تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,622 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,345,807 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,387,584 |
بررسی تأثیر آموزش به روش بدیعهپردازی بر تفکرخلاق دانشآموزان چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی شهرستان سلماس | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 5، دوره 7، شماره 27، آذر 1393، صفحه 71-85 اصل مقاله (152.42 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اسداله خدیوی* 1؛ ویدا بنائیکهنهشهری2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشگاه فرهنگیان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانش آموخته کارشناسیارشد رشته برنامهریزی آموزشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر روش تدریس بدیعهپردازی بر رشد تفکر خلاق دانشآموزان ابتدائـی پایـه چهارم در درس علوم تجربی در شهرستان سلماس در سال تحصیلی 92-1391 انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام دانشآموزان مقطع چهارم ابتدائی در سال تحصیلی 92-1391 میباشد که جمعاً 50 دانشآموز دختر از بین دبستانهای دخترانه به عنوان نمونه به روش تصادفی خوشهای انتخاب شد. این پژوهش به روش شبه تجربی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شده و جهت جمعآوری اطلاعات از آزمون خلاقیت تورنس استفاده شده است. گروه آزمایش به مدت 3 ماه تحت آموزش به شیوه روش بدیعهپردازی در درس علوم تجربی قرار گرفته و گروه کنترل نیز به شیوه معمول و سنتی مدارس به یادگیری پرداختند. دادهها و اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از آزمون کواریانس تحلیل گردید. نتایج و یافتههای پژوهش حاضر حاکی از تأئید فرضیههای اساسی این تحقیق میباشد. در این بررسی نتایج فرضیهها نشان میدهد که روش تدریس بدیعهپردازی در رشد قابلیت اصالت، سیالی و بسط وانعطافپذیری پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
روش بدیعهپردازی؛ خلاقیت؛ درس علوم تجربی؛ دانشآموزان چهارم ابتدایی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی تأثیر آموزش به روش بدیعهپردازی[1] بر تفکرخلاق دانشآموزان چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی شهرستان سلماس
اسداله خدیوی[2]* ویدا بناییکهنهشهری [3]
چکیده: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر روش تدریس بدیعهپردازی بر رشد تفکر خلاق دانشآموزان ابتدائـی پایـه چهارم در درس علوم تجربی در شهرستان سلماس در سال تحصیلی 92-1391 انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام دانشآموزان مقطع چهارم ابتدائی در سال تحصیلی 92-1391 میباشد که جمعاً 50 دانشآموز دختر از بین دبستانهای دخترانه به عنوان نمونه به روش تصادفی خوشهای انتخاب شد. این پژوهش به روش شبه تجربی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شده و جهت جمعآوری اطلاعات از آزمون خلاقیت تورنس استفاده شده است. گروه آزمایش به مدت 3 ماه تحت آموزش به شیوه روش بدیعهپردازی در درس علوم تجربی قرار گرفته و گروه کنترل نیز به شیوه معمول و سنتی مدارس به یادگیری پرداختند. دادهها و اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از آزمون کواریانس تحلیل گردید. نتایج و یافتههای پژوهش حاضر حاکی از تأئید فرضیههای اساسی این تحقیق میباشد. در این بررسی نتایج فرضیهها نشان میدهد که روش تدریس بدیعهپردازی در رشد قابلیت اصالت، سیالی و بسط وانعطافپذیری پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد.
واژگان کلیدی: روش بدیعهپردازی، خلاقیت، درس علوم تجربی، دانشآموزان چهارم ابتدایی.
مقدمه: تفکر پایه و بنیان حیات انسان را تشکیل میدهد. آنچه انسان در طول قرنهای متمادی به وجود آورده است نتیجه و حاصل قدرت فکری اوست. عاملی که در تداوم و رشد انسان نقش تعیین کننده دارد قدرت تفکر انسان است. بنابراین تمام موفقیتها و پیشرفتهای انسان تفکر خلاق است. هر چند توانائی تفکر خلاق بطور بالقوه و به نحو فطری در انسان به ودیعه نهاده شده است، اما ظهور آن مستلزم پرورش آن است. انسان برای بقا نیازمند است که قدرت خلاق کودکان را توسعه و مورد استفاده قرار دهد. خلاقیت بشر مهمترین اسلحه اوست و با آن میتواند فشارهای روحی ناشی از زندگی روزانه و ناشی از امورفکر فوقالعاده را از بین برد. بر این اساس، برنامههای متعددی تحت عنوان آموزش خلاقیت تدوین شده است. یکی از روشهای پرورش تفکر خلاق، روش بدیعهپردازی میباشد. موهبت تفکر خلاق را میتوان با بلااستفاده گذاشتن پژمرده نمود و یا با مبادرت ورزیدن به فعالیتهائی که امکان بیشتری را برای قدرت تفکر خلاق به وجود میآورند به ویژه با تمرین دادن مداوم توسعه داد. بنابراین طرح پرسشهای برانگیزنده و محرک ، تشویق و تقویت عقاید و رفتارهای غیرمعمول دانشآموزان وسیلهای برای پرورش افکار خلاق و نو میباشد. در حال حاضر به منظور مقابله با تحولات شگفتآور هزاره سوم میلادی، دانشآموزان باید مهارت تفکر خلاق و نقاد خود را بهبود بخشند به طوری که آنها بتوانند برای حل مشکلات پیچیده