تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,622 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,340,600 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,383,950 |
خیزش استعاره در شعر آیینی معاصر سیستان با تکیه بر آثار شاعران معاصر | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیباییشناسی ادبی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 11، شماره 43، فروردین 1399، صفحه 121-140 اصل مقاله (547.36 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شعر آیینی، بخش گستردهای از شعر پارسی را تشکیل میدهد گرچه توجه به شعر مذهبی و آیینی، بخش عمدهای از تاریخچة شعر پارسی از سبک خراسانی تا شعر نو را تحتالشعاع قرار میدهد؛ با این حال شکلگیری گفتمان مخصوص آیینی به عهد صفویه و تمرکز بر گونة ادبی مذهبی سرایی برمیگردد. در منطقة سیستان و بلوچستان که تعداد بیشماری از شیعیان را در خود جای داده است، شعر آیینی به شدت مورد استقبال قرار گرفته است. در این زمینه میتوان به شعر این منطقه استناد کرد. آنچه شعر آیینی سیستان و بلوچستان را متمایز و درخشان میکند، توجه ویژه به زیباییهای ادبی است. استعارههای بدیع و زیبا میتواند به عنوان مهمترین وجه تمایز شعر سیستان نسبت به سایر مناطق ایران بررسی شود؛ چرا که شکلگیری و رواج استعاره که بلیغترین زیبایی ادبی است؛ بیانگر کمال شعر است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شعر آیینی؛ سیستان؛ تشیع؛ استعاره؛ شعر معاصر | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خیزش استعاره در شعر آیینی معاصر سیستان مهدیه آهنی* دکتر بهروز رومیانی** چکیده شعر آیینی، بخش گستردهای از شعر پارسی را تشکیل میدهد گرچه توجه به شعر مذهبی و آیینی، بخش عمدهای از تاریخچة شعر پارسی از سبک خراسانی تا شعر نو را تحتالشعاع قرار میدهد؛ با این حال شکلگیری گفتمان مخصوص آیینی به عهد صفویه و تمرکز بر گونة ادبی مذهبی سرایی برمیگردد. در منطقة سیستان و بلوچستان که تعداد بیشماری از شیعیان را در خود جای داده است، شعر آیینی به شدت مورد استقبال قرار گرفته است. در این زمینه میتوان به شعر این منطقه استناد کرد. آنچه شعر آیینی سیستان و بلوچستان را متمایز و درخشان میکند، توجه ویژه به زیباییهای ادبی است. استعارههای بدیع و زیبا میتواند به عنوان مهمترین وجه تمایز شعر سیستان نسبت به سایر مناطق ایران بررسی شود؛ چرا که شکلگیری و رواج استعاره که بلیغترین زیبایی ادبی است؛ بیانگر کمال شعر است. واژههای کلیدی شعر آیینی، سیستان ، تشیع، استعاره، شعر معاصر.
مقدمهبا نگاهی به تاریخ ادبیات مذهبی در ایران، این نکته به خوبی دریافت میشود که ادبیات به ویژه شعر مذهبی از روزگار دور در ارتباط با چگونگی حکومتها بوده است. تا قبل از دورة صفویه، به طور کلی گرایش به شعر مذهبی و سرودن در موضوعات مذهبی بسیار کم بود و آن چه از آثار آن دوره در قالب شعر مذهبی باقیست، بیشتر نعت پیامبراکرم (ص)، حضرت علی (ع) و دیگر یاران پیامبر و در مواردی نیز یاد کرد قیام عاشورا است، و عمدتاً به موضوعات دیگر نپرداختهاند. در دورة صفویه به جهت توجه خاص پادشاهان صفوی به مذهب تشیّع، شعر مذهبی در ادبیات مورد توجه بیشتر واقع شد. شاعر برجستة مذهبی سرای پس از صفویه، محتشم کاشانی بود. روند مذهبی سرایی همچنان تا قبل از روی کار آمدن نادرشاه در ایران ادامه داشت. عمان سامانی، از بزرگترین شاعران مذهبی دورة مشروطه بود، که شعر مذهبی فارسی را در قامتی استوار و با مضامینی ژرف و عمیق ارایه کرد. البته فراز و نشیبهای یاد شده در ساختار شعر مذهبی باعث ایجاد تحول محتوایی شعر آیینی فارسی نشد. چرا که در دورة صفویه و پس از آن هیچ نهضت اصلاحگری شکل نگرفت تا به احیا و بازنگری باورهای مردمی بپردازد. در این عرصه متأسفانه کسی پیدا نشد که بسیاری از باورهای رهآورد