تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,991 |
تعداد مقالات | 83,508 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,137,789 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,180,539 |
بررسی تغییرات میزان آتروپین واسکوپولامین و ویژگیهای رشدی گیاه دارویی Atropa belladonna L. تحت تأثیرکودهای زیستی و شیمیایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اکوفیتوشیمی گیاهان دارویی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 1، دوره 7، شماره 4 - شماره پیاپی 28، اسفند 1398، صفحه 1-14 اصل مقاله (1.46 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد اینانلوفر1؛ حسنعلی نقدی بادی* 2؛ مصطفی حیدری1؛ مجید تولیت ابوالحسنی3؛ حسن مکاریان4؛ محمدرضا عامریان4 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2مرکز تحقیقات گیاهان دارویی، پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی، کرج، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3جهاد دانشگاهی، مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران، تهران، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4کروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده [1] امروزه بکارگیری باکتریهای محرک رشد (PGPR)[2] یکی از راهکارهای بهبود رشد و ویژگیهای فیتوشیمیایی گیاهان دارویی میباشد. این تحقیق در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی در سال 1395 بهصورت فاکتوریل و بر پایه طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. باکتریهای محرک رشد شامل عدم تلقیح، سودوموناس، ازتوباکتر، سودوموناس+ ازتوباکتر، تیوباسیلوس+ گوگرد بهعنوان عامل اول، و کود شیمیایی شامل عدم مصرف کود شیمیایی یا شاهد، 50 درصد و 100 درصد کود شیمیایی توصیه شده به عنوان عامل دوم این آزمایش بودند.آلکالوئیدهای گیاه در مرحله گلدهی و با استفاده از حلالهای کلروفرم، متانول و آمونیاک استخراج و مقدار آتروپین و اسکوپولامین با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که کودهای زیستی و شیمیایی و اثر متقابل آنها بر صفات رشدی و میزان آتروپین و اسکوپولامین برگ و ریشه تأثیر معنیداری داشتهاند (p<0.01). بیشترین مقدار عملکرد بیولوژیک در تیمار سودوموناس با 100 درصد کود شیمیایی توصیه شده مشاهده شد. بیشترین میزان آتروپین و اسکوپولامین در برگ بهترتیب مربوط به تیمارسودوموناس با 50 درصد کود توصیه شده و تیمار عدم استفاده از کود زیستی با 50 درصد کود شیمیایی توصیه شده بود. بیشترین میزان آتروپین ریشه مربوط به تیمار سودوموناس با عدم استفاده از کود شیمیایی توصیه شده بود و بیشترین میزان اسکوپولامین ریشه در تیمار سودوموناس با 100 درصد کود توصیه شده مشاهده شد. بنابراین بیشترین عملکرد بیولوژیک و میزان آتروپین در برگ و ریشه و همچنین میزان اسکوپولامین ریشه در گیاه شابیزک با کاربرد باکتری سودوموناس حاصل شده است. *نویسنده مسئول: naghdibadi@yahoo.com [2]. Plant growth-promoting rhizobacteria | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آلکالوئید؛ آتروپین؛ اسکوپولامین؛ باکتریهای محرک رشد؛ شابیزک | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی تغییراتمیزانآتروپین واسکوپولامینوویژگیهایرشدیگیاه دارویی شابیزک (Atropa belladonna L.) تحتتأثیرکودهایزیستیوشیمیایی
محمد اینانلوفر1، مصطفی حیدری2، حسنعلی نقدیبادی3*، مجید تولیت ابوالحسنی4، حسن مکاریان2، محمدرضا عامریان2 1دانشجوی دکتری فیزیولوژی گیاهان زراعی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران.
