تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,618 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,302,950 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,355,632 |
مدلیابی معادلات ساختاری ارتباط راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی با عملکرد تحصیلی دانشجویان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 9، شماره 35، آذر 1395، صفحه 155-169 اصل مقاله (425.44 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
موسی پیری* 1؛ نسرین همایونی بخشایش2؛ بهار عنایتی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار برنامهریزی درسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی کارشناسیارشد تحقیقات آموزشی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف این پژوهش بررسی ارتباط راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی با عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری، دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودند که تعداد 360 نفر از آنها با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای معنا در زندگی استگر (MLQ) و کنترل فکر ولز و دیویس (TCQ) و برای سنجش عملکرد تحصیلی از میانگین نیمسال اول استفاده شد. روایی سازه پرسشنامهها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی بررسی و پایایی با آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 63/0 و 73/0 محاسبه شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین معنا در زندگی و راهبردهای کنترل فکر و همچنین راهبردهای کنترل فکر با عملکرد تحصیلی رابطهی مثبت و معنادار وجود دارد (001/0≤ p). اما بین معنا در زندگی و عملکرد تحصیلی رابطهی معنادار وجود ندارد. مدل معادلات ساختاری نیز از تأثیر مستقیم راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی بر عملکرد تحصیلی و از رابطهی معنا در زندگی و کنترل فکر حمایت کرد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عملکرد تحصیلی؛ معنا در زندگی؛ راهبردهای کنترل فکر و معادلات ساختاری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه رشد و توسعه هر کشور بهنظام آموزشی، دانشآموختگان و دانشجویان آن کشور بستگی دارد. امروزه کشور ایران با جمعیت قابل توجهی از دانشجویان مواجه است که سلامتی و بهداشت روانی دانشجویان (بهعنوان نخبگان جامعه) یکی از دلمشغولیها و نگرانیهای برنامه ریزان و تصمیمگیرندگان بوده و عملکرد تحصیلی[1] دانشجویان و عوامل تأثیرگذار بر آن، از موضوعاتی است که همواره مورد توجه روانشناسان و محققان بوده و این گروه بنا به شرایطی که در آن قرار دارند با تنوعی از مسائل متفاوت دستبهگریبان هستند که عملکرد تحصیلی آنها را تحتالشعاع خود قرار میدهد. تحقیقات انجامگرفته بر روی دانشجویان داخل کشور در سالهای اخیر نشانگر گسترهای از آسیبها و مشکلات در بین دانشجویان است (صرامی، قربانی و تقوی،1392 و شکورنیا، مهتدی، الهام پور و بروایه،1392). این مشکلات گاه خود را به شکلهای مختلف: هم چون افسردگی، اضطراب، افت تحصیلی، سوءمصرف مواد، ترک تحصیل و حتی خودکشی نشان میدهد. علل متعددی میتواند سلامت روانشناختی دانشجویان را با خطر مواجه سازد که در طیفی از عوامل درونی (هم چون لزوم انطباق با شرایط جدید زندگی دانشجویی، سردرگمی در هویتیابی و ناکارآمدی سبکهای مقابلهای پیشین) تا عوامل بیرونی (هم چون مشکلات اقتصادی، افزایش انتظارات دیگران و نبود حمایتهای اجتماعی در دسترس) قرار دارند (مصر آبادی، استوار و جعفریان،1392). معنا در زندگی[2] یک عنصر حیاتی در علوم مختلف چون علوم دینی، روانشناسی، فلسفه و جامعهشناسی است، تمام افراد میخواهند به معنایی در زندگی و تجارب خود دست یابند. مازلو[3] (1971) معتقد است که معنا در زندگی در فرآیند خود شکوفایی به دست میآید و انسانیت یک شخص زمانی کامل میشود که به سمت خود شکوفایی حرکت کند. ویکتور فرانکل[4] (1978) معنا درمانی را بهعنوان یک مدل نظری که بر اهمیت زندگی یک فرد تأکید داشته و باعث بهبود وضعیت روانی افراد میشود، توسعه داد. فرانکل معتقد بود که افراد ناامید، افسرده و بیقرار و آنهایی که احساس تنهایی میکنند، غالباً از بیمعنایی و پوچی زندگی شکایت دارند. فرانکل اندیشههای خود را با اتکا به تجربیاتش در اردوگاههای کار اجباری نازی به دست آورده است، او متوجه شد که افرادی از آن شرایط وحشتناک جان سالم به درمیبرند که به معنایی در زندگی خود رسیده باشند. مفهوم معنا ازنظر فرانکل بسیار متنوع و متغیر است و از این سازه تعاریف بسیاری شده است ولی آن چه در نظر فرانکل وجود دارد چیزی بسیار شبیه نظر مازلو بوده و با وجود تنوع تعاریف بین روانشناسان در این زمینه توافق وجود دارد که معنادار بودن زندگی یک سازه تأثیرگذار روانشناختی است. استگر[5] (2009) به مشکلات بسیاری که در تعریف و تحقیق در سازه معنا در زندگی وجود دارد اشارهکرده و به طورکلی معنا در زندگی را وجود صفات مهم و مثبت در نظر گرفته است. پژوهشها نشان میدهند که معنا در زندگی میتواند شاخصی از رفتارهای سازگارانه مقابله با استرس باشد (پارک و فولکمن[6]،1997). پژوهشها نشان داده است که بین اضطراب در دانشجویان و معنا در زندگی رابطه معکوس