سیاست عباسیان را به نقادی فراخواند. بسیاری از نارواییها راه خود را در ذهن و زبان مردم ادامه داد و بازتاب این باورها را در متن شعر امروز نیز میتوان به وضوح دید. تغییر نگرش شاعران در شعر مذهبی، از حالت شخصی به اجتماعی و گستردگی اندیشه، در شعر دورة مشروطه صورت گرفت. شعر مذهبی به عنوان موضوع انتخاب شد و شاعران معتقد و مذهبی از آن به عنوان حربهای در برابر شاعران به اصطلاح روشن فکر استفاده کردند. رویکرد دوباره به شعر آیینی ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع حاکمیت مذهبی بر مردم و طرح جامعة شیعی به عنوان بزرگترین تحول در جغرافیای اندیشه و سیاست اجتماعی، باعث ایجاد تحولاتی درخور در ادبیات ایران و طرح و اثبات ادبیات آیینی شد. متأثر از تحولات یاد شده، تحولاتی در قلمرو شعر آیینی ایجاد شد، که مهمترین آن تعمیق آگاهی در شعر آیینی معاصر است. پیش از آن پرداختن به هر مضمونی (چه والا و ارزشمدار، و چه نازل و بیمقدار) در گسترة شعر مذهبی مسبوق به سابقه بود، نمونههای آن را در لا به لای کارنامة شعر مذهبی ایران میتوان پیدا کرد. بسیای از شاعران مذهبیسرا به جای کمک به بالا رفتن سطح درک مردم، به همراهی و همنوایی با آنان میپرداختند. در واقع به جای این که مردم دنبالهروِ اندیشه و برداشتهای شاعران در افقهای معنایی تازه باشند، بعضی از شاعران، دنبالهروِ تفکر مردم بودند. اما این شیوه دیری نپایید که حال مضمونپردازی در شعر مذهبی، در قالبهای محتوایی شایستهتر و ماندگارتری تغییر یافت. نقش آگاهی از تحولات تاریخ و رسیدن به دانش و بینش دینی را کمتر کسی در ارزشمندی و ماندگاری یک اثر نادیده خواهد گرفت. اگر در گذشته شعر مذهبی پیرامون چند موضوع با ابهام فلسفی مضامین موجود در آن میچرخید، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل تأثیرپذیری از چند عامل، شاعرانی چون؛ علی معلم، سلمان هراتی، سیدحسن حسینی، قیصر امینپور و... به فلسفه و نگرشی صحیح در مضامین دینی دست پیدا کردند. مطالعات دقیق و عمیق آنان در قلمرو مفاهیم دینی به آنان کمک بسیاری کرد. حضور شخصیتهای مطرح انقلابی چون: شهید مرتضی مطهری، دکتر علی شریعتی و... که در ارایة دانش و بینش مذهبی به جامعه، با سخنرانی و کتابهایی ارزنده، در پیرایش تاریخی مسایل دینی قدمهای ارزندهای برداشتند، و توانستند تا حدودی از این طریق بدعتها و نارواییهایی را که بر تاریخ اسلام گذشته بود، بزدایند؛ عامل مؤثری در ایجاد فضای مناسب برای ظهور و پیدایش ادبیات انقلابی و مذهبی به شمار میآید. بدین طریق تلاشهای صورت گرفته، مورد توجه و بهرهمندی شاعران آیینی معاصر قرار گرفت و کم کم جریانی اصلاحگرا و سالم، در حوزة شعر آیینی شکل گرفت؛ که از یک سو سعی در احیای شخصیتهای تحریف شدة دینی نمودند، و از سوی دیگر در ارایة بینش صحیح به جامعه و تغییر ساختار فکری در حیطة ادبیات فارسی، گام برداشتند. نتیجة نگرش تاریخی صحیح به واژهها و همراهی با اصالت و هویتمندی آنها، در کنار پروراندن اندیشه در پس بهرهمندی از هر عنصر مذهبی، شعر را از حالت روایی و تک زمانی بودن به عرصة ادب فرازمانی سوق داد و در آثار شاعران آیینی فرازهایی ژرف و ماندگار پدید آورد. اهداف پژوهشـ بررسی شعر آیینی ـ بررسی جایگاه فرهنگ و فرهنگسازی در شعر آیینی و تأثیر این شعر بر پیشبرد اهداف فرهنگی جامعه ضرورت پژوهشاز آنجا که نظام جمهوری اسلامی ایران بر پیروی از مذهب تشیع و الگو قرار دادن سیرة ائمة اطهار استوار است، بررسی شیوههای ادبی شیعی و شناخت نگاه جامعه و تأثیر این اشعار بر تکامل رفتار و فرهنگ جامعه بایسته است. شعر آیینی و ترویج فرهنگ انتظارمتون ادبی همواره بیانگر اعتقادات مذهبی ملتها بوده است. در رابطه با ادب پارسی نیز میتوان چنین باوری را ملاحظه کرد. بخش گستردهای از اعتقادات مذهبی ایرانیان در این متون بیان شده است. در این راستا، شاهد توجه ادیبان و سخنوران به شخصیتهای مذهبی برجسته هستیم. یکی از حضرات بزرگوار، حضرت صاحب الزمان (عج) میباشد:
