10.30495/jdaa.2022.1962786.1041
عملکرد شرکتهای همتا و مدیریت سود: تأثیر فشار بازار سرمایه
تاریخ دریافت: 05/04/1401 تاریخ پذیرش: 08/06/1401 غلامرضا کردستانی
سیده آمنه جعفری سوق
چکیده
عملکرد شرکتهای یک صنعت دارای ویژگیهای مشابهی است و با شوکهای مشترکی در بازار محصولات خود روبرو هستند. سرمایهگذاران، اقتصاددانان و تحلیلگران معمولاً، عملکرد شرکتهای دیگر در همان صنعت را بهعنوان شرکتهای همتا در تجزیهوتحلیل عملکرد شرکت در نظر میگیرند. مدیران شرکتها از مقایسه عملکرد شرکت با شرکتهای همتا اطلاع دارند و به همین دلیل در صورت لزوم انگیزه کافی برای دستکاری سود را دارند. بر همین اساس هدف این مقاله بررسی تاثیر عملکرد شرکتهای همتا بر مدیریت سود تعریف شده است. به این منظور دادههای 114 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد بین عملکرد شرکتهای همتا و مدیریت سود رابطه مثبتی وجود دارد و عملکرد بالای شرکتهای همتا منجر به افزایش اقلام تعهدی اختیاری میشود. بهعلاوه تغییر پیشبینی مدیریت از سود هر سهم رابطه مثبتی با عملکرد شرکتهای همتا دارد و همچنین بین معیار تحقق پیشبینی سود و عملکرد شرکتهای همتا رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت مدیران سود حسابداری را در پاسخ به عملکرد شرکتهای همتا، تحتفشار بازار سرمایه دستکاری میکنند. این مطالعه با در نظر گرفتن عملکرد شرکتهای همتا، انگیزه مدیریت سود و کیفیت گزارشگری مالی را مورد توجه قرار داد است.
واژههای کلیدی: بازده ماهانه شرکت، پیشبینی سود، عملکرد شرکتهای همتا، فشاربازارسرمایه، مدیریت سود.
1- مقدمه
در این تحقیق تأثیر عملکرد شرکتهای همتا بر مدیریت سود تحت فشار بازار سرمایه مورد مطالعه قرارگرفته است. افزایش رقابت منجر به استفاده از مدیریت سود برای دستیابی به سودآوری در سطح صنعت میشود؛ بنابراین، سیاستگذاران باید تأثیر فشار رقابتی بر مدیریت سود را هنگام تهیه یا اصلاح سیاستهای رقابت خود در نظر بگیرند. همچنین شرکتهایی که به سودآوری در سطح صنعت توجه میکنند، بهاحتمال زیاد در مدیریت سود شرکت میکنند (یاماگوچی، 2018). فشار بازار سرمایه سازوکاری است که از طریق آن، عملکرد شرکتهای همتا باعث ایجاد انگیزه در مدیران برای مدیریت سود میشود. درواقع، عملکرد شرکتهای همتا از طریق فشار بازار سرمایه منجر به مدیریت سود شرکت میشود (دفرانکو و همکاران، 2015).
توجه زیاد به سود خالص باعث شده است که استفادهکنندگان گاهی کمتر به این نکته توجه کنند که رقم نهایی سود حاصل یک فرآیند طولانی حسابداری است که در هر مرحله از آن امکان اعمالنظر توسط مدیران وجود دارد. عواملی که مدیر را به دستکاری سود متمایل میکند، عبارتاند از جلوگیری از کاهش قیمت سهام، تشویق سرمایهگذاران برای خرید سهام و افزایش سرمایه، اخذ تسهیلات مالی و جلوگیری از کاهش اعتبار شرکت است (ﻣﺮادزاده ﻓﺮد و همکاران، 1392). دستیابی به سود پیشبینی منجر به افزایش قیمت سهام و اعتبار مدیریت میشود (چاندرن و همکاران، 2015).
سود شرکتها یک منبع مهم اطلاعات نهتنها برای سهامداران بلکه برای مخاطبان وسیعتر ازجمله رقبا، سرمایهگذاران، تحلیلگران و تنظیمکنندههای دیگر است (چارلز و همکاران، 2017). از سویی ارزیابی عملکرد شرکتها از مهمترین موضوعات موردتوجه سرمایهگذاران، اعتباردهندگان، مدیران و دولتها است (خواجوی و همکاران، 1394). درنتیجه مدیریت ممکن است سود گزارششده را دستکاری کند تا سرمایهگذاران را گمراه و بنابراین بر نتایج قراردادها تأثیر بگذارد (هیلی و وهلن، 1999). ازاینرو هرگونه گزارش گمراهکننده درباره عملکرد مالی واحد اقتصادی، میتواند آثار زیانباری را برای سرمایهگذاران در پی داشته باشد و آنها را در اخذ تصمیمات اقتصادی مناسب با مشکل مواجه سازد (مهام و محمدی، 1395).
مطالعات نشان میدهد شرکتهای همتا نقش مهمی در شکلگیری مدیریت سود شرکتها ایفا میکنند. مدیران با تنظیم سیاستهای مدیریت سود، به شوکهای خارجی پاسخ میدهند (چارلز و همکاران، 2017). زمانی که تحلیلگران و سرمایهگذاران برای تصمیمات ارزیابی و سرمایهگذاری از عملکرد شرکتهای همتا استفاده میکنند، مدیران انگیزه دستکاری سود برای دستیابی به عملکرد شرکتهای همتا را دارند. بنابراین، مدیران در صورت بروز ناکارآمدی بالقوه نسبت به همتایان خود احتمالاً سود را برای رسیدن به عملکرد شرکتهای همتا به سمت بالا مدیریت میکنند. در واقع فشار از دست دادن پاداش، شهرت و چشماندازهای حرفهای مدیران را برای دستکاری سود تحریک میکند (یی، 2016).
درصورتیکه شرکتهای همتا عملکرد مطلوبی داشته باشند تحلیلگران ممکن است انتظارات بالایی برای شرکت در نظر بگیرند. عدم تحقق این انتظارات میتواند اطلاعات نامطلوب از چشمانداز آتی شرکت را انتقال دهد (گراهام و همکاران، 2005). مدیران شرکتها برای اینکه شهرت بالقوه خود را از دست ندهند، سعی میکنند عملکرد شرکت را با عملکرد سهام شرکتهای همتا از طریق مدیریت سود انطباق دهند (دیو و شن ، 2018). با توجه به اهمیت عملکرد شرکتهای همتا در نظارت بیرونی و درونی، این سؤال مطرح است که آیا مدیران دچار رفتار فرصتطلبانه در زمینة عملکرد شرکتها هستند یا خیر. هدف این مطالعه، جمعآوری شواهد تجربی و پاسخ به این سؤال است.
علاوه بر این، تأثیر عملکرد شرکتهای همتا بر مدیریت سود شرکت از طریق فشار بازار سرمایه بررسی میشود. مدیران سود را مطابق عملکرد شرکتهای همتا پیشبینی میکنند و چنانکه عملکرد شرکتهای همتا بیشتر باشد سود را بهصورت تهاجمی پیشبینی میکنند و آنگاهکه شرکت در وضعیت نامطلوب اقتصادی تحت فشار فزاینده قرار گیرد، مدیران سود را دستکاری میکنند تا سود پیشبینیشده محقق شود (دیو و شن، 2018). درواقع یکی از انگیزههای مدیریت سود دستیابی به پیشبینی سود است که بهعنوان یک عنصر کلیدی در تصمیمگیریهای اقتصادی سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر اشخاص در نظر گرفته میشود (ملکیان و همکاران، 1389).
تقلبهای حسابداری بالا بر سرمایهگذاری شرکتهای همتا تأثیر میگذارد. از سویی دیگر گزارشهای مالی متقلبانه در یک شرکت فشارهای مصنوعی را بر انتظارات تحلیلگران در شرکتهای همتا ایجاد میکند و انگیزههای بیشتری برای مدیران شرکتهای همتا برای مدیریت سود فراهم میکند (بیتی و همکاران، 2013).
ازآنجاکه معیارهای حسابداری تحت تأثیر مدیریت سود هستند از معیارهای غیر حسابداری برای اندازهگیری عملکرد شرکت در قراردادهای پاداش استفاده میشود که عبارتاند از: قیمت سهام، بازده بازار و اقدامات غیرمالی؛ اما بااینحال، قراردادهای پاداش که مستلزم دستیابی به ارزش سهام یا بازده بازار هستند، رفتار مدیریت سود را محدود نمیکنند. علاوه بر این، قیمتهای سهام بهشدت تحت تأثیر اعداد حسابداری قرار میگیرند. مطالعات نشان میدهد تفاوت بین عملکرد مالی و غیرمالی برای شرکتهایی که تقلب مالی را مرتکب شدهاند، بهطور قابلتوجهی بیشتر است و این بدان معنی است که اقدامات غیرمالی برای دستکاری بیشتر سخت است. شرکتهایی که از معیارهای عملکرد غیرمالی برای پاداش مدیر استفاده میکنند دارای اقلام تعهدی اختیاری کمتری نسبت به شرکتهای همتا خود که تنها از معیارهای عملکرد مالی استفاده میکنند، هستند (ابراهیم و لوید، 2011).