ازجامعه یک تصمیم عالی اتخاذ نمایند(سیف، 1372). خلاقیت قدرتی از تخیل است که برای باز آفرینی مجموعهای مفهومی از ایدهها بکار میرود. تورنس خلاقیت را یک فرایندحساس تعریف میکند. یافتههای پژوهشهای متعدد دیگری نشان میدهد که قدرت خلاقیت میتواند در همه مردم پیدا شود (تورنس[4]، 1974). متأسفانه روشهای سنتی و محدود از سیستمهای آموزش محروم کردن دانش جویان از تفکر خلاق بوده و به عبارت دیگر بجای یادگیری تفکر وخلاقیت تنها برخی از حقایق علمی را میآموزند (شعبانی، 1386). یکی از روشهای مناسب که ما میتوانیم با آن پردازش خلاقیت را افزایش دهیم روش بدیعهپردازی است. بدیعهپردازی (سینکتیکس) شیوه جالبی است که ویلیام جی. جی گوردون و دستیارانش برای ایجاد نوآوری تدوین کردهاند. گوردون در ابتدا آن را برای ایجاد سازمانهای صنعتی به کار برد ولی در سالهای اخیر بدیعهپردازی را برای استفاده دانشآموزان مناسب یافت. اصطلاح بدیعهپردازیبه یک شیوه جالب آموزشی اشاره دارد که مهمترین عنصر آن استفاده از قیاسهاست و دانشآموز آنقدر با آنها بازی میکند تا استفاده از آنها برای او عادی میشود. بدیعهپردازی روشی است که دانشآموز را قدری به دنیای غیر منطقی میکشاند(جویس[5]، 1387). در واقع دو راهبرد تدریس مبتنی بر روشهای بدیعهپردازی وجود دارد. یکی از آنها (خلق چیزی جدید) است که آشنا را غریب میگرداند و به شاگردان کمک میکند تا مسائل و نظرات را در پرتو خلاقیت تازه ببینند. راهبرد دیگر(غریب را آشنا کردن) است تا عقاید جدید و ناآشنا را معنیداری نماید (همان منبع). بنابراین این پژوهش، به دنبال آن است که آیا این روش تدریس مبتنی بر بدیعهپردازی بر مؤلفههای خلاقیت تأثیر دارد و همچنین آیا این روش را میتوان در درس علوم تجربی به کار برد. نتایج حاصل از این تحقیق میتواند به معلمان کمک نماید تا خلاقیت دانشآموزان را اعتلا بخشد. امروزه بسیاری از مردم بر این باورند که فرزندانشان باید در مدارس مهارتهای خواندن، نوشتن و حساب کردن را بیاموزند اما متخصصان تعلیم و تربیت مانند برونر این دیدگاه عامه را به طور جدی رد میکند. بسیاری از آنان معتقدند ما باید به دانشآموزان چگونگی یادگیری و ارزشیابی را بیاموزیم. به اعتقاد آیزنر تنها هدف تعلیم و تربیت باید تقویت مباحثه و مناظره در کلاس درس باشد. معلمان باید به دانشآموزان بیاموزند که چگونه فکر کنند و چگونه یاد بگیرند(آیزنر، نقل ازشعبانی، 1386، ص. 81). استفاده از روشهای تدریس فعال میتواند گام مؤثری را در بهبود کیفیت آموزش درس علوم و پیشرفت آن داشته باشد. پیش از این معلم نحوه تدریس را مشخص میکرد ولی امروزه نظر بر این است که روش تدریس باید با یادگیری فرد آموزنده مطابقت داشته باشد (آقازاده، 1386). به کارگیری روشهای فعال تدریس باعث میشود تا یادگیری عمیقتر شود وبه صورت کاربردی مورد استفاده قرار گیرد(بازرگان، 1380). معمولاً عدهای معتقدند که خلاقیت بیشتر در درسهای علومانسانی و هنر وجود دارد و در درسهایی مانند علوم تجربی خلاقیتی وجود ندارد و معتقدند که نمیشود این دروس را با روش تدریس بدیعهپردازی تدریس کرد. با استفاده از نتایج این تحقیق میتوان برخی از عوامل بازدارنده خلاقیت را با اصلاح شیوههای تدریس معلمان تبیین کرد. اهمیت روش بدیعهپردازی در ارتقاء خلاقیت در آموزش و پرورش مرتفع و زمینه بیشتری را برای برطرف کردن مسألهای که این تحقیق بخاطر آن انجام شده را فراهم نمود. توجه جدی و عمیق به موضوع خلاقیت و کارهای خلاق به سالهای 1950 برمیگردد. در اوایل این دهه گیلفورد[6] پروژه تحقیقاتی خود را در زمینه استعدادهای خلاق انجام داد. اسبورن[7] کتاب خود را به نام تصورات علمی منتشر ساخت و بنیاد تفکر خلاق را تأسیس نمود. تیلور[8] با تهیه فهرستی از سرگذشت و خصوصیات افراد با استعداد کنفرانسهایی را در زمینه استعدادهای خلاق در علوم ارایه داد (کراسشل و دوریس به نقل ازجوادیان 1378). علیرغم اینکه برخی معتقدند خلاقیت آموزش پذیر نیست تورنس(1974) اشاره میکند که طی پانزده سال تجربه در مطالعه آموزش تفکرات خلاق، شواهدی را دیده است که نشان میدهد خلاقیت را میتوان آموزش داد (کراسشلود وریس به نقل از جوادیان، 1378). در این بخش، برخی از مطالعات انجام شده در زمینه خلاقیت و شیوه پرورش آن مورد بررسی قرار میگیرد. تجاری (1390) در تحقیق خود تحت عنوان "مقایسه اثربخشی روش تدریس بدیعهپردازی با سخنرانی در مورد پیشرفت تحصیلی و خلاقیت در مطالعات اجتماعی" به این نتیجه میرسد که روش تدریس بدیعهپردازی نه تنها خلاقیت را افزایش میدهد، بلکه تفاوتهای فردی را افزایش میدهد و باعث پیشرفت تحصیلی در درس مطالعات اجتماعی میباشد. بیرجندی و همکاران (1390) در تحقیق دیگری با عنوان "بررسی اثربخشی روش آموزش استفاده از قیاسها در یادگیری مفاهیم پیچیده" چنین نتیجهگیری میکند که بین میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی گروه آزمایش و گروه کنترل در سطح کمتر از پنج صدم تفاوت معنیدار وجود ندارد، بدین معنی که استفاده از قیاسها، پیشرفت تحصیلی هنرجویان بخصوص در سطوح پیچیده یادگیری افزایش داده است. اوجینژاد (1389) در تحقیقش تحت عنوان "تأثیر بکارگیری الگوی تدریس