تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,559 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,767,696 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,818,704 |
بررسی تاثیر مالیات محلی برتوزیع درآمد درکشورهای منتخب OECD و ارائه راهکارها ی جهت پیاده سازی مالیاتهای محلی دراقتصاد ایران The Effect of Local Tax on Income Distribution and Strategies to Implementation of Local Taxes in Iran | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد مالی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 14، شماره 53، اسفند 1399، صفحه 21-44 اصل مقاله (782.27 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مژگان رفعت میلانی1؛ جمشید پژویان* 2؛ سید شمس الدین حسینی3؛ فرهاد غفاری4 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری اقتصاد، گروه اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استاد فقید گروه اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه اقتصاد، ،دانشگاه علامه طباطبایی ، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4گروه اقتصاد، ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران، | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصلاحات و بهبود نظام مالیاتی میتواند در کنار ایجاد درآمدهای بالاتر مالیاتی، ساختار مالیاتی و به تبع آن ساختار اقتصاد را اصلاح نماید. امروزه شناسایی مالیاتهای محلی به عنوان پایهی مالیاتی موجه و پایدار به علت کارایی و مزیتهای آن بیشتر مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار گرفته و مشابه مالیاتهای ملی میتواند بر نحوهی توزیع درآمد اثر گذار باشد. هدف این پژوهش، بررسی اثر مالیات محلی بر توزیع درآمد در 12 کشور منتخب OECDطی سالهای2004 تا 2014 است. الگوی مورد نظر روش گشتاورهای تعمیم یافته)(GMMو استفاده از ضریب جینی به عنوان شاخص نابرابری است. نتایج نشان میدهد با افزایش مالیات بر درآمد محلی و مالیات بر دارایی محلی و سایر مالیاتهای محلی (کمکهای اجتماعی و امنیتی ...) ، ضریب جینی کاهش مییابد در نتیجه نابرابری درآمد کمتر میشود همچنین با افزایش مالیات بر فروش محلی، ضریب جینی افزایش و نابرابری درامد بیشتر میشود | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
:مالیات محلی؛ توزیع درآمد؛ کشورهای OECD؛ گشتاورهای تعمیم یافته. طبقه بندی JEL:H؛ H2؛ H29 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی تاثیر مالیات محلی برتوزیع درآمد درکشورهای منتخب OECD و ارائه راهکارها ی جهت پیاده سازی مالیاتهای محلی دراقتصاد ایران
مژگان رفعت میلانی[1]
جمشیدپژویان[2] سیدشمسالدینحسینی[3] فرهادغفاری[4]
چکیده اصلاحات و بهبود نظام مالیاتی میتواند در کنار ایجاد درآمدهای بالاتر مالیاتی، ساختار مالیاتی و به تبع آن ساختار اقتصاد را اصلاح نماید. امروزه شناسایی مالیاتهای محلی به عنوان پایهی مالیاتی موجه و پایدار به علت کارایی و مزیتهای آن بیشتر مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار گرفته و مشابه مالیاتهای ملی میتواند بر نحوهی توزیع درآمد اثر گذار باشد. هدف این پژوهش، بررسی اثر مالیات محلی بر توزیع درآمد در 12 کشور منتخب OECDطی سالهای2004 تا 2014 است. الگوی مورد نظر روش گشتاورهای تعمیم یافته)(GMMو استفاده از ضریب جینی به عنوان شاخص نابرابری است. نتایج نشان میدهد با افزایش مالیات بر درآمد محلی و مالیات بر دارایی محلی و سایر مالیاتهای محلی (کمکهای اجتماعی و امنیتی ...) ، ضریب جینی کاهش مییابد در نتیجه نابرابری درآمد کمتر میشود همچنین با افزایش مالیات بر فروش محلی، ضریب جینی افزایش و نابرابری درامد بیشتر میشود. واژههای کلیدی:مالیات محلی، توزیع درآمد، کشورهای OECD،گشتاورهای تعمیم یافته. طبقه بندی JEL:H, H2,H29 1- مقدمه هر کشوریبهمنظوربهبوددر ساختار اقتصادیباثبات،نیازمنددرآمدهایپایدارودائمیاستتابتواندموفقیتدولترادربرنامهریزیوسیاستگذاریهایبلندمدتافزایشدهد. ازجملهایندرآمدهایپایدار،مالیاتهامیباشندکهبهعنوانیکیاز منابعاصلیدرآمدیدولتهاوراهیبرایبهبودسطحزندگیمردمدراکثرکشورهایجهانبودهوازجایگاهویژهایدراقتصادبرخورداراستودرتخصیصمنابعوتوزیعدرآمدنیزاثراتبسیارعمدهایرابههمراهدارد (پژویان ،1385) . پسازجنگجهانیدوم،بسیاریازکشورها،اصلاحساختارمالیاتیرا به منظور رفع نارساییهای مالیاتی سنتی ، ایجاد منبع درآمد برای پاسخگویی به هزینههای روز افزون دولت، ورفعموانعتولیدوعرضه در دستور کار خود قرار دادندکهدر این میانگستردهترکردنپایههایمالیاتی،کاهشتعدادنرخهاوهماهنگینظاممالیاتیباتواناییاجرایمالیاتیراهکارهایاصلیمیباشد. در این راستا،معرفیمالیاتمحلیبه علت کارایی و مزیتهای آن، کانونتوجهکشورهاقرار گرفته و وسیلهایبرایمشخصکردنسطحخدماتوکالاهایعمومیوپرداختکنندگانهزینهتولیدآنها،ابزاریدرزمینهتخصیصبهینهمنابعدربیناستانها، محسوبمیشود.(کیچن[i]،2004) بسیاری از اقتصاددانها قضاوت خود در باب منصفانه بودن نظام مالیاتی را عمدتا” بر پایه چگونگی توزیع فشار مالیاتی در میان گروههای درآمدی مختلف قرار میدهند.برقراری مالیاتهای محلی، مشابه مالیاتهای ملی، مسایل توزیع درآمد را در بردارند زیرامثلا ممکن است تلاش دولتهای محلی برای کاهش اختلافات درآمدی تبعیضآمیز باشد و آنهانیزموظفندکهدرنیلبهعدالتاجتماعیوفراهمنمودناسبابتوزیعدرآمد،درجهتکسبحداکثررفاهاجتماعیتلاشکنند (ماسگریو[ii]،1948). لذا با توجه به اهمیت موضوع، در بخش اول ابتدا به مقدمه و در بخش دوم به مبانی نظری مالیات محلی و توزیع درآمد پرداخته میشود، دربخش سوم پیشینه پژوهش بیان میگردد، دربخش چهارمنیز به روش تحقیق، نحوه جمعآوری دادهها و جامعه آماری و براورد و تجزیه و تحلیل مدل، اختصاص مییابد و در بخش پایانی نتایج تحقیق و پیشنهادات بیان میگردد.
2-مبانی نظری در هر نظام اقتصادی، از یکسو گسترش و تنوع فعالیتهایاقتصادیو از سویدیگر نقشروبه افزایشدولتها در جهت ایجاد و گسترش خدمات عمومی و تلاش در جهت تحقق رشد اقتصادی و توزیع عادلانه درآمد، پرداخت و دریافت مالیات را به مساله مهم و تاثیرگذار تبدیل کرده است (فرامرزی و همکاران،1396).امروزه تمامی دولتها به پیامدهای نامطلوب افزایش نابرابری در ابعاد اقتصادی – اجتماعی پیبردهاند و همواره درنیلبهعدالتاجتماعیوفراهمنمودناسبابتوزیعدرآمد،درجهتکسب حداکثررفاهاجتماعیتلاشمینمایند. در این راستا، مالیاتیکیازابزارهایسیاستیمؤثر دربرقراریتعدیلنابرابریدرآمداست. (خانزادی و دیگران،1394) درکشورهایدرحال توسعه از اواخر دهه 1970، اصلاحات مالیاتی جهت بهبود نظام مالیاتی، با هدف گستردهترکردن پایههای مالیاتی، کاهش تعداد نرخها، مورد توجه قرار گرفته است که از جمله این اصلاحات، میتوان به معرفی و گسترش مالیاتهای محلی[iii]به علت کارایی و مزیتهای آن اشاره نمودکه میتواند مشابه مالیات ملی بر توزیع درآمد تاثیر بگذارد (هایک[iv]،1945).