مدیران برای اجتناب از اقدامات قانونی توسط سرمایهگذاران و از دست دادن اعتبار، درآمد گزارششده را نسبت به پیشبینیهای خود مدیریت میکنند درواقع خطاهای پیشبینی موجب افزایش اقلام تعهدی میشود. مدیران سود را افزایش (کاهش) میدهند، زمانی که پیشبینیها کمتر (بیشتر) از سود گزارششده باشد. شواهد نشان میدهد شرکتهایی که سودشان بیشازحد پیشبینی میکنند، سطح قابلتوجهی از اقلام تعهدی اختیاری را دارند. درواقع یافتهها نشان میدهد که دقت پیشبینیهای مدیریت با فعالیت مدیریت سود افزایش مییابد. عدم تحقق پیشبینی سود میتواند با کاهش اعتبار مدیریت، هزینههایی را تحمیل کند. بهعنوانمثال، پاداش مدیران تا حدودی در درک سرمایهگذاران از توانایی آنها در تحقق تغییرات در محیط اقتصادی بستگی دارد (کازنیک، 1999).
فشار رقابتی مدیران را به دستکاری سود برای جذب سرمایهگذاری و بقای شرکت تشویق میکند. درواقع مدیران سود را برای افزایش قیمت سهام دستکاری میکنند چراکه ارزش بالای سهام باعث کاهش هزینههای سرمایه و همچنین جذب مدیران و کارکنان با گزینههای سهام و یا حتی موضوع سهام جدید میشود، همه آنها برای شرکتها بهعنوان یک مزیت رقابتی مهم هستند (کارونا و همکاران، 2012).
این شواهد بیانگر سازوکار فشار بازار سرمایه است که مدیران سود را برای ایفای انتظارات بالقوه سرمایهگذاران دستکاری میکنند. بهطور خلاصه، شواهد نشان میدهد که مدیران برای مطابقت با عملکرد شرکتهای همتا گزارش فرصتطلبانه ارائه میکنند (چیو و همکاران، 2012)؛ بنابراین پرسش دوم تحقیق این است که آیا مدیریت تحت تأثیر فشار بازار سرمایه اقدام به رفتار فرصتطلبانه میکند یا خیر.
عملکرد شرکتهای همتا عمدتاً در تحقیقات علمی نادیده گرفتهشده است. عمده پژوهشها ازجمله، «لی و همکاران، 2006؛ شیرزاد و همکاران، 2015؛ یاماگوچی، 2018» رابطه بین عملکرد و مدیریت سود را مورد بررسی قرار میدهند. ولی پژوهشهای کمی ازجمله «یی، 2016؛ دیو و شن، 2018؛ مرادی و همکاران، 1399» رابطه عملکرد شرکتهای همتا و مدیریت سود را بررسی میکنند. همچنین (فرانسیس و همکاران،2016) بیان میکنند که عملکرد شرکتهای همتا بر عملکرد شرکت تأثیر میگذارد.
یافتههای پژوهش نشان میدهد مدیران سود را در پاسخ به عملکرد شرکتهای همتا دستکاری میکنند. این تحقیق یکی از انگیزههای مدیریت سود یعنی عملکرد شرکتهای همتا را مورد بررسی قرار داده است که در مطالعات مدیریت سود کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین نقشی که شرکتهای همتا بر سیاست شرکتها دارند را مورد توجه قرار میدهد. در ادامه ادبیات پژوهش و توسعه فرضیهها و روششناسی شرح دادهشده است و در پایان یافتههای پژوهش ارائه و بحث شده است.
2- ادبیات پژوهش و توسعه فرضیهها
در این پژوهش تأثیر عملکرد شرکتهای همتا بر مدیریت سود تحت فشار بازار سرمایه بررسیشده است. شواهد نشان میدهد که عملکرد شرکتهای همتا بر سیاست شرکتها اثر میگذارند. بهعنوانمثال، (لیری و روبرتس، 2014) بیان میکنند شرکتهای همتا در تعیین ساختار سرمایه و سیاستهای مالی شرکت نقش مهمی ایفا میکنند. نتایج نشان میدهد که ساختار سرمایه شرکتها بهطورقابلتوجهی تحت تأثیر شرکتهای همتا خود قرار دارند. تصمیمات مربوط به بدهی و صدور سهام به ترتیب دارای رابطه منفی و مثبت با شوکهای سهام شرکتهای همتا هستند. این شواهد نشان داده است که شرکتها تصمیمگیریهای مالی را در انزوا انجام نمیدهند. بهعلاوه نتایج پژوهش (چنگیزی و همکاران، 1397) در زمینة تأثیرپذیری سرمایهگذاری و عملکرد شرکت از سیاست سرمایهگذاری شرکتهای همتا نشان میدهد که سرمایهگذاری شرکتهای همتا بر سرمایهگذاری شرکت تأثیر مثبت میگذارد. بر این اساس تحلیل اطلاعات سرمایهگذاری شرکتهای همتا برای سرمایهگذاران سودمند است درواقع شرکتها برای کاهش ریسک سرمایهگذاری از شرکتهای همتا الگوبرداری میکند.
مطالعات گستردهای در زمینة رابطه بین مدیریت سود و عملکرد شرکت وجود دارد، بهعنوانمثال، (لی و همکاران، 2006) بیان میکنند که شرکتهای دارای عملکرد بالاتر، سود گزارششده را افزایش میدهند. به عبارتی مدیران سود را مدیریت میکنند تا قیمت سهام را تحت تأثیر قرار دهند. از سویی نتایج پژوهش (دبنات ، 2017) نشان میدهد که یک رابطه با اهمیت منفی بین عملکرد و اقلام تعهدی اختیاری وجود دارد و نشان میدهد شرکتهای موفق نسبت به شرکتهای ناموفق کمتر درگیر مدیریت سود هستند. این پژوهش نشان میدهد شرکتهای کوچک نسبت به شرکتهای متوسط و بزرگ بیشتر به مدیریت سود علاقهمند هستند.
یافتههای پژوهش (خلیلی ترکمانی و همکاران، 1396) نشان میدهد که بین عملکرد مالی براساس معیار بازده داراییها و سود هر سهم شرکت و مدیریت سود رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. درواقع شرکتها برای رشد و افزایش ارزش شرکت و همچنین کسب درصد بیشتری از بازار موجود و بازارهای جدید که نیازمند منابع مالی بالایی است، اقدام به مدیریت سود میکنند تا وضعیت مطلوبی از عملکرد شرکت را برای سرمایهگذاران و تأمینکنندگان نشان دهد. همچنین پژوهش (شیرزاد و همکاران، 2015) در این زمینه نشان میدهد که بین عملکرد شرکتها (بازده دارایی) و مدیریت سود رابطه منفی وجود دارد؛ بنابراین، با کاهش عملکرد شرکت، فعالیت مدیریت سود آن افزایشیافته است.
افشای مناسب و با کیفیت منجر به بهبود شفافیت و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و اثربخشی بازار خواهد شد. تأثیراتی که نوسانات را در بازار سرمایه تعیین میکنند، بیشمار هستند .رویدادهای گذشته، حال و حتی آینده نادیده گرفته شده، در قیمت بازار منعکس میشوند، اما اغلب رابطه آشکاری را با تغییر قیمتها نشان نمیدهند (چناری و بنی مهد، 1401).
نتایج پژوهش (مشایخ و همکاران، 1401) نشان می دهد که بیش اعتمادی مدیر بر مدیریت جریانهای نقدی عملیاتی اثر مثبت و معناداری دارد و همچنین جریان نقد حاصل از فعالیتهای تأمینمالی و جریان نقد حاصل از فعالیتهای سرمایهگذاری، اثر منفی و معنادار در رابطهی بین بیشاعتمادی مدیر و مدیریت جریانهای نقدی دارد. هنگامی که شرکتها در وضعیت بحران مالی قرار دارند، با جابجایی طبقهبندیها در صورت جریان نقدی، جریانهای نقدی عملیاتی را بیش از حد متأثر میکنند.
