تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,622 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,342,548 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,385,229 |
تاثیر توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی با لحاظ تراز تجاری: رهیافت الگوی کالمن فیلتر | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد مالی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 14، شماره 51، مرداد 1399، صفحه 195-220 اصل مقاله (727.09 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ایمان زنگنه1؛ بیت اله اکبری مقدم* 2؛ اکبر میرزا پور با با جان3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشکده مدیریت و حسابداری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار گروه اقتصاد، دانشکده مدیریت و حسابداری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار گروه اقتصاد، دانشکده مدیریت و حسابداری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در این پژوهش تاثیر توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی با درنظر گرفتن تراز تجاری با استفاده از الگوی کالمن فیلتر در سالهای 1396-1358 بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد رشد نقدینگی در کشور منجر به افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی شده است. همچنین رشد نقدینگی چنانچه ناشی از تسهیلات اعطایی باشد بطور کلی تاثیر منفی و معنادار و چنانچه رشد نقدینگی توسط بازار سرمایه جذب شود میتواند تاثیر مثبت و معنادار اندک بویژه در دوران تحریم بر رشد اقتصادی داشته باشد. رشد نقدینگی چنانچه ناشی از تسهیلات اعطایی به بخش خصوصی باشد تاثیر منفی و معنادار بر اثرگذاری تراز تجاری در رشد اقتصادی دارد و چنانچه رشد نقدینگی به سمت بازار سهام هدایت شود میتواند منجر به بهبود تاثیرگذاری تراز تجاری در رشد اقتصادی شود. در الگوی مربوط به تورم نیز، رشد نقدینگی منجر به افزایش تورم در کشور شده است و این افزایش در سالهای تحریم بیشتر نیز بوده است. رشد نقدینگی چنانچه ناشی از شبکه بانکی و تسهیلات اعطایی باشد افزایش تورم و چنانچه به بازار سهام منتقل شود منجر به کاهش تورم در کشور میشود. بر این اساس میتوان انتظار داشت که در شرایط تحریم نقدینگی موجود در کشور از طریق حمایت از بازار سهام به سمت این بازار هدایت شود و از ایجاد آثار مخربی تورم جلوگیری شود و همچنین تا حدودی نیز میتواند منجر به بهبود تراز تجاری ناشی از بهبود منابع مالی کسبوکارهای بورسی در تاثیرگذاری بر رشد اقتصادی شود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سیاست پولی؛ توسعه مالی؛ تراز تجاری؛ رشد اقتصادی؛ رشد نقدینگی؛ تورم؛ الگوی کالمن فیلتر. طبقه بندی JEL: F18؛ E51؛ C32 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تاثیر توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی با لحاظ تراز تجاری: رهیافت الگوی کالمن فیلتر*
ایمان زنگنه
بیتاله اکبری مقدم[2] اکبر میرزاپور باباجان[3]
چکیده در این پژوهش تاثیر توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی با درنظر گرفتن تراز تجاری با استفاده از الگوی کالمن فیلتر در سالهای 1396-1358 بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد رشد نقدینگی در کشور منجر به افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی شده است. همچنین رشد نقدینگی چنانچه ناشی از تسهیلات اعطایی باشد بطور کلی تاثیر منفی و معنادار و چنانچه رشد نقدینگی توسط بازار سرمایه جذب شود میتواند تاثیر مثبت و معنادار اندک بویژه در دوران تحریم بر رشد اقتصادی داشته باشد. رشد نقدینگی چنانچه ناشی از تسهیلات اعطایی به بخش خصوصی باشد تاثیر منفی و معنادار بر اثرگذاری تراز تجاری در رشد اقتصادی دارد و چنانچه رشد نقدینگی به سمت بازار سهام هدایت شود میتواند منجر به بهبود تاثیرگذاری تراز تجاری در رشد اقتصادی شود. در الگوی مربوط به تورم نیز، رشد نقدینگی منجر به افزایش تورم در کشور شده است و این افزایش در سالهای تحریم بیشتر نیز بوده است. رشد نقدینگی چنانچه ناشی از شبکه بانکی و تسهیلات اعطایی باشد افزایش تورم و چنانچه به بازار سهام منتقل شود منجر به کاهش تورم در کشور میشود. بر این اساس میتوان انتظار داشت که در شرایط تحریم نقدینگی موجود در کشور از طریق حمایت از بازار سهام به سمت این بازار هدایت شود و از ایجاد آثار مخربی تورم جلوگیری شود و همچنین تا حدودی نیز میتواند منجر به بهبود تراز تجاری ناشی از بهبود منابع مالی کسبوکارهای بورسی در تاثیرگذاری بر رشد اقتصادی شود.
واژههای کلیدی:سیاست پولی، توسعه مالی، تراز تجاری، رشد اقتصادی، رشد نقدینگی، تورم، الگوی کالمن فیلتر. طبقه بندی JEL: F18,E51,C32
1- مقدمه بخش بانکی و بازار سرمایه نقش واسطه گری مالی دارند و میتوانند بطور مستقیم و غیرمستقیم از رشد بخش واقعی اقتصاد پشتیبانی کنند، در کشورهایی نظیر ایران که اقتصادشان بانک محور است رشد اقتصادی تا حد بسیار زیادی وابسته به وامهای بانکی است و انعطافپذیری بخش بانکی به دلیل تغییرات اقتصاد کلان و نقش آن در توسعه اقتصادی دارای اهمیت فراوان است (محمدی و همکاران، 1395). در صورتی که نظام مالی وظایف خود را به نحو مطلوب انجام دهد، توسعهی مالی شکل میگیرد و میتواند به عنوان مکمل بخش واقعی اقتصاد اهمیت بالایی داشته باشد.