2-1- تاریخچه شکل گیری مالیات محلی درگذشته،صورتاولیهمشارکتمردمدرتامینهزینههایموردنیازحکومتهایمحلیوکوچکدرچارچوبمالیاتهاوعوارضمحلیبودهاست. برایناساسشکلهاییازمالیاتهایمحلیازجملهاولینرویکردهاینظاممالیاتیدرجهانبودهاست. به مرور زمان با شکلگیرینظامحکومتیمتمرکزوبدنبالآننظاممالیاتمتمرکز،اهمیتمالیاتهایمحلینیزکاهشیافتاما ازآنجاکهبعضیازحکومتهاشکلفدراتیو[v]دارند، الزامادولتهایمحلیبرایادارهامورخود،نیازمندمالیاتهایمحلیهستند. درواقعنیازبهدرآمدجهتانجاموظایفدولتمحلی،ضرورتبرقراریمالیاتهایمحلیرا بیش از پیش مطرحنمود. لذا پسازجنگجهانیدوم،رویکردمالیاتهایمحلییکیازاصلاحاتمالیاتیدرمجموعنظاممالیاتیکشورهایتوسعهیافتهجهانشناختهشد (کیچن[vi]،2004).
2-2- مالیات محلی و نقش آن مالیات محلی، مالیاتی است که مقامات محلی نرخ یا پایه آن را مشخص میسازند و درآمدهاى حاصل از آن را نیز برای مقاصد خاص خود نگه میدارند. نقش مالیاتمحلیرا میتوان در تأمین اعتبار خدماتی که مزایای جمعی آنها توسط ساکنان محلی بهره برداری میشود و شفافتر شدن نحوه هزینه این نوع مالیات، افزایش پرداخت داوطلبانه مالیات و در انگیزه فرار مالیاتی کمتر. درکنیازهاوپاسخگوییبهترجیحاتمحلی، افزایشکاراییبهجهتافزایشپاسخگویی، ایجادرقابتمیانقلمروهایقدرت خلاصه نمود (ماسگریو[vii]، 1959). این نوع مالیات ابزاری جهت سیاستهای توسعهای منطقهای و برنامههای آمایش سرزمینمیباشد زیرا پایههاونرخهایمالیاتمحلیبواسطهموقعیتجغرافیاییوظرفیتهاوپتانسیلهایاقتصادیومقتضیاتحاکمبرمنطقهمتفاوتتعیینمیشوند،لذاشناختموقعیتجغرافیاییوشرایطاقتصادی،اجتماعیوسیاسیمنطقهجهتبرقراریوحصولنتایجمطلوبمالیاتمحلیامریضروریومهممیباشد. (پژویان،1385).
2-3- اصولمالیاتستانیمحلی اصول مالیاتملیمانند اصلعدالت، کارایی، صرفه جویی، کفایت، ثباتدرآمد، دربارهمالیاتهایمحلی نیز صدق میکند،اما میتوان اصولی را بیان نمود که تنهادربارهمالیاتهایمحلیکاربرددارند (بایلی[viii]،1999): مالیاتهایمحلینبایدبرپایههایمالیاتیکهبهشدتمتحرکهستند،وضعشود. زیرادرآنصورت،مسئلهمهاجرتپایهمالیاتیمطرحخواهدشد.این مالیاتمیبایستدرطولزمانهمزمانباافزایشمخارج،افزایشیابدونسبتاًثابتوقابلپیشبینیباشد. همچنین بهگونهاینباشدکهبهغیرساکنانتسرییابد. منافعحاصلازمالیاتمحلیمیبایستنصیبساکنانقلمروجغرافیاییایندولتها شود. پایهمالیات محلیمیبایستمشهودباشدتازمینهپاسخگوییرافراهمسازد و وصولآنبایدآسانباشد (ایبل[ix]، 2004). برقراری مالیاتهای محلی، مشابه مالیاتهای ملی از دو اصل فایده و توانایی پرداخت تبعیت میکنندکه این دو اصل مسایل توزیع درآمد را در بردارند. کسانی که براساس توانایی پرداخت و یا درآمد و ثروت خود مالیات میپردازند تمایل به جابجایی و مهاجرت به استانها و محلههای دیگر را دارندکه یا سهم مالیات براساس اصل توانایی پرداخت کمتر است یا بهرهمندی از مالیاتهای پرداختی آنها (اصل فایده) بیشتر میباشد. از طرفی هر کجا که تمرکز بیشتردر تعیین پایههای مالیاتی بر اصل فایده باشد، مقوله عدالت اجتماعی وزن کمتری دارد. اگر ساختار یک سیستم مالیات محلی صرفا براساس اصل فایده قرار گرفته باشد، باید خانوارهای کم درآمد و فقیر از محلهها، و شهرهای شامل ساکنین ثروتمند خارج شوند، چون نمیتوانند در تامین هزینه بالای کالاها و خدمات عمومی فراوان در این مناطق شرکت کنند. در نتیجه خانوارهای فقیر در یک شهر یا استان تمرکز نموده و بدون بهره از ارائه کالاها و خدمات عمومی بوسیله دولت خواهند شد. (کیچن[x]،2004). 2-4- پایههای مالیات محلی کلیه پایههای مالیات ملی میتوانند کاندیدی برای پایه مالیات محلی باشند کهکشورهایمختلفباتوجهبهشرایطحاکمبراقتصادخود،نسبتبهاعمالآنمبادرتمیورزند(بنتیک[xi] (1979) واولوو[xii] (1984)).
پایهمالیاتمیبایستعمدتارویکالاهاوخدماتغیرقابلانتقالقرارگیردتابوسیلهاهالیایالتپرداختشده،قابلصادرکردنبهمناطقدیگرنباشد،به سادگیقابلیتمدیریتداشتهباشد. مالیاتهایمحلیبراملاکاز ان جمله است.،املاکتحرکنداشتهواختلالاینپایهمالیاتیدراقتصادمحدوداست. اجرایاینمالیاتنسبتاسادهبوده وهمچنینمتکیبراصلفایدهاست. مدیریت آن از طریق دولتهای محلی کاراتر بوده و برای تأمین اعتبار بهویژه در مورد خدماتی که منافع جمعی آن در سطح محلی اتفاق میافتد، مؤثر است. به دلیل غیرمنقول بودن داراییهای ثابت، فرار مالیاتی در این پایهی مالیاتی عملاً غیرممکن است و از این رو، پایهی مالیاتی با پتانسیل بالا جهت تأمین درآمد دولتها محسوب میشود.
این مالیات از جملهپایههایمالیاتیاست کهعمدتامتاثرازاصلتواناییپرداختبوده و درسطحمحلهبرقرارمیشود و حداقلآثاردرتخصیصمنابعراداشته وعمدهترینپایهمالیاتجهتدستیابیبهتوزیعمناسبدرآمدشناختهمیشود و یکابزارمهمکنترلفساد،قاچاقویاهرنوعدرآمدغیرقانونیمحسوبمیگردد(بیلی[xiii]، 1999).مزایایاین پایهمالیاتیعاملمعرفیاینمالیات،نهتنهادرنظاممالیاتملیاست،بلکهتبدیلاینپایهمالیاتبهیکیازمهمترینسیستمدرنظاممالیاتهایمحلیشدهاست. وضعمالیاتبردرآمدمحلیدارایتوجیهاتیمیباشد: اول آنکه تصاعدی ترازمالیاتبرداراییاستکهاینامراثرتوزیعیمثبتیبرپرداختکنندگانمالیاتدارد. دوما" شبکهگسترده تریبرایدولتهایمحلیبهمنظورکسبدرآمدازساکنین،بازدیدکنندگان،مسافرینفراهممیکند. سوما"نسبتبهمالیاتبرداراییکششبالاتریدارد. بنابراینامکانافزایشهزینهخدماتمحلیرابرایدولتهایمحلیایجادمیکند. همچنین دربعضیکشورهابهلحاظاداری،برایدولتهایمحلیوضعمالیاتبردرآمدازراهاندازیسیستممالیاتبرداراییآسانتراست.