بدیعهپردازی بر پرورش خلاقیت دانشآموزان در درس انشاء" به این نتیجه رسید که بکارگیری الگوی تدریس بدیعهپردازی موجب رشد و گسترش خلاقیت دانشآموزان میشود، همچنین به کارگیری این الگو رشد و قابلیت سیالی، انعطافپذیری، اصالت و بسط تفکر دانشآموزان میشود و نهایتاً این نتیجه بدست آمد که بین میانگین نمرات دانشآموزان دختر و پسر در خلاقیت و عناصر اصالت وبسط تفاوت معنیداری وجود دارد. شریفی (1388) در تحقیق خود با عنوان " مقایسه تأثیر سه روش تدریس در افزایش خلاقیت دانشآموزان پایه دوم راهنمائی" که بر روی 80 نفر دانشآموز راهنمائی (40 دختر 40 پسر) به صورت تصادفی نمونهگیری و در 4 گروه 10 نفره (بارش فکری، ارتباط اجباری، بدیعهپردازی، گواه) جای داده شدهاند؛ انجام شده بود به این نتیجه رسید که تفاوت میان نمرات پیشآزمون و پسآزمون همه گروهها به جزء گروه گواه را معنی دار نشان میدهد. همچنین تفاوت میان شیوههای پرورش خلاقیت معنیدار نبود یعنی هیچیک از روشهای پرورش خلاقیت نسبت به روش دیگر برتری نداشت ولی بین سه گروه آزمایش، گروه گواه تفاوت معنیداری دیده شد. نتیجهگیری کلی اینکه آموزش خلاقیت صرفنظر از شیوه آموزش به رشد و پرورش خلاقیت دانشآموزان کمک میکند. تقیزاده (1389) در پژوهش خود با عنوان «بررسی تأثیر استفاده از آنالوگها (قیاس مستقیم) از الگوی بدیعهپردازی در بهبود برنامه درسی شیمی دبیرستان» نتیجهاش را اینگونه بیان میکند که یادگیری مفاهیم در شرایطی رخ میدهد که دانشآموز انگیزه پیدا کرده وبه طرف مطلب جدید جذب میشود. استفاده از قیاسها در تدریس یکی از راهکارهایی است که علاوه بر ایجاد خلاقیت و نوآوری در دانشآموزان تدریس را جذب و یادگیری را آسان و شوق انگیز مینماید. «هسیمان اوغلو»[9] (2012) در مطالعه خود «بررسی تأثیر نوآوری برنامه نگرش معلمان آیندهنگر به سمت فناوری اطلاعات» نوآوری و خلاقیت را یک عامل مهم در بهبود کیفیت آموزش و یادگیری میداند. در تحقیق دیگری که «شاهین»[10] (2012) در پاکستان تحت عنوان «خلاقیت در سیستم آموزش ابتدائی پاکستان» در 16 مدرسه بر روی 154 کودک انجام شد و با تست خلاقیت تورنس سنجیده شدند، به این نتیجه میرسد که کودکان توانائی بیشتری برای تولید ایدههای نو دارند و تفاوت معنیداری در خصوص جنسیت در تحقیق دیده نشد. «هانلی» و «تورنس»[11](2011) در تحقیقات خود در دانشگاه منچسر متروپولتین با عنوان «نوآوری در برنامه درسی» نتیجه گرفتند که نوآوری صرف نظر از تفاوتهای نژادی و وضعیت اقتصادی خانوادهها تأثیر معنیداری در افزایش میزان یادیگری دانشآموزان دارد. «لاتا»[12] (2011) در استرالیا در تحقیق خود با عنوان «آموزش هنر خلاقیت در مدارس ابتدائی» به این رسید که شکاف قابل توجهی در ادبیات با توجه به ماهیت خلاق دانشآموزان کلاس درس شناخته شده است. بنابراین با این دیدگاه کار به سمت مدلهای بهبود یافته و شیوههای نوین آموزش خلاقیت در کلاسهای درس کشیده شده است. در تحقیق دیگری «شیولی»[13] (2011) در کانادا درباره «راههای رشد خلاقیت» بیان کرد که جهان نیازمند دانشمندان و رهبران و متفکران خلاق است و در تحقیقاتی که انجام داد نشان داد که معلمان به رشد خلاقیت دانشآموزان کمک شایانی میکنند و اظهار میدارد خلاقیت در کل برنامه درسی وجود دارد. «کانوگارسیا و هوگس»[14] (2000) بر روی دانشجویان 210 کالج پژوهشی با عنوان «روشهای یادگیری و روشهای تفکر» تجزیه و تحلیل ارتباط بین این دو و تأثیر آنها بر موفقیت تحصیلی انجام دادند. نتایج بیانگر وجود ارتباطی معنیداری بین این دو روش بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که موفقیت تحصیلی دانشجویان بیشتر مربوط به روشهای تفکر آنها بود. نتیجه تحقیقات و مطالعات شان پاول[15] نشان داد که، عوامل محیطی و اجتماعی تأثیر برجسته و پیچیدهای بر خلاقیت میگذارند. چانک[16] (2007) طی تحقیقی در مورد «ارتباط محیط با بروز خلاقیت کودکان» دریافت که وجود محرکهای غنی محیطی، عضویت در گروههای کوچک و برنامههای آموزشی انعطافپذیر به رشد خلاقیت کودکان کمک میکند. با کاربردی نمودن این روش که باصرف هزینهای اندک و با آموزش مربیان علاقمند و توجیه آنان امکانپذیر است میتوان این روش را در سطح وسیعی به کار گرفت. از اینرو در این تحقیق سعی بر آن است که به این سؤال پاسخ داده شود: آیا استفاده از الگوی تدریس بدیعهپردازی میتواند در رشد خلاقیت دانشآموزان در درس علوم تجربی مؤثر واقع شود؟ در راستای پاسخ دهی به این سؤال، فرضیههای زیر تدوین شدند. 1- روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت سیالی پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. 2- روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت انعطاف پذیری پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. 3- روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت ابتکار پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. 4- روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت بسط پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. 5- روش بدیعهپردازی بر تفکر خلاق دانشآموزان دختر تأثیر مثبت دارد.