در کنار توسعهی مالی چگونگی تنظیم سیاستهای پولی، که هدف نهایی آنها ثبات قیمتها و تولید است، در عملکرد اقتصاد کلان اهمیت بالایی دارد. بر اساس دیدگاه تمامی مکاتب اقتصاد کلان، سیاست پولی میتواند بر بخشهای حقیقی و اسمی اقتصاد تاثیرگذار باشد. بررسی این دو مقوله، یعنی توسعهی مالی و کارایی سیاستهای پولی در کنار هم، امری در خور توجه است که تا کنون توجه کمی به آن در ادبیات تجربی اقتصادی جهان وکشور شده است. سیاستهای پولی و اعتباری بخشی از سیاستهای اقتصادی کشور را تشکیل میدهند که از طریق آن مقامات پولی کشور تلاش میکنند در چارچوب هماهنگ با سایر سیاستهای اقتصادی عرضهی پول را به نحوی کنترل کنند که متناسب با اهداف کشور باشد. مقامات پولی هر کشور میتوانند با استفاده از ابزار سیاست پولی، کنترل جریان نقدینگی جامعه را بهدست گرفته و با هدایت صحیح آن به سمت سرمایهگذاری در بخش مولد بر رشد و توسعهی اقتصادی تاثیر بگذارند. در ادبیات اقتصادی کشورهای پیشرفته، نقش سیاستهای پولی با ملایم کردن چرخههای اقتصادی همراه است؛ در مقابل نقش سیاستهای پولی در کشورهای در حال توسعه با گسترش رشد اقتصادی و توسعه پیوند خورده است. علاوه بر این سیاستهای پولی ، ابزار مهمی برای بهبود شاخصهای اقتصادی در دست سیاستمداران هستند. اما آنها همانند شوکی هستند که گاهی به همراه خود مشکلاتی مثل تورمهای شدید را به همراه میآورند و در بخش متغیرهای واقعی، مشکلاتی را فراهم میکنند (آلعمران و همکاران،1396). از سوی دیگر دستیابی به اهداف بهبود وضعیت تراز تجاری، رشد اقتصادی و کنترل تورم، مستلزم اجرای مجموعهای از سیاستهای پولی و ارزی مناسب و در عین حال هماهنگ با ابزارهای توسعه مالی است. نقش سیاستهای پولی با درنظر گرفتن تراز تجاری به منظور فراهم ساختن ابزاری کارا برای گسترش سیاستگذاریهای مدون جهت دستیابی به اهداف بلندمدت توسعه اقتصادی در کشورهای منبع محور، کاملا روشن و واضح است، در این میان سیاستهای پولی با تاثیر بر تورم از طریق قضیه برابری قدرت خرید، تغییرات نرخ ارز را میتواند بدنبال داشته باشد و تغییر توأمان تورم و نرخ ارز بر میزان رقابتپذیری اقتصاد کشور موثر میباشند. در واقع، با توسعه بازارهای مالی، میتوان تاثیرگذاری سیاست پولی بر بخش حقیقی و بخش اسمی اقتصاد را متاثر ساخت.برخی اقتصاددانان بر این عقیدهاند که تفاوت اقتصادهای توسعه یافته و توسعه نیافته، نه در تکنولوژی پیشرفته، بلکه در وجود بازارهای مالی یکپارچه، فعال و گستردهاست. مطالعات نشان میدهند که بازارهای مالی پیشرفته حجم قابل ملاحظهای از سرمایه مالی اقتصاد را در کنترل دارند و نقش مهمی در تسریع رشد اقتصادی بر عهده میگیرند. از اینرو، در پژوهش حاضر تاثیر توسعه مالی مبتنی بر شبکه بانکی و توسعه مالی مبتنی بر بازار سرمایه بر کارایی سیاست پولی با لحاظ تراز تجاری کشور با استفاده از الگوی کالمن فیلتر مورد ارزیابی قرار میگیرد. وجوه تمایز اصلی این مطالعه با مطالعات پیشین در لحاظ کردن بخش خارجی اقتصاد کشور و همچنین استفاده از الگوی کالمن فیلتر میباشد. ساختار مقاله به این صورت است که در بخش دوم به بیان مبانی نظری و در بخش سوم پیشینه تحقیق و خلاصهای از مطالعات پیشین مربوط به موضوع مطالعه پرداخته میشود و سپس در بخش چهارم روش شناسی ارائه میشود. بخش پنجم به تحلیل یافتهها و بخش پایانی به نتیجهگیری و پیشنهادات اختصاص دارد.
2- مبانی نظری 2-1- توسعه مالی به مفهومتوسعهیمالیپسازطرحمفهومسرکوبمالی،دردههیهفتادتوجهبیشتریشدهاست. درحقیقت،میتوان گفتازدههی1970بهبعد،باگسترشبازارهایمالی،ابداعاتمالینیزبه وجودآمد. نمونهایازابداعات مالیدردههی1970،پیدایشوجوهدوطرفهیبازارپولبودکهبرایجلوگیریازواسطهناپذیریمالیبه بانکمجالمیدادتابهوجوهمردمبهرهیبیشتریبپردازد. مهمتریناثراینابداعاتاستفادهیکاراترازپول وکاهشریسکمالیوپوششآناست(شاکری،1387). هزینهیبهدستآوردناطلاعات،اجرایقراردادهاوانجاممبادلاتبرایبهوجودآمدنانواعخاصیاز قراردادها،بازارهاوواسطههایمالی، انگیزهبه وجودمیآورد. انواعمتفاوتوترکیبهزینههایاطلاعات، اجراومبادلههمراهبانظامقانونیومالیاتی،قراردادها،بازارهاوواسطههایمالیمتمایزدرکشورهارا،در طیزمانبه وجودآوردهاست. بابهبوداصطکاکهادربازارها،نظامهایمالیبهطورطبیعیبرتخصیص منابعدرزمانهاومکانهایمختلفتأثیرمیگذارد. نظاممالیپنجوظیفهیعمدهبرعهدهدارد،یعنیبرایکاهشهزینهیاطلاعات،اجراومبادله،نظاممالی پنجگروهازخدماترابهاقتصادمیدهد.بهطورمشخصنظامها: 1) اطلاعاتراازپیشدربارهیسرمایهگذاریهایمحتملوتخصیصسرمایهمیدهند. 2) پسازتأمینمالیبنگاهها،برسرمایهگذاریهاوحکمرانیشرکتهانظارتمیکنند. 3) مبادله،پراکندهسازیومدیریتمخاطرهراتسهیلمیکنند. 4) پساندازهاراتجمیعوتجهیزمیکنند. 5) مبادلهیکالاوخدماتراتسهیلمیکنند (هزالگ[i]، 56:1386). شاخصهایاستفادهشدهدراینتحقیقشاخصهاییاستکهازسویکراسوریوجا(2006) [ii]برایتوسعهیمالیاستفادهشدهکهمزیتآندرنظرگرفتنشاخصیبرایبازارسهاماستتافقطشاخصهایتوسعهیمالی،معیارهایبانکینباشد.اینشاخصهاعبارتنداز: 1) سهم اعتبارات اعطایی بخشخصوصی از تولید ناخالص داخلی:[iii] در واقع، ارزشهمهاعتباراتیاستکهواسطههایمالیبهبخشخصوصیبهعنوان سهمی از تولید ناخالص داخلیمیدهند. اینمعیار،معیارارجحدربیشترنوشتههااست،چراکهمزیتآنمنظورنشدناعتباراتبهبخشدولتیاست؛بنابراین،تأثیرواسطههایمالیرادرجهتدهیوجوهقابلسرمایهگذاریبهسرمایهگذارانبخشخصوصیومشارکتبیشتربخشخصوصیبهترنشانمیدهد. 2) سهم ارزش معاملات بازار سهام به تولید ناخالص داخلی:اینمعیارتلاشمیکندتافقطمعیارهایبرپایهیبانکیراشاملنشودبلکهمتغیرهایبازارسهامرانیزدربربگیرد. اینمعیارشاملمعیارهایمرتبطبابازارسهاماست،چراکهسهامیکمنبعجانشینبرایوامهایبانکیبهعنوانابزارتأمینمالیکارفرمایاناست،وازآنجاکهنرخبهرهازسویبانکمرکزیتعیینمیشود،بهطورمستقیمبرمبادلاتبازارسهامتأثیرنمیگذارد. پس،اندازهیبزرگتر بازارسهام،حوزهیعملسیاستراکاهشمیدهد.ازسویدیگر،دربسیاریازکشورهارفتارقیمتهایداراییهمگامباتغییراتدرسیاستپولیاستویکافزایشسریعدرنرخهایبهرهبهطورمعمولبایککاهشدرمبادلاتوارزشسهامهمراهاست.
