تبیین تاثیر روانشناسی در قالب اقتصاد رفتاری بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
تاریخ دریافت: 01/01/1401 تاریخ پذیرش: 03/03/1401 صمد طالبی انزاب
محمدرضا مهربانپور
حسین جهانگیرنیا
بهمن بنی مهد
چکیده
رفتار کارکنان سازمان و روانشناسی شخصیت و اجتماعی آنها به گونهای نامشهود تاثیر شگرفی بر معاملات گوناگون سازمانی و ملی و در گسترهای وسیعتر جهانی گذاشته و بشر امروزی معیارهای اخلاقی متفاوتری نسبت به گذشته برگزیده و رفتارهای ویژه ای برحسب آن از خود بروز می دهد. هدف تحقیق حاضر تبیین تاثیر روانشناسی در قالب اقتصاد رفتاری بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. این تحقیق به روش آمیخته (کمی-کیفی) می باشد. لذا بخش کمی پژوهش، با توزیع پرسشنامه میان جامعه آماری که شامل 225 نفر اعضای هیات مدیره، خبرگان حسابداری ، مدیران وکارشناسان مالی شرکت بوده اند، انجام شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات براساس روشهای آماری توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSSنسخه 23، نرم افزار ایموس است که در قسمت کیفی نیز تکنیک تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفت.
با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه با 15 نفر خبرگان می توان گفت 210 عامل در تبیین تاثیر روانشناسی در قالب اقتصاد رفتاری بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکت ها موثر بوده که هر یک در قالب عوامل مختلف در گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکت ها تاثیرگذار می باشد.
نتایج نشان میدهد که روانشناسی شخصیت و اجتماعی در قالب اقتصاد رفتاری هر دو بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی تاثیر مثبت و معناداری دارند و گزارشگری مسئولیت اجتماعی یک مدیریت استراتژیک است که سازمانها را تشویق به برنامه ریزی دراز مدت جهت تغییر در جامعه، حفظ و مراقبت آن انجام وظیفه کند.
واژههای کلیدی: اقتصاد رفتاری، روانشناسی شخصیت، روانشناسی اجتماعی، گزارشگری مسئولیت اجتماعی.
طبقه بندی JEL : M4,M49
1- مقدمه
با نگاهی به ادبیات علوم اجتماعی (به خصوص در حوزه های مدیریت و اقتصاد)، مشخص می شود که این علوم در طول دوره رشد و توسعه خود از یک وضعیت مکانیکی، مجرد، منطقی، انتزاعی و به دور از عوامل متاثر از رفتارها و هنجارهای روانشناسی (کلاسیک)، به یک وضعیت منعطف، عملیاتی، واقعگرایانه و منطبق با هنجارها و واقعیت های روانشناختی انسانها (نئوکلاسیک یا مدرن)، تغییر یافته است (مشیری وجلیلی، 1388). اگر چه این وضعیت برای تمام حوزه های علوم انسانی امری محتوم بوده است، اما تاریخچه این رویداد برای تمامی این علوم یکسان نبوده است. به عنوان نمونه در حالی که این نقطه عزیمت در مدیریت در دهه 1930 میلادی و با تحقیقات مشهور هاتورن محقق گشت، این تحول در اقتصاد (متعاقب آن در حوزه مدیریت مالی) تا توسعه رشته اقتصاد آزمایشگاهی در اواخر دهه 50 میلادی به تعویق افتاد. حسابداری نیز در این رهگذر استثناء نبوده و چنین نقطه عطفی را (به خصوص در دهه اخیر) آغاز و تجربه کرده است، که این تجربه و چالش بیشتر معطوف به آن دسته از وظایف و تکالیف حسابداری مدیریت که در حوزه تصمیم گیری های کلان و عموماً شناختی و قضاوتی قرار می گیرد، می باشد.
از طرف دیگر، با پیشرفت جوامع و توجه به حقوق بشر، افزون بر مسئولیت متداول شرکتها یعنی سود دهی، مسئولیت شرکتها در قبال جامعه و محیط نیز مورد توجه قرار گرفته است. سهامداران، دیگر تنها ذینفعان شرکت نیستند بلکه شهروندان، مشتریان، کارکنان و دولت و حتی نسلهای آینده نیز ذینفعان شرکت محسوب میشوند. هماکنون شرکتهای زیادی در سراسر جهان، به این مسئولیت خود واقف بوده و در جهت ایفای آن تلاش میکنند. گزارشگری مسئولیت اجتماعی، ابزاری برای ارزیابی مسئولیت اجتماعی شرکتها است و با استفاده از آن، شرکتها میتوانند اقدامات خود را در جهت ارتقای کیفیت زندگی آحاد جامعه به اطلاع کلیه افراد جامعه و نهادهای ذینفع برسانند (خواجوی و همکاران، 1394). میتوان فرض کرد که عامل مسئولیتپذیری در افراد یکی از عوامل کاهنده اهمالکاری شغلی است؛ چراکه مسئولیتپذیری با تقویت صفاتی چون تدبیر، اعمال متفکرانه، سازماندهی اثربخش و مدیریت بهینه زمان، فرد را قادر میسازد که در کمترین زمان، بیشترین کار را انجام دهد.
