تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,987 |
تعداد مقالات | 83,495 |
تعداد مشاهده مقاله | 76,810,029 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 53,906,633 |
تحلیل استعاره شناختی عشق از منظر عرفانی در بعضی از اشعار مثنوی مولوی و غزلیات بیدل دهلوی | ||
عرفان اسلامی | ||
مقاله 18، دوره 19، شماره 71، فروردین 1401، صفحه 353-374 اصل مقاله (376.38 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
مهرانگیز عزیزیمنامن1؛ محمدرضا شاد منامن* 2؛ جهاندوست سبزعلیپور* 3؛ حسین آریان4؛ سیدسعید احدزاده5 | ||
1دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد خلخال، دانشگاه آزاد اسلامی، خلخال، ایران. | ||
2استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد خلخال، دانشگاه آزاد اسلامی، خلخال، ایران.نویسنده مسئول اول: Mr.shadmanamin@gmail.com | ||
3دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران.نویسنده مسئول دوم : sabzalipor@gmail.com | ||
4استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران | ||
5استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، ایران. | ||
چکیده | ||
در نگاه عرفانی، بهویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسانها و عالم هستی است. خداوند حکم «کُنْتُ کَنزا مَخفّیا فَاَحبَبْتَ اَن اُعْرَف فَخَلَقْتُ الخلَقَ لاُِعرَف» (رجاییبخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی میداند و شاعران عارفپیشه و اهل عرفان زیباترین و عمیقترین تعابیر در مختلف کلام و اندیشه را برای عشق بیانکردهاند. مولانا جلالالدین محمد بلخی و عبدالقادر بیدل دهلوی ازجمله عارفان شاعری هستند که عشق را با زیباترین و عمیقترین تعابیر استعاری بهتصویرکشیده و مفهومسازینمودهاند. مولوی در استعارههای شناختی خود از عشق در قلمرو مبدأ از عناصری مانند آتش، می، جانداری، طبیب، نور، راه، قاتل، سفر و غیره بهرهمیبرد و از این میان سه عنصر آتش، می و جانداربودن عشق بیشترین بسامد را در مثنوی دارد درحالیکه بیدل چهرهای انتزاعیتر از عشق نسبت به مولوی ارائهمیکند و استعارههای شناختی او شعله، حرف، مکتوب، خورشید، وادی، دُرّ، نقش، انجمن، گنج، اسرار، منزل و غیره است. بیدل هنگام خلق استعارههای شناختی، آگاهانه ابهامی را در کلام خود قرارمیدهد که باعث پیچیدگی ظاهری کلام میشود. امّا با گسترش کلام بهکمک کلمات عادی دست به گسترش استعاره خود و تفهیم اندیشهاش میزند و خوشههای تصویری زیبایی را میآفریند. وی عشق را همچون دریا، آفتاب، آب، وادی، سلطان، پهلوان، حکیم، آینه، طریق و غیره میداند. | ||
کلیدواژهها | ||
عشق؛ مثنوی مولوی؛ غزلیّات بیدل؛ استعاره شناختی؛ عرفان عاشقانه | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 125 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 91 |