( امینپور، 1381: 47 )
(امینپور، 1392: 71)
(مشفق کاشانی، 1388: 139) افول تصویر ادبی در شعر آیینیمسألة عدم توجه شعرای آیینی به اصول زیباشناسی شعر، مسألة چندان دور از انتظاری نبوده است؛ چرا که همواره در پی انتقال ایدئولوژی به شعر و ادب، شاهد انحطاط توجه به مسایل زیباشناسی هستیم. این واقعیتی است که شعر ایدئولوژیک را از شعر و ادب در معنای حقیقی متمایز میکند: «اثر ادبی، بر اولویتهای زیباشناسیک محض اصرار دارد اما نوشتار ایدئولوژیک به مبانی اعتقادی و ارزشهای گروه اولویت میدهد و امور جمالی را برای بیان عقاید گروه اجتماعی به خدمت میگیرد. نتیجة چنین رویکردی آن است که متن با افول ارزشهای ایدئولوژیک، تأثیر خود را از دست میدهد و پدیدهای زمانمند و تاریخی میشود.» (فتوحی، 1391: 373) در حقیقت شعر و ادب ایدئولوژیک در پی ایجاد اثر هنری ـ ادبی و خلق تصاویر ناب نیست؛ بلکه در گام نخست خواهان انتقال آراء و نظریات جنبش فکری خویش است. از این رو است که از توجه به آرایهها و مقولههای هنری که در نهایت شعر را چندوجهی و نمادین میسازد، به گونهای که بیم آن برود که معنایی دیگر از شعر مستفاد شود، پرهیز میکند: «ایدئولوژی مسلط از آن جا که موضع مشخص، اهداف و ارزشهای روشن و «عقاید مسلم» دارد، زبانی روشن، تک معنا، قاطع و صریح میطلبد. به حدی که گاه وضوح و قطعیت در آن به قشریت هم میانجامد. بنا بر این آن دسته از صناعات بلاغی که سبب ابهام و چند وجهی شدن متن میشوند برای مقاصد ایدئولوژیک کارآمد نیستند. عموماً ایدئولوژیهای حاکم از زبان مجازی که دلالت را چند وجهی میکند کمتر بهره میبرند. مجازهای تشویشآفرین و حیرانکننده و چندمعنا مانند نماد، پارادوکس، تمثیل رمزی و آیرونی گاه به نوعی هرج و مرج معنایی میانجامد که ممکن است اساس توافقهای گروه اجتماعی را سست کند. عناصری مانند استعاره، نماد، تمثیلهای رمزی و پارادوکس و تهکم و طنز، متن را متشابه میکنند. متن متشابه از آنجا که معنایش متکثر است مورد توافق جمع نیست؛ حال آن که گروه ایدئولوژیک متن را به منزله اعلانیه یا مرامنامه میبیند که باید بر همسویی و وفاق جمعی گروه تأکید کند، قاطع، واضح و تک معنا باشد و یک تبیین قاطعانه از جهان و همة امور آن ارایه کند.» (فتوحی، 1391: 362) این در حالی است که یکی از مسایل اساسی پیرامون محیط اجتماعی و جغرافیایی شاعر، تبعیت وی از شرایطی است که در برهة خاص تاریخی ـ اجتماعی از سوی جامعه ادبی یا جامعة سیاسی به وی تحمیل میشود. از این رو است که شاعر گاه به سرایش اشعاری روی میآورد که با توجه به تمایلات فکری ـ هنری، دارای مشخصههای منحصر به فرد و مطابق با جریان خاص مورد نظر است. در شعر عهد صفویه که تمایلات ادبی حکومت همسو با گرایشهای مذهبی است و شاهد استیلای شعر ایدئولوژیک هستیم، میتوانیم به طور همزمان شاهد افول جنبههای هنری و زیباشناسی شعر نیز باشیم. شاید عمدهترین دلیل چنین رویدادی، تبلیغی بودن و سفارشی بودن این گونة ادبی است: «شعری که برای تبلیغ و مدح سروده شود، مسلماً واقعیتی ندارد و هرگز متضمن تمایلات و عواطف و افکار وسیع بشری نیست. زیرا برای طبقة خاصی گفته میشود.» (شجیعی، بیتا: 14) شعرا ساخته محیط اجتماع و نتایج و اسباب آن میباشند. زیرا محیط ادبی نمیتواند از محیط اجتماعی برکنار باشد. احساسات و عواطف شاعر که شعر ترجمان آن است مولود محیط اجتماعی و خانوادگی و حتی جغرافیایی شاعر میباشد.» (شجیعی، بیتا: 3-12) البته باید در نظر داشت که هیچ متن ادبی را نمیتوان یافت که به طور کامل عاری از پیرایة تصاویر هنری و ادبی باشد؛ بلکه از سویی فردیت خلاق ادیب، مولد زیبایی ادبی است: «هرچند ایدئولوژی، تکنیکها و سبکهای ادبی را برای بیان مقاصد خود فراوان به کار میگیرد؛ اما فردیت خلاق هنرمند، پای از