مسئولیت اجتماعی شرکت ها به مشارکت داوطلبانه شرکت برای توسعه پاینده فراسوی الزامات قانونی اشاره دارد و یک روش برای کاهش شکاف بین شرکتها و انتظارات ذینفعان در قالب گزارشگری و افشای اطلاعات اضافی با رویکرد پایندگی به شمار می رود. شرکتها، واکنشهای مختلفی در جهت پاسخگویی به تقاضاهای جدید دارند به گونه ای که برخی شرکت ها فرهنگ خود را تغییر داده و در نظر گرفتن مسئولیت اجتماعی شرکت ها را به عنوان هسته اصلی فعالیت های تجاری پذیرفته اند. اما شخصیت و میزان تعلق خاطر اجتماعی افراد به ویژه مدیران شرکتها، از اهمیت ویژه ای برای اطمینان به سلامت گزارشگری مالی برخوردار است. دیدگاه سازمانی، روانشناسی شخصیت، اجتماعی و مسئولیت پذیری که از علوم رفتاری نشات میگیرند از عوامل تاثیرگذار در ارتقای کیفیت خدمات سازمان ها هستند و میتوانند نقش اساسی در رعایت حقوق دریافت کنندگان محصولات و خدمات سازمانها داشته باشند. نظر به اهمیت سازمان و تاثیر آن بر رفتار و اندیشه اعضای سازمان و نقش تعیین کننده آن بر کارکردهای سازمان و نیز پررنگتر شدن نقش مسئولیت پذیری اجتماعی سازمانی در مورد توجه قراردادن مصالح عمومی جامعه در کسب و کارها، نیاز به انجام مطالعات بیشتر در این زمینه ضروری به نظر میرسد. روانشناسی شخصیت و اجتماعی در مدیریت مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته اما پیرامون عنوان تبیین تاثیر روانشناسی شخصیت و اجتماعی در گزارشگری مسئولیت اجتماعی پژوهش علمی و مدون صورت نگرفته و بررسی این متغیرها هرچند بدون داشتن پیشینه تجربی کار را برای محقق سختتر نمود. اما خلاء تحقیقات تئوری و تجربی (در ایران) در این حیطه محقق را بر آن داشت تا به بررسی این موضوع بپردازد. همچنین لزوم بررسی و تاثیر متغیرهای فوق الذکر در هیچ مطالعهای یافت نشد و این می رساند که می توان این موضوع را به صورت یک کار علمی مدون و منظم انجام داد و از دستاوردهای آن بهره لازم را برای ذینفعان حاصل نمود. با توجه به مطالب عنوانشده و اهمیت و نقشی که نیازهای بنیادین روانشناختی در مؤلفههای حاکم در محیطهای کاری ایفا میکنند. اما تاکنون پژوهشی در این حیطه انجام نشده است. بنابراین این پژوهش با وجود بسیار با اهمیت بودن از نظر ماهیتی، دارای نوآوری میباشد.
2- مبانی نظری و پیشینه پژوهش
اشخاص مختلف در مقابل اعمال نفوذهای یکسان، واکنش های مختلفی نشان می دهند. تشویق و ترغیب هایی که در مورد افراد صورت می گیرد، در همه اشخاص یکسان اثر نمی بخشد، بلکه اثر آنها متناسب با آمادگی انگیزه ای اشخاص برای قبول آن تشویق ها می باشد. لذا به دلیل همین تنوع در مکانیزم ها و محرک های انگیزشی، نظریه های مختلفی در بحث رفتار فردی و رفتار سازمانی توسط دانشمندان مختلف ارائه شده که هریک روشن می کند که چگونه می توان نیازهای افراد را شناخت و آنها را برانگیخت تا در راه رسیدن به نیازشان تلاش کنند. کاربرد تئوری روانشناسی برای مطالعه تکنیک های حسابداری با کار آرگریس (1952 ،1953) آغاز شد.
مساله ای که امروزه سازمانها را با آن مواجه ساخته این است که چه عواملی زمینه ساز شکوفایی مسئولیت پذیری اجتماعی سازمانها خواهد شد. (دیاس و همکاران، 2018) مسئولیت پذیری به عنوان درجه ای که شخص در وظیفه شناسی، سازماندهی و ویژگی فرهنگی دارد، تعریف می شود. این ابعاد بیشتر در صفت ویژه ای که نشانه دقت، پاسخگویی قابل اعتماد مردم بودن خلاصه می شود.
رفتار کارکنان سازمان و روانشناسی شخصیت آنها به گونهای نامشهود تاثیر شگرفی بر معادلات گوناگون سازمانی و ملی و در گسترهای وسیعتر جهانی گذاشته و بشر امروزی معیارهای اخلاقی متفاوتتری نسبت به گذشته برگزیده و رفتارهای ویژهای بر حسب آن از خود بروز می دهد. به بیانی میتوان اذعان نمود که رفتار آدمی از متغییرهای اساسی دنیای کنونی است که قادر است بنوبه خود جوامع را با مخاطرات و چالشها و یا فرصتها روبرو نماید. سازمانها، یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی دوران کنونی هستند که دامنه تأثیر آنها بر شئون مختلف زندگی انسان ها، بسیار گسترده است. این نهادها، در متن محیط اجتماعی میرویند و میبالند و به همین دلیل، به عنوان سیستمی پیچیده، همواره در تعامل مستقیم با محیط درونی و بیرونی خود هستند. آنها از یک سو خواهان موفقیت، بقا و حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب هستند و از سوی دیگر موفقیتشان مرهون نحوه برقراری ارتباط و تعامل درست با محیط است. موضوع مسئولیت پذیری اجتماعی سازمانی از همین تعامل سرچشمه میگیرد و ماهیت آن به چگونگی ساماندهی رفتار ارتباطی سازمان به عنوان شخصیتی حقوقی با محیط، بر میگردد. در دنیای امروزی، تنها رهبرانی که نسبت به مسئولیت پذیری اجتماعی حساس هستند قادر خواهند بود در سازمان، اعتماد و تعهد ایجاد کنند که مبنایی برای تجارت گسترده و درست است (خواجوی و اعتمادی جوریابی 1394).