2-2- سیاست پولی سیاستهایپولیمجموعهاقداماتیاستکهبانکهایمرکزیبهمنظورکنترلفعالیتهایاقتصادیجامعهبهکارمیبرند. سیاستهایپولیبرعرضهیپولونرخبهرهاثرمیگذارندوازاین طریقبربسیاریازاهدافاقتصادی،مانندافزایشاشتغال،ثباتقیمتها،حلمشکلرکودو ... تأثیرمیگذارند. درواقع،چگونگیتنظیمسیاستهایپولیواستفادهازابزارهایپولیاهمیتویژهایدرعملکرداقتصادکلاندارد.همانطور کهگفتهشدمفهومسیاستپولیاتخاذتدابیریبهمنظورکنترلوتنظیمحجمپولدرگردشاست. بانکمرکزیبااستفادهازابزارهاییکهدردستدارد،مانندعملیاتبازارباز،تسهیلاتتنزیلمجددونرخآن،کنترلمستقیماعتبارات،تعییننسبتنقدینگیبانکها،نسبتذخیرهیقانونیبانکهاوترغیباخلاقی،اینامرراانجاممیدهد. اما،نکتهیمهمایناستکهسیاستپولیاتخاذ شدهبالحاظ شاخصهای مختلف توسعه مالی چگونهبربخشحقیقیاقتصادتأثیرمیگذارد. از دیگر ابزارهای بانک مرکزی ابزارهای کیفی میباشد. ابزارهایکیفی،ابزارهاییهستندکهباهدفنحوهتوزیعنقدینگیوتخصیصاعتباراتبانکیبینبخشهایاقتصادیاتخاذمیشوند.تعییناولویتبخشهادراستفادهازاعتباراتبانکی،بهکارگیریتذکرهاوترغیبهایاخلاقی،اعمالنرخهایترجیحیبرایبخشهایمختلفاقتصادیوجیرهبندیازجملهمهمتریناینابزارهابهشمارمیآیند (شاکری و همکاران،1393). همانگونهکهاشارهشد،سیاستپولیاهدافکلاناقتصادیرادنبالمیکند،اماحرکاتسیاستپولیبهدلیلسازوکارانتقالسیاستپولی،دربهترینحالت،آثارغیرمستقیموباوقفهایدراقتصاددارد. بازارهایمالیتوسعه یافتهترمانندبازارسهام،بازاراوراققرضهدولتی،بازاررهنوبازارمبادلاتخارجی،به سرعتایناطلاعاتجدیدرابهکارمیبرند.بنابراین،بیشترآثارناگهانیومستقیمتغییراتدرابزارهایسیاستپولیبااستفادهازدادههایمالیمیتوانندشناختهشوند. شناساییرابطهبینسیاستپولیوقیمتداراییمالی،برایفهمبهتریازسازوکارانتقالسیاستپولیبسیارمهماست،زیراتغییراتدرقیمتدارایینقشمهمیراازچندینکانالایفامیکند (یوآنیدیس و کانتونیکاس[iv]،2008). درمباحثمدرناقتصادکلان،چندینروشانتقالوجودداردکهاثراتسیاستپولیرابهاقتصادحقیقی،منتقلمیکند. روشهایانتقالسیاستپولیعبارتند از: کانالجانشینی،کانالثروت،کانالنرخبهره، کانالنرخارز،کانالاعتباری،کانالوامدهیبانکیوکانالترازنامه (تقویولطفی، 1385).
2-3- توسعه مالی، سیاست پولی و بخش خارجی اقتصاد دو دیدگاه در خصوص ارتباط میان بخش مالی و مکانیسم انتقال پولی وجود دارد. این دو دیدگاه شامل دیدگاه سنتی و دیدگاه اعتباری میشود. هر دو کانال بر اهمیت بخش مالی در انتقال سیاست پولی تاکید دارند و دارای یک موضوع مشترک میباشند. اثرات انتقالی سیاست پولی به بخش حقیقی اقتصاد نخست، متغیرهای بخش مالی را تحت تاثیر قرار میدهد و بعد از آن رفتار تقاضای کل را متاثر میکند. رویکرد سنتی به بخش مالی بصورت منفعل نگاه میکند. در این رویکرد تغییر در حجم پول نرخ بهره و تقاضای کل را متاثر میسازد و بطور جداگانه بر تقاضای سرمایهگذاری و نرخ ارز به ترتیب اثر میگذارد. بطور مثال، افزایش در نرخ بهره منجر به کاهش مخارج سرمایهگذاری میشود و بطور مشابه نرخ بهره بالاتر موجب افزایش ارزش پول داخلی میشود. این دیدگاه شرایط انعطافپذیری قیمتها و حضور نواقص بازار را لحاظ نمیکند (بک و همکاران[v]،2014). از سوی دیگر، دیدگاه اعتباری برای بخش مالی نقش فعالی را بخاطر اهمیت بازارهای اعتباری در مکانیسم انتقال پولی در نظر میگیرد. در واقع نقش واسطهای مالی در اصطکاکات بازار اعتباری به مسئله اطلاعات نامتقارن از نوع انتخاب بد و مخاطرات اخلاقی برمیگردد. دیدگاه اعتباری بیان میدارد که اصطکاکات مالی یک پاداش مالی خارجی بواسطه تفاوت هزینه تامین مالی داخلی و خارجی، ایجاد میکند. دیدگاه اعتباری از طریق دو کانال عمل میکند: الف) کانال وام بانکیکه نشاندهنده تاثیر سیاست پولی بر وجوه قابل پرداخت برای وام میباشد. ب) کانال ترازنامه که بر روی اینکه چه میزان تغییرات سیاست موقعیت مالی وام گیرندگان در مواردی مانند جریان نقدی، وثیقه بدهی و ارزش خالص را تحت تاثیر قرار میدهد. هر دو کانال وام بانکی و ترازنامه ارتباط تئوریکی برای این موضوع که چگونه تغییرات پولی، طرف عرضه و تقاضای بخش مالی را تحت تاثیر میگذارد، فراهم میکند. بطور کلی قدرت رویکرد اعتباری به درجه اصطکاکات مالی بستگی دارد. سطوح بالاتر اصطکاکات مالی، تاثیر سیاست پولی بر بخش حقیقی اقتصاد را از طریق پاداش تامین مالی خارجی[vi]، بزرگتر میکند.پیشبینی اولیه از مدلهای انتقال سیاست پولی مبتنی بر بخش مالی بیان میدارد که درجه تاثیرگذاری سیاست پولی به توسعه بخش مالی بستگی دارد. به عبارت دیگر، کارایی سیاست پولی در کشورهای با بخش مالی کمتر توسعه یافته، قویتر خواهد بود که در این کشورها بنگاهها برای تامین اعتبارات مورد نیاز متکی به بانک میباشند (سیچتی[vii]،1999). همانگونه که بیان شد تغییرات حجم پول فارغ از هر کانال اثرگذاری، با تغییر در نرخ بهره و طرف تقاضای اقتصاد منجر به تغییر در بخش خارجی اقتصاد میشود و همچنین با تغییر تورم و نرخ بهره و نرخ ارز، قدرت اعطای تسهیلات بانکی و قدرت بازپرداخت تسهیلات اعطایی توسط بخش خصوصی تحت تاثیر قرار میگیرد. بنابراین یک رابطه پیچیده میان تغییرات پولی، توسعه مالی بانک محور و مبتنی بر بازار سهام و بخش خارجی اقتصاد وجود دارد. در ادامه پیشینه پژوهش به تفکیک مطالعات داخلی و خارجی ارائه میگردد.
3- پیشینه پژوهش 3-1- مطالعات خارجی کروس و ریوجا (2006) در مطالعهای با عنوان توسعه مالی و کارایی سیاست پولی با استفاده از دادههای تابلویی به بررسی این موضوع در کشورهای صنعتی و درحال توسعه پرداختهاند. نتیجه مطالعه آنها نشان میدهد که توسعه مالی سیاستهای پولی را کاراتر کرده و عملکرد اقتصاد کلان را بهبود بخشیده است. افیونگ و همکاران (2017) در مطالعهای به بررسی توسعه مالی و کارایی سیاست پولی در کشورهای آفریقایی پرداختند. نتایج مطالعه آنها نشان میدهد ارتباط ضعیفی میان توسعه مالی و کارایی سیاست پولی در کشورهای آفریقایی وجود دارد و توسعه مالی تاثیر معناداری بر رشد تولید نداشته است اما ارتباط منفی با تورم داشته است. ما و لین (2016) در مطالعهای با عنوان توسعه مالی و کارایی سیاست پولی با استفاده از دادههای تابلویی برای 41 کشور پرداختند. نتایج نشان میدهد که تاثیر سیاست پولی بر تولید و تورم معنادار و بطور منفی با توسعه مالی همبسته میباشد. در واقع نشان میدهد در صورت توسعه بیشتر بخش مالی کارایی سیاست پولی کاهش مییابد. ست و کالیانارامان[viii] (2017) در مطالعهای به بررسی توسعه مالی بر انتقال سیاست پولی با استفاده از دادههای تابلویی برای 119 کشور پرداختند. نتایج مطالعه آنها نشان میدهد توسعه مالی تاثیر مثبت بر تولید دارد و تاثیر منفی بر نقدینگی بانک دارد و همچنین با وجود توسعه مالی اثر نقدینگی بانکی بر تولید بیشتر میباشد.