پایه مالیات بر فروش محلی که غالبا تحت عنوان کالاها و خدمات محلی میباشند.منابعلازمبرایکالاهاوخدماتارائهشدهبوسیلهحکومتمحلیبراساساصلفایدهرا تامینمیکنند. این مالیاتها،منبعدرآمدیباکششیهستندواینامکانرابرایدولتهایمحلیفراهممیکنندکهازرونقاقتصادیمنتفعشوند.همچنینانعطافپذیریبیشتریرادرکلساختارمالیاتهایمحلیایجادمینمایند. لذابهدولتهایمحلیایناجازهرامیدهدکهمالیاتیراانتخابکنندکهمتناسبباشرایطمحلباشد؛
می توان از پایههای مالیات محلی دیگری مانند مالیاتبرفعالیت تجاری محلی یا مالیات بر کمکهای اجتماعی به عنوان یکمنبع درآمد دولت محلی یا مالیات های انتخابی مصرف یاد نمود. پایههایدیگرمالیاتیدرسطحمالیاتهایمحلیپیشنهادمیشوند،هرچندکهشرایطکاملمالیاتهایمحلیرافراهمنمیکنند،اینپایههاشاملبعضیازانواعمالیاتبرمصرفاست کهمیتواندصورتیازمالیاتعمومیبرمصرفراداشتهباشد و شاملمالیاتبراقامتدرهتلهاومسافرخانهها،مالیاتبربنزینومالیاتبرثبتمحلیاتومبیلمیباشند.
2-5- تجربه کشورهای عضوتشکیلات همکاری اقتصادی و توسعه (OECD ) در اعمال مالیات محلی مشاهده کلی در بین 12کشور منتخب عضو تشکیلات همکاری اقتصادی و توسعه OECD نشان میدهد که یک چارچوب و روش مشخص در زمینه نظام یا سیستم مالیاتهای محلی دنبال نمیشود. بعضی از کشورها فقط یک پایه مالیات محلی و برخی دیگر دو پایه مالیاتی و برخی دیگر از کشورها براساس یک نظام متکی بر سه پایه مالیاتی، سیستم مالیات محلی را برقرار کردهاند. (کیچن،2004و بیلی 1999)[xiv]. مالیات بر درآمد که شامل مالیات بر درآمد اشخاص است مهمترین منبع درآمد مالیاتهای محلی در دوازده کشور OECD است. برای کشورهای دانمارک، فنلاند، نروژ، سوئد، لوکزامبورک این پایه مالیاتی سهمی بیشتر از 85 درصد درآمدهای محلی را بخود اختصاص میدهد. مالیات ستانیمحلیدرکشورهاینوردیک(دانمارک، فنلاند، نروژ، سوئد )بسیاربااهمیتاست و بیشتربرمالیاتبردرآمدمتکیمیباشد.نرخمالیاتمحلیتوسطدولتمحلیوبرپایهیمالیاتبردرآمدملیوضعمیشودومالیاتتوسطدولتمرکزیوصولو سپسدرآمدمربوطهبههریکازحوزههایمحلیارسالمیشود. در هلند و انگلستان حکومتهای محلی، دسترسی به درآمدهای مالیات بر درآمد را ندارد. مالیاتهای محلی بر فروش درآمد مالیاتی بین 10 تا 45 درصد از کل درآمدهای مالیات محلی را برای پنج کشور اتریش، هلند، پرتغال، اسپانیا، ترکیه از گروه مورد مطالعه را تشکیل میدهد. اصولاً در سه کشور فنلاند، سوئد، انگلستان این پایه مالیاتی وجود ندارد و در بین کشورهای دانمارک، لوکزامبورگ، نروژ، لهستان سهمی کمتر از ده درصد درآمدهای محلی را به خود تخصیص داده است. مالیات محلی بر دارایی برای کشور انگلیس سهمی بیشتر از 99 درصد درآمدهای مالیات محلی را بخود اختصاص داده است. در مقابل، حکومتهای محلی در کشورهای لوگزامبورک و نروژ کمتر از 5 درصد از درآمد مالیاتی خود را از طریق این پایه مالیات کسب میکنند. حکومت محلی در کشورهای دانمارک و فنلاند و لوکزامبورگ، هلند، نروز، لهستان، پرتقال مالیات محلی خود را از پایههای دیگر مثل فعالیت تجاری با سهمی کمتر از 5% کسب میکنند. این پایهی مالیات محلی در کشور سوئد وجود ندارد(OECD, 2001, 2010). به دلایل زیر دربسیاریازکشورهای OECDمباحثیدرخصوصاعمالترکیبیازمالیاتهادرسطحمحلیوجوددارد: - وضعهریکازانواعمالیاتهابهتنهاییمیتوانددارایاثراتزیان باریدراقتصادمحلیباشد،لذاایننقیصهرامیتوانبهوسیلهمالیاتهایدیگرجبراننمود. برایمثالمالیاتبرداراییممکناستسرمایه گذاریدرمسکنراکاهشدهد. اماازآنطرف،مالیاتبردرآمدشخصی،می تواندمنجربهسرمایه گذاریدرمسکنشود. بنابراینباتکیهبرمنابعمالیاتیمختلف،امکانخنثینمودناثراتتخریبیوزیانبارانواعمالیاتهاوجوددارد. - منابعمالیاتیاضافی،انعطافپذیریبیشتریرادرکلساختارمالیات هایمحلیایجادمینماید. بنابراینبهدولت هایمحلیایناجازهرامیدهدکهمالیاتیراانتخابکنندکهمتناسبباشرایطمحلباشد؛مانند مالیات بر فروش محلی - منابعمالیاتیمتنوعترباعثافزایشکششدرآمدیپایهمالیاتمحلیمیشودواینامرزمینهتعدیلآسانترهزینههاوتقاضایخدماترافراهممیکند. مالیاتبردارایی،یکمنبعباکششدرآمدیبالانیستزیرابه سرعتدرمقابلرشداقتصادی،افزایشنمییابدیادرزمانرکودبهسرعتکمنمیشود. سایرمنابعمالیاتیمانندمالیاتبردرآمدوفروش،منابعدرآمدیباکششیهستندواینامکانرابرایدولتهایمحلیفراهممیکنندکهازرونقاقتصادیمنتفعشوندوبههمینترتیبدررکوداقتصادیسهیمگردند. - -دسترسیبهسایرمنابعمالیاتیبهدولتهایمحلیاجازهمیدهدکهازافزایششدیدمالیاتبرداراییاجتنابکنند.ازنظرسیاسیاینامربهاینعلتحائزاهمیتاستکهمالیاتبرداراییقابلرؤیتوملموساستوبالابودنآنبرایپرداختکنندگانمالیاتناخوشایندمیباشد.(موسوی و همکاران،1394)
2-6- مالیات محلی در ایران مالیات در ایران مانند سایر کشورهای در حال توسعه نتوانسته نقش چندانی را در اقتصاد ایفا کند و از آنجا که درآمدهای حاصل از صادرات نفت خارج از کنترل دولت است و خطمشی توسعه در کشور ما نیز در سالهای اخیر بهدلیل گسترش تحریمهای اقتصادی، کاهش شدید قیمت نفت و کسری بودجه حاصل از آن در پی تمرکززدائی از نظام وابسته به درآمدهای نفتی و گرایش به سمت نظامِ مبتنی بر درآمدهای مالیاتی است، لذا کاهش وابستگی هزینههای عمومی به منبع نفت و انجام اصلاحات لازم برای افزایش منابع درآمدی مالیاتی دولت با معرفی پایههای مالیاتی جدید را میتوان یکی از اولویتهای مهم و ضروری در نیل به اهداف نظام اقتصادی کشور تلقی نمود ( امیدیپور، پژویان، 1396). به عبارت دیگر، با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد کشور، معافیتهایگستردهمالیاتیومحدودبودنتعدادپایههایمالیاتی، موجب ناکارآمدیسیاستهایمالی، فقروتوزیعناعادلانهدرآمدهادرکشور گشتهاست. لذا لزوم جایگزینی درآمدهای مالیاتی به جای درآمدهای نفتی شناخت انواع منابع مالیاتی و گسترش پایههای جدید مالیاتی، ضرورتی انکار ناپذیر میباشد. در این میان می توان مالیات محلی را به دلیل مزیتهای آن معرفی نمود . تجربه ایران در اجرای مالیاتهای استانی نشان میدهد که آنچه در حال حاضر تحت درآمدها و مالیاتهای استانی در حال اجرا است کاملاً مستقل از نظریههای اقتصادی مالیات محلی و برنامه آمایش سرزمین قرار دارد. در واقع هیچ گونه پایه و نرخهای متفاوت مالیات محلی در اقتصاد ایران مطرح نمیباشد. آنچه که صورت میگیرد، صرفاً به شکل اجرایی جمعآوری مالیات، مربوط شده و تخصیص درآمدهای مالیاتی در سطح استانها نیز بر اساس یک تقسیمبندی صوری، بدون توجه به مباحث نظریههای اقتصادی انجام میپذیرد (پژویان،1385).