تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,991 |
تعداد مقالات | 83,509 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,151,299 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,197,447 |
قدرت و بیش اطمینانی مدیران و گزارشگری متقلبانه The power and overconfidence of managers and fraudulent reporting | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد مالی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 15، شماره 54، خرداد 1400، صفحه 379-400 اصل مقاله (489.89 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حامی فلاح حمیدی1؛ خسرو فغانی ماکرانی* 2؛ علی ذبیحی3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ساری، مازندران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان.سمنان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری، مازندران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین قدرت و بیش اطمینانی مدیران و گزارشگری متقلبانه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و روش پژوهش، توصیفی – رگرسیونی حسابداری و مبتنی بر اطلاعات واقعی در صورتهای مالی شرکتها میباشد. در این پژوهش قدرت مدیر با استفاده از معیارهای استقلال هیئت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیرعامل و دوره تصدی و بیش اطمینانی با استفاده از دو معیار مخارج سرمایهگذاری و سرمایهگذاری بیش از حد شناسایی شدند. برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است. نمونه مورد مطالعه 122 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دورههای زمانی 1394 تا 1398 میباشد که با استفاده از روش دادههای تلفیقی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش حاکی از آن بود که بین قدرت مدیران و گزارشگری متقلبانه رابطه معناداری وجود ندارد. با این حال بین بیش اطمینانی مدیران و گزارشگری متقلبانه رابطه معناداری مشاهده شد. The power and overconfidence of managers and fraudulent reporting Hami Fallah Hamidi Khosro Faghani Makarani Khosro Ali Zabihi The purpose of this study is to investigate the relationship between strength and overconfidence of managers and fraudulent reporting in companies listed on the Tehran Stock Exchange. Research in terms of applied purpose and research method is descriptive-accounting regression and based on real information in companies' financial statements. In this study, the power of the manager was identified using the criteria of board independence, dual duties of the CEO and tenure and overconfidence using the two criteria of investment costs and over-investment. Multivariate regression was used to test the hypotheses. The study sample is 122 companies listed on the Tehran Stock Exchange for the periods 1394 to 1398, which were tested using the integrated data method. However, a significant relationship was observed between managers' overconfidence and fraudulent reporting. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی:گزارشگری متقلبانه؛ قدرت مدیران؛ بیش اطمینانی مدیران. طبقه بندی JEL: M41؛ G11؛ G17 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قدرت و بیش اطمینانی مدیران و گزارشگری متقلبانه
حامی فلاح حمیدی[1]
خسرو فغانی ماکرانی[2] علی ذبیحی[3]
چکیده هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین قدرت و بیش اطمینانی مدیران و گزارشگری متقلبانه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و روش پژوهش، توصیفی – رگرسیونی حسابداری و مبتنی بر اطلاعات واقعی در صورتهای مالی شرکتها میباشد. در این پژوهش قدرت مدیر با استفاده از معیارهای استقلال هیئت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیرعامل و دوره تصدی و بیش اطمینانی با استفاده از دو معیار مخارج سرمایهگذاری و سرمایهگذاری بیش از حد شناسایی شدند. برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است. نمونه مورد مطالعه 122 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دورههای زمانی 1394 تا 1398 میباشد که با استفاده از روش دادههای تلفیقی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش حاکی از آن بود که بین قدرت مدیران و گزارشگری متقلبانه رابطه معناداری وجود ندارد. با این حال بین بیش اطمینانی مدیران و گزارشگری متقلبانه رابطه معناداری مشاهده شد.