مرزهای بستة ایدئولوژی بیرون میگذارد و منجر به خلق متنهایی میشود که متن خلاقة ادبی را از متن عریان ایدئولوژیک متفاوت میکند. (فتوحی، 1391: 372) و از سویی دیگر هر نگرش ایدئولوژیک هنری ـ ادبی، گونهای از ابزارهای هنری در جهت معرفی خود به خدمت میگیرد: «هر الگوی ایدئولوژیک، آرایههای بیانی و گونههای ادبی خاصی را به خدمت میگیرد که متناسب با محتوا و اهداف آن است. (فتوحی، 1391: 361) جریانهای شعر آیینیهر مقوله شعری که صبغه دینی داشته باشد و متأثر از آموزههای اسلامی باشد، در قلمرو شعر آیینی قرار میگیرد. به طور کلی تنها مسألهای که شعر آیینی را از سایر انواع شعر مجزا میکند، قلمرو موضوعی آن است. برخلاف بسیاری از صاحبنظران که شعر مذهبی را موضوعاً، به دو مقولة کلی منقبت و مرثیه محدود میدانند، آثار اخلاقی و عرفانی چون خمسة نظامی و سایر متون نظم عرفانی و تعلیمی، و نیز آثار غزلسرایان بزرگی چون حافظ، سرشار از رهنمودهای قرآنی و مفاهیم دینی و مقولههای ارزشی روایی بوده و بیانگر تأثیرپذیری فراوان آنان از متون دینی است. در واقع اگر نگاه خود را صرفاً به دو قلمرو موضوعی منقبت و مرثیة شعر آیینی معطوف بداریم، ارایة طریق در مورد آثار منظوم توحیدی، نیایشی، عرفانی، اخلاقی و تعلیمی در گسترة شعر فارسی نامشخص باقی خواهد ماند. از منظر و گسترهای که میتوان به حیطة شعر آیینی نگریست، اغلب آثار فاخر و ماندگار شعر فارسی، صبغة آیینی دارد و در قلمرو شعر آیینی قرار میگیرد. بنا بر تعریفی که از شعر آیینی و گسترة آن ارایه شد، ما با سه قلمرو موضوعی مشخص و قابل تعریف رو به رو هستیم و از این رو میتوانیم تقسیمبندی موضوعی زیر را از شعر آیینی به دست آوریم: شعر توحیدی، نیاشی و عرفانی شعر توحیدی و نیایشی در ادب پارسی، سابقهای طولانی و گنجیننهای قابل توجه و پربار دارد؛ اما در شعر آیینی معاصر در ضمن ستایش شخصیت فرهیخته و متعالی مذهبی به آن اشاره میشود:
(باقری، 1388: 38)
(همان: 95)
(باقری، 1390: 45)
(میری، 1386 : 24) شعر اخلاقی و پندی، اجتماعی، مقاومت، بیداری و دفاع مقدس در گونة دوم، شاعر به رهایی انسان از اسارت دشمنان درونی، یعنی شیطان و نفس و هواهای نفسانی، و نیز رهایی انسان از بند دشمنان بیرونی، مانند قدرتهای سلطهگر و خودکامه و استعماری میپردازد و با به کار بستن آنهاست که انسان به رهایی میرسد و از آن جا که دست او را میگیرد و از خاک به افلاک میکشاند، در مقولة ماورایی به شمار میآید. مریم میری از شاعران جوان سیستان و بلوچستان است که در مدح و ستایش رزمندگان دفاع مقدس سخنوری کرده است:
(میری، 1386: 52) حرمله با بمبهای فسفری گلوی کودکان فلسطینی را نشانه میگیرد عمر سعد برای خاورمینهای جدید نقشه میکشد خدا کند این تیرهای سه شعبه... مدافعان حرم پرچم را درست بالای خیمة زینب برافراشتهاند شعر طاقت کربلایی دیگر ندارد این همه اسماعیل به قربانگاه (محبوبه کلبعلی؛ نقل: باقری، 1394: 56-57) شعر ولایی شعر ولایی به لحاظ موضوعی، اختصاص به خاندان عترت و طهارت دارد و سخنان، سیرة اخلاقی و فضای وجودی آنان در «شعر ولایی» بازتاب درخوری پیدا میکند. برای شعر ولایی میتوان زیرمجموعههایی در نظر گرفت، که مهمترین آنها عبارتند از: شعر نبوی، شعر علوی، شعر فاطمی، شعر عاشورایی، شعر رضوی و شعر مهدوی. با بررسی آثار بر جا مانده از موضوعات یاد شده، در خواهیم یافت که مقولة مرثیه در تمامی زیرمجموعههای شعر ولایی به جز شعر مهدوی حضور دارد و مقولة منقبت در همة آنها ساری و جاری میباشد (آیینهوند، 1391: 76). با این نگرش تازه و تفاوت میدان دید، در مییابیم که مقولههای منقبت و مرثیه تنها در بخشی از «شعر ولایی» حضور دارد، و ابعاد موضوعی گستردهای چون: بعثت، معراج، نزول قرآن، غزوات، غدیر، حکومت علوی، مبانی ارزشی فرهنگ عاشورا و... وجود دارد که میتواند فاقد جنبههای سوگواری، و مبتنی بر مؤلفههای ارزشی باشد.
