تاثیرسایر طبقات صورت جریان وجه نقد بر رابطه بیش اعتمادی مدیران
و مدیریت جریانهای نقدی عملیاتی
تاریخ دریافت: 06/10/1400 تاریخ پذیرش: 09/12/1400 شهناز مشایخ
نسترن میرزایی
چکیده
این مقاله از یکسو در پِی یافتن پاسخی برای اینکه آیا بیش اعتمادی مدیر میتواند منجر به مدیریت جریانهای نقدی گردد و از سویی دیگر خالص جریان نقد حاصل از فعالیتهای تأمین مالی و خالص جریان نقد فعالیتهای سرمایهگذاری، اثری در رابطهی بین بیشاعتمادی مدیر و مدیریت جریانهای نقدی عملیاتی دارد، می باشد. جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که بر اساس روش حذف سیستماتیک، تعداد 146شرکت برگزیده شد. پژوهش حاضر از نوع تحلیل همبستگی دادههای ترکیبی پسرویدادی میباشد. برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چندمتغیره و رگرسیون لاجستیک بهره گرفتهشده است. همچنین، برای تحلیلهای آماری از نرمافزار استاتا نسخه 15و ایویوز نسخه 12 استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بیشاعتمادی مدیر بر مدیریت جریانهای نقدی عملیاتی اثر مثبت و معناداری دارد و همچنین جریان نقد حاصل از فعالیتهای تأمین مالی و جریان نقد حاصل از فعالیتهای سرمایهگذاری، اثر منفی و معنادار در رابطهی بین بیشاعتمادی مدیر و مدیریت جریانهای نقدی دارد.
واژههای کلیدی: بیشاعتمادی مدیران، مدیریت جریانهای نقدی عملیاتی، جریان نقد عملیاتی غیرعادی.
1- مقدمه
طی سالهای اخیر، تحقیقات صورت گرفته پیرامون طبقهبندی نادرست اقلام در صورتهای مالی در حال رشد است. در همین رابطه مشخص شده است که بسیاری از مدیران با تورم در درآمدهای عملیاتی بهوسیله تبدیل هزینههای عملیاتی به کاهش هزینههای اقلام خاص در صورتهای مالی دست میزنند (کیم و همکاران، 2012). بسته به هزینهها، محدودیتها و زمانبندی مربوط به هر راهبرد، مدیران از روشهای مختلفی برای افزایش تورم درآمدهای اصلی یا عملیاتی استفاده میکنند. علاوه بر این، نتایج نشان دادند که مدیران جریان نقدی عملیاتی را دستکاری میکنند. دستکاری جریان نقدی هنگام رشد اقلام تعهدی، برای شرکتهایی که سرمایهبر هستند و یا اهداف سود سهام نقدی را مهم میدانند، محتملتر است (ژانگ، 2006). هنگامی که شرکتها در وضعیت بحران مالی قرار دارند، با جابجایی طبقهبندیها در صورت جریان نقدی، جریانهای نقدی عملیاتی را بیش از حد متأثر میکنند. این مسئله زمانی که بازده سهام و جریان وجه نقد رابطه قدرتمندی دارند، بیشتر روی میدهد. علاوه بر این، جریان نقدی حاصل از عملیات، عملکرد شرکت را میسنجد. جریان نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی، نشانگر میزان پول نقدی است که بنگاهها از فعالیتهای منظم تجاری مانند تولید و فروش کالا یا ارائه خدمات دریافت میکنند. مطالعات اخیر، تأیید میکنند که بخش مهمی از مبانی نظری تحقیقاتی بر روی پیشبینی جریان نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی تمرکز کردهاند. از آنجا که بخش قابل توجهی از بنگاهها و تحلیلگران جریان نقدی را پیشبینی میکنند، امکان دستکاری ارقام نقدی عملیاتی، افزایش یافته است. به همین دلیل، سرمایهگذاران، توجه زیادی را به جریان نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی، اختصاص میدهند (ژئون، 2019).
بر همین اساس یکی از چالشهایی که پژوهش حاضر با آن روبروست، موارد در حال گسترش گزارشهای نادرست جریان نقدی است که سهامداران را در مورد سرمایهگذاری؛ حسابرسان و شرکتها را در مورد گزارشگری مالی دچار نگرانی میکند. در همین رابطه، یکی از عاملهایی که ممکن است بر گزارشگری مالی تأثیرگذار باشد، بیش اعتمادی مدیران است. بر این اساس، مدیران بیش اعتماد، تمایل زیادی دارند که در زمینه پیشبینی جریان نقد آتی، افراطی عمل نمایند، این در حالی است که تأثیر اتفاقات جانبی را دستکم میگیرند. در واقع مدیران بیشاعتماد، محافظهکاری کمتری دارند، همچنین به احتمال زیاد، آنان خوشبینی بیشازحدی را به نمایش میگذارند که منجر به سوءاستفاده مالی عمدی میگردد و در نهایت باعث مشکلاتی در گزارشگری مالی و درگیر شدن در مدیریت سود واقعی میشود (شی و همکاران، 2014).