واژههای کلیدی:گزارشگری متقلبانه، قدرت مدیران، بیش اطمینانی مدیران. طبقه بندی JEL: M41, G11, G17 1- مقدمه رشد و دگرگونی سریع روابط اقتصادی، منجر به رقابت شدیدی در عرصه تجارت، صنعت و سرمایهگذاری شده است. لذا شرکتها برای بقاء و گسترش فعالیتهای خود، نیاز به انجام سرمایهگذاریهای مناسب و به موقع دارند. گزارشهای مالی شرکتها باید اطلاعاتی فراهم نماید که برای سرمایهگذاران بالقوه و بالفعل، بستانکاران و سایر استفاده کنندگان در سرمایهگذاریهای منطقی، اعطای اعتبار و تصمیمات مشابه سودمند باشد و این اطلاعات عاری از تحریفهای با اهمیت و تقلبهای احتمالی باشد تا سرمایهگذاران بتوانند نسبت به تأیید عملکرد و پیش بینی آینده اقدام نمایند و در نهایت با توجه به انتظارات خود بتواند بازدهی و ریسک متناسب با آن را ارزیابی نمایند. بر همین اساس ارزیابی گزارشگری مالی متقلبانه بوسیله استفاده کنندگان از اطلاعات یکی از فاکتورهای مهم در تخمین آینده بنگاهها میباشد تا به وسیله آن قدرت تأییدکنندگی و پیش بینی کنندگی اطلاعات ارزیابی گردد (لامبرت[i]و همکاران، 2010: 286). تقلبهای صورتهای مالی به شکل چشمگیری توجه عموم جامعه، رسانهها، سرمایهگذاران، جامعه مالی و قانونگذاران را به خود جلب کرده و این به خاطر چندین تقلب مشهوری است که در شرکتهای بزرگی از قبیل لوسنت[ii] در طول سالیان گذشته روی داده است. گزارشگری متقلبانه در صورتهای مالی بیشتر از طریق بیش اظهاری داراییها، فروشها و سود و کم اظهاری بدهیها، هزینهها و زیانها، انجام میشود (عباسزاده و همکاران، 1395: 60). اطلاعاتی که باید به مردم ارائه شود، بسیار متنوع است. لیکن بخش مهمی از آن را اطلاعات مالی تشکیل میدهد. اهمیت اطلاعات مالی ایجاب میکند که این اطلاعات بر پایه ضوابط و استانداردها در بخش عمومی همانند بخش خصوصی تهیه گردد و در این راستا حرکتهای مهمی در سطح جهان آغاز شده است؛ به گونهای که حسابداری و گزارشگری مالی در بخش دولتی و عمومی، کانون اصلی پژوهشهای متعددی در دهه اخیر بوده است. گرایش به گزارشگری مالی در بخش عمومی، با جهانی شدن موضوع بهسازی مدیریت منابع مالی و پاسخگویی در بخش عمومی در معرض دگرگونی بوده است (لعل خضری و همکاران، 1399: 50).کیفیت گزارشگری مالی، میزان صداقت مدیران در ارائه اطلاعات منصفانه و حقیقی برای تصمیم گیرندگان تعریف شده است. هرگاه مدیران در ارائه اقلام مندرج در صورتهای مالی دو واژه بیطرفی و عینیت را رعایت کرده باشند، کیفیت گزارشگری مالی وجود دارد (برندت[iii] و همکاران، 2010: 875). انتشار اطلاعاتی که صحت ندارد و واقعیات مالی و عملکردی بنگاه را بصورت خلاف واقع نمایان مینماید، ناشی از تمایل مدیریت به پنهانکاری و کتمان واقعیت بوده که هم میتواند در راستای انحراف تصمیمات استفاده کنندگان باشد و هم جهت دستیابی به مقاصدی که به نفع تمامی ذینفعان نیست. لذا استفاده کنندگان از گزارشهای مالی همواره بایستی احتمال وقوع گزارشگری متقلبانه در صورتهای مالی و گزارشها منتشر شده شرکت را از طریق ارزیابی صورتهای مالی، پیگیری اخبار و رویدادهای مرتبط با بنگاه و غیره مورد تحلیل قرار دهند تا بتواند کیفیت اطلاعات مندرج در گزارشها مالی را تبیین نمایند (کیامهر و همکاران، 1399: 200). گزارشگری مالی نقش عمدهای در ادای وظیفه پاسخگویی در یک جامعه دموکراتیک ایفا میکند. گزارشگری مالی باید از یک سو به مدیران کمک کند تا وظیفه مسئولیت پاسخگویی عمومی خود را به جا آورد و از سوی دیگر استفاده کنندگان را قادر سازد که مسئولیت مذکور را ارزیابی کنند. گزارشگری مالی باید اطلاعاتی فراهم آورد که استفاده کنندگان را در ارزیابی قدرت تدارک کالا و خدمات و هزینهها و وظایف اجرایی واحد، یاری کند. میتوان گفت که مسئولیت پاسخگویی و نتیجه طبیعی آن سودمندی در تصمیم، دو ارزش اساسی در حسابداری و گزارشگری مالی است. این دو ارزش اساسی، پایه هدفهای گزارشگری مالی را فراهم میسازد. به دلیل آن که مدیران، در مورد التزام به بودجه مصوب، اجرای عملیات و مباشرت باید پاسخگو باشد، در نتیجه ناگزیر است اطلاعاتی فراهم کند که برای ارزیابی مسئولیت پاسخگویی سودمند باشد. میتوان نتیجه گرفت که اهمیت و جایگاه ویژهای که در چارچوبهای حسابداری و گزارشگری مالی به مسئولیت پاسخگویی اختصاص یافته، این مفهوم را به اصلیترین عامل ارزیابی نظامهای حسابداری و گزارشگری مالی تبدیل کرده است (باباجانی، 1389: 68). از طرفی آثار زیانباری که رسواییهای مالی در سالهای اخیر به وجود آورده است، توجه به بحث تقلب و به ویژه تقلب در گزارشگری مالی را اجتناب ناپذیر کرده است. رسواییهای مالی نه تنها هزینهها و زیانهای اقتصادی مانند متضرر کردن اعتباردهندگان، سرمایهگذاران و سهامداران داشته، بلکه هزینههای سیاسی و قضایی و غیره را نیز به بار آورده است (صدیقی کمال، 1392: 117). طبق بخش 240 استانداردهای حسابرسی ایران، تقلب عبارت است از هر گونه اقدام عمدی یا فریبکارانة یک یا چند نفر از مدیران، کارکنان یا اشخاص ثالث، برای برخورداری از مزیت ناروا یا غیرقانونی. تقلب شامل وجود انگیزه برای ارتکاب تقلب و استفاده از فرصت جهت ارتکاب آن است (کمیتة تدوین استاندارد حسابرسی، 1393: 65). طبق استاندارد حسابرسی، گزارشگری مالی متقلبانه مستلزم تحریفهای عمدی، از جمله حذف مبالغ یا موارد انشا در صورتهای مالی، به منظور فریب دادن استفاده کنندگان صورتهای مالی است. گزارشگری مالی متقلبانه ممکن است به روشهای دستکاری، سند سازی (از جمله جعل) با تغییر سوابق حسابداری با مستندات پشتوانه تهیه صورتهای مالی ارائه نادرست یا حذف عمدی معاملات، سایر رویدادها یا سایر اطلاعات عمده در صورتهای مالی؛ بکارگیری نادرست استانداردهای حسابداری در رابطه با مبالغ، طبقهبندی، نحوه ارائه، یا موارد افشا به صورت عمدی انجام شود (استاندارد حسابرسی ۲۴۰، بندهای ۲ و ۳ توضیحات کاربردی). گزارشگری مالی متقلبانه منجر به ارائه اطلاعات ناصحیح به بازار میشود و بر کارایی بازار در تخصیص منابع اثر میگذارد که پیامد آن سلب اعتماد سرمایهگذاران از بازار خواهد بود (مرادی و همکاران، ۱۳۹۳: 156). در گزارشگری مالی متقلبانه، مدیران اجرایی اغلب کنترلهایی را زیر پا میگذارند که در شرایط معمول، دارای اثربخشی کار کرد هستند (استاندارد حسابرسی ۲۴۰، توضیحات کاربردی بند ۴). جلوگیری از بروز چنین شرایطی مستلزم اعمال حاکمیت صحیح سهام داران از طریق نظارت دقیق بر مدیریت اجرایی و حسابرسی منظم شرکتها است که در مجموع تحت عنوان فرآیند حاکمیت شرکتی شناخته میشود (باباجانی و عبدی، ۱۳۸۹: 70)، سوالی که پیش میآید این است که در ساختار حاکمیت شرکتی چه افرادی ممکن است مرتکب تقلب در گزارشگری مالی شوند؟ طبق استانداردهای حسابداری، مسئولیت تهیه و ارائه صورتهای مالی با هیات مدیره یا سایر ارکان راهبری واحد تجاری است. با افزایش این اختیارات در ساختار راهبری شرکت ممکن است مدیران دست به رفتارهای فرصت طلبانه زده و تصمیماتی را اتخاذ نمایند که در جهت منافع شخصی خود و عکس منافع سهامداران باشد (حجازی و مختارینژاد، 1396: 45). تقلب درصورتهای مالی زمانی رخ میدهد که مدیران با هدف گمراه کردن گروهی از سهامداران در مورد عملیات اصلی شرکت و همچنین به منظور تأثیر بر نتایج فعالیتهای شرکت با استفاده از روشهایی غیر از اصول پذیرفته شده، سعی در دستکاری صورتهای مالی دارند. بارگر[iv] و همکاران (۲۰1۳) دریافتند که بیش از نصف افرادی که مرتکب تقلب در گزارشگری مالی میشوند از گروه مدیریت شرکت هستند. کمیته سازمانهای حامی کمیسیون تردوی در گزارشی تحت عنوان تقلب در گزارشگری مالی که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد، عنوان کرد که ۷۲ درصد از موارد تقلب، مورد بررسی توسط مدیر عامل و ۴۲ درصد توسط مدیر مالی صورت گرفته است (صفرزاده، ۱۳۸۹: 145). برای مثال در انرون در بیشتر مواقع رئیس هیأت مدیره، سمت مدیرعامل را نیز بر عهده داشت. در پال مارت نیز مدیر مالی به طور همزمان عضو کمیته حسابرسی داخلی بود و از ۱۳ نفر عضو هیات مدیره این شرکت تنها ۳ نفر آن ها عضو غیرموظف بودند (خلیفه سلطانی و همکاران، ۱۳۹۳: 10). همچنین در پارمالات علاوه بر ارقام ترازنامه ساختگی، هیات مدیره ضعیف و وابسته خانوادگی، رییس هیات مدیره همزمان مدیر عامل، عدم استقلال کافی حسابرسان نسبت به سهامداران عمده، ضعف اصول حاکمیت شرکتی کشور ایتالیا در مورد اشخاص وابسته و تغییر پی در پی مدیران ارشد مالی وجود داشته است. در عصر حاضر مدیران، عامل کلیدی در جهت ارتقای عملکرد هر سازمان به شمار میآیند و تصمیماتی که آنان اتخاذ مینمایند، در شکست با موفقیت سازمان تأثیرگذار است. تصمیمات مدیران سازمان و تفکرات آنها نقشی سرنوشتساز در پیشبرد اهداف سازمانی دارد؛ اما گاهی اوقات مدیران در وضعیتهایی قرار میگیرند که تصمیمهایشان به نفع سهامداران شرکت نبوده و باعث مخدوش شدن گزارشهای مالی میشوند. در واقع مدیریت سود زمانی رخ میدهد که مدیران قضاوت خویش را در گزارشگری مالی و در نحوه ثبت و گزارشهای مالی به صورتی وارد نمایند که تغییر در محتوای گزارشهای مالی، برخی از سهامداران را نسبت به عملکرد اقتصادی شرکت گمراه نماید. از سوی دیگر با توجه به تئوری نمایندگی، مدیران میتوانند از انگیزه لازم برای دستکاری سود به منظور حداکثر کردن منافع خود برخوردار باشند (آزاد و همکاران، 1399: 75). یکی از موارد تأثیرگذار بر شفافیت گزارشگری مالی در شرکتها، ویژگیهای فردی مدیران میباشد. امروزه مدیریت واحدهای تجاری نقش تعیین کنندهای در افزایش بهرهوری و بازدهی آنها دارد (لاری دشت بیاض و اورادی، 1396: 95). پیچیدگی فزاینده جوامع، پیشرفت علم و تکنولوژی و به تبع آنها، افزایش نیازها و گسترش سازمانها و شرکتها، ایجاب میکند که از مدیران کارآمد در اداره امور سازمانها استفاده شود. بسیاری از صاحبنظران تصمیمگیری را جوهره مدیریت دانستهاند و موفقیت و شکست سازمانها را در گرو تصمیمات مدیران آنها قلمداد کردهاند. پرواضح است که اخذ تصمیمات مناسب از سوی مدیران، تابعی از عوامل رفتاری و شخصیتی آنها است. مدیران به واسطه کنترلی که بر منابع شرکت دارند، میتوانند آنها را به فعالیتهایی اختصاص دهند که تنها در جهت منافع شخصی خودشان بوده و لزوماً حداکثر منافع مالکان را به همراه نداشته باشد. مدیران، یا در حال نزدیک شدن به سن بازنشستگی هستند، یا تعویض آنها محتمل است، بر این اساس تمایل زیادی برای توجه به جریان نقدی که بعد از دوره تصدیشان اتفاق میافتد از خود نشان نمیدهند، این دیدگاه باعث از بین رفتن برخی از فرصتهای مناسب برای سرمایهگذاری میگردد. شرایط ذکر شده در بالا برای مدیران انگیزه انجام تخلفهای مالی را ایجاد کرده، در نتیجه احتمال وقوع تقلب در چنین حالتی افزایش مییابد (مرادی و همکاران، ۱۳۹۳: 154). به رغم تحقیقات متعدد خارجی در خصوص کشف تقلب در گزارشهای مالی، در داخل کشور به این موضوع توجه زیادی نشده است. مسئله گزارشگری مالی متقلبانه درایران از اهمیتی ویژه برخوردار است. افزایش تعداد شرکتهای پذیرفته شده در بورس که به منظور جذب منابع مالی به انتشار اوراق بهادار اقدام میکنند، تلاش به منظور کاهش مالیات بر سود وغیرهاز جمله دلایل اهمیت موضوع است؛ لذا با توجه به اهمیت کشف تقلب در گزارشگری مالی در جهت حمایت از منافع سرمایه گذاران همچنین، پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این پرسش است که آیا بین قدرت و بیش اطمینانی مدیران با گزارشگری مالی متقلبانه رابطه وجود دارد یا خیر؟ 2- مبانی نظری 2-1- بیش اطمینانی مدیران علت وجودی بیش اطمینانی مدیران از عملکرد خود، آرامشی است که افراد از آن به دست میآورند. بیش اطمینانی با نسبت دادن موفقیتها به خود، به مرور زمان افزایش مییابد (مشایخ و بهزادپور، 1393: 490). در واقع بیش اطمینانی مدیران، اعتقادی بیاساس دربارة تواناییهای شناختی، قضاوتها و استدلال شهودی وی است (حساس یگانه و همکاران، 1394: 390). دو عامل رفتاری مرتبط با بیش اطمینانی مدیران به افزایش انتظارات تقاضای آتی منجر میشود:
از دیدگاه اقتصادی انتظار مدیران به نسبت آتی جانبدارانه فرض نمیشود؛ در حالی که از دیدگاه رفتاری بیش اطمینانی مدیریت یکی از ویژگیهای پایدار مدیریتی است که بر سوگیری مثبت در انتظارات آتی مدیریت تکیه دارد (رضائی پیته نوئی و همکاران، 1397: 47). بیش اطمینانی پدیدهای شناخته شده در روانشناسی است. افراد دربارة تواناییهایی خود، از جمله قدرت پیشبینی، ادراک اطلاعاتی و دانش خود، اغراق میکنند. به بیان دیگر به تواناییها و دانش خود اعتماد بیش از حد دارند، البته ممکن است این احساس درونی را اظهار نکنند یا حتی خود نیز از آن غافل باشند. یکی از ریشههای وقوع بیش اطمینانی و اصلاح نشدن آن در نتیجة یادگیری این است که افراد مسئولیت موفقیتهای خود را به عهده میگیرند و مسئولیت شکست را به دیگران نسبت میدهند. به بیان دیگر، افراد تمایل دارند موفقیتهایشان را به عوامل درونی، از جمله استعداد و بصیرتشان نسبت دهند و شکستهایشان را در عوامل بیرونی ازجمله بدشانسی و اوضاع بد اقتصادی جست وجو کنند. از سوی دیگر، افراد به موفقیتهای خود اعتبار بیشتری میدهند تا به شکستهایشان. علت وجودی بیش اطمینانی آرامشی است که افراد از آن به دست میآورند. بیش اطمینانی با نسبت دادن موفقیتها به خود، به مرور زمان افزایش مییابد. از سوی دیگر، افراد به دنبال اثبات خود به دیگران نیز هستند تا تحسین آنها را برانگیزند؛ بنابراین گاهی دربارة موفقیتهای قبلی خود برای دیگران اغراق میکنند که از نظر درونی بر آنها تأثیر میگذارد و موجب تشدید پدیدة بیش اطمینانی میشود. به گفتة دیگر، در بیان اغراق آمیز موفقیتها، خود فرد بیش از دیگران تحت تأثیر سخنانش قرار میگیرد. مطالعات در این زمینه نشان داده است مشاغلی که به قضاوت نیاز دارند، بیش از مشاغل دیگر دچار بیش اطمینانی میشوند؛ ضمن آنکه هر چه تخصص افراد بیشتر باشد، در معرض بیش اطمینانی بیشتری قرار میگیرند (مرادی و همکاران، 1393: 165). مدیران بیش اطمینان بازدههای آتی پروژههای واحد تجاری را بیشتر برآورد میکنند. از این رو ممکن است احتمال و بزرگی شوکهای مثبتجریانهای نقدی آتی حاصل از این پروژهها را بیشتر برآورد کنند و در مقابل برآورد کمتری از شوکهای منفی داشته باشند. آنها بر این باورند واحد تجاری تحت مدیریتشان در بازار سرمایه کمتر از واقع ارزشگذاری شده است و ترجیح میدهند از منابع تأمین مالی خارج از سازمان کمتر استفاده کنند. به بیانی، انتظار میرود سود نقدی کمتری تقسیم کنند (رضائی پیته نوئی و همکاران، 1397: 48). 2-2- ارتباط بین بیش اطمینانی و تقلب در گزارشگری مالی تحقیقات پیشین نشان میدهد ویژگیهای شخصیتی افراد در احتمال ارتکاب به تقلب در گزارشگری مالی، نقش کلیدی دارد (کوهن و همکاران، 2010: 340؛ باسلی[vi] و همکاران، 1999: 12).بیش اطمینانی مدیران از عملکرد خود، در برآورد حسابرس از خطر تحریف گزارشهای مالی ناشی از تقلب صاحبکار تأثیر میپذیرد (جانسون[vii] و همکاران، 2013: 214). بیش اطمینانی مدیران میتواند بر ارزیابی ریسک گزارشگری مالی توسط حسابرسان اثرگذار باشد، چرا که مدیران دارای بیش اطمینانی، احتمال رویدادهای مساعد را بر جریانهای نقدی شرکت بیشتر از واقعیت برآورد کرده و احتمال رویدادهای نامساعد را کمتر از واقعیت ارزیابی میکنند. در این صورت میتوان گفت که احتمال وقوع اشتباه در گزارش سود به دلیل نگرشهای خوشبینانة مدیریت افزایش مییابد (شراند و زچمن[viii]، 2011)، در نتیجه احتمال ارائة مجدد گزارشای مالی و مدیریت سود واقعی افزایش مییابد (هسیه[ix] و همکاران، 2014: 1245). دوئلمن، هارویتز و سان[x] (2015) ارتباط مستقیم بین افزایش خطـر تحریف صورتهای مالی و بیش اطمینانی مدیران را تأیید کردند. شراند و زچمن (2011) معتقدند که اعتماد به نفس زیاد، گرایش به تقلب را افزایش میدهد؛ چرا که اگر در زمان t، مدیر در مورد درآمدهای دورة آتی انتظارات غیرواقعی داشته باشد، احتمال تحقق سودهای سال t+1 را کمتر از معیار مد نظر پیش بینی میکند، در نتیجه بیشتر مایل به مدیریت درآمدها در دورةt خواهد بود. آنها عنوان کردند که اگر سودهای زمان t+1 از مقدار پیش بینی شده کمتر باشد، استفاده از معیار اندازه گیری درآمد مورد استفاده در سال t به صرفه نیست و مدیر ممکن است سودها را دوباره در دورة t+1محاسبه کند. به همین ترتیب، مدیری که در زمانt در مورد سودهای دورة t+1 انتظارات غیر واقعی دارد، احتمال نیاز به مدیریت سودهای سال t را کمتر در نظر میگیرد، تا امکان مدیریت سودهای کلان در سال بعد به عنوان یک انتخاب بهینه وجود داشته باشد.
