پیشبینی رتبه بندی کیفیت اطلاعات با رویکرد تحلیل عاملی و هوش مصنوعی
تاریخ دریافت: 10/01/1401 تاریخ پذیرش: 14/03/1401 اکرم کریمی
رویا دارابی
محمدرضا پورفخاران
حسین مقدم
چکیده
از آنجایی که سهامداران، سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان از صورتهای مالی برای مقاصد تصمیمگیری از اطلاعات درونی شرکت آگاهی کافی ندارند و همواره به دنبال کسب اطلاعاتی برای ارزیابی عملکرد و ریسک سنجی شرکتهای مورد نظر خود میباشند تا بتوانند در آنها سرمایهگذاری کنند، لذا کیفیت اطلاعات حسابداری که شرکت ها افشا می نمایند جهت تصمیم گیری آن ها دارای اهمیت می باشد. این پژوهش پیش بینی رتبه بندی کیفیت اطلاعات با رویکرد تحلیل عاملی و هوش مصنوعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار می دهد. متغیر مستقل استفاده شده در این پژوهش، معیارهای نظام راهبری می باشد و متغیر وابسته، معیارهای کیفیت اطلاعات حسابداری است که بر اساس روش تحلیل عاملی تمام معیارها بصورت یک متغیر واحد تبدیل شده است. پژوهش حاضر جز تحقیقات تجربی حسابداری بوده و جهت آزمون فرضیههای پژوهش از روش هوش مصنوعی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که طبق روش متغیر گزینی هوش مصنوعی آنالیز همسایگی از بین متغیرهای نظام راهبری "درصد مالکان نهادی"، "نقش دوگانه مدیرعامل"، "دوره تصدی مدیرعامل"، "مالکیت مدیریت" و "مالکیت دولتی" بالاترین همبستگی را با رتبه کیفیت اطلاعات دارند. سایر نتایج تحقیق حاکی از این است که روش هوش مصنوعی خطی و غیر خطی توانایی بالایی در پیش بینی رتبه کیفیت اطلاعات حسابداری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را دارند.
واژههای کلیدی: کیفیت اطلاعات، نظام راهبری، هوش مصنوعی، تحلیل عاملی.
1- مقدمه
در دنیای امروز، اطلاعات دانش ارتباطات است. شناسایی و مدیریت این اطلاعات، جهت تولید اطلاعات با کیفیت، با توجه به زندگی ما در یک اقتصاد و اجتماع اطلاعاتی امری بسزاست؛ به طوری که در دسترس بودن اطلاعات به تنهایی و بدون در نظر گرفتن کیفیت آن، دیگر یک راهبرد مفید نیست. بنابراین؛ اطلاعات به عنوان محصول حسابداری که منجر به افزایش نظریههای جدید، تکنیکهای جدید و دیدگاههای سرمایه گذاری جدید میگردد، میبایست با کیفیت باشد( سبحانی وهمکاران، 1398). امروزه تحولات شگرفی در زمینه فناوری اطلاعات رخ داده و پیشرفتهای آن فراگیر شده است به طوریکه روندهای دگرگونی را در زمینههای مختلف ایجاد کرده است. مهمترین ویژگیهای آن سرعت زیاد در پردازش دادهها، دقت فوقالعاده زیاد، سرعت بالای دسترسی به اطلاعات، به روز بودن، امکان مبادله الکترونیکی اطلاعات، کیفیت بالا، قیمت فوقالعاده ارزان و رو به کاهش آن میباشد و از طرفی گسترش حجم عملیات و پیچیدهتر شدن امور را در پیش رو دارد،با توجه به این عوامل، دیگر نیازی به توجیه استفاده از فناوری اطلاعات در دنیای امروز وجود نخواهد داشت و حسابداری نیز ناگزیر به کاربرد و استفاده از تمام یا برخی از روشهای نو در ارائه خدمات و وظایف خود میباشد. با توجه به اینکه نقش اطلاعات در جامعه اهمیت بیشتری پیدا کرده؛ پس تهیهکنندگان اطلاعات به خصوص حسابداران باید تهیهکننده اطلاعات پیشرفته و با کیفیت باشند تا خدماتشان با قیمتهای بیشتری خریدار داشته باشد، در غیر این صورت در آینده جایگاهی نخواهند داشت(بندریان وهمکاران،1398). یکی از عوامل مؤثر در تصمیمگیری، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است. در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی نامتقارن بین افراد توزیع شود، میتواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوع واحد سبب شود (فیض اللهی و لشکری زاده، 1400). از طرفی زمانی که اطلاعات حسابداری با کیفیت باشد، نظارت سرمایهگذاران بر مدیریت را با محدود کردن هزینههای مدیریتی برای منافع خود و دیگران تقویت میکند و موجب بهینهسازی تصمیمگیری سرمایهگذاران میشود (بال و شیوا کومار، 2005 ). اطلاعات حسابداری برای برنامهریزی و کنترل عملکرد است بنابراین؛ اگر اطلاعات حسابداری تولید شده، با کیفیت باشد، عیناً نشان دهنده عملکرد فعلی شرکت است.لذا برای ، پیشبینی عملکرد آتی مفید بوده و ارزش شرکت را ارزیابی میکند ( سبحانی وهمکاران، 1398). هدف نهایی اطلاعات حسابداری کنترل و کمک به فرایند تصمیم گیری شرکتها است، بنابراین؛ سرمایه گذاران زمانی که اطلاعات کافی درباره یک شرکت جهت سرمایه گذاری دارند، به اعتماد به نفس دست مییابند(تالپور و همکاران، 2018 ).اطلاعات حسابداری به عنوان منبعی مهم برای اطلاعات خاص شرکت برای ایفای وظیفه نظارتی بازار سهام ضروری است. کیفیت بالای صورتهای مالی از طریق افزایش قابلیت اعتمادمدارک حسابداری، به اخذ تصمیمات مفیدتر استفادهکنندگان کمک میکند. کیفیت اطلاعات حسابداری به گزارش ارقام مفید، سطح افشا و سطح پذیرش اصول پذیرفته شده حسابداری مربوط است، از آنجا که گزارشهای مالی، ابزاری برای افشای اطلاعات مالی قابل اعتماد و اتکاست که در دسترس عموم قرار میگیرد و منجر به افزایش کارایی بازار میگردد، در صورت با کیفیت بودن میتواند از طریق کاهش اطلاعات خصوصی و محرمانه باعث کاهش احتمال انتخاب نادرست توسط سرمایهگذاران شود؛ بنابراین، میتوان چنین پنداشت که ارائه اطلاعات با کیفیت باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میان سرمایهگذاران خواهد شد. لذا، انتظار بر این است که در اثر ارائه اطلاعات با کیفیت بالا بازارها کاراتر گردند و تأخیر واکنش بازار به حداقل رسد(خلیل پور وهمکاران،1398). گزارشگری مالی به منظور ارائه اطلاعات مفید برای تصمیم گیریهای اقتصادی و تجاری است بنابراین اهداف گزارشگری مالی وابسته به نیاز کسانی است که قصد استفاده از اطلاعات را دارند و مسلماً نیاز استفاده کنندگان به طور جدی وابسته به ماهیت تصمیمات و فعالیتهای اقتصادی است که در آن قرار گرفته اند. اما نکته ای که باید به آن اشاره کرد عام بودن صورتهای مالی و گزارشگری مالی است. در تهیه صورتهای مالی نمی توان تمام خواستهها را برآورده کرد. برخورداری اطلاعات مالی از کلیه ویژگیهای کیفی اگرچه برای تصمیم گیریهای اقتصادی مفید است؛ اما نظر به اینکه ویژگیهای مختلف بخصوص دو ویژگی مربوط بودن و قابل اعتماد بودن غالباً با یکدیگر در تضاد هستند و تقویت یکی به بهای تضعیف دیگری تمام میشود اطلاعات مالی نمی تواند بطور هم زمان از کلیه کیفیتها در سطح بالایی برخوردار باشد؛ بنابراین گروههای مختلف تصمیم گیرنده برحسب نوع تصمیمی که میگیرند احراز ویژگی خاصی را در معیار رتبه بندی قرار میدهند(آقایی وهمکاران، 1392). اطلاعات حسابداری با کیفیت بالا میتواند منجر به افزایش کارایی سرمایهگذاری از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی گردد که این عدم تقارن اطلاعاتی در صورت وجود، میتواند مشکلات اقتصادی هم چون مخاطرات اخلاقی و گزینش نادرست را به همراه داشته باشد (راپوس و گایو، 2011). کیفیت اطلاعات مالی میتواند بر میزان ریسک شرکت و نسبت تشکیل سرمایه در اقتصاد اثرگذار باشد و منتج به تسهیم مجدد ثروت میان مصرفکنندگان و سرمایهگذاری در اقتصاد گردد. اطلاعات مالی همچنین میتواند بر توزیع ثروت میان سرمایهگذاران مختلف اثرگذار باشد (نیکومرام، تقوی و احمدزاده 1393). اطلاعات باکیفیتتر همواره با عدم اطمینان و ریسک کمتر روبهرو است. واحدهای تجاری با افشای اطلاعات باکیفیت موجب میشوند عدم اطمینان سرمایهگذاران به سهام آنها کاهش یافته و تمایل برای معامله سهام افزایش یابد که این امر به کاهش ریسک و متناسب با آن، بازده سهام میشود، کیفیت اطلاعات مالی در نرخ بازده مدنظر سرمایهگذاران مؤثر است و با تغییر کیفیت اطلاعات مالی، این نرخ افزایش یا کاهش مییابد. بهطورکلی افشای اطلاعات باکیفیت، سبب کاهش عدم اطمینان سرمایهگذاران در خصوص ارزیابی ریسک سیستماتیک و ریسک نقدشوندگی سهام و درنهایت ریسک کل میشود و با تغییر ریسک کل، سرمایهگذاران نرخ بازده مدنظر خود را متناسب با آن تعدیل میکنند، کیفیت پایین اطلاعات مالی به ریسک اطلاعاتی سهامداران و درنتیجه افزایش هزینه سرمایه شرکت، افزایش انحرافهای جانبدارانه در گزارش سودآوری، میتواند به کاهش اثربخشی و کارایی عملیات تجاری و در نتیجه تداوم نداشتن سودآوری شرکت منجر شود؛ بنابراین انتظار میرود کیفیت ضعیف اطلاعات در شاخص ریسک سیستماتیک شرکتها، تأثیر مستقیم داشته باشد (موسویشیری، روشندل و خلعتبری 1397). در هزاره سوم، اطلاعات و دانش بعنوان ثروت اصلی سازمانها تبدیل شده است ، واحدهای تجاری و تولیدی برای کسب مزیت رقابتی به دنبال استفاده هرچه بیشتر از این ثروت در تصمیمات مهم خود در محیط پویای امروز می باشند، با به کارگیری فناوری اطلاعات وارتباطات تمامی ارکان کسب و کار تبدیل به مخزن نوینی برای داده های سازمانی شده اند( لودهیا وهمکاران،2003).بنابراین با توجه به اهمیت تصمیم گیری در واحدهای تجاری و همچنین نیاز به تصمیم گیری بوسیله سیستم های داده محور، اهمیت یکپارچگی در پشتیبانی تصمیم گیری در سازمان بیش از پیش مشخص می گردد. امروزه مفهوم پشتیبانی تصمیم گیری یکپارچه، در بستر سیستم های سازمانی در قالب مدینه فاضله، هوش تجاری می باشد،هوش تجاری علاوه بر کاربردهایی که در زمینه های مختلف دارد، مدتهاست که جایگاه خود را در حسابداری عمومی و امورمالی نیز پیدا کرده است .محققان حسابداری، تکنولوژی ها و تکنیک های هوش مصنوعی را با موفقیت هایی چند، برای کارهای خاصی در گزارشگری و تحلیل مالی حسابرسی و اطمینان بخشی و در موارد دیگر بکاربرده اند( لم ،2004ولین ودیگران ،2003).با گسترش و افزایش حجم تولید اطلاعات و همچنین سرعت پاسخگوئی به نیازهای سیال بازار لازم است از ابزار توانمندی استفاده شود تا بتواند بجای انسان بررسی ، تحلیل ،پیش بینی و سپس تصمیم گیری نماید.یکی از این ابزارهای کارآمد در فرایند تصمیم گیری در هر سازمان هوش تجاری است ،هوش تجاری به عنوان ابزاری به منظور طراحی ومدیریت اثر بخش در چرخة عمر سیستم در راستای پشتیبانی از تصمیم گیری های هوشمندانه مورد پذیرش قرار گرفته است(نجاری وهمکاران،1399).یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری صحیح سهامداران شرکتها،کیفیت اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم در مورد سرمایه گذاری یا عدم سرمایه گذاری است که اگر به درستی فراهم و پردازش نشوند اثرات منفی برای فرد یا نهاد تصمیم گیرنده خواهد داشت و نوع وچگونگی دستیابی به اطلاعات نیز حائز اهمیت می باشد(سیدین بروجنی و پناهیان ،1394).