وجود دارد (دهداری، یاراحمدی، تقدیسی، دانشور و احمد پور،1392). فلدمن[7] (2013) نیز نشان داد بین امید به زندگی و معنای آن رابطه همبستگی قوی وجود دارد. پژوهش استگر، فیتچ مارتین، دونلی و ریچارد[8] (2014) روابط بین معنا در زندگی و طیف گستردهای از سلامت روانی، ازجمله نشانههای سلامت، رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت، رفتارهای بهداشتی، کاهش شناختی و نرخ مرگومیر در بین دانشجویان دوره لیسانس در آمریکا را نشان داده است. اکثر مطالعات انجامشده در حوزه سلامت روانِ دانشجویان در ایران، محدود به بررسی وضعیت سلامت روان دانشجویان و شیوع اختلالاتی چون اضطراب، استرس حاد و افسردگی در این جمعیت بوده است (طباطبایی، پناهنده، حسینآبادی، روشنی، باقریان و سراوردی،1391، سراج زاده، جواهری و ولایتی خواجه،1393 و بخشیان،1389). تنها در مطالعات محدودی مانند مطالعه مصر آبادی (1392) به بررسی معناداری در زندگی دانشجویان شده است. از دیگر متغیرهایی که متأسفانه کمتر موردتوجه پژوهشگران حوزه یادگیری و روانشناسی تربیتی واقعشده کنترل فکرهای مزاحم است که غالباً حین مطالعه تمرکز فرد را برای آموزش دچار اشکال میکند. راهبردهای کنترل فکر[9] عبارتاند از مجموعهای از روشهای مقابلهای که در پاسخ به تجربه هیجانهای ناخوشایند با هدف غلبه بر فشار حاصل از هیجانها برانگیخته میشوند (ولز و دیویس[10]،1994). این متغیر بیشتر در زمینه ی کنترل افکار وسواسی، استرس حاد، اضطراب، اختلالات خوردن و درمان آنها مورد توجه بوده و نتایج خوبی نیز در درمان گزارش کردهاند (هرنگ زا، گودرزی، تقوی، خرمایی، افلاک سیر،1393، خانیپور، محمدخانی و طباطبایی،1390، شاره، غرایی و عاطف وحید،1390، تولین، وورنکسی و مالتبی[11]،2006). افکار مزاحم پدیدهای طبیعی است که تقریباً برای تمامی افراد اتفاق میافتد و افراد را درگیر پیچیدگیهای فکری ناخواسته میکنند تحقیقات نشان داده است که از نظر شکل و محتوا برای کلیهی افراد مشابه هستند (ولز و موریسون[12]،1994، سالکسکیس و هریسون[13]، 1984). راچمن و دسیلوا[14] (1979) دریافتند که تقریباً 90 درصد افراد سالم، تجاربی از افکار، تصورات یا تکانههای مزاحم داشته که از نظر شکل و محتوا تفاوتی با تجارب افراد مبتلابه وسواس ندارد، تنها تفاوت این دو گروه که از لحاظ درمانی نیز اهمیت دارد، ممکن است نحوه برخورد آنها با این افکار باشد. نظریه فراشناختی بر این باور است که ماهیت بسیاری از رفتارهای مقابلهای، فراشناختی است. یکی از این رفتارهای مقابلهای، سرکوبی است. سرکوبی افکار ناخوشایند منجر به افزایش یا بازگشت افکار سرکوبشده میشود، بنابراین، چنین راهبردی در بلندمدت نتیجه عکس خواهد داشت. ازآنجا که راهبردهای کنترل فکر با باورهای فراشناختی دربارهی پیامدهای مفید و مضر نگرانی و تفکر منفی ارتباط دارد، نظریه فراشناختی، دوسوگرایی را پیامد درگیری یا تلاش برای رها شدن از نگرانی و نشخوار فکری میداند. بر اساس مدل فراشناختی، فعال شدن باورهای فراشناختی ناکارآمد، موجب ارزیابی فکر مزاحم بهعنوان نشانهی تهدید است. این ارزیابی در جای خود باعث تشدید هیجانهای منفی میشود که بهصورت عمده به صورت اضطراب هستند. درنتیجه فرد برای کاهش اضطراب خود و کنترل نظام شناختی خود به راهبردهای کنترل فکر متوسل میشود (پاپاگئورگیو و ولز[15]،2003). افراد برای کنترل افکار ناخواسته یا اضطراب زای خود از طیف وسیعی از راهبردها استفاده میکنند. در یک مطالعهی تحلیل عاملی، ولز و دیویس (1994)، پنج راهبرد کنترل را TCQ مشخص کردند که از طریق پرسشنامهی کنترل فکر سنجیده میشود. این راهبردها ارزیابی مجدد[16] (برای مثال: روی آن متمرکز میشوم و با آن چالش میکنم)، تنبیه[17] (برای مثال: خودم را به خاطر داشتن چنین فکری، احمق خطاب میکنم)، کنترل اجتماعی[18] (برای مثال: از دوستم میپرسم که آیا او همچنین فکری دارد)، نگرانی[19] (برای مثال: افکار مربوط به نگرانیهای کوچکتر را جانشین آن فکر میکنم) و توجه برگردانی[20] (برای مثال: روی آن فکر متمرکز میشوم و با آن چالش میکنم) را شامل میشوند. بر اساس پژوهش مظلوم و محمدخانی (1389) راهبردهای توجه برگردانی، تنبیه، ارزیابی مجدد و نگرانی از زیر مقیاسهای راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت، رابطه مثبت معنادار داشتند. نتایج پژوهش هرنگ زا و دیگران (1393) نیز نشان داد باورهای فراشناختی، راهبردهای کنترل فکر و درآمیختگی افکار بر نظمبخشی هیجانات اثر میگذارد و شیوهی نظم بخشی هیجانات خود بر علائم وسواس و تحول آن، تأثیر میگذارد. لذا در اکثر پژوهشها بهطور مجزا نقش متغیرهایی هم چون راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی مورد بررسی قرارگرفته و رابطهی مستقیم و غیرمستقیم این متغیرها با عملکرد تحصیلی، کمتر مورد مطالعه قرارگرفته است. در این پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری که یک رویکرد آماری جامع برای آزمون فرضیه هایی درباره روابط میان متغیرهای مشاهده شده و پنهان است، استفاده شده است. متغیر پنهان، متغیری است که به طور مستقیم اندازهگیری نمیشود بلکه با استفاده از دو یا تعداد بیشتری از متغیرهای مشاهده شده در نقش معرف سنجش میشود. مدلهای معادله ساختاری به طور معمول ترکیبی از مدلهای اندازهگیری و مدلهای ساختاری اند. به طورکلی در استنتاج علمی در علوم مدیریت و رفتاری دو مسئله عمده وجود دارد: الف: اولین مسئله مربوط به اندازهگیری و سنجش متغیرها است. یعنی چگونه می توان اعتبار و روایی مقیاس را بیان کرد؟ ب: دومین مسئله مربوط به روابط علی میان متغیرها و قدرت تبیین چنین روابطی است. به عبارتی، چگونه میتوان روابط علی پیچیده بین متغیرهایی که به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند را با شاخصهای دارای احتمال خطا استنتاج نمود؟ چگونه میتوان قوت روابط نهانی بین متغیرها را مورد ارزیابی قرار داد؟ مدل ساختاری در کلی ترین شکل خود، برای رفع دو مشکل عمده بالا در استنتاج علمی ایجاد شده و دارای دو بخش است: مدل اندازهگیری و مدل ساختاری. مدل اندازهگیری مشخص می کند که چگونه متغیرهای نهانی یا سازه های فرضی بر حسب متغیرهای قابل مشاهده مورد سنجش قرار می گیرد و اعتبار و روایی آنها به چه میزان است. از طرف دیگر، مدل معادلات ساختاری، روابط علی بین متغیرهای نهانی را مشخص کرده و اثرات علی و میزان واریانس تبیین شده را شرح می دهد(کارشکی،1393). بنابر آن چه گذشت، پژوهش حاضر درصدد است روابط متغیرهای راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی با عملکرد تحصیلی را در قالب یک مدل علی شکل (1) موردبررسی قرار دهد؛ و در این راستا، به این سؤال پاسخ دهد که آیا مدل پیشنهادی پژوهش از برازش کافی برخوردار است؟
شکل(1): مدل پیشنهادی پژوهش Figure 1: Research Model
روششناسی پژوهش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به تعداد 5788 نفر در نیمسال دوم سال تحصیلی 94-93 بودند. در این پژوهش به لحاظ تنوع جامعهی آماری از نظر دانشکدهها، جنسیت و مقطع تحصیلی از روش نمونهگیری طبقهای نسبتی و برای تعیین حجم نمونهی آماری از فرمول کوکران و با ضریب 05/ 0 استفاده شد. حجم نمونه برابر با 360 نفر (226 نفر دختر و 134 نفر پسر) بودند.
ابزارهای اندازهگیری عبارت بودند از: الف-پرسشنامه معنای زندگی):(MLQپرسشنامه استاندارد سنجش معنای زندگی که اولین بار توسط استگر و همکاران (2006) جهت ارزیابی وجود معنا در زندگی و تلاش برای یافتن آن ارائهشده است. این پرسشنامه 10 گزینه با مقیاس 5 بخشی لیکرت از کاملاً نادرست تا کاملاً درست دارد این پرسشنامه در ایران توسط مصر آبادی و همکاران (1392) اعتبار یابی شده است. سازندگان این پرسشنامه اعتبار درونی برای مقیاس فرعی وجود (86/0) و جستوجو (87/0) گزارش کردهاند. در پژوهش حاضر از فرم 10 گویه ای این پرسشنامه و ارائهشده توسط مصر آبادی و همکاران با مقیاسهای پنجبخشی از خیلی موافقم تا خیلی مخالفم استفادهشده است. مقدار اعتبار درونی محاسبهشده در این پژوهش برای وجود معنا (63/)0 و برای جستوجوی معنا (58/0) و برای کل سؤالات پرسشنامه (63/0) محاسبه شد؛ و روایی پرسشنامه که از طریق تحلیل عاملی تأییدی صورت گرفت مقدارکای اسکوئر 42 با درجه آزادی 1 و شاخص تطبیقی (39/0=RFI) و (40/=0GFI) و (39/0NFI=) و (38/0=RMSE) و (98/49AIC=) برازش شد. در این تحلیل عاملی به جهت بزرگ بودن حجم نمونه، مقدار بالای شاخص برازش شدهی x2 دلیل بر عدم پذیرش نمی تواند باشد(هویل، 1995). بار عاملی و مقادیر ویژه مؤلفه ی معنا در زندگی در جدو ل (1) گزارش شده که معنادار هستند.
جدول(1) بار عاملی و مقادیر ویژه مؤلفهی معنا در زندگی Table 1 loadings and eigen values of the meaning of life
Table 1 show that the validity of the instrument was appropriate.
ب-پرسشنامه کنترل فکر ولز و دیویس (TCQ): این پرسشنامه بهمنظور اندازهگیری تفاوتهای فردی در استفاده از راهبردهای کنترل افکار ناخواندهی مزاحم طراحیشده و 30 ماده دارد. پرسشنامه از 5 خرده مقیاس توجه برگردانی، کنترل اجتماعی، نگرانی، تنبیه خود و ارزیابی مجدد تشکیلشده است. مادههای این پرسشنامه در مقیاس لیکرت و هر سؤال دارای چهار گزینه هست. تقریباً هرگز نمرهی 1، گاهی اوقات نمرهی2، اغلب نمرهی3 و تقریباً همیشه نمرهی 4 میگیرد. در پژوهشی که برای روانسنجی و اعتبار یابی ابزار در ایران توسط فتی، موتابی، مولایی و ضیایی (1389) صورت گرفته مقدار آلفای کرونباخ در مؤلفههای پرت کردن حواس، نگرانی، کنترل اجتماعی، تنبیه و ارزیابی مجدد به ترتیب برابر 60/0، 52/0، 60/0، 520/0 و 50/0 گزارششده است. در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ این پرسشنامه به ترتیب برای خرده مقیاسهای توجه برگردانی، کنترل اجتماعی، نگرانی، تنبیه خود و ارزیابی مجدد ضریب آلفای کرونباخ 70/0، 24/0، 62/0، 60/0 و 57/0 به دست آمد. روایی پرسشنامه نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی صورت گرفت در ابتدا مقدارکای اسکوئر 6/61 با درجه آزادی 5 و شاخص تطبیقی(24/0RFI =) (63/0 GFI =) و (66/0= NFI) و (17/0 RMSE=) و (94/0 RMR =) برازش شد. اما از آنجا که مقدار با عاملی تنبیه و نگرانی کمتر از 3/0 به دست آمد در ادامه این مؤلفهها از مدل حذف شدند و مدل اندازهگیری به صورت سه عاملی برازش شد. مقادیر شاخصهای برازش شده نهایی به ترتیب کای اسکوئر 8/0با درجه آزادی 1 و شاخص تطبیقی (39/0= RFI) و (40/=0GFI) و (39/0NFI=) و (38/0= RMSE) و (13/0= RMR) به دست آمد که با توجه به ملاک های شاخصها، دادهها به خوبی این مدل را برازش می کنند.