2-3- قدرت (نفوذ) مدیرعامل و گزارشگری مالی متقلبانه قدرت مدیرعامل توجه بسیاری از محققان حوزه های اقتصادی، مالی، مدیریت و روانشناسی را به خود جلب کرده است. موقعیت مدیرعامل به عنوان یک منبع قدرت در نظر گرفته میشود و عموماً به عنوان معمار اصلی سازوکارهای نوآوری شرکت (برگر و همکاران، ۲۰۱۶) و عامل اصلی ایجاد ارزش برای سهامداران تلقی میشود، در حالی که اگر منافع مدیرعامل با منافع سهامداران همسو نباشد، در این صورت نفوذ و قدرت مدیرعامل مشکل ساز میگردد (جنسن[xi]، ۱۹۹۳: 320). طبق دستورالعملهای راهبری شرکتی، مدیرعامل به عنوان منبعی از قدرت اجرایی بر هیأت مدیره نفوذ دارد. یرماک[xii](۱۹۹۶)نشان داد شرکتهایی که رئیس هیأت مدیره مستقل و غیر موظف باشد عملکرد بهتری نسبت به شرکتهای تحت نفوذ مدیرعامل دارند. رازالی[xiii] و همکاران (4 ۲۰1) بیان میکنند در شرکتهایی که مدیریت رئیس هیأت مدیره است کیفیت افشای اطلاعات حسابداری کاهش مییابد. کیفیت اطلاعات حسابداری بر کارایی و اثر بخشی تصمیمگیریهای سرمایهگذاران تأثیر میگذارد. از این رو کیفیت اطلاعات حسابداری، به موقع بودن اطلاعات و قابلیت اتکا اطلاعات از عوامل مؤثر بر تصمیمات سرمایهگذاران میباشد که احتمال تأثیرپذیری آنها از قدرت مدیرعامل وجود دارد.
رضازاده و محمدی (1398) در پژوهشی با عنوان توانایی مدیریتی، ارتباطات سیاسی و گزارشگری مالی متقلبانه، به این نتیجه رسیدند که بین توانایی مدیریتی و گزارشگری مالی متقلبانه رابطه منفی و معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج پژوهش آنها نشان داد که مدیران توانمند قادرند قضاوتها و برآوردهای دقیق و اثربخشتری را انجام دهند و با استفاده کاراتر از منابع شرکت، عملکرد بهتری را به ارمغان بیاورند و از این طریق تقلب در گزارشگری مالی را کاهش دهند. رضائی پیته نوئی و صفری گرایلی (1397) به بررسی ارتباط بین خوانایی گزارشگری مالی و احتمال گزارشگری متقلبانه پرداختند و به این نتیجه رسیدند که خوانای گزارشگری مالی احتمال وقوع تقلب حسابداری شرکت را کاهش میدهد. رهروی دستجردی و همکاران (1397) در تحقیقی به ارزیابی خطر تقلب مدیران با استفاده از روش داده کاوی پرداختند. در این تحقیق برای ارزیابی و تشخیص خطر تقلب مدیران، از یک روش غیرمالی استفاده شده است که مشخصا مبتنی بر تجزیه و تحلیل متن گزارش هیئت مدیره به مجمع عمومی صاحبان سهام است. در این روش، واژههای گزارش هیئت مدیره به مجمع بررسی شده، پس از پالایش شدن، با استفاده از نوع خاصی از رگرسیون، الگویی برای ارزیابی و تشخیص شاخص خطر تقلب در شرکتها رائه شده است. جامعی و همکاران (1395) به بررسی رابطه عدم صاقت مدیران موظف و بروز تقلب در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج نشان داد در صورتی که اختلاف مالیاتی منجر به بروز تقلب در سازمان باشد بین عدم صداقت مدیران موظف و بروز تقلب رابطه معناداری وجود دارد. همچنین تعدیل سنواتی به عنوان شاخص شناسایی تقلب به رابطه عدم صداقت مدیران و بروز تقلب در شرکتهای مورد مطالعه تأثیرگذار نیست. نتایج نشان داد بین ارائه اظهارنظر حسابرسی تعدیل شده و بروز تقلب رابطه معناداری وجود دارد و اظهارنظر تعدیل شده حسابرس بر رابطه بین عدم صداقت مدیران موظف و بروز تقلب تاثیری ندارد. نمازی و ابراهیمی (1395) در پژوهشی با عنوان مدل بندی و تعیین اولویت عوامل موثر بر قصد گزارش تقلبهای مالی توسط حسابداران، به این نتیجه رسیدند که متغیرهای عدالت سازمانی، نگرش در مورد گزارشگری، ویژگیهای شخصیتی فعال، دین داری و شدت اخلاقی دارای تأثیر مثبت و معناداری بر قصد گزارش داخلی موارد تقلب هستند، در حالی که تأثیر متغیر هزینه شخصی گزارشگر معنادار نیست. مشایخ و بهزادپور (1393) در پژوهشی با عنوان تأثیر بیش اطمینانی مدیران بر سیاست تقسیم سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، نشان دادند که بین بیش اطمینانی مدیران و تقسیم سود شرکت ارتباط منفی و معناداری وجود دارد، به گونهای که مدیران بیش اطمینان تقسیم سود کمتری دارند. سابمیتر[xiv] و همکاران (2021) در پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه بین عمر هیات مدیره و احتمال وقوع تقلب مالی در شرکتها، دریافتند که هیات مدیره با دوره تصدی بالاتر، انگیزه و توانایی بیشتری برای جلوگیری و کاهش تخلفات مالی در شرکتها دارند. سیجابات[xv] و همکاران (2021) بخش تجزیه و تحلیلهای مدیریت گزارشهای شرکتها را تجزیه و تحلیل کرده و دریافتند که لحن گزارشهای مشکوک به تقلب، به طور با اهمیتی از حالت استاندارد فاصله داشته و به حالت متقلبانه نزدیک است. به عنوان مثال، مدیران در گزارشهایی که مشکوک به تقلب بودند کمتر راجع به جزئیات عملکرد شرکت سخن گفته و سعی میکنند بیشتر راجع به نکات مثبت عملکرد خود توضیح دهند و راجع به تیم مدیریتی شرکت نیز جزئیات چندانی افشا نمیکنند. اسوابوا[xvi] و همکاران (2018) پژوهشی تحت عنوان ویژگیهای مدیران ارشد و گزارشگری مالی متقلبانه انجام دادهاند. ویژگیهای مدیران شامل سن، جنسیت و تحصیلات بوده است. نتایج تحقیق نشان داد سطح گزارشگری مالی متقلبانه بالاتر است وقتی که مدیران جوانتر و مرد باشند و همچنین سطح تحصیلات پایینتر باشد. شراند و زچمن (2011 ) دریافتند که بین بیش اطمینانی مدیریت با احتمال تقلب صورتهای مالی، ارتباط مثبتی وجود دارد و نظارت بهتر داخلی و خارجی از طریق سازوکارهای حاکمیتی این اثر را کاهش نمیدهد. آنها معتقدند که بیش اطمینانی مدیران از عملکرد خود همراه با خوشبینی هدفدار است. این خوشبینی مدیران به تحریف عامدانه منجر خواهد شد و در نتیجه، موجب میشود، شرکت در سراشیبی مسیر تحریفهای عمده گام بردارد.
