نیز بیشتر است. این موضوع از طریق وجهشبه مشخص میشود. تشبیه اگر با ذکر وجهشبه باشد، مفصل و اگر بدون ذکر آن باشد، مجمل نامیده میشود. حدود 75/12 درصد تشبیهات در غزلیات ابتهاج، تشبیه مجمل یا فشرده هستند، به این معنی که به وجهشبه آنها اشاره نشده است، هرچند اغلب این تشبیهات ساده بوده و وجهشبه آنها را به راحتی میتوان حدس زد. 20/5 درصد تشبیهات نیز با ذکر وجهشبهامدهاند.
(ابتهاج، 1386: 106)
(همان: 59) وجهشبه تحقیقی و تخییلیوجهشبه تحقیقی آن است که شباهت مورد نظر در هر دو طرف تشبیه، واقعی و حقیقی باشد. وجهشبه تخییلی آن است که شباهت مورد نظر در هر دو طرف یا یکی از طرفین تشبیه خیالی باشد و نه واقعی. حدود 58/9 درصد وجهشبهها در تشبیهات ابتهاج از نوع تحقیقی هستند و 12/8 درصد از نوع تخییلی. بدیهی است که ذهن شاعر بیش از اینکه درگیر خیالات دور و دراز باشد، معطوف به مسایل حسی و واقعی بوده است. به همین سبب، اکثر تشبیهات مربوط بهامور شناخته شده هستند. ـ وجهشبه تحقیقی
(همان: 23) ـ وجهشبه تخییلی
(همان: 84) تشبیه به اعتبار ساختار ظاهریتشبیه مفروق در این تشبیه، «چند مشبه و مشهٌبه داریم، اما هر مشبه با مشبهٌبه خود همراه است». (شمیسا، 1372: 48) این نوع تشبیه، سبب خیالانگیزی و کوشش ذهنی مخاطب میشود. سهم استفادة ابتهاج از این نوع تشبیه 25/1 درصد است. در بیت ذیل، معشوق به غنچه و من به عندلیب تشبیه شده و هر مشبه به دنبال مشبهٌبه خود آمده است.
(ابتهاج، 1386: 42) تشبیه مضمر یکی از زیباترین گونههای تشبیه، مضمر است؛ «زیرا در آن، شاعر کلام را طوری میآورد که گویی خیال تشبیه ندارد و همین امر سبب میشود که ذهن مخاطب بیشتر به جستجو میپردازد و ارتباط را با دقت دنبال میکند». (علویمقدم و اشرفزاده، 1379: 111) این تشبیه 20/1 درصد از تشبیهات اشعار ابتهاج را به خود اختصاص داده است. در بیت ذیل، سر زلف بتان به طرزی هنرمندانه به حلقه تشبیه شده و در بیتی دیگر، صورت و رخسار معشوق به آیینه تشبیه شده است.
(ابتهاج، 1386: 42)
(همان: 106) تشبیه تفضیل تشبیه تفضیل آن است که شاعر مشبه را به مشبهٌبه مانند کند، سپس آن را به نوعی بر مشبهٌبه برتری دهد. در این تشبیه، شاعر «نه تنها مشبه را به مشبهٌبه ترجیح میدهد، بلکه همان خاصیت طبیعی را نیز از آن سلب مینماید و جنبۀ منفی و حداقل کمخاصیتی و انفعال بدان نسبت میدهد و رابطۀ طرفین مبدل به تضاد و تقابل میگردد». (طالبیان و محمدیافشار، 1384: 34) سهم استفادة ابتهاج از این نوع تشبیه 20/1 درصد است. در بیت ذیل، شاعر معشوقۀ خود را در ابتدا به مهتاب و سپس به سرو روان تشبیه نموده است.
(ابتهاج، 1386: 42) تشبیه بلیغ در اشعار ابتهاج، نمونههایی از تشبیه بلیغ مشاهده میشود. تشبیه بلیغ به دو صورت اضافی و غیراضافی به کار میرود. نوع اضافی آن، در دستور زبان فارسی، اضافۀ تشبیهی نامیده میشود. این تشبیه 95/8 درصد از تشبیهات اشعار ابتهاج را به خود اختصاص داده است:
(ابتهاج: 11)
(همان: 12) تشبیه بلیغ گاهی نیز به صورت غیراضافی آورده میشود، به این معنی که دو رکن تشبیه و مشبهٌبه به هم اضافه نمیشود و نمونههایی از آن در شعر ابتهاج نیز وجود دارد. مانند ابیات ذیل که در آن، «من» (شاعر) به نال خوشنوا و آتش تشبیه شده است.