طراحی یک سیستم مالیات محلی در اقتصاد ایران از دو مقوله مهم نظری و اجرایی متأثر است. بحث مالیاتهای بهینه محلی در اقتصاد ایران در چارچوب یک نظام بهینه مالیاتی، نیازمند یک مجموعه اصلاحات اولیه در نظام مالیاتهای ملی است که فضای لازم برای طراحی سیستم مالیاتهای محلی را میتواند فراهم نماید. در حال حاضر به علت نبود پایه مالیات بر مجموع درآمد، در نظام مالیات ایران، بطور اخص طراحی سیستم مالیاتهای محلی با محدودیتهایی مواجه خواهد بود. نبود برنامه آمایش سرزمین، بطور کلی انجام این مهم را دچار اشکال بسیار اساسی میکند. بهرهگیری از سه پایه اصلی مالیات، مالیات بر درآمد، مالیات بر هزینه، مالیات بر ثروت، در طراحی سیستم مالیات محلی یا استانی، دچار نقصان میباشند. (پژویان، درویشی،1389). مالیات بر هزینه از جمله پایه مالیاتی است که در این شرایط میتوان از آن بیشترین بهره را به دست آورد. این نوع مالیات، مالیاتهاییهستندکهپرداختکنندهآنمشخصنیستوتحققآنبستگیبهیکقسمتازفعالیتهایاقتصادیوعملیاتافرادداشتهوقابلیتانتقالآنبسیارزیاداست.از انواع مالیات بر پایه هزینه میتوان به مالیاتبرفرآوردههاینفتی، مالیاتتولیدالکلطبیوصنعتی، مالیاتنوشابههایغیرالکلی، مالیاتفروشسیگار، مالیاتاتومبیل، مالیاتفروشخاویار، مالیاتضبطصوتوتصویر اشاره نمود. در زمینه پایههای مالیات بر هزینه باید از امکانات موجود مالیاتهای محیطزیستی بهره حداکثر را کسب نمود. با توجه به ارتباط کلی بین تمرکز جمعیت و صنایع و هزینههای محیطزیستی از یک سوی و گستردگی جغرافیایی سرزمین ایران و محدودیت بعضی از منابع در مقابل وفور بعضی، میتوان یک ساختار مناسب برای مالیاتهای بر هزینه یا بازار را فراهم نمود. همچنین اجرایکاملقانونمالیاتبرارزشافزودهبهعنوانیکیازمحورهایاصلی اصلاحنظاممالیاتیمدنظرسیاستگذارانوفعالاناقتصادیمیباشد. اینسیستمعلاوهبرگسترشپایهمالیاتیو نهایتاًتثبیتدرآمدهایمالیاتیبالا،بواسطهداشتننرخهایپایین،بارتورمیراازبخشهایتولیدیاقتصادبه بخشمصرفانتقالمیدهد.
2-7-توزیع درآمد توزیعدرآمددراقتصادچگونگیتقسیمدرآمدملیبینگروههاوطبقاتاجتماعیدرنتیجهعملکردنظاماقتصادیرابیانمیکند(خانزادی و دیگران،1394). دولتمیتواندبهنحویتوزیعدرآمدهاراتنظیمنمایدکهباعث افزایشدرآمدفقراوتعدیلدرآمدثروتمندانشود،یعنیفاصلهطبقاتیدرآمدبین گروههایمختلفجامعهکاهشیابد (رضایی،سیفی پور1390). ازشاخصهایمهماندازهگیرینابرابریتوزیعدرآمدضریبجینیمیباشدکه در سال 1921م،از سویآماردانایتالیایی" کورادو جینی" معرفی شده است. اینضریبوابستگینزدیکیبهمفهوممنحنیلورنزدارد وعددیاستبینصفرویکوبرابراستباسطحمحصوربینمنحنیلورنزوخطتوزیعکاملاًبرابر. درحالیکهمنابعوثروتهایجامعهبهصورتعادلانهبینافرادتوزیعشدهباشد،منحنیلورنزبهخطتوزیعبرابرمیچسبدوضریبجینیبرابرصفرمیشود. برعکسدرحالتتوزیعنابرابرثروتدریکجامعهیعنیانحصارمطلق (همهثروتجامعهدستیکنفرباشددرحالیکهسایرافرادثروتیمعادلصفردارند) ضریبجینیمساوییکخواهدبود(حسینی،1386).ضریبجینیویژگیهایسهولتبرآورد،وضوحمحتویومفهوم،محدودبودندامنهتغییرات،عدمحساسیتنسبتبهتغییرمتناسبکلیهدرآمدهاراتامینمیکندو ازمتداولترینشاخصهاینابرابریدرآمداست و بیانمیکندکه نسبتبهحالتبرابریکاملدرتوزیعدرآمد،چنددرصدازدرآمدمحرومینجامعهگرفتهوبهثروتمنداندادهشدهاست.قابلتوجهاستکهمعیارمورداستفادهدراینتحقیق بهمنظورمطالعهتاثیرسیاستهایمالیات محلی برتوزیعدرآمددر کشورهایمنتخب،OECDضریبجینیمیباشد.
2-8- مالیات محلی و توزیع درآمد پایههای مالیات محلی میتواند بر نحوه توزیع درآمد که یکی از دغدغههای حکومت ملی تاثیر گذار باشد. لذا می توان انتظار داشت که اعمال مالیات بر درآمد محلی به عنوان مالیات مستقیم (شامل مالیات بر درآمد اشخاص) بتواند در جهت هدف توزیع مجدد درآمد بکار گرفته شود چون با اصل توانایی پرداخت مطابقت دارد. نکته بسیار مهم در مورد پایه مالیات بر درآمد اشخاص استفاده از این سیستم مالیاتی در جهت اجرای سیاستهای حمایتی و یارانه است که ممکن است تلاش دولت های محلی برای کاهش اختلافات درآمدیرا تبعیض آمیزنماید(کیچن[xv]، 2004). باوجودحضورمزایایکلیاین پایهمالیاتیدرهردونظاممالیاتملیومحلی،ولیبعضیازتفاوتهادربرقراریمالیاتبردرآمداشخاصدرسطحملیومحلیوجوددارد.اینمهمکهنرخهایبالایمالیاتبردرآمداشخاصموجبجابجاییویامهاجرتافرادثروتمندتربهمحلههایبانرخمالیاتکمترمیشود،ضرورتدقتدربرقراریمالیاتبردرآمداشخاصدرسطحمحلههاراموجبمیشود.(بیلی[xvi] ،1999) در اعمال مالیات بر فروش محلی میتوانانتظارداشتکهباپدیدهانتقالبارمالیاتیروبروباشیمبالاخصدرشرایطیکهمالیاتفوقبرکالاهاوخدماتضروریکهعمدتادارایکششقیمتیتقاضایپایینیمیباشندوضعگردد. دراینشرایطپرداختکنندگانعمده مالیاتقشرکمدرآمدمیباشندچراکهسهمکالاهایضروریدربودجهخانوارهایکمدرآمددرمقایسهباخانوارهایبادرآمدبالابیشتراست لذا بار این مالیات بیشتر بر دوش افراد کم درآمد است و انتظار می رود که شرایط توزیعی نابرابرتر شود. ازبُعدبرقراریعدالتمالیاتی،مالیاتبرداراییمحلیاهمیتویژهایدارد،زیرابخشعمدهیبارمالیاتیآنبهدوشافرادطبقهیمتوسطوبالاست. ازآنجاکهدرمناطقیکهارزشداراییبالاتراست،سطحامکاناتاجتماعینیزبالاتراست،بنابراینبالاتربودنمالیاتبرداراییمحلی بهدلیلاستفادهیبیشترازامکانات،عادلانهومنطقیبهنظرمیرسد و ازآنجاکهاشخاصپرداختکنندهنمیتوانندآنرابهدیگریمنتقلسازند،مانعازتمرکزثروتدردستعدهایخاصخواهدبود. بهاینجهتفاصلههایطبقاتیراترمیمویاتعدیلمیکند.