3-2- مطالعات داخلی در پژوهشهای داخلی صورت گرفته تاکنون مطالعهای بصورت مستقیم به بررسی ارتباط شاخصهای توسعه مالی و کارایی سیاست پولی در اقتصاد ایران با لحاظ بخش خارجی اقتصاد نپرداخته است. اما در مورد تاثیرگذاری توسعه مالی بر رشد اقتصادی و تاثیر سیاست پولی بر توسعه مالی بازار سهام و تراز تجاری مطالعاتی بشرح زیر انجام شده است: حسن زاده و همکاران (1390) به بررسی تاثیر شوک سیاست پولی بر شاخص قیمت بازار سهام با استفاده از الگوی خود رگرسیون برداری پرداختهاند. نتایج مطالعه آنها نشان داد که سیاست پولی اثر مثبت و ضعیفی در تغییرات شاخص قیمت سهام دارد. کشاورز حداد و مهدوی (1384) در مطالعهای به بررسی وجود کانال بازار سهام برای انتقال سیاست پولی در اقتصاد ایران با استفاده از الگوی GARCH پرداختند. نتایج آنها نشان میدهد که بازار سهام در اقتصاد ایران کانالی برای انتقال سیاست پولی نیست. جهانگرد و علیعسگری (1390) در مطالعه خود به بررسی اثر توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته با استفاده از الگوی دادههای تابلویی پرداختند. نتایج نشان داد که توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی اثر مثبت و معنادار دارد و این موضوع برای هر دو گروه از کشورها مصداق دارد. آل عمران و آل عمران (1396) به بررسی تاثیر سیاست پولی و توسعه مالی بر تراز تجاری کشور ایران با استفاده از روش ژوهانسون و جوسیلیوس پرداختهاند. نتایج آنها نشان میدهد سیاست پولی انبساطی و توسعه مالی تاثیر منفی و معنادار بر تراز تجاری کشور دارند و ضریب تصحیح خطای مطالعه آنها نیز سرعت پایین تعدیل به سمت تعادل بلندمدت را نشان میدهد.
4- روششناسی پژوهش پژوهش حاضر به تاثیر شاخصهای توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی با وجود بخش خارجی اقتصاد با استفاده از الگوی کالمن فیلتر میپردازد. راه های زیادی برای تعریف بهینه بودن وجود دارد که به معیارهای انتخاب شده برای ارزیابی وابسته است. می توان نشان دادکه با لحاظ شرایطی و تحت فروضی یک الگوی کاملا بهینه میباشد(مای بک[ix] ،1982). یک جنبه بهینه بودن آن است که فیلتر کالمن همه داده هایی که می توان مهیا کرد را ترکیب میکند. این فیلتر همه اندازهگیریهای ممکن را، با توجه به دقت شان برای تخمین صحیح مقدار متغیر موثر به وسیله: 1-اطلاعات سیستم و پویاییهای ابزارهای اندازهگیری 2-تعریف آماری اختلالات سیستم، خطاهای اندازهگیری و نااطمینانی در مدلهای پویا 3- بکارگیری هر داده در دسترس در مورد حالتهای ابتدایی متغیرهای موثر. در نمودار1 تحلیل پویایی حاکم بر یک الگوو نحوه کار فیلتر کالمن نشان داده شده است.
نمودار 1- تحلیل پویایی الگوی فیلتر کالمن ماخذ: یافتههای پژوهشگر
اغلب متغیرهای مورد توجه و تعداد معدودی از مقادیر برای شرح حالت سیستم را نمیتوان به صورت مستقیم اندازه گیری کرد و برخی ابزارهای استنباط کننده باید چنین مقادیری را از دادههای در دسترس تولید کنند. علاوه بر این هر اندازهگیری براثر اختلالات، اریب ها و عدم دقت وسایل از مقدار واقعی انحراف دارد.بنابراین ابزارهای استخراج کننده اطلاعات از سیگنال اختلال می بایست فراهم گردد. همچنین ممکن است برخی از دستگاههای اندازهگیری (که هر کدام خطای مشخص و پویاییهای مخصوص به خود دارند) موجود باشد که اطلاعات در مورد متغیر خاصی را فراهم کند. این امر میتواند با ترکیب کردن خروجیهای این دستگاهها در یک روش بهینه و سیستماتیک مطلوب باشد. کالمن فیلتر همه دادههای اندازهگیری شده ممکن را به علاوه دانش پیشین درباره سیستم و ابزارهای اندازهگیری برای بدست آوردن تخمین مطلوب متغیرها، در روشی که خطاها از لحاظ آماری حداقل میشوند، ترکیب میکند. به بیان دیگر اگر تعدادی از فیلترهای حائز شرایط برای یک کاربرداستفاده شده باشد، میانگین نتایج کالمن فیلتر از میانگین نتایج هر یک از آنها بهتر خواهد بود. فیلتر کالمن تخمین هایی از ارزش های واقعی شاخصها در طول زمان، با بکارگیری داده های ورودی و مدل فرآیند ریاضیاتی، محاسبه میکند. این تکنیک میتواند به شکل آسانترین شبکههای پویا مورد توجه باشد. فیلتر کالمن براساس تخمین مدلهای State Space که اساسا برای مهندسی و کاربردهایشیمیایی به کار میرفته، گسترش یافته است. محققان از دهه1980 شروع به بکارگیریاین تکنیک در اقتصاد نمودند (کابرسون و همکاران[x]، 1992). مطابق با اظهاراتدو نوع اصلی از مدلها برای ارائه از طریق فیلتر کالمن مناسب است: 1) مدلهای با اجزای غیر قابل مشاهده 2) مدلهای با پارامترهای متغیر در زمان در این مطالعه، مدلSpace State با توجه به وجود اجزای غیرقابل مشاهده (کارایی سیاست پولی) بکار گرفته شده است. ارائه تفصیلی سیستم پویای نوشته شده در ترکیبState Space مناسب برای فیلتر کالمن بایستی بیان شود. معادلات مدلState Space از بردارهای پویایnX1 وYt. استفاده میکند. برای این منظور سیستم معادلات زیر در نظر گرفته می شود: (1)
معادله (1) به معادله مشاهده معروف است، yt بردار N×1 مشاهدات متغیر وابسته، که همان متغیر کارایی سیاست پولی، A ماتریس k×n مشاهدات متغیر وابسته، xt بردار K×1 پارامترهای مجهولxبردار متغیرهای غیر قابل مشاهده است، vt و wt اجزای اخلال معادلات حالت و مشاهده هستند که هر کدام مستقل و هم توزیع بوده همچنین که حاکی از عدم وابستگی بین Wt ,Vt می باشد. (2)
که Q و R به ترتیب ماتریس های r*r و n*n هستند. در تکنیک فیلتر کالمن از الگوریتمی بازگشتی برای محاسبه پیشبینیهای حداقل مربعات خطی بردار حالت بر پایه داده های مشاهده شده در دورههای گذشته استفاده می شود. (3)
کالمن فیلتر این پیشبینی ها را به صورت بازگشتی محاسبه مینماید. (4)
و در هر مرحله از پیش بینی MSE تخمین نیز به صورت ذیل قابل محاسبه خواهد بود: (5)
نقطه شروع برای پیش بینی چنین الگوریتمی : (6)
اگر مقادیر ویژه F درون دایره واحد باشند فرآیند xtیک فرآیند کواریانس ایستا است. در این حالت میانگین غیر شرطی بدست می آید و داریم: (7)
با نامیدن ماتریس واریاتس کواریانس x به S داریم: (8)
پس در حالت عادی اگر مقادیر ویژه F درون دایره واحد نباشد می توان از و تکرارهای فیلتر کالمن را آغاز نمود. بطور کلی مدل و الگوی پژوهش برگرفته از مطالعات افیونگ و همکاران (2017)، ما و لین (2016) و برومنت و دوگان[xi](2003)، الگوهای چهارگانه مدنظر بصورت جدول 1 میباشد:
جدول 1- تصریح الگوهای مورد استفاده پژوهش
ماخذ: یافتههای پژوهشگر
