تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,620 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,321,168 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,371,036 |
بررسی رابطه میزان سرمایه اجتماعی مادر با سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان (4-0) ساله شهر مشهد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 6، دوره 12، شماره 44، آذر 1398، صفحه 107-120 اصل مقاله (607.6 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jss.2019.669588 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بیژن زارع؛ مهدی نیکخواه؛ زینب کاوه | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی تهران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف از انجامِ تحقیق حاضر، کشف رابطه میان سبک زندگیِ سلامتمحورِ اطفال و کودکان (4-0) با سرمایه اجتماعیِ مادران در شهر مشهد بوده است. روشِ این تحقیق پیمایش بوده و دادهها با ابزار پرسشنامهی محققساخته جمعآوری شدهاند. جامعه آماری تحقیق نیز متشکل از زنان ازدواج کردهی دارای حداقل یک فرزند 0 تا 4 ساله میباشد. یافتهها نشان داد که بین سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان (4-0) و سرمایههای اجتماعی مادران در شهر مشهد رابطه معنیدار و مستقیمی وجود دارد؛ به این معنی که با افزایش میزان سرمایههای اجتماعی مادران، اطفال و کودکان 0 تا 4 ساله سبک زندگی سالمتری خواهند داشت. رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی از جمله مشارکت اجتماعی، حمایت اجتماعی و اعتماد اجتماعی نیز با متغیر سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان 0 تا 4 ساله در شهر مشهد نیز مورد تأیید قرار گرفت. در مجموع، متغیر سرمایه اجتماعی مادر توانسته 11 درصد از تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی کند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سبک زندگی سلامتمحور؛ سرمایه اجتماعی؛ مشارکت اجتماعی؛ حمایت اجتماعی؛ اعتماد اجتماعی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی رابطه میزان سرمایه اجتماعی مادر با سبک زندگی دکتر بیژن زارع[2] مهدی نیکخواه[3] دکتر زینب کاوه فیروز[4] تاریخ دریافت مقاله:26/2/1398 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:10/7/1398 چکیده هدف از انجامِ تحقیق حاضر، کشف رابطه میان سبک زندگیِ سلامتمحورِ اطفال و کودکان (4-0) با سرمایه اجتماعیِ مادران در شهر مشهد بوده است. روشِ این تحقیق پیمایش بوده و دادهها با ابزار پرسشنامهی محققساخته جمعآوری شدهاند. جامعه آماری تحقیق نیز متشکل از زنان ازدواج کردهی دارای حداقل یک فرزند 0 تا 4 ساله میباشد. یافتهها نشان داد که بین سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان (4-0) و سرمایههای اجتماعی مادران در شهر مشهد رابطه معنیدار و مستقیمی وجود دارد؛ به این معنی که با افزایش میزان سرمایههای اجتماعی مادران، اطفال و کودکان 0 تا 4 ساله سبک زندگی سالمتری خواهند داشت. رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی از جمله مشارکت اجتماعی، حمایت اجتماعی و اعتماد اجتماعی نیز با متغیر سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان 0 تا 4 ساله در شهر مشهد نیز مورد تأیید قرار گرفت. در مجموع، متغیر سرمایه اجتماعی مادر توانسته 11 درصد از تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی کند. واژگان کلیدی: سبک زندگی سلامتمحور، سرمایه اجتماعی، مشارکت اجتماعی، حمایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی.
مقدمه بشر در طول حیات خود دورههای مختلفی را پشت سر گذاشته است و در هر دوره، زندگی وی با تغییراتی روبرو بودهاست. از جمله دورههایی که تغییرهای زیادی بر زندگی انسانها گذاشته است، دوره مدرنیته میباشد. گیدنز عقیده دارد، ویژگی مدرنیته، پویایی، تأثیر جهان گستر و تغییر پیوسته رسوم سنتی است. مدرنیته سبب میشود افراد هر چه بیشتر از قید انتخابهایی رها شوند که به طور معمول سنت در اختیار آنها قرار میدهد. بدین ترتیب مدرنیته، فرد را رو در روی تنوعی از انتخابهای ممکن قرار میدهد (کیهان، 1391: 107). در نظر او سنتها و رسوم گذشته، زندگی را در محدوده کانالهای از پیش تعیین شده به جریان میاندازد، تجدد اما فرد را رو در روی تنوع غامضی از انتخابهای ممکن قرار میدهد و یکی از پیامدهای این شرایط اهمیت یافتن سبک زندگی است که این امر ناشی از افول ارزشها و سنتهای هویتساز و همچنین اهمیت یافتن «خود» در زندگی روزمره است(ربانی و رستگار، 1387: 47). انتخاب افراد و در پیش گرفتن شیوههای زندگی مخصوص به خود، تمامی ابعاد زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. یکی از ابعاد مهم زندگی افراد که تحت تاثیر شیوههای زندگی افراد قرار دارد، سلامتی فرد است. گیدنز عقیده دارد در دوران ماقبل مدرنیته اغلب خطراتی که انسان را تهدید میکرد، تهدیدهای از جانب طبیعت بوده است اما با پیشرفتهای تکنولوژیکی انسان توانست بیش از بیش بر طبیعت تسلط پیدا کرده و این خطرها را تحت کنترل خود درآورد. در دوران مدرنیته این خطرها تهدید کننده انسان تغییر شکل پیدا کرده است و منشأ آنها نه طبیعت بلکه ساخته انسان و تکامل اجتماعی وی میباشد (گیدنز، 1382: 19). بیماریهایی که بر اثر میکروب و ویروس خاصی در دوران ماقبل مدرنیته به وجود میآمدند به صورت واگیر و همگانی بودهاند. اما در عصر مدرنیته این امراض یا به صورت کامل ریشه کن شدهاند یا جزء علل فرعی مرگ و میر هستند. در عصر حاضر رایج ترین علل مرگ و میر بیماریهای غیر عفونی مثل سرطان، ناراحتی قلبی، دیابت یا بیماریهای دورهای هستند که بیشتر به دلیل عواملی مانند وراثت، رفتار و سبک زندگی افراد میباشد(قاسمی، 1387). یکی از شاخههای سبک زندگی که مرتبط با سلامتی افراد میباشد، سبک زندگی سلامتمحور نام دارد. از دیدگاه توماس ابل[5](1991)، سبک زندگی سلامتمحور شامل الگوهای رفتاری، ارزشها و نگرشهای مرتبط با سلامتی است که با گروههایی از افراد بر اساس محیطهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادیشان همخوانی دارد(کوکرهام، 1997: 322). همان طوری که قبلاً اشاره گردید، و با استناد به تعاریف نظریهپردازانی مانند توماس ابل، سبک زندگی سلامتمحور افراد میتواند در افزایش یا کاهش سطح سلامت آنها تأثیرگذار باشد، در نتیجه میتوان با شناسایی عوامل مؤثر بر سبک زندگی سلامتمحور کودکان، به بهبود سلامت و کاهش مرگ و میر آنها کمک کرد. با توجه به آن که در گام نخست این خانواده است که کودک را به مسیر صحیح هدایت میکند یا بستر گناه و جرم و انحراف را برای او مهیا میسازد، لذا ویژگیهای خانوادهای که کودک در آن رشد میکند، میتواند تأثیرهای گستردهای بر شخصیت و سبک زندگی کودک بگذارد. با توجه به تحقیقهای انجام شده، از عوامل خانواده که بیشترین تأثیر را بر فرزندان دارد میتوان به عوامل سرمایهای اشاره کرد. از آن جایی که مرحله کودکی پایه شکلگیری شخصیت افراد میباشد و از طرفی در مراحل ابتدایی زندگی، مادر بیشترین تأثیر را بر کودک دارد، لذا این تحقیق درصدد است تا تأثیر میزان سرمایه اجتماعی مادر بر سبک زندگی سلامتمحور فرزند را مورد بررسی قرار دهد تا در جهت بهبود و نهادینه کردن این نوع از سبک زندگی، برنامهریزیهای لازم اتخاد گردد. در رابطه با موضوع تحقیق حاضر تعداد معدودی پژوهش در داخل و خارج از کشور انجام گرفته که در ذیل به تعدادی از آنها اشاره شدهاست: مولبورن و همکاران[6] در ایالات متحده برای اولین بار درباره «شیوه زندگی سالم در اوایل دوران بچگی» به روش پیمایش و به صورت مطالعه طولی در سالهای 2007- 2001 مطالعهای انجام دادهاند و شیوههای زندگی کودکان پیش دبستانی را شناسایی کردهاند. بر طبق یافتهها، شیوههای غالب زندگی بچههای پیش دبستانی به شدت از منابع خانواده و نقطه ضعفهای اجتماعی متأثر است. نژاد یا قومیت محکمترین پیشبینی کننده سبک زندگی است. منابع خانواده بر سبک زندگی فرزندان تأثیر دارد به طوری که بچههای دارای خانوادههای با پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتر در طبقهی اول قرار داشته و بچههای خانوادههای دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی پایینتر در سایر طبقات قرار گرفتهاند. کوکرهام(2000)، در تحقیقی به موضوع «سبک زندگی سلامتمحور در روسیه» بررسی چنین موضوعی به روش پیمایش پرداخته است که در آن به بررسی رابطه متغیرهای جنسیت، تحصیلات با سبک زندگی سلامتمحور افراد پرداخته شده است. تحقیقی به نام "تعیین کنندههای ساختاری و سرمایهای سبک زندگی سلامتمحور" در 1387 بر روی گروه سنی بالای 15 سال در شهر تبریز به روش پیمایش انجام شده است و هدف آن تعییین متغیرهای تأثیرگذار بر سبک زندگی سلامتمحور این گروه سنی است. یافتههای تحقیق حاکی از وجود رابطه معنی دار و مستقیم بین سرمایههای انسانی اعم از اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با سبک زندگی سلامتمحور است؛ یعنی با بالارفتن سرمایههای انسانی، سبک زندگی شهروندان سالمتر میشود. اما سهم سرمایه اجتماعی بر سبک زندگی سلامتمحور شهروندان بیشتر بوده است. همچنین میانگین سبک زندگی سلامتمحور برحسب جنسیت، وضع تأهل، وضعیت اشتغال و طبقه اجتماعی افراد نیز متفاوت بودهاست(قاسمی، ربانی، ربانیخوراسگانی و علیزاده اقدم). سلطانی مطالعهای با عنوان "تعیین کنندههای اجتماعی و سرمایهای سبک زندگی سلامتمحور سالمندان تهرانی" را انجام دادهاست. این تحقیق در میان سالمندان (بالای 60 سال تا 84 سال) به روش پیمایش انجام گردیده است و هدف از آن بررسی و شناخت عوامل تأثیرگذار بر سبک زندگی سلامتمحور سالمندان بوده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که بین متغیرهای جنسیت، سن، رتبه شغلی، سطح دینداری، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با سبک زندگی سلامتمحور رابطه معناداری وجود دارد(1391). در سال 1393 پژوهشی با هدف «سنجش میزان تأثیر سازههای جامعهشناختی بر رفتارهای سلامتمحور بین شهروندان شهر ارومیه» و به روش پیمایش انجام گرفتهاست که نتایج آن نشان میدهد بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با متغیر رفتار سلامت رابطه معنادار وجود دارد(عباسزاده، علیزادۀ اقدم و رحیمی دهگلان). با توجه به بررسیهای صورت گرفته در رابطه با سرمایه اجتماعی و سبک زندگی سلامتمحور، این پژوهش با هدف اصلی بررسی رابطۀ میزان سرمایه اجتماعی مادر با سبک زندگی سلامت محور اطفال و کودکان (4-0) سالۀ شهر مشهد انجام گرفت. هدفهای فرعی نیز به شرح زیر میباشند: 1. بررسی رابطه میزان حمایت اجتماعی مادر با سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان (4-0) ساله شهر مشهد. 2. بررسی رابطه میزان اعتماد اجتماعی مادر با سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان (4-0) ساله شهر مشهد. 3. بررسی رابطه میزان مشارکت اجتماعی مادر با سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان (4-0) ساله شهر مشهد. به منظور درک بهتر از متغیرهای تحقیق (سرمایه اجتماعی و سبک زندگی سلامتمحور) به شرح نظریههای مرتبط که تبیین کننده موضوع تحقیق میباشند، پرداخته میشود: به نظر وبر[7] در سبک زندگی افراد به جای تولید و مالکیت ابزار تولید و کالاها، مصرف کالاها سبک زندگی افراد و طبقه افراد را نشان میدهد. به نظر وبر انتخاب بزرگترین عامل در عملیاتی کردن سبک زندگی افراد است و انتخاب افراد تحت تأثیر شانس[8]های زندگی است و شانسهای زندگی بیشتر تحت تأثیر شرایط اجتماعی و ساختهای اجتماعی است(علیزاده اقدم، 1389: 293). اثر وبر کمک میکند تا سبکهای زندگی سالم را که از طریق آن سلامتی ایجاد میشود در یابیم. وبر نشان میدهد که سبک زندگی دو جزء مهم دارد: انتخابهای زندگی و شانسهای زندگی (احتمالات ساختاری برای تحقق انتخابهای افراد). شانس افراد در زندگی متأثر از شرایط اجتماعیشان است. بنابراین سبکهای زندگی رفتاری تصادفی یا شانسی غیرمرتبط با ساختار نیستند بلکه انتخابهای پیشبینی شده از شانسهای زندگی متأثرند. مهمترین سهم وبر در مفهومسازی سبک زندگی، شناسایی تأثیر و تأثر منطقی انتخاب و شانس در تعیین