نتایج پژوهش (لی و همکاران، 2020) نشان میدهد شرکتهایی که از نظر مالی دچار مشکل هستند مدیریت سود تعهدی بیشتری و مدیریت سود واقعی کمتری انجام میدهند. کنترل داخلی با ممانعت از مدیریت سود تعهدی و واقعی، اثر تعدیل کنندهای بر رابطه بین پریشانی مالی و مدیریت سود اعمال میکند.
یافتههای پژوهش (اکبری و همکاران، 1401) نشان میدهد که قابلیتهای فناوری اطلاعات بر عملکرد شرکتها تأثیرگذار است. در محیط رقابتی، تغییر مداوم نیازمند اجرای توسعه و بهبود قابلیتهای فناوری اطلاعات هست. فناوری اطلاعات یک منبع ضروری برای بهبود عملکرد سازمانها محسوب میشود. نتایج مطالعات نشان میدهد که مدیران سازمانها اهمیت خاصی برای کسب رضایت مشتری و بهطور ضمنی برای رسیدن به نتایج مطلوب اقتصادی قائلاند که این امر از طریق پیادهسازی و بهبود قابلیتهای فناوری اطلاعات امکانپذیر هست.
مطالعه (لیو و همکاران، 2022) نشان میدهد که شفافیت قویتر ارزش شرکت را افزایش میدهد و رقابت بازار تأثیر مثبت معناداری بر این رابطه دارد. شفافیت بیشتر، اطلاعات جامعتری را برای سرمایهگذاران به ارمغان میآورد. بهطوری که انتظار میرود، ریسکها به طور موثر کنترل و اعتماد سرمایهگذاران تقویت میشود که در نهایت منجر به بهبود ارزش شرکت میشود. بعلاوه نتایج نشان میدهد رقابت در سطح صنعت اثر تعدیلکننده قابلتوجهی در سطح متقابل دارد.
(ابراهیمی و همکاران، 1398) بیان میکنند که راهبردهای مالی شرکت، تابعی از راهبردهای مالی شرکتهای همتاست و راهبردهای مالی شرکتهای همتا نیز تابعی از مشخصههای مالی و ویژگیهای آن شرکتها است؛ ازاین رو، انتظار میرود مشخصههای مالی و ویژگیهای شرکتهای همتا بر راهبردهای مالی شرکت تأثیر بگذارد. نتایج پژوهش نشان میدهد از بین متغیرهای مطالعه شده تنها متغیر متوسط رشد مورد انتظار شرکتهای همتا بر راهبرد مدیریت سرمایهگذاری تأثیر میگذارد و از بین توزیعهای احتمال مطالعه شده، توزیع تی کمترین معیار انحراف را دارد.
(اوسما و همکاران، 2022) بیان میکنند که استفاده تعاملی از سیستم کنترل مدیریت، مدیریت را در شناسایی، ارزیابی، انتخاب و اجرای اقدامات واقعی که از لحاظ مفهومی به عنوان مدیریت سود واقعی طبقهبندی میشوند، پشتیبانی میکند. شواهد نشان میدهد سازمانهایی که از اهرم تعاملی در توسعه برنامههای عملیاتی برای دستیابی به اهداف استراتژیک که منجر به شیوههای مدیریت سود واقعی میشود، استفاده میکنند؛ عملکرد بهتری نسبت به شرکتهایی که در مدیریت سود واقعی از این اهرم تعاملی استفاده نمیکنند دارند.
نتایج پژوهش (ایلرو همکاران،2021) نشان میدهد که معیارهای مدیریت سود واقعی با خطای پیشبینی و پراکندگی بیشتر در سال بعد مرتبط هستند. با این حال، اندازهگیری مدیریت سود واقعی، طبق تعریف، نتایج عملیاتی غیرعادی را ثبت میکند، و بنابراین، هم شرکتهایی را که درگیر مدیریت سود واقعی میشوند و هم شرکتهایی را که شوکهای اقتصادی خاص شرکت را تجربه میکنند، شامل میشود. بهعلاو نتایج نشان میدهد شرکتهایی با انگیزه پایین برای مدیریت سود (یعنی شرکتهایی که به احتمال زیاد شوکهای اقتصادی خاص شرکت را تجربه میکنند) قویترین رابطه مثبت را بین معیارهای مدیریت سود واقعی و پیشبینی تحلیلگران سال بعد ایجاد میکنند.
2-1- عملکرد شرکتهای همتا و مدیریت سود
تحقیقات نشان میدهد عملکرد شرکتهای همتا بر عملکرد شرکت تأثیر میگذارد. بنابراین برای اندازهگیری بهتر عملکرد مدیران شرکت میتوان از عملکرد شرکتهای همتا استفاده کرد، زیرا توانایی مدیران شرکت در حذف شوکهای مشترک که خارج از کنترل مدیریت است را نشان میدهد. شرکتهای همتا میتوانند تأثیر با اهمیتی بر عملکرد شرکت داشته باشند. گروه شرکتهای همتای نسبتاً قوی میتوانند انگیزه مدیران را برای تلاش بیشتر افزایش دهند یا آنها را به تصویب تصمیمات مدیریتی بهتر برسانند که هرکدام میتواند عملکرد شرکت را بهبود ببخشد ( فرانسیس و همکاران،2016). نتایج پژوهش (یی، 2016) در زمینة اینکه آیا شرکتها سود را برای دستیابی به عملکرد شرکتهای همتا مدیریت میکنند یا خیر، نشان میدهد که مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی سال جاری در شرکتهای دارای شرایط زیر افزایش بیشتری داشته است: 1) زمانی که عملکرد سال قبل شرکتها کمتر از گروه شرکتهای همتای خود باشد. 2) زمانی که عملکرد شرکتها در دو سال گذشته پایینتر از گروه شرکتهای همتا باشد؛ 3) زمانی که انتظار میرود عملکرد شرکتها کمتر از عملکرد مورد انتظار گروه شرکتهای همتا باشد. بهعلاوه شرکتهایی که برای دستیابی به معیارهای عملکرد در شرکتهای همتا تحتفشار هستند، تمایل دارند در سالهای پسازآن، صورتحسابهای مالی را اصلاح کنند.
(مرادی و همکاران، 1399) تاثیر رفتار شرکتهای رقیب بر مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی کردند. این مطالعه نشان میدهد که بین عملکرد شرکتهای رقیب و مدیریت سود تعهدی رابطه مثبت و معناداری برقرار است؛ اما عملکرد شرکتهای رقیب و مدیریت سود واقعی شرکتها تاثیر معناداری ندارد.
(چارلز و همکاران، 2017) استدلال میکنند که مدیران اجرایی میتوانند از شرکتهای همتا یاد بگیرند. یک مدیرعامل میتواند با پیگیری گروهی از شرکتهای همتا که بهطور متوسط ماهر هستند، بیشتر بهرهمند شود. مطالعات نشان میدهند که بسیاری از شرکتها، سیاستهای دیگر شرکتها را تقلید میکنند درواقع وقتی مدیران اجرایی میدانند که آنها نسبت به شرکتهای همتا ارزیابی میشوند، انگیزههای قوی برای پیروی ازآنچه شرکتهای همتا انجام میدهند را دارند.
این استدلالها با تئوری تقلید مبتنی بر رقابت سازگار است که شرکتها اقدامات شرکتهای همتا را برای حفظ رقابت تقلید میکنند. اکثر مطالعات بهطور ضمنی فرض میکنند که شرکتها تصمیمات خود را جداگانه میگیرند، فقط بر اساس ویژگیهای خاص شرکت؛ اما نظرسنجی از مدیران شرکتها نشان میدهد که آنها هنگام تصمیمگیری در مورد سیاست شرکت، تصمیمات شرکتهای همتا را در نظر میگیرند (ادیکاری وآگراول، 2018).
مطالعه دیگر در این زمینه نشان میدهد که مدیران اغلب انگیزه کافی برای مدیریت سود فرصتطلبانه را دارند (دیو و شن، 2018). سرمایهگذاران از شرکتهای همتا برای ارزیابی شایستگی و مقایسه قابلیت سرمایهگذاری استفاده میکنند. بنابراین، مدیران برای دستیابی یا غلبه بر عملکرد شرکتهای همتا انگیزه دارند (یی، 2016). در این زمینه استدلال می شود عملکرد شرکتهای همتا، در مدیران انگیزه قوی برای دستکاری سود فراهم میکند. هنگامیکه شرکتهای همتا عملکرد بهتری دارند، مدیران انگیزه کافی برای افزایش عملکرد شرکت را دارند و زمانی که شرکتهای همتا عملکرد ضعیفتری دارند ممکن است مدیران تصمیم بگیرند سود را هموار کنند و سود مشخصی را به آینده منتقل کنند؛ بنابراین مدیران سودها را به سمت پایین مدیریت میکنند (هیلی، 1985). بر اساس این استدلال فرضیه اول ارایه شده است:
فرضیه اول: مدیران سود حسابداری را در پاسخ به عملکرد شرکتهای همتا دستکاری میکنند.