بطور کلی، مدیران بیش اعتماد انگیزههای بالایی برای دستکاری سود و درآمد شرکتها دارند (گراهام و همکاران، 2005). بیش اعتمادی در مورد سودهای آتی میتواند منجر به کندتر شدن پیشبینی مالی شده و این ممکن است به وام گرفتن درآمدهای آتی برای استفاده در دوره جاری گردد و در نهایت باعث مدیریت سود شود. به طور کلی، مسئلهای که پژوهش حاضر با آن روبروست، دستکاری صورتهای مالی به خصوص جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی بر اساس بیش اعتمادی مدیران است. اینکه آیا بیش اعتمادی مدیران نسبت به سودهای آتی در میان شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار تهران میتواند اثری بر جریان نقدی شرکت داشته باشد و در صورت وجود تأثیر، جهت تأثیر چه خواهد بود؟ همه اینها سؤالاتی هستند که پژوهش حاضر قصد دارد پاسخ آنها را بیابد.
2- مبانی نظری پژوهش
اطلاعات مربوط به جریان ورود و خروج وجه نقد در یک واحد انتفاعی شالوده بسیاری از تصمیمگیریها و قضاوتهای استفادهکنندگان اطلاعات مالی را تشکیل میدهد. در محاسبه تعدادی از اقلام ترازنامه و صورت سود و زیان از مفروضات و برآوردها مانند استهلاک استفاده میشود، بنابراین کفایت استفاده از نتایج آنها در تصمیمگیریها مورد تردید قرار میگیرد که یکی از راههای پرهیز استفاده از اقلام برآوردی تأکید بر استفاده از گزارشهای نقدی است (پیکانی، محسن، 1391؛ 115). مدیران مالی برای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران و افزایش ارزش شرکت باید به تعیین بهترین ترکیب منابع تأمین مالی بپردازند. منابع تأمین مالی شرکتها بر اساس سیاست مالی آنها به دو بخش "منابع تأمین مالی داخلی" و "منابع تأمین مالی خارجی" تقسیم میشود. جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی یکی از مهمترین منابع مالی داخلی جهت تأمین مالی شرکتها به حساب میآید (هاشمی و همکاران، 1394: 20)؛ بنابراین توان و امکان دسترسی هر واحد انتفاعی به جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی میتواند مبنای بسیاری از تصمیمگیریها و قضاوتها درباره آن واحد باشد. یکی از این ویژگیها بیش اعتمادی مدیریت است. بیش اعتمادی بهعنوان یک مفهوم بینرشتهای، با درجهبندی و احتمال قضاوت در روانشناسی همراه است. بیش اعتمادی، یکی از مهمترین مفاهیم مالی مدرن است که هم در تئوریهای مالی و هم روانشناختی جایگاه ویژهای دارد. در سالهای اخیر مطالعات زیادی در این زمینه انجام پذیرفته که نشان میدهد مدیران همواره به صورت کاملاً عقلایی رفتار نکرده و تحت بیشاعتمادی و خوشبینیهای مفرط ممکن است تصمیماتی غیر عقلایی اتخاذ کنند که تأثیر مهمی بر فعالیتهای مالی شرکت بگذارد (بیکرو وایگلر، 2007). مدیران بیشاعتماد احتمال وقوع نتایج خوب را دست بالا میگیرند و به همان نسبت احتمال وقوع نتایج بد ناشی از اعمال خود را دستکم خواهند گرفت (اکبری و همکاران، 1395: 108). محیط رقابتی و تحولات سریع دنیای اقتصادی، مسئولیت مدیران را در اتخاذ تصمیمات مالی و انجام معاملات تجاری مضاعف میکند. مسئله تصمیمگیری در تمام زمینههای امور مالی به چشم میخورد و این قاعـده از مـدیریت وجه نقد مستثنا نیست. توجه به سطح بهینه نگهداشت وجه نقد، از مهمترین وظـایف مـدیران در فراینـد مـدیریت مـالی است؛ زیرا از یک سو کمبود وجه نقد موجب میشود که شرکت در انجام به موقع فعالیتهای تجاری با مشکل مواجه شود و از سوی دیگر، نگهداری بیش از اندازه وجه نقد، هزینه نمایندگی را در پی دارد.
3- پیشینه تجربی پژوهش
تاکنون مطالعات بسیاری درباره ارتباط بین بیش اعتمادی مدیران و تصمیمات گوناگون مالی و عملکرد شرکتها انجام شده، اما شواهد کمی وجود دارد که ویژگیهای مدیران را با مدیریت جریانهای نقدی عملیاتی مرتبط سازند. در ادامه به برخی از پژوهشهای داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش اشاره شده است.
وطن پرست (1398)، پژوهشی با عنوان بیش اعتمادی مدیران و جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی انجام داد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بیش اعتمادی مدیران بر جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی بود. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل رگرسیون به روش حداقل مربعات معمولی نشان از این دارد که بیش اعتمادی مدیران با جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی رابطه مثبت و معناداری دارد. این نتایج بیانگر این است که مدیران بیش اعتماد، اقدام به دستکاری فعالیتهای واقعی شرکت میکنند و از این طریق جریانهای نقدی عملیاتی را تحت تأثیرگذار قرار میدهند.