(باقری، 1390: 40)
(همان: 59) پروانههای باغ حسین را به قتلگاه دیده است گرد شمع رخ آن یگانه، آب دیدهست رقص آتش و فریاد یا عمو در خیمههای آل علی غمگنانه آب دیدهست غنچههای تب آلود تشنه را زیر تگرگ فتنهگر تازیانه آب (همان:76)
سیمرغ قاف عشقی و میدانی در اوج، از حقیقت یک پرواز حتی در عمق چاه خبر داری، از قلبهای ملتهب و پر راز میای از تجلی باورها با ذوالفقاری از جهت ایمان اندیشههای سبز تو تعبیری است از آیههای مستدل قرآن (مریم میری؛ نقل: قویدل جعفری، 1394: 79)
ابعاد و ویژگیهای شعر آیینیموضوعات متنوع شعر فارسی، هر یک به فراخور مضمون قابل ارایه و نگرش خاص شاعران، از ابعاد و ویژگیهایی برخوردار میباشد؛ به عنوان نمونه «ساختار و فرم، فضا، محتوا و درونمایه»، در اشعار عاشقانه سبک خاص خود را داراست و در اشعار اجتماعی و سیاسی، حال و هوای یاد شده دیگرگونه است. از این رو در شعرهای آیینی نیز مؤلفههای مذکور متناسب با موضوع شعرهای آیینی است. (مهرآبادی، 1381: 44) فرم و ساختار (قالب) موضوعات آیینی در سرودههای کهن، اغلب در چارچوب مثنوی، قطعه، ترکیببند، ترجیعبند میباشد و به کمتر سرودهای برمی خوریم که در قالب غزل باشد. این در حالی است که در شعر معاصر، علاوه بر بهرهمندی شاعران از قالبهای نو «نیمایی، سپید و...» قالب غزل نیز مفاهیم شعر آیینی فارسی را احتوا کرده است. رباعی، مثنوی و غزل ـ مثنوی نیز از دیگر قالبهایی است که شاعران معاصر در سرودههای آیینی خود از آن استفاده میکنند. عمدهترین عامل در بهرهمندی از قالبهای یاد شده، و به نوعی تنوع قالب در شعر آیینی معاصر، فراهم شدن بستری درخور در جهت به کارگیری موضوعات و گاه مفاهیم متنوع در گسترة شعر آیینی است (آیینهوند، 1395: 25). فضای موجود در مضامین و محتوای شعر آیینی نیز از آغاز تا دورة معاصر، سیر بالندهای را طی کرد و این رشد در روزگار ما در حال تکوین میباشد. با بررسی شواهد موجود در آثار آیینی فارسی، دو صورت متفاوت در فضا و نگرش شاعران به چگونگی مبحث منقبت و مرثیة ائمة اطهار (ع) را شاهدیم: نوع اول پرداختن به منقبت و مدح و گاه مرثیة ائمة اطهار (ع) و پیشوایان دین، با نفوذ خاص دریافتهای شخصی شاعر است. در این آثار، زمانی که از منظور مدح و منقبت به سیرة پیشوایان دین پرداخته میشود، با اندیشهای نه چندان بارور و درخورِ مقام و مرتبة این بزرگان سخن به میان میآید، مگر در مورادی که آثار تعداد محدودی از شاعران با فرازهایی همراه است؛ مانند نعمت پیامبر اکرم (ص) در خمسة نظامی و یا سرودههای مولانا در مثنوی کبیر و... آن گاه که شاعر با نگاه مرثیه و سوگ به شهادت و رحلت ائمة اطهار (ع) پرداخته است؛ میبینیم که تنها سوگ است و حزن و اندوه، که از سیری یکنواخت و گاه ملالآور برخوردار است و شاعر در این مراثی نتوانسته بشکوهی و ارزشمداری حرکت، قیام و شهادت بزرگان دین را به نمایش بگذارد (مهرآبادی، 1381: 59). کاربرد کلمات و گاه صفاتی که در چگونگی توصیف رزم و شهادت آنان مشهود است، بیش از هرچه بیانگر مظلومیت صِرف و پامال شدن حقی است که غالباً توسط حاکمان عصر اعمال میشده است. با این همه در این فضا و محتوا نیز آثاری چون گنجینه الاسرار عمان سامانی را نمیتوان نادیده انگاشت. آن جا که سراسر این اثر گرانسنگ یادکردِ قیام عاشورا و پاسداشت حماسهآفرینان آن میباشد؛ اما وجه غالب همانی است که اشاره شد.