2-2- فشار بازار سرمایه، عملکرد شرکتهای همتا و مدیریت سود
سود شرکت میتواند بر عملکرد رقبای صنعت تأثیر بگذارد. اکثر شرکتها با شرکتهای دیگر در صنعت مشابه درگیر رقابت هستند. مدیران سعی میکنند از عملکرد ضعیف نسبت به رقبا در صنعت جلوگیریکنند (یاماگوچی، 2018). هنگامیکه شرکتها در سال گذشته نتوانسته باشند معیارهای عملکرد شرکتهای همتا را به دست آورند، مدیران در سال جاری فشار زیادی را برای دستیابی به عملکرد شرکتهای همتا متحمل میشوند. فشار برای از دست دادن پاداش، شهرت و چشماندازهای حرفهای انگیزه مدیر را برای دستکاری سود افزایش میدهد (یی، 2016).
(کازنیک، 1999) بیان میکند که مدیران برای اینکه اعتبار خود را از دست ندهند، درآمد گزارششده را نسبت به پیشبینیهای خود مدیریت میکنند درواقع خطاهای پیشبینی موجب افزایش اقلام تعهدی میشود. به عبارتی شواهد نشان میدهد شرکتهایی که سودشان را بیشازحد پیشبینی میکنند، سطح قابلتوجهی از اقلام تعهدی اختیاری دارند. درواقع یافتهها نشان میدهد که دقت پیشبینیهای مدیریت با فعالیت مدیریت سود افزایش مییابد.
بهطورکلی شواهد نشان میدهد که ﺳﻮد و پیشبینی سود در ﻣﻘﺎﯾﺴـﻪ ﺑـﺎ ﺳــﺎﯾﺮ اﻃﻼﻋــﺎت منتشرشده ﺷــﺮﮐﺖ، ﺑﯿﺸــﺘﺮ مورد توجه سرمایهگذاران و ﺳــﺎﯾﺮ ذینفعان است (ﺣﯿﺪرﭘﻮر و ﺧﻮاﺟﻪﻣﺤﻤﻮد، 1393). سرمایهگذاران و تحلیلگران از عملکرد شرکتهای همتا بهعنوان یک معیار برای انتظارات خود از عملکرد شرکت استفاده میکنند (دفرانکو و همکاران، 2015). اگر مدیر پیشبینیهای خود را بر اساس عملکرد شرکتهای همتا تنظیم کند و عملکرد شرکتهای همتا بالاتر از عملکرد شرکت باشد، مدیر پیشبینیهای خود را رو به بالا تعدیل میکند (دیو و شن، 2018). بنابراین این سؤال مطرح است که آیا مدیران پیشبینیهای خود را بر اساس عملکرد شرکتهای همتا قرار میدهند یا خیر.
شواهد تجربی نشان میدهد که سود بالا به حفظ قیمت بالای سهام در بازار کمک میکند. درواقع انگیزه برای حفظ سود در سطح بالا مربوط به پیشبینیهای سود تهاجمی است که معمولاً برای جلب نظر سرمایهگذاران انجامشده است. شرکتهای عرضهکننده سهام برای تحقق این پیشبینیها در بازار تحتفشار هستند. در نتیجه مدیران برای حفظ اعتبار خود سود را مدیریت میکنند (تِوه و همکاران، 1998). بهطورکلی شرکتها، این معیار سود (تحقق پیشبینی) را از طریق موفقیت کسبوکار با عملکرد مالی خوب یا از طریق مدیریت سود به دست میآورند. به نظر میرسد به علت فشار تجاری، مدیران سود را برای تحقق پیشبینیها دستکاری میکنند. شرکتها بهطورمعمول از دستکاری اقلام تعهدی (تأثیرغیرمستقیم بر جریان نقدی) برای تنظیم گزارشهای مالی استفاده میکنند (چاندرن و همکاران، 2015). درواقع چنانچه تحقق پیشبینی سود هر سهم از طریق موفقیت کسبوکار ممکن نباشد؛ مدیران سود را به دلیل فشار بازار سرمایه و جلوگیری از ناامید شدن بازار (بارتو و همکاران، 2002) دستکاری میکنند. بنابراین این سؤال مطرح میشود که آیا مدیران برای تحقق پیشبینی سود هر سهم شرکت بر اساس عملکرد شرکتهای همتا، سود را تحت شرایط فشار بازار سرمایه دستکاری میکنند یا خیر.
درکل مدیران از عملکرد شرکتهای همتا بهعنوان یک معیار برای پیشبینی عملکرد شرکت استفاده میکنند. هنگامیکه شرکتهای همتا نسبت به شرکت عملکرد بهتری دارند، مدیر احتمالاً عملکرد شرکت را رو به بالا پیشبینی میکند و منجر به افزایش فشار بر شرکت میشود؛ از سویی پیامدهای منفی ناشی از ناامید شدن بازار منجر به انگیزه مدیر برای دستکاری سود میشود (بارتو و همکاران، 2002؛ چاندرن و همکاران، 2015). این استدلال منجربه ارائه فرضیه دوم شد.
فرضیه دوم: مدیران سود حسابداری را در پاسخ به عملکرد شرکتهای همتا، تحت شرایط فشار بازار سرمایه دستکاری میکنند.
3- روش شناسی
این تحقیق با استفاده از دادههای آرشیوی و برآورد مدلهای رگرسیونی به آزمون فرضیهها میپردازد. جامعه آماری این پژوهش شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه تحقیق مطابق جدول 1 در طول سالهای 1384 تا 1396 به روش غربالگری با در نظر گرفتن شرکتهای تولیدی که سال مالی آنها منتهی به پایان اسفندماه باشد و حداقل از ابتدای سال1390 در بورس پذیرفتهشده باشند و قیمت سهام شرکتها، وقفه زمانی بیش از شش ماه نداشته باشد، جمعآوری شده است و به تعداد 114 شرکت رسید. برای تشخیص نوع مدل آزمونهای لیمر و هاسمن برای مدل (1) و مدل (2) و آزمون لوجیت برای مدل (3) انجام شد.
جدول 1- نمونه انتخابی
عنوان تعداد شرکتها
کل شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران
کسر میشود:
-سال مالی پایان اسفند نباشد
- شرکتهایی که بعد از سال 90 وارد بورس میشوند.
-شرکت بیمه، خدماتی و سرمایهگذاری
-وقفه زمانی بیش از 6 ماه داشته باشد
-شرکتهایی که صنعت آنها حداقل چهار شرکت را ندارد.
تعداد شرکتهای نمونه 459
(180)
(24)
(32)
(95)
(14)
114
منبع: یافتههای پژوهشگر
3-1- مدلهای آزمون فرضیهها
فرضیه اول از طریق مدل (1) آزمون شده است:
(1)
الف) متغیر وابسته مدل 1 :
در این مدل اقلام تعهدی اختیاری شرکت i در سال y است؛ که این اقلام تعهدی اختیاری معیاری برای مدیریت سود است و بر اساس رابطه (9) به دست میآید.
ب) متغیر مستقل مدل 1 :
بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا بهاستثنای شرکت i در صنعت j بهصورت سالانه است. برای محاسبه عملکرد شرکتهای همتا از معیار بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا استفاده میشود که از میانگین بازده سهام شوکهای خاص شرکتهای یک صنعت در سال مالی y بهاستثناء شرکت i به دست میآید.
فرضیه دوم از طریق برآورد مدل (2) و (3) آزمون شده است:
(2)
در مدل (2) از تغییر پیشبینی مدیران استفادهشده، برای آزمون اینکه آیا مدیران پیشبینیهای خود را بر اساس عملکرد شرکتهای همتا قرار میدهند یا خیر. در این مدل ، تغییر پیشبینی مدیریت از سود هر سهم شرکت iدر طی سال y است که ازطریق رابطه (1) محاسبه میشود:
(1)
در این رابطه : آخرین پیشبینی سود هر سهم شرکت i در سال: اولین پیشبینی سود هر سهم شرکت i در سال y؛ و: قیمت هر سهم شرکت i در اول سال y است.
از مدل (3) برای بررسی اینکه آیا مدیران برای دستیابی به پیشبینی عملکرد شرکت بر اساس عملکرد شرکتهای همتا، سود را تحت شرایط فشار بازار سرمایه دستکاری میکنند استفادهشده است:
(3)
الف) متغیر وابسته مدل3 :
یک متغیر مجازی که معیاری برای تحقق پیشبینی سود هر سهم است. اگر سود هر سهم گزارششده در سال y بزرگتر یا مساوی پیشبینی سود هر سهم مدیر (آخرین پیشبینی سود هر سهم مدیر) در سال y باشد ارزش یک و در غیر این صورت ارزش صفر میگیرد.