تاریخ دریافت:18/05/98؛ تاریخ پذیرش:25/09/98
چکیده امروزه بکارگیری باکتریهای محرک رشد(PGPR)[1]یکی از راهکارهای بهبود رشد و ویژگیهای فیتوشیمیایی گیاهان دارویی میباشد.این تحقیق در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی در سال 1395 بصورت فاکتوریل و بر پایه طرح آماری بلوکهای کامل تصادفیانجام شد. باکتریهای محرک رشد شامل عدمتلقیح، سودوموناس، ازتوباکتر، سودوموناس+ازتوباکتر، تیوباسیلوس+گوگرد بهعنوان عامل اول، و کود شیمیایی شاملعدم مصرف کود شیمیایی یا شاهد، 50درصدو 100درصد کود شیمیایی توصیه شده به عنوان عامل دوم این آزمایش بودند.آلکالوئیدهای گیاه در مرحله گلدهی و با استفاده از حلالهای کلروفرم، متانول و آمونیاک استخراج و مقدار آتروپین و اسکوپولامین با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC)اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که کودهای زیستی و شیمیایی و اثر متقابل آنها بر صفات رشدی و میزان آتروپین و اسکوپولامین برگ و ریشه تأثیر معنیداریداشتهاند (p<0.01).بیشترین مقدار عملکرد بیولوژیک در تیمار سودوموناس با100درصد کود شیمیایی توصیه شدهمشاهده شد. بیشترین میزان آتروپین و اسکوپولامین در برگ به ترتیبمربوط به تیمارسودوموناس با 50درصد کود توصیه شده و تیمار عدم استفاده از کود زیستی با 50درصد کود شیمیایی توصیه شدهبود. بیشترین میزان آتروپین ریشهمربوط به تیمار سودوموناسباعدم استفاده از کود شیمیایی توصیه شده بود و بیشترین میزان اسکوپولامین ریشهدرتیمار سودوموناس با 100درصد کود توصیه شدهمشاهده شد. بطورکلیبیشترین عملکرد بیولوژیک و میزان آتروپین در برگ و ریشه و همچنین میزان اسکوپولامین ریشه در گیاه شابیزک با کاربرد باکتری سودوموناس حاصل شدهاست.
واژههای کلیدی:آلکالوئید، آتروپین، اسکوپولامین، باکتریهای محرک رشد، شابیزک.[2]
مقدمه استفادهازگیاهانداروییبهمنظوردرمان بیماریهاباتاریخزندگیانسانهمزمانبودهاست. اگر چهدر50 سال گذشتهاستفادهازداروهایشیمیاییو سنتزیرواجزیادییافته،ولیآثارزیانبارآنها برسلامتانسانسببگرایشمجددبهکاربردگیاهان داروییشدهاست. بنابرایندرطولتاریخ،استفادهازگیاهاندارویییکیاز روشهایمهمدردرمانبیماریهابودهاست(Omidbeigi, 2015). اگرچهمصرفگیاهانداروییباتوسعهصنــــایعشیمیایــیمحدودشدهاست،اماچشماندازمقداراستفادهازاینگیاهانروبهافزایشاست وپژوهشهایعلمی،اثربخشیوایمنیبرخیازروشهایطبمکملازجملهگیاهانداروییرادردرمانبرخیبیماریهابهاثباترساندهاست (Nourhosseini et al., 2017). تیره سیبزمینی نزدیک به 2000 گونه دارد که برخی از آنها دارای آلکالوئیدهای مهمی مانند آتروپین و اسکوپولامین هستند(Ghahreman, 2008). گیاهشابیزک(Atropabelladonna L.) یکی از گیاهان این تیره است که به دلیل داشتن آلکالوئیدهای مهم به عنوان گیاه دارویی استفاده میشود(Zhang et al., 2004).شابیزک با نامهای انگلیسیDeath cherries، Devil's berries، Belladona، Deadly nightshade گیاهی است پایا، چند ساله، که از قدیم به عنوان گیاه دارویی در طب سنتی استفاده شده است. خواص دارویی آن مربوط به آلکالوئیدهای موجود در این گیاه است. شابیزک با بوی نامطبوع، دارای آلکالوئیدهای مشتق از تروپان(C8H15N) شامل آتروپین و اسکوپولامین است(Latif and Gray, 2006).آلکالوئیدهایآتروپین و اسکوپولامینجزءمهمترینآلکالوئیدهایتـــروپانـیمیباشندکهبهعنوانداروهایضدکولیکواسپاسمولیتیکیدردستگاهگوارشودفــعادرارمورد استفادهقرارمیگیرند.