(شفیعی، 1387: 93) نوع دوم شعر آیینی در دورة معاصر، علاوه بر بهرهمندی از متعلقات گسترده و متنوعی مانند؛ شهادت، دفاع مقدس، فرهنگ عاشورا و... در سرودههایی که به نوعی در منقبت و مرثیة ائمة اطهار و دیگر بزرگان مذهب بر جای مانده است، شاعر به شکوه و حماسهآفرینی آنان و هدفمند بودن شهادتطلبی و آرمانهای آنان اشارات خاصی داشته و بیشتر به این ابعاد پرداخته است تا سوگ صِرف و مرثیة اندوهبار. بسامد استعاره در شعر آیینی سیستان و بلوچستاناز مسایل مهم در مورد شعر سیستان و بلوچستان در مقایسه با سایر مناطق ایران، کاربرد فراوان استعاره است که نشان میدهد شعر آیینی در این منطقه به بلوغ ادبی رسیده است و از مرحلة ایدئولوژیمحوری به سطح عالی و ادبی رسیده است. چه میخوانند این سان آتشین بر نیزهها سرها چه آهنگی است این؟ خون میچکد در رقص خنجرها یقینی سرخ در تاریکی تردید جاری شد دوباره لالهگون شد لاله گون شد باغ باورها تمام آسمان آیینه شد آیینة معراج دوباره شعلهور شد بال پروتز کبوترها ملائک باز از تشییع گلها باز میگردند چه خونین است در هفت آسمان، آواز شهپرها سواری میرسد پیچیده در شولایی از طوفان که در هم پیچد از فریاد او طومار لشکرها (معصومه سراجی؛ نقل: باقری، 1394: 38)
(علی اکبری؛ نقل: همان: 43) از مقولههای خیزش استعاره در شعر سیستان، اشعار دفاع مقدس استودر این دوره نیز همانند دورۀ قبل، ستایش و مدح در اشعار دفاع مقدس قابل مشاهده میباشد. انگارۀ تکریمی در این دوره با همان ویژگیهای ذکرشده در دورۀ اول، در آثار یافت میشود و مانند همان دوره، هدف از سرایش بر خلاف سنت مدیحهسرایی، کسب منافع شخصی نیست؛ بلکه ابراز ارادت و علاقه به شخصیتهای فردی و نوعی مرتبط با دفاع مقدس میباشد. زیرانگارههایی که این انگاره را تقویت میکنند، بهترتیب بسامد عبارتند از: الف. تکریم رزمندگان، شهدا و مردم ایران همانطور که پیش از این آمد، تکریم در شعر این دوره برخلاف سنت مدیحهسرایی، کسب منافع شخصی و حول یک فرد خاص نمیباشد؛ بلکه محوریت مضمون بر ستایش و ارادت به گروهی خاص است که ویژگیهایی همچون ایستادگی، صبر، شهادتطلبی و... را دارا میباشند.