در پژوهش های پیشین با رویکرد هوش مصنوعی و استفاده از همه معیار های کیفیت اطلاعات،اقدام به پیش بینی و الگو سازی کیفیت اطلاعات نشده است و این موضوع جنبه نوآوری تحقیق حاضر می باشد. در ادامه مبانی نظری و پیشینه پژوهش و روش تحلیل آماری و نتیجه گیری پژوهش ارائه میگردد.
2- مبانی نظری و پیشینه پژوهش
حاکمیت شرکتی به عنوان داشتن مشروعیت ، مسئولیت پذیری و شایستگی در حوزه سیاست و ارائه خدمات با احترام به قانون و حقوق بشر تعریف می شود . این مفهوم با گزارش کادبری که در آن ذکر شده است که چگونه حاکمیت شرکتی فعالیت های شرکت ها را کنترل و مدیریت می کنند، به راحتی قابل درک است (کادبری ، ۲۰۰۲). حاکمیت شرکتی در خلق فرهنگ سازمانی هوشیار ، شفافیت و صراحت، نقش حیاتی دارد.با این حال؛ گفته می شود که حاکمیت می تواند خوب یا بد ، مؤثر یا ناکارآمد باشد(آل اهدال وهمکاران،2020).از آنجایی که سهامداران، سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان از صورتهای مالی برای مقاصد تصمیمگیری از اطلاعات درونی شرکت آگاهی کافی ندارند و همواره به دنبال کسب اطلاعاتی برای ارزیابی عملکرد و ریسک سنجی شرکتهای مورد نظر خود میباشند تا بتوانند در آنها سرمایهگذاری کنند، لذا هر ساله شرکتها یک سری از اطلاعات مالی و غیرمالی خود را در قالب گزارشات مالی افشاء مینمایند که این افشا باعث آگاهی سهامداران از وضعیت مالی و نتایج عملکرد و قدرت انعطافپذیری شرکتها در هر دوره مالی میشود. هدف اصلی گزارشگری مالی، بیان آثار اقتصادی رویدادها و عملیات مالی بر وضعیت و عملکرد مالی واحد تجاری برای کمک به اشخاص برونسازمانی برای اتخاذ تصمیمهای مالی در ارتباط با واحد تجاری است. اطلاعات مالی منتشر شده به وسیله شرکتها به عنوان مهمترین ابزار سرمایهگذاران بالقوه و بالفعل در مورد ارزیابی عملکرد مدیریت و شرکت تشخیص داده شده است. بنابراین در مجموع، انتظار میرود با توجه به نظریه نمایندگی، بهبود کیفیت اطلاعات مالی عرضه شده از سوی مدیران شرکتها، بهعنوان یکی از سازوکارهای نظارتی منجر به کاهش اطلاعات خصوصی و عدم تقارن اطلاعاتی و در نتیجه کاهش مشکلات نمایندگی شود. عدم رعایت ویژگیهای کیفیت در ارائه اطلاعات و گزارشگری مالی سبب شکستهای بزرگ در دنیای امروز میشود. سازو کارهای حاکمیت شرکتی به عنوان ساختار موثر بر کیفیت اطلاعات و گزارشگری ناشی از آن موجب بهبود و افزایش کارایی اطلاعات میشود. بهبود کیفیت اطلاعات منجر به افزایش کیفیت گزارشگری مالی و به تبع آن موجب افزایش قیمت سهام میشود (لیوثان و ایل مینیر،2016).همانطور که در دهههای گذشته، دلیل بسیاری از رسواییهای عمده شرکتهای بزرگ در گزارشهای مالی ضعیف مشاهده شد (لوبو و ژو، 2006 ). بعد از آن سهامداران خواستار گزارشهایی با کیفیت بالا شدند، گزارش و اطلاعات مالی که منعکس کننده واقعیت نباشند، منجر به تصمیم گیری نادرست خواهند شد(بیوکنیا، 2014). اطلاعات حسابداری با کیفیت بالا بر تخصیص منابع و همچنین بر توزیع ثروت در میان عوامل مختلف اقتصادی تاثیر میگذارد(ادیلسون و همکاران،2014) . اطلاعات حسابداری با کیفیت بالا به سهامداران خارجی کمک میکند تا بتوانند به طور مستقیم یا غیر مستقیم در مدیریت مداخله کنند تا درک بهتری از عملکرد تجاری و استفاده از سرمایه شرکت داشته باشند (ژای و وانگ،2016).بیدل و همکاران(2009 )استدلال میکنند که اطلاعات حسابداری با کیفیت بالا،مانع از مدیریت امپراطوری و سرمایهگذاریهای نامناسب میشود و توانایی سرمایه گذاران را برای نظارت بر کارایی تصمیمگیریهای سرمایهگذاری مدیران را بهبود میبخشد در واقع کیفیت بهتر اطلاعات حسابداری منجر به تصمیمات دقیق خواهد شد. اگر اطلاعات حسابداری تولید شده اعتبار کافی نداشته باشد، تاثیر منفی بر رضایت استفاده کنندگان خواهد داشت(نورحیاتی وهمکاران،2016).کارکرد ارزشمند اطلاعات مالی در تصمیمات تخصیص بهینه منابع و توسعه روزافزون اقتصادی، مورد اجماع صاحبنظران حسابداری در ادبیات موضوعی است. برابر بند 6 استاندارد شماره یک حسابداری ایران ، هدف از گزارشگری مالی، ارائه اطلاعاتی طبقهبندیشده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری است که برای طیف وسیعی از استفادهکنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمهای اقتصادی مفید واقع میشود ، اطلاعات حسابداری باکیفیت بالا میتواند منجر به افزایش کارایی سرمایهگذاری از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی گردد که این عدم تقارن اطلاعاتی در صورت وجود، میتواند مشکلات اقتصادی هم چون مخاطرات اخلاقی و گزینش نادرست را به همراه داشته باشد و کیفیت پایین گزارشات مالی باعث افزایش هزینه مبادلات و ناتوانی بازار در تخصیص بهینه منابع میشود، به لحاظ تجربی بسیاری از تحقیقات در حوزه بازار سرمایه به بررسی مفید بودن اطلاعات حسابداری برای سرمایهگذاران پرداختهاند و بدیهی است کیفیت بالاتر اطلاعات حسابداری به تصمیمگیریهای بهتر کمک شایانی مینماید. اهمیت کیفیت اطلاعات در ایجاد جو اعتماد و اطمینان در بازارهای سرمایه و نقش برجسته این بازارها در هدایت منابع به سمت صنایع مولد و تخصیص بهینه آنها، پرداختن به این حوزه را برجسته میسازد (نادری وهمکاران،1397).. با بررسی های بعمل آمده،در پژوهش های قبلی همچون سیانگیان و همکاران (2013)، میانگزاری و همکاران (2018) وسو، ژائو و ژو (2015) و عبدالرحیم وهمکاران(2021) رابطه معیار های حاکمیت شرکتی و کیفیت اطلاعات تاییدشده است اما خلاء موجود در این زمینه، عدم وجود پژوهشی است که با استفاده همزمان از معیارهای کیفیت اطلاعات اقدام به رتبه بندی و تحلیل شرکتهای بورسی کند تا بتوان با روش متغیر گزینی عوامل موثر بر رتبه کیفیت اطلاعات شرکتها را کشف کرد و در نهایت رتبه کیفیت اطلاعات شرکتها را در دورههای آتی با روش هوش مصنوعی پیش بینی کند. در ایران پژوهشی به بررسی رتبه کیفیت اطلاعات انجام نشده است و این پژوهش بدنبال تحلیل عوامل موثر بر رتبه کیفیت اطلاعات شرکتهای بورسی از منظر معیار های نظام راهبری و همچنین ارائه الگویی در زمینه پیش بینی رتبه بندی شرکتها میباشد.