رابرت بارون روانشناسی اجتماعی را درک اینکه چگونه و چرا افراد در موقعیتهای اجتماعی، یعنی موقعیتهایی که شامل حضور واقعی یا تصوری از افراد دیگر است، آنگونه که افراد رفتار، اندیشه و احساس می کنند، تعریف می کند. همزمان با این واقعیت بنیادی، روانشناسی اجتماعی به حوزه ای علمی که در جستجوی درک ماهیت و علل رفتار و افکار فرد در موقعیتهای اجتماعی است، تعریف می شود. (بارون و همکاران، 1397)
روانشناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعه رفتار اجتماعی انسان، به توصیف و واکاوی رفتار اجتماعی افراد می پردازد. گوناگونی فرهنگی برای روانشناسی اجتماعی بسیار مهم است. زیرا مطالعه الگوهای متفاوت رفتار اجتماعی که موضوع روانشناسی اجتماعی است، به شدت با تفاوت های فرهنگی ارتباط دارد.(وانکلی، 2014)
این ها ویژگیهایی هستند که علم روانشناسی اجتماعی را به عنوان علمی سازنده برای بررسی مباحث مسولیتپذیری اجتماعی مطرح میکند. میتوان مسئولیتپذیری را یکی از ملاکهای سهگانه رفتار سالم از دید روانشناسی دانست. شاید بتوان تمام تلاش علوم انسانی را این دانست که با آگاهی بخشیدن به انسان، او را در قبال شرایط زندگیاش «مسئولیتپذیر» کند. مسئولیتپذیری، در روند صحیح رشد انسانها پدید میآید و انتخابی آگاهانه است. در طول تاریخ، تنها نام کسانی ماندگار شده است که در قبال خود و دیگران احساس مسئولیت کردهاند. این افراد، به ارزشهای درونی معتقد بوده و آنها را رعایت و پاسداری کردهاند. انسان مسئولیتپذیر کسی است که ابتدا در قبال خود و سپس در قبال وظایف و مسئولیتهایش احساس مسئولیت کند؛ یعنی خود را مسئول تمامی احساسات، افکار و رفتارهایش بداند و پاسخگو باشد. ذکر این نکته لازم است که ما نباید خودمان را مسئول تمام اتفاقهایی که برایمان میافتد دانست؛ بلکه ما مسئول تمام تجاربی هستیم که به دست میآوریم. این انتظار نامعقولانه است که جهان را همواره جایی منصفانه دانست. افرادی که چنین باوری دارند، همواره از بیعدالتیها گلایه میکنند. بیشتر مردم به جای رفتار مسئولانه، یا بیش از اندازه مسئولیتپذیر میشوند و یا مسئولیتگریز می باشند. این افراط و تفریط در شرکتها نیز برای انجام امور مربوط به مسئولیت اجتماعی و گزارشگری آن افراط و تفریط دارند. افرادی که برای تمامی اتفاقهایی که برایشان میافتد، به دنبال دلیلی در رفتار و اعمال خود هستند، بیش از اندازه مسئولیتپذیر هستند. در مقابل، وقتی فرد به جای اینکه مسئولیت احساس، فکر یا رفتارش را بپذیرد، شروع به یافتن دلیلی در بیرون از خود میکند و تنها عوامل بیرونی را باعث بروز اتفاقهای منفی میداند، مسئولیتگریز شده است. (افتخاری علی آبادی و وکیلی فرد، 1393).
مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی به ظهور یک جنبش اشاره دارد که به دنبال وارد کردن عوامل محیطی و اجتماعی در تصمیمات تجاری شرکت ها، استراتژی تجاری و مسئولیت پذیری با هدف افزایش عملکرد اجتماعی و محیطی درکنار ابعاد اقتصادی است به گونهای که برای واحد تجاری، جامعه و محیط مفید و سودمند باشد. همچنین به مباحث اخلاقی درباره رفتار و تصمیم گیری شرکت، موضوعاتی مانند مدیریت منابعانسانی، حمایتمحیطی، سلامتکاری، روابط اجتماعی و روابط با عرضه کنندگان و مشتریان میپردازد. همچنین از آنجایی که مفهوم توسعه پاینده به چالشی برای نگرش کلاسیک ارزش سهامداران در واحدهای تجاری و نقش آنها در جامعه تبدیل شده است، به عنوان یک بخش ذاتی در ادبیات تجاری تلقی می شود که یکی از مفاهیم اصلی که به توصیف فعالیتهای پاینده اشاره دارد، مسئولیت اجتماعی است (توکلی و همکاران، 1396). لذا در این خصوص، (ماهونی و همکاران، 2013)، در پی یافتن علت اینکه چرا شرکت های آمریکایی در دو دهه گذشته، به طور مستقل اقدام به انتشار هزینه و انتشار داوطلبانه گزارش مسئولیت اجتماعی شرکت کردهاند، پرداختند. آنها نهایتا به دو جواب برای این سوال رسیدند: اول علامتدهی، فرایندی است که شرکتها گزارشگری مستقل مسئولیت اجتماعی شرکت را به کار میگیرند تا به عنوان یک علامت در مورد تعهد برتر خود به مسئولیت اجتماعی سازمان از آن استفاده کنند. منشا اولین عامل، علامتدهی، مربوط به تئوری افشای داوطلبانه است که معتقد است شرکتهایی که به طور مستقل گزارش مسئولیت اجتماعی شرکت ارائه می دهند، در حال ارسال یک علامت اساسی مبنی بر وجود یک تعهد برتر به مسئولیت اجتماعی سازمان هستند. تئوری افشای داوطلبانه نشان می دهد که شرکتها در حال افشای داوطلبانه اطلاعات اجتماعی و زیست محیطی هستند، تا موقعیت برتر و واقعی خود نسبت به فعالیتهای مسئولیت اجتماعی سازمان را به تصویر بکشانند. بر اساس توضیح افشای داوطلبانه، شرکت ها به انتشار گزارش های مسئولیت اجتماعی سازمان خود می پردازند تا اطمینان یابند که ذینفعان از مناسب بودن اقدامات شرکت راجع به مسائل زیست محیطی و اجتماعی، آگاهی یابند (لیزبوتن و همکاران، 2011).
حال با توجه به آنچه که ذکر گردید محقق در این مطالعه به دنبال تبیین تاثیر روانشناسی شخصیت و اجتماعی در گزارشگری مسئولیت اجتماعی با تکیه بر عواملی همچون ویژگی فردی، اخلاقی، رفتاری و فرهنگی میباشد. به عبارتی دیگر این مطالعه درصدد است تا تبیین متغییرهای روانشناسی شخصیت و اجتماعی را با گزارشگری مسئولیت اجتماعی مطالعه کرده و در نهایت مدل آن را طراحی نماید.
روانشناسی شخصیت
از نظر ریشه ای، گفته شده است که کلمۀ شخصیتدر واقع بر اساس ریشه لاتین آن، به معنی نقاب یا ماسکی بود که در یونان و روم قدیم، بازیگران تئاتر بر چهره میگذاشتند. این تعبیر تلویحاً اشاره بر این مطلب دارد که شخصیّت هرکس ماسکی است که او بر چهرۀ خود می زند تا وجه تمایز او از دیگران باشد. بدین ترتیب به مجموعه ویژگیهای جسمی و روانی و رفتاری گفته می شود که هر فرد را از دیگری متمایز می کند، در واقع شخصیت را به عنوان الگوی منحصربه فرد و نسبتاً پایدار، افکار، احساس ها و اعمال تعریف می کند.(یزدانپناه و همکاران، 1391)
هیلگارد شخصیت را "الگوهای رفتار و شیوههای تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین میکند تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را به صورت مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد میشوند" تعریف میکنند.