3- پیشینه تحقیق 3-1- مطالعات انجام گرفته در داخل پژویان،جمشید (1385)" در بررسی توجیهپذیری مالیاتهای استانی در ایران وارائه پیشنهادهایی جهت اصلاح سیستم مالیاتی"بیان نمود که سیستم مالیات محلی به علت کارایی و مزیتهای آن ،مؤثرترین ابزار در جهت اجرای مهاجرت و جابجایی جمعیت، افزایش تمایل در فعالیتهای اقتصادی خاص در منطقه مشخص، انتقال صنایع بین استانهای مختلف است. از جمله مشکلات در طراحی مالیات محلیدر ایران ساختار موجود نظام مالیاتی - نبود برنامه آمایش سرزمین -نبود اطلاعات و آمار مرتبط برای طراحی سیستم مالیات محلی -عدم شفافیت سیاستی و استراتژیهای اصلی دولت می باشد. قبادی، نسرین(1391)در مقاله خود تحت عنوان ”چالش های تأمین مالی دولت های محلی و راهکارهای مقابله با آن مطالعه موردی دولت های محلی در ایران” با استفاده از شاخص سهم مخارج دولتهای محلی از تولید ناخالص داخلیکه بیانگر نقش و جایگاه دولت محلی در اقتصاد ملی است بیان میکند که ایننقش در ایران ضعیف میباشد. یکی از راهکار های حائز اهمیت، تمرکز زدایی مالی است. موسوی، سیدیحیی،و همکاران ( 1394) در مقاله ای با عنوان "الزامات و پیش نیازهای پیاده سازی نظام مالیات های محلی در ایران"بیان نمودند که تجربه سایر کشورها در رابطه با مالیاتستانی محلی از رعایت الزامات مالیاتستانی محلی توسط اغلب کشورها حکایت دارد. به طور کلی اخذ این نوع مالیات ، مستلزم رعایت پیشنیازهایی چون فدرالیسم و استقلال مالی و برنامههای مربوط به آمایش سرزمین در کشور و شناسایی پتانسیلهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی در کشور میباشد. جوکار، خدیجه (1394) در پایان نامه ارشد خود با عنوان "بررسیتأثیرتمرکززداییمالیبرفقروتوزیعدرآمددرایران"تأثیر تمرکززدایی مالی را بر فقر و نابرابری درآمد در استانهای ایران با استفاده از رویکرد دادههای پانلی در بازهی زمانی (1389:4-1379:1) مورد ارزیابی قرار میدهد. برای این منظور از شاخصهای نسبت سرشمار، شکاف و شدت فقر برای اندازهگیری میزان فقر و شاخص ضریب جینی برای توزیع درآمد استانها و برای تخمین ضرایب الگوها از روش بروزرسانی مکرر و کاملاً تعدیلشده (CUP-FM) استفاده شده است. نتایج نشان میدهد، تمرکززدایی درآمدی در درازمدت باعث کاهش فقر در ایران و تمرکززدایی مخارج باعث افزایش فقر در ایران میشود. همینطور تمرکززدایی مالی از جنبه درآمدی تأثیر منفی بر نابرابری درآمد دارد و در درازمدت باعث کاهش نابرابری درآمد در ایران میشود، ولی از بعد مخارج اثر تمرکززدایی مالی بر نابرابری درآمد مثبت و در درازمدت موجب بدتر شدن توزیع درآمد در ایران میشود. مهرآرا، محسن ، اصفهانی ، پوریا (1394) در مقاله ای با عنوان "بررسی رابطه بین توزیع درآمد و ساختار مالیاتی کشورهای منتخب " با استفادهاز دادههای پانل 19 کشور طی سال های 1995 تا 2012 از سه شاخص سهم مالیات بر مجموع درآمد اشخاص، سهم مالیات بر شرکت ها و سهم مالیات بر کالاها و خدمات ( متغیر مستقل) و ضریب جینی (متغیر وابسته) استفاده شده است .همچنین مدلی نیز برای کشور ایران طی سال های 1370 تا 1391 تخمین زده شده است . نتایج تخمین نشان می دهد که با افزایش سهم مالیات بر درآمد شخصی و سهم مالیات بر شرکت ها از کل درآمد های مالیاتی، ضریب جینی کاهش و توزیع درآمد بهبود خواهد یافت . با افزایش سهم مالیات بر کالاها و خدمات از کل درآمد های مالیاتی ، ضریب جینی افزایش و توزیع درآمد بدتر می گردد. با افزایش مالیات بر مجموع درآمد ، توزیع درآمد بهبود خواهد یافت.
3-2- مطالعات انجام گرفته در خارج رینولد، روهلین[xvii] (2015) در مقاله ای با عنوان "اثر سیاست های مالیاتی مبتنی بر محل در توزیع درآمد خانوار: شواهد از برنامه توانمندسازی منطقه فدرال" به مطالعه تغییراتی در توزیع درآمد کل خانوار با برنامه توانمند سازی منطقه ای طی سالهای 1990 تا 2000 پرداختند. تمرکز این مقاله این است که آیا مشوق های مالیاتی مبتنی بر محل، اثرات یکنواخت در کل توزیع درآمد دارد. نتایج حاکی از آن است کهسیاست های مالیاتی مبتنی بر محل اثر متفاوت در کل بخش های مختلف توزیع درآمد دارد. لیق[xviii] (2005 ) ، در مقاله ای به نام " آیا توزیع مجدد مالیات های ایالتی می تواند نابرابری را کاهش دهد ؟ " با استفاده از شاخص شبیه سازی توزیع مجدد مالیات در ایالت متحده از سال های 1997تا2002 اثرات تغییرات سیاست مالیاتی بر روی ضریب جینی را بررسی کرد. نتایج نشان می دهد که نابرابری به طور مثبت در ارتباط با مالیات بازتوزیعی در دوره جاری بوده و هیچ یک از مالیات هایی که بر ثروتمندان و یا بر فقرا وضع می شود بر توزیع دستمزدها اثر ندارد. کیچن،هری ( 2004)در مقاله ای با عنوان ” مالیات محلی در کشورهای منتخب(بررسی مقایسه ای)” نشان دادند کهدر بین کشورهای منتخب OECD بعضی از حکومتهای محلی فقط بر یک پایه مالیاتی تکیه میکنند، اما تعداد زیادی از آنها بیشتر از یک پایه مالیاتی را بخصوص در شهرهای بزرگ بکار می گیرند که این امر به طور کلی موجب انعطاف پذیری بیشترساختار مالیاتهای محلی میگردد. کوپر و همکاران[xix] (2015) موضوع “نقش مالیاتها در کاهش نابرابری درآمد در سراسر ایالات متحده امریکا” را مورد بررسی قرار داده اند. این مقاله ، با توجه به افزایش چشمگیر نابرابری درآمد ایالات متحده از سال 1980 ،ابتدا به تجزیه و تحلیل مالیات های ایالتی و سپس به بررسی مالیات های فدرال می پردازد و از دو رویکرد تجربی استفاده می نماید. در رویکرد اول، نابرابری قبل از مالیات و پس از مالیات در سراسر 50 ایالت و ناحیه کلمبیابه صورت مقطعی برآورد شده ودر رویکرد دوم، برآورد های نابرابری در طول زمان برای دسترسی به ارزیابی اثرات سیاست های مالیاتی محاسبه شده است. نتایج حاصل از روش اول نشان می دهد که در تمام ایالت ها اعمال مالیات نابرابری درآمد را بطور قابل ملاحظه ای کاهش میدهد. نتایج حاصل از رویکرد تجربی دوم نشان میدهد که تاثیر مالیات ها بر کاهش نابرابری درآمد بین سالهای 1984 و 2011 افزایش یافته و دو سوم ازاین افزایش به دلیل قانون مالیات فدرال و یک سوم باقی مانده با توجه به مالیاتهای ایالتی است. بورگ وراتسو[xx] (2001)درمقاله ایاهمیتساختارمالیاتدردولتمحلیدرنروژبرتوزیعدرآمدراموردبررسیقرارمیدهند. اثرتوزیعیمالیاتبرمصرفومالیات برثروترابا استفاده از مدل OLS در 435 دولت محلی در نروژ طی دوره 1996 تا 1998 بررسیکردند. نتایجنشانداد،باوجودیکهمالیاتبرمصرف حجمزیادیازمالیاتراشاملمیشود،لیکنمالیاتبرثروت،اثرتوزیعیبیشتری دارد. سانوگو و بران[xxi] (2016) موضوع "اثر کمک های بلاعوض مرکزی بر مالیات محلی و درآمد غیر مالیاتی در یک محیط جنگ و تعارض:شواهدی از ساحل عاج" را مورد بررسی قرار دادند. در این مقاله از داده های پانل از 35 بخش طی مدت 2001-2011 جهت اثر کمک های مالی در ساحل عاج استفاده شده است.