تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,554 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,558,327 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,601,532 |
ارئه یک مدل سه وجهی در تبیین مشکله نافرمانی مدنی در ایرانِ دهه های 1390-1370 | ||
مطالعات جامعه شناسی | ||
مقاله 8، دوره 13، شماره 46، خرداد 1399، صفحه 151-175 اصل مقاله (991.64 K) | ||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jss.2020.1892114.1187 | ||
نویسندگان | ||
سید یزدان هاشمی اصل* ؛ محمد علی توانا؛ جواد جریده | ||
دانشگاه شیراز | ||
چکیده | ||
نافرمانی مدنی، کنش سیاسی است که مطالبات فراقانونی شهروندان را به صورت مسالمت آمیز به تصمیم گیرندگان سیاسی منتقل می کند بدون آن که کلیت یک نظام سیاسی را به چالش بکشد. به نظر می رسد نافرمانی مدنی مستلزم، پیش شرط های فرهنگی - سیاسی و اجتماعی است تا وجه سازنده یابد. فرهنگ سیاسی و شهروندی از جمله مهمترین پیش شرط های اثرگذاری نافرمانی مدنی است؛ بدین معناکه فرهنگ سیاسی منعطف و مشارکتی و همین گونه نهادینه شدن موقعیت شهروند، می تواند نافرمانی مدنی را هم از سرکوب و هم از بدل شدن به کنش های ساختارشکنانه بازدارد. در عین حال به نظر می رسد نظریه های رایج نافرمانی مدنی (از جمله نظریه دورکین، راولز، هابرماس، آرنت) نمی توانند به صورت کامل اعتراضات مدنی در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی را تحلیل کنند. بر همین اساس مقاله پیش رو، یک مدل سه وجهی مبتنی بر فرهنگ سیاسی آلموند، تعامل ساختار-کارگزار گیدنز و نافرمانی مدنی مثبت مبتنی بر خوانش دورکین طراحی نموده که می تواند پیش شرط نافرمانی به مثابه یک حق یا مسئولیت باشد. نتایج این مقاله نشان می دهد فرهنگی سیاسی مختلط (تبعی صرف و محدود-مشارکتی)، جامعه مدنی ناهمبسته و چندپاره، شهروندی منفعل و مسئولیت گریز از یک سو و نگرش ایدئولوژیک حاکمیت به هر گونه کنش اعتراضی از سوی دیگر سبب شده است نافرمانی مدنی به مثابه حقِ مسئولیت از جانب حاکمیت ج.ا.ا مورد شناسایی قرار نگیرد. مقاله حاضر از روش اصل موضوعی برای تدوین نظریه ای درباره نافرمانی مدنی در جامعه ایران بهره می برد. | ||
کلیدواژهها | ||
مدل سه وجهی؛ نافرمانی مدنی؛ ایران پس از انقلاب اسلامی؛ فرهنگ سیاسی؛ شهروندی | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 640 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 289 |