شخصیت به همه خصلت ها و ویژگی هایی اطلاق میشود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله میتوان این خصلتها را شامل اندیشه، احساسات، ادراک شخص از خود، وجهه نظرها، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق میشود.
شخصیت از دیدگاه مردم: واژه «شخصیت» در زبان روزمره مردم معانی گوناگونی دارد. یکی از معانی آن مربوط به هر نوع صفت اخلاقی یا برجسته است که سبب تمایز و برتری فردی نسبت به افراد دیگر میشود مثلا وقتی گفته میشود «او با شخصیت است» یعنی «او» فردی با ویژگیهایی است که میتواند افراد دیگر را با «کارآیی و جاذبه اجتماعی خود» تحت تأثیر قرار دهد. در درسهایی که با عنوان پرورش شخصیت تبلیغ و دایر میشود، سعی بر این است که به افراد مهارتهای اجتماعی بخصوصی یاد داده ، وضع ظاهر و شیوه سخن گفتن را بهبود بخشند با آنها واکنش مطبوعی در دیگران ایجاد کنند همچنین در برابر این کلمه ، کلمه «بیشخصیت» قرار دارد که به معنی داشتن «ویژگیهای منفی» است که البته دیگران راتحت تاثیر قرار می دهد اما در جهت منفی.
شخصیت از دیدگاه روانشناسی: دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاه های «مردم و جامعه» است در روانشناسی افراد به گروههای «با شخصیت و بیشخصیت» یا «شخصیت خوب و شخصیت بد» تقسیم نمیشوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه به شخصیت و انسان باعث پیدایش نظریههای متعددی از جمله: «نظریه روانکاوی کلاسیک، نظریه روانکاوی نوین، نظریه انسان گرایی، نظریه شناختی، نظریه یادگیری اجتماعی و … »در حوزه مطالعه این گرایش از علم روانشناسی شده است.
ماهیت شخصیت
اکنون گزارهای راجع به ماهیت کلی شخصیت ارائه می شود که بر حسب انواع اموری که شخصیت شناسان بررسی داشتهاند معنیدار باشد: شخصیت عبارتست از مجموعه ثابتی از خصلتها و گرایشهایی که آن دسته از وجوه اشتراک و تفاوتهای رفتار روانشناختی افراد (افکار، احساسات و اعمال) را تعیین میکند که استمرار زمانی دارند و ممکن نیست بسادگی آنها را به عنوان نتیجه اختصاصی فشارهای اجتماعی و زیست شناختی موقتی فهماند. تنها بخشی از این گزاره که ممکن است نیازمند توضیح باشد، گرایش ها و خصلت هاست.
«گرایش ها» عبارتند از: فرآیندهایی که جهتگیری در افکار، احساسات و اعمال را معین میکنند؛ و «خصلت ها» عبارتند از: ساختارهای ثابت شخصیت که نه برای حرکت به سوی اهداف یا تحقق کارکردها، بلکه برای تبیین واقعیت و محتوای اهداف یا مقتضیات بهکار میروند. «خصلت ها» همچنین برای تبیین افکار، احساسات و اعمالی که علیالظاهر بیش از آنکه جهتدار باشند، در طبیعت تکرار میشوند، به کار میروند. نمونهای از یک «گرایش» میتواند تلاش برای وصول به کمال در زندگی باشد، در حالیکه «خصلت های» مرتبط آرمان هاییاند، مثل زیبایی یا بزرگواری که کمال را معین میکنند.(لارنس، 1381)
روانشناسی اجتماعی
روانشناسی اجتماعی مطالعه موضوعات، مشکلات و مسائل مرتبط با روانشناسی و جامعه است. روانشناسی اجتماعی، اثرات حضور دیگران را بر رفتار فرد یا رفتار خود را تحت تأثیر گروه مورد بررسی و مطالعه قرار میدهد. روشن است که تأثیر دیگران بر فرد، مستلزم وجود روابط متقابل بین خود با دیگران است، بنابراین به یک تعریف دیگر، روانشناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعه رفتار متقابل بین انسانها یا علم مطالعه تعامل انسانها شناخته میشود. همچنین روانشناسی اجتماعی، روش مطالعه علمی رفتار و واکنش و عملکردهای فرد در حضور جمع یا حضور تلویحی افراد است. تفاوت روانشناسی اجتماعی با جامعهشناسی در این است که جامعهشناسی کلیات جامعه از جمله آمار، مهاجرت، نسبت تعداد افراد براساس جنسیت و حرکت جامعه به سوی گرایش خاص را بررسی میکند اما روانشناسی اجتماعی رفتار فرد در جامعه را بررسی میکند و تفاوت آن با روانشناسی عمومی تنها یک تفاوت اعلام شدهاست که روانشناسی عمومی به بررسی مسائلی عمومی تر میپردازد. روانشناسی اجتماعی به مطالعه تمامی حرکات، افکار، رفتارها و کنشها و واکنشهای فرد در فضای جامعه میپردازد که فرد برای رفع نیازهای جنسی و غریزی خود بروز میدهد. بنابراین اگر برخی رفتارهای فرد در جامعه ناشی از چیزی غیر از رفع نیاز باشد روانشناسی اجتماعی به آن نمیپردازد مثل اقدام فرد به حل یک مسئله ریاضی یا نفس کشیدن (آرونسون، 1396).