(مردانی، ۱۳۷۰الف: ۴۰)
(اسرافیلی، ۱۳۸۶: ۱۵۳)
(محمودی، ۱۳۶۹: ۱۱۰) ب. تکریم مقام عرفانی، سیاسی و دینی آیتالله سیدعلی خامنهای
(مردانی، ۱۳۷۰الف: ۴۰) با بررسی اشعار مقدس در این دوره (۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷)، متوجه میشویم که جریان ستایشی از ابتدا تا انتهای جنگ وجود داشته است و تنها تفاوت آن سیر حرکت این انگاره از سنتگرایی به نوگرایی در محتوا و صورت است و در موارد دیگر دگرگونی عمدهای مشاهده نمیشود. انگارۀ توصیفیشعر توصیفی در این دوره نیز همانند دورۀ پیشین، در آثار سرودهشده قابل مشاهده میباشد؛ البته با این تفاوت که شاعران در این دوره به توصیف حسی و ذهنی از فضای تاریخی، سیاسی و اجتماعی در اثنای جنگ میپردازند و دارای آثاری از هر دو حوزۀ فرامتنمحور و بافتمحور میباشند. از جمله شاعران برجستۀ این شیوه، احد دهبزرگی میباشد: فرو چکید عقیق از گلوی سرخ فلق (دهبزرگی، ۱۳۶۷: ۱۰۱) با بررسی اشعار این دوره مشخص شد توصیف در اشعار، به دو صورت توصیف پدیدهمحور جنگ و توصیف پیامدمحور میباشد. فضای آثار پدیدهمحور شاد بوده که توصیف پیروزیهای بهدستآمده از جنگ میباشد و برعکس، فضای آثار پیامدمحور تیره و غمگین میباشد.
(دهبزرگی، ۱۳۶۷: ۵۵)
(دهبزرگی، ۱۳۶۷: ۱۰۲) زیرانگارههایی که برای تقویت این انگاره در اشعار این دوره دارای بسامد میباشند، عبارتند از: الف) توصیف تصویری از ایستادگی مردم در برابر هجوم و تأثیر آن در شکست مهاجمان؛ ب) شخصیتپردازی کودک به عنوان نماد نسل آینده، پایداری و آرمانهای انقلاب و تداوم ایستادگی در مقابل دشمن؛ پ) شخصیتپردازی کودک در بهچالشکشیدن موضعگیری فطرت پاک انسانی در برابر واقعیت جنگ. ـ و او همیشه از کشتن هیچ سربازی / خوشحال نمیشود (عبدالملکیان، ۱۳۸۴: ۶۱) طوفان از تبر / ناگه به جان جنگل افتاد / و هرچه را که کاشته بودیم / طوفانی به باد داد / در گرگومیش آتش و خاکستر / جنگل ولی هنوز / نفس میکشید (امینپور، ۱۳۹۰: ۳۲۵) در ذهن کوچکش / نقشهای مدور قالی / مینهای دشمن است / همیشه، پا را به احتیاط بر زمین میگذارد (عبدالملکیان، ۱۳۸۴: ۶۱) با بررسی اشعار دورۀ دوم دفاع مقدس (۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷)، سیر نزولی این انگاره (توصیفی) و کاهش جامعۀ آماری آن قابل مشاهده است.
نتیجهشعر آیینی سیستان و بلوچستان نشان میدهد که گرایش به تصویر، به ویژه استعاره در این دوره به طور چشمگیری ملاحظه میشود. شعر بر خلاف شعر آیینی فارسی در دیگر مناطق ایران صرفاً محتوامحور و عاری از تصاویر بلیغ ادبی نیست. در اشعار مرتبط با دفاع مقدس، انتظار، مدح ائمه و مرثیه به وفور میتوان گرایش به استعاره در قالب طبیعت، نمادهای اساطیری و... را ملاحظه کرد.
منابع و مآخذ1ـ آیینهوند، ص. ادبیات انقلاب در شیعه، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1395. 2ـ ـــــ ، ـــــ . ادبیات سیاسی شیعه. تهران: علم، 1391. 3ـ اخلاقی، ز. تبسمهای شرقی. تهران: سوره مهر، ۱۳۷۸. 4ـ امینپور، ق. مجموعۀ کامل اشعار. تهران: مروارید، ۱۳۹۰. 5ـ احمدی، ش. ضمیمههای بیغرض مرگ. تهران: کتاب سبز، ۱۳۹۳. 6ـ باقری، ع. سطری از آفتاب. زاهدان: اداره کل تبلیغات اسلامی، 1388. 7ـ ــــ ، ــــ . نام دیگر دریا. تهران: فصل پنجم، 1390. 8ـ ــــ ، ــــ . به وسعت دریا. زاهدان: نشر ارزشهای دفاع مقدس، 1394. 9ـ شجیعی، پ( بیتا). سبکشناسی شعر خراسانی. شیراز: دانشگاه شیراز. 10ـ عبدالملکیان، م. گزیده اشعار. تهران: مروارید، ۱۳۸۴. 11ـ پرواز، س. دریای خاموش. تهران: پردیس دانش، 1386. 