در روابط فوق: ؛ نرخ رشد اقتصادی ایران در سال t، ؛ نرخ رشد حجم پول (گسترده) در سال t، ، نرخ تورم ایران در سال t، : توسعه مالی بانک محور (نسبت تسهیلات اعطایی به بخش خصوصی به تولید ناخالص داخلی) در سال t، : توسعه مالی سهام محور (نسبت ارزش معاملات به تولید ناخالص داخلی) در سال t، : متغیر تقاطعی توسعه مالی بانک محور در تراز تجاری در سال t، : متغیر تقاطعی توسعه مالی سهام محور در تراز تجاری در سال t، ؛ متغیر مجازی که برای سالهای جنگ، همچنین سالهای 1387 تا 1394 (هدفمندی یارانهها و افزایش تحریمها) مقدار یک و در غیر این صورت مقدار صفر میگیرد. و ؛ باقیماندهی الگوهای تحقیق در سال t هستند. چهار الگوی فوق برای دورهی زمانی 1359-1396 برآورد میشود.
5- برآورد مدل و تحلیل نتایج از جمله موضوعاتی که لازم است قبل از برآورد الگو بررسی شود، موضوع مانایی سری زمانی متغیرهاست. بنابراین کاربرد آزمون ریشه واحد همگرایی در الگوهای اقتصادسنجی برای تضمین صحت و اعتبار نتایج ضروری و لازم است که آزمون ریشه واحد برای تک تک متغیرهای وابسته و جمله پسماند الگو صورت گیرد تا از وجود همگرایی اطمینان حاصل شود. نتایج حاصل از آزمون ریشه واحد دیکی فولر تعمیم یافته در جدول 2 ارائه شده است. بر اساس جدول 2 متغیرهای رشد اقتصادی ، رشد حجم پول و تورم در سطح خود مانا و متغیرهای توسعه مالی بانک محور، توسعه مالی سهام محور و تراز تجاری در تفاضل مرتبه اول خود مانا هستند. پس از مشخص شدن سطوح مختلف مانایی متغیرهای مورد استفاده در الگوی اصلی پژوهش جهت جلوگیری از ایجاد رگرسیون کاذب، به برآورد الگوی اصلی پژوهش پرداخته میشود.
جدول 2- نتایج آزمون ریشه واحد ADF
ماخذ: یافتههای پژوهشگر
5-1- برآورد مدل و تحلیل نتایج در پژوهش حاضر با استفاده از الگوی کالمن فیلتر به بررسی تاثیر توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی با لحاظ تراز تجاری پرداخته میشود. در جدول 3، اثر گذاری توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی در تحریک رشد اقتصادی با لحاظ تراز تجاری ارائه شده است:
جدول 3- تایج حاصل از برآورد الگوی (1و2) به روش فیلتر کالمن (اثر گذاری توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی در تحریک رشد اقتصادی با لحاظ تراز تجاری)
ماخذ: یافتههای پژوهشگر بر اساس جدول 3 با افزایش نرخ رشد حجم پول نسبت به تولید ناخالص داخلی، رشد اقتصادی در مدل مربوط به توسعه مالی مبتنی بر بازار سرمایه و توسعه مالی مبتنی بر بخش پولی و بانکی به صورت معناداری افزایش پیدا میکند. بر مبنای این نتایج میتوان استدلال کرد با توسعه بازار سرمایه و بخش بانکی، دسترسی عاملان اقتصادی به نقدینگی از طریق تسهیلات و اعتبارات بانکی و ابزارهای بازار سرمایه تسهیل میشود و تحت این سهولت ایجاد شده، آنها با مشکل محدودیت دسترسی به نقدینگی مواجه نمیشوند و تحت این امر، از یکسو هزینه تامین مالی فعالیتهای مولد اقتصادی کاهش مییابد و از سوی دیگر برنامهریزی بلندمدت در فعالیتهای تولیدی با اطمینان از دسترسی به نقدینگی به راحتی مقدور میشود. نتایج همچنین نشان داد که توسعه مالی مبتنی بر بازار سرمایه و توسعه مالی مبتنی بر نظام پولی و بانکی به صورت مستقیم تاثیر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی دارد. این تاثیرگذاری در شاخص توسعه مالی مبتنی بر بازار پول و بانکی بزرگتر از توسعه مالی مبتنی بر بازار سرمایه است. بر مبنای این نتیجه نیز توسعه مالی چه از مسیر بخش پولی و بانکی رخ دهد و چه از طریق توسعه بازار سرمایه رخ دهد، تاثیر مثبت و معناداری بر رشد فعالیتهای مولد اقتصادی خواهد داشت. البته هر چند در این بین توسعه بازار پول بیشتر فعالیتهای مولد اقتصادی را تحریک میکند و این امر بدین دلیل است که بازار سرمایه ایران از توسعه یافتگی کافی برخوردار نیست اما در مقابل دسترسی همگان به تسهیلات بانکی مقدور است. اثرات تقاطعی متغیر شاخص توسعه مالی (در هر دو حالت مبتنی بر بازار پولی و مبتنی بر بازار سرمایه) و نرخ رشد حجم پول نشان میدهد که در کل با افزایش توسعه مالی، کارایی سیاستهای پولی در تحریک رشد اقتصادی به صورت معناداری با کاهش مواجه میشود. شاید بتوان دلیل این تاثیر را در این امر جستجو کرد که نرخ سود بانکی و نرخ بازده فعالیتهای سفتهبازانه در ایران بالاست و در مقابل نرخ بازدهی فعالیتهای اقتصادی پایین است و لذا نقدینگی حاصل از سیاستهای پولی در گام اول در بانکها به صورت مدتدار سپردهگذاری میشود و یا به سمت فعالیتهای غیرمولد هدایت میشود و بخش محدودی از این نقدینگی در فعالیتهای مولد جذب میشود. لذا با افزایش توسعه مالی، منابع و فضای بیشتری برای سفتهبازی در دسترس قرار میگیرد و این خود محدود کننده فعالیتهای مولد و حقیقی اقتصاد خواهد بود. در نتیجه در چنین فضایی از کارایی سیاستهای پولی کاسته میشود. در بازار سرمایه کشور نیز متاسفانه دید سرمایهگذاران بیشتر کوتاهمدت بوده و مبتنی بر نوسانات کوتاهمدت بازار سهام است و این نیز خود دلیل بر این امر است که با توسعه بازار سرمایه در صورتیکه افق بلندمدت سرمایهگذاری مدنظر سرمایهگذاران بازار سرمایه قرار نگیرد، توسعه سفته بازی را بدنبال خواهد داشت. نکته جالب توجه تاثیر متفاوت متغیر تقاطعی توسعه مالی در تراز تجاری در دو حالت بانک محور و سهام محور میباشد. در حالت بانک محور، افزایش توسعه مالی، کارایی تراز تجاری را در تحریک رشد اقتصادی بهطور معناداری کاهش میدهد. این موضوع میتواند ناشی از تحقق بخش اندکی از تسهیلات اعطایی به بخش مولد اقتصاد باشد و در این شرایط، تورم در اقتصاد شکل میگیرد و با ایجاد تورم متعاقبا نرخ ارز نیز میتواند بر اساس قضیه برابری قدرت خرید، افزایش یابد. برآیند هر دو مورد افزایش هزینههای تولید و کاهش تولید ناخالص داخلی در کشور است. اما این موضوع برای توسعه مالی سهام محور متفاوت میباشد. در حالت سهام محور، افزایش توسعه مالی، کارایی تراز تجاری را در تحریک رشد اقتصادی بهطور معناداری افزایش میدهد. این مهم میتواند ناشی از بهبود در تامین مالی کسب و کارهای عمدتا مولد (بورسی) باشد. این مهم نشان میدهد جهت تعمیق مالی در کشور جهت متاثر ساختن بخش حقیقی اقتصاد، بایستی نوع توسعه و تعمیق مالی و همچنین بخش خارجی اقتصاد مدنظر قرار گیرد. زیرا در صورتیکه بخش خارجی اقتصاد مدنظر قرار نگیرد، میتواند با ایجاد آثار مخرب در بخش خارجی آثار مثبت تعمیق مالی تضییع و حتی کاهنده رشد اقتصادی نیز گردد. شایان ذکر است در الگوهای برآوردی متغیر مجازی سالهای جنگ و سالهای تحریم از نظر اماری تاثیر منفی ومعنادار بر رشد اقتصادی داشتهاند. در ادامه در جدول 4، اثر گذاری توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی در تحریک تورم ارائه شده است.
