تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,004 |
تعداد مقالات | 83,628 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,516,735 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,606,133 |
طراحی الگوی جامع هوش استراتژیکبه عنوان ابزار برنامهریزی راهبردی مالی ( مطالعه موردی شهرداری تهران ) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد مالی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 14، شماره 51، مرداد 1399، صفحه 221-246 اصل مقاله (826.01 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مریم آرام سرشت1؛ محمدرضا باقر زاده* 2؛ اسداله مهر آرا2؛ مجتبی طبری3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری مدیریت دولتی،واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی،قائمشهر، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار گروه مدیریت، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشیار گروه مدیریت، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
این پژوهش مولفههای مرتبط با هوش استراتژیک شامل هوش مدیریت اطلاعات، هوش کسب و کار، هوش رقابتی، هوش فرآیندهای سازمانی، هوش منابع انسانی، هوش کلان محیطی، هوش مرتبط با بازار و مدیریت دانش را بررسی نموده و در نهایت مدل جامعی برایتسهیل برنامهریزی راهبردی مالی در شهرداری تهران ارائه مینماید. جهت دستیابی به مدل تحقیق، با استفاده از روش فراترکیب و بررسی مبانی نظری مولفههای مرتبط با هوش استراتژیک مشخص شده،سپسبا روش تحلیل محتوا و انجام مصاحبه با استفاده از تکنیک نمونهگیریهدفمند و دستیابی به اشباع نظری و حذف مولفههای غیرمرتبط، مدل جامعی برایتسهیل برنامهریزی راهبردی مالی در شهرداری تهران ارائه گردید. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی است. پرسشنامهای که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ0.80 اندازهگیری شده، در نمونه آماری متشکل از 265 نفر که به روش طبقهای/نسبتی در دسترس نمونهگیری شده است توزیع گردید و تحلیل دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار AMOS صورت گرفت. یافتههانشان داد، مولفههای هوش فرآیندهای سازمانی، هوش منابع انسانی، هوش کسب و کار، هوش مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و هوش کلان محیطی اجزای مدل هوش استراتژیک در درون شهرداری تهران بوده و رابطه معنیداری بین هوش استراتژیک و مولفههای مذکور وجود دارد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هوش؛ استراتژیک؛ مدیریت دانش؛ جامع؛ مالی. طبقه بندی JEL: L1؛ C41 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
طراحی الگوی جامع هوش استراتژیکبه عنوان ابزار برنامهریزی راهبردی مالی ( مطالعه موردی شهرداری تهران )
مریم آرامسرشت
محمدرضا باقرزاده[2] اسداله مهرآرا[3] مجتبی طبری[4]
چکیده این پژوهش مولفههای مرتبط با هوش استراتژیک شامل هوش مدیریت اطلاعات، هوش کسب و کار، هوش رقابتی، هوش فرآیندهای سازمانی، هوش منابع انسانی، هوش کلان محیطی، هوش مرتبط با بازار و مدیریت دانش را بررسی نموده و در نهایت مدل جامعی برایتسهیل برنامهریزی راهبردی مالی در شهرداری تهران ارائه مینماید. جهت دستیابی به مدل تحقیق، با استفاده از روش فراترکیب و بررسی مبانی نظری مولفههای مرتبط با هوش استراتژیک مشخص شده،سپسبا روش تحلیل محتوا و انجام مصاحبه با استفاده از تکنیک نمونهگیریهدفمند و دستیابی به اشباع نظری و حذف مولفههای غیرمرتبط، مدل جامعی برایتسهیل برنامهریزی راهبردی مالی در شهرداری تهران ارائه گردید. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی است. پرسشنامهای که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ0.80 اندازهگیری شده، در نمونه آماری متشکل از 265 نفر که به روش طبقهای/نسبتی در دسترس نمونهگیری شده است توزیع گردید و تحلیل دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار AMOS صورت گرفت. یافتههانشان داد، مولفههای هوش فرآیندهای سازمانی، هوش منابع انسانی، هوش کسب و کار، هوش مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و هوش کلان محیطی اجزای مدل هوش استراتژیک در درون شهرداری تهران بوده و رابطه معنیداری بین هوش استراتژیک و مولفههای مذکور وجود دارد.
واژههای کلیدی:هوش، استراتژیک، مدیریت دانش، جامع، مالی. طبقه بندی JEL: L1, C41
1- مقدمه شهرداریها حسب وظایف قانونی، مسئول اجرای طرحهای عمرانی متعددی در حوزههای اقتصادی و غیر اقتصادی هستند که این طرحها همه ساله در قالب بودجه سالانه شهرداریها، توسط شورای اسلامی شهر تصویب و ابلاغ میشوند. بر این اساس، سالانه مبالغ زیادی صرف بودجه طرحهای عمرانیشده،همچنین شهرداریها پس از اجرای طرحها، جهت پایداری و کارآمدی اینگونه طرحها میباید هزینههای هنگفتی را در هنگام بهرهبرداری از آنها، متحمل شوند. (سند راهبردی حوزه عمران و زیرساخت های شهری مرداد 1396). با سرعت گرفتن رشد شهرها در ابعاد اقتصادی، جمعیتی، کالبدی، فرهنگی و... همچنین اهمیت نقش آنها در سطوح محلی، ملی و جهانی برنامهریزی جامع و همه جانبه امری ضروری تلقی میگردد. برنامههای راهبردی، طرحهای جامع، طرحهای راهبردی، طرحهای ساختاری و... همگی محصول این نوع برنامهریزی میباشند (میرکاظمیان و همکاران، 1393).