روش تحقیق روش تحقیق در این پژوهش از نوع شبهتجربی میباشد. در این تحقیق از طرح شبهتجربی با استفاده از پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل استفاده میشود. پژوهشگر در این تحقیق با دو گروه آزمودنی سر و کار دارد: 1-گروه آزمایش که با روش بدیعهپردازی آموزش میبیند. 2-گروه کنترل که با روش سنتی آنچنان که در مدارس معمول است آموزش میبیند از این گروه فقط پیشآزمون، پس آزمون گرفته میشود.
جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهرستان سلماس میباشدکه طبق آمار ارائه شده توسط سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجانغربی، شهرستان سلماس، 620 نفر بودند که در سال تحصیلی 1392-1391 در شهرستان سلماس مشغول به تحصیل هستند. روش نمونهگیری در این تحقیق به صورت تصادفی خوشهای بوده که برای محاسبه حجم نمونه از طریق فرمول کوکران استفاده شده است:
پیشفرضها: ضریب اطمینان = 95% ؛ 5/0=q=p؛96/1 حجم جامعه = N =620 مقدار خطا = d = 1/0 هنگامیکه حجم جامعه معلوم است، حجم نمونه = n =50
ابزار اندازهگیری پژوهش در تحقیق حاضر آزمون مواد کاغذی سنجش تفکر خلاقیت تورنس مورد استفاده قرار گرفته است. عمدهترین انگیزه انتخاب آزمون تفکر خلاق تورنس از بین آزمونهای موجود برای اندازه گیری خلاقیت، کارایی بالای این آزمون هم از نظر اعتبار و پایایی بوده است و هم این که تاکنون در پژوهشهای تربیتی فراوان مورد استفاده قرارگرفته است تاکنون در بیش از دو هزار پژوهش که نتایج آن در مجلات معتبر علمی چاپ شده است از آزمون تورنس به عنوان وسیله اندازهگیری خلاقیت استفاده شده، این آزمون دارای ضریب پایایی 80/0 تا 90/0 است (پیرخائفی، 1388) و ضریب پایانی آلفای کرونجاخ در این پژوهش 69/0 میباشد. دامنه نمره کل خلاقیت هر آزمودنی بین 0 تا 120 خواهد بود بنابراین بر اساس فرم آزمون تورنس، امتیاز بندی میزان خلاقیت به شرح ذیل خواهد بود: - خلاقیت بسیار زیاد: امتیاز 120 الی 100 - خلاقیت زیاد: امتیاز 99 الی 85 - خلاقیت متوسط: امتیاز 84الی 75 - خلاقیت کم: امتیاز 74 الی 50 اطلاعات و دادههای جمعآوری شده در دو گروه کنترل و آزمایش در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از آمار توصیفی وتحلیل کواریانس ANCOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها ابتدا توصیف دادهها مورد پردازش قرار گرفته و سپس نتایج اجرای آزمونها، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار میگیرد و اطلاعات مربوط به آزمون فرضیهها، براساس روشهای آماری توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار میگیرد.
توزیع پراکندگی خلاقیت گروه کنترل جدول 1: توزیع پراکندگی خلاقیت
با توجه به جدول 1، توزیع پراکندگی خلاقیت و مؤلفههای آن در گروه کنترل و مقایسه میانگین در پیش آزمون، میزان خلاقیت و مؤلفههای آن تفاوت چندانی با همدیگر ندارند و توزیع پراکندگی خلاقیت و مؤلفههای آن در گروه آزمایش و کنترل، تفاوتهای محسوسی بین میانگین پیشآزمون و پسآزمون در مؤلفههای سیالی، بسط، انعطاف پذیری وجود دارد.
آزمون نرمال بودن توزیع دادهها جدول 2: آزمون اسمیرونوف کولموگروف ، توزیع داده ها
در تمامی مؤلفه سطح معنیداری بیشتر از 05/0 میباشد بنابراین توزیع دادهها نرمال میباشد. و با برخوداری دادهها از توزیع نرمال پیش فرض استفاده از آزمون پارامتریک برقرار میباشد.