محمدی و همکاران (1398)، پژوهشی با عنوان بررسی اثر بیش اعتمادی مدیران بر راهکارهای تأمین مالی شرکتها انجام دادند. نتایج نشان داد که رابطه معکوس و معناداری میان اعتماد به نفس بیش از حد مدیران و تأمین مالی از طریق منابع داخلی شرکت وجود دارد به طوری که با افزایش اعتماد به نفس مدیران، از تأمین مالی از طریق منابع داخلی شرکت کاسته میشود. همچنین رابطه مستقیم و معناداری میان اعتماد به نفس بیش از حد مدیران و تأمین مالی از طریق منابع خارج از شرکت وجود دارد به طوری که بالا بودن اعتماد به نفس مدیران شرکت را به سمت تأمین مالی برونسازمانی سوق داده و درنتیجه میزان منابع تأمینشده از خارج از شرکت افزایش مییابد.
غفوریان شاگردی و همکاران (1398)، پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر بیش اعتمادی مدیرعامل بر رابطه بین نگهداشت وجه نقد و بازده غیرعادی در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که بین نگهداشت وجه نقد و بازده غیرعادی رابطه معناداری وجود ندارد، همچنین بیش اعتمادی مدیرعامل بر رابطه بین نگهداشت وجه نقد و بازده غیرعادی تأثیر معناداری ندارد.
ساعدی و رضاییان (1398)، در پژوهشی به بررسی تأثیر بیش اعتمادی مدیرعامل بر بازده و ریسک غیرسیستماتیک سهام با توجه به نقش دوگانگی وظیفه مدیرعامل در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج نشان داد مدیران بیش اعتماد هم باعث افزایش بازده سهام میشوند و هم ریسک بیشتری تقبل میکنند و اگر مدیر عامل هم بیش اعتماد بوده و هم عضو هیئتمدیره باشد، تأثیر معنادار مثبتـی بـر بـازده و تـأثیر معنـادار منفـی بر ریسک غیرسیستماتیک شرکت دارند.
حسنی و همکاران (1397)، پژوهشی با عنوان تأثیر نوسانات نرخ تورم بر ارتباط بین بیش اعتمادی مدیران و بیش سرمایهگذاری انجام دادند. نتایج پژوهش نشان داد که بین بیش اعتمادی مدیران و بیش سرمایهگذاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ولی نوسانات نرخ تورم بر ارتباط بین بیش اعتمادی مدیران و بیش سرمایهگذاری تأثیر معکوس و معناداری دارد.
در ادامه پژوهش، به جدیدترین و نزدیکترین پژوهشهای خارجی پرداخته شده است:
هوانگ و دانگ (2020)، پژوهشی با عنوان نقش مدیرعامل با اعتماد به نفس بالا در سیاستهای تقسیم سود در شرکتهای صنعتی انجام دادند. فرضیههای این مطالعه عبارتند از؛ بیش اعتمادی مدیران اثر مثبت بر سیاستهای تقسیم سود دارد و سایز شرکت اثر منفی بر سیاستهای تقسیم سود دارد. نتایج نشان میدهد مدیران بیش اعتماد بازده سود سهام بیشتری نسبت به سایر مدیران نشان میدهند در حالی که نسبت پرداخت سود سهام در مدیران بیش اعتماد و سایر مدیران یکسان میباشد. همچنین نتایج نشان میدهد که رشد درآمدی اثر مثبت در بازده سهام شرکتهای کوچک و اثر منفی در بازده سهام شرکتهای بزرگ دارد.
یانگ و کیم (2020)، پژوهشی با عنوان رابطه بیش اعتمادی مدیران و عملکرد شرکت با اثر تعدیلکننده حق امتیاز صنعت رستوران انجام دادند. بر اساس این تصور که افراد بیش اعتماد نسبت به افراد بدون اعتماد به نفس بیش از حد ریسک بیشتری تحمل میکنند، این مطالعه فرض کرد که اعتماد به نفس کاذب مدیر عامل مثبت (منفی) بر رشد صنعت رستوران تأثیر میگذارد (سودآوری). به علاوه، از آنجا که حق امتیاز ریسک عملیاتی و مالی را کاهش میدهد، این مطالعه فرض کرد که حق امتیاز رابطه بین اعتماد بیش از حد و عملکرد شرکت را تعدیل میکند. نتایج این مطالعه تأیید کرد که اعتماد به نفس کاذب مدیر عامل به طور مثبت بر رشد شرکت تأثیر میگذارد اما تأثیری منفی بر سودآوری شرکت در صنعت رستوران میگذارد. این مطالعه همچنین نشان داد که حق امتیاز منفی (مثبت) تأثیر اعتماد به اعتماد بیش از حد مدیر عامل بر رشد شرکت در رستوران را تحتتاثیر قرار میدهد (سودآوری).