سبک زندگی است. انتخاب و شانس به کمک یکدیگر سبک زندگی افراد و گروهها را میسازند و این یعنی افراد تا حدی آزادی دارند و نه این که تماماً آزاد باشند که بتوانند آزادانه انتخاب کنند(کوکرهام، 2004: 2). بوردیو[9] در حوزه مصرف و سبک زندگی برجستهترین نظریهپرداز است و هر پژوهشی در این حوزه حتماً به نظریههای او ارجاع دارد. وی مصرف را رکنی حیاتی در عصرکنونی میداند و معتقد است عادتواره شکلگرفته در افراد، در شکل دادن الگوی مصرف آنها بسیار تأثیرگذار است(باینگانی، ایراندوست و احمدی، 1392: 70). عادتواره در زبان بوردیو، به مجموعهای از قابلیتها اطلاق میشود که فرد در طول حیات خود آنها را درونیکرده و درحقیقت تبدیل به طبیعت ثانویهای برای خویش میکند، به گونهای که فرد بدون آنکه لزوماً آگاه باشد، براساس آنها عمل میکند و به این ترتیب خود بدل به عاملی میشود که نظام اجتماعی را در بخشی از آن بازتولید میکند. عادتواره، در نتیجۀ اشغال بلندمدت یک جایگاه در داخل جهان اجتماعی شکل میگیرد و متناسب با ماهیت جایگاه اجتماعی افراد در جهان اجتماعی تغییر مییابد. به نظر بوردیو، موقعیت عامل درزمینه اجتماعی، بستگی به حجم و میزان سرمایه (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی)[10] وی دارد؛ یعنی هر قدر سرمایه فرد بیشتر باشد، در فضای اجتماعی در موقعیت بالاتری قرار میگیرد و این خود، رفتار و سبک زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد(عباسزاده، علیزاده اقدم، بدری گرگری و ودادهیر، 1391: 123). بوردیو در کتاب تمایز[11](1984)، شیوههایی را تحلیل کرد که گروههای همرده و همطبقه خود را بوسیله آن، از الگوهای مصرفی گروه دیگر متمایز میکنند. وی نشان میدهد که چگونه گروههای خاص، به ویژه طبقههای اجتماعی- اقتصادی، از میان انواع کالاهای مصرفی، روشهای لباس پوشیدن، غذا خوردن، آرایش کردن، مبلمان و تزئین داخلی منزل و ... انتخابهایی را انجام میدهند تا روش زندگی مجزای خود را مشخص و خود را از دیگران متمایز کنند(حمیدی و فرجی، 1386: 72). دیدگاه آنتونی گیدنز[12] در باب سبک زندگی در کتاب «تجدّد و تشخّص[13]» مطرح شده است. گیدنز مفهوم سبک زندگی را یکی از جالب توجهترین نمونههای «پروژه تأملی خود» میداند و آن را در درون زمینه وسیعتر مدرنیته و فردیشدن طرح میکند. در نظر او سنتها و رسوم گذشته، زندگی را در محدوده کانالهای از پیش تعیین شده به جریان میاندازد، تجدد اما فرد را رو در روی تنوع غامضی از انتخابهای ممکن قرار میدهد و یکی از پیامدهای این شرایط اهمیت یافتن سبک زندگی است که این امر ناشی از افول ارزشها و سنتهای هویتساز و همچنین اهمیت یافتن «خود» در زندگی روزمره است (ربانی و رستگار، 1387: 47). البته سخنگفتن از کثرت انتخابها نباید به این پندار بینجامدکه درِ همه انتخابها به روی همه افراد باز است، یا این که مردم همه تصمیمهای مربوط به انتخابهای خویش را با آگاهی کامل از کلیه امکانات موجود اتخاذ میکنند. گزینش یا ایجاد سبکهای زندگی تحت تأثیر فشارهای گروه و مدلهای رفتاری آنها و همچنین زیر نفوذ اوضاع و احوال اجتماعی و اقتصادی صورت میگیرد(علیزاده اقدم، 1389: 290). فرد با انتخاب سبک زندگی خاص خود، هم هویت دلخواهش را به وجود میآورد و در معرض دید سایرین قرار میدهد و هم این که نیازهای زندگیاش را برآورده میسازد(باینگانی، ایراندوست و احمدی، 1392: 70). ﻛﻠﻤﻦ[14] ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻳﻚ ﺳﺮﻱ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ﻭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﻳﺎ ﺭﺷﺪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻮﺩﻙ ﻭ ﻳﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺿﺮﻭﺭﻱ ﺍﺳﺖ. ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﺒﻊ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﺍﻣﺎ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻗﻮﻱﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﻭﺍﺑﻂ، ارزشها ﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ شاخصهای ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻛﻠﻤﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺯﺍﺕ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺎﻟﻲ، ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻋﻤﺪﻩ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ حال که ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺎﻟﻲ، ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻋﻤﺪﺗﺎً ﺟﺰﻭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺷﺨﺼﻲ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻲﺁﻳﻨﺪ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺍﺳﺎﺳﺎً ﻳﻚ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻭ ﻳﺎ ﺩﺍﺭﺍﻳﻲ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻥ ﺑﻬﺮﻩﻣﻨﺪ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ (ﻣﺤﻤﺪﻱ، 1384: 15-11). ﺟﻴﻤﺰ ﻛﻠﻤﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺭﺍ ﻧﻮﻉ ﺧﺎﺻﻲ ﺍﺯ ﺫﺧﺎﻳﺮ ﻭ ﻣﻔﺎﻫﻴﻤﻲ ﻣﻲﺩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻛﻨﺸﮕﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ. ﺍﻭ ﺩﺭﻛﺘﺎﺏ «ﺑﻨﻴﺎﺩﻫﺎﻱ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ» ﺑﺮﻭﺟﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﺍﻱ ﺑﻮﺩﻥ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺻﺤﻪ ﻣﻲﮔﺬﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﻛﻠﻤﻦ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺫﺧﻴﺮﻩ ﻭ ﻣﻨﺒﻌﻲ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺴﻬﻴﻞ کنشهای ﻛﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲکنشهای ﻣﻌﻴﻦ ﻛﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺭﻭﺭ ﻭ ﻣﺴﺘﻌﺪ ﻣﻲﺳﺎﺯﺩ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﺷﻜﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﻮﻟﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺩﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺧﺎﺻﻲ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻣﻲﻛﻨﺪ؛ ﺍﻫﺪﺍﻓﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻘﻖ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻧﻴﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺩﻳﮕﺮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺧﺎﺹ فعالیتهای ﻣﻌﻴﻨﻲ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺪﻳﻠﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺷﻜﻞ ﺧﺎﺻﻲ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ کنشهای ﺧﺎﺻﻲ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ کنشهای ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﻲﻓﺎﻳﺪﻩ ﻭ ﻳﺎ ﺣﺘﻲ ﺿﺮﺑﻪ ﺯﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ(کلمن، 1377: 467). ﺑﻮﺭﺩﻳﻮ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻨﻈﻤﻲ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ به دﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺭﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ: «ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﻧﺒﺎﺷﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﺎﻟﻘﻮﻩ ﻭ ﻳﺎ ﺑﺎﻟﻔﻌﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﻳﻚ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﺎﺩﻭﺍﻡ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻛﻢ ﻭ ﺑﻴﺶ ﻧﻬﺎﺩﻳﻨﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻋﻀﻮﻳﺖ ﺩﺭ ﻳﻚ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻲﺷﻮﺩ»(بوردیو، 1985: 243). ﺩﺭ ﺟﺎﻳﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ: «ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻳﺎ ﻏﻴﺮ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻓﺮﺩ ﻳﺎ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﺑﺎ ﺩﻭﺍﻣﻲ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ ﻧﻬﺎﺩﻳﻨﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﺎ ﺁﺷﻨﺎﻳﻲﻫﺎﻱ ﺩﻭﺟﺎﻧﺒﻪ ﻭ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻫﺴﺘﻨﺪ»(بوردیو، 1992: 119). ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺑﻮﺭﺩﻳﻮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺗﺸﺮﻳﺢ ﺩﺍﺭﺍﻳﻲﻫﺎﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺟﺎﻳﻲ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻣﻲﺷﻮﺩﻛﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﺍﻱ ﻳﻜﺴﺎﻥ (ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻳﺎ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ) ﺑﺎﺯﺩﻩﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ به دست ﻣﻲﺁﻭﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻨﺘﺞ ﺍﺯ ﻭﺳﻌﺖ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﮔﻴﺮﻱ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺮﻭﻫﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ؛ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺎﻣﻴﻠﻲ، ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻳﺎﻥ ﺳﺎﺑﻖ دانشگاههای ﻣﻌﺘﺒﺮ ﻭ ﻣﻌﺮﻭﻑ، انجمنهای ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ، ﺍﺷﺮﺍﻓﻴﺖ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ(ﻓﻴﻠﺪ، 1384: 25). ﺭﺍﺑﺮﺕ ﭘﺎﺗﻨﺎﻡ[15]، ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺱ ﺍﻳﺘﺎﻟﻴﺎﻳﻲ، ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﭘﮋﻭﻫﺶﻫﺎﻱ ﺑﻨﻴﺎﺩﻳﻨﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻨﺠﺶ ﻭ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩﻫﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﻭﺍژﻩ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ. تاکید ﻋﻤﺪﻩ ﻭﻱ ﺑﺮ ﻧﺤﻮﻩ ﺗأﺛﻴﺮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺮ ﺭژﻳﻢﻫﺎﻱ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻭ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎﻱ ﺩﻣﻮﻛﺮﺍﺗﻴﻚ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﭘﺎﺗﻨﺎﻡ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺭﺍ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﺍﻱ ﺍﺯ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ، ﻫﻨﺠﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺷﺒﻜﻪﻫﺎ ﻣﻲﺩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻭ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﺑﻬﻴﻨﻪ ﺍﻋﻀﺎی ﻳﻚ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ آنها ﺭﺍ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪﻛﺮﺩ. ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻭﻱ، ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺍﻋﻀﺎ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻨﺎﺑﻌﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻨﺶﻫﺎﻱ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ. ﭘﺎﺗﻨﺎﻡ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻭﺳﻴﻠﻪﺍﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪی ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺩﺭ ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎﻱ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻣﻲﺩﺍﻧﺪ(ﭘﺎﺗﻨﺎﻡ، 1380: 296). ﺑﻪ ﺯﻋﻢ ﺍﻭ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﻭﺟﻮﻩ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﻧﻈﻴﺮ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ، ﻫﻨﺠﺎﺭ ﻭ ﺷﺒﻜﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﺍﻗﺪﺍمها ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ آنها، ﻛﺎﺭﺍﻳﻲ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ(همان: 285).