مسئولیت اجتماعی
مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی به ظهور یک جنبش اشاره دارد که به دنبال وارد کردن عوامل محیطی و اجتماعی در تصمیمات تجاری شرکت ها، استراتژی تجاری و مسئولیت پذیری با هدف افزایش عملکرد اجتماعی و محیطی درکنار ابعاد اقتصادی است به گونه ای که برای واحد تجاری، جامعه و محیط مفید و سودمند باشد. همچنین به مباحث اخلاقی درباره رفتار و تصمیم گیری شرکت، موضوعاتی مانند مدیریت منابع انسانی، حمایت محیطی، سلامت کاری، روابط اجتماعی و روابط با عرضه کنندگان و مشتریان می پردازد. همچنین از آنجایی که مفهوم توسعه پاینده به چالشی برای نگرش کلاسیک ارزش سهامداران در واحدهای تجاری و نقش آن ها در جامعه تبدیل شده است، به عنوان یک بخش ذاتی در ادبیات تجاری تلقی میشود که یکی از مفاهیم اصلی که به توصیف فعالیت های پاینده اشاره دارد، مسئولیت اجتماعی است (توکلی و همکاران، 1396). مسئولیت اجتماعی شرکت مفهومی است که در اواسط قرن بیستم در آمریکا مطرح و توجه بسیاری را در محافل اقتصادی، علمی و سیاسی جهان به خود جلب کرد. ظهور مسئولیت اجتماعی شرکت در سالهای اخیر ریشه در داد و ستدهای جهانی، پیچیدهتر شدن فضای کسب و کار، تقاضا برای شفافیت در کسب و کار و پاسخی به تحولات و چالش های جهانی شدن بوده است. مدل های اولیه مسئولیت اجتماعی شرکت در دهه 1960 ظاهر گشت که جنبه اجتماعی مسئولیت اجتماعی شرکت ها را به طور مستقیم به مسئولیت هایی بالاتر و ورای مسئولیت های اقتصادی و قانونی ربط می داد. (رشیدزاده، 1393)
امروزه با توجه به اینکه بنگا های اقتصادی روز به روز گسترده تر می شوند، به این صورت تأثیرشان نیز بر ساختار و نظام اجتماعی افزایش می یابد. در واقع بنگاه های اقتصادی درون یک نظام اجتماعی، مانند یک خرده نظام اجتماعی عمل می کنند. این موضوع از آنجا اهمیت پیدا کرده است که تعداد زیادی از بنگاه های چند ملیتی وجود دارند که تأثیر آنها بر اقتصاد جهانی از اکثر کشور های در حال توسعه بیشتر است (رنبوگ و همکاران، 2017). مسئولیت اجتماعی به فعالیت هایی گفته می شود که صاحبان سرمایه و بنگاه های اقتصادی به صورت داوطلبانه، به عنوان یک عضو مؤثر و مفید در جامعه انجام می دهند. مسئولیت اجتماعی یک نوع مدیریت استراتژیک است که سازمانها را تشویق می کند به برنامه ریزی دراز مدت جهت تغییر جامعه ای که در آن زندگی می کنند. در تعریف بنگاه نیز باید ذکر گردد که عوامل اقتصادی مختلفی در اختیار افراد یا گروه هایی قرار دارد که با ترکیب این عوامل به تولید کالا یا انجام خدمات می پردازد. این افراد یا گروه ها را بنگاه یا واحد اقتصادی می نامند. به طور کلی، موضوع و مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت ها در چند سال اخیر با توجه به رشد سازمان های غیر دولتی، جنبش های اعتراضی علیه قدرت شرکت ها، افزایش آگاهی اجتماعی، توسعه بازارهای سرمایه، گسترش شرکت های سهامی عام و رسوایی های مالی و اخلاقی شرکت های بزرگ، تبدیل به پارادایم مسلط و غالب در فضای اداره شرکت ها شده است (برامر، 2012). مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمانها بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کنند انجام دهد. (قلی پور، 1390)
مسئولیت اجتماعی شرکتها یعنی مسئولیت شرکت در پاسخگویی به پیامدهای فعالیتهایی که جامعه را تحت تأثیر خود قرار میدهد. منظور از جامعه، همه ذینفعان شرکت است. مهمترین ذینفعان شرکت که در موقعیت شرکت به صورت مستقیم و غیرمستقیم مؤثر هستند عبارتند از مصرف کنندگان، کارکنان، مالکان یا سهامداران و جامعه. این موضوع باید به یک فرهنگ سازمانی تبدیل شود تا با رفتن یک فرد از بین نرود و همه اعضای سازمان بدانند که با رفتن آن مدیر هم باید به همین روش عمل کنند. به عبارت دیگر مسئولیت اجتماعی شرکت یک باور سازمانی است که به دنبال خلق ارزش مشترک بین ذی نفعان شرکت است و یک پروژه نیست که آغاز و پایانی داشته باشد. (مجتهدزاده و همکاران، 1394)
مسئولیت اجتماعی سازمان به عنوان مسئولیت شرکت در قبال جامعه، افراد و محیطی است که سازمان در آن فعال است و این مسئولیت از ملاحظات اقتصادی فراتر می رود. مسئولیت اجتماعی شرکت در تعریفی ملموستر اینگونه تعریف شده است: مسئولیت اجتماعی سازمان فعالیتهایی است که پیش برنده منفعت اجتماعی بوده و فراتر از منافع سازمان و آن چیزی است که قانون لازم میدارد. (قنبری و همکاران، 1395)
3- فرضیات پژوهش
فرضیه اول: روانشناسی شخصیت بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی تاثیری دارد.
فرضیه دوم: روانشناسی اجتماعی بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی تاثیری دارد.
4- روش شناسی تحقیق
چارچوب نظری و پیشینه پژوهش از طریق استقراء و جمع آوری دادهها و در نتیجه گیری نهایی برای پاسخ به سوالات، از روش آمیخته (کمی-کیفی) انجام شد. از آن جایی که این پژوهش در یک محیط واقعی یعنی جامعه آماری اعضای هیات مدیره، خبرگان حسابداری ، مدیران وکارشناسان مالی انجام شد، جزء پژوهش های میدانی به شمار می رود. روش کار بطور خلاصه بدین شرح است که پس از مطالعه در مورد مبانی نظری و جنبه های تئوریک حوزه های مرتبط با متغیرهای مورد پژوهش، به جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و توزیع آن در میان جامعه نمونه و مصاحبه پرداخته شد، سپس داده ها تجمیع، نرمال سازی و طبقه بندی شد. در ادامه، داده ها توسط نرم افزار تحلیل داده های آماری مورد بررسی و آزمون قرار داده شد. نهایتاً یافته ها تلخیص، جمع بندی و منجر به ارایه نتیجه و مدل تبیین تاثیر روانشناسی شخصیت و اجتماعی در گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکت ها شد. در گام پایانی نتایج یافته های پژوهش با نتایج یافته های تحقیقات مشابه مقایسه و دلایل سازگاری یا عدم سازگاری یافته ها به بحث گذارده شد.
جامعه آماری این پژوهش اعضای هیات مدیره ، خبرگان حسابداری ، مدیران وکارشناسان مالی که 550 نفر بوده اند. حجم نمونه از طریق نمونه گیری مورگان تعداد 225 نفر در نظر گرفته شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات براساس روشهای آماری توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSSنسخه 23، نرم افزار ایموس، نرم افزار جامع اکسل و در قسمت کیفی نیز تکنیک تحلیل محتوا صورت گرفت.