آتروپین، آلکالوئیداصلیدرریشههایگیاهشابیزک Atropa belladonna است وبیشتربه خاطراثراتآنتیکولینرژیک(Anti-cholinergic) کهرویگیرندگانموسکارین(Muscarinicreceptors) عملمیکند، شناختهمیشود. اسکوپولامین نیزمانندآتروپینبهعنوانآنتیموسکارین(Anti- Muscarin)عملمیکند،اماتأثیربیشتریرویسیستمعصبمرکزیدارد(Navasi et al., 2019). امروزه باکتریها توجه زیادی را به عنوان تقویت کننده رشد گیاه به خود جلب کردهاند. این ریزوباکتریها اثر متقابل بر خاک و ریشه گیاه دارند و بر رشد گیاه تأثیر مثبت دارند و به همین دلیل به آنها تحریک کنندههای رشد(PGPR) میگویند. این باکتریها مستقیماً باعث تحریک رشد میشوند و یا بصورت غیرمستقیم از طریق کنترل بیماریها به عملکرد گیاه کمک میکند. بهدلیل این ویژگیهای مهم، امروزه به عنوان راهبردی مطمئن برای افزایش عملکرد، حفاظت از گیاهان زراعی، جایگزینی مناسب و بوم سازگار برای کودهای شیمیایی و آفتکشهای شیمیایی برای آینده معرفی میشود. باکتریهای آزادزی در برخی فرآیندهای کلیدی بوم نظام مانند فرآیندهای دخیل در کنترل بیولوژیکی پاتوژنهای گیاهی، چرخه عناصر غذائی و استقرار گیاهچه نقش دارند(Wu et al., 2005). بنابراین بکارگیری مواد بیولوژیک، دارای کارکردهای چند منظورهای در بوم نظامهای زراعی هستند بطوریکه بالقوه سبب بهبود کیفیت فیزیکی خاک (از طریق گسترش ریسههای قارچ یا کلنیهای باکتریایی)، کیفیت شیمیائی خاک(از طریق افزایش جذب عناصر غذائی)و کیفیت بیولوژیکی خاک (از طریق شبکه غذائی خاک) میگردند(Emam, 2007). بهرحال مصرف کودهای زیستی روی ذرت، اثر مثبت بر جذب عناصر غذایی و عملکرد دارد (Ehteshami et al., 2008). کودهای زیستی نیتروژن از طریق ترشحات حلکننده و کاهش pH، عناصر مختلف غذایی بیشتر را به صورت محلول در اختیار گیاه قرار داده و با تولید بیشتر مواد فتوسنتزی در افزایش تولید مؤثر واقع میشود (Hanet al., 2006). اگرچه اینعنصرمیتواندبه صورتکوددهیشیمیایی وزیستیدراختیارگیاهقرارگیردولیمصرفنامتناسبو بیرویهکودهایشیمیایینیتروژن،نتیجهایجزکاهشکیفیت محصول،افزایشهزینهتولیدوافزایشآلودگیمنابـعآب زیرزمینیدربرنخواهدداشت(Mohammedvarzi, 2010). فلاحنصرتآّبادوهمکاران (2014) دربررسیتأثیرکودهایزیستیو شیمیایینیتروژنبرعملکردو اجزایعملکردگندمنشاندادندکهبرهمکنشکودزیستی حاویازتوباکتر،آزوسپیریلوم،سودوموناسوباسیلوسباکود شیمیایی نیتروژن،بهطورقابلتوجهیمنجربهافزایشعملکرد دانهشدهاست. باکتریهای حل کننده فسفات، گروهی از ریز موجودات را در بر می گیرند که قادرند فسفر نامحلول در خاک را به فرم محلول قابل دسترس گیاه تبدیل کنند. از مهمترین جنسهای این خانواده می توان به Bacillus و Pseudomonas اشاره کرد. گونههایمختلفجنس Pseudomonas درکنترلقارچهای بیماریزامؤثربودهوP.fluorescens ازطریقسازوکارهای مختلفی از جمله تولید سیدروفورها، سنتز آنتی بیوتیکها، تولید هورمونهای گیاهی، افزایش جذب فسفر، تثبیت نیتروژن و سنتز آنزیمهایی که مقدار اتیلن در گیاه را تنظیم میکنند، سبب تحریک رشد گیاه میگردد(Abdul-Jaleel et al., 2007).در مطالعهای کهگیاه عدس به سویههای باکتری سودموناس فلورسنس و قارچ میکوریزای آربسکولارتلقیح شدهبود مشخص گردید که یک رابطه همکاری مثبت بین قارچهای میکوریزای و بعضی از سویههای باکتری وجود دارد سبب افزایش عملکرد گیاه عدس شدهاست (Zarei et al., 2006). باکتریهایجنستیوباسیلوسازمهمترینورایجترینانواعباکتریهایاکسیدکنندهگوگرداستوگوگردموجوددرخاکرابهصورتSO4قابلجذببرایگیاهاندرمیآورد(Ravichandra et al., 2007).تیوباسیلوسها اثرات قابل ملاحظهای بر pH محیط دارند وبا تولید اسید توسط، حلالیت عناصر افزایش یافته و قابلیت دسترسی آنها تسهیل میگردد با توجه به اهمیت آلکالوئیدهای مهم موجود در گیاه دارویی شابیزک و از آنجاییکه تاکنون پژوهشی زراعی در خصوص اثر کودهای زیستی و مصرف توام آنها با کودهای شیمیایی بر آلکالوئیدهای این گیاه انجام نشده است، این تحقیق در راستای تولید پایدار این گیاه با هدف ارزیابی خصوصیات رشدی و فیتوشیمیایی گیاه شابیزکدر شرایط مزرعهایانجام شده است.