ابزار و روش تحقیق روش مورد استفاده در این تحقیق، پیمایش و واحد تحلیل، فرد (زن ازدواج کرده دارای حداقل یک فرزند 0 تا 4 سال) است. جامعه آماری این پژوهش کل زنان ازدواج کرده دارای حداقل یک فرزند 0 تا 4 سالۀ شهر مشهد در سال 94-1393 بوده که با استفاده از فرمول کوکران[16]، تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. نمونهگیری به روش طبقهبندی متناسب با حجم انجام شده است. از آن جایی که در این تحقیق روش نمونهگیری اتخاذ شده، روش طبقهای متناسب با حجم میباشد. جهت محاسبه سهم هر ناحیه از نمونه در نظر گرفته شده، چند مرحله باید طی شود. در ابتدا با استناد به نتایج کار تحقیقی آقای شاهنوشی[17]، ناحیههای شهر مشهد بر اساس شاخصهای توسعه، به سه دسته تقسیمبندی شده است. بعد از دستهبندی نواحی شهر مشهد در سه دسته (مرفهنشین، متوسط، محروم)، جهت انتخاب تصادفی بین نواحی هر دسته و ایجاد شانس برابر برای همه در انتخاب شدن، نام نواحی هر دسته، به تفکیک در ظرفی ریخته شده و از هر دسته یک ناحیه انتخاب شده است و در مرحله بعد بین قسمتهای قرار گرفته در ناحیههای انتخاب شده، به تفکیک قرعه کشی صورت گرفت و سهم هر قسمت از کل نمونه مشخص گردید که نتایج آن در جدول زیر انعکاس یافته است:
جدول شمارۀ (1): نواحی انتخاب شده از شهر مشهد و سهم هر ناحیه از نمونه تحقیق
ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار[18] آن با تأیید اهل فن بررسی گشته و پایایی[19] آن با ضریب آلفای کرونباخ معادل 9/0 برای 57 گویۀ سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان (4-0) محاسبه شده است که این ضریب نشان دهنده قابل اعتماد بودن ابزار میباشد. در این بررسی سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان 0 تا 4 ساله شهر مشهد به عنوان متغیر وابسته میباشد. سبک زندگی سلامتمحور عبارت است از « مجموع الگوهای رفتاری سالم که مبتنی بر انتخابهایی هستند که مردم آن ها را در چارچوب فرصتها و شانسهای زندگی، از منابع قابل دسترس انتخاب میکنند»(کوکرهام[20]، 2000: 1314). متغیر سبک زندگی سلامتمحور (متغیر وابسته)، با بهرهگیری از منابع نظری و تحقیقات موجود، به چندین بعد (سلامت در دوران بارداری، بهداشت کودک، تغذیه سالم، تغذیه ناسالم، ایمنی محیطی کودک، بهداشت خرید، سطح اطلاع و آگاهی مادر، پزشکی کودک، آگاهی از وضعیت جسمانی، عادات خواب و غذایی کودک، جوناسالم محیط) تقسیم شده است و از مجموع ابعاد 57 گویه در سطح سنجش ترتیبی بر روی طیف 5 قسمتی استخراج گردیده است. پیر بوردیو(1986)، سرمایه اجتماعی را به عنوان منابعی تعریف میکند که افراد آن را از طریق عضویت در شبکههای اجتماعی به دست میآورند. بوردیو، سرمایه اجتماعی را تجمع و تراکم منابع واقعی و یا بالقوه تعریف میکند که با تملک شبکه با دوام روابط کم و بیش نهادیِ حاصل از آشنایی و شناخت متقابل ارتباط دارد(مسعودنیا و همکاران، 1390: 122-121). در این تحقیق برای سنجش متغیر سرمایه اجتماعی، مؤلفههای مشارکت اجتماعی (مانند شرکت در مراسمها مانند راهپیمایی، نماز جمعه و ...)، حمایت اجتماعی (شامل حمایت مالی، عاطفی و اطلاعاتی) و اعتماد اجتماعی (شامل اعتماد بین فردی، اعتماد نهادی و اعتماد تعمیم یافته) برطبق منابع نظری موجود در نظر گرفته شده است که مجموع گویههای این متغیر، 63 گویه بر روی طیف 5 قسمتی بوده است. روش تجزیه و تحلیل یافتههای تحقیق با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس[21] در دو بخش یافتههای توصیفی و استنباطی بوده است.