5- یافته های پژوهش
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که بیشترین افراد متاهل و دارای جنسیت مذکر و سن مربوط به بازه سنی 30 الی40 میباشد. بررسی تحصیلات پاسخ دهندگان نشان داد که بیشترین مدرک تحصیلی مربوط به کارشناسیارشد میباشد. بررسی سابقه خدمت پاسخ دهندگان نشان داد که بیشترین افراد دارای سابقه بالاتر از 10 سال میباشد.
هدف اصلی پژوهش تبیین تاثیر روانشناسی شخصیت و اجتماعی در گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکتها است. برای بررسی این هدف، مصاحبههای نیمه ساختاریافته ای انجام گرفت، در طول مصاحبه شرکت کنندگان پرسش هایی مطرح گردید. نتایج حاصل پس از پیاده سازی، به صورت سطر به سطر بررسی، مفهوم پردازی، مقوله بندی و سپس، بر اساس مشابهت، ارتباط مفهومی و ویژگی های مشترک بین کدهای باز، مفاهیم و مقولات (طبقه ای از مفاهیم) مشخص شد. در این پژوهش، داده ها به دقت مورد بررسی قرارگرفته و مقوله های اصلی و فرعی مربوط به آنها مشخص شد، ابعاد و ویژگیها تعیین، و الگوها مورد بررسی قرار گرفت و در واقع پاسخ های ارایه شده به وسیله مصاحبه شوندگان به واحدهای کوچکتری تجزیه و در یک فرایند مکرر با یکدیگر مقایسه و با توجه به موردهای مشترک کاربردشان، مفاهیم لازم ایجاد شد.
بدین منظور با بررسی مصاحبه ها و آشنا شدن با مفاهیم اولیه حاصل از مصاحبه به ایجاد شناسه های اولیه پرداخته و شناسه گذاری های مصاحبه ها انجام شد. سپس با جستجو و شناخت مضمونها (در این مرحله، شناسه ها تجزیه و تحلیل و به چگونگی ترکیب و تلفیق شناسه های مختلف برای تشکیل مضمون پایه، توجه شد). با توجه به تجزیه و تحلیل و کد گذاری انجام شده، در جدول شماره 1 مقوله ها و تعداد مفاهیم به هر مقوله آمده است.(باتوجه به محدودیت در ارائه مقاله جدول ریز مفاهیم ارائه نشده است).
با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه با 15 نفر خبرگان میتوان گفت 210 عامل در تبیین تاثیر روانشناسی شخصیت و اجتماعی در گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکت ها موثر بوده که هر یک در قالب عوامل مختلف در گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکتها تاثیرگذار می باشد. طبق نتایج حاصل از پژوهش در بررسی مفهوم مسئولیت اجتماعی و عوامل موثر بر آن می توان گفت که مسئولیت اجتماعی بر مبنایی داوطلبانه تدابیر و رفتارهای تجاری در حوزههای کارگری و توانمندسازی کارکنان، ایمنی و سلامتی کارکنان و محل کار، حقوق مصرفکنندگان، ملاحظات زیست محیطی، مدیریت مصرف انرژی و صرفه جویی، رعایت اصول حقوق بشر، ضوابط رفتار و کدهای اخلاقی، فعالیتهای اجتماعی و خیرخواهی شرکتی، را در بر می گیرد و عواملی همچون ارائه اطلاعات شفاف، پیروی از موازین حسابداری و حسابرسی به شکل درست و منصفانه، بهنگام و مناسب بودن شرایط کسب و کار، به حداکثر رساندن اثرات مثبت حاصل از فعالیت شرکتها، در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی، مدیریت مصرف انرژی و صرفه جویی و ... مد نظر می باشد. لازم به ذکر است هر یک از موارد فوق بر اساس مصاحبه استخراج شده و در قالب پرسشنامه محقق ساخته در اختیار جامعه آماری قرار گرفته شده است. جدول شماره 2 به بررسی و توصیف متغیرهای پژوهش بر اساس اطلاعات و آمار توصیفی پرداخته شده است.
جدول شماره 1: کدگذاری باز
ردیف شناسه مقوله تعداد مفهوم
1 A1-A30 مسئولیت اجتماعی 30
2 A31-A52 شیوه گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکت ها 22
3 A53-A74 تاثیرگذار بر عملکرد شرکتها 22
4 A75-A93 ضرورت گزارشگری مسئولیت اجتماعی 19
5 A94-A126 عوامل موثر در مسئولیت اجتماعی 33
6 A127-A137 گزارشگری مسئولیت اجتماعی جهت کمک به سرمایه گذاران 11
7 A138-A150 ویژگی های فردی 13
8 A151-A163 ویژگی های اخلاقی 13
9 A164-A169 ویژگی های رفتاری 6
10 A170-A175 ویژگی های فرهنگی 6
11 A176-A181 قانون و مقررات 6
12 A182-A193 مشوق ها 12
13 A194-A210 راهکارهای بهبود روند گزارشگری مسئولیت اجتماعی 17
منبع: یافته های پژوهشگر
جدول شماره 2: توصیف متغیر گزارشگری مسئولیت اجتماعی
متغیر حداقل حداکثر میانگین انحراف معیار استاندارد واریانس کشیدگی چولگی
گزارشگری مسئولیت اجتماعی 1 5 0346/3 96392/0 929/0 741/0- 001/0-
روانشناسی شخصیت 20/1 5 8882/3 66799/0 446/0 154/2 262/1-
روانشناسی اجتماعی 20/1 5 5081/3 76603/0 587/0 168/0- 237/0-
منبع: یافته های پژوهشگر
نتایج حاصل از بررسی متغیرهای پژوهش نشان داد که بیشترین مقدار میانگین مربوط به متغیر روانشناسی شخصیت و کمترین مقدار میانگین متعلق به روانشناسی اجتماعی می باشد.
با توجه به مقادیر حاصل از آماره اسمیرنوف–کلموگروف در جدول 3 میتوان استنباط نمود که توزیع مورد انتظار با توزیع مشاهده شده برای تمام متغیرها تفاوت معنیداری ندارد و بنابراین توزیع این متغیرها نرمال است. تحلیل عاملی تأییدی متغیرهای پژوهش از پیش نیازهای استفاده از معادلات ساختاری بررسی کفایت نمونه مورد بررسی میباشد، به عبارتی دیگر، آیا تعداد دادههای مورد نظر (اندازه نمونه و رابطه بین متغیرها) برای تحلیل عاملی مناسب هستند یا خیر؟ بدین منظور، از آزمون کفایت نمونه برداری KMO و آزمون بارتلت استفاده میشود. جدول شماره 4، نتایج شاخص KMO و آزمون بارتلت را نشان میدهد.