4- روششناسی پژوهش این پژوهش از نوع نیمه تجربی در حوزه تحقیقات توصیفی- رگرسیونی حسابداری و مبتنی بر اطلاعات واقعی در صورتهای مالی شرکتها است. از سویی دیگر این تحقیق از نوع همبستگی میباشد و چون میتواند در فرآیند استفاده از اطلاعات کاربرد داشته باشد، لذا از نوع تحقیق کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1394 تا 1398 میباشد. برای تعیین نمونة آماری، از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک استفاده شد؛ بدین صورت که در هر مرحله از میان تمام شرکتهای جامعة آماری، شرکتهایی که شرایط زیر را نداشتند، کنار گذاشته شدند و شرکتهای باقی مانده برای اجرای آزمون انتخاب شدند:
با توجه به محدودیتهای بیان شده، 122 شرکت برای نمونه انتخاب شد. با در نظرگرفتن دوره زمانی پژوهش، در مجموع 611 مشاهده (سال- شرکت) برای آزمون فرضیههای این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. آزمون فرضیههای پژوهش با استفاده از مدل زیر تخمین زده شده است:
Fraud= β0 + β1 INFL + β2 M_CONF + β3 SIZE + β4 LEV+ β5 BM + β6 S _GROW+ β7 LOSS+ β8 ROA + e;
که در آن: Fraud نشاندهنده گزارشگری مالی متقلبانه، INFL قدرت مدیرعامل، M_CONF بیش اطمینانی مدیرعامل، SIZE اندازه شرکت، LEV اهرم مالی، BM: ارزش دفتری سهام شرکت، S_GROW: نرخ رشد، LOSS: زیان شرکت و ROA: بازده داراییها میباشند.
4-1- متغیرهای پژوهش 4-1-1- متغیر وابسته تقلب:متغیر وابستة پژوهش، گزارشگری مالی متقلبانه است. بیشتر پژوهشهای انجام شده در زمینة کشف تقلب در گزارشگری مالی نشاندادهاند که نسبتهای مالی سودمندترین و سادهترین ابزار برای پیش بینی تقلب در گزارشگری مالی هستند.ضرایب این مدل در محیط اقتصادی آمریکا طراحیشده است و به کارگیری همان مدل در محیط ایران، به علت متفاوت بودن معیار انتخاب شرکتهای نمونه و قوانین ومقررات با آمریکا، میتواند به پیشبینیهای دقیقی منجر نشود (کردستانی و تاتلی، 1395: 80). از این رو، در پژوهشحاضر از مدل تعدیل شدة بنیش استفاده شده که مناسب محیط ایران است. گزارشگری مالی متقلبانه به پیروی از رزالی و همکاران (2014) و با استفاده از مدل تعدیل شده بنیش که توسط کردستانی و تاتی (1395) بومیسازی شده است، مطابق رابطه 1 اندازهگیری و محاسبه شده است: رابطه 1) Adj-Mscore= 0.002 + 0.665(TATA) + 0.257(LVGI) + 0.024(SGAI) + 0.641(DEPI) + 0.19(SGI) + 0.004(AQI) + 0.032(GMI) + 0.061(DSRI)
:DSRI شاخص فروشهایی که در حسابهای دریافتنی هستند که به کمک رابطة 2 اندازهگیری میشود. در این رابطه REC حسابهای دریافتنی وSALES فروش است. RECt/SALESt RECt-1 /SALESt-1 رابطه 2
:GMI شاخص حاشیة سود ناخالص که از طریق رابطة 3 اندازهگیری میشود. در این رابطهSALES فروش سالانه و COG بهای تمام شده کالای فروش رفته است. رابطه 3 (SALESt-1-cogt-1) /SALESt-1 (SALESt-1-cogt) /SALESt
:AQI شاخص کیفیت دارایی که از طریق رابطة 4 اندازهگیری میشود. در این رابطه CA جمع داراییهای جاری، PPE اموال ماشین الات و تجهیزات و ASSETS جمع داراییها است. رابطه 4
1-[(CAt+PPEt )/ ASSETSt] 1-[(CAt+ PPEt-1)/ASSETSt-1)] SGI: شاخص رشد فروش که از طریق رابطة 5 اندازهگیری میشود. رابطه 5 SALESt SALESt-1
DEPI: شاخص هزینة استهلاک که به کمک رابطة 6 اندازهگیری میشود. در این رابطه ،DEP هزینة استهلاک داراییهای ثابت مشهود و PPE ناخالص اموال، ماشین آلات و تجهیزات است. رابطه 6 DEPt-1 / PPEt-1 DEPt / PPEt
SGAI: شاخص هزینههای عمومی، اداری و فروش که از طریق رابطة 7 اندازهگیری میشود. در این رابطه، SGA و EXP هزینههای عمومی، اداری و فروش و SALES فروش سالانه است. رابطه 7 SGA .EXPt / SALESt SGA .EXPt /SALESt-1
TATA: شاخص مجموع اقلام تعهدی به مجموع دارایی ها که با استفاده از رابطة 8 اندازه گیری می شود. در این رابطه،ACC اقلام تعهدی (تفاوت بین سود عملیاتی و جریان نقدی عملیاتی) و ASSETS مجموع دارایی هاست. رابطه 8 ACCt ASSETSt
LVGI: شاخص اهرم مالی که از طریق رابطة 9 اندازهگیری میشود. در این رابطه،LTD جمع بدهیهای بلند مدت، CL جمع بدهیهای جاری و ASSETS مجموع داراییها است (کردستانی و تاتلی، 1395: 80). رابطه 9 LDTt + CLt /ASSETSt LDTt-1+ CLt-1/ ASSETSt-1
مطابق با پژوهش رزالی و همکاران (2014) برای تعیین وضعیت شرکتهای جامعة آماری پژوهش از لحاظ گزارشگری مالی متقلبانه، شرکتها به دو گروه زیر دستهبندی شدهاند:
4-1-2- متغیرهای مستقل قدرت مدیرعامل:با استفاده از سه شاخص دوره تصدی مدیرعامل، دو مسئولیتی بودن و استقلال هیات مدیره سنجیده شده است. بدین صورت در مدل آورده شده است که اگر مجموع این شاخص ها از 2 بزرگتر باشد عدد 1 و در غیر این صورت عدد صفر لحاظ شده است (شاخص مدیریتی 1 نشان از نفوذ و قدرت مدیریتی بیشتر درآن شرکتها را دارد).