یافتههای تحقیق از مجموع 384 پاسخگو، کم سنترین فرد 19 سال و مسنترین فرد 40 سال بوده است و میانگین سنی شرکتکنندگان 31 سال میباشد. از نظر مدرک تحصیلی، اکثریت پاسخگویان (4/46 درصد) دیپلم و فوق دیپلم میباشند. 7/79 درصد از پاسخگویان غیر شاغل بوده و تنها 3/20 درصدشان شاغل بودهاند. محل تولد اکثر پاسخگویان (9/85 درصد) در نمونهی تحقیق، شهر بوده است و میانگین درآمد پاسخگویان معادل 1824000 تومان میباشد. بر طبق ارقام موجود در جدول زیر، نمایان است که نمونه تحقیق به طور میانگین، 6/51 درصد از سرمایه اجتماعی برخوردار بودهاند. پس از دستهبندی شاخص سرمایه اجتماعی در سه دسته پایین، متوسط و بالا مشخص گردید که اکثر پاسخگویان به لحاظ سرمایه اجتماعی و ابعاد آن نیز در سطح متوسطی قرار میگیرند. جدول شمارۀ (2): توصیف متغیر سرمایه اجتماعی به تفکیک ابعاد آن
براساس یافتههای به دست آمده، پایینترین درصد سبک زندگی سلامتمحورِ کسب شده توسط پاسخگویان 70/40 و بالاترین درصد کسب شده در سبک زندگی سلامت محور کودکان برابر با 46/82 بوده است. میانگین درصد سبک زندگی سلامت محور کودکان در نمونه این تحقیق، معادل با 37/69 میباشد که این میزان بیانگر سطح متوسط رو به بالایی در سبک زندگی سلامتمحور کودکان شهر مشهد میباشد. در جدول شماره (3) به دستهبندی پاسخگویان برحسب میزان برخورداریشان از سبک زندگی سلامتمحور پرداخته شده است و ارقام نشان میدهد که بیشترین فراوانی متعلق به دسته دوم است که در بر دارنده افرادی میباشد که دارای سبک زندگی سلامتمحور در سطح متوسطی هستند.
جدول شمارۀ (3): نحوه توزیع پاسخگویان در دستهبندیها
نتایج به دست آمده از آزمون فرضیات تحقیق در جدول زیر آورده شده است.
جدول شمارۀ (4): نتایج آزمون فرضیات
به منظور بررسی میزان تأثیر متغیر سرمایه اجتماعی بر سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان 0 تا 4 ساله شهر مشهد از تحلیل رگرسیون استفاده گشته و نتایج آن در جدول زیر ارائه شده است.
جدول شمارۀ (5): نتیجه تحلیل رگرسیون متغیر سرمایهی اجتماعی و سبک زندگی سلامت محور
نتایج این تحلیل نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی مادر بر سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان 0 تا 4 ساله در شهر مشهد تأثیر داشته است؛ بدین معنی که با افزایش یک واحد انحراف استاندارد در متغیر سرمایه اجتماعی مادر، سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان 0 تا 4 ساله به میزان 335/0 انحراف استاندارد افزایش مییابد و بالعکس. در مجموع این متغیر توانسته 11 درصد از تغییرات متغیر وابسته را پیشبینی کند و مابقی متعلق به سایر متغیرهایی است که در این بررسی لحاظ نگردیدهاند. در نهایت به منظور بررسی تأثیر سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان (4-0) ساله شهر مشهد با ابعاد سرمایه اجتماعی مادر انجام گرفت و در این مدل، ابعاد سرمایه اجتماعی شامل اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و حمایت اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل وارد معادله شده و تأثیر آنها بر متغیر وابسته (سبک زندگی سلامتمحور کودکان) بررسی میشود.
جدول شمارۀ (6): نتیجه تحلیل رگرسیون ابعاد متغیر سرمایه اجتماعی و سبک زندگی سلامتمحور
R یا ضریب همبستگی چندگانه 356/0 بدین معنی است که متغیرهای مستقل داخل معادله به طور همزمان تقریبا 35 درصد با متغیر وابسته (سبک زندگی سلامتمحور کودکان (4-0)) ارتباط دارند. یا ضریب تعیین به دست آمده نشان میدهد که 12 درصد از واریانس متغیر سبک زندگی سلامتمحور کودکان (4-0) توسط متغیرهای مستقل وارد شده در معادله تبیین میشود و حدود 88 درصد باقیمانده را متغیرهای دیگری تبیین میکنند که خارج از این بررسی قرار دارند.