ب) متغیر مستقل مدل 3 :
بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا بهاستثنای شرکت i در صنعت j بهصورت سالانه است. برای محاسبه عملکرد شرکتهای همتا از معیار بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا استفاده میشود که از میانگین بازده سهام شوکهای خاص شرکتهای یک صنعت در سال مالی y بهاستثناء شرکت i به دست میآید.
سود هر سهم تحقق یافته ممکن است براساس موفقیت کسبوکار باشد و تحت تأثیر مدیریت سود نباشد (دیو و شن، 2018)؛ بنابراین تأثیر مدیریت سود با حذف جمع اقلام تعهدی اختیاری از سود هر سهم گزارششده بررسی میشود. بهطور خاص، ، سود هر سهم گزارش شده بعد از حذف تأثیر مدیریت سود است.
در نهایت متغیر مجازی بعد از حذف تأثیر مدیریت سود در نظر گرفته میشود؛ که اگر سود هر سهم بعد از حذف تأثیر مدیریت سودبزرگتر یا مساوی آخرین پیشبینی سود هر سهم باشد ارزش یک و در غیر این صورت ارزش صفر میگیرد. درکل مدل (3) به دو حالت برآورد میشود: حالت اول، مدیریت سود از سود تحقق یافته هر سهم حذف نشده باشد یعنی از برای برآورد مدل (3) استفاده شود. حالت دوم، مدیریت سود از سود تحقق یافته هر سهم حذفشده باشد یعنی از برای برآورد مدل (3) استفاده شود.
سود هر سهم گزارششده پس از حذف تأثیر مدیریت سود در سال y مربوط به مدل (3) (حالت دوم) از طریق رابطه (2) محاسبه میشود (دیو و شن، 2018):
(2)
در این رابطه : سود هر سهم گزارششده پس از حذف تأثیر مدیریت سود شرکت i در سال y؛EPS : سود هر سهم گزارش شده شرکت i در سالy؛Discretionary : مقدار کل اقلام تعهدی اختیاری شرکت iدر سال y؛ Number of shares : تعداد سهام شرکت i در سال y است.
متغیرهای کنترل :
بازدة سهام شوکهای خاص شرکت i در صنعت j بهصورت سالانه است. درواقع ضرایب برآورد شده از مدل (4) و عامل بازده در سال y مبنای محاسبه رابطه (7) قرار میگیرد تا بازده سهام شوکهای خاص شرکت i (Ishock) در سال مالی y به دست آید.
تعریف متغیرهای:
MTB= ارزش بازار داراییها (برابر است با ارزش بازار سهام و ارزش دفتری بدهیها) تقسیمبر ارزش دفتری داراییها
Size = اندازه شرکت که برابر با لگاریتم طبیعی مجموع داراییها است
ROA= بازده داراییها که برابر با سود عملیاتی تقسیمبر جمع داراییهای اول دوره.
Asset growth rate= نرخ رشد دارایی که برابر با تغییر در داراییها تقسیمبر جمع داراییهای سال y-1
Cash flow volatility= نوسان جریان نقد که انحراف معیار جریان نقدی یک شرکت طی یک دوره سهساله است. ابتدا جریان نقد عملیاتی شرکتi در سال yتقسیمبر جمع داراییهای شرکت iدر سال y میشود (برای همگن شدن دادهها)، سپس انحراف معیار جریان نقد عملیاتی همگنشده طی یک دوره سهساله محاسبه میشود.
Leverage= نسبت بدهی که برابر با مجموع بدهیها تقسیمبر مجموع داراییها
Institutional holding = مالکیت نهادی درصدی از سهام عادی که متعلق به سرمایهگذاران نهادی است. هر شخص حقیقی یا حقوقی که بیش از 5 درصد سهام عادی شرکت را داشته باشد نیز جزو این گروه از سرمایهگذاران محسوب میشوند (طالب نیا و همکاران، 1394).
بهطورکلی هر یک از متغیرهای Controls در هر دو سطح زیر محاسبه میشود:
Firm-level control = متغیرهای کنترل در سطح شرکت نشاندهنده متغیرهای شرکت iدر سال y -1
Peer controls= متغیرهای کنترل شرکتهای همتا برابر است با میانگین متغیرهای کنترل برای همه شرکتها در همان صنعت بهجز شرکت i در سال y-1
3-2- اندازهگیری عملکرد شرکتهای همتا
عملکرد شرکتهای همصنعت دارای ویژگیهای مشابهی است و با شوکهای مشترکی در بازار محصولات خود روبرو هستند. سرمایهگذاران، اقتصاددانان و تحلیلگران معمولاً، شرکتهای دیگر در همان صنعت را بهعنوان شرکتهای همتا در تجزیهوتحلیل یک شرکت در نظر میگیرند. ازآنجاکه مطالعات پیشین بهطورمعمول شرکتهای همتا را بهعنوان شرکتهای یک صنعت تعریف میکنند در پژوهش حاضر، شرکتها در سطح صنعت بهعنوان شرکتهای همتا در نظر گرفتهشده است. به پیروی از (لیری و روبرتس، 2014) و (دیو و شن، 2018)، بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا که از میانگین بازده سهام شوکهای خاصشرکتهای صنعت jدر سال مالی y بهاستثناء شرکت i تعریفشده بهعنوان یک پروکسی برای عملکرد شرکتهای همتا در نظر گرفته میشود.
برای تخمین مدل (4) در سطح صنعت- سال، لازم است دادههای تاریخی 24 ماه گذشته را داشته باشیم. بهعنوانمثال، برای به دست آوردن بازده سهام شوکهای خاص شرکت بین فروردین 1396 و اسفند 1396، ابتدا مدل (4) با استفاده از بازده ماهانه فروردین 1394 تا اسفند 1395 برای تخمین ضرایب برآورد میشود و با استفاده از ضرایب برآورد شده از مدل (4) و عامل بازده از فروردین 1396 تا اسفند 1396، بازده سهام شوکهای خاص شرکت از طریق رابطه (7) به دست میآید. روند با بهروزرسانی نمونه تکرار میشود. مدل (4) برای برآورد ضرایب در سطح صنعت -سال تخمین زده میشود. i نشاندهنده شرکت، t نشاندهنده ماه و j نشاندهنده صنعت است:
(4)
: بازدة ماهانه شرکت i در صنعتj؛ : بازده ماهانه بدون ریسک؛ : بازده ماهانه بازار؛ : بازدة ماهانه صنعت j بعد از کسر بازده شرکت i است.
تعریف عملیاتی متغیرهای مدل (4):
1) : بازدة ماهانه شرکت iدر صنعت jبر اساس رابطه (3) اندازهگیری میشود (لاری دشت بیاض و همکاران، 1395):
(3)
در این رابطه :بازدة ماهانه شرکت i در صنعتj؛ : قیمت هر سهم در پایان ماه t؛: قیمت هر سهم در اول ماه t؛DPS : سود نقدی هر سهم در ماه t؛ :درﺻﺪ اﻓﺰاﯾﺶﺳﺮﻣﺎﯾﻪ از ﻣﺤﻞﻣﻄﺎﻟﺒﺎت و آورده ﻧﻘﺪی؛ و:درﺻﺪ اﻓﺰاﯾﺶﺳﺮﻣﺎﯾﻪ از ﻣﺤﻞﺳﻮد اﻧﺒﺎﺷﺘﻪ و اندوختهها است.
2) : در این پژوهش نرخ سود اوراق بدهی دولتی بهعنوان بازده بدون ریسک در نظر گرفتهشده است. برای محاسبه بازده بدون ریسک ماهانه، بازده بدون ریسک سالانه تقسیم بر 12 شده است.
3): بازده ماهانه بازار از طریق رابطه (4) اندازهگیری میشود (محقق نیا و همکاران، 1392):
(4)
در این رابطه :بازده ماهانه بازار؛: شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در پایان ماه t؛ : شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در اول ماه t است.
4) : بازدة ماهانه صنعتj بعد از کسر بازده شرکت i از طریق رابطه (5) اندازهگیری میشود (لیری و روبرتس، 2014؛ دیو و شن، 2018):
(5)
در این رابطه :بازدة ماهانه صنعت jبعد از کسر بازده شرکت i؛: بازده صنعت jدر ماه t؛ و:بازدة ماهانه شرکت i در صنعت j است. بازده صنعت j در ماه t مربوط به رابطه (5) از طریق رابطه (6) اندازهگیری میشود (باغجری و همکاران، 1395):
(6)
در این رابطه : بازده صنعتj در ماه t؛:شاخص صنعت jدر پایان ماه t؛ و : شاخص صنعتj در اول ماه t است.