خواجوی وهمکاران(1400) به بررسی ارتباطات سیاسی و کیفیت اطلاعات حسابداری با تاکید بر نقش تجدید ارائه صورتهای مالی پرداختند. در این راستا اطلاعات 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396-1389 برای تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که کیفیت اطلاعات حسابداری شرکتها تحت تأثیر روابط سیاسی آنها قرار میگیرد.عجم (1400)به بررسی تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر عملکرد سرمایهگذاری با متغیر تعدیل گر کیفیت حسابرسی پرداخت. بدین منظور، 138 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1390 تا 1397 با روش پانل دیتا مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کیفیت اطلاعات حسابداری منجر به بهبود کارایی سرمایهگذاری میشود؛ همچنین تخصص حسابرس منجر به افزایش اثر مثبت کیفیت اطلاعات حسابداری بر عملکرد سرمایه گذاری می شود و ناکارایی سرمایه گذاری را کاهش می دهد؛ بنابراین می توان کیفیت اطلاعات حسابداری و حسابرسی را به عنوان متغیرهای مهم در افزایش کارایی سرمایه گذاری قلمداد کرد.نجاری وهمکاران (1399)اقدام به بکارگیری هوش تجاری در کیفیت اطلاعات مالی با تاکید بر اصول و قیود و اندازهگیری درحسابداری کردند. در این مقاله مشکلات تهیه گزارشات مالی با کیفیت را در3 دسته طبقه بندی می نماید که شامل: الف) مشکلات ناشی از اجرای همزمان اصول حسابداری. ب) مشکلات ناشی از اجرای قیود حسابداری. ج) مشکلات ناشی از اندازهگیری در حسابداری میباشد، هدف از این مطالعه تاثیر بکارگیری هوش تجاری در تهیه اطلاعات مالی با کیفیت جهت تصمیمگیری به موقع و مناسب میباشد. برای سنجش تاثیر هوش تجاری بر کیفیت اطلاعات مالی با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه اقدام به جمعآوری اطلاعات از بین جامعه حسابداران رسمی ایران گردید، سپس اطلاعات جمعآوری شده از طریق معادلات ساختاری مورد سنجش و بررسی قرار گرفت، نتایج حاصل از تحقیق بیانگر ارتباط معنیدار بین هوش تجاری و کیفیت اطلاعات میباشد.تکه و استاد رحیمی(1399) به بررسی قیاس پذیری حسابداری، کیفیت گزارشگری مالی وقیمت گذاری اقلام تعهدی پرداختند. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ١٣٩٢ الی ١٣٩٧ است و تعداد ٩٣ شرکت به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. یافتههای تحقیق نشان داد که بین قیاس پذیری حسابداری و قیمت گذاری اقلام تعهدی رابطه معناداری وجود ندارد و همچنین بین کیفیت گزارش گری مالی و قیمت گذاری اقلام تعهدی رابطه معناداری وجود دارد. مهرفر و همکاران(1399) در مقاله خود با عنوان تحلیل رابطهی خوشبینی مدیریت با کیفیت گزارشگری مالی با تأکید بر نقش مکانیزمهای نظام راهبری با استفاده از دادهها و اطلاعات مالی، از صورتهای مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1390 الی 1396 در تعداد 171 شرکت نشان دادند که ویژگیهای شخصیتی مدیران با شیوههای گزارشـگری مـالی رابطه معناداری دارد و بازوی نظارتی شرکتها (نظام راهبری) نقش تأثیرگذاری در آثار منفی خوشبینی مدیریت بر کیفیت گزارشگری مالی ایفا میکند در نتیجه مکانیزمهای راهبری شرکتی رفتار فرصت طلبانه و هزینههای نمایندگی را کاهش و باعث بهبود کیفیت گزارشگری مالی شوند.سبحانی و همکاران(1398)ارزیابی کیفیت اطلاعات حسابداری ارائه شده با استفاده از الگورتیم تجمع ذرات را در بازه زمانی پژوهش 8 ساله (1388-1395) انجام دادند. ویژگیهای کیفیت اطلاعات حسابداری تطابق هزینه با درآمد، به موقع بودن سود، محافظه کاری شرطی و غیرشرطی، کیفیت افشاء، انتخاب خاصه، ارزش تائید کنندگی، ارزش پیش بینی کنندگی، بیان صادقانه، احتیاط، کامل بودن و قابلیت مقایسه میباشد. نتایج پژوهش به وضوح نشان کیفیت اطلاعات حسابداری تنها در سه ویژگی کیفی محافظهکاری شرطی، ارزش پیشبینی کنندگی، کیفیت افشاءمطلوب بوده است و سایر ویژگیها ازکیفیت نامناسبی برخوردار میباشد. بنابراین نمیتوان برای کیفیت اطلاعات حسابداری در بورس اوراق بهادار تهران الگوی خاصی را بیان نمود. بکارگیری الگوریتم تجمع ذرات با الهام از حرکت دستهجمعی پرندگان در این پژوهش نشان داد، کیفیت اطلاعات حسابداری در هیچ از ویژگیهای خود، الگوی خاصی را نشان نمیدهد و ضرایب بهینه ضعیف نشان از عدم اهتمام به کیفیت اطلاعات حسابداری است. نیکبخت و بیگی(1397) به بررسی ساختار حاکمیت شرکت و تأثیر آن بر کیفیت گزارشگری مالی پرداختند. قلمرو زمانی این پژوهش، دورة شش ساله ای بر اساس صورت های مالی سال های 1386 تا 1392 شرکت ها در نظر گرفته شد و نتایج تحقیق نشان داد که بین حاکمیت شرکتی و کیفیت گزارشگری مالی رابطه معناداری وجود دارد، بهطوری که همبستگی این دو متغیر 607/0 و ضریب تعیین آنها 368/0 بهدست آمده است. بر این اساس متغیر حاکمیت شرکتی به تنهایی توانسته 8/36 درصد از تغییر در کیفیت گزارشگری مالی شرکت را پیشبینی کند. مهرانی و همکاران(1393)موج رسواییهای حسابداری اخیر در انجمنهای مالی بین المللی، انتقاد راجع به کیفیت گزارشگری مالی را افزایش داده است. یکی از مواردی که به صورت جدی در کشورهای پیشرفته بررسی شده است، تاثیر راهبری شرکتی بر کیفیت گزارشگری مالی است. در این کشورها توجه فراوانی به مکانیزمهای راهبری مانند مالکیت سهام به صورت متمرکز، استقلال هیئت مدیره، مالکیت مستقیم و اعتبار حسابرس شده است. این تحقیق در پی بررسی و تبیین رابطه بین راهبری شرکتی و کیفیت گزارشگری مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران است. به منظور تعیین کیفیت گزارشگری مالی از کیفیت سود به عنوان شاخص خلاصه ای از کیفیت گزارشگری مالی استفاده میشود. پس از مطالعه ادبیات موضوع و پیشینه پژوهش، میزان کیفیت اقلام تعهدی، اقلام تعهدی اختیاری و نوسان پذیری سود به عنوان سنجههای کیفیت سود و درصد مالکان نهادی و مدیران غیر موظف به عنوان متغیرهای راهبری شرکتی تعریف میشوند. همچنین به منظور اطمینان از نتایج حاصله، متغیرهای اندازه، نسبت بدهی و فرصتهای رشد به عنوان متغیرهای کنترلی در تحقیق در نظر گرفته شده اند. در این پژوهش تعداد 100 شرکت طی سالهای 1380 تا 1389 مورد مطالعه قرار گرفته و آزمون فرضیات با استفاده از رگرسیون چندگانه خطی انجام شده است.یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه معنیدار میان راهبری شرکتی و کیفیت گزارشگری مالی است. به این صورت که با افزایش میزان متغیرهای راهبری شرکتی شاخص های کیفیت سود بهبود یافته و کیفیت گزارشگری مالی هم افزایش می یابد.
عبدالرحیم وهمکاران(2021)به بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر کیفیت اطلاعات حسابداری پرداختند.هدف این مقاله بررسی تأثیر استفاده از فناوری اطلاعات بر کیفیت اطلاعات حسابداری از طریق مطالعه ابعاد فناوری اطلاعات (جمع آوری ، پردازش ، ذخیره سازی و ارسال داده ها و اطلاعات) با یک مطالعه میدانی در مورد بانک نیل در سودان است. محققان (120) پرسشنامه توزیع کردند و (104) پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج این مطالعه نشان داد که ابعاد فناوری اطلاعات (جمع آوری ، پردازش ، ذخیره سازی و انتقال داده ها و اطلاعات) بر ابعاد کیفیت اطلاعات حسابداری (ارتباط ، قابلیت اطمینان ، قابل فهم بودن ، سازگاری ، مقایسه) تأثیر می گذارد.توها ونیه (2021)به بررسی نحوه بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری مالی از طریق تقویت استقلال مالی هیات مدیره در سازمان های عمومی، (شامل 164 سازمان عمومی ویتنام ) پرداختند. هدف از این مطالعه بررسی چگونگی تأثیر بر عناصر سیستم های اطلاعاتی حسابداری مانند سخت افزار ، نرم افزار ، فناوری ارتباطات برای پشتیبانی از ارائه کیفیت اطلاعات حسابداری مالی است. نتایج نشان داد که استقلال مالی تأثیر مستقیم مثبت بر کیفیت اطلاعات حسابداری مالی و تقویت نظام راهبری دارد. ماتکین و دیگران(2020) در تحقیق خود با عنوان "گزارشگری یکپارچه، کیفیت گزارشگری مالی و هزینه بدهی" در بورس اوراق بهادار ژوهانس بورگ برای مدت زمانی بین 2009 و 2015 نشان دادندکه شرکتهایی که کیفیت گزارشهای مالی یکپارچه ارائه میدهند ، هزینه بدهی کمتری نسبت به گزارشهای مجتمع ارائه نمی دهند. تی لما وهمکاران(2020) مطالعه ای تحت عنوان " قرار گرفتن در معرض خطر شرکت و افشای داوطلبانه و گزارشگری مالی " در بازه زمانی 2011 تا 2015 انجام دادند. نشان میدهند شرکتهایی که در معرض خطر بیشتری قرار دارند تمایل به ارائه صورتهای مالی با کیفیت اطلاعات پایین تری هستند و این ارتباط تا حدی از طریق افشای داوطلبانه واسطه میشود. چن وگونگ (2019) در بررسی " مقایسه حسابداری ، کیفیت گزارشگری مالی و قیمت گذاری اقلام تعهدی "بیان میکنندکه رقابت پذیری به کیفیت اطلاعات مالی بالاتر، وابسته است زیرا فرایند برآورد تعهدی مدیریت و توان مشخص کردن عملکرد آتی را بهبود میدهد. در حالیکه نمیتوان از این امکان ممانعت به عمل آورد که رقابت پذیری، حسابداری فرصت طلبانه را تحت فشار قرار میدهد. نیاثی و دیگران (2018) در پژوهش خود به بررسی تأثیر اطلاعات حسابداری بر میزان موفقیت شرکتهای کوچک و متوسط پرداختند. نتایج نشان داد که شرکتهای کوچک و متوسط که در صنعت ناموفق هستند از اطلاعات حسابداری برای تصمیمگیری استفاده نمیکنند. پاگالونگ و سودیبدیو (2018) به بررسی عوامل تعیین کننده کیفیت درآمد و پیامدهای اقتصادی در طی سالهای 2005 تا 2010پرداختند. هدف این تحقیق بحث در مورد عوامل تعیین کننده کیفیت درآمد و پیامدهای اقتصادی در بازار سرمایه اندونزی است. این عوامل ذاتی، عملکرد، ریسک شرکت و ریسک صنعت هستند. کیفیت درآمد با استفاده از ویژگیهای کیفیت تعهدی ، ماندگاری، پیشبینی، صافبودن و کیفیت سود اندازهگیری شد، در حالی که پیامد اقتصادی با استفاده از واریانس باقیمانده امنیتی اندازهگیری شد. نتیجه فرضیه اول نشان داد که هر چهار ویژگی کیفیت درآمد با یکدیگر متفاوت هستند. تجزیه و تحلیل عوامل تعیینکننده نشان داد که متغیر اهرم با پنج ویژگی کیفیت سود رابطه معنیداری دارد، نسبت به فروش و اندازه شرکت با چهار ویژگی کیفیت اطلاعات سود رابطه معنیداری وجود دارد. متغیرهای دیگر مانند چرخه عملیات، عملکرد و طبقهبندی صنعت منجر به دو ویژگی کیفیت سود میشود. آزمایش پیامد اقتصادی منجر به سه ویژگی کیفیت درآمد شد که با واریانس باقیمانده امنیت رابطه معنی داری داشتند. این ویژگیها کیفیت اقلام تعهدی، یکنواختی و کیفیت درآمدها میباشند.هن (2005) در تحقیقی با عنوان "ساختار مالکیت و کیفیت گزارشگری مالی" در طی سال های 1997 تا 2001 بیان داشت ،ساختار مالکیت میتواند روی کیفیت گزارشگری مالی تأثیر بگذارد و مالکان نهادی می توانند رفتار مدیران را کنترل کنند و آنها را ملزم کنند استراتژی دارای سود را بپذیرند و اطلاعات قابل اتکا و مربوط افشا کنند.