نتایج این تحقیق نشان دهنده اثر آماری معنی دار و مثبت از کمک های مالی بر مالیات محلی و درآمد غیر مالیاتی می باشد. ماریان و پتر [xxii](2015) در مقاله ای با عنوان "اهمیت مالیات های محلی بر ساختار درآمد شهرداری های اسلواکی" هدف را تعیین و بررسی اهمیت مالیات های محلی برای شهرداری اسلواکی و برآورد رابطه بین دو معیار عدم تمرکز مالیات (درآمدهای جاری / مالیات بر درآمد محلی) و (مجموع درآمد / مالیات بر درآمد محلی) بیان نمودند . فرضیه تحقیق سهم مالیات های محلی بر درآمد های کل بالاتر از 20٪ است. نتیجه گیری کلی برای دوره 2010 تا 2013با استفاده از مدل اقتصاد سنجی پانل دیتا در هشت شهرداری اسلواکی بیان شد. سهممالیاتهایمحلیدرکلدرآمدطی این دوره درتمامشهرداریافزایشیافتهاست. شهرداری هایی کهبا حجم سرمایهبالا،سرمایهگذارینمیکنند ،فرضیهراتاییدمیکند. در مقابل جریان های سرمایه بالا که با وام های بانکی مخلوط شدند منجر به کاهش سهم مالیات های محلی از کل درآمد شده است. بنابراین، در شهرداری ها سهم مالیات های محلی در کل درآمد زیر 20٪ بوده که فرضیه را رد می کند. کوانکامیناداوهمکاران[xxiii]( 2012 )،درمقالهایباعنوان،بررسی نابرابریدرآمدیواثرتوزیعیمالیاتهاوپرداختهایانتقالیدر 20 کشورعضو OECD بیانمیداردکهدراکثرکشورهایOECD فاصلهبینغنیوفقیردرطیدهههایگذشتهشدیدترشدهاست. نتایجنشانمیدهدکهدربیشترکشورها،میزانتوزیع مجددنیزافزایشیافتهاست.
4- روش شناسی پژوهش روش مطالعه در این پژوهش از نوع تحلیلی میباشد. برایتجزیهوتحلیلهایآماریواقتصادسنجینیزازنرمافزار8Eviewsاستفادهشدهاست. بااستفادهازداده های12کشورمنتخبOECD (اتریش، دانمارک، فنلاند، لوگزامبورک، هلند، نروژ، لهستان، پرتغال، اسپانیا، سوئد، ترکیه ،انگلیس) دربینسالهای2004 تا 2014 بهبررسیاثرمتغیرهای مالیات بر درآمد (اشخاص) محلی، مالیات بر دارایی(املاک) محلی، مالیات بر فروش محلی، سایر مالیاتهای محلی (سهم تامین اجتماعی و فعالیت تجاری و ...) بر ضریب جینی (شاخص نابرابری توزیع درآمد) پرداختهمیشود.. برای استخراج دادههای ضریب جینی از بانکاطلاعاتآماری شاخصهایتوسعهجهانی WDIاستفاده شده است. همچنین دادههای مالیات بر درآمد محلی، مالیات بر دارایی محلی، مالیات بر فروش محلی، سایر مالیاتهای محلی از پایگاه آماری کشورهای عضو همکاری توسعه و اقتصادی (OECD) استخراج شده است. مدل مورد بررسی به روش اقتصاد سنجی گشتاورهای تعمیم یافته[xxiv]GMM براورد شده است. از جمله الگوهایی که در اقتصاد سنجی دادههای ترکیبی Panel میتوانیم استفاده کنیم الگوهای پویا هستند. یکی از ویژگیهای خوب دادههای ترکیبی این است که با وارد کردن عامل زمان میتوان پویایی بین متغیرها را مورد بررسی قرار داد. در همین ارتباط الگوهایی را می توانیم درPanel داشته باشیم که به کمک آنها بتوانیم ماهیت پویای یک فرایند را بررسی کنیم. فرم کلی یک الگوی پویا در دادههای ترکیبی به صورت زیر است: Yit= αYit-1+βXit+µt+υit
که Xit بردار متغیر مستقل،Yit بردار متغیر وابسته ، µt عامل خطا مربوط به مقاطع و υit عامل خطای مقطع iام در زمان t است. گشتاورتعمیمیافتهیکی ازروشهایبرآوردپارامترهایمدلدررهیافتدادههایتابلوییپویابودهکهبرایدادههایسریزمانی،مقطعیودادههایتابلوییقابلاستفادهمیباشد.اینروشاثراتتعدیل پویایمتغیروابستهرادرنظرمیگیرد. هنگامیکهدرمدلدادههای تلفیقی،متغیّروابستهبهصورتوقفهدرطرفراستظاهرمیشوددیگربرآوردگرهای OLSسازگارنیست)بالتاجی[xxv]، 1995 ( وبایدبهروشهایبرآورددومرحلهای، 2SLS یاگشتاورهایتعمیمیافته GMM آرلانووباند[xxvi] ،1991 (متوسلشد.بهگفتهماتیاسوسوستر[xxvii] (1995) برآورد، 2SLS ممکناستبهدلیلمشکلدرانتخابابزارها،واریانسهایبزرگبرایضرایببدستدهدوبرآوردهاازلحاظآماریمعنادارنباشد. بنابراین روش GMMتوسطآرلانووباندبرایحلاینمشکلپیشنهادشدهاست. اینتخمینزنازطریقکاهشتورشنمونه،پایداریتخمینراافزایشمیدهد )آرلانووباند،1991).
(yi,t-yi,t-1)=α(yi,t-1-yi,t-2)+βً (Xi,t-Xi,t-1)+(εi,t-εi,t-1)
یعنی،ابتدااقدامبهتفاضلگیریمیشودتابهاینترتیببهتواناثراتمقاطعیاiµرابه ترتیبیازالگوحذفکردودرمرحلهیدومازپسماندهایباقیماندهدرمرحلهیاولبرایمتوازنکردنماتریسواریانسـکواریانساستفادهمیشود. بهعبارتدیگراینروش،متغیرهایتحتعنوانمتغیرابزاریایجادمیکندتابرآوردهایسازگاروبدونتورشداشتهباشیم)بالتاجی. 2005). مدلمورداستفادهدراینپژوهشبهصورتزیرتصریحشدهاست:
Giniit= C + β1 giniit-1+ β2gini it-2 +β3Incomeit+ β4 propertyit+β5 salesit+β6otherit+ui
Gini =ضریب جینی (متغیر وابسته) Income= مالیات بر درآمد محلی Property= مالیات بر دارایی محلی Sales = مالیات بر فروش محلی Other =سایر مالیات های محلی gini(-1)= ضریب جینی با وقفه یک (متغیر مستقل) gini(-2) = ضریب جینی با وقفه دو (متغیر مستقل) i نشاندهندهکشورو t معرفسال
5- یافتههای پژوهش دراینبخشبهتحلیلیافتههایپژوهشپرداختهمیشود. ابتدابهتخمیندادههایتابلوییپرداختهشدهودرنهایت آزمونسارگانبرایبررسیاعتبارمتغیرهایابزاریمدل صورتمیگیرد. 5-1- برآورد الگو دراینقسمت،بهتخمینمدلمطالعهبراساستکنیکدادههایتابلوییپویاپرداخته میشودکهنتایجآندرجدولشماره(1) قابلمشاهدهمیباشد.