جدول(2) بار عاملی و مقادیر ویژه مؤلفه ی راهبردهای کنترل فکر Table 2 loadings and eigen values of the strategies of thought control
Table 2 shows that the validity of the instrument was appropriat
ج. عملکرد تحصیلی: میانگین نیم سال تحصیلی 93-94 بهعنوان عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق خود گزارش دهی مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها یافتهها حاکی از آن است که تعداد دانشجویان پسر 134 و تعداد دختران 226 نفر بوده است. جدو ل(1)میانگین و انحراف معیار متغیرهای معنا در زندگی و راهبردهای کنترل فکر در بین دانشجویان دختر و پسر را در بین دو جنس نشان میدهد. همان طور که در جدول (3) مشاهده میشود، میانگین معنادر زندگی در بین دختران و پسران به ترتیب 09/30 و 88/30 است و میانگین راهبردهای کنترل فکر در بین دختران و پسران به ترتیب 92/62 و 91/68 است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که میانگین پسران، در راهبردهای کنترل فکر و هم معنا در زندگی نسبت به دختران بالاتر است.
جدول (3) میانگین و انحراف معیار متغیرهای تحقیق به تفکیک جنسیت Table 3 The mean and standard deviation of variables with sex separation
As shown in Table 3, the mean of the males meaning in life was more than the femalesʼ but in the strategies of thought control the females had higher mean.
پیش از انجام تحلیل به بررسی پیشفرضهای کلی و پیشفرضهای اختصاصی مدل معادلات ساختاری پرداخته میشود. جهت آزمون تفاوت میانگین در بین دختران و پسران ابتدا همگنی واریانسها با استفاده از آزمون لون بررسی میشود که در جدول (4) همزمان ارائه شده است.
جدول(4) آزمون t دو گروهی مستقل برای مقایسه میانگین های دانشجویان دختر و پسر در راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی Table 4 Results of Independent t-test for comparing the mean of male and female students thought control strategies and meaning in life
Table 4 shows the results of the independent t-test indicating that thethat mean thought control strategies and meaning in life are not different among males and females.
با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون لون،تفاوت واریانسهای دو گروه در راهبردهای کنترل فکر معنادار نیست اما در معنا در زندگی معنادار بود، بنابراین نتایج آزمون t با فرض برابری واریانسهای دو گروه برای راهبردهای کنترل فکر و با فرض نابرابری واریانسهای دو گروه در معنا در زندگی قابل تفسیر است. همانگونه که مشاهده میشود، مقدار tبرای راهبردهای کنترل فکر برابر با 871/0 با سطح معناداری384/0 و مقدار t برای معنا در زندگی 403/1 با سطح معناداری 162/0 است، بنابراین با توجه به سطح معناداری می توان نتیجه گرفت که بین میانگین راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی در بین دختران و پسران تفاوت وجود ندارد. دادههای جدول (5) نشان میدهد که ضریب همبستگی بین راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی با عملکرد تحصیلی برابر با (29/0) و (23/0) است که در سطح (01/0≤ p). معنادار بوده و نشاندهندهی همبستگی متوسط بین راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی با عملکرد تحصیلی است؛ بنابراین با افزایش تأثیر راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی، عملکرد تحصیلی نیز افزایش خواهد یافت و یا بالعکس.
جدول (5 ) ضرایب همبستگی بین متغیرهای پژوهش Table 5 Correlation coefficient between the variables
**: همبستگی معنادار در سطح 01/0 p≤ **. Correlation is significant at the 0.01 level (2-tailed). *: همبستگی معنادار در سطح 05/ p≤ *. Correlation is significant at the 0.05 level (2-tailed)
As illustrated in Table 5, there was an average, positive correlation between academic performance Strategies of thought control and meaning in life. Increases in strategies of thought control and meaning in life were correlated with academic performance.
برای بررسی سؤال اصلی پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری و روایی سازه پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی تحت نرمافزار AMOS نسخه 18 استفاده شد در این بخش با توجه به پیشینه مطالعات انجامشده یک مدل ساختاری عملکرد تحصیلی و دو مدل تحلیل عاملی برای بررسی پایایی پرسشنامههای معنا در زندگی و راهبرهای کنترل فکر انجام گرفت. مدل یابی معادله ساختاری نیز چون هر روش آماری دیگر دارای شماری از مفروضه هاست که باید صادق بوده یا دست کم به گونه تقریب برقرار باشد، تا نسبت به نتایج آن اطمینان حاصل شود. پیشفرضهای اساسی مدلیابی ساختاری حجم منطقی گروه نمونه و کار با دادههای گمشده می باشد. حجم منطقی گروه نمونه: بر پایه پیشنهاد جمیز استیونس[21] در نظر گرفتن پانزده مورد برای هر متغیر پیش بین یک قاعده سرانگشتی خوب به شمار می آید. لوهلین[22] نیز نتایج مطالعات مشابه مونت کارلو را با استفاده از مدلهای تحلیل عاملی تاییدی گزارش کرده و پس از بررسی پیشینه های پژوهش نتیجه می گیرد که برای این طبقه از مدلها با دو یا چهار عامل، پژوهشگر باید روی گردآوری دست کم 100 مورد یا بیش از آن 200 مورد برنامه ریزی کند. کاربرد نمونه های کوچکتر می تواند موجب عدم حصول همگرایی، به دست آمدن جوابهای نامناسب و یا دقت پایین برآورد پارامترها و به ویژه خطاهای استاندارد شود بنابراین بهتر آن است که تا حد امکان دادههای بیشتری به دست آورد.با توجه به اینکه تعداد نمونه ما برابر با 360 نفر است می توان از کفایت نمونه ها مطمئن بود. دادههای کامل یا کاربرد مناسب دادههای ناکافی: چنانچه برای تحلیل، از دادههای ورودی خام استفاده شود، این دادهها باید کامل و بدون مقادیر گمشده باشند. برای کار با دادههای ناکامل، چندین راه حل پیش تجربی وجود دارد.