لین چن و همکاران (2020)، پژوهشی در رابطه اعتماد به نفس بیش از حد مدیران و نگهداشت وجه نقد انجام دادند. فرضیههای این مطالعه عبارتند از؛ بیش اعتمادی مدیران اثر مثبت بر نگهداشت وجه نقد دارد و بیش اعتمادی مدیران اثر مثبت روی ارزش پول اضافی پسانداز شده دارد. نتایج نشان داد که اعتماد به نفس بیش از حد مدیران تأثیر مثبتی بر سطح نگهداشت وجه نقد دارد. مدیران بیش اعتماد توانایی بیشتری در مواجه با چالشها را دارند و بیش اعتمادی، کلیدی برای انگیزه نگه داشتن پول نقد برای مدیران میباشد.
ال کلک و همکاران (2020)، پژوهشی با عنوان بررسی بیش اعتمادی مدیران و سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد انجام دادند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیش اعتمادی مدیران اثر منفی بر سرعت تنظیم جریانهای نقدی دارد.
4- فرضیه پژوهش
با توجه به مطالب و ادبیات ذکر شده، همانطور که بیان شد این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین بیش اعتمادی مدیریت و مدیریت جریانهای نقدی عملیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هست. با توجه به اهداف ذکر شده، فرضیههای این پژوهش به شرح زیر تدوین شده است:
ویژگیهای مدیریت نیز تأثیر زیادی بر نحوه تصمیمگیری آنها در رابطه با جریانات وجوه نقد و در نتیجه جریانات نقدی عملیاتی دارد، در نتیجه فرضیه اول تدوین شده است (ژئون، 2019).
فرضیه اول: بین بیش اعتمادی مدیران و مدیریت جریان نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی، رابطه معنادار وجود دارد.
مدیران با روشهای تغییر زمانبندی و تغییر طبقهبندی جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی را مدیریت میکنند. بدین معنا که جریانهای نقدی را بین طبقات مختلف جریانهای نقدی جابهجا مینمایند تا بتوانند مبالغ موجود در هر طبقه را مدیریت نمایند. در نتیجه فرضیه دوم به شکل زیر تدوین شده است (ژئون، 2019).
فرضیه دوم: جریان نقد ناشی از سرمایهگذاری و جریان نقد ناشی از تأمین مالی، نقش تعدیلگری را در رابطه بین بیش اعتمادی مدیران و مدیریت جریان نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی ایفا میکنند.
5- روش پژوهش
این پژوهش ازلحاظ هدف از نوع پژوهشهای کاربردی و ازنظر ماهیت جزء پژوهشهای توصیفی همبستگی است. همچنین ازنظر زمان پسرویدادی و ازنظر نوع استدلال استقرایی بوده و از لحاظ تئوری در حوزه پژوهشهای اثباتی قرار گرفته است.
ابزار تحقیق، گزارشهای مالی حسابرسی شده شرکتهای مورد تحقیق و گزارشهای آماری بورس اوراق بهادار تهران است و از منابع زیر دادههای لازم استخراج گردیدند:
مراجعه به سایت بورس اوراق بهادار تهران و سایت کدال.
استفاده از بانکهای اطلاعاتی جهت استخراج دادهها.
استفاده از نرمافزار رهآورد نوین.
همچنین، برای آزمون فرضیهها از نرمافزار ایویوز نسخه 12 و استاتا نسخه 15 استفاده شده است.
جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است و نمونه آماری آن، کلیه شرکتهایی که حداقل از ابتدای سال 1393 در بورس اوراق بهادار پذیرفتهشده و تا پایان سال 1398 حضورداشته و از چهار ویژگی زیر، بهطور همزمان برخوردار باشند، میباشد:
الف) پایان سال مالی شرکت مربوطه 29 اسفند هرسال باشد.
ب) به دلیل ماهیت و طبقهبندی متفاوت اقلام صورتهای مالی شرکتهای سرمایهگذاری و واسطهگری مالی در مقایسه با شرکتهای تولیدی، شرکتهای سرمایهگذاری شرکتهای بیمه، بانکها و مؤسسات تأمین مالی در این پژوهش مورد بررسی قرار نمیگیرند.
ج) به دلیل لزوم محاسبه متغیرهای تحقیق و انجام آزمون فرضیهها در مورد هر شرکت، اطلاعات مورد نیاز در ارتباط با شرکتها، در دسترس باشد.
ه) وقفه معاملاتی بیش از 6 ماه نداشته باشد.
ز) در طول اجرای پژوهش از لیست شرکتهای پذیرفتهشده در بورس، خارج نشده باشد.
جدول 1- حذف سیستماتیک و انتخاب نمونه آماری به روش حذف سیستماتیک
جامعه آماری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 392
2 عدم دسترسی به داده به علت بازه زمانی (92تا98) 24-
3 توقف معاملاتی بیش از شش ماه 43-
4 سرمایهگذاریها 74-
5 مشکل سال مالی (نداشتن سال مالی منتهی به اسفندماه) 63-
6 فعالیتهای کمکی به نهادهای مالی واسط 16-
7 بانکها و بیمهها 17-
8 واسطهگر پولی و مالی 9-
نمونه نهایی 146
منبع: www.TSETMC.com
6- مدلهای رگرسیونی پژوهش
برای آزمون فرضیه اول مدل پژوهش، به پیروی از تحقیق ژئون و همکاران (2019)؛ از رابطه 1 استفاده شده است.
رابطه 1)
به منظور آزمون فرضیه دوم، به پیروی از تحقیق ژئون و همکاران (2019)، از رابطه 2 استفاده شده است.