مواد و روشها این آزمایش در سال 1395درمزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی واقع در کرج انجام شده است.قبل از انجام آزمایش، از خاک نمونه برداری و خصوصیات فیزیکی وشیمیایی آن تعیین شد(جدول1).
جدول 1:خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک مزرعه تا عمق 30 سانتیمتری
جدول 2:مشخصات اقلیمیو جغرافیایی مزرعه تحقیقاتی
جدول 3: میانگین برخی شاخصهای آب و هوایی منطقه کشت گیاه شابیزک در طول دوره رشدگیاه (سال 2018-2017)
این آزمایش بهصورت فاکتوریل و بر پایه طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل باکتریهای محرک رشد: عدم تلقیح(N)،سودوموناس(Pseudomonasputida strainP5;S)، ازتوباکتر( Azotobacter vinelandii strain O4; A)، سودوموناس+ازتوباکتر(SA)، تیوباسیلوس (Thiobacillus spp.) +گوگرد(T) به عنوان عامل اول و کود شیمیایی در سه سطح : عدم مصرف کود شیمیایی«شاهد»(F1)، 50درصد کود شیمیایی توصیه شده(F2)و 100درصد کود شیمیایی توصیه شده(F3) بهعنوان عامل دوم بودند. بذر گیاه شابیزک در تاریخ01/11/1395 در بستر گلخانه کشت و در تاریخ 15/01/1396 نشاءها به زمین اصلی مزرعه منتقل گردیدند. در این آزمایش کرتهای آزمایش به ابعاد 2×2 متر ایجاد و نشاهای شابیزک در فواصل50 ×20 سانتیمتر کشت گردیدند در نهایت در مرحله گلدهی، گیاهان جهت اندازهگیری صفات برداشت شدند. در آخرین مرحله آماده سازی مزرعه برای کاشت نشاء شابیزک و همزمان با آماده سازی کرتها، مقدار 50درصد توصیه کودی هر تیمار به خاک اضافه شد. اعمال تیمار تلقیح با باکتریهای محرک رشد در تاریخ 15/01/1396 همزمان با کشت نشاء صورت پذیرفت. 50درصد توصیه کودی نیز در 30/02/1396 قبل از شروع مرحله گلدهی به مزرعه داده شد. در این آزمایش، سایر عملیات زراعی برحسب نیاز انجام شد. نمونه برداری و اندازه گیری صفات نیز با به گل رفتن گیاه در تیرماه 1396 آغاز گردید.صفات مورد اندازهگیری شامل ارتفاع بوته، طول برگ، عرض برگ،عملکرد بیولوژیک، قطر ساقه، میزان سبزینگی برگ، میزان آتروپین و اسکوپولامین گیاه بودند.برایخشک برای سنجش آتروپین و اسکوپولامین برگ و ریشه از عصاره نمونهها از روش فاچینی و دلوکا(Facchini and De Luca, 1995) و فریک و همکاران(Frick et al., 2004) استفاده شد. بر اساس این روش، مقدار یک گرم از پودر گیاه شابیزک را به ارلن cc250 انتقال داده و به آنcc5 آمونیاک 25 درصد، cc25 متانول و cc75 کلروفرم به آن اضافه شد و درب آن بسته و به مدت 10 دقیقه در دستگاه اولتراسونیک قرار داده شد. سپس به مدت 30 دقیقه در مکانی تاریک قرار نگهداری شد و بعد به وسیله کاغذ صافی و پنبه صاف شد و به کمک cc10 کلروفرم محتویات باقیمانده در ارلن نیز از کاغذ صافی عبور داده شد. محلول صاف شده، در یک بالن cc200 به دستگاه روتاری متصل شد تا حلالهای آن تبخیر و خارج شود. به رسوب حاصل، cc25 کلروفرم و cc10 اسید سولفوریک یک نرمال اضافه شد. برای بهتر حل شدن رسوب میتوان از دستگاه اولتراسونیک برای مدت زمان کوتاهی استفاده کرد. محلول فوق را به یک دکانتور منتقل کرده و پس از ایجاد دو فاز مجزا، فاز پایینی که فاز کلروفرمی بود، از دکانتور خارج و فاز بالایی را که فاز آبی بود، نگه داشته شد. در صورت ایجاد اینترفاز (یک لایه بین دو فاز آبی و کلروفرمی) از چند میلیلیتر محلول آب نمک اشباع برای جداسازی بهتر دو فاز استفاده گردید. با استفاده از چند قطره محلول آمونیاک pH محلول بین 11 - 10 تنظیم شد. در این مرحله فاز کلروفرمی (فاز پایینی) در بالنهای کوچکتر جمعآوری و فاز آبی مجدداً با cc10 کلروفرم استخراج و جمعآوری شد. برای آبگیری از محلول حاصل، به