هوش استراتژیکگستردهترین هوش سازمانی بوده که پایهو اساس اطلاعات است و در طول فرآیند مدیریت استراتژیک میتواند فرصتها وچالشهای روبهرو را شناسایی کند. هوش استراتژیکبا اطلاعات بهتراجازه میدهد تصمیمات اثربخشتری گرفته شود کهسازمان برای کسب سهم بیشتر بازار و موفقیت در برابررقباء به آن تصمیمات نیاز دارد (آناستراین[i]، 2013). بر اساس اظهارات پیرس و رابینسون[ii] (2005)، عوامل خارجی در ساختار سازمانی، اداره سازمانها و فرآیندهای درونی آنها تأثیرگذار بوده و این عوامل که در محیط خارج، محیط صنعت و محیطهای عملیاتی سازمانها وجود دارند، نیازمند نظارت مستمر جهت تدوین استراتژی به منظور بهینهسازی فرصتها و احراز تهدیدهای بازار بوده تا شرایط بقایسازمان در محیط رقابتی فراهم شود. نظارت مستمر بر این امر نیز همگام با پیشرفت فناوری اطلاعات، توانایی سازمانها در پیوند عملکردهای جهانی با شبکههای اطلاعاتی پیچیده، کاهش زمان جمعآوری اطلاعات و توانایی سازمانها برای دستیابی به هماهنگی تنگاتنگ در عملکردهای جهانی میسر میشود (هیل[iii]، 2008؛ لاودان و لاودان[iv]، 2007).پیرتیماکی[v] (2007) هوشاستراتژیکرابهعنواندرکواقعبینانهازشرایطواستفادهازآنبرایتدویناستراتژیهایمناسبوتطبیقمحلکارباموقعیتهای مختلفتعریفمیکند.تأکید ادبیات هوش استراتژیک تاکنون در خصوص جمعآوری، تجزیه و تحلیل و انتشار دادهها بوده و تحقیقات کمی درباره میزان فعالیتهای هوش استراتژیک؛ و تاثیر آن بر برنامهریزی استراتژیک، تصمیمگیری، مزیت رقابتی و بهبود عملکرد کسب و کار انجام شده است (بویکانویو[vi]، 2016). طرحاستراتژیکشهرتهرانمعروفبه "طرحراهبردیساختاریتوسعهوعمرانشهرتهران" یا "طرحجامعشهرتهران" درسال 1386 توسطنهادبرنامهریزیتوسعهشهریتهرانتهیهودرتاریخپنجمآذرماه 1386 بهتصویبشورایعالیشهرسازیومعماریایرانرسید. اینیکطرحبلندمدت 20سالهاستوهر 5 سالتوسطنهادمسئولبهروز رسانی میگردد (شریف زادگان و همکاران، 2011). فرآیندبرنامهریزیراهبردیتوسطمدیریتاستراتژیکانجامپذیرفتهومدیراناستراتژیکنیز نیازمنددستیابیبهاطلاعاتوخروجیدادهکاویسیستمهایداخلیمیباشند. دراینخصوصالوانی (۱۳۷۴) مواردیازقبیل "تجزیهوتحلیلمنابعوامکاناتسازمان"، "شناختوضعموجودسازمان"، "اجرایاستراتژیمطلوب" و "کنترلوسنجشاستراتژیجدیددرعمل" راجزوفرآیند 9گانهبرنامهریزیاستراتژیکذکرنمودهکهنیازمندابزاریبرایتجمیعدادهوپردازشودریافتخروجیاجراونظارتمیباشند. لذااینپژوهشمترصدطراحیمدلیازهوشاستراتژیکمتناسبباشهرداریتهرانبودهتامدیراناستراتژیک به عنوان ابزار برنامهریزی راهبردی مالی ازآنبهرهبردارینمایند. به دلیل اهمیت و جایگاه شهرداری تهران در اسناد بالا دستی از جمله سند چشمانداز 1404 و همچنین چشماندازشهرداری،الزاماتسازمانوهمچنینچالشهاوظرفیتهایبررسیشدهدرحوزةماموریتی، مبحث هوش استراتژیک به عنوان یکی از ابزارهای موثر در دسترسی به اطلاعات صحیح برای مدیران ارشد شهرداری تهران به منظور پیادهسازی برنامههای استراتژیک جهت استفاده در نظام درآمدی و ارائه بهینه خدمات شهری با تمرکز به تغییرات فزاینده محیط درونی، بیرونی و همچنین سرمایههای انسانی میباشد. از منظر اقتصادی نیز تصمیمگیری آگاهانه در یک سازمان باعث جلوگیری از هدر رفت منابع اعم از مالی و انجام اقدامات موازی و تکراری و... میشود. با توجه به اینکه شهرداری تهران هم اکنون در آستانه بهروز رسانی برنامه طرح راهبردی خود میباشد، این مرحله مهمترین برهه جهت ارزیابی وضعیت فعلی و میزان کارایی ابزارهای مربوط به تسهیل تصمیمگیری در برنامهریزی استراتژیک با نگرش مالیبا استفاده از پتانسیل هوش استراتژیک میباشد. تحقیقاتی که تاکنون ارائه شدهاند اکثراً مولفههای مختلف هوش استراتژیک را به صورت جداگانه بررسی نمودهاند. اینپژوهشمدلجامعبرایهوشاستراتژیکبرایشهرداریتهرانبااستفادهازتلفیقمولفههایبهکاررفتهدرمدلهای پیشین را طراحیمیکند. بهنحویکهمولفههایموجوددرآنهاباروشفراترکیباحراز و تلفیقشدهوپسازمصاحبهباخبرگانبر مبنای روش تحلیل محتوا مدلیجامعومرتبطباسازمانموردمطالعهراارائهمینماید. بدینترتیبمدلپژوهشدارایتفاوتازنظرجامعیتنسبتبهسایرمدلهای ارائهشدهبودهوپژوهشگر بهدنبالاینامراستکهمولفههایتلفیقشدهدرقالبیکمدلجامعدرشهرداریتهراندرفرآیندبرنامهریزیراهبردیتوسطمدیراناستراتژیکراهگشاباشد. لذا این تحقیق میتواند راهحلیبرای نیازهای مدیران راهبردی در زمینه تدوین برنامههای راهبردی مالی و اجرای تصمیمات مدیران ارشد در شهرداری تهران با استناد به قوانین بالا دستی بوده و همچنین تصمیمگیریهای استراتژیک را بهینه نماید. با توجه به اینکه تاکنون مدل بومی جامع در مورد هوش استراتژیک به عنوان ابزار توسعه مدیریت راهبردی ارائه نشده است، لذا انجام این تحقیق ضروری میباشد. براین اساس، در این تحقیق سعی شده است تا به این سوالات پاسخ داده شود: مولفههای هوش استراتژیک در شهرداری تهران چه عواملی بوده و دارای چه شاخصهایی میباشند؟ مدل مناسبی که بیانگر ابعاد مختلف هوش استراتژیک به عنوان ابزار توسعه مدیریت راهبردی مالی در شهرداری تهران باشد چیست؟
2- ادبیات نظری و پیشینه پژوهش از دیدگاه سنتی عملکرد سازمان که معمولا به عنوان عملکرد مالی در نظر گرفته میشود، مواردی از قبیل بودجه، داراییها، عملیات، محصولات، خدمات، بازارها و منابع انسانی را مدنظر قرار میدهد که در یک سازمان حیاتی میباشند (دیکسون[vii]، 1999؛ لیائو و وو[viii]، 2009). به این ترتیب مزایای مالی عملکرد سازمانی با موفقیت سازمانی در ارتباط است (لیائو و وو، 2009). بدیهی است سازمان جهت حصول بهترین عملکرد نیازمند برنامهریزیمیباشد. برنامهریزی عبارت است از ارائه طرقی برای عملیات آینده که متضمن نتایج معین با هزینه مشخص و در دوره زمانی معلوم است (سلطانی و کشاورز، 1387). طبقتعاریف، برنامهراهبردیشهریفرآیندفراهمنمودنچشماندازدرازمدتازآیندهشهراستکهبرپایهآنبرنامههایاجراییکوتاهمدتتهیهمیشود. تمرکزبرنامهراهبردیشهری،تقویتاقتصادرقابتیوکاهشفقر،بهبودشرایطمحیطزیست،ساختارشهروزیرساختها وجنبههایمالیرادربر میگیرد (سیتیآلیانس[ix]، 2006). امروزهمحیطکسب و کارآشفته بودهکهبهدلیلپیشرفتتکنولوژیکیدارایمشخصههایتغییراتثابتورقابتشدیدمیباشدبنابراینسازمانهابایدجهت گیریکارآفرینیرااتخاذکنندوجهتدستیابیبهبرترینسبتبهرقباهوشاستراتژیکرابهکارگیرند (ابوزید[x]، 2017). هوشمندیاستراتژیکشاملقوانین،مالیات وامورمالی،گسترهاقتصادیوسیاسیومقولاتمنابعانسانیسازماناست.