(همان: 18)
(همان: 24)
تشبیه تمثیل یکی از زیباترین و پیچییدهترین انواع تشبیه، نوع تمثیلی آن است. «تشبیه تمثیل، به راستی گونۀ پرورده و گستردۀ تشبیهامیغی (ترکیبی) است و پرمایهترین و هنریترین گونۀ تشبیه نیز، همان تواند بود». (کزازی، 1375: 57) سهم این تشبیه در شعر ابتهاج 25/1 درصد است.
(ابتهاج، 1386: 92)
(همان: 96)
تشبیه به اعتبار بار عاطفی تشبیهات با بار عاطفی، یکی از ویژگیهای سبکی ابتهاج است که از عاطفه و نهاد او برمیخیزد. در این تشبیهات، یکی از طرفین تشبیه احساسات یا احوال انسانی از قبیل: غم، بغض، حسرت، شادی را بیان میکنند. به سخن دیگر، هر یک از این واژگان، زنجیرة تداعی گستردهای دارند و فضای شعر را به طور کلی تحت تأثیر قرار میدهند. در تصاویر خلقشده از سوی ابتهاج، این عاطفه کاملاً نمایان است. به این معنی که تصویرها، صرفاً برای توصیف و تزیین نیامدهاند، بلکه از عواطف شاعر نشأت میگیرند. او احساس شکست و یأس خود را در اشیاء و طبیعت تسری میدهد. وحدت روحی و عاطفة یکدست ابتهاج بر همة اشعار او سایه انداخته است. در حقیقت، اندوه و یأس و شکست، یک درونمایة مسلط در شعر ابتهاج است که در لابهلای تصاویر، ساختار و سبک شعری او به وضوح دیده میشود. این ایدة مسلط را میتوان همان نگرش شاعر دانست. «نگرش، ساحت پنهان ذهن و شخصیت و نوعی آمادگی ذهنی و روانی است در رویارویی با جهان و اشیاء و حوادث که در همة رفتارها و کنشهای فرد به نحو بارزی نمایان میشود و در هنر غالباً توأم با هیجان است» (فتوحی، 1389: 76) و تصویر هم از همین نگرش مایه میگیرد.
(ابتهاج، 1386: 47)
(همان: 47)
(همان: 128)
(همان: 186) تشبیه به اعتبار ابتکاری یا تکراری بودنهوشنگ ابتهاج از متجددان و بدعتگذاران برجسته و نوین شعر معاصر ایران است، به گونهای که مضامین بدیع رمانتیک، نوآوری در صور خیال و تشبیهات بیبدیل، از شاخصههای شعر وی محسوب میشود و هنرش در تلفیق انتزاع شاعرانه با حقایق تلخ روزگار و جهان عینی نهفته است. سایه در غزلهایش با پایبندی به سنت و بهرهگیری از سبک عراقی، تشبیهات را در دامنهای گسترده به کار میگیرد. او مانند حافظ، استاد این سبک، ضمن استفاده از زبانی معتدل، روح و زبانش را همچون آیینهای شفاف در برابر طبیعت و اشیاء قرار میدهد و آنها را همانطور که هستند، درک میکند و به مخاطبش باز مینمایاند. بر این اساس، بخشی از تشبیهات ابتهاج، زمینة کهن دارد، یعنی به نحوی با شعر کهن در ارتباط هستند، به ویژه این که یکی از بنمایههای شعر ابتهاج، کهنگرایی و استفاده از مضامین کهن ادب فارسی است.