رابطه 2)
جدول 2- مفاهیم نمادهای بهکاررفته در مدلهای رگرسیونی
مفهوم نماد متغیر نوع متغیر
جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی UCFO وابسته
بیش اعتمادی مدیریت overconf مستقل
خالص جریان نقدی ناشی از تأمین مالی CFF تعدیل گر
خالص جریان نقدی ناشی از سرمایهگذاری CFI
اندازه شرکت SIZE کنترلیها
ارزش بازار به دفتری شرکت MTB
اهرم مالی Lev
اقلام تعهدی اختیاری Ab_Acc
منبع: یافتههای پژوهشگر
: مدیریت جریان نقدی عملیاتی (جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی) برابر است با مقدار انحراف از جریانهای نقدی عملیاتی میباشد که یکی از انگیزههای مدیران جهت گمراه کردن گروههای ذینفع است، به صورتی که باور کنند اهداف گزارشگری مالی از طریق فعالیتهای عادی محقق شده است (وطن پرست، 1398).
برای محاسبه جریان نقدی ناشی از عملیات غیرمنتظره که برابر با تفاوت میان جریان نقد عملیاتی واقعی و جریان نقد عملیاتی منتظره میباشد، از باقیمانده فرمول 3 استفاده میشود (ژئون، 2019):
رابطه 3)
: جریان نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی.
: جمع داراییهای سال قبل.
: مجموع فروش سالانه شرکت.
: تغییر در فروش سالانه شرکت (فروش سال جاری منهای فروش سال قبل).
: بیش اعتمادی مدیران، گرایشی است که مدیران دانش، توانایی و درستی اطلاعات خود را بیش از حد تخمین میزنند که آنها را به انتظار برای دستیابی به نتایج مطلوبتری نسبت به نتایج واقعی سوق میدهد (ژئون، 2019).
یکی از جنبههای ارزیابی بیشاعتمادی در مدیران، سرمایهگذاری بیش از حد بر روی داراییهاست (وطن پرست،1398). شرکتهای با مدیران بیش اعتماد، مخارج سرمایهای بیشتری نسبت به سایر شرکتها دارند. در صورتی که نسبت مخارج سرمایهای به مجموع داراییها از نسبت مخارج سرمایهای صنعت به مجموع داراییها بیشتر باشد، بیانگر بیشاعتمادی مدیر عامل بوده و به متغیر مذکور عدد 1 و در غیر این صورت عدد صفر تعلق میگیرد (احمدی و همکاران، 1398). مخارج سرمایهای، مخارجی هستند که به حفظ، تداوم فعالیت یا افزایش ظرفیت تولید کالا و خدمات میانجامند و برای شرکت سودآوری آتی دارند (شاکری،1382). در صورتی که نسبت مخارج سرمایهای شرکت i در سال مالی t بیشتر از میانه مخارج سرمایهای همان دوره شرکتهای صنعت مربوطه عضو نمونه باشد، بیانگر بیشاعتمادی مدیریتی بوده، عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر را اختیار مینماید. نسبت مخارج سرمایهای شرکت در سال t، از تقسیم مخارج سرمایهای به کل داراییهای شرکت i در پایان سال t-1 محاسبه میشود. مخارج سرمایهای، مخارجی که صرف خرید یا بهبود و ارتقای داراییهای مولد مانند ماشینآلات، ساختمانهای تجاری و تولیدی، وسایل نقلیه و... در سال t شود که بر اساس مطالعه لولن بدریناس (1997) از تفاوت خالص ارزش دفتری داراییهای ثابت در ابتدا و پایان دوره مالی به علاوه هزینه استهلاک محاسبه میگردد (احمدی و همکاران، 1398).
: متغیر جریان نقدی ناشی از تأمین مالی که شامل دریافتهای نقدی از تأمینکنندگان منابع مالی خارج از واحد تجاری و بازپرداخت اصل آن است (استاندارد حسابداری ایران شماره دو، بند35).
: متغیر جریان نقدی ناشی از سرمایهگذاری که مشتمل بر جریانهای نقد مرتبط با تحصیل و فروش سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، سرمایهگذاریهای بلندمدت و داراییهای ثابت مشهود و نامشهود و نیز پرداخت و وصول تسهیلات اعطایی به اشخاص مستقل از واحد تجاری بهجز کارکنان میباشد (استاندارد حسابداری ایران شماره دو، بند33).
: متغیر اندازه شرکت که برابر است با لگارتیم طبیعی ارزش دفتری داراییهای شرکت i در سالt میباشد. به نظر میرسد که شرکتهای بزرگتر، قدرت سیاسی و اقتصادی بالاتری نسبت به شرکتهای کوچکتر داشته باشند (وطن پرست، 1398).
: نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام، تقسیم بر ارزش دفتری داراییها (احمدی و همکاران، 1397).
: اهرم عملیاتی، نسبت مجموع بدهیها به مجموع داراییها میباشد و این معیار مالی نشاندهنده این موضوع است که چه مقدار از داراییها از محل بدهیها و چه مقدار از محل حقوق صاحبان سهام تأمین شده است. همچنین این نسبت نشان میدهد که بدهیهای یک موسسه چه نسبتی با داراییهای آن دارد (وطن پرست، 1398).