جدول) 1( نتایجتخمینمدل
منبع: یافتههای پژوهشگر
5-1-1- نتایجتخمینمدل بررسی ضرایب به لحاظ آماری نشان میدهد که تمامی ضرایب مدل در سطح 95 % معنی دار هستند و این نشان میدهد که این متغیرها بر توزیع درآمد در این سالها تاثیر گذار بوده اند. قدرت توضیح دهندگی(R2 ) این مدل برابر 99/0 می باشد ، بدین معنی که 99 درصد تغییرات ضریب جینی توسط متغیرهای توضیحی این مدل بیان میشود. آماره دوربین- واتسن در این مدل برابر با 61./1 است که نشان دهنده عدم وجود خودهمبستگی در مدل میباشد. بهمنظوربررسیسازگاریتخمین زنندهGMMمیتوان ازآزمونسارگان[xxviii]استفادهنمود که ازمحدودیتهایازپیش تعیین شدهاستکهمعتبربودنابزارهاراآزمونمیکند. آمارهآزمونسارگانStatistic)–(Jکه مبتنیبرآزمونJ است با ارزش احتمال 24/0 و همچنین prob(J-Statistic)>0.05 اعتبار متغیرهای ابزاری در معادله برآورد شده را تایید میکند.
5-1-2- تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از برآورد اثرمالیات بر درآمد محلی بر ضریب جینی منفیومعناداراست به عبارتی این متغیر با ضریب جینی رابطه معکوس دارد، هرچه این متغیر افزایش یابد، ضریب جینی کاهش مییابد. در واقع با 1 واحد افزایش در مالیات بر درآمد محلی، نابرابری درآمد به میزان 0009/0 واحد کاهش مییابد. این پایه مالیات محلی عمدهترینپایهمالیاتجهتدستیابیبهتوزیعمناسبدرآمدشناختهمیشود. اما چون نرخهایبالایمالیاتبردرآمداشخاصموجبجابجاییویامهاجرتافرادثروتمندتربهمحلههایبانرخمالیاتکمترمیشود،لازم است دربرقراریمالیاتبردرآمداشخاصدرسطحمحلههارادقت کافی دقت کافی بکار گرفته شود. رابطه مالیات بر دارایی محلی بر ضریب جینی، نشان میدهد که این متغیر با ضریب جینی رابطه معکوس دارد. در واقع با 1 واحد افزایش در مالیات بر دارایی محلی، نابرابری درآمد به میزان 005/0 واحد کاهش مییابد. اثر مالیات بر فروش محلی بر ضریب جینی مثبت و معنادار است به عبارت دیگر بررسی رابطه مالیات بر فروش محلی بر ضریب جینی نیز نشان میدهد که این متغیر با ضریب جینی رابطه مستقیم دارد، هر چه این متغیر افزایش یابد، ضریب جینی افزایش مییابد و نابرابری درآمد بیشتر میشود. به عبارتی با 1 واحد افزایش درمالیات محلی بر فروش، نابرابری درآمد، به میزان ، 007/0واحد افزایش مییابد. بررسی رابطه سایر مالیات محلی بر ضریب جینی ، نشان میدهد که این متغیر با ضریب جینی رابطه معکوس دارد، به عبارتی هرچه این متغیر افزایش یابد، ضریب جینی کاهش مییابد و نابرابری درآمد کمترمیشود. با 1 واحد افزایش در سایر مالیات محلی، نابرابری درآمد به میزان 0.011 واحد کاهش مییابد.
6- نتیجه گیری و پیشنهادات رویکرد سیستم مالیات محلی از حدود سه دهه قبل موجب اصلاح ساختاری نظامهای مالیاتی در جهان شده است. توجه و تمایل نظامهای مالیاتی به سیستم مالیات استانی به علت کارایی و مزیتهای آن میباشد.سیستم مالیات محلی بهتر از مالیات ملی قادر به تعیین و تبیین پایهها و نرخهای مالیاتی مبتنی بر اصل فایده میباشد. بهرهمندی پرداختکنندگان مالیات از فواید مالیات پرداختی در سطح محله شفافتر از این مهم در سطح ملی است، در نتیجه تمایل پرداخت مالیات بیشتر بوده و هزینههای مربوط به فرار و اجتناب از پرداخت مالیات کمتر خواهد بود. تجربه کشورهای OECD در طراحی سیستم مالیات محلی نشان میدهد که پایههای متعددی میتوانند موضوع مالیاتهای محلی قرار گیرند که از آن جمله میتوان به سه پایه مالیاتی مالیات بر درآمد محلی ، مالیات بر دارایی محلی ، مالیات بر فروش محلی اشاره نمود که همانند مالیات ملی می تواند اثر توزیعی به همراه داشته باشند. دراینپژوهشبااستفادهازدادههای12کشور منتخب OECD بینسالهای2014-2004بهبررسیاثرمتغیرهایمالیات بر درآمد محلی، مالیات بر دارایی محلی، مالیات بر فروش محلی و سایر مالیاتهای محلی بر توزیع درآمدپرداختهشدهاست. روشتجزیهوتحلیل اطلاعاتبهروشدادههایتابلوییپویا( GMM )میباشد.نتایجبرآوردمدلپژوهشنشانمیدهدکهمالیات بر درآمد محلی و مالیات بر دارایی محلی و سایرمالیات های محلی دارایتأثیرمعنادارومنفیبررویضریب جینی است که بهبود توزیع درآمدرا نشان میدهد،حال آنکه مالیات بر فروش محلی دارایتأثیرمعنادارو مثبتبرروی ضریب جینی میباشد که به مفهوم بدتر شدن توزیع درآمداست. مالیات محلیبه عنوان یکیازپایههایمالیاتیدراقتصادایرانمیتواندنظاممالیاتیرادرتحققسههدفاساسیآن (تخصیصبهینهمنابع،توزیعمناسبدرآمد،ایجادمنابعدرآمدیپایداربرایدولت) یاری نماید. اما از آنجا که هرگاه دولت قصد اصلاح قوانین مالیاتی را داشته باشد، توزیعدرآمددستخوش تغییرمیشود، ضرورت دقت در برقراری این پایه مالیاتی روشن میگردد. مطالعات نشان میدهد آنچه در حال حاضر تحت درآمدها و مالیاتهای استانی در حال اجرا است کاملاً مستقل از نظریههای اقتصادی مالیات محلی و برنامه آمایش سرزمین قرار دارد. در واقع هیچ گونه پایه و نرخهای متفاوت مالیات محلی در اقتصاد ایران مطرح نمیباشد. در کل میتوان گفت در نظام موجود مالیاتی و شرایط حاضر اقتصادی ایران چالشها و کاستیهای مهمی از جمله ساختار موجود نظام مالیاتی، نبود برنامه آمایش سرزمین ،نبود اطلاعات و آمار مرتبط برای طراحی سیستم مالیات محلی، عدم شفافیت سیاستی و استراتژیهای اصلی دولت، مطرح میباشد. با توجه به این مطالعه، در صورت اجرایی شدن مالیاتهای محلی میتوان نتایج زیر را در اقتصاد ایران بیان نمود :
[1]-دانشجوی دکتری اقتصاد، گروه اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران، Mo_milani@Yahoo.com [2]-استاد فقید گروه اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران ،نویسنده مسئول، @Yahoo.comPajooyan [3]-دانشیارگروه اقتصاد، ،دانشگاه علامه طباطبایی ، تهران، ایران ، Hosseyni@ srbiau.ac.ir [4]-دانشیار گروه اقتصاد، ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران، Ghaffari@srbiau.ac.ir [i]Kitchen(2004) [ii]Musgrave(1948) [iii]Local Taxes [iv]Hayek(1945) [v]ایننوعحکومتهایمحلیقادربهبرقراریقوانینمالیاتیوهزینهایبودهومشابهدولتمرکزیقوهمقننهومجریهدارند. [vi] Kitchen(2004) [vii]Musgrave(1959) [viii]Baily(1999) [ix]Ebal(2004) [x]Kitchen(2004) [xi]Bentick(1979) [xii]Olowu(1984 [xiii]Baily(1999) [xiv]Kitchen(2004)& Baily(1999) [xv]Kitchen(2004) [xvi]Baily(1999) [xvii]C. Lockwood Reynolds, Shawn M. Rohlin [xviii]Andrew Leigh [xix]Cooper, Daniel H and et al(2015) [xx]Borge, E-L & J. Rattso. (2001). [xxi]Tiangboho Sanogo and Jean-François Brun(2016) [xxii]Gál Marián, Tóth Peter(2015) [xxiii]Koen Caminada, KeesGoudswaard and Chen Wang(2012) [xxiv]Generalized Method of Moments [xxv]Baltagi(1995) [xxvi]Arellano & Bond(1991) [xxvii]Matyas & Sevestr [xxviii]Sargan Test | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع 1) اشرفی،یکتا(1388)، بررسیوضعیتتوزیعدرآمدبااستفادهازمحاسبهضریبجینی،مجلهاقتصادی 87 2) امیدیپور، رضا، پژویان،جمشید(1396)، "فرار مالیاتی در پایه مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی در ایران برآوردهای ساالنه (1392-1352)"فصلنامـه اقتصاد مالی سال یازدهم ، شماره 93 ، صفحه 72 تا 56 3) پژویان، جمشید (1385)،" دربررسیتوجیهپذیریمالیاتهایاستانیدرایرانوارائهپیشنهادهاییجهتاصلاحسیستممالیاتی” دفتر مطالعات و تحقیقات مالیاتی 4) پژویان، جمشید، درویشی، باقر (1389)،"اصلاحات ساختاری در نظام مالیاتی ایران" ، پژوهشنامه مالیات، دوره جدید، شماره هشتم 5) پژویان،جمشید(1392)، کتاب مالیه عمومی و تعیین خط مشی دولتها، انتشاراتدانشگاه پیام نور ،چاپ 14 6) جوکار ، خدیجه، (1394) ، " بررسی تاثیر تمرکززدایی مالی بر فقر و توزیع درآمد در ایران " پایاننامه دولتی ، وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری ، دانشگاه شیراز ، دانشکده علوم اقتصادی 7) حسینی،سیدشمسالدین(1386)،بررسیشاخصهایاندازه گیری توزیعدرآمد،تهران : معاونت پژوهشی مجمع تشخیص مصلحت نظام 8) خانزادی،آزادوهمکاران (1394) " بررسیوتحلیلنقشواثراتدرآمدهایمالیاتیبرتوزیعدرآمدوتوسعهانسانی (مطالعهموردیکشورایران )" فصلنامهاقتصادمقداری (بررسیهایاقتصادیسابق)،دوره 11،شماره4،زمستان 1393 ،صفحات 158-135 9) رضایی،محمدقاسم،سیفیپور،رویا (1390)،"بررسیعواملموثربرتوزیعدرآمد ،دراقتصادایرانباتاکیدبرمالیات"،پژوهشنامهمالیات،شماره 10،دوره 19 ص 121 الی 142 10) سپهردوست،حمید،زمانیشبخانه،صابر،(1394)، "بهبودپارتوییتوزیعدرآمدوسیاستگذاریمالیاتیدرایران" فصلنامهسیاستهایراهبردیوکلان،دوره 3،شماره 10،صفحه 107-127 11) فرامرزی، ایوب، دشتبانفاروجی، مجید، حکیمی پور، نادر، علیپور، صادق، جباری، امیر(1394)، " بررسی رابطه مالیات و رشد اقتصادی، مطالعه موردی ایران و کشورهای عضو اوپک و سازمان همکاریهای اقتصادی( (OPEC و(OECD)"، فصلنامـه اقتصاد مالی، سال 9 ، شماره 13 12) قبادی،نسرین،(1391)،”چالشهایتأمینمالیدولتهایمحلیوراهکارهایمقابلهباآنمطالعهموردیدولتهایمحلیدرایران” ، مجله اقتصادی ، ماهنامه بررسی مسایل و سیاست های اقتصادی ، شماره 11و12 صفحات 82-53 13) موسوی، سید یحیی و همکاران(1394)، "الزاماتوپیشنیازهایپیادهسازینظاممالیاتهایمحلی"، پژوهش، برنامهریزی و امور بینالملل، مطالعات و تحقیقات مالیاتی 14) مهرآرا،محسن،اصفهانی،پوریا (1394)، " بررسیرابطهبینتوزیعدرآمدوساختارمالیاتیکشورهایمنتخب " ، پژوهشنامه مالیات، شماره بیست و هشتم (مسلسل 76) زمستان 94 15) Aluko B. T. (2005). Building urban localgovernance discal autonomy troughproperty taxation financing option, International Journal of Strategicproperty Management, 9(4), 2011-214 16) Arellano, M. and Bond, S. (1991); "Some Test of Specification for Panel Data: Monte Carlo Evidence and Application to Employment Equations”, Review of Economic Studies, 58: 277- 17) Baily, S, (1999), Local Government Economics: Principles and Practice, Macmillan 18) Baltagi, B. H. (1995). Econometric analysis of panel data. Wiley,New York 19) Baltagi, B. (2005); Econometric analysis of panel data, Third Edition, McGraw-Hill. 20) Bentick, B. L. (1979). The impact oftaxation and valuation practices on thetiming and efficiency of land use, Journal of Political Economy, 87(4), 859. 21) Borge, E-L & J. Rattso. (2001). Income Distribution and Tax Structure:Microeconomic Test of TheMeltzer – Richard Hypothesis, CES WorkingPaper, Number 543. 22) Cooper, Daniel H and et al (2015), The Role of Taxes in Mitigating Income Inequality Across the U.S. States, Public Policy Discussion Paper No. 11-7 23) Ebel, R. and Vaillancourt, F. (2004). Revenue sources of local governments: Nature and determinants. 131- 144 inFreire, Mila and Belinda Yuen (eds.), Enhancing urban management in EastAsia, England: Ashgate PublishingLimited 24) Hayek, F. A., (1945).” The choice of tax base by localauthorities: voter preferences, special interest groups, and tax base diversification, Regional Science and Urban Economics 31 (2001) 733–749 25) Kkitchen.H.M. (2004). local taxation in selected countries. A comparative examination. department of economics: New finance options formunicipal governments. working paper. CanadaianTax Journal, 51(6), 2215-2247 26) Koen Caminada, KeesGoudswaard and Chen Wang (2012)” Disentangling Income Inequalityandthe Redistributive Effect of Taxesand Transfers in 20 LIS Countries Over Time” Working Paper SeriesNo. 581 27) Leigh, A. 2008. “Do Redistributive State Taxes Reduce Inequality?” National TaxJournal 61(1): pp. 81–104 28) Lockwood, R, Shawn M. R, (2015),” The Effects of Location-based Tax Policies on the Distribution of Household Income: Evidence from the Federal Empowerment Zone Program” United StatesJournal of Urban Economics 88 ,1–15 29) Marián, G, Peter, T, “Significance of Local Taxes in Income Structure of Slovak Municipalities”, Mediterranean Journal of Social SciencesMCSER Publishing, Rome-Italy, Vol 6 No 3 30) Musgrave, R. A., Thin, T., (1948), »Income Tax Progression«, Journal of Political Economy, No. 56, 498–514 31) Musgrave, R. (1959), “On the switch from direct to indirecttaxation," NBER Chapters, in: Econometric Studies in Public Finance, pages 195-224 National Bureau of Economic Research 32) Olowu, D. (1984). Local Government andUrban Development in Nigeria, University of Ife 33) Olson, M. (1969) “The Principle of Fiscal Equivalence,” American Economic Review, 59 (2): 479-87 34) Sanogo, T., and Brun, J., (2016)," The Effect of Central Grants on Local Tax and Non-Tax Revenue Mobilisation in a Conflict Setting: Evidence from Côte d’Ivoire", ICTD Working Paper 52
نتایج تخمین به روش GMM
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 889 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 471 |