محلول کلروفرمی جمعآوری شده، سدیم سولفات انیدرید اضافه و سپس به وسیله کاغذ صافی صاف شد. سپس با دستگاه روتاری، حلال آن کاملاً خارج شد و مواد باقیمانده با cc5 متانول ویژه HPLC جمعآوری شد. برای انحلال کامل رسوب در متانول، به مدت چند دقیقه در اولتراسونیک قرار داده شد. به این ترتیب نمونهها برای تزریق به دستگاه HPLC آماده شد. مشخصات دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC): روش کروماتوگرافی مورد استفاده جهت جداسازی و تعیین مقدار آتروپین و اسکوپولامین موجود در گیاه شابیزک، روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) (performance High chromatography liquid)بود. در بین روشهای گوناگون آنالیز آلکالوئیدها، روش HPLC با ردیاب ماورای بنفش، به دلیل گزینشپذیری مناسب و حساسیت بالا، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. در این تحقیق برای آنالیز عصاره از دستگاه HPLC مدل Knauer با rate Flow،2 میلیلیتر در دقیقه و ترکیب فاز متحرک به کار برده شده، آمونیوم استات 100 mM ،دیاکسان، استونیتریل، به نسبت (40:50:50:860) با استیک اسید 6/5pH=و دتکتور UV با طول موج nm 254 ستون CN 5micrometer (4.9*250) استفاده شد. حجم هر بار تزریق 50 میکرولیتر بود.میزان دو آلکالوئیـد آتـروپین و اسـکوپولامین در نمونـههـای گیاه براساس سطح زیرمنحنی به دست آمـده (شـکل1)و با استفاده از منحنی استاندارد آنها محاسـبه شد. منحنـی اســتاندارد نیــز براســاس ســطح زیــرمنحنــی دو ترکیــب استاندارد (آتروپین سولفات و اسکوپولامین هیدروبروماید) در4 غلظت 5، 10، 25 و 50 میکروگرم بر میلیلیتر ترسیم شد. تجزیه دادهها:مقایسه میانگینها به روش LSDدر سطح 5 درصد و آنالیز دادههای این تحقیق توسط نرمافزار SAS ver 9.1انجام شد.
(الف) (ب) (ج)
شکل 1:نمونه کروماتوگرامHPLCآتروپین و اسکوپولامین اندام هوایی (الف)، ریشه (ب) و محلول استاندارد (ج)
نتایج صفاترشدی: نتایج آزمایش بیانگر آن بود کهکودهای زیستی و شیمیایی و همچنین اثر متقابل آنها تأثیر معنیداری(p≤0.01) بر صفات کمی شاملارتفاع بوته، قطر ساقه، طول برگ، عرض برگ، عملکرد بیولوژیکی و میزان سبزینگی برگداشت (جدول 4). بیشترین مقدارارتفاع بوته (64 سانتیمتر) در تیمار F2S(سودوموناس+ 50درصد کود شیمیایی توصیه شده) و کمترین مقدار ارتفاع بوته (بهترتیب 37 و 36 سانتیمتر)در تیمارهایF1T(تیوباسیلوس+ گوگرد و عدم استفاده از کود شیمیایی) و F1A(ازتوباکتر و عدم استفاده از کود شیمیایی) مشاهدهشد(جدول 5). بیشترین و کمترین مقدار قطر ساقه (بهترتیب 33/15و 51/8 میلیمتر)مربوط بهتیمارهای F2S(سودوموناس+ 50درصد کود شیمیایی توصیه شده) و F1A(ازتوباکتر و عدم استفاده از کود شیمیایی)بود(جدول 5). بیشترین مقدار طول برگ و عرض برگ (بهترتیب 94/23و 75/12 سانتیمتر)از تیمار F3T(تیوباسیلوس+گوگرد و 100درصد کود شیمیایی توصیه شده) و کمترین مقدار طول برگ و عرض برگ(بهترتیب 97/14و 78/7 سانتیمتر) از تیمارF1A(ازتوباکتر و عدم استفاده از کود شیمیایی) حاصل گردید(جدول 5). بیشترین عملکرد بیولوژیک(8701و 8674کیلوگرم در هکتار) بهترتیب در تیمار F3S(سودوموناس و 100درصد کود شیمیایی توصیه شده) و F3SA(سودوموناس + ازتوباکتر و 100درصد کود شیمیایی توصیه شده) و کمترین عملکرد بیولوژیک (5022 کیلوگرم در هکتار) در تیمار F1A (ازتوباکتر و عدم استفاده از کود شیمیایی) مشاهده گردید(جدول 5).