(همان: 27) این نمونه و موارد فراوان دیگر، نظیر حلقة گیسو و سمند شوق، به کرات در آثار گذشتگان دیده میشود، اما رفتهرفته ابتهاج با بهرهگیری از تصاویر زیبا و دلنشین، حالات روحی و روانی خود را در دل تشبیهات جای میدهد. او با مفاهیم انتزاعی طبیعت، اشیاء و حیوانات همراه و همدل میشود و حالات روحی خود را به آنها تسری میدهد. این حس همجوشی وی موجب میشود تا احساس و آگاهی خود را به آنها منتقل کند. از اینرو، ابتهاج، خودش را در جایگاه مشبه، بیشتر به عناصر طبیعی چون: سبزه، چمن، درخت و... تشبیه میکند که گویای نوعی طراوت و تازگی در ضمیر ناخودآگاه اوست:
(ابتهاج، 1386: 95) شاعر با برقراری پیوند با طبیعت، نوعی نوآوری مبتکرانه در حوزة کاربرد تشبیه در غزل ایجاد کرده است. او همچنین با برقرار کردن ارتباط بین عناصر انتزاعی و عناصر دیگر به ویژه عناصر طبیعی، فضای گستردهتری برای درک زیبایی کلامش ایجاد میکند. این ابتکار، احساس لطیف شاعرانه را هرچه بیشتر شفاف و روشن میسازد و به خواننده القا میکند. البته، مفاهیم انتزاعی که ابتهاج در شعرش به کار گرفته است، چندان گسترده و وسیع نیست، ولی در میان آنها مفاهیمی چون: عشق، امید، غم و آرزو، نمود بیشتری دارد. تشبیهات مرتبط با این مفاهیم، اغلب به صورت بلیغ هستند. شاعر، ماهرانه در عناصر طبیعی دخل و تصرف میکند و عناصر انتزاعی را با قدرت تخیل به آنها پیوند میزند و نوآوری ایجاد میکند. عشق مفهومی انتزاعی است که برای مخاطب از راه عینی محسوس نیست، اما ابتهاج با تشبیه کردن آن به آب، میان آن و عنصری طبیعی ارتباط برقرار میکند و درک آن را برای مخاطب آسانتر میسازد:
(همان: 212) مرگ نیز عنصری انتزاعی است که ابتهاج آن را به عنصری طبیعی، یعنی داس تشبیه میکند و از این طریق، آن را برای مخاطب عینی و محسوس میسازد.
(همان: 241) نکتة مهم دیگر در اینباره، تحولی است که شعر نو در حوزههای مختلف شعر به وجود آورد. از عروض گرفته تا معانی و بیان. یکی از این حوزهها، صورتهای خیالی است. از آنجا که در شعر نو بسیاری از مسایل جدید مطرح میشوند، نگرش نسبتاً تازهای بر شعر حاکم میشود. به علاوه، نباید تناسب زبان و تصویر را نادیده گرفت. زبان معاصر، زبانی است که بیشترین مایه را از زبان مردم میگیرد. بنا بر این، طبیعی است که تصاویری را برگزیند که با این زبان سازگاری داشته باشد. از اینرو، بدیهی است که بخشی از تصاویر در شعر سایه تازه و مبتکرانه باشد.
(همان: 241) برتری تشبیههای اثباتی بر تشبیههای اتفاقیتصاویر شعری را به لحاظ کارکرد، به دو دستۀ تصویر اثباتی و اتفاقی تقسیم میکنند. تصویر اثباتی «مولود یک ادراک حسی و حاصل اندیشهای عقلانی است. مدلول کلمات این نوع تصویر، از معانی حرفی تجاوز نمیکند و در سطح معنی ظاهری و قریب یا صرفاً در توصیف و بیان متوقف میشود». (فتوحی، 1389: 58) در واقع، تصویر ابزاری است برای توضیح تجربه و تشریح اندیشه. این تصاویر از آنجا که برای اثبات یک معنی یا موضوع آفریده میشوند، تصویر اثباتی نام دارند. برخلاف تصویر اثباتی، تصویر اتفاقی در پی اثبات چیزی نیست و «نوعی تصویر است که به صورت اتفاقی و نیندیشیده بر زبان شاعر میروید، این نوع تصویر فرزند ناخودآگاه است». (همان: 60) تشبیهات ابتهاج بیش از آنکه جنبة تصویری و تزیینی داشته باشند، در حکم ابزاری برای القای هدف هستند و این موضوع یکی از دلایلی است که سبب شده شعر ابتهاج بیش از آنکه شعر باشد، جنبة روایی داشته