جدول 4- نتایج حاصل از برآورد الگوی (3و4) به روش فیلتر کالمن (اثر گذاری توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی در تحریک تورم)
ماخذ: یافتههای پژوهشگر بر اساس نتایج جدول 4، نرخ رشد حجم پول تاثیر مثبت و معناداری بر نرخ تورم در هر دو مدل دارد. این تاثیر در الگوی توسعه مبتنی بر بازار سرمایه بزرگتر از الگوی توسعه مبتنی بر بخش بانکی است. همچنین در هر دو الگوی برآوردی توسعه مالی تاثیر مثبت و معناداری بر تورم در کشور دارد. این بدین معنا است که تورم در اقتصاد ایران یک پدیدهی مربوط به بخش مالی است و توسعه مالی بیشتر به افزایش بیشتر تورم دامن میزند. اما موضوع اساسی این است که در هر سه الگوی برآوردی، ضریب متغیر تقاطعی منفی و از نظر آماری معنادار است. لذا، با افزایش توسعه مالی، سیاستهای پولی کمتر منجر به تورم میشود. به عبارت بهتر، سیاستگذار اقتصادی میتواند با توسعه بازار سرمایه و بخش بانکی از پیامدهای تورمی سیاستهای پولی بکاهد. دلیل این امر این است که اگر نقدینگی حاصل از سیاست پولی در بازار سرمایه جذب شود به صورت مستقیم به فعالیتهای مولد هدایت میشوند و در واقع نقدینگی بیشتر به سمت عرضه اقتصاد هدایت میشود. همچنین بخش بانکی نیز میتواند از طریق اعتبارات و تسهیلات، به صورت مستقیم نقدینگی را به فعالیتهای مولد هدایت کند. این موارد نشان میدهد که دولت در شرایطی که برای تامین کسری بودجه خود به سراغ ابزار استقراض از بانک مرکزی کشور برود، برای جلوگیری از آثار تورمی آن میتواند شرایط افزایش تعمیق مالی توسط بازار سرمایه و نظام بانکی رامهیا سازد و از این مسیر آثار سوء تورمی و نااطمینانی ناشی از آنرا حداقل سازد. در ادامه جهت درک بهتر موضوع تاثیر هر کدام از موارد در سالهای مورد بررسی در نمودار 2 ارائه شده است:
نمودار 2- الگوی اول پژوهش ماخذ: یافتههای پژوهشگر خط آبی رنگ در نمودار فوق، تاثیر رشد حجم پول بر رشد اقتصادی در سالهای مورد مطالعه را نشان میدهد. همانگونه که ملاحظه میگردد رشد نقدینگی بر رشد اقتصادی در سالهای جنگ و دوران سازندگی پس از جنگ تاثیر مثبت داشته است . اما پس از دوران سازندگی رشد حجم پول موجب کاهش رشد اقتصادی در کشور شده است و نکته مهم تاثیرگذاری منفی قویتر رشد نقدینگی در شرایط تحریم میباشد. بر اساس نمودار فوق تاثیر منفی رشد حجم پول در کشور در سالهای 1388-1392 بیشتر بوده است و پس از کاهش شدت تحریمها در سالهای 1394 و بعد از آن تاثیر منفی رشد حجم پول بر رشد اقتصادی کشور کمتر شده است. خط نارنجی رنگ اثر تقاطعی رشد نقدینگی در توسعه مالی بانک محور را نشان میدهد. بر اساس نمودار رشد نقدینگی کارایی توسعه مالی بانک محور در تغییر رشد اقتصادی کشور را چندان تغییر نداده است و روند منفی تقریبا یکنواختی را طی کرده است. خط سبز رنگ تعمیق مالی بانکی را نشان میدهد. براین اساس در سالهای جنگ تحمیلی و دوران سازندگی پس از جنگ، تعمیق مالی توسط شبکه بانکی بیشترین تاثیر مثبت بر رشد اقتصادی کشور را در دوره مورد بررسی داشته است. پس از دوران سازندگی اعطای تسهیلات بیشتر به بخش خصوصی چندان نتوانسته است رشد اقتصادی ایجاد نماید حتی در دوران تحریم اقتصادی کشور(1389-1393) اعطای تسهیلات به بخش خصوصی حتی تاثیر منفی بر رشد اقتصادی کشور گذاشته است. در واقع در شرایط تحریم بازدهی بازارهای غیرمولد در کشور بالاتر از فعالیتهای تولیدی و مولد میباشد و افراد تسهیلات دریافتی را میتوان گفت که در فعالیتهای سفتهبازی بکار میگیرند و در چنین شرایطی رشد اقتصادی حتی کاهش نیز مییابد. خط قرمز تاثیر تقاطعی تعمیق مالی شبکه بانکی در تراز تجاری کشور را نشان میدهد. بر اساس نمودار در سالهای جنگ تحمیلی و سالهای ابتدایی پس از آن (دوران سازندگی) افزایش تسهیلات اعطایی و تعمیق مالی بانک محور، کارایی تراز تجاری در افزایش رشد اقتصادی را کاهش داده است و از اواسط دهه 1370 تا اواسط دهه 1380 افزایش تسهیلات اعطایی توانسته کارایی تراز تجاری در بهبود رشد اقتصادی را ایجاد نماید. اما در سالهای پایانی دهه 1380 تا سال 1393 افزایش تسهیلات اعطایی کارایی تراز تجاری در افزایش رشد اقتصادی را کاهش داده است و از سال 1393 به بعد که ثبات قیمتها را در کشور شاهد بودهایم مجددا از میزان تاثیر منفی اعطای تسهیلات بر کارایی تراز تجاری در ایجاد رشد اقتصادی کاسته شده است. در ادامه در نمودار 3، الگوی دوم پژوهش به صورت نموداری ارائه شده است:
نمودار 3- الگوی دوم پژوهش ماخذ: یافتههای پژوهشگر