حداکثر میزان سبزینگی برگ (2/46) در تیمار F2A (ازتوباکتر و 50درصد کود شیمیایی توصیه شده)و کمترینمیزان سبزینگی برگمربوط به تیمارهایF1T(تیوباسیلوس + گوگرد و عدم استفاده از کود شیمیایی)، F3T(تیوباسیلوس+گوگرد و 100درصد کود شیمیایی توصیه شده)،F1N (عدم تلقیح کود زیستی و عدم استفاده از کود شیمیایی)،F1A (ازتوباکتر و عدم استفاده از کود شیمیایی) و F1S(سودوموناس و عدم استفاده از کود شیمیایی)بود(جدول 5). صفات فیتوشیمیایی: کودهای زیستی و شیمیایی و همچنین اثر متقابل آنها بر میزان آتروپین برگ، آتروپین ریشه، اسکوپولامین برگ و اسکوپولامین ریشهتأثیر معنیداری(p ≤ 0.01)داشتند (جدول 4).بیشترین میزان آتروپین برگ(5/27 میلیگرم/گرم ماده خشک)در تیمار F2S (سودوموناس و 50درصد کود شیمیایی توصیه شده) و کمترین آن (05/4 میلیگرم/گرم ماده خشک) در تیمار F3SA (سودوموناس + ازتوباکترو 100درصد کود شیمیایی توصیه شده) مشاهده شد (جدول 5).بیشترین و کمترین میزان آتروپین ریشه (5/11و 5/7 میلیگرم/ گرم ماده خشک) بهترتیب در تیمار F1S(سودوموناس و عدم استفاده از کود شیمیایی) و تیمار F2N (عدم تلقیح کود زیستی و 50درصد کود شیمیایی توصیه شده) حاصل گردید (جدول 5). بیشترین میزان اسکوپولامین برگ(4/10 میلیگرم/ گرم ماده خشک) در تیمار F2N (عدم تلقیح کود زیستی و 50درصد کود شیمیایی توصیه شده) و کمترین آن(03/0 میلیگرم/ گرم ماده خشک) از تیمارهایF2T(تیوباسیلوس+گوگرد و 50درصد کود شیمیایی توصیه شده) و F1SA (سودوموناس + ازتوباکتر و عدم استفاده از کود شیمیایی)مشاهده شد (جدول 5). بیشترین میزاناسکوپولامین ریشه(77/1 میلیگرم/ گرم ماده خشک) در تیمار F3S (سودوموناس و 100درصد کود شیمیایی توصیه شده) و کمترین آن (56/0 و 48/0 میلیگرم/ گرم ماده خشک) به ترتیباز تیمارهایF2N (عدم تلقیح کود زیستی و 50درصد کود شیمیایی توصیه شده) و F2S (سودوموناس و 50درصد کود شیمیایی توصیه شده) حاصل گردید (جدول 5).
جدول4: تجزیه واریانس پاسخهای رشدیو فیتوشیمیایی گیاه شابیزک به کودهای زیستی و شیمیایی در شرایط زراعی
**و ns بهترتیب معنیدار در سطح احتمال1 درصد و عدم معنیداری
ادامه جدول 4:
**و ns به ترتیب معنیدار در سطح احتمال1 درصد و عدم معنیداری
بحث نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین میزان ارتفاع بوته و قطر ساقه مربوط به تیمار سودوموناس با 50درصد کود شیمیایی توصیه شده بود (جدول5). سودوموناسباتأثیربر رویسیستمریشهسببافزایشجذبآبوموادغذایی درگیاهمیشود،همچنینازطریقتولیدهورمونهایی مانندجیبرلینکهرویرشدطولیسلولهابه ویژهمیانگرههایساقه نقش داردو یااکسینوسیتوکنینکهرویتقسیمسلولی نقشدارند،تاثیر گذاشته و در نتیجهسبب افزایش ارتفاعگیاهشدهاست.باکتریهای محرکرشد بخصوص سودوموناسهاممکن است ازطریقمکانیسمهایدیگریهمچونتولیدآنزیمACCدآمینازیاافزایشفراهمیفسفر موجبتحریکرشدوافزایشارتفاعوقطربوتهگیاهانشوند(Ehteshami et al., 2014). بهرحالریزجاندارانحلکنندهفسفاتموجبتحریکرشدو افزایشارتفاعگیاهمیشوند (Larsen et al., 2009) و افزایشارتفاعوقطربوتههایگندمدرپاسخبهاستفادهاز باکتریهایحل کننده فسفات نیز قبلاگزارششدهاست (Ramezanian, 2005). این تحقیق نشان داد که بیشترین طول و عرض برگ گیاه شابیزک مربوط به تیمار تیوباسیلوس + گوگرد با 100درصد کود شیمیایی توصیه شده میباشد (جدول 5).تأثیر کاهش pH محیط و اسیدی شدن آن بر اثر استفاده از تیوباسیلوس ودر نتیجه افزایش قابلیت جذب عناصر غذایی گزارش شدهاست (Fallah et al., 2014).بنابراین افزایشطولوعرضبرگممکن استناشی از افزایشجذبعناصر غذایی مانندنیتروژنبه سبب تاثیر باکتریهای تیوباسیلوس باشد. زیراافزایشنیتروژنباعثافزایشپروتوپلاسموتقسیمسلولیو درنتیجهاندازهسلولوسـطحبـرگشـدهودر نهایتبابالارفتنفعالیتفتوسنتزی،رشدرویشیگیاهافزایش یافته است(Saikia et al., 2010).