3- روششناسی پژوهش
این پژوهش ازلحاظ هدف، پژوهش کاربردی و به لحاظ جمعآوری اطلاعات تحقیقی (طرح تحقیق) پس رویدادی است چراکه از اطلاعات گذشته شرکتهای نمونه استفاده میگردد و ازلحاظ روش گردآوری دادهها و استنتاج، توصیفی – همبستگی میباشد. و در بخش جمع آوری پرسشنامه روش تحقیق یک پژوهش میدانی میباشد.
پژوهش حاضر کاربردی است و در آن از طرح شبه تجربی و رویکرد پس رویدادی استفادهشده است. در این تحقیق برای اینکه نمونه آماری یک نماینده مناسب از جامعه آماری موردنظر باشد، از روش حذف سیستماتیک استفادهشده است. برای این منظور3 معیار زیر در نظر گرفتهشده و درصورتیکه شرکتی کلیه معیارها را احراز کرده باشد بهعنوان نمونه تحقیق انتخابشده و مابقی حذف میشوند.
به لحاظ افزایش قابلیت مقایسه سال مالی شرکت منتهی به 29 اسفند بوده و شرکت طی بازه زمانی 1390 تا 1398 سال مالی و نوع فعالیت خود را تغییر نداده باشند
به لحاظ ساختار گزارشگری جداگانهای که شرکتهای سرمایهگذاری و واسطهگری مالی (لیزینگها و بیمهها و هلدینگها و بانکها و مؤسسات مالی) دارند از نمونه حذف میشوند
اطلاعات مالی آنها در بازه زمانی 1390 تا1398 در دسترس باشد.
شرکتهای نمونه آماری در دوره زمانی مدنظر پژوهش، فعال بودهاند.
با توجه به شرایط فوق تعداد127 شرکت طی مدت 9سال جهت آزمون فرضیههای پژوهش انتخابشده است.
3-1- فرضیههای پژوهش
مکانیزم های راهبری شرکتی هستند که می توانند رفتار فرصت طلبانه را کاهش دهند، آنها با هدف کاهش هزینه های نمایندگی، می توانند باعث بهبود کیفیت اطلاعات، و سود به عنوان مهم ترین شاخص گزارشگری مالی، از گذشته تا بحال، شوند در این زمینه والاس و ناصر(1995) معتقدند در حالتی که مالکیت شرکت ها به صورت پراکنده اسـت، تعداد افراد نیازمنـد اطلاعات افزایش می یابد. لذا، این افراد جزییات بیشتری را در افشای اقلام در خواست مـی نماینـد و ملاحظه می شود که کیفیت گزارشگری مالی در این موارد افزایش می یابد.ادبی قربان وهمکاران(1394) رتبه بندی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از منظر راهبری شرکتی را مورد بررسی قرار دادند. همچنین نتایج تحقیق دیانتی دیلمی وملک محمدی(1392) نشان می دهد که از بین هفت متغیر نظام راهبری شرکت، چهار متغیر تمرکز مالکیت، نفوذ مدیرعامل، استقلال هیات مدیره و مدت تصدی مدیرعامل بر کیفیت اطلاعات مالی تاثیر مثبت و معنادار دارند. از طرف دیگر، بین سرمایه گذاران نهادی، اندازه هیات مدیره و دوگانگی وظیفه مدیرعامل با کیفیت اطلاعات مالی رابطه ای مشاهده نشده است.چائو و گری (2002)و حسین و همکـاران (1994)معتقدند افشـای اطلاعات در شـرکت هـای بـا مالکان زیاد بیشتر از شرکت های با مالکان محدود است . وجود یک شرکت عمده با سـطح بالایی از افشا درون یک صنعت خاص نیز منجر به اثرات جنجـالی زیـادی برسـطح افشـای اتخاذ شده توسط سایر شرکت های آن صنعت می شود و میزان افشای این صنعت را تحت تأثیر قرار می دهد. نظام راهبری مناسب مدیران را تشویق میکند که بهجای پرداختن به اهداف شخصی خود، به دنبال حداکثر کردن ارزش و منافع شرکت باشند.ابهامات محیطی ناشی از مدلهای نوین کسبوکار سبب تشدید پیچیدگی در تصمیمگیری شده است. در چنین شرایطی دیگر نمیتوان دادهها را با ابزارهای سنتی تحلیل نمود چرا که بسیاری از متغیرهای تأثیرگذار ناشناخته بوده و روابط آنها نیز غیرخطی و پیچیده است. بنابراین در این پژوهش به بررسی دقت الگوریتمهای هوش مصنوعی در پیشبینی رتبه کیفیت اطلاعات مالی پرداختهشده است .در واقع هدف این پژوهش نیز مقایسه الگوریتمهای هوش مصنوعی خطی- تکاملی و غیرخطی جهت انتخاب بهترین الگوریتم پیشبینی رتبه کیفیت اطلاعات مالی بهمنظور کاهش هرچه بیشتر ریسک تصمیمگیری سرمایه گذاران میباشد. به عبارتی مسئله اساسی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که با توجه به تنوع الگوریتمهای مورداستفاده جهت پیشبینی رتبه کیفیت اطلاعات مالی ، کدامیک دقت بیشتری در پیشبینی رتبه کیفیت اطلاعات مالی دارند؟.
در این پژوهش با توجه به نقش و اهمیت نظام راهبری بهعنوان بازوی نظارتی شرکت و همچنین مبانی نظری و پژوهش چانگ و همکاران (2019) فرضیههای زیر تدوینشده است:
فرضیه اول: معیار های نظام راهبری بر رتبه کیفیت اطلاعات شرکت تاثیر دارد.
فرضیه دوم: الگوریتم هوش مصنوعی خطی توان پیش بینی رتبه کیفیت اطلاعات شرکت را دارد.
فرضیه سوم: الگوریتم هوش مصنوعی غیرخطی توان پیش بینی رتبه کیفیت اطلاعات شرکت را دارد.
3-2- متغیرهای پژوهش
در این تحقیق معیارهای نظام راهبری بهعنوان متغیرهای مستقل اولیه در نظر گرفتهشده است:
اندازه هیئتمدیره
تعداد اعضای هیئتمدیره شرکت مبنای محاسبه اندازه هیئتمدیره میباشد.
نقش دوگانه مدیرعامل
اگر مدیرعامل شرکت رئیس یا نایبرئیس هیئتمدیره باشد عدد 1 و در غیر این صورت، صفر لحاظ میشود.
نسبت مدیران غیرموظف
تعداد اعضای هیئتمدیره غیرموظف به تعداد کل اعضای هیئتمدیره مبنای محاسبه میباشد.
درصد مالکان نهادی
مطابق تعریف بند 27 ماده 1 قانون بازار اوراق بهادار، بانکها، شرکتها و هر شخصیت که بیش از 5 درصد سهام منتشرشده را در دست داشته باشد بهعنوان معیار محاسبه سهامدار نهادی در نظر گرفتهشده است.
مالکیت خانوادگی
اگر شرکت دارای مالکیت خانوادگی است متغیر مصنوعی 1 و در غیر این صورت متغیر مصنوعی صفر استفاده میشود.
تخصص اعضای هیئتمدیره
نسبت مدیران با تخصص مالی نسبت بهکل اعضای هیئتمدیره مبنای محاسبه میباشد.
تنوع جنسیتی
نسبت اعضای هیئتمدیره زن بهکل اعضای هیئتمدیره مبنای محاسبه میباشد.
استقلال کمیته حسابرسی
تعداد اعضای غیرموظف کمیته حسابرسی تقسیمبر کل اعضا مبنای محاسبه میباشد.
نوع مالکیت
اگر شرکت به واسطه سهام بیش از 50 درصد در اختیار دولت باشد از متغیر مصنوعی 1 و در غیر این صورت صفر استفاده میشود.
تخصص مالی کمیته حسابرسی
تعداد اعضای کمیته حسابرسی با تخصص مالی تقسیمبر کل اعضا مبنای محاسبه میباشد.
دوره تصدی مدیر عامل
تعداد سال هایی مدیریت مدیر عامل شرکت را به عنوان دوره تصدی آن در نظر گرفته شد.
اندازه کمیته حسابرسی
تعداد اعضای کمیته حسابرسی مبنای محاسبه میباشد.
وجود حسابرس داخلی
اگر شرکت کمیته حسابرسی داخلی داشته باشد از متغیر مصنوعی 1 و در غیر این صورت از متغیر مصنوعی صفر استفاده شده است.
مالکیت مدیریتی
میزان سهام در دست اعضای هیات مدیره شرکت را نسبت به کل سهام به عنوان مالکیت مدیریتی در نظر گرفته شده است.
در این تحقیق معیارهای نظام راهبری بهعنوان متغیرهای وابسته اولیه در نظر گرفتهشده است:
کیفیت اطلاعات روش کیفیت سود
در الگوی پنمن (2001) کیفیت سود از طریق نسبت جریان نقدی عملیاتی تقسیم بر سود خالص بهدست آمد. هر چه این نسبت کوچکتر باشد سود از کیفیت بالاتری برخورداراست.
(1)
کیفیت اطلاعات روش پایداری سود
برای اندازهگیری پایداری سود، در تحقیق حاضر از معادله معرفی شده توسط فریمن، اهلسون و پنمن (1982) استفاده شده است که در آن ضریب یعنی آلفا در معادله زیر، نشان دهنده پایداری سود است؛ به این ترتیب که هر چه ضریب به یک نزدیکتر باشد، پایداری سود بیشتر (کیفیت سود بالاتر) است.
(2)
EARNING: سود عملیاتی شرکت میباشد که برابر است با سود حاصل از فعالیتهایی که محور اصلی فعالیتهای مولد شرکت است. این رقم به صورت مستقیم از صورت سود و زیان شرکتها استخراج میشود. ضریب متغیر توضیحی، یعنی، در مدل بالا که یک مدل خود رگرسیو مرتبه اول() است، معرف پایداری سود میباشد. وقتی مقدار بهدست آمده برای ضریب توضیحی به عدد یک نزدیکتر باشد، پایداری سود بیشتر و وقتی به صفر نزدیکتر باشد موقتی بودن سود بیشتر است.
کیفیت اطلاعات روش پیشبینیپذیری سود
انحراف معیار باقیماندهها (خطاها) در معادله خودرگرسیو مرتبه اول فوق، معیار قابلیت پیشبینی سود بوده چرا که براساس تحقیق لایپ، (1990) هرچه میزان خطای مدل بیشتر باشد، قابلیت پیشبینی سود کاهش مییابد و برعکس. معیار مذکور بهصورت رابطه 3 محاسبه میگردد:
Predictability = (3)
مقادیر بزرگتر (کوچکتر) معیار فوق حاکی از قابلیت پیشبینی پایین (بالا) است. (معکوس کیفیت سود)
کیفیت اطلاعات روش هموارسازی سود
: شاخص ایکل برای محاسبه دستکاری سود
I: تغییرات سود طی چند دوره
S: تغییرات فروش طی چند دوره
CV: ضریب تغییرات برای متغیـر مورد نظر (که از تقسیم انحراف معیار متغیر مورد نظـر بـر میانگین همان متغیر بدست میآید). اگر شاخص ایکل کوچکتر از 1 باشد دستکاری سود رخ داده است.