فرضیههای تحقیق فرضیه اول: روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت سیالی پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. با توجه به نتایج آزمون لون و سطح معنیداری بدست آمده(116/0sig=)که بیشتر از 05/0 میباشد میتوان گفت مفروضه برابری واریانسها رعایت شده است. جدول 3: نتایج تحلیل کواریانس رشد قابلیت سیالی پاسخها و ایدههای دانشآموزان
نتایج اصلی کوواریانس در جدول 3 ارائه شده است. ردیف مربوط به متغیر مستقل (گروهها) زیر ستون sig نشان میدهد که چون مقدار بدست آمده( 000/0) کمتر از 005/0 میباشد میتوان گفت گروههای ما از لحاظ آماری تفاوت معنیداری از همدیگر دارند. همچنین در این جدول مقدار ارزش مجذور اتای جزئی نشان داده شده است. این مقدار بیان میکند که چه اندازه از واریانس در متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تبیین میشود. در اینجا این مقدار 639/0 است یعنی ما قادر به تبیین 9/63 درصد واریانس میباشیم. بنابراین میتوان گفت روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت سیالی پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. فرضیه دوم: روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت انعطاف پذیری پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. با توجه به نتایج آزمون لون و سطح معنیداری بدست آمده (623/0sig=) که بیشتر از 05/0 میباشد میتوان گفت مفروضه برابری واریانسها رعایت شده است. نتایج کوواریانس رشد قابلیت انعطاف پذیری پاسخها و ایدههای دانشآموزان جدول 4: نتایج تحلیل کواریانس رشد قابلیت انعطاف پاسخها و ایدههای دانشآموزان
نتایج اصلی کوواریانس در جدول بالا ارائه شده است. ردیف مربوط به متغیر مستقل زیر ستون sig نشان میدهد که چون مقدار بدست آمده ( 000/0) کمتر از 005/0 میباشد میتوان گفت گروههای ما از لحاظ آماری تفاوت معنیداری از همدیگر دارند. همچنین در این جدول مقدارارزش مجذور اتای جزئی نشان داده شده است. این مقدار بیان میکند که چه اندازه از واریانس در متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تبیین میشود. در اینجا این مقدار 427/0 است یعنی ما قادر به تبیین 7/42 درصد واریانس میباشیم. بنابراین میتوان گفت روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت انعطاف پذیری پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. فرضیه سوم: روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت ابتکار دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. با توجه به نتایج آزمون لون و سطح معنیداری بدست آمده(118/0sig=) که بیشتر از 05/0 میباشد میتوان گفت مفروضه برابری واریانسها رعایت شده است. نتایج کوواریانس رشد قابلیت ابتکار دانشآموزان جدول5: نتایج تحلیل کواریانس رشد قابلیت ابتکار دانشآموزان
نتایج اصلی کوواریانس در جدول بالا ارائه شده است. ردیف مربوط به متغیر مستقل زیر ستون sig نشان میدهد که چون مقدار بدست آمده کمتر از 005/0 میباشد میتوان گفت گروههای ما از لحاظ آماری تفاوت معنیداری از همدیگر دارند. همچنین در این جدول مقدار ارزش مجذور اتای جزئی نشان داده شده است. این مقدار بیان میکند که چه اندازه از واریانس در متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تبیین میشود. در اینجا این مقدار 153/0 است یعنی ما قادر به تبیین 3/15 درصد واریانس میباشیم. بنابراین میتوان گفت روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت ابتکار دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. فرضیه چهارم: روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت توانایی بسط دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. با توجه به نتایج آزمون لون و سطح معنیداری بدست آمده(603/0sig=) که بیشتر از 05/0 میباشد میتوان گفت مفروضه برابری واریانسها رعایت شده است. آمار کوواریانس رشد قابلیت توانایی بسط دانشآموزان جدول 6: نتایج تحلیل کواریانس رشد قابلیت بسط پاسخها و ایدههای دانشآموزان
نتایج اصلی کوواریانس در جدول بالا ارائه شده است. ردیف مربوط به متغیر مستقل زیر ستون sig نشان میدهد که چون مقدار بدست آمده(000/0) کمتر از 005/0 میباشد میتوان گفت گروههای ما از لحاظ آماری تفاوت معنیداری از همدیگر دارند. همچنین در این جدول مقدارارزش مجذور اتای جزئی نشان داده شده است. این مقدار بیان میکند که چه اندازه از واریانس در متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تبیین میشود. در اینجا این مقدار 426/0 است یعنی ما قادر به تبیین 6/42درصد واریانس میباشیم. بنابراین میتوان گفت روش بدیعهپردازی در رشد قابلیت توانایی بسط دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. نتایج پرسش تحقیق وضعیت خلاقیت دانشآموزان قبل و بعد از اجرای روش بدیعهپردازی چگونه است؟ با توجه به نتایج آزمون لون و سطح معنیداری بدست آمده(76/0sig=) که بیشتر از 05/0 میباشد میتوان گفت مفروضه برابری واریانسها رعایت شده است. نتایج کواریانس وضعیت خلاقیت دانشآموزان جدول 7: نتایج تحلیل کواریانس رشد خلاقیت دانشآموزان
نتایج اصلی کوواریانس در جدول بالا ارائه شده است. ردیف مربوط به متغیر مستقل زیر ستون sig نشان میدهد که چون مقدار بدست آمده کمتر از 005/0 میباشد میتوان گفت گروههای ما از لحاظ آماری تفاوت معنیداری از همدیگر دارند. همچنین در این جدول مقدارارزش مجذور اتای جزئی نشان داده شده است. این مقدار بیان میکند که چه اندازه از واریانس در متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تبیین میشود. در اینجا این مقدار 203/0 است یعنی ما قادر به تبیین 3/20درصد واریانس میباشیم.