: قدرمطلق اقلام تعهدی اختیاری میباشد که از طریق مدل زیر اندازهگیری شده است. (محمود آبادی و منصوری، 1390).
بر اساس مطالعات انجامشده توسط دچاو و دیگران (1995)، مدل تعدیلشده جونز قویترین مدل برای اندازهگیری اقلام تعهدی اختیاری (مدیریت سود تعهدی) است. بر این اساس در تحقیق حاضر از مدل مذکور برای محاسبه اقلام تعهدی اختیاری استفادهشده است. در مدل تعدیلشده جونز ابتدا کل اقلام تعهدی به شرح رابطه 4 محاسبه میگردد:
رابطه 4)
TAit = E it – OCF it
TAit: کل اقلام تعهدی شرکت i در سال t
Eit: سود خالص بعد از مالیات برای شرکت i در سال t
OCFit: جریانهای نقدی حاصل از عملیات برای شرکت i در سال t
پس از محاسبه کل اقلام تعهدی، پارامترهای α بهمنظور تعیین اقلام تعهدی غیر اختیاری، از طریق فرمول 5 برآورد میشوند:
رابطه 5)
: کل اقلام تعهدی شرکت i در سال t
: ارزش دفتری کل داراییهای شرکت i در پایان سال t-1
: تغییر در درآمد فروش شرکت i بین سال t و t-1
: اموال، ماشینآلات و تجهیزات شرکت i در سال t
: اثرات نامشخص عوامل تصادفی
α_1,α_2,α_3: پارامترهای برآورد شدهی شرکت i
پس از محاسبهی پارامترهای α1,α2,α3 از طریق روش حداقل مربعات، طبق فرمول ذیل اقلام تعهدی غیر اختیاری تعیین میشود:
رابطه 6)
NDA it = α1 1/A (i,t-1) + α2 (∆REV) it-1 –(∆REC) it/A (i,t-1) + α3 PPEit/A (i,t-1)
که در آن:
NDA it: اقلام تعهدی غیر اختیاری شرکت i در سال t
∆REC_it: تغییر در حسابهای دریافتنی شرکت i بین سال t و t-1
درنهایت اقلام تعهدی اختیاری (DA) پس از تعیین NDA بهصورت رابطه 7 محاسبه میشود.
رابطه 7)
DA= TA/A (i,t-1)- NDA
سپس از قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری محاسبهشده، بهعنوان معیاری برای مدیریت سود استفاده خواهد شد (بنی مهد و همکاران،1396).
7- نتایج آماری پژوهش
یافتههای توصیفی: بهمنظور بررسی مشخصات عمومی متغیرها و تجزیهوتحلیل دقیق آنها، آشنایی با آمار توصیفی مربوط به متغیرها لازم است. جدول 3، آمار توصیفی دادههای مربوط به متغیرهای مورداستفاده در تحقیق را نشان میدهد.
با توجه به جدول 4، چون سطح معناداری آزمون اف لیمر در همه مدلها کمتر از 5 درصد است، از این رو رویکرد دادههای تابلویی در مقابل رویکرد دادههای تلفیقی مورد پذیرش قرار میگیرند.
با توجه به جدول 5، چون سطح معناداری آزمون در مدلهای اول و دوم کمتر از 5 درصد است، از این رو اثرات ثابت عرض از مبدأ در مقابل اثرات تصادفی مورد پذیرش قرار میگیرد.
جدول 3-آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
نام متغیر میانگین میانه بیشترین کمترین انحراف معیار چولگی کشیدگی
جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی (میلیون ریال)** 021/0 023/0 780/0 660/0- 202/0 181/0 144/4
بیش اعتمادی مدیریت متغیر کیفی
خالص جریان نقدی تأمین مالی (میلیون ریال) ** 020/0 010/0 646/0 397/0- 073/0 252/1 133/12
خالص جریان نقدی سرمایهگذاری (میلیون ریال) ** 040/0- 023/0- 360/0 549/0- 079/0 586/1- 951/10
اندازه شرکت (لگاریتم ارزش دفتری داراییها) 765/14 479/14 183/20 247/11 1581/1 912/0 962/3
ارزش بازار به دفتری 128/4 095/2 568/36 723/0 607/4 814/2 315/13
اهرم مالی (مجموع بدهیها به مجموع داراییها) 539/0 547/0 326/1 012/0 218/0 002/0 944/2
مدیریت سود مبنی بر اقلام تعهدی اختیاری (برگرفته از مدل جونز- اقلام تحت کنترل مدیر) 292/0 236/0 844/0 001/0 211/0 644/0 446/22.446
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول4- نتایج آزمون اف لیمر (چاو)
نام مدل آماره آزمون سطح معناداری نتیجه
مدل اول 716/12 000/0 دادههای تابلویی
مدل دوم 606/12 000/0 دادههای تابلویی
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول5- نتایج آزمون هاسمن
نام مدل آماره آزمون سطح معناداری نتیجه
مدل اول 203/45 000/0 اثرات ثابت عرض از مبدأ
مدل دوم 201/41 000/0 اثرات ثابت عرض از مبدأ
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول6- تخمین نهایی مدل رگرسیونی فرضیه اول