کیفیت اطلاعات روش مربوط بودن سود
سادهترین مدل محاسبه مربوط بودن سود فیلیپ و رافورنیر (2010) به شرح رابطه 4 است:
(4)
: بازده بازار شرکت i در پایان سال t
: سود هر سهم شرکت i در پایان سال t
: قیمت بازار هر سهم شرکت i در پایان سال t-1
در این چارچوب، ارقام سود حسابداری دارای ویژگی مربوط بودن خوانده میشوند اگر ضریب رگرسیونی آنها از لحاظ آماری معنیدار باشد.
کیفیت اطلاعات روش شفافیت سود
معیار اندازهگیری شفافیت سود (TRANS i,t) در این تحقیق به تبعیت از بارث و کلینچ (2009) برابر است با ضریب تعیین R2 رگرسیون ناشی از بازده سهام بر سود و تغییر در سودآوری مطابق با رابطه 5:
(5)
در رابطه 3 متغیرها عبارتند از:
: بازده سالانه سهام i در سال t ؛
: سود هر سهم قبل از اقلام غیرعادی شرکت i در سال t؛
: تغییر در سود هر سهم قبل از اقلام غیرعادی از سال t-1 تا t؛
: قیمت سهام در پایان سال t-1.
کیفیت اطلاعات روش نزدیک به نقد بودن
نزدیک به نقد بودن (EQ8) از بهکارگیری ضریب سود خالص مدل حاصل میشود. این متغیر مطابق تحقیق اثنیعشری و دیگران (1394) مطابق رابطه 6 محاسبه میگردد:
(6)
: جریان نقدی عملیاتی تقسیم بر کل داراییهای شرکت
: سود خالص تقسیم بر کل داراییهای شرکت
این متغیر از ضریب (β1) سود خالص () محاسبه میگردد.
کیفیت اطلاعات روش آگاهیدهندگی
این متغیر مطابق تحقیق اثنیعشری و دیگران (1394) مطابق رابطه 7 محاسبه میگردد:
(7)
: میانگین بازده دوازده ماهه سهام شرکت
: سود خالص تقسیم بر کل داراییهای شرکت
این متغیر از ضریب تعیین تعدیل شده مدل محاسبه میگردد.
کیفیت اطلاعات روش محافظهکاری
برای اندازهگیری شاخص محافظهکاری حسابداری، از مدل گیولی و هین (2000) استفاده شده است. شاخص محافظهکاری براساس مدل مزبور به صورت زیر محاسبه میشود:
(1-) ×جمع داراییها در اول دوره/اقلام تعهدی عملیاتی= محافظهکاری حسابداری
کیفیت اطلاعات روش بههنگام بودن
تعداد روزهای سپری شده از پایان سال مالی تا زمان انتشار صورتهای مالی حسابرسی شده، بهعنوان بههنگام بودن صورتهای مالی مد نظر قرار گرفته است.
کیفیت سود به روش مدیریت سود
در مدل تعدیلشده جونز، ابتدا اقلام تعهدی با استفاده از رابطه 8 محاسبه میگردد:
(8)
پس از محاسبهکل اقلام تعهدی، پارامترهای بهمنظور تعیین اقلام تعهدی غیراختیاری، از طریق رابطه 9 برآورد میشوند:
(9)
پس از محاسبه پارامترهای از طریق روش حداقل مربعات طبق فرمول زیر اقلام تعهدی غیر اختیاری (NDA) از طریق رابطه 10 تعیین میشود:
(10)
و درنهایت اقلام تعهدی اختیاری (DA) پس از تعیین NDA از طریق رابطه 11 محاسبه میشود:
(11)
که در این رابطه:
= کل اقلام تعهدی شرکت i در سال t
= تغییر در درآمد فروش شرکت i بین سالهای t و t-1
= تغییر در حسابهای دریافتنی شرکت i بین سالهای t و t-1
= ناخالص اموال، ماشینآلات و تجهیزات شرکت i در سال t
= کل ارزش دفتری داراییهای شرکت i در سال t-1
= اثرات نامشخص عوامل تصادفی
= پارامترهای برآورد شده شرکت i
پس از محاسبه پارامترهای از طریق روش حداقل مربعات طبق فرمول زیر اقلام تعهدی غیر اختیاری (NDA) از طریق رابطه 12 تعیین میشود:
(12)
و در نهایت اقلام تعهدی اختیاری (DA) پس از تعیین NDA از طریق رابطه 13 محاسبه میشود:
(13)
در این پژوهش با استفاده از معیارهای فوق رتبه کیفیت اطلاعات شرکت محاسبه میشود و به عنوان معیار وابسته در نظر گرفته میشود.
4- یافتههای پژوهش
4-1- آمار توصیفی
در جدول 1 شاخصهای آمار توصیفی(شاخصهای مرکزی و پراکندگی) برای خلاصه کردن دادهها ارائه شد تا تصویری کلی از نمونه مورد بررسی و روابط بین متغیرهای پژوهش حاصل گردد. در مطالعه توزیع یک جامعه آماری مقدار نماینده که اندازهها در اطراف آن توزیعشدهاند را مقدار مرکزی مینامند و هر معیار عددی را که معرف مرکز مجموعه دادهها باشد، معیار گرایش به مرکز مینامند. میانگین و میانه از متداولترین معیارهای گرایش به مرکز هستند. انحراف معیار نیز بهعنوان یکی از شاخصهای پراکندگیشان میدهد بهطور میانگین دادهها چه مقدار از مقدار متوسط فاصلهدارند.
جدول 1. آمار توصیفی پژوهش
متغیر میانگین میانه حداکثر حداقل انحراف معیار کشیدگی چولگی
اندازه کمیته حسابرسی 2.28 4 5 0 1.29 0.66- 0.79-
نخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی 0.53 0.66 1 0 0.28 1.49- 0.26-
وجود حسابرسی داخلی 0.78 1 1 0 0.40 66.74 1.41-
اندازه هیئت مدیره 5.02 5 7 5 0.23 0.00- 8.28
تخصص مالی اعضای هیئت مدیره 0.14 0.2 0.8 0 0.13 1.46 0.93
درصد مالکان نهادی 72.47 16.9 99.59 0 18.55 1.40 1.20-
نقش دوگانه مدیر عامل 0.26 0 1 0 0.44 0.85- 1.07
نسبت مدیران غیر موظف 0.65 0.6 1 0 0.17 0.10 0.19-
دوره تصدی مدیرعامل 0.4.90 4 20 1 4.54 2.59 1.68
استقلال کمیته حسابرسی 2.26 0.44 1 0 0.22 2.65 1.11
مالکیت مدیریت 64.21 68.9 9945085541 0 24.05 0.13 0.96-
مالکیت خانوادگی 0.15 0 1 0 0.46 1.68 1.91
مالکیت دولتی 0.58 1 1 0 0.49 1.86- 0.36-
جنسیت هیئت مدیره 0.01 0 0.4 0 0.05 11.34 4.42
کیفیت سود 0.71 0.80 457.19 3363.- 101.80 1045.10 31.51-
پایداری سود 0.37 0.31 5.83 7.76- 0.92 11.53 0.19-
پیش بینی پذیری سود 0.07 0.06 0.43 0.00 0.05 0.66 1.90
هموارسازی سود 0.11- 1.27 163.34 1052- 36.44 616.30 21.88-
مربوط بودن سود 0.20 0 1 0 0.40 1.10 1.45
شفافیت سود 0.67 0.75 0.99 0.00 0.27 0.46- 0.75-
نزدیک به نقد بودن 0.10 0.19 37.42 97.56- 3.63 470.14 15.715-
آگاهی دهندگی 0.16 0.22 0.99 0.99- 0.57 1.11- 0.30-
محافظه کاری 0.03- 0.01- 2.36 1.99- 0.20 26.46 0.08-
به هنگام بودن 83.44 85 163.34 19 26.60 0.30 0.14
مدیریت سود 1.12 0.08 2.23 0.00 0.13 68.69 5.82
منبع: یافتههای پژوهشگر
4-2- تحلیل عاملی
الف) معیار KMO:
در ابتدا با استفاده از دو شاخص کایسر- مایر- اولکین یا KMO و آزمون بارتلت به بررسی کفایت نمونهها و مناسب بودن استفاده از تحلیل عاملی برای پرسشنامهها میپردازیم. معیار KMO اولین هدف تحلیل عاملی را که مشخص میکند آیا واریانس متغیرهای تحقیق، تحت تأثیر واریانس مشترک برخی عاملهای پنهانی و اساسی هست یا خیر، تامین مینماید. مقدار آن بین صفر تا یک تغییر میکند، بطوریکه میتوان سه طیف برای این نوسانات تعریف کرد:
که مقدار این آماره بین 0 تا 1 نوسان دارد، که میتوان سه طیف برای این نوسان تعریف کرد.
مقادیر کمتر از 49/0: انجام تحلیل عاملی پیشنهاد نمیشود و باید با انجام اصلاحات کلیدی تناسب دادهها برای انجام تحلیل عاملی را بیشتر کرد.
برای مقادیر 5/0 تا 69/0: در اینصورت انجام تحلیل عاملی نسبتاً مناسب است.
برای مقادیر تقریباً بالای 7/0: انجام تحلیل عاملی مناسب بوده و پیشنهاد میشود.
ب) آزمون کرویت بارتلت:
این آزمون درصدد برآوردن هدف دوم تحلیل عاملی میباشد. یعنی این آزمون به ما کمک میکند تا پس از فراهم بودن امکان تقلیل دادهها به یک سری عاملهای پنهانی، بتوانیم ساختار جدیدی را براساس همبستگی بین متغیرها و عاملها و معنای انضمامی آنها کشف کنیم. آزمون بارتلت این فرض صفر را مورد آزمون قرار میدهد که ایا ماتریس همبستگی دادهها یک ماتریس واحد )همانی( است یا خیر؟ چنانچه ماتریس بین متغیرها یک ماتریس واحد (همانی) باشد در انصورت متغیرها ارتباط معناداری باهم ندارند و در نتیجه امکان اینکه بتواند عاملهای جدیدی را بر اساس همبستگی متغیرها با یکدیگر شناسایی و تعریف کند، وجود ندارد. بنابراین موقعی که مقدار احتمال معناداری آزمون بارتلت در سطح اطمینان 95 درصدی کمتر از 05/0 باشد در این حالت ارتباط معناداری بین متغیرها وجود نداشته و امکان کشف ساختار جدیدی از دادهها ممکن نیست. با توجه به توضیحات فوق و نتایج جدول 2 مشاهده میشود، مقدار KMO برای عامل مرتبه اول تقریباً برابر مقدار 7/0 است که بیانگر مناسب بودن تحلیل عاملی است است که مقدار مناسبی است. شاخص دیگری که در جدول فوق آمده است، آزمون کرویت بارتلت است که در صدد این میباشد تا پس از فراهم کردن امکان ایجاد یک عامل پنهانی، بتوانیم ساختار جدیدی براساس همبستگی بین متغیرها و عاملها کشف کنیم. بنابراین با توجه به جدول فوق، برای آماره آزمون بارتلت، بیانگر مناسب بودن متغیرهای تحقیق برای اینکه بتوان عامل جدیدی را بر اساس همبستگی متغیرها با یکدیگر شناسایی و تعریف کرد وجود دارد.