با توجه به اینکه دادههای ما در محیط دانشگاهی و زیر نظر مستقیم افراد پژوهش جمع آوری شده، این پیش فرض نیز رعایت شده است(قاسمی،1392). نتایج تحلیل بر روی این مدلها نشان داد که مدلها دارای شاخصهای برازش قابل قبولی هستند. همانگونه که شکل (2) نشان میدهد مدل دارای دو عامل میباشد؛ که عامل اول متشکل از دو مؤلفه و عامل دوم دارای سه مؤلفه است. در مدل ساختاری رابطهی معنا در زندگی با متغیر ملاک دارای مقادیر (05/0) و در کنترل فکر (81/0) و همبستگی بین معنا در زندگی و کنترل فکر برابر با (40/0) برازش شده است. لذا در مدل اندازهگیری معنا در زندگی بارهای عاملی این عامل در ارتباط با مؤلفهی وجود معنا در زندگی (53/0) و مؤلفهی جستوجوی معنا (80/0) است و در مدل اندازهگیری راهبردهای کنترل فکر به ترتیب بار عاملی پرت کردن حواس (41/0)، ارزیابی مجدد (42/0)، و کنترل اجتماعی (77/0) برازش شد. مدل نهایی برازش شده با شاخصهای با کای اسکوئر 28 و درجه آزادی 7 به دست آمد. در مدل اندازهگیری عامل اول بارهای عاملی هر دو عامل دارای مقادیر بالا و معنادار هستند (01/0 p ≤). همچنین در مدل اندازهگیری عامل دوم بارهای عاملی پرت کردن حواس، ارزیابی مجدد و کنترل اجتماعی معنادار به دست آمد و از آنجا که مؤلفههای تنبیه و نگرانی غیر معناداربه دست آمده بودند وارد مدل نهایی نیز نشدند. بین دو عامل معنا در زندگی و راهبردهای کنترل فکر همبستگی (40/0) وجود دارد که آنهم معنادار است. البته، در مدل ساختاری رابطهی دوسویهی راهبردهای کنترل فکر و عملکرد تحصیلی با مقدار (81/0) معنادار، درحالیکه رابطهی دوسویهی معنا در زندگی و عملکرد تحصیلی با (05/0) در سطح (01/0 p ≤) غیر معنادار به دست آمد.
شکل(2): مدل نهایی روابط بین متغیرهای پژوهش Figure 2: The final model the relationships between variables
Figure 2 show the model has two factors. The first factor consists of two components and the second factor has three components. In the structural model, the relationship between meaning in life and academic performance was not significant (0/05), but the relationship between and the thought control strategy was significant (0/81). Therefore, the measurement model of meaning in life, the factor loadings of the components of Existence Meaning (0/53) and component Search for meaning (0/80). And the measurement model of thought control strategies, distraction factor loadings were fitted components (0/41), reassessment (0/42), and social control (0/77) as the worry and punishment were not significant did not enter in the final model.
جدول (6) شاخصهای برازش مدل معادلات ساختاری Table 6 Structural equation model of fit indexes
Various evaluative index criteria have been suggested to assess the goodness of fit of a measurement model, but there are no exact cut-off criteria for these indexes. The most used indexes are chi-square (χ2), normed chi-square, (χ2/df), comparative fit index (CFI), incremental fit index (IFI), Bentler-Bonett Index (NFI), the root mean square error of approximation (RMSEA), Root Mean Squared Residual (RMR) and Parsimony Ratio (PRATIO). These indexes are applied to assess the Structural equation model in this study. The RMSEA value was 0.09. This value fell within a poor fit because a value equal to or less than 0.05 to some extent can be acceptable. The values of IFI =0.95, CFI=0.95, and NFI=0.89 also fell below the recently recommended threshold point of 0.95 and the values of RMR =0.42 and PRATIO =0.46 were the best indicators of fitness. Moreover, the normed chi-square, derived from the ratio of chi-square to the degrees of freedom, was used to replace chi-square because the latter has been found to be sensitive to sample size, as it often rejects models of sample size greater than 200. The normed chi-square value was 3.99, which was above the cut-off point of 5, recently used as an indication of excellent fit.
همان طور که مشخصههای نکویی برازش گزارش شده در جدول (6) نشان میدهد، مقدار28 برای کای اسکوئر(X2) به دست آمده است. آماره ی کای اسکوئر پرکاربردترین شاخص برازش در مدل سازی معادله ساختاری و پایه ی سایر برازش ها محسوب میشود؛ به لحاظ نظری تغییر دامنه مقدار کای اسکوئر بین صفر تا بی نهایت امکان پذیر است و هر چقدر به صفر نزدیکتر باشد، برازش بهتری را نشان می دهد.اما این امر در موقعیت های واقعی به سختی امکان پذیر است. از آن جا که این مقدار نسبت به انحراف از مفروضه ی نرمال بودن، حساس است و از حجم نمونه تاثیر می پذیرد، اغلب کای اسکوئر نسبی(CMIN/DF) در معادلات مورد توجه قرار می گیرد. که در این مدل معادل 99/3 به دست آمده است. بر اساس ملاک های برازش، مقدار مطلوب این شاخص 2- 3 بوده اما دیدگاه های متفاوتی در مورد ملاک برازش این شاخص وجود دارد؛ از آن جمله می توان به شوماخر و لومکس(2009) اشاره کرد که مقادیر بین 1تا 5 را قابل قبول می دانند(قاسمی،1393: 162). با توجه به مقدار به دست آمده میتوان ادعا کرد که مدل ما نیز از نظر این شاخص برازش مطلوبی دارد. مقدار شاخص تطبیقی (CFI)به دست آمده در این مدل برابر با 95/0 می باشد. در واقع این شاخص به عنوان یک مدل استقلال گامی در جهت تکمیل شاخصهای برازش مطلق محسوب میشود و با فاصله گرفتن مدل تدوین شده از مدل استقلال، در دامنه مقدار 1-95/0 همانند این مدل از مطلوبیت لازم برخوردار میشود. شاخص برازش افزایش(IFI) براساس مقایسه مدلهای تدوین شده با مدل استقلال و با ملاک برازش 1-95/0 محاسبه میشود. که در این مدل مقدار به دست آمده 95/0 گزارش شد مطلوب است. شاخص بنتلر بونت(NFI) نیز جز مطرحترین شاخصهای تطبیقی و شاخص نیکویی برازش در تحلیل ساختارهای کواریانس محسوب میشود، مقدار مطلوب این شاخص 9/0-1 است که با توجه به مقدار به دست آمده (93/0)، مدل ما نیز از نظر این شاخص برازش مطلوبی دارد. از شاخصهای مقتصد نیز، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد(RMSEA) که مقدار آن در جدول برابر (09/0) است. این شاخص برای فواصل اطمینان محاسبه میشود و با توجه به ملاک برازش ( 05/0 یا کوچکتر از 05/0) مقدار این شاخص را می توان تا حدی مطلوب ارزیابی کرد. ریشه دوم میانگین مربعات باقیمانده (RMR) برای مقایسه ی مدلهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته و مقدار آن هر چقدر به صفر نزدیکتر باشد قابل قبول تر محسوب میشود که در این مدل این شاخص 42/0 به دست آمد بنابراین می توان آن را جز بهترین برازش های این مدل به حساب آورد. شاخص نسبت مقتصد(PRATIO) نشانگر هزینه کرد پژوهشگر در تعریف پارامترهای آزاد بوده است و هرچقدر به یک نزدیکتر باشد از شاخص مطلوبی برخورار میشود. مقدار این شاخص در این مدل 46/0برازش شد.