جدول شماره3: تست نرمالیته متغیرها
متغیر سطح معناداری تایید فرضیه نتیجه
گزارشگری مسئولیت اجتماعی(F1) 111/0 H0 نرمال
روانشناسی شخصیت(F2) 200/0 H0 نرمال
روانشناسی اجتماعی(F3) 102/0 H0 نرمال
منبع: یافته های پژوهشگر
جدول شماره 4: نتایج شاخص KMO و آزمون بارتلت سازه های متغیرهای پژوهش
ضریب کفایت نمونهگیری KMO 897/0
آزمون کرویت بارتلت کای. اسکور 919/1867
درجه آزادی 105
سطح معنیداری 000/0
منبع: یافته های پژوهشگر
مطابق با نتایج مندرج در جدول شماره 4، مقدار کفایت نمونهگیری برای سازههای پژوهش معادل با 897/0 است. بنابراین میزان نمونه برای استفاده از معادلات ساختاری مناسب میباشد. به طور کلی مقادیر بالا (نزدیک به یک) نشانگر آن است که تحلیل عاملی برای دادهها قابل کاربرد است. اگر این مقدار کمتر از 5/0 باشد، احتمالاً نتایج تحلیل عاملی برای دادهها مفید نخواهد بود. همچنین آزمون کرویت بارتلت معنادار است (زیرا سطح معناداری آن کمتر از سطح آزمون میباشد)، پس رابطه بین متغیرها یا ماتریس کواریانس آنها برای تحلیل عاملی مناسب میباشد.
ارزیابی مدل اندازی گیری
به عنوان اولین گام برای انجام تحلیل عاملی تاییدی، بارهای عاملی استاندرد شده و معناداری بررسی شده است تا اطمینان حاصل شود آیا نشانگرها در اندازه گیری سازههای پنهان خود نقش داشتهاند یا به عبارتی معنادار هستند. ضرایب معناداری خارج از 1.96 و 1.96- برای نشانگرها قابل قبول هستند و بارهای عاملی استاندارد در واقع همان ضرائب رگرسیونی مسیر متغیر پنهان به نشانگر است که باید بیش از 0.3 باشند. که در شکل شماره 1 مشخص گردیده است.
شکل شماره 1: ضرایب استاندارد متغیرهای تحقیق مدل اندازه گیری
منبع: یافته های پژوهشگر
ضرایب معناداری نشان دهنده معناداری روابط بین متغیرها می باشند. اگر این ضرایب بین 1.96- و 1.96 باشند، نشان دهنده عدم توانایی شاخص در اندازه گیری متغیر مربوطه میباشند. مقادیر بارعاملی به همراه مقادیر معناداریشان در جدول شماره 5 آمده است.
جدول شماره 5: نتایج تحلیل عاملی تائیدی
سطح معناداری tمقدار آماره متغیرها
000/0 782/10 سوال 1
000/0 541/10 سوال 2
000/0 282/10 سوال 3
000/0 541/10 سوال 4
- - سوال 5
000/0 010/10 سوال 6
000/0 275/10 سوال 7
000/0 986/8 سوال 8
000/0 300/8 سوال 9
- - سوال 10
000/0 891/11 سوال 11
000/0 943/11 سوال 12
000/0 721/9 سوال 13
000/0 099/8 سوال 14
- - سوال 15
منبع: یافته های پژوهشگر
مطابق نتایج جدول شماره 5، مقادیر ضرایب معنیداری (آماره t) برای کلیه گویهها خارج از بازه (1.96 ، 1.96) میباشند. در نتیجه نشانگرها در انداره گیری سازههای پنهان خود نقش داشتهاند یا به عبارتی معنادار هستند.
برازش مدل ساختاری و آزمون فرضیهها
شکل شماره 2 مدل ساختاری تحقیق را نشان میدهد که در آن ضرایب رگرسیونی برآورد شده بین متغیرهای مدل ساختاری تحقیق نمایش داده شده است.
شکل شماره 2: مقادیر ضرایب استاندارد روابط بین متغیرهای مدل تحقیق در مدل ساختاری
منبع: یافته های پژوهشگر
خلاصه نتایج حاصل از برازش مدل ساختاری تحقیق در جدول شماره 6 نشان داده شده است.
جدول شماره 6: شاخصهای برازش برای مدل پیشنهادی
گروهبندی شاخصها نام شاخص اختصار مدل اولیه برازش قابل قبول
شاخصهای برازش مطلق شاخص نیکویی برازش GFI 93/0 GFI>90٪
ریشه میانگین مربعات باقیمانده RMR 041/0 RMR> 90%
شاخصهای برازش تطبیقی شاخص برازش توکر-لویس TLI 92/0 TLI>90٪
شاخص برازش هنجار شده NFI 91/0 NFI>90٪
شاخص برازش تطبیقی CFI 92/0 CFI>90٪
شاخص برازش افزایشی IFI 92/0 IFI>90٪
شاخصهای برازش مقتصد شاخص برازش مقتصد هنجار شده PNFI 79/0 PNFI >50٪
شاخص برازش تطبیقی مقتصد PCFI 83/0 PCFI >50٪
ریشه میانگین مربعات خطای برآورد RMSEA 042/0 RMSEA > 8%
منبع: یافته های پژوهشگر
همانگونه که در جدول شماره 6 نشان داده شده است کلیه شاخص های برازش شده مدل در حد مطلوب قرار دارد.