بازده سهام شوکهای خاص شرکت از رابطه (7) بهصورت زیر محاسبه میشود. در رابطه (7)i نشاندهنده شرکت، y نشاندهنده سال و jنشاندهنده صنعت است که برای سازگاری با دوره اطلاعات حسابداری، بازدههای ماهانه برای دستیابی به معیار سالانه، ترکیب میشوند:
(7)
: بازدة سهام شوکهای خاص شرکت i در صنعت j بهصورت سالانه؛ : بازدة سالانه شرکت i در صنعت j؛ : بازده بدون ریسک سالانه؛ : بازده سالانه بازار؛ : بازدة سالانه صنعت jبعد از کسربازده شرکتi است.
: بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا است. برای محاسبه عملکرد شرکتهای همتا از معیار بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا استفاده میشود و به صورت میانگین بازده سهام شوکهای خاص شرکتهای صنعت j در سال مالی y بهاستثناء شرکت i در آن صنعت تعریف میشود (دیو و شن، 2018).
3-3-اندازهگیری مدیریت سود
اقلام تعهدی اختیاری در این مطالعه بهعنوان معیار مدیریت سود در نظرگرفتهشده است. به پیروی از مطالعات پیشین، اقلام تعهدی اختیاری با استفاده از مدل تعدیلشده جونز در سطح صنعت برآورد میشود (کوتاری و همکاران، 2005؛ دیو و شن، 2018). مدل (5) برای تخمین ضرایب اجرا میشود. در این مدل i نشاندهنده شرکت و y نشاندهنده سال است:
(5)
: مجموع اقلام تعهدی شرکت i در سال y که عبارت است ازسود عملیاتی منهای جریان نقد عملیاتی در سال y؛ : جمع داراییهای شرکت iدر اول دوره؛ : تغییر درآمد فروش شرکت iاز سال y-1به سالy؛ : اموال، ماشینآلات و تجهیزات شرکت i در پایان سال y؛ : بازدةداراییهای شرکتi درسال y-1 که عبارت است از سود عملیاتی تقسیمبر جمع داراییها در سال y-1 است.
پس از برآورد ضرایب،،واقلام تعهدی غیر اختیاری از رابطه (8) به دست میآید:
(8)
ضرایبتااز مدل (5) برآورد میشود.:اقلام تعهدی غیر اختیاری شرکت iدر سال y؛ و :تغییر حسابها و اسناد دریافتنی تجاری شرکت iاز سالy-1 به سالy است. برای محاسبه اقلام تعهدی اختیاری از ضرایب تخمین زدهشده در سال y -1 بهجای سال y استفاده میشود؛ بنابراین، اقلام تعهدی اختیاری که معیاری برای مدیریت سود است، طبق رابطه (9) محاسبه میشود:
(9)
: اقلام تعهدی اختیاری شرکتi درسال y
4- یافتههای پژوهش
آﻣﺎرﺗﻮﺻﻴﻔﻲﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ در جدول 2 ارائه شده است. اقلام تعهدی اختیاری برحسب درصدی از داراییهای سال قبل به دست میآید. میانگین بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا و بازده سهام شوکهای خاص شرکت 28/0- است. بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا که از میانگین بازده سهام شوکهای خاص شرکتهای یک صنعت به استثنا شرکت i در سال مالی y محاسبه میشود؛ معیاری برای عملکرد شرکتهای همتا است. بهعلاوه آمار توصیفی ویژگیهای شرکت و ویژگیهای شرکتهای همتا ارائهشده است.
جدول 2- آمار توصیفی
نام متغیر علائم اختصاری میانگین میانه حداکثر حداقل انحراف معیار
اقلام تعهدی اختیاری DA 004/0 003/0- 48/0 44/0- 13/0
بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا Pshock 28/0- 29/0- 08/0 61/0- 11/0
بازده سهام شوکهای خاص شرکت Ishock 28/0- 29/0- 21/0 68/0- 13/0
تغییر پیشبینی مدیریت از سود هر سهم Revisions 009/0 0002/0 58/0 49/0- 10/0
متغیرهای کنترل در سطح شرکت Firm-level controls
ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها MTB 51/1 34/1 52/6 48/0 62/0
اندازه شرکت Size 94/13 77/13 13/19 79/9 59/1
بازده داراییها ROA 16/0 15/0 63/0 26/0- 12/0
نرخ رشد داراییها Asset growth rate 15/0 13/0 99/0 49/0- 19/0
نوسان جریان نقد عملیاتی Cash flow volatility 08/0 06/0 46/0 0007/0 061/0
نسبت بدهی Leverage 55/0 58/0 99/0 012/0 19/0
مالکیت نهادی Institutional holding 72/0 75/0 98/0 07/0 16/0
متغیرهای کنترل در سطح شرکتهای همتا Peer controls
ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها MTB-Peer 53/1 45/1 60/3 78/0 41/0
اندازه شرکتهای همتا Size-Peer 95/13 03/14 05/16 27/12 76/0
بازده داراییها ROA-Peer 16/0 16/0 36/0 02/0 07/0
نرخ رشد داراییها Asset growth rate-Peer 17/0 15/0 61/0 08/0- 11/0
نوسان جریان نقد عملیاتی Cash flow volatility-Peer 08/0 08/0 16/0 011/0 02/0
نسبت بدهی Leverage-Peer 56/0 56/0 76/0 23/0 08/0
مالکیت نهادی Institutional holding-Peer 72/0 73/0 89/0 43/0 06/0
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول3 – مانایی، آزمون F لیمر، آزمون هاسمن (مدل 1)
نام متغیرها علائم اختصاری آزمون مانایی( لوین، لین و چو) آزمون F لیمر مدل3 آزمون هاسمن مدل3
آماره معناداری آماره t معناداری آماره t معناداری
اقلام تعهدی اختیاری DA 36/17- 0000/0 _ _ _ _
عدد ثابت _ _ 30/0- 7632/0 73/0- 4611/0
بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا Pshock 60/25- 0000/0 3.89 0001/0 56/2 0104/0
بازده سهام شوکهای خاص شرکت i Ishock 15/16- 0000/0 1.40- 1598/0 99/0- 3218/0
تغییر پیشبینی سود هر سهم مدیریت Revisions 21/15- 0000/0 _ _ _ _
متغیرهای کنترل در سطح شرکت Firm-level controls
ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها MTB 50/23- 0000/0 40/2 0165/0 83/1 0668/0
اندازه شرکت Size 37/3- 0004/0 32/1 1866/0 12/1- 2600/0
بازده داراییها ROA 93/13- 0000/0 29/5- 0000/0 27/6- 0000/0
نرخ رشد داراییها Asset growth rate 45/11- 0000/0 57/3 0004/0 79/2 0054/0
نوسان جریان نقد عملیاتی Cash flow volatility 00/17- 0000/0 58/0- 5583/0 11/1 2631/0
نسبت بدهی Leverage 23/10- 0000/0 60/4- 0000/0 13/3- 0018/0
مالکیت نهادی Institutional holding 24/24- 0000/0 01/1 3099/0 33/0- 7412/0
متغیرهای کنترل در سطح شرکتهای همتا Peer controls
ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها MTB-Peer 64/21- 0000/0 32/0 7445/0 67/1- 0944/0
اندازه شرکتهای همتا Size-Peer 65/3- 0001/0 67/1- 0946/0 32/1 1844/0
بازده داراییها ROA-Peer 76/4- 0000/0 61/1 1065/0 55/0- 5781/0
نرخ رشد داراییها Asset growth rate-Peer 50/21- 0000/0 52/0- 5981/0 36/1- 1718/0
نوسان جریان نقد عملیاتی Cash flow volatility-Peer 24/21- 0000/0 06/0- 9506/0 40/0 6879/0
نسبت بدهی Leverage-Peer 03/9- 0000/0 28/1 1976/0 97/1 0485/0
مالکیت نهادی Institutional holding-Peer 14/16- 0000/0 57/5 0102/0 87/1 0609/0
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول 4 – مانایی، آزمون F لیمر، آزمون هاسمن (مدل 2)
نام متغیرها علائم اختصاری آزمون مانایی(لوین، لین و چو) F لیمر مدل4 هاسمن مدل4
آماره معناداری آماره t معناداری آماره t معناداری
اقلام تعهدی اختیاری DA 36/17- 0000/0 _ _ _ _
عدد ثابت 43/0 6626/0 58/0 5559/0
بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا Pshock 60/25- 0000/0 30/4 0000/0 89/3 0001/0
بازده سهام شوکهای خاص شرکت i Ishock 15/16- 0000/0 50/0- 6139/0 33/0-
7341/0
تغییر پیشبینی سود هر سهم مدیریت Revisions 21/15- 0000/0 _ _ _ _
متغیرهای کنترل در سطح شرکت Firm-level controls
ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها MTB 50/23- 0000/0 43/0- 6633/0 13/2- 0326/0
اندازه شرکت Size 37/3- 0004/0 62/1 1039/0 16/2- 0307/0
بازده داراییها ROA 93/13- 0000/0 76/0- 4433/0 74/4- 0000/0
نرخ رشد داراییها Asset growth rate 45/11- 0000/0 27/2 0231/0 50/2 0123/0
نوسان جریان نقد عملیاتی Cash flow volatility 00/17- 0000/0 62/0- 5347/0 30/0- 7636/0
نسبت بدهی Leverage 23/10- 0000/0 72/3- 0002/0 03/0 9703/0
مالکیت نهادی Institutional holding 24/24- 0000/0 75/2 0059/0 19/1 2315/0
متغیرهای کنترل در سطح شرکتهای همتا Peer controls
ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها MTB-Peer 64/21- 0000/0 36/1- 1732/0 68/1- 0915/0
اندازه شرکتهای همتا Size-Peer 65/3- 0001/0 02/0- 9781/0 70/1 0881/0
بازده داراییها ROA-Peer 76/4- 0000/0 58/3- 0004/0 60/3- 0003/0
نرخ رشد داراییها Asset growth rate-Peer 50/21- 0000/0 23/2 0256/0 03/3 0025/0
نوسان جریان نقد عملیاتی Cash flow volatility-Peer 24/21- 0000/0 43/0- 6669/0 36/1 1727/0
نسبت بدهی Leverage-Peer 03/9- 0000/0 44/2- 0145/0 59/1- 1121/0
مالکیت نهادی Institutional holding-Peer 14/16- 0000/0 45/2 0143/0 03/3 0025/0
منبع: یافتههای پژوهشگر
قبل از برآورد یک مدل رگرسیون، باید از مانا بودن کلیه متغیرهای مستقل و وابسته اطمینان حاصل کرد؛ چراکه نامانایی متغیرها باعث رگرسیون کاذب میشود. آزمون مانایی متغیرها با استفاده از آزمون «لوین، لین و چو» برآورد شده است؛ که نتایج آن در جدول 3 و جدول 4 ارائهشده است. نتایج نشان میدهد که متغیرها بر اساس آزمون «لوین، لین و چو» با وقفه یک مانا هستند .