بحث و نتیجهگیری هدف از این پژوهش، مدل یابی معادلات ساختاری روابط بین راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی با عملکرد تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بود. در مدل ارائهشده، راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی متغیر پیشبین و عملکرد تحصیلی بهعنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. ضرایب همبستگی میان راهبردهای کنترل فکر و عملکرد تحصیلی نشان داد که بین این متغیرها رابطهی معنادار وجود دارد. درواقع دانشجویانی که در فرایند دستیابی به هدفها از راهبرد کنترل اجتماعی استفاده میکنند به هنگام بروز افکار منفی، به دیگران اعتماد کرده و اتفاق ناخوشایند را که برایشان رخ داده برای اطرافیان بازگو میکنند و در کنترل این افکار موفقیت بیشتری داشته و عملکرد بهتری در زندگی و تحصیلات از خود نشان میدهند، این نتیجه همسو با نتایج مظلوم و محمدخانی (1389) است. نتیجه دیگری که از این پژوهش به دست آمد رابطه بین کنترل افکار مزاحم و معنا در زندگی است.از آنجا که پیشینه ای در این مورد به دست نیامد به نظر می رسد، زمانی که شخص با افکار مزاحم مواجه میشود، تلاش می کند بر اساس اندیشه غالب و مفهوم گسترده ای که تاکنون در زندگی کسب کرده، سعی در ارزیابی مجدد افکار نموده و در صورت نیاز با کنترل اجتماعی و راهنمایی اطرافیان می کوشد تا از اافکار مزاحم رهایی یابد. نمای دیگر رابطه بین معنا در زندگی با راهبردهای کنترل فکر، تاثیری است که «معنا در زندگی» می تواند بر راهبردهای کنترل فکر داشته باشد،در واقع زمانی که فرد در زندگی برای خود معنایی داشته باشد در عرصه های متفاوت زندگی از استراتزی های مناسب تری برای برخورد با موقعیت های دشوار استفاده می کند،همسو با این نتایج، یافته های پژوهش فرقدانی، نوابی نژاد و شفیع آبادی(2010) نشان داد؛ معنا در زندگی با تمرکز حواس و اجتماعی بودن همبستگی مثبت دارد. دوقان، سپمز،دیلکتل، سپمز و همکاران[23] (2012) نیز در پژوهش خود با عنوان «بررسی روابط معنا در زندگی و بهزیستی ذهنی دانشجویان» نشان داده اند: افرادی که در مؤلفه های وجود معنا و جست و جوی برای معنا نمره ی بیشتری به دست آورده اند رضایت مندی آنان از زندگی بیشتر بوده و در نتیجه رابطه ی مثبتی بین معنا در زندگی با بهزیستی ذهنی وجود دارد. هم چنین پژوهشی که (چو، لی، لی و هون بائی و همکاران[24]، 2014) در مورد معنا در زندگی بر روی دانش آموزان دبیرستانی انجام داده اند، نشان داد افراد دارای معنا در زندگی، خود تنظیم تر و خود پذیری بالاتری دارند. به عبارتی این افراد انگیزه و امید بیشتری در زندگی کسب کرده، لذا از سلامت عمومی برخوردار هستند و هدف و برنامه ای برای زندگی خود دارند که این نتایج همسو با یافته های هدایتی و خزائی(2014) است. فلدمن (2013) نیز در پژوهشی همبستگی قوی بین امید به زندگی و معنای آن را نشان داده است بنابراین افرادی که به دنبال معنا در زندگی هستند انسجام ذهنی بیشتری داشته و در برنامهریزی خود برای رسیدن به اهداف عملکرد بهتری دارند. در این زمینه نتایج پژوهش گواهی جهان (1386) نشان داد که بین معنا در زندگی و رضایتمندی زناشویی رابطه وجود دارد. چنان چه سایر پژوهشها (شاکرنیا،1389، واحدی و حقی، 1390 و غلامی، پاشا و سودانی،1388) نشان دادهاند که معنا در زندگی در افزایش طول عمر، کاهش افسردگی، افزایش سطح بهداشت روانی، کاهش ابتلا به بیماری، به دست آوردن عزتنفس، افزایش حمایت اجتماعی، بالا رفتن کیفیت زندگی و افزایش ارتباطات اجتماعی بسیار مؤثر بوده و در نهایت باعث بهبود عملکرد فرد در زندگی میگردد. اما چه بسا افرادی در جامعه وجود دارند که به معنا در زندگی نمی رسند و مسائلی برای آنان در مواجهه با مشکلات پیش می آید؛ پژوهشی که مارکو، گارسیا-آلندیت، پرز،گویی لن و همکاران[25](2015 )در این زمینه انجام داده اند نشان داد افرادی که در زندگی، معنای کمتری دارند، با مشکلات روحی و روانی، اعتیاد، افسردگی، ناامیدی و خودکشی مواجه هستند. و پیش بینی آسیب رسانی به خود در این افراد نسبت به افراد سالم بیشتر است. نتایج پژوهشی که یوئن و یائو[26](2015) در مورد روابط میان سازگاری شغلی و معنا در زندگی انجام داده اند، حاکی از آن بود افرادی که در مؤلفه های معنا در زندگی(وجود معنا و جست و جوی معنا) نمره ی کمتری به دست آورده اند نگرانیشان در شغل بیشتر بوده و اعتماد به نفس کمتری دارند. نکته ای که در یافته های این پژوهش باید روشن شود معناداری رابطه «معنا در زندگی» با عملکرد تحصیلی با استفاده از نرمافزار spss و غیرمعنادار شدن رابطه این دو با استفاده از نرمافزار AMOSاست؛ از آنجا که در نرمافزار AMOS مقدار خطای اندازهگیری متغیرهای پنهان نیز محاسبه میشود نتایج واقعی