در مطالعهای بر روی گیاه نعناع فلفلی مشخص شد که بیشترین میزان طول و عرض برگ در استفاده از تیمار تیوباسیلوس حاصل شده است (Kheiry et al., 2018). بیشترین میزان عملکرد بیولوژیک (وزن خشک گیاه) نیز از تیمار سودوموناس با 100درصد کود شیمیایی توصیه شده حاصل گردید(جدول 5). افزایشعملکرد بیولوژیک در گیاهانتحت تیمارباکتریسودوموناس عمدتاًممکناستبه دلیلتولیدمواد تحریککنندهرشدگیاهماننداکسینوسایتوکینینباشد کهموجبتوسعهسیستمریشهایگیاهشدهو در نتیجهگیاهتوانسته ازحجمبیشتریازخاکاستفادهکندوموجب افزایشبازدهجذبآبوموادغذاییشدهاست (Alipour and Sobhanipour, 2012).در مطالعهای، تلقیحگندمبا باکتری سودوموناستحتشرایطتنشمحیطی موجبکاهشجذبیونهــایسمی،افزایشتولیدهورموناکسینوپروتئینهایمخصوص در گیاه شد و در نتیجه سببتحریکرشدگیاه و افزایش عملکرد بیولوژیک گردید (Davoodifard et al., 2011). در این آزمایش،بیشترین میزان سبزینگی برگ از تیمار ازتوباکتر با 50درصد کود شیمیایی توصیه شده بدست آمد(جدول 5).ازباکتریهایموجود درکودهایزیستیمیتوانبهازتوباکتر به عنوان باکتریتثبیت کننده نیتروژناشارهکردکهدارایمیکروارگانیسمهایمفید برایتامینموادمغذیبه ویژهنیتروژناست. بارزترین ویژگیآن نیزقابلیتتثبیتنیتروژنجوازطریق فرآیندتثبیتبیولوژیکینیتروژناست. علاوهبرایناز طریقسنتزموادمحرکرشدگیاهیسبببهبودرشد گیاهمیشود. ازتوباکترها موادمغذیخاصمانندکربن، نیتروژن،فسفروگوگردراازطریقتسریعمعدنیشدناز بقایایآلیخاکدردسترس گیاه قرار داده وازجذبفلزات سنگیننیز جلوگیریمیکنند (Zhang et al., 2013). نیتروژنبهسببتأثیرقابلتوجهی کهدرتشکیلرنگدانههایفتوسنتزیفعالازطـــریقافزایشمقداراستروماوپروتئینتیلاکوئیددربرگداردسببافزایشمیزانکلروفیلگیاهانمیشود. همچنیناثراتمثبتمنابعنیتروژنبرتشکیلکلروپلاستبرگنیـز گزارششده است(Hong et al., 2012).درتحقیقینیزمشخص شدکهتیمارتلقیحباازتوباکتربهتنهاییوهمچنینبهصورتتوأمبا کودنیتروژنباعثافزایشمعنیداریدرغلظتکلروفیلبرگهادرگندم گردید(Haji Boland et al., 2013). بیشترین میزان آتروپین ریشه از تیمار سودوموناس در عدم استفاده از کود شیمیاییو بیشترین میزان اسکوپولامین ریشه نیز از تیمار سودوموناس بعلاوه 100درصد کود شیمیایی توصیه شده حاصل گردید. بیشترین میزان آتروپین برگ از تیمار سودوموناس به همراه 50درصد از کود شیمیایی توصیه شده و بیشترین میزان اسکوپولامین برگ نیز از تیمار عدم استفاده از کود زیستی به همراه 50درصد از کود شیمیایی توصیه شده بدست آمد(جدول 5). سنتز آتروپین و اسکوپولامین ابتدا در ریشه گیاه بوده و پس از تولید مقدار توجهی از آن به اندام هوایی گیاه منتقل شده و تجمع مییابد(Samanani and Facchini, 2006). این باکتریها با مکانیسمهای مستقیم و غیرمستقیم خود، نقش اساسی در رشد و فیزیولوژی گیاه بازی میکنند. این مکانیسمها مانند افزایش انحلال عناصر غذایی کممحلول مانند فسفر، تولید
نتیجهگیری نهایی بطورکلی نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد بیولوژیک مربوط به تیمارهای F3S (کاربرد باکتری سودوموناس+ 100درصد کود شیمیایی توصیه شده) و F3SA(باکتری سودوموناس + ازتوباکتر و 100درصد کود شیمیایی)است.همچنین بیشترین میزان آتروپین برگ و ریشه و همچنین اسکوپولامین ریشه گیاه شابیزک با کاربرد باکتری سودوموناس حاصل شدهاست. با توجه به اینکه میزان آلکالوئیدهای آتروپین و اسکوپولامین در برگ بسیار بیشتر از ریشه میباشد، نتایج نشان میدهد که بیشترین عملکرد بیولوژیک و فیتوشیمیایی از کاربرد سودوموناس حاصل شده است.
تشکر و قدردانی از گروه محترم پژوهشی کشت و توسعه گیاهان دارویی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی که تجهیزات و امکانات لازم را در اجرای انجام این تحقیق و پژوهش فراهم آوردند تشکر میگردد.