12ـ حسینی، س. همصدا با حلق اسماعیل. تهران: سوره مهر، ۱۳۹۱. 13ـ دهبزرگی، ا. در آیینۀ شقایق. تهران: برگ، ۱۳۶۷. 14ـ شفیعی، ا. آنچه گفتم تمام دلم نیست. شیراز: انتشارات تعقل، 1385. 15ـ شمیسا، س. انواع ادبی. تهران: میترا، ۱۳۸۳. 16ـ فتوحی، م. سبکشناسی. نظریهها، رویکردها و روشها، تهران: سخن. 1391. 17ـ فروغی جهرمی، م. مقولهها و مقالهها. تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۸۹. 18ـ قزوه، ع. از نخلستان تا خیابان. تهران: سوره مهر، ۱۳۹۰. 19ـ قویدل جعفری، م. قانون سیب و جاذبه. تهران: سوره مهر، 1394. 20ـ کافی، غ. ویژگیهای مشترک شعر مقاومت در ادبیات ایران. بهکوشش دکتر احمد امیری خراسانی، کرمان: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۸۷. 21ـ محمودی، س. دریا در غدیر. تهران: حوزه هنری، ۱۳۶۴. 22ـ فصلی از عاشقانهها. تهران: همراه، ۱۳۶۹. 23ـ مردانی، م. یوسف دل. تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۸. 24ـ مشفق کاشانی، ع. آذرخش؛ گزیدۀ اشعار. تهران: کیهان، ۱۳۶۵. 25ـ سیرنگ. تهران: فرهنگگستر، ۱۳۸۲. 26ـ مردانی، ن. آتش نی. تهران: اطلاعات، ۱۳۷۰. 27ـ مهرآبادی، م. جبهه فرهنگ و فرهنگ جبهه. تهران: سروش، 1381. 28ـ میری، م. به حرمت نگاه تو. تهران: عابد، 1386.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1ـ آیینهوند، ص. ادبیات انقلاب در شیعه، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1395. 2ـ ـــــ ، ـــــ . ادبیات سیاسی شیعه. تهران: علم، 1391. 3ـ اخلاقی، ز. تبسمهای شرقی. تهران: سوره مهر، ۱۳۷۸. 4ـ امینپور، ق. مجموعۀ کامل اشعار. تهران: مروارید، ۱۳۹۰. 5ـ احمدی، ش. ضمیمههای بیغرض مرگ. تهران: کتاب سبز، ۱۳۹۳. 6ـ باقری، ع. سطری از آفتاب. زاهدان: اداره کل تبلیغات اسلامی، 1388. 7ـ ــــ ، ــــ . نام دیگر دریا. تهران: فصل پنجم، 1390. 8ـ ــــ ، ــــ . به وسعت دریا. زاهدان: نشر ارزشهای دفاع مقدس، 1394. 9ـ شجیعی، پ( بیتا). سبکشناسی شعر خراسانی. شیراز: دانشگاه شیراز. 10ـ عبدالملکیان، م. گزیده اشعار. تهران: مروارید، ۱۳۸۴. 11ـ پرواز، س. دریای خاموش. تهران: پردیس دانش، 1386. 12ـ حسینی، س. همصدا با حلق اسماعیل. تهران: سوره مهر، ۱۳۹۱. 13ـ دهبزرگی، ا. در آیینۀ شقایق. تهران: برگ، ۱۳۶۷. 14ـ شفیعی، ا. آنچه گفتم تمام دلم نیست. شیراز: انتشارات تعقل، 1385. 15ـ شمیسا، س. انواع ادبی. تهران: میترا، ۱۳۸۳. 16ـ فتوحی، م. سبکشناسی. نظریهها، رویکردها و روشها، تهران: سخن. 1391. 17ـ فروغی جهرمی، م. مقولهها و مقالهها. تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۸۹. 18ـ قزوه، ع. از نخلستان تا خیابان. تهران: سوره مهر، ۱۳۹۰. 19ـ قویدل جعفری، م. قانون سیب و جاذبه. تهران: سوره مهر، 1394. 20ـ کافی، غ. ویژگیهای مشترک شعر مقاومت در ادبیات ایران. بهکوشش دکتر احمد امیری خراسانی، کرمان: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۸۷. 21ـ محمودی، س. دریا در غدیر. تهران: حوزه هنری، ۱۳۶۴. 22ـ فصلی از عاشقانهها. تهران: همراه، ۱۳۶۹. 23ـ مردانی، م. یوسف دل. تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۸. 24ـ مشفق کاشانی، ع. آذرخش؛ گزیدۀ اشعار. تهران: کیهان، ۱۳۶۵. 25ـ سیرنگ. تهران: فرهنگگستر، ۱۳۸۲. 26ـ مردانی، ن. آتش نی. تهران: اطلاعات، ۱۳۷۰. 27ـ مهرآبادی، م. جبهه فرهنگ و فرهنگ جبهه. تهران: سروش، 1381. 28ـ میری، م. به حرمت نگاه تو. تهران: عابد، 1386. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 345 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 105 |