باشد. دلیل عمدة این موضوع، صبغة اجتماعی سرودههای اوست. گفتمانهایی پیرامون تشبیهات ابتهاجبر اساس روش تحلیل گفتمان، برای کاربرد تشبیه در شعر ابتهاج با مشخصاتی که ذکر شد، دلایلی وجود دارد که شاعر آگاهانه و یا ناخودآگاه به گزینش آنها دست زده است. عموماً زمانی یک ویژگی گفتمانمدار تلقی میشود که آگاهانه به کار رفته باشد، اما اگر با کاربرد ضمیر ناخودآگاه آشنا باشیم و رمز و رازهای این بخش از وجود خود را بشناسیم، خواهیم دانست که غیرمنطقی و بعید نیست که عنصری دارای خاصیت گفتمانی باشد، اما آگاهانه انتخاب نشده باشد یا به عبارتی، حاصل ضمیر ناخودآگاه باشد. «ناهوشیار هوشمند یا ضمیر ناخودآگاه یا ناآگاه دربرگیرندۀ پدیدههای روانی و فرآیندهای زندگی است که به وسیلۀ شناسایی ادراک نشده و فاقد کیفیت آگاهی هستند. ناخودآگاه انباری است پر از تمایلها، آرزوها و خاطرات خارج از دسترس که بر اندیشهها و اعمال تأثیر دارند». (نولن هوکسما و همکاران، 1390: 657) افزون بر این، ناخودآگاه به صورت غیرمستقیم تأثیرات مثبتی روی خودآگاه آدمی میگذارد. بنا بر این، میتوان گفتمانهایی را که از تشبیهات شعری ابتهاج برداشت میشود، اینگونه برشمرد: گفتمانهای ناخودآگاه گزارش احساسات و عواطفی چون: ناامیدی و شکست، اضطراب و هراس، غم و اندوه که با زبانی صمیمی، روان و دلنشین از دغدغههایمان سخن میگوید، حسبحالنویسی نام دارد که بیشتر حوادث مهم و مورد توجه در زندگی گذشته نویسنده را بیان میکند. غم و اندوه گاه از هجران معشوق، دوری از وطن و مرگ عزیزان، و گاه نیز از ناکامیها، شکستها و یا غم افراد جامعه و دیگران نشأت میگیرد. ابتهاج غم و اندوه خود و جامعه را به گونهای بیان میدارد که خواننده را با خود همدل میکند. این احساس بیشتر از غم افراد جامعه ابراز میشود و شاعر را نیز در غم فرو میبرد و با مردم شریک میکند. شاعر در این باره میسراید:
(ابتهاج، 1386: 176) گفتمانهای خودآگاه ابتهاج سلاح شعر را در زمینة اعتراض، خشم، مبارزه، سیاست و عشق به آزادی و انقلاب به کار میگیرد و همت خود را به اعتراض سیاسی و عمل اجتماعی معطوف میدارد. شعر ابتهاج، به سبب رسواکردن زمانة نابسامان، و آشکارکردن مضامین ممنوعه، طرفدارانی پیدا کرد؛ در نتیجه این گونه اشعار ضرورتی برای اجتماع به شمار آمد و ادبیات را به عرصۀ اجتماع و سیاست وارد کرد. درآمیختن غزل با ادبیات انقلابی و پویا، از ویژگیهای شعر شاعر است. در نتیجه، از این زمان به بعد است که سایه، بیان عواطف و احساسات انسانی را از عواطف فردی و شخصی مهمتر میداند. پرداختن به مضامینی چون: توجه به فقر، فساد و نابرابریهای اجتماعی، عشق در مبارزه، ذهنیت غنایی به مسایل اجتماعی و امید و آرمانگرایی، این دسته از اشعار سایه را در گروه رمانتیسم اجتماعی قرار میدهد. ابتهاج از وضعیت اجتماعی تحملناپذیر در سرتاسر کشور شکوه دارد و کمک میطلبد:
(همان: 74) شاعر غربت در وطن را درد بزرگی میداند که پس از کوچ یاران از وطن، به علت نابسامانیهای اجتماعی، پررنگتر شده است:
(همان: 193) ذکر این نکته ضروری است که خشم و اعتراض از آنجا که ریشه در سرشت آدمی دارند، ممکن است در شعر بسیاری از شاعران دیده شود، اما این موضوع در شعر ابتهاج یک گفتمان است که از سوی شاعر تبلیغ میشود. به این معنی که جزیی از ایدئولوژی شاعر است. در تعریف ایدئولوژی گفتهاند: «درکی از جهان که به طور ضمنی در هنر، قانون، فعالیتهای اقتصادی و در جلوههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی تجلی پیدا میکند». (فرکلاف، 1382: 102) به عبارتی، منظور از ایدئولوژی مجموعة ارزشها یا نظام اعتقادی است که زبان متن منتقل میکند. خشم و اعتراض ابتهاج یک روی دیگر دارد و آن مبارزه است. او یک مبارز سیاسی بود و حضورش در حزب توده که مقابل حکومت وقت قرار داشت، یکی از مصداقهای این مبارزه به شمار میآمد. بعد از فروپاشی حزب و زندانیشدن اعضای آن، بسیاری از مبارزان دست از فعالیتهای خود برداشتند. در حقیقت، محدودیتها و شکنجهها و زندانیکردنها، مجال و جرأتی برای مبارزة آنها باقی نمیگذاشت. در این میان، نوشتهها و شعرها ابزاری تأثیرگذار برای مبارزه بود. به ویژه شعر که به دلیل داشتن قابلیتهایی از قبیل: ابهام، چندلایگی و کتمانگری کارایی بیشتری داشت. منظور از چندلایگی، پیچیدگیهای زبانی و هنری است که به شاعر این امکان را میدهد تا با بهرهگیری از ابزارهای شعری منکر آن شود. ابتهاج نیز، به عنوان یک شاعر مبارز، از شعر در جهت در تبلیغ ایدئولوژی خود بهره برده است.
نتیجهیافتههای این پژوهش نشان میدهد که تشبیه به عنوان رایجترین صور خیال شاعرانه، در غزلیات ابتهاج از گستردگی قابل توجهی برخوردار است. او از جمله شاعرانی است که برای بیان اندیشههای خود، به زیبایی از انواع تشبیه استفاده کرده است. اگرچه شهرت ابتهاج بیشتر به درونمایههای سیاسی و اجتماعی و تا حدی مضامین عاشقانهای است که در اشعار خود متجلی ساخته، ولی میتوان تا حدودی وی را شاعری تشبیهگرا دانست که با هنرمندی فن تشبیه را در خدمت مضامین سیاسی و اجتماعی درآورده است. تصاویر زیبا و خیالانگیز اشعار ابتهاج، نشان از ذوق سرشار شاعری وی دارد. ابتهاج در تشبیهات خود، گاه از عبارتها و ترکیبهایی استفاده میکند که برای خواننده، تداعیکنندۀ شعر شاعران متأخر ادبیات فارسی، خاصه حافظ است. در بررسی تشبیهات شعری ابتهاج نتایج ذیل به دست آمد: ـ 25/13 درصد تشبیهات حسی به حسی هستند، 88/4 درصد حسی به عقلی یا بالعکس. ـ 5/7 درصد تشبیهات مرسل و 62/10 درصد موکد هستند. ـ 04/6 درصد تشبیهات مفرد به مقید، 45/11 درصد مفرد به مفرد هستند و 25/1درصد شامل تشبیهات مفرد به مرکب و بالعکس میشود. ـ 75/12 درصد تشبیهات، مجمل و 20/5 درصد مفصل هستند. ـ 58/9 درصد وجهشبهها تحقیقی، 12/8 درصد تخییلی هستند. ـ 25/1 درصد تشبیهات مفروق، مضمر و تفضیل، 95/8 درصد تشبیه بلیغ و 25/1 درصد تشبیهات تمثیل هستند. ـ 55 درصد تشبیهات ابتکاری و نو هستند، 25 درصد تشبیهات زمینة کهن دارند. نتایج فوق نشان میدهد که سبک ابتهاج در حوزة تشبیه واقعگرایی است. در سبک واقعگرا، واژهای ارزشمندتر است که تصویر روشنتر و قطعیتری به خواننده ارایه دهد. زبان روزمره، آکنده از واژگان حسی و تصاویر عینی است و مردم عادی کمتر از واژگان تجریدی و ذهنی استفاده میکنند. به همین سبب، شاعری که میخواهد از دریچة شعر با مردم سخن بگوید باید این نکته را در نظر داشته باشد و این در شعر اجتماعی یک اصل محسوب میشود. در شعر ابتهاج، اغلب گفتمانها آگاهانه انتخاب شدهاند، هرچند در مواردی نیز، ردپای ناخودآگاه شاعر در این گفتمانها دیده میشود. گفتمانهای موجود در شعر ابتهاج را بنا بر تشبیهات شعری او میتوان به دو دستۀ خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم کرد. بررسی اجزای شعر ابتهاج از دید سبکشناسی و با استفاده از روش تحلیل گفتمان، نشاندهندۀ ابعاد سیاسی، اجتماعی و غنایی شعر اوست.