بحث و نتیجه گیری اهداف کلی این تحقیق شناسایی اثرات الگوی تدریس بدیعهپردازی بر تفکر خلاق دانشآموزان درمقایسه با الگوی تدریس سنتی در درس علوم تجربی است که در این رابطه پنج فرضیه مورد آزمون قرار گرفتند. فرضیه اول: مبنی بر اینکه تدریس با الگوی بدیعهپردازی در رشد قابلیت سیالی پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد، مورد تأیید قرار گرفت و با یافتههای پژوهشی تجاری(1390) و اوجینژاد (1389) وقوشلی(1384) و کانوگارسیا و هوگس (2000) همسو است. سیالی در نظریههای معتبر مثل گیلفورد به معنای تولید اندیشه در یک زمان معین میباشد. طبق اظهارات دبیر مربوطه گروه آزمایش ونتایج به دست آمده دانشآموزان بعداز اجرای روش تدریس بدیعهپردازی سعی میکردندتا در برابر سؤالهای غیرمعمولی پاسخهای متعدد بدهند، بنابراین میتوان اظهار داشت که تدریس طبق الگوی بدیعهپردازی باعث افزایش قابلیت روانی یا سیالی پاسخهای دانشآموزان میشود. بهرهگیری از این شیوه آموزشی به دانش آموزان این امکان را میدهد تا پاسخ و ایدههای فراوانی در ارتباط با موضوع جدید که احیاناً ممکن است با آن برخورد نداشتهاند از خود بروز دهند. فرضیه دوم:مبنی براین که تدریس با الگوی بدیعهپردازی در رشد قابلیت انعطاف پذیری پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد، مورد تأیید قرار گرفت و با یافتههای پژوهش یریس و همکاران به نقل از رانکو(1999) و تجاری (1390) و برات دستجردی(1380) همخوانی دارد و همچنین با یافتههای پژوهشی مطیع بیرجندی(1389) ناهمسو میباشد. نتایج نشان داد که بهرهگیری از الگوی بدیعهپردازی میتواند این را در دانشآموزان رشد دهد که در برخورد بامسایل و مشکلات هنگامی که تغییر شکل داده و یا از بعد دیگری مطرح میکردند، جهت فکر خود را تغییر داده و با مسأله همسو شوند. این موضوع بر خلاف نظر و عمل تعداد زیادی از مربیان است چرا که بسیاری از معلمان همواره شاگردان را تشویق میکنند تا سؤالها را عیناً همانند متن کتاب پاسخ داده و بنویسند و به همان الگوهای پیشبینی شده توجه نمایند. نتیجه این روش رشد دانشآموزان قالبی و غیرقابل انعطاف است که به این مهم بایستی با توجیهات لازم و آموزشهای مناسب مربیان، معلمان و دستاندرکاران تعلیم و تربیت توجه خاص مبذول شود. فرضیه سوم:مبنی براین که تدریس با الگوی بدیعهپردازی در رشد قابلیت اصالت پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد، مورد تأیید قرار گرفت و با یافتههای پژوهش یریس و همکاران به نقل از رانکو(1999) و صحرانورد(1383) و همچنین ابوذری(1386) و همچنین با تحقیقات هانلی و تورنس (2011) همخوانی دارد. از آنجاییکه اصالت یا ابتکار در تعریف گیلفورد وتورنس استفاده از راههای منحصربه فرد ونو است، در دانشآموزان بعداز روش تدریس بدیعهپردازی ارایه ایدههای نو بیشتر از قبل مشاهده شد. بنابراین میتوان ادعا کرد که تدریس طبق الگوی بدیعهپردازی باعث افزایش قابلیت ابتکار در پاسخها، ایدهها و فعالیتهای دانشآموزان میشود، به عبارت دیگر بهرهگیری از این الگوی تدریس، زمینه را برای بروز ایدههای ابتکاری دانشآموزان فراهم میکند. فرضیه چهارم:مبنی بر این که تدریس با الگوی بدیعهپردازی در رشد قابلیت بسط پاسخها و ایدههای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد، مورد تأیید قرار گرفت و با یافتههای پژوهشی ملک محمدی(1387)و تقیزاده (1389) و حسینی (1388) همخوانی دارد. بنابراین میتوان اظهار نمود که تدریس طبق الگوی بدیعهپردازی باعث افزایش قابلیت بسط در پاسخهای دانشآموزان میشود، به عبارت دیگر بهرهگیری از این روش میتواند دانشآموزان را توانا سازد تا هنگام برخورد با موضوعی جدید اعم از علمی، ادبی واجتماعی ضمن توجه به مفهوم و محتوای اصلی به جزئیات نیز توجه کنند و قادر شوند تا شرح، توضیح و تفسیر مناسبی از جزئیات را هم ارایه دهند. اغلب دانشآموزان در مدارس مفاهیم را به صورت کلی آموخته و کمتر به جزئیات توجه نشان میدهند، در واقع عنصر بسط از تواناییهایی است که سبب توجه بیشتر به مسأله، دقت نظر، پیگیری و نهایتاً اضافه کردن جزئیات یا تکمیل ایدههای تصویری است. روش تدریس با الگوی بدیعهپردازی در باروری و شکوفایی خلاقیت دانشآموزان مؤثرتر از روشهای عادی و متداول است. این نتیجه با نتایج سایر تحقیقات از جمله تحقیقات افرادی همچون تورنس(1974)، رینوزل و والتر[17](1975)، اسمیت[18](1990)، ریس و همکاران به نقل از رانکو[19](1999) و کروپلی[20] (2001) که اظهار میدارند به کارگیری یک سری روشها در جریان آموزش میتواند در رشد و شکوفایی خلاقیت دانشآموزان مؤثر واقع شود همسو میباشد. هدف از اجرای این پژوهش علاوه بر تبیین و تشریح روش بدیعهپردازی به عنوان یکی از روشهای نوین تدریس و یادگیری بررسی و تأثیر این روش بر رشد خلاق دانشآموزان دختر و ارائه پیشنهادهایی جهت تهیه و تنظیم محتوا و فعالیتهای آموزشی بر اساس نتایج به دست آمده است. رسیدن به هدف ارزشمند پرورش خلاقیت وبار آوردن دانشآموزان خلاق بدست نمیآید مگربا تحقیقات علمی در جهت شناخت نیازهای موجود در جهت رشد خلاقیت همین امر سبب انجام این تحقیق شد. نتایج ارزیابیهایی که در این پژوهش در پی تحلیل تأثیر روش تدریس بدیعهپردازی بر تفکر خلاق بر پایه تعریف گیلفورد-تورنس از خلاقیت شکل گرفته است نشان داد که روش تدریس بدیعهپردازی در باروری وشکوفایی خلاقیت دانشآموزان و در ایجادفرصتهای یادگیری برای دانشآموزان وبه حداکثر رساندن تعامل وکمک به دانشآموزان در کسب معلومات به طریق فعال بسیار موثر است. پس میتوان به عنوان یک راهبرد تدریس به این روش اعتماد کرد. همانطور که نتایج فرضیات نشان میدهداین روش(بدیعهپردازی) در رشد تفکر خلاق دانشآموزان تأثیر دارد. در پژوهش حاضر برای کنترل بیشتر آزمودنیها از نظر جنسیت محدود به گروه دختران شدند. در پژوهش حاضر به دلیل محدودیت امکانات حوزه پژوهش فقط به دوره ابتدایی شهرستان سلماس محدود شد. انجام مطالعه مشابه با انتخاب جامعههای آماری بزرگتر در مقاطع مختلف تحصیلی (استانی و کشوری). ایجاد واحد "تحقیق وتوسعه خلاقیت" در سازمانهای آموزش و پرورش. برنامهریزی برجسته شدن اهمیت پرورش خلاقیت در کنار اهمیت موفقیت تحصیلی. برگزاری مسابقات و جشنوارههای محلی و کشوری سالیانه دستاورد و ایدههای خلاق دانشآموزان.