تری حاصل میشود چه بسا مقداری که با استفاده از نرمافزار spss به دست آید در استفاده از نرمافزار AMOS تغییر نماید(قاسمی،1392؛10). از دیگر نتایج به دست آمده در این پژوهش، حذف نگرانی و تنبیه از مؤلفههای راهبردهای کنترل فکر به دلیل کسب نکردن مقدار ویژه مورد نیاز برای ماندن در مدل بود. این نتیجه در ظاهر همسو با برخی پژوهش ها نیست و نمونه آن را می توان در پژوهش شاره و علیمرادی (1392) نشان داد؛ آن ها در مطالعات خود در مورد راهبردهای کنترل فکر نشان دادند که تنبیه و نگرانی برای کنترل افکار مزاحم با شاخصهای مربوط به وسواس فکری – علمی در یک نمونه سالم ارتباط داشته و افراد دارای آداب وسواسی و بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری (OCD) در مقایسه با افراد سالم، تنبیه، نگرانی، ارزیابی مجدد و کنترل اجتماعی را به کار میبرند اما پرت کردن حواس بیشتر از جانب افراد سالم استفاده میشود. علت این ناهسویی ظاهری و اینکه چرا در این دست پژوهشها هیچ مؤلفه ای در تحلیل عاملی تاییدی حذف نشده است شاید به این دلیل باشد که جامعه مورد مطالعه این پژوهش ها معمولاً از افراد بیمار و سالم تشکیل می شوند اما در پژوهش حاضر تنها افراد عادی که بیماری خاصی ندارند مورد مطالعه قرار گرفته اند. با توجه به اینکه پژوهشی با متغیرهای معنا در زندگی و راهبردهای کنترل افکار در میان دانشجویان و در رابطه با عملکرد تحصیلی صورت نگرفته، این مدل پژوهشی توانست روابط بین متغیرها را تبیین نماید. درنهایت یافتههای این پژوهش میتواند به بسط و گسترش دانش در حوزههای مختلف پژوهش کمک کند. در پایان لازم به ذکر است که انجام این مطالعه بر روی دانشجویان در یک دانشگاه محدودیتهایی را به همراه دارد، لذا در تعمیم نتایج آن به دانشجویان سایر دانشگاهها باید احتیاط شود. به پژوهشگران پیشنهاد میشود که در پژوهشهای آتی به طراحی و آزمودن مدل مطرحشده در این پژوهش در نمونهای بزرگتر پرداخته و نتایج آن را با نتایج پژوهش حاضر مقایسه کنند. همچنین، در بررسی و اعتبارسنجی مجدد مدل پژوهش، به نقش سایر متغیرهای شناختی دخیل در عملکرد تحصیلی نیز توجه و مدل پیشنهادی بسط و گسترش داده شود. [1]. Academic Performance [2]. Meaning in Life [3]. Maslow [4]. Viktor Frankl [5]. Steger [6]. Park & Folkman [7]. Feldman [8]. Fitch-Martin & Donnelly & Donnelly [9]. The thought control questionnaire [10]. Wells & Davies [11]. Tolin & Worhunsky & Maltby [12] .Morrison [13]. Salkovskis & Harrison [14]. Rachman & de Silva [15]. Papageorgiou & Wells [16]. Reappraisal [17]. Punishment [18]. Social control [19]. Worry [20]. Distraction [21]. James Stevens. [22]. lvhlyn [23]. Doğan, Sapmaz, Dilek Tel, Sapmaz & Etal [24] . Cho, Lee, Lee, Hoon Bae & Etal [25] . Marco, Garcia-Alandete, Pérez, Guillen & Etal [26] . Yuen, Yau | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
References منابع
Abolghasemi, A., Bakhshian, F., & Narimani, M. (2013). The Thought Control Strategies and Response Inhibition in the Patients with Acute Stress Disorder and Normal Persons. Knowledge & Health, .7(4),165-172. [In Persian]
Alavi, K., Amirpour, L., & Modarres Qa'ravi, M. (2013). The relationship between self-talk style and emotional difficulties in students. Refrence Fundamentals of Mental Health. 15, 2(58), 18-26. [In Persian]
Cho, E-H., Lee, D-G., Lee, G. H., Hoon Bae, B., & Jeong, S. M. (2014). Meaning in Life and School Adjustment: Testing the Mediating Effects of Problem-focused Coping and Self-acceptance. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 114, 777-781.
Dehdari, T., Yarahmadi, R., Taghdisi, M., Daneshvar, R., and Ahmadpour, J. (2013). The Relationship between Meaning in Life and Depression, Anxiety and Stress Status among College Students of Iran University of Medical Sciences in 2013. Iran J Health Educ Health Promot, 1(3), 83-92. [In Persian]
Doğan, T., Sapmaz, F., Dilek Tel, F., Sapmaz, S., & Temizel, S. (2012). Meaning in Life and Subjective Well-Being among Turkish University Students. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 55, 612-617.
Farghadani, A., Navabinejad, S., & Shafiabady, A. (2010). Designing a model based on mindfulness, nonexistential resistance to life and sociability focusing on search for meaning in life in divorced women. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 5, 1650-1664.