بهعبارتیهوشمندی استراتژیکرفتارهایاجتماعی،سیاسیواقتصادییکسازمانرامشاهدهوتحلیلمیکند. هوشمندیاستراتژیکباعواملیهمچوندیداستراتژیک،داشتنمنابعاجتماعیوانسانی،بررسی مسائلاقتصادیوسیاسیسازمانارزیابیمیشود (گابر[xi]، 2007). مکگناگل[xii](1996) ولیبوویتز[xiii](2006) هردوهوشاستراتژیکرابهعنواناطلاعاتمرتبطبامحیطهایرقابتی،اقتصادی،تجاریوسیاسیتعریفکردهاندکهدرآنسازمانترکیبدوشاخهیتخصصیهوش،یعنیهوشتجاریوهوشرقابتیرابهکارمیگیردتااطلاعاتباارزشیرابرایبهحداکثررساندنمأموریتوچشماندازسازمان،ارائهکنند. هوشمندیاستراتژیکبهنظامبرنامهریزیاستراتژیکوتصمیمگیریاستراتژیکسازمانوابسته است.درتعریفیدیگرهوشمندیاستراتژیکبهعنوانمفهومیکهبهصورتگستردهباهوشمندی سازمانی،استراتژیهایسازمان،منابعاستراتژیکسازمان،ومدیریتاستراتژیکارتباطدارد، تعریفمیشود (ریچارد و راسل[xiv]، 2007). هوشاستراتژیک بهمعنیایجادبالاترینسطوحمدیریتاطلاعاتدر موردمحیطرقابتی،اقتصادومحیطسیاسی استکهسازمانهامیتواننددرآنبهطور صحیحعملکردهومیتوانندازتصمیمهایاستراتژیکحمایتکنند.هوشاستراتژیکروشیبرایافزایشهوشبشردرسیستمهایاجتماعی،سیاسیواقتصادیاستوازسویدیگرروشیدرجهترفعمشکلاتجوامعامروزاستهوشاستراتژیکبایدبهسازماناطلاعاتیکهدرموردمحیطکسبوکارخودنیازداردبدهدکهبتواندتغییراتراپیشبینیکندواستراتژیهایمناسبیراطراحیکنندکهایجادارزشخواهدکردوموجبرشدوایجادسودآوریسازماندربازارهایجدیددرداخلویادرصنایعدیگرشود (مارچندوهایکس[xv]، 2007) در ادبیات مربوط به هوش استراتژیک آن را به عنوان جمعآوری، پردازش، تجزیه و تحلیل و انتشار اطلاعات که ارتباط زیادی با استراتژیک دارد توصیف میکنند. بیشتر به طور خاص هوش استراتژیک را به برنامهریزی نظامی، هوش امنیت ملی و به تصمیمگیریهای استراتژیک شرکتهای بزرگ مربوط میدانند (کوسا[xvi]، 2011). توربان و همکاران[xvii](2007)، دانش را به عنوان "اطلاعاتی مفهومی، مرتبط و عملی" و مدیریت دانش را به عنوان "مدیریت فعال و نظاممند ایدهها، اطلاعات، و دانش موجود نزد کارکنان یک سازمان" تعریفمیکنند و "ساختار دانش قادر به حل مؤثر و کارای مسائل، یادگیری پویا، برنامهریزی استراتژیک و تصمیمگیری میباشد." اطلاعات و دانش سازمان را میتوان به شیوهای منطقی به اشتراک گذاشت تا ارزش خود را از طریق استفاده مجدد و بهکارگیری یک سیستم رسمی مدیریت دانش حفظ کند. بامطالعهکتبومقالات وهمچنینبااستفادهازتقسیمبندیهایارائهشدهازسویپژوهشگرانعواملومولفههای تاثیرگذارشناساییشدههوشمندیاستراتژیکبهدودستههوشمندیدرونسازمانیو هوشمندیبرونسازمانیتفکیک شدهاست (کروگر[xviii]، 2010) و (حسینی و همکاران، 1391). نقشعاملانسانیدرپیشبردامورجامعه،دارایاهمیتیخاصاستوموثرترینرکنتحولات اقتصادی،اجتماعیوفرهنگیبهشمارمیآید.پیشرفتهایاقتصادیواجتماعیمستلزمتوجه ویژهمنابعانسانیوهوشمندیاوست (کوینه و بل[xix]، 2011). مهمترینعواملتاثیرگذاربرهوشمندیمنابعانسانی؛تواناییمنابعانسانی،تلاشوکوششو حمایتسازمانیهستند.منابعانسانیهوشمند،بزرگترینسرمایههرسازمانیبهشمارمیرود، رهبرانسازمانهاامروزهتلاشدارندافرادیرابرایسازمانخودجذبکنندوبهکارگیرند کهدارایقابلیتهاوشایستگیهایموردانتظارباشند.تواناییمنابعانسانیمهمترینرکناز ویژگیهایکارکنانهوشمنداست (استوارتوبراون[xx]، 2011). از سوی دیگر عملکرد منابع انسانی نیز دارای اهمیت بالایی در نحوه برنامهریزی تامین مالی بوده و بر این اساس موضوع مدیریت عملکرد منابع انسانی نیز حائز اهمیت میباشد. مدیریت عملکرد را میتوان مجموعهای از اقدامات و اطلاعات تلقی کرد که جهت افزایش سطح استفاده بهینه از امکانات و منابع در جهت دستیابی به اهداف به شیوهای اقتصادی توام با کارایی و اثربخشی صورت میگیرد (سازمان مدیریت و برنامهریزیکشور، 1382). هوشمندی فرآیندهای سازمانی، دربرگیرنده حوزه وسیعی از کاربردها درزمینۀ نظارت و تجزیهوتحلیل فرآیندها بهمنظور بهینهسازی، پیشبینی، بررسی همگونی و کشف فرآیندهای سازمان میباشد. بهعلاوه، این نوع هوشمندی به شناسایی گلوگاهها و تنگناها و علل آنها میپردازد تا به سازمانها درک بهتری از چگونگی اجرای فرآیندهای کسب و کار خود را بدهد(اوجینیو و کارترایت[xxi]، 2005). کوسامعتقداستکهاگریکسازمانمصمماستنسبتبهرقبایخودموقعیتاستراتژیک داشتهباشد،بایدتوانآنراداشتهباشدکهازفرآیندهایسازمانیهوشمندبهرهبرداری کندو ازامکاناتوفرآیندهایهوشمندخود،بهترازرقباسودجوید (کوسا، 2011). هوشمندی فرآیندهایسازمانیدربرگیرندهحوزهوسیعیازکاربردهادرزمینهنظارتوتجزیهوتحلیل فرآیندهابهمنظوربهینهسازی،پیشبینی،بررسیهمگونیوکشففرآیندهایسازماناست (گریگوریو همکاران[xxii]، 2004). هوشمندیاطلاعاتیجزییازمدیریتدانشکارابهگونهای اثربخشاست.هوشمندیاطلاعاتییکالگویکارمدیریتیبارواجفناوریهایارتباطیوقدرتدانش درسازماناستکهامروزه،اساسابهعنوانیکداراییسازمانیبهشمارمیآید(کوینهوبل، 2011). عواملموثربرهوشمندیاطلاعاتیفناوریهایارتباطی،قدرتدانش،قدرتاطلاعاتهستند. فناوریارتباطی یکیازمهمترینعواملتاثیرگذاربرهوشمندیاطلاعاتیفناوریارتباطیاست. فناوریارتباطیعبارتاستازگردآوری،سازماندهی،ذخیرهونشراطلاعاتاعمازصوت،تصویر، متنیاعددکهبااستفادهازابزاررایانهایومخابراتصورتپذیرد(رئوف، 1389). قدرتاطلاعاتی،قدرتیاست کهبهواسطهتواندسترسیبهاطلاعاتیا توانکنترلاطلاعاتبهوسیلهفرد،سازمانیادولتبهدستمیآید.