منابع: آقازاده، محرم، (1386). راهنمای روشهای نوین تدریس، تهران :نشر آییژ. ابوذری، روح الله، (1386). بررسی تأثیر روش تفکر استقرایی بر پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی دانشآموزان کلاس اول راهنمایی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران. اوجینژاد، احمدرضا، (1389). تأثیر بکارگیری الگوی تدریس بدیعهپردازی بر پرورش خلاقیت دانشآموزان در درس انشاء، فصلنامه روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، سال اول، شماره2، بهار1389. بازرگان، فریـدون، (1380). اصـول و روشهای آمـوزش و پـرورش، تهران: شـرکت سـهامی کتابهای جیبی. برات دستجردی، نگین، (1380). بررسی تأثیر الگوی تدریس بدیعهپردازی بر عملکردتحصیلی و پرورش خلاقیت دانشآموزان در درس تعلیمات اجتماعی، پایاننامه کارشناسیارشد. بیرجندی، ع و همکاران، (1390). بررسی اثربخشی روش آموزش استفاده از قیاسها در یادگیری مفاهیم پیچیده، نشریه علمی پژوهشی فناوری آموزش، سال پنجم، جلد5، شماره4، صص 95-107. تابستان 1390. پیرخائفی، علیرضا، (1388). رابطه هوش وخلاقیت در بین دانشآموزان پسر مقطع دوم دبیرستانهای تهران، پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه علامه طباطبایی. تجاری، طیبه، (1390). مقایسه اثربخشـی روش تدریس بدیعهپردازی با سخنرانـی در مــورد پیشرفت تحصیلی و خلاقیت در مطالعات اجتماعی، پایاننامه کارشناسیارشد. تقیزاده، بروجنی، سوسن،(1389)، تأثیر استفاده از آنالوگها(قیاسمستقیم) از الگـوی بدیعهپردازی در بهبـود برنامه درسی شیمی دبیرستان، پایاننامه کارشناسیارشد. جویس، ب. ویل، م. کالهون. ا، (1387)، الگوهای تــدریس 2004، ترجمه محمدرضا بهرنگی، تهران: انتشارات کمال تربیت. حسینی، افضل السادات، (1387). الگوی رشد خلاقیت و کارایی آن در ایجاد مهارت تدریس خلاق در معلمان ابتدایی، فصلنامه نوآوریهای آموزشی، سال پنجم، صص87-98. سیف، علیاکبر، (1372). روانشناسی پرورشی، انتشارات آگاه. شریفی، علیاکبر، (1388)، مقایسه تأثیر سه روش پرورش خلاقیت در افزایش خلاقیت دانشآموزان پایه دوم راهنمایی، مجله روانپزشکی وروانشناسی بالینی ایران، سال پانزدهم، شماره 1 ، بهار1388، صص23-34. شعبانی، حسن، (1386). روش تدریس پیشرفته(آموزش مهارتها و راهبردهای تفکر)، تهران: نشر سمت. صحرانورد، مریم، (1383). نقش استفاده از روشهای فعال تدریس درس علوم تجربی در پرورش روحیه پرسشگری-پژوهش و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان چهارم ابتدایی، پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه تربیتمعلم. قوشلی، عبدالحمید، (1385). مقایسه تأثیر روش تدریس بدیعهپردازی با روش تدریس سنتی بر خلاقیت عمومی و نوشتاری، پایاننامه کارشناسیارشد. کراس، شل، دوریس، جی. (1378). آموزش رفتار خلاق و استعدادهای درخشان در دانشآموزان، ترجمه مجتبی جوادیان. مشهد:آستان قدس رضوی. ملک محمدی، فریبا، (1387). مقایسه روش تدریس فعال و سنتی در پیشرفت درس علـوم ومیزان خلاقیت دانشآموزان سوم راهنمایی شهرستان کرج در سال تحصیلی 86-87، پایاننامه کارشناسیارشد. مطیع بیرجندی، علیاکبر، (1389). بررسی اثربخشی روش استفاده از قیاسها در یادگیری مفاهیم پیچیده، نشریه علمی پژوهشی فناوری آموزش، سال5، جلد5، شماره4، تابستان1390. Cano Garcia, F. and Hughes, E (2000). Learning and thinking styles: an analysis of their interrelationship and influencieonacademic achievement, Taylor and francis group-article 2. htm Chunk, H. (2007). Environmentsassociatedwithchildren'screativity, Journal of creativity behavior. Cropley. j, Arthur. (2001) . Creativityin education andlearning. A guide for teachers and educators. Kogan page, London. Hanley, U. Darby, S. & Torrance, H (2011). Final report for the project-investigating and Developing effectivestrategies for mathematics teaching, English national Curriculum, Manchester university. Hismanoglu, murat (2012). The impact of a curricular innovation on pres pecti ve Teachers attitude towards ictintegration into language instruction, international. Journal of instruction. From www.sid.com. Latta, Margaret (2011). The classroom practice of creative art education in NSW primary school. international jurnal of education. From www.springer link.com. Powell, shaun,(1969). the management and consumption of organizational creativity. journal of consumer marketing. from www.emerald.com. Renzulli, J. S. (1975). Reviwe of thinking creativity in action and movement, in. T. V. mitchel, jr. (Ed) the ninth mental measurement year book. Runco, Mark. A. (1999). Tacticsand strategies for creativity, encyclopedia of creativity, volume2, academic press. Shaheen, roubina (2012). The place of creativity in Pakistani primary education system. an investigation into the factors enhancing and inhibiting primary schoolchildrens creativity. Shively, Hackett (2011). Grow creativity. Learning & leading technolog. From www.irandoc.com. Smith, G. j. W & Carlsson, L. M. (1990). The creative process: Afunctionalmodel based onempirical studies from childhoodto middle age. Madison, CT: international universities press. Inc Torrance E. P. (1974). Directionmanual and scoring Guide figural test book at B. personnel pressing Lexington, Massachusetts. PP. 1-42.