4-1- نتیجه آزمون فرضیه اول
فرضیه اول که بیان میدارد، مدیران سود حسابداری را در پاسخ به عملکرد شرکتهای همتا دستکاری میکنند، بر مبنای برآورد مدل (1) آزمون شد. نتایج در جدول 5 ارائهشده است. ضریب برآورده شده عملکرد شرکتهای همتا (18/0) و سطح معناداری (004/0) نشان میدهد رابطة مثبتی بین بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا و اقلام تعهدی اختیاری وجود دارد. بر این اساس مدیران سود را در پاسخ به عملکرد شرکتهای همتا دستکاری میکنند (تایید فرضیه اول).
جدول 5- فرضیه اول: بررسی مدیریت سود در پاسخ به عملکرد شرکتهای همتا
نام متغیرها علائم اختصاری ضریب متغیر آماره t معناداری
عدد ثابت 46/0- 42/1- 15/0
بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا Pshock 18/0 87/2 004/0
بازده سهام شوکهای خاص شرکت Ishock 04/0- 90/0- 36/0
متغیرهای کنترل در سطح شرکت Firm-level controls
ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها MTB 023/0 26/2 02/0
اندازه شرکت Size 01/0- 75/0- 45/0
بازده داراییها ROA 36/0- 06/6- 0000/0
نرخ رشد داراییها Asset growth rate 059/0 55/2 01/0
نوسان جریان نقد عملیاتی Cash flow volatility 093/0 28/1 19/0
نسبت بدهی Leverage 12/0- 95/2- 003/0
مالکیت نهادی Institutional holding 033/0- 75/0- 45/0
متغیرهای کنترل در سطح شرکتهای همتا Peer controls
ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها MTB-Peer 0009/0- 04/0- 96/0
اندازه شرکتهای همتا Size-Peer 04/0 82/1 06/0
بازده داراییها ROA-Peer 01/0- 10/0- 91/0
نرخ رشد داراییها Asset growth rate-Peer 09/0- 97/1- 04/0
نوسان جریان نقد عملیاتی Cash flow volatility-Peer 17/0 72/0 46/0
نسبت بدهی Leverage-Peer 18/0 77/1 07/0
مالکیت نهادی Institutional holding-Peer 10/0 95/0 33/0
R2تعدیلشده 19/0
DW 02/2
سطح معناداریF لیمر 0000/0
سطح معناداری هاسمن 0000/0
منبع: یافتههای پژوهشگر
2-4- نتیجه آزمون فرضیه دوم
برای آزمون این فرضیه که مدیران سود را در پاسخ به عملکرد شرکتهای همتا، تحتفشار بازار سرمایه دستکاری میکنند مدلهای (2) و (3) برآورد شد. در مدل (2) از تغییر پیشبینی سود مدیران استفاده شد، نتایج برآورد مدل (2) در جدول 6 ارائهشده است.
ضریب عملکرد شرکتهای همتا 23/0 که در سطح خطای 1 درصد معنادار است رابطة مثبتی بین بازده سهام شرکتهای همتا و تغییر پیشبینی مدیران از سود نشان میدهد. این نتایج از این استدلال حمایت میکند که مدیران پیشبینیهای خود را براساس عملکرد شرکتهای همتا تعدیل میکنند. مدل (3) برای بررسی اینکه آیا مدیران برای دستیابی بهپیشبینی عملکرد شرکت براساس عملکرد شرکتهای همتا، سود را تحتفشار بازار سرمایه دستکاری میکنند برآورد گردید. ازآنجاکه این مدل دارای متغیر وابسته مجازی است، برای برآورد آن از آزمون لوجیت استفادهشد. نتایج آزمون مدل (3) در حالت اول و حالت دوم در جدول 7 نشان دادهشده است.
متغیر مجازی در حالت اولمعیاری برای تحقق پیشبینی مدیر، تحتفشار بازار سرمایه است که اگر سود هر سهم واقعی بزرگتر یا مساوی پیشبینی سود هر سهم مدیر باشد ارزش یک و در غیر این صورت ارزش صفر میگیرد. ضریب بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا در حالت اول 99/1 و معناداری آن 03/0 است که نشاندهنده رابطه مثبت و معناداری بین بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا و تحقق پیشبینی مدیر، تحتفشار بازار سرمایه است.