جدول 2. نتایج تحلیل عاملی بر روی متغیرهای تحقیق
آماره/ آزمون مقدار برای عامل مرتبه 1
معیار KMO 64.0
آزمون بارتلت خی دو تقریبی 97.740
درجه آزادی 55
مقدار معناداری 00.0
منبع: خروجی نرم افزار NCSS
در جدول 3 بررسی میکنیم هر عامل توانسته چند درصد واریانس مجموع گویهها را تعیین کند. در این جدول مقادیر ویژه، درصد واریانس و درصد واریانس تجمعی تبیین شده از مجموع دادهها توسط هر عامل آمدهاست. نتایج جدول 3 نشان میدهد که 99 درصد تغییرات متغیرها به وسیله یک عامل قابل تبیین میباشد.
جدول 3. مجموع واریانس واریانس تبیین شده
شماره عامل مقدار ویژه درصد واریانس بیین شده درصد تجمعی واریانس تبیین شده
1 1.292492 99.68 99.68
2 0.417711 32.21 131.89
3 0.084288 6.5 138.39
4 0.05315 4.1 142.49
5 0.007096 0.55 143.03
6 0.00189- 0.15- 142.89
7 0.01702 1.31- 141.58
8 0.05806 4.48- 137.1
9 0.08632- 6.66- 130.44
10 0.15366- 11.85- 118.59
11 0.24108 18.59 100
منبع: خروجی نرم افزار NCSS
با توجه به نتایج فوق و برازش متغیرهای تحقیق به یک عامل با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، بارعاملی هر متغیر با استفاده روش برآورد ماکزیمم درستنمایی اطلاعات کامل (full information maximum likelihood (FIML)) برآورد شده است. جدول 4 برآورد بارهای عاملی را نشان میدهد طبق نتایج جدول 3 تمامی بارهای عاملی به علت کوچکتر بودن مقدار احتمال از 0.05 از لحاظ آماری معنادار میباشند.
جدول 4. برآورد بار عاملی
نام متغییر آماره مقدار نام متغییر آماره مقدار
X1
کیفیت اطلاعات روش کیفیت سود برآورد بار عاملی 5.8329 X7
کیفیت اطلاعات روش نزدیک به نقد بودن برآورد بار عاملی 0.3369
انحراف معیار . انحراف معیار 0.0698
آماره تی . آماره تی 4.8261
مقدار احتمال . مقدار احتمال 0001.>
X2
کیفیت اطلاعات روش پایداری سود برآورد بار عاملی 0.255 X8
کیفیت اطلاعات روش آگاهی دهندگی برآورد بار عاملی 0.2698
انحراف معیار 0.0389 انحراف معیار 0.0.326
آماره تی 6.5486 آماره تی 8.265
مقدار احتمال 000.> مقدار احتمال 0001.>
X3
کیفیت اطلاعات روش پیش بینی پذیری سود برآورد بار عاملی 0.0205 X9
کیفیت اطلاعات روش محافظه کاری برآورد بار عاملی 0.0287
انحراف معیار 0.004325 انحراف معیار 0.006895
آماره تی 4.5486 آماره تی 4.1587
مقدار احتمال 000.> مقدار احتمال 0001.>
X4
کیفیت اطلاعات روش هموارسازی سود برآورد بار عاملی 3.5459 X10
کیفیت اطلاعات روش به هنگام بودن برآورد بار عاملی 6.0265
انحراف معیار 0.5342 انحراف معیار 0.6813
آماره تی 6.6375 آماره تی 8.8451
مقدار احتمال 0001.> مقدار احتمال 0001.>
X5
کیفیت اطلاعات
روش مربوط بودن سود برآورد بار عاملی 0.2062 X11
اقلام تعهدی اختیاری(مدیریت سود) برآورد بار عاملی 0.0242
انحراف معیار 0.0242 انحراف معیار 0.004495
آماره تی 8.5376 آماره تی 5.3845
مقدار احتمال 0001.> مقدار احتمال 0001.>
X6
کیفیت اطلاعات روش شفافیت سود برآورد بار عاملی 0.1424 GFI= 0.89, AGFI=0.86
SRMR= 0.02
Chi-Square=1248.29, Chi-Square DF=43
Pr > Chi-Square=0.00
NFI=0.89
انحراف معیار 0.0165
آماره تی 8.6029
مقدار احتمال 0001.>
منبع: خروجی نرم افزار SAS
4-3- انتخاب متغیرهای مستقل توسط تجزیهوتحلیل مؤلفههای همسایه
رویکرد پیشنهادی
در این بخش رویکرد پیشنهادی برای انتخاب متغیرهای مستقل بیان میگردد. این رویکرد شامل دو مرحله است، مرحله اول انتخاب یک زیرمجموعه از متغیرهای مستقل توسط الگوریتم NCA و مرحله دوم ساخت مدل میباشد. دورنمای روش پیشنهادی در شکل 1 مشاهده میشود. ابتدا دادهها با استفاده از روش اعتبارسنجی مقاطع 10 تایی به دودسته آموزشی و ارزیابی تقسیم میشوند. الگوریتم تجزیهوتحلیل مؤلفههای همسایه یک زیرمجموعه از متغیرهای مستقل را پیشنهاد میدهد.
شکل 1: انتخاب متغیرهای مستقل و فرآیند آموزش
الگوریتم تجزیهوتحلیل مؤلفههای همسایه (NCA)، یک رویکرد فیلتر برای انتخاب متغیرهای مستقل است. NCA روشی غیر پارامتری و جاسازیشده برای انتخاب ویژگی باهدف حداکثر رساندن دقت پیشبینی الگوریتمهای رگرسیون و طبقهبندی است. برای این منظور، مسئله طبقهبندی چند کلاسی با مجموعه آموزشی شامل مشاهده که هر مشاهده یک شرکت-سال است را در نظر بگیرید:
(14)
که در آن بردارهای متغیر مستقل شرکتها (ویژگی)، متغیر وابسته (برچسب) و تعداد کلاسها است. هدف این است که طبقه بند یاد گرفته شود بهطوریکه با دادن متغیرهای مستقل یک شرکت به آن، یعنی ، متغیر وابسته را پیشبینی کند. یک طبقه بند تصادفی را در نظر بگیرید که:
بهصورت تصادفی یک شرکت-سال از مجموعه انتخاب میشود ().
برچسب شرکت-سال انتخابی، یعنی ، انتخاب میشود.
این روش شبیه به طبقهبندی 1-NN است که در آن نقطه مرجع بهعنوان نزدیکترین همسایه نقطه جدید انتخابشده است؛ اما درروش NCA، نقطه مرجع بهطور تصادفی انتخابشده و تمام نقاط در با احتمال یکسان شانس انتخاب شدن بهعنوان نقطه مرجع را دارند؛ بنابراین، احتمال که شرکت-سال بهعنوان نقطه مرجع از مجموعه انتخاب شود بیشتر است از اینکه، نقطه بهعنوان نقطه مرجع مبتنی بر کمترین فاصله زیر انتخاب شود.
(15)
که در وزنهای ویژگیها است. فرض کنید که
(16)
جایی که برخی توابع کرنل یا تابع شباهت است که زمانی که فاصله کوچک است، مقدار بزرگی را به نشانه شباهت زیاد این دونقطه (شرکت-سال) نشان میدهد. اگر تابع شباهت
(17)
در نظر گرفته شود. نقطه مرجع از مجموعه انتخابشده است و درنتیجه مجموعه تمام به ازای تمام ها برابر یک است و بنابراین میتوان نوشت:
(18)
حال به کمک استراتژی leave-one-out شرکت-سالها، یکبهیک بهصورت تصادفی از مجموعه انتخاب میشوند، یعنی، پیشبینی برچسب با استفاده از دادهها در به دست میآید که در آن مجموعه داده آموزش بهغیراز نمونه است. احتمال اینکه نقطه بهعنوان نقطه مرجع برای انتخاب شود بهصورت رابطه 19 محاسبه میشود.
(19)
احتمال متوسط leave-one-out طبقهبندی صحیح برابر است با احتمال که طبقه بند تصادفی شده بهدرستی مشاهده را با استفاده از طبقهبندی کند.
(20)
(21)
میانگین احتمال leave-one-out طبقهبندی صحیح با استفاده از طبقهبندی تصادفی میتواند بهصورت زیر نوشته شود:
(22)
وابسته به بردار وزن است و هدف NCA بیشینه کردن این عبارت نسبت به بردار وزن است با در نظر گرفتم یک عبارت جریمه بهصورت تابع هدف زیر استفاده میکند.
(23)
که در آن و ضریب جریمه است. ترم جریمه بسیاری از را به سمت صفر میل میدهد. پس از انتخاب پارامتر کرنلσدر بهعنوان 1، پیدا کردن بردار وزن w را میتوان بهعنوان مسئله کمینهسازی زیر برای مقدار λ مشخص بهصورت رابطه 24 بیان کرد.
(24)
بنابراین، وزنهایی را پیدا میکند که خطای طبقهبندی را به حداقل میرساند. دادههای شرکت-سال به الگوریتم تجزیهوتحلیل مؤلفههای همسایه داده شدند و در این الگوریتم، پارامترها در جدول 5 قرار داده شد.
بعد از اعمال روش انتخاب ویژگی NCA نتایج زیر به دست آمد. این وزنها صرفا اهمیت متغیر را نشان میدهند و نمی توان آنها را به عنوان ضرایب رگرسیون خطی در نظر گرفت. نتایج اعمال الگوریتمNCA در شکل 2 برای معیارهای حاکمیت شرکتی و اطلاعات مالی نشان داده شده است.
جدول 5: پارامترهای الگوریتم تجزیهوتحلیل مؤلفههای همسایه
FitMethod exact
Solver lbfgs
IterationLimit 100
GradientTolerance 1e-5
Standardize True
Prior empirical
منبع: یافتههای پژوهشگر
با توجه به اهمیت متغیرهای مستقل از نقطه نظر هر دیدگاه (" حاکمیت شرکتی" و "اطلاعات مالی")، به منظور پیشبینی متغیرهای وابسته کیفیت اطلاعات، 5 متغیر برتر هر روش انتخاب شده و برای پیشبینی سال جاری و سال آتی استفاده میشود. در شکل ، سطر اول معیارهای مبتنی بر حاکمیت شرکتی و سطر دوم معیارهای مبتنی بر اطلاعات مالی است. برای متغیر کیفیت اطلاعات 1) از نقطه نظر معیارهای حاکمیت شرکتی متغیرهای "درصد مالکان نهادی"، "نقش دوگانه مدیرعامل"، "دوره تصدی مدیرعامل"، "مالکیت مدیریت" و "مالکیت دولتی" انتخاب شدند.