قدرتاطلاعاتبهکنترل عملکردهایاطلاعاتبهوسیلهیکیازفناوریهایاطلاعاتبهویژهازنوعکنشمتقابلنظیر کامپیوترهاوتجهیزاتجانبیاشارهدارد(هنسونونارولا[xxiii]، 1388). قدرتدانش نیز عبارتاستازبهکارگیریتواندانشبرایسبقتازرقباجهتحفظحیاتو بقایسازماندرمحیطرقابتیودرنهایتپیادهسازیمدیریتدانشبهعنوانیکمزیترقابتی پایدار(هنسونونارولا، 1388). یکی از ویژگیهای بارز و مسلط عصر حاضر، تغییرات فزاینده در دانش بشری و عرصهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، صنعتی، سیاسی و فناورانه است. در چنین شرایطی یکی ازبررسی تأثیر هوشمندی استراتژیک بر استراتژیسازی مبتنی بر بداهه والزامات اساسی رقابت شناخت ماهیت تغییرات و پیشبینی روندهای آتی بازار میباشد. هوش محیطی توانایی حاصل از فرآیند منظم و سیستماتیک جمعآوری، بررسی و تحلیل اطلاعات درباره محیط، رقبا، مشتریان، عرضهکنندگان، روند صنعت و الگوهای رفتاری آینده عناصر محیطی و بازار است. به بیانی میتوان هوش رقابتی را هنر جذب و انتقال دانش از عناصر فراسازمانی و محیط طی قواعد خاص بهمنظور حافظت از تهدیدات رقابتی و شناخت و بهرهبرداری از فرصتهای بالقوه محیطی دانست (یولیا[xxiv]، 2011). هوش محیطی، توانایی پیشبینی اقدامات در محیط رقابتی و کاهش عدم اطمینان در تصمیمگیریهای مدیریتی است. بهمنظور ارتقاء هوش رقابتی، سازمان نیازمند نظارت هدفمند و هماهنگ بر محیط اختصاصی خود و شناسایی چارچوب سیستماتیک بهمنظور دیدهبانی محیط و دریافت اطلاعات دقیق، بهروز و متناسب با نیاز خود میباشد (پاملا[xxv]، 2010). هوشمندی رقابتی دربرگیرنده هوشمندی بازار، هوشمندی رقبا، هوشمندی فناورانه و هوشمندی اجتماعی راهبردی میباشد. وظیفه تهیه و عرضه روندهای حال و آینده نیازها و ترجیحات مشتریان به بازارهای جدید و همچنین ایجاد فرصتهای و تغییرات اصلی در بازاریابی و توزیع رقبا تشکیلدهنده هوشمندی بازار است. هوشمندی رقبا نیز سبب ملاحظه و بررسی مستمر و نظاممند تغییرات در ساختار رقبا، محصولات و بررسی رقبا جدید میشود (روآج و سانتی[xxvi]، 2001). در هوشمندی فناورانه، هزینه و فایده فناوریهای جدید و فعلی و پیشبینی در خصوص فناوریهای نوین آینده را بر عهده دارد. در انتها نیز بررسی محیط، مقررات مالیاتی و دولتی، مباحث سیاسی و اجتماعی و موضوعات منابع انسانی سبب ارتقاء هوشمندی اجتماعی راهبردی سازمان میشود (میشائیل و سایمون[xxvii]، 2008). مدیریت دانش به عنوان فرآیند جمعآوری، سازماندهی و ذخیرهسازی تخصصها و تجربههای سازمانی از جاهایی که وجود دارد و توزیع آنها در جاهایی که میتواند به بهبود و تغییر ادراکات و عملکرد کارکنان سطوح مختلف سازمان یا ایجاد درآمد بیشتر و به طور کلی ایجاد ارزش برای سازمان کمک کند، تعریف شده است. مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرآیندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است (لیبوویتز، 2006). مدیریتدانشمفهومیاستکهبراساسآناطلاعاتبهدانشقابلکاربردتبدیلوبا تلاشاندکقابل استفادهبرایافرادیمیشودکهمیتوانند آنرابهکاربرند (قلیجلیومشبکی، 1388). نوناکا[xxviii]کارشناسمشهورمدیریتدانشژاپنمیگوید: دراقتصادیکهتنهاچیزباثبات،بیثباتیاست،تنهامنبعمطمئنوبادواممزیترقابتی،دانشاست. وقتیهرشبتقاضاهاتغییرمیکند،فنآوریهاتوسعهمییابندورقبازیادمیشوند،سازمانهاییموفقهستندکههموارهدانشجدیدایجادکنند،آنرابهطورگستردهدرسراسرسازماناشاعهدهندوبهسرعتآنرابهصورتفنآوریهاومحصولاتجدیدنشاندهند (رادینگ[xxix]، 2004). مدیریتدانشفرآیندیاستکهبهسازمانهایاریمیکنداطلاعاتمهمرابیابند،گزینش،سازماندهیو منتشرکنندبنابراینمهمترینچالشبرایرشتهمدیریتدرقرنبیستویکمنوآوریمبتنیبردانشاست (شجاهتو همکاران[xxx]، 2017). هوش کسب و کار ایجاد توانایی تجزیه و تحلیل اطلاعات کسب و کار به منظور حمایت کردن از تصمیمات مدیریتی و بهبود تصمیمات مدیریتی است(البشیر، کولیر و داورن[xxxi]، 2008).هوش کسب و کار را به عنوان سیستمهای جمعآوری، تبدیل و ارائه دادههای ساختار یافته از منابع مختلف میدانند. هوش کسب و کار جزء سیستمهایی به شمار میآید که به صورت بالقوه باعث کاهش زمان به دست آوردن اطلاعات مربوطه و بهرهبرداری مؤثرمیشود (نوفال و یوسف[xxxii]، 2013). هوشمندیکسبوکارشاملمجموعهایازبرنامههایکاربردیوتحلیلیاستکه با بهکارگیری پایگاههایدادةعملیاتیوتحلیلیبهفرآیندتصمیمگیریهوشمندکسبوکارکمکمیکند(توربان و همکاران، 2010). هوشمندیکسبوکاربهکنترلمنابعوجریانهایاطلاعات درونو بیرون سازمانکمک میکند(فوشای و کوزیمسکی[xxxiii]، 2013). هوشمندیکسبوکاریکچارچوبکاریشاملفرآیندها،ابزاروفناوریهایمختلهاستکه برایحرکتازدادهبهاطلاعاتوازاطلاعاتبهدانشطراحیشدهوموجبایجادارزشافزوده برایسازمان میشود (آزما و مصطفیپور، 2012). بابهکارگیریدانشبهدستآمده، مدیرانسازمانمیتوانندتصمیمهایبهتریاتخاذکنندوباطرحبرنامههای عملی برایسازمان، فعالیتهای تجاریرابهطورمؤثرتریانجامدهند (پیرایشوعلیپور، 1391). لیبوویتز (2006) مدل هوش استراتژیک را به عنوان یک تعامل میان هوش کسب و کار، هوش رقابتی و مدیریت دانش تعریف میکند که اطلاعات با ارزش افزوده و دانش لازم برای تصمیمگیریهای استراتژیکسازمانی را فراهم میکند.گیاچارد[xxxiv] (2011) مدل هوش استراتژیکرا با چهار مولفه معرفی مینماید که در آن مولفههای: خلاقیت و نوآوری، هوش هیجانی، خرد و دانش و همچنین مهارتهای هوش ارائه شد. حسینی و همکاران (1391) مدلی در زمینه اندازه گیری هوشمندی استراتژیک سازمانی و اندازهگیری میزان آن در بین شرکتهای استفاده کننده ازنرمافزارهای هوشمندی کسب و کار در ایران معرفی کردند که در آن مولفههای: هوشمندی درون سازمانی (هوشمندی فرآیندهای درون سازمانی، هوشمندی اطلاعاتی، هوشمندی مرتبط با منابع) و هوشمندی برون سازمانی(هوشمندی مرتبط با بازار، هوشمندی کلان محیطی) ارائه شد.آقا و همکاران[xxxv](2014) مدل هوش استراتژیک را معرفی کردند که در آن مولفههای: انگیزش، چشمانداز و پیشبینی ارائه شد. مککوبی و اسکادر[xxxvi](2015) مدل هوش استراتژیک به عنوان ابزاری برای رهبری تغییر معرفی کرد که در آن مولفههای: آیندهنگری، تفکر سیستمی، چشم انداز برای طراحی سازمان ایدهآل، مشارکت و ایجاد انگیزه ارائه شد. بویکانویو (2016) مدل هوش استراتژیک را معرفی کرد که در آن مولفههای: هوش بازار، هوش کسب و کار، هوش رقابتی، مدیریت دانش ارائه شد.