جدول 6- بررسی ارتباط پیشبینی مدیران بر اساس عملکرد شرکتهای همتا
نام متغیرها علائم اختصاری ضریب متغیر آماره t معناداری
عدد ثابت 23/0- 89/0- 23/0-
بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا Pshock 23/0 81/4 23/0
بازده سهام شوکهای خاص شرکت Ishock 003/0- 093/0- 003/0-
متغیرهای کنترل در سطح شرکت Firm-level controls
ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها MTB 01/0- 47/1- 14/0
اندازه شرکت Size 02/0- 68/1- 09/0
بازده داراییها ROA 21/0- 71/4- 0000/0
نرخ رشد داراییها Asset growth rate 03/0 62/1 10/0
نوسان جریان نقد عملیاتی Cash flow volatility 002/0- 05/0- 95/0
نسبت بدهی Leverage 002/0- 08/0- 92/0
مالکیت نهادی Institutional holding 007/0 21/0 83/0
متغیرهای کنترل در سطح شرکتهای همتا Peer controls
ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها MTB-Peer 011/0 67/0 49/0
اندازه شرکتهای همتا Size-Peer 05/0 72/2 006/0
بازده داراییها ROA-Peer 23/0- 59/2- 009/0
نرخ رشد داراییها Asset growth rate-Peer 03/0- 90/0- 36/0
نوسان جریان نقد عملیاتی Cash flow volatility-Peer 31/0 75/1 07/0
نسبت بدهی Leverage-Peer 19/0- 33/2- 01/0
مالکیت نهادی Institutional holding-Peer 03/0 37/0 71/0
R2تعدیلشده 21/0
DW 20/2
سطح معناداریF لیمر 0000/0
سطح معناداری هاسمن 0000/0
منبع: یافتههای پژوهشگر
بهعلاوه متغیر مجازی در حالت دوم، اگر سود هر سهم واقعی بعد از حذف تأثیر مدیریت سود، بزرگتر یا مساوی پیشبینی سود هر سهم مدیر باشد ارزش یک و در غیر این صورت ارزش صفر میگیرد. ضریب بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا در حالت دوم 02/2- و سطح معناداری آن 04/0 است که نشاندهنده وجود رابطه منفی و معناداری بین بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا و تحقق پیشبینی مدیر بعد از حذف تأثیر مدیریت سود، تحتفشار بازار سرمایه است. درکل نتایج مدل (3) از این استدلال حمایت میکند که مدیران سود را برای دستیابی به پیشبینی
جدول 7- مدیریت سود برای دستیابی به پیشبینی عملکرد شرکت براساس عملکرد شرکتهای همتا تحتفشار بازار سرمایه
حالت دوم حالت اول
معناداری آماره z ضریب متغیر معناداری آماره z ضریب متغیر علائم اختصاری نام متغیرها
17/0 34/1 94/1 20/0 25/1 73/1 عدد ثابت
04/0 98/1- 02/2- 03/0 12/2 99/1 Pshock بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا
63/0 47/0 39/0 62/0 48/0- 38/0- Ishock بازده سهام شوکهای خاص شرکت
Firm-level controls متغیرهای کنترل در سطح شرکت
65/0 44/0 063/0 51/0 65/0- 08/0- MTB ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها
65/0 45/0 02/0 01/0 52/2 11/0 Size اندازه شرکت
0000/0 42/6 08/5 10/0 63/1 13/1 ROA بازده داراییها
0003/0 65/3- 42/1- 75/0 30/0 10/0 Asset growth rate نرخ رشد داراییها
10/0 60/1- 66/1- 20/0 27/1- 27/1- Cash flow volatility نوسان جریان نقد عملیاتی
0001/0 93/3 58/1 01/0 54/2- 92/0 Leverage نسبت بدهی
97/0 03/0 01/0 09/0 64/1 69/0 Institutional holding مالکیت نهادی
Peer controls متغیرهای کنترل در سطح شرکتهای همتا
17/0 35/1- 34/0- 34/0 93/0- 22/0- MTB-Peer ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری داراییها
86/0 17/0- 01/0- 15/0 42/1- 13/0- Size-Peer اندازه شرکتهای همتا
001/0 16/3- 90/3- 003/0 89/2- 37/3- ROA-Peer بازده داراییها
62/0 49/0- 33/0- 95/0 05/0 03/0 Asset growth rate-Peer نرخ رشد داراییها
63/0 47/0- 53/1- 15/0 41/1- 14/4- Cash flow volatility-Peer نوسان جریان نقد عملیاتی
04/0 01/2- 21/2- 09/0 66/1- 72/1- Leverage-Peer نسبت بدهی
15/0 41/1- 82/1- 08/0 71/1 99/1 Institutional holding-Peer مالکیت نهادی
06/0 03/0 آماره مک فادنR-squared
00000/0 00001/0 معناداری آماره راستنمایی
منبع: یافتههای پژوهشگر
عملکرد شرکت براساس عملکرد شرکتهای همتا دستکاری میکنند. نتایج برآورد مدل 3 نشان می دهد مدیران برای دستیابی به پیشبینی عملکرد شرکت براساس عملکرد شرکتهای همتا، سود را تحتفشار بازار سرمایه دستکاری میکنند.
فرضیه دوم از طریق برآورد مدلهای تجربی (2) و (3) آزمون شده است. یافتهها نشان میدهد که مدیران پیشبینیهای خود را بر اساس عملکرد شرکتهای همتا قرار میدهند(مدل 2) و همچنین آنها برای دستیابی به پیشبینی عملکرد شرکت بر اساس عملکرد شرکتهای همتا، سود را تحتفشار بازار سرمایه دستکاری میکنند (مدل 3). این یافته ها فرضیه دوم را تایید میکند.
5-بحث و نتیجهگیری
شواهد نشان میدهد که بین بازده سهام شوکهای شرکتهای همتا و اقلام تعهدی اختیاری رابطه مثبتی وجود دارد. به عبارتی یافتهها نشان میدهد که عملکرد سهام شرکتهای همتا نقش مهمی در مدیریت سود شرکتها دارد. این موضوع نشان میدهد که مدیران سود را مدیریت میکنند تا عملکرد شرکت را افزایش دهند و آن را در سطح عملکرد سهام شرکتهای همتا قرار دهند.
نتایج این فرضیه مطابق یافتههای پژوهش (دیو و شن، 2018) است که بیان میکند عملکرد سهام شرکتهای همتا رابطه مثبت با اقلام تعهدی اختیاری دارد. همچنین نتایج پژوهش (مرادی و همکاران، 1399) نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری میان عملکرد سهام رقبا و مدیریت سود تعهدی وجود دارد. بهعلاوه یافتهها مطابق نتایج پژوهش (یی، 2016) است که نشان میدهد مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری در سال جاری تحت شرایط زیر افزایش بیشتری داشته است: 1) زمانی که عملکرد (بازده داراییها سال قبل معیاری برای عملکرد شرکت است) سال قبل شرکتها کمتر از گروه شرکتهای همتای خود باشد. 2) زمانی که عملکرد (بازده داراییها) شرکتها در دو سال گذشته کمتر از گروه شرکتهای همتا باشد. 3) زمانی که پیشبینی عملکرد (پیشبینی سود هر سهم) شرکت کمتر از پیشبینی عملکرد شرکتهای همتا باشد.
بهعلاوه نتایج نشان میدهد بین عملکرد شرکتهای همتا و تغییر پیشبینی مدیران رابطه مثبتی وجود دارد. به عبارتی مدیران پیشبینیهای خود را بر اساس عملکرد شرکتهای همتا قرار میدهند. این یافته نشان میدهد که بدون دستکاری سود، مدیران احتمالاً قادر به دستیابی به پیشبینی سود که بر اساس عملکرد شرکتهای همتا برآورد شده بود، نیستند. همچنین نتایج از این استدلال که مدیران پیشبینیهای خود را براساس عملکرد شرکتهای همتا قرار میدهند و همچنین مدیران برای دستیابی به پیشبینی عملکرد شرکت براساس عملکرد شرکتهای همتا، سود را تحتفشار بازار سرمایه دستکاری میکنند حمایت می کند. نتایج این فرضیه مطابق یافتههای پژوهش (دیو و شن، 2018) است که بیان میکند مدیران سود هر سهم را مطابق عملکرد سهام شرکتهای همتا پیشبینی میکنند و زمانی که عملکرد سهام شرکتهای همتا بیشتر باشد سود را بهصورت تهاجمی پیشبینی میکنند و آنگاهکه شرکت در وضعیت نامطلوب اقتصادی تحتفشار فزاینده قرار میگیرد، مدیران سود را دستکاری میکنند تا سود پیشبینیشده محقق شود.
یافتههای این تحقیق نشان میدهد استفادهکنندگان اطلاعات مالی برای ارزیابی و تصمیمگیری به اطلاعات صنعت و شرکتهای همتا توجه میکنند. بنابراین در ارزیابی مدیریت سود توجه به عملکرد شرکتهای همتا و انگیزه مدیریت برای بهبود عملکرد شرکت از طریق دستکاری سود مهم است.
با توجه به اینکه برای اندازهگیری عملکرد شرکتهای همتا از اطلاعات بازده سهام استفاده شدهاست، وقفه معاملاتی سهام یک محدودیت به حساب میآید. همچنین پیش بینی سود مدیریت که در این تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت طبق الزامات اخیر بازار سرمایه منتشر نمیشود. این پژوهش به توسعه ادبیات مرتبط با تاثیر پذیری تصمیمات مدیریت از عملکرد شرکتهای همتا کمک میکند و علاقهمندان میتوانند در این زمینه به بررسی تاثیر اطلاعات شرکتهای همتا بر تصمیمات سرمایهگذاری در فعالیتهای تحقیق و توسعه و جایگزینی تجهیزات، هزینه فعالیتهای بازاریابی و تصمیات تامین مالی بپردازند.
همچنین پیشنهاد میشود از مدیریت سود مبتنی بر فعالیتهای واقعی بهعنوان معیار دیگر مدیریت سود برای بررسی رابطه بین عملکرد شرکتهای همتا و مدیریت سود استفاده شود و درنهایت نتایج آن با معیار مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری مقایسه شود برای بررسی اینکه عملکرد شرکتهای همتا بر کدام معیار مدیریت سود تأثیر بیشتری میگذارد. بهعلاوه میتوان تأثیر مدیریت سود که بر اساس عملکرد شرکتهای همتا تنظیمشده است را بر عملکرد آتی شرکت بررسی کرد.