شکل 2. پنج متغیر برتر از دیدگاه الگوریتم NCA به منظور پیش بینی کیفیت اطلاعات
پس از انتخاب متغیرهای مستقل مسئله، این متغیرهای مستقل جهت ساخت مدل به رگرسیون حداقل مربعات جزئی داده میشود در ادامه به بررسی این الگوریتمها پرداخته شده است. این الگوریتم در دسته الگوریتمهای رگرسیون خطی و غیرخطی قرار دارد.
4-4- روش تقسیم بندی دادهها و معیارهای ارزیابی مدلها
برای آموزش مدل خطی و غیرخطی KPLSR در ابتدا باید مجموعه نمونههای شرکت-سال باید به گروه دادههای آموزش و اعتبارسنجی و دادههای آزمون تقسیم شوند. از دادههای آموزش و اعتبارسنجی به منظور یادگیری پارامترها و ابرپارامترهای مدلها و از دادههای آزمون جهت ارزیابی پیش بینی مدلها استفاده میشود. به منظور ارزیابی بهتر و کارآمدتر پیش بینی مدلها از روش 10-Fold Cross-Validation در این تحقیق استفاده شده است. توضیحات کامل این روش ارزیابی در صفحه 486 کتاب مقدمهای بر یادگیری ماشین آورده شده است و اینجا مختصری در مورد آن توضیح داده خواهد شد. در این تحقیق تعداد 127 شرکت بین سالهای 1390 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفته است که در مجموع 1143 نمونه شرکت-سال جمع آوری شده است که بعد از حذف دادههای دورافتاده با روش آزمون گرابس تعداد 1117 نمونه باقی ماند. این نمونهها مطابق شکل به 10 تکرار با جا به جایی نمونههای ارزیابی تقسیم شدند. این تقسیم بندی به این صورت است که از 1117 نمونه تعداد 111 نمونه به عنوان داده ارزیابی در تکرار اول انتخاب شد و بقیه دادهها در 9 قسمت به عنوان دادههای آموزش-اعتبارسنجی انتخاب شدند. مجموع 9 قسمت و 1 قسمت برای ما روش اعتبارسنجی-متقابل 10 تایی را تشکیل میدهد. بدون از دست دادن عمومیت، برای تکرار دوم، مطابق شکل دادههای قسمت دوم به عنوان دادههای ارزیابی و سایر قسمتها به عنوان دادههای آموزش-اعتبارسنجی انتخاب شدند. این تکرارها با همین ترتیب تا 10 مرتبه تکرار میشود. در ادامه به توضیح هدف این کار پرداخته میشود. به کمک روش اعتبارسنجی-متقابل 10 تایی و با استفاده از مجموعه دادههای آموزش-اعتبارسنجی برای هر کدام از مدلهای خطی و غیرخطی KPLSR در هر تکرار یک مدل یاد گرفته میشود. به عبارت ساده تر، در تکرار اول، هر کدام از مدلها به صورت مستقل از یکدیگر به کمک 9 قسمت آموزش-اعتبارسنجی پارامترها و ابرپارامترهای خود را مبتنی بر توضیح این الگوریتمها در فصل قبل یادگیری انجام میدهند و مدل خود را میسازند. تا اینجا چهار مدل ساخته میشود. برای بررسی اینکه چقدر این مدلها دادههای آموزش-اعتبارسنجی را یاد گرفته اند، دقیقا همان 9 قسمت به مدلهای آموزش داده شده وارد میشود، تا کیفیت اطلاعات را پیش بینی کنند. حال با استفاده از معیارهای ارزیابی که در ادامه معرفی میشوند مانند MSE میزان خطای پیش بینی و مقدار واقعی متغیر کیفیت اطلاعات اندازه گیری میشوند. این عدد به عنوان خطای یادگیری تکرار اول ذخیره میشود. این کار برای سایر قسمتها تکرار میشود و 10 خطای MSE به دست میآید. میانگین این خطاها به عنوان خطای فاز یادگیری هر مدل ذخیره میشود. علت استفاده از روش اعتبارسنجی متقابل 10 تایی، کاهش تاثیر تنوع دادهها در یادگیری است. نمی توان با مقایسه میانگین خطای یادگیری روی دادههای آموزش، قضاوت مناسبی در خصوص توانائیهای الگوریتمها برای پیش بینی آینده انجام داد. معمولاً نرخ خطا روی دادههای آموزش کمتر از نرخ خطا روی دادههای ارزیابی است که در فرآیند یادگیری دیده نشدهاند. بنابراین، نمیتوان از خطای یادگیری برای مقایسه دو الگوریتم استفاده نمود، زیرا ممکن است پدیده بیش بزارش اتفاق بیافتد. پدیده کم بزارش یعنی مدلها دادههای آموزش-اعتبارسنجی را به خوبی پیش بینی کنند ولی دادههای دنیای واقعی که هنوز ندیده اند را خیلی بد و با اختلاف زیاد پیش بینی کنند. بنابراین، علاوه بر مجموعه دادههای آموزش، مجموعهای از دادهها برای آزمون مورد نیاز است که دادههای آزمون که در هر تکرار در شکل 3 نشان داده شده اند برای همین منظور هستند. این دادهها تاکنون توسط مدلها دیده نشده اند و در هر تکرار دادهها با تکرارهای دیگر متفاوت هستند. در هر تکرار مدل متناظر آن پیش بینی دادههای ارزیابی را که تاکنون ندیده است انجام میدهد و معیارهای ازریابی مقدار پیش بینی شده و واقعی کیفیت اطلاعات محاسبه میشود و در نهایت میانگین این خطاها به عنوان خطای پیش بینی هر مدل ذخیره میشود. حال اگر میانگین خطای فاز یادگیری و خطای فاز ارزیابی نزدیک هم باشد، یعنی پدیده بیش بزارش اتفاق نیافتاده است.
شکل 3. مراحل انتخاب دو مجموعه دادههای آموزش و آزمون با اعتبارسنجی متقابل 10 تایی
پس از تقسیم شرکت-سالها به دو گروه دادههای آموزش-اعتبارسنجی و آزمون با استفاده از اعتبارسنجی متقابل 10تایی برای ارزیابی مدلهای خطی و غیرخطی از دو معیار ارزیابی با نامهای میانگین قدر مطلق خطا (MAE)، میانگین مربعات خطا (MSE) استفاده شده است که با استفاده از روابط زیر محاسبه میگردند.
(25)
که در روابط بالا و به ترتیب متغیر وابسته واقعی و متغیر وابسته پیشبینی شده توسط مدلها برای شرکت-سال iام است و تعداد شرکت-سالها (در مرحله آموزش یا مرحله تست) را نشان میدهد.
4-5- ارزیابی قدرت یادگیری و پیشبینی مدلها
در این مرحله با استفاده از روش اعتبارسنجی متقابل 10تایی (که در بخش قبل بیان شد)، مجموعه دادههای آموزش-اعتبارسنجی به دو الگوریتم PLS خطی و PLS غیرخطی که KPLS نام دارد داده میشود. این الگوریتمها پارامترها و ابرپارامترهای خود را با استفاده از این داده یاد میگیرند. مجموعه نمونهها، یک مرتبه با معیارهای اطلاعات مالی (انتخاب شده توسط الگوریتم NCA) به عنوان متغیرهای مستقل (ویژگیها) به همراه متغیر وابسته کیفیت اطلاعات به دو الگوریتم داده میشوند.
در فاز (مرحله) آموزش مدلهای خطی و غیرخطی بعد از یادگیری، مجددا همان دادههای آموزشی-اعتبارسنجی بدون متغیر وابسته به آنها داده میشود تا مقدار متغیر کیفیت اطلاعات را پیش بینی کنند، سپس با محاسبه دو معیار خطا MAE و MSE قدرت یادگیری و خطای یادگیری این مدلها مورد محک قرار میگیرد. معیارهای خطای فاز آموزش در جدول 1 نشان داده شده است. مقدار نشان داده شده در هر خانه جدول از سمت چپ به راست (STD±AVG) میانگین خطاهای گزارش شده روش اعتبارسنجی متقابل 10تایی و انحراف از معیار 10 خطای گزارش شده است. انتظار میرود انحراف از معیار برای اجرایهای مختلف نزدیک به صفر باشد. زیرا، هر چه این مقدار از صفر دورتر باشد به معنی وابسته بودن فرآیند یادگیری به دادههای ورودی مسئله است. در این جدول نام الگوریتمها در سمت چپ ترین ستون در دو بخش مختلف خطای MAE و MSE نشان داده شده است. ستون دوم و سوم از سمت چپ مربوط به معیارهای اطلاعات مالی و ستون چهارم و پنجم مربوط به معیارهای حاکمیت شرکتی است. به منظور خوانایی بیشتر جدول سعی شده است اعداد حداکثر تا چهار رقم اعشار گرد شوند. در تمامی این خطاها، هر مقدار خطا به صفر نزدیک تر باشد، الگوریتم متناظر آن قدرت یادگیری بالاتر داشته است و الگوریتم بهتر عمل کرده است. به ازای هر معیار خطاها برای سال جاری و سال آتی گزارش شده است. به عنوان مثال، از مقایسه خطای MAE در سال جاری و آتی با استفاده از معیارهای اطلاعات مالی PLS غیرخطی، بهتر از PLS خطی است. به طور مشابه، اگر همین مقایسه با معیارهای حاکمیت شرکتی انجام شود به نتیجه یکسانی خواهیم رسید. میزان قدرت یادگیری مدلهای خطی به شدت کم است و هر دو خطا این مسئله را به خوبی نشان میدهند. اختلاف خطای مدلهای خطی با مدلهای غیرخطی آن چنان زیاد است که میتوان ادعا کرد مدلهای خطی در مسئله پیش بینی کیفیت اطلاعات ناکارامد هستند. این نتیجه گیری از پیچیدگی فضای ورودی مسئله نتیجه گرفته میشود که ماهیت مسئله کیفیت اطلاعات با معیارهای اطلاعات مالی و حاکمیت شرکتی غیرخطی است و نتیجتا نمی توان مدل خطی مناسبی نسبت به مدلهای غیرخطی پیدا نمود که بهتر یا نزدیک به آنها عمل نماید. با توجه به اینکه مدل سال جاری مستقل از مدل سال آتی است، انتظار میرود خطاهای گزارش شده در سال جاری نزدیک به خطاهای سال آتی باشد و این مسئله در جداول کاملا مشخص است. در خطاهای گزارش شده خطاهای سال جاری و آتی نزدیک به یکدیگر هستند و نشان دهنده یادگیری خوب مدل سال جاری و آتی است.