متغیرها ضرایب انحراف استاندارد ضرایب آماره t سطح معناداری
بیش اعتمادی مدیریت 296/0 030/0 816/9 000/0
اندازه شرکت 007/0- 003/0 490/2- 013/0
ارزش بازار به دفتری 152/0 020/0 438/7 000/0
اهرم مالی 020/0- 022/0 886/0- 375/0
اقلام تعهدی اختیاری 185/0 023/0 031/8 000/0
عرض از مبدأ 076/0- 046/0 631/1- 103/0
سایر آمارههای اطلاعاتی
ضریب تعیین تعدیلشده 605/0
آماره فیشر - سطح معناداری آن 083/52 000/0
دوربین واتسون 164/2
منبع: یافتههای پژوهشگر
با توجه به اینکه متغیر بیش اعتمادی مدیریت دارای ضریب مثبت و سطح معناداری کمتر از 5 درصد است از این رو میتوان گفت که بین بیش اعتمادی مدیران و مدیریت جریان نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. ضریب تعیین تعدیلشده برابر با 60 درصد میباشد که نشان میدهد متغیرهای مستقل و کنترلی موجود در مدل توانستهاند 60 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح دهند. آماره فیشر دارای سطح معناداری کمتر از 5 درصد میباشد، از این رو میتوان گفت که مدل برازش شده از اعتبار کافی برخوردار است. همچنین آماره دوربین واتسون مابین 1.5و 2.5 است و نشان از برازش نبود خودهمبستگی مرتبه اول در مدل است.
جدول 7- تخمین نهایی مدل رگرسیونی فرضیه دوم
متغیرها ضرایب انحراف استاندارد ضرایب آماره t سطح معناداری
بیش اعتمادی مدیریت 212/0 029/0 199/7 000/0
خالص جریان نقدی تأمین مالی 035/0- 026/0 360/1- 174/0
خالص جریان نقدی سرمایهگذاری 017/0- 021/0 816/0- 414/0
خالص جریان نقدی تأمین مالی* بیش اعتمادی مدیریت 010/0- 002/0 543/3- 004/0
خالص جریان نقدی سرمایهگذاری* بیش اعتمادی مدیریت 017/0- 003/0 637/5- 000/0
اندازه شرکت 010/0- 001/0 118/7- 000/0
ارزش بازار به دفتری 152/0 018/0 187/8 000/0
اهرم مالی 015/0- 021/0 749/0- 453/0
اقلام تعهدی اختیاری 174/0 020/0 533/8 000/0
عرض از مبدأ 099/0- 012/0 705/7- 000/0
سایر آمارههای اطلاعاتی
ضریب تعیین تعدیلشده 710/0
آماره فیشر - سطح معناداری آن 051/46 000/0
دوربین واتسون 194/2
منبع: یافتههای پژوهشگر
مشاهده میشود که متغیرهای نشانگر اثر تعاملی (خالص جریان نقدی تأمین مالی* بیش اعتمادی مدیریت) و (خالص جریان نقدی سرمایهگذاری* بیش اعتمادی مدیریت) دارای ضرایب منفی و سطوح معناداری کمتر از 5 درصد هستند از این رو میتوان گفت که جریان نقد ناشی از سرمایهگذاری و جریان نقد ناشی از تأمین مالی، نقش تعدیلگری را در رابطه بین بیشاعتمادی مدیران و مدیریت جریان نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی ایفا میکنند و ضریب متغیر بیش اعتمادی مدیریت در حضور این دو متغیر از عدد 0.212 به اعداد 0.010- و 0.017- تعدیل میشود. ضریب تعیین تعدیلشده برابر با 71 درصد میباشد که نشان میدهد متغیرهای مستقل و کنترلی موجود در مدل توانستهاند 71 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح دهند. آماره فیشر دارای سطح معناداری کمتر از 5 درصد میباشد ازاینرو میتوان گفت که مدل برازش شده از اعتبار کافی برخوردار است. همچنین آماره دوربین واتسون مابین 1.5و 2.5 است و نشان از برازش نبود خودهمبستگی مرتبه اول در مدل است.
8- بحث و نتیجهگیری
در فرضیه اول نتایج بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین بیش اعتمادی مدیران و مدیریت جریان نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی است. فعالیتهای عملیاتی نیز فعالیتهای اساسی هر شرکت محسوب میگردند. وقتی شرکتی داراییهای بیشتری دارد میتواند جریانات نقدی بیشتری از فعالیتهای اصلیاش کسب نماید. این روابط در راستای مبانی نظری موجود بوده و مشابه با نتایج پژوهش وطنپرست (1398) و ژئون و همکاران (2019) میباشد و هر دو تحقیق نتیجهای یکسان با نتایج پژوهش پیش رو را نشان میدهند. از این نتایج به دست آمده استنتاج میشود که مدیریت جریان نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی از تصمیمات و اقدامات مدیران شرکتها تأثیر میپذیرد.