بحث و نتیجهگیری این بررسی با هدف تحلیل رابطه میان میزان سرمایه اجتماعی مادر و سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان 0 تا 4 سالۀ شهر مشهد به رشته تحریر در آمده است. بر طبق نتایج حاصل از تحقیق رابطه سرمایه اجتماعی مادر با سبک زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان (4-0) معنیدار بوده و تفاوت میانگینِ سبک زندگی سلامت محور اطفال و کودکان (4-0) در بین مادران دارای سرمایه اجتماعی پایین با مادران دارای سرمایه اجتماعی متوسط و بالا وجود دارد. همان طورکه در چهارچوب نظری گفته شد، وبر انتخابهای زندگی را متأثر از شانسهای زندگی میداند که سرمایه اجتماعی مادران به عنوان یکی از شانسهای زندگی فرزندان است که میتواند بر گزینش نوعِ سبک زندگی برای فرزندان تأثیر گذارد. نتایج تحقیق قاسمی، ربانی و همکاران(1387)، نیز نشان دهنده تأثیر سرمایه اجتماعی بر سبک زندگی سلامتمحور میباشد. تحقیق سلطانی(1391)، نیز تأییدی است بر وجود رابطه معنادار و مستقیم میان سرمایه اجتماعی و سبک زندگی سلامتمحور. مشارکت اجتماعی نیز یکی از متغیرهای احتمالی تأثیرگذار بر متغیر وابسته پژوهش بوده است. به عبارتی فرض بر این است که مادرانی که در فعالیتهای اجتماعی مشارکت بالاتری دارند، کودکانشان از سبک زندگی سالمتری برخوردارند. نتایج آزمون F در سطح معنیداری 001/0 نشان داد که فرضیه مذکور معنیدار بوده اما میانگین سبک زندگی سلامت محور اطفال و کودکان (4-0) در بین مادران دارای مشارکت متوسط و پایین بالاتر از مادران دارای مشارکت اجتماعی بالا بوده است و این امر به این دلیل میتواند باشد که مادران دارای فرزند (4-0) امکان مشارکتشان در فعالیتهای اجتماعی مانند نماز جماعت، نماز جمعه، راهپیمایی و ... بسیار کمتر از کسانی است که وقت آزادتری دارند. معنیدار شدن رابطه بین متغیر حمایت اجتماعی مادر با سبک زندگی زندگی سلامتمحور اطفال و کودکان (4-0) ساله نشان میدهد که حمایت اجتماعی به عنوان یک منبع ارزشمند برای انسانها میباشد و با توجه به این که اعمالِ سبک زندگی سالم برای اطفال و کودکان نیازمند حمایت مالی و اطلاعاتی و ابزاری اطرافیان و به ویژه همسر میباشد، لذا این متغیر به عنوان مشوقی برای مادر بوده است تا سبک زندگی سالم را برای فرزندانش اتخاذ کند. در تحقیق دشمنگیر و همکاران(1391)، نیز حمایت اجتماعی به عنوان یکی از متغیرهای مؤثر بر سبک زندگی سالم شناسایی شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیاتِ تحقیق با نظریات بوردیو، گیدنز، وبر نیز منطبق است. بنا بر نظریه ماکس وبر، سبکهای زندگی سلامت محور، الگوهای جمعی از رفتارهای مرتبط با سلامتاند که متکی بر گزینش اختیاراتی هستند که طبق شانسهای زندگی افراد در دسترس است. از جمله شانسهای زندگی همان عوامل سرمایهایِ خانواده و از جمله سرمایه اجتماعی مادر میباشد. نظریه پیر بوردیو نیز منطبق بر یافتههای تحقیق میباشد، به این صورت که او معتقد است انتخاب افراد تحت تأثیر سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنها قرار دارد و هر چه قدر سرمایه فرد بیشتر باشد، در فضای اجتماعی در موقعیت بالاتری قرار میگیرد و این خود، رفتار و سبک زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. دیدگاه گیدنز هم تأییدی است بر نتایج حاصل از تحقیق حاضر، به این صورت که مدرنیته امکان تنوع کثیری از انتخابها را برای افراد مهیا کرده است و افراد با آگاهی از امکانات اقتصادی و اجتماعی خود دست به گزینش سبک زندگی میزنند و در این تحقیق کودکان (4-0) سال به دلیل عدم توانایی در انتخاب سبک زندگی سلامتمحور برای خود، وابسته به خانواده خویش هستند که تأثیر میزان سرمایه اجتماعی موجود در نزد مادر بر سبک زندگی سلامتمحورِ فرزندش اثبات شده است. با توجه به تحقیق صورت گرفته پیشنهاد میشود: - بررسیهایی با مضمون مشابه در سایر شهرها نیز انجام گیرد تا امکان مطالعه مقایسهای فراهم شود. - جهت بررسی عمیقتر چنین موضوعی میتوان از روشهای کیفی نیز استفاده کرد.
منابع باینگانی، ب؛ ایراندوست، ف؛ و احمدی، س. (1392). سبک زندگی از منظر جامعهشناسی: مقدمهای بر شناخت و واکاوی مفهوم سبک زندگی، مهندسی فرهنگی. شماره 77، صص 74-56. پاتنام, ر. (1380). دموکراسی و سنتهای مدنی. ترجمه: م. دلفروز. تهران: روزنامۀ سلام. حمیدی، ن؛ و فرجی، م. (1386). سبک زندگی و پوشش زنان تهران، فصلنامه تحقیقات فرهنگی. شماره 1، صص 92-65. ربانی، ر؛ و رستگار، ی. (1387). جوان، سبک زندگی و فرهنگ مصرفی، ماهنامه مهندسی فرهنگی. شمارههای 24 و 23، صص 53-44. سلطانی، م. (1391). تعیین کنندههای اجتماعی و سرمایهای سبک زندگی سلامتمحور سالمندان تهرانی. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی، تهران. عباسزاده، م؛ علیزاده اقدم، م، ب؛ بدری گرگری، ر؛ و ودادهیر، ا. (1391). بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر سبک زندگی خودمراقبتی شهروندان، فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی. صص 141-120. عباسزاده، م؛ علیزادۀ اقدم، م. ب؛ و رحیمی دهگلان، ن. (1393). سنجش میزان تأثیر سازههای جامعهشناختی بر رفتارهای سلامتمحور بین شهروندان شهر ارومیه، مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران. شماره 2، صص 260-239. علیزاده اقدم، م، ب. (1389). تحلیل جامعهشناختی سبک غذایی شهروندان تبریزی، فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی. شماره 44، صص 318-258. قاسمی، و؛ ربانی، ر؛ ربانی، خ؛ و علیزاده اقدم، م، ب. (1387). تعیین کنندههای ساختاری و سرمایهای سبک زندگی سلامتمحور، مسائل اجتماعی ایران. صص 213-181. کلمن, ج. (1377). بنیادهای نظریه اجتماعی. ترجمه: م. صبوری. تهران: نشر نی. کیهان، م. (1391). سبک زندگی و اوقات فراغت در جامعه مدرن، فصلنامه مطالعات جوان و رسانه. شماره 8، صص 123-99. گیدنز، آ. (1382). چشمانداز خانواده، ترجمه: م، جلاییپور. فصلنامه بازتاب اندیشه. شماره 44، صص 21-13. مسعودنیا، ا؛ الیاسی، م؛ علیاکبریان، ع؛ و زادهدهقان، ح. (1390). تأثیر مؤلفههای سرمایه اجتماعی بر توزیع فضایی جرایم در شهرستان یزد، فصلنامه نظم و امنیت انتظامی. صص 136-117. Abel, T. (1991). measuring health lifestyles in a comparative analysis, Soc. Sci. Med.32, P.p: 899-908. Cockerham, W. (2000). health lifestyles in Russia, social science and medicine.51, Cockerham, W., Hinote, B., Abbott, P., & Haerpfer, C. (2004). Health lifestyles in central Asia: the case of Kazakhstan and Kyrgyzstan, Social Science & Medicine.59, Cockerham, w., Rutten, A., & Abel, T. (1997). conceptualizing contemporary health lifestyles: moving beyond weber, the sociological quarterly.38, P.p: 321-342. Field, J. (2003). social capital. London and New York: routledge taylor & francis group. Halldorsson, M., Cavelaars, A., Kunst, A., & Mackenbach, J. (1999). socioeconomics differences in health and well-being of children and adolescents in Iceland, Scand J Public Health. P.p: 43-47. Mollborn, S., Hawkins, L., Lawrence, E., & Fomby, P. (2014). health lifestyles in early childhood, journal of health and social behavior.55, P.p: 386-402.
2. دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی تهران- ایران.E- mail: dr_bizhanzare@yahoo.com 3. دانشآموخته کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی تهران- ایران(نویسندۀ مسئول). شماره مبایل: 09154155398 E- mail: mahdinikkhah2@gmail.com [5]. Thomas Abel [6]. Molborn,Hawkins,Lawrence & Fomby [7]. Weber [8]. Chance [9]. Pierr Bourdieu [10]. Economic, social and cultural capital [11]. distinction [12]. Anthony Giddens [13]. Modernity and self identity [14]. coleman 1. حجم نمونه با در نظر گرفتن خطلای نمونه گیری (d) معادل 5/0 و سطح اطمینان (t) 95/0 و حجم جامعۀ آماری (N) معادل 813959 محاسبه شده است. [17]. رتبهبندی نواحی شهر مشهد بر اساس شاخصهای توسعه شهری. [18]. Validity [19]. Reliability [20]. Cockerham [21]. Spss | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
باینگانی، ب؛ ایراندوست، ف؛ و احمدی، س. (1392). سبک زندگی از منظر جامعهشناسی: مقدمهای بر شناخت و واکاوی مفهوم سبک زندگی، مهندسی فرهنگی. شماره 77، صص 74-56. پاتنام, ر. (1380). دموکراسی و سنتهای مدنی. ترجمه: م. دلفروز. تهران: روزنامۀ سلام. حمیدی، ن؛ و فرجی، م. (1386). سبک زندگی و پوشش زنان تهران، فصلنامه تحقیقات فرهنگی. شماره 1، صص 92-65. ربانی، ر؛ و رستگار، ی. (1387). جوان، سبک زندگی و فرهنگ مصرفی، ماهنامه مهندسی فرهنگی. شمارههای 24 و 23، صص 53-44. سلطانی، م. (1391). تعیین کنندههای اجتماعی و سرمایهای سبک زندگی سلامتمحور سالمندان تهرانی. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی، تهران. عباسزاده، م؛ علیزاده اقدم، م، ب؛ بدری گرگری، ر؛ و ودادهیر، ا. (1391). بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر سبک زندگی خودمراقبتی شهروندان، فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی. صص 141-120. عباسزاده، م؛ علیزادۀ اقدم، م. ب؛ و رحیمی دهگلان، ن. (1393). سنجش میزان تأثیر سازههای جامعهشناختی بر رفتارهای سلامتمحور بین شهروندان شهر ارومیه، مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران. شماره 2، صص 260-239. علیزاده اقدم، م، ب. (1389). تحلیل جامعهشناختی سبک غذایی شهروندان تبریزی، فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی. شماره 44، صص 318-258. قاسمی، و؛ ربانی، ر؛ ربانی، خ؛ و علیزاده اقدم، م، ب. (1387). تعیین کنندههای ساختاری و سرمایهای سبک زندگی سلامتمحور، مسائل اجتماعی ایران. صص 213-181. کلمن, ج. (1377). بنیادهای نظریه اجتماعی. ترجمه: م. صبوری. تهران: نشر نی. کیهان، م. (1391). سبک زندگی و اوقات فراغت در جامعه مدرن، فصلنامه مطالعات جوان و رسانه. شماره 8، صص 123-99. گیدنز، آ. (1382). چشمانداز خانواده، ترجمه: م، جلاییپور. فصلنامه بازتاب اندیشه. شماره 44، صص 21-13. مسعودنیا، ا؛ الیاسی، م؛ علیاکبریان، ع؛ و زادهدهقان، ح. (1390). تأثیر مؤلفههای سرمایه اجتماعی بر توزیع فضایی جرایم در شهرستان یزد، فصلنامه نظم و امنیت انتظامی. صص 136-117. Abel, T. (1991). measuring health lifestyles in a comparative analysis, Soc. Sci. Med.32, P.p: 899-908.
Cockerham, W. (2000). health lifestyles in Russia, social science and medicine.51, P.p: 1313-1324. Cockerham, W., Hinote, B., Abbott, P., & Haerpfer, C. (2004). Health lifestyles in central Asia: the case of Kazakhstan and Kyrgyzstan, Social Science & Medicine.59, P.p: 1409–1421. Cockerham, w., Rutten, A., & Abel, T. (1997). conceptualizing contemporary health lifestyles: moving beyond weber, the sociological quarterly.38, P.p: 321-342.
Field, J. (2003). social capital. London and New York: routledge taylor & francis group.
Halldorsson, M., Cavelaars, A., Kunst, A., & Mackenbach, J. (1999). socioeconomics differences in health and well-being of children and adolescents in Iceland, Scand J Public Health. P.p: 43-47.
Mollborn, S., Hawkins, L., Lawrence, E., & Fomby, P. (2014). health lifestyles in early childhood, journal of health and social behavior.55, P.p: 386-402 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 843 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 245 |