جدول 1. بررسی قدرت یادگیری مدلها با استفاده از دو معیار ارزیابی خطای MAE و MSE در فاز آموزش
مرحله آموزش
معیار حاکمیت شرکتی
MEA سال آتی
Linear OLS 0.001±0.203 0.002±0.202
Lernel PLS 0.0003±0.041 0.0005±0.041
مرحله آموزش
معیار حاکمیت شرکتی
MEA سال آتی
Linear OLS 0.001±0.06 0.001±0.06
Lernel PLS 0.0001±0.003 0.0001±0.003
منبع: یافتههای پژوهشگر
مسئله بعدی که باید بررسی شود قدرت پیش بینی مدلها و عدم رخداد پدیده بیش بزارش در فرآیند فاز یادگیری است. در فاز (مرحله) آزمون، به همین علت دادههای آزمون که در فرآیند اعتبارسنجی متقابل 10تایی کنار گذاشته شده اند به مدلهای یاد گرفته شده وارد میشوند تا قدرت پیش بینی آنها برای نمونههایی که هنوز مشاهده نکرده اند مورد ارزیابی قرار گیرد. انتظار میرود که اختلاف خطاهای بین فاز آموزش و آزمون خیلی آشکار نباشد. ممکن است خطاهای فاز آزمون کمتر یا بیشتر از مقدار خطاهای فاز آزمون باشند، این مسئله مهمی نیست، چیزی که دارای اهمیت است اختلاف کم خطاهای گزارش شده بین این دو فاز است. در جدول 7 مشابه به فاز آموزش میانگین و انحراف معیار همه خطاها روی معیارهای اطلاعات مالی و حاکمیت شرکتی نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میشود اختلاف بین خطاهای گزارش شده در جدول 1 و جدول کم است، بنابراین پدیده بیش برازش اتفاق نیافتاده است و کلیه مباحث مطرح شده در فاز آموزش در فاز ارزیابی نیز درست است.
جدول 7. میانگین و انحراف از معیارهای خطا برای بررسی قدرت پیش بینی مدلها در فاز آزمون
مرحله آموزش
معیار حاکمیت شرکتی
MEA سال آتی
Linear OLS 0.01±0.203 0.018±0.203
Lernel PLS 0.003±0.041 0.004±0.041
مرحله آموزش
معیار حاکمیت شرکتی
MEA سال آتی
Linear OLS 0.007±0.061 0.01±0.061
Lernel PLS 0.001±0.003 0.004±0.041
منبع: یافتههای پژوهشگر
در ادامه به بررسی جزییات بیشتر نتایج به دست آمده پرداخته میشود. از Error! Reference source not found. تا Error! Reference source not found. جزئیات خطاهای بدست آمده در هر تکرار برای هر الگوریتم با معیارهای مختلف نشان داده شده است. در این جداول میانگین خطا و انحراف از معیار هر سطر در انتهای آن نوشته شده است. ستون انتهایی اعدادی است که در جدول 1 و جدول نشان داده شده است. برای تولید این نتایج هر الگوریتم 10 مرتبه برای سال جاری و 10 مرتبه برای سال آتی برای هر معیار اجرا شده است و در مجموع برای همه الگوریتمها و معیارهای حاکمیت شرکتی ، 80 مرتبه تکرار انجام شده است.
6- بحث و نتیجهگیری
اطلاعات حسابداری از مهم ترین منابع اطلاعاتی است که به عنوان محصول اصلی سیستم حسابداری، نقش اساسی در تصمیم گیریهای گروههای مختلف بازار سرمایه ایفا میکند. این اطلاعات طی یک فرایند محاسباتی و براساس اصول و استانداردهای مراجع ذیصلاح اندازه گیری و ارائه میشوند و اگر از شفافیت الزم برخوردار نباشد، احتمال تصمیم گیریهای نادرست بوسیله گیرنده اطلاعات افزایش مییابد(بولو و همکاران، 1396). گزارشگری مالی یکی از منابع اطلاعاتی در دسترس بازارهای سرمایه است که انتظار میرود نقش مؤثری در توسعه سرمایهگذاری و افزایش کارایی آن ایفا کند. افزایش کیفیت گزارشگری مالی ابزاری برای ایفای مسئولیت پاسخگویی به نیازهای جامعه است. گزارشگری مالی فقط یک محصول نهایی نیست، بلکه فرایندی متشکل از چند جزء است که عوامل زیادی میتواند بر آن تاثیر گذاشته و همینطور خود نیز بر عوامل مختلفی تاثیر بگذارد. با توجه به اینکه کیفیت گزارشگری مالی تاثیر با اهمیتی بر بازارهای سرمایه دارد و بر نحوه تصمیمگیری کاربران گزارشهای مالی اثر میگذارد فلذا کشف و شناسایی صحیح عوامل تاثیرگذار بر کیفیت گزارشگری مالی از دیدگاه گروههای مختلف، میتواند گزارشهای مالی را بهعنوان یک منبع مهم اطلاعاتی قابل اتکا برای استفادهکنندگان تبدیل کند (امیرآزاد و همکاران، 1397). اگر گزارشگری مالی به شیوه مناسبی ارائه شود ، افزایش اطلاعات عمومی ،اطلاعات محرمانه را تا حد زیادی کاهش میدهد؛ لذا دسترسی بیشتری برای سرمایهگذاران و سهامداران عادی به اطلاعات فراهم می شود و بهتر تصمیم می گیرند آیا نسبت به خرید و سرمایهگذاری در مورد سهمی خاص اقدام کنند یا نه ( شانظری واخگر 1394). با توجه به اهمیت جذب سرمایه در بازارهای بورس و اینکه مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایهگذاران گزارشهای مالی شرکتها میباشد و همچنین تا به حال در داخل کشور با توجه به جستجوی که محقق انجام داده، مطالعه ای به بررسی این موضوع نپرداخته است؛ لذا انجام چنین پژوهشی ضروری بنظر می رسد. یکی از ابزارهای مورداستفاده برای تصمیم به سرمایهگذاری، مدلهای پیشبینی است. سرعت یافتن فعالیتها و رویدادهای اقتصادی پیامدهای مثبت و منفی زیادی را به همراه داشته است. یکی از مهمترین پیامدهای منفی این تغییرات، افزایش رقابتها بهمنظور کسب منابع مالی و محدود شدن دسترسی به سود توسط واحدهای تجاری و بنگاههای اقتصادی است. در صورت نبود نظارت و کنترلهای مناسب ممکن است کیفیت اطلاعات مالی شرکت قابلاعتماد نباشد. این پژوهش پیش بینی رتبه بندی کیفیت اطلاعات با رویکرد تحلیل عاملی و هوش مصنوعی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی نه ساله از سال 1390 الی 1398 را مورد بررسی قرار می دهد. متغیر مستقل استفاده شده در این پژوهش، معیارهای نظام راهبری می باشد و متغیر وابسته این پژوهش، معیارهای کیفیت اطلاعات حسابداری است که بر اساس روش تحلیل عاملی تمام معیارها بصورت یک متغیر واحد تبدیل شده است. پژوهش حاضر جز تحقیقات تجربی حسابداری بوده و جهت آزمون فرضیههای پژوهش از روش هوش مصنوعی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که طبق روش متغیر گزینی آنالیز همسایگی از بین متغیرهای نظام راهبری "درصد مالکان نهادی" , "نقش دوگانه مدیرعامل" , "دوره تصدی مدیرعامل" , "مالکیت مدیریت" , "مالکیت دولتی"بالاترین همبستگی را با رتبه کیفیت اطلاعات دارند. سایر نتایج تحقیق جاکی از این است که روش هوش مصنوعی خطی و غیر خطیpls توانایی بالایی در پیش بینی رتبه کیفیت اطلاعات حسابداری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را دارد. در این خصوص، خواجوی و همکاران (1391) معتقدند رویکردهای متفاوت در خصوص کیفیت گزارشگری مالی را میتوان در دو گروه طبقه بندی نمود. گروه اول، رویکرد مبتنی بر نیاز استفادهکنندگان میباشد که بر مسائل مرتبط با ارزیابی و سودمندی اطلاعات مالی برای استفادهکنندگان تمرکز دارند. گروه دوم، رویکرد مبتنی بر حمایت از سرمایه گذار و سهامدار میباشد که بر مسائل مرتبط با نحوه اداره شرکت و مباشرت تاکید دارد. از عوامل مؤثر بر کیفیت گزارشگری مالی بهصورت موردی میتوان به متغیرهایی مانند اندازه شرکت، ساختار مالکیت، اختیار عمل و فلسفه فکری مدیریت، تعارضات نمایندگی، کیفیت نظام راهبری شرکتی، نوع موسسه حسابرسی، سطح فروش (درآمد)، ساختار سرمایه، نوع صنعت، استانداردهای حسابداری، قوانین و مقررات حاکم بر نظام اقتصادی، ارتباطات سیاسی و غیره اشاره کرد. نتایج این پژوهش با تحقیق سبحانی و همکاران(1398)،دوستیان و مشایخ (1398)، مهرفر و همکاران(1399) مرتبط می باشد.
با توجه به نتایج تحقیق، سهامداران باید، در انتخاب سرمایه گذاری های خود به معیار های ساختار مالکیت،از جمله مالکیت مدیریتی، نهادی و دولتی دقت داشته باشند زیراکه این معیار ها جهت تبیین کیفیت اطلاعات حسابداری،دارای محتوای اطلاعاتی می باشند. در نتیجه به سهامدارن پیشنهاد می شود که در پرتفوی سهام خود،شرکت ها با مالکیت دولتی و نهادی را داشته باشند. با توجه به این موضوع که حضور مدیران عامل با نفوذ در ساختار هیات مدیره، دوره تصدی مدیرعامل سبب تغییر کیفیت اطلاعات شرکت ها می شود؛ از اینرو پیشنهاد می گردد که مکانیزمی فراهم گردد تا اطلاعات دقیق تری نسبت به این موضوع در اختیاراستفاده کنندگان از صورتهای مالی قرار گیرد.با توجه به اثر گذاری نقش دوگانه مدیرعامل بر کیفیت اطلاعات پیشنهاد به ، الزام قانونی شرکتها در ایجاد کمیتۀ حسابرسی داخلی نیز عاملی برای افزایش توان نظارتی هیئتمدیره است و اثرگذاری این عامل را بهبود می بخشد.با توجه به عدم وجود رابطه و تاثیر گذاری قابل قبول معیارهای کمیته حسابرسی بر کیفیت اطلاعات،به بورس اوراق بهادار تهران پیشنهاد می شود که با وضع قوانین و مقررات جدید و تمرکز بر اجرای ان ها،بخش نظارتی مهم کمیته حسابرسی بصورت فعال تاثیر گذاری خود را بر صورت های مالی بویژه کیفیت اطلاعات،در بین سایر معیار های حاکمیت شرکتی نشان دهد زیراکه ساختار کمیته حسابرسی در کشور همچنان نوپا می باشد و نیاز به حمایت دارد. با توجه به نتایج تحقیق به مدیران و قانون گذاران بازار سرمایه پیشنهاد می گردد که همانطور که انتظار می رفت معیار های نظام راهبری بویژه نسبت مالکان نهادی و نفوذ مدیر عامل بر کیفیت اطلاعات حسابداری تاثیر گذار می باشد، با وضع قوانین و مقرارات بیشتر و غنی شرکت ها را به اهمیت نظام راهبری آشنا سازند و گزارش های دقیق تر شرکت ها در این زمینه را خواهان شوند. و همچنین با توجه به اینکه مشخص شد روشهای هوش مصنوعی خطی و غیر خطی دارای قدرت پیشبینیکنندگی بالایی در زمینه کیفیت اطلاعات حسابداری می باشند لذا به سرمایه گذاران پیشنهاد میگردد که در تجزیه تحلیل پیرامون کیفیت اطلاعات از روش های هوش مصنوعی استفاده کنند.