3- روششناسی پژوهش این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات نیز در دسته تحقیقات توصیفی-پیمایشی و هر دو استراتژی استقرایی و قیاسی در هر دو بخش کیفی و کمی استفاده میشود. همچنین با توجه به دانشافزایی ناشی از طراحی مدل مفهومی برای هوش استراتژیک به عنوان ابزار توسعه مدیریت راهبردی، این پژوهش جهتگیری توسعهای نیز دارد. دراینپژوهشابتدابااستفادهاز پنج مرحلهابتداییرویکردفراترکیب،مولفههاوشاخصهایموجوددرمبانینظریرااستخراجنمودهوپسازارزیابیآنهابااستفادهازتکنیکمصاحبهوروشتحلیلمحتوابهعنوانمکملبرروشفراترکیب،نسبتبهتجزیهوتحلیلکیفیوکدگذاریمولفههاوشاخصهایاستخراجشدهاقداموسوالاتمربوطهبههمراهمدلنهاییهوشاستراتژیکارائهگردید. با توجه به نوع تحقیق حاضر از دو روش نمونهگیری برای پژوهشهای کیفی و کمی استفاده شد. نظر به اینکه مدل طراحی شده میبایست از حیث کیفی مورد بررسی قرار گیرد، طبق نمونهگیری باز، ارتباطی و نیز نمونهگیری ممیز، تعدادی از مدیران به عنوان مشارکتکننده انتخاب شدند و پس از انجام مصاحبه با ایشان بر اساس سوالات پژوهش، گردآوری داده تا حد اشباع نظری ادامه یافت. در نهایت مدل پژوهش بر اساس نتایج حاصله مورد جرح و تعدیل قرار گرفت. همچنین پس از طراحی پرسشنامه به عنوان ابزار جمعآوری داده، نمونهگیری اول از بین جامعه آماری(50n1=) برای سنجش پایایی و روایی و نمونه دوم به تعداد (265n2=)برای آزمون پرسشنامه از همان جامعه آماری به شیوه طبقهای/نسبتی در دسترس انتخاب گردید که برای تست مدل در قلمروی مورد مطالعه از نمونه دوم استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران عالی و میانی شهرداری تهران بوده و بهمنظورتحلیلکمیاطلاعاتورفعمحدودیتهایمربوطبهتعمیمنتایجوهمچنیندستیابی دقیقتربهاطلاعاتیدرموردتائیدمدلپیشنهادی،ازپرسشنامهاستفادهشدهاست. برای تعیین روایی، ابتدا از نظراتاساتیدو خبرگان و صاحبنظران به منظور تایید روایی نمادی یا صوری استفادهگردید و روایی صوری پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت سپس برای پایایی آزمون ازروش تعیین آلفای کرونباخ و یکنمونهمقدماتی50نفره استفاده شده و در نهایت روایی مرکب نیز با استفاده از نمونهمقدماتیبررسی گردید.براساس جدول 1، مقدار پایایی کل متغیرهای تحقیق با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 80/0 و مقدار ضریب آلفای کرونباخ متغیرهای هوش استراتژیک، هوش فرآیندهای سازمانی، هوش منابع انسانی، هوش کسب و کار، هوش مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و هوش کلان محیطی به ترتیب برابر با 86/0، 77/0، 81/0، 79/0، 80/0، 78/0 و 83/0 است. مقادیر روایی مرکب کلیه متغیرهای تحقیق نیز بیشتر از 70/0 بوده که نشان میدهد روایی بالا ارزیابی میشود.
جدول 1- تحلیل آلفای کرونباخ و روایی مرکب
منبع: یافتههای پژوهشگر
در فاز کیفی، با توجه به نوع متغیرها و بالتبع، عوامل و شاخصهای مربوطه، از روش تحلیل تفسیری در تحلیل گزارش خروجی مصاحبههای انجام یافته استفاده و در فاز کمی نیز از مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرمافزار AMOS استفاده شد. برازندگی مدل تحقیق نیز به وسیله شاخصهای کای اسکوئرنسبی، شاخص استاندارد ریشه دوم میانگین مربعات باقیمانده یا SRMR، شاخص AGFI،GFI و شاخص CFIبررسی گردید.
4- بحث و بررسی در بخش اول، یافتههای تحلیل تفسیری حاصل از مصاحبهها پسازاحرازمولفههاوشاخصهای مربوطه از مبانی نظری با استفاده از روش فراترکیب پیرامون هوش استراتژیک ارائه شد. با استفاده از فرآیند کدگذاری دادههای استخراج شده از مبانی نظری به وسیله روش فراترکیب و مطابقت با نتایج تحلیل تفسیری مصاحبه، تعدادی مقوله فرعی ذیل مقولههای کلان و اصلی به شرح جدول 2 تعریف گردید. در بخش دوم، یافتههای مربوط به رابطه مولفههای مدل تحقیق با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری بیان شده است.
جدول 2- تحلیل محتوای هوش استراتژیک
منبع: یافتههای پژوهشگر در یافتههای کیفی تحقیق، یافتههای تحلیل محتوای مولفههای مدل هوش استراتژیک ارائه شده است. بر این اساس ابتدا با استفاده از روش فراترکیب مولفههای اصلی مرتبط با هوش استراتژیک مشخص شده سپس شاخصهای مربوطه احراز شدند. در ادامه با استفاده از تکنیک مصاحبه از روش تحلیل محتوا مولفههای تعیین شده توسط خبرگان ارزیابی کیفی شده و شاخصهای مربوطه نیز با شاخصهای به دست آمده از روش تحلیل تفسیری مصاحبه مطابقت داده شد. در ادامه شاخصهای محوری مشخص شده و بر این اساس کدهای ثانویه در قالب مولفههای اصلی دستهبندی و کدگذاری شدند. یافتههای تحلیل محتوا نشان داد که هوش استراتژیک از مولفههای هوش فرآیندهای سازمانی، هوش منابع انسانی، هوش کسب و کار، هوش مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و هوش کلان محیطی تشکیل شده است.مدل هوش استراتژیک با استفاده از مولفههای استخراج شده از جدول 2 در نمودار 1 نشان داده شده است..
نمودار 1- مدل جامع هوش استراتژیک منبع: یافتههای پژوهشگر در ادامه با توجه به حجم نمونه انتخابی که بر اساس فرمول کوکران به دست آمده است، آزمون کفایت دادههای تحقیق برای انجام تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج این آزمون در جدول 3 ارائه شده است.