Fata, L. Mvtaby, F., Moloodi, R., & Ziayi, K. (2010) Psychometric adequacy of the Persian version of "thought control questionnaire" and "Anxious Thoughts Questionnaire" in Iranian students. Methods and Psychological Models, 1(1), 103-81 [In Persian]
Feldman,D. B., & Sills, J. R. (2013). Hope and cardiovascular health-promoting behavior: Education alone is not enough. Psychology and Health, 28, 727-745.
Frankl, V. E. (1978). The unheard cry for meaning: Psychotherapyand humanism. New York, NY: Washington Square Press.
Ghasemi, V. (2013). Structural Equation Modeling in Social Researches (using Amos Graphics). Tehran: Sociologists. [In Persian]
Gholami, M., Pasha, GR., & Sudan, M. (2009). The effectiveness of group therapy Bramyd meaning to life and the general health of female patients with thalassemia. Knowledge and Research in Applied Psychology, Islamic Azad University Khorasgan. 42, 45-25. [In Persian]
Harangza, M., Goodarz M., Taghavi, S., Khormayi, F., & Aflakseir, A. (2015). The Predictive Role of Meta-Cognitive Beliefs Mediated by Thought Control Strategies in Obsessive-Compulsive Symptoms in a Non-clinical Population.Advances in Cognitive Science, 16(4), 1-11. [In Persian]
Hedayati, M. A., & Khazaei, M. (2014). An Investigation of the Relationship between Depressions, Meaning in Life and Adult Hope. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 114, 598-601
Hoseinabadi, M., Panahandeh, S. Roshani, F. & Bagherian-Sararoudi, R. (2012). Relations between general health and identity base on undergraduate students of Ferdowsi University of Mashhad. Journal of Behavioral Sciences Research. 10(6), 543-535. [In Persian]
Kareshki, H. (2013). Linear Structural Relationships in the Humanitarian Sciences Research. (Foundations and easy guide LISREL software application) with LISREL software. Tehran: The Sound of Light. [In Persian]
Khanipour, H,. mohamadkhani, P., & Tabatabaei, S. (2011). Thought control strategies and trait anxiety: predictors of pathological worry in non-clinical sample . Journal of Behavioral Sciences. 5 (2), 21-22. [In Persian]
Marco, j. h., Garcia-Alandete, J., Pérez, S., Guillen. V., Jorquera, M., Espallargas, P., & Botella, C. (2015). Meaning in life and non-suicidal self-injury: A follow-up study with participants with Borderline Personality Disorder Psychiatry Research, 230, 561-566.
Maslow, A. H. (1971). The further reaches of human nature. New York: Viking. Coping Rev Gen Psychol; 1(2), 115-44.
Mesrabadi, J., Ostovar, N., & Jafarian, MSc. (2013). Discriminative and construct validity of meaning in life questionnaire for Iranian students. Journal of Behavioral Sciences. 7(1). 83-90. [In Persian]
Mohamadkhani, Sh., & farjad, M. (2009). The Relationship of the Metacognitive Beliefs and Thought Control Strategies with Obsessive–Compulsive Symptoms in Nonclinical Population . Journal of Clinical Psychology, 1(3), 35-51. [In Persian]
Papageorgiou, C., Wells, A. (2003). An empirical test of a clinical metacognitive model of rumination and depression. Cognitive Therapy and Research, 27(3), 261-273.
Park, C. L., & Folkman, S. (1997). Meaning in the context of stress and Experience of Meaning in Life. Review of General Psychology, 1(2), 115-144.
Rachman, S., & DeSilva, P. (1979). Abnormal and normal obsessions. Behavior Research and Therapy, 3, 89-99
Salkovskis, P. M., & Harrison, J. (1984). Abnormal and normal obsessions areplication. Behaviour Research and Therapy, 22(5), 549-552
Serajzadeh, S H., Javaheri, F., & Velayati Khajeh, S. (2013). Religion and Health: An Examination of the Effect of Religiosity on Health in a Sample of University Students. Journal of Applied Sociology, 24(1), 55-77. [In Persian]
Shakerinia, I. (2009). Relationship and significant between social capital and mental health and life of spouse abused women. Women and Health, 2, 66-47.
Shakurnia, A., Mohtadi, A., Alhampvr, H., and Borvayeh, H. (2013) Problems of students attending University Counseling in Ahwaz Jondi-Shapour University. Educational Developement of Jundishapu, 4(1), 42-34.
Shareh, H., & Alimoradi, A. (2013). Brain Behavioral Systems, Metacognitive Beliefs, and Thought Control Strategies in Patients with Obsessive-Compulsive Disorder. Journal of Clinical Psychology, 5(3), 11-21. [In Persian]
Shareh, H., Gharraee, B., Kazem, M., & Vahid, A. (2011). Comparison Between MetacognitiveTherapy, Fluvoxamine and CombinedTherapy in the Improvement of Thought Control Strategies and Stop Signal Criteria in Obsessive Compulsive Disorder. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology, 17(3), 199-207. [In Persian]
Steger, M., Fitch-Martin, A., Donnelly. J, & Rickard .K. (2014).Meaning in Life and Health: Proactive Health Orientation Links Meaning in Life to Health Variables among. American Undergraduates ournal of Happiness Studies. 16(3), 583-597.
Steger, M.F (2009). Meaning in life. In S.J. Lopez & C.R. Snyder (Eds.), Oxford handbook of positive psychology (2nd Ed.) (pp. 679-687). New York: Oxford University Press
Tolin, D. F., Worhunsky, P., & Maltby, N. (2006). Are “obsessive” beliefs specific to OCD? A comparison across anxiety disorders. Behaviour Research andTherapy, 44(4), 469-480.
Wells, A., & Davies, M. (1994). The thought control questionnaire: A measure of individual differences in the control of unwanted thought. Behavres, 38, 871-78.
Wells, A., & Morrison, A. P. (1994). Qualitative dimensions of normal worry andnormal obsessions: A comparative study. Behaviour Research and Therapy, 32 (8), 867-870.
Yuen, M., & Yau, G. (2015). Relation of career adaptability to meaning in life and connectedness among adolescents in Hong Kong. Journal of Vocational Behavior, 91, 147-156. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,866 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,311 |