در نمودار 3 خط آبی رنگ تاثیر رشد حجم پول بر رشد اقتصادی در الگوی تعمیق مالی از طریق بازار سرمایه میباشد. همانگونه که ملاحظه میشود در سالهای جنگ تحمیلی و دوران سازندگی در کشور رشد حجم پول تاثیر مثبت بر رشد اقتصادی کشور داشته است. اما پس از آن و در شرایط باثبات بیشتر در کشور، رشد حجم پول رشد اقتصادی در کشور را کاهش داده است. در الگوی توسعه مالی مبتنی بر بازار سهام نیز همانند الگوی توسعه مالی بانک محور در سالهای اوجگیری تحریمهای اقتصادی، رشد حجم پول بیشترین تاثیر منفی بر رشد اقتصادی کشور را داشته است. خط قرمز رنگ تاثیر تقاطعی توسعه مالی مبتنی بر بازار سهام و رشد نقدینگی را نشان میدهد. در سالهای جنگ تحمیلی رشد نقدینگی نتوانسته است موجب بهبود عملکرد بازار سهام در ایحاد رشد اقتصادی در کشور شود. اما در سالهای پس از سازندگی در کشور رشد نقدینگی چنانچه به سمت بازار سهام در کشور رفته باشد رشد اقتصادی را بهبود داده است. نکته حائز اهمیت این است که در دوران تحریمهای شدید اقتصادی، نقدینگی در کشور چنانچه توسط بازار سرمایه جذب شود میتواند رشد اقتصادی کشور را بهبود بخشد. خط سبز رنگ تاثیر توسعه مالی ناشی از بازار سهام را نشان میدهد که توانسته رشد اقتصادی را بهبود بخشد. نکته حائز اهمیت این است که در دوران تحریم چنانچه توسعه مالی سهام محور در کشور افزایش یابد نتوانسته است رشد اقتصادی ایجاد نماید اما در حالتی که نقدینگی رشد یابد و این نقدینگی به سمت بازار سرمایه در شرایط تحریم رود، میتواند رشد اقتصادی ایجاد نماید. خط قرمز رنگ تاثیر تقاطعی توسعه مالی بازار سهام در تراز تجاری کشور را نشان میدهد. در واقع نشان میدهد که بهبود توسعه مالی سهام محور در کشور تا چه اندازه و چگونه تاثیرگذاری تراز تجاری بر رشد اقتصادی در کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. در دوران پس از سازندگی ناشی از جنگ بهبود توسعه مالی از طریق بازار سهام موجب بهبود تاثیرگذاری تراز تجاری کشور بر رشد اقتصادی کشور شده است. در واقع بیشتر شرکتهای بورسی در کشور به بخش خارجی اقتصاد کشور وابسته میباشند. بر این اساس چنانچه ارزش معاملات در بازار سرمایه افزایش یابد شرکتهای بورسی با توان مالی بالاتری روبرو خواهند بود و در این شرایط امکان بهبود تولیدات و همچنین واردات اقلام اولیه و سرمایهای مورد نیاز فراهم میگردد و اشتغال و تولید در این شرکتها میتواند بهبود یابد که خود را در بهبود رشد اقتصادی در کشور نمایان ساخته است. در ادامه در نمودار 4 تاثیر توسعه مالی بانک محور در کارایی سیاست پولی در تحریک تورم نشان داده شده است:
نمودار 4- الگوی سوم پژوهش ماخذ: یافتههای پژوهشگر
بر اساس نمودار 4، خط آبی رنگ تاثیر رشد حجم پول بر تورم را نشان میدهد. همانگونه که ملاحظه میگردد در سالهای جنگ رشد نقدینگی موجب افزایش تورم در کشور شده است اما در سالهای پس از جنگ و نیمه دهه 1370 رشد نقدینگی موجب افزایش تورم به میزان بیشتری شده است. پس از آن تا اواخر دهه 1380 روند نزولی داشته است و در سالهای تحریم مجددا افزایش نقدینگی موجب افزایش بیشتر تورم در کشور شده است. این موضوع میتواند ناشی از بالاتر بودن بازدهی بازارهای غیرمولد و سفتهبازی نسبت به بازارهای مولد در کشور باشد. در چنین شرایطی به علت بروز نوسانات در بازارهای ارز و طلا افراد تمایل بیشتری دارند که اسکناس و دارایی نقدی خود را به این بازارها منتقل کنند و از طریق افزایش تقاضا در این بازارها باعث افزایش نرخ ارز و طلا در کشور میشوند و از آنجایی که قیمت ارز تعیین کننده بهای تمام شده بسیاری از محصولات در کشور میباشد، موجب افزایش تورم در کشور میشود. خط نارنجی رنگ تاثیر تقاطعی رشد نقدینگی در توسعه مالی بانک محور در تحریک تورم را نشان میدهد. بر این اساس چنانچه رشد نقدینگی در کشور ناشی از تسهیلات اعطایی به بخش خصوصی باشد، بطور کلی موجب افزایش تورم در کشور شده است. خط سبز رنگ نیز تاثیر توسعه مالی بانک محور بر تورم در کشور میباشد. توسعه مالی بانک محور نیز دارای تاثیر مثبت بر تورم در کشور میباشد و در دوران تحریم چنانچه بدون برنامه تسهیلات کماکان به بخش خصوصی و بدون نظارت ادامه یابد میتواند آثار مخرب تورمی در پی داشته باشد زیرا ممکن است این تسهیلات دریافتی در بخش غیرمولد بکار گرفته شوند که دارای بازدهی بیشتری میباشد.
نمودار 5- الگوی چهارم پژوهش ماخذ: یافتههای پژوهشگر
بر اساس نمودار 5، در الگوی مربوط به تورم و توسعه مالی مبتنی بر بازار سهام نیز رشد نقدینگی در کشور موجب افزایش تورم در کشور شده است. نکته جالب توجه تاثیر منفی اثر تقاطعی رشد نقدینگی در توسعه مالی بازار سهام بر تورم در کشور میباشد. این موضوع نشان میدهد چنانچه رشد نقدینگی در کشور توسط بازار سرمایه جذب شود، موجب کاهش تورم در کشور میتواند گردد. در واقع براین اساس در مواقعی که رشد نقدینگی در کشور بالا میباشد، میتوان با ایجاد ساز و کار مناسب نقدینگی را به سمت بازار سهام هدایت نمود و از ایجاد آثار تورمی نقدینگی جلوگیری نمود. نکته دیگر این است که توسعه بازار سهام میتواند موجب افزایش تورم شود اما در دوران تحریم توسعه این بازار میتواند موجب کاهش تورم شود.