جدول شماره 7: نتایج حاصل از برازش مدل ساختاری تحقیق
روابط مفاهیم با شاخصها در مدل ضریب استاندارد آماره آزمون سطح معناداری
تاثیر روانشناسی شخصیت بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی 532/0 232/6 000/0
تاثیر روانشناسی اجتماعی بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی 400/0 527/4 000/0
منبع: یافته های پژوهشگر
نتایج جدول شماره 7 نشان میدهد مقدار ضریب رگرسیونی استاندارد برابر 532/0 و مقدار آماره تی برابر 232/6 که در سطح معناداری 5 درصد تاثیر روانشناسی شخصیت بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی معنادار و مستقیم است (زیرا سطح معناداری کمتر از سطح آزمون 0.05 است و علامت ضریب رگرسیونی مثبت میباشد). به عبارتی دیگر میتوان گفت که با توجه به اینکه سطح معناداری کمتر از 05/0 می باشد، لذا فرض صفر رد و فرض مخالف آن تایید می شود. به عبارت دیگر روانشناسی شخصیت بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مقدار ضریب رگرسیونی استاندارد برابر400/0 و مقدار آماره تی برابر 527/4 که در سطح معناداری 5 درصد تاثیر روانشناسی اجتماعی بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی معنادار و مستقیم است (زیرا سطح معناداری کمتر از سطح آزمون 0.05 است و علامت ضریب رگرسیونی مثبت میباشد). به عبارتی دیگر می توان گفت که با توجه به اینکه سطح معناداری کمتر از 05/0 می باشد، لذا فرض صفر رد و فرض مخالف آن تایید می شود. به عبارت دیگر روانشناسی اجتماعی بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
6- نتیجه گیری و بحث
پژوهش حاضر با هدف تبیین تاثیر روانشناسی شخصیت و اجتماعی در گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکتها انجام شده است. نتایج نشان داد، روانشناسی شخصیت به عنوان یک عامل تاثیرگذار بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی میباشد که تاثیرمثبت و معناداری بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی دارد. به عبارت دیگر مسئولیت اجتماعی یک نوع مدیریت استراتژیک است که سازمانها را تشویق به برنامه ریزی دراز مدت جهت تغییر در جامعه را فراهم می کند و سازمانها بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت میکنند انجام وظیفه کند. مسئولیت اجتماعی شرکت با خلق ارزش مشترک بین ذی نفعان شرکت است. این عامل تحت تاثیر روانشناسی شخصیت افراد قرار میگیرد چرا که افرادی که دارای ضعف شخصیتی می باشند، تمایل کمتری برای ایفای نقشهای مسئولیت اجتماعی و افشای آن دارند. از طرفی شخصیت افراد می تواند بر روند فعالیت آنها تاثیرگذار باشد، به گونهای که شخصیت آنها میتواند بر عملکرد فرد تاثیرگذار باشد. لذا میتوان گفت که گزارشگری مسئولیت اجتماعی بر گرفته از فعالیت های فردی می باشد که از شخصیت آنها نشات می گیرد. لذا میتوان گفت که روانشناسی شخصیت افراد بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی آنان تاثیرگذار می باشد. از طرفی روانشناسی شخصیت بیانگر تیپ شخصیتی افراد می باشد، با توجه به اینکه نیپ شخصیتی افراد با توجه به شرایط اجتماعی جامعه ممکن است تحت الشعاع قرار گیرد، لذا می توان گفت که تیپ شخصیت بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی تاثیر معناداری دارد، نتایج حاصل با مطالعه مومنی و همکاران (1397) ؛ زروشن و همکاران (1397) ؛ آزادی و همکاران(1396) ؛ قنبری و همکاران(1395) ؛ سلیمی و همکاران (1396) به علت در نظر گرفتن شخصیت به عنوان عامل اثرگذار بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی همسو می باشد. همچنین نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، روانشناسی اجتماعی بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی تاثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی مهمترین عامل روانشناسی اجتماعی موثر در گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکت ها را شاید بتوان ایجاد فرهنگ پاسخگویی در شرکتها و پاسخخواهی در ذینفعان نام برد. وجود طرح های تشویقی برای شرکتها از جمله بخشودگی مالیاتی (قابل قبول بودن هزینه های مرتبط)، امکان استفاده از کارهای انجام شده در این خصوص برای انجام تبلیغات و مهمترین عامل ایجاد فرهنگ تشویق از سوی ذینفعان برای مدیران و شرکتها در ازای اقدامات انجام شده می باشد. روانشناسی اجتماعی بیانگر اثرات حضور دیگران را بر رفتار فرد یا رفتار خود است. روشن است که تأثیر دیگران بر فرد، مستلزم وجود روابط متقابل بین خود با دیگران است، بنابراین روانشناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعه رفتار متقابل بین انسانها یا علم مطالعه تعامل انسانها است. همچنین روانشناسی اجتماعی، روش مطالعه علمی رفتار و واکنش و عملکردهای فرد در حضور جمع یا حضور تلویحی افراد است. از آنجا که مسئولیت اجتماعی به عنوان یک عامل مهم اجتماعی می باشد، لذا میتوان گفت گزارشگری مسئولیت اجتماعی میتواند از روانشناسی اجتماعی نشات گیرد، لذا روانشناسی اجتماعی بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی تاثیر دارد. لذا میتوان گفت که نتایج حاصل از پژوهش با مطالعه ، دومنیکو و همکاران (2019) و راعی و همکاران (1383) به علت نقش مثبت روانشناسی اجتماعی بر گزارشگری مسئولیت اجتماعی همسو می باشد.
پیشنهادات
پیشنهاد می شود به منظور بهبود روند گزارشگری مسئولیت اجتماعی، به شخصیت افراد به عنوان یک عامل اثرگذار توجه شود.
پیشنهاد می شود به منظور بهبود عملکرد و روند گزارشگری مسئولیت اجتماعی جهت کمک به سرمایه گذاران با پیروی از موازین حسابداری و حسابرسی به شکل درست و منصفانه، همواره به شخصیت افراد گزارش دهنده مورد توجه قرار گیرد.
پیشنهاد می شود به منظور بهبود روند گزارشگری مسئولیت اجتماعی، به فرهنگ سازی در زمینه اهمیت مسئولیت اجتماعی پرداخته شود.
پیشنهاد می شود در طی پژوهش های آتی موانع پیش روی بهبود روند گزارشگری مسئولیت اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد.
تقدیر و تشکر
تشکر و قدارانی میکنم از جناب آقایان دکترمحمد رضا مهربان پور ، دکترحسین جهانگیرنیا و دکتر بهمن بنیمهد که با نکتههای دلاویز و گفتههای بلند ، صحیفههای سخن را علم پرور نمودند و همواره راهنما و راهگشای نگارنده در اتمام واکمال این تحقیق بوده اند. .
همچنین خالصانه از تمامی اساتید و معلمان و مدرسان و داوران که در مقاطع مختلف تحصیلی به من علم آموخته و مرا از سرچشمه دانایی سیراب کردهاند متشکرم.