References
Eco-phytochemical Journal of Medicinal Plants, 7th Year, Volume Four, Winter 2019
Study onChanges ofAtropine and Scopolamine Content and GrowthCharacteristics of Atropa (Atropa belladonna L.) as Affected by Bio-fertilizers and Chemical-fertilizers
Inanloo Far, M.1, Heidari, M.2, Naghdi Badi H.3* 1Ph.D. student of Plant Physiology, Dept. Agronomy, Shahrood University of Technology, Shahrood, Iran. 2Associate Prof., Dept. Agronomy, Shahrood University of Technology, Shahrood, Iran. 3Associate Prof., Medicinal Plants Research Centre, Institute of Medicinal Plants, ACECR, Karaj, Iran. 4Iranian Biological Resource Center (IBRC), ACECR, Tehran, Iran.
Received: 2019-8-9; Accepted: 2019-12-16
Abstract Nowadays, the use of Plant Growth Promoting Rhizobacter (PGPR) asa biofertilizers is one of the ways to improve growth and phytochemical characteristics of medicinal plants.This study was carried out as afactorial experiment based on randomized complete block design with a randomized complete block designwith 3 replications in the research farm of the Institute of Medicinal Plants - ACECR in 2017.The growth-promoting bacteria as a first factor were non-inoculation, Pseudomonas, Azotobacter, Pseudomonas + Azotobacter, and Thiobacillus + Sulfur. The chemical fertilizers as asecond factor were no fertilizer or control, 50% recommended fertilizerand 100% recommended fertilizer. At flowering stage, the alkaloids were extracted by using chloroform, methanol and ammonia solvents. The amount of atropine and scopolamine was measured by High-performance liquid chromatography (HPLC). The biological and chemical fertilizers, as well as their interaction effect had significant effect (p<0.01) on growth traits, atropine and scopolamine content of leaf and root.The maximum biological yield was observed in Pseudomonas with 100% of recommended fertilizer. The highest amount of leaves atropine and scopolamine was related to Pseudomonas with 50% fertilizer and non-biofertilizer treatment with 50% recommended fertilizer, respectively. The highest amount of root atropine was related to Pseudomonas without chemical fertilizer application. The highest content of root scopolamine was observed in treatment of Pseudomonas with 100% recommended. Therefore, the highest biological yield and the amount of atropine in leaves and roots, as well as the scopolamine content ofthe root were obtained usingPseudomonas application.
Keywords: Atropa belladonna L., Alkaloids, Atropine, Scopolamine, Plant growth-promoting rhizobacteria.[3] | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
References
Zhang, N., Wang, D., Liu, Y., Li, S., Shen, Q. and Zhang, R. 2013. Effects of different plant root exudates and their organic acid components on chemotaxis, biofilm formation and colonization by beneficial rhizosphere-associated bacterial strains. Plant and Soil, 374: 689-700. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 656 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 470 |