6- نتیجهگیری و پیشنهادها در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی در تحریک رشد اقتصادی با لحاظ بخش خارجی اقتصاد و تورم در دوره زمانی 1396-1358 با استفاده از الگوی حالت- فضا پرداخته شد. نتایج نشان داد رشد نقدینگی بر رشد اقتصادی کشور در هر دو حالت وجود توسعه مالی مبتنی بر بانک و توسعه مالی مبتنی بر بازار سهام تاثیر منفی و معنادار دارد. اما در سالهای جنگ و سازندگی کشور تاثیر مثبت داشته است. اما در سالهای پس از آن تاثیر منفی داشته است و تاثیر منفی آن در سالهای تشدید تحریمهای اقتصادی بیشتر نیز بوده است. چنانچه رشد نقدینگی در کشور ناشی از تسهیلات اعطایی شبکه بانکی باشد تقریبا بطور یکنواختی تاثیر منفی و معنادار ناچیزی بر رشد اقتصادی کشور داشته است اما چنانچه رشد نقدینگی در کشور توسط بازار سهام جذب شود میتواند تاثیر مثبت و معنادار ناچیزی بر رشد اقتصادی کشور داشته باشد. این مهم نشان میدهد در شرایط وجود و تشدید تحریمهای اقتصادی میتوان نقدینگی را به سمت بازار سهام هدایت کرد و اثرات مخرب ناشی از هدایت آن به بازارهای موازی مانند ارز و طلا را کنترل کرد زیرا در چنین شرایطی در صورت انتقال نقدینگی به بازارهای ارز و طلا احتمال افزایش بهای تمام شده محصولات و خدمات ناشی از افزایش نرخ ارز، افزایش مییابد. بر اساس نتایج پژوهش، افزایش تسهیلات اعطایی شبکه بانکی نتوانسته است منجر به بهبود تاثیر تراز تجاری بر رشد اقتصادی در کشور شود. این مهم میتواند نشان دهد که تسهیلات اعطایی در کشور چندان به سمت بهبود صادرات کشور نرفته است که بتواند از طریق بهبود تراز تجاری رشد اقتصادی را افزایش دهد. اما در نقطه مقابل توسعه بازار سهام میتواند منجر به بهبود تاثیرگذاری تراز تجاری بر رشد اقتصادی کشور شود و این موضوع در دوران تحریم بیش از پیش بایستی مدنظر قرار گیرد زیرا عمده شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار به بخش خارجی اقتصاد وابسته میباشند و با بهبود در تامین مالی آنها میتوانند بهبود در تولید و کیفیت محصولات خود را دنبال کنند که خود در ایجاد و افزایش رشد اقتصادی موثر میباشد. رشد نقدینگی همچنین افزایش تورم در کشور را منجر شده است و در دوره تحریم افزایش نقدینگی چنانچه در کشور رخ دهد به میزان بیشتری میتواند منجر به افزایش تورم شود اما در شرایطی که بازار سهام نیز توسعه یابد و رشد نقدینگی توسط آن جذب شود رشد نقدینگی میتواند باعث ایجاد رشد اقتصادی و کاهش تورم در کشور شود . با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میگردد در شرایط تحریم بایستی بازار سهام در کشور توسعه یابد و در چنین شرایطی و با توجه به وجود کسری بودجه برای دولت و استقراض دولت از شبکه بانکی که خود رشد نقدینگی را بدنبال دارد، ایجاد بازدهی از طریق حمایت از بازار سرمایه میتواند نقدینگی را به سمت این بازار برده و موجب بهبود رشد اقتصادی و کاهش تورم در کشور و همچنین بهبود کارایی تراز تجاری در تحریک رشد اقتصادی گردد.
* این مقاله مستخرج از رساله دکتری نویسنده اول می باشد. 1- گروه حسابداری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران. iman2761@gmail.com | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1) غلامی، الهام ، هژبر کیانی، کامبیز (1395)" بررسی کارایی سیاستهای مال ی انبساطی در ایران: مقایسه تطبیقی الگوی VAR خطی و آستانهای "، فصلنامه اقتصاد مالی، دوره 10، شماره 35 صص 1-26 2) محمدزاده اصل، نازی، حسن نژاد، کیژان ، سر خیل، شبنم (1395) "چگونگی اثر گذاری کانال توسعه مالی بر نوسانات نرخ ارز و رشد اقتصادی" ، فصلنامه اقتصاد مالی، دوره 10، شماره 37 صص 93-110 3) آل عمران، رویا، آل عمران، سید علی (1396)، بررسی تاثیر سیاست پولی و توسعه مالی بر تراز تجاری کشور ایران، فصلنامه اقتصاد مالی، دوره 11، شماره 38 صص 81-98 4) اسماعیل نیا، علی اصغر، محمدی، تیمور و زمانی، ابوطالب (1392)." بررسی تغییرات کشش قیمتی تقاضای برق بخش خانگی در ایران با کاربرد روش کالمن فیلتر"، فصلنامه علوم اقتصادی، سال7، شماره 25، صص175-147. 5) آل عمران،رویا و آل عمران، سیدعلی (1396)." بررسی تاثیر سیاست پولی و توسعه مالی بر تراز تجاری کشور ایران"، فصلنامه اقتصاد مالی، سال 11، شماره 38، صص119-99. 6) تقوی،مهدیولطفی،علیاصغر ( 1385 )،"بررسی اثرات سیاست پولی بر حجم سپردهها،تسهیلات اعطایی و نقدینگی نظام بانکی کشور، پژوهشنامه اقتصادی، صص 146-123. 7) جوزف اچ، هزالگ (1386)."سرکوب مالی، عمق مالی و رشد اقتصادی"، ترجمه مهدی تقوی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، ص56. 8) جهانگرد، اسفندیار و علی عسگری،سارا (1390). " بررسی اثر توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه"، فصلنامه تحقیقات مدلسازی اقتصادی، شماره 4،صص169-147. 9) شاکری، عباس و اکبری روشن، مهدیه (1393)،" اثر مخارج دولت، نقدینگی و ساختار بازار بر توسعه مالی بازار سهام"، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی، سال14، شماره 53،صص:142-109. 10) کشاورزحداد، غلامرضا و مهدوی،امید (1384)،" آیا بازار سهام در اقتصاد ایران کانالی برای گذر سیاست پولی است؟". تحقیقات اقتصادی, 40(4). 11) محمدی،تیمور،شاکری،عباس،اسکندری،فرزادوکریمی،داود(1395).بررسی تاثیر تلاطمات نرخ ارز بر مطالبات غیرجاری در نظام بانکی ایران، فصلنامه برنامهریزی و بودجه،شماره2،صص3-24.
12) Berument, H., & Doan, B. (2003). Openness and the effectiveness of monetary policy: empirical evidence from Turkey. Applied Economics Letters, 10(4), 217-221. 13) Cecchetti, S. G. (1999). Legal structure, financial structure, and the monetary policy transmission mechanism (No. w7151). National bureau of economic research. 14) Cuthbertson, K., Hall, S. G., & Taylor, M. P. (1992). Applied econometric techniques. P. Allan. 15) Danmola, R. A., & Olateju, A. O. (2013). The Impact of Monetary Policy on Current Account Balance in Nigeria.Journal of Humanities and Social Science, 7(3), 67. 16) Effiong, E., Esu, G., & Chuku, C. (2017). Financial development and monetary policy effectiveness in Africa. 17) Huang, Y., & Wang, X. (2011). Does financial repression inhibit or facilitate economic growth? A case study of Chinese reform experience. Oxford Bulletin of Economics and Statistics, 73(6), 833-855. 18) Ioannidis, C., & Kontonikas, A. (2008). The impact of monetary policy on stock prices. Journal of policy modeling,30(1), 33-53. 19) Krause, S., & Rioja, F. (2006). Financial development and monetary policy efficiency. Emory Economics, 613. 20) Ma, Y., & Lin, X. (2016). Financial development and the effectiveness of monetary policy. Journal of Banking & Finance, 68, 1-11. 21) Maybeck, P. S. (1982). Stochastic models, estimation, and control (Vol. 3). Academic press. 22) Seth, R., & Kalyanaraman, V. (2017). Effect of financial development on the transmission of monetary policy
یادداشتها
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 983 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 557 |