جدول 3- نتایج آزمون کفایت نمونهگیری
منبع: یافتههای پژوهشگر
یافتههای جدول 3 نشان داد که مقدار سطح معناداری از مقدار استاندارد 05/0 در سطح اطمینان 95 درصد کمتر است، بنابراین دادههای تحقیق به منظور انجام تحلیل عاملی تاییدی مناسب است. براساس نتایج حاصله، مقدار ضریب مسیر بین متغیرهای هوش فرآیندهای سازمانی، هوش منابع انسانی، هوش کسب و کار، هوش مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و هوش کلان محیطی با متغیر هوش استراتژیک به ترتیب برابر با 64/0، 25/0، 42/0، 35/0، 13/0 و 16/0 است. همچنین براساس مدل اولیه تحقیق میزان P آماری رابطه بین متغیرهای هوش فرآیندهای سازمانی، هوش منابع انسانی، هوش کسب و کار، هوش مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و هوش کلان محیطی با متغیر هوش استراتژیک به ترتیب برابر با 000/0، 002/0، 000/0، 000/0، 034/0 و 006/0 است. بر این اساس تاثیر مولفههای احراز شده بر هوش استراتژیک معنیدار است. از آماره P به منظور بررسی معنیداری رابطه بین مولفههای تحقیق با سوالات مربوطه استفاده شده و شاخصهایی که رابطه بین سوالات آن با متغیر مورد نظر معنیدار نباشد (مقدار P کمتر از 05/0 نباشد)، از ادامه تحلیل حذف شدند. مقدار سطح معنیداری گویه وجود اطلاعات برای مقایسه برنامه و عملکرد مربوط به متغیر هوش کسب و کار 256/0 (بیشتر از مقدار 05/0) و گویه توجه به تغییرات محیط خارجی و اثر آن بر سازمان مربوط به متغیر هوش کلان محیطی 947/0 (بیشتر از مقدار 05/0) بوده، و از طرفی مقدار بار عاملی این دو گویه نیز در سطح پایینی قرار دارد. لذا این دو گویه از ادامه تحلیل حذف شدند. ضریب مسیر بین مولفههای هوش فرآیندهای سازمانی، هوش منابع انسانی، هوش کسب و کار، هوش مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و هوش کلان محیطی با مولفه هوش استراتژیک به ترتیب برابر با 64/0، 25/0، 42/0، 36/0، 13/0 و 16/0 بوده و بیانگر رابطه موثری بین مولفههای مدل وجود دارد. در جدول 4 مقادیر شاخصهای برازندگی مدل نهایی تحقیق ارائه شده است.
جدول 4- شاخصهای برازندگی مدل نهایی تحقیق
منبع: یافتههای پژوهشگر
بهطور کلی مقادیر معیارهای برازش مدل اصلاح شده تحقیق نشان میدهد که مدل تحقیق از برازش خوبی برخوردار است. از نظر معیارهای کلیدی RMSEA (کمتر از 1/0) و X2/df، مدل تحقیق از برازش خوبی برخوردار است. الگوی ساختاری مسیرها و ضرایب استاندارد به همراه آماره P معنیداری رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق در جدول 5 ارائه شده است.
جدول 5- الگوی ساختاری مسیرها و ضرایب استاندارد و آماره P مدل نهایی
منبع: یافتههای پژوهشگر
براساس نتایج جدول 5، رابطه بین هوش فرآیندهای سازمانی و هوش استراتژیک معنیدار است (مقدار P-value کمتر از 05/0 در سطح خطای 5 درصد است). رابطه بین هوش منابع انسانی و هوش استراتژیک معنیدار است (مقدار P-value کمتر از 05/0 در سطح خطای 5 درصد است). رابطه بین هوش کسب و کار و هوش استراتژیک معنیدار است (مقدار P-value کمتر از 05/0 در سطح خطای 5 درصد است). رابطه بین هوش مدیریت اطلاعات و هوش استراتژیک معنیدار است (مقدار P-value کمتر از 05/0 در سطح خطای 5 درصد است). رابطه بین مدیریت دانش و هوش استراتژیک معنیدار است (مقدار P-value کمتر از 05/0 در سطح خطای 5 درصد است). رابطه بین هوش کلان محیطی و هوش استراتژیک معنیدار است (مقدار P-value کمتر از 05/0 در سطح خطای 5 درصد است).
5- نتیجهگیری هدف این پژوهش طراحی مدل جامع هوش استراتژیک در شهرداری تهران بهعنوانابزاربرنامهریزیراهبردیمالی بود. یافتههای تحقیق نشان داد که در شهرداری تهران : 1) رابطه معنیداری بین هوش فرآیندهای سازمانی و هوش استراتژیک وجود دارد. 2) رابطه معنیداری بین هوش منابع انسانی و هوش استراتژیک وجود دارد. 3) رابطه معنیداری بین هوش کسب و کار و هوش استراتژیک وجود دارد. 4) رابطه معنیداری بین هوش مدیریت اطلاعات و هوش استراتژیک وجود دارد. 5) رابطه معنیداری بین مدیریت دانش و هوش استراتژیک وجود دارد. 6) رابطه معنیداری بین هوش کلان محیطی و هوش استراتژیک وجود دارد. 7) مدل هوش استراتژیک در شهرداری تهران از مولفههای هوش فرآیندهای سازمانی، هوش منابع انسانی، هوش کسب و کار، هوش مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و هوش کلان محیطی تشکیل شده و رابطه معنیداری بین هوش فرآیندهای سازمانی، هوش منابع انسانی، هوش کسب و کار، هوش مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و هوش کلان محیطی با هوش استراتژیک وجود دارد.