در ادامه تجزیهوتحلیل آماری، در فرضیه دوم نتایج بیانگر ایفای نقش تعدیلگری منفی جریان نقد ناشی از سرمایهگذاری و جریان نقد ناشی از تأمین مالی، در رابطه بین بیشاعتمادی مدیران و مدیریت جریان نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی میباشند، بدین معنا که مدیران بیشاعتماد، طبقات جریانهای نقد را به گونهای جابهجا میکنند تا بتوانند با کاهش جریانهای نقدی سایر طبقات، جریانهای نقدی عملیاتی را متورم سازند. تاکنون با مطالعه پژوهش داخلی پیشین، پژوهشی که به بررسی نقش تعدیلگری جریان نقد ناشی از سرمایهگذاری و جریان نقد ناشی از تأمین مالی، رابطه بین بیشاعتمادی مدیران و مدیریت جریان نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی بپردازد مشاهده نشده است که میتواند دال بر جنبه نوآوری پژوهش در داخل کشور باشد. در رابطه با مقالات خارجی، پژوهش ژئون و همکاران (2019)، این فرضیه را بررسی نموده و نتایج پژوهش مشابه با نتایج پژوهش ژئون و همکاران (2019)، است. در مورد نتیجه فرضیه دوم پژوهش باید گفت که تئوریها و نظریههای متفاوتی که پیرامون ساختار سرمایه و اثرات متفاوت روشهای مختلف تأمین مالی وجود دارد و رابطههای مثبت و منفی را به دنبال تغییرات اهرم مالی و یا ایجاد اطلاعات گوناگون در مورد فرصتهای سرمایهگذاری و جریانات نقدی و غیره پیشبینی میکند، در بازار سرمایه ایران نیز مصداق دارد. از جمله دلایل این امر را میتوان توجه بازار به اطلاعات منتشره مربوط به فعالیتهای تأمین مالی در صورتهای مالی دانست. دلیل دیگر میتواند مربوط به امر سرمایهگذاری باشد. اصولاً این تفکر وجود دارد که فعالیتهای تأمین مالی منجر به سرمایهگذاری میگردند و یا دستکم با فعالیتهای سرمایهگذاری در ارتباط هستند. در کشور ما با توجه به اینکه در اجرای به موقع پروژههای سرمایهگذاری ضعف مدیریت مشاهده شده است و اینگونه فعالیتها معمولاً در مدت زمانی طولانیتر از مواعد از قبل اعلام شده، آن هم به شرط برنامهریزی صحیح و برآوردهای دقیق اولیه و ایفای تعهدات اشخاص درگیر و اجرای مناسب هر چند با تأخیر و در صورت ثبات شرایط اقتصادی مثل نبود تورم که هنوز کشور ما با این معضل روبروست، به بهرهبرداری میرسد، شاید وجود ابهام در مورد نتیجه نهایی به کارگیری وجوه تأمین شده یکی از دلایل عکسالعمل معکوس نسبت به فعالیتهای تأمین مالی باشد. همچنین، سطح پایین آگاهی در بین سهامداران و تجزیهوتحلیل سطحی اطلاعات ارائه شده در گزارشهای مالی میتواند یکی از دلایل احتمالی نتایج به دست آمده از آزمون فرضیههای پژوهش، باشد. صرفنظر از تأثیر سایر عوامل که موجب پدید آمدن چنین نتایجی شدهاند، تنظیم سیاستهای کلان جهت آموزش سرمایهگذاران و تشویق آنها به انجام تجزیهوتحلیلهای عمیقتر؛ علاوه بر شکل دادن روابط منطقی بین متغیرهای بازار سرمایه، تقاضا برای اطلاعات بیشتر و دقیقتر را افزایش داده و باعث ارتقای کیفیت اطلاعات ارائه شده در گزارشهای مالی خواهد شد.
پیشنهاد میشود ناظران و مدیران علاوه بر نظارت درونی شرکتها از طریق نظام حاکمیت شرکتی قوی، نظارت بیرونی را از طریق مسئولین و ناظران بازار سرمایه و همچنین مقرراتگذاران فراهم آورد. همچنین درباره انتخاب مدیران نیز با اعمال فیلترهای مناسب، تواناترین افراد را برای انتصاب در جایگاههای مدیریتی انتخاب کنند. به علاوه، پیشنهاد میشود برای مدیران شرکتها دوره ضمن خدمت، به شکل کارگاههای آموزشی با مهارتهای تفکر انتقادی و روشهای پرورش آن مهارتها برگزار شود تا بتوان الگوهای رفتاری مدیریتی صحیح را در آنان پرورش داد تا بتوانند بدون خصیصههای شخصی تصمیمگیری نمایند. با توجه به نتایج فرضیه دوم، به سرمایهگذاران و اعتباردهندگان پیشنهاد میگردد که صرفاً از روی جریان نقد عملیاتی شرکت، عملکرد شرکت را قضاوت نکرده و به سایر طبقات صورت جریان وجوه نقد توجه داشته باشند. به حسابرسان پیشنهاد میشود که شیوههایی را پیش بگیرند که نسبت به کشف موارد مدیریت سود واقعی از جمله دستکاریها جریان نقد عملیاتی نیز اقدام جدی نمایند.