بیش اطمینانی مدیرعامل:در این پژوهش از دو سنجه که مبتنی بر سرمایهگذاری مدیران است برای اندازهگیری بیش اطمینانی استفاده میشود. الف- افزایش مخارج سرمایه گذاری (CAP – EX): برای محاسبة مخارج سرمایهگذاری شرکتها ازمدل احمد و دوئلمان[xvii] (2013) استفاده شده است. اگر مخارج سرمایهای در یک دورة (سال) معین تقسیم بر کل داراییهای اول دوره بزرگتر از میانة آن باشد، نشان دهندة بیش اطمینانی مدیران در آن شرکت است و عدد 1 میگیرد و کمتر بودن این مقدار از میانه، گویای عدم بیش اطمینانی مدیران در آن شرکت است و عدد صفر به آن اختصاص مییابد. ب- سرمایهگذاری بیش از حد: سرمایهگذاری بیش از حد به پیروی از شراند و زچمن (2011) انتخاب شده است. بدین منظور ابتدا الگوی رگرسیونی رابطۀ به صورت مقطعی براورد میشود و پس از ان در هر سال، باقیمانده محاسبه خواهد شد. چنانچه باقیماندۀ الگوی رگرسیونی رابطۀ برای شرکتی بزرگتر از صفر باشد، بدین معناست که در ان شرکت بیش از حد سرمایهگذاری شده و لذا این شاخص برابر یک و در غیر این صورت، برابر صفر است. استفاده از این شاخص بر این مبنا است که در شرکتهایی که داراییها با نرخ بالاتری نسبت به فروش رشد میکنند، مدیران نسبت به همتاهای خود بیشتر در شرکت سرمایهگذاری میکنند.
Asset.Grj,t = β0 + β1 × Sale.Grj,t + εj, Asset.Grj,t رشد دارایی ها در سال t 1-( ASSETSt-1/ ASSETSt) Sale.Grj,t رشد فروش در سال t 1-(SALESt-1 / SALESt)
4-1-3- متغیرهای کنترلی اندازه شرکت:در این پژوهش لگاریتم داراییهای شرکت به عنوان پروکسی اندازه شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. اهرم مالی:نسبت کل بدهیها به کل داراییها معرف اهرم مالی شرکت بوده که به عنوان ابزاری برای اندازهگیری اهرم مالی به کار میرود. BM: ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام تقسیم بر جمع داراییها در پایان سال t نرخ رشد:درصد رشد فروش شرکتها در سال t نسبت به سال قبل بازده داراییها:سود خالص شرکتها تقسیم بر جمع داراییها در پایان سال. زیان:اگر در سال t زیانده باشد 1 و در غیر این صورت صفر مفروض میگردد.
5- یافتههای پژوهش یافتههای توصیفی حاصل از این پژوهش شامل میانگین، میانه، انحراف معیار ، ماکزیمم و مینیمم در جدول 1 ارائه شده است. همان طور که در جدول 1 مشاهده میشود در بین متغیرها بیش اطمینانی مدیرعامل با مقدار 75/0 دارای بالاترین میانگین و دوگانگی وظیفه مدیرعامل با مقدار 23/0 دارای کمترین میانگین است؛ هم چنین با توجه به میانگین 63/0 گزارشگری مالی متقلبانه میتوان نتیجه گرفت که بیشتر از نصف شرکتها دارای گزارشگری مالی متقلبانه میباشند. با توجه به اینکه سطح معنیداری بدست آمده از آزمون F لیمر در مدل بیشتر از 5 درصد است، به منظور برآورد این مدل از مدل دادههای تلفیقی استفاده شد. جدول 1- آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
منبع: یافته های پژوهشگر
جدول2- نتیجه آزمون لیمر مدل پژوهش
منبع: یافته های پژوهشگر
به منظور بررسی عدم وجود خود همبستگی در مدل از آماره دوربین - واتسون استفاده میشود. این آماره عدد 78/1 میباشد. چنانچه این آمارهها در بازه 5/1 تا 5/2 قرار بگیرد H0 آزمون یعنی عدم وجود همبستگی بین باقیمانده پذیرفته میشود و در غیر اینصورت H0 رد میشود یعنی میتوان پذیرفت که بین باقیماندهها همبستگی وجود دارد. هم چنین قبل از برآورد نهایی مدل جهت دوری از اشتباهات محاسباتی و بررسی فروض کلاسیک و برقراری آن فروض برای رسیدن به نتایج درست نسبت به آزمون واریانس همسانی اقدام میکنیم
جدول3- آزمون واریانس همسانی مدل
منبع: یافته های پژوهشگر
با توجه به جدول 3 مقدار سطح معنیداری (451/0) بیشتر از 05/0 میباشد بنابراین نتیجه حاکی ازآن است که فرضیه صفر در سطح 5 درصد تأیید شده است و همسانی واریانس داریم. همانگونه که نتایج مندرج در جدول4 نشان میدهد، ضریب تعیین این مدل تقریباً 66/0 است. این عدد نشان میدهد که 66 درصد تغییرات متغیر وابسته، توسط متغیرهای مستقل مذکور قابل تبیین است و از آنجائیکه آماره دوربین- واتسون این مدل (78/1) میباشد، میتوان گفت که در این مدل خودهمبستگی مرتبه اول وجود ندارد (تأیید یکی از مفروضات رگرسیون). به علاوه نتایج مندرج در جدول 4 نشان میدهد که سطح معنیداری آزمونF کوچکتر از 5 درصد است و از آنجائیکه آماره F اعتبار کلی مدل را نشان میدهد در نتیجه میتوان گفت این مدل با احتمال 95% معنیدار بوده و از اعتبار بالایی برخوردار است. نتایج مندرج در جدول4 نشان میدهد سطح معنیداری محاسبه شده برای متغیر (قدرت) بیشتر از 5 درصد است و نشان میدهد که ضریب برآورد شدهی این متغیر معنیدار نمیباشد. در نتیجه میتوان اظهار داشت بین قدرت مدیر عامل و گزارشگری مالی متقلبانه ارتباط معناداری وجود ندارد. هم چنین نتایج مشاهده شده در جدول نشان میدهد، سطح معناداری محاسبه شده برای متغیر (بیش اطمینانی) کمتر از 5 درصد است و نشان میدهد که ضریب برآورد شدهی این متغیر معنیدار میباشد. در نتیجه میتوان اظهار داشت بین بیش اطمینانی مدیر عامل و گزارشگری مالی متقلبانه ارتباط معناداری وجود دارد. از بین 6 متغیر کنترلی بیان شده، متغیرهای اهرم مالی و درصد رشد در فروش شرکت در سطح خطای 5 درصد تأثیر مثبت و معناداری بر گزارشگری مالی متقلبانه دارند و متغیرهای اندازه شرکت، ارزش دفتری بر کل داراییها، زیان شرکت و درآمد خالص بر کل داراییها ارتباط معناداری با گزارشگری مالی متقلبانه ندارند. جدول 4- نتایج برآورد مدل پژوهش