بر این اساس با توجه به اهمیت هوش استراتژیک در برنامهریزیراهبردی مالی، مولفههای زیرمجموعه آن توسط مدل تحقیق احراز شده که هر کدام از مولفههای مذکور نیز میتوانند به صورت مستقل در برنامهریزی راهبردی مالی موثر میباشند. یافتههای لیبوویتز (2006) نشان داد مدل هوش استراتژیک از مولفههای هوش کسب و کار، هوش رقابتی و مدیریت دانش تشکیل شده و رابطه معنیداری بین این مولفهها و هوش استراتژیک وجود دارد. یافتههای تحقیق گیاچارد (2011) نشان داد مدل هوش استراتژیک از مولفه مدیریت دانش تشکیل شده و این عامل بر هوش استراتژیک تاثیر معنیداری دارد. یافتههای تحقیق آقا و همکاران (2014) نشان داد هوش کسب و کار و هوش مدیریت اطلاعات از مولفههای هوش استراتژیک است که رابطه معنیداری با هوش استراتژیک دارند. یافتههای تحقیق مککوبی (2015) نشان داد هوش استراتژیک از مولفه هوش منابع انسانی تشکیل شده است که بر هوش استراتژیک سازمان تاثیر معنیداری دارد. یافتههای تحقیق بویکانویو (2016) نشان داد هوش بازار (محیطی)، هوش کسب و کار و مدیریت دانش از مولفههای مدل جامع هوش استراتژیک هستند که بر هوش استراتژیک تاثیر معنیداری دارند. یافتههای تحقیق حسینی و همکاران (1391) نشان داد مدل هوش استراتژیک از مولفههای هوش کسب و کار، هوش فرآیندهای سازمانی، هوش مدیریت اطلاعات، هوش منابع انسانی و هوش کلان محیطی تشکیل شده است. همچنین هوش کسب و کار، هوش فرآیندهای سازمانی، هوش مدیریت اطلاعات، هوش منابع انسانی و هوش کلان محیطی بر هوش استراتژیک تاثیر معنیداری دارند. براین اساس، یافتههای این تحقیق همراستا با یافتههای تحقیقات لیبوئیتز (2006)، گیاچارد (2011)، آقا و همکاران (2014)، مک کوبی (2015)، بویکانویو (2016) و حسینی و همکاران (1391) است. در رابطه با ایجاد هوش استراتژیک به منظور برنامهریزیراهبردی مالی در شهرداری تهران پیشنهاد میشود: 1) با استفاده از انواع سیستمهای اطلاعاتی نظارت و کنترل مؤثر و به موقع بر نحوه استفاده از بودجه و درآمدهای مربوطه، همچنین بر عملکرد واحدهای مختلف و تحت نظر خود در سازمان داشته باشند. 2) جو سازمانی ایجاد کنند که پشتیبان تغییر باشد و از وقوع تغییرات مناسب پشتیبانی نماید. 3) به کارمندان پاداشی که به آنها احساس معنی دار بودن بدهد، هم پاداشهای مادی و هم غیر مادی، داده شود. 4) در سازمان ابزار لازم برای استخراج، تبدیل و بارگذاریجهتانتقالدادههای مالی فراهم شود. 5) نیازهای اطلاعاتی مدیران شناسایی و تمهیدات لازم برای تجمیع بههنگام آنها اندیشیده شود. 6) اطلاعات و دادههای مالی ارائه شده در سازمان و از طریق سیستمهای اطلاعاتی به گونهای باشد که انحراف از اهداف پیشبینی شده را برای مدیران مشخص کند.
1- گروه مدیریت دولتی مدیریت دولتی،واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی،قائمشهر، ایران. m.aramseresht@gmail.com 2-ا گروه مدیریت، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران. (نویسنده مسئول) dr.mr.bagherzadeh@gmail.com 3- گروه مدیریت، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران. mehrara_a@yahoo.com 4 گروه مدیریت، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران. mo_tabari@yahoo.com [i] Anastrain [ii] Pearce & Robinson [iii] Hill [iv]Laudon & Laudon [v]Pirttimaki [vi] Boikanyo [vii]Dixon, N. M. [viii]Liao, S.H., & Wu, C.H. [ix]CityAlliance [x] Abuzaid [xi] Gabber [xii] McGonagle, J.J. [xiii] Liebowitz, J. [xiv] Richard & Russell [xv] Marchand and Hykes [xvi] Kuosa, T. [xvii] Turban, E. et al [xviii] Kruger, J. P. [xix]Coyne, J. W., & Bell, P. [xx] Stewart & Brown [xxi] Evgeniou & Cartwright [xxii] Grigori [xxiii]Jarice Hanson, J. & Narula, U [xxiv] Yulia [xxv] Pamela. [xxvi]Rouach &bSanti [xxvii]Michaeli & Simon [xxviii]Nonaka [xxix]Rading, A. [xxx]Shujahat, M., et al. [xxxi]Elbashir, M., Collier. P and Davern, M. [xxxii]Nofal, M. and Zawiyah M. Yusof. [xxxiii]Foshay, N. & Kuziemsky, C. [xxxiv]Guichard, J. L. [xxxv]Agha, S. et al. [xxxvi]Maccoby, M., & Scudder, T. [xxxvii]Maccoby, M. [xxxviii]Agha et al. [xxxix]Salih & Abdulrahman. [xl]Gabber. [xli]Kuosa, T. [xlii]Boikanyo, H. [xliii]Seitovirta. [xliv]Albrecht. K. [xlv]Wilensky, H. [xlvi]Resto, G. [xlvii]Bansal, H.S et al. [xlviii]Farías. [xlix]Aydiner, A.S., et al. [l]Jinpon et al. [li]Nycz, M. & Pólkowski, Z [lii]Isik et al. [liii]Popovic et al. [liv]Armugam & Devadas. [lv]Drury-Grogan, M.L. [lvi]Tripp, J.F., et al. [lvii]Gupta, S. [lviii]Alavi, M. & Leidner, D. E. [lix]Doré, T. et al. [lx]Hough and White. [lxi]Zhang, X. et al. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1) الوانی،مهدی (۱۳۷۴). «مدیریتعمومی». تهران: نشرنی. 2) پیرایش، ر و علی پور، و. (1391). بررسی رابطهی بین هوش رقابتی و اثربخشی استراتژیهای بازاریابی در بین بانکهای دولتی و خصوصی استان زنجان. مجله مدیریت بازرگانی، 12(4)، 15- 16. 3) حسینی، ی.، سلیمی فرد، خ.، یدالهی، ش. (1391). طراحی مدلی برای اندازه گیری هوشمندی استراتژیک سازمانی و اندازه گیری میزان آن در بین شرکتهای استفاده کننده از نرم افزارهای هوشمندی کسب و کار. پژوهش های مدیریت منابع سازمانی، 2(1)، 21 4) رؤوف، ع . (1389). هوش چیست؟ سالنامه مدارس کارآمد، 72-92-(8). 5) سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور (1382). ارزیابی عملکرد، دفتر بهبود مدیریت و ارزیابی عملکرد، معاونت امور مدیریت و منابع انسانی. 6) سلطانی، حسن؛ کشاورز، یوسف؛ اصول سرپرستی و سرپرستی سازمان، انتشارات موسسه کتاب مهربان نشر، چاپ دهم، زمستان 1387، صفحه 47 7) کاظمیان، غقربانیزاده،و میرکاظمیان، م. (1393). ارزیابیفرآیندتدوینطرحجامعراهبردیساختاریشهرتهران. وزارتعلوم،تحقیقاتوفناوری، دانشگاهعلامهطباطبایی، دانشکدهمدیریتوحسابداری. 8) هنسون،جریسورولا،اومانا. (1388).تکنولوژیهایجدیددرکشورهایدرحالتوسعه،ترجمهداوودحیدری، دفترمطالعاتوبرنامهریزیرسانهها،27و122. 9) Abuzaid, A. N. (2017). Exploring the impact of strategic intelligence on entrepreneurial orientation: A practical study on the Jordanian diversified financial services companies. International Management Review, 13(1), 72-84. 10) Agha, S., Atwa, E., & Kiwan, S. (2014). The impact of strategic intelligence on firm performance and the mediator role of strategic flexibility: An empirical research in biotechnology industry. International Journal of Management Science, 1(5), 65-72. 11) Alavi, M. & Leidner, D. E. (2001) Review: Knowledge management and knowledge management systems: Conceptual foundations and research issues. MIS Quarterly, 25, 107-136. 12) Anastrain, N. (2013). Strategic intelligence role in the management of organizations. The USV Annals of Economics and Public Administration, 2(18), 109-116. 13) Aydiner, A.S., et al. (2019), Information system capabilities and firm performance: Opening the black box through decision-making performance and business-process performance, International Journal of Information Management, Volume 47, August 2019, Pages 168-182. 14) Azma, F.; mostafapour, M. A.; & Rezaei, H. (2012). The application of information technology and its relationship with organizational intelligence. Procedia Technology. 1, 94 – 97. 15) Bansal, H.S, Mendelson, M.B., Sharma, B. (2001). The impact of internal marketing activities on external marketing outcomes. Journal of Quality Management 6 (2001) 61–76. 16) Boikanyo, H. (2016). Investigating strategic intelligence as a management tool in the mining industry. Thesis of Phd in Business Administration at the Potchefstroom Campus of the North – West University. 17) Booker, Q. E., Kitchens, F. L., & Rebman, C. M. (2008). Examining the Use of Competitive Intelligence in Steffing Municipal Police Departement: An Exploratory Study. Issues in Information Systems, 9(2), 530-537. 