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آقازاده، محرم، (1386). راهنمای روشهای نوین تدریس، تهران :نشر آییژ. ابوذری، روح الله، (1386). بررسی تأثیر روش تفکر استقرایی بر پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی دانشآموزان کلاس اول راهنمایی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران. اوجینژاد، احمدرضا، (1389). تأثیر بکارگیری الگوی تدریس بدیعهپردازی بر پرورش خلاقیت دانشآموزان در درس انشاء، فصلنامه روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، سال اول، شماره2، بهار1389. بازرگان، فریـدون، (1380). اصـول و روشهای آمـوزش و پـرورش، تهران: شـرکت سـهامی کتابهای جیبی. برات دستجردی، نگین، (1380). بررسی تأثیر الگوی تدریس بدیعهپردازی بر عملکردتحصیلی و پرورش خلاقیت دانشآموزان در درس تعلیمات اجتماعی، پایاننامه کارشناسیارشد. بیرجندی، ع و همکاران، (1390). بررسی اثربخشی روش آموزش استفاده از قیاسها در یادگیری مفاهیم پیچیده، نشریه علمی پژوهشی فناوری آموزش، سال پنجم، جلد5، شماره4، صص 95-107. تابستان 1390. پیرخائفی، علیرضا، (1388). رابطه هوش وخلاقیت در بین دانشآموزان پسر مقطع دوم دبیرستانهای تهران، پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه علامه طباطبایی. تجاری، طیبه، (1390). مقایسه اثربخشـی روش تدریس بدیعهپردازی با سخنرانـی در مــورد پیشرفت تحصیلی و خلاقیت در مطالعات اجتماعی، پایاننامه کارشناسیارشد. تقیزاده، بروجنی، سوسن،(1389)، تأثیر استفاده از آنالوگها(قیاسمستقیم) از الگـوی بدیعهپردازی در بهبـود برنامه درسی شیمی دبیرستان، پایاننامه کارشناسیارشد. جویس، ب. ویل، م. کالهون. ا، (1387)، الگوهای تــدریس 2004، ترجمه محمدرضا بهرنگی، تهران: انتشارات کمال تربیت. حسینی، افضل السادات، (1387). الگوی رشد خلاقیت و کارایی آن در ایجاد مهارت تدریس خلاق در معلمان ابتدایی، فصلنامه نوآوریهای آموزشی، سال پنجم، صص87-98. سیف، علیاکبر، (1372). روانشناسی پرورشی، انتشارات آگاه. شریفی، علیاکبر، (1388)، مقایسه تأثیر سه روش پرورش خلاقیت در افزایش خلاقیت دانشآموزان پایه دوم راهنمایی، مجله روانپزشکی وروانشناسی بالینی ایران، سال پانزدهم، شماره 1 ، بهار1388، صص23-34. شعبانی، حسن، (1386). روش تدریس پیشرفته(آموزش مهارتها و راهبردهای تفکر)، تهران: نشر سمت. صحرانورد، مریم، (1383). نقش استفاده از روشهای فعال تدریس درس علوم تجربی در پرورش روحیه پرسشگری-پژوهش و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان چهارم ابتدایی، پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه تربیتمعلم. قوشلی، عبدالحمید، (1385). مقایسه تأثیر روش تدریس بدیعهپردازی با روش تدریس سنتی بر خلاقیت عمومی و نوشتاری، پایاننامه کارشناسیارشد. کراس، شل، دوریس، جی. (1378). آموزش رفتار خلاق و استعدادهای درخشان در دانشآموزان، ترجمه مجتبی جوادیان. مشهد:آستان قدس رضوی. ملک محمدی، فریبا، (1387). مقایسه روش تدریس فعال و سنتی در پیشرفت درس علـوم ومیزان خلاقیت دانشآموزان سوم راهنمایی شهرستان کرج در سال تحصیلی 86-87، پایاننامه کارشناسیارشد. مطیع بیرجندی، علیاکبر، (1389). بررسی اثربخشی روش استفاده از قیاسها در یادگیری مفاهیم پیچیده، نشریه علمی پژوهشی فناوری آموزش، سال5، جلد5، شماره4، تابستان1390. Cano Garcia, F. and Hughes, E (2000). Learning and thinking styles: an analysis of their interrelationship and influencieonacademic achievement, Taylor and francis group-article 2. htm
Chunk, H. (2007). Environmentsassociatedwithchildren'screativity, Journal of creativity behavior.
Cropley. j, Arthur. (2001) . Creativityin education andlearning. A guide for teachers and educators. Kogan page, London.
Hanley, U. Darby, S. & Torrance, H (2011). Final report for the project-investigating and Developing effectivestrategies for mathematics teaching, English national Curriculum, Manchester university.
Hismanoglu, murat (2012). The impact of a curricular innovation on pres pecti ve Teachers attitude towards ictintegration into language instruction, international. Journal of instruction. From www.sid.com.
Latta, Margaret (2011). The classroom practice of creative art education in NSW primary school. international jurnal of education. From www.springer link.com.
Powell, shaun,(1969). the management and consumption of organizational creativity. journal of consumer marketing. from www.emerald.com.
Renzulli, J. S. (1975). Reviwe of thinking creativity in action and movement, in. T. V. mitchel, jr. (Ed) the ninth mental measurement year book.
Runco, Mark. A. (1999). Tacticsand strategies for creativity, encyclopedia of creativity, volume2, academic press.
Shaheen, roubina (2012). The place of creativity in Pakistani primary education system. an investigation into the factors enhancing and inhibiting primary schoolchildrens creativity.
Shively, Hackett (2011). Grow creativity. Learning & leading technolog. From www.irandoc.com.
Smith, G. j. W & Carlsson, L. M. (1990). The creative process: Afunctionalmodel based onempirical studies from childhoodto middle age. Madison, CT: international universities press. Inc
Torrance E. P. (1974). Directionmanual and scoring Guide figural test book at B. personnel pressing Lexington, Massachusetts. PP. 1-42. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,387 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,841 |