منبع: یافته های پژوهشگر
5- نتیجهگیری شناسایی عوامل مؤثر بر تقلب در شرکتها و تبیین علائم و نشانههایی که به کمک آنها بتوان به احتمال وجود تقلب در گزارشهای مالی پی برد، در راستای کمک به استفاده کنندگان از اطلاعات ضروری است. در این پژوهش قدرت (نفوذ) و بیش اطمینانی مدیران در گزارشگری متقلبانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین نفوذ مدیر عامل و گزارشگری مالی متقلبانه ارتباط معناداری وجود ندارد که با پژوهش سابمیتر و همکاران (2021) همخوانی ندارد. شاید بتوان این موضوع را به استقلال هیات مدیره و دوگانگی وظیفه مدیرعامل در این پژوهش نسبت داد. در واقع هر چه تعداد مدیران غیر موظف بیشتر باشد، عملکرد شرکت بهتر خواهد بود و میتواند باعث کاهش در رفتار فرصت طلبانه مدیران ایجاد نماید. سیجابات و همکاران (2021) اعتقاد دارند که احتمال گزارشگری متقلبانه با حضور اعضای غیر موظف در هیات مدیره کاهش مییابد. از طرفی میبینیم که میانگین دوگانگی وظیفه مدیرعامل 23/0 میباشد به نظر میرسد در اکثر شرکتها دوگانگی وظیفه مدیرعامل وجود ندارد و وظایف مدیر عامل و رئیس هیات مدیره تفکیک شده است که باعث شده استقلال هیات مدیره بیشتر شود و در نتیجه باعث افزایش کیفیت گزارشگری مالی شود. شراند و زچمن (2011 ) استدلال کردند شخصی که هر دوی این وظایف (مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره) را بر عهده داشته باشد، تمایل کمتری به افشای اطلاعات مطلوب و به موقع برای استفاده کنندگان خواهد داشت. در نتیجه انتظار میرود در شرکتهایی که سمت مدیرعامل و رئیس هیات مدیره از هم تفکیک شده است، گزارشگری مالی به موقعتری داشته باشند. در ادامه رابطه بین بیش اطمینانی مدیرعامل و گزارشگری مالی متقلبانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیش اطمینانی مدیرعامل و گزارشگری مالی متقلبانه رابطه معنی داری وجود دارد. بیش اطمینانی مدیران به دلیل انتظارات خوشبینانهای که مدیران نسبت به رویدادهای آیندة شرکت دارند، احتمالاً با گرایش به تقلب همراه خواهد شد.این نتیجه با نتایج پژوهش شراند و زچمن (2011) مطابقت دارد. آنها دریافتند که بین بیش اطمینانی مدیریت با احتمال تقلب صورتهای مالی، ارتباط مثبتی وجود دارد و نظارت بهتر داخلی و خارجی از طریق سازوکارهای حاکمیتی این اثر را کاهش نمی دهد. آنها معتقدند که بیش اطمینانی مدیران از عملکرد خود همراه با خوشبینی هدفدار است. این خوشبینی مدیران به تحریف عامدانه منجر خواهد شد و در نتیجه، موجب میشود شرکت در سراشیبی مسیر تحریفهای عمده گام بردارد. سوابوا و همکاران (2018) معتقدند که سرمایهگذاری بیش از حد، در شرکتهای متقلب توسط مدیران و با هدف گمراه کردن سرمایهگذاران صورت میگیرد. توجیه سرمایهگذاری بیش ازحد از طریق اغراق در چشمانداز آیندة اقتصادی و اجتماعی شرکت صورت میگیرد. آنها بیان کردند مدیران به همین منظور برای حفظ جایگاه خود در برابر ریسک کاهش ارزش سرمایه گذاریها، به تقلب در گزارشگری مالی اقدام میکنند. بر اساس نتایج پژوهش، به قانونگذاران و صاحبان سهام شرکتها پیشنهاد میشود به منظور کاهش احتمال انحراف در گزارشگری مالی شرکتها، به ویژگیهای مدیران و میزان پایبندی آنها به اجرای استانداردها و اصول حسابداری توجه کنند. در این راستا بهبود ساختار سازمانی شرکتها و ساز و کار حاکمیت شرکتی میتواند تأثیرگذار باشد.
[1]- گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ساری، مازندران، ایران. Fallah.hami@yahoo.com [2]- گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان.سمنان، ایران. (نویسنده مسئول)kh.makarani@chmail.ir [3]- گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری، مازندران، ایران. azabihi95@yahoo.com
[i]Lambert [ii] Lucent [iii] Brandt [iv]Berger [v] Cohen [vi] Beasley [vii] Johnson [viii]Scherand&Zechman [ix] Hsieh [x]Duellman, Hurwitz& Sun [xi]Jensen [xii]Yermack [xiii]Razali [xiv] Submitter [xv]Sijabat [xvi]Svabova [xvii] Ahmed&Duellman
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یادداشتها
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 685 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 486 |