18) CityAlliance. (2006). city developement strategy guidelines: driving urban performance. CityAlliance2006. 19) Coyne, J. W., & Bell, P. (2011). The role of strategic intelligence in anticipating transnational organised crime: A literary review. International Journal of Law, Crime and Justice, 39(1), 60-78. 20) Dixon, N. M. (1999). The Organizational Learning Cycle: How We Can Learn Collectively, 2nd ed., New York: McGraw-Hill, pp. .07-07 21) Doré, T., Makowski, D., Malézieux, E., G. Munier-Jolain, N., Tchamitchian, M., et al. (2011) Facing up to the paradigm of ecological intensification in agronomy: Revisiting methods, concepts and knowledge. European Journal of Agronomy, Elsevier, 34 (4), 10.1016/j.eja.2011.02.006. 22) Drury-Grogan, M.L. (2014), “Performance on agile teams: relating iteration objectives and critical 23) decisions to project management success factors”, Information and Software Technology, Vol. 56 No. 5, 24) pp. 506-515. 25) Evgeniou, T., & Cartwright, P. (2005). Barriers to information management. European Management Journal, 23(3), 293-299. 26) Foshay, N., & Kuziemsky, C. (2014). Towards an implementation framework for business intelligence in healthcare. International Journal of Information Management, 34(1), 20-27. 27) Gabber, H. (2007). Competitive intelligence topology analyzes for improved plan operation. Industrial Management and Data Systems, 107(2), 198-236. 28) Grigori, D., Casati, F., Castellanos, M., Dayal, U., Sayal, M., & Shan, M. C. (2004). Business process intelligence. Computers in industry, 53(3), 321-343. 29) Gupta, S., et al., (2019) "Impact of IS agility and HR systems on job satisfaction: an organizational information processing theory perspective", Journal of Knowledge Management, https://doi.org/10.1108/JKM-07-2018-0466. 30) Guichard, J. L. (2011). An Application of Ancient Chinese Philosophical Beliefs of Leadership as Defined Within Sun Tzu's The Art of War: Creating an Instrument to Measure the Strategic Intelligence of a Leader (Doctoral dissertation, Regent University). 31) Hill, C. (2008). International business: Competing in the global market place. Strategic Direction. 32) Johns, P., & Van Doren, D. C. (2010). Competitive intelligence in service marketing. Marketing Intelligence & Planning. 33) Kruger, J. P. (2010). A study of strategic intelligence as a strategic management tool in the long-term insurance industry in South Africa (Doctoral dissertation, University of South Africa). 34) Kuosa, T. (2011). Different approaches of pattern management and strategic intelligence. Technological Forecasting and Social Change, 78(3), 458-467. 35) Laudon, J. P., & Laudon, J. P. (2007). Business information systems. Harcourt Brace College Publishers. 36) Liao, S.H., & Wu, C.H., (2009). The Relationship among Knowledge Management, Organizational Learning, and Organizational Performance, International Journal of Business and Management, Vol.4, NO,4, P.64-76. 37) Liebowitz, J. (2006). Strategic intelligence: business intelligence, competitive intelligence, and knowledge management. Auerbach Publications. 38) Maccoby, M., & Scudder, T. (2011). Strategic intelligence: A conceptual system of leadership for change. Performance Improvement, 50(3), 32-40. 39) Marchand, D. & Hykes, A. 2007. Leveraging what your company really knows: A process view of strategic intelligence,’ in M. Xu (ed.), Managing strategic intelligence - techniques and technologies, Idea Group Inc., University of Portsmouth. Pp. 1–13. 40) McGonagle, J.J., and Vella, C.M., 1999. The Internet Age of Competitive Intelligence. Westport, CT.: Quorum. 41) Michaeli R.,& Simon L. (2008). An illustration of Bayes, theorem and its use as a decision-making aid for competitive intelligence and marketing analysts, European Journal of Marketing, 42(7/8): 804-813. 42) Nofal, M. I. & Yusof, Z. M. (2015, August). Critical success factors enhancing enterprise resource planning systems implementation in Jordanian SMEs. In International Conference on Electrical Engineering and Informatics (ICEEI), 2015. 43) Pearce, J.A & Robinson, R.B. (2005). Strategic Management: Formulation, Implementation and Control. 9th Edition. McGraw-Hill. 44) Rading, A. (2004). Knowledge Management: The Success in Information -Based Global Economy. Translated by Mohammad Hossein Latifi. Tehran: Samt Publication. (In Persian) 45) René, P. and Kruger, J.P. (2011). A study of strategic intelligence as a strategicmanagement tool in the long-term insurance industry in SouthAfric. European Business Review, 23(6), 609 – 631. 46) Resto, G. (2010), Orgenizational intelligence. attitudes and habits of Hispanic entrepreneurs in the process of decision-making and business performance, humanities and Social sciences.vol. /is. 70/ 12A (4766),0419- 4209 47) Richard L.; Russell, P. (2007). Sharpening Strategic Intelligence: Why the CIA Gets It Wrong and What Needs to Be Done to Get It Right, Cambridge University Press, 237. 48) Rouach D and Santi P. (2001). Competitive Intelligence Adds Value: Five Intelligence Attitudes, European Management Journal, 19: 552-559. 49) Tripp, J.F., Riemenschneider, C. and Thatcher, J.B. (2016), “Job satisfaction in agile development teams: agile development as work redesign”, Journal of the Association for Information Systems, Vol. 17 No. 4, pp. 267-307. 50) Pirttimaki, V. (2007). Business Intelligence as A Managerial Tool in Large Finnish Companies. Doctoral Dissertation, Tampere, P35. 51) Sharifzadegan, M., Joudi Gollar, P., & Azizi, H. (2011). Assessing the strategic plan of Tehran by sustainable development approach, using the method of "Strategic /environmental Assessment" (SEA). 2011 International Conference on Green Buildings and Sustainable Cities (pp. 186-195). Procedia Engineering 21. 52) Shujahat, M., Sousa, J. S., Hussain, S., Nawaz, F., Wang, M. and Muhammad Umera, M., Translating the impact of knowledge management processes into knowledge-based innovation: The neglected and mediating role of knowledge-worker productivityJournal of Business Research Available online 8 November 2017. 53) Stewart, G. L., &. Brown, K. G. (2011). Human Resource Management; Linking Strategy to Practice. New York: John Wiley. 54) Turban, E. Aronson, J.E. Liang, T. and Sharda, R. (2007). Decision Support and Business Intelligence Systems. 8th Edition. Upper Saddle River, N.J.: Pearson Prentice Hall. 55) Turban, E., Sharda, R. & Delen, D. (2010). Decision support and business intelligence systems. 9th ed., NJ: Prentice Hall Press. 56) Wilensky, H. (1967). Organizational Intelligence, New York, NY. 57) Yulia, Aspinall. (2011). Competitive intelligence in the biopharmaceutical industry: The key elements, Business Information Review, 28(2): 101-104. 58) Zhang, X. & Majid, Sh. & Foo, S. (2012). Library and Information Science Trends and Research: Asia-Oceania, 2 (6): 125-147.
یادداشتها
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,171 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 694 |