منابع و مآخذ1ـ ابتهاج، هوشنگ. سیاهمشق. تهران: کارنامه، 1386. 2ـ احمدنژاد، کامل. فنون ادبی. تهران: پایا، چاپ دوم، 1374. 3ـ اقبالی، ابراهیم؛ علیمحمدی، جعفر، «تشبیه مضمر در شعر سنتگرای معاصر، انواع و کارکردهای آن (با تأکید بر آثار بهار، شهریار، رهی، سایه و امیری فیروزکوهی)»، مجلۀ زبان و ادب فارسی دانشگاه تبریز، سال 66، شمارۀ 228، 1392. 4ـ پورنامداریان، تقی. سفر در مه. تهران: بنگاه، 1381. 5ـ حسنلی، کاووس. گونههای نوآوری در شعر معاصر ایران. تهران: ثالث، 1383. 6ـ رستگار فسایی، منصور. تصویرآفرینی در شاهنامه. شیراز: دانشگاه شیراز، 1363. 7ـ ساورسفلی، سارا. ای عشق همه بهانه از توست. تهران: سخن، 1387. 8ـ شمیسا، سیروس. بیان و معانی. تهران: فردوس، 1372. 9ـ ــــــ، ــــــ. بیان. تهران: فردوس، چاپ پنجم، 1381. 10ـ طالبیان، یحیی؛ محمدیافشار، هوشنگ، «تشبیهات هنری در غزل سعدی»، نشریۀ زبان و ادبیات فارسی، شمارۀ 22، 1384. 11ـ طبیبیان، سیدحمید. برابرهای علوم بلاغت در فارسی و عربی. تهران: امیرکبیر، 1388. 12ـ علویمقدم، محمد؛ اشرفزاده، رضا. معانی و بیان. تهران: سمت، چاپ دوم، 1379. 13ـ غلامرضایی، محمد. سبکشناسی شعر پارسی از رودکی تا شاملو. تهران: جامی، چاپ سوم، 1387. 14ـ غنیپور ملکشاه، احمد؛ محسنی، مرتضی؛ شاکرینسب، بهادر، «تشبیه و توصیف، دو ویژگی سبکی شعر ابتهاج»، پژوهشهای نقد ادبی و سبکشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد، سال 1، شمارۀ 2، 1389. 15ـ فتوحی، محمود. بلاغت تصویر. تهران: سخن، چاپ دوم، 1389. 16ـ فرکلاف، نورمن. تحلیل انتقادی گفتمان. ترجمة فاطمه شایستهپیران و دیگران، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دفتر مطالعات و توسعۀ رسانهها، چاپ سوم، 1382. 17ـ کروچه، بندتو. کلیات زیباشناختی. ترجمۀ فؤاد روحانی، تهران: بنگاه ترجمه و نشرکتاب، 1344. 18ـ کزازی، میرجلالالدین. بیان. تهران: کتاب ماد، 1375. 19ـ نولن هوکسما، سوزان؛ همکاران. زمینۀ روانشناسی اتکینسون و هلیگارد. ترجمۀ مهدی گنجی، تهران: ساوالان، 1390.
* دانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرکرد، شهرکرد، ایران. ** استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرکرد، گروه زبان و ادبیات فارسی، شهرکرد، ایران. *** دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرکرد، گروه زبان و ادبیات فارسی، شهرکرد، ایران.
تاریخ دریافت: 2